کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 



نشانه هایی از اعتیاد به اینترنت

دانلود پایان نامه

افرادی که زمان های طولانی و متمادی را صرف انجام بازیهای رایانه ای می کنند یا در گروه های بحث اینترنتی شرکت کنند در شمار افراد آلوده قرار می گیرند. نکته ای که باید به آن توجه جدی شود این است که این افراد درست مثل معتادان به مواد مخدر بعد از مدتی و در صورت عدم دسترسی به کامپیوتر و اینترنت دچار بیقراری، تحریک پذیری، عصبانیت و احساس نیاز می‌شود البته این علائم از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

۲-۱۶- مراحل اعتیاد به اینترنت

اعتیاد به اینترنت سه مرحله دارد:  تداوم استفاده، زیاد شدن مصرف و مرحله اعتیاد واقعی، اعتیاد به اینترنت هم مثل اعتیاد به تماشای تلویزیون، کشیدن سیگار، انجام دادن فعالیتهای خاص در ابتدا کم خطر به نظر می رسد اما به هر حال در صورت بی توجهی به آن تبدیل به یک اعتیاد صدرصد واقعی می گردد.

عکس مرتبط با سیگار

۲-۱۷-  تاریخچه بحث اعتیاد به اینترنت

اگرچه مفاهیمی مانند اعتیاد به تکنولوژی یا ر ایانه را شاتون[۱] در سال ۱۹۹۱ بررسی کرده بود، ولی اعتیاد به اینترنت (IAD) اصطلاحی بود که چندسال بعد، اورلی[۲](۱۹۹۶)، گریفیث[۳]، ۱۹۹۷؛ یانگ[۴]،۱۹۹۶ و۱۹۹۸) رواج دادند( لیبرت،[۵]۲۰۰۵).

تشخیص صحیح این نوع اعتیاد، بسیار دشوار است؛ به گونه ای که در ویرایش چهارم «راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی »، هنوز اختلالی با این عنوان گنجانده نشده است (اورزاک[۶]،۱۹۹۹). اعتیاد به اینترنت را نوعی اختلال می داند که فرد صفحه رایانه را جذاب تر از واقعیت زندگی روز مره می بیند. به نظر او، هر کس رایانه دارد، در معرض اعتیاد است، ولی افراد خجالتی، تنها و بی حوصله آسیب پذیری بیشتری دارند(اورزاک[۷]،۱۹۹۹).

پژوهش یانگ، یکی از معدود پژوهش های تجربی است که انگیزه های افراد را از اعتیاد به اینترنت به طور همه جانبه ارزیابی کرده است. این پژوهش نشان داد یکی از انگیزه های اصلی این نوع ارتباط هابه دست آوردن حمایت های اجتماعی است(امید وار و صارمی،۱۳۸۱)[۸].

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

حمایت های اجتماعی با ارتباط های اینترنتی زود تر و آسان تر به دست می آید. با ورود به اتاق«گپ زدن» میان اعضا در فضای اینترنت، نوعی همسانی و آشنایی پدید می آید که دارای ارزش ها، معیارها، زبان، نشانه ها و نو آوری های ویژه است و همگان با این هنجارها همنوایی می کنند. در این فضا، بسیاری از اطلاعات شخصی، میان افراد رد و بدل می شود، بدون اینکه احساس ترس، طرد شدن و در معرض داوری بودن وجود داشته باشد. ایجاد این نوع ارتباط، پویایی گروهی و حمایت اجتماعی پدید می آورد. به ویژه نیاز های اساسی کسانی را که در این زمینه مشکل دارند، بر آورده می کند. به ویژه کسانی که شرایط محیطی و موقعیتی آنها ایجاب می کند که در منزل بیشتر بمانند( ناتوانان جسمی، بازنشسته ها، خانه دار ها و. . . ).

این گونه حمایت های اجتماعی در گذشته با شبکه همسایگی و پیوند های د وستانه به دست می آمد، ولی امروزه به دلیل شرایط جدید زندگی به ویژه در شهر ها و موقعیت های آپارتمان نشینی تا حد زیادی از دست رفته است. از این رو، افراد می کوشند آن پیوند ها را از طریق سرگرم شدن به اینترنت و روابط اینترنتی جبران کنند. البته آسیب پذیری در این گونه شرایط بیشتر است و با گذشت زمان، چه بسا اعتیاد به اینترنت را در پی داشته باشد. برخی پژوهش ها، پی آمد های اعتیاد به اینترنت را بررسی کرده اند. اعتیاد به اینترنت را یکی از آسیب های روان شناختی بسیار زیان بخش می داند که کنش وری بهنجار و سلامت روانی فرد را در جنبه های مختلف مختل می‌کند( ایوان گلد برگ[۹]،۱۹۹۵).

برخی پی آمد های منفی اعتیاد به اینترنت بر اساس یافته های گلد برگ عبارتند از:

    • دگرگونی شدید در سبک زندگی به منظور گذراندن زمان بیشتری در شبکه
    • کاهش کلی فعالیت های بدنی
    • بی توجهی به سلامت فردی و در نتیجه، پرداختن به سرگرمی های اینترنتی
    • دور شدن از فعالیت های مهم زندگی
    • کمبود خواب و یا تغییر الگوی خواب، برای گذراندن زمان بیشتری در شبکه
  • کاهش معاشرت و در نتیجه، از دست دادن دوستان
  • غفلت از خانواده
  • بی توجهی به مسئولیت های شغلی و شخصی(سولر،۲۰۰۴).

[۱].Shotton

[۲].Orieilly

[۳].Griffiths

[۴].Young

[۵]. Liberty, 2005

[۶].Orzack

[۷]. Avrzak, 1999

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-03-01] [ 01:33:00 ب.ظ ]




دیدگاه ها و نظریه ها در تبیین اعتیاد اینترنتی و پیامد های آن

علل گراش به اینترنت چیست و چرا برخی از افراد بهره مند از آن، دچار مشکل می شوند و در معرض خطر از دست دادن شغل، از هم گسیختگی روابط اجتماعی، یا زیان های مالی قرار می‌گیرند؟ در پاسخ به این سوال، دیدگاه های متعددی مطرح شده است. اعتیاد به اینترنت یک موضوع بین رشته ای است و علوممختلفی چون پزشکی، ارتباطات، جامعه شناسی، حقوق، اخلاق و روانشناسی هر یک از زوایای مختلف علل و پیامد‌های این پدیده را مورد مطالعه قرار داده اند. ما در این قسمت بیشتر به ابعاد روانشناختی و اجحتماعی آن توجه نموده ایم. گروهول[۱] در توضیح این مسئله که چرا مردم به گونه ای اعتیاد آور از اینترنت استفاده می کنند، الگوی استفاده مرضی از اینترنت را پیشنهاد کرده و در این رابطه، دو دیدگاه ارائه می دهد:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

    1. علت گرایش افر اد به استفاده اعتیاد آور از اینترنت، تمایل آنها به دوری گزیدن از مشکلاتی است که در زندگی شخصی با آنها مواجهند. به عبارتی، افراد برای اینکه از مشکلات زندگی فرار کنند، به اینترنت روی می آورند.
  1. دیدگاه دومی که گرو هول در خصوص دلیل رویکرد افراد به استفاده اعتیادی از اینترنت بیان می‌کند، دیدگاه قابل قبول تری است. وی در این دیدگاه، به مراحلی اشاره می کند که فرد هنگام کار با اینترنت و کشف منابع آن، از آنها گذر می کند.

مراحل مورد نظر گروهول به قرار زیر است:

  • افسون گری یا وسواس: این مرحله زمانی است که محیط برای فرد تازه است و وی تازه وارد این محیط شده است. یا اینکه فرد یک کاربر قدیمی است که فعالیت جدیدی را در اینترنت پیدا می کند. مرحله اول، به شدت اعتیادآوری است. در واقع، این حالت اعتیادی تا جایی ادامه دارد که فرد وارد مرحله دوم یعنی توهم زدایی یا سرخوردگی شود.
  • توهم زدایی یا سرخوردگی: در این مرحله فرد نسبت به فعالیتی که اغلب انجام می‌دهد، سرماخورده و بی تمایل می شود. موقعی که فرد از این مرحله بگذرد، مطمئناً وارد مرحله سوم یعنی تعادل شود.
  • تعادل: نماد و مشخصه بارز مرحله سوم می شود. در جمع بندی این سه مرحله باید گفت که حتی گاه اتفاق می افتد که تمامی این مراحل به صورت چرخشی در فرد تکرار شوند. در واقع، سیر این مراحل به صورت خطی نیست. به ویژه، زمانی که فرد فعالیت جدید جالب دیگری را در اینترنت پیدا می کند، این مراحل دوباره در وی از نو شروع می شود(دئوران،۲۰۰۳)[۲].

معتادان اغلب یک «زندگی دوم» و یا مفری را برای «فراموش کردن مشکلاتشان در هنگام آنلاین بودن ایجاد می کنند، درست مانند کرختی و مستی که افراد معتاد به الکل در هنگام نوشیدن الکل گزارش می‌دهند»(فینیچل[۳]،۲۰۰۳).

سیگل[۴] و سنا[۵] در بررسی نظریه های مربوط به اعتیاد اینترنتی، به نظریه های کلان انحراف و کج رفتاری اجتماعی استناى کرده و این نظریه ها را به چهار دسته کلی تقسیم کرده اند که هر کدام از این دسته های کلی خود نظریه های مختلفی را در بر می گیرد. این چهار دسته کلی عبارتند از:

  1. نظریه های فردی
  2. نظریه های ساختار اجتماعی
  3. نظریه های فرایند اجتماعی
  4. نظریه های واکنش اجتماعی

در نظریه های فردی، ریشه اختلال در خود فرد جست و جو می شود، یعنی ساخت زیست شناختی و ویژگی های روان شناختی شخص است که سازنده رفتار اوت. بر اساس این دیدگاه، شخصیت شامل تمامی جنبه های رفتاری، هیجانی، شناختی، اخلاقی، حتی جنبه جسمانی، عصبی، هورمونی و بیوشیمیایی می شود که بوجود آورنده ی رفتار بهنجار یا نا بهنجار است. بر اساس نظریه های ساختار اجتماعی، رفتار بزهکارانه، ناشی از سازگاری فرد با شرایط حاکم در محیط های طبقه پایین است.

سیگل و سنا نظریه های ساختار اجتماعی را به سه دسته تقسیم کرده اند:

  1. نظریه در هم ریختگی اجتماعی
  2. نظریه های فشار
  3. نظریه های خرده فرهنگ(فرهنگ منحرف)

نظریه های فرایند اجتماعی، نابهنجاری را ناشی از تعاملات انسانها در زندگی اجتماعی روزمره می دانند. نظریه های فرایند اجتماعی به نظریه های زیر تقسیم پذیرند:

الف) نظریه تداعی افتراقی

ب) نظریه کنترل اجتماعی

ج) نظریه کنترل اجتماعی هیرشی

نظریه های واکنش اجتماعی، بر روی نقشی که نهاد های اقتصادی و اجتماعی در ایجاد رفتارهای نابهنجار دارند، متمرکز می شوند. یعنی روشی که در آن، جامعه از خود نسبت به فرد واکنش نشانمی دهد و روشی که افراد نسبت به جامعه واکنش نشان می دهند. دو نظریه مهم در بین نظریه های واکنش اجتماعی، نظریه«برچسب» و نظریه«تضاد» است( امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱)[۶].

عکس مرتبط با اقتصاد

۲-۱۹- پیامد های اعتیاد اینترنتی

نتایج مطالعات نشان داده است استفاده بی رویه از اینترنت ممکن است با علایم و پیامد های روانی و اجتاماعی توام باشد در مطالعه بیکر[۷](۲۰۰۰) نشان داده شد که ۳/۲  والدین شرکت کننده در یک مطالعه زمینه یابی ادعا کردند استفاده از اینترنت رفتار های ضد اجتماعی را در کودکان و نوجوانانشان افزایش داده است در مطالعه گروس[۸] و همکاران(۲۰۰۲) استفاده از اینترنت در دانش آموزان و دانش جویان با اضطراب اجتماعی و تنهایی آنان در مدرسه همراه بوده است. نتایج مطالعات کروت و همکاران(۱۹۹۸) نشان داد که استفاده  ساعت اینترنت در هفته برای دانش آموزان و دانش جویان، سطح افسردگی را افزایش و حمایت اجتماعی را در طی دو سال کاهش می دهد.

تصویر مرتبط با افسردگی در روانشناسی Psychological depression

یانگ(۱۹۹۶) در زمینه اعتیاد اینترنتی اعلام کرد که مشترکان اینترنت دو دسته اند:

  • مصرف کنندگان وابسته
  • مصرف کنندگان غیر وابسته

وابسته ها از اینترنت برای برقراری ارتباط اجتماعی و ارتباط با غریبه ها و تبادل افکار با آنان استفاده می کنند، در حالی که غیر وابسته ها هدفشان جمع آوری اطلاعات است.

تحقیقات دانشگاه هرت نورد شاور[۹] نشان می دهد که معتادان به اینترنت عمدتاً مذکر، درونگرا و افسرده اند( نادمی و سعیدی، ۱۳۸۵). در ایران نتایج تحقیقات انجام شده بر روی دانش جویان دانشگاه های مشهد، علوم بهزیستی و علوم پزشکی اصفهان میزان اعتیاد به اینترنت را بین صفر تا ۱۵ درصد از کاربران نشان داده است.

گروه نو جوان و جوانان بالاترین کاربران در ایران هستند( نادمی، سعیدی،۱۳۸۵؛ درگاهی و منصوری، ۱۳۸۵).

۲-۲۰- تمایل استفاده از اینترنت

با توجه به اینکه ضرورت استفاده از اینترنت به عنوان منبع اطلاعاتی مهم به طور چشم گیری در جامعه علمی رو به افزایش است،لذا تعیین عوامل موثر بر تمایل دانشجویان به استفاده از اینترنت مورد توجه قرار گرفته است. تمایل به اینترنت به این معنی است که کاربران با چه اهداف و چه نیاتی جذب اینرنت می شوند و مدت ها وقت خود را در آن سپری می کنند

[۱].Grvhvl

[۲]. Dior, 2003

[۳].Fenichel

[۴].Siegel

[۵].Sena

[۶]. Hopeful Saremi, 1381

[۷].Briggs

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:33:00 ب.ظ ]




فرهنگ، سازمان، فرهنگ سازمانی، بهره وری نیروی انسانی

Efficiency بهره وری

۲-۱-۱ فرهنگ

۲-۱-۱-۱مقدمه

دو با فرهنگ، یکی در چین و دیگری در تگزاس، زبان یکدیگر را بهتر می فهمند تا دو بردار که از فرهنگ بی بهره اند. اگر اداره امور جهان به عهده کسانی که دارای فرهنگ بودند، واگذار می شد، بی شک دنیایی غیر از آنچه داریم می داشتیم. ریشه بسیاری از سوء تفاهم ها بسیاری از اختلاف ها بی فرهنگی است. چون فرهنگ نباشد، غریزه ها و شهوت ها در رابطه بین بشر و بشر، حکم فرما می شوند و غریزه ها و شهوت ها همواره از سود جویی و خود پرستی پیروی می کنند.

فرهنگ ثمره و نتیجه دانش است، نه خود آن ممکن است در وجود کسی نابارور بماند مانند درخت نر. البته ممکن است دانش بتواند بی کمک فرهنگ، بشر را به پیشرفت های شگرف مادی برساند. ولی سرانجام چه؟ چنین دانشی برای جامعه پیشرفت می آورد اما حل مشکل نمی آورد. به عبارتی دانش ها ابر هستند و فرهنگ باران تا ابر به باران نیفتد وجودش ثمره بخش نخواهد بود.

لذا همان طور که اشاره شد، سواد مواد خام فرهنگ است. آنچه مهم است این است که فرد و جامعه آمادگی و استعداد تبدیل سواد به فرهنگ را داشته باشند. ولو همه مردم یک کشور به سواد دست یابند تا زمانی که راهی در وجود آنان به سوی فرهنگ گشوده نشود، تغییرحادث در وضع و روحیه آنان جزئی و ظاهری خواهد بود و تاثیری در ماهیت زندگی آنان نخواهد داشت حتی ممکن است اثر سو بگذارد چرا که اینان چون خود را با سواد می دانند پر شده اند از ا دعا و تظاهر و نام خویش را روشن فکر می گذارند اما غافل از اینک با سواد که نشده اند در ضمن صفا و سادگی بی سوادی را هم از دست داده اند؛ معجون ترشیده ای که نه سرکه ی سرکه است نه شراب، شراب.

دانلود پایان نامه

برای آنکه جامعه ای به سوی فرهنگ گراید، باید جو فرهنگی در کشور ایجاد گردد؛ یعنی تمام عوامل تعلیماتی و تربیتی، چه در داخل و چه در خارج از مدرسه، بدانگونه به کار افتد که میل افراد را برای تبدیل کردن سواد به فرهنگ سوق دهد و از تحصیل همواره نتیجه انسانی خواسته شود. لذا جامعه ای که ادعای گرایش به ترقی دارد باید با دلسوزی و مراقبت تمام نگران وضع فرهنگی خود باشد و این تحول قبل از هر چیز باید ناظر به روح و فکر جامعه باشد وگرنه، اگر کسی با همان روحیه که در گذشته دنبال قاطر می دوید، اکنون پشت بنز بنشید، و یا با همان روحیه که پشت بنز می نشسته، فردا بخواهد هواپیمای جت برآند، این در جا زند است نه تحول حتی سیر قهقرایی است.(اسلامی ندوشن،۱۳۷۱)

خلاصه در وضعی‌ که‌ ما هستیم‌، و دوران‌ تحولی‌ را که‌ خواه‌ ناخواه‌، و به‌ همراه‌ دنیا پر تلاطم در پس‌ گردونه های‌ تاریخ‌ می‌پیمائیم‌، سکوت‌ کردن درباره‌ فرهنگ‌، سرباز زدن‌ از وظیفه‌ انسانی‌ است ‌مسئله فرهنگ هم فردی، هم ملی و هم جهانی است. بزرگ ترین مسئله دنیای امروز با توجه به سخنان گهر بار رهبر فرزانه کشورمان حضرت آیت اله خامنه ای(مدظله عالی) در یکم فرودین ۱۳۹۳ که فرمودند “فرهنگ از اقتصاد هم مهم تر است"مسئله ی فرهنگ و مشتقات حاصل و وابسته به آن مانند فرهنگ سازمانی، فرهنگ یادگیری، فرهنگ دانشگاهی، فرهنگ مدیریتی و… می باشد. لذا وقتی که همه عوامل موجوداز قبیل زور، تهدید، پول و سیاست از حل مسائل جهان عاجز بماند، فرهنگ باید پای به میدان نهد. اگر گره ها گشودنی بود سرانجام بدست او گشوده خواهد شد و اگر گشودنی نبود دلیل بر آن است که فرهنگ در آنجا شکست خورده و اثر و رمق خود را از دست داده است.

عکس مرتبط با اقتصاد

۲-۱-۱-۲بیشینه فرهنگ

آنچه مسلم است در تبین و تشریح هر پدیده ای لازم است به سابقه تاریخی آن توجه شود پیرامون واژه فرهنگ باید چنین گفت که مفهوم فرهنگ جزء جدایی ناپذیر و مفهوم مورد نیاز در علوم اجتماعی است و مرجع پاسخ به همه اختلافات انسانی است. امروزه فرهنگ در معنای وسیع آن به الگوهای زندگی و تفکر باز می گردد چرا که کاربرد مفهوم فرهنگ مستقیما به آنچه با معنا سروکار دارد، مربوط می شود. اما مطالعه علمی فرهنگ، تحول تاریخی آن را ایجاب می کند و این تحول تاریخی با تکوین اجتماعی تصور فرهنگ، در ارتباط است. مطالعات فرهنگی که از آمریکا شروع شده اند، به مسائلی از قبیل همبستگی های اجتماعی، اعمال و عادات وغیره پرداختند و بحث تلاقی فرهنگ ها را مطرح کردند. بحث استقلال فرهنگی اهمیتی ویژه دارد چرا که با حفظ هویت جمعی بسیار نزدیک است. فرهنگ و هویت دو مفهومی هستند که خواستگاه واحد دارند و لازم و ملزوم یک دیگرند. نکته مهم این است که فرهنگ در تمامی حوزه های جامعه، خود را آمرانه تحمیل نمی کند. فرایند فرهنگ پذیری اجتماعی، فرآیندی ناخودآگاه و بی نهایت پیچیده است. اما هویت با هنجاری از تعلق در ارتباط است که الزاما خودآگاه است زیرا بر تضادهایی نمادین مبتنی است. (دنی[۱]،۱۳۸۱)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

واژه فرهنگ نخستین بار در قرن یازدهم میلادی در اروپا(جزء واژه های کهن زبان فرانسه است) از کلمه لاتین cultura به معنی مراقبت کردن از مزارع و دام ها زاده شده است، کم کم این واژه تغییر معنایی داده و به معنای کشت و کار روی زمین تبدیل شد. اما تا پایان قرن هفدهم رواجی اندک داشت و مورد پذیرش مراکز دانشگاهی قرار نمی گیرد و لذا وارد فرهنگ های لغت نمی شود. در قرن هجدهم(عصر روشن فکری) کم کم فرهنگ در معانی مجازی خود پذیرفته شده و وارد فرهنگ لغات آکادمی فرانسه شد اما در آن زمان فرهنگ با متمم های مفعولی همراه بود(مثل فرهنگ هنرها و فرهنگ علوم و غیره). کم کم فرهنگ از قید متمم ها رها شده و به شکل مستقل در معانی"شکل دهی و گسترش اندیشه و استعداد” به کار رفت. در اواخر قرن ۱۸ فرهنگ فقط برای انسان به کار می رفت و در ایدئولوژی متفکران عصر روشنگری راه یافت و رفته رفته به واژه تمدن بسیار نزدیک شد. پس از به وجود آمدن علومی چون جامعه شناسی و مردم شناسی و زیست شناسی و علومی از این قبیل پرسش های جدیدی به وجود آمدند که به اختلافات بنیادین این علوم و تفاوت های آنان می پرداختند. برای پاسخ به این پرسش ها به مفهوم جدیدی نیاز بود که آن مفهوم، فرهنگ است. (دنی،۱۳۸۱)

۲-۱-۱-۳ مفهوم و تعاریف فرهنگ

فرهنگ به منزله ی یک مفهوم، سابقه طولانی دارد، افراد عادی این مفهوم را به مثابه کلمه ای برای نشان دادن فرهیختگی مورد استفاده قرار داده اند. مانند وقتی که می گوییم شخصی خیلی با فرهنگ است. این کلمه از سوی مردم شناسان برای اشاره به آداب و رسوم اجتماعات گوناگون به کار گرفته شده است بیشتر مردم از چیستی فرهنگ درکی ضمنی دارند. (عسگریان،۱۳۸۸) بدین سان که به محض برخورد با فرهنگ می داند که آن چگونه است. برای نمونه فرهنگ یک سازمان انتفاعی بزرگ با فرهنگ یک دانشگاه و فرهنگ یک بیمارستان کاملا متفاوت میدانند اما درتعریف انتزاعی آن با مشکل مواجه هستند. در مورد این که فرهنگ چیست نظرات کاملاً متفاوتی وجود دارد صاحبنظران گوناگون تعاریف متفاوتی ازفرهنگ را بیان می کنند.

البته باید در نظر داشت که تنوع و تعدد موجود در تعریف فرهنگ به میزان زیادی معلول جایگاه و زوایای مختلف نگرش به آن است. و نیز تا حدی متاثر از اقتضای طبیعت این مفهوم می باشد. واژه فرهنگ در علوم اجتماعی مانند واژه تعریف ناپذیر عرفان در فلسفه است که ابعادی دارد که هرچه می خواهیم به آن نزدیک تر شویم از آن دورتر می شویم و به همین دلیل است که “ژاک ید” جامعه شناس معرف فرانسوی معتقد است فرهنگ تعریفی دارد که به اسارت کلمات در نمی آید و باید پذیرفت که اصولا تعریف فرهنگ کار آسانی نیست. (زهره ای،۱۳۸۹)

لذا ارائه تعریف جامعی از مفهوم فرهنگ، به علت وسعت و گستردگی آن، کار ساده ای نیست. بیش از ۲۵۰ تعریف از فرهنگ ارائه شده است. در این جا باتوجه به آنچه پیش تر بیان کردیم از ذکر یک تعریف جامع و کامل در مورد فرهنگ معذوریم لذا برای اینکه بتوان حق مطلب را ادا کنیم چند نمونه از تعاریف مشهور و معتبر از فرهنگ را که از زبان صاحب نظران مشهور و مجامع و کتب معتبر جهانی می باشد و از اهمیت و اعتبار بیشتری نیز برخوردارند را آورده ایم:

هافستد[۲]:

فرهنگ عبارت است از اندیشه مشترک اعضای یک گروه یا طبقه که آنها را از دیگر گروه ها مجزا می کند و از آن به عنوان نرم افزار فکر یاد می کند. (۱۹۸۰،Hofstede.)

از نظر تایلر[۳]:

فرهنگ مجموعه ای آمیخته و پیچیده و نظام یافته اى است از دانستنى ها و شناسائی ها، هنرها و باورها و آئین ها، حقوق و آداب و رسوم، منشاء خوبی ها و بسیارى چیزها که انسان از جامعه خویش کسب کرده است. (اگرچه بعضى از صاحب نظران بر تعریفى که تایلر از فرهنگ به دست داده انتقاداتى وارد ساخته اند، اما گفته میشود که کاملترین تعریفى که از فرهنگ تا کنون مطرح شده از او است).(جعفری،۱۳۹۲)

 

گی روشه

فرهنگ عبارت است از مجموعه به هم پیوسته‌اى از انحاء اندیشه، احساس کم و بیش صریح که به‌ وسیله اکثریت افراد گرفته شده است و براى اینکه این افراد گروه معین و مشخص را تشکیل دهند این مجموعه به هم پیوسته، به ‌نحوى که در عین حال عینى و سمبلى است، به‌کار برده مى‌شود. (روح الامینی،۱۳۸۴)

روتبندیکت[۵]

فرهنگ اصطلاحى جامعه شناختى است براى رفتار آموخته، رفتارى که با آدمى زاده نمى شود و برخلاف رفتارهاى زنبورها و مورچه هاى اجتماعى توسط یاخته هاى نطفه تعیین نمی شود. بلکه هر نسل باید آن را از مردم بالغ بیاموزند. (آشوری،۱۳۸۹)

هرسکویتس[۶]

به نظر او فرهنگ اساساً بنائى است مبین تمامى باورها، رفتارها، واکنش ها، ارزش ها و مقاصدى که شیوه زندگى هر ملت را مشخص مى کند و بالاخره عبارت است از هر آنچه یک ملت دارد، از آنچه که مى کند و هرآنچه که مى اندیشد. وى اضافه مى کند که یک فرهنگ آن قسمت از محیط است که به دست انسان ساخته شده و تأثیر پذیرفته است، فرهنگ ماوراء پدیده هاى غریزى است که فرد از گروه هاى انسانى یا به وسیلهٔ رفتار آگاهان آموخته و یا توسط تکنیک ها و شیوه هاى گوناگون، نهادهاى اجتماعی، باورها و اشکال مختلف تماس و غیره به طور ناآگاهانى تحت تأثیر قرار گرفته است. (آشوری،۱۳۸۹)

راد کلیف براون[۷]

وى به عنوان جامعه شناس می گوید واقعیتى که من بدان نام فرهنگ مى دهم فرایند فرا داد فرهنگى است، یعنى فرآیندى است که از راه آن در یک گروه یا طبقه اجتماعى معین زبان، باورها، تصورات، پسندها، دانستنى ها، چیره دستى ها و انواع عرف ها دست به دست از شخصى به شخصى و از نسلى به نسلى دیگر منتقل می شود. (صباحی،۱۳۸۴)

 

 

جوزف روسک و رولندوارن

فرهنگ به نحوه ی زیستى گفته می شود که هر جامعه اى براى رفع احتیاجات اساسى خود از حیث بقاء، ادامه نسل، و نظام امور اجتماعى اختیار مى کند

 

. (روسک،۱۳۶۹)

اعلامیه جهانی یونسگو [۹]

فرهنگ به عنوان مجموعه ای از ویژگی های معنوی مادی فکری و احساسی خاص جامعه یا گروه اجتماعی تلقی می شود که علاوه بر این سواد و هنر، زبان و ادبیات شیوه های زندگی با یک دیگر، نظام ارزش ها سنت ها و باورها را در نظر می گیرد. (زهره ای ،۱۳۸۹)

در شاهنامه فردوسی

به معنی دانش علم، نیکمردی و مترادف با خصایل اخلاقی به کار رفته است، در شعر مربوط به اندرزنامه انوشیروان آمده است که:

زدانا بپرسید پس دادگر                          که فرهنگ بهتر بود یا گهر

چنین داد بدون رهنمون                       که فرهنگ باشد زگوهر فزون

که فرهنگ آرایش جان بود                   زگوهر سخن گفتن آسان بود

گهر بی هنر زار و خوار است و سست    به فرهنگ باشد روان تندرست. (روح الامینی،۱۳۸۰)

در

واژه فرهنگ به صورت «فره هنگ» آمده‌است که از دو جزء «فره» به معنای پیش و فرا؛ و «هنگ» به معنای کشیدن و راندن، ساخته شده‌است. در نتیجه «فرهنگ» به معنای پیش‌کشیدن و فراکشیدن است. به همین سبب است که در فارسی ‌زبانان فرهنگ را سبب پیشرفت می‌دانند. (ویکی پدیا دانشنامه آزاد)

واژه‌ی «فرهنگ» را مرکب از دو واژه ی «فر» و «هنگ» به معنای ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت و آداب و رسوم تعریف کرده‌است. (معین،۱۳۸۱)

 

امام خمینی (ره) (بنیان گذار جمهوری اسلامی):

فرهنگ مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های ملت است… آن چیزى که ملت‌ها را می ‏سازد فرهنگ صحیح است… اگر فرهنگ درست ‏بشود یک مملکت اصلاح می ‏شود. (صحیفه امام(ره) ج۳ ص: ۳۰۷)

حضرت آیت اله خامنه ای( مقام معظم رهبری):

فرهنگ هر جامعه ای و ملتی و هر انقلابی به مجموعه دستاوردهای ذهنی در آن جامعه که شامل دانش،‌ اخلاق، سنن، آداب و چیزهایی که از اینها سرچشمه می گیرد گفته می شود،‌ به طور کلی ذهنیت حاکم بر یک جامعه به معنای جوشیده از آن یا از خارج از آن جامعه درآن راه یافته باشد، لکن رنگ آن جامعه را به خود گرفته باشد، خودمانی شده باشد و در او هضم شده باشد. (سخنرانی ۱۵/۱۲/۱۳۶۰)

دکتر علی شریعتی

فرهنگ را مجموعه ای از ساخته ها و اندوخته ی معنوی تعریف کرده و آن را با تمدن و ایدولوژی مرتبط ولی متفاوت می داند. (صاحبی،۱۳۸۴)

ازدیدگاه قرآن کریم،

از فرهنگ به مفهوم مصطلح آن تعبیری در قرآن کریم یافت نمی شود ولی به طور کلی قرآن کریم از فرهنگ در یک جا به عنوان زبان قوم یاد کرده است چون قرآن کریم نخست در محیط جزیره العرب نازل شده و با مردمی سروکار داشته که دارای اعتقادات و رفتاری خاص بوده اند: « وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلآ بِلِسَان قَوْمِهِ لِیُبَیِّن لَهُم » (ابراهیم ،۴) ما پیامبران را نفرستادیم، مگر با زبان قوم خودشان سخن بگویند.

درجای دیگر

همچنین از فرهنگ به عنوان سنن یاد کرده و در آیات بسیاری سنت گذشتگان و آداب و رسوم آن ها را یادآوری کرده است: « قَدْ خَلَت ْمِن قَبْلِکُم سُنَن فَسِیرُوا فِی الاَْرْض فَانظُرُوا کَیْف کَان عَـَقِبَه الْمُکَذِّبِین » (آل عمران،۱۳۷) پیش از شما، سنت هایی وجود داشت. (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشت هایی داشتند، که شما نیز همانند آن را دارید)پس بر روی زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام کار تکذیب کنندگان (آیات خدا) چگونه بود؟ (ایازی،۱۳۸۰)

 

۲-۱-۱-۴ ویــــژگیهای فـــــــرهنگ

با بررسیهای زیادی که از فرهنگهای مختلف به عمل آمده، چنین به نظر می‌آید که علی‌رغم تفاوت های موجود، همۀ فرهنگ ها دارای ویژگی هایی هستند که تعدادی از آنها را می‌توان به شرح زیر معرفی کرد:

  1. فرهنگ، آموختنی و قابل انتقال است.

به این معنا که فرهنگ، خصوصیتی غریزی و ذاتی نیست که از راه وراثت، بین نسل‌ها انتقال پیدا کند؛ بلکه نظامی فکری‌-‌رفتاری است که پس از زاده شدن انسان، در سراسر زندگی آموخته می‌شود. بنابراین، می‌توان چنین نتیجه گرفت که فرهنگ، همواره از نسلی به نسل دیگر و حتی از ملتی به ملت‌های دیگر، در حال انتقال و چرخش است. (پور شریف و همکاران،۱۳۸۹)

۲. فرهنگ، اجتماعی است.

این، بدان معناست که عادت‌های فرهنگی، ریشه‌های اجتماعی دارند و شماری از مردم که در قالب گروه‌ها و جامعه‌ها زندگی می‌کنند، در آن شریک‌اند. از این رو، رفتارها و ویژگی‌های زندگی یک یا چند نفر خاص را -که جنبه عمومیت پیدا نکرده‌اند ـ نمی‌توان «فرهنگ» نامید. (همان منبع)

۳. فرهنگ، معنابخش و هوییت‌ساز است.

هر فرهنگی که نتواند از عهده تعیین و معرفی هدف اعلای زندگی برآید، از برآوردن آرمان‌های عالی حیات نیز ناتوان است. عناصر فرهنگی، تا زمانی که به زندگی افراد یک جامعه، هویت و معنا می‌بخشند، می‌توانند پایدار بمانند. (همان منبع)

۴. فرهنگ، پویاست.

فرهنگ‌ها، بر اساس شرایط و امکانات محیطی و زمانی، دائماً دگرگون می‌شوند و فراگرد دگرگونی آنها، با تطبیق و سازگاری همراه است. (همان منبع)

۵. فرهنگ، یگانه‌ساز است.

عناصر هر فرهنگ، گرایش دارند تا با ایجاد اشتراکات در زندگی افراد وابسته به آن فرهنگ، پیکری یکپارچه و به هم‌بافته و سازگار پدید آورند.که البته این سازگاری به زمان نیاز دارد که در نتیجه، فرهنگ، از عوامل اتحاد (یگانگی) گروه‌ها و جوامع، شمرده می‌شود. (همان منبع)

۶-فرهنگ پدیده ای ذهنی وتصوری است.

تا اندازه ای زیاد ی عادت های گروهی که فرهنگ از آنها پدید می آید بصورت هنجار یا الگو های رفتاری[۱۰] آرمانی ذهنی می شوند یا در کلام نمایان می شوند. (باقری زاده،۱۳۷۵)

۷-فرهنگ خشنودی بخش است.

هر فرهنگی که نتواند از عهده تعیین هدف اعلای زندگی برآید از برآوردن آرمان های عالی حیات نیز ناتوان است عناصر فرهنگی که به افراد یک جامعه خشنودی نهایی می بخشد می تواند پایدار بماند. (همان منبع)

۸-فرهنگ تاثیر پذیر است.

فرهنگ نمی تواند در حالت انجماد و ایستایی بماند باید ریشه در اعماق گذشته های دور و نزدیک داشته باشد و در عین حال، در فضای لایتناهی حال و آینده، شاخ و برگ بگستراند و توان استقبال و الهام از آینده را نیز دارا باشد. (عسگر وزیری و همکاران،۱۳۹۱)

۹-فرهنگ عام ولی خاص است.

فرهنگ به عنوان این که یک دانش بشری است و در تمام اجتماعات انسانی وجود دارد، عام است. اما با اندکی توجه در می یابیم که این پیوند ها در همه جوامع یکسان و مشابه نیست، بلکه هر جامعه ای ویژگی و جلوه خاص خود را دارد که محصول تاریخ، شرایط اجتماعی و اقتصادی وخاص آن است. (همان منبع)

۱۰-فرهنگ اجباری ولی اختیاری است.

فرهنگ تمام جنبه های زندگی انسان را در بر می گیرد. انسان از آغاز تولد از طریق نهاد خانواده، جامعه و نهادهای اجتماعی، ارزشها و هنجارهای آن را می آموزد و بدین ترتیب فرهیخته و با جامعه همنوا و سازگار می شود زیرا فرد برای اینکه بتواند در جامعه زندگی کند، ناچار به یادگیری آن است. این شامل دین مذهب تا شیوه غذا خوردن و خلاصه همه ی اعمال و افکاری که مورد قبول جامعه، طایفه، طبقه اجتماعی شهر و کشور ماست. اما چون این فراگیری تدریجی است و با فشار همراه نیست، فرد به میل خود می پذیرد و به اجرا می گذارد. (همان منبع)

با توجه به مفهوم فرهنگ و ویژگیهای آن می‌توان نتیجه گرفت که رفتار انسان اصولاً بر باورهای فرهنگی متکی است. باورهایی را فرهنگی می‌گوییم که به‌صورت نسبی در جامعه پذیرش زیادی دارند. منشأ این باورها متفاوت است. گاهی ریشه در شرایط تاریخی یا جغرافیایی یا مذهبی یا حوادث ویژه و یا در علم دارد. ولی آنچه که مسلم است این است که بخش اعظمی از باورهای فرهنگی در قالب اصول اعتقادی ظاهر می‌شوند و یا همچنین می‌تواند از تعاملات سازمانی ناشی شود.

۲-۱-۲  سازمان

۲-۱-۲-۱مقدمه

آدمى براى پاسخ به نیازهاى متعدد و گسترده معنوى و مادى خود باید از همفکری، همکارى و تشریک مساعى با انسان‌هاى دیگر در قالب‌ها و نظام‌هاى خاصى استفاده کند که امروزه به آن ”سازمان[۱۱]“ مى‌گویند. جامعه‌شناسان آدمى را طبعاً ”مدنى و اجتماعی“ مى‌دانند و معتقد هستند نیازها، خصایص و امکانات وجودى او ایجاب مى‌کند در زندگى دسته‌جمعى و مشترک وارد شده براى رفع احتیاجات خویش از تعاون و همفکرى مشترک دیگران استفاده کند. هم‌چنین تنوع نیازها، گسترش دانش‌ها و مهارت‌هاى بشری، توسعه و تکامل اشکال مختلف زندگی، موجب گسترش سازمان‌هاى متنوع و متعدد سیاسی، اجتماعی، اقتصادى و تربیتى شده و جوامع کنونى را بیش از پیش به سازمان‌هاى مختلف نیازمند ساخته است. این نیازها تا حدى است که بیشتر افراد در سازمانى به ‌نام ”زایشگاه“ متولد مى‌گردند، در سازمان ”خانواده“ رشد مى‌یابند، در سازمان‌هاى ”آموزشى و پرورشی“ آموزش مى‌بینند و سرانجام در یکى از سازمان‌هاى دولتى یا خصوصى وارد مى‌شوند و سال‌هاى متمادى عمر خود را به‌گونه‌اى در سازمان‌هاى فرهنگی، مذهبی، علمی، صنعتی، بازرگانی، اداری، آموزشى و پژوهشى و از این قبیل صرف مى‌کنند. (حیدری فر،۱۳۹۰)

با توجه به هدف‌هاى گوناگون فرد یا جامعه سازمان‌هاى مختلفى ایجاد مى‌شود که هریک ویژگى‌هاى خاص خود را دارا است. مثلاً سازمان‌هاى نظامی، صنعتى و آموزشى از جمله سازمان‌هائى هستند که براى هدف‌هاى خاصى به‌وجود مى‌آیند و همین امر موجب مى‌شود که یافتن تعریف جامع و قاطع براى سازمان با اشکال مواجه گردد. البته تمام سازمان‌ها -اعم از دولتى یا خصوصى- خصوصیات مشترکى دارند، چنانکه عده‌اى از افراد با وظایف متفاوت، براساس سلسله مراتب سازمانى خاص و با امکانات معین، براى تحقق هدف‌هاى مشخص، به ‌طور دسته‌ جمعى همکارى و فعالیت مى‌کنند.

۲-۱-۲-۲ فرایند شکل‌گیرى سازمان‌ها و تئوری های آن

تحولات فکرى ژرف و عمیقى در جوامع غربى(بعد از قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی) پدید آمد که بافت کهن فکرى را که در اثر نهضت‌هاى علمی، ادبى و جنبش‌هاى اجتماعى که در جوامع غربى(نظیر انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب صنعتى انگلستان)به‌وجود آمده بوند را با قدرتى شگرف در راستاى تمدن نوین صنعتى به جلو راندند. گرایش به تحقق عدالت اجتماعى که ضرورت بهره‌گیرى همگان از امکان جوامع صنعتى(از قبیل کار و مزد متناسب، بهداشت، آموزش و پرورش)را مد نظر داشت، موجب شکل‌گیرى سازمان‌هاى سیاسی، اجتماعى و به‌ویژه سندیکاها و اتحادیه‌ها کارگرى شد. موازى با این پدیده و به دلیل ارتقاء سطح دانش و معرفت عمومى مردم کشورهاى صنعتى غرب، رشد اقتصادى نسبى عدالت اجتماعى در این جوامع، سازمان‌ها، و مؤسسات صنعتى پدید آمدند و راه رشد و گسترش سریع را پیمودند.

در ضمن شکل‌گیرى دولت‌هاى متمرکز در جوامع غربی، در کنار قدرتمندى اقتصادى آنان موجبات لازم براى گسترش سازمان‌هاى نظامى را همه ‌جانبه فراهم آورد. تکوین ارتش‌هاى بزرگ به ‌منظور حفاظت از دولت و حکمرانان و حفاظت از حدود و ثغور این ممالک بود، در عین حال امر سازماندهی، برنامه‌ریزى و هماهنگى این سازمان‌هاى گسترده را به امورى مهم و اساسى بدل نمود. در ضمن دولت‌هاى ملی، به‌تدریج و بنا به ضرورت، داراى وظایف مختلفى مى‌گردند، نظیر دفاع از امنیت کشورها، تأمین نیازمندى‌هاى رو به گسترش مردم(مانند خوراک، پوشاک، حفظ بهداشت و توسعه آموزش و پرورش واز این قبیل) و این خود در عین گسترش دامنه فعالیت سازمان‌هاى گوناگون، نظام مدیریت این جوامع را نیز از هر لحاظ متحول نمود.

به‌ منظور ترسیم سیماى روشن‌‌ترى از تحولات مختلف فکری، علمی، اجتماعى کشورهاى غربی، که در نهایت شرایط لازم براى تدوین نظریه‌هاى مختلف سازمان و مدیریت سازمان را در این کشورها فراهم می آورد، مراحل مهم ذیل را نیز یادآورى مى‌نمایم:

۱. نظام سنتى پیشه‌ورى که در آن استاد و شاگرد همه مراحل تولید کالا را مشترکاً انجام مى‌دادند و مدیریت و مالکیت توأم بود، به نظام مانوفاکتور[۱۲] که در آن تقسیم کار وجود داشته تبدیل مى‌شود.

۲. ترقى علمى و فنى و اختراع ماشین و به‌کارگیرى آن در مؤسسات تولیدى و تجاری، شرایط لازم براى تبدیل نظام‌‌هاى مانوفاکتورى به سازمان‌هاى بزرگ (با گستردگى کمى و کیفى و تولید انبوه) را فراهم مى‌آوردند.(در این‌گونه سازمان‌هاى بزرگ صنعتى و تجاری، بهره‌گیرى از روش‌هاى علمى در امر برنامه‌ریزی، سازماندهی، تقسیم کار و… متداول مى‌گردد).

۳. شرایط فوق و پیچیدگى و گستردگى عوامل مختلف در سازمان، امر مدیریت را به ‌عنوان ضرورتى تخصصى و علمى مطرح مى‌کند و مدیریت و مالکیت از هم جدا شده و مدیریت عمدتاً به ‌دست افراد متخصص و کارشناس مى‌افتد و ”نظام مدیریت صنعتی“ تشکل مى‌شود.

۴. به موازات پدیده‌هاى یاد شده، مؤسسات کوچک تولیدى و بازرگانى(به دلیل سرمایه اندک، تولید کم، مدیریت ضعیف و…) در برابر قدرت رو به رشد سازمان‌هاى بزرگ صنعتى و تجارى رو به نابودى مى‌روند.

۵. با پیدایش تحولات فکرى و اجتماعى و تراکم نیروى انسانى متخصص در سازمان‌ها، نظام تأمین اجتماعى گسترش مى‌یابد و جنبش‌هاى سیاسى و کارگرى شکل مى‌گیرند.

۶. با شکل‌گیرى نهادهاى علمى و بهره‌گیرى از نتایج علوم و فنون، تئورى‌هاى سازمان و مدیریت تدوین مى‌شود.(برگرفته از سایت آفتاب)

[۱] Danny

[۲] Hofstede

[۳] Taylor

[۴] Gay Roche

[۵] Ruth Benedict

[۶] Herskovits

[۷] Rod Cliff Brown

[۸]Joseph Rusk and Roland Warren

[۹] UNESCO

[۱۰] Behavior patterns

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ب.ظ ]




مفهوم و تعاریف سازمان

بشر نخستین همواره به دنبال این بود که تجمعی از افراد مختلف را درکنار یکدیگر قرار دهد تا بتواند از مزایا و قابلیت های این اجتماع استفاده کند. رفع مشکلاتی که درجهت زیستن بود یا پیدا کردن غذا و یا سپری کردن زمستانی طولانی، همه و همه دلیلی بود که بشراولیه را برآن داشت تا درکنار یکدیگر زندگی را سپری کند.

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

از این ها که بگذریم ضرورت امرار معاش و تامین مایحتاج دلیل دیگری بود که بعدها باعث شد این تجمع و اجتماع دارای ارزش های بیشتری شده و برای افراد ثمرات و نتایج زیادی در پی داشته باشد. بعدها این اجتماع که در یک جا ساکن نبود جای خود را به اجتماعی ساکن در کنار منابع اصلی زندگی همچون رودخانه ها و مناطق سرسبز داد. نیز تجمع دینی که عده زیادی از پیروان یک مذهب و طریقت را کنار یکدیگر قرار می داد و همه افراد را در یک موضوع واحد در کنار هم قرار می گرفتند و اعمال و رفتار گروهی مذهبی در جهت تلاش در بدست آوردن افراد جدید و نشان دادن صلابت، جنگ ها و مبارزات همه و همه در جهت قوت گرفتن این اجتماعات(سازمان ها)می باشد. در ضمن تشکیل سرزمین های بزرگی همچون ایران، روم و یونان نمونه ای دیگر از تجمع عده بسیاری از انسان ها با یک هدف مشترک بود که همه را تا مرز نثار جان پیش می برد. یعنی هدفی که باعث شده عده ای از جان خود بگذرند تا سرزمین و خاک خود را که حالا دیگر به آن تعلق خاطری شگرفت پیدا کرده بودند را حفظ نمایند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

این ها همه نمونه هایی از تشکیل اجتماعات گوناگون است که عده ای از انسان ها درکنار هم قرار گرفتند تا یک هدف غایی و نهایی را محقق سازند. اگر امروز به جامعه بشری خود نظری بیافکنیم این شکل ها و نمونه های این تجمع را به اشکال مختلف می توانیم بیابیم. یک تیم ورزشی، یک هیات مذهبی، یک گروه دوستی همه و همه نمونه هایی از این تشکل و در کنار هم زیستن ها است که شکل دیگر آن را می توان سازمان نامید. در حقیقت این سازمان ها هستند که تشکیل دهنده یک جامعه انسانی بزرگ به نام انسان ها می باشند. و این افراد هستند که درسازمان ها و گروه ها ی مختلف به طور همزمان عضو شده اند.(میرزائیان،۱۳۹۱)

اگر بخواهیم مفهوم مشخص از سازمان را بیاورم قطعا مثال یک ساعت را مناسبترین مثال می دانم چرا که در کودکی نیز با آن آشنا بوده ایم. مجموعه ای از اجزاء به هم پیوسته که درجهت یک هدف خاص کار می کنند. قطعا تفاوتی که این سازمان با یک سازمان متشکل از انسان ها دارد، در خصوصیات و رفتار انسانی هریک از این اعضاء می باشد که در سازمان و مجموعه ای همچون ساعت یا هر مجموعه ای از اشیاء که ساخته دست انسان است دیده نمی شود.

صاحب نظران مدیریت معتقدند که سازمان یک نهاد اجتماعی است. یعنی افراد به سازمان ها ملحق می شوند چون از طریق این الحاق به بعضی از هدف های خود نائل می شوند و سازمانها نیز افراد را استخدام می کنند زیرا تصور می کنند که از طریق قبول آنها در سازمان به هدف های خود نایل می شوند. به عبارتی درتعامل با کنش ها و واکنش های اعضاء آن است هرچند که تمامی این اعضاء در جهتی خاص در حال حرکت هستند و به دنبال تامین یک هدف خاص می کوشند.(ورزشکار،۱۳۹۰)

با توجه به خصوصیات مشترک در سازمان‌هاى مختلف، استادان و کارشناسان علوم ادارى از سازمان تعریف‌هاى متعددى ارائه داده‌اند. در ادامه به تعریف واژه سازمان از دیدگاه چند تن از اندیشمندان و صاحب نظران معروف و مشهور در این زمینه می پردازیم:

 

ماکس وبر[۱]

سازمان یک رابطه اجتماعی است که طبق مقررات به افراد خارجی اجازه ورود نمی‌دهد. دستورات برای عملیات به وسیله افراد خاصی که عهده‌دار این وظیفه هستند و در رأس سازمان قرار می‌گیرند اعمال می‌شوند و معمولا یک ستاد اداری و اجرایی دارد. (اچ.هال،۱۳۸۳)

استیفن رابینز[۲]

سازمان پدیده ای اجتماعی به شمار می آید که به طور آگاهانه هماهنگ شده و دارای حدود و ثغور نسبتا مشخصی بوده و برای تحقق هدف یا اهدافی بر اساس یک سلسله مبانی دائمی فعالیت می کند.(رابینز،۱۳۸۸)

چستر بارناد

سازمان مجموعه ای است از خرده سیستم های همکاری کننده که در یک ارتباط منظم و خاص، نتایج فعالیت آن ها برای دستیابی حداقل یک هدف معین با هم تلفیق می شود. (اچ.هال،۱۳۸۳)

ریچارد دفت

سازمان یک نهاد اجتماعی است که دارای هدف می باشد و سیستمی است که به سبب داشتن یک ساختار آگاهانه، فعالیت های خاصی را انجام می دهد و دارای مرزهای شناخته شده ای است.(دفت،۱۳۸۰)

دکتر رضائیان

سازمان عبارت است از مراحل تشخیص و گروه بندی فعالیت ها، تعیین و تفویض اختیار و مسئولیت ها و برقراری ارتباط بین افراد به منظور حسن انجام کار، به طوری که هدف یا هدف های مورد نظر در حد مطلوب تحقق یابند. (رضائیان،۱۳۸۸)

۲-۱-۲-۴ ضرورت شناخت فرهنگ برای سازمان ها

فرهنگ، سازمان و اعمال آن را راه اندازی می کند. آن چیزی شبیه"سیستم عامل” برای سازمان است که کارمندان را در چگونه فکر کردن و چگونه احساس عمل کردن هدایت می کند. فرهنگ، پویا و سیال است و هرگز ثابت نمی شود. فرهنگ ممکن است تحت مجموعه ای از شرایط اثرگذار بوده و یا اثر گذار نباشد. (پورکاظمی و شاکری نوائی،۱۳۸۳) برای مدیران و پژوهشگران مساله شناخت فرهنگ سازمانی همواره دارای اهمیت فراوان است. در بیست سال گذشته به دلیل رشد شتابان صنعت و بازرگانی در بسیاری از کشورها، فرهنگ درسازمان ها به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده موثر در این پیشرفت شناخته شده است و گروهی از پژوهشگران به بررسی آن پرداخته اند. (طوسی،۱۳۷۶)

فرهنگ مهم است. زیرا هر اقدامی بدون آگاهی از نیروهای فرهنگی(که همیشه در کارند) ممکن است پیامدهای پیش بینی نشده و ناخواسته داشته باشد. (شاین،۱۳۸۳)

تاثیر فرهنگ سازمانی بر اعضای سازمان به حدی است که می توان با بررسی زوایای آن، نسبت به چگونگی رفتار، احساسات، دیدگاه ها و نگرش اعضای سازمان پی برد و واکنش احتمالی آنان را در قبال تحولات مورد نظر ارزیابی، پیش بینی و هدایت کرد. لذا با اهرم فرهنگ در سازمان، به سادگی می توان انجام تغییرات را تسهیل کرد و جهت گیری های جدید را در سازمان پایدار و پا برجا کرد. (الوانی،۱۳۷۸) فرهنگ در سازمان نشان دهنده مجموعه ای از ارزشها، باورها، هنجارها و تفاهم هایی است که سازمان در آنها با کارکنان وجوه مشترک دارد. (دفت،۱۳۸۰)

در حالت سطحی فرهنگ خود را به صورت سمبل ها (نمادها)، شعارها، زبان، رفتارها، داستان ها و تاریخ، کد لباس، افسانه ها، آداب و رسوم و مراسم(جشن و عزاداری)نشان می دهد. اما در زیر این نشانه های مشهود فرهنگ، ارزش های محوری، باورها، مفروضات مشترک هر کارمند که معرف فرهنگ سازمان است قرار دارد. انتظار نداشته باشیم که فرهنگ سازمانی به آسانی با تغییر و بازسازی طرح دفترخود با تکرار داستانهای قهرمانی برای کارکنان تغییر کند. این ها ممکن است تا حد معینی کار کنند اما قطعاً خیلی با اینکه بر قلب و دل آنها و همچنین بازار پیروز شویم فاصله دارد. آنچه که نیاز داریم تحلیل عمیق تر و بازتاب ژرف تر باورها و مفروضات جمعی کارکنان می باشد. تنها زمانی این مورد را عمیق تر درک کنیم می توانید گامهای مناسبی را برای تقویت فرهنگ سازمان خود و اثربخشی آن برداریم(Mobley et al., 2005) .

مطالب فوق و تحقیقاتی که در زمینه فرهنگ سازمانی انجام شده است. نشان می دهد که شناخت فرهنگ سازمانی به عنوان یک ضرورت مهم در اولویت فعالیت های مدیران سازمان قرار دارد و با تنظیم راهبرد سازمان در حوزه فرهنگی و ایجاد یک فرهنگ سازمان قوی، بقای سازمان را تضمین می کند و موجبات عکس العمل مطلوب سازمانی در برابر تغییرات را فراهم می آورد. لذا در بخش بعدی، فرهنگ سازمانی را به تفضیل مورد بحث قرارداد.

۲-۱-۳ فرهنگ سازمانی

۲-۱-۳-۱ مقدمه

فرهنگ سازمانی که پیوند نزدیکی با فرهنگ عمومی جامعه دارد عامل مهمی در شکل دهی به رفتار سازمانی محسوب می شود و از نقش مهمی در پدید آوردن دگرگونی در رفتار نامطلوب و یا ایجاد ثبات در رفتارهای مورد نظر سازمان برخوردار است. (محمودی،۱۳۸۴)

فرهنگ سازمانی در قالب مجموعه ای از باورها و ارزشهای مشترک که بر رفتار و اندیشه های اعضاء سازمان تاثیر می گذارد و می تواند به عنوان سرچشمه ای برای دستیابی به محیط سالم سازمان و یا فضایی که ترویج کننده فساد در سازمان است به شمار آید. که این مصداق بارز سخن (رهبرمعظم انقلاب اسلامی) در یکم فروردین ۱۳۹۳ می باشد که من باب فرهنگ فرمودند:"فرهنگ در یک جامعه و یا سازمان مانند هوا می باشد که چه بخواهیم و چه نخواهیم باید تنفس کنیم لذا اگر تمیز باشد باعث نشاط و کامیابی میگردد و اگر آلوده باشد اثر سو و مخرب بر آن جامعه یا سازمان خواهد داشت".

لذا فرهنگ سازمانی موضوعی است که در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی سهم به سزایی دارد. و به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است. جمعیت شناسان، جامعه شناسان و اخیراً روان شناسان و حتی اقتصاد دانان توجه خاصی به این مبحث نو و مهم در مدیریت مبذول داشته و در شناسایی نقش و اهمیت آن نظریه ها و تحقیقات زیادی را به وجود آورده و در حل مسائل و مشکلات مدیریت به کار گرفته اند. با بررسی که توسط گروهی از اندیشمندان علم مدیریت به عمل آمده فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت و توسعه کشورها شناخته شده است. به طوریکه بسیاری از پژوهشگران معتقدند که موفقیت کشور ژاپن در صنعت و مدیریت یکی از علل مهم توجه آنها به فرهنگ سازمانی بوده است. (زرنگار،۱۳۸۵)

عکس مرتبط با اقتصاد

فرهنگ سازمانی بعنوان پدیده ای است که نقش گرفته از سیاست ها و رویکردهای مدیران رده بالای سازمانی می باشد از جمله عوامل ساخته شده توسط منابع انسانی سازمان است که نقش مهمی در ارتقاء و بهبود سازمانها دارد. صاحبنظران نسبت فرهنگ سازمانی به سازمان را، همچون نسبت شخصیت به فرد می دانند که نقش مهمی

در شکل گیری رفتار (فردی و سازمانی) دارد. (کرم لو و موسوی،۱۳۸۶)

[۱] Max Weber

[۲] Stephen Robbins

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ب.ظ ]




مفهوم وتعاریف فرهنگ سازمانی

به ندرت افرادی پیدا می شوند که سازمانی را تجربه نکرده باشند. مدرسه، باشگاه، تیم های ورزشی، انجمن های خیریه و هم چنین سازمان های بزرگ اداری ازجمله این سازمان ها هستند به موازات آن که افراد برای فعالیت و تماس به سازمان ها وارد می شوند با آداب لباس پوشیدن در آن سازمان، داستان هایی که مردم در باره نحوه کارکردن می گویند، قوانین و روش های اداره سازمان، روابط سازمان، نحوه تشریفات و مراسم، وظایف، سیستم پرداخت، زبان تخصصی آن، طنز و لطایف آن که فرهنگ آن سازمان را تشکیل می دهد که اعضای داخلی سازمان آن را می فهمند آشنا می شوند. (افجه،۱۳۹۰)

فرهنگ سازمانی یک متغیر محیطی است که به میزان متفاوت بر تمام اعضای سازمان اثر می گذارد و از این رو درک درست از این ساختار برای اداره سازمان و کار مؤثر حائز اهمیت است. اعضای سازمان، برای حل مسائل مربوط به انطباق بیرونی بهترین شیوه ها برای حضور در عرصه بازارهای جهانی و یکپارچگی درونی بهترین روش ها برای هماهنگی و تقویت فرآیندهای درون یک سازمان بهترین شیوه  ها جهت حل مسائل و نیز فرهنگ مکتوب و حتی غیر مکتوب سازمان خود را به اعضای جدید آموزش می دهند. از این رو ظرفیت لازم برای تغییر و تبدیل فرهنگ سازمانی تغییر اعمال افکار و احساسات بخش عظیمی از اعضای سازمان امکان پذیر می گردد. (لاسن،زنگ شن،۱۳۸۱)

لذا یکی از راهبردهای اساسی سازمان، فرهنگ سازمانی است و شاید مهم ترین رسالت مدیران، تنظیم راهبرد سازمانی در حوزه فرهنگی و ایجاد یک فرهنگ سازمانی مناسب است. اهمیت فرهنگ سازمانی این است که مدیران کشور در حال حاضر، بیش از پیش قدرت و آثار جادویی فرهنگ را بر رفتار کارکنان را لمس می کنند. و همچنین به اهمیت شناخت این مهم برای باقی ماندن در میدان رقابت و یا سبقت گرفتن از دیگر سازمان ها، پی بردند. (عباس زادگان۱۳۸۴) تا جایی که رابرت کویین می گوید: برای شناخت سازمان و رفتار ها و عملکرد کارکنان، شناخت فرهنگ گامی اساسی و بنیادی است. زیرا با اهرم فرهنگ به سادگی می توان انجام تغییرات را تسهیل و جهت گیری های جدید را در سازمان پایدار کرد. از این رو فرهنگ سازمانی به سادگی یک عامل اساسی در موفقیت سازمان و تحقق اهداف بلند مدت سازمان است. متاسفانه در بسیاری از سازمان ها، پرورش فرهنگ سازمانی به عنوان مهمترین وظیفه مدیران مورد توجه نیست. درحالی که فرهنگ سازمانی روی تمام جنبه های سازمان تاثیر می گذارد و در هر سازمانی پدیده ای به دور از تاثیر فرهنگ نیست. (اسدی ،۱۳۸۳)

تا جایی که بررسی فرهنگ سازمان به عنوان یک ابزار جمع آوری اطلاعات عمل می کند و مدیران را قادر می سازد تا از این طریق اولاً بخش ها و یا گرو های کاری را با یکدیگر مقایسه نمایند. ثانیاً مسایل را اولویت بندی کنند. ثالثاً ادراکات و انتظارات کارکنان را شناسایی نمایند.( منوریان و بختایی،۱۳۸۵)

در ضمن در باب تعریف این واژه از آنجایکه فرهنگ سازمانی همانطور که اشاره کردیم پیوندی نزدیک با فرهنگ عمومی جامعه دارد، به این معنا که تعریفی به طور عام که مورد پذیرش همگان واقع شده باشد وجود ندارد. لذا از فرهنگ سازمانی همچون فرهنگ و سازمان به صورتهای مختلف تعریف بعمل آمده است که در ادامه به چند مورد از آن به نقل از برخی بزرگان این عرصه می پردازیم:

 

 

جرج گردن[۱]

فرهنگ سازمانی نظام فرضیات و ارزشهای مشترک در یک سازمان است که بطور گسترده رعایت می شود و به الگوهای رفتاری خاصی منجر می شود. (ریحانیان، ۱۳۷۸)

دیل وکندی[۲]

فرهنگ سازمانی روش های انجام کار در سازمان بر اساس ارزشهای اساسی حاکم در آن سازمان می باشد (نوروزی و مقدم،۱۳۹۳)

پیترز و واترمن[۳]

یک سلسله از ارزشهای مشترک مسلط و هم بسته ای که با مفاهیم نمادی چون داستان ها کلام ها اسطوره ها وضرب المثل ها منتقل می شود. (ترابی کیا،۱۳۷۸)

چارلز اورایلی[۴]

فرهنگ سازمانی یک نظام نظارت اجتماعی بالقوه است که در برابرنظام نظارت رسمی قراردارد. (منوریان ودیگران،۱۳۷۸)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

استانلی دیویس[۵]

فرهنگ سازمانی را الگویی از ارزش‌ها و باورهای مشترکی می‌شمارد که به اعضای یک نهاد معنی و مفهوم می‌بخشد (طوسی،۱۳۷۶)

کریس آرجریس

فرهنگ سازمانی نظامی زنده است که در قالب رفتاری که مردم درعمل از خود آشکار می سازند، راهی که بر پایه آن به طور واقعی می اندیشند و احساس می کنند و شیوه ای که به طور واقعی با هم رفتار می کنند تعریف می شود. (زارعی متین، ۱۳۷۳)

مک نامارا

 فرهنگ سازمانی عبارتست از شخصیت سازمان که شامل مفروضات، ارزشها، فرم ها که نشانه های هویدای اعضای سازمان و رفتارشان می باشد که به وسیله اعضای یک سازمان درک می شوند. (Mcnamara, 2002)

ادگار شاین[۸]

یک الگویی از مفروضات بنیادی است که اعضای گروه برای حل مسائل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تکامل داخلی آن را یاد می‌گیرند و چنان خوب عمل می‌کند که معتبر شناخته شده، سپس به‌صورت یک روش صحیح برای درک، اندیشه و احساس کردن در رابطه با حل مسائل سازمان به اعضای جدید آموخته می‌شود. (جوهیچ،۱۳۸۵)

اسنفین رابینز[۹]

فرهنگ سازمانی شیوه انجام گرفتن امور را در سازمان برای کارکنان مشخص می کند، ادراکی یکسان از سازمان است که در همه اعضای سازمان مشاهده می شود و بیانگر مشخصات مشترک و ثابتی است که سازمان را از سازمانهای دیگر متمایز می کند و به عبارتی هویت اجتماعی هر سازمان را مشخص می کند. (رابینز، ۱۳۸۳)

دنیسون[۱۰]

معتقد است که ارزشهای اساسی، باورها و مفروضاتی که در سازمان وجود دارند، الگو های رفتاری که از بین این ارزشهای مشترک ناشی می شود و نمادهایی که مبین پیوند بین مفروضات و ارزشها و رفتار اعضای سازمان اند، فرهنگ سازمانی نامیده می شوند.( ۲۰۰۰ ،Denison)

بنابراین باتوجه به مطالب آورده شده می توان چنین اظهار نظر کرد که، فرهنگ سازمانی، پدیدهای ملموس نیست و به راحتی قابل شناسایی نمی باشد به عبارتی همانند کوه یخی است که تنها قله آن آشکار است و بخش عمده اش ناپیدا است ولی نماینگر شیوه زندگی واقعی اعضای سازمان است و زمانی جلوه گر می شود که سازمانی با سازمانی دیگر مقایسه شود و یا فرهنگ سازمانی در معرض تغییر قرارگیرد. (شاین،۱۳۸۹)

لذا می توان به این نتیجه رسید که چون فرهنگ سازمانی از ارزشها باورها و پیش فرض های بنیادین تشکیل یافته است پس پایدار و تقریبا با ثبات است و وقتی که بوجود می آید پا برجا می ماند و رفتار افراد جدید را تشکیل می دهد و از طریق همین فرهنگ سازمانی است که استمرار و پیوستگی در سازمان بوجود می آید. (خوارزمی،۱۳۷۱)

۲-۱- ۳-۴ شکل ‌گیری و ادامه حیات فرهنگ سازمانی

نیروهای موقعیتی و شخصیت های کلیدی فرهنگ سازمانی را شکل می دهند. نیروهای موقعیتی عبارتند از ماموریت سازمان، ساختار سازمان و هر آنچه که برای موفقیت سازمان ضروری است از جمله کارایی کیفیت اعتماد پذیری خدمات مشتری نوآوری وفاداری و… است. در مرحله شکل گیری سازمان انرژی بسیار زیاد ی توسط شخصیت های کلیدی و هم چنین کارکنان به سازمان آورده می شود. سیتم های پاداش سیاست ها روش های انجام کار قوانین و مقررات ماموریت ها و نظایر آن تدوین و مستند می شوند و همه این ها پایه های ابتدایی فرهنگ سازمان را ایجاد و تثبیت می کند زیرا این اصول و استاندارد ها رفتار ها و نگرش های مطلوب سازمان را مشخص می کند. (۱۹۸۴،kilman)

نیروهای موقعیتی تحت شعاع اقدامات شخصیت های کلیدی سازمان از جمله موسسین سازمان و اهداف اصول ارزش ها و به ویژه رفتار های قرار می گیرند که با آن ها با خود به سازمان می آورند و بدین نحو کارکنان می آموزند که از آن ها چه انتظاری می رود و آن ها چگونه باید باشند به جز قدرت سنتی موسسین سایر مدیران ارشد نیز بر فرهنگ سازمان تاثیر می گذارند کار کنان نیز از رویداد های حیاتی که از اقدامات مدیریتی ناشی می شود در ذهن خود یادداشت بر می دارند این رویداد ها که به مانند ضرب المثل در ذهن اعضای سازمان حک می شوند نشان می دهند که انتظارات واقعی سازمان چیست و چه چیزی واقعا در جهت گیری سازمان به عنوان قانون نانوشته نقش ایفا می کند. (۱۹۹۳،Trice)

پس از اینکه فرهنگ سازمان شکل گرفت، باید اقدامات متعددی صورت پذیرد تا فرهنگ حفظ شده و دچار تغییر اساسی و یا ضعف و نابودی نگردد، چرا که این احتمال وجود دارد که پس از شکل‌گیری آن به پدیده‌ای مستقل و فارغ از دلایل وجودی اولیه و اقداماتی که آن را شکل بخشیده است تبدیل گردد، در این هنگام فرهنگ سازمان از استراتژیهای رسمی سازمان، ساختار سازمانی، سیستم‌های جزا و پاداش فاصله می‌گیرد و به تدریج که سازمان گسترش یافت و سیستم‌های جدیدی تعبیه و جایگزین شد و روابط مدیریت و کارکنان از کانال‌های تنگ سلسله مراتب رسمی اختیار جریان گرفت، کارکنان جدایی خود را از مدیریت احساس کرده و بی‌خبری مدیران از زیر مجموعه نیز به لحاظ حجم عظیم امور اجرایی آغاز می‌شود، در این شرایط کارکنان به تدریج از فرهنگ اولیه سازمان فاصله می‌گیرند.

در چنین شرایطی فرهنگ اولیه از ماهیت خود تهی شده و ممکن است تبدیل به فرهنگ جدیدی با ویژگی‌های متفاوت و یا بعضاً متضاد با فرهنگ اوّلیه شود با این ویژگیها به صورت فرهنگ غالب سازمان در می‌آید.

جهت احتراز از چنین رویدادی در سازمان و ادامه و گسترش فرهنگ سازمانی مدیران و مسئولان باید تدابیری بیندیشند تا تحت هر شرایطی میان آنان و اعضاء سازمان فاصله نیفتد و ارزش‌های سازمان همواره به طرق مختلف در سازمان حفظ گردد.

بطور خلاصه تدابیری که می‌توان در جهت تثبیت فرهنگ سازمان اعمال نمود سه دسته می‌باشند:

۱-تدابیری که بایستی در جهت هم ‌سو نگهداشتن باورهای کارکنان با باورهای مدیریت سازمان اعمال شود.

۲-گزینش افرادی که دارای باورهای مناسب با ارزشهای سازمان را دارا هستند.

۳-تدابیری جهت زنده نگاه داشتن هنجارها و ارزش‌های مشترک افراد که در گذر زمان بوجود آمده‌اند.

علاوه بر تدابیر فوق می‌توان از شاخص‌های مانند: ارزیابی عملکرد، شیوه‌های تخصیص پاداش، اجرای برنامه‌های آموزشی، سیاست ارتقای کارکنان(برای اینکه سازمان مطمئن شود افراد استخدام شده با فرهنگ حاکم و رایج سازگارند)را جهت بقا و تقویت و گسترش فرهنگ سازمانی استفاده نمود. (ترابی‌کیا،۱۳۷۷)

رابینز در این ارتباط سه عامل گزینش، مدیریت عالی سازمان و شیوه‌هایی که افراد خود را با فرهنگ وفق می‌دهند را بعنوان عوامل عمده حفظ و بقای فرهنگ سازمانی بر می‌شمرد که به شرح هر یک می‌پردازیم:

۱-گزینش

هدف از گزینش این است که افرادی استخدام شوند که برای انجام کار مورد نظر دانش، اطلاعات، مهارت‌ها و توانائی‌های لازم را داشته باشند، همچنین افرادی در خور و متناسب با سازمان باشند، به عبارتی دارای ارزش‌هایی باشند که سازمان به آنها ارج می‌نهد، باشند. گذشته از این در فرایند گزینش به داوطلبان اطلاعاتی درباره سازمان داده می‌شود، این داوطلبان درباره سازمان اطلاعاتی به دست می‌آورند و اگر ببینند که ارزشهای سازمان با دیدگاه های آنان در تعارض است به میل خود از پیوستن به آن منصرف می‌شوند. بنابراین در فرایند گزینش با حذف کسانی که به ارزشهای اصولی سازمان اهمیت ندهند یا آنها را مورد حمله قرار دهند سعی می‌شود تا فرهنگ سازمانی حفظ شود.

۲-مدیریت عالی سازمان:

اقدامات مدیریت عالی سازمان بر فرهنگ سازمانی اثرات بسیار شدیدی می‌گذارد، مدیران ارشد اجرایی از طریق گفتار و کردار، هنجارها و معیارهایی را ارائه می‌کنند که دست به دست می‌شود و پس از طی سلسله مراتب به همه جای سازمان می‌رسد، مبنی بر اینکه آیا سازمان مزبور ریسک‌پذیر است، مدیران چه مقدار آزادی عمل دارند، آنان باید چه مقدار استقلال به زیردستان خود بدهند، نوع لباس و شیوهء پوشش افراد چگونه باید باشد، چه اقداماتی موجب ارتقای مقام و افزایش حقوق می‌شود و از این قبیل چیزهاست.

۳-جامعه‌پذیری:

شاید این مسأله که سازمان چگونه افراد را برمی‌گزیند و استخدام می‌کند اهمیت زیادی نداشته باشد مسأله مهم این باشد که افراد با فرهنگ سازمان خو بگیرند و آن را رعایت نمایند و اگر افراد با فرهنگ سازمان آشنا نباشند، پس از استخدام موجب مخدوش شدن باورها و عاداتی می‌شوند که در سازمان رایج است، از این‌رو سازمان باید بکوشد تا افراد خود را با فرهنگ حاکم بر سازمان وفق دهد، این کار یعنی خو گرفتن یا پذیرفتن و رعایت فرهنگ سازمانی که آن را جامعه‌پذیری کارکنان با سازمان نامیده‌اند.

در رابطه با فرایند جامعه‌پذیری افراد با وفق دادن آنان با فرهنگ سازمانی باید بگوییم که زمان ورود یا مرحله پیوستن به سازمان از سخت‌ترین مراحل فرایند جامعه‌پذیری است چراکه آن، زمانی است که سازمان می‌کوشد تا یک فرد خارجی را برای سازمان بسازد.

کسانی که نتوانند نقش های اصولی رفتاری و راه و رسم زندگی در سازمان را فراگیرند به آنها برچسب ناسازگار یا عصیان گر زده می‌شود که معمولاً به خروج آنها از سازمان می‌ انجامد ولی سازمانها کارکنان خود را جامعه‌پذیر می‌کنند، یعنی فرهنگ خود را به آنها تلقین یا بر آنها تحمیل می‌کنند و به تدریج آنان را به صورت افراد شایسته و مناسب در می‌آورند، مقصود از این کار چیزی نیست مگر تأکید و تقویت و حفظ و نگهداری فرهنگ حاکم بر سازمان؛ لذا فرایند اجتماعی شدن را به ۳ مرحله تقسیم کرده‌اند:

  • مرحله پیش از ورود
  • مرحله رویارویی
  • مرحله دگردیسی(تحول جامع)

مرحله نخست مربوط به آموزشها و یادگیری‌هایی است که پیش از پیوستن فرد به سازمان صورت می‌گیرد. در مرحلهء دوم فرد تازه استخدام شده متوجه واقعیت سازمان می‌شود و احتمالاً در می‌یابد که باید در انتظارات و آنچه به نظر وی واقعیت بوده است، تجدید نظر کند، در مرحلهء سوم تغییرات نسبتاً دائمی رخ می‌دهد، این فرد تازه استخدام شده مهارتهای لازم برای انجام موفقیت‌آمیز کارها و ایفای نقش جدید را می‌آموزد، در آنها تبحر پیدا می‌کند، به ارزشها، هنجارها و معیارهای گروهی ارج می‌نهد در این رابطه با آنها همسان و همنوا می‌گردد، این سه مرحله بر بازدهی، تولید و تعهد فرد و تأمین هدفهای سازمان و سرانجام تصمیم نهائی وی مبنی بر ماندن در سازمان اثرات شدیدی می‌گذارند. (رابینز،۱۳۸۳)

شکل ۲٫ مراحل شکل گیری فرهنگ سازمانی

[۱] George Gordn

[۲] Deal and Kennedy

[۳] Peter & Waterman

[۴] Charles O’Reilly

[۵] Stanley Davis

[۶] Chris Argyris

[۷] Mcnamara

[۸] Edgar Schein

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم