آمادهسازی ابزارهای ارتباطات بازاریابی
پس از تدوین استراتژیهای بازاریابی با در نظر گرفتن نیازهای بازار هدف، گام سوم عبارت از آماده سازی ابزارهای ارتباطی بازاریابی همچون شناسنامه شرکت، نامه فروش( این نوع نامه، به منزله تلاش برای فروش یک نوع محصول خاص یا خط محصول است و بیشتر برای کالاها و خدمات دارای قیمتی بالاتر از حد متوسط، کاربرد دارد.)، کاتالوگ محصول، بروشور، وب سایت و نظایر آن میباشد.ابزارهای ارتباطی مورد استفاده باید علاوه بر برخورداری از جذابیت لازم، از عنصر آگاهی بخشی و اطلاعرسانی نیز بهره بگیرند تا در جایگاه یابی شرکت در بازار هدف و ایجاد انگیزه در مشتریان بالقوه برای برقراری ارتباط با شرکت تاثیرگذار باشند. به عبارت دیگر، کلیه ابزارهای ارتباطی بازاریابی باید ضمن بهرهمندی از طراحی مناسب، آگاهی بخش، جذاب و حرفهای باشند تا در عین ارائه همه اطلاعات مورد نیاز در رابطه با شرکت و محصولات یا خدمات آن به مخاطب (مشتری بالقوه یا واردکننده در کشور مقصد)، انگیزه لازم را برای آغاز ارتباط با شرکت در مشتریان بالقوه ایجاد کنند.
میتوان گفت که ابزار ارتباط بازاریابی، میتواند در نحوه تصمیمگیری مشتریان یا خریداران به منظور تامین نیاز خود به محصول یا خدمات از یک شرکت خاص، تاثیر بسزایی داشته باشد.
گام چهارم: ترویج
ترویج یکی از بخشهای چهارگانه (والبته به اعتقاد بعضی از صاحبنظران بازاریابی، پنجگانه) هر آمیزه بازاریابی است که پس از مرحله آماده سازی ابزارهای ارتباطات بازاریابی صورت پذیرفته، نقشی اساسی در بازاریابی صادرات ایفا می کند.
مهمترین هدف ترویج، آگاهسازی مشتریان یا خریداران از ماهیت یک شرکت و محصولات یا خدمات پیشنهادی آن است. به طور کلی هر آمیزه ترویجی از پنج جزء، شامل فروش چهره به چهره، تبلیغات، تکنیکهای مشوق خرید (مانند کوپنهای تخفیف و…)، بازاریابی مستقیم و ابزارهای روابط عمومی تشکیل میشود که توضیح مشروح هر یک از این اجزا خارج از حوصله این مقال است.ترکیب مورد استفاده در هر آمیزه ترویجی باید از لحاظ هزینه، مقرون به صرفه بوده و قادر به تسلیم پیام درست در موقعیت زمانی درست و در مکان درست باشد. آمیزه ترویجی باید مشتری یا وارد کننده در کشور مقصد را به گونهای هدایت نماید که ضمن جلب توجه او به سمت محصولات یا خدمات شرکت، در او انگیزه و علاقهمندی لازم برای آغاز ارتباط کاری با شرکت را ایجاد کند. بدون اغراق میتوان اینترنت را، مقرون به صرفهترین و سریعترین ابزار ترویجی در میان سایر ابزارها و روشهای موجود در بحث بازاریابی صادراتی نامید. بررسیهای گوناگون نشاندهنده این واقعیت است که بیشتر مشتریان یا خریداران برای یافتن تامینکنندگان مناسب و برقراری ارتباط با آنها از موتورهای جستوجوگر، پورتالهای تجاری B2B و بانکهای اطلاعاتی موجود در فضای مجازی استفاده میکنند.از این رو، معرفی محصولات یا خدمات شرکتها در موتورهای جستوجوگر مطرحی چون گوگل و یاهو یا پورتالهای تجاری نظیر Alibaba و حتی شبکههای اجتماعی مجازی مانند فیس بوک، به آنها امکان جلوه گری در یک ویترین عمومی در ابعاد جهانی و بینالمللی داده، در آگاهی بخشی موثر مشتریان یا خریداران بسیار تاثیرگذار میباشد.مشارکت مستقیم در نمایشگاههای تخصصی و تجاری یا توزیع کاتالوگ محصولات یا خدمات شرکت در چنین رویدادهایی از دیگر ابزارهای مناسبی است که میتواند منجر به برقراری ارتباط رودررو با مشتریان یا خریداران شود.
گام پنجم: ایجاد درخواست
دریافت درخواست خرید از مشتریان یا خریداران بالقوه، به منزله آغاز موفقیت در مقوله بازاریابی صادرات و نه پایانی برای آن است.این امر مستلزم بهرهگیری از بسته ترویجی حرفهای و هدفمند، شناسایی مشتریان یا خریداران بالقوه و نزدیک شدن به آنها میباشد.به این منظور باید شناسنامه مشتریان بالقوه یا درخواستهای خرید قبلی آنها مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود که آیا امکان تامین خواستهها و نیازمندیهایشان وجود دارد یا نه؟ متاسفانه یکی از آفاتی که گریبانگیر بسیاری از شرکتها یا بنگاههای اقتصادی در مقوله بازاریابی میشود، عدم وجود یک طرح یا برنامه مشخص برای شناسایی و برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه است.در این حالت شرکتها یا بنگاههای اقتصادی بدون بررسی نوع فعالیت یا نیازمندیهای مخاطبان اقدام به مکاتبه یا برقراری تماس با آنها مینمایند. در نتیجه انبوهی از تماس با مخاطبانی برقرار میشود که شاید به هیچ عنوان نیازی به محصولات یا خدمات شرکت نداشته باشند.در بسیاری از مواقع، مشتریان یا خریداران در حال تامین نیاز خود از طریق سایر تامینکنندگان هستند، اما در عین حال در پی یافتن منبعی هستند که در فاکتورهایی همچون کیفیت، قیمت و خدمات دارای برتری نسبت به تامینکننده موجود باشد یا اینکه به دنبال افزایش تعداد تامین کنندگان میباشند.در تماس با چنین مشتریانی باید سعی در تبیین و پررنگ نمودن مزایای رقابتی شرکت و محصولات و خدمات آن نمود تا مشتری نسبت به ارائه درخواست ترغیب گردد. بدیهی است که پس از دریافت درخواست خرید، با برقراری ارتباط موثر با مشتری و بهرهگیری از تکنیکهای مذاکره میتوان اقدام به اخذ سفارش از مشتری نمود.مراحل پنجگانه مورد اشاره در این نوشتار، با یکدیگر مرتبط بوده و در صورتی منجر به نتیجه مطلوب میگردد که هر یک به درستی انجام گیرد. نباید فراموش کرد که بازاریابی صادرات فرآیندی پیوسته و دائمی است که با در نظر گرفتن الزامات زمانی و شرایط کلی حاکم بر بازار و اقتصاد در عرصه بینالمللی میتوان مراحل گوناگون آن را مورد بازنگری قرار داد.
۲-۸ تعهد صادراتی
تعهد یعنی خود را ملزم به انجام کاری دانستن. تعهد یعنی وظیفه یا ضمانتی در مقابل کسی یا برای چیزی. تعهدِ شخصی یعنی کارهایی که به خاطر وظایف و التزامهایی انجام میشوند. این وظایف و التزامها ممکن است، توسط خود شخص تعیین شده باشند، وظایفی دو طرفه و دوجانبه باشند یا به روشنی مکتوب شده باشند. تعهد به یک مجموعه برای انجام کاری با تعهد شخصی که معمولاً قول یا ضمانتی برای رشد شخصی است متفاوت میباشد
پژوهشگران تعهد صادراتی را از دو جنبه مختلف نگرشی و رفتاری بررسی کرده اند (شوهام، ۱۹۹۹ ). تعهد عاملی راهبردی است که تخصیص منابع سازمانی را هدایت می کند . از دیدگاه نگرشی، تعهد صادراتی را می توان تمایل مدیر به تخصیص منابع مالی، مدیریتی و انسانی به فعالیت صادراتی دانست (دونتو و کیم، ۱۹۹۳ ). از طرف دیگر، از دیدگاه رفتاری تعهد صادراتی، تخصیص منابع (مالی، مدیریتی و انسانی) موجود شرکت به عملیات تجارت خارجی است (کاووسگیل و زو، ۱۹۹۴ ). این تخصیص برای دستیابی به نتایج مورد انتظار مدیر می تواند مفید باشد (اوانگلیستا، ۱۹۹۴ ). از منظر دیگر، هم اندازه و هم سرعت رشد صادرات جهانی نیازمند تعهد کارای مدیر بر تخصیص منابع لازم و طراحی راهبرد های موفق در زمینه بازاریابی بین المللی است که سبب می شود شرکتها به ایجاد، ارتباط، تحویل و مبادله محصولی بپردازند که ارزش زیادی برای مشتریان داشته باشد (مورگان، کالکا و کاتسیکیس، ۲۰۰۴)
در واقع، شرکت هایی که تعهد بیشتری به بازارهای هدف خارجیشان دارند تمایل بیشتری به تطبیق عناصر بازاریابیشان با بازار خارجی دارند (مورگان، ورهیس و میلچ، ۲۰۰۶ ) و هرچه تعهدشرکت به کسب و کار صادراتی افزایش یابد شرکت توانایی بیشتری برای اجرای راهبرد های تطبیقی مرتبط با قیمت، محصول، توزیع و ترفیع خواهد داشت (لگز و جپ، ۲۰۰۲ ). تعهد صادراتی شرکت را به شکل های مختلفی می توان نشان داد اما هیچ چیز تعهد صادراتی شرکت را همانند تمایل شرکت به انطباق با خواسته ها، نیازها و انتظارات مشتریان و بازار خارجی نمایاننمی کند (بمیش، کریگ و مک للان، ۱۹۹۳ ). به این معنی که عناصری از برنامه بازاریابی مانند قیمت را که نیاز به تعدیل دارند تطبیق دهیم (کاووسگیل و کیرپالانی، ۱۹۹۳ ).
از سوی دیگر، تعهد صادراتی بر کارکرد صادراتی نیز تأثیرگذار است. با ایجاد تعهد می توان به کسب مزیت رقابتی در بازار جهانی همراه با تأثیر مثبت بر کارکرد صادراتی حال و آینده دست یافت (مورگان، ورهیس و میلچ، ۲۰۰۶ ). به علاوه لیجس و مونتگوموری ( ۲۰۰۴ ) اشاره کرده اند که تعهد صادراتی سبب افزایش تمایل مدیر به تلاش برای دستیابی به اهداف بین المللی شرکت و ارائه رهنمود راهبردی می شود که تصمیم گیریشان را در بازارهای جهانی هدایت می کند. نتایج پژوهش استاین، ریالپ و ریالپ ( ۲۰۱۱ ) در یک نمونه از شرکت های صادراتی اسپانیایی نیز بیان می کند که تعهد صادراتی شرکت، از جمله مهم ترین عواملی است که سبب پیشروی عملکرد صادراتی می شوند.
به علاوه نتایج پژوهش بلومر، پلای ماکر و ادکرکن ( ۲۰۱۲ ) در بین ۱۳۴ سازمان صادراتی در هلند تأکید دارد که اعتماد و تعهد مؤثر بر بهبود قابلیت هایی اثر گذارند که تأثیر مثبت بر عملکرد صادرتی دارند. همه این موارد کارایی و اثربخشی تخصیص منابع را بهبود می دهد و محرک اصلی افزایش فروش بین المللی و رضایت مدیران از کارکرد صادراتی شرکت را فراهم می آورد
۲-۹ مزیت رقابتی
برای درک مناسب هر موضوعی ابتدا لازم است تعریف و مفهوم آن ارائه گردد. بدیهی است هرچه قدر تعریف ارائه شده از جامعیت بیشتری برخوردار بوده و کارا باشد درک مناسب تری از موضوع حاصل می گردد. در این راستا چند تا از تعاریف ارائه شده توسط صاحب نظران در رابطه با مزیت رقابتی به شرح زیر ارائه می شود:
- مزیت رقابتی عبارت از میزان فزونی جذابیت پیشنهادهای شرکت در مقایسه با رقبا از نظر مشتریان است.
- مزیت رقابتی تمایز در ویژگیها یا ابعاد هر شرکتی است که آن را قادر به ارائه خدمات بهتر از رقبا(ارزش بهتر) به مشتریان می کند.
- مزیت رقابتی ارزشهای قابل ارائه شرکت برای مشتریان است به نحوی که این ارزشها از هزینه های مشتری بالاتر است.
- مزیت رقابتی ارزشی است که سازمان به مشتریان خود عرضه می کند، به نحوی که در آن زمان این ارزش توسط رقبای بالقوه و بالفعل عرضه نمی شود. (مهری و حسینی، ۱۳۸۳)
مفهوم مزیت رقابتی، ارتباط مستقیم با ارزش های مورد نظر مشتری دارد به نحوی که در یک طیف مقایسه ای هر چه قدر ارزش های عرضه شده یک سازمان به ارزش های مورد نظر مشتری نزدیکتر یا با آن منطبق تر باشد می توان گفت که سازمان، نسبت به رقبای خود در یک یا چند معیار رقابتی دارای برتری و مزیت است. (مهری و حسینی، ۱۳۸۳)
مزیت رقابتی شامل مجموعه عوامل یا توانمندی هایی است که همواره شرکت را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر می سازد( صدری و لی ، ۲۰۰۱ ). به عبارتی، مزیت رقابتی عامل یا ترکیبی از عواملی است که در یک محیط رقابتی سازمان را بسیار موفق تر از سایر سازمان ها می نماید و رقبا نمی توانند به راحتی از آن تقلید کنند( بارنی ۱۹۹۰ ). بنابر این برای دستیابی به مزیت رقابتی، یک سازمان هم باید به موقعیت خارجی خود توجه کند و هم توانمندی های داخلی را مورد توجه قرار دهد(اپلپام ، ۲۰۰۰ )در مسیر ایجاد مزیت رقابتی دو نکته مهم قابل تعمق می باشد: نخست، این مسیر فرایند دنباله داری است که به عملکرد عالی و رقابت پذیری سازمان منجر می شود. یعنی اینکه در صورتی که سازمان بتواند به واسطه شایستگی های خود، مزیت رقابتی پایداری خلق نماید که برای مشتریان ارزشمند بوده و همواره برتر از رقبا باشد، در واقع عملکردی شایسته از خود بر جای گذاشته و رقابت پذیری را به ارمغان آورده است. دوم، بخاطر افزایش پیچیدگی های محیطی و شدت رقابت، مزیت رقابتی یا به راحتی توسط رقبا تقلید می شود یا از نظر مشتریان به زودی رنگ می بازد و بایستی با مزیت های جدیدی جایگزین شوند( صدری[۱] و لی[۲] ، ۲۰۰۱ ). بر این اساس سازمان باید به فکر پیدا نمودن مزیت های رقابتی خود باشد.
ایجاد و حفظ پایداری مزیت رقابتی، مستلزم شایستگی هایی است که با تکیه بر قابلیت های سازمان، برای مشتریان ارزش ایجاد می کند. منابع شرکت شامل انواع دارایی ها، توانمندی ها، فرایندهای سازمانی، اطلاعات، دانش و… است که شرکت آن ها را طوری کنترل می کند که استراتژی های ارزش آفرین را توسعه داده و اجرا نماید. این منابع را در سه دسته بندی محسوس، نامحسوس و توانمندی های سازمانی می توان ملاحظه کرد) اپلبام[۳] ، ۲۰۰۰ )
قابلیت های شرکت، ترکیبی است از مهارت ها، دانش و رفتارهایی که در سرتاسر زمان وجود دارد و در افراد، سیستم ها، فرایندها و ساختارها منعکس می شود. به بیانی دیگر، مهارت هایی که شرکت برای تبدیل داده ها به ستاده ها به کار می گیرد تا در قالب فرایندهای سازمانی از ترکیب منابع محسوس و نامحسوس برای بدست آوردن اهداف مورد نظر مانند: خدمت به مشتری، توانمندی های توسعه محصولات برتر، نوآور بودن خدمات و کالاها استفاده نماید. شایستگی ها به عنوان ترکیب کاملی از دارایی ها، منابع و فرایند هاست که به شرکت اجازه می دهد به نیازهای مشتری پاسخ دهد. آن دسته از شایستگی ها دارای ارزش استراتژیک می باشد که بتواند برای مشتریان ارزش آفرینی کند. همانگونه که عنوان شد، هدف اصلی سازمان از ایجاد مزیت رقابتی با تکیه بر منابع و قابلیت هایی که در اختیار دارد، رقابت پذیری و دستیابی به موقعیتی ممتاز از لحاظ عملکردی در بازار مبتنی بر مشتری مداری است. کلید این مسئله یعنی دستیابی به رقابت پذیری، پایداری مزیت های رقابتی بر اساس اصل شناخت و درک نیازهای مشتری و تمرکز بر مشتری و همچنین بهبود فرایندها از دید مشتری میباشد. مزیت رقابتی پایدار به آن دسته از مزیت های رقابتی اطلاق می شود که به واسطه بهره گیری از شایستگی های سازمان، برای مشتریان ارزشمند بوده، توسط رقبا به راحتی قابل تقلید و کپی برداری نبوده و برای سازمان عملکرد شایسته و رقابت پذیری را به ارمغان آورد.
با توجه به تعاریف فوق و سایر تعاریف ارائه شده در مورد مزیت رقابتی گویای این است که ارتباط مستقیم ارزشهای مورد نظر مشتری، ارزشهای عرضه شده شرکت و ارزشهای عرضه شده توسط رقبای شرکت الزامات و ابعاد مزیت رقابتی را تعیین می کند. چنانچه از دیدگاه مشتری مقایسه ارزشهای عرضه شده شرکت با ارزشهای عرضه شده رقبا بیشتر به ارزشهای مورد نظر و انتظامات او سازگارتر و نزدیکتر باشد می توان گفت که آن شرکت در یک یا چند شاخص نسبت به رقبای خود دارای مزیت رقابتی است به نحوی که این مزیت باعث می شود که شرکت در عرصه بازار نسبت به رقبای خود در نزدیکی به مشتری و تسخیر قلب وی برتری داشته باشد.
مزیت رقابتی، وضعیتی است که یک بنگاه را قادر می سازد که با کارایی بالاتر و بکارگیری روش های برتر، محصول را با کیفیت بالاتر عرضه نماید و در رقابت سود بیشتری را برای بنگاه فراهم آورد. یک واحد اقتصادی زمانی دارای مزیت رقابتی است که بتواند به دلایل خاص که ناشی از ویژگی های آن واحد است (مانند وضعیت مکانی، تکنولوژی، پرسنلی و …) به طور مداوم تولیدات خود را نسبت به رقبایش با هزینه پایین تر و کیفیت بالاتر عرضه کند (ییلماز ، ۲۰۰۸).
مزیت رقابتی ارزشی است که سازمان به مشتریان خود عرضه می کند، به نحوی که در آن زمان این ارزش توسط رقبای بالقوه و بالفعل عرضه نمی شود (مهری و حسینی، ۱۳۸۳).
مزیت رقابتی شامل مجموعه عوامل یا توانمندی هایی است که همواره شرکت را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر می سازد به عبارتی، مزیت رقابتی عامل یا ترکیبی از عواملی است که در یک محیط رقابتی سازمان را بسیار موفق تر از سایر سازمان ها می نماید و رقبا نمی توانند به راحتی از آن تقلید کنند. بنابراین برای دستیابی به مزیت رقابتی، یک سازمان هم باید به موقعیت خارجی خود توجه کند و هم توانمندی های داخلی را مورد توجه قرار دهد. در مسیر ایجاد مزیت رقابتی دو نکته مهم قابل تعمق می باشد: نخست، این مسیر فرایند دنباله داری است که به عملکرد عالی و رقابت پذیری سازمان منجر می شود. یعنی اینکه در صورتی که سازمان بتواند به واسطه شایستگی های خود، مزیت رقابتی پایداری خلق نماید که برای مشتریان ارزشمند بوده و همواره برتر از رقبا باشد، در واقع عملکردی شایسته از خود بر جای گذاشته و رقابت پذیری را به ارمغان آورده است. دوم، بخاطر افزایش پیچیدگی های محیطی و شدت رقابت، مزیت رقابتی یا به راحتی توسط رقبا تقلید می شود یا از نظر مشتریان به زودی رنگ می بازد و بایستی با مزیت های جدیدی جایگزین شوند. بر این اساس سازمان باید به فکر پیدا نمودن مزیت های رقابتی خود باشد (داویس و همکاران، ۲۰۱۰).
[۱] Sadri
[شنبه 1400-03-01] [ 01:35:00 ب.ظ ]
|