کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 



عنوان                    صفحه

چكیده: 1

 

1-1 )مقدمه. 3

2-1 )بیان مسئله. 6

3-1) اهمیت و ضرورت پژوهش…. 9

4-1) اهداف  پژوهش…. 12

5-1) فرضیه های پژوهش…. 12

6-1 ) تعریف متغیرهای پژوهش…. 13

1-6-1 ) تعریف مفهومی.. 13

1-1-6-1 ) لکنت… 13

2-1-6-1 ) کارکردهای اجرایی.. 13

3-1-6-1 ) حافظه کاری.. 13

4-1-6-1 ) بازداری پاسخ.. 14

5-1-6-1) سازماندهی و برنامه ریزی.. 14

6-1-6-1) کودکان عادی.. 14

2-6-1) تعریف عملیاتی.. 14

1-2-6-1) کودکان با لکنت… 14

2-2-6-1) حافظه کاری.. 15

3-2-6-1) بازداری پاسخ.. 15

4-2-6-1) سازماندهی و برنامه ریزی.. 15

فصل دوم: ادبیات پژوهش

 

2-2) اجزای کارکردهای اجرایی.. 18

1-2-2) حافظه کاری.. 19

2-2-2) بازداری پاسخ.. 22

3-2-2) برنامه ریزی و سازماندهی.. 25

3-2) مدل های کارکردهای اجرایی.. 26

1-3-2) مدل براون.. 26

2-3-2) مدل CEO مغزی یا رهبر ارکستر (مک کلوسکی) 27

3-3-2) مدل  3 لایه ساراوارد. 37

4-2) اختلال های ارتباطی.. 38

1-4-2) رشد زبان.. 38

2-4-2) اختلال های زبان 41

3-4-2)  انواع اختلال های زبان.. 42

1-3-4-2)  اختلال زبان درکی.. 42

2-3-4-2)  اختلال زبان بیانی.. 42

3-3-4-2)  زبان پریشی.. 43

1-3-4-2)  اختلال زبان درکی.. 42

4-4-2) اختلال های گفتاری.. 45

1-4-4-2)  اختلال های روانی گفتار 45

2-4-4-2)  لکنت… 46

1-2-4-4-2) ویژگی های لکنت… 47

2-2-4-4-2) سبب شناسی لکنت… 49

3-2-4-4-2) انواع لکنت لکنت… 51

4-2-4-4-2) مراحل مختلف لکنت… 52

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

5-2-4-4-2) روش های اصلاح و درمان لکنت… 53

5-4-2) کارکردهای اجرایی و لکنت… 55

فصل سوم: روش‌ پژوهش

1-3 ) مقدمه. 61

2-3) جامعه مورد پژوهش…. 61

3-3) حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 61

4-3) ابزار اندازگیری یا روش های عملی جمع آوری داده ها 62

1-4-3) آزمون هوشی وکسلر کودکان.. 62

2-4-3) آزمون آندره ری.. 64

5-3) شیوه اجرا 65

6-3) روش تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش…. 66

 

1-4) مقدمه‏. 68

2-4) توصیف داده ها 68

3-4) آزمون فر ضیه ها 68

 

1-5 ) خلاصه 72

1-5 ) بحث و نتیجه گیری 73

2-5) محدودیت ها 75

1-5 ) پیشنهادهای پژوهش…. 76

2-5) پیشنهادهای کاربردی.. 76

 

تنظیم تصاویر وکسلر. 78

نمره گذاری خرد آزمون تنظیم تصاویر وکسلر. 91

آزمون آندره ری.. 92

خرده آزمون حافظه ارقام وکسلر. 93

 

منابع فارسی: 94

منابع لاتین: 98

چکیده انگلیسی: 113

چکیده:

هدف پژوهش حاضر مقایسه ی کارکردهای اجرایی کودکان با و بدون اختلال لکنت است. این پژوهش از نوع علّی – مقایسه ای بود، نمونه ی این پژوهش شامل 60 نفر از کودکان 11-7 ساله می باشد که 30 کودک عادی از بین مدارس ابتدایی  پسرانه منطقه 16 شهر تهران به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، و30 کودک مبتلا به لکنت با مراجعه به مراکز گفتار درمانی شهر تهران  بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده ، ازمون هوشی وکسلر کودکان(خرده آزمون حافظه عددی، خرده آزمون تنظیم تصاویر) و آزمون آندره ری بود.جهت تجزیه وتحلیل داده ها ،از آزمون t نمونه های مستقل استفاده شد.

تحلیل اطلاعات بدست آمده با بهره گرفتن از آزمون t برای گرو های مستقل نشان داد که توانایی سازماندهی- برنامه ریزی کودکان دارای اختلال ضعیف تر ازگروه بدون اختلال است (p<0/05)  ولی کودکان دارای اختلال لکنت در کارکردهای اجرایی (حافظه کاری، بازداری ، زمان انجام آزمون آ ندره ری تفاوتی با گروه عادی نداشتند.بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که کودکان با اختلال لکنت در برخی از کارکردهای اجرایی مشکل دارند.این یافته ها را می توان در تشخیص و درمان استفاده کرد.           

واژگان کلیدی: کارکردهای اجرایی، حافظه کاری، بازداری پاسخ، سازماندهی – برنامه ریزی، کودکان مبتلا به لکنت، کودکان عادی

1-1- مقدمه

ارتباط، آن چنان در زندگی روزمره ی ما عادی است که به ندرت درنگ می کنیم و راجع به آن می اندیشیم. گفتگو با خانواده، دوستان و آشنایان، معمولاً چنان بی دردسر و خوشایند است که تصور مشکل دار بودن در این موارد، دشوار است. اکثر ما در مورد کفایت گفتار و زبان خود تنها در موقعیت های اجتماعی غیر عادی و استرس زا احساس تردید می کنیم، موقعیت هایی مانند سخنرانی برای تعداد زیادی شنونده یا در یک مصاحبه شغلی (هالاهان و کافمن، 2003؛ ترجمه علیزاده، صابری، هاشمی و محی الدین، 1390).  

اختلال های ارتباطی آسیب در بافت، فرستادن، پردازش و درک مفاهیم یا نمادهای سامانه ی شفاهی، غیر شفاهی و نگاره ای است. اختلال ارتباطی ممکن است در فرایند شنیدن، زبان و گفتار بروز کند یا از نظر شدت، از خفیف تا شدید، گسترده باشد. همچنین ممکن است رشدی یا اکتسابی باشد. ممکن است افراد یک یا ترکیبی از اختلال های ارتباطی را نشان دهند. امکان بروز اختلال ارتباطی به تنهایی، یا همراه با یک ناتوانی دیگر وجود دارد (هالاهان و کافمن، 2003؛ ترجمه علیزاده، صابری، هاشمی و محی الدین، 1390). همه اختلال های ارتباطی، به اختلال های گفتاری مربوط نمی شود. همه ی اختلال های گفتار نیز مانند لکنت، تعاملات اجتماعی را با مانع مواجه نمی کنند و لکنت نیز، شایع ترین اختلال گفتار نیست. از هر صد نفر، تنها یک نفر را متأثر می سازد، آن هم فقط در دوران کودکی. امّا لکنت، نوعی معماست، پدیده ای که نظریه پردازی در مورد آن همچنان ادامه دارد. اگر چه لکنت، سال ها  توجه آسیب شناسان گفتار و زبان را به خود معطوف کرده است، ولی علل و درمان تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است (کارلی و سیگل، 1997).

یکی از انواع اختلال های ارتباطی، اختلال های گفتاری است. اختلالهای گفتاری، شامل اختلال های صدا، تولید و بیان صدا و روانی کلام است که بدین شرح می باشد: الف) اختلال در بیان و تولید اصوات گفتاری، تولید غیر طبیعی اصوات گفتاری، که با جانشین ها، حذف ها، افزایش ها یا کژگویی ها مشخص می شود و با وضوح گفتار تداخل می کند. ب) اختلال صدا، با تولید غیر طبیعی و یا فقدان کیفیت، زیر و بمی، بلندی، طنین و یا دیرش صدا توصیف می شود که نسبت به سن و جنس فرد مناسب نیست و ج) اختلال روانی گفتار، گسیختگی در جریان صحبت کردن می باشد که با میزان، ریتم و تکرارهای غیر معمول در اصوات، بخش ها، کلمات و پاراگراف ها مشخص می شود. این مشکل ممکن است با افزایش تنش و رفتارهای تقلایی ثانویه همراه باشد (هالاهان و کافمن، 2003؛ به نقل از علیزاده، صابری، هاشمی و محی الدین، 1390). 

در میان اختلالات گفتار، لکنت[1] از اهمیت بسیاری برخوردار است. لکنت یک اختلال سیالی بیان لفظی است که بر اساس تکرارها و طویل های غیر ارادی، صدا دار یا بی صدا به هنگام انتشار واحدهای کوچک سخن یعنی صداها، هجاهای مجزا یا هجاهای کلمات مشخص می شود. این اختلال ها بسیار فراوانند و به آسانی مهار      نمی شوند. بر اساس راهنمای آماری و تشخیص[2]، اختلال سیالی بهنجار و آهنگ سخن گفتن که با سن فرد نامناسب است، ویژگی اصلی لکنت را تشکیل می دهد. این اختلال با تکرارها و طویل های اصوات و هجاها و همچنین دیگر اختلال های سیالی گفتار در روانی کلام همراه است (راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی ، ترجمه نیک جو، آوا دیس یانس، 1381).

برخی از نظریه های آسیب شناسی عوامل فیزیولوژیک را در شروع لکنت مؤثر می دانند؛ مانند غلبه دو طرفه، غلبه نیمکره راست برای گفتار، آسیب مغزی، بد عملکردی های عصب- عضلانی یا عصبی-روانی، بد عملکردهای حنجره ای و بد عملکردی سیستم مرکزی شنیداری و امروزه پیشرفت های اخیر در فنون تصویربرداری توجه ما را به عوامل عصب شناختی و یا فیزیولوژیک برای تبیین چگونگی شروع لکنت یا عامل لکنت سوق داده است (آمبروس و یایری[3]، 2002؛ برن استین راتنر[4]، 2004؛ گیتار و مارچین اسکی[5]، 2001).

باركلی(1997) در نظریه ی خود در مورد اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، به كاستی در کارکردهای اجرایی به عنوان هسته ی اصلی از هم پاشیدگی فرایندهای پردازشی در تكالیف شناختی اشاره کرد. کاکردهای اجرایی، کارکردهای عالی دستگاه شناختی هستند که به مجموعه ای از توانایی هایی شناختی شامل خودگردانی، خودآغازگری و بازداری، برنامه ریزی راهبردی، انعطاف شناختی و کنترل تکانش گفته می شود (ویانت و ویلیس[6]، 1994). در واقع، کارکردهایی همچون سازمان دهی، تصمیم گیری، حافظه کاری، حفظ و تبدیل[7] کنترل حرکتی، احساس و ادراک زمان[8]، پیش بینی آینده، بازسازی[9]، زبان درونی و حل مسئله را می توان از جمله مهمترین کارکردهای اجرایی دانست که در زندگی و انجام تکالیف یادگیری و عملکرد های هوشی به انسان کمک می کند (بارکلی، 1998).

 اگر چه كاركردهای اجرایی در درجه ی اول از چشم انداز عصب شناختی مطالعه شده اند؛ ولی در سال های اخیر تحول و آسیب شناسی آن ها موضوع مورد علاقه ی صاحب نظران بسیاری بوده است. بررسی های تحولی کارکردهای اجرایی نشان داده اند که این کارکردها: الف) از همان دوران اولیه رشد (احتمالاً پایان سال اول زندگی) ظهور می کنند؛ ب) به تدریج رشد می نمایند و در سال های دو تا پنج تغییرات بسیار مهمی در آن ها رخ می دهد و در حدود 12 سالگی عملکرد کودک تا حد بسیار زیادی شبیه عملکرد بزرگسالان می شود، ج) می توان ناکامی کودک را در انجام کارکردهای اجرایی بر اساس پیچیدگی تکالیف مشخص کرد، د) می توان بین تحول جنبه های عاطفی نسبتاً «داغ[10]» در کارکردهای اجرایی و از سویی دیگر تحول جنبه های خالص تر شناختی «خنک[11]»، به نوعی تمایز قایل شد (زالازو و مولر[12]، 2002؛ به نقل از علیزاده، 1385).

2-1- بیان مسئله

 لکنت، اختلالی ماندگار است که بر پیشرفت و دستاوردهای شغلی، اجتماعی، تحصیلی و عاطفی افراد دارای لکنت تأثیر می گذارد (بلاداستین و کانچر[13]، 1995؛ به نقل از دهقان، 1385). این اختلال ترکیبی از گسیختگی کلمات، کشیده گویی، تکرار صدای اول کلمات، گیر و قفل است، اما هیچ یک از این ها به تنهایی لکنت نیست (هجده[14]، 1995؛ به نقل از دهقان، 1385). معمولاً لكنت در كودكان قبل از 8 سالگی شروع می شود که حدود 80-70 درصد آن ها بدون درمان های رسمی خاصی بهبود می یابند. حدود یک درصد از آنان، پس از 6 سالگی، در میان کودکان باقی می ماند و اگر تأثیر آن بر روی زندگی و فعالیت های روزمره افراد دارای لکنت مخرب نباشد، بسیار بارز و چشم گیر است (یاروس و کانچر[15]، 1995). سالیان متوالی تصور بر این بود که لکنت به دلیل اختلالات ساختاری مثل نقص در زبان یا حنجره است. با این وجود، مداخلات جراحی و دستکاری این اندام ها در بهبودی لکنت تاثیری نداشت. تا اینکه کارهای اورتون[16] (1927) و تراویس[17] (1931) در قرن بیستم باعث تحولی عظیم در درک لکنت شد. آن ها معتقد بودند که لکنت به دلیل فعالیت مغزی غیرطبیعی است. یافته های جدید پت اس کن[18] مغزی نشان داده است که در افراد دارای لکنت، کاهش فعالیت مغزی در نواحی قشر گفتار[19] و استریتوم[20] مشاهده می شود. تحقیقات مشابه نشان داده اند که نواحی گفتاری نیمکره چپ در افراد مبتلاء به لکنت، فعالیت کمتری در مقایسه با نواحی مشابه نیمکره راست دارند.

سومر[21] (2002)، نشان داد که افزایش فعالیت در نیمکره راست در افراد دارای لکنت ممکن می باشد. علاوه براین، احتمال مشکل در زمان بندی بین نواحی قشری فرونتال[22] چپ و نواحی مرکزی که در گفتار شرکت دارند وجود دارد. بنابراین، با توجه به مطالب گفته شده، می توان به کارکردهای اجرایی اشاره کرد که یکی از عوامل مورد بحث مرتبط با لکنت است و به نظر می رسد به نوعی در آن نقش بازی می کند. پنینگتون و اوزونوف[23] (1996؛ به نقل از علیزاده، 1385) کارکردهای اجرایی را حوزه ای خاص از توانایی هایی می دانند که شامل سازمان دهی در فضا، بازداری انتخابی، آماده سازی پاسخ، هدف مداری، برنامه ریزی و انعطاف است. بارکلی[24] (1997؛ به نقل از علیزاده، 1385) نیز کارکردهای اجرایی را اعمالی دانست که فرد برای خود و برای هدایت خود انجام می دهد تا خودکنترلی، رفتار هدف مدار و بیشینه سازی پیامدهای آینده را به اجرا درآورد. بر اساس نظریه پیچیدگی و کنترل شناختی[25]، تحول کارکردهای اجرایی را می توان در قالب رشد وابسته به سن و در چارچوب حداکثر عملیات و قوانین پیچیده ای که کودک می تواند تدوین کند و برای حل مسئله مورد استفاده قرار دهد، درک کرد (زلازو[26] و همکاران، 2003؛ به نقل از علیزاده، 1385). منظور از کارکردهای اجرایی در این پژوهش، شامل بازداری پاسخ[27]، حافظه کاری[28]، سازماندهی و برنامه ریزی[29] می شود. آسیب در کارکردهای اجرایی می تواند بر همه جنبه های گوناگون رفتاری، شناختی، اجتماعی و ارتباطی اثری مخرب و سوء بر جا بگذارد (دیویس و برنز[30]، 2001؛ استری هورن[31]، 2002، نوبر و اوریلی[32]، 2004؛ جانسون[33] و همکاران، 2003). حافظه کاری یکی از انواع حافظه است که شامل سه جزء لوح دیداری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-10-01] [ 06:21:00 ب.ظ ]




 

کلیات

 

چکیده

از مباحث مطرح شده در میان فلاسفه، بحث وجود خداوند می‏باشد. سهروردی از فیلسوفان مسلمان است که معتقد می‏باشد خداوند نورالانوار است و مافوق همه نورها قرار دارد و از براهین متعددی همچون برهان حرکت، علیت، امکان، نیازمندی و فقر اجسام و… هم در اثبات وجود خدا و هم در اثبات صفات خدا استفاده می‏کند. وی بالاترین معرفت را معرفت شهودی می‏داند و لایب نیتس به عنوان یک فیلسوف غربی و موحد نیز قائل به وجود خداوند است و با براهینی همچون ضرورت و امکان، حرکت و هماهنگی پیشین بنیاد و برهان وجودی، خداوند را اثبات می‏کند و صفاتی چون علم، اراده و قدرت را برای آن قائل است که در بحث اثبات خداوند این دو فیلسوف با هم اختلافات و شباهت‏هایی دارند که بیشتر روششان شبیه به هم است، چرا که هر دو برای اثبات خدا در براهین علیت و حرکت و هماهنگی پیشین بنیاد یا هم اشتراک دارند و در این مختصر سعی شده به این تفاوت‏ها و شباهت‏ها پرداخته شود و مباحث موشکافانه مورد بررسی قرار گیرد.

 

مقدمه

در طول تاریخ مسأله خداوند و اعتقاد به یک وجود اعلی جهت ارضاء غریزه پرستش توسط انسان ها همواره مورد توجه بوده است و همین امر باعث شده که انسانها با کمک عقل و استفاده از براهین به اثبات و تبیین وجود این موجود متعالی و مافوق طبیعت بپردازند و از این طریق بتوانند به بحث وجود خدا که همواره دغدغه بشریت بوده و هست پاسخی محکم و استوار داده باشند.

در این تحقیق سعی بر آن است که به بررسی موضوع خداوند در فلسفه که یک خاستگاهش غرب می باشد و دیگری در سرزمین های اسلامی طلوع کرده و پرداخته شود و تا حد امکان این دو فلسفه از این موضوع مورد بحث و بررسی و تطبیق قرار گیرد و به سوالاتی از قبیل این که چه صفاتی برای خداوند در این دو فلسفه مطرح می شود و چه براهینی برای اثبات خداوند از دیدگاه سهروردی و لایب نیتس مطرح می شود؟ وجه تشابه و تمایز صفات و افعال و براهین اثبات وجود خداوند از نظر این دو فیلسوف چیست؟در این تحقیق با توجه به بررسی و بحث در موضوعات مطرح شده در بحث خداوند در دو فلسفه سهروردی و لایب نیتس، سعی در پاسخگویی به این سوالات بوده است و بیان شیخ اشراق و لایب نیتس دو حکیم مسلمان موضوع براهین اثبات وجود خدا، برهان حرکت و… مشابه می باشد و در بعضی موارد اختلاف دارند. همچنین در موضوع افعال خداوند و صفات خداوند هر دو حکیم وجوه تشابه زیادی با هم دارند.

به امید اینکه در جهت بررسی و تطبیق نظریات این دو بزرگوار قدمی کوچک برداشته باشیم.

اهمیت موضوع

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

از آنجا که وجود خداوند به عنوان موجود اعلی و مافوق بشر در آغاز تاریخ و ابتدای وجود بشر به علت وجود غریزه پرستش همواره فکر و ذهن انسان را مشغول داشته، همواره این سوال برای او مطرح بوده است که آیا خداوند به عنوان موجودی شایستة پرستش حقیقتاً وجود دارد؟ آیا عقل بشری می تواند وجود آن را اثبات کند؟ در این صورت او چه صفاتی خواهد داشت؟ همچنین پرسشهای دیگری مطرح می شود که پاسخگویی به آنها همواره دغدغه انسان بوده است، زیرا در صورت اثبات وجود خداوند مسئله پرستش و غایتمندی زندگی انسان مطرح می شود، همچنین در زمینه اخلاقی و با اعتقاد و ایمان داشتن به یک موجود برتر همواره درصدد سنجش افعال و اعمال خود و قیاس آن با غیر مطلق خواهد بود.

به همین دلیل چون در این مسأله با توجه به تأثیر عمیق آن در حیات بشری بسیار مهم می باشد توجه پژوهشگر را به خود جلب نمود، مخصوصاً بعد از مطالعه کتب مختلف در زمینه فلسفه اسلامی و از جمله شیخ اشراق به این مسأله و پردازش آن در بیان فیلسوفان غربی از جمله لایب نیتس درصدد برآمدم تا بتوانم بحث اثبات وجود خداوند از دو دیدگاه شیخ اشراق و لایب نیتس را مورد دقت و بررسی قرار داده و به بررسی و تطبیق بحث های مطرح شده میان این دو فیلسوف بپردازم.

سوالات تحقیق

در این پژوهش به دنبال دستیابی به پاسخ این سوالات بوده ایم:

1- سهروردی از چه براهینی در اثبات وجود خداوند استفاده می کند؟

2- صفات خداوند از نظر او چه صفاتی است؟

3- افعال خداوند در زمینه آفرینش چگونه افعالی است؟:

4- لایب نیتس جهت اثبات وجود خداوند از چه براهینی استفاده می کند؟

5- صفات خداوند از نظر او چه صفاتی است؟

6- و در نهایت به این پاسخ برسیم که: چه نقاط اشتراک و افتراقی بین دیدگاه های این دو فیلسوف وجود دارد؟

فرضیه های تحقیق:

سهروردی و لایب نیتس هر دو به وجود خدای واحد معتقدند. شیخ اشراق در اثبات وجود خداوند از براهینی چون برهان حرکت و علیت استفاده می کند، همچنین لایب نیتس از براهینی چون برهان حرکت و هماهنگی پیشین بنیاد و برهان وجودی استفاده می کند که در برهان حرکت میان دو فیلسوف اشتراک نظر وجود دارد. همچنین صفات خداوند از دیدگاه سهروردی و لایب نیتس دارای نقاط مشترک فراوانی است.و اینکه هر دو قائل به وجود عنوانی چون نور و مناد هستند.

اهداف تحقیق

دست یابی به پاسخ هایی در خصوص پرسشهایی از قبیل:

سهروردی در اثبات وجود خداوند با عنوان نورالانوار از چه براهینی استفاده می کند؟ صفات نورالانوار چه صفاتی هستند؟ افعال نورالانوار در آفرینش چه هستند؟ و همین طور لایب نیتس در اثبات وجود خداوند با نام مناد از چه براهینی استفاده می کند؟ صفات مناد از نظر او چه صفاتی هستند؟ افعال مناد چیست؟ و اینکه چه مقایسه و بررسی ای می توان در مورد دیدگاه هر دو فیلسوف در زمینه اثبات وجود خداوند، صفات و افعال او داشت؟

واژگان کلیدی

سهروردی- لایب نیتس- وجود خداوند- اثبات خداوند- صفات خداوند- نور- مناد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:20:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                            صفحه

فصل اول: 1

مقدمه  2

  1. طرح تفصیلی تحقیق 5

1-1. بیان مسأله. 5

1-2. پرسش های تحقیق.. 5

1-3. فرضیه های تحقیق.. 5

1-4. پیشینه ی تحقیق.. 6

  1. تاریخچه ی بحث 7

2-1. هدف و معنای زندگی در ادیان باستان.. 7

2-1-1. آیین بودا 7

2-1-2. آیین مانی  8

2-1-3. اپیكوریان  9

2-2. هدف و معنای زندگی در یونان باستان.. 9

2-2-1. سقراط  9

2-2-2. ارسطو 10

2-3. هدف و معنای زندگی در قرون وسطی.. 11

آگوستین قدیس    11

2-4. هدف و معنای زندگی در دوران مدرن.. 11

نیچه  11

2-5. هدف و معنای زندگی در عالم اسلام. 12

2-5-1. كندی  12

2-5-2. ملاصدرا 12

  1. زندگی نامه 13

3-1. زندگی نامه فارابی.. 13

3-2. زندگی نامه علامه طباطبایی.. 16

4- مفهوم شناسی  19

4-1. غایت در لغت… 19

4-2. غایت در اصطلاح.. 19

4-3. حیات در لغت… 23

4-4. حیات در اصطلاح.. 23

4-5. انسان در لغت… 27

4-6. انسان‏ در اصطلاح.. 28

فصل دوم: 30

  1. چیستی و حقیقت انسان 31

1-1. نهج البلاغه و حقیقت انسان.. 32

1-2. چیستی و حقیقت انسان از دیدگاه شخصیت ها و گروه های مختلف… 33

1-4. چیستی و ماهیت انسان از نظر فارابی.. 35

1-5. چیستی و ماهیت انسان از نظر علامه طباطبایی.. 37

  1. نفس و قوای آن 39

2-1. معنای لغوی نفس…. 39

2-2. معنای اصطلاحی نفس…. 40

2-3. نفس و قوای آن از نظر فارابی.. 41

2-4. نفس و قوای آن از نظر علامه طباطبایی.. 43

  1. حالات انسان 47

3-1. حالات انسان از نظر فارابی.. 47

3-2. حالات انسان از نظر علامه طباطبایی.. 48

  1. انواع حیات انسان 50

4-1. انواع حیات انسان از نظر فارابی.. 50

4-2. انواع حیات انسان از نظر علامه. 52

5.فطرت ویژگی خاص انسان  55

5-1. فطرت از نظر فارابی.. 57

5-2. فطرت از نظر علامه. 59

  1. تطبیق نظر دو فیلسوف 63

فصل سوم: 67

  1. غایت دار بودن جهان آفرینش 68

1-1. آیا جهان آفرینش غایتی دارد؟ 68

1-2. نظریه صوفیه در مورد غایت دار بودن آفرینش…. 70

1-3. غایت دار بودن آفرینش از دیدگاه فارابی.. 71

1-3-1. هدف نهایی عقل فعال  73

1-3-2. غایت تعقلات و فعالیت های ارادی انسان  74

1-4. غایت دار بودن آفرینش از دید علامه طباطبایی.. 74

1-4-1. هدف نهایی از آفرینش انسان  76

مقالات و پایان نامه ارشد

 

  1. غایت حیات انسان 79

2-1. هدف ها و ایده آل های افراد انسانی در سیر تاریخ.. 80

2-1-1. علم و دانش    81

2-1-2. مال و ثروت   81

2-1-3. مقام جویی و شهرت طلبی  82

2-1-4. عشق و زیبایی  83

2-1-5. رفاه و آسایش    83

2-1-6. خوش گذرانی و لذت جویی  84

2-2. غایت شناسی حیات انسان از دید فارابی.. 84

2-2-1. غایت حیات در مدینه های مورد نظر فارابی  85

2-2-1-1. مدینه ی جاهلیه  85

2-2-1-2. مدینه ی فاسقه  86

2-2-1-3. مدینه ی مبدله  87

2-2-1-4. مدینه ی ضاله  87

2-2-2. غایت حقیقی حیات انسان  88

2-3. غایت شناسی حیات انسان از دید علامه طباطبایی.. 89

2-3-1. هدف زندگی در جوامع غیر دینی  89

2-3-2. هدف تمدن برای زندگی انسان  90

2-3-3. هدف فرد مسلمان  92

2-5. غایت حیات انسان از نظر اسلام  94

2-3-5. غایت حقیقی حیات انسان  95

  1. تطبیق نظر فارابی و علامه طباطبایی 98

فصل چهارم: 101

  1. سعادت از نظر فارابی 102

1-1. تعریف سعادت… 102

1-2. ویژگی های سعادت از نظر فارابی.. 103

1-2-1. خیر بودن  103

1-2-2. خیر ذاتی بودن  104

2-3. سعادت خیر یگانه  104

1-2-3. كمال بودن سعادت   105

1-3. انواع سعادت… 105

1-3-1. سعادت حقیقی  106

1-3-2. سعادت ظنی  106

1-4. عناصر مؤثر در رسیدن به سعادت… 107

1-4-1. قوة ناطقه  107

1-4-2. تعقل  108

1-4-3. دین  108

1-4-4. فلسفه  108

1-4-5. هنر 109

1-4-6. اجتماع و تعاون  109

1-4-7. حكومت   110

1-5. راه های كسب سعادت… 110

1-5-1. اعطای معقولات از سوی عقل فعال  110

1-5-2. شناخت معنای سعادت و ایمان به آن  112

1-5-3. مداومت بر اعمال و كردارهای سعادت آفرین  113

1-5-4. استفاده از مرشد و راهنما 114

1-5-5. از بین بردن شرور 115

1-6. موانع كسب سعادت… 115

1-6-1. افعال ناپسند  116

1-6-2. قصور از تهذیب نفس    116

  1. سعادت از نظر علامه طباطبایی 116

2-1. معنای سعادت… 117

2-2. ویژگی های سعادت… 117

2-2-1. خیر بودن  117

2-2-2. كمال بودن  117

2-3. انواع سعادت… 118

2-3-1. سعادت حقیقی  118

2-3-2. سعادت خیالی  118

2-4. عوامل مؤثر در رسیدن انسان به سعادت… 120

2-4-1. هدایت تكوینی  120

2-4-2.عقل و خرد 121

4-3. اجتماع و تعاون  122

2-4-4. دین  123

2-4-5.حجت های الهی  124

2-5. راه های كسب سعادت… 127

2-5-1. ایمان و عمل صالح  128

2-5-2. تقوا و پروای از خدا 129

2-5-3. تصرف در آسمان ها و زمین  131

2-5-4. به كار بستن دستورات قرآن  133

2-5-5. اجتماعی زندگی كردن  136

2-6. موانع كسب سعادت… 137

2-6-1. ضلالت   137

2-6-2. افعال ناپسند  138

  1. تطبیق نظر فارابی و علامه 138

نتیجه  141

فهرست منابع و مآخذ  145

فصل اول

کلیات

 

 مقدمه

در میان مسائل مربوط به انسان شناسی، غایت حیات انسان از مهم ترین و پردغدغه ترین مسائلی است كه تفكر بشر را از زمانی كه پا به عرصه ی هستی گذاشت، به خود مشغول كرده است.

انسان نیازمند آن است كه در زندگی خود هدفی داشته باشد و برای رسیدن به آن هدف تلاش كند؛ زیرا بدون این مهم هرگز نمی تواند زندگی كند و برای این كه در زندگی خود هدف داشته باشد، نیازمند آن است كه هدف آفرینش خویش را دریابد و از این رو می بایست به جست و جوی فلسفه ی زندگی خود بپردازد؛ چون اگر انسان به هدف آفرینش خود دست نیابد به ناچار هدفی در زندگی تعیین خواهد كرد كه ممكن است مطابق با فلسفه ی آفرینش نباشد.

اهمیت این مسأله تا جایی است كه می توان گفت بدون در نظر داشتن هدف و غایت در زندگی، انسان ممكن است به پوچ گرایی برسد و زندگی برایش هیچ ارزش و معنایی نداشته باشد و چنین انسانی مانند فرد كشتی شكسته ای می ماند كه در لابلای امواج دریا دست و پا می زند و امیدی به نجات خویش ندارد.

بنابراین، جا دارد كه به این مسأله پرداخته شود، كما این كه فیلسوفان زیادی به این مسأله پرداخته اند.

هدف نگارنده از انجام این پژوهش و انتخاب فارابی و علامه طباطبایی به عنوان هسته ی اصلی آن و بررسی تطبیقی آراء این دو فیلسوف، غنی و پر بار بودن تفكر فلسفی آن ها و جایگاه خاصی است كه در تاریخ فلسفه ی اسلامی به خود اختصاص داده اند و در واقع با انتخاب این دو فیلسوف هم نظر فلاسفه ی قدیم و هم فلاسفه ی جدید، مورد بررسی قرار می گیرد.

روشی كه این جانب در این پژوهش به كار برده ام، روش توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات و مطالعات آن، كتابخانه ای است و چهارچوب نظری آن، بیشتر كتب فیلسوفان و اندیشمندان با تأكید اصلی بر منابع ارزشمند دو فیلسوف مسلمان، فارابی و علامه طباطبایی است و برای رسیدن به اهداف خود در این پژوهش و پاسخ به سؤالات اساسی آن، مطالب را در چهار فصل گنجانده ام كه به شرح ذیل می باشد:

فصل اول: بیان كلیات تحقیق كه شامل مقدمه، طرح تفصیلی تحقیق، تاریخچه، زندگی نامه و معنا شناسی كلمات كلیدی تحقیق می باشد، كه در بحث تاریخچه مروری خواهد شد بر نظریات فیلسوفان در ادیان باستان، یونان باستان، قرون وسطی، دوران مدرن و در نهایت نظریات فیلسوفان مسلمان در مورد غایت حیات انسان و این كه آن ها غایت حیات انسان را در چه چیز می دانستند.

در ادامه پرداخته می شود به زندگی نامه دو فیلسوف بزرگوار، فارابی و علامه طباطبایی و در آخر كلمات كلیدی مثل غایت، حیات و انسان از نظر مفهومی و اصطلاحی مورد بررسی قرار می گیرد.

فصل دوم: تحت عنوان انسان شناسی قرار گرفته كه در این فصل دیدگاه هر دو فیلسوف در زمینه ی چیستی و حقیقت انسان، نفس و قوای آن و حالات انسان مورد بررسی قرار گرفته و در پایان فصل نیز مقایسه ای می شود بین نظرات این دو فیلسوف و وجوه اشتراك و امتیاز آن بیان می شود.

فصل سوم: در این فصل دیدگاه هر دو فیلسوف در زمینه ی غایت شناسی بیان شده كه در ابتدا نظر فارابی در زمینه ی هدف آفرینش انسان، غایت تعقلات و فعالیت های ارادی انسان، غایت عقل فعال، غایت حیات در مدینه های مورد نظر فارابی و غایت حقیقی حیات انسان، مورد بحث قرار گرفته و بعد هم نظر علامه طباطبایی در مورد هدف آفرینش انسان، غایت حیات در جوامع متمدن و جوامع غیر دینی، هدف حیات انسان از نظر قرآن و اسلام و همچنین غایت حقیقی حیات انسان بررسی شده و در نهایت مقایسه ای بین نظریات این دو فیلسوف صورت گرفته است.

فصل چهارم: با توجه به این كه در نهایت هر دو فیلسوف در این مسأله اتفاق نظر دارند كه غایت حقیقی حیات انسان، سعادت است، به این مسأله در این فصل پرداخته شده و نظریات هر دو فیلسوف در زمینه ی تعریف سعادت و ویژگی های آن، عوامل مؤثر در رسیدن به سعادت، راه های كسب آن و همچنین موانع رسیدن به سعادت بیان شده و در پایان نظریات هر دو فیلسوف با هم مقایسه شده و وجوه اشتراك و امتیاز آن بیان می شود.

 

1. طرح تفصیلی تحقیق

 

1-1. بیان مسأله

انسان موجودی است متفكر و سؤال هایی نسبت به چیزهای مختلف از جمله حیات خود دارد. یكی از مهم ترین سؤالاتی كه از دیر باز ذهن انسان را به خود مشغول كرده، این است كه معنای زندگی چیست؟ و انسان چه جایگاهی در عالم هستی دارد؟ و این كه چه هدفی در زندگی باید داشته باشد؟ كه هر انسانی در هر عصر و دوره باید به این سؤال اساسی پاسخ بدهد.

پاسخ به این سؤالات با توجه به دین مبین اسلام و هم چنین اندیشمندان بزرگ عالم اسلام دارای اهمیت است.

مسأله ی ما در این تحقیق، بررسی غایت حیات انسان از دیدگاه دو اندیشمند بزرگ، فارابی و علامه طباطبایی می باشد كه در این نوشتار به آن می پردازیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:20:00 ب.ظ ]




یافته ها مبین آن است که ضرورت و امکان آموزش فلسفه در فضای کنونی آموزش عالی با لحاظ هسته استادپروری که با هدف تربیت دانشجو فیلسوف و نخبه مد نظر می باشد قابل تحقق است. از طرفی این هسته با توجه به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق که از متخصصین آموزش فلسفه صورت پذیرفته است و بر اساس تحلیل کیفی و عقلانی برگرفته شده از محتواهای مکتوب و متن مصاحبه ها در 5 بعد تعریف و تبیین نقش استاد فلسفه ورز، بازتعریف مفهوم دانشگاه فلسفه ورز،  نقش محوری دانشجو(یادگیرنده فعال) فلسفی، جایگاه برنامه درسی آموزش فلسفه در آموزش عالی و ارزش یابی آموزش فلسفه و فلسفه ورزی تعریف می گردد که در مجموع در 38 مقوله از جمله: زندگانی غایت مند و هدف مدار، تفکر زمینه مند ساحت مدار، مهارت(فعالیت و گفتگو) فلسفی، پژوهش گری(کنجکاوی و جستجوگری) و … می پردازد و برای هر بعد مقوله ای را می سنجد و در پایان نیز به محدودیت و چالش های پیش رو در آموزش فلسفه به دانشجویان علوم انسانی می پردازیم. این مدل 5 وجهی راهگشای مبنایی و اجرایی ما در فضای آموزش عالی برای رسیدن به اهداف چون منش فلسفی، نگرش فلسفی، تولید علم و شناخت مبانی علم و زندگانی فلسفی می باشد. البته نکته قابل توجه در این پژوهش این نکته است که بایستی به دو وجه موضوع توجه نمود یکی چالش ها، تهدید ها و نقاط ضعف موجود در این بین می باشد و دیگری توجه به نقاط قوت، فرصت و رشد می باشد تا بتوانیم در بعد امکان در شرایط اجرایی سنجیده تر عمل نماییم.

 

 

کلمات کلیدی: ضرورت و امکان، آموزش فلسفه، دانشجویان غیر علوم انسانی، استاد پروری، آموزش عالی

 

فهرست مطالب

1-1 بیان مساله. 2

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق.. 5

1-2-1 حوزه نظری: 5

1-2-2 حوزه کاربردی: 5

1-3 هدف های تحقیق.. 6

1-3-1 هدف کلی.. 6

1-3-2 هدف جزیی.. 6

1-4 سوالات تحقیق.. 7

1-5 تعریف مفاهیم و اصطلاحات مورد استفاده در تحقیق.. 7

2-1 تعریف و تبیین مفهوم فلسفه. 13

2-1-1 بررسی سیر تاریخی فلسفه. 13

2-1-2 تعریف فلسفه. 14

2-1-3 بازشناسی مفهوم فلسفه. 16

2-1-4 مفهوم فلسفه و آموزش فلسفه از دیدگاه فیلسوفان. 17

2-1-5 ضرورت، تعریف و ماهیت تفکر. 19

2-1-6 اهمیت فلسفیدن و فلسفه ورزی.. 24

2-1-7 فلسفه سیری مولد برای مقابله با دگماتیسم. 24

2-1-8 فلسفه در جایگاه فعالیت… 25

2-2 آموزش فلسفه. 26

2-2-1 ماهیت و مفهوم آموزش فلسفه. 26

2-2-2 مشکلات، مزایا و فواید پیش رو برای آموزش فلسفه. 26

2-2-3 روش آموزش فلسفه. 27

2-2-4 نقد و بررسی فرایند یاددهی یادگیری آموزش فلسفه. 29

2-2-5 نقد و بررسی ارزشیابی و ارزیابی کلاس آموزش فلسفه. 31

2-3 آموزش فلسفه برای کودکان. 32

2-3-1 مبانی آموزش فلسفه برای کودکان. 32

2-3-2 اهمیت پرداختن به فلسفه برای کودکان و نوجوانان. 32

2-3-3 اهداف برنامه فلسفه برای کودکان و نوجوانان. 33

2-3-4 ویژگی های (ماهیت و مبنا) برنامه ی فلسفه برای کودکان و نوجوانان. 34

2-3-5 ویژگی ها، عناصر و اجزا، مزایا  و فواید. 34

2-4 آموزش فلسفه در آموزش عالی.. 35

2-4-1 تاریخچه آموزش عالی در اسلام(دانشگاه جهان اسلام زمینه ساز دانشگاه کنونی جهان غرب) 35

2-4-2 اهداف آموزش عالی.. 36

2-4-3 رسالت دانشگاه 37

2-4-4 بررسی و تبیین مفهوم استادی و معلمی گری در دانشگاه 37

2-4-5 نقش دانشگاه در هویت دهی به دانشجو. 38

2-4-6 فلسفه برای همه. 39

2-4-7 ورود فلسفه در دانشگاه در ایران معاصر. 39

2-4-8 دانشگاه و آموزش فلسفه. 39

2-4-9 برنامه درسی متناسب آموزش فلسفه به دانشجویان. 41

2-4-10 مسائل و موانع، چالش های پیش رو. 41

2-4-11 آموزش بزرگسالان. 42

2-4-12 خصوصیات دوران جوانی(5 شاخصه ی اصلی) 44

2-4-13 تجربه آموزش فلسفه در دانشگاه های ایران. 48

2-5 بخش دوم: پیشینه تحقیق.. 48

2-5-1 تحقیقات داخلی: 49

2-5-2 تحقیقات خارجی: 50

2-6 جمع بندی مبانی نظری و پیشینه و ارائه چارچوب تحقیق: 52

3-1 روش انجام پژوهش… 56

3-2 جامعه آماری و روش انتخاب نمونه. 56

3-3 ابزار پژوهش: 58

3-4 روش تجزیه و تحلیل داده ها 59

4-1 ضرورت آموزش فلسفه. 61

4-1-1 فلسفه از نظر شما چه معنایی دارد؟ ( فرض کنید که می خواهید این کلمه را برای کسی که تا به حال آن را نشنیده است توضیح بدهید) کدام تعریف از فلسفه قابلیت آموزش دهی و آموزش پذیری عمومی در فضای غیرعلوم انسانی دارد؟. 61

4-1-2 یک آدم با ذهنیت فلسفی و یا روح فلسفی را در نظر بگیرید، توضیح دهید که او چه کاری یا چه حرفی می زند یا چه حالتی دارد که او را شخصی دارای شخصیت فلسفی می دانید؟. 63

مقالات و پایان نامه ارشد

 

4-1-3 خواندن و نوشتن فلسفه چه میزان ضرورت دارد؟ این ضرورت ناظر به چه وجهی از فلسفه می باشد؟ 65

4-1-4 یادگیرنده در جهت ضرورت یادگیری فلسفه چه ویژگی هایی (تفکر  شناختی، دغدغه مندی، شوق شناخت، درد فهم، نیاز به گفتگو)لازم دارد؟. 66

4-1-5 شرایط نظارتی، ارزیابی و تشخیصی عملکرد امکان آموزش فلسفه نیازمند به درنظر گرفتن چه ملاحظاتی است؟(بررسی مفهوم دانشگاه و نقش آن در ضرورت آموزش فلسفه) 68

4-2 امکان آموزش فلسفه. 69

4-2-1 آموزش فلسفه از جهت امکان با توجه به ملاحظات برنامه درسی(هدف، محتوا، روش) با چه مسائلی روبرو می باشد؟. 69

4-2-2 موانع پیش رو برای نرسیدن به نگرش فلسفی و در کل فلسفیدن را چه می بینید و می دانید؟ 71

4-2-3 شرایط امکانی نوع ارائه(استاد، روش تدریس و ملاحظات یاددهی- یادگیری) چه میزان در آموزش فلسفه در فضای دانشجویان غیر علوم انسانی تاثیر گذار می باشد؟. 73

4-2-4 شرایط مکانی و محیطی(مکان، زمان، فردی و گروهی بودن، سبک آموزش و محیط آموزشی) به چه میزان در امکان آموزش فلسفه تاثیر دارد؟. 76

4-2-5 شرایط نظارتی، ارزیابی و تشخیصی عملکرد امکان آموزش فلسفه نیازمند به درنظر گرفتن چه ملاحظاتی است؟(بررسی مفهوم دانشگاه و نقش آن در امکان آموزش فلسفه) 78

4-3 محدودیت های پیش رو آموزش فلسفه چیست؟. 78

5-1 مقدمه. 81

5-2 یافته های مرحله دوم. 82

5-3 یافته های پژوهش مبتنی بر آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی.. 83

5-4 بحث در نتایج.. 84

5-4-1 بعد اول: تعریف و تبیین نقش استاد. 84

5-4-2 بعد دوم: بازتعریف مفهوم دانشگاه 88

5-4-3 بعد سوم: نقش محوری دانشجو(یادگیرنده فعال) 90

5-4-4 بعد چهارم: جایگاه برنامه درسی(محتوا و روش) آموزش عالی.. 93

5-4-5 بعد پنجم: ارزش یابی فلسفه ورزانه. 96

5-5 آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی: بازبینی مدل استادپروری.. 100

5-5-1 شمای کلی مقوله ها 100

5-6 محدودیت های پژوهش… 104

5-7 پیشنهاد های پژوهشی.. 104

 

فهرست جدول ها

عنوان                                                                                                     صفحه

جدول 3-1: مشخصات نمونه(متخصصین فن)…………………………………………………………………….56

جدول5-1: چارچوب نظری تدوین شده برای آموزش فلسفه…………………………………………….     100

 

فهرست شکل‌ها

عنوان                                                                                                                              صفحه

شکل ‏2‑1: فرایند پیچیده تفکر از باربارا کالدول(1999) 22

شکل ‏2‑2: ویژگی 5 گانه بزرگسالی.. 47

شکل ‏2‑3: ساختارانجام پژوهش… 54

شکل 5-1:شمای کلی مقوله ها…………………………………………………………………………………… 102

 

  • فصل1 معرفی پژوهش

 

  • بیان مساله

واژه فلسفه در معانی متعدد و گوناگونی به کار برده می شود. از جمله معانی فلسفه، ارزش یابی آن چه در زندگی برای شخص مهم است، در نظر گرفت(پاپکین و استرول، 1370). پرداختن به این موضوع که فلسفه امری طبیعی و گریز ناپذیر برای انسان در طول تاریخ بوده است حرفی گزاف نیست. بررسی های تاریخی فلسفه این نیاز درونی را گوشزد کرده و ما را متوجه گمشده تاریخی انسان ها می نماید. (نقیب زاده، 1387: 120). لذا، آموزش فلسفه برای همه انسان ها هم لازم و هم امری طبیعی است، این امر سبب می شود که ما همواره در جستجوی چهارچوبی جامع برای آن باشیم تا بتوانیم یافته های جداگانه خود را در اندرون آن معنایی کلی بدهیم. فلسفه نه تنها مانند هنر، علم و تاریخ شاخه ای از معرفت به شمار می رود، بلکه در واقع، مواد مذکور را از جهت حدود نظری آنها در بر می گیرد و در جستجوی ایجاد پیوند هایی میان آنهاست. به عبارتی باید گفت: «کوشش فلسفه بر این است که در کل قلمرو تجربه، پیوستگی برقرار کند.» (نلر، 1387: 15). در طول تاریخ، فلسفه همواره دستخوش دگرگونی هایی شده است، تا جایی که هم آن را مخصوص طبقه ای خاص معرفی کرده اند و هم اینکه نگاه های جزمی و بیگانه وارد آن شده است، طوری که فیلسوفان قرن هفدهم مسلما بر آن بودند که انقطاع و فاصله ای میان سنت های فلسفی گذشته و آنچه خود درصدد پرداختن به آن بودند وجود دارد. اگر برای مدت مدیدی آراء فیلسوفان دوره رنسانس و دوره مابعد آن به همان صورتی که می نمود پذیرفته می شد، این امر تاحدی ناشی از عقیده راسخ بود که در قرن وسطی واقعا چیزی که شایسته نام فلسفه باشد وجود نداشت. شعله تفکر فلسفی خلاق و مستقل، که در یونان باستان آنچنان فروزان بود، عملا تا احیای آن در دوره رنسانس و تجدید عظمت آن در قرن هفدهم به خاموشی گراییده بود. (کاپلستون، 1386: 11)

اما تخصصی شدن فلسفه و یا محدود شدن معنای آن به نوعی خاص از فعالیت و یا نوعی خاص از محتوا سبب شده تا کم کم همه نتوانند با فلسفه رابطه برقرار نمایند و به تعبیری به یک کالای لوکس تبدیل شده است که تنها بعضی باید به سراغ آن بروند. این موضوع به حدی قابل توجه است که یکی از بزرگترین فلاسفه بریتانیایی چنین گفته است: «فلسفه دقیقا با موضوعات و پدیده های مورد علاقه عموم افراد خردمند و فرهیخته مربوط است و در صورتی که تنها تعدادی از اشخاص حرفه ای و متخصص قادر به فهم آنچه گفته می شود باشند. از ارزش و اعتبار فلسفه کاسته خواهد شد.» می توان گفت شایع ترین عاملی که سبب انحراف مدرسین فلسفه از سنت فلسفه ورزی می شود، این است که آنان بین تاریخ فلسفه و فعالیت فلسفی، تمایزی قائل نمی شدند. (اسمیت، 1377: 41)

برای رسیدن به سخنی دقیق برای جلوگیری از ایجاد شکاف بین فلسفه و نیاز انسانی و ضرورت فهم همگانی آن، بایستی به پرسش درباره ذات، مقصد و خاستگاه فلسفه به عنوان پرسش مبتلابهی که همواره فیلسوفان و پیروان دبستان های گوناگون در طول زمان پاسخ هایی برای آن داشته اند، بپردازیم. برای نمونه افلاطون فلسفه را در یک معنی کوششی برای رسیدن به روشنایی بودن، می داند و آن را روبروی سفسطه می گذارد … یا پیروان دبستان تحلیل منطقی مانند برتراند راسل، کار فلسفه را روشنگری مفهوم ها از راه تحلیل آن ها می داند. (نقیب زاده، 1389: 9)

با توجه به تاکید فیلسوفان معاصری چون لیپمن مبنی بر آموزش فلسفه از دوران کودکی، مساله آموزش فلسفه در بزرگسالی نمود و قوت بیشتری می یابد و توجه به آن را جدی تر می کند. اهمیت این مساله به حدی است که نقیب زاده در کتاب گفتارهایی در فلسفه و فلسفه تربیت می گوید: «بدین سان، اگر تاکید عرفان و تربیت عرفانی بر پالایش است و رهایی از بندگی تمایلات، نقش تربیتی فلسفه در پرورش خرد است و گشودن افق های تازه. اهمیت خرد- که بزرگ مرد فرهنگ ایران، فردوسی، آن را چشم جان نامیده- چندان و چنان است که اگر فروگذار شود، حتی معنوی ترین جلوه فرهنگ انسانی یعنی عرفان نیز می تواند، چنان که در یورش مغولان دیده شد، چون دستاویزی برای بی عملی، به کار گرفته شود.»(نقیب زاده، 1391: 120). باقری نیز برای آموزش فلسفه سه رویکرد قائل است، رویکرد اول مخالف با حضور فلسفه به عنوان یک نظام و یا یک فرایند روشنگر می باشد. در دیدگاه دوم که موافق با حضور فلسفه می باشد، اما نکته در خور توجه این است که بایستی با نگاهی افراط به پذیرش یک نظام فلسفی یا رویکرد اقدام نموده این سبب می شود زمینه های نقد و بررسی محدود گردد. اما سومین رویکرد، رویکرد مورد پذیرش این پژوهش، استفاده از فلسفه چون روش و ساختار می باشد. رویکردی که در آن استفاده روشی از فلسفه مد نظر می باشد نه لزوما محتوایی. (باقری، 1389: 27- 29).

مساله قرار گرفتن علم تجربی در مقابل فلسفه و رقیب پنداشتن آن نیز سبب شده که تصور جمع کردن آن ها و استفاده متقابل علم و فلسفه از یکدیگر ممتنع به نظر آید. این امر بیش از پیش در نو رهپویان عرصه کسب علم و یا فلسفه نمود بیشتری داشته است. امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه ی علم به دو معنای متفاوت به کار برده می شود و غفلت از این دو نوع کاربرد اغلب به مغالطاتی عظیم انجامیده است. معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. به همه دانستنی ها صرف نظر از نوع آن ها علم گویند و عالم کسی را می گویند که جاهل نیست. کلمه ی علم در معنای دوم منحصرا به دانستنی هایی اطلاق می شود که تجربه مستقیم حسی در داوری یا گردآوری شان دخیل باشد. علم در این جا در برابر جهل قرار نمی گیرد بلکه در برابر همه دانستنی هایی قرار می گیرد که آزمون پذیر نیستند.(سروش، 1388: 1-2)

نالس نیز معتقـد است ‌که بـه منظـور ایجـاد تحـولات اجتماعی، مربیـان تعـلیم و تربیت بایـد دربارة نقش خود دوباره فکرکنند و فعالیت های خود را بر آموزش مهارت ها و روش هایی متمرکز سازند که شاگردان برای تحقیـق مستقل بدان احتیاج دارند. (مایـرز، 1374: 7 ). بنابراین فلسفه به معنای تفکر و درست اندیشی را می توان پیش نیاز هر گونه آموزش برای تربیت محققان، دانشمندان و حتی انسان های مستقل در جامعه دانست.

از سوی دیگر، ارتباط آموزش عالی با نیازهای كشورها به نیروی انسانی متخصص امری بسیار واضح و حیاتی است به خصوص در كشورهای در حال توسعه كه نیازهای نیروی انسانی با سرعت و شدت قابل توجهی تغییر می كند.آموزش عالی یکی از ارکان مؤثر در تحقق سیاست های توسعه پایدار محسوب می شود. از جمله کارکردهای اصلی آموزش عالی به عنوان یک رکن در جامعه تربیت نیروی انسانی متخصص است. بطور کلی، اهداف عمده آموزش عالی را می توان در چهار محور متصور شد:1. کمک به تحقق اهداف اجتماعی از طریق ایجاد فرصت های برابر آموزش عالی 2.برآوردن تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی،پرورش توانایی های شهروندان وتسهیل یادگیری مادام العمر3. پرورش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز کشور4. توسعه مرزهای تخصص مورد نیاز کشور(سرمد و دیگران، 1374).

پس از فهم تعریفی مورد پذیرش از فلسفه این سوال مطرح می شود که آموزش فلسفه به مثابه تعریفی که پذیرفته ایم به چه میزان ضرورت دارد و تا چه حد ممکن است؟ الزامات و زمینه های فرهنگی، ساختار های زبانی و الگوهای صحیح و متناسب برنامه درسی به نوبه خود در تحقق عملی برنامه درسی آموزش فلسفه در محدوه آموزش عالی چگونه کمک می نمایند. پژوهش های صورت پذیرفته درباره ی آموزش فلسفه، بیشتر معطوف به “آموزش فلسفه به کودکان” است. از دلایل قوت گرفتن رویکرد تاکید بر آموزش فلسفه به کودکان نسبت به گروه های سنی  دیگر نظیر آموزش فلسفه بر دانشجویان، می توان به میزان زیاد تالیفات و ترجمه ها، پژوهش ها، سمینارها …. صورت گرفته در زمینه آموزش فلسفه برای کودکان در داخل کشورمان، و اثرگذاری و نتیجه بخشی بیش تر آن باید دانست. درباره ی پژوهش در موضوع آموزش فلسفه در آموزش عالی در کشورمان تا به حال پژوهش خاصی صورت نپذیرفته است . این پژوهش در نظر دارد که  ضرورت پرداختن به آموزش فلسفه و شرایط امکان آن را در دانشگاه بررسی نموده و به این مساله پاسخ دهد که ضرورت و امکان سنجی آموزش فلسفه در دانشگاه به چه شکل قابلیت اجرایی می باشد؟

  • اهمیت و ضرورت تحقیق

یکی از مهمترین اهداف و مقاصد آموزش عالی در ایران، تربیت و توسعه منابع انسانی به معنی افزایش توانمندیهای انسانی متخصص و بهره گیری حداکثر از دانش و مهارت آنان درجهت رشد و اعتلای کشور است.نظام آموزش عالی نقشی تعیین کننده در ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای نیازهای اجتماعی و اقتصادی دارد. وابستگی بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور به بخش آموزش عالی از نظر تربیت و تامین نیروی انسانی متخصص، برنامه ریزی در این بخش را از حساسیت خاصی برخوردار ساخته است، به طوری که نحوهء برنامه ریزی در بخشهای دیگر متاثر از برنامه ریزی در این بخش است(حیدری ،1383).

بررسی و مطالعه ی گذشته ی “آموزش عالی” به عنوان منبع فیاض و الهام بخش نهاد آموزش که سرچشمه ی  همه ی کمالات بشری است و در طول تاریخ پرفراز نشیب خود، به ویژه در دوران طلایی فرهنگ و تمدن اسلامی، با الهام از منبع پر نور الهی و نمود های مادی و معنوی آن، از طریق تربیت دانشمندان و نخبگان بزرگ مسلمان به تاثیرگذاری پرداخته، از اهمیت ویژه ای برای بهره گیری در  دوران معاصر برخوردار  است(چیت سازیان، 1387).     .

 

  • حوزه نظری:
  1. یافته های این پژوهش به توسعه ادبیات پژوهشی در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت منجر خواهد شد
  2. طرح و ایده نو در زمینه رشد و توسعه آموزش فلسفه خصوصا در آموزش عالی
  3. توجه عمیق به ضرورت ها و نیازمندی های آموزش عالی از بابت آموزش فلسفه

 

  • حوزه کاربردی:
  1. برنامه ریزان درسی، طراحان و سیاست گذاران آموزشی می توانند از یافته های این پژوهش، برنامه درسی متناسب با نیازمندی های آموزش عالی ارائه دهند
  2. یافته های این پژوهش می تواند مورد استفاده صاحب نظران حوزه فلسفه تعلیم وتربیت، فلسفه علم، اساتید و هیئت علمی رشته های غیر علوم انسانی خصوصا علوم پایه و برنامه ریزان درس فلسه در آموزش عالی قرار بگبرد.
  3. از نتایج این تحقیق می توان در پژوهش های مرتبط با رابطه فلسفه و علم استفاده نمود و سود برد.
  4. ارائه آیین نامه یا طرح درس برای نهاد های فرهنگی دانشگاه و جامعه از باب رشد نگرش فلسفی جوانان.
  5. نهاد های دانشگاه می تواند با برگزاری کرسی های آزاد اندیشی به بررسی و نقد نتایج این پژوهش و موضوع های مرتبط اش مبادرت ورزد.

تابه حال مقالات و کتاب های مختلفی در  زمینه آموزش و نهاد های آن در  تاریخ مسلمانان ارائه شده است که هر  کدام جنبه هایی از آن را بررسی کرده و در جای  خود ارزشمند و قابل بهره برداری اند ، لکن جای پژوهشی که ضمن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:20:00 ب.ظ ]




کلمات کلیدی:  این‌همانی شخصی- ملاک این‌همانی –  نفس – رابطه‌ی نفس و بدن- حرکت جوهری

 

فهرست مطالب                                                                                                  

فصل اول: کلیات… 6

مقدمه. 7

1- طرح کلی تحقیق.. 9

1-1- تبیین موضوع   9

1-2-سؤال های تحقیق   10

1-3-فرضیه‌ های تحقیق   10

1-4-سابقه و پیشینه تحقیق   11

1-5- ضرورت انجام تحقیق   11

1-6- هدف‌ها و کاربردهای مورد انتظار از انجام تحقیق   12

1-7-روش تحقیق   12

2- اصطلاح‌شناسی.. 12

3- تاریخچه بحث این‌همانی فردی.. 14

4- شرح حال مختصری از زندگی صدرالمتألهین.. 17

5-آراء موثر صدرا در بحث این‌همانی.. 19

فصل دوم: مباحث کلی این‌همانی شخصی و بررسی ملاک این همانی بر اساس دیدگاه ملاصدرا 23

1- این‌همانی شخصی در مقام اثبات و ثبوت.. 24

2- این‌همانی عددی.. 25

3- این‌همانی و تغییر. 26

4- دیدگاه‌های مطرح‌شده درباره این‌همانی فردی.. 27

4-1- منکران این‌همانی   27

4-1-1- دیدگاه هیوم  28

4-1-1-1 نقد دیدگاه  هیوم  31

4-1-2-دیدگاه راسل   33

4-1-2-1 نقد دیدگاه راسل   35

4-2- قائلان به این‌همانی شخصی   36

4-2-1 -معیار بدنی 37

4-2-1-1- دلایل قائلان به ملاک بدنی   38

4-2-1-2- نقد معیار بدنی   39

4-2-2 – ملاک مغزی و نقد آن   42

4-2-3-  ملاک حافظه و آگاهی 43

4-2-3-1- نقد دیدگاه حافظه  45

4-2-4- ملاک پیوستگی روان شناختی و نقد آن   46

4-2-5-  ملاک نفس    47

4-2-5-1- نقد ملاک نفس    48

5- معیار این‌همانی براساس آراء ملاصدرا 52

5-1- صدرا جسم را منشأ همه افعال و آثار انسان نمی‌داند  53

5-2-صدرا نوعیت انسان را به نفس نسبت می‌دهد. 54

5-3- صدرا نفس را صورت بدن می‌داند. 55

5-4 -بررسی ملاک بدن و حافظه  به‌ عنوان ملاک این‌همانی از دیدگاه صدرا 56

6- نفس معیار این‌همانی.. 58

نتیجه گیری.. 61

فصل سوم: بررسی براهین اثبات وجود و بقای نفس…. 63

1-بررسی براهین اثبات نفس… 64

2-اثبات نفس از نظر ملاصدرا 73

3- بقای نفس… 74

3-1- اثبات بقای نفس به ‌طور کلی   74

3-2- اثبات بقای نفس پس از فساد بدن   76

نتیجه گیری.. 79

فصل چهارم: این‌همانی و جاودانگی… 80

مقالات و پایان نامه ارشد

 

1- رابطه‌ی این‌همانی و جاودانگی.. 81

2- انواع جاودانگی انسان.. 83

2-1- جاودانگی عرفی   83

2-1-1- جاودانگی انسان در یاد و خاطره ها 83

2-1-2- جاودانگی ازطریق ذراری و اعقاب   83

2-1-3- جاودانگی از طریق آثار  83

2-2- جاودانگی شخصی و غیر شخصی   83

2-3- جاودانگی دنیوی و اخروی   84

2-3-1- جاودانگی دنیوی   84

2-3-1-1- تناسخ   84

2-3-2-جاودانگی اخروی   85

2-3-2-1- نظریه برانگیختگی ابدان   85

2-3-2-1-1-بررسی مسأله این‌همانی در نظریه برانگیختگی ابدان   90

2-3-2-2- نظریه‌ی جاودانگی در پرتو بدن مثالی   91

2-3-2-3- نظریه‌ی روح مجرد  92

2-3-2-3-1-  دیدگاه ابن سینا بر مبنای معاد روحانی   93

  دیدگاه ابن سینا در مورد مسأله این همانی و جاودانگی   97

2-3-2-3-2- نظریه صدرایی در تبیین معاد جسمانی   100

2-3-2-3-2-1-بررسی مسأله این همانی صدرایی در اثبات معاد جسمانی   108

نتیجه گیری.. 112

فصل پنجم: این‌همانی و حرکت جوهری… 114

1-حرکت.. 115

1-1- انواع حرکت   116

1-2-اقسام حرکت جوهری   116

2- معنای حرکت در جوهر. 117

2-1 – دلیل منکرین  حرکت در جوهر  121

2-2-موضوع در حرکت جوهری بر اساس دیدگاه صدرا 123

2-3- این‌همانی و حرکت جوهری: 124

3- حرکت جوهری نفس… 126

3-2 -مراحل و اکوان وجودی نفس    128

3-3-حرکت اشتدادی نفس    129

3-4 -حرکت جوهری نفس و حل مشکل این‌همانی   132

نتیجه گیری.. 134

جمع‌بندی نهایی.. 136

منابع و مآخذ. 140

چکیده انگلیسی.. 145

 

 

 

فصل اول: کلیات

 

  

 

مقدمه                                                                    

این‌همانی فردی  یا هویت شخصی معادل واژه‌ی personal Identity  ، یکی از مسائل اصلی مورد بحث در فلسفه نفس است. سؤال  از اصل و ماهیت انسان و این‌ که چه عاملی باعث می‌شود فرد از تولد تا زمان مرگش یک شخص باقی بماند و چگونگی  تشخیص این استمرار از مباحث  مطرح در مسأله این‌همانی شخصی است. سؤال اصلی در این‌همانی شخصی  این  است که، دلیل منطقی و شرایط کافی برای اینکه فرد P2 در زمان T2 همان شخصP1 در زمان T1 باشد چیست؟ سؤال  دیگر این است که با چه شواهد ظاهری یا تجربی و یا احیاناً غیرتجربی ما می‌توانیم حکم به این‌همانی شخصی بدهیم؟[1] به چه دلیل، ما همان انسان ده سال قبل هستیم؟ چه دلیلی برای  اثبات این ادعا داریم؟ عامل حفظ این وحدت در وجود ما چیست؟

از هنگام تولد تاکنون ظاهر بدن ما و حتی بسیاری از سلول‌های بدن ما تغییر کرده است، اما ما باز هم خود را همان فرد گذشته می‌دانیم. ممکن است در این میان بدن ما دچار تغییرات اساسی هم شده باشد: به‌عنوان مثال دست یا پای ما قطع شده باشد، آیا با وجود این تغییرات، ما هنوز همان فرد گذشته هستیم و این‌همانی ما حفظ شده است یا این‌که باید بگوییم ما تنها شبیه به فرد گذشته هستیم. این امر مسلم است که به لحاظ بدنی و ظاهری با فرد گذشته دارای این‌همانی نیستیم، اما آیا این گونه تغییرات باعث می‌شود که ما فرد دیگری باشیم؟ این سؤالات هرچند ساده به نظر می‌رسند ، اما سال های  متمادی ذهن فیلسوفان نفس را به خود مشغول داشته است. سؤال  از این‌همانی فردی و چیستی آن و چگونگی استمرار آن از جمله پرسش‌های اساسی و رایج در فلسفه نفس یا ذهن است. فیلسوفان ذهن پاسخ‌های متفاوتی به این گونه سؤالات داده‌اند ، اما آن چه مسلم است  چگونگی دیدگاه آنان در باب حقیقت انسان تأثیر مستقیمی بر تبیین آنان از مسأله ی این‌همانی دارد؛ به‌عنوان مثال: تجربه‌گرایان و کسانی که حقیقت انسان را تنها به یک جوهر مادی تحویل می‌برند، عامل حفظ هویت فردی انسان را بدن مادی یا یکی از اجزای آن نظیر: مغز نسبت داده‌اند ، اما در مقابل کسانی که حقیقت انسان را جوهری غیرمادی می‌دانند این استمرار را در نتیجه ی استمرار یک جوهر غیرمادی یا همان نفس تلقی  می‌کنند به گونه ای که برخی مانند ابن سینا و دکارت تمام حقیقت و این‌همانی انسان را چه در حیات دنیوی و هم در حیات اخروی بر اساس همین نفس مجرد تبیین می کنند ، اما دوگانه انگارانی مانند: ملاصدرا با دیدگاه ویژه خود در باب رابطه نفس و بدن این همانی انسان را در پرتو نفس و بدن هر دو ممکن می سازد.

در مقابلِ دیدگاه قائلان به این‌همانی شخصی، بعضی فیلسوفان استمرار هویت فردی یا وجود یک خود مستمر را نوعی توهم به شمار آورده‌اند. از نظر آنان این تنها یک تخیل است که ما فکر می‌کنیم، انسانی را که اکنون می‌بینیم همان انسان چند لحظه قبل یا  انسان چند سال پیش است؛ درست مانند خانه‌ای که ما در مورد آن بگوییم این خانه همان خانه پنجاه سال قبل است. از نظر آنان ما هر لحظه با انسانی جدید یا خانه‌ای جدید مواجه هستیم که تنها شبیه به آن انسان گذشته یا خانه گذشته است. این خطای ذهن انسان است که با مشاهده این تصاویر مستمر و شبیه به هم، چنین وحدتی را  توهم می‌کند.

نکته‌ی قابل توجه این است که مسأله ی هویت شخصی، تنها دغدغه‌ی فیلسوفان ذهن نیست بلکه، این بحث ارتباط تنگاتنگی با سایر حوزه‌های علم نظیر: علم اخلاق، حقوق و کلام دارد. با اعتقاد به وجود یک خود مستمر در وجود انسان است که می‌توان انسان‌ها را به لحاظ اخلاقی و حقوقی مسئول کارهای گذشته‌شان دانست؛ باور به چنین استمراری موجب  مجازات مجرم حتی پس از سالیان دراز می‌شود. هم‌چنین مسأله ی هویت شخصی در مباحثی مانند: جاودانگی، چگونگی حیات پس از مرگ، عذاب و پاداش نقش اساسی ایفا می‌کند، بدون  بیان دقیق چگونگی استمرار فرد انسان در حیات پس از مرگ، هیچ یک از این آموزه‌ها قابل توضیح و تبیین عقلانی نیست.

با توجه به اهمیت بحث این‌همانی شخصی، این پایان نامه به  بررسی این مسأله در آراء یکی از مشاهیر  فلسفه اسلامی؛ یعنی ملاصدرا پرداخته است.

مباحث این پایان نامه در پنج فصل تدوین گردیده است؛ پس از بیان کلیات در فصل اول، فصل دوم را به‌طور کلی به بررسی مسأله این‌همانی، دیدگاه منکران و  معتقدان به آن اختصاص داده‌ایم؛ هم‌چنین در پایان این فصل سعی شده معیار این‌همانی بر اساس آراء صدرا بیان گردد. ادامه‌ی  بحث این‌همانی شخصی از دیدگاه صدرا بر بحث اثبات نفس و بررسی چگونگی جاودانگی آن، متوقف است؛ به همین دلیل فصل سوم به بررسی دلایل اثبات نفس و جاودانگی آن در حیات پس از مرگ اختصاص داده‌شده است. فصل چهارم پایان‌نامه به رابطه‌ی میان جاودانگی و این‌همانی و دیدگاه‌های مختلف دراین‌باره می‌پردازد.  ازآن جا که انسان شناسی صدرا بر دیدگاه او در باب حرکت جوهری استوار است، فصل آخر را به بررسی این‌همانی و مسأله حرکت جوهری اختصاص داده‌ایم تا مشخص گردد آیا دیدگاه صدرا مبنی بر تغییر لحظه به لحظه نهاد طبیعت با دیدگاه این‌همانی انسان و حفظ هویت او در طول زمان سازگاری دارد یا نه؟

1– طرح کلی تحقیق

 

1-1- تبیین موضوع

انسان تغییرات مادی جهان پیرامونش را، هم‌چنین تغییرات شدید و اضمحلال بدن مادی خود را به‌وضوح درک و دریافت می‌کند؛ ازاین‌رو، سؤال از این‌همانی  برای هر انسانی در طول زمان مطرح است. این سؤال که حقیقت وجودی من با وجود تغییرات شدید مادی و بدنی چیست؟ و چه عاملی باعث می‌شود که باوجود این تغییرات، من خودم را انسان واحدی بدانم؟ سؤال اصلی در بحث این‌همانی است.

دانشمندان غربی به ‌ویژه جان لاک به ‌وضوح و آشکار، در آثار خود به‌ نقد و بررسی ملاک این‌همانی انسان پرداخته‌اند و برای آن ملاک‌های گوناگونی ارائه داده‌اند. در میان فیلسوفان غربی اولین کسی که با دغدغه ی فلسفی به‌طور مستقل به این بحث پرداخته است، فیلسوف تجربی مسلک انگلیسی جان لاک بوده است. او اولین باراین بحث را در اثر معروفش به نام Concerning human understanding مطرح کرد؛ بعد از لاک، نظریات مختلفی توسط فیلسوفان غربی به‌عنوان معیار این‌همانی مطرح شد. هیوم دیدگاه لاک را نقد کرد و درنهایت منکر این‌همانی شخصی گردید. برخی فیلسوفان نیز مانند: فلو و هاسپرس هویت شخصی را در حد بدن مادی دانسته و قائل به ملاک بدنی برای آن شدند. عده‌ای نیز مسأله هویت شخصی را فراتر از امر مادی و بدن قلمداد کرده و دیدگاه‌های فراحسی را برای آن برگزیده‌اند. در هر صورت بحث این‌همانی شخصی با این عنوان در آثار فلاسفه اسلامی مطرح نبوده است؛ ، اما به هر حال بحث از حفظ هویت شخصی انسان در کنار تغییرات بدنی از دغدغه‌های مورد بحث در آثار فلاسفه اسلامی است، به‌گونه‌ای که گاه این امر؛ یعنی استمرار هویت شخصی با وجود تغییرات و فساد تدریجی بدن را، یکی از دلایل اثبات نفس  عنوان کرده‌اند. در ضمن، این بحث؛ یعنی این‌همانی فردی از مباحثی است که در ذیل بحث  معاد در آثار فلاسفه اسلامی مطرح شده است. درهرصورت در حال حاضر بیشتر مباحث پیرامون این‌همانی ترجمه ی مباحث مطرح در فلسفه غرب است و بررسی چندانی پیرامون این بحث در آثار فلاسفه اسلامی صورت نگرفته است.

 

[1]- Shoemaker, S. & Swinburne, R., (1984)  Personal Identity, Oxford: Blackwell, P:3

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:19:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم