پایان نامه نقش عوامل ژئومورفولوژیک بر توسعه فیزیکی شهر اراک به منظور تدوین مدل داده مفهومی |
فهرست مطالب:
فصل اول
1-1مقدمه……………………………………………. 2
1-2بیان مساله………………………………………. 4
1-3 فرضیه پژوهش………………………………….. 5
1-4 اهداف پژوهش…………………………………….. 5
فصل دوم
2-1 پیشینه پژوهش……………………………………. 7
2-2 مبانی نظری مدل داده مفهومی…………………. 13
2-2-1 مرور مدل داده…………………………………….. 13
2-2-2سطوح انتزاعی مدل داده…………………………13
2-2-3مدلسازی داده ی مکانی……………………….. 14
2-2-4 طراحی مدل دادهی مفهومی جهت توسعه فیزیکی…….. 15
2-2-5 مدل دادهی مفهومی…………………………….. 16
2-2-6 پایگاه دادهی مکانی……………………….. 17
فصل سوم
3-1 ویژگیهای طبیعی منطقه…………………………… 21
3-1-1 موقعیت جغرافیایی………………………………… 21
3-1-2 زمین شناسی……………………………………. 22
3-1-3 شرایط اقلیمی…………………………………….. 26
3-1-4 ناهمواریها……………………………………………. 30
3-1-5 واحدهای فرم اراضی……………………………… 33
3-1-6 زهکشی طبیعی……………………………………… 35
3-1-7 جنس خاک…………………………………………. 36
3-2مواد و روشها………………………………………… 36
3-2-1 منابع داده………………………………………… 36
3-2-2 مراحل پژوهش………………………………………. 37
فصل چهارم
4-1نتایج حاصل از اجرای مدل تاپسیس…………………… 60
4-2ارزیابی نتایج مدل با روش کمی و مشاهدات میدانی…….66
4-3 تحلیل منطقه پیشنهادی…………………………… 76
4-4نتایج مدل داده و بحث روی آن…………………………… 77
فصل پنجم
5-1 نتیجه گیری………………………………………….. 83
5-2آزمون فرضیه…………………………………………. 83
5-3 پیشنهادات……………………………………… 84
چکیده:
شهر در محیط جغرافیایی نه بر اساس ظرفیت و امکانات بلکه بر اساس اضطرار و ضرورتها گسترش پیدا می کند. این مساله در شهرهای امروزی به شدت بهچشم میخورد نکتهی قابل توجه آنکه شهر باید در هماهنگی تمام با قرارگاه طبیعی خود قرار بگیرد و ضروری است که انسان بتواند با بستر زمین یک رابطه منطقی برقرار کند. از این رو در پژوهش حاضر به بررسی عوامل ژئومورفولوژیک موثر بر توسعه فیزیکی شهر اراک پرداخته شده است و مدل داده مفهومی برای توسعه فیزیکی شهر طراحی شده است، بهگونهای که برای سایر شهرها نیز الگو قرار گیرد. واحد کاری بر اساس لندفرمهای منطقه تعریف گردید. مطالعه توسعه فیزیکی شهر اراک براساس شاخص هایی نظیر ارتفاع، فاصله از خطوط گسل، نقشهی ژئومورفولوژیکی، کاربری، پیوستگی شهر اراک، لرزهخیزی، شیب، فاصلهی مناسب تا کویر میقان و ارتفاع رواناب انجام شد. شاخص های مورد نظر بر اساس توابع عضویت فازی استاندارد گردید. سپس روابط شاخص ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه (ANNOVA) و خوشهبندی در واحدهای لندفرم ارزیابی شد. جهت مشخص نمودن اولویت لندفرمها برای توسعه فیزیکی آتی شهر، مدل تاپسیس اجرا گردید. در راستای اجرای مدل، وزن متغیرها براساس نظرخواهی از متخصصین توسط مدلAHP انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد، اولویت اول برای توسعه فیزیکی شهر اراک، در شمال غربی این شهر قرار دارد. بستر فضای پیشنهادی از نظر طبیعی مورد بررسی قرار گرفت.
فصل اول: مقدمه پژوهش
1-1- مقدمه
«قدرت عمل انسان در محیط طبیعی به اقتضای تعداد فزاینده ی جمعیت و تکامل سریع ابزار و وسایل، روز به روز ابعاد وسیعتری به خود میگیرد»(رهنمایی، 1387: 9). «در این شرایط توسعهی فیزیكی شهرها معمولا بدون توجه به فاکتورهای طبیعی اتفاق میافتد. از جمله تبعات این نوع توسعه های فیزیكی در شهرها: تخریب باغها و زمینهای زراعی به نفع ساخت و سازها، دستاندازی به حریم رودخانهها و ارزشهای زیست محیطی، توسعه در شیبهای تند، همجواریهای نامناسب در كاربریها می باشد. برای به حداقل رساندن اثرات نامطلوب زیست محیطی حاصل از چنین فرایندی، لازم است علاوه بر سایر فاكتورهای اقتصادی – اجتماعی و سیاسی به فاكتورهای طبیعی و خصوصیات زمین به عنوان پایه اصلی توسعه فیزیكی توجه كافی مبذول گردد»(کرم و محمدی، 60:1388).
«گسترش بی رویة شهرها یک مشکل جهانی است و پیش بینی میگردد تا سال 2025 افزون بر 65 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی کنند در عین حال افزایش سریع پراکندگی شهری، اثرات زیان باری در محیط بر جای میگذارد»(Kaya, 2006:19 ).
«تا زمانی که الگوی رشد شهرها ارگانیک بوده و عوامل درونزا و محلی تعیین کننده رشد شهری بوده اند، زمین شهری نیز کفایت کاربریهای سنتی شهری را میداده و حسب شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی شهر، فضای شهر را به طور ارگانیک سامان میداده است»(ماجدی، 1378: 6)، اما امروزه زمین شهری برای جمعیت سرازیر شده به آن کافی نمی باشد و مطالعات اساسی را در زمینه زمین و ژئومورفولوژی شهری و یافتن مکان بهینه برای استقرار و توسعه فیزیکی شهرها را میطلبد.
«توسعه شهر بر روی سطح زمینی صورت میگیرد که از مواد و اشکال ویژهای به وجود آمده است. این مواد و اشکال ممکن است ذاتأ برای فعالیتهای خاصی مناسب باشند و شهرها را در مراحل مختلف توسعه با مخاطرات روبهرو سازند. از سوی دیگر بیشتر عوارض زمین با محیط فعلی خود سازگار نیستند. اغلب آنها تحت یک مجموعهی آب و هوایی با شرایط متفاوت از قبیل یخچالها یا ورقههای یخی قدیمی به وجود آمدهاند. این عوارض ممکن است تا زمانی پایدار بمانند که با گیاهان پوشیده شوند یا تحت شرایط غالب بارش یا زهکشی قرار گیرند. با وجود این اگر این پایداری برهم بخورد شاید در حالت تعادل با شرایط جدید سازگار شوند. توسعه شهر تغییرات تاسف باری را در این شرایط به وجود میآورد»(روستایی و جباری، 1391: 21).
«بررسی ویژگی های جمعیتی در شهر اراک ضرورت این شهر را به توسعه فیزیکی به صراحت آشکار مینماید. شهر اراک تا قبل از شروع تحولات صنعتی با رشد پایین جمعیت مواجه بوده است. طی دوره شکل گیری شهر تا سال 1335 تنها 89 هزار نفر در این شهر ساکن بوده اند. همانطور که در جدول و نمودار زیر مشاهده می شود جمعیت شهر اراک از 71925 نفر در سال 1345 به 484212 نفر در سال 1390 رسیده است. شروع تحولات جمعیتی از اواسط دهه 40 شمسی همزمان با صنعتی شدن و پذیرش نقشهای جدید، اتفاق میافتد و به تبع آن، روند رشد جمعیتی و مهاجرتی به این شهر تا اواسط دهه70 شمسی ادامه مییابد. بعد از این دهه رشد جمعیتی شهر غالباَ بر پایه رشد طبیعی جمعیت بوده است.
با بهره گرفتن از مدل رشد نمایی مشخص شده است که جمعیت شهر اراک تا سال14700 به 526431 نفر خواهد رسید كه نسبت به جمعیت سال 85 معادل 79 هزار نفر افزایش جمعیت خواهد داشت.
بنابراین شهرنشینی شتابان در دوره های اوج ، گسترش کالبدی و جهت و شدت رشد شهر را تحت تاثیر چشمگیری قرار داده است»(تلخابی، 1391).
2-1- بیان مسأله
افزایش جمعیت انسانی در شهرها ضرورت روز افزونی برای اشغال زمینهای اطراف هر شهر بوجود آورده است که این نیاز با بستر طبیعی ، محیط زیست و شاخص های ژئومورفولوژیک هر منطقه دارای ارتباطی تنگاتنگ میباشد. به گونه ای که امروزه در بیشتر شهرهای ایران هماهنگی بین رشد فیزیکی شهر و محیط طبیعی دیده نمی شود. اگر روند گسترش شهر بدون تناسب با ظرفیت ها و امکانات طبیعی شکل گیرد، پیامدهای ناخوشایندی را در فضای کالبدی- زیستی درون شهری بوجود می آورد. ازجمله این پیامدها: بروز مخاطرات طبیعی، برهم زدن تعادل محیط زیست و اختلال در امر خدمات رسانی می باشد. پس ضرورت است تا انسان بتواند، با بستر زمین یک رابطه منطقی برقرار کند.
منطقه مورد مطالعه یعنی شهر اراک ازجمله شهرهایی است که با احداث صنایع در دهه 50 و استان شدن آن در سال 1356، رشدی شتابان داشته است و با مسائل متعدد محیطی مانند تاثیرات همسایگی با کویر، تاثیر آلودگی آب بر اراضی کشاورزی و ساختار نامناسب توپوگرافی مواجه شده است و این سبب عدم پیوستگی مکانی در شهر اراک گردیده که به دنبال خود مسائل مدیریتی را ایجاد نموده است. بررسی و مطالعه متغیرهای ژئومرفولوژیک تأثیرگذار در توسعه فیزیكی شهر اراک مانند: ارتفاع، شیب، فاصله از کویر میقان، ارتفاع رواناب، ژئومورفولوژی، نقاط لرزه خیز، کاربری، فاصله از خطوط گسل و فاصله از شهر، می تواند کمک شایانی به ایجاد مدل مکانی مطلوب جهت توسعه فیزیکی شهر نماید. اگر این امر در برنامه ریزیها و طرحهای تهیه شده مورد توجه قرار نگیرد، عواقب نامطلوبی به دنبال دارد. بنابراین تا حد امکان باید سعی کرد جلوی گسترش شهر به سمت نواحی نامطلوب را گرفت و با تدابیر و برنامه ریزیهای مورد نظر به چیدمان مکانی مناسبی برای توسعه شهر پرداخت.
چیدمان یا ساختار مکانی داده ها در برنامه های کاربردی تحت عنوان مدل داده مفهومی[1]مطرح است که الگوریتم سادهای برای ساختارهای مکانی پیچیده فراهم میسازد. این امر به استفادهی کاربردی از نتایج پژوهش کمک می کند. لذا طراحی مدل مفهومی از ضرورتهای پژوهشهای جغرافیایی است.
سؤال پژوهش :
مهمترین عامل ژئومرفولوژیک در توسعه فیزیکی شهر اراک کدام است؟
3-1- فرضیه پژوهش
فاصله مناسب از پلایای میقان مهمترین عامل در توسعه فیزیکی شهر اراک است.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-09-30] [ 10:40:00 ب.ظ ]
|