فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول | |
بیان مسئله | 2 |
هدف كلی | 6 |
اهداف پژوهش | 6 |
فرضیه پژوهش | 6 |
سوالات پژوهش | .7 |
تعاریف واژه ها | 7 |
پیش فرض ها | 9 |
محدودیت های پژوهش | 9 |
فصل دوم | |
چهارچوب پژوهش | 11 |
مروری بر مطالعات | 21 |
فصل سوم | |
نوع پژوهش | 34 |
جامعه پژوهش | 34 |
نمونه پژوهش | 35 |
عنوان صفحه
روش نمونه گیری | 35 |
مشخصات واحد های مورد پژوهش | 36 |
محیط پژوهش | 36 |
ابزار گرد آوری اطلاعات | 36 |
تعیین اعتبار و اعتماد علمی ابزار گرد آوری اطلاعات | 38 |
روش گرد آوری داده ها | 39 |
روش تجزیه و تحلیل داده ها | 40 |
ملاحظات اخلاقی | 43 |
فصل چهارم : | 44 |
یافته های پژوهش | 45 |
فصل پنجم : | 91 |
بحث و بررسی یافته ها | 92 |
نتیجه گیری نهایی | 105 |
كاربرد یافته ها | 106 |
پیشنهادات جهت پژوهش های بعدی | 108 |
منابع | 109 |
بیان مسئله:
امروزه بخش بهداشت و درمان به دلیل ارتباط مستقیم با سلامتی انسانها یكی از مهمترین حوزه های توسعه پایدار در جوامع بشری به شمار می آید. تحقق این امر نیازمند وجود گروه درمانگر سالم ، شاداب و با انگیزه كاری بالا می باشد. از جمله افراد این گروه ، كادر پرستاری بیمارستانها می باشند. در تمام بخش های بیمارستانی به پرستارانی برخورد می كنیم كه هنگام ورود به شغل پرستاری افراد منظم ، دلسوز و علاقمندی بوده اند، اما معمولا پس از مدتی كار كردن و مواجه شدن با انبوهی از مشكلات و استرس های شغلی در محیط كار، احساس خستگی كرده و حتی مایلند از كار خود كناره گیری نمایند. در این میان یكی از عوامل شایع می تواند فرسودگی شغلی باشد(1) . حدود 80-50 درصد از بیماریها توسط استرس یا با كمك استرس ایجاد می شوند منابع ایجاد كننده استرس گوناگون هستند كه یكی از مهمترین این منابع شغل می باشد (2). اگر استرس شغلی به نحو مطلوب شناسایی نشود و به طور مناسب با آن برخورد نگردد ، ممكن است به بروز فرسودگی شغلی منتهی شود (3).
سندرم فرسودگی شغلی یک پاسخ به استرس شغلی است . واژه فرسودگی اولین بار توسط فرویدنبرگ [1] در سال1974 مطرح شد هنگامی كه او وضعیتی از خستگی و یأس فزاینده را در افرادی كه خدمات مراقبتی ارائه می دادند شناسایی نمود (4) . فرسودگی یک نشانه استرس شغلی نمی باشد بلكه نتیجه پایانی استرس شغلی ” مدیریت نشده” است كه به صورت احساس واماندگی عاطفی[2]، مسخ شخصیت[3] وكاهش كسب دستاوردهای فردی شغلی(عدم موفقیت فردی در شغل ) [4] بروز می كند. احساس واماندگی عاطفی، احساس هیجانی بودن بیش از حد و درماندگی توسط شخصی است كه كار می كند. مسخ شخصیت به گسترش فقدان شخصیت، حالت بی احساسی و بی تفاوتی نسبت به مددجویان اطلاق می گردد. كاهش كسب دستاوردهای فردی شغلی زمانی رخ می دهد كه احساس رقابت و به دست آوردن موفقیت دركاركردن با افراد كاهش می یابد. پرستاران به طور ویژه مستعد فرسودگی شغلی هستند ، چرا كه آنها با بیماری ، درد ، عذاب و مرگ مددجویان مواجه هستند (5).
نقص تجهیزات در پاره ای از بخش ها، كم بودن یا نایاب بودن داروها، ساعات و چرخش زمان كار كه پرستاران را از امور زندگی روزمره جامعه جدا می كند از عواملی هستند كه به افزایش تنش در پرستاران منتهی می شوند. كافی نبودن تعداد پرستاران ، نامشخص بودن موقعیت هایی كه باید با آنها
مقابله كنند و مسئولیت در قبال بیماران ( برای مثال در خلال كار شبانه ) ، نامتجانس بودن موقعیت های تنیدگی زا كه حاصل تنوع بیمارستان ها و در نتیجه تفاوت نوع كار پرستاران است ، شاغلین این حرفه را در معرض تنیدگی قابل ملاحظه ای قرار داده اند (6 ). همچنین پرستاران در محیط کار خود با چالشهای گوناگونی مواجه هستند که منشا تنش در آنها می شود از جمله این که آموخته های پرستاران در طی برنامه آموزش پرستاری در بیشتر موارد با شرایطی كه بر محل كار حاكم است مغایرت دارد و معمولا آنها را در وضعیت نامطلوبی قرار می دهد كه مورد قبول آنان نیست ، بنابراین در تصمیم گیریهای روزمره در رابطه با مراقبت از بیماران دچار تضاد درونی شده و نمی دانند چگونه به نداهای وجدان خود پاسخ دهند. درنتیجه ممكن است علائم تنیدگی زای روانی در آنها ظاهرگردد (7). طبق گزارشات انجام شده در كشورمان شیوع فرسودگی شغلی پرستاران بالا می باشد به طوری كه در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشكی بابل در 6/68 درصد از پرستاران فرسودگی شغلی زیاد و7/0 درصد فرسودگی شغلی خیلی زیاد گزارش شده است . بیشترین علل فرسودگی نیز شامل پایین بودن حقوق و مزایا(9/93%) و عدم حمایت مدیران (85%)،عدم امنیت شغلی(84%) و ساعات كار زیاد(3/83%) بوده است (2). در بیمارستانهای خصوصی تهران نیز درحدود87 درصد از پرستاران واماندگی عاطفی درحدمتوسط به بالا گزارش شده است (1) .
فرسودگی شغلی اثرات زیان آور زیادی بر جسم، وضعیت روحی روانی واجتماعی شخص و عملكرد شغلی دارد كه شامل نقصان اخلاق كاركنان، عملكرد كاری معیوب، كاهش تولید ، غیبت ازكار، رفتار نامناسب شخصی بامددجویان ، نگرش منفی نسبت به شغل، رضایت شغلی كمتر ، تغییر شغل بیشتر، كیفیت زندگی پایین تر و فقر سلامتی ورفاه روحی روانی می باشند (4). در مطالعه ای كه در سال 2010 توسط هازل[5] در فلوریدا با هدف تعیین استرس شغلی، فرسودگی شغلی ، رضایت شغلی و تمایل به ترك كار در پرستاران بیمارستان های دولتی صورت گرفت نیز اثرمنفی واماندگی عاطفی و عدم موفقیت فردی شغلی بر رضایت شغلی گزارش شد. همچنین نتایج این مطالعه ارتباط استرس شغلی ، فرسودگی شغلی، عدم رضایت شغلی و تمایل به ترك كار را تایید كرد (8).
بهای فرسودگی شغلی را در درجه اول مددجویان می پردازند چون به دلیل این مسئله كیفیت مراقبت پرستاری كاهش یافته و رضایت مددجویان كاهش می یابد (9). وقتی پرستاران دچار فرسودگی شغلی می شوند ، مراقبت ضعیف تری ارائه می دهند كه در نهایت موجب زیان سازمان می شود ؛ پس سازمانها نیز بهای فرسودگی شغلی را می پردازند (10و9). علاوه بر اینها خود پرستاران نیز متضرر می شوند چون فرسودگی شغلی زندگی آنان را هم تحت تاثیر قرار می دهد (11). در مدیریت استرس شغلی بعضی اقدامات فردی لازم است صورت گیرد به طوری كه هر فرد باید خودش در مورد كنترل فشار عصبی خود اقدام نماید. مدیران نیز با اعمال برخی اقدامات مانند پرورش فرهنگ سازمانی مطلوب ، هدایت و حمایت كاركنان ، طراحی نظام حقوق مناسب و انگیزشی ، توجه به تطبیق شغل و شایسته سالاری ، مشاركت افراد در تصمیم گیری و بهبود ارتباطات سازمانی می توانند در مدیریت استرس شغلی دخیل بوده و از تحلیل رفتگی كاركنان با تجربه و كارشناسان خود جلوگیری كنند (12 ).
اكثر پرستاران درمحیطهای پرتنش كاری، ازحمایت اجتماعی كافی برخوردار نیستند (13). اگر حمایت اجتماعی در محیط كار وجود داشته باشد، در سازگاری شخص با تنش نقش عمده ای خواهد داشت (14). ابوالراب[6] نیز به نقل از سلیه[7] گفته است پرستارانی كه باید به حمایت از بیماران بپردازند خود نیازمند حمایت هستند (15). دو منبع اصلی حمایت برای یک فرد شاغل وجود دارد : حمایت بر پایه كار كه شامل دو بعد حمایت مسئولان و حمایت همكاران می باشد؛ حمایت بر پایه غیر كار نیز شامل حمایت افرادی مانند همسر، خانواده و دوستان فرد شاغل می باشد. در مواجه با استرس زاهای محل كار منابع سازمانی حمایت بیشتری را نسبت به منابع حمایتی خارج از محل كار فراهم می كنند. حمایت شغلی پرستاران شامل حمایت مسئولان وحمایت همكاران می باشد(5). محیطهای كاری توأم با حمایت، مهمترین عامل ایجاد رضایت شغلی برای پرستاران است. حمایت اجتماعی بر درمان بیماران ، رضایت شغلی پرستاران ، جذب وحفظ آنان تاثیرمی گذارد (16 ) . در كشور ما طبق برخی مطالعات انجام شده پیامد هایی كه متعاقب فرسودگی شغلی پدید می آیند نیز گزارش شده اند از جمله این كه آمار غیبت از كار در پرستاران بالا است (17). و عدم رضایت شغلی نیز در مطالعه ای كه در سال 1388 توسط میرزا بیگی و همكاران در مورد 1058 پرستار كشورمان انجام شده است به میزان بالا گزارش شده است. از بالاترین امتیازات مربوط به نارضایتی شغلی نیز وجهه اجتماعی حرفه پرستاری درجامعه و روشها و نحوه ارتباط با مدیران پرستاری بوده ا ند (18). در مطالعه ای كه با هدف تعیین عوامل موثر بر رضایت شغلی از دیدگاه پرستاران توسط آذربین و همكاران در سال 1376 در استان گیلان صورت گرفته است نیز ، (3/82%) از پرستاران نحوه ارتباط مسئولین و (1/73%) ارتباط همكاران را برعدم رضایت شغلی خویش موثردانسته اند(19) .
بر خلاف مطالعات مختلفی که عوامل شغلی نظیر عوامل اقتصادی و حمایت های شغلی را در بروز فرسودگی شغلی دخیل می دانند، مطالعات دیگری نیز عوامل فردی مانند نوع شخصیت های كاركنان را در بروز این پدیده موثر دانسته اند (12 و20 و21) . با توجه به این كه محور اصلی شغل پرستاری مراقبت از انسان می باشد ، این خود نیازمند وجود پرستارانی است كه سلامت جسم و روح داشته باشند و بتوانند استرس های شغلی را مدیریت كنند تا از بروز پدیده فرسودگی شغلی پیشگیری شود. در این مطالعه حمایت شغلی یكی ازعوامل كاهش دهنده این پدیده در نظر گرفته شده است. با توجه به این كه اثرات و پیامدهای فرسودگی شغلی مانند غیبت از كار و عدم رضایت شغلی پرستاران در كشورمان و همچنین در استان گیلان وجود داشته است و تا كنون نیز پژوهشی در زمینه فرسودگی شغلی پرستاران در این استان انجام نشده است و با نظر به این كه با وجود عوامل مختلف به وجود آورنده فرسودگی شغلی ، حمایت شغلی به عنوان یكی از این عوامل قابل بررسی می باشد ، بنابر این پژوهشگر بر آن شد كه این مطالعه را با هدف تعیین میزان فرسودگی و حمایت های شغلی و همچنین ارتباط بین آنها از دیدگاه پرستاران با این فرضیه كه بین فرسودگی وحمایت شغلی درآنان ارتباط وجود دارد انجام دهد.
هدف كلی
تعیین ارتباط فرسودگی و حمایت شغلی از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت درسال1389
اهداف ویژه
1-تعیین میزان فرسودگی شغلی براساس دفعات و شدت آنها از دیدگاه پرستاران در مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
1.1- تعیین میزان واماندگی عاطفی براساس دفعات و شدت آنها از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
1.2- تعیین میزان مسخ شخصیت براساس دفعات و شدت آنها از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
1.3- تعیین میزان دستاورد های فردی شغلی( موفقیت فردی شغلی ) براساس دفعات و شدت آنها از دیدگاه پرستاران مراكزآموزشی درمانی شهر رشت
2- تعیین میزان حمایت شغلی از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
2.1- تعیین میزان حمایت همكار از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
2.2- تعیین میزان حمایت مسئول از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
3- تعیین ارتباط فرسودگی با حمایت شغلی از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
4- تعیین ارتباط فرسودگی بر حسب ویژگیهای دموگرافیک از دیدگاه پرستاران در مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
فرضیه پژوهش:
بین حمایت شغلی پرستاران شاغل درمراكز آموزشی درمانی شهر رشت و فرسودگی شغلی آنان ارتباط وجود دارد.
سوالات پژوهش :
- آیا بین بعد واماندگی عاطفی از ابعاد فرسودگی شغلی و ویژگی های دموگرافیک پرستاران ارتباطی وجود دارد؟
- آیا بین بعد مسخ شخصیت از ابعاد فرسودگی شغلی و ویژگی های دموگرافیک پرستاران ارتباطی وجود دارد؟
- آیا بین بعد عدم موفقیت فردی شغلی از ابعاد فرسودگی شغلی و ویژگی های دموگرافیک پرستاران ارتباطی وجود دارد؟
7- میزان ارتباط بین حمایت شغلی پرستاران و بروز فرسودگی شغلی درآنان قابل بررسی می باشد.
تعاریف واژه ها
تعریف نظری فرسودگی شغلی
فرسودگی نتیجه پایانی استرس شغلی” مدیریت نشده” است كه به صورت احساس واماندگی عاطفی، مسخ شخصیت، وكاهش كسب دستاوردهای فردی شغلی(عدم موفقیت فردی در شغل ) بروز می كند. احساس واماندگی عاطفی، احساس هیجانی بودن بیش از حد و درماندگی توسط شخصی است كه كار می كند. مسخ شخصیت به گسترش فقدان شخصیت، حالت بی احساسی نسبت به دریافت كنندگان مراقبت درمانی یا آموزشی اطلاق می گردد. عدم موفقیت فردی در شغل زمانی رخ می دهد كه احساس رقابت وبه دست آوردن موفقیت دركاركردن با افراد كاهش می یابد(4).
تعریف نظری حمایت شغلی
حمایت شغلی در محیط های كاری با 5 اصل زیر تعریف می شود: 1 – وجود تعداد كافی کارکنان 2- مدیریت پرستاری قوی 3- مشارکت کارکنان در تصمیم گیری 4- وجود یک الگو یا مدل مراقبتی (در مقابل مدل پزشكی) و 5- همیاری موثر پزشك و پرستار (22)
[دوشنبه 1399-10-01] [ 04:28:00 ب.ظ ]
|