کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 



۲-۳-۲ نظریه های پرخاشگری

 

با توجه به ماهیت زیانبار رفتار پرخاشگرانه و شیوع گسترده ی آن در جوامع بشری ، عجیب نیست که در پژوهش پیرامون پرخاشگری ، جستجوی علل ارتکاب افراد ‌به این گونه رفتارها ، همیشه اولویت داشته است. این جستجو به جای ارائه ی یک الگوی نظری جامع ، به شکل گیری رویکردهای نظری گوناگون منجر شده است که هر یک از آن ها سازوکارهای متفاوتی را در بروز رفتار پرخاشگرانه دخیل می دانند. دیدگاه های نظری عمده ای درپزوهش های پرخاشگری ارائه می شود که تعریف هریک از آن ها از پرخاشگری و دیدگاهشان درباره ی ثبات یا تغییرپذیری رفتار پرخاشگرانه در آن آمده است. سه رویکرد اول مبتنی بر مفاهیم و اصول زیست شناسی هستند، درحالی که سایر رودکردها، آن ها را مکمل یکدیگر در نظر بگیریم که برجنبه های متفاوتی از پرخاشگری تاکیید دارند ( کراهه[۲۹] ۱۳۹۰، به نقل از احمدی(۱۳۸۶)

 

۳-۳-۲ نمودهای رفتار پرخاشگرانه از کودکی تا جوانی

 

نخستین طلیعه ی رفتار پرخاشگرانه ، بازشناسی خشم در چهره ی بزرگسالان که توانایی تشخیص آن از سه ماهگی در اطفال به وجود می‌آید. مرحله ی بعدی ، ابراز خشم در واکنش به ناکامی است که از نیمه ی دوم سال اول زندگی آغاز می شود . الگوهای رفتاری پرخاشگری به هنگام تعارض با همسالان و بزرگسالان در سال های دوم و سوم زندگی شکل می گیرند و در قالب بدعنقی و اعمال زور( مثلا زدن ، هل دادن و لگد زدن ) بروز می‌کنند. در سال های اولیه دبستان ،تفاوت های جنسی در پرخاشگری بروز می‌کند ، یعنی پسرها معمولا بیش تر از دخترها پرخاشگری فیزیکی نشان می‌دهند ، اما دختران بیشتر به پرخاشگری کلامی( ناسزاگویی ، بددهنی ) و پرخاشگری رابطه ای ( ترد همسالان ، غیبت کردن ) متوسل می‌شوند( ترمبلی[۳۰] ، ۲۰۱۲ ).

 

۴-۳-۲ تاثیر عوامل اجتماعی بر بروز پرخاشگری

 

شرایط اجتماعی نامطوب که تصور می شو د در بروز تفاوت های فردی در پرخاشگری مؤثر هستند، در مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. مشخص شده که اعمال روش های تربیتی خشونت آمیز توسط والدین سبب افزایش پرخاشگری کودکان می شود. چون سبب می شود کودک تنبیه بدنی را راه حلی قابل قبول برای تعارضات تلقی کند. به همین منوال، کودکانی که در معرض بد رفتاری و بی توجهی قرار می گیرند نیز پرخاشگری بیشتری نشان می‌دهند (ویلیام جامز[۳۱]، ۱۹۹۸).

 

۴-۲تعریف اختلال اضطرابی

 

اضطراب یک احساس منتشر ، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که اغلب با علائم دستگاه اتونوم همراه می‌گردد عبارت است از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدید آمیز ، یعنی موقعیتی که زیر تاثیر بالا گرفتن تحریکات اعم از بیرونی یا درونی واقع شده و فرد در مهار کردن آن ها ناتوان است . ( چاپلین ، ۱۹۷۵ ، نقل از ثقفی ، ۱۳۹۰ ) . اختلالات اضطرابی یکی از متداول‌ترین اشکال آسیب شناسی روانی در میان کودکان و نوجوانان است و رایج ترین شکل پریشانی روانی گزارش شده است که تمایل به پایداری دارد مگر اینکه درمان شود .( اسپنز[۳۲]، ۱۹۹۸، رپی ، مک دونالد و اینگرام [۳۳]، ۲۰۰۱ ) .

 

۱-۴-۲ پیشینه اختلال اضطرابی

 

اختلال اضطرابی نشان دهنده یکی از شایع ترین اشکال آسیب شناسی روانی دوران کودکی است که با شروع زودرس و تاثیر شدید بر خط سیر تکاملی فرد ، پیش‌بینی خطرپذیری برای اختلالات دوران بزرگسالی را افزایش می‌دهد ( آوانا[۳۴]، ۲۰۱۰، به نقل از طهماسیان(۱۳۷۹). کودکان مضطرب اغلب کودکانی ساکت ، عصبی ، شاکی ، ناراضی و کم طاقت هستند ، که ناراحتی بسیار شدید و پایداری را تجربه کرده و این اضطراب عملکرد روزانه آنهارا به طرز قابل ملاحظه ای مختل می کند . کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی اغلب تحت عنوان نگران توصیف می‌شوند. والدین این کودکان باید بسیار هوشیار بوده و به نشانه های عصبی بودن و اضطراب داشتن در کودکانشان دقت کنند تا مانع از پیشرفت این حالتها شوند، زیرا اگر اضطراب درمان نشود ، در فعالیت های ذهنی و تخیلی اختلال ایجاد می‌کند ( ویکنز ، کاپلان[۳۵] ، ۲۰۰۹ ) . اختلالات اضطرابی یکی از شایع ترین ‌گروه‌های اختلالات روانی را تشکیل می‌دهد . تقریبا ۲۰ درصد افراد در دوره ای از جوانی ، اختلال اضطرابی نشان می‌دهد ( شافر [۳۶]و همکاران ، ۱۹۹۶ ، به نقل از ابراهیمی مقدم ، ۱۳۸۹ ) . اختلالات اضطرابی در نوجوانان بیشتر از کودکان و در دختران بیشتر از پسران شایع است ، اما این تفاوت خیلی زیاد نیست و شامل همه ی اختلالات اضطرابی نمی شود( کاستلو و همکاران، ۲۰۰۳ ، به نقل از ابراهیمی مقدم ، ۱۳۸۹ ). بالاخره شیوع اختلالات اضطرابی در سطوح اجتماعی اقتصادی بالاتر کاهش می‌یابد( سادوک و سادوک ، ۱۳۸۹ ). از آنجا که کودکان دچار اختلال اضطرابی ، رفتارهای نابهنجار کم تری دارند، در نتیجه کمتر برای درمان ارجاع داده می‌شوند.

 

۲-۴-۲ اهمیت اختلال اضطرابی

 

تحریفات شناختی که در دوران کودکی به وجود می‌آید و در اضطراب دوران کودکی وجود دارد، نقش مهمی در ادامه ی این تحریفات و بروز اختلالات اضطرابی گسترده تر در آینده خواهد داشت. این کودکان مضطرب همواره حوادث را ناخوشایتد ارزیابی می‌کنند و تصور می‌کنند قسمت اعظم آن برایشان اتفاق می افتد( موریس و هیدن[۳۷]، ۲۰۰۶ به نقل از محمدی(۱۳۸۴).

 

۳-۴-۲ علایم اختلال اضطرابی

 

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات، برای اضطراب شش نشانه را در کودکان ذکر ‌کرده‌است که شامل بی قراری، خستگی مفرط، دشواری در تمرکز، تحریک پذیری، تنش عضلانی و اختلال خواب است(لاین[۳۸] و همکاران، ۲۰۰۹) کودکانی که دارای اضطراب هستند، دچار تنش ها و دلواپسی های زیادی می‌شوند و نگرانی های آن ها گاهی اوقات به اندازه ای می‌رسد که دیگر قادر به انجام دادن کاری نمی باشند. سبب شناسی اضطراب از دیدگاه مکاتب مختلف اضطراب و کارهایی که افراد برای نگه داشتن آن در سطوح قابل کنترلی انجام می‌دهند، به چند دیدگاه نظری مورد توجه قرار گرفته اند:

 

الف) دیدگاه روانکاوی

 

در این دیدگاه علت اختلالات اضطرابی به تعارض های درونی و تکانه های ناخودآگاه نسبت داده می شود. روانکاوان بر این باور اند که وقتی افراد در معرض خواسته های محیطی افراطی قرار می گیرند اضطراب تجربه می شود. فروید اضطراب را بر پایه ی ایگو معرفی می‌کند که از رفتار یک سائق نامقبول برای تظاهر آگاهانه و تخلیه خبر می‌دهد(استیمر و لوسل، ۱۳۸۸، به نقل از ابوالقاسمی(۱۳۸۸).

 

ب) دیدگاه رفتارگرایی

 

درمانگرایان و نظریه پردازان رفتارگرا اختلالات اضطرابی را نتیجه ی یادگیری غلط و شرطی شدن می دانند. موقعیتی که به یک موقعیت استرس زای قبلی شبیه است ممکن است موجب برانگیختن اضطراب شود . توقعات و مدل های نادرست والدین به عنوان علت اضطراب در دیدگاه یادگیری مورد تأیید واقع شده است. والدین انتظارات بیش از اندازه از کودکان خود دارند که موجب برانگیختن اضطراب در آن ها می شود( واترز ، فورد ، وارتون و کوبهام[۳۹] ، ۲۰۰۹ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 12:47:00 ب.ظ ]




دیابت یک اختلال در سوخت و ساز بدن است. در حالت طبیعی­، غذا در معده تبدیل به گلوکز یا قند خون می‌شود. قند از معده وارد جریان خون می‌شود. لوزالمهورمون انسولین ترشح می‌کند و این هورمون باعث می‌شود قند از جریان خون وارد سلولهای بدن شود. در نتیجه مقدار خون در حد نرمال و متعادل باقی می‌ماند. اما در بیماری دیابت، یا انسولین به میزان کافی در بدن وجود ندارد و یا انسولین موجود قادر نیست تا وظایف خود را بدرستی انجام دهد، در نتیجه به علت وجود مقاومت در برابر آن، قند خون نمی‌تواند به طور مؤثری وارد سلول‌های بدن شود و مقدار آن بالا می‌رود. انسولین هورمونی است که توسط سلول‌های بتا واقع در پانکراس ترشح می‌شود و وظیفه­ی اصلی آن کاهش قند خون است. پانکراس نیز یکی از غدد دستگاه گوارش است، که در پشت معده قرار دارد (هگلسون[۱]، اسنایدر[۲]، اسکوبار[۳]، سمینریو[۴] و بکر[۵]، ۲۰۰۷). دیابت نوع ۲ در مراحل اولیه با تغییر شیوه زندگی اعم از تغذیه سالم، فعالیت بدنی و نیز کنترل استرس قابل درمان خواهد بود. در مراحل پیشرفته تر بیماری اغلب با مصرف داروهای خوراکی قابل کنترل است (هگلسون و همکاران، ۲۰۰۷).

 

تحقیقات نشان داده است که مسائل روان شناختی در کنترل دیابت بسیار مؤثر است. آموزش‌های روانشناختی همراه با درمان‌های پزشکی در دیابت بسیار موثرتر و پایدارتر از درمان دارویی به تنهایی است. این نکته را باید در نظر گرفت که، آموزش‌های روانشناختی باید با توجه به نوع دیابت و توانایی‌های بیماران باشد. به دلیل اینکه بیماران دیابتی ریسک بالایی در ابتلا به افسردگی، اختلالات اضطرابی و اختلالات خوردن دارند باید تحت آموزش‌های روان شناختی قرار بگیرند، همچنین خانواده های افراد دیابتی باید تحت آموزش قرار بگیرند تا طرز برخورد صحیح با این بیماری را فرا بگیرند. درمان‌های روانشناختی و گروهی از جمله، آموزش مراقبت از خود، توانایی حل مسئله، کنترل خشم و رعایت رژیم غذایی مناسب در بهبودی پایدارتر بیماران دیابتی بسیار مؤثر بوده است (انجمن دیابت کانادا[۶]، ۲۰۰۸). یکی از شیوه های روانشناختی مؤثر در درمان دیابت، درمان شناختی-رفتاری است. رویکرد شناختی-رفتاری[۷] بر تحریفات شناختی و تلاش برای تغییر رفتار تمرکز دارد. جوهره رویکرد شناختی-رفتاری عواطف و رفتارهایی است که توسط افکار و شناخت ما شکل گرفته اند. درمانگر به بیمار کمک می‌کند تحریفات شناختی خود درباره‌ موضوعات مرتبط با شرایط دیابتیک را شناسایی نموده و شیوه ­های تفکری مثبت تر و واقع بینانه تری را جایگزین آن ها نماید (ویلدرموت[۸]، ۲۰۰۸).

یکی از متغیرهایی که نقش پررنگی در بهبود افسردگی بازی می‌کند، امید است. می‌توان گفت با سطح بالایی از امید افراد می‌توانند خودشان را در برابر افسردگی حفاظت کنند و دوره های کوتاه مدت افسردگی بهبود یابند و احتمال کمتری دارد که تجربه‌ای دوباره داشته باشند. (اسنایدر[۹]، ۲۰۰۰). امید درمان گروهی یکی از رویکردهای جدید درمانی می‌باشد که با ترکیب اصول مداخلات درمانی مبتنی بر شرح حال[۱۰]، تمرکز بر حل مسئله[۱۱] یک نظام درمان کوتاه مدت و نیمه ساخت یافته و جدید ارائه می‌کند.

 

بیان مسأله

 

دیابت نوع ۲ بیشتر در بالغین بالای ۳۰ سال و چاق دیده می‌شود که ۹۰-۸۰ درصد کل موارد دیابت را شامل می‌شود و انسولین تولید شده از پانکراس در این افراد به خوبی عمل نمی‌کند. در واقع پانکراس به اندازه کافی انسولین ترشح نمی‌کند و یا انسولین ترشح شده، فاقد کارایی لازم است (تایلبرگ[۱۲]، میراندا[۱۳]، جیمز[۱۴] و بتل[۱۵]، ۲۰۰۱). تحقیقات نشان داده است که افراد دیابتی ریسک بالایی در ابتلا به افسردگی و اضطراب دارند. شیوع افسردگی در افراد دیابتی ۲۴ درصد است (گلدنی[۱۶]، فیلیپس[۱۷]، فیشر[۱۸] و ویلسون[۱۹]، ۲۰۰۴)، ولی درمان­های بسیار کمی در زمینه بهبود سطح کیفیت زندگی و کنترل هیجانات دریافت می‌کنند. همچنین موقعیت اجتماعی بیماران در روش های درمانی در نظر گرفته نمی‌شود. درمان‌های صرفأ پزشکی برای بیماران در دراز مدت کافی نیست و درمان باید مسائل جسمانی و مسائل روانشناختی را مد نظر قرار دهد. هدف از درمان روانشناختی در افراد دیابتی نوع ۲ این است که زندگی سالمتر و بهتری با دیابت داشته باشند. هدف از اجرای این طرح، آموزش کامل و جامع با تمرکز بر زندگی بهتر با دیابت با بهره گرفتن از روش درمان شناختی – رفتاری است. در این روش سطح کیفیت زندگی و هیجانات و موقعیت اجتماعی بیماران بررسی می‌شود. هدف کاهش پتانسیل منفی در بزرگسالان دیابتی است. توانایی خود کنترلی در عدم مصرف غذاهای کم ارزش و ناکارآمد و مراقبت‌های صحیح روزانه و رعایت رژیم دارویی، مداخله درمان روانشناختی را ضروری می‌کند (ویلدرموت، ۲۰۰۸).

تحقیقات نشان داده است که در یک فعالیت گروهی، افراد دیابتی یاد می‌گیرند که چه روش هایی برگزینند تا تغییرات مثبت و پایدارتری را به دست آورند و روش امید درمان گروهی شناختی رفتاری می‌تواند بر افزایش کنترل متابولیکی، عزت نفس و افزایش کیفیت زندگی آن ها مؤثر باشد (گلدنی و همکاران ، ۲۰۰۴). طبق تحقیقات انجام شده، شیوع افسردگی در افراد دیابتی ۱۱ تا ۱۲ درصد است. در تحقیقات انجام شده بر روی ۴۸۰۰ بزرگسال مبتلا به دیابت نوع ۲ مشخص شد که ۱۲ درصد آن ها مبتلا به افسردگی ماژور و ۵/۸ درصد آن ها اختلال افسردگی مینور دارند (سادوک[۲۰] و سادوک ، ۲۰۰۸). مطالعات انجام شده نشان داده است، افراد دیابتی که اختلال افسردگی دارند در کنترل گلوکز خون ضعیف عمل می‌کنند و تغییرات زیادی در آزمایش HbA1c[21] دارند (سادوک ، ۲۰۰۸).

در تحقیقی که توسط (یوربانسکی[۲۲]، فابری[۲۳] و تایلور[۲۴]، ۲۰۰۹)، انجام شد، تاثیر درمان شناختی-رفتاری بر اختلال خوردن در افراد دیابتی بررسی شد. نتیجه این تحقیق نشان داد که این درمان علاوه بر افزایش خودکنترلی در خوردن، موجب بالا رفتن عزت نفس و انطباق بهتر با بیماری شده و همچنین این درمان موجب کاهش میانگین قند خون در بیماران شده است.

 

به علت عدم مداخله غیر دارویی در اختلالات روانپزشکی همراه در بیماران دیابتی، اختلال همراه با بیماری دیابت کنترل نشده و موجب افت کیفیت زندگی بیماران و تشدید عوارض دیابت می­ شود. با توجه ‌به این که دارو درمانی به تنهایی نتایج مطلوب را تامین نمی‌کند، مداخلات غیر دارویی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از آنجایی که مداخلات و درمان­های گروهی تاثیر بسزا و بیشتری در درمان­های دیابت داشته اند، درمان شناختی-رفتاری گروهی برای مداخله غیر دارویی انتخاب شد. تا آنجایی که پژوهشگر به بررسی پیشینه پژوهش پرداخته است، تا کنون روش درمانی امید درمان گروهی به شیوه شناختی-رفتاری بر روی افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیابتی در ایران و بخصوص فارس انجام نشده است، ‌بنابرین‏ این خلأ پژوهشگر را بر آن داشت تا به بررسی اثر امید درمان گروهی به شیوه شناختی-رفتاری در بیماران زن دیابتی بپردازد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ق.ظ ]




به اعتقاد هلستلا[۴۷] (۲۰۰۱) مشکلات شخصی نیز سبب بروز مشکلات رفتاری و تعارض با اطرافیان می‌شود، مشکلات شخصی معمولاً در مواجهه با شرایط جدید دوره‌ بلوغ و دوران هویت یابی رخ می‌دهد. به بیان دیگر ناتوانی نوجوان در سازگاری با شرایط جدید منجر به پیدایش مشکلات رفتاری می‌گردد. دستجردی، خزاعی و سعادت جو (۱۳۸۳) نیز طی پژوهش خود عواملی چون؛ فشار برای ورود به دانشگاه، مراقبت و کنترل بیش از حد اشتباهات، سخت گیری نسبت به پوشش، نحوه آرایش مو، وضعیت ظاهر، ممانعت از دیدن و شنیدن سی دی‌ها و نوارهای موسیقی، مشاجره در خصوص رفت و آمدها و روابط با دوستان، ممانعت از فعالیت‌های مختلف به خاطر پیشرفت تحصیل، کنترل ارتباط با جنس مخالف و مواردی از این دست را از مهم‌ترین عوامل زمینه ساز تعارضات بین نوجوانان و والدین معرفی نمودند.

 

بخش سوم؛ روابط خانواده در دوره‌ نوجوانی و نقش آن در تعارضات

 

خانواده یک سازمان اجتماعی کوچک است که روابط اعضای آن، به ویژه روابط والدین با فرزندان، مهم‌ترین عنصر شکل دهنده این سازمان است. رشد مطلوب و سالم فرزندان در تمام ابعاد مرهون ارتباط مؤثر و مطلوب والدین با فرزندان است. تحلیل‌های نظری و تجربی بسیاری به ارتباط مؤثر والدین با فرزندان اختصاص دارد که برای آن اهمیت و ارزشی خاص قائل شده‌اند. از سویی دیگر مطالعات فراوانی به تأثیر کیفیت رابطه‌ والد- فرزند بر هریک از اعضای خانواده به عنوان یک رابطه‌ دو جانبه توجه ‌داشته‌اند.

 

بدیهی است زندگی از دوران بلوغ آغاز نمی‌شود بلکه در طی سال‌های کودکی شکل می‌گیرد ‌و کودک فرا می‌گیرد که چگونه با محیط اطراف خود و با اشخاص دیگر ارتباط احساسی برقرار کند. کودکانی خوشبخت هستند که در خانواده هایی با ثبات به سر می‌برند و ارتباط نزدیکی بین والدین و آنان وجود دارد. در خانواده هایی که آرامش و ثبات برقرار است؛ روابط نزدیک والد- فرزندی وجود دارد و والدین با فرصت‌های بی شماری که برای فرزندان خود فراهم می‌کنند زمینه لازم را برای زندگی موفقیت آمیز فرزندان تدارک می‌بینند.

 

روابط والدین- نوجوان از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا این رابطه زمینه اصلی برای اجتماعی شدن کودکان محسوب می‌شود (آقا محمدیان، ۱۳۸۶). از سوی دیگر، احتمال زیادی وجود دارد که نوجوانان نسبت به مراقبانی که رابطه‌ گرم و صمیمی‌ای با آن‌ ها دارند در مقایسه با اشخاصی که از آن‌ ها انتقاد می‌کنند ارتباط ‌نزدیک‌تری برقرار کنند و از این اشخاص طلب یاری کنند (روگر، مالکی و دماری[۴۸]، ۲۰۰۸). بررسی­ های صورت گرفته بر شرایط دوره نوجوانی نشان می­دهد که روابط با والدین پیش‌بینی کننده بهتری برای رضایتمندی از زندگی نوجوانان محسوب می‌شود. با این وجود نوجوانان اغلب دیدگاهی منفی نسبت به عملکرد خانواده به ویژه والدین خود دارند (آقا محمدیان، ۱۳۸۶).

 

نحوه ارتباط نوجوان با پدر، مادر، خواهران و برادران و همچنین نوع الگوهای تربیتی والدین در بروز مشکلات رفتاری دختران مؤثر هستند. ویژگی استقلال طلبی نوجوان در ارتباط با والدین نیز اغلب به شکل تعارض جلوه گر می‌شود. نوجوان از والدین خود انتقاد می‌کند و محبت آنان را لوس بازی می‌داند، بیشتر تمایل دارد به والدینش از دید دوستان و همسالان نگاه کند که در نتیجه ممکن است برای آن‌ ها مشکلاتی را به وجود آورد (احمدی، ۱۳۸۷). کانون خانواده‌ای که بر اثر تعارض و جدال بین اعضای آن، آشفته است محیط امن روحی و روانی که در خانواده باید وجود داشته باشد را از اعضای آن می‌گیرد و باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای همه می‌شوند. اگر با تعارض به وجود آمده در بین اعضای خانواده به درستی برخورد شود به رشد رابطه بین اعضای خانواده کمک می‌کند ولی اگر طرفین درگیر در تعارض نحوه برخورد با تعارض را ندانند؛ نه تنها مشکل موجود رفع نخواهد شد بلکه به تداوم رابطه هم آسیب می‌رساند (مرادی و ثنایی، ۱۳۸۵).

 

الگوی سیستم‌های خانواده چارچوب قابل توجهی را برای بررسی تعامل‌ها و روابط در خانواده فراهم می‌کند. در حالی که فروید[۴۹] و اریکسون خانواده را به صورت مجموعه‌ای از افراد در نظر گرفتند، این الگو خانواده را به صورت سیستم‌های چندگانه روابط با تغییر یافتن نقش‌ها و ارتباط‌ها در نظر می‌گیرند. هر رابطه درون یک خانواده از ثبات برخوردار است و مبادلات ویژه‌ای بین ویژگی‌های مشترک، تعاملات و الگوهای ارتباطی وجود دارد (کارتر و مک کولدریک و ویت بوورن[۵۰]، ۲۰۰۸). بر اساس الگوی سیستم‌های خانواده، مهم‌ترین تغییر در شخص یا روابط او نشان دهنده وجود سیستم خانواده است. نوجوانان در دوران بلوغ با ارزش‌ها، نقش‌ها و سیستم ارتباطی خانواده خود درگیر هستند. نوجوانان بیش از کودکان کم سن و سال، تمایل دارند تا فرصت‌هایی را برای تصمیم ­گیری درباره خود و پافشاری بر تصمیم‌هایشان داشته باشند تا از طریق آن بتوانند به خودگردانی دست یابند. الگوی سیستم‌های خانواده کمک می‌کند تا نقش عواملی نظیر عدم رضایت در میانسالی و تعارضات مربوط به زناشویی را دریابیم و نسبت به روابط و تعارضات والدین- نوجوان آگاه شویم(آقامحمدیان، ۱۳۸۶).

 

مشکلات رفتاری همچون، پرخاشگری، ‌بزهکاری و سایر مسائل… نمایانگر اختلالاتی در روابط بین والدین و نوجوان است. از آنجا که دلبستگی به خانواده ارتباط معکوسی با دلبستگی به همسالان ناهنجار دارد، هر قدر نوجوان به دلیل احساس تعلقی که در خانواده از آن محروم است، به گروه همسالان جذب شود، خانواده بیشتر او را از خود طرد می‌کند و در نتیجه نوجوان بیشتر جذب همسالان ناهنجار خواهد شد. در عین حال، درون خانواده، چرخه‌ای بی حاصل ایجاد می‌شود. هر قدر نوجوان بیشتر از قواعد و محدودیت‌های اعمال شده از سوی والدین سر باز زند، والدین بیشتر در جهت کنترل نوجوان تلاش می‌کنند. این تلاش‌ها برای کنترل نوجوان، بیشتر سبب آزردگی او می‌شود و مشکل را تشدید می‌کند، زیرا نوجوانان بیشتر احساس می‌کند که او را درک نکرده اند و به سمت گروه همسالان ناهنجار کشیده می‌شود. این مبارزه برای به دست آوردن قدرت آنچنان تشدید می‌شود که منجر به جدایی و فاصله‌ای غیر قابل برگشت در رابطه می‌شود. در نتیجه نوجوان خانواده را ترک می‌کند و زود از آنان جدا می‌شود. والدین هم با درماندگی از او کنار می‌کشند یا او را از خانواده جدا می‌کنند. به عبارتی این چرخه را می‌توان بدین صورت نشان داد:

 

وابستگی ضعیف به والدین

 

معاشرت با همسالان ناهنجار

 

نوجوان درگیر رفتار مشکل زا می‌شود

 

والدین نوجوان را طرد یا کنترل می‌کنند

 

نوجوان احساس می‌کند که والدین با او بدرفتاری کرده‌اند؛

 

و در برابر تلاش‌های آنان برای کنترلشان مقاومت می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:26:00 ق.ظ ]




در حقیقت، قوت گرفتن نقش مشتریان و افزایش قابل ملاحظه انتظارهای آن ها از فرآورده ها و خدمات، نیاز به دگرگونی چشمگیری را در سازمان و در راستای فلسفه مشتری مداری به وجود آورده است. از طرف دیگر نیز برقراری ارتباط مستحمک و پایدار با مشتری مورد توجه بسیاری از شرکت ها قرار گرفته است. سانی[۳۷] و همکاران (۲۰۰۵)، در مطالعه ای ساختار محسوس ها (وضعیت ظاهری با وجود شرایط فیزیکی، تجهیزات و کارکنان)، محتوا (طبیعت و تناسب محصول یا خدمات)، نگرش (شناخت مشتری، تمایل به تهیه ی خدمات، آمادگی و رفتار اجتماعی)، شیوه انتقال (پشتیبانی محصول یا خدمات سفارشی فراهم شده برای مشتریان به وسیله ی تهیه کنندگان محصول یا خدمات)، قابلیت اعتماد (توانایی ارائه خدمات وعده داده شده به طور مستقل و دقیق) و شایستگی (دارا بودن مهارت ها و دانش مورد نیاز برای ارائه خدمات) را به عنوان احتیاج های اصلی مشتریان درونی و بیرونی مد نظر قرار داده‌اند (ابراهیمی نژاد و شول، ۱۳۹۰).

 

مشتری مداری بر روی کشف و برآوردن نیازهای خرید مشتریان در حالی که بهترین منافع در ذهن آن ها حفظ می شود، تمرکز دارد. فروشندگانی که فروش محور بوده اند، نتایج کوتاه مدت فروش را بر دستیابی به نتایج بلندمدت مثل وفاداری مقدم دانسته. به طور کلی مدیریت می‌تواند اثر مثبت (با دادن هدایای ویژه به فروشندگان، مشارکت در تصمیمات و …) و یا اثر منفی بر روی مشتری مداری فروشندگان داشته باشد. بدون شک، فروشندگان با گرایش مشتری مداری به عنوان منابع پر ارزش برای خلق مزیت رقابتی شرکت ها شناخته می‌شوند. ایشان می‌توانند شبب افزایش رضایت مشتری، وفاداری مشتری و نیز بهبود عملکرد فروش گردند (Menguc and Boichunk, 2012).

 

۲-۳-۶) اشکال و دیدگاه های متفاوت به مشتری گرایی

 

محققان میان سه شکل از مشتری گرایی تمایز قایل شده اند. دیدگاه اطلاعات محور، مشتری گرایی را موجود بودن اطلاعات مشتری و میزانی که اطلاعات درباره نیازهای مشتریان جمع‌ آوری و تحلیل می شود، درنظر می‌گیرد. دیدگاه مبتنی بر فرهنگ و فلسفه ی فراتر از دیدگاه اول به مشتری گرایی می نگرد. مشتری گرایی در این دیدگاه مبتنی بر وجود عناصر خاص در فلسفه ی کلی سازمان همچون ارزش ها، هنجارها و عقاید است. ‌بنابرین‏ مشتری گرایی در این دیدگاه بخشی از فرهنگ شرکت است و نه فقط در باورها و عقاید سازمان مشخص می شود. بلکه در رفتار کارکنان در ارتباط با مشتریان نیز آشکار می شود. شکل و دیدگاه سوم مشتری گرایی مبتنی بر خدمت و تعامل می‌باشد که عمدتاً کیفیت خدمات ارائه شده را تعیین می‌کند. این دیدگاه نسبت به دو دیدگاه دیگر متفاوت است. در حالی که دو دیدگاه اول مشتری گرایی را از دیدگاه و نقطه نظر سازمان بیان می‌کند، دیدگاه مبتنی بر خدمت و تعامل مشتری گرایی را از دیدگاه مشتریان بیان می‌کند. مشتری گرایی به معنای تمایل یا زمینه موجود در کارکنان در جهت ارضای نیازهای مشتریان در هنگام کار می‌باشد. داناوان[۳۸] و همکاران (۲۰۰۴)، مشتری گرایی را به دو بعد تقسیم نموده اند. بعد نیاز، نشان دهنده باورهای کارکنان درباره توانایی هایشان در ارضای نیازهای مشتریان است و بعد لذت، نشان دهنده ی این است که تا چه حد و میزانی تعامل و خدمت رسانی به تعامل و خدمت رسانی به مشتریان برای کارکنان لذت بخش است. داناوان و همکاران (۲۰۰۴)، معتقدند که وجود هر دو بعد برای درک کامل توانایی ها و انگیزه های کارکنان درجهت خدمت رسانی به مشتریان ضروری است (زارعی و همکاران، ۱۳۹۰).

 

۲-۳-۷) مشتری مداری و تکریم ارباب رجوع

 

رضایت مشتری را می توان پیش شرط تمام موفقیت های بعدی سازمان معرفی نمود. امروزه توجهات روزافزون به خواسته های مشتریان، بسیاری از مؤسسات را مجبور به بهبود و ارتقای ارتباطات با مشتریان نموده است. مشتری کسی است که نیازش (کالا و خدمات) را خودش تعریف می‌کند و حاضر است بابت ارزشی که برای آن متصور است، هزینه مناسبی بپردازد. ارباب رجوع مثل مشتری حالت تعاملی و طرفینی ندارد، بلکه خدمات یک جانبه را شامل می شود که در آن فروشنده ها (ارائه کنندگان کالا و خدمات) اطلاعات بیشتری نسبت به موضوع معامله دارند اما خریدار (دریافت کننده) نمی تواند به سادگی آن اطلاعات را به دست آورد، در حالی که سخت به آن نیازمند است. نکته ی مهم اینکه در اکثر موارد امکان دارد ارائه کننده کالا یا خدمت احساس هیچگونه منفعت و یا حداقل نفع را در این معامله داشته، لذا با میل و رغبت کامل در این معامله با ارباب رجوع شرکت نداشته باشد. مانند: خدمات درمانی، علمی، آموزشی و پرورشی. مشتریان را از جنبه‌های مختلف مثل میزان رضایت، نوع رفتار، قدمت ارتباط و غیره تقسیم بندی می نمایند که از جمله آن ها تقسیم به مشتریان داخلی و خارجی است. مشتری داخلی شامل کارکنان سازمان و مشتری خارجی سایر افراد و مؤسسات خارج سازمان ا شامل می شود. اصول و مبانی طرح تکریم از نظر تئوریکی بر جلب رضایت ارباب رجوع و تامین منافع او استوار است. طوری که در همه حال منافع ارباب رجوع بر منافع کارکنان و مؤسسه‌ ارجح است و کارکنان موظف و بلکه مجبورند در این راستا گام بردارند. چرا که احساس می‌کنند به صورت محسوس و نامحسوس توسط بازرسانی از کمیته های ویژه طرح تکریم زیر نظر مدیران مؤسسه‌ و بلکه مقاماتی بالاتر نظارت و کنترل می‌شوند و توسط ارباب رجوع نیز به راحتی مورد بازخواست قرار می گیرند. لذا کارمندان با احساس نظارت و بازرسی مداوم و توقعات روزافزون و گاها غیرمنطقی ارباب رجوع که در تعامل با آن ها و ارائه خدمات نفع چندانی غیر از حقوق و مزایایی که طبق مقررات از مؤسسه‌ دریافت می‌کنند عایدشان نخواهد شد، روز به روز ناراضی تر می‌شوند و امکان بروز خلاقیت و شکوفایی استعدادهای آن ها در راستای ارائه خدمات با کیفیت مستمر به حداقل خواهد رسید (لطیفی و محمودی فر، ۱۳۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:12:00 ق.ظ ]




گفتار اول : تعریف و تبیین حریم خصوصی

 

منظور از حریم خصوصی ، قلمرویی از زندگی اشخاص است که به هیچ وجه مایل نیستند دیگران بدون اجازه آن ها وارد این قلمرو شوند یا از آن آگاهی پیدا کنند . به دیگر سخن ، آن بخش از زندگی اشخاص که آگاهی دیگران از آن به لحاظ کمیت و کیفیت در اختیار خود اشخاص می‌باشد حریم خصوصی نام دارد . ( انصاری ، ۱۳۸۱ ، ۳۹ )

 

حریم خصوصی مفهومی است ، زادۀ نوگرایی و تجدید نظر در روابط انسانی از یک طرف و مقاومت در برابر پیشرفت های روز به روز تکنولوژی از طرف دیگر .

 

حریم خصوصی یکی از مصادیق آزادی های عمومی می‌باشد . آزادی در زندگی و خصوصی یعنی مصون بودن شخص از دخالت دیگران در امور خانوادگی و کاری و نیز مصون بودن از تفتیش و تجسس دربارۀ وضع جسمانی و احوال شخصی و سایر امور او . استراق سمع گفتگوهای خصوصی فرد و ثبت آن به وسیله ضبط صوت و غیره و یا گرفتن عکس شخص و یا مونتاژ آن بدون اجازه او و انتشار آن ، مداخله در زندگی خصوصی فرد است که عرفاً ، شرعاً و قانوناً ممنوع اعلام شده است .

 

در کنگره حقوق ‌دانان که در ۱۹۷۷ در استکهلم منعقد شده کنگره احترام زندگی خصوصی را برای سعادت بشر لازم می شمارد و از آنان تعریف جامعی به دست می‌دهد که حائز اهمیت است . در قطعنامه های این کنگره چنین آمده است :

 

حق زندگی حق فرد است ، که زندگی بکند همان‌ طور که قصد دارد و حمایت بشود در مقابل :

 

الف – هر گونه مداخله در زندگی خصوصی خانوادگی و داخلی او .

 

ب – هر گونه تعرض به سلامت جسمی یا روحی و به آزادی اخلاقی یا مصنوعی او .

 

ج – هر گونه تعرض به شرافت و شهرت او .

 

د – هر گونه تفسیر مضری که از گفته ها و اعمال او بشود .

 

ه – افشای بی موقع امور ناراحت کننده مربوط به زندگی خصوصی او .

 

و – استفاده از اسم او ، هویت و عکس او .

 

ح – هر گونه فعالیت به منظور جاسوسی کردن دربارۀ او .

 

ط – توقیف مکاتبات او .

 

ی – استفاده با سوء نیت از مخابرات کتبی یا شفاهی او .

 

ک ـ افشای اطلاعاتی که او داده یا گرفته برخلاف قاعده حفظ اسرار مربوط به شغل و حرفه شخص.

 

( یزدانی ، ۱۳۸۹ ، ۶۸ )

 

حریم خصوصی افراد در ارتباطات اینترنتی و در فضای سایبر به ویژه از طریق شنود اطلاعات شخصی آن ها در اینترنت نقض می شود . همچنین دسترسی غیرمجاز سایرین از طریق ارتباط اینترنتی به اطلاعات شخصی افراد مصداق دیگر نقض حریم خصوصی از طریق شبکه مذکور می‌باشد . فردی که به اطلاعات خصوصی دیگری نظیر نامه های شخصی ، فیلم ها یا عکس های خانوادگی دسترسی پیدا ‌کرده‌است آن ها را در اینترنت در دسترس عموم قرار می‌دهد . در این فرض ، عمل فرد مذکور همانند انتشار همان اطلاعات در یک روزنامه و تابع احکام آن است .

 

( انصاری ، ۱۳۸۱ ، ۴۱ )

 

لیکن در مجموع می ‌توان بیان نمود :

 

حریم خصوصی یعنی فرد آزادانه حق داشته باشد در خلوت خود اطلاعات مربوط به امور زندگی‌اش را پنهان نموده و بر آن کنترل داشته و مانع دسترسی دیگران ‌به این اطلاعات گردد و تصمیم بگیرد که چه وقت و تا چه حد این اطلاعات را به دیگران منتقل نماید .

 

(www.momtaznews.com )

 

گفتار دوم : حوزه های گوناگون حریم خصوصی

 

حریم خصوصی نیز مانند سایر موارد دارای حوزه های گوناگونی است که هر حوزه به طور جداگانه و از دریچه و دیدگاه خود ‌به این منظر می نگرد . حریم خصوصی را می توان در سه حوزۀ مجزا ولی مرتبط مورد بررسی قرار داد ، که عبارتند از :

 

۱ . حریم خصوصی ارضی :

 

این حوزه از حریم خصوصی در برگیرنده یکی از ابتدایی ‌ترین و سنتی ‌ترین اشکال حق افراد بر لزوم محترم و مصون بودن از تعرض منازل مسکونی است . در باب حریم خصوصی اشخاص در منزل و اماکن تحت تصرف آن ها ، اختلاف نظر قابل توجه میان اهل فن به چشم نمی‌ خورد . این حق ریشه در حقوق اساسی افراد و همچنین حقوق بشر دارد و از فروع اصل کلی آزادی افراد در انتخاب مسکن و مصونیت از هر گونه تعرض است . مبنای این حق آن است که مسکن افراد و به تبع آن سایر اماکن مشابه نهان‌ ترین نهان خانه ایشان بوده و اگر حقی برای افراد دایر بر پوشیده نگاه داشتن ابعاد شخصی و اسرار خود ، به رسمیت شناخته شده است ( که چنین نیز هست ) هیچ مکانی مناسب تر از مسکن برای اعمال این حق وجود ندارد البته این حق نیز همچون همه اشکال حق ، تنها به عنوان اصل ، پذیرفته شده است . و نفوذ و اعتبار آن منافاتی با اعمال پاره‌ای استثناهای خاص و قانونی ندارد . از جمله این استثناها می‌ توان به امکان تفتیش و بارزسی از قبیل اجرای حکم مقام صلاحیتدار و قضایی ، بازدید محل برای مسائل مالیاتی و عوارض قانونی و یا بهداشت محیط کار و مواردی چون جرم مشهود و امثال آن اشاره کرد .

 

در خصوص وضعیت داخلی در این باب باید خاطر نشان کرد که هرچند قانون جامع و خاص در این حوزه تاکنون به تصویب نرسیده است لیکن از یکسو پاره‌ای آموزه‌ های دینی بر این حق در جامعه ما بدیهی تلقی شده و اجرا می‌ گردد و از سوی دیگر برخی متون قانونی به صورت کلی و گذرا برخی ابعاد این حق را مورد حمایت قرار داده‌اند از آن جمله می‌ توان به اصل ۲۲ قانون اساسی و مادۀ ۱۰۴ قانون آیین دادرسی دادگاه‌ های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸ و همچنین مقررات قانون مجازات اسلامی در باب هتک حرمت منازل و املاک غیر مصوب ۱۳۷۵ اشاره نمود ، اصل مصونیت این اماکن از هر گونه تعرض با قید برخی استثنائات مقرر شده است . به نظر می‌ رسد تدوین قانون جامع حمایت از حریم خصوصی اشخاص در منازل و اماکن خصوصی ضرورتی انکار ‌ناپذیر است . ( نوری و نخجوانی ، ۱۳۸۳ ، ۳۲ )

 

که در فصل گذشته به طور مفصل به تفسیر مواد قانونی مذکور در این زمینه پرداختیم .

 

۲ . حریم خصوصی اطلاعاتی :

 

این حوزه از مباحث مربوط به حریم خصوصی که در برخی نظام‌ های حقوقی تحت عنوان حمایت داده‌ ها مورد بررسی قرار می‌گیرد در برگیرنده قواعد حاکم بر پردازش داده‌ ها و اطلاعات مربوطه به اشخاص است . منظور از پردازش ، هر گونه تحصیل ، نگهداری ، سازماندهی ، ذخیره، هک و اصلاح ، افشا ، انتقال ، انتشار و اقدامات مشابه در خصوص داده‌ ها است . با این تعاریف روشن می‌شود که برخلاف تصور رایج اصل مباحث این حوزه‌ فی نفسه ارتباطی به ظهور فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی نداشته و پیش‌ تر نیز امکان نقض این حق به صورت بالقوه و حتی بالفعل وجود داشته است ، لیکن پیدایش این فناوری‌ ها موجب تسهیل و ترویج این قبیل اعمال در مقیاسی فوق تصور ، صورت گردید . و از همین رو جامعه امروز بیش از پیش نگران سوء استفاده‌ های احتمالی از اطلاعات خصوصی اشخاص است .

 

همچنین باید دانست که منظور از اطلاعات خصوصی در این مبحث لزوماًً اطلاعات سری دارای ماهیت محرمانه نیست بلکه هر گونه اطلاعات مربوط به اشخاص از جمله اطلاعات مربوط به علایق ، سلایق و اطلاعات مربوط به منابع مالی و اطلاعات مربوط به نیازهای شخصی ، اعتقادات ، خصوصیات فردی وابستگی ‌های قومی ، نژادی ، هویت فرهنگی و به طور کلی هر قسم اطلاعاتی که بالقوه قابل استناد به ضرر شخص موضوع اطلاعات یا حداقل بهبود اشخاص دیگر باشند را شامل می شود . ( ایمانی ، ۱۳۸۲ ، ۸۲ )

 

۳ . حریم خصوصی ارتباطاتی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-19] [ 10:48:00 ب.ظ ]