کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 



بخش اول:طرح مساله. 7

1-1 بیان مسئله : 7

1-2 سوال اصلی : نظر اسلام درباره تجمل گرایی چیست ؟. 8

1-3 سوالات فرعی : 8

1-4 پیش فرض ها : 8

1-5 پیشینه تحقیق. 8

1-6 پیشینه ی تجمل گرایی.. 9

1-7 ضرورت تحقیق. 12

1-8 روش تحقیق. 13

1-9 هدف تحقیق. 14

1-10 موانع و مشكلات.. 14

بخش دوم:مفهوم شناسی.. 14

1-11 تعریف واژگان مرتبط با تجمل گرایی.. 14

1-12 جمال: 14

1-13 زینت.. 16

1-14 تجمل گرایی در لغت و اصطلاح. 17

1-15 افراط.. 18

1-16 حد. 18

1-17 مفهوم شناسی اعتدال. 19

الف) اعتدال در لغت : 19

ب) اعتدال در اصطلاح : 20

1-18 معنی و مفهوم اسراف.. 23

1-19 فرق بین تجمل و تجمل گرایی.. 25

فصل دوم: جایگاه تجمل و تجمل گرایی از دیدگاه آیات قرآن و روایات.. 29

2-1 مفهوم آراستگی.. 30

2-2 جایگاه تجمل و آراستگی در قرآن و روایات.. 31

2-3 اعتدال و میانه روی در آراستگی.. 39

2-4  تجمل گرایی در قرآن کریم. 40

2-5 ویژگیهای مترفین در قرآن: 46

2-6 نفی تجمل و رفاه زدگی در سیره پیامبر(ص) 49

2-7 تجمل گرایی از منظر امام علی(ع) 53

فصل سوم:معیارها و مصادیق تجمل گرایی.. 59

3-1 معیارها ومصادیق تجمل گرایی.. 60

3-2-1 تجمل گرایی در لباس و پوشاک.. 64

3-2-2تجمل گرایی در تهیه وسایل زندگی.. 66

3-2-3تجمل گرایی در تهیهی مسكن.. 68

مقالات و پایان نامه ارشد

 

3-2-4 تجمل گرایی در تهیه ی وسیله نقلیّه: 71

3-2-5 تجمل گرایی در پذیرایی از مهمان. 73

فصل چهارم :عوامل و زمینه های تجمل گرایی.. 77

4-1 جهل و نادانی.. 79

4-2 هواپرستی.. 79

4-3  فزونی ثروت و رفاه زدگی.. 82

4-4 احساس حقارت و خود کم بینی (احساس کمبود شخصیتی) 85

4-5 خودنمایی و خودبرتربینی: 86

4-6 تقلید. 86

4-7 فرهنگ جامعه و محیط.. 89

4-8 رهبران فكری و اجتماعی جامعه. 91

4- 9 صدا و سیما و مطبوعات.. 95

4-10چشم و هم‌چشمی.. 98

4-11 تربیت خانوادگی.. 99

4-12 استعمار. 100

4-13 وسواس… 102

فصل پنجم:آثار و پی آمد های تجمل گرایی.. 104

5-1 آثار و پیامدهای  فردی.. 105

5-1-1 فراموشی یاد  خدا 105

5-1-2 طغیان و سركشی.. 108

5-1-3  غفلت از ارزش ها 109

5-1-4  از بین رفتن آرامش واقعی.. 111

5-2 آثار و پی آمدهای اجتماعی.. 113

5-2-1 مفاسد اخلاقی و رفتاری.. 113

5-2-2 وابستگی اقتصادی.. 116

5-2-3 نابودی تمدن ها و فرهنگ ها 120

5-2-4 كاهش معنویت در جامعه. 121

5-2-5 فاصله گرفتن از توده مردم. 122

5-2-6 فقر و محرومیت اجتماعی.. 123

فصل ششم: راه های مبارزه با تجمل‌‌‌گرایی.. 127

6-1 تقویت باورهای ایمانی و ارزشهای اخلاقی.. 128

6-2 استفاده از ظرفیت های دینی عمومی.. 131

6-3 پیروی از الگوی مصرف در اسلام. 132

6-4 ترویج روحیه قناعت و صرفه جویی.. 134

6-5 ترویج فرهنگ ساده زیستی.. 139

6-6 افزایش آگاهی های عمومی و تبیین آثار سوء تجمل گرایی.. 142

6-7  الگوگیری از سخنان و رفتار پیشوایان دینی و بزرگان. 143

6-8 برقراری عدالت اجتماعی.. 145

6-9 دوری خواص و رهبران فکری و اجتماعی جامعه از تجمل گرایی.. 146

6-10 احیاء امر به معروف و نهی از منکر یا نظارت همگانی.. 147

6-11 اصل انفاق مازاد درآمد. 152

نتیجه گیری.. 156

پیشنهادات.. 158

فهرست منابع. 161

چکیده

یكی از مهم ترین مشكلات ، در جوامع امروزی، مسأله تجمل گرایی است. تجمل به معنای آراستگی ظاهر و تجمل‌گرایی به معنای افراط و و زیاده‌روی در آراستگی است. تجمل‏گرایی در دیدگاه عرف، به معنای روی‏آوری بیش از حد به مادیات و گردآوری اشیا و لوازم غیرضروری و دل‏بستن به آنهاست، به گونه‏ای که این عمل، به یک هدف برای انسان‏ها تبدیل شود. این نوع تجمل‏گرایی نه تنها سفارش نشده، بلکه به دلیل پی‏آمدهای ناخوشایند آن، نکوهش نیز شده است. البته زیبایی های مصنوعی وتجمل وخود آرایی مورد عنایت مخصوص قرآن کریم وروایات مذهبی است اما توجه بیش از اندازه به این امر ممكن است باعث پیدایش عادات ناپسندی هم چون،غرور،غفلت از یاد خدا ،خود پسندی ، خود نمایی شود . وانسان با پرداختن به این مسائل راه سعادت وتکامل را که هدف نهایی از خلقتش می باشد از بین می برد . از این رو در جهت کمرنگ کردن این مسأله باید مقدماتی از قبیل عوامل تجمل گرایی، آثار فردی و اجتماعی تجمل گرایی،راهکار های جلوگیری از آن را باید شناخت و آن ها را  درمان کرد.

مقدمه
آدمی برای ادامه زندگی از تامین یک سلسله نیازمندیها از قبیل غذا, مسكن, لباس و دیگر نیازهایش، ناگزیر است و علاقه به این امور در سرشت او به ودیعه نهاده شده است و در دستورات اسلامی نیز در حد اعتدال به تهیه و تامین این نیازمندیها ترغیب شده است.

مطالبی پیرامون استفاده از مسكن مناسب, لباس پاكیزه و مناسب شان و موقعیت افراد, همه گویای عنایت شرع مقدس به برخورداری انسانها از نعمتهای الهی می باشد.

تجمل ، به معنای  آراسته شدن و زینت دادن آمده است. اسلام به بهره مندی متعادل و متناسب با شرایط زمان و مکان از تجمل و زینت چه در معنای ظاهری و چه در معنای باطنی بسیار سفارش کرده است و اولیاء گرامی اسلام، استفاده از آن را به پیروان خود اکیداً توصیه نموده اند. جامه زیبا پوشیدن، به مو شانه و روغن زدن، معطر بودن و خلاصه خود را آراستن در حال عبادت و در مواقع معاشرت با مردم، در مسجد یا در محیط خانواده، از مستحبات مؤکد و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-10-01] [ 09:31:00 ب.ظ ]




1- ضرورت تحقیق.. 1

2- سئوالات تحقیق.. 3

3- فرضیه‌ها 3

فصل اول: كلیات… 5

1-1- ماهیت بیمه. 7

1-1-1- تاریخچه بیمه. 8

1-1-2- معنای لغوی.. 10

1-1-3- معنای اصطلاحی.. 11

1-1-4- بیمه اشخاص…. 12

1-1-4-1- تاریخچه بیمه اشخاص…. 13

1-1-4-2- بیمه عمر. 14

1-1-4-2-1- تاریخچه بیمه عمر. 18

1-1-4-2-2- ارکان ببمه عمر. 18

1-1-4-2-3- انواع بیمه های عمر. 20

1-2- پیشینه تحقیق.. 26

فصل دوم: جایگاه فقهی عقد بیمه عمر. 31

2-1- نظریه توقیفی بودن عقود. 34

2-1-1- تطبیق بیمه عمر با عقود معهود فقهی بر فرض توقیفی بودن عقود. 37

2-1-1-1- بیمه عمر و ضمان. 37

2-1-1-2- بیمه عمر و صلح.. 46

2-1-1-3- بیمه عمر و هبه. 52

2-1-1-4- بیمه عمر و جعاله. 55

2-1-1-5- بیمه عمر و مضاربه. 58

2-1-1-6- بیمه عمر و حق عمری.. 63

2-2- نظریه عدم توقیفی بودن عقود. 66

2-2-1- استقلال عقد بیمه عمر بر فرض عدم توقیفی بودن عقود. 72

فصل سوم: اشکالات فقهی عقد بیمه عمر. 73

3-1- بیمه عمر و غرر. 75

3-1-1- معنای لغوی.. 76

3-1-2- معنای اصطلاحی.. 77

3-1-3- معامله غرری.. 78

3-1-4- چه نوع غرری موجب بطلان معامله است؟. 80

3-1-5- تحلیل غرر در بیمه عمر. 81

3-2- بیمه عمر و تعلیق.. 84

3-2-1- معنای لغوی.. 85

3-2-2- معنای اصطلاحی.. 86

مقالات و پایان نامه ارشد

 

3-2-3- بررسی ادله بطلان تعلیق.. 87

1. اجماع. 87

2. امتناع تعلیق انشاء. 88

3. منافات تعلیق با تنجیز. 89

3-2-4- تحلیل تعلیق در بیمه عمر. 90

3-3- بیمه عمر و قمار. 91

3-3-1- معنای لغوی.. 92

3-3-2- معنای اصطلاحی.. 93

3-3-3- ادله حرمت قمار. 95

3-3-4- تحلیل قمار در بیمه عمر. 97

3-4- بیمه عمر و شخصی بودن قراردادها 99

3-4-1- تعهد به نفع ثالث در فقه. 100

3-4-2- تحلیل تعهد به نفع ثالث در بیمه عمر. 103

3-5- بیمه عمر و ضمان مالم یجب… 105

3-5-1- ادله بطلان ضمان مالم یجب… 106

3-5-2- نقد ادله بطلان ضمان مالم یجب… 107

3-5-3- تحلیل ضمان مالم یجب در بیمه عمر. 110

3-6- بیمه عمر و ربا 111

3-6-1- معنای لغوی.. 112

3-6-2- معنای اصطلاحی.. 112

3-6-3- تحلیل ربا در بیمه عمر. 114

نتیجه‌گیری.. 117

منابع و مآخذ. 119

چكیده

بیمه عمر یکی از عقود مستحدثی است که در جهان پر مخاطره امروز ، با استقبال رو به افزایشی رو به رو است و در سطح خرد و کلان جامعه دارای ارزش افزوده مادی و معنوی می باشد . آن چه در بیمه عمر دارای ارزش شایان توجه بوده و حق بیمه های پرداختی بیمه گذار در مقابل آن قرار می گیرد ، تأمین و آرامش در برابر خطر فوت است که بیمه گر به بیمه گذار ارائه می نماید . راه حل تصحیح عقد بیمه عمر بر اساس دیدگاه توقیفی بودن عقود ، تطبیق آن با یکی از عقود معهود فقهی است و در این راستا ، مسیر تطبیق بیمه عمر با عقد ضمان و عقد صلح نسبت به سایر عقود ، هموارتر است .

بر مبنای دیدگاه عدم توقیفی بودن عقود نیز ، بیمه عمر به عنوان عقدی مستقل ، بر عمومات و اطلاقات ادله صحت عقود عرضه می شود و در صورت بریء بودن از موانع صحت عقود ، می توانیم حکم به صحت آن بنماییم . برای نیل به این مهم ، ناگزیر از رفع شبهه هایی مانند غرر و تعلیق و ربا در بیمه عمر و ارائه راهکارهایی برای سازگاری بیمه عمر با مبانی فقهی امامیه خواهیم بود .
مقدمه

1- ضرورت تحقیق

یکی از مهم ترین اندیشه های هر شخص در زندگی فردی و اجتماعی ، ایجاد شرایط مطلوب برای تامین آتیه و پیشگیری از عواقب نا مطلوب حوادث ناخواسته به منظور نیل به آرامش خاطر است. با توجه به اینکه انسان ها هر روز با مشکلات متعددی رو به رو بوده و در معرض خطرات گوناگون قرار می گیرند ، صنعت بیمه یکی از پدیده هایی است که جوامع بشری در سبز فایل روز به روز استقبال بیشتری از آن می کنند و با زیر پوشش بیمه قرار دادن خود ، تأمین منبع مالی در شرایط سخت آتیه را تضمین می نمایند .

هر چه روابط اجتماعی وسیع تر و پیچیده تر می شود ، تواتر و شدت خطراتی که زندگی انسانی را تهدید می کند افزایش می یابد ، زیرا تکنولوژی و یا هر وسیله جدیدی که وارد زندگی انسان می شود ، خطرات جدیدی را هم برای بشر به ارمغان می آورد و چه بسا همین خطرات ، که بشر قدرت جلوگیری از آن را ندارد ، باعث بروز فجایع غیر قابل جبرانی گردد .

انسان‌از آغاز پیدایش‌جوامع‌انسانی‌، در جستجوی‌غریزی‌به‌دنبال‌تأمین های‌جسمی‌، اقتصادی ‌، اجتماعی‌وسیاسی‌بوده‌است‌.  باتوجه‌به‌همین‌نیاز بوده‌كه‌شركت های‌بیمه‌با ارائه‌طرح های‌متفاوت‌و ابتكاری‌متناسب‌با نیازهای ‌جوامع‌انسانی‌درپی‌تأمین‌و تسهیل‌این‌غریزه‌ثبات‌مالی‌و اقتصادی‌برآمدند تا در زمان‌بروز حادثه‌ناگوار، شیرازه ‌اقتصاد خانواده‌ها از هم‌نپاشد و افراد وابسته‌به‌شخص‌متوفی‌و یا حادثه‌دیده‌بتوانند از مزایای‌این‌تأمین‌اقتصادی‌بهره‌مند شوند.

در میان انواع بیمه ، بیمه های اشخاص یکی از مهمترین عقدهای بیمه ای به شمار می آید که آثار اقتصادی بسیار سودمندی را برای افراد و جامعه ایجاد می نماید . اصولا یکی از نشانه های پیشرفت جوامع بشری و شاخص های رفاه اجتماعی را می توان توسعه و گسترش بیمه های اشخاص دانست ، زیرا میزان حق بیمه سرانه افراد هر جامعه ، گواهی بر رشد و پویایی آن است .

بیمه های اشخاص برخلاف بیمه های خسارتی ، پیرو اصل غرامت نیست . لذا بیمه های اشخاص دربرگیرنده بیمه هایی است که موضوع آن ها دادن تأمین به اشخاص در مقابل هزینه های احتمالی یا بار مالی ناشی از وقوع یک ریسک فردی مشخص باشد که این بار مالی به وسیله بیمه گر و بیمه گذار در زمان انعقاد قرداد بیمه به طور مقطوع تعیین می شود .

بیمه عمر که مهمترین نوع  بیمه های اشخاص است  را می توان نوعی سرمایه گذاری تلقی نمود که افراد برای مصون ماندن از هرگونه تشویش خاطر در خصوص تأمین زندگی و اضطراب تغییر شرایط درآمدی و اقتصادی خانواده ، به آن روی می آورند .  بیمه عمر به طور اصولی یک عمل فردی پیش بینانه است و اغلب آن را یک قرارداد تأمین آتیه نیز می گویند . بیمه عمر عالی ترین تجلی روح همکاری و تعاون بین افراد بشر است و این سازوکار قادر است که ضرر و زیان های مالی ناشی از فوت نان آور خانوار را تا حدودی جبران نماید و در واقع تدبیری است که انسان می اندیشد تا در زمان بروز حوادث ناگوار بتواند کیان خانواده را از تنگناهای اقتصادی رهانیده و یا در زمان پیری منبع مالی مناسبی برای خود گردآوری نماید .

بیمه عمر قراردادی است که به موجب آن بیمه گر در قبال قسط هایی که دریافت می نماید متعهد می شود که مبلغی از مال را به بیمه گذار یا شخص ثالث بپردازد . مبلغ مورد بیمه یا در صورت وفات شخص بیمه شده ( به ورثه متوفی ) یا در صورت زنده بودن بیمه شده ، پس از انقضای مدت تعیین شده به خود بیمه شده پرداخت می شود و نحوه پرداخت مبلغ بیمه ای ، حسب توافق طرفین می باشد .

بیمه عمر یکی از عقود مستحدثه ای است که فقهاء و حقوقدانان آن را در کنار دیگر انواع بیمه ، مورد بحث و بررسی قرار داده و برای تطبیق آن با موازین فقهی ، بر اساس مبناهای مورد قبول خود ، راه حل های مختلفی را برا ی تصحیح عقد بیمه عمر ارائه داده اند .

عده ای از فقهاء و حقوقدانان عقود را توقیفی می دانند و معتقدند که عقود صحیح فقط منحصر در عقودی است که در زمان شارع بوده است و بنابراین تنها عناوینى از عقود كه در ادله به آن ها تصریح شده صحیح و مشروع‏اند و عقدهاى جدید با مضامین جدید باید به آن ها ارجاع داده شود . این عده بر اساس همین مبنای فقهی ، سعی کرده اند که عقد بیمه عمر را در چهارچوب یکی از عقود معهود و معین فقهی قرار داده تا در سایه آن عقد حکم به صحت بیمه عمر نمایند . از جمله عقودی که سعی کرده اند بیمه عمر را با آن تطبیق دهند ، ضمان ، صلح ، هبه ، جعاله و مضاربه می باشد .

برخی از فقهاء و حقوقدانان نیز نظریه عدم توقیفی بودن عقود را قبول دارند و بر این اساس عقود شرعی را منحصر به عقود معهود و معین فقهی ندانسته و هر نوع عقد و قراردادی که بین متعاقدین ، مطابق با عمومات و اطلاقات ادله معاملات تحقق یابد ، صحیح و مشروع می دانند ، هرچند که در قالب یکی از عقود متعارف فقهی نبوده باشد .

از آنجایی که صحت هر عقد و قراردادی به لحاظ حکم شرعی متوقف بر این است که واجد شرایط عمومی قراردادها و بریء از موانع صحت عقد باشد ، عده ای از فقیهان و صاحب نظران حقوق اسلامی ، عقد بیمه عمر را دارای اشکالاتی می دانند که صحت آن را دچار تردید می سازد . غرر ، تعلیق ، قمار ، ربا ، ضمان مالم یجب بودن و منافات با اصل شخصی بودن قراردادها ، از جمله اشکالاتی است که در عقد بیمه عمر مطرح است .

در این تحقیق کوشش می شود که با تحلیل فقهی دو نظریه توقیفی بودن و عدم توقیفی بودن عقود ، بر اساس هر یک از این دو نظریه ، راه حل های تصحیح عقد بیمه عمر مورد واکاوی قرار بگیرد . بر این اساس پس از این که در فصل اول به بیان ماهیت بیمه و بیمه عمر پرداختیم ، در فصل دوم بر طبق نظریه توقیفی بودن عقود ، بیمه عمر را به عقود معهود فقهی تطبیق داده و میزان سازگاری بیمه عمر با آن عقود را بررسی می نماییم و در نهایت در فصل سوم بر طبق نظریه عدم توقیفی بودن عقود ، بیمه عمر را به عنوان یک عقد مستقل فقهی مطرح کرده و به تحلیل میزان سازگاری آن با عمومات و اطلاقات صحت عقود ، می پردازیم و با رفع اشکال و یا ارائه پیشنهاد ، سعی داریم سازگاری عقد بیمه عمر با موازین فقهی امامیه را نتیجه بگیریم .

با عنایت به استقبال روزافزون افراد جامعه از انواع متنوع بیمه های عمر و دغدغه شرعی بودن آن از سوی صاحبنظران و استفاده کننده گان این نوع بیمه ، ضرورت تحقیق و پژوهش درباره این موضوع ، تبیین و مشخص می گردد . این

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]




مقدمه. 2

بیان مساله. 3

هدف تحقیق.. 4

اهمیت و ضرورت تحقیق.. 4

پیشینه تحقیق.. 5

سوالات و فرضیه های تحقیق.. 5

روش تحقیق.. 6

ساختار محدوده تحقیق.. 6

مشکلات تحقیق.. 6

فصل دوم:آشنایی با مولف

آشنایی با مولف کتاب خلاف… 8

زمینه‌های تقریب در اندیشه‌ی شیخ طوسی.. 10

اساتید شیخ طوسی.. 19

تالیفات شیخ طوسی.. 19

الابواب معروف به «رجال شیخ طوسی، الفهرست، اختیار الرجال انتخاب «رجال کشی.. 19

فصل سوم:ترجمه کتاب خلاف بخش سلم

ترجمه کتاب سلم از خلاف شیخ طوسی از مساله 1 تا 38. 22

فصل چهارم:ادبیات تحقیق

بیع سلف و صیغه های آن. 56

پیشینه تاریخی بیع سلف و سلم. 57

بیع سلف درحقوق اسلام و ایران. 58

مفهوم و ماهیت و شرایط بیع سلف… 59

گفتار اول مفهوم بیع سلف… 59

اسناد تجاری و کاربردی در بیع سلف… 61

شرایط و ارکان بیع سلف… 62

شرط اول و دوم: ذکر جنس و وصف مبیع. 62

شرط سوم: قبص ثمن.. 63

شرط چهار: معلوم بودن مقدار مبیع. 65

مقالات و پایان نامه ارشد

 

شرط پنجم: تعیین مدت… 66

شرط ششم: فراوانی جنس فروخته شده 66

ضرورت قبض ثمن بیع سلف در مجلس… 67

روایات دال بر شرط بودن قبض در مجلس… 71

روایت دال بر شرط بودن قبض در مجلس و روایت دال بر جواز تاخیر قیمت… 73

بررسی موافقت یا مخالفت سلم یا اصل.. 75

قبض راس المال سلم. 76

طرح مساله در احکام بیع سلف… 77

حکم بیع سلف… 85

مورد عقد در بیع سلف… 85

بیع سلف در پول. 85

موارد عقد در بیع سلف… 86

مشخصات اصلی بازار سلف… 86

بیع دین به دین (کالی به کالی) 87

بیع کالی به کالی در منابع فقهی و آرای فقها 91

دوم – بررسی مساله در بیع دین به دین.. 92

گفتار اول – مفوم بیع دین به دین.. 92

ماهیت قرارداد پیش فروش ساختمان در حقوق ایران و فقه امامیه. 104

بیع مال آینده 107

نظر فقهی آیت لله خامنه ای در باره احكام خرید و فروش‏ – بیع سلف‏… 109

شرح تفصیلی نظر شورای نگهبان درباره لایحه پیش فروش ساختمان. 111

بررسی فقهی.. 113

شرایط پیش فروش آپارتمان. 114

توضیح شرایط.. 115

بررسی قرارداد پیش فروش آپارتمان با مسائل مشابه حقوقی.. 118

قرارداد پیمانکاری.. 118

قرارداد خصوصی.. 119

تعهد به بیع. 119

قرارداد خصوصی تملیکی.. 120

تملیک عین به همراه شرط.. 121

بیع قطعی مال آینده 122

شرایط پیش فروش فروش خودرو. 122

●شبهه شرعی و قانونی.. 127

●پیامدهای اقتصادی.. 132

نتایج  135

پیشنهادات… 137

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]




رواج تصوف و پیدایش مکتب های صوفیه در طی چهار قرن در جهان اسلام، ظهور انبوهی از تعبیرات و اصطلاحات را در برداشت که در آثار یا سخنان نقل شده از عرفا، پراکنده بود. صوفیان یا شاعران صوفی را باید نخستین گرد آورندگان اصطلاحات تصوف، به حساب آورد.[2]

برای ادراک عمیق معانی متون متصوفه، ابتدا بایستی مفاهیم اصطلاحات مندرج در آن ها را فهمید. فرهنگ های مصطلحات عرفانی عرفا در فهم و تبیین این متون نقش اساسی و حیاتی دارند. این فرهنگ ها راه پر فراز و نشیبی را طی نموده اند تا این که به شکل امروزی در آمده اند.

از روزگاران گذشته کتب بسیاری باقی مانده است که عنوان فرهنگ را ندارند، ولی دارای فواید فراوانی همچون فرهنگ ها هستند. مانند: صد میدان، منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری و … ، برخی دیگر از کتب برای تبیین و تشریح اصطلاحات عرفانی تألیف شده اند که در این میان می توان به شرح اصطلاحات صوفیه عبدالرزاق کاشانی، اصطلاحات صوفیه ابن عربی، رشف الالحاظ و …اشاره کرد. در برخی دیگر از کتب صوفیه به بخش هایی برخورد می کنیم که به تشریح اصطلاحات عرفانی عارفان اختصاص یافته است اللمع فی التصوف از سراج طوسی، رساله ی قشیریه از ابوالقاسم قشیری، کشف المحجوب از هجویری غزنوی، کیمیای سعادت تألیف غزالی از این دسته کتاب هاست.

از قرن چهارم هجری تا هفتم هجری عارفانی چون قشیری، هجویری، غزالی، نجم رازی و شیخ محمود شبستری پا به عرصه ی هستی نهادند و سبب خلق آثار عرفانی بزرگ و ارزشمندی چون، رساله ی قشیریه، کشف المحجوب، کیمیای سعادت، مرصادالعباد و گلشن راز شدند که هر یک از این آثار به  نوبه ی خود دارای ارزش و اعتبار والایی در قلمرو عرفان و همچنین حاوی اصطلاحات و مباحث عرفانی هستند و پس از قرن ها هنوز هم در نظر بزرگان علم و ادب حائز اهمیّت اند.

ابوالقاسم قشیری در باره ی اصطلاحات صوفیان می گوید: هر گروهی از عالمان را الفاظی خاص است که در میان آن ها استعمال می شود و در میان صوفیان نیز اصطلاحاتی وجود دارد که آنان برای بیان مقاصد خویش از این اصطلاحات استفاده می کنند. این اصطلاحات به گونه ای است که مفهوم آنها بر دیگر اشخاص پوشیده است و صوفیه بر این کار تعصب دارند و می کوشند که عقاید و افکارشان برای غیر اهل الله آشکار نشود و معتقدند که این اصطلاحات دارای مفاهیم و حقایقی است که خداوند در دل اولیاء و اهل الله نهاده و نامحرمان اجازه ندارند که از آن آگاه شوند. «من بر آن شدم که این الفاظ و اصطلاحات را به طوری که قابل فهم باشد شرح و تفسیر کنم». [3]  

هجویری، در اثر گران سنگ خود، کشف المحجوب به شرح و تبیین اصطلاحات صوفیه شرح اهل بیت پیامبر، صحابه، تابعین و انصار و غیره و همچنین به بیان فرقه های متصوفه می پردازد و در این میان از دوازده فرقه نام می برد که از میان این فرق دو فرقه ی حلولیه و حلاجیه را مردود می شمارد.

غزالی، اثر خود کیمیای سعادت را که چکیده ای از احیاء علوم الدین است و به نظر دانشوران دایره المعارف اسلامی و عرفانی است به چهار رکن تقسیم کرده است که به ترتیب عبارتند از: عبادات، معاملات، مهلکات و منجیات. در ربع عبادات او به ظاهر عبادات نپرداخته بلکه فلسفه و معانی آن ها را بیان کرده است. و در ربع منجیات که اساس کار ما نیز آن قسمت است به شرح و تفسیر اصطلاحات عرفانی چون توکل، رضا، شوق، محبت، خوف، رجا و غیره پرداخته است.

نجم الدین رازی، مرصادالعباد را در عصر حمله ی مغول نگاشته است که از متون بسیار نفیس به شمار می آید و دارای نثری اصیل و روان است که یادگار روزگاری است که هنوز زبان فارسی بر اثر حمله ی مغول دستخوش حوادث نشده و به تنزل نگرائیده بود. وی در این کتاب اصطلاحات عرفانی را تشریح و تبیین نموده است که هم از نظر ادبی و هم از نظر عرفانی دارای اهمیّت فراوانی است.

شیخ محمود شبستری، صاحب منظومه ی عرفانی کوچکی به نام گلشن راز است که آن را در پاسخ سوالات امیر حسین هروی که یکی از عارفان معاصر او است به رشته ی تحریر در آورده حاوی اصطلاحات و تعبیرات عرفانی فراوانی است که شاعران آن ها را در آثار خود به کارمی برند مانند، خط و خال، خرابات، شمع و شراب و شاهد و ….

از این پنج اثر، کیمیای سعادت اثر امام محمد غزالی از کتب اخلاقی به شمار می رود و چهار اثر دیگر از کتب عرفانی بسیار مهم و ارزشمند صوفیه در قلمرو عرفان و تصوف است.

در این کتاب اساس کار، بر روی گلشن راز شیخ محمود شبستری است و اصطلاحات عرفانی آن اساس چهار کتب دیگر یعنی رساله ی قشیریه، کشف المحجوب، کیمیای سعادت و مرصاد العباد شرح شده است. در ابتدا ابیاتی را که دارای اصطلاحات عرفانی است، از کتاب ارزشمند «مفاتیح الاعجاز فی

مقالات و پایان نامه ارشد

 شرح گلشن راز» – که شمس الدین محمد لاهیجی شارح آن بوده است-  استخراج نموده در ذیل هر بیتی، شماره ی بیت و صفحه را ذکر کردم. اگر لاهیجی راجع به اصطلاحی، توضیحی بیان کرده آن را در زیر بیت و اصطلاح مورد نظر ذکر نمودم و سپس به ترتیب زمانی، اصطلاحات مورد نظر را از چهار متن عرفانی دیگر از قبیل رساله ی قشیریه، کشف المحجوب، کیمیای سعادت و مرصاد العباد تشریح نموده ام، و اگر در این کتب نیز مطلبی مربوط به اصطلاحی بیان نشده بود، از منابع دست اول – به خصوص فرهنگ های عرفانی- و منابع دست دوم استفاده کردم تا آن اصطلاح را تشریح نمایم. در پایان  هر اصطلاح عرفانی نیز، اگر تفاوتی میان دیدگاه های عرفا وجود داشته ذکر شده است.

فصل اول: شرح حال عرفا

1-1- شرح حال ابوالقاسم قشیری

زین الاسلام ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک بن طلحه بن محمد قشیری از اکابر و علما و کتّاب و شعرا و متصوّفه ی قرن پنجم هجری است که در سال 386 هجری قمری در ناحیه ی استوا (قوچان کنونی) دیده به جهان گشود.[1]

نام او عبدالکریم، کنیه اش ابوالقاسم و القابش امام، استاد و زین الاسلام بوده است. او از خاندان    «بنی قشیر» بوده که به خراسان آمدند و در آن جا سکونت گزیدند. از طرف پدر «قشیری» و از طرف مادر «سلمی» بود، ابوعقیل سلمی دایی او بود. وی در دوران کودکی پدرش را از دست داد.                     

ابوالقاسم الیمانی تربیت او را عهده دار شد و قشیری نزد او مقدمات زبان و ادبیات عرب را فرا گرفت. سپس به نیشابور سفرکرد و حال و هوای معنوی شهر تاثیر فراوانی در او گذاشت. ابوعلی دقّاق در آن شهردستگاه ارشاد داشت و قشیری نیز به مجلس درس او راه یافت، جاذبه و سیطره ی معنوی دقّاق تمام وجود او را فراگرفت به طوری که تا آخر عمر نتوانست از آن رهایی یابد.

چون استاد آثار و نشانه های کمال و نجابت را در او مشاهده کرد او را پذیرفت و سرانجام نیز دخترخود- ام البنین فاطمه- را به عقد نکاح او درآورد، ازدواج او بین سال های 410 تا 415 هجری اتفاق  افتاده است.

طریقت استاد مبتنی بر زهد و شریعت بوده، قشیری بنابرتوصیه ی وی برای تحصیل علوم شرعی از محضراستادان بسیاری بهره برد. از جمله استادان او می توان به ابوبکرمحمدبن ابوبکر طوسی، امام ابوبکر بن

فورک و ابواسحاق ابراهیم بن اسفراینی اشاره کرد.[2]

ابوعلی دقّاق درسال 405 یا 406 هجری چشم ازجهان فروبست. قشیری پس از وفات او به حلقه ی صحبت ابوعبدالرحمن سلمی پیوست.[3] او علاوه برشهرهای خراسان، دوبار نیز به بغداد و مکّه مسافرت کرد.   

قشیری شش پسر داشت که همگی از علمای عصرخود محسوب می شدند. یکی از دختران او        امه الرحیم نام داشت که مادر عبدالغافر فارسی بود. او زن دیگری به جز فاطمه داشت که دختر احمد بن محمد چرخی بلدی بود و به جز امه الرحیم چهار دختر هم داشت که نام یکی از آن ها ماهک بود.

وی در سال 455 هجری به نیشابور بازگشت، و تا پایان عمرش به درس، وعظ و املای حدیث ادامه داد و شاگردان زیادی را پرورش داد تا این که صبح روز یکشنبه شانزدهم ربیع الاول سال456 هجری چهره در نقاب خاک کشید و در آرامگاه ابدیش و در کنار پیر خود آرام گرفت. او تقریباً هشتاد و نه  سال و یک ماه عمرکرد.[4]

آثار قشیری

او بیشتر عمر خود را صرف تعلیم و تربیت خاندان خویش کرد و «دارای تالیفات و منشات بوده و شعر هم می گفته» از مکتوبات او می توان به «تبیین کذب المفتری» و «طبقات الشافعیه» اشاره نمود.

به گفته ی سبکی از مولفات او می توان تفسیر کبیر، التّحبیرفی التذکیر، آداب الصوفیه، لطائف الاشارات، الجواهر، عیون الاجوبه فی اصول الاسوله، کتاب المناجاه، نکت اولی النهی، نحو القلوب کبیر،   نحو القلوب، احکام السماع، الاربعین و الرساله را نام برد.[5]

2-1- شرح حال هجویری غزنوی

تاریخ ولادت ابوالحسن بن عثمان بن ابی علی الجلابی الهجویری الغزنوی، که عدّه ای از او با عنوان «جلابی» یا «هجویری» یا «غزنوی» یاد کرده اند و عدّه ای دیگر وی را «پیر هجویر» خوانده اند، معلوم نیست و از مطالعه ی منابع موجود بر می آید که وی معاصر ابو سعید ابی الخیر (357 تا 440 هـ) است و احتمالاً در اواخر قرن چهارم هجری در شهر غزنه چشم به جهان گشوده است و دوره ی کودکی و جوانی را در جلاب و هجویر (از محلات غزنه) میان خانواده ای محترم و پرهیزگار سپری کرد و زیر نظر و تربیت پدرش شیخ عثمان بن ابی علی نشو و نما یافت. مادر او نیز از خاندان پرهیزگاری بود که برادرش (دایی هجویری) را «تاج الاولیا» می خواندند و مرقدش را زیارت می کردند.

او در اثر خود کشف المحجوب بیست و هشت بار نام خود را ذکر کرده است. در هند و پاکستان و برخی از مصادر به لقب «داتا گنج بخش» یا «گنج بخش» شهرت دارد.

در شریعت از مذهب امام ابو حنیفه و در طریقت از مسلک جنید پیروی می کرد و «صحو» را فنا گاه مردان می دانست و آن را بر «سکر» که بازیگاه کودکان است ترجیح می داد.

وی در همه جا از استادان خود و با کسانی که آشنا بوده به احترام و نیکی یاد می کند. از استادان او    می توان به شیخ عبادابوالفضل محمدبن الحسن الختّلی، ابوالعباس احمد بن محمد الاشقانی، ابوالقاسم علی بن عبدالله الگرگانی و ابو جعفرمحمد بن المصباح الصیدلانی اشاره کرد. او امام ابوالقاسم قشیری را در همه جا «امام و استاد» خود می نامد و ابو سعید ابی الخیر را «شاهنشاه محبّان و ملک الملوک صوفیان» می خواند.

هجویری پس از تحصیلات مقدماتی خود به سیر و سفر پرداخته و از بسیاری از نواحی و شهرهای ایران چون: سوریه، ترکستان، عراق، خراسان، ماوراءالنهر، گرگان، شام و آذربایجان دیدن کرده است.

بنابرگفته هایی، او یک بار  یا دو بار ازدواج کرده است و زندگی زناشویی او کوتاه مدت بوده و خاطر او را آزرده است.

او به امر پیر خود به لاهور سفر کرد و در این سفر احتمالاً چهل سال داشت، پس از ورود به آن جا مسجدی بنا نمود و به ترویج دین اسلام و ارشاد مردم پرداخت و با این که در این راه توفیقات فراوانی کسب نمود امّا از اقامت در لاهور خرسند نبود.

وفات این بزرگ مرد عارف همچون ولادتش به درستی مشخص نیست و نظرات بسیاری ذکر شده

است امّا با توجه به ماده تاریخی که بر در و دیوار مزارش نقش بسته است، می توان گفت که تاریخ وفات او، سال 465 هـ یا اندکی بعد از آن اتّفاق افتاده است.

پرفسور عبدالرشید بیان کرده است که «مقبره ی هجویری، در بیرون دروازه ی لاهور قرار دارد، و آرامگاه او بر ایوانی از سنگ مرمر بنا شده است».[1]

آثار او:

از آثار او اسرار الخرق و الملوّنات، البیان لاهل العیان، دیوان اشعار، کتاب فنا و بقا، منهاج الدین در تصوف، الرّعایه بحقوق الله تعالی، نحو القلوب و الایمان را می توان نام برد، به جز کشف المحجوب هیچ یک از آثار نام برده شده در دست نیست.[2]

1- هجویری غزنوی، ابو الحسن علی بن عثمان الجلابی، کشف المحجوب، با مقدمه ی دکتر قاسم انصاری، صص17- 4.

2- همان، تصحیح دکترمحمود عابدی، صص24- 23.

1- ترجمه ی رساله ی قشیریه، ص14.

1- رضایتی کیشه خاله ،محرّم، تحقیق در رساله ی قشیریه با تأملی در افکار و آثار امام قشیری، ص 42 به بعد.

2- زرّین کوب، عبد الحسین، جستجو در تصوف ایران، ص390.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ب.ظ ]




مقدمه……………………………………………………………………………………………….. 2

1-1) بیان مساله……………………………………………………………………………….. 20

1-2) فرضیه‌های تحقیق……………………………………………………………………. 20

1-3) اهداف تحقیق………………………………………………………………………….. 20

1-4) پیشینۀ تحقیق………………………………………………………………………… 20

بخش دوم تجزیه و تحلیل

مقدمه ……………………………………………………………………………………………. 24

فصل اول (سطح زبانی)…………………………………………………………………. 25

2-1-1) سطح آوایی یا موسیقایی…………………………………………………………………… 25

2-1-1-1) موسیقی بیرونی………………………………………………………………………….. 25

2-1-1-2) موسیقی کناری………………………………………………………………………….. 28

2-1-1-3) موسیقی درونی………………………………………………………………………….. 41

2-1-2) سطح لغوی………………………………………………………………………………………….. 54

2-1-3) سطح نحوی………………………………………………………………………………………… 67

فصل دوم (سطح ادبی) ………………………………………………………………… 74

2-2-1) صور خیال…………………………………………………………………………………………… 75

2-2-2) صناعات بدیع معنوی………………………………………………………………………… 92

2-2-3) قالب‌های شعری در دیوان حافظ و محوی……………………………………….. 98

فصل سوم (سطح فکری)……………………………………………………………… 101

حافظ…………………………………………………………………………………………………….. 103

مداحی حافظ……………………………………………………………………………………………… 104

نگاه حافظ به زندگی……………………………………………………………………………………. 104

بازتاب اوضاع زمانه در شعر حافظ………………………………………………………………. 105

محوی………………………………………………………………………………………………………… 105

انسان کامل………………………………………………………………………………………………… 106

حقیقت محمّدی…………………………………………………………………………………………. 107

فنا………………………………………………………………………………………………………………. 108

بازتاب اوضاع زمانه در دیوان اشعار محوی…………………………………………………. 109

روح ملی گرایانه و حس ناسیونالیستی در اشعارمحوی …………………………………… 110

اندیشه‌های مشترک در دیوان حافظ و محوی ………………………………………………. 111

دستاوردها (نتیجه گیری)……………………………………………………………………. 127

فهرست منابع و مآخذ…………………………………………………………………………. 132

ضمایم و نمودارها………………………………………………………………………………… 136

چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………….. 145

چکیده:

در این پژوهش، اشعار حافظ(727- 795ه.ق) و اشعار محوی شاعر كرد زبان (1246-1324ه‍. ق) از منظر سبك شناسی مقایسه شده و در سه مقولة

مقالات و پایان نامه ارشد

 زبانی، ادبی و فكری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. محوی در سطح‌های زبانی و ادبی از حافظ به طور مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر پذیرفته و این تأثیرات به شیوه‌های مختلف در دیوان او نمود یافته است؛ امّا در سطح فكری با وجود شباهت‌هایی، تفاوت مشرب فكری و اندیشة آنان كاملاً واضح و مبرهن است.

این پایان نامه در دو بخش تنظیم شده است:

بخش اوّل (كلیّات) شامل: مقدمه، بیان مسأله، فرضیّه‌ها، اهداف و پیشینة تحقیق است.

بخش دوم شامل سه فصل است:

فصل اوّل (سطح زبانی) به سه زیر فصل آوایی، لغوی و نحوی تقسیم شده است.

در فصل دوم (سطح ادبی) صور خیال و صناعات بدیع معنوی پرکاربرد در دیوان هردو شاعر، مورد بررسی قرار گرفته و قالب‌های شعری هر دو دیوان در پایان این فصل آمده است.

در فصل سوم (سطح فكری) بازتاب اوضاع زمانه، بدبینی و خوشبینی شاعران، روح ملّی گرایانه و اندیشه‌های مشترك هر دو شاعر بررسی و اختلاف مشرب فكری آنان عنوان شده است.

نتایج این تحقیق بیانگر این است که:محوی در سطح‌های زبانی و ادبی از حافظ تأثیر پذیرفته است ،امّا در سطح فكری از حافظ متأثر نیست وبا او در مشرب عرفانی تفاوت دارد

در این تحقیق از 75 كتاب و 11 مقالۀ مجلات علمی- پژوهشی بعنوان منبع استفاده شده است كه در بخش منابع و مآخذ فهرست آن ها آمده است .

ضمایم، پیوست‌ها و نمودار‌ها خلاصه ای از مباحث مورد تحقیق را به تصویر كشیده است.

بخش اول: کلیات

ملا محمّد بن عثمان بالخی (1246-1324ه‍.ق) شاعر کرد زبان اهل سلیمانیه و متخلص به « محوی» اشعار خود را به زبان های کردی و فارسی سروده است، او در این سرایش به دیوان اشعار سرایندگان قبل از خود نظر داشته و از دیوان ها بهره‌ها برده است. تامّل و تفحّص در دیوان او مؤید این است که: به طور مستقیم یا غیر مستقیم از سخنان شاعران پارسی‌گوی ایران مخصوصا « حافظ » استفاده نموده و این بهره جویی به شیوه‌های مختلف (تضمین، تخمیس، نقل به مضمون و ….)دردیوان کردی_ فارسی او نمود یافته که در خور توجّه و تامّل است.

بسامد بالای مضمون‌های شعری حافظ و نمود گستردۀ واژگان و ترکیبات زیبای او دردیوان محوی، نگارنده را بر آن داشت تا اشعار این دو شاعر را از منظر  سبک شناسی با هم مقایسه کند و در ضمن آن به تاثیر پذیری‌های محوی از حافظ اشاره نماید.

با توجّه به این که محوی بخش اعظم اشعارش رابه زبان کردی سروده است، قبل از مقایسه اشعار این دو شاعر، توضیح موارد ذیل(در حد وسع رساله) ضروری به نظر رسید:

– زبان، خط و ادبیّات کردی

– محوی و شاعران پارسی گوی ایرانی

– محوی و شعر او

– شاعران کرد و زبان فارسی

– شاعران کرد و حافظ

– پشینۀتاثیر و تأثّر در ادبیّات

زبان کردی:

 زبان یکی از توانایی‌های ذهن انسان است که خداوند همچون سایر نعمات به او ارزانی داشته است، زبان شناسان تعاریف متعددی در این زمینه ارائه داده‌اند  و هر یک با توجّه به تخصص  و پژوهش خود به اظهار نظر در این زمینه پرداخته‌اند،  امّا آنچه که برای بشریّت مهم به نظر می‌رسد نقش ارتباطی آن است که همچون پلی گذشتگان و آیندگان را بهم می‌رساند. ما عمدتاً به وسیلۀ زبان ارتباط برقرار می‌کنیم، وبه کمک زبان تفکر و استدلال می‌نماییم وبا بیانی خلّاق، زبان را بر تن تخیّل خود می‌پوشانیم.

 زبان کردی نیز به عنوان یکی از زبان های زندۀ دنیا همواره مورد توجّه مستشرقان و پژوهشگران قرار گرفته است و درمورد آن و لهجه‌های مختلفش تحقیقات زیادی انجام شده است.

ولادیمیر مینورسکی (1877-1966)، مستشرق بزرگ و نامدار روس، زبان کردی را از خانوادۀ زبان های آریایی می‌داند و آن را با زبان اوستایی به طور مستقیم ارتباط می‌دهد.

او بر این باور است که زبان کردی مانند قسمت اعظم لهجه‌های جدید فارسی بیشترین ارکان تشکیل و تکوین خود را از زبان مادی قدیم گرفته است و آن را به سه لهجۀ جنوبی ،شرقی و غربی تقسیم می‌کند[1].

 محمّد مردوخ کردستانی (1256-1354ه.ش) زبان اوستا، زبان مادها و زبان کردی مکری را همانند  می‌داند و می‌نویسد:

” آنتوگرافی (علم قومیت) و اکثر تواریخ هم مصرح اند به این معنی که زبان مادها همین زبان کردی مکری بوده است. چنان که زند و اوستا که به زبان مادی نوشته شده، خیلی نزدیک به لهجه مکری و یا همانند زبان مکری است. [2] “

 او لهجه‌های جدید کردی را شامل: لولو،کرمانجی،گورانی ،لری ،کلهری و گیلی می‌داند[3]. واین لهجه‌های کردی با زبان پهلوی قرابت و نزدیکی دارند،لهجۀ لری نزدیک ترین لهجۀ کردی به زبان پهلوی است، پس از لری زبان کلهر به زبان پهلوی نزدیک تر است، سپس گوران بعد اورامی و گیلکی و پس از آن ها کرمانجی با زبان پهلوی قرابت دارد. [4]

  امروزه در مناطق مختلف کرد نشین لهجه‌های متفاوتی وجود دارد و مردم هر منطقه با لهجۀ مخصوص خود تکلّم می‌کنند و تا حدود زیادی لهجه‌های همدیگر را درک می‌کنند. گسترش وسایل ارتباط جمعی در نزدیک تر کردن لهجه‌ها و درک بیشتر آن ها تاثیر مستقیمی دارد.

خط کردی:

تاریخ پیدایش خط، به درستی معلوم نیست.این اندازه روشن است که نخستین نوشتار‌های انسان بسیار ساده و ابتدایی بوده است،به این معنی که با طرزی به دور از ظرافت، تصویر چیز‌ها را می‌کشیدند

 و به این ترتیب مقصود خود را به دیگران می‌فهماندند. به این نوع خط ((خطّ تصویری))  می‌گویند که هنوز هم در میان برخی از اقوام، نشانه‌هایی از آن بر جای مانده است.

خطّ تصویری به تدریج تکامل پیدا کرد و پس از گذشتن از مرحلۀ علامت نویسی (معنی نگاری) به مرحلۀ الفبایی قدم گذاشت.الفبا برای اولین بار میان فنیقی‌ها یعنی اقوامی که حدود سه هزار سال قبل از میلاد، در سرزمین فنیقی(لبنان کنونی و حوالی آن) سکونت داشتند، رواج پیدا کرد و از آن جا به سایر جاها پراکنده شد. ایرانیان چند صد سال پیش از میلاد-یعنی در دوره پادشاهی مادها- علامت‌های میخی بابلی را اقتباس کردند و مانند فنیقی‌ها، از آن الفبایی مستقل ترتیب دادند.[1]

در مورد خطّ کردی، پژوهشگران و محققان نظرات متفاوتی دارند بعضی بر این باورند که:

کردها دارای خطّ مخصوصی نبوده‌اند. هنگام ایجاد خطّ میخی، کردها و پارس‌ها هردو بالاتفاق تحریرات خود را به خطّ میخی نوشته‌اند. نولدکه می‌گوید: اگر کتیبه‌هایی از کردان به دست بیاید، تصوّر می‌رود که از حیث زبان و خط عین کتیبه‌های شاهان هخامنشی باشد. (تتبعات راجع به ایران قدیم) در کتاب شوق المستهام فی معرفه رموز الاقلام، تالیف احمد ابن ابی بکر بن وحشیه نبطی کلدانی، مذکور است که: در حدود قرن دهم قبل از میلاد ،یک نفر ماسی سوراتی نام، حروفی را بر طبق مخارج ابجدی اختراع کرده و با آن، افکار خود را رقم کرده است. بعد اکرادهم غالبا با همان حروف کتابت کرده‌اند. حروف مذکور که مشهور به حروف ماسی سوراتی است، تقریبا شبیه به حروفی است که در قرن ششم میلادی اختراع شده است و آن را حروف آوستایی  می‌گویند. تانزدیکی‌های فجر اسلام حروف کردی ماسی سوراتی در میان اکراد معمول بوده و در عین حال خطّ یونانی و خطّ آرامی سریانی راهم اکراد به کار برده‌اند.

پس از غلبه و توسعۀ اسلام، حروف کردی، میخی و آرامی و یونانی به کلی متروک و به جای آن ها حروف کوفی معمول گردیده است. قرآنی که فعلا در قریۀ نگل، محال کلاترزان سنه دژ موجود و تاریخ آن قرن دوم می‌باشد، به خط کوفی می‌باشد، پس از آن خط نستعلیق دایر شده است.[2]

تمام آثار مکتوب کردی، اعم از کتاب‌های ادبی ،علمی، تاریخی، مذهبی و… با رسم الخط و الفبای عربی نوشته شده‌اند  و امروزه نیز کلیۀ مکاتبات کردی با این خط نگارش می‌یابد و این خط همچنان مرسوم و متداول است.

عدّه‌ای بر این عقیده‌اند  که رسم الخط عربی توانایی نشان دادن تمام واج‌های زبان کردی را ندارد و پیشنهاد می‌کنند الفبای لاتین جانشین این خط گردد[3]. گروهی نیز با این پیشنهاد مخالفند و برای مخالفت خود دلایلی بیان می‌کنند که در ذیل به بعضی ازآن ها اشاره می‌شود:

1- آثار مکتوب کردی که سند و مدرک معتبری برای پیشینۀ غنی زبان و ادبیّات کردی است با این خط نگارش یافته است، در صورتی که الفبای لاتین جانشین الفبای عربی شود، آیندگان از این میراث گران بها و ارزشمند بی نصیب خواهند شد.

2- الفبای لاتین نیز از نشان دادن بعضی واج‌های زبان کردی عاجز است، برای نمونه هنوز نشان های ثابت برای واج‌های «ﺋ» و «ع» مشخص نشده است.

1ـ تاریخ ادبیّات ایران، یاحقی، محمد جعفر، ص9

2- تاریخ مردوخ، مردوخ کردستانی، محمد، ص52

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ب.ظ ]