کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 



چكیده………………………………………………………………………… 1

مقدمه……………………………………………………………………….. 2

نگاهی به مذهب اصالت زن…………………………………………………. 4

نگاهی به تاریخ………………………………………………………… 6

زن در اذهان فرانسوی و انگلیسی……………………………………… 9

زن در اذهان آمریكایی…………………………………………………. 9

زن در آرای یهودیت و مسیحیت…………………………………….. 10

زن در آرای اسلامی………………………………………………….. 12

ظهور زن پس از یک دوره ی تاریخی سخت…………………………. 13

جنس دوم آری یا خیر………………………………………………… 15

عشق در باور مرد و زن……………………………………………… 16

تخریب چهره ی زن در كلام بزرگان………………………………… 17

زن در آرای زرتشت…………………………………………………. 22

زن در اندیشه ی اعراب جاهلی………………………………………. 23

دیدگاه اسلام در قبال زن و پاسخ به اشكالات…………………………….. 25

الف-  كار زن سخیف یا مستحسن……………………………………. 27

ب-  نقصان خلقت زن………………………………………………… 28

پ- آفرینش زن و زایش گناه…………………………………………. 29

ث- زن عامل فریب………………………………………………….. 30

ج- زن مظهر شهوت یا نماد محبت………………………………….. 30

چ- برآیند اندیشه های پیشین در نظریات روانشناختی……………….. 32

ح- مهر اقدامی دوسویه و وحدت آفرین………………………………. 34

خ-  زن تجلی جمال الهی…………………………………………….. 35

حق رأی و حضور زنان در اجتماع از منظر اسلام………………….. 36

زن از منظر اسلام جنسی یا انسانی……………………………………….. 37

حقوق زن در اجتماع از منظر قرآن………………………………………. 38

تساوی یا تمایز، تشابه یا تفاوت……………………………………………. 39

اظهار وجود زنان دغدغه ای برای مردان………………………………… 41

تعدد زوجات تأییدی بر تمام عیار نبودن زن………………………………. 41

نقصان عقل طرحی اسلامی یا تهمتی غربی؟…………………………….. 43

زن، الهه ی درون و رجعت به فترت…………………………………….. 45

نگاهی گذرا به سیمای زن در ادوار مختلف شعر پارسی………………… 50

زن سوژه ی شعرا……………………………………………………. 50

زن خالق اثر و آفریننده شعر…………………………………………. 55

تغییر نگرش به زن از دوره بازگشت تا مشروطه…………………… 59

زن بود شعر خدا مرد بود نثر خدا………………………………………… 73

نوع نگاه در ایجاد تصویر………………………………………………… 85

تصاویر شاعرانه از نظرگاه سیمین………………………………….. 86

وزن و تصویر………………………………………………………… 87

تصاویر شاعرانه از نظرگاه سرشك………………………………….. 95

بررسی و تحلیل تصویر های زنانه……………………………………… 111

صبورانه ها…………………………………………………………. 112

مادرانه………………………………………………………………. 120

شكوایه ها…………………………………………………………… 141

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

كولی واره ها……………………………………………………….. 174

عاشقانه ها…………………………………………………………… 181

روابط عاطفی غیرعرفی و غیر اخلاقی……………………………. 217

احساس ضعف، نیاز به تكیه گاه، وصال، تسلیم و شرم و حیا……… 229

فریب خرافه انگاری و خوش باوری……………………………….. 251

اشاره به اندام  های بدن…………………………………………….. 268

آرایش، پوشش،زیور و زینت آلات زنانه………………………….. 275

تصاویر در مضامین مشترک سیمین و سرشک………………………… 284

ماحصل این همه گفتار…………………………………………………… 293

فهرست منابع و مأخذ……………………………………………………. 295

چکیده:

آن چه در این رساله گرد آمده، بحث و بررسی و تحلیل تصاویر موجود در اشعار دو شاعر معاصر سیمین بهبهانی و محمد رضا شفیعی كدكنی است كه از منظر نقد زن مدار به شرح ذیل آمده است:

در فصل نخست به  طور كلی بحث در باب مذهب اصالت زن یا همان فیمینیسم  می باشد.

فصل دوم با عنوان نگاهی گذرا به سیمای زن در ادوار مختلف شعر فارسی به بحث در باب زن به عنوان سوژه­ی اثر و زن به عنوان خالق اثر پرداخته است.

فصل سوم ذیل عنوان ” زن بود شعر خدا مرد بود نثر خدا ” نگاشته شده كه نوع نگاه در ایجاد تصاویر را مورد بررسی قرار می دهد.

فصل پایانی به بررسی و تحلیل تصویر های زنانه پرداخته كه خود دارای عناوین فرعی است؛ این عناوین مبین احساسات، عواطف، و ابزار مورد استفاده­ی بانوان در شعر هر دو شاعر است.

هدف از گردآوری این رساله بررسی و تطبیق تصاویر شعری از منظر نقد زن مدار است. روش تحقیق كتابخانه ای و بر پایه فیش برداری است و نتایج حاصل از آن این است که بیانگر دو دید گاه متفاوت نسبت به تصاویر زنانه در شعر شاعران مورد بحث است.

مقدمه:

به نام یكتا دادار آفریدگار كه دیدگان بشر همواره نگران اوست و چشمان امید به افق عنایت بی علت او دوخته شده و آدمیان را از حكومتش بهره هاست كه ندانند و زندگانی بگذارند و چون به اندوه گرفتار آیند هم باز به دامنش آویزند. كه رفتنی نیست از دامان پرمهر حضرت الوهیت؛ و به یاد رحمت عالمیان، سرور كون و مكان، حضرت نبوت، ختمی مرتبت محمد مصطفی صلواﺓ الله و سلامه علیه كه عالم به وجود او و ذریه­ی پاكش زیبنده گشت و مهر به گرمای عشق ایشان فروزنده و ماه از تلألؤ جمال روی ایشان تابنده.

و اما بعد…

آن چه در این رساله گرد آمده است ما حصل غور در تصاویر شاعرانه و نقد بر پایه­ نظرگاهی زنانه است. كوشیدیم تا در فصل كلیات مطالب، ذیل عنوان “مذهب اصالت زن” مختصری با آن مكتب كه به فیمینیسم شهره است آشنا شویم. بر این اساس ذیل این عنوان، عناوینی مترتب شده است تا فحوای كلام در اذهان خوانندگان گرامی بنشیند و آنان را به مقصود نائل گرداند؛ مضاف این كه مبحث ملحقه به عنوان رساله كه واژه­ی ” زن مدار” است تبیین شده و مقصود نگارنده قریب به وضوح گردد. در این راستا به تعاریفی از شقوق مذهب اصالت زن پرداخته ایم و پس از آشنایی اندك با پاره ای تعاریف، وضعیت زن را در خلال تاریخ مرور كرده، سپس موجودیت وی را در اذهان برخی ملل و مذاهب به طریقی مجمل مورد نظر قرار دادیم.

در بخش دیگری از كلیات به نظرات و مكتوبات بزرگان عرصه ی اندیشه و فرهنگ پرداختیم و آن اقوال و آثار را منشأ اثر در روند فكری غالب در باب زن تحلیل كردیم. با توجه به نقد ها و نظرات متنوع گاه مخالف و گاه موافق با این مكتب بر آن شدیم تا نظرات اسلام را هر چند كوتاه در حد بضاعت نگارنده و ظرفیت رساله در تبیین دیدگاه اسلام به زن مقرر كنیم. در پایان مباحث مطروحه در كلیات مطالب ذیل عنوان ” نگاهی گذرا به سیمای زن در ادوار مختلف شعر فارسی ” به مرور مختصری بر حضور زن از دو جنبه پرداختیم؛ در این بخش زن را به عنوان سوژه­ی شعرا و به عنوان خالق اثر مورد نظر قرار داده و اشاره ای به نام برخی از شعرای زن در ادوار مختلف شعر فارسی نموده ایم.

پس از این در فصلی كه عنوان آن را بیتی از ملك الشعرای بهار مقرر كردیم به بحث پیرامون وجود یا عدم ادبیات زنانه پرداختیم و در این خصوص از آرای پژوهشگران و صاحبان نظربهره برده و بر آیند و ماحصل گفتار را با رد وجود ادبیات زنانه خاتمه دادیم.

” نوع نگاه در ایجاد تصویر” فصل دیگری است كه در آن ضمن توضیح در خصوص تصویر و تصویر سازی، انگاره  های  شاعرانه سیمین بهبهانی و محمد رضا شفیعی كدكنی را از قول خود ایشان در آثار مكتوب و منقول؛ و نیز نظرگاه دیگران در خصوص این هر دو ذكر کرده و مورد بررسی قرار دادیم.

سپس رساله را بر پایه ی 11 فصل دیگر عنوان نهادیم  كه هر كدام مبین رفتاری زنانه یا مصداقی از عملی زنانه است كه از ذكر نام فصول به جهت پرهیز از اطاله كلام صرف نظر نموده و رؤیت این بخش ها را به خوانندگان ارجمند و مخاطبان گران قدر وا می نهیم.

نگاهی به مذهب اصالت زن:

دیر گاهی است تا مسئله­ زن به عنوان مبحثی اساسی در فراسوی مرزهای ایران زمین آغاز شده و به داخل كشورما نیز نفوذ یافته است. احساس نیاز به طرح مسئله­ زنان و حقوق آن ها در مغرب زمین كلید خورد و جنبش هایی موسوم به فمینیستی شكل گرفت كه عمدتا قصد داشتند تا حقوق برابری را میان زنان و مردان پی ریزی كنند كه البته در پاره ای موارد موفق هم بودند.

در نگاهی به تعاریف فمینیسم ( feminism ) این گونه در می یابیم كه « جنبشی است سازمان یافته برای دست یابی به حقوق و نیز ایدئولوژیی برای دگرگونی جامعه كه هدف آن صرفا تحقق برابری اجتماعی زنان نیست، بلكه رویای رفع انواع تبعیض و ستم نژادی و طبقاتی و غیر را در سر می پروراند. از این رو نهاده هایی كه تاكنون برای این واژه پیشنهاد شده وافی به مقصود نبوده است»1. چه این كه امروزه با شنیدن كلمه فمینیسم اغلب مخاطبان آن چه را به ذهن متبادر می بینند مسئله زن است. اساسا این واژه فرانسوی و از ریشه لاتین ( femind ) است كه در زبان های انگلیسی و آلمانی تغییر یافته و به شكل ( feminism) به كار برده می شود به طور كلی واژه (feminine) به معنای زن و دال بر جنس مونث است . با این اوصاف لغوی پر بیراه نرفته اند آنان كه با شنیدن این واژه به یاد زن و مسئله­ زنان می افتند. به هر حال هر مكتب یا ایدئولوژی نو ظهور پیامدهایی دارد و از دریچه های مختلفی ظهور و بروز می كند كما اینكه فمینیسم هم دارای گرایش های متعدد است گرچه بررسی گرایش های فمینیستی موضوع این مقال نیست ولی ذكر نام و مختصری از تعاریف برای شناخت بهتر این مكتب خالی از لطف نیست.

لیبرال فمینیسم Liberal feminism:

این گرایش نسبت به گرایش های دیگر سابقه طولانی تری دارد، نا برابری حقوق مدنی و فرصت های آموزشی را سرچشمه ستم بر زنان می داند و مبارزه برای كسب آزادی های فردی زنان در چهارچوب جامعه موجود را هدف قرار داده است.

رادیكال فمینیسم Radical feminism:

این گرایش همه شكل های ستم و سلطه را ناشی از برتری جویی مردان می انگارد و هدف خود را جایگزینی جوامع مردسالار كنونی با جوامع زن محور معرفی می كند.

ماركسیسم فمینیسم Marksism feminism:

گرایش دیگری است كه ریشه­ انقیاد زنان را در شیوه­ تولید سرمایه داری و جدایی كار از خانه كه به تقسیم كار جنسی انجامید معرفی می كند و دگرگونی بنیانی اقتصاد را تنها راه چاره رفع ستم دیدگی زنان می دانند.

سوسیال فمینیسم :Social feminism

آخرین گرایش این مذهب است؛ به زعم فمینیست  های سوسیالیست ریشه ستم بر زنان در نظام اقتصادی سرمایه داری است كه برای دوام خود به استثمار كارگران و به ویژه زنان نیاز دارد.»2

اگر بخواهیم به دیگر اصطلاحات مطرح دال بر مسئله فمینیسم بپردازیم اصطلاحاتی چون « femininity = « زنانگی » را می توان ذكر كرد؛ اصطلاحی که برای توصیف مونث بودن در جامعه ساخته و پرداخته می شود و بار معنایی آن داشتن جاذبه جنسی برای جلب مردان است یا اصطلاح Womanhood = زن بودن؛ این اصطلاح در برگیرنده­ی همه معانی منفی و مثبتی است كه واژه­ی « زن » به ذهن متبادر می كند. زیبایی، عشق، پیوند، همسر، مادر، كدبانو، جنس دوم، در حاشیه، زیر ستم، سركوب، اسیر احساسات و….».3

تعاریف بالا بنا به ضرورت آورده شد تا فتح بابی باشد برای بررسی مبحث اصلی همان گونه كه در ابتدای رساله مشاهده می شود عنوان رساله تصویرهای شاعرانه سیمین بهبهانی و محمد رضا شفیعی كدكنی از منظر نقد زن مدار است لذا در این قسمت كه مباحث كلی را ذكر می كنیم بیش تر و به طور عمده به مبحث زن مداری می پردازیم تا سپس بتوانیم بر این مبنا اشعار دو شاعر مد نظر را مورد بحث و بررسی و نقد قرار دهیم.

نگاهی به تاریخ:

بهتر است سخن را با نگاهی به تاریخ آغاز کنیم. روزگاری نظام حاکم بر بشر دردست بانوان بود یعنی « اداره­ی امور زندگی و پرورش فرزندان به عهده­ زنان بوده است که معمولا از این عصر به نام ” مادرسالاری ” یا ” مادرشاهی” نام می برند. عامل اصلی به وجود آمدن عصر مادر سالاری، به نوع زندگی آن دوره بر می گردد. مردان برای شکار به مناطق دور دست سفر می کردند و هنگامی که بر می گشتند آن قدر شکار    نمی کردند که برای خوراک و معاش خانواده بسنده باشد. بنابراین در طیّ غیبت مردان، این زنان بودند که به امور خانه می پرداختند و در گذراندن زندگی نقش اساسی داشتند.»رفته رفته و به تبع این که زنان کشت و زرع را کشف کردند آنان را مبدع کشاورزی   می دانند. « زن ها ضمن گردآوری دانه های خوراکی کشف کردند که از هر دانه ای که به زمین نرم می افتد گیاهی می روید و آن گیاه خود دانه های جدیدی می دهد. کشاورزی از همین جا آغاز شد.»5 آن چه از شواهد تاریخی در خصوص سالاربودن زن و مرد بیان می دارند این است که: « بر نخستین جوامع بشری، نه نظام مادرسالاری حاکم بوده است و نه نظام پدرسالاری، بلکه زن و مرد، پیش از تاریخ و در آغاز تاریخ، وظایف و مشاغل مختلفی داشتند، ولی همکار و مکمل هم بودند و هیچ چیز از پیش (aprior ) مبین برتری یکی بر دیگری نیست… پس از دوران گردآوری خوراک و شکار، یعنی در عصر نوسنگی ( neolithique )، زن قدرت بسیار می یابد و شأن ومنزلتی بسیار کسب می کند، زیرا در این دوران، کار زن کشاورزی و مشغله­ی مرد دامداری است، بنابراین زن به اقتضای کار و اشتغالش، مادر و سرور طبیعت دانسته می شود و کیش و پرستش زن ایزدان رواج می یابد . به هر حال چنین پیداست که دوران نوسنگی، دوره­ فرمانروایی مادر است و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-10-01] [ 09:23:00 ب.ظ ]




زبان از جمله مؤثرترین و مهم­ترین ابزارهای ادای فکر و برقراری ارتباط است که بین اجزای آن روابط مشخصی وجود دارد؛ توصیف و تشریح این روابط و نقش هر یک از این اجزا در دانشی به نام دستور زبان مطرح می­ شود. این دانش جزء علوم اصلی ادبی به شمار می­­آید و شناخت و آگاهی از معیارها و اصول آن برای بررسی هر علمی از جمله ویرایش ضرورت دارد. این معیارها و اصول در نوعی از ویرایش که ویرایش زبانی نام دارد، بسیار بااهمیت است؛ زیرا رفع خطاهای دستوری و ساختاری و جمله­بندی یکی از مهم­ترین مؤلفه­ های این نوع ویرایش محسوب می­ شود.

هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل مؤلفه­ های دستور زبان در ویرایش زبانی و بیان اختلاف­نظرهای صاحب­نظران در این زمینه است. همچنین، بر آن است با تأکید بر خطاهای رایج، صورت صحیح متن یا عبارت را بیان کند. نتایج پژوهش نشان می­دهد، بسیاری از اصول و معیارهای درست­نویسی مطرح در ویرایش بر قواعد دستوری مبتنی است و رایج­ترین  و بیشترین غیر معیارها در سه حوزۀ جمله، فعل و حرف است.

فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه:

با توجه به این که انسان تنها موجودی است که زبان ملفوظ دارد و می ­تواند با آن عواطف خود را به دقت به دیگران انتقال دهد. بنابراین، زبان مهمترین وسیلۀ ارتباط بین مردم و بزرگترین عامل تشکیل اجتماعات و فرهنگ و تمدن و علم و هنر محسوب می­ شود (فرشیدورد، 1388: 23). در گذشته انسان­ها برای برقراری ارتباط و انتقال افکار و عواطف خود از نشانه­­ها و حرکت­ها و علایم استفاده می­کردند؛ اما امروزه زبان از مؤثرترین ابزارها برای ادای فکر و برقراری ارتباط است.

 نفیسی معتقد است، زبان بهترین و آشکارترین وسیلۀ نشان دادن فکر مشترک است و بسیاری از افکار را می­آورد (نفیسی، 1390: 293). افزون بر این، مهمترین ابزار ارتباط اجتماعات بشر محسوب می­ شود که سبب تولید فهم علایم و کلمه­ها و جمله­های تازه بی­شماری به وسیلۀ انسان می­ شود (فرشیدورد، 1388: 24). از این رو، زبان و ساختمان آن همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است و قواعد آن به وسیلۀ دستورنویسان و دیگر پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفته است. این قواعد که به مثابه دستور زبان شناخته شده است، جزء علوم اصلی ادبی به شمار می­رود و ساختار هر زبانی را شکل می­دهد. از این رو، برای بررسی هر علمی ابتدا به سراغ دستور زبان آن می­روند تا بتوانند با شناخت بهتر آن، از آن برای مقاصد مورد نظر بهتر استفاده کنند. به گفتۀ باطنی، الگوها و روابطی که مجموعاً ساختمان این زبان را شکل می­دهد، انواع متفاوتی دارند که می­توان آن­ها را از سه جنبۀ دستور، واژگان و اصوات مطالعه کرد (باطنی، 1387 :7). قصد ما در این پژوهش بررسی جایگاه دستور زبان فارسی در ویرایش زبانی است. این ویرایش یکی از انواع ویرایش متون است که به صورت صحیح عبارات و جملات، دقت در ساختار و معنی و کاربرد واژه­ های به کار رفته در متن، بررسی ساختار جمله، رفع خطاهای زبانی و نابه­سامانی عبارات، پرهیز از درازنویسی و ابهامات و … می ­پردازد.

به طور کلی، آنچه در ویرایش زبانی بحث می­ شود، از چند منظر قابل بررسی است:

«1)  رفع خطاهای دستوری، ساختاری و جمله­بندی؛

 2) اصلاح انحراف از زبان معیار و یک­دست کردن زبان نوشته؛

 3) ابهام­زدایی از عبارت­های نارسا، مبهم، متناقض، نامفهوم و عامیانه؛

 4) انتخاب برابرهای مناسب برای واژگان غیرفارسی، حذف واژگان، تعابیر و اصطلاحات و عبارت­های تکراری و زائد، عامیانه، ناقص، نارسا، متضاد و متناقض؛

 5) کوتاه کردن جمله­های طولانی؛

 6) ساده­سازی و روان­سازی متن از نظر جمله ­بندی؛

 7) گزینش واژگان فارسی و برابرهای مناسب» (ذوالفقاری، 1390: 17).

بنابر موارد مذکور، یکی از مقوله­ های مهم در ویرایش زبانی، توجه به دستور زبان است؛ چرا که ساختار و جمله­بندی متن را سامان می­ دهد، ابهام را از عبارت­های نارسا و متناقض می­زداید، با شناخت روابط اجزای جمله؛ از میزان نارسایی­ها در نگارش متن می­کاهد و … . مهم­تر از همه به صورت اثر و اجزای سازندۀ ساختمان زبان متن توجه می­ کند. با توجه به این که صورت وسیلۀ پی بردن به معنی است و اگر ظاهر عبارت ناقص باشد، معنایی از آن مفهوم نمی­ شود؛ لذا توجه به صورت که ساختار جمله و کلمات را شکل می­دهد، اهمیت بسیاری دارد و در دستور زبان به آن توجه می­ شود که در ویرایش زبانی جزء مقوله ­های مهم به شمار می­آید.

بدین ترتیب، در این پژوهش انواع کلمه که شامل 7 نوع فعل، اسم، صفت، ضمیر، قید، حرف و صوت می­ شود؛ مورد بررسی قرار می­گیرد. برای انجام این مهم، مباحث مورد نظر را که در ویرایش زبانی اهمیت بیشتری دارد، از کتاب­های دستور مفصل فرشیدورد، دستور انوری و گیوی، دستور باطنی، دستور خیام­پور و … بیان کرده­ایم. این مباحث هر کدام در ویرایش زبانی قابل بحث است؛ چراکه هر یک بر اساس الگوی مشخصی در جمله نقش­آفرینی می­ کنند و هر گونه غلط و مغایرتی در شیوۀ به کار بردن آن­ها موجب نامفهومی و پیچیدگی متن می­ شود. به عبارت بهتر، بدون توجه به این مباحث و رعایت صحیح قواعد آن راه به جایی نمی­بریم.

1- بیان مسأله

دستور زبان فارسی به منزلۀ قاعدۀ سامان­دهی هر زبانی به کار می­رود و کلیۀ قواعد و نظام­های ساختاری گونۀ مشخصی از یک زبان را در دوره­ای خاص بررسی می­ کند. این قواعد و نظام ساختاری در علم دیگری به نام ویرایش به گونۀ دیگری مطرح می­ شود که یکی از معیارهایش، سنجش کلمات

مقالات و پایان نامه ارشد

 و جملات از نظر دستور زبان است. به این ترتیب، در این پژوهش برآنیم تا معیارهای دستور زبان را در ویرایش زبانی که یکی از انواع ویرایش است، بررسی کنیم و نقش هر یک از مؤلفه ­های مطرح دستور را در ویرایش مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.

2- سوابق مربوط

در زمینۀ ویرایش و دستور زبان فارسی کارهای جداگانۀ بسیاری شده است که در نوع خود بسیار اهمیت دارد؛ زیرا هر دو موضوع؛ یعنی ویرایش و دستور زبان از موضوعاتی است که مورد توجه بسیاری از صاحب­نظران و مؤلفان بوده است؛ اما در زمینۀ تأثیر دستور زبان فارسی در ویرایش تاکنون کار آکادمیکی نشده است.

برخی منابع موجود در زمینۀ دستور و ویرایش:

1- فرشیدورد، خسرو، دستور مفصل امروز، انتشارات سخن، 1388.

2- انوری، حسن و احمدی گیوی، حسن، دستور زبان فارسی 2، انتشارات فاطمی، 1387.

3- باطنی، محمدرضا، توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی، انتشارات امیرکبیر، 1387.

4- ناتل خانلری، پرویز، دستور زبان فارسی، انتشارات توس، 1382.

5- لازار، ژیلبر، دستور زبان فارسی معاصر، ترجمۀ مهستی بحرینی، انتشارات هرمس، 1384.

6- وحیدیان کامیار، تقی، دستور زبان فارسی، انتشارات سمت، 1385.

7- وفایی، عباسعلی، دستور کاربردی متن، انتشارات سخن، 1390.

8- سمیعی (گیلانی)، نگارش و ویرایش، انتشارات سمت، 1385.

9- شریعت، محمدجواد، آیین نگارش، انتشارات اساطیر، 1370.

10- احمدی گیوی، حسن، از فنّ نگارش تا هنر نویسندگی، 1387.

11- کاخی، مرتضی، شیوۀ نگارش، انتشارات امیرکبیر، 1378.

12- صلح­جو، علی، نکته­ های ویرایش، نشر مرکز، 1386.

13- ارژنگ، غلام­رضا، ویرایش زبانی برای زبان نوشتاری امروز، نشر قطره، 1390.

14- شاهری لنگرودی، سید جلیل، مجموعۀ کامل اصول و قواعد ویرایش، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، 1382.

3- واژه های کلیدی تحقیق

فارسی: دستور زبان فارسی، ویرایش، جمله، فعل، حرف.

4- سوال های تحقیق

1- تأثیر دستور زبان بر ویرایش چه میزان است؟

2- چه مواردی از خطاهای دستوری در ویرایش مطرح می­ شود؟

3- چه معیارهای دستوری در ویرایش متون بیشتر مورد توجه قرار می­گیرد؟

5- فرضیه های اصلی و فرعی

با توجه به این­که یکی از موارد مطرح در ویرایش زبانی، رفع خطاهای دستوری است؛ بنابراین، شناخت دستور و جایگاه آن در ویرایش بسیار اهمیت دارد؛ زیرا بسیاری از خطاهای دستوری ناشی از کاربرد نادرست قواعد دستور زبان فارسی اعم از صرفی و نحوی است. به این ترتیب، تأثیر این دو فنّ بر یکدیگر قابل ملاحظه است.

6- اهداف تحقیق (اصلی و فرعی)

از جمله مهم­ترین اهداف این تحقیق بررسی موقعیت و جایگاه دستور زبان در ویرایش است که این مهم به منظور شناخت قواعد دستور زبان برای بهره­مندی بهتر از امکانات موجود زبان و تشخیص خطاها و نارسایی­های زبان نوشتار است.

افزون بر این، مقایسۀ اختلاف­نظرهای دستورنویسان و ویراستاران در زمینۀ عناصری چون جمله، فعل، اسم، صفت و حرف از دیگر اهداف این پژوهش است.

7- استفاده کنندگان از نتایج تحقیق

1- دانش­پژوهان و دانشجویان همۀ رشته ­ها، به ویژه دانشجویان رشتۀ زبان و ادبیات فارسی؛

2- ویراستاران کتب و مطبوعات و …؛

3- محققان و پژوهشگران عرصه­ های مختلف.

فصل دوم: مباحث دستور زبان فارسی

مقدمه:

به طور کلی، «زبان دارای سه لایه است که در عین داشتن روابط متقابل با یکدیگر هر کدام اصول و قواعد خاص خود را دارد که آن را از دو لایۀ دیگر متمایز می­ کند» (نجفی، 1375: 7). این سه لایه عبارت است از: عناصر آوایی، دستور زبان فارسی و واژگان. در این فصل لایۀ دستور زبان مورد بررسی قرار  می­گیرد که از دو بخش صرف و نحو تشکیل می­ شود. بخش صرف به انواع کلمه می ­پردازد که شامل فعل، اسم، حرف، قید، صفت، صوت و ضمیر می­ شود و بخش نحو به مسائل ساخت جمله و روابط اجزای آن توجه دارد. هر کدام از این بخش­ها دارای اصول و قواعد خاصی است و لازم است مؤلفان و ویراستاران به آن توجه داشته باشند.

به این ترتیب، در این فصل افزون بر بررسی هر یک از مقوله ­ها با توجه به دستورهای سنتی و جدید، اختلاف ­نظرهای مهم دستور نویسان مطرح می­ شود.

1- فعل (کنش)

فصاحت و روانی هر نوشته­ای در گرو مطابقت متن هر دوره­ای با قواعد دستوری آن دوره است؛ لذا یکی از راه­های پی­بردن به فصاحت آثار  ادبی، توجه به میزان رعایت قواعد دستوری آن آثار است. آنچه در قواعد دستوری زبان فارسی می­گنجد، شامل چند بخش می­ شود؛ از جمله بخش آوایی، صرف، نحو و … . به طور خلاصه، در بخش آوایی، به کلمه و کلام توجه می­ شود که مغایر با قاعده حذف و ابدال و …  نباشد. در بخش صرف نیز به ساختمان کلمات پرداخته می­ شود و آن­ها را بدون درنظرگرفتن جایگاهشان در جمله بررسی می­ کند و در بخش نحو به روابط اجزای سخن و معنی کلام توجه می­ شود. با توجه به این­که کلمات در بافت جمله هویت پیدا می­ کنند؛ لذا بررسی و  شناخت روابط اجزای سخن و جمله یکی از راه­های درست­نویسی محسوب می­ شود. بدین ترتیب، برای شناخت اجزای جمله ابتدا یکی از مهمترین اجزای آن؛ یعنی فعل را که رکن اصلی جمله را شکل می­دهد، مورد بررسی قرار می­دهیم.

فعل جزء لازم و ضروری جمله است که کلمات و جملات بدون آن نابه­سامان هستند. به عبارتی «هر گونه خطایی در کاربرد افعال علاوه بر آن که ممکن است موجب تغییر معنای جمله یا ابهام آن شود، بر ساختمان نحوی جمله نیز تأثیر منفی می­گذارد» (ذوالفقاری، 1390: 233 و 234). خطیب رهبر نیز معتقد است، گفتارهای ما بی وجود فعل تصوراتی جدا از هم و نامربوط خواهد بود (خطیب رهبر، 1381: 167). از این رو، فعل نقش مهمی در فهم کلام و درستی عبارت دارد. این مقوله بخش قابل توجهی از کتاب­های دستور را به خود اختصاص داده است؛ چرا که بدون شناخت دقیق آن نمی­توان راه به جایی برد. بنابراین، برای شناخت این مقولۀ دستوری، لازم است ابتدا اقسام فعل را بررسی کنیم و سپس به جنبه­ ها و ساختمان آن بپردازیم.

1-1- تعریف فعل

تعریف­های متعددی برای این مقوله ارائه شده است؛ اما تعریف رایج فعل این است که فعل بر واقع­شدن امری دلالت می­ کند و به امر دیگر اسناد داده می­ شود. خیام­پور معتقد است: «فعل کلمه­ای است که همیشه مسند باشد و به عبارت دیگر دلالت کند بر وقوع یا لاوقوع کاری در زمان معینی از سه زمان گذشته و حال و آینده» (خیام­پور، 1384: 68) که فرشیدورد هم بر آن متفق است و آن را کلمه­ای می­داند که به تنهایی یا به یاری وابسته­هایی در یکی از زمان­های سه گانه بر واقع شدن امری دلالت می­ کند و به امر دیگر اسناد داده می­ شود (فرشیدورد، 1388: 376). در واقع، این تعریف بین همۀ دستورنویسان پذیرفته شده است و همه بر آن متفق­اند.

لازم به یادآوری است که این کلمه تنها بر یک مفهوم واحد دلالت نمی­ کند؛ بلکه حداقل 4 مفهوم را دربرمی­گیرد، از جمله کار، زمان، شخص و شمار که دستورنویسان هر یک از این مفاهیم را مورد بررسی قرار داده­اند. در حقیقت، می­توان گفت اگر ساخت فعل را به دو  بخش بن و شناسه تقسیم کنیم، بن دو مفهوم کار و زمان را نشان می­دهد و شناسه شخص و شمار را می­رساند (ارژنگ، 1387: 135) که توجه به هر یک از این مفاهیم ما را در رعایت صحیح قواعد دستوری کمک بسیاری می­ کند. برای مثال، چون شناسه با نهاد در ارتباط است؛ باید با آن مطابقت داشته باشد و به صورت صحیح به کار رود.

به طور کلی، فعل از نظر ریشه:

الف) بن = جزء  اصلی

ب) شناسه = جزء متغیر

بن مفهوم اصلی فعل و زمان را می­رساند.

شناسه بیانگر شخص و عدد فعل است که عبارتند از: «-َ م، ی، -َ د، یم، ید، -َند».

انوری و گیوی مفهوم کار را به اقسام مختلفی تقسیم می­ کنند، از جمله:

الف) انجام دادن یا انجام گرفتن كاری: سعید كتاب را برد نبرد؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ب.ظ ]




پژوهش حاضر بررسی ساخت هنری شعرشهریار است که در آن شعر شهریار ازنظر اصول زیبایی شناسی وبه کارگیری موسیقی، صورخیال، نحوۀ اجزای جمله وواژگان مورد تحلیل وبررسی قرارگرفته است.

همچنین طنزپردازی ورمانتیسم که درشعر شاعرجایگاه خاصی دارد،ازمباحث مطرح شده دراین پژوهش است.

بابررسی ساخت هنری شعر شاعر مشخص شدکه موسیقی،صورخیال وزبان شعری شهریار در غالب موارد بازتاب عاطفه واحساس شاعر هستند وعاطفه عنصر غالب ومسلط شعروی به شمار می رود.همچنین شهریار، شاعری طنزپردازاست.

فصل اول: کلیات

مقدمه:

تفاوت متون ادبی بامتون دیگر درشیوۀ به کارگیری زبان درآن است .در متون ادبی زبان معمول ومتداول با شگردها وترفندهایی که هنرمند به کارمی برد شکل دیگری به خود می گیرد ودر این حالت است که دراین نوع متون تنها معنای موردنظر اهمیت ندارد بلکه شکل اثر وزبان وشیوه بیان درآن برجستگی خاصی پیدا می­ کند ودر واقع هدف هنرمند ارائه اثری ادبی  با بیانی زیبا وهنری است.

شاعران برای ادبی کردن اثر خود شیوه های گوناگونی به کار می برند، بیان سخن به شکل آهنگین وموزون، استفاده ازصورخیال وبیان مفاهیم به طرق غیر مستقیم وتغییر در ساخت اجزای جمله وساختن ترکیبات جدیدو… شگردهایی است که شاعران برای ادبی کردن اثر خود به کار می گیرند.

شهریار نیز یکی از همین شاعران است که برای بیان احساس والقای عاطفۀخود شعر را انتخاب می کند وآن را به انواع زیبایی ها می آراید.

دررسالۀ حاضر ساخت هنری شعر شهریار مورد بررسی قرار گرفته است.دراین پژوهش موسیقی شعر شهریار،صورخیال در دیوان این شاعر، رمانتیسم در شعر وی، نقد وطنز در شعر شاعر وهمچنینباستان گرایی صرفی ونحوی درشعر شاعر مورد بررسی قرارگرفته است.

برای انجام این پژوهش ابتدا کتابهایی در موردزیبایی شناسی وکتابهای فلسفۀهنر وکتب مربوط به دیدگاه های شکل گرایان مطالعه  وفیش برداری شد.پس از فیش برداری ازدیوان شاعر به صورت استخراج اوزان وبحرهای عروضی ،بررسی صورخیال،رمانتیسم درشعرشاعر،همچنین تحلیل اشعارازنظرنقدوطنزانجام ومطالب آن جمع آوری شد ودر مرحلۀ بعد مطالب جمع آوری شده، تدوین ونگارش گردید.

اقداماتی که در مورد این شاعر صورت گرفته است در غالب موارد شامل زندگی نامه وخاطرات وی می­باشد،البته پژوهش هایی نیز در مورد شعر شاعر انجام شده است ازجمله «کارکردهای هنری وزبانی غزلیات شهریارازآقای بشیرکلاشمی نیکدل».

تفاوت ودر واقع نوآوری پژوهش حاضربا آثارقبل دراین است که علاوه بربررسی سراسر دیوان شاعر نکات وویژگی های برجستۀ دیگریاز دیوان شاعر نیز موردبحث قرارگرفته است.ازجمله این که بابررسی طنز ونقد در شعر شاعر، شهریار به عنوان شاعری طنز پرداز معرفی می شود، همچنین بررسی کامل ویژگی های رمانتیسم در اشعار شاعر وارائه نمونه هایی از آن نوآوری دیگر کار می باشد.

پژوهش حاضر علاوه براینکه دربخش موسیقی، صورخیال وزبان به ادب دوستان وبه ویژه دانشجویان زبان وادبیات فارسی کمک می کند برای کسانی که می خواهند درزمینۀ طنز ونقد تحقیق وبررسی کنند، همچنین افرادی که تمایل دارند با مکتب رمانتیسم وویژگی ها ی اشعاررمانتیک آشنا شوندوبه تحقیق در این زمینه بپردازندنیزراهنمایی های مفیدی ارائه می دهد.

زندگینامه شهریار:

سید محمّد حسین بهجت تبریزی که بعدهاباعنوان  شهریارشهرت پیدا می کند در سال 1285شمسی در خشگناب تبریز دیده به جهان گشود. اوفرزند مردی فاضل وادیب به نام حاج میرآقاازوکلای معروف زمان خودبودکه در هنر خوشنویسی نیز سرآمد بوده است.

سه سال از کودکی شهریار در حوادث انقلاب آذربایجان در روستای شنگول آباد و قیش قرشاق و خشگناب می گذرد،وی مقدمات را با خواندن گلستان و نصاب الصبیان نزد پدرادیب خود فرا می گیرد  ودر همین دوران که کودکی بیش نیست به خواندن دیوان حافظ وانس گرفتن با آن روی می آورد.

 دوران ابتدایی و متوسطه را در مدارس متحده و فیوضات تبریز به پایان می برد، ادبیات عرب را در مدرسة طالبیه و فرانسه را نزد استادان سرآمد یاد می گیردودر سال 1299 به تهران آمده و در مدرسه دارالفنون به تحصیل می پردازد.

آشنایی بادیوان حافظ باعث می شود که از همان دوران نوجوانی استعدادسرودن شعر در طبع وی شکوفا شودوسرودن شعرراباتخلص بهجت آغاز کند.وی که پیوسته خود راپیرو حافظ می داند بافال گرفتن از دیوان حافظ تخلص خود را از بهجت به شهریار تغییر می دهد،تحصیل در دارالفنون را به پایان می رساندوواردمدرسه عالی طب  شده وبه تحصیل در رشته پزشکی می پردازد.

 زندگی شهریار در این زمان وارد مرحله دیگری می شود، شاعر دل به عشق دختری  می سپاردودرتب وتاب آن به سرمی برد.

«شهریار پس از اتمام تحصیل در دارالفنون در سال 1303 وارد مدرسة عالی طب شد. این ایام مصادف بود با آغاز عشق و شیفتگی شهریار هفت سال بعد در حالی که بیش از سه ماه به پایان امتحان دکتری طب باقی نمانده بود، به دلیل ناکامی در عشق و بحران شدید روحی ترک تحصیل کرد.» (علیمحمدی،1381:13)

زاهدی که از دوستان نزدیک شاعر و یکی از کسانی است که نقش عمده ای در حفظ و جمع آوری سروده های شاعر داشته است در مورد این بخش از زندگی شاعر می گوید: «شهریار یک عشق اولی آتشین دارد که خود آن را عشق مجاز نامیده. در این کوره است که شهریار گداخته و تصفیه می شود. این عشق مجاز است که در قصیدة «زفاف شاعر»با یک قوس صعودی اوج گرفته، به عشق عرفانی و الهی تبدیل می شود. ولی به قول خودش مدتی این

مقالات و پایان نامه ارشد

 عشق مجاز به حال سکرات بوده.» (شهریار، 1386: 13)

غزل هایی مانند ماه سفر کرده، توشة سفر، پروانه در آتش، غوغای غروب، یار قدیم، خمار شباب، نامة ناکامی، شاهد پنداری، شکرین پستة خاموش، تو بمان و دگران و … از جمله غزل هایی هستند که عشق آتشین شاعر را به تصویر می کشند.

 از تو بگذشتم و بگذاشتـــمت با دگــران                رفتم از کوی تو لیـــکن عقب سر نگـران

 ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی                            تو بمــان و دگــران وای به حال دگـران

رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند                 هرچه آفاق بجویند کران تــا بــه کـران

می روم تا که به صاحبنظـری باز رســم                  محــرم ما نبـــود دیـدة کوتــه نظــران

دل چون آینة اهـل صفــا می شکننــد                  که ز خود بی خبرند این ز خدا بی خبران

گل این باغ به جز حسرت و داغم نفزود                   لاله رویا، تو ببخشای به خونین جــگران

(شهریار، 1386: 337)

پس از شکست در عشق و انصراف از ادامة تحصیل، زندگی شاعر وارد مرحلة دیگری می شود و فراز و نشیب گوناگونی را پشت سر می گذارد. ابتدا در سال 1310 به استخدام ادارة ثبت املاک در می آید و بعد از آن به مشهد و نیشابور منتقل می شود. در همین ایّام با کمال الملک نقّاش معروف که او نیز دچار رنج تبعید وغربت است ملاقات می کند و مثنوی «زیارت کمال الملک» به همین مناسبت سروده می شود.

در مشهد نیز شاعر به محافل ادبی رفت و آمد می کند و با ادبیانی مانند محمود فرخ، گلشن آزادی، میرزا رضا خان عقیلی و … آشنا می شود و در انجمن ادبی شاهپور نیز شرکت می کند.

شاعر که مدتی از غم عشق فراغت حاصل کرده است،  بعد از گذشت سه سال دچار رنج روحی دیگری می­ شود،در سال 1313 پدر و تکیه گاه خود را از دست می دهد و سرپرستی خانوادة خود و برادرش را بر عهده می گیرد.

در پی این حوادث بار دیگر به تهران باز می گردد وبه ناچار به خدمت دولتی (شهرداری و بانک کشاورزی)  مشغول می شود، کاری که پیوسته به آن اعتراض دارد و از آن شکایت می کند.

چه کنم شاعر آفریدستــم            کــاردیــگر نیاید از دستــم

کارغیر هنر نه کار من است          هرکسی مرد کار خویشتن است

(شهریار،1386: 666)

ودر جای دیگر خودرا شیر بیشۀ هنر می داند.

من هنر پیشه ام چه کار کنم                      شیر این بیشه ام چه کار کنم

خدمت من اداره رفتـن نیست                   مهملی گفتن وشنفتن نیـست

من به کار حساب مرد، نیم                      بلکـه با این حســاب مردنیم

(شهریار،1386: 667)

شهریار در سال 1331 به تصویب نخست وزیر وقت از خدمت دولت معاف می گردد و بار دیگر گرفتار اندوه از دست دادن مادرش می شود. به ناچار به تبریز باز می گردد وپس ازآن در 48سالگی با یکی از خویشاوندان خود ازدواج می کند و صاحب سه فرزند می شود.

در سال 1335 به علت تنگی معیشت دوباره به کار در بانک کشاورزی مشغول می شود و در سال 1344 بازنشسته می گردد و روز 22 بهمن 1346 در مقام تجلیل از شاعر، او را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن می­نامند و عنوان استادی افتخاری دانشکدة ادبیات تبریز به وی اعطا می شود و روز 26 اسفند در تاریخ فرهنگ آذربایجان «روز شهریار» نامیده می شود.

سرانجام شاعر در سال 1351 مجدداً ساکن تهران می شود اما این بار نیز تقدیررنج دیگری برای او به ارمغان می آورد، همسرش را از دست می دهد و پس از گذشت چهار سال و برای همیشه به زادگاه خود باز می­گردد و سرانجام در مهرماه سال 1367  دارفانی را وداع می گوید.

«شهریار به موسیقی علاقمند بود و خود سه تار می نواخت. در اوقات فراغت غالباً خط می نوشت. قرآنی را نیز به خط خود به یادگار گذاشته است. به قرآن و دیوان حافظ عشق می ورزید.» (علیمحمدی،81 13: 17)

آثار:

آثار بر جای مانده ازاین شاعر شامل دو جلد دیوان اومی باشد که در قالب های گوناگون غزل، قصیده رباعی، دوبیتی، قطعه، مثنوی، چهار پاره،مسمط، طبع آزمایی کرده است. برجسته ترین وزیبا ترین اشعار شاعر درغزلیات وبخشی از اشعار مکتب شهریار نشان داده می شود،آثار ترکی شهریار شامل منظومۀ «حیدربابایه سلام»می باشد.

«درحیات شعری شهریار سه دوره مشخص یا مشخص تر است: 1.دورۀ جوانی او که با عشق (عشق ملموس انسانی )در گیر است.در این دوره شهریار غزل های پرشور عاشقانه می سراید.2.دوره ای که از آشناییش با افسانۀ نیما ، آغاز می شود وبه ارتباط عمیق تر با شعر نیمایی منجر می شود 3.دورۀ آخر که به سالهای پختگی وپیری شاعر مربوط می شود در این دوره گرایش به نوعی عرفان در شعر شهریار آشکار است در این دوره شهریار بسیاری از غزلهای غیر عاشقانه خود را می سراید.»(منزوی ،1372: 19)

 قوی ترین عاطفه در شعر شهریار عشق است که می توان گفت به سه شکل تصویر می شود عشق فردی ومجازی که حاصل تجربۀ شاعر است وبسیاری ازغزلیات شاعر مراحل  مختلف این عشق رااز دیدارها تا هجران وفراق ودر نهایت شکست وی را نشان می دهد.عشق به مردم واجتماع وعشق الهی وعرفانی واعتقادات دینی که در قالب سرودن اشعاری با مضامین دینی وعرفانی ترسیم می شود.

دربخش مکتب شهریار اشعاری به سبک آثار نیمایوشیج مانند افسانه سروده شده اشت ودر واقع اشعار رمانتیکی شهریار در این قسمت است که مهمترین آن ها شامل منظومه هایی با عنوان «دو مرغ بهشتی»، «هذیان دل»ومثنوی «افسانۀ شب» می باشد.

«دومرغ بهشتی» ستایش شهریار از نیما وشرح دیدار دو شاعر است منظومه ای است با قالب نامشخص که هربند آن  دارای هفت مصراع است و مصراع های دوم،چهارم وششم مقفا هستندومصراع دیگرآزاداست.

شکل گرایی (formalist):

«شکل گرایی مکتبی است در نقد که در فاصله سال های 1915- 1917 در روسیه به وجود آمد. بنیانگذاران آن اعضای دو انجمن مطالعات زبان شناسی در مسکو و پتروگراد بودند که با یکدیگر همکاری نزدیک داشتند. هدف پایه گذاران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ب.ظ ]




بیان مسئله…………………………………………………………………………………………………………………………………………. 3

مسئله های تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………… 4

فرضیه های تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………….. 4

یشینه موضوع تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………… 5

اهداف تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………………… 5

اهمیت و ضرورت تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………. 6

جنبههای نوآوری…………………………………………………………………………………………………………………………………. 6

سازمان‌دهی پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………….. 6

فصل اول: مفهوم شناسی…………………………………………………………………………………….. 7

1-1. مفاهیم بنیادین………………………………………………………………………………………… 8

1-1-1. انسان شناسی……………………………………………………………………………………………………………………………. 8

1-1-1-1. انسان شناسی در اندیشة غرب……………………………………………………………………………………………. 9

1-1-1-2. انسان شناسی در اسلام و مسلمانان (ایران دوره اسلامی)…………………………………………………….. 11

1-1-1-3. انسان شناسی در ادبیات قرآنی………………………………………………………………………………………… 12

1-1-2. فرهنگ……………………………………………………………………………………………………………………………….. 13

1-1-2-1. مفهوم لغوی فرهنگ…………………………………………………………………………………………………….. 13

1-1-2-2. مفهوم اصطلاحی فرهنگ………………………………………………………………………………………………. 15

1-1-2-3. تبیین ارکان تعریف……………………………………………………………………………………………………… 17

1-1-3. مبانی………………………………………………………………………………………………………………………………….. 22

1-2. مفاهیم عملیاتی……………………………………………………………………………………… 23

1-2-1. هدایت………………………………………………………………………………………………………………………………… 23

1-2-1-1. کاربرد لغوی و اصطلاحی………………………………………………………………………………………………. 23

1-2-1-2. کاربرد قرآنی……………………………………………………………………………………………………………….. 24

1-2-1-3. تعریف برگزیده……………………………………………………………………………………………………………. 27

1-2-2. رشد……………………………………………………………………………………………………………………………………. 28

1-2-2-1. کاربرد لغوی………………………………………………………………………………………………………………… 28

1-2-2-2. کاربرد قرآنی……………………………………………………………………………………………………………….. 29

1-2-2-3. کاربرد اصطلاحی…………………………………………………………………………………………………………. 29

1-2-2-4. تعریف برگزیده……………………………………………………………………………………………………………. 30

1-2-3. پیشرفت………………………………………………………………………………………………………………………………. 31

1-2-4. توسعه…………………………………………………………………………………………………………………………………. 32

1-2-5. الگو…………………………………………………………………………………………………………………………………….. 33

مقالات و پایان نامه ارشد

 

1-3. منظور از عنوان پژوهش (مبانی انسان شناسی فرهنگی از دیدگاه آموزه های قرآن کریم) 36

1-4. جایگاه انسان شناسی در آموزه های قرآنی……………………………………………………….. 37

فصل دوم: مبانی انسان شناسی عام قرآنی در پردازش الگوی مطلوب……………………… 41

2-1. فلسفه آفرینش………………………………………………………………………………………… 42

2-1-1. فلسفه آفرینش جهان……………………………………………………………………………………………………………. 42

2-1-1-1. آیات مشعر به اصل هدفمندی خلقت…………………………………………………………………………….. 42

2-1-1-2. آیات مشعر بر چیستی هدف خلقت……………………………………………………………………………….. 44

2-1-2. فلسفه آفرینش انسان……………………………………………………………………………………………………………. 46

2-1-2-1. آیات دال بر عبث نبودن خلقت انسان……………………………………………………………………………. 46

2-1-2-2. آیات بیانگر هدف خلقت انسان……………………………………………………………………………………… 47

2-2. ابعاد وجودی انسان………………………………………………………………………………….. 52

2-2-1. روح…………………………………………………………………………………………………………………………………….. 52

2-2-2. طبیعت و فطرت انسان…………………………………………………………………………………………………………. 54

2-2-3. اختیار………………………………………………………………………………………………………………………………….. 56

2-3. روابط انسانی در عرصة وجود……………………………………………………………………… 61

2-3-1. رابطة انسان با خود……………………………………………………………………………………………………………….. 61

2-3-2. رابطه انسان با همنوع……………………………………………………………………………………………………………. 63

2-3-3. رابطة انسان با خدا……………………………………………………………………………………………………………….. 65

2-3-4. رابطه انسان با محیط……………………………………………………………………………………………………………. 67

فصل سوم: مبانی انسانشناختی نظام فرهنگی اسلام…………………………………………… 70

3-1. مبانی نظری نظام فرهنگی اسلام………………………………………………………………… 71

3-1-1. جهانبینی قرآنی…………………………………………………………………………………………………………………… 71

3-1-1-1. تعریف جهانبینی…………………………………………………………………………………………………………. 72

3-1-1-2. ویژگیهای جهانبینی قرآنی……………………………………………………………………………………………. 72

3-1-2. مبانی نظری انسان شناسی قرآنی…………………………………………………………………………………………… 73

3-1-2-1. مبانی خداشناخت………………………………………………………………………………………………………… 74

3-1-2-2. مبانی انسانشناخت……………………………………………………………………………………………………….. 76

3-1-2-3. مبانی جهان شناخت……………………………………………………………………………………………………. 77

3-1-2-4. مبانی جامعه شناخت…………………………………………………………………………………………………… 82

3-1-2-4-1. رابطة انسان و جامعه…………………………………………………………………………………………… 82

3-1-2-4-2. رابطة انسان و فرهنگ (انسان در بستر فرهنگ)……………………………………………………… 86

3-2. مبانی خاص انسان شناسی نظام فرهنگی اسلام……………………………………………….. 90

3-2-1. اصل عدالت اجتماعی……………………………………………………………………………………………………………. 90

3-2-1-1. اهمیت عدالت اجتماعی………………………………………………………………………………………………… 90

3-2-1-2. تعریف عدالت اجتماعی………………………………………………………………………………………………… 91

3-2-1-3. عدالت از دیدگاه قرآن………………………………………………………………………………………………….. 92

3-2-1-3-1. عدالت در سخن گفتن…………………………………………………………………………………………. 93

3-2-1-3-2. عدالت در وزن کردن…………………………………………………………………………………………… 94

3-2-1-3-3. عدالت در حکم…………………………………………………………………………………………………… 94

3-2-1-3-4. عدالت در اصلاح میان متخاصمین………………………………………………………………………… 94

3-2-1-3-5. عدالت در شهادت……………………………………………………………………………………………….. 95

3-2-1-4. ابعاد عدالت اجتماعی…………………………………………………………………………………………………… 95

3-2-1-4-1 نظام اجتماعی و عدالت ساختاری………………………………………………………………………….. 95

3-2-1-4-2. نظام اجتماعی و عدالت رفتاری…………………………………………………………………………….. 96

3-2-1-5. اصل عدالت مبنای نظام فرهنگی اسلام………………………………………………………………………….. 97

3-2-2. اصل آزادی…………………………………………………………………………………………………………………………… 97

3-2-2-1. آزادی به عنوان کمال وسیلهای در نظام فرهنگی اسلام……………………………………………………. 98

3-2-2-2. اقسام آزادی………………………………………………………………………………………………………………. 101

3-2-2-2-1. آزادی معنوی……………………………………………………………………………………………………. 101

3-2-2-2-2. آزادی اجتماعی…………………………………………………………………………………………………. 101

3-2-3. اصل وحدت………………………………………………………………………………………………………………………. 102

3-2-3-1. اقسام وحدتیافتگی…………………………………………………………………………………………………….. 102

3-2-3-1-1. وحدت‌یافتگی قلبی…………………………………………………………………………………………… 102

3-2-3-1-2. وحدت‌یافتگی عقلی………………………………………………………………………………………….. 103

3-2-3-1-3. وحدت‌یافتگی عملی………………………………………………………………………………………….. 104

3-2-3-2. توجه به محوریت رشد در وحدت‌یافتگی عملی…………………………………………………………….. 105

3-2-3-3. رهبری، بلوغ‌یافتگی وحدت در جامعه………………………………………………………………………….. 105

3-2-3-4. وحدت، اصل «حرکت دهنده» فرایند حرکت فرهنگی جامعه به سمت نظام مطلوب قرآنی.. 105

3-2-4. اصل ولایت………………………………………………………………………………………………………………………… 106

3-2-4-1. ولایت اصل رهبری کنندة نظام فرهنگی اسلام به سمت رشد و کمال اجتماعی………………… 106

3-2-4-2. قرآن کریم و متصدیان رهبری در جامعه……………………………………………………………………… 107

3-2-4-2-1. خداوند متعال…………………………………………………………………………………………………… 107

3-2-4-2-2. انبیای الهی………………………………………………………………………………………………………. 108

3-2-4-2-3. اهل‌بیت و اولیای الهی……………………………………………………………………………………….. 108

3-2-4-2-4. نزدیک‌ترین افراد به اهل‌بیت و اولیای الهی………………………………………………………….. 109

3-2-5.  اصل رشد و کمال (قرب الهی)……………………………………………………………………………………………. 109

3-2-6. اصل انضباط اجتماعی…………………………………………………………………………………………………………. 110

3-2-7. اصل هویت اسلامی…………………………………………………………………………………………………………….. 111

نتایج و دستاوردها………………………………………………………………………………………… 113

نظام پیشنهادی پژوهش…………………………………………………………………………………. 115

منابع و مآخذ……………………………………………………………………………………………….. 116

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ب.ظ ]




طرح تحقیق.. 4

موضوع تحقیق.. 4

زمینه، سابقه و تاریخچۀ موضوع تحقیق.. 4

اهداف تحقیق.. 5

اهمیت و ارزش تحقیق با تأکید بر کاربرد نتایج آن.. 5

فرضیه‌ها 5

روش انجام تحقیق.. 6

فصل اول: کلیات و مفاهیم. 7

1-1. تعاریف و اصطلاحات.. 8

1-1-1. تفسیر در معنای لغوی.. 8

1-1-2. تفسیر در معنای اصطلاحی.. 8

1-1-3. علم کلام. 9

1-1-3-1. تاریخ پیدایش علم کلام. 9

1-1-4. مکتب معتزله. 10

1-1-4-1. اصل توحید. 11

1-1-4-2. اصل عدل.. 11

1-1-4-3. اصل وعد و وعید (معاد) 11

1-1-4-4. اصل منزلة بین المنزلتین.. 12

1-1-4-5. اصل امر به معروف و نهی از منکر. 12

1-1-4-6. امامت و نبوت از منظر معتزله، براساس گزارش شیخ مفید  12

1-1-5. مکتب اشاعره 13

1-1-5-1. اندیشه‌های اشاعره 14

1-1-5-1-1. قدیم یا حادث بودن قرآن از منظر اشاعره 14

1-1-6. فرقۀ مرجئه. 15

1-1-7. فرقۀ مشبهه. 16

1-1-8. فرقۀ جبریه. 17

1-1-9. فرقۀ تناسخیه. 18

1-1-10. فرقۀ حشویه. 18

1-1-11. فرقۀ خوارج. 18

1-1-12. فرقۀ زیدیه. 19

۱-1-13. اصحاب المعارف.. 19

1-1-14.مهمترین تفاسیر کلامی ………………………………………………………………………….20

فصل دوم: طبرسی و تفسیر. 21

مقدمه. 22

2-1. انواع روش‌های تفسیری.. 22

2-1-1. تفسیر مأثور 23

2-1-2. تفسیر عقلی ـ اجتهادی.. 25

2-2. معرفی طبرسی.. 27

2-2-1. زندگینامه طبرسی.. 27

2-2-2. معرفی تفسیر مجمع البیان.. 30

2-2-2-1. بررسی مقدمه تفسیر. 31

2-2-2-1-1. تعداد آیات قرآن و فایده دانستن آن‌ ها 31

2-2-2-1-2. ذکر اسامی قاریان مشهور شهرها و راویان آن‌ ها 31

2-2-2-1-3. تفسیر و تأویل و معنی آیات قرآن.. 31

2-2-2-1-4. نام‌های قرآن و معانی آن‌ ها 32

2-2-2-1-5. علوم قرآن.. 32

2-2-2-1-6. ذکر برخی از احادیث مشهور در فضیلت قرآن و اهل آن  32

2-2-2-1-7. ذکر آنچه برای قاری قرآن مستحب است از نیکو خواندن لفظ و تزیین صوت هنگام قرائت قرآن  32

2-2-2-2. مبانی تفسیری طبرسی در مجمع البیان.. 32

2-2-2-2-1. قابل فهم بودن قرآن.. 32

2-2-2-2-2. معیارهای فهم قرآن.. 33

2-2-2-2-3. علوم مورد نیاز مفسر. 33

2-2-2-2-4. مصونیت قرآن از تحریف… 33

2-2-2-2-5. قرآن، معجزۀ جاودانه پیامبر(ص) 33

2-2-2-2-6. روش تنظیم مطالب مجمع البیان.. 34

2-2-2-2-7. منابع مورد استناد در مجمع البیان.. 35

2-2-2-2-۸. مجمع البیان در گفتار عالمان.. 36

فصل سوم: جایگاه کلام شیعه در تفسیر مجمع البیان.. 38

مقدمه. 39

3-1. بخش اول: جایگاه توحید در مجمع البیان.. 41

مقدمه. 41

3-1-1. بایستگی شناخت و معرفت خدا 41

3-1-2. اثبات صانع. 41

3-1-2-1. حرکت و سکون موجودات علامت نیاز به خالق.. 42

3-1-2-2. حدوث اجسام. 42

3-1-2-3. بی شریک بودن خدا 42

3-1-2-4. برهان تمانع. 42

3-1-3. صفات ثبوتیه. 43

3-1-3-1. اسماء و صفات.. 43

3-1-3-2. قدرت خدا 44

3-1-3-2-۱. اشتمال قدرت الهی بر هر چیز. 44

3-1-3-3. علم الهی.. 45

3-1-3-3-1. آگاهی از سرّ آسمان‌ها و زمین.. 45

3-1-3-3-2. علم به همۀ معلومات.. 45

3-1-3-3-3. عالم به نهان و آشکار 45

3-1-3-3-4. سمیع بودن خداوند. 46

3-1-3-4. اراده خداوند. 46

3-1-3-4-1. ارادۀ تام خداوند بر هستی.. 46

3-1-3-5. متکلم بودن خداوند. 47

3-1-3-6. خدای واحد. 47

3-1-4. صفات فعل.. 47

3-1-4-1. حکیم بودن.. 48

3-1-4-2. حی بودن.. 48

مقالات و پایان نامه ارشد

 

3-1-4-3. خالق بودن.. 48

3-1-4-3-1. خلقت آسمان‌ها و زمین نشانی برای خردمندان.. 48

3-1-4-3-2. خلقت جهان، دلیلی بر وجود خدا 49

3-1-5. صفات سلبیه. 49

3-1-5-1. تنزیه و تسبیح خدا 49

3-1-5-2. علوّ خداوند. 50

3-1-5-3. قدّوس بودن.. 50

3-1-5-4. نفی رؤیت و جسمانیت برای خدا 50

3-1-5-5. بی مکان بودن خداوند. 51

3-2. بخش دوم: جایگاه معاد در مجمع البیان.. 53

مقدمه. 53

3-2-1. تعبیرات کلی قرآن دربارۀ رستاخیز. 53

3-2-1-1. قیامت… 53

3-2-1-2. نشر. 53

3-2-1-3. معاد. 54

3-2-2. نام‌های قیامت… 54

3-2-2-1. یَومُ الخُلود. 54

3-2-2-2. یومٌ ثَقیل.. 54

3-2-2-3. یَومُ مَشهود. 54

3-2-2-4. یَومُ الوَعید. 55

3-2-2-5. یَومُ الحَسرَة 55

3-2-2-۶. یَومَ تُبلی السَّرائِر. 55

3-2-3. امکان معاد و منطق مخالفان.. 55

3-2-۴. دلائل امکان معاد. 57

3-2-5. معاد جسمانی.. 58

3-2-6. دروازۀ عالم بقا 60

3-2-6-1. مرگ… 60

3-2-6-2. برزخ. 61

3-2-7. محکمۀ عدل الهی.. 61

3-2-8. فرجام معاد. 62

3-2-8-1. بهشت و بهشتیان.. 63

3-2-8-1-1. ایمان و عمل صالح.. 63

3-2-8-1-2. تقوا 63

3-2-8-1-3. صبر در برابر سختی‌ها 63

3-2-8-1-4. اهتمام به نماز 64

3-2-8-2. نعمت‌های بهشت… 64

3-2-8-2-1. سایه‌های لذت‌بخش…. 64

3-2-8-2-2. غذاهای بهشتی.. 65

3-2-8-2-3. لباس‌های بهشتی.. 65

3-2-8-2-4. همسران بهشتی.. 65

3-2-8-2-5. امنیت و زوال خوف.. 66

3-2-8-2-6. برخورد محبت‌آمیز. 66

3-2-8-2-7. احساس خشنودی خدا 66

3-2-8-3. دوزخ و دوزخیان.. 67

3-2-8-3-1. کافران و منافقان.. 67

3-2-8-3-2. ممانعت مردم از راه یافتن به حق.. 67

3-2-8-3-3. استهزاء آیات الهی.. 67

3-2-8-3-4. ظلم و بیدادگری.. 68

3-2-8-4. عذاب‌های جسمانی و روحانی دوزخیان.. 68

3-2-8-5. جاودانگی کیفر. 69

3-2-8-6. شفاعت… 70

3-2-8-6-1. نفی شفاعت… 70

3-2-8-6-2. اذن شفاعت منوط به اذن خدا 70

3-2-8-6-3. شرایط شفاعت‌کننده و شفاعت شونده 71

3-3. بخش سوم: جایگاه نبوّت در مجمع البیان.. 72

3-3-1. فلسفه بعثت پیامبران.. 72

3-3-1-1. رهایی از ظلمت… 72

3-3-1-2. بشارت و انذار 72

3-3-1-3. تعلیم و تربیت… 73

3-3-2. ویژگی‌های عمومی پیامبران.. 73

3-3-2-1. صدق گفتار 73

3-3-2-2. امانت… 73

3-3-2-3. نیکوکاری و احسان.. 74

3-3-2-4. توکل مطلق بر خداوند. 74

3-3-2-5. علاقه و دلسوزی فوق العاده 74

3-3-3. عصمت مهم‌ترین شرط رسالت… 75

3-3-3. تنزیه انبیا 76

3-3-3-1. آدم. 76

3-3-3-2. ابراهیم. 77

3-3-3-3. موسی.. 77

3-3-4. طرق شناخت پیامبران.. 78

3-3-4-1. رابطۀ اعجاز و نبوّت.. 78

3-3-4-2. تفاوت سحر با معجزه 79

3-3-4-3. وحی (چگونگی ارتباط با عالم غیب) 80

3-3-5. دلایل صدق ادعای پیامبر اسلام. 81

3-3-5-1. قرآن، معجزه پایدار پیامبر. 81

3-3-5-2. شاخه‌های اعجاز قرآن.. 82

3-3-5-2-1. فصاحت و بلاغت… 82

3-3-5-2-2. اعجاز قرآن از نظر علوم روز 82

3-3-5-2-3. اعجاز قرآن از نظر اخبار غیبی.. 83

3-3-5-2-4. اعجاز قرآن از نظر عدم تضاد و اختلاف.. 84

3-3-5-۳. گردآوری قراین یک راه مطمئن دیگر. 84

3-3-6. خاتمیت در قرآن.. 85

3-4. بخش چهارم: جایگاه عدل در مجمع البیان.. 85

3-4-1. برسی واژه‌های ظلم، عدل و قسط.. 86

3-4-2. خداوند به هیچ‌کس ستم نمی‌کند. 86

3-4-3. یکسان نبودن خوب و بد. 88

3-4-4. مشکل حوادث دردناک زندگی بشر. 88

3-4-5. پاسخ تفصیلی به پدیده‌های ناگوار 88

3-4-5-1. فلسفه تفاوت‌ها 88

3-4-5-2. مشکلات خودساخته. 89

3-4-5-3. مصائبی که مجازات الهی است… 90

3-4-5-4. مصیبت بیدادگر. 90

3-4-5-5. آزمون الهی به‌وسیلۀ مشکلات.. 91

3-4-5-6. شناخت نعمت‌ها در کنار مصائب… 92

3-5. بخش پنجم: جایگاه امامت در مجمع البیان.. 93

3-5-1. امامت در قرآن.. 93

3-5-2. ولایت و امامت عامه در قرآن.. 94

3-5-2-1. آیۀ انذار و هدایت… 94

3-5-2-2. آیۀ صادقین.. 94

3-5-2-3. آیۀ اولی الأمر. 95

3-5-3. شروط و صفات ویژۀ امام. 95

3-5-3-1. علم امام. 96

3-5-3-2. معصوم بودن امام. 96

3-5-3-3. ولایت تکوینی پیامبران و امامان.. 97

3-5-4. ولایت و امامت خاصه. 98

3-5-4-1. آیۀ تبلیغ. 98

3-5-4-2. آیۀ ولایت… 98

3-5-4-3. آیۀ لیلة المبیت… 99

3-5-4-4. آیۀ نیکوترین مؤمنان.. 99

3-5-4-5. آیۀ بینه و شاهد. 99

3-5-4-6. آیۀ انذار 100

3-5-4-7. آیۀ گوش‌های شنوا 100

3-5-4-8. آیۀ محبت… 101

3-5-5. امام مهدی علیه السلام. 101

نتیجه‌گیری.. 103

فصل چهارم: گونه‌های مواجهۀ کلامی طبرسی در مجمع البیان با برخی آراء کلامی.. 104

مقدمه. 105

4-1. بخش اول: رویکردهای طبرسی به معتزله. 105

4-1-1. رویکرد توضیحی.. 105

4-1-1-1. سکونت و خروج آدم و حوا از بهشت… 105

4-1-1-2. شفاعت قابل قبول.. 106

4-1-1-3. اسلام و ایمان.. 106

4-1-1-4. خارق عادت از غیر از نبی.. 106

4-1-1-5. مصیبت و گناه 106

4-1-1-6. معنای ظلم. 107

4-1-1-7. خلق مخلوقات، باواسطه یا بی‌واسطه. 107

4-1-1-8. تعبیر خواب.. 107

4-1-1-9. حاضر شدن اعمال در قیامت… 108

4-1-1-10. سخن عیسی در گهواره 108

4-1-1-11. حقیقتِ روح. 108

4-1-1-12. غیر قابل رؤیت بودن شیطان.. 108

4-1-1-13. ترک اولی یا گناه کردن آدم. 108

4-1-1-14. زندگی ابدی.. 109

4-1-1-15. نادیدنی بودن خدا 109

4-1-1-16. عدم سختگیری خداوند بر بندگان.. 109

4-1-1-17. تأخیر عذاب تا وقت معیّن.. 109

4-1-1-18. نبوت عیسی.. 109

4-1-1-19. اجر دنیوی.. 109

4-1-1-20. چهره‌های متنعّم در قیامت… 110

4-1-1-21. صفات مخصوص خدا 110

4-1-1- 22. روی‌گردانی از آیین ابراهیم. 110

4-1-1-23. دروغ گفتن در آخرت.. 110

4-1-2. رویکرد تقریب‌گرایانه. 110

4-1-2-1. معنای اسلام. 111

4-1-2-2. بهشتی به پهنای آسمان و زمین.. 111

4-1-2-3. زنگار قلب… 111

4-1-2-4. پیروی از دین خدا 111

4-1-2-5. فرشته یا جن بودن ابلیس…. 111

4-1-2-6. انتظار کرامت الهی.. 112

4-1-3. رویکرد نقادانه. 112

4-1-3-1. رجعت… 112

4-1-3-2. ایمان، معرفت خدا 112

4-1-3-3. پذیرش توبه. 113

4-1-3-4. آمرزش همۀ گناهان.. 113

4-1-3-5. افضل نبودن فرشته بر نبی.. 113

4-1-3-6. عذاب فاسق.. 114

4-1-3-7. مؤمنان واقعی.. 115

4-1-3-8. عدم زیادت علم خدا بر ذاتش…. 115

4-1-3-9. جواز بخشش همۀ معاصی.. 115

4-1-3-10. تجاوز از حدود الهی، خلود در آتش…. 115

4-1-3-11. آگاهی از غیب… 116

4-1-3-12. طاعت فاسق.. 116

4-1-3-13. خبر دادن خداوند در خلقت موجودات.. 116

4-1-3-14. جواز تقیه بر امام. 117

4-1-3-15. مکلّف بودن آدم و حوا 117

4-1-3-16. سجده ملائکه به آدم. 117

4-1-3-17. حکم سلیمان.. 117

4-1-3-18. زمان مرگ انسان‌ها 118

4-1-4. رویکرد طبرسی به سران معتزله. 118

۴-۲. بخش دوم: انتقاد طبرسی بر جبرگرایان.. 118

4-2-1. نسبت گمراهی به خدا 119

4-2-2. سجده به آدم. 119

4-2-3. تأثیر اختیار در افعال و اقوال.. 119

4-2-4. عدم مسئولیت در قبال کار دیگران.. 119

4-2-5. پشیمانی از کردار و اعمال.. 120

4-2-6. عدم انتساب زشتی‌ها به خداوند. 120

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:21:00 ب.ظ ]