فصل اولکلیات تحقیق. 9

1-1 تعریف عملیاتی واژگان. 2

1-2 تبیین موضوع. 3

1-3 اهمیت و ضرورت موضوع. 5

1-4پرسشهای تحقیق. 7

1- 5 فرضیه های پژوهش.. 7

1-6 جنبه جدید بودن و نوآوری پژوهش.. 7

1-7 روش تحقیق. 7

1-8 هدف‌های تحقیق. 8

فصل دوممبانی نظری و پیشینه تحقیق. 2

2-1 مقدمه. 10

2-2 اثر بازار سرمایه بر رشد اقتصادی.. 11

2-3 اجمالی بر نظریات و مدلهای رشد اقتصادی.. 13

2-3-1 مدل سنتی رشد نئوکلاسیک… 13

2-3-2 الگوی رشد درونزا 13

2-4 ارتباط نظام مالی و رشد اقتصادی.. 14

2-5 نقش توسعه مالی در رشد اقتصادی.. 16

2-6 دیدگاه های مختلف در زمینه اهمیت و نقش نظام مالی و رشد اقتصادی.. 18

2-7 سرکوب مالی و رشد اقتصادی.. 19

2-8 آثار انتخاب نامناسب و مخاطره اخلاقی بر بازار سرمایه. 21

2-9 واسطه های مالی و رشد اقتصادی.. 22

2-10 گسترش مالی و رشد اقتصادی.. 23

2-10-1 ایجاد اطلاعات و تخصیص سرمایه. 24

2-10-2 مشکلات تکنیکی. 25

2-10-3 فراهم آوردن اطلاعات در زمینه سرمایهگذاریها 26

2-10-4 نظارت بر بنگاه ها و اعمال حاکمیت شرکتی. 26

2-10-5 حاکمیت شرکتی و مسئله سواری مجانی. 27

2-10-6 حاکمیت شرکتی و عدم تقارن اطلاعات.. 27

2-10-7 ابزارهای جایگزینی مالی برای تقویت اعمال شرکتی و غلبه بر عدم تقارن اطلاعات.. 28

2-10-8 نظارت بر کار مدیران بانکها و بنگاه ها و کنترل آنها 29

2-10-9 نظارت بر بنگاه ها و اجرای حاکمیت شرکتی. 29

2-10-10 کاهش مخاطره 30

2-10-11 مخاطره نقدینگی. 32

2-10-12 تجمیع پس اندازها 33

2-10-13 تسهیل مبادله. 34

2-11 نظریه بانک-پایه یا بازار- پایه بودن نظام مالی. 35

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

2-11-1 نظام مالی بانک پایه. 36

2-11-2 نظام مالی بازار پایه. 38

2-12 نظریه حقوق مالی و خدمات مالی. 41

2-12-1 نظریه حقوق مالی. 42

2-13 بر چند مدل تجربی. 44

2-14 نقش بانکها در رشد اقتصادی.. 51

2-15 بانکها و رشد اقتصادی.. 51

2-16 مدل شومپیتری واسطه گری مالی. 54

شکل شماره 1: اثر غیر مستقیم توسعه مالی بر مصرف انرژی.. 57

2-17 توسعه مالی و مصرف انرژی.. 58

شکل شماره 2: اثر مستقیم توسعه مالی بر مصرف انرژِی.. 58

2-18 مطالعات پیشین. 59

2-19 جمعبندی.. 63

فصل سوم: روش تحقیق. 1

3-1 مقدمه. 65

3-2 مدل تحقیق. 65

3-3 تخمین زننده های GMM.. 66

3-3-1 تخمین بر اساس شرایط متعامد بودن. 66

3-3-2 عمومی کردن روش گشتاورها 67

3-3-3 تخمینزنGMM در مدلهای داده های پویا 69

3-3-4 مدل پانل پویا 70

3-4 معرفی مدل. 73

3-5 داده های آماری.. 74

3-7 جمع بندی.. 75

فصل چهارم: برآورد مدل و تحلیل نتایج. 1

4-1 مقدمه. 77

4-2 برآورد مدل. 77

4-3 تفسیر نتایج. 79

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات.. 1

5-1 مقدمه. 84

5-2 نتایج پژوهش.. 84

5-3 پیشنهادات برای مطالعات آتی. 85

فهرست منابع. 86

منابع انگلیسی. 88

پیوست.. 90

 1-1 تعریف عملیاتی واژگان

مصرف انرژی: مقدارانرژی (برق،گاز،نفتو …) است که یک فرد طی دوره زمانی و با سطح درآمد مشخص مورد استفاده قرارمی­دهد[1].

بازار فرایندی است که به کمک آن افراد به خرید و فروش کالاها وخدمات می­پردازند و دارای سه عنصر اصلی عرضه، تقاضا و فرایند مبادله است. تقاضا کنندگان در بازار دارای قدرت انتخاب هستند و می­توانند از بین کالاها وخدمات عرضه شده بهترین را انتخاب کنند. یکی از انواع بازارها بازار مالی است که تأمین­کننده منابع مالی برای فعالیت­های اقتصادی است. دریک تقسیم ­بندی کلی بازارهای مالی به دو بازار پول وسرمایه تقسیم می­شوند. مهمترین کارکرد بازار پول که عمدتا به وسیله نظام بانکی اداره می­ شود، تأمین اعتبارات کوتاه­ مدت برای فعالیت­های اقتصادی است. درحالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه تأمین مالی اعتبارات بلندمدت است. توسعه مالی  به هرگونه تلاش کشورها درجهت بهبود وضعیت بازارپول وبازارسرمایه اشاره داردکه منجربه گسترش روابط بین عرضه­کنندگان وتقاضاکنندگان وجوه مالی می­ شود[2].

نظام مالی: مجموعه ­ای از نهادها(بانک­ها) و بازارها(عرضه و تقاضای اوراق بهادار و …) و ابزارها(سپرده­ها، اوراق بهادار و سهام و …) می­باشد که به عرضه و تقاضای وجوه مالی و تجهیز منابع مالی می­پردازند.

گسترش مالی(توسعه مالی): گسترش بخش مالی اقتصادی می­باشد (بازار سرمایه و بازار پول) که به وسیله ابزارهای تعمیق مالی اندازه ­گیری می­ شود.

واسطه­گران مالی:[3]واسطه­های مالی بنگاه­هایی هستند که به عنوان دلالان نظام مالی عمل می­ کنند. آن­ها در قبال سپرده­های مردم اقدام به ایجاد پس انداز و وام می­ کنند. به طور مشخص و خلاصه می­توان گفت که واسطه­های مالی با ایفای نقش خود، هزینه­ های مبادلات را کاهش می­دهند، وام­های بلند مدت را از محل وام­های کوتاه مدت(سپرده­گذاران در بانک) تجهیز کرده و از این طریق نقدینگی را افزایش می­ دهند و از طریق ادغام تعداد زیادی وام، ریسک وام دهندگان کوچک را کاهش می­دهند(آسیب­شناسی ثبات مالی1388:8).

رشد اقتصادی:منظور از رشد اقتصادی، افزایش تولید یا درآمد سرانه در طول یک دوره یا سال مالی است. تعریف مدرن رشد اقتصادی در برگیرنده رشد اقتصادی نیز می­باشد.سایمون کوزنتس در این باره معتقد است که رشد اقتصادی مدرن نمایان­گر افزایش دائمی و بلند مدت ظرفیت تولیدی به منظور عرضه کالاهای هرچه متنوع­تر اقتصادی به مردم می­باشد. این رشد ظرفیت بر پایه تکنولوژی پیش رونده و تعدیلات نهادی و ایدئولوژیکی استوار است.(مسعود نیلی و دیگران 1389:64).

کشورهای در حال توسعه: اصطلاح کشور در حال توسعه عمدتاً به کشورهایی با سطوح پایین توسعه اقتصادی اطلاق می‌شود، این امر تاحدودی با توسعه اجتماعی از لحاظ آموزش، بهداشت، امید به زندگی و غیره در ارتباط است. در کل این اصطلاح نوعی تنزل را در کشورهای در حال توسعه بیان می‌کند. توسعه یک کشور با شاخص ­های آماری همچون درآمد سرانه، تولید ناخالص داخلی، امید به زندگی، نرخ سواد، و غیره سنجیده می‌شود. سازمان ملل توسعه بالای انسانی را تحت عنوان یک شاخص مرکب از موارد آماری فوق ارائه نموده تا سطح توسعه انسانی را برای کشورهایی که داده‌ها در آنها در دسترس قرار دارد، سنجیده شوند. کشورهای در حال توسعه در مجموع کشورهایی هستند که به درجه قابل توجهی از صنعتی شدن متناسب با جمعیتشان دست نیافته‌اند، و دارای استاندارد پایینی از زندگی هستند. در این مطالعه منظور از کشورهای در حال توسعه، کشورهایی با سطوح پایین­تر توسعه انسانی، آموزش، بهداشت و سایر شاخص ­های آمارهای است. هر چند که در بین این گروه­ها برخی کشورها دارای سطوح درآمد بالا هستند اما توسعه انسانی پایینی دارند. در این مطالعه منظور از کشورهای در حال توسعه نفتی، کشورهایی است که تولید نفت بالایی داشته یا اینکه حداقل سهم نفت از تولید ناخالص داخلی آن­ها بالا است. در این باره نکته­ای که قابل ذکر است این است که به دلیل در دسترس نبودن اطلاعات توسعه مالی برای کشورهای در حال توسعه نفتی مانند عراق؛ کشورهای دیگری که ارجحیت کمتری برای ورود به گروه  کشورهای در حال توسعه نفتی دارند مانند مالزی و اندونزی به عنوان کشورهای در حال توسعه نفتی در نظر گرفته شده ­اند. همچنین منظور از کشورهای در حال توسعه غیرنفتی اروپایی و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...