چكیده:

مقدمه:پژوهش حاضر به منظور بررسی عملکرد خانواده با ویژگی های روانشناختی و كمرویی نوجوانان انجام شده است.

روش: پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکرد خانواده با ویژگی های روانشناختی و كمرویی نوجوانان می باشد.گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 240 نفر بود كه تعداد 40 نفر به دلیل نقص در تكمیل مقیاس ها كنار گذاشته شدند و نمونه نهایی به 200 نفر، شامل 200 دختر نوجوان 15 تا 18 ساله شهر تهران تقلیل پیدا كردند.ابزارهایی كه در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند عبارتند از پرسش نامه كمرویی،پرسش نامه اضطراب بك،پرسش نامه افسردگی بك،پرسش نامه عملكرد خانواده،پرسش نامه دموگرافیك. با توجه به ماهیت متغیر ها و طرح پژوهش از مدل های همبستگی و تحلیل رگرسیون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

یافته ها: جهت بررسی فرضیه‌ها و سوال‌های پژوهش، از شاخص‌های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمونT مستقل استفاده گردید نتایج  حاکی از آن است که کمرویی با اضطراب و افسردگی همبستگی مثبت معنادار و با زیرمقیاس ها و نمره کل عملکرد خانواده رابطه معکوس معنادار دارد. اضطراب و افسردگی نیز با زیرمقیاس ها و نمره کل عملکرد خانواده همبستگی منفی معنادار دارند . برای تعیین سهم عملکرد خانواده در تبیین واریانس کمرویی دانش آموزان از تحلیل رگرسیون چندمتغیری گام به گام استفاده گردید .نمره كل عملکرد خانواده به تنهایی 35% از واریانس کمرویی را تبیین می‌كند، آزمون آماریF برای معنی‌داری ضریب همبستگی برابر با 8/104 است كه در سطح 001/0 معنی‌دار است. نمره كل عملکرد خانواده و نقش ها با هم 41% از واریانس کمرویی را پیش‌بینی می‌كنند، آزمون آماریF برای معنی‌داری ضریب همبستگی برابر با 5/69 است كه در سطح 001/0 معنی‌دار است. به این ترتیب با كم كردن سهم خالص نمره كل عملکرد خانواده در تبیین کمرویی مشخص می‌شود كه زیرمقیاس نقش ها 6 درصد از واریانس كمرویی را تبیین می‌كند. کمرویی می‌تواند 25 درصد از واریانس اضطراب و 31 درصد از واریانس افسردگی را پیش‌بینی نماید.

نتیجه گیری:براساس نتایج به دست آمده عملكرد ضعیف خانواده با كمرویی نوجوانان رابطه مستقیم دارد. بین میزان كمرویی واضطراب رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین بین میزان كمرویی و افسردگی رابطه مستقیم وجود دارد.

كلید واژه ها:كمرویی،افسردگی،اضطراب،عملكرد خانواده،ویژگی های روانشناختی.

 

فهرست مطالب

فصل اول:گستره مساله مورد بررسی

1-1-مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………….1

1-2-بیان مساله……………………………………………………………………………………………………………………………………..3

1-3-سوال های پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………..6

1-4-ضرورت پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………..6

1-5-اهداف پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………….7

1-6-فرضیه های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………….8

1-7-تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم و متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………8

 

فصل دوم: مرروی بر یافته های نظری و پژوهشی در قلمرو مساله مورد بررسی

2-1-خانواده و تعاملات آن…………………………………………………………………………………………………………………..11

2-2-موقعیت های ایجاد كننده آسیب نوجوانان…………………………………………………………………………………14

2-2-1-دوره وجوانی…………………………………………………………………………………………………………………………..16

2-3-كمرویی………………………………………………………………………………………………………………………………………18

2-3-1-تعریف كمرویی……………………………………………………………………………………………………………………….18

2-3-2-شیوع كمرویی…………………………………………………………………………………………………………………………25

2-3-3-پیامدهای‌كمرویی……………………………………………………………………………………………………………………26

2-3-4-پیوستار كمرویی……………………………………………………………………………………………………………………..28

2-3-5-علل كمرویی……………………………………………………………………………………………………………………………30

2-3-6-نظریه های كمرویی……………………………………………………………………………………………………………….34

2-3-6-1-نظریه روان تحلیل گری…………………………………………………………………………………………………….34

2-3-6-2-نظریه اریكسون………………………………………………………………………………………………………………….34

2-3-6-3-نظریه اسنادی زیمباردو…………………………………………………………………………………………………….34

2-3-6-4-نظریه شناختی آرنولد باس……………………………………………………………………………………………….35

2-3-7-كمرویی و ویژگی های روانشناختی…………………………………………………………………………………….35

مقالات و پایان نامه ارشد

 

2-3-8-ارتباط خانواده با ویژگی های روانشناختی…………………………………………………………………………..37

فصل سوم:روش تحقیق

3-1-طرح پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………..47

3-2-جامعه آماری………………………………………………………………………………………………………………………………47

3-3-گروه نمونه…………………………………………………………………………………………………………………………………47

3-4-روش نمونه گیری……………………………………………………………………………………………………………………….47

3-5-ابزارهای پژوهش…………………………………………………………………………. …………………………………………….47

3-5-1-پرسش نامه اطلاعات دموگرافیك…………………………………………………………………………………………..48

3-5-2- پرسشنامه سنجش خانواده مک مستر…. …………………………………………………………………………….48

3-5-3–پرسش نامه کمرویی…………………………………………………………………………………………………………….49

3-5-4-پرسش نامه اضطراب بک……………………………………………………………………………………………………….50

3-5-5-پرسشنامه افسردگی بك…………………………………………………………………………………………………………50

3-6-روش‌اجرای آزمون ها…………………………………………………………………………………………………………………..52

3-7-شیوه‌تجزیه و تحلیل……………………………………………………………………………………………………………………52

فصل چهارم:یافته های پژوهش

4-1-یافته‌های توصیفی………………………………………………………………………………………………………………………..55

4-2-یافته‌های استنباطی……………………………………………………………………………………………………………………..62

3-4-یافته­ های انبی………………………………………………………………………………………………………………………………65

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری

5-1-بحث‌درچهارچوب‌قرضیه‌های پژوهش…………………………………………………………………………………………68

5-2-نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………. 70

5-3-محدودیتها…………………………………………………………………………………………………………………………………..71

5-5-پیشنهادها……………………………………………………………………………………………………………………………………71

منابع فارسی…………………………………………………………………………………………………………………………………………72

منابع انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………73

پیوست ها……………………………………………………………………………………………………………………………………………. 82

مقدمه:

خانواده به عنوان نهادی که زمینه و بستر آموزش و رشد روانی- اجتماعی فرزندان را فراهم می سازد؛ نقش بسزایی در وضعیت روانی فرزندان دارد و از اعضایی تشکیل شده که به گونه ای پویا و مرتبط، به یکدیگر وابسته اند و به همین دلیل نیز رفتارشان به صورت کاملا مجزا از کل نظام خانواده قابل بررسی نیست( لطفی کاشانی و وزیری، 1383).

از طرفی والدین به عنوان قویترین عامل اثرگذار بر الگوهای تعاملی خانواده به شمار می آیند. آنها با ایجاد روابط عاطفی سالم و سازنده، ابراز محبت و پذیرش تعاملات صحیح و شیوه های برخورد مناسب می توانند بهترین و مؤثرترین شیوه اجتماعی شدن و مبنای یک تربیت صحیح را فراهم آورند (طهماسیان، 1375).

عملكرد خانواده به عنوان واحد اجتماعی، نقش انكارناپذیری در برقراری نحوه تعاملات و واكنش های اجتماعی داشته و عملكرد سالم و سازنده ضامن سلامت اجتماعی است. در چنین محیطی كودك به سلامت روان و شخصیت با ثبات دست یافته و كمتر دچار آسیب پذیری می شود. در واقع فرد تحت تاثیر روابط سالم حاكم بر خانه ارتباط پذیری با جامعه را یاد می گیرد.

برعكس هرچه خانواده دارای عملكرد بد و آشفته باشد به همان نسبت سلامت آن جامعه بیشتر تهدید می شود و كودك در آن محیط دچار تزلزل شخصیت و سوءتحریفات می شود. زیرا اختلال در عملكرد خانواده نشانه اختلال در منظومه خانواده است كه كودك را به سمت آسیب پذیری سوق می دهد (متچیندا[1]، 1999).  این كودكان كه آسیب پذیرند و در معرض عوامل خطرزای گوناگونی قرار دارند و در جامعه دچار مشكلات فراوانی می گردند.

رویكردهای مختلف خانواده روی اثر پویایی خانواده ها، الگوهای تعاملی و عملكرد سازگاری فردی اعضای خانواده تاكید دارند (بیورز[2]، هامیسون[3]،1990؛ نقل از سالیوان،كنتسون،2000). همچنین محققین بیان داشته اند كه عملكرد ضعیف خانواده، بیان كننده گسترش آسیب های روانی در كودكان و نوجوانان اند (كومبرینگ[4] و گراهام[5]، 1994؛ جاكوپ[6]، 1998، پاپرو[7]،2000؛ نقل از سالیوان و كنتسون،2000).

باید توجه داشت كه رابطه نوجوان با محیط یک رابطه یک طرفه نیست كه تنها از محیط تاثیر بپذیرد، بلكه او نیز بر حسب شرایط بر محیط خود تاثیر می گذارد. امروزه با طیف وسیعی از اختلالات و ناهنجاری های رفتاری در دوره رشد از جمله اضطراب،افسردگی و كمرویی[8] مواجه هستیم كه از معیارهای تعریف شده رفتار بهنجار خارج بوده و قابلیت فرد برای برقراری سازگاری با محیط را به پایین ترین سطح تنزل می دهد.

برخی از این رفتارها مخصوص شرایط دوره های رشدی فرد بوده كه پس از گذر از آن دوره، وضعیت فرد دگرگون شده و الگو های رفتاری در قالب هنجارهای تعریف شده، شكل می گیرد. ولیكن در موارد قابل ملاحظه ای نه تنها رفتارهای نابهنجار تداوم پیدا كرده، بلكه با ورود به شرایط جدید از پیچیدگی و شدت بیشتری هم برخوردار می گردد.

خانواده علیرغم تغییرات گسترده ای كه پیدا كرده است، همچنان به عنوان عامل درجه اول تاثیر گذار در شكل دهی رفتار نوجوانان نقش ایفا می كند. شرایط نامناسب و پرتنش محیط خانواده، عامل تهدیدكننده بهداشت و سلامت روانی فرزندان است.  هیچكدام از نهادهای اجتماعی به اندازه خانواده در این امر موثر نمی باشند.

در بسیاری از متون نظری و عملی روانشناسی، جامعه شناسی و علوم اجتماعی، شرایط نامناسب عاطفی و تنش زای محیط خانواده عامل تهدید كننده ای برای وضعیت بهداشت روانی اعضا آن محسوب می شود. به اعتقاد می یر، منینجر و وایتزمن[9] خانواده مهمترین سهم را در تشكیل شخصیت فرد دارد (احدی و بنی جمالی، 1378).

بهداشت روان بستگی به سلامت عاطفی دارد و خانواده تامین كننده سلامت عاطفی فرد است. در خانواده ای كه عشق و علاقه به اندازه كافی مبادله می شود، می توان امیدوار بود كه سلامت روانی اعضای آن تا حد زیادی تامین می شود.

خانواده كانونی است كه باید استرس های وارد شده به اعضای خود را تخفیف داده و راه رشد و شكوفایی آنان را همواركند. اگر محیط خانواده سالم و سازنده باشد و نیازهای جسمی و روانی اعضا را برآورده كند فرد از سرچشمه طبیعی كمك سیراب می شود و نیازی به نهادهای امداد رسانی خارج از خانواده ندارد. شواهد پژوهشی نشان داده اند كه عملكرد خانواده بر سلامت روانشناختی[10] نوجوانان، آسیب های روانی، خودكشی[11] و عزت نفس اثر دارد (مرادی، 1385).  از آن جایی‎كه شخصیت كودكان در خانواده شكل می گیرد و كودك با والدین همانندسازی می كند لذا چگونگی رفتار والدین و شیوه تربیتی شان نه تنها در بهداشت روانی او بلكه در شكل گیری هویت هم نقش بسزایی دارد.

تحقیق بر روی خانواده و عوامل خانوادگی مرتبط با كمرویی ،افسردگی و اضطراب نوجوانان، اغلب موارد شامل آسیب شناسی روانی، الگوهای تربیتی، كاركرد زناشویی و ساختار خانوادگی آنها می باشد (كوون وكوون،2002؛دیویس و كامینگز،2006؛گودمن و گاتلیب،1999؛شیبر،2001).

علاوه بر آن جنبه های دیگر محیط خانوادگی مانند تعارضات زناشویی(كامینگز، 2004)و عملكرد بد خانواده (گودمن و گاتلیب، 1999) ممكن است بخشی از ارتباط بین كمرویی، افسردگی و اضطراب در نوجوانان را توضیح دهد (داونی و كوین،1990؛ امری، وین تراب و نیل، 1982؛ راتر و كوین تون، 1984).

كاشانی، سوآرز، جونز و رید (1999) محیط خانوادگی نوجوانان افسرده و مضطرب و كمرو را مورد بررسی قرار داده اند و به این نتیجه رسیدند كه آنها بسیار كمتر از خانواده هایشان مغرورند،كمتر به آنها اعتماد می كنند و به آنها احترام می گذارند و بین اعضای خانواده شان وفاداری و صداقت و محبت كمتری به چشم می خورد. آنها در شرایطی كه تحت فشار قرار دارند كمتر قادرند كه خود را با شرایط تطبیق دهند و احساس می كنند كه كمتر از سوی اعضای خانواده شان حمایت می شوند(كاشانی، سوآرز، جونز و رید، 1999).

1-2-بیان مساله:

از نظر روانشناسی دامنه سنی بین 12 تا 20-18 سالگی دوره نوجوانی محسوب می شودكه همراه با تحولات ویژه می باشد. بروز تحولات كیفی در زمینه های شناختی، عاطفی، اجتماعی و جنسی در كنار تحولات كمی از ویژگی های این دوره است. عبور سالم از این دوره نقش تعیین كننده ای در سلامت روانی فرد در آینده ایفا می نماید. آغاز نوجوانی با تغییرات زیستی شروع شده ولی خاتمه آن با تغییرات وسیع روانشناختی و فرهنگی و كسب تجربه همراه است كه متاثراز شرایط خانوادگی و اجتماعی می باشد (كانگر و تپرسف، 1984). كودك از بدو تولد تحت تاثیر محیط خانواده قرار دارد و این تاثیرپذیری تا بزرگسالی ادامه خواهد داشت (ماسن[12]،2000؛ نقل از سعیدی،1381).

کمرویی یک مشکل بی سر و صدا است و بر اساس نگرش عمومی می توان آن را یک بیماری اجتماعی نامید که با توجه به شرایط اجتماعی  به نظر می رسد كه در خلال سال های آینده به خاطر گسترش پدیده هایی مانند انزوا، رقابت و تنهایی افزایش خواهد یافت.اگر هر چه زودتر این بیماری درمان نشود فرزندان و نوادگان ما زندانیان کمرویی خویش خواهند گردید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...