کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 



مفهوم سروکوال

سروکوال برگرفته از Service Quality یا کیفیت خدمات است. سروکوال یک مقیاس چندعاملی است که برای سنجش ادراک مشتری از کیفیت خدمات یک سازمان خدماتی یا خرده‌فروشی استفاده می‌رود. مقیاس سروکوال از مشهورترین روش‌های اندازه‌گیری کیفیت خدمات بوده که توسط پاراسورامان، بری و زیتمل به وجود آمد. شروع کار آن­ها مربوط به سال ۱۹۸۳ بود که پروژه اندازه‌گیری کیفیت خدمات، زیر نظر مؤسسه علوم بازاریابی آمریکا به تصویب رسید. تا آن زمان (۱۹۸۵) آن­ها توانسته بودند یافته‌های خود را در سطح صنایع خدماتی همچون: بانکداری، بیمه، کارت‌های اعتباری، مخابرات راه دور، تعمیر و نگهداری، بروکرهای ایمنی و شرکت‌های حمل‌ونقل جاده‌ای آزمایش کنند. این طیف وسیع از صنایع خدماتی، عمق کار آن­ها را نشان داده و اعتبار نتایج پیشنهادی آن­ها را مشخص می‌کند. آن­ها به‌منظور انجام این طیف وسیع تحقیق‌ها، گروه‌های مصاحبه‌ای متعددی را با مشتریان، کارمندان، مدیران و نیروهای خط مقدم صنایع مذکور، انجام دادند که باعث شد مطالعات آن­ها کاملاً عملی باشد و نتایج به‌دست‌آمده نیز اکنون جنبه کاملاً کاربردی دارد.

مطالعات پیشین درزمینه کیفیت خدمات، انتظارات را به‌عنوان ابزاری مؤثر در ارزیابی کیفیت خدمات معرفی می‌کنند. انتظارات به‌عنوان امیال و خواسته‌های مشتریان شناسایی‌شده است. خدمتی دارای کیفیت است که بتواند نیازها و خواسته‌های مشتریان را برآورده کند و با سطوح انتظارات مشتریان منطبق باشد، انتظارات مشتری نیز با آنچه مشتریان خواهان آن‌اند و آنچه احساس می‌کنند ارائه‌دهنده خدمات باید به آن­ها عرضه کند، در ارتباط است. بنابراین، کیفیت را مشتری تعیین می‌کند. کیفیت خدمات نسبت به آنچه مشتری از خدمات دریافتی خود انتظار دارد، ارزیابی می‌رود.

۱۵-۲ آشنایی با مدل کانو

۱-۱۵-۲ مدل کانو

مدل کانو برگرفته از نام نوریاکی کان استاد دانشگاه توکیو است که در اواخر دهه هفتاد قرن بیستم ارائه گردید. با معرفی مدل‌های فازی و سپس ارائه مدل QFD استفاده از مدل کانو در تحلیل QFD مرسوم گردید. از مدل کانو در مطالعات سنجش کیفیت با مقیاس سروکوال نیز می‌توان استفاده کرد؛ اما دانشجویان ایران بیشتر بر مدل QFD-Kano تأکیددارند. بر اساس مدل کانو محصولات و خدمات قابل‌ارائه در سازمان­های تولیدی و خدماتی را می‌توان بر اساس میزان رضایت مشتریان و همچنین اهمیت آن از دیدگاه آنان در سه گروه خدمات اساسی، عملکردی و انگیزشی دسته‌بندی کرد. بر اساس مدل کانو رضایت مشتری بر اساس این سه دسته از ویژگی‌های محصول/خدمت قابل‌ردیابی است. که عبارت است از:

الزامات اساسی (پایه) مدل کانو: دسته اول خصوصیات، الزامات اساسی هستند که از دید دکتر کانو، در صورت لحاظ شدن کامل آن­ها در محصول، فقط از نارضایتی مشتری جلوگیری می‌کند و رضایت و خشنودی را در وی فراهم نمی‌آورد (زی هانگ و در آن[۳]۲۰۰۱).

الزامات عملکردی (تک‌بعدی) مدل کانو: دسته دوم خصوصیات کیفی، الزامات عملکردی محصول است که عدم برآورده ساختن آن­ها موجب نارضایتی مشتریان می‌رود و در مقابل، برآورده شدن کامل و مناسب آن­ها رضایت و خشنودی مشتری را به دنبال خواهد داشت. (زی هانگ و در آن)

الزامات انگیزشی (مهیج) مدل کانو: دسته سوم خصوصیات کیفی در مدل کانو خواسته‌های کیفی هستند که در زمان کاربرد محصول به‌عنوان یک نیاز و الزام از دید مشتری تلقی نمی‌شوند و درنتیجه عدم برآورد ساختن این گروه از الزامات کیفی، موجب عدم رضایت مشتری نمی‌شود، ولی ارائه آن­­ها در محصول، هیجان و رضایت بالایی را در مشتری پدید می‌آورد.

هیچ تردیدی وجود ندارد که در بازار رقابتی، محصولات و کالاها باید بی‌عیب باشند و از هر سه نوع کیفیت بهره ببرند. برآورده کردن کیفیت اساسی باعث جلوگیری از عدم رضایت و شکایت می‌رود. تسریع در برآورده کردن انتظارات عملکردی کالا، باعث پیروزی در رقابت می‌رود و ابداع و نوآوری در محصول سازمان باعث ایجاد انگیزه و وفاداری در مشتری خواهد شد.

در مدل کانو، هر سه دسته ویژگی‌های کیفی محصول، در یک نمودار دوبعدی نمایش داده است. در محور افقی میزان ارائه و ارضای هر یک از ویژگی‌های کیفی محصول نمایش داده می­ شود. محور عمودی نیز میزان رضایت مشتری از ویژگی‌های کیفی محصول را نشان می‌دهد. بالاترین و پایین‌ترین نقطه از محور عمودی بیانگر جایی است که مشتری در حالت تعادل ازنظر رضایت است. محل تلاقی محور افقی و عمودی بیانگر جایی است که مشتری در حالت تعادل ازنظر رضایت و عدم رضایت قرار دارد. (ژیو و همکاران، ۲۰۰۸) شکل زیر مدل «کانو» را نشان می‌دهد.

 

شکل ۱۲-۲ نمودار طبقات کانو (ژیو و همکاران، ۲۰۰۸)

 

محور عمودی میزان رضایت و یا خشنودی مشتری و محور افقی میزان ارائه الزام کیفی موردنظر مشتری را نشان می‌دهد. بالاترین یا پایین‌ترین نقطه از محور عمودی نمودار به ترتیب بیانگر نهایت رضایت مشتریان و عدم رضایت مشتریان است. محل تلاقی محور افقی و عمودی بیانگر جایی است که مشتری در حالت تعادل ازنظر رضایت و عدم رضایت قرار دارد. سمت راست محور افقی، بیانگر جایی است که الزام کیفی مورد انتظار به‌طور کامل عرضه‌شده است و سمت چپ محور افقی، نقطه ارائه محصولی است که خصوصیات کیفی مورد انتظار را ندارد و الزام کیفی موردنظر به‌هیچ‌عنوان در محصول یا خدمت لحاظ نشده است.

برخی از مزایا و نتایج اجرای مدل کانو به شرح زیر می‌باشد:

  1. شناسایی اولویت‌های پیشرفت محصول
  2. درک و شناسایی بهتر ویژگی‌های محصول
  3. احترام به نظرات مشتریان و ایجاد انگیزه وفاداری در آن­ها
  4. برنامه‌ریزی بهینه جهت توسعه ویژگی‌های کیفی محصول
  5. سهولت تصمیم‌گیری مدیران
  6. جهشی برنامه‌ریزی‌شده برای رهبری بازار

۱۶-۲ گام‌ها و مراحل مدل کانو

۱-۱۶-۲ مرحله اول: شناسایی نیازهای محصول) در کفش‌های مشتری خود راه بروید(

نقطه شروع برای ساختن پرسشنامه کانو این است که نیازهای محصول در بررسی‌های کاوشگرانه تعیین‌شده باشد. گریفین و هاوسر در سال ۱۹۹۳ به این نکته پی بردند که تنها با در نظر گرفتن ۲۰ تا ۳۰ نفر از مشتریان در بخش‌های همگن می‌توان تقریباً ۹۰ تا ۹۵ درصد همه نیازهای محصول را تعیین نمود (گریفین و هاوسر، ۱۹۹۳). برای شناسایی نیازهای محصول بهتر است ابتدا به‌جای بررسی تمایلات مشتریان، به تجزیه‌وتحلیل مشکلات آنان پرداخته شود. انتظارات ذکرشده به‌وسیله مشتری تنها قسمت فوقانی یک توده یخ شناور می‌باشد، بنابراین برای شناسایی تمامی نیازهای مشتری، مشخص کردن نیازها و مشکلات بخش مخفی الزامی است (زی هانگ و در آن، ۲۰۰۱).

استفاده از پرسش­های زیر می ­تواند ما را در شناسایی و بررسی نیازهای مشتریان یاری نماید:

۱ - وقتی‌که مشتریان از محصول x استفاده می‌کنند، چه نوع شرکت‌هایی موردنظر آن­ها قرار می­گیرند؟

۲ مشتریان در هنگام استفاده از محصول x چه مشکلات، عیب‌ها و شکایاتی را شناسایی می‌کنند؟

۳ مشتری کدام معیارها را در هنگام خرید محصول x مدنظر قرار می‌دهد؟

۴ کدام ویژگی‌ها یا خدمات بهتر می‌توانند انتظارات مشتری را تأمین نمایند؟ و کدام عوامل باعث می‌شوند تا مشتری از خرید محصول­ x منصرف شود؟ (زی هانگ و در آن، ۲۰۰۱).

۲-۱۶-۲ مرحله دوم: طراحی و توزیع پرسشنامه

راه‌های مختلفی جهت شناسایی نیازهای مشتریان وجود دارد که هرکدام مزایا و معایبی دارند، اما یکی از آن راه‌ها که هزینه نسبتاً کمتری داشته و به سهولت نیز قابل‌استفاده است پرسشنامه می‌باشد. در مدل کانو نیز برای جمع‌ آوری اطلاعات از این ابزار به‌طور ویژه‌ای استفاده می‌شود. در این پرسشنامه هر سؤال دارای دو بخش می‌باشد: بخش اول مربوط به ویژگی­هایی می‌شود که جنبه مثبت داشته و مشتری در هنگام مصرف محصول یا خدمت باید با آن روبه‌رو شود. این بخش به بررسی این نکته می ­پردازد که اگر ویژگی موردنظر در محصول ارائه شود احساس مشتری چگونه است

اما بخش دوم مربوط به پرسش­های می‌رود که جنبه منفی داشته و مشتری هنگام مصرف محصول یا خدمت نباید با آن روبه‌رو شود. این بخش نیز به بررسی حالتی می ­پردازد که در آن اگر ویژگی موردنظر در محصول ارائه نشود احساس مشتری چگونه است. بخش اول هر سؤال را بافرم مطلوب و بخش دوم را بافرم نامطلوب می­شناسیم. در هر بخش از پرسش­ها، مشتری می ­تواند به یکی از پنج گزینه مطرح‌شده پاسخ دهد (گریگرودیس و دیگران[۶]، ۲۰۰۴).

شکل کلی برای هر سؤال به‌صورت جدول ۳-۲ می‌باشد.

در طراحی پرسشنامه کانو لازم است به نکات زیر توجه شود:

  1. پرسش­ها را به‌طور واضح بیان کنید و از استفاده از واژه‌های منحرف‌کننده خودداری نمایید.
  2. همواره فرم مطلوب را در بخش اول سؤال و فرم نامطلوب را در بخش دوم بنویسید.
  3. از قرار دادن چند ویژگی در یک سؤال بپرهیزید.
  4. از واژه‌های پیچیده استفاده نکنید و پرسشنامه را بر اساس اصطلاحات قابل‌فهم مشتری طراحی کنید.
  5. پرسشنامه را به‌گونه‌ای طراحی کنید که اعتبار سازمان را حفظ نماید و تصویر ذهنی مشتری از شرکت را بهتر نماید.
  6. ابتدا از اعضای تیمی که پرسشنامه را طراحی کرده‌اند بخواهید که به آن پاسخ دهند.
  7. از کسانی که در اطراف شما در شرکت مشغول به کار می‌باشند، مانند مدیر شرکت، مهندسین فنی، کارکنان بازاریابی و … بخواهید تا پرسشنامه را پاسخ دهند.
  8. در صورت لزوم پرسش­ها را اصلاح کنید و مجدداً دو مرحله آخر را تکرار نمایید.
  9. بدون تعصب و به‌طور دقیق به پرسشنامه اصلاحی تکمیل‌شده توجه کنید و پس از اصلاحات نهایی آن را برای توزیع آماده نمایید (گریگرودیس و دیگران، ۲۰۰۴).

 

 

جدول ۳-۲ شکل کلی پرسش­های پرسشنامه مدل کانو

اگر ویژگی x ام محصول I خوب باشد

شما چه احساسی دارید؟

(شکل مطلوب سؤال)

من این ویژگی را دوست دارم

این ویژگی باید باشد

برای من فرقی نمی‌کند

ویژگی برایم قابل‌تحمل است و می‌توانم با آن کنار بیایم

ترجیح می‌دهم این ویژگی نباشد

اگر ویژگی x ام محصول I ضعیف باشد

شما چه احساسی دارید؟

(شکل نامطلوب سؤال)

من این ویژگی را دوست دارم

این ویژگی باید باشد

برای من فرقی نمی‌کند

ویژگی برایم قابل‌تحمل است و می‌توانم با آن کنار بیایم

ترجیح می‌دهم این ویژگی نباشد

 

۳-۱۶-۲ مرحله سوم: ارزیابی و تحلیل پرسشنامه

پس‌ازاینکه پرسشنامه توزیع‌شده بین مشتریان گردآوری شد نوبت به ارزیابی و تحلیل پرسشنامه می­رسد. برای این کار ابتدا باید پاسخ‌های مشتریان به پرسش­های مختلف در ماتریس نتایج گردآوری شود. برای تبدیل نظرات مشتریان به اطلاعات مورداستفاده در ماتریس نتایج از جدول ارزیابی کانو استفاده می‌شود.

۴-۱۶-۲ مرحله چهارم: جدول ارزیابی کانو

این جدول دو بخش هر سؤال را به یک پاسخ تبدیل می‌کند. پاسخ‌های موجود در جدول کانو در شش طبقه دسته‌بندی می‌شوند. در این جدول M بیانگر نیازهای الزامی می‌باشد O بیانگر ویژگی‌های یک‌بعدی و A نیز به مشخصات جذاب محصول اشاره می‌کند. این سه ویژگی، همان سه‌طبقه نیازهای مدل کانو می‌باشند.

از سه ویژگی دیگر I مربوط به مواقعی می‌رود که مشتری نسبت به وجود یا عدم وجود یک ویژگی در محصول تقریباً دلسرد و بی‌توجه باشد.Q بیانگر زمانی می‌باشد که مشتری سؤال را نفهمیده باشد و یا اطلاعات موجود در سؤال ناقص باشد یا به‌عبارت‌دیگر مشتری نسبت به این معیار تردید داشته باشد. R نیز زمانی به وجود می‌آید که شکل مطلوب و نامطلوب تدوین‌شده در پرسشنامه به‌زعم مشتری برعکس باشد و مشتری نظری مخالف نظر طراح پرسشنامه داشته باشد. جدول ۴-۲ نشان‌دهنده جدول ارزیابی کانو می‌باشد.

 

جدول ۴-۲ جدول ارزیابی کانو
  صورت غیر عملکردی سؤال (نامطلوب)
بسیار خوب ۵

خوب

۴

فرق نمی‌کند

۳

خوب نیست

۲

بسیار نامطلوب

۱

صورت عملکردی سؤال (مطلوب) بسیار خوب ۵ Q A A A O
خوب ۴ R I I I M
فرق نمی‌کند ۳ R I I I M
خوب نیست ۲ R I I I M
بسیار نامطلوب ۱ R I R R Q
راهنمای جدول A: طبقه جذاب M: باید­ها O: تک‌بعدی R: معکوس I: بی‌تفاوت Q: معکوس

 

پس از استخراج پاسخ هر سؤال از جدول ارزیابی کانو، پاسخ‌ها را به ماتریس نتایج منتقل می‌کنیم. شکل کلی ماتریس نتایج به شرح جدول ۵-۲ می‌باشد.

تشکیل ماتریس نتایج کانو به‌منزله شروع آخرین مرحله مدل کانو یعنی مرحله تحلیل داده‌های جمع‌ آوری‌شده می‌باشد

 

جدول ۵-۲ ماتریس نتایج کانو
TOTAL I Q R O M A CR
۲۳       ۲۱ ۱ ۱ ۱
۲۳   ۱     ۲۲   ۲
۲۳ ۵     ۵   ۱۳ ۳
۲۳ ۱۱   ۱ ۴ ۱ ۶ .
۲۳ ۶   ۱ ۶ ۹ ۱ .

.

۵-۱۶-۲ تحلیل داده‌های مدل کانو

فن‌ها و روش‌های گوناگونی جهت تحلیل و بررسی پرسشنامه کانو وجود دارد که به آن­ها اشاره‌کرده و با آن­ها آشنا می‌شویم.

۱-۵-۱۶-۲ تحلیل پرسشنامه بر اساس بیشترین فراوانی

این روش ساده‌ترین روش تحلیل مدل کانو می‌باشد. در این روش در انتهای ماتریس نتایج ستون جدیدی اضافه‌شده و در آن ستون از بین پاسخ‌های مربوط به هر ویژگی آنکه بیشترین فراوانی را دارد انتخاب می‌شود. جدول ۴ نشان‌دهنده نمونه‌ای از کاربرد این روش می‌باشد.

 

جدول ۶-۲ نمونه‌ای از کاربرد روش بیشترین فراوانی
GRADE TOTAL I Q R O M A CR
O ۲۳       ۲۱ ۱ ۱ ۱
M ۲۳   ۱     ۲۲   ۲
A ۲۳ ۵     ۵   ۱۳ ۳
I ۲۳ ۱۱   ۱ ۴ ۱ ۶
M ۲۳ ۶   ۱ ۶ ۹ ۱
I ۲۳ ۱۰ ۱ ۳ ۲   ۷

 

 

 

نکاتی راجع به روش تحلیل پرسشنامه بر اساس بیشترین فراوانی

۱- اگر برای هر ویژگی دو پاسخ نما داشتیم یعنی دوطبقه دارای بیشترین فراوانی بودند و یا حتی اختلاف بین بیشترین طبقه و طبقه دوم بسیار نزدیک بود، می‌توان نتیجه گرفت که داده‌های ارائه‌شده در سؤال مربوط به این ویژگی کافی نبوده است و برای طبقه‌بندی آن ارائه اطلاعاتی بیشتری به پاسخ‌دهندگان برای تکمیل الزامی می‌باشد.

۲ - اگر تعداد قابل‌توجهی از پاسخ‌های مربوط به یک ویژگی، به گزینه Q اختصاص‌یافته بود، بهتر است در پرسشنامه ‌این سؤال به‌طور موقت از طبقه‌ها خارج شود تا ابهام به وجود آمده در مشتریان اصلاح شود.

۳- اگر تعداد بسیار زیادی از پاسخ‌دهندگان که به یک ویژگی مطرح‌شده در پرسشنامه پاسخ R داده باشند، چنین استنباط می‌شود که تفکرات آن­ها راجع به آن ویژگی مخالف و برعکس طراح سؤال است. برای اصلاح این قبیل تناقضات به دو شکل می‌توانیم عمل کنیم. در حالت اول برای این قبیل پرسش­ها باید جای فرم مطلوب و نامطلوب را عوض کرده و از مشتریان خواسته شود مجدداً به پرسش­ها پاسخ دهند. در حالت دوم بر اساس داده‌هایی که اکنون جمع‌ آوری‌شده‌اند باید جای پرسش­ها و پاسخ‌ها معکوس شود (گریگرودیس و دیگران، ۲۰۰۴).

 

۲- تحلیل و اولویت‌بندی ویژگی‌ها بر اساس قاعده I < A< O < M

مبنای این مدل تحلیل بر اساس روش بیشترین فراوانی شکل‌گرفته است، ولیکن در این روش به دومین و سومین فراوانی حداکثر نیز توجه می‌شود. رویه این روش بدین شکل است که در گام نخست جدولی تهیه می‌کنیم که بیشترین فراوانی اول، دوم و سوم را نشان دهد. سپس با توجه به‌قاعده I < A< O < M ویژگی‌ها و نیازهای مشتری فهرست می‌شوند. در این اولویت‌بندی معیارهایی که بیشترین فراوانی آن­ها M می‌باشد جزء اولین اولویت‌ها قرارگرفته و سایر معیارها نیز با توجه به قانون بالا رتبه‌بندی می‌شوند.

 

جدول ۷-۲ نمونه‌ای از کاربرد روش مذکور را نشان می‌دهد.

 

 
 
 
 
جدول ۷-۲ کاربرد روش تحلیل و اولویت‌بندی ویژگی‌ها بر اساس قاعده I < A< O < M
سومین پاسخ دومین پاسخ اولین پاسخ CR   سومین پاسخ دومین پاسخ اولین پاسخ CR
    M ۲   O A ۱
  A M ۴     M ۲
I M O ۶   A O ۳
  A O ۳   A M ۴
  O A ۱ M O A ۵
M O A ۵ I M O ۶

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش چهارم بانکداری الکترونیک

۱۷-۲ بانکداری الکترونیک

رشد و گسترش روزافزون فناوری ارتباطات، انقلابی را در ابعاد مختلف زندگی انسان­ها و عملکرد سازمان‌ها ایجاد کرده است. این فناوری روش‌های کارکرد و نگرش افراد، سازمان‌ها و دولت‌ها را دگرگون ساخته و باعث ایجاد صنایع نوین، مشاغل جدید و خلاقیت در انجام امور شده است. ظهور پدیده‌هایی چون کسب‌وکار الکترونیک، تجارت الکترونیک و بانکداری الکترونیک از نتایج عمده نفوذ و گسترش فناوری اطلاعات در بعد اقتصادی است.

عکس مرتبط با اقتصاد

۱-۱۷-۲ تعریف

مولر (۲۰۰۸)، بانکداری الکترونیک را استفاده بانک‌ها از اینترنت برای ارائه خدمات بانکی به مشتریان و استفاده مشتریان از اینترنت برای ساماندهی، کنترل و انجام تراکنش بر روی حساب‌های بانکی خود تعریف می‌کند (مقدسی، ۱۳۸۹). بااین‌حال، برخی از صاحب‌نظران تعریف کلی‌تری ارائه کرده‌اند و استفاده از سایر ابزارها و کانال‌های الکترونیک نظیر تلفن همراه، تلفن و تلویزیون دیجیتال به‌منظور اطلاع‌رسانی، ایجاد ارتباط و انجام تراکنش بانکی را نیز مشمول تعریف بانکداری الکترونیک دانسته‌اند (قلی پور سلیمانی، ۱۳۸۹). مهم‌ترین کانال‌های بانکداری الکترونیک عبارت‌اند از:

  • رایانه‌های شخصی
  • کیوسک
  • شبکه‌های مدیریت یافته
  • تلفن ثابت و همراه
  • دستگاه‌های خودپرداز
  • پایانه‌های فروش

[۱] SERVQUAL

[۲] Basic quality

[۳] Zhang & von dran

[۴] Performanc quality

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-03-01] [ 01:48:00 ب.ظ ]




  • روش ساخت، بهره ­برداری، انتقال (O.T)

B.O.T به عنوان یک نوع قرارداد انجام پروژه با تأمین مالی توسط پیمانکار مطرح می­باشد در این شیوه بخش خصوصی تأمین مالی، طراحی، ساخت و بهره ­برداری از پروژه را در مدت تعیین شده به عهده می گیرد و پس از سپری شدن دوره­ مورد توافق، پروژه به کارفرما منتقل می­ شود. در این روش پیمانکار از طریق فروش محصولات یا خدمات ناشی از اجرای پروژه (در زمان بهره ­برداری) بازگشت اصل سرمایه، هزینه­ های جاری به اضافه­ی سود مورد نظر را جبران می­نماید، در مواردی که رغبت کمی نسبت به سرمایه ­گذاری از طریق این روش وجود داشته باشد، کارفرما می ­تواند دریافت مبلغ مورد نظر در طول دوره­ بهره ­برداری را تضمین نماید که در این صورت ریسک سرمایه ­گذاری کاهش و انگیزه برای نوسعه­ی چنین روش­هایی افزایش می­یابد.

تحقیق - متن کامل - پایان نامه

از مزایای این روش می­توان به موارد ذیل اشاره نمود:

کاهش مسئولیت و تعهدات کارفرما

تأمین منابع مالی از سوی پیمانکار

انتقال ریسک به پیمانکار

امکان جذب تکنولوژی­های نوین

کاهش اختلافات و دعاوی بین کارفرما و پیمانکار

  • روش ساخت، بهره ­برداری، تملک، انتقال (O.O.T)

B.O.T نیز مانند B.O.T یک نوع قرارداد انجام پروژه با تأمین مالی توسط پیمانکار می­باشد. با این تفاوت که کارفرمات (دولت) می­پذیرد که مالکیت طرح در زمان بهره ­برداری در اختیار سرمایه­گذار باشد و پس از دوره­ مورد نظر که معمولاً بلند مدت است مالکیت طرح به دولت منتقل می­گردد. پیمانکار در دوره­ بهره ­برداری، سود سرمایه ­گذاری، استهلاک و هزینه­ های جاری خود را از طریق فروش محصولات یا خدمات ناشی از اجرای پروژه (در زمان بهره ­برداری) جبران می­نماید و در پایان دوره­ بهره ­برداری ضمن توافق، مالکیت طرح به دولت انتقال می­یابد.

  • روش ساخت، تملک، بهره ­برداری (O.O)

در روشB.O.O[3] نیز سرمایه ­گذاری، ساخت و بهره ­برداری به عهده­ پیمانکار بوده و مالکیت نیز متعلق به او می­باشد و هیچ الزامی در خصوص انتقال مالکیت به دولت وجود ندارد. پیمانکار (سرمایه­گذار) از طریق جمع­آوری عوارض، فروش خدمات و دیگر موارد، سود سرمایه ­گذاری و هزینه­ های جاری خود را تأمین می­نماید. دولت نیز می ­تواند خرید خدمات یا محصولات تولیدی را تضمین نماید (لطفی،۱۳۸۸).

  • مرور مدل­های انتخاب پیمانکار

انتخاب پیمانکار از دشوارترین و مهم­ترین تصمیمات کارفرما در پروژه های عمرانی می­باشد. هر پروژه عمرانی ممکن است با شرایط بد و عدم اطمینان مواجه شود و یک پیمانکار نامناسب احتمال تأخیرات، افزایش هزینه ها، کار و کیفیت پایین تر از استاندارد، مجادلات و حتی ورشکستگی را افزایش می­دهد (هاتوش و اسکیتمور،۱۹۹۷). برای پروژه های ساختمانی پیچیده و با میزان ریسک بالا، رویکرد پایین­ترین قیمت پیشنهادی، گزینه ای سودمند برای مواجهه با مسائل انتخاب پیمانکار نمی ­باشد، زیرا مالک باید ریسک بالای عدم موفقیت را متقبل شود (Marzouk, 2006). در این شرایط رویکردی ترکیبی باید مورد توجه قرار گیرد، این رویکرد عواملی هم­چون قیمت پیشنهادی، عملکرد محتمل و مواردی از این دست را مدنظر قرار می­دهد. در سه دهه اخیر، روش های متفاوت بسیار زیادی به منظور بهبود احتمال و میزان موفقیت در پروژه های عمرانی در زمینه انتخاب پیمانکاران به کار گرفته شده اند.

هالت[۴] (۱۹۶۶) رویکردی برای رتبه بندی پیمانکاران به وسیله تحلیل خوشه­ای[۵] را ارائه کرد (هالت وهمکاران،۱۹۹۴؛ هالت،۱۹۹۷).

دیکمن (۱۹۸۱) تئوری کاربرد پذیری چند خاصیتی را برای یک مورد مطالعاتی در ارزیابی و انتخاب پیمانکار برای قراردادهای Cost Plus به کار برد.

Nguyen (1985) تئوری مجموعه فازی را برای ارزیابی پیمانکاران بر اساس یک سری از پارامتر های تصمیم گیری به کار برد.

جاسلسکیس[۶] و راسل[۷] (۱۹۹۲) رویکردی به انتخاب پیمانکار از نقطه نظر تحلیل ریسک[۸] را بنا نهادند؛ فوتیوس[۹] و سوسن لیو[۱۰] (۱۹۹۲) روشی بر اساس میانگین پیشنهادات در مناقصات رقابتی را مطرح کردند.

پونگ پنگ[۱۱] و لیستون[۱۲] به کاربرد ترکیبی از تابع مطلوبیت و تابع رفاه اجتماعی برای ارزیابی توانایی پیمانکاران در زمان بررسی پیشنهادات اشاره کرده اند. ونگ[۱۳] و همکاران (۲۰۰۱) بکارگیری شیوه تشخیص چند متغیره[۱۴] را به منظور بهبود و توسعه مدلی جهت رده بندی پیمانکاران برای معیارهای ویژه پروژه مورد کاوش قرارداده اند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

مدل تجمیع وزن دهی ابعادی[۱۵] (DWA) به وسیله راسل و اسکیبنوسکی[۱۶] ایجاد و توسعه داده شد. رویکرد دیگری که توسط مهدی[۱۷] و همکاران و تاپکو[۱۸] ارائه شده است از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای انتخاب پیمانکاران بهره گرفته است.

مونایف[۱۹]، AHP را برای انتخاب پیمانکاران بکار گرفته است. این مدل معیارهای ارزیابی مقدماتی پیمانکاران را با قیمت پیشنهادی به عنوان یکی از معیارهای تصمیم به منظور دستیابی به بهترین پیشنهاد مناقصه ترکیب می کند. روشی کمی برای انتخاب پیمانکار، توسط هالت وهمکاران معرفی شده است، که از تحلیل چندشاخصه[۲۰] و تئوری مطلوبیت[۲۱] بهره می­گیرد.

هاتوش و اسکیتمور استفاده از شیوه های نظام مند تحلیل تصمیم چندمعیاره را به منظور انتخاب پیمانکار و ارزیابی پیشنهادات بر مبنای تئوری مطلوبیت پیشنهاد داده اند، که ارزیابی انواع متفاوتی از قابلیت های پیمانکار را میسر می سازد (هاتوش و اسکیتمور، ۱۹۹۸).

آقای الصبحی[۲۲] و همکارانش (۲۰۰۱) در امر تعیین صلاحیت پیمانکاران از AHP استفاده کرده اند برای این منظور توانمندی پیمانکاران با توجه به معیار های تعیین صلاحیت شده توسط مدل ریاضی AHP که بر اصل مقایسات زوجی استوار است با یکدیگر سنجیده می شود و افراد تعیین صلاحیت شده مشخص می شوند.

راسل و اسکیپنیوزکی پنج روش غالب و کاربردی برای پیش ارزیابی پیمانکاران بیان کردند. سنجش ابعادی، پیش ارزیابی دو مرحله ای، استراتژی در ابعاد گسترده، فرمول پیش ارزیابی و قضاوت شخصی.

سونمز و همکاران (۲۰۰۱) پس از آنکه اظهار داشت که در یک گزینش موثر باید پیش ارزیابی را به عنوان بخشی از عمل انتخاب گنجاند یک روش تحقیقاتی ثانویه استاندارد را برای ارزیابی پیمانکاران معرفی کردند.

انجی و اسکیتمور (۱۹۹۹) از طریق انجام پژوهش تجربی گسترده ای که در انگلستان انجام شد، به بررسی واگرایی معیارهای داوری (تصمیم گیری) که توسط سازمان های مشاوره ای مختلف در پیش ارزیابی پیمانکاران انجام می شود پرداختند.

از مهمترین افرادی که در زمینه مدل های انتخاب پیمانکاران فعالیت های زیادی انجام داده است می­توان به آقای جفری راسل[۲۳] اشاره کرد. وی با همکارانش در سال ۱۹۹۰ یک برنامه رایانه ای به نام Qualifier تهیه کرده اند که بر اساس یک مدل خطی از فاکتورهای وزنی معقول تهیه شده توسط کاربر اجرا می گردد و رتبه پیمانکار را محاسبه می کند هم­چنین آقای راسل برنامه Qualifire -2 را که یک مدل بر اساس سیستم های خبره می باشد را تولید کردند تا پیشنهاد دهنده مناسب را انتخاب کنند (روانشادنیا و همکاران،۱۳۸۵).

از ساده ترین روش های انتخاب، روش سافت پارامتر[۲۴] می باشد. در این روش پارامترهایی برای ارزیابی پیمانکار در نظر گرفته شده و به هر پارامتر ارزش مشخصی بر حسب اینکه تا چه اندازه نیازهای کارفرما را تکمیل نمایند، داده می شود. حاصل جمع ارزش پارامترها، پیمانکار برنده را مشخص می کند (محمد و علی. حیدری، ۱۳۸۷).

یکی دیگر از ساده ترین مدل های انتخاب، مدل A +B می باشد این مدل بر اساس ترکیبی از قیمت اقلام قرارداد (A) و هزینه مربوط به زمان مورد نیاز برای تکمیل کار ها به ازای هر روز (B) ابداع شده است پایین ترین مبلغ A+B، پیمانکار برنده را مشخص خواهد کرد (حیدری، ۱۳۸۷).

آقا باقری و همکارانش از تئوری Grey (خاکستری) که توسعه ای از روش MADM فازی است برای رتبه بندی و انتخاب پیمانکاران استفاده کرده اند. این روش برای حالات ناشناخته و عدم قطعیت بسیار مناسب می باشد و مزایای زیادی نسبت به آنالیز ریاضی دارد. تئوری Grey یکی از تئوریهای ریاضی جدید است که مبنای ترکیب مفاهیم تئوری سیستم و تئوری فضا بنا نهاده شده است (آقا باقری و همکاران، ۱۳۸۹).

کرامتی و وکیلی ضمن مرور اجمالی تکنیک ها و معیار های رتبه بندی و انتخاب پیمانکاران، یک تکنیک جدید مبتنی بر تصمیم گیری چند معیاره را تحت عنوان مدل رتبه بندی مادونی پیمانکاران (SIR)[25] معرفی کرده اند. در این مدل با تعیین وزن معیار ها، تشکیل ماتریس بر تری (S) و مادونی (I) و به دست آوردن مقادیر روند برتری و مادونی با بهره گرفتن از تکنیک های SAW و TOPSIS، رتبه بندی پیمانکاران در چندین مرحله صورت گرفته و در نهایت جمع بندی در مورد بهترین گزینه انجام می شود (کرامتی و وکیلی، ۱۳۸۹).

صادقی و همکارانش یک روش یکپارچه فازی جهت ارزیابی و انتخاب پیمانکاران در پروژه های EPC[26] انجام داده اند. در روش آنها مفهوم مختلف فن دلفی، تئوری مجموعه های فازی و تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره، جهت کاهش عدم قطعیت و پیچیدگی موجود در مسائل تصمیم گیری و شناسایی معیار های مناسب و رتبه بندی پیمانکاران با یکدیگر تر کیب شده ­اند (صادقی و همکاران، ۱۳۸۸).

آروین وهمکارانش با تأکید بر اهمیت موضوع انتخاب پیمانکار جزء در پروژه های ساختمانی، یک مدل مبتنی بر تکنیک AHP را برای تعیین مناسب پیمانکار جزء ارائه داده­اند (آروین و همکاران، ۱۳۸۷).

عباس نیاوهمکاران (۱۳۸۴) روند انتخاب پیمانکار را به دو بخش پیش صلاحیت و تعیین برنده ی مناقصه تقسیم کردند و یک مدل ریاضی برای تعیین صلاحیت ارائه دادند که با در نظر گرفتن معیارها و زیر معیارهای تصمیم گیری و هم­چنین وزن این معیارها از نظر هیأت برگزار کننده ی مناقصه و ارزش گذاری هر کدام از این معیارها برای مناقصه گران به تعیین صلاحیت پرداخته اند. آنها به بررسی توأم دو روش حذفی و امتیازی پرداخته اند. به طوری که با تعریف دو حد وتویی و آستانه ای یک هم­پوشانی بر روی دو روش حذفی و امتیازی صورت گرفته است و با بهره گرفتن از تکنیک TOPSIS مدلی جدید برای ارزیابی پیش صلاحیت پیمانکاران ارائه داده اند (عباس نیا و همکاران، ۱۳۸۴).

رضوان و همکارانش یک رویکرد فازی بر اساس مفهوم ELECTRE جهت ارزیابی و انتخاب پیمانکاران ارائه کرده اند مزیت این رویکرد در استفاده از متغیر های زبانی برای ارزیابی تقدم ها و اوزان معیار ها می باشد. این تقدم زبانی می تواند به صورت اعداد فازی مثلثی و ذوزنقه ای بیان شود (رضوان و همکاران، ۱۳۸۵).

طاهری و رضوانیان بر اساس روش مجموع ساده وزنی (SAW) از روش های تصمیم گیری چند معیاره، مدلی را برای انتخاب روش برون سپاری بسته های کاری ارائه می نمایند و این مدل را برای انتخاب روش برون سپاری ایستگاه ها در پروژه خط هفت متروی تهران به تصویر کشیده اند (طاهری و رضوانیان، ۱۳۸۷).

رجایی و حضرتی (۱۳۸۷)، نتیجه بررسی­های خود را تحت دو روش تصمیم گیری چند معیاره Fuzzy SAW و Fuzzy TOPSIS برای ارزیابی صلاحیت و انتخاب پیمانکاران ارائه کردند و نتایج آن ها را با یکدیگر مقایسه کردند. آنها بر این عقیده اند که با توجه به اینکه بسیاری از معیارهای ارزیابی صلاحیت پیمانکاران کیفی می باشد بنابراین تئوری فازی به عنوان ابزاری مناسب برای پیش صلاحیت و انتخاب پیمانکاران می تواند مورد استفاده قرار گیرد. آنها در تحقیقشان از دوروش تصمیم گیری چند معیاره Fuzzy Saw و Fuzzy Topsis برای تأیید پیش صلاحیت و انتخاب پیمانکاران استفاده کرده اند. با مقایسه نتایج این دو روش در یافته اند که Fuzzy Saw یک روش محافظه کارانه بوده اما روش Fuzzy Topsis برای تصمیم گیرنده ریسک پذیر بهتر می باشد (رجایی و حضرتی، ۱۳۸۷).

درویش و همکاران (۲۰۰۹) در مقاله‌ای باعنوان «به‌کارگیری تئوری‌ گراف و روش‌های ماتریسی به منظور رتبه‌بندی پیمانکار» نشان داده‌اند که چگونه تئوری گراف و روش‌های ماتریسی به‌عنوان ابزار تحلیلی تصمیم‌گیری برای انتخاب پیمانکار می‌تواند به‌کار گرفته شود، به ‌طوری که مسؤولین پروژه می‌توانند این روش را به‌عنوان سیستم پشتیبانی تصمیم در شناسایی پیمانکار واجد شرایط جهت انعقاد قرارداد به‌کار گیرند.

 

در ‏جدول ۲-۱ مشخصات برخی روش شناسی های فوق در انتخاب پیمانکار تشریح می گردد.

  • مشخصات روش شناسی های انتخاب پیمانکار (۱۹۹۸، Holt)

 

ردیف روش شناسی کاربرد شناخته شده درجه ذهنی بودن ماهیت داده های ورودی ماهیت خروجی چشم انداز آتی در رابطه با مسأله
۱ روش های بسپوک پرکاربرد در صنعت بسیار ذهنی توصیفی، دوتایی، زبانی، ذهنی دوتایی/توصیفی محدود به علت کمی
۲ تحلیل چند شاخصه مدل های امتیاز دهی ساده و کاربرد در محیط علمی ورودی های موثر بر روی ارزیابی ذهنی شاخص ها فاصله ای و ترتیبی ولی غالباً ذهنی امتیازات عددی و بر این اساس رتبه بندی میان گزینه ها محدود به علت کمی بودن
۳ مطلوبیت چند شاخصه کاربرد دانشگاهی ورودی، داده های کیفی را به کمی تبدیل می کند داده های خام غالباً کیفی هستند، مطلوبیت، داده های فاصله ای را به دست می دهد

امتیازات عددی و رتبه بندی میان گزینه ها

 

 

 

خوب در صورتی که منحنی های نشان دهنده مطلوبیت استنتاج شوند
۴ رگرسیون چند گانه کاربرد دانشگاهی با دستیابی به داده های فاصله ای، متمایل به ارزیابی ذهنی است پیشگویانه ی فاصله ای عددی، بعلاوه ارزش خوب چشم اندازی برای تحقیق
۵ آنالیز خوشه ای محدود هیچ، در صورتی که داده های چند متغیره خام استفاده شود چند متغیره عضویت گروه و مشخصات گروهی عالی، چشم انداز برای تحقیقات آتی
۶ مجموعه های فازی کاربرد دانشگاهی قلمرویی برای توسعه نمودارهای مخصوص شاخص ها توصیفی/کیفی تبدیل شده به فاصله ای عضویت گروه خوب، ولی احتمالاً برای پذیرش آسان در صنعت بسیار پیچیده است
۷ تحلیل تفکیک کننده چند متغیره کاربرد قبلی کمی چند متغیره عضویت گروه /مشخصات گروهی بیشتر استفاده شده اما احتمال چشم انداز وسیع تری است

 

 

در ‏جدول ۲-۲ برخی از مهم­ترین مدل های مورد استفاده در انتخاب پیمانکار معرفی می­ شود.

  • مدل های انتخاب پیمانکار (۲۰۰۶، Anagnostopoulos and Vavatsikos)

 

ردیف مدل محققان سال
۱ وزن دهی تجمعی راسل و اسکینیوسکی ۱۹۹۰
۲ فرایند تحلیل سلسله مراتبی

الصبحی، الحربی

آناگنوستوپولوس و همکاران

فونگ و چوی

تاپکو

 

۲۰۰۱

۲۰۰۴

۲۰۰۰

۲۰۰۴

۳ رویکرد بسپوک هالت ۱۹۹۸
۴ تحلیل خوشه ای هالت ۱۹۹۶ و ۱۹۹۸
۵ ارزیابی مقدماتی پیمانکار بر مبنای سه دسته معیار پالانیزواران و کومارازوامی ۲۰۰۱
۶ وزن دهی ابعادی

راسل و اسکینیوسکی

سونمز و همکاران

۱۹۹۸

۲۰۰۲

۷ استراتژی وسیع ابعادی

راسل و اسکینیوسکی

سونمز و همکاران

۱۹۹۸

۲۰۰۲

۸ استدلال مدرکی سونمز و همکاران

۲۰۰۲

 

۹ مدل مجموعه های فازی

ان گوین

لین و چن

۱۹۸۵

۲۰۰۴

۱۰ مدل عملکرد عمومی آلاکرون و مورجس ۲۰۰۲
۱۱ مدل متمرکز بر دانش راسل و همکاران ۱۹۹۰
۱۲ تحلیل چند شاخصه هالت و همکاران ۱۹۹۵
۱۳ تئوری مطلوبیت چند شاخصه هاتوش و اسکیتمور ۱۹۹۸
۱۴ روش رگرسیون چند گانه هالت ۱۹۹۸
۱۵ تحلیل تفکیک کننده چند متغیره

هالت

اسکیتمور و مارسدن

۱۹۹۸

۱۹۹۸

۱۶ سیستم امتیاز دهی ارزیابی عملکرد (PASS) کومارازوامی ۱۹۹۶
۱۷ قاعده ارزیابی مقدماتی

راسل و اسکینیوسکی

سونمز و همکاران

۱۹۹۸

۲۰۰۲

۱۸ تحلیل رسیک جاسلسکیس و راسل ۱۹۹۲
۱۹ ارزیابی کیفیت ساده شده ریکس ۱۹۹۷
۲۰ قضاوت ذهنی

راسل و اسکینیوسکی

سونمز و همکاران

۱۹۹۸

۲۰۰۲

۲۱ ارزیابی مقدماتی دو مرحله ای

راسل و اسکینیوسکی

سونمز و همکاران

۱۹۸۸

۲۰۰۲

 

در ‏جدول ۲-۳ به بررسی مزایا و معایب مدل­های فوق می­پردازیم.

 

  • مقایسه میان مدل های ارزیابی مقدماتی پیمانکاران (Sawalhi et al.,2007 )

 

 

ردیف نوع مدل مولف مزایای مدل معایب مدل
۱ تجمیع وزن دهی (DWA ) راسل و اسکینیوسکی

کاربرد ساده

نیازمند دانش ویژه ای نمی باشد.

-به قضاوت های ذهن تصمیم گیرندگان وابسته است.

-امتیازی پایین در یک قسمت می تواند توسط امتیازی بالاتر در قسمتی دیگر جبران شود.

ریسک های همپیوند با تناقض اطلاعات پیمانکار را در نظر نمی گیرد.

-ریسک های ذاتی ناشی از عقاید متفاوت تصمیم گیرندگان را لحاظ نمی کند.

-قابلیت همساز کردن معیار های متفاوت با واحد های نا همسان اندازه گیری را دارا نمی باشد.

۲ سیستم دانش محور (KBS) راسل و همکاران به قواعد تصمیم ابتکار شانسی برای استفاده جهت انتظارات بهتر را می دهد. محدودیت موجود در مدل، طرز عمل تلویحی عدم اطمینان ذاتی دانش ابتکاری می باشد.
۳ تحلیل جند شاخصه (MAA) هالت و همکاران

-MAA یک مدل امتیاز دهی ساده است

-به دلیل سادگی به کررات توسط تصمیم گیرندگان مورد استفاده قرار می گیرد.

-متغیر ورودی که توسط کاربران استفاده می شود غالبا، یک مقدار بسیار ذهنی است.

-مدل نمی تواند بررسی های نظام مند را بر پایه قضاوت ها با یکدیگر پیوند دهد.

-غیر خطی بودن میان معیار های تصمیم و ویژگیهای پیمانکاران را مد نظر قرار نمی دهد.

-عدم قطعیت اطلاعات پیمانکاران در نظر گرفته نمی شود.

۴ ارزیابی مقدماتی با مجموعه های فازی آن گوین

-با داده های کمی و کیفی سر و کار دارد

-با عضویت گروهی کار می کند

-به داده های غیر قطعی رسیدگی می کند.

- مشکلات همیشه با فرمول بندی توابع عضویت برای معیار های ارزابی مقدماتی و تعداد پارامتر ها و پیچیدگی چار چوب.
۵ مدل PERT برای ارزیابی مقدماتی هاتوش و اسکیتمور -رتبه بندی های چند گانه را با هم پیوند داده و برسی عدم قطعیت در داده های پیمانکاران را میسر می سازد.

- ماهیت ذهنی قضاوت ها بر سطح مقاصد تأثیر گذار است.

- این شیوه قابلیت سر و کار داشتن با ارتباطات غیر خطی ذاتی بین شاخص های پیمانکاران و تصمیمات ارزیابی مقدماتی متناظرشان را دارا نمی باشد.

۶ فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مونایف، الحاربی، مهدی و تاپکو

-تصمیم گیری گروهی را امکان پذیر می سازد.

- قضاوت های ذهنی را به وزن های معنی دار و نسبت هایی بر مبنای تصمیمات پایه انتقال می دهد.

-قضاوت های متنوع تصمیم گیرندگان را می توان به وسیله این شیوه که آن قضاوت را به نتیجه ای بیانگر تبدیل می کند، همساز کرد.

-با دقت زیاد به ناسازگاری های موجود در قضاوت ها اشاره می کند.

-ماهیت ذهنی اختیار دادن به تصمیم گیرنده در ارتباط با وزن، تصمیم نهایی را تحت تأثیر خواهد داد.

–مقیاس به کار رفته واضح نیست.

- احتمال وقوع رتبه بندی معکوس وجود د ارد.

-مقایسه میان دو معیار به واسطه دو مقیاس متفاوت صورت می گیرد.

 

 

۷

 

 

 

مطلوبیت چند شاخصه

 

 

 

هاتوش و اسکیتمور

 

 

-ارزیابی انواع متفاوتی از قابلیت های پیمانکاران را امکان پذیر می کند.

-داده های غیر قطعی را به کار می برد.

-ریسک تصمیم گیرنده را متحد می کند.

 

 

-باز یافتن تر جیحات پیمانکاران عمومی از طریق تابع مطلوبیت مشکل می باشد.

-به منظور استنتاج تابع مطلوبیت نیاز مند مقررداشتن مقادیر دقیق احتمال می باشد.

- فرایند تصمیم گیری زمان بسیار زیادی را نیاز داشته و در صورت زیاد بودن تعداد معیار ها ملالت آور می شود.

-نیاز مند وقوف بسیار زیادی بر نظریه احتمالات می باشد.

-فاقد توانایی رسیدگی به چندین تصمیم گیرنده به طور همزمان می باشد.

۸ استدلال مورد محور ان جی

راه حلی کاربردی ساده ای را در زمانی که آگاهی درباره سیستم مخصوص ارزیابی مقدماتی ضعیف می باشد می تواند ارائه کند.

-راه حل های به دست آمده از موارد قبلی می توانند برای تطابق با موقعیت فعلی از طریق توابع انطباق تعبیه شده در سیستم، اصلاح و تعدیل شوند.

-مدل نیازمند وارد کردن تعداد زیادی از مورد هادر زمان راه اندازی اولیه می باشد که ممکن است در عمل مشکل باشد

- در مورد هایی که هیچ راه حل تقریبی و یا مشابهی برایشان وجود ندارد، سیستم یک راه حل معکوس را ارائه خواهد کرد.

-این سیستم یک سیستم تطابق پذیر که توانایی یا گیری و پیش بینی راه حل های جدید را داشته باشد، نیست.

۹ شبکه های عصبی مصنوعی طاها، خسرو شاهی، لام و همکاران

-روش های داده –رانده خود انطباق که در آنها تعداد معدودی دلایل قبلی در باره مدل های مسائل تحت مطالعه وجود دارد.

-نیازی برای معلوم بودن توزیع آماری داده ها وجود ندارد.

-سوای از ساختار داخلی شبکه های عصبی، واگرایی داده ها به طور ضمنی محاسبه می شود.

-برای تحلیل کردن روابط غیر خطی در میان متغیر های خروجی مناسب است.

-نتایج شبکه های عصبی را می توان عمومیت داد.

-دارای توانایی انجام هر دوی محاسبات و استنتاج ها برمبنای ترکیبی پیچیده از داده های کمی و کیفی می باشد.

- عدم قطعیت و عدم دقت ها به کمترین میزان کاهش می باشد.

- برای مدل شبکه عصبی ارائه توضیحی راجع به اینکه چرا یک پیمانکار داوطلب واجد شرایط و یا فاقد شرایط لازمه بوده، دشوار می باشد.

-شبکه عصبی غالباً به علت نشان دادن درجه پایینی از قابلبت درک، مورد انتقاد قرار گرفته است.

-مدل شبکه عصبی از دشواریهای در اکتساب زوجهای آموزشی برای پروژه های خصوصی کارفرمایان رنج می برد.

-شبکه عصبی به منظور آموزش نیازمند مقادیر زیادی از داد ه های گذشته می باشد.

 

 

  • شاخص های انتخاب

در فرایند ارزیابی و انتخاب پیمانکاران مهم­ترین مرحله، تعیین شاخص های انتخاب می باشد. زیرا انتخاب کردن یک نوع تصمیم گیری می باشد و هر تصمیم ­گیری بر مبنای یک سری شاخص انجام می­گیرد.

هاتوش و اسکیتمور (۱۹۹۷) اطلاعاتی را که برای سنجش معیارهای پیش ارزیابی و ارزیابی مناقصه لازم هستند را به پنج دسته اطلاعات مالی، اطلاعات فنی و تکنیکی، اطلاعات مدیریتی و اطلاعات امنیتی تقسیم کردند.

جنینگ و هالت از طریق توزیع پرسشنامه، معیارهای مهم در انتخاب پیمانکاران را جویا شده اند و نه معیار قیمت، تجربه کار مشابه، شهرت پیمانکار، ثبات مالی، روابط کاری قبلی، اتمام به موقع پروژه ها، تجربه پرسنل کلیدی، صلاحیت کارکنان کلیدی و تصور موجود از شرکت پیمانکار را مهمترین عوامل در انتخاب پیمانکار می­دانند (Jennings &Holt,1998 ).

واتس هشت معیار کلیدی را برای ارزیابی پیمانکاران برشمرده است که به ترتیب اولویت عبارتند از:

خبرگی سازمانی، ظرفیت کاری، خبرگی در مدیریت پروژه، عملکرد در پروژه های قبلی، شهرت شرکت، روابط پیمانکار با کارفرما، توانایی فنی، روش انجام کار (کاظمی و زاهدی، ۱۳۸۸).

عباس نیا و همکارانش برای ارزیابی پیش صلاحیت پیمانکاران از ۳۲ معیار استفاده کرده اند که این معیارها را در هشت مجموعه ی تجربه، پایداری مالی، سوابق شرکت، کیفیت، کارهای جاری، منابع، ساختار شرکت و تکنولوژی شرکت، دسته بندی کرده اند (عباس نیا و همکاران،۱۳۸۴).

جلالیان و صبحیه ۳۲ فاکتور موثر بر عملکرد پیمانکاران که در سیستم های ارزیابی مقدماتی کشورهای استرالیا، ایران، آمریکا و کویت مورد استفاده قرار می گیرد را شناسایی کرده اند و پنج فاکتور به اتمام رسانیدن پروژه های قبلی در موعد مقرر، سابقه و تجربه مرتبط با نوع پروژه، تجهیزات و ماشین آلات، حجم و تعداد پروژه های انجام شده و ظرفیت مالی را به عنوان موثرترین معیارها برای ارزیابی عملکرد پیمانکاران معرفی کرده ­اند (جلالیان و صبحیه، ۱۳۸۵).

کرامتی و وکیلی از معیارهایی که آقای وانگ در سال ۲۰۰۰ در تحقیقاتش به آنها اشاره کرده است، ۳۴ معیار را برگزیده اند که در نه حوضه تجربه کارکنان، منابع و موجودی ها، توانایی های اجرایی و مدیریتی، بهداشت و ایمنی، گزارش عملکرد، شهرت پیمانکار، پیشنهادات پیمانکار، ظرفیت کاری، سایر معیارهای ارزیابی دسته بندی کردند (کرامتی و وکیلی، ۱۳۸۹).

بتولی و همکارانش با بررسی ۳۰ مقاله و نظر خبرگان، ۲۹ عامل کلیدی را در انتخاب پیمانکاران صنعت ساختمان شناسایی کرده اند که این معیارها را در چهار دسته کلی منابع پیمانکار، قیمت پیشنهادی، سوابق پیمانکار و قابلیت های مدیریتی پیمانکار ارائه داده اند. ایشان از طریق پرسش نامه و توزیع آن بین شرکت های مشاور رتبه یک، میزان اهمیت این معیارها را نیز مشخص کرده ­اند (بتولی و همکاران، ۱۳۸۹).

آقاباقری وهمکارانش با بهره گرفتن از مصاحبه با خبرگان صنعت ساختمان و از طریق پرسشنامه ۲۸ شاخص موثر بر انتخاب پیمانکاران را مشخص کرده و این شاخص ها را در شش گروه شامل شاخص فنی، شاخص مهارتی - توانایی، شاخص اقتصادی - مالی، شاخص مدیریتی و کادر تخصصی، شاخص تجهیزات، شاخص حسن سابقه و اعتبار تقسیم بندی نمودند (آقاباقری وهمکاران، ۱۳۸۹).

عکس مرتبط با اقتصاد

  • رویه های ارزیابی و انتخاب پیمانکاران در کشورهای مختلف

یک سری مطالعات اولیه صورت گرفته در کشور هنگ کنگ نشان می دهند که رویکردهای متفاوتی به جهت انتخاب پیمانکاران واجد شرایط در کشورها و سازمانهای مختلف وجود دارند و در این راستا معیارهای بسیار زیادی تدوین شده اند. در ادامه نمونه هایی از رویه های ارزیابی مقدماتی، تعیین صلاحیت و انتخاب پیمانکار در کشورهای هنگ کنگ، استرالیا، ترکیه و انگلیس شرح داده می­شوند.

  • ارزیابی مقدماتی پیمانکاران در هنگ کنگ

صنایع ساخت و ساز هنگ کنگ شامل کارفرمایان زیادی در بخش خصوصی می باشد. بار کاری پروژه­ های ساخت و ساز در این کشور بیانگر مشارکت بالای بخش عمومی در این زمینه است.

کارفرمایان دولتی دارای ادارات مختلفی زیر نظر اداره کل کارهای عمومی این کشور هستند که می توان از سازمان های مسکن هنگ کنگ، سازمان حمل و نقل ریلی و سازمان حمل و نقل هوایی در این زمینه نام برد.

رویه انتخاب پیمانکار واجد شرایط توسط اداره کارهای عمومی هنگ کنگ بدین صورت است که تنها پیمانکاران موجود در لیست تأیید صلاحیت، مجاز به شرکت در مناقصه هستند.

لیست های پیمانکاران صلاحیت دار به سه دسته بر حسب ظرفیتشان تقسیم می شوند. در هرگروهی دو سطح وضعیت وجود دارد. سطح اول را سطح آزمایشی و سطح دوم را سطح تأیید می نامند. تأیید پس از آزمایش، با اتمام رضایت بخش کار به همراه سوابق عملکردی خوب میسر خواهد شد. ارتقاء پیمانکاران در هر گروهی بستگی به برآورده شدن نیازهای مالی، توانایی های فنی- مدیریتی و اتمام رضایت بخش قراردادها دارد. لیست های پیمانکاران تأیید شده سالیانه به تفکیک هر گروه، تدوین و بازنگری می شوند.

فرایند انتخاب پیمانکاران واجد شرایط در دو مرحله صورت می گیرد. در مرحله اول آن دسته از پیمانکارانی که آشکارا غیر قابل قبول هستند، از لیست پیمانکاران مورد بررسی حذف می شوند.

در مرحله دوم پیمانکاران منتخب در مرحله اول مورد ارزیابی دقیق­تری قرار می گیرند. معیارهای مرحله اول بر این اساس قرار دارند که آیا پیمانکار مورد نظر نیازهای اولیه ذکر شده در اطلاعیه یا آگهی را برآورده می سازد یا خیر؟ معیارهای مرحله دوم شامل جنبه های تخصصی فرایند بررسی می باشند که عبارتند از: تجربه قراردادهای دولتی هنگ کنگ در پنج سال گذشته؛ تجربه قراردادهای محلی و هم­چنین بین المللی دیگر در پنج سال گذشته؛ تجربه، مقبولیت و سازماندهی مدیران، متخصصین و کارکنان فنی؛ تجربیات مرتبط با انواع یا اندازه ساختمان­ها و غیره یا انواع ساخت و سازهای صورت گرفته در پروژه ها در ۵ سال گذشته؛ در دسترس بودن و جزئیات ماشین آلات تخصصی، تجهیزات، کارگاه ها و غیره؛ جزئیات منابع مالی و…. (Kumaraswamy,1996 )

  • تعیین صلاحیت اولیه پیمانکاران در ترکیه

در ترکیه آن دسته پیمانکارانی که نیازهای ضروری قراردادی پروژه ها را برآورده می سازند، می توانند در مناقصات این گونه پروژه ها شرکت نمایند. این نیازمندی ها وابسته به وضعیت مالی پیمانکاران می باشند. اگر آن بخش استفاده نشده اعتبار پولی یا اسنادی پیمانکار بدهی مالیاتی داشته باشد، اجازه شرکت در مناقصه را ندارد. از این رو یک فرایند دو مرحله ای برای انتخاب پیمانکارانی که نیازهای پروژه را برآورده ساخته اند، وجود دارد. این مراحل عبارتند از:

تعیین صلاحیت اولیه پیمانکار

انتخاب پیشنهاد دهنده با پایینترین قیمت از میان متقاضیان واجد شرایط

در مرحله اول معیارهای ارزیابی مقدماتی پیمانکار عبارتند از: توانایی اتمام به موقع پروژه، تخصص سازمانی، در دسترس بودن کارمندان متخصص و با تجربه و در دسترس بودن منابع از قبیل ماشین آلات و تجهیزات. پیمانکارانی که امتیازی کمتر از حد استاندارد کسب نموده اند، در این مرحله حذف می گردند. سپس میانگین امتیازات متقاضیان باقیمانده محاسبه شده و پیمانکارانی که امتیازی بیشتر از ۹۵ درصد میانگین امتیازات را به دست آورده باشند، واجد شرایط برای ورود به مرحله بعدی خواهند شد. اگر تعداد پیمانکاران متقاضی از ۵ شرکت کمتر باشد، تمامی پیمانکاران باقیمانده امتیازی بالاتر یا برابر با امتیاز استاندارد دارند و تمامی آن ها واجد شرایط خواهند شد. در مرحله دوم قیمت های پیشنهادی آنان مورد بررسی قرار می گیرند.

تفاوت های قیمتی برآورد هزینه کارفرمای پروژه و قیمت های پیشنهادی پیمانکاران محاسبه می گردند. پیمانکاری که بیشترین اختلاف را با هزینه برآوردی دارد، برنده مناقصه خواهد شد (به عبارت دیگر پایینترین قیمت پیشنهادی برنده مناقصه خواهد شد) (Topcu,2004).

  • رویکردهای انتخاب پیمانکار در انگلیس

بیشتر کارفرمایان در انگلیس از رویکردی انتخابی در انتخاب پیمانکاران واجد شرایط در مناقصاتشان استفاده می نمایند. این رویکرد در کاهش مناقصات بی نتیجه و هزینه های مازاد مفید می باشد. هم­چنین این رویکرد فرصتی را جهت ارزیابی رقابت پذیری و ظرفیت بالقوه پیمانکاران در راستای کسب رضایتمندی کارفرمایان را پیش روی آنان قرار می دهد.  فرم عمومی این فرایند ارزیابی، ارزیابی مقدماتی پیمانکار است که به دنبال شناسایی پیمانکارانی اصلح چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ توانایی فنی می باشد. این فرایند دربردارنده اندازه گیری و ارزیابی قابلیت های بالقوه پیمانکاران بر اساس مجموعه های از معیارها است که معیارهای ارزیابی مقدماتی نام دارند (Wong et al. ,2001).

مطالعات انجام گرفته در انگلیس نشان می دهد که بیش از نود درصد کارفرمایان از معیارهای تصمیم گیری خاص خودشان در انتخاب پیمانکار واجد شرایط استفاده می نمایند و هیچ مجموعه استانداردی از معیارها که مورد تایید طرفین قرارداد باشد، وجود ندارد. دو عامل اصلی اثر گذار بر فرایند تدوین معیارهای ارزیابی مقدماتی عبارتند از: اهداف کارفرما و ادراکات تصمیم گیرندگان (Wong,2004 ).

تحقیقات صورت گرفته نشان می دهند که اختلافات معنی داری بین کارفرمایان بخش عمومی و خصوصی از نقطه نظر معیارهای ارزیابی وجود دارد. نحوه قرارداد، توانایی مدیریتی، پیشرفت کار، روابط پیمانکار- کارفرما و پاسخگویی در برابر دستورالعمل­ها، معیارهایی هستند که بیشترین اختلاف نظر رتبه ای بین کارفرمایان بخش عمومی و خصوصی را دارا می­باشند (Singh & Tiong,2006 ).

به طور کلی ده معیار اصلی و مهم در ارزیابی مقدماتی پیمانکاران به ترتیب عبارتند از: عملکرد کلی پیمانکاران، اقدامات فریبکارانه، ثبات مالی، توانایی مدیریتی، ثبات سازمان، رقابت پذیری، پیشرفت کار، استاندارد کیفیت، قراردادهای شکست خورده و روابط با کارفرما.

ده معیار با کمترین میزان اهمیت در تعیین صلاحیت اولیه پیمانکاران عبارتند از: تعداد پیشنهادات قبلی، میزان کار ار جاعی به پیمانکارن فرعی، سوابق فعالیت در کسب و کار، نحوه قرارداد، موقعیت فیزیکی، روش­های تدارکات و خرید، تجارت خاص، سرمایه در گردش، روابط با پیمانکاران فرعی و سطح تکنولوژی. (میر احمد زاده، ۱۳۸۵)

[۱] Build-Operate-Transfer

[۲] Build- Operate- Own- Transfer

[۳] Build- Own- Operate

[۴]  Holt

[۵] Cluster Analysis

[۶] Jaselskis

[۷] Russell

[۸] Risk Analysis

[۹] Photios

[۱۰] Sou-Sen Leu

[۱۱] Pong Peng

[۱۲] Liston

[۱۳] Wong

[۱۴] Multivariate Discernmene Techniqe

[۱۵] Dimentional Weighting Aggregation Model

[۱۶] Skibniewski

[۱۷] Mahdi

[۱۸] Topcu

[۱۹]  Manaif

[۲۰] Multi Attribute Analysis

[۲۱] Utility Theory

[۲۲] Al-Subhi

[۲۳] Jeffrey S.Russell

[۲۴] Parameters Soft

[۲۵] Superiority & Inferiority Ranking

[۲۶] Engineering, Procurement and Construction

[۲۷] Aggregated Weighing

[۲۸] Al- Harbi

[۲۹] Anagnostopoulos

[۳۰] Dimensional Weighting

[۳۱]Dimensional – Wide Strategy

[۳۲] Sonmez

[۳۳] Evidential Reasoning

[۳۴] Lin

[۳۵] Chen

[۳۶] General Performance Model

[۳۷] Alacron

[۳۸] Mourges

[۳۹] Knowledge – Intensive Model

[۴۰] Marsden

[۴۱] Performance Assessment Scoring System

[۴۲] Prequalification Formula

[۴۳] Risk Analysis

[۴۴] Simplified Quality Assessment

[۴۵]  RICS

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ب.ظ ]




دیپلماسی عمومی از منظر انستیتو بروکینگز[۱]، به آن بخش از برنامه‌های دولتی گفته می‌شود که به قصد اطلاع‌رسانی و یا اعمال نفوذ بر افکار عمومی سایر کشورها انجام می‌شود. دیپلماسی عمومی از دیپلماسی سنتی فراتر می‌رود و به تعامل میان گروه‌های ذی‌نفوذ و جریان فراملی اطلاعات و آراء و به‌تبع آن جهت‌دهی افکار عمومی مردم سایر کشورها می‌پردازد.

دیپلماسی عمومی، از مجرای اعطای بورسیه تحصیلی و برنامه ­های تبادل دانشجو، آموزش زبان، رسانه‌ها و به‌ویژه رسانه­های جدید و شبکه ­های اجتماعی، سلبریتی دیپلماسی و یا دیپلماسی مشاهیر، توریسم و یا دیپلماسی شهروندی، دیپلماسی معماری، دیپلماسی پزشکی، دیپلماسی ورزشی، دیپلماسی غذا، دیپلماسی حیوانات و … محقق می­ شود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

وزارت امور خارجه ایالات‌متحده آمریکا، در سال ۱۹۸۵ در  تعریف دیپلماسی عمومی این‌گونه آورده است که؛ «دیپلماسی عمومی به برنامه‌های تحت حمایت دولت اشاره دارد که هدف از آن‌ ها اطلاع‌رسانی و یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است.» (مشرق, ۱۳۹۱)

دانلود پایان نامه

اما به دلیل تنیدگی این مفهوم با قدرت نرم، آن را می‌توان این‌گونه تعریف نمود:

«توانایی تأثیرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج مطلوب از طریق جذابیت به‌جای اجبار یا تطمیع. به عبارت دیگر قدرت نرم توانایی به دست آوردن نتایج مطلوب است به دلیل آنکه دیگرآن‌همان چیزی را بخواهند که شما می‌خواهید.» (مشرق, ۱۳۹۱)

در یک جمع‌بندی، می‌توان دیپلماسی عمومی را آمیزه­ای از شیوه ­های غیررسمی برای انتقال پیام به مخاطبان جهانی دانست که از طریق «اقناع اذهان و ارضای قلوب» به تصرف قلب و ذهن آنان خواهد انجامید؛ که ترمیم و یا ارائه وجهه و چهره یک دولت-ملت، در نزد آن مخاطبان نیز از تبعات آن خواهد بود.

قدرت نرم:

«قدرت نرم، توانایی کسب از طریق جذب به‌جای اجبار» است. این نوع قدرت «از طریق روابط با متحدان، کمک­های اقتصادی و تبادلات فرهنگی حاصل می‌شود» (S.Nye, 2004)

عکس مرتبط با اقتصاد

جوزف نای این‌گونه عنوان می­ کند: «قدرت نرم جلب نمودن مردم به‌جای مجبور کردن آن‌ ها است » (گلشن پژوه, ۱۳۸۷, ص. ۲۲)

این نوع از قدرت می ­تواند موجب به وجود آمدن و توسعه افکار عمومی مطلوب­تر و کسب اعتماد بیشتر در میان کشورهای دیگر شود. به نظر نای، اساس قدرت نرم در ارزش­های فرهنگی و سیاسی یک کشور نهاده شده است، در فرهنگ عمومی و نحوه­ رفتار سیاسی با هر کشور در سطح بین المللی؛ و درواقع ایجاد حس مشروعیت برای اهداف بین المللی یک کشور. وی در مقاله­ای دیگر می‌نویسد: قدرت نرم، توانایی به دست آوردن چیزی است که با جذب و اقناع سایرین برای اهداف خود می‌خواهیم. به‌هرحال، قدرت نرم، واژه­ای است که در نظریه­ های روابط بین‌الملل برای توصیف یک مجموعه سیاسی، مانند دولت به کار می‌رود؛ توانایی­ای که به‌طور مستقیم بر رفتار یا منافع سایر نهادهای سیاسی از طریق شیوه ­های فرهنگی و ایدئولوژی سیاسی تأثیرگذار است. البته این مفهوم در مقایسه با قدرت سخت معنا پیدا می‌کند که به لحاظ تاریخی معیار واقع­گرایانه و مسلط قدرت ملی محسوب شده و شاخص‌های سنجش آن کمّی و شامل مواردی چون جمعیت، سرمایه ­های نظامی ملموس و واقعی، یا تولید ناخالص ملی است. (گلشن پژوه, ۱۳۸۷, ص. ۲۲)

 

 

 

سازمان‌دهی:

سازمان‌دهی فراگردی است که طی آن با تقسیم‌کار میان افراد و گروه‌های کاری، و ایجاد هماهنگی میان آن‌ ها برای کسب اهداف تلاش می‌شود. وظیفه سازمان‌دهی و طراحی سازمان در شمار وظایف مهم مدیران است که میزان انعطاف‌پذیری سازمان در مقابل تحولات محیطی را معین می‌کند. (رضاییان, ۱۳۸۳, ص. ۲۷۳)

کنترل و نظارت:

کنترل و نظارت فراگردی است که از طریق آن،‌عملیات انجام‌شده با فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده تطبیق داده می‌شوند. کنترل امری است که به‌صورت مستمر دائمی بر آن باید اهتمام شود و تا انتها استمرار می‌یابد. (stoner, 1983, p. 592)

مدیریت منابع انسانی:

عکس مرتبط با منابع انسانی

مدیریت منابع انسانی، اصطلاحی است برای توصیف گستره‌ای از فعالیت‌های متنوع شامل جذب،‌نگهداری، و پرورش نیروی کار با استعداد و پر انرژی. مدیریت منابع انسانی برای مسئولیت مدیران برای تجهیز سازمان با کارکنان توانمند و حصول اطمینان از مطلوبیت به‌کارگیری استعدادهای آنان دلالت دارد. برخی از صاحب‌نظران بر این باورند که «اگر افراد مناسب استخدام شوند و در جای مناسب به کار روند همه‌چیز خوب پیش خواهد رفت.»‌ (Bridges, 1994, p. 130)

هدایت:

هدایت بر تلاش مدیر برای انگیزش کارکنان به‌منظور نیل به اهداف سازمانی دلالت دارد که از سه طریق؛‌ رهبری،‌ انگیزش و برقراری ارتباط صورت می‌گیرد. (Agrawal, 1982, p. 7)

هماهنگی:

هماهنگی فراگردی است که طی آن، همه بخش‌های تشکیل دهنده یک کل برای کسب یک هدف مشترک ترکیب می‌شوند. هماهنگی با مجموعه‌ای از سازوکارهای رفتاری و ساختاری تحقق می‌یابد که برای مرتبط ساختن اجزای سازمان با یکدیگر به کار می روند و نیل به اهداف سازمانی را تسهیل می‌کنند. (رضاییان, ۱۳۸۳, ص. ۳۶۳)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم: مبانی نظری

 

 

 

۱-۲ مقدمه

 

فصل حاضر، به پیشینه و مبانی نظری پژوهش اختصاص دارد که بخش اول آن مربوط به تحقیقات پیشین می­باشد. در این بخش تلاش نگارنده بر آن بود که، پژوهش­هایی را که به لحاظ موضوعی با این پایان‌نامه، قرابت دارد، برگزیند و آن‌ ها را به ترتیب اولویت، مورد ارزیابی قرار دهد. شایان ذکر است که، متأسفانه در بررسی حوزه الگوی آرایش رسانه­ای، تحقیق خاصی مشاهده نگردید.

بخش دوم فصل حاضر نیز، به مبانی نظری پژوهش می‌پردازد. مواردی از قبیل جنگ نرم ،‌ قدرت نرم، دیپلماسی عمومی، ارتباطات استراتژیک، رقابت در سپهر رسانه‌ای، مدیریت استراتژیک رسانه،  رسانه به مثابه پدیده‌ای انسان­وار و همچنین سیر تطور رسانه و مخاطب در فضای نوین رسانه‌ای جهان، ازجمله مواردی هستند که مبانی نظری تحقیق حاضر را شکل می‌دهند که در بخش دوم تحقیق آمده است.

 

۲-۲ بررسی تحقیقات پیشین

 

۱-۲-۲ تحقیقات داخلی

نزدیک‌ترین پژوهش­هایی که در حوزه داخلی به موضوع تحقیق حاضر یافت شد، موارد زیر می‌باشد:

  • آزرکمند، احسان (۱۳۸۸). آرایش رسانه­ای ناتو فرهنگی در تضعیف فرهنگ دینی و ملی با تأکید بر شبکه ­های فارسی‌زبان. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده صداوسیما، قم.

این پژوهش به‌منظور بررسی و تحلیل آرایش رسانه­ای ناتو فرهنگی در تضعیف فرهنگ دینی و ملی نگاشته شده و بیش از آرایش رسانه­ای صداوسیما، به تحلیل ناتوی فرهنگی می ­پردازد. ازآنجاکه مقوله ناتوی فرهنگی با آرایش رسانه­ای خود درصدد هدف قرار دادن ذهن­ها و اندیشه­ های جامعه ماست، پژوهش حاضر، به شناخت آن و ارائه راهکارها با توصیف و تحلیل و تبیین روند موجود، روش‌های مورد استفاده رسانه­های فارسی‌زبان ناتوی فرهنگی، در تضعیف فرهنگ دینی و ملی کشورمان می ­پردازد.

این پژوهش، با بهره گرفتن از روش تحلیلی، تبیینی و اسنادی و توصیف روند موجود به بررسی شگردها و عملکردهای آرایش رسانه‌ای ناتوی فرهنگی در تضعیف فرهنگ ملی و دینی می‏پردازد و با تبیین مؤلفه‌های سکولاریسم، لیبرالیسم، تهاجم فرهنگی، جنگ نرم، فرهنگ برهنگی، فرهنگ عفاف، اسلام آمریکایی، تشیع ناب، مذاهب ملحد و…، و بررسی متغیرهای اصلی و فرعی درصدد تبیین مسئله پژوهش می‏باشد. بر اساس یافته­ های این پژوهش، متغیر ترویج اسلام آمریکایی با شاخصه سکولاریسم با ۸۰%، متغیر ترویج فرهنگ برهنگی در مقابل فرهنگ عفاف با ۷۰% ، متغیر تقویت مذاهب ملحد در مقابل تشیع ناب با ۶۰% و متغیر تضعیف کارآمدی دین در عرصه سیاست با ۵۰% به ترتیب دارای بیشترین درصد فراوانی در برنامه‌های شبکه­‏های فارسی‌زبان ناتوی فرهنگی بوده ­اند.

وجه تمایز آن با پژوهش پیشِ رو، در آنجاست که، اولاً در مواجهه رسانه­ای ناتوی فرهنگی با جمهوری اسلامی ایران، نگاه این تحقیق معطوف به صف رسانه‌ای دشمن است و همچنین آرایش و رفتار رسانه­ای ناتوی فرهنگی را مورد مداقه قرار داده است. ثانیاً اینکه، روش تحقیق آن به شیوه­ کمی بوده، درحالی‌که تحقیق حاضر ناظر بر روش‌های کیفی انجام‌گرفته است. ثالثاً آنکه به الگوی آرایش رسانه‌ای نمی­پردازد.

 

  • البرزی دعوتی، هادی (۱۳۹۱). آینده‌پژوهی حضور صداوسیمای ایران در فضای اینترنت. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه صداوسیما، تهران.

در این پژوهش، با توجه به تکامل و توسعه اینترنت، ابتدا از طریق مطالعات اسنادی، روندهای مؤثر در آینده رسانه ملی در عرصه اینترنت شناسایی شده که عبارت‌اند از: رشد فناوری، تغییرات فرهنگی و اجتماعی، اسناد بالادستی، رقبای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی، رقابت حرفه‌ای در تقابل با رقابت غیرحرفه­ای، هزینه و فایده در تولیدات رسانه­ای، ویژگی­های رسانه­های نوین، جایگزینی تبلیغات تلویزیونی با تبلیغات اینترنتی، آغاز به کار اینترنت ملی و تشکیل شورای عالی مجازی. همچنین آینده­های محتمل رسانه ملی در فضای اینترنت، تعریف شده که با بررسی دیدگاه­ های ۲۰ صاحب‌نظر- با بهره گرفتن از روش دلفی- نتایج پژوهش به تفکیک درصدهای اولویت حضور، به دست آمد. با توجه به درصد نتایج، در آینده موازی، توجه به رسانه‌اینترنت و فضای مجازی از لحاظ تأمین نیروی انسانی، بودجه و سایر موارد موردنیاز مانند رسانه‌های سنتی «رادیو و تلویزیون»، در این پژوهش، پیش ­بینی شده ­است.

بر این اساس، وجه قرابت موضوعی آن را با پژوهش حاضر می‌بایست در نوع حضور و آرایش صداوسیما در اینترنت دانست. اما وجه افتراق آن در آنجاست که، هدف پژوهش حاضر پیشنهاد «الگوی آرایش رسانه­ای بوده و همچنین ناظر بر شبکه ­های ماهواره­ای است و نه حوزه­ اینترنت.

 

  • باصری، احمد (۱۳۹۱). راهبردهای مقابله با جنگ رسانه‌ای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران.

این پژوهش، در ابتدا جنگ رسانه­ای، برای تصاحب عرصه افکار عمومی را مورد مداقه قرار داده است و در مواجهه با این جنگ رسانه­ای که بخصوص در شبکه ­های ماهواره­ای نمود یافته، این پژوهش به دنبال شناسایی و ارائه راهبردها و راهکارهای عملی متناسب با توانمندی‌های موجود رسانه‌ای کشور می‌باشد. در این پژوهش با بهره گرفتن از روش «دلفی»، راهبردها و راهکارهای پیشنهادی مورد ارزیابی متخصصان قرارگرفته است. جامعه آماری این مطالعه، متخصصان علوم ارتباطات، جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی و کارشناسان و متخصصان رسانه و جنگ رسانه‌ای در کشور بودند که با بهره گرفتن از روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد ۳۰ نفر انتخاب و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند.

نتایج به‌دست‌آمده‌ی این تحقیق حاکی از آن است که مهم‌ترین راهبردهای مقابله با جنگ رسانه‌ای غرب بر ضد جمهوری اسلامی ایران «افزایش اعتماد مخاطب به رسانه ملی از راه پاسخ‌گویی جامع و کامل به همه نیازهای خبری، اطلاعاتی، سیاسی و اجتماعی» و اتخاذ سیاست رسانه‌ای «مصون‌سازی مخاطب در برابر اثرات مخرب شبکه‌های ماهواره‌ای» به‌جای تلاش در جهت حذف فیزیکی یا آزاد گذاری کامل این رسانه‌ها می‌باشد و مهم‌ترین راهکارهای پیشنهادی، افزایش اعتماد مخاطب به رسانه از راه ارائه اخبار و اطلاعات شفاف، روشن، چندجانبه و دقیق به مخاطب، افزایش اعتماد مخاطب به رسانه ملی از راه تهیه و تولید اخبار و گزارش‌های داخلی و خارجی بی‌طرفانه و غیر جانب‌دارانه و افزایش تطابق پیام رسانه ملی با نیازهای اطلاعاتی و خبری مخاطب از راه ارزیابی مداوم نیازهای مخاطبان در گروه‌های مختلف اجتماعی و سنی است.

همان‌گونه که نتایج تحقیق نشان داد، وجه تمایز این تحقیق با تحقیق حاضر(پیشنهاد الگوی آرایش رسانه­ای)، در آن است که این تحقیق راهکار مقابله با جنگ رسانه­ی دشمن را ارائه می‌دهد و  تحقیق حاضر بر آن است تا یک الگوی آرایش رسانه­ای، پیشنهاد دهد.

 

  • باقریان، علی (۱۳۹۰). شیوه‌ها و راهکارهای اجرایی آمریکا در استراتژی جنگ نرم علیه ایران در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ با تأکید بر اسناد ویکی‌لیکس. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران.

آمریکا رویکردهای مختلفی را تاکنون برای به‌زانو درآوردن ایران و وادار کردن آن به تسلیم و نهایتاً تغییر رژیم بکار برده است. این رویکردها در دو دسته کلی سخت­ افزارانه و نرم­ افزارانه قرار داشته است. ناکامی این کشور در دستیابی به اهداف رویکردهای سخت افزارانه باعث شد تا راهبرد نرم افزارانه یا جنگ نرم را اتخاذ نماید. امروزه با کوچک‌تر و پیچیده‌تر شدن جهان به‌واسطه رشد روزافزون وسایل ارتباط‌جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره معادلات گذشته در تنظیم روابط بین کشورها تا حدود زیادی به‌هم‌خورده و جای خود را به معادلات جدیدی داده است؛ به‌گونه‌ای که به‌جای به‌کارگیری مستقیم زور، توجه قدرت‌ها به استفاده از قدرت نرم و ایجاد تغییرات از طریق مسالمت‌آمیز با به‌کارگیری شیوه‌های نوین مداخله در امور داخلی کشورها، مورد توجه قرار گیرد. لذا این تحقیق در پی آن است که شیوه ­ها و راهکارهای اجرایی آمریکا در استراتژی جنگ نرم علیه ایران را بررسی نماید.

نگاه این تحقیق بیش از همه معطوف به شناخت شیوه ­ها و راهکارهای آمریکا در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی است.

 

  • علی‌اکبر زاده انزابی، ابراهیم (۱۳۹۱). راهبردهای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در دیپلماسی رسانه‌ای کشور. پایان‌نامه کارشناسی ارشد،

این تحقیق ضمن بررسی راهبردهای موجود رسانه ملی در رابطه با دیپلماسی رسانه­ای کشور به دنبال ارائه پیشنهادهای عملی در رابطه با دیپلماسی رسانه­ای کشور می‌باشد.

 

  • قنادیان، حسن (۱۳۸۶). استراتژی جنگ رسانه‌ای استعمار فرانو در منطقه خاورمیانه مطالعه مورد جمهوری اسلامی ایران. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران.

هدف این پژوهش بررسی قدرت رسانه ­ها و ارتباط آن‌ ها با مراکز قدرت، بررسی ماهیت استعمار فرانو و چیستی جنگ رسانه­ای و ارتباط این دو باهم، عملکرد جنگ رسانه­ای استعمار فرانو در قبال مسلمانان و جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه است. روش پژوهش نیز برای تجزیه‌وتحلیل اطلاعات از روش توصیفی - تحلیلی و برای جمع‌ آوری اطلاعات از روش‌های کتابخانه­ای و بررسی اسناد و مدارک استفاده شده است.

این تحقیق، در پایان به یک نتیجه کلی اکتفا می­ کند و آن اینکه رسانه­های وابسته به شبکه قدرت استعمار فرانو، پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و همچنین بیداری اسلامی در کشورهای منطقه،  آن‌ ها را نشان رفته و می­خواهند سرچشمه بیداری اسلامی را که جمهوری اسلامی ایران است؛ تضعیف ، استحاله و براندازی نماید.

 

  • عبدالهی نژاد ، علیرضا (۱۳۸۹). مطالعه الگوهای نوین جنگ رسانه­ای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران. دو فصلنامه مطالعات قدرت نرم ، ۱(۱) .

(مورد شناسی: تحلیل محتوای مطالب خبری مرتبط با دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در تارنمای بی‌بی‌سی فارسی)

این مقاله با اشاره به رسانه­های جمعی و تأکید بر قدرت تأثیرگذاری و اقناع آن، به حوادث انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ و هجمه وسیع و سنگین روانی و سیاسی از سوی امپریالیسم رسانه­ای غرب علیه ایران می ­پردازد.

مقاله حاضر همچنین، به بازنمایی مطالب خبری مرتبط با دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ در تارنمای فارسی بی‌بی‌سی می ­پردازد که به روش تجزیه‌وتحلیل محتوا انجام‌شده است. همچنین نگارنده مقاله تلاش نموده تا با تمرکز ویژه بر الگوهای فرایندی خبر، نحوه تهیه و تنظیم مطالب خبری در رسانه بی‌بی‌سی ـ با تأکید بر وب‌گاه (تارنما) بی‌بی‌سی فارسی ـ و چگونگی بازنمایی پدیده انتخابات دهم ریاست جمهوری در این رسانه، یکی از اساسی‌ترین شیوه ­ها و تاکتیک‌های اثرگذاری رسانه‌ای بر مخاطبان هدف یعنی «بازنمایی» و «انگاره سازی» رسانه‌ای در یک چارچوب توصیفی ـ تبیینی مورد واکاوی و ارزیابی قرار گیرد. جامعه آماری این پژوهش، مطالب خبری مرتبط با ایران در پایگاه اینترنتی (تارنما) فارسی «بی‌بی‌سی» است که در ۶ ماهه نخست سال ۱۳۸۸ به‌صورت به هم پیوسته و روزانه به‌دست‌آمده است و حجم نمونه این تحقیق شامل ۳۰۰ مطلب متنوع خبری کاملاً مرتبط با پدیده انتخابات بوده است. بر اساس یافته­ های پژوهش، تمرکز اصلی وب‌سایت بی‌بی‌سی فارسی بر ارزش­های خبری «شهرت» و «برخورد» یا ترکیبی از این دو است.

این رسانه به دور از اصول روزنامه­­­نگاری حوادث مربوط به صحنه انتخابات ایران در چارچوب راهبردهای خبری ـ تبلیغی خود علیه جمهوری اسلامی پرداخته و به نسبت ۶۶درصد اخبار خود را با جهت­گیری منفی علیه ایران منتشر کرده است. بی‌بی‌سی از این رهگذر به دنبال ارائه تصویری فراواقعی و بازنمایی شده از صحنه سیاسی ایران و القای «بحران»، «آشوب»، «بی‌ثباتی سیاسی»، «تشدید نافرمانی مدنی» به مخاطبان انبوه خود در داخل کشور و محیط بین‌المللی برآمده است. دغدغه این مقاله که با روش‌های کمی به نتایج خود رسیده است، در صف جنگ رسانه­ای علیه ایران، تنها متمرکز بر بی­بی­سی بوده و رفتار رسانه­ای آن را ارزیابی نموده است.

 

  • نیازمند بناب، رامین (۱۳۹۱). تأثیر قدرت نرم­افزاری آمریکا بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و نقش رسانه ملی در مقابله با آن. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی(دانشکده علوم سیاسی)، تهران.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ب.ظ ]




بازشناسی به معنای «تشخیص تفاوت بین دو چیز» است و بازشناسی اشیاء در اصطلاح بینایی ماشین، به معنای توانایی تشخیص یک شی از بین مجموعه ­ای از اشیاء است. به عنوان نمونه، بازشناسی تصاویر چهره شامل توانایی تشخیص هویت یک فرد از روی تصویر چهره­ی او با داشتن پایگاه داده­ای از تصاویر افراد مختلف است. چندین دهه است که این مفهوم به عنوان ابزاری پر کاربرد، مورد توجه محققین قرار گرفته است.

۱-۲-۲-۱)فرایند طراحی یک سیستم بازشناسی اشیاء

از آن جایی که هر شی دارای الگوی خاصی است که آن را از سایر اشیاء متمایز می­ کند، سیستم­های بازشناسی اشیاء زیرشاخه­ای از سیستم­های بازشناسی الگو هستند و از فرآیندهای حاکم بر این سیستم‌ها پیروی می­ کنند. هر سیستم بازشناسی الگو برای این که قدرت تمایز بین الگوهای مختلف را پیدا کند و در اجرای وظیفه­ی تشخیص و بازشناسی الگو­ها با موفقیت عمل کند، باید ابتدا آموزش ببیند.  ساختار کلی فرایند آموزش در یک سیستم بازشناسی الگو در شکل(۱-۲) نمایش داده شده است. اولین گام در فرایند آموزش یک سیستم بازشناسی الگو، جمع­آوری تعداد مناسبی نمونه از الگوهای مورد نظر (به طور مثال تصاویر اشیاء در یک سیستم بازشناسی اشیاء) است. خصوصیات این نمونه­ها باید به گونه­ای باشد که اهداف نهایی مورد نظر در سیستم بازشناسی الگو را برآورده کند و حتی­الامکان همه­ی حالت­های قابل پیش ­بینی برای الگوها در بین این نمونه­ها وجود داشته باشد. این بخش زمان زیادی از فرایند طراحی سیستم بازشناسی الگو را به خود اختصاص می­دهد و گاهی اوقات با مشکلاتی نیز همراه است.

گام بعدی پس از جمع­آوری نمونه­های لازم، استخراج ویژگی[۱] از نمونه­ها است. استخراج ویژگی نگاشتی از فضای الگوها به فضای ویژگی­ها است و حاصل آن یک بردار ویژگی عددی برای هر نمونه است. استخراج ویژگی در واقع خصوصیات کیفی الگوها را به ویژگی­های کمی تبدیل می­ کند و بردار ویژگی هر نمونه، توصیفی کمی از آن نمونه ارائه می­دهد. این کار عملا یک فرایند کدگذاری[۲] است، چرا که از نظر هندسی هر الگو را می‌توان به عنوان یک نقطه در فضای اقلیدسی در نظر گرفت. انتخاب نوع ویژگی­ها نیازمند دانش اولیه در مورد الگوها است. این انتخاب باید به گونه­ای باشد که ویژگی­های استخراج­شده بین الگوهای متعلق به یک کلاس حداکثر تشابه و بین الگوهای متعلق به کلاس­های متفاوت حداکثر تمایز را به وجود آورند.

پس از استخراج ویژگی باید روش یادگیری در سیستم بازشناسی الگو تعیین شود تا گام­های اصلی آموزش سیستم شروع شود. روش یادگیری می‌تواند از نوع بدون نظارت[۳] یا بانظارت[۴] باشد. در یادگیری بدون نظارت، الگوها برچسب کلاسی ندارند و بر اساس شباهتشان در کلاس­های یکسان قرار می‌گیرند. در واقع در این روش، هدف کاربر این است که تعیین کند آیا گروه­هایی در مجموعه­ی داده وجود دارند و اگر وجود دارند، چه مشخصاتی الگوهای داخل یک گروه را به هم شبیه می­ کند و چه مشخصاتی الگوهای موجود در گروه­های متفاوت را از یکدیگر متمایز می­ کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دنیای واقعی(جایی که همه مسائل از آن جا نشأت می­­گیرد)
جمع­آوری داده
استخراج ویژگی
انتخاب مدل خوشه­بندی
خوشه­بندی داده­ ها
نتیجه قابل قبول است؟
آموزش رده­بند
آزمایش رده­بند
گزینش ویژگی
انتخاب مدل رده­بندی
نتیجه قابل قبول است؟
دنیای واقعی(جایی که همه راه­حل­ها به آن جا باز می­گردد)
بانظارت
بدون نظارت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۱‑۲   فرایند آموزش در یک سیستم بازشناسی الگو   (۲۰۰۶Kuncheva,)

 

 

در یادگیری بانظارت، برای هر الگو در مجموعه­ی داده، علاوه بر یک بردار ویژگی، یک برچسب کلاس هم وجود دارد. هدف این است که بر اساس نمونه­های موجود، یک رده­بند[۵] به گونه­ای آموزش داده شود که بتواند نمونه‌های جدیدی را که تاکنون ندیده است با کمترین خطا در کلاس مربوط به خودشان رده‌بندی کند. روش یادگیری با توجه به ماهیت مسأله تعیین می­ شود. اگر الگوها برچسب کلاس داشته باشند، از روش یادگیری بانظارت و اگر الگوها برچسب کلاس نداشته باشند از روش یادگیری بدون نظارت استفاده می­ شود.

اگر روش یادگیری بانظارت باشد، گام بعدی اجرای فرایند گزینش ویژگی[۶] است. ویژگی­هایی که در مرحله­ی استخراج ویژگی از الگوها استخراج می‌شوند، دارای کیفیت و اهمیت یکسانی نیستند و برخی از آن‌ ها نسبت به بقیه از اهمیت و کیفیت بالاتری برخوردارند. هر چه قدرت یک ویژگی برای جداسازی نمونه­ها در کلاس­های مختلف بیشتر باشد، کیفیت بالاتری دارد. در مرحله­ی گزینش ویژگی، زیرمجموعه­ای از ویژگی­ها که بیش‌ترین اهمیت را در جداسازی کلاس­های الگو دارند، از بین مجموعه­ی ویژگی­ها گزینش می­شوند. با این کار هم ابعاد بردار ویژگی کاهش می­یابد و بار محاسباتی سیستم کمتر می­ شود و هم کیفیت توصیف الگوها توسط این ویژگی‌ها بهتر می­ شود. البته اجرای این مرحله در فرایند آموزش یک سیستم بازشناسی الگو اختیاری است و اگر ویژگی­های استخراج­شده در مرحله­­ی استخراج ویژگی به حد کافی مطلوب و باکیفیت باشند، نیازی به اجرای این مرحله نیست.

پس از گزینش ویژگی، باید مدل رده­بندی انتخاب شود. مدل رده­بندی هر الگوی ناشناخته را بر اساس ویژگی­های آن به یکی از کلاس­های شناخته­شده نسبت می­دهد. به بیان ریاضی، به هر نگاشتی از فضای n-بعدی ویژگی­ها به فضای k-بعدی برچسب­های کلاس، یک رده­بندی[۷] گفته می‌شود. بنابراین یک رده­بند تابعی است مانند D که با رابطه­ (۱-۱) توصیف می­ شود:

رابطه ۱-۱

که در آن  مجموعه­ی برچسب کلاس الگوها است. یک رده­بند، میزان تعلق بردار ویژگی  به هر یک از کلاس­های الگو را به صورت یک عدد حقیقی بیان می­ کند. تاکنون مدل­های رده­بندی متنوعی برای سیستم­های بازشناسی الگو پیشنهاد شده ­اند که هر کدام کاربرد متفاوتی دارند. از جمله­ این رده­بندها می­توان به رده­بند بیزین[۸]، رده­بند نزدیک­ترین همسایگی، رده‌بند ماشین بردار پشتیبان(SVM[9]) و شبکه ­های عصبی اشاره کرد.

گام بعدی پس از انتخاب مدل رده­بندی، آموزش رده­بند است. منظور از آموزش رده­بند در واقع تجزیه و تحلیل نمونه­های آموزشی[۱۰] و استنتاج تابعی از آن­ها برای تعیین برچسب کلاس نمونه­های جدید است. این تابع نگاشتی از فضای ویژگی­ها به فضای برچسب­ کلاس­ها است.

پس از آموزش رده­بند، نوبت به آزمایش رده­بند و اعتبارسنجی آن می­رسد. در این مرحله با بهره گرفتن از نمونه­های آزمون[۱۱]، کارایی رده­بند مورد ارزیابی قرار می­گیرد و اگر اهداف مورد نظر طراحی را برآورده نکند، طراح سیستم به یکی از گام­های قبلی برمی­گردد و با انجام اصلاحاتی در آن فرایند آموزش را تکرار می­ کند و این تکرار تا زمانی که اهداف طراحی برآورده شود، ادامه می­یابد تا دست­یابی به سیستمی قابل تعمیم به نمونه­های جدید را تضمین کند.

اگر روش یادگیری بدون نظارت باشد،پس از جمع‌ آوری داده­ ها و استخراج ویژگی از آن­ها، یک روش خوشه­بندی[۱۲] برای گروه­بندی داده­ ها انتخاب می‌شود. اگر نتیجه­ خوشه­بندی قابل قبول نباشد، با تغییر روش خوشه‌بندی یا تغییر پارامترهای خوشه‌بندی،کار ادامه پیدا می‌کند تا نتیجه مورد نظر حاصل شود.

پس از این که سیستم بازشناسی الگو آموزش داده شد، برای کارکرد عادی و اجرای وظیفه­ی بازشناسی الگوها آماده می­ شود. شکل(۱-۲) فرایند حاکم بر یک سیستم بازشناسی الگو را در حالت کارکرد عادی و تشخیص الگو در نمونه­های جدید نشان می­دهد. برای هر نمونه­­ی ورودی، ابتدا ویژگی­ها استخراج می­ شود و سپس این ویژگی­ها وارد رده­بند آموزش­دیده در مرحله­ی آموزش می‌شوند تا کلاس الگو در نمونه­­ی ورودی تعیین شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

استخراج ویژگی

رده­بند آموزش دیده در مرحله آموزش

 

نمونه ورودی
برچسب کلاس

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ‏۰۱-۳ فرایند حاکم بر یک سیستم بازشناسی الگو در حالت کارکرد عادی

[۱] Feature Extraction

[۲] Coding

[۳] Unsupervised Learning

[۴] Supervised Learning

[۵] Classifier

[۶] Feature Selection

[۷] Classification

[۸] Baysian

[۹] Support Vector Machine

[۱۰] Training Examples

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ب.ظ ]




امروزه تکنولوژی RFID در حوزه های علمی و عملی به عنوان روشی برای تهیه اطلاعات دقیق و به موقع، بدون دخالت انسان مورد توجه قرار گرفته است.

تکنولوژی RFID  با توجه به بهبود سرعت ، دقت، کارایی و امنیت انتقال داده ها نقش وسیعی در مدیریت زنجیره تامین پیدا کرده است (جونز[۱]، ۲۰۰۴). با بهره گرفتن از توانمندی RFID می توان هزینه موجودی، حمل و نقل و توزیع را کاهش داد و از طریق کاهش درخواستهایی که با کمبود مواجه می شوند فروش را افزایش داد (کانن[۲]، ۲۰۰۳). از طرفی با ایجاد یک سیستم موجودی کارا و کاهش موجودی ذخیره اطمینان می توان جریان نقدینگی را بهبود بخشید.

تکنولوژی RFID  می تواند برای ردیابی کتابهای کتابخانه ها و یا  ردیابی سایر مستندات و نیز دارو ها (کالین[۳]، ۲۰۰۴) و ردیابی و مدیریت تجهیزات بیمارستانی (مک گی[۴]، ۲۰۰۴) مورد استفاده قرار گیرد.

در واقع به خاطر این گونه مزایا سوپر مارکتهای زنجیره ای مانند Wal-Mart و سازمان دفاع امریکا از مهمترین حامیان اجرای RFID  بوده اند.

از ژوئن ۲۰۰۳ تا ژانویه ۲۰۰۵، ۱۰۰ شرکت تامین کننده برتر Wal-Mart فرصت داشته اند که جعبه ها و پالتهای ارسالی خود به مراکز توزیع Wal-Mart را به برچسب های RFID  مجهز کنند. این تعداد تا ژانویه  ۲۰۰۶ باید به ۳۰۰ شرکت می رسیده و سایر تامین کنندگان تا پایان سال ۲۰۰۶ فرصت دارند تا این کار را انجام دهند. (ا کانر[۵]، ۲۰۰۵) از دیگر سازمانهای خرده فروشی حامی اجرای RFID  می توان به موارد Woolworth’s, Prada, Benetton, Marks & Spence اشاره کرد(والدینگ و دلگادو[۶]، ۲۰۰۴). سازمان دفاع امریکا از ۴۳۰۰۰ تامین کننده خود خواست تا از برچسبهای RFID  بر روی جعبه ها و پالتها و حتی هر محصول ارسالی به این سازمان تا اول ژانویه ۲۰۰۵ استفاده کنند (کالین[۷]، ۲۰۰۴)

همچنین سازمان غذا و دارو امریکاFDA  برای جلوگیری از ارائه داروهای تقلبی در زنجیره تامین دارو از سازمانهایی که در این صنعت کار میکنند خواسته است که تا سال ۲۰۰۷ پالتها و جعبه های خود را به برچسب های RFID  مجهز کنند (لی[۸]، ۲۰۰۶) ولی در هر یک از این موارد در حین پیاده سازی پروژه های RFID  مشکلاتی نیز به وجود آمده است که در ادامه بررسی چالشهای مربوط به اجرای RFID  و راه حل های ارائه شده این چالشها می باشد. که می تواند به عنوان راهنمای مناسبی برای به کارگیری RFID در صنایع مختلف به کار رود.

 

۲-۲-۱) (Radio frequency identification) RFID

اساس تکنولوژی RFID  به مطالعات آزمایشگاهی در دهه ۱۹۴۰ بر میگردد و به صورت تجاری در دهه ۱۹۸۰ در صنعت حمل و نقل ریلی مورد استفاده قرار گرفت. از برچسبهای RFID  فعال[۹]  باطری دار که به صورت منحصر به فرد طراحی شده بود برای ردیابی و مدیریت واگنها و کانتینرها استفاده می شد. (دینینگ[۱۰]، ۲۰۰۳) توسعه RFID و کاربردهای متنوع آن در حوزه های مختلف کسب و کار به خاطر کاهش هزینه های تولید تکنولوژی RFID و تولید برچسب های بدون باطری غیرفعال[۱۱] بود که می توانست به جای بارکدها به عنوان وسیله ای برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد. بارکدها امروزه نیز دارای کاربرد وسیعی می باشند ولی به خاطر اینکه برای تمام اقلام موجود در واحد نگهداری کالا ۱ بارکد مشترک است بنابراین ردیابی هر یک از کالاها که باید فراخوانی شود دشوار است در عوضRFID  می تواند برای شناسایی کالاها حتی در سطح واحد کالا نیز مورد استفاده قرارگیرد.همچنین برای شناسایی و خواندن اطلاعات برچسب هایRFID مانند بارکدها نیازی به وجود اسکنر و دید مستقیم وجود ندارد و می توان با آزادی عمل بیشتری با این برچسب ها کارکرد. همچنین می توان به صورت همزمان اطلاعات چندین برچسب را دریافت کرد و حتی به راحتی این برچسب ها را برنامه ریزی کرد زیرا برچسبها می توانند بیش از ۶۴ بیت اطلاعات را در خود حفظ کنند که این مقدار در تکنولوژی بارکد فقط ۱۹ بیت می باشد. این توانایی به برچسب­های RFID  این امکان را می­دهد که اطلاعات بیشتری ازقبیل فاصله، شرایط محیطی، تاریخ انقضاء و … را در خود ذخیره نمایند. (لی[۱۲]، ۲۰۰۶)

 

 

۲-۲-۲) مرور ادبیات RFID

(جونز[۱۳]، ۲۰۰۴) به بررسی فرصت­ها و چالش­های پیش روی اجرای تکنولوژی RFID  برای صنعت خرده­فروشی در انگلستان پرداخته است.

(ساماروس[۱۴]، ۲۰۰۰) به بررسی استفاده از RFID  برای جمع آوری اطلاعات مشتری و ارائه مدل جدیدی برای خواروبار فروشی الکترونیکی و ارائه سرویس به مشتریان پرداخته است.

(برور[۱۵]، ۱۹۹۹) RFID  را به عنوان روشی برای ردیابی هوشمند در تولید و پشتیبانی از برنامه ­های لجستیکی و اجرای این برنامه­ها معرفی کرده است.

(جانسون[۱۶]، ۱۹۹۹) به استفاده از RFID  برای کنترل کانتینرها و مدیریت آنها پرداخته است(کانن، ۲۰۰۴) در مورد پتانسیل RFID  در افزایش کارایی زنجیره تامین شرکت خرده فروشی Sainsbury در انگلستان برای کالاهایی که دارای عمر مصرف کوتاهی هستند پرداخته است.          (لپید[۱۷]، ۲۰۰۴) در مطالعات خود به مزایای RFID  در دقت پیش بینی­ها پرداخته است.                 (جینز[۱۸]، ۲۰۰۴) چالش­های تکنولوژیکی و رفتاری مربوط به پیگیری بیماران به وسیله RFID  را در واحد روانی بیمارستان Elvis Presley واقع در Memphis بررسی کرده است.                          (سریواستا[۱۹]، ۲۰۰۴) مزایای مربوط به یکپارچه سازی در زنجیره تامین به وسیله RFID  را بیان کرده است.(لی[۲۰]، ۲۰۰۴) با مرور ادبیات مربوطه به بیان مزیت­های استفاده از RFID  در یکپارچه سازی زنجیره تامین می ­پردازد. (انگلس[۲۱]، ۲۰۰۵) راهنمایی برای پیاده­سازی تکنولوژی RFID  در زنجیره تامین برای مدیران تهیه کرده است.

 

 

۲-۲-۳) اجزاء سیستم RFID

تمام سیستم­های RFID  از سه جزء تشکیل شده ­اند.

۱- برچسب­ها یا فرستنده­های RFID  که بر روی شئی مورد نظر که باید شناسایی شود متصل می شود و وظیفه نگهداری اطلاعات در سیستم RFID  را بر عهده دارد.

۲- خواننده یا دستگاه گیرنده RFID  که توانایی خواندن و ثبت اطلاعات بر روی فرستنده­ها را دارد.

۳- پایگاه داده پشتیبان که داده ­های خوانده شده در آن نگهداری می­ شود.

(جونز[۲۲]، ۲۰۰۴)

۲-۲-۳-۱) برچسب­های RFID  

برچسب­های RFID  می­توانند فعال، غیرفعال و یا نیمه فعال باشند. برچسب­های فعال دارای باطری بوده و با انرژی این باطری برچسب تا شعاع حداکثر ۱۰۰ فوتی می تواند سیگنال ارسال کند.

برچسب­های غیرفعال باطری نداشته و تولید آن­ها نیز ارزان­تر است این برچسب­ها هنگامی که در محدوده امواج الکترومغناطیس که توسط خواننده ارسال می­ شود قرار می­گیرند قابل شناسایی می­باشند.(دینینگ[۲۳]، ۲۰۰۴)

دسته سوم برچسب­ها، برچسب­های نیمه فعال می­باشند که هم دارای باطری داخلی بوده و هم توسط امواج الکترومغناطیسی که توسط خواننده ارسال می­ شود قابل شناسایی می باشند(انگلس[۲۴]، ۲۰۰۵). این برچسب­ها می­توانند در مونیتورنگ شرایط محیطی مانند مقدار رطوبت فضای یک کانتینر و یا دمای یک غذای یخ زده مورد استفاده قرار گیرد.

از نگاه دیگر برچسب­ها می توانند دارای تراشه باشند و یا بدون تراشه طراحی شوند.

برچسب­های بدون تراشه در کاربردهای جلوگیری از سرقت و جعل کاربرد دارند.

تراشه برچسب­های تراشه دار شامل بخشی برای ذخیره اطلاعات و یک عنصر پیوسته نظیر انتن حلقوی است که برای برقراری ارتباط از طریق فرکانس­های رادیویی مورد استفاده قرار می گیرد.

سه نوع برچسب تراشه دار وجود دارد

۱-  تنها خواندنی

۲-  یک بار نوشتن / بارها خواندن

۳-  خواندنی / نوشتنی

داده­ ها در برچسب­های خواندنی قابل تغییر نیستند مگر اینکه برچسب دوباره برنامه ­ریزی شود و اکثرا این نوع برچسب­ها برای ردیابی دارایی­ هایی که در تمام طول دوره عمر خود یک شماره شناسایی دارند مورد استفاده قرار می­گیرد. در حالی که در برچسب­های خواندنی / نوشتنی می توان داده ­های ذخیره شده در برچسب را تغییر داده و بنابراین به عنوان وسیله مناسبی در ردیابی عناصر موجود در زنجیره تامین می ­تواند مورد استفاده قرار گیرد.

(وایلدینگ[۲۵]، ۲۰۰۴)

در ادامه بنا به دلایل زیر ما  بر روی برچسب­های غیرفعال تراشه دار خواندنی / نوشتنی تمرکز می­کنیم.

۱-  برچسب­های غیرفعال به مراتب ارزان­تر از برچسب­های فعال بوده و می­توان از لحاظ هزینه به شکل موثرتری از آنها در ردیابی پالت­ها، جعبه­ها و عناصر استفاده کرد.

۲-  تکنولوژی برچسب­های غیر فعال در عمل امروزه با اقبال بیشتری روبرو شده است.

۳-  برچسب­های خواندنی / نوشتنی می­توانند یک تاریخچه از زمان وجود یک عنصر در هر مرحله از زنجیره تامین تهیه کنند.

چیپ­ها و کد برچسب­های RFID در فرمت­های مختلفی تهیه می­شوند. یکی از این فرمت­ها که  مورد حمایت جدی صنعت خرده فروشی قرار گرفته است. “کد محصول الکترونیکی[۲۶]” می باشد.

EPC[27] از یک طرح ۹۶ بیتی که مورد حمایت EPC جهانی ( مرکز Auto-ID سابق) می باشد استفاده می­ کند. این ۹۶ بیت به صورت زیر تخصیص می­یابد:

۸ بیت به عنوان عنوان[۲۸] برای شناسایی شماره نسخه EPC

۲۸ بیت برای شناسایی تولید کننده (مدیریتEPC)

۲۴ بیت برای شناسایی [۲۹]SKU (واحد نگهداری کالا)

۳۶ بیت برای شناسایی واحد محصول به صورت یکتا (شماره سریال)

فرمت ۹۶ بیتی EPC برای شناسایی ۲۶۸ میلیون تولید کننده ، بیش از ۱۶ میلیون SKU برای هر تولید کننده و حدود ۶۹ بیلیون واحد محصول در هر SKU می ­تواند مورد استفاده قرار گیرد.  (بروک[۳۰]، ۲۰۰۱)

EPC جهانی یک استاندارد برای فرکانس ۱۳٫۵۶ MHz (کلاس ۱)  و دو استاندارد برای فرکانس­های بالا (UHF) (کلاس صفر و یک) ارائه داد که در دسامبر ۲۰۰۴ یک استاندارد جدید (نسل۲) جایگزین کلاس صفر و یک شد. پروتوکل­های استاندارد نسل ۲ باعث راحت­تر شدن برنامه ­ریزی برچسب­ها و اجازه حفظ داده ­های بیشتر در برچسب­ها می­شد.

(سالیوان[۳۱]، ۲۰۰۴)

[۱] Jones

[۲] Kakkainen

[۳] Collins

[۴] McGee

[۵] O’Connor

[۶] Wilding and Delgado

[۷] Collins

[۸] Li

[۹] Active

[۱۰] Dinning and Schuster

[۱۱] Passive

[۱۲] Li and Visich

[۱۳] Jone

[۱۴] Smaros and Holmstrom

[۱۵] Brewer and Sloan

[۱۶] Jansen and Krabs

[۱۷] Lapide

[۱۸] Janz

[۱۹] Srivastava

[۲۰] Li and Visich

[۲۱] Angeles

[۲۲] Jones

[۲۳] Dinning and Schuster

[۲۴] Angeles

[۲۵] Wilding and Delgado

[۲۶] EPC

[۲۷] Engineering, Procurement and Construction

[۲۸] Header

[۲۹] Stock Keeping Unit

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ب.ظ ]