نقش تفاوتهای فردی در ادراک

نظام هر فرد خاص او می باشد ،زیرا ادراک فرد تنها مربوط به محرک های فعلی و پاسخ های فوری نمی شود . بلکه در ان نظام تجارب قبلی فرد ،واکنش ها ی دفاعی او ،نیاز ها و انگیزه ها ی فرد دخالت دارد . داشتن آمادگی قبلی می تواند در سرعت ادراک افراد موثر افتد  یا انتظار که نوعی  پیش داوری اولیه است در ادراک بعدی فرد موثر است ،در اموری که پیشداوری مثبت باشد ادراک آسان می شود.ولی پیشداوری منفی ادراک را دشوار می کند . پیش داوری ها طرح های ذهنی قبلی ما هستند که ناشی از تجربیات گذشته می باشند ،وقتی فردی در امری دچار تردید می شود انتظارات قبلی او وتجارب گذشته ،احتمال پاسخ غلط یا صحیح را بوجود می آورد (ایروانی،۱۳۷۸ :۱۴۶).

نمودار۲- ۲ ادراک و شناخت محیط

منبع :شاهچراغی،۱۳۸۸: ۷۵

 

۲-۶ -ادراک محیطی

ادراک محیطی هسته ی مرکزی بسیاری از تحقیقات جغرافیای رفتاری بوده است . واژه ادراک به طور کلی تجربه ی مبتنی بر شعور که معنا و یا اهمیتی را دریافت کرده ،می باشد .اصطلاح ادراک در علم جغرافیا ،عمدتا به عنوان فهم وتفسیر ذهنی در موقعیت ها یا عارضه های قابل رویت دریافت شده از طریق حواس پنچگانه انسان می باشد .ادراک محیطی با شناخت انسان از محیط همراه است(بهفروز ،۱۳۷۴: ۳۸). واژه ی محیط که ریشه آن مربوط به قرن هفدهم واز واژه فرانسه می باشد. محیط عبارت است از (مجمو عه ی شرایط خارجی که موجود زنده یا جامعه را احاطه کرده و به نحوی در رفتار و فعالیت های آنها موثر می افتد محیط خوانده می شود .(شکویی ،۱۳۷۸: ۱۱۴).رفتار محیطی فرد تحت تأثیر ادراکات محیطی و باورهای اوست و تصمیم های فرد دقیقاً بر اساس واقعیت های محیطی اتخاذ می شود. بنابراین، برای درک چرایی استقرار گروه های فرهنگی در محیط طبیعی شان، جغرافیدانان نه فقط باید از خصایص محیط مربوطه آگاه باشند، بلکه همچنین باید با نحوه نگرش واجدین فرهنگ نسبت به محیط طبیعی نیز، اطلاع داشته باشند.(جردن ،۱۳۸۰ :۳۲). زمانی که اطلاعات مختلف انسان را محاصره می کند، او منفعلانه آنهارا نمی پذیرد، بلکه به گزینش آنها می پردازد؛ زیرا مغز گنجایش تمامی اطلاعات محیطی، توانایی و انرژی لازم برای چنین کاری را ندارد. باید توجه داشت که هر محیطی براساس یک سری بنیان های استوار فرهنگی شکل گرفته است. بنابراین نمی توان انتظار داشت که از محیطی که در نظر شهرساز و معمار مطلوب، زیبا و کارآمد قلمداد می شود، سایر افراد آن جامعه نیز تعبیر و تفسیری مشابه داشته باشند. زیرا انسان برای معنا دادن و تفسیر اطلاعات محیطی به تجارب و دانش قبلی خود بسیار وابسته اند لازم است بدانیم ادراک محیط مصنوع، به میزان زیادی نسبی است؛ زیرا دانش محیطی امری نسبی است و اگر این نسبیت از چشم ناظر و بهره بردار دور بماند، چه بسا تأثیر عناصر محیط موجب برداشت، معنا و رفتاری شود که مورد نظر مدیران، برنامه ریزان و طراحان محیط نبوده است(براتی ،۱۳۸۹ :۳۲) .

۲-۶-۱-عوامل موثر در ادراک محیط

اگر بخواهیم به طور فشرده به مهم ترین عوامل ادراک نسبی محیط )به طور کلی (و محیط انسان ساخت )به طور خاص اشاره کنیم، فهرست زیر بدون اولویت به دست خواهد آمد :

۱) سن اشخاص کاملاً در نسبیت شناخت و ادراک محیط از سوی آنها مؤثر است. به همین ترتیب و براساس آنچه قبلاً گفته شد، کودکان و نوجوانان که در دوران خطیر یادگیری قرار دارند، بسیار بیشتر از دیگران تحت تأثیر محیط قرار گرفته و می آموزند. الگوها و انگار ههای ذهنی، که بعدها به ابزارهای بسیار مهم شناخت محیط تبدیل می شوند، در همین دوران شکل می گیرند. اما متأسفانه این موضوع در اغلب فرایندهای مدیریت، برنامه ریزی و طراحی فضاهای زیست انسانی فراموش می شود.

۲) جنسیت نیز در ادراک محیط، نقش غیرقابل انکاری دارد. کلیت و اجزاء محیط توسط مردان و زنان به اشکال متفاوت درک می شود. تجربیات جهانی نشان داده است که اولویت های زنان و مردان نیز در مورد شناخت و درک محیط زیست متفاوت است. مثلاً وجود امنیت از معیارهای بسیار مهم زنان در ارزیابی محیط است و فرایند ادراک و شناخت آنان را تحت تأثیر قرار می دهد.

عکس مرتبط با محیط زیست

۳) محیط طبیعی نیز بر درک محیط تأثیر دارد. افرادی که در محیط های طبیعی گوناگون زندگی کرده اند، نگاه و تعبیر مختلفی از محیطهای واحد ارائه داده اند. به طور مثال در فرایند شناخت و ادراک محیط، بین کسانی که در مناطق بسیار سرد، بسیار گرم، صحرا، کوهستان، سواحل دریا و امثال آنها زیسته اند، تفاوت های معناداری دیده شده است.

۴) شغل، میزان تحصیلات و تخصص افراد نیز بر چگونگی درک آنها از محیط تأثیرگذار است. مثلاً نگاه به محیط نزد کسانی که در شهرهای بزرگ زندگی کرده اند، نسبت به کسانی که در محیط های کوچک زیسته اند متفاوت است.

۵) فرهنگ و زبان نیز از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر فرایند ادراک و شناخت انسان از محیط است. زبان و فرهنگ باعث می شود که گویش وران و اعضای آن، عناصر طبیعی و مصنوع محیط را به گونه ای خاص و متفاوت تعبیر کنند. به همین علت بسیار بعید است که یک منظر طبیعی توسط گویش وران دو زبان مختلف، مثلاً فارسی و چینی، به یک نحوه درک) تفسیر شود (براتی، ۱۳۸۵: ۳۴ ).

۲-۶-۲-نظریه های ادرک محیط :

۲-۶-۲-۱-کنش گرایان احتمالاتی (برو نسویک )

طبق این نظریه هم ارگانیزم و هم محیط در فرایند ادراک موثرند .محیط محرک های کلیدی متعددی را ارائه می کند و برای رفتار یا کنش مطلوب در یک مکان ،مشاهده گر باید مهمترین آنها را بدرستی معنی کند .

۲-۶-۲-۲-نظریه ی ویژگی جلب کننده (برلاین )

برلاین فرایند های ادراکی و شناخت را از همدیگر تفکیک می کند .نظر وی این است که محرک ها محیطی دارای  ویژگی های متعدد و چشم گیری هستند . این ویژگی ها مشاهده گررا برآن می دارد که دقت و بررسی و مقایسه کند . این گونه ویژگی عبارت اند از ۱٫تازگی یعنی چیزی که برای مشاهده گر تازه و جدید باشد ۲٫ناهمسویی یعنی چیزی که در جای خود نباشد ۳٫پیجیده گی یعنی وجود اجزای تشکیل دهنده بیشمار ۴٫ غیر منتظره یعنی وجود ابعاد غیر منتظره در تصویر ادراکی . این ویژگی ها توجه انسان را جلب می کند (مرتضوی ،۱۳۸۰ :۷۴).

۲-۶-۲-۳-نظریه بوم شناختی بروفنبرنر

برنر معتقد است  که شخص در یک سیستم پیچیده روابط رشد می کند .چندین سطح از محیط اطراف بر او تاثیر می گذارند. تعامل بین آمادگی های زیستی و نیرو های  محیط مورد نظر است.برنر با مجسم کردن محیط به صورت چندین سیستم:۱- ریزسیستم ۲-میکرو سیستم ۳- میان سیستم ۴- برون سیستم ۵- کلان سیستم که  خانه ، مدرسه،محله و محیط های کار، عقاید ،آداب و رسوم ,… را شامل می شود بیان می کند که هر لایه ی محیط، تاثیر قدرتمندی بر شناخت دارد.این نظریه ی اخیرا  به نام الگوی زیست بوم شناختی توصیف شده است (رمضان زاده لسبویی،۱۳۹۱: ۱۳۸،۱۳۹).

۲-۶-۲-۴ -نظریه روانشناسی بوم شناختی گیبسون :

درنظریه گیبسون، فرض بر این است که ادراک بیننده، از قابلیت‌های نهان عناصر منظر، به پیشینه های اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی و مذهبی او نیز برمی گردد. لذا نظریه گیبسون خاستگاه روانشناسانه دارد و از همین جایگاه است که به محیط می نگرد، گرچه ادراک مستقیم محیط نیز در آن ریشه کرده و روان و محیط مانند جان و جسم، کالبد و معنی و نظر و منظر را درهم آمیخته است و به هردو در عین دوگانگی، ماهیتی یکسان می بخشد. لذا در بسط نظری گیبسون گفته شده است که قابلیتً های محیطی صرفا به عناصر آن معطوف نیست، بلکه بسترهای انسانی مانند فرهنگ و اجتماع را نیز دربرمی گیرد.
(شرقی ،۱۳۹۰: ۳۴)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۲-۶-۲-۵-مکتب گشتالت

رویکردی به ادراک فرم و رابطه شکل- زمینه در فرایند ادراک دارد. بر این عقیده است که ادراک کلی در همان لحظه نخست، در مورد منظری خاص مثلاًیک گل در مغز شکل می گیرد. زیرا در عالم، اشکال اولی های وجوددارند که با اشکال موجود در عقل ذهن انسان متناسب هستند. پس ازوصول اطلاعات جزءبه جزءاز منظر خاص  به مغز، عقل وشعور انسان وارد عمل می شود و با بهره گرفتن از قوانین تداعی معانی که از قبل به آن آگاه بوده و با اطلاعاتی که از قبل در مورد شئ دیده شده، داشته ، کل را ادراک می کند
(کاظمی،۱۳۹۲: ۷۸).

۲-۶-۲-۶-نظریه جغرافیدانان رفتاری

ازدهه ی۱۹۳۰مکتب امکان گرایی یا اختیار ،با تاکید برآنکه انسان به عنوان یک عامل فعال ومختار می تواند محیط را از طریق برقراری سازگاری های خود با آن مورد بهره برداری قرار دهدتاسیس وارائه شد .از نظر ویدال دو لابلاش ،انسان در محیط طبیعی پیرامون خود فعال است. جان رایت  رییس وقت جغرافیدانان امریکا بر این نکته مهم تاکید کرد که ما درباره محیط بیشتر بر اساس باورها و عقایدمان عمل می کنیم تا اطلاعات عینی مان(پور احمد ،۱۶۴:۱۳۸۸). دهه ی۱۹۷۰ مقارن با آغاز دوره پست مدرنیسم را می توان عصر توسعه های جدید و بررسی های منحصرا ادراکی در نظام جغرافیای انسانی و سطوح علمی دانشگاهها ی دنیا دانست .هر چند از دهه ی ۱۹۵۰ توجه جغرافیدانان به اگاهی محیطی مردم و رفتار انسان در محیط، پا به پای دیدگاه های فضایی با تاکید بر روانشناسی گشتالت شروع شده بود (همان منبع ). در زمان ما مطالعات مربوط به ادراک محیطی و جغرافیای رفتاری در چهار قلمرو اصلی صورت می گیرد: رفتار انسانی و معرفت فضایی،انسان-محیط و اندیشه اکولوژیک ،مطالعات تطبیقی فردی اجتماعی و فرهنگی، ادراک چشم انداز و تجربه. (شکوئی،۱۴۰:۱۳۷۸). پکیون یکی از صاحب نظران جغرافیای ادراکی رفتاری اظهار می دارد که انسانها در ادراک محیط خود بیشترذهنی  (فاعلانه )هستند تا عینی (مفعولانه )به این ترتیب انسانها در محیط عمدا بر اساس اعتقادات شان عمل می کنند تا براساس اطلاعاتی که عمدتا عینی اند .(بهفروز، ۳۴:۱۳۷۴ ).دیوید لاونتال از نمایندگان مکتب جغرافیای رفتاری ،عقیده دارد که هر فردی ،شخصا مجموعه ای از شناخت و ارزشهای محیطی را دارا می باشد که جغرافیای شخصی او محسوب می شود بدینسان که هر یک ازما با تصویر ذهنی خاص خود ،دارای جهان های منحصر به فردی می باشیم که از اگاهیها ،تجربیات پایگاه های اجتماعی-اقتصادی ما شکل می گیرد ( شکوئی، ۱۱۵:۱۳۷۸ ).

عکس مرتبط با اقتصاد

 

نمودار۲- ۳مدل صافی از جهان واقعی و ادراکی راپوپورت

منبع :شکویی ،۱۳۸۷: ۱۱۹

 

داونز واستی از محققین مکتب جغرافیای رفتاری می گویند :ادراک محیطی در ذهن ما ،در شکل تصویر های ذهنی محیطی ویا نقشه های شناختی ذخیره می شود . این نقشه ها در زندگی کارکردهای دو گانه ای دارند :۱- مسائل مکانی-فضایی را حل می کند ۲-رفتار محیطی را هدایت می کنند گفتنی است که کنش متقابل میان ادراک ورفتار فضایی را ارزشها ی افراد کنترل می کنند .(شکوئی،۱۲۸:۱۳۷۸). ویلیام کرک در مطالعات جغرافیایی، به ارزشها ،واقیعتها ،کارکرد ها ،عملکرد ها ،فرایند ها ،و پراکندگی ها اعتبار علمی قایل می شود .چنین نگرشی ،مارا با تجربیات ذهنی مردم و قرار دادن نقش مردم در داخل محیط فیزیکی، جغرافیایی و اجتماعی اشنا می سازد .در واقع ویلیام کرک به مطالعه ان چنان محیطی می پردازد که دران جغرافیدانان به مفهومی کردن – اندیشه ای کردن روابط میان جهان های درونی و بیرونی می پردازد. (همان ،۱۳۳).گالج وبراون در سال۱۹۷۲ پنج حوزه مطالعاتی را درجغرافیا مطرح کردند که یکی از آنها تحقیق درباره ادراک ،تاکید بر ادراک حوادث طبیعی ،شکل گیری صورت ذهنی و نقشه های ذهنی بود .گالج،وسایل ارتباط جمعی را مهمترین منبع اطلاعات و تجربه می شناسد ومعرفت محیطی را در مطالعه اطلاعات ذهنی ،تصویر های ذهنی تاثرات و باور ها جستجو می کند بدانسان که مردم از محیط در یافت می کنند .(همان ،۱۳۸).

نمودار۲- ۴ بعد فرهنگی ادراک و احساس انسانی دی ژان

منبع:شکویی،۱۳۸۷: ۱۱۹

 

کورت کافکا در اثر خود فصل مشترکی میان محیط جغرافیایی که شامل عینیت های طبیعی و انسانی محیط می باشد و محیط رفتاری که دارای عینیت های طبیعی و انسانی ادراکی است بدست می دهد .و این فصل مشترک ،رفتار واقعی رادر داخل ارگانیسم (سازواره )مشخص ،نظام می بخشد .که در نمودار بعد فرهنگی ادراک و احساس انسانی نشان داده شده است .(همان ،۱۱۹).رفتار گرایان ،غالبا تاثیرات سه محیط را در رفتار و فعالیت های انسانی مورد مطالعه قرار می دهند که شامل ۱-محیط پدیداری شامل شهر، محله،دانشگاه و ….۲-محیط شخصی که شامل جغرافیای شخصی افراد (نقشه ذهنی )،نظام اعتقادی ،نگرش ،پایگاه اجتماعی ،اقتصادی و …۳-محیط زمینه ساز که شامل چرخه زندگی بر اساس سن وپایگاه خانوادگی و همچنین سطح زندگی که شاخص ثروت ،محیط زندگی و شیوه ی زندگی…) را شامل می شود .(پور احمد،۱۳۸۹: ۱۸۳).تفاوت  میان محیط جغرافیایی و محیط عملکردی ،در این است که محیط جغرافیایی برای همه ی انسانها یکسان است در حالی که محیط عملکردی از فردی به فرد دیگر ،از ملتی به ملت دیگر ،از قومی به قوم دیگر واز طبقه ای به طبقه ی دیگر تفاوت پیدا می کند . نوع محیطی که در جغرافیای انسانی مطالعه می شود همانا عملکردی است.

 

 

نمودار۲- ۵ ادراک محیطی در جغرافیای رفتاری

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع :شکویی،۱۳۷۸: ۱۱۲

 

محیط ادراکی داخل محیط عملکردی قرار می گیرد و آن بخشی  است که انسان به آگاهی می رسد.این اگاهی ممکن است در زمان حال حاصل شود و یا مربوط به تجربیات گذشته باشد . بین محیط واقعی ومحیط ادراکی ،همواره تفاوتهایی دیده می شود .محیط ادراکی ،عبارت است  از تصویر ذهنی شخص ازمحیط پدیداری است .این تصویر ذهنی ،از صافی گذاراندن اطلاعات از طریق تجربیات یا اگاهی از محیط پدیداری شکل می گیرد.محیط ادراکی، بخشی ازمحیط واقعی و نه همه محیط واقعی را نشان می دهد .محیط واقعی از طریق صافی فرهنگی،ساختارنگرشها ،تجربیات گذشته و تکنیک ها ،قابل مشاهده است .فرهنگ های مختلف دارای ادراکات مختلف محیطی می باشند . روشن است که در همه فرهنگ ها ،ادراکات محیطی ،در تصمیم گیریهای شخصی ،نقش اساسی دارد (شکوئی،۱۲۵:۱۳۷۸).

[۱] -Environment

[۲] -Environ

[۳] Egon Bruoncwik

[۴] Berlyene

[۵] -Bronfenbernner

[۶] Bernner

[۷] Gibson

[۸] Vidal de la Blache

[۹]John Wright

[۱۰] Pacion

[۱۱] David Lowenthal

[۱۲] Downs&Eseti

[۱۳] Willam Kirk

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...