عنوان                                                                                           صفحه

1     مقدمه……………………………………………………………… 1

    1-1   مقدمه…………………………………………………………… 2

    1-2   تعاریف و قضایای مقدماتی………………………………………….. 3

2    مدول­های هم­درون­برپوشا و حلقه­های هم­ایده­آل راست اصلی…….. 13

    2-1  مدول­های هم­درون­برپوشا و حلقه­های هم­ایده­آل راست اصلی……………… 14

    2-2   دوگان مدول­های درون­برپوشا و هم­درون­برپوشا………………………… 40

فهرست منابع…………………………………………………………. 54

واژه­نامه فارسی به انگلیسی…………………………………………… 55

واژه­نامه انگلیسی به فارسی…………………………………………… 58

مقدمه

در این فصل برخی تعاریف، قضایای مقدماتی و پیشنیاز بیان می­ شود. فرض بر این است خواننده با مفاهیم اولیه حلقه­ها و مدول­ها آشنایی دارد.

1-1. مقدمه 

ابتدا تاریخچه­ای مختصر از مدول­های درون­بر، هم­درون­بر، ­درون­بر­پوشا و هم­درون­­­پوشا ارائه  

­می­دهیم. اولین باردرسال1979 توسط خوری مفهومی به نام مدول­های­درون­بر معرفی شد. R – مدول M درون­بر گفته ­می­ شود هرگاه به­ازای­ هر زیر­مدول غیرصفرN از M ، داریم :

 HomR(M,N)¹ 0. درسال­های ­بعد مفهوم درون­بری توسط مولفان دیگرازجمله ژئو، ریزوی­و رومن واخیراً توسط­اسمیت9، حقانی­ و ودادی مورد تحقیق و بررسی قرارگرفته ­است. سپس در سال2007 مفهوم­دوگانی از درون­بری به نام هم­درون­بری توسط امینی، ارشاد و شریف ارائه شد.

 مدول M هم­درون­بر گفته ­می­ شود هرگاه به ­ازای­ هر زیر­مدول سرهN  از  M، داشته باشیم :

HomR(M/N , M) ¹ 0 . سپس مفهوم مدول­های درون­بر­پوشا توسط قربانی و ودادی در سال 2009 ارائه شد که توسیعی از مفهوم حلقه­ pri  می­باشد.  

حلقه R، حلقه­ ایده­آل­ راست اصلی یا به اختصار حلقه­ pri ، نامیده ­می­ شود ­هرگاه، هر ایده­آل راست آن اصلی باشد. توسیع این مفهوم در مدول­ها درون­برپوشایی نامیده ­شده­است.

یک R- مدول ­راست M درون­برپوشا گفته­ می­ شود هرگاه به ­ازای­ هر زیر­مدول غیرصفر N از M همریختی غیرصفرپوشایی از M  به N موجود باشد. بنابر قضیه اول یکریختی و با توجه به این

نکته که  یک مدول اصلی یکریخت با  R/Iاست ، حلقه R یک حلقه­ pri  است اگر و تنها اگر مدول RR درون­برپوشا باشد. دوگان این مطلب به­نام هم­درون­برپوشایی توسط قربانی ارائه شده­است. R – مدول M هم­درون­برپوشا گفته­ می­ شود هرگاه به ­ازای­ هر زیر­مدول سره N از M  همریختی غیرصفر یک ­به ­یکی از M/N  به M موجود باشد.

در این پایان نامه مفهوم هم­درون­بر­پوشایی، قضایای مربوطه و دوگان­ آن تحقیق می­ شود که برگرفته از مرجع ]3[ می­باشد.

1-2. تعاریف وقضایای مقدماتی

        در سراسر این پایان نامه حلقه­ها شرکت­پذیر و یکدار می­باشند. (تمام مدول­ها مدول راست می باشند.) درابتدا یادآوری، سپس تعاریف اولیه و بعد قضایای مقدماتی به صورت نکته و لم بیان می­ شود.

 

یادآوری

     فرض­کنید R یک حلقه باشد.R  – مدول M را ساده گویند اگر زیرمدول غیربدیهی نداشته باشد. مدول M نیم­ساده نامیده ­می­ شود اگر هر زیرمدولش یک جمعوند آن باشد.

     زیرمدول L از M اساسی ­نامیده ­می­ شود و می­نویسیم ­Lvess M هرگاه به ­ازای هر  N £ M اگر L ∩ N = 0 ، آنگاه =0 N . به­ طور معادل L vess M  اگر و تنها اگر به ­ازای­ هر عنصر ناصفر xÎM ، rÎR موجود باشد به­ طوری­که  0 ¹ xrÎ L .

      زیرمدول K از M زاید ­نامیده­ می­ شود و می­نویسیم K<< M ، ­هرگاه به ­ازای هر  N £ M  اگرK + N = M   آنگاه = M  N.

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

      فرض کنید M  یک R- مدول راست باشد، X زیرمجموعه ­ای از M و Y هم زیرمجموعه ­ای از R ، پوچساز راست X در R  با r(X) و پوچسازچپ Y در  M با l(Y)  نمایش داده­  می­ شود و تعریف می­کنیم :

r(X) = { r Î R : X r = 0 }            l(Y) ={ m Î M : mY = 0 }

همچنین برای S- مدول چپ N ، r(Z) وl(W)  به­ طور مشابه برای هر Z Í S و هر

W Í N به صورت زیر تعریف می­ شود :

N  (Z) ={ n Î N : Z n = 0 }           l (W) = { s Î S : sW = 0 }

  اگر  X = {a}، آنگاه پوچساز راست آن با  r(a )  نشان داده­ می­ شود و داریم :  

 r(a)= r(X) و نیز   l(a)= l(X).

با بهره گرفتن از قضیه 2-15 از مرجع [1] نتایج زیر را داریم :

اگر A و B دو زیرمجموعه R – مدول راست M  باشند و AÍ B آنگاه r(B) Í r(A) . بوضوح Í l(rR (A)) A و می­توان نتیجه گرفت (A))) Í r(A)  rR (lM (rR . از سوی دیگر با قرار دادن  C= rR (A)درC Í l(rR ©) (به­ازای هرC Í R) داریم :

 r(A) Í rR(l(r(A)))پس (A))) Í r(A)  rR (lM (rR ؛

در نتیجه(A))) = r(A)  rR (lM (rR .

 به طریق مشابه اگر I و J دو زیرمجموعه R باشند و I Í J ، آنگاه l(J) Í l(I)  . بوضوح

I Í r(l(I)) و می­توان نتیجه گرفت :  lM (r(l(I)))=l(I) .

       اگرM یک R -مدول و U یک کلاس از R – مدول­ها باشدTr (M ,U ) و Rej (M, U ) به­ صورت زیر تعریف می­شوند که زیرمدول­هایی از M می­باشند.

Tr (M ,U )=å { Im f | f : ua →  M  ,   uaÎ U برای برخی }

Rej (M, U )=∩ {ker f | f : M →  ua  ,    uaÎU  برای برخی }

اگر S مجموعه تمام R – مدول­های راست ساده باشد، به ­ازای هر R – مدول M،Soc (MR)    بزرگترین زیرمدول نیم­ساده M است و با توجه به بخش 9 از مرجع [1]  به صورت زیر تعریف می­ شود :

Soc(MR) = Tr (M ,S) = å {K | است M یک زیرمدول ساده از K }

        = ∩ { L | L vess M }.

همچنین  R –  مدول M نیم­ساده است اگر و تنها اگر  soc(MR) = MR .

ضمناً به سادگی دیده­ می­ شود R –  مدول M نیم­ساده است اگر و تنها اگر زیرمدول اساسی غیر بدیهی نداشته ­باشد.

R      – مدول M پروژکتیو نامیده ­می­­شود هرگاه به ­ازای هر نمودار از R- همریختی­ها و  R- مدول­ها به صورت زیرکه سطر آن دقیق باشد ، R- همر­یختی→ A    M موجود باشد به­ طوری­که نمودار زیر جابجایی باشد.

1-2-1. R –  مدول پروژکتیو M

یا به­ طور معادل اگر هر دنباله دقیق کوتاه به صورت A→ B→ M → 0 0 →  شکافته شود ، آنگاه M پروژکتیو است.

R     – مدول M انژکتیو نامیده­ می­­شود هرگاه به­ ازای هر نمودار از R- همریختی­ها  و R- مدول­ها به صورت زیرکه سطر آن دقیق باشد، R – همر­یختی→  M   B موجود باشد به­ طوری­که نمودار جابجایی باشد.  

1-2-2. R –  مدول انژکتیو M

همچنین R – مدول M انژکتیو است هرگاه به ازای هرایده­آل راست I از R ، هر همریختی

f : I→ M  را بتوان از R به M گسترش داد. (لم بئر)

1-2-3. R –  مدول انژکتیوM  (لم بئر)

تعاریف و قضایای زیر برای حلقه­ها و مدول­های راست بیان می­ شود و به­ طور مشابه برای مدول­های چپ نیز برقرار است.

تعریف 1-2-1. حلقه R، خود- انژکتیو راست نامیده­ می­ شود، هرگاه RR انژکتیو باشد.

تعریف 1-2-2. حلقه R، حلقه انژکتیو اصلی راست یا به ­اختصار P- انژکتیو راست نامیده­ می­ شود، هرگاه به ­ازای هر aÎR  هر R – همریختی f :aR→ R   را بتوان به R– همریختی

:RR→  R    گسترش داد .

تعریف1-2-3 . مجموعه عناصر منفرد R- مدول راست M  را با Z(M)  نشان می­دهیم  و تعریف می­کنیم :

Z(M) = {mÎM |  r(m) vess RR  }  £ M .

تعریف1-2-4 . R – مدولM، نامنفرد نامیده ­می­ شود هرگاه Z(M) = 0  و نیز منفرد نامیده می­ شود هرگاه  Z(M) = M .

تعریف1-2-5 . زیرمدول N ازR – مدول M ، کاملاً پایا نامیده ­می­ شود هرگاه به ­ازای­ هر

ÎEnd (M)  f   داشته­ باشیم f(N) Í N  . 

تعریف1-2-6 . یک حلقه را حلقه دو راست(right duo)گویند، هرگاه هر ایده­آل راست آن

دو طرفه باشد. به­ طور مشابه حلقه دو چپ تعریف ­می­ شود.

همچنین اگر  R یک حلقه دو چپ باشد وyÎ R   آنگاه  yR Í Ry ،  از آنجا که Ry دو طرفه است به ­ازای هر Î R  r،yrÎ Ry   و در نتیجه yR Í Ry .

تعریف1-2-7. عنصر aÎR ، منظم چپ نامیده­ می­ شود هرگاه= 0  l(a). به­ طور مشابه عنصرbÎR ، منظم راست است هرگاه= 0  r(b) .  

تعریف1-2-8 .حلقه R ، کاهشی است هرگاه عنصر پوچ­توان غیرصفر نداشته ­باشد.

تعریف1-2-9. حلقه R ، برگشت­پذیر (reversible)نامیده­ می­ شود هرگاه به­ ازای هر a,bÎ R  ­ اگر= 0  ab  آنگاه ba = 0  .

تعریف1-2-10. ایده­آل سره P  از حلقه R نیم­اول نامیده ­می­ شود هرگاه به ازای ­هرایده­آل  IازR   اگرI Í P ، آنگاه Í P  I .

تعریف1-2-11. حلقهR  نیم­اول­ گفته ­می­ شود، هرگاه صفر یک ایده­آل ­نیم­اول باشد.

تعریف1-2-12. فرض کنید R یک حلقه باشد. رسته تمام R – مدول­های راست را با MR  و رسته تمام R – مدول­های چپ را با  RM  نشان می­دهند.

تعریف1-2-13. فرض کنید R یک حلقه و a یک درون­ریختی از  R باشد ، حلقه R[x, a] حلقه چندجمله­ای ­اریب نامیده ­می­ شود هرگاه شامل­تمام چند جمله­ای­های چپ با متغیر x به ­صورت  xi باشد جایی­که rÎR ، به­ طوری­که به­ازای­ هر اسکالرrÎR  ضرب با عمل

r= a®.x  x تعریف شود.

تعریف1-2-14. R- مدولM را فشرده­پذیر گویند هرگاه به­ازای هر £ M   Nیک تکریختی از

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...