فهرست مطالب

عنوان                                                شماره صفحه

چکیده. 1

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1- مقدمه. 3

1-2- بیان مسئله. 4

1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق. 6

1-4- اهداف پژوهش. 8

1-4-1 هدف کلی. 8

1-4-2 اهداف اختصاصی. 8

1-5- فرضیه های تحقیق. 9

6-1- محدودیت های تحقیق. 9

1-7- پیش­فرض­های تحقیق. 9

‌1-8- قلمرو تحقیق. 9

1-9- تعریف واژه ­ها و اصطلاحات تحقیق. 10

1-9-1 تعریف مفهومی واژه­ های تحقیق. 10

1-9-2 تعریف عملیاتی واژه­ های تحقیق. 10

فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق

2-1- مقدمه. 12

2-2- هیئت­های ورزشی. 12

2-2-1 تعریف هیئت. 12

2-2-2 وظایف هیئت. 13

2-2-3 ارکان هیئت. 13

2-2-3-1 ترکیب مجمع. 14

2-2-3-1-1 وظایف مجمع. 14

2-2-3-2 ترکیب هیئت رئیسه. 14

2-2-3-2-1 وظایف هیئت رئیسه. 15

2-2-3-3 رئیس هیئت. 15

2-2-3-3-1 وظایف رئیس هیئت. 15

2-2-3-4 وظایف نایب رئیس هیئت رئیس. 16

2-2-3-5 وظایف دبیر هیئت. 16

2-2-3-6 درآمد و هزینه­ های هیئت استان. 16

2-2-4 هیئت شهرستان­ها و شهرها. 17

2-3- مدیریت دانش. 17

2-3-1 تعاریف مدیریت دانش. 18

2-3-2 انواع دانش. 19

2-3-3 سیستم های مدیریت دانش. 20

2-3-4 اهمیت مدیریت دانش. 21

2-3-5 کارکرد مدیریت دانش. 21

2-3-6 مراحل مدیریت دانش. 22

2-3-7 مدل­های دانش و مدیریت دانش. 22

2-3-7-1 مدل مفهومی مدیریت دانش. 23

2-3-7-2 مدل حلزونی دانش. 23

2-3-7-3 الگوی هفتگانه مدیریت دانش. 24

2-3-8 مدل نیومن  در مدیریت دانش. 26

2-3-8-1 خلق و اکتساب دانش. 26

2-3-8-2 تسهیم دانش. 26

2-3-8-3 سازماندهی و ذخیره­سازی دانش. 27

2-3-8-4 کاربرد دانش. 27

2-3-9 ابزارهای مدیریت دانش. 29

2-3-9-1 ابزار سازماندهی دانش. 29

2-3-9-2 ابزار اخذ دانش. 29

2-3-9-3 ابزار ارزیابی دانش. 29

2-3-9-4 بزار تسهیم دانش. 30

2-3-9-5 ابزار ذخیرهسازی و ارائه دانش. 30

2-4- هوش سازمانی. 31

2-4-1 تعاریف هوش سازمانی. 32

2-4-2 مؤلفه­ های هوش سازمانی. 33

2-4-2-1 بینش راهبردی. 33

2-4-2-2 سرنوشت مشترك. 34

2-4-2-3 تغییرگرایی. 34

2-4-2-4 روحیة سازمانی. 34

2-4-2-5 اتحاد و توافق. 34

2-4-2-6 عملكرد سازمانی. 35

2-4-2-7 فناوری اطلاعات و ارتباطات. 35

2-4-3 دیدگاه ­های هوش سازمانی. 35

2-4-3-1 هوش سازمانی از دیدگاه ماتسودا. 35

مقالات و پایان نامه ارشد

 

2-4-3-2 هوش سازمانی از دیدگاه ویلیام هلال. 35

2-4-3-3 هوش سازمانی از دیدگاه مكمستر. 36

2-4-3-4 هوش سازمانی از دیدگاه کارل آلبرخت. 36

2-4-3-5 دیدگاه معرفت شناختی. 37

2-4-4 چهار توانمندساز کلیدی هوش سازمانی. 37

2-4-4-1 رهبران فکری. 38

2-4-4-2 انجمن های ذینفع. 38

2-4-4-3 ادهوکراسی. 38

2-4-4-4 سکوی دانش. 38

2-4-5 دلایل استفاده از هوش سازمانی در سازمان ها. 39

2-5- پیشینه تحقیق. 39

2-5-1 تحقیقات انجام شده در داخل کشور. 39

2-5-2 تحقیقات انجام شده در خارج از کشور. 46

2-6 جمع بندی. 51

فصل سوم: روش شناسی تحقیق

3-1- مقدمه. 54

3-2- روش تحقیق. 54

3-3- جامعه آماری. 54

3-4- نمونه آماری. 54

3-5- روش جمع­آوری داده ­ها. 55

3-6- متغیرهای تحقیق. 55

3-7- روش و ابزار گردآوری داده ­ها. 55

3-8- روش­های آماری تحقیق. 56

فصل چهارم: تحلیل یافته­ های تحقیق

4-1- مقدمه. 58

4-2- یافته­ های پژوهش. 58

4-2-1 یافته­ های توصیفی. 58

4-2-2 بررسی فرضیه پژوهش. 61

4-2-2-1 فرضیه اول. 61

4-2-2-2 فرضیه دوم. 62

4-2-2-3 فرضیه سوم. 62

4-2-2-4 فرضیه چهارم. 63

4-2-2-5 فرضیه پنجم. 63

4-2-2-6 فرضیه ششم. 64

فصل پنجم: بحث و نتیجه ­گیری

5-1- مقدمه. 67

5-2- خلاصه تحقیق. 67

5-3- بحث و نتیجه ­گیری. 69

5-4- پیشنهادهای تحقیق. 77

5-4-1 پیشنهادهای مبتنی بر یافته های تحقیق. 77

5-4-2 پیشنهادهایی برای محققان دیگر. 78

منابع و مآخذ. 79

فهرست منابع فارسی. 79

فهرست منابع لاتین. 82

پیوست ها. 84

پیوست الف) پرسشنامه هوش سازمانی. 84

پیوست ب) پرسشنامه مدیریت دانش. 87

چکیده انگلیسی. 87

فهرست جداول

عنوان                                                 شماره صفحه

جدول4-1: یافته­ های توصیفی مربوط به نمرات متغیرهای تحقیق  60

جدول 4-2: یافته­ های مربوط به ارتباط بین خلق و اکتساب دانش و هوش سازمانی. 60

جدول 4-3: یافته­ های مربوط به ارتباط بین تسهیم دانش و هوش سازمانی  61

جدول 4-4: یافته­ های مربوط به ارتباط بین سازماندهی و ذخیره سازی اطلاعات و هوش سازمانی. 61

جدول 4-5: یافته­ های مربوط به ارتباط بین کاربرد دانش و هوش سازمانی  62

جدول 4-6: یافته­ های مربوط به ارتباط بین مدیریت دانش و هوش سازمانی  62

جدول 4-7: یافته­ های مربوط به آزمون رگرسیون خطی چندمتغیره  63

فهرست نمودارها

عنوان                                                 شماره صفحه

نمودار 4-1: نتایج توصیفی مربوط به جنسیت شرکت کنندگان. 57

نمودار 4-2: نتایج توصیفی مربوط به وضعیت تأهل شرکت کنندگان  58

نمودار 4-3: نتایج توصیفی مربوط به رشته تحصیلی شرکت کنندگان  58

نمودار 4-4: نتایج توصیفی مربوط به دامنه سنی شرکت کنندگان  59

نمودار 4-5: نتایج توصیفی مربوط به سطح تحصیلی شرکت کنندگان  59

نمودار 4-6: یافته­ های مربوط به آزمون رگرسیون خطی چندمتغیره  64

فهرست شکل­ها

عنوان                                                 شماره صفحه

شکل 2-1: چرخه سیستم مدیریت دانش. 20

شکل 2-2: مدل حلزونی مدیریت دانش. 24

شکل2-3 : الگوی هفت گانه مدیریت دانش. 24

شکل 2-4: مؤلفه­ های هوش سازمانی. 33

چکیده

هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین مؤلفه­ های مدیریت دانش و هوش سازمانی در کارکنان هیئت­های ورزشی استان کرمان بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان هیئت­های ورزشی استان کرمان(120نفر) تشکیل می­دادند، که نمونه این تحقیق نیز برابر با کل جامعه (کل شمار) بود. از بین پرسشنامه های توزیع شده تعداد 114 پرسشنامه برگشت داده شد. برای سنجش میزان مدیریت دانش نمونه­های تحقیق از پرسشنامه مدیریت دانش با الگوگیری از کار خامدا (خامدا، 1388) استفاده شد. این پرسشنامه نیز دارای چهار قسمت خلق و اکتساب دانش، تسهیم دانش، سازماندهی و ذخیره سازی دانش و کاربرد دانش بود. بعلاوه برای سنجش و اندازه گیری میزان هوش سازمانی از پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت (2003) که شامل 36 سؤال است و هوش سازمانی کل و هفت مؤلفه آن را مورد سنجش قرار می دهد، استفاده شد. روایی پرسشنامه ­ها به تأیید اساتید و متخصصین مدیریت ورزشی رسید. پایایی پرسشنامه ­ها با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت دانش(89/0) و برای پرسشنامه هوش سازمانی (90/0) به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ­ها از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته­ های تحقیق نشان داد بین مدیریت دانش و همچنین مؤلفه­ های آن با هوش سازمانی ارتباط معنی داری وجود دارد. به­علاوه نتایج آزمون رگرسیون نشان داد، مدیریت دانش می ­تواند پیش بین مناسبی برای هوش سازمانی باشد. استفاده از هوش سازمانی می ­تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمان ها متمایز نماید، که یکی از این عوامل می ­تواند ارتقاء مدیریت دانش در سازمان باشد.

 

واژگان کلیدی: مدیریت دانش، هوش سازمانی، هیئت­های ورزشی

مقدمه

فناوری­های نوین با سرعتی سرسام­آور در حال پیشرفت هستند، به طوری كه جوامع به صورت عام و بازار به صورت خاص با شتابی وصف ناپذیربه دنبال ترفندهایی می­گردند كه بقایشان را در این عرصه آشفته و متلاطم تضمین كنند. سازمان­ها باید بپذیرند كه فلسفه حیاتشان تغییركرده است و دیگر زنده بودن به معنای رسیدن به وضعیت سوددهی مداوم نمی ­باشد و باید به دنبال رقابت و ابزار آن باشند، چرا كه امروزه كمتر شركتی در این عرصه به صورت سنتی و به دور از قواعد جدید بازی كسب و كار می­كند و برای این­كه بتواند پا به پای رقبا باقی ماند یا شاید به سختی و با مهارت بسیـار بتـواند یک قدم از آن­ها پیش گرفت، می­بایستی به قواعد بازی كاملاً مسلط بوده تا شاید روزی بتوان خود یک قاعده جدید انگاشت. بنابراین تسلط بر فناوری­ها وابزارهای جدید در كسب و كار یک الزام و ضرورتی اجتناب ناپذیر تلقی شود (باقری 1389، 5).

یكی از ابزارهای بی­نظیر و جدید به منظور بقا در میان رقبای خویش استفاده از هوش سازمان می­باشد. هوش سازمانی به عنوان راهبردی مهم و ضروری برای حفظ مزیت رقابتی سازمان­ها و صنایع توسعه یافته و به عنوان یک ضرورت برای دستیابی به بهره­وری بیشتر در سازمان­ها و صنایع كوچك و بزرگ مطرح شده است. شناسایی هوش سازمانی این امکان را به سازمان می­دهد که بتواند نیاز به تغییرات را تشخیص دهد و امکان بهینه سازی فرایند و بهبود عملکرد خود و زیر مجموعه وابسته را فراهم سازد و با به کارگیری راه حل­های هوش سازمانی می تواند میزان تعهد کارکنان نسبت به سازمان را افزایش داده و زمینه مناسبی جهت شکوفایی استعدادهای بالقوه کارکنان و افزایش بهره­وری در سازمان را فراهم نمایند. بررسی های محققان نشان داده است که هوش سازمانی تحت تأثیر یک سری عوامل تعیین­کننده مانند مدیریت دانش، فرهنگ، استراتژی­ های سازمانی و ساختار سازمانی می­باشد، که توجه به آن­ها می ­تواند گامی مهم در جهت بهبود کارایی و اثر بخشی و افزایش هوش سازمانی در سازمان باشد (کهنسال 1388، 12).

همان­گونه که بیان شد یکی از عوامل مؤثر و تأثیرگذار بر هوش سازمانی، مدیریت دانش می­باشد.

مدیریت دانش از طریق اطلاعات و دانش به برنامه ریزی، هدایت و تصمیم ­گیری صحیح درسازمان كمك می­كند. دانش می ­تواند در سازمان توزیع شود و مهم­تر آن­كه برای اتخاذ تصمیمات مناسب باشد و از این طریق منجر به كسب رقابتی برای سازمان گردد و در نهایت میزان هوش سازمانی را به صورت چشمگیر افزایش دهد .

هوش سازمانی سبب می­ شود كه سازمان­ها آگاه­تر در بازار رقابتی ظاهر شوند و همانند انسان­ها كه از طریق هوش خود با محیط به ارتباط می ­پردازد و از دانش وتجربه خود برای حل مشكلات استفاده می­كنند. سازمان­ها نیز در كسب و كار از طریق ابزارها، چهارچوب­ها و روش­های هوش سازمانی به صورت هوشمندانه به تطبیق با محیط، حل مشكلات، كاهش هزینه­ها و افزایش سود می ­پردازد. سرمایه ­گذاری در این زمینه سبب كسب مزیت رقابتی برای سازمان می­ شود. از سوی دیگر مدیریت دانش به عنوان فرایندی منسجم دانش ضمنی و صریح را برای نیل به این هوشمندی فراهم می­سازد واین تعامل به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم حاصل می­گردد. مدیریت دانش از طریق گام­های خود به صورت متمایز با چرخه هوشمندی سازمان ارتباط برقرار می­كند و از طریق ایجاد و كسب دانش به هدایت و برنامه ­ریزی بهتر و دقیقتر هوشمندی كمك می­كند. در این مسیر، دانش صریح از كل سازمان گردآوری و در اختیار برنامه ریزان و هدایتگران سازمانی قرار می­گیرد. این دانش می­توان در قالب الكترونیكی به عنوان ورودی برای ابزار­های سازمان باهوش مورد استفاده قرار گیرد (بیک زاده و همکاران 1389، 19).

دانش و تجربه  افراد در كنار هم ، بویژه در تنظیمات سازمانی موجب توسعه هوش سازمانی می‌گردد. هدف كلیدی هوش سازمانی نگهداشتن سازمان در وضعیت مناسب اطلاعاتی و ایجاد آمادگی برای سازمان در مقابل چالش­ها است. اتحاد و هم افزایی میان هوش سازمانی و مدیریت دانش به تعیین جریان دانش و شكاف­ها برای ارزیابی بهتر موقعیتی كه سازمان در آن قرار دارد، آن­چه لازم است بداند و آن­چه بهتر است دنبال كند، كمك می­كند. مدیریت دانش از طریق مدیریت بهتر ایده­ها، افزایش توانمندی و بهره­وری كاركنان و رهبری مؤثر دانش می ­تواند منجر به افزایش هوش سازمانی گردد. بنابراین مدیریت دانش از طریق تزریق اطلاعات و دانش در سازمان­ها به هوش سازمانی در فرایند تصمیم­گیری، برنامه ­ریزی، هدف گذاری كمك می­كند (طاهری 1389، 23). بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین مؤلفه­ های مدیریت دانش و هوش سازمانی در کارکنان هیآت­های ورزشی استان کرمان بود.

 

1-2- بیان مسئله

دانش سازمانی به زعم غالب مدیران موفق دنیا، یکی از مهمترین سرمایه­ شرکت­های سده بیست و یکم محسوب می­ شود که مدیریت بهینه آن موجب ارتقا سطح کیفی سازمان می­گردد(شاهین 1390، 19). مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان­ها در شناسایی، انتخاب، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات مهم و مهارت­ هایی که بخشی از سابقه سازمان هستند و عموماً به صورت ساختار نیافته در سازمان وجود دارند، یاری می­رساند (ستاری قهفرخی 1386، 8). در واقع مدیریت دانش”فرایند نظام­مند و یکپارچه هماهنگی در سطح سازمانی به منظور دستیابی به اهداف سازمانی است”، که هدف از فعالیت­های آن در سازمان، اطمینان از رشد و تداوم فعالیت­ها در جهت حفظ دانش حیاتی در تمام سطوح، به کارگیری دانش موجود در تمام چرخه­ها، ترکیب دانش در جهت هم افزایی، کسب مداوم دانش مربوطه و توسعه دانش جدید از طریق یادگیری مداوم است که به وسیله تجارب درونی و دانش بیرونی ایجاد می­ شود (کان یی وونگ 2005، 13). از طرفی دیگر امروزه صحبت از انواع مختلف هوش است. در هر مورد، هوش به توانایی دریافت، درك و كاربرد نمادها و سمبل­ها كه نوعی توانایی انتزاعی است، اشاره دارد. امروزه هوش، پیشوند بسیاری از مفاهیم مدیریتی شده است و این نشان دهنده تغییر نگاه سازمان­ها و متفكران سازمانی از هوش تستی بر رویكرد­های نوین به مقوله هوش است. یكی از انواع هوش، هوش سازمانی است. هوش سازمانی یعنی داشتن دانشی فراگیر از همه عواملی كه بر سازمان مؤثر است. داشتن دانشی عمیق نسبت به همه عوامل مثل مشتریان، رقبا، محیط اقتصادی، عملیات و فرایندی سازمانی كه تأثیر زیادی بر كیفیت تصمیمات مدیریتی در سازمان می­گذارد، وما را برای تصمیم ­گیری سازمانی توانمند می­سازد(ابرزی 1385، 30). ایده و مفهوم هوش سازمانی مهم است چرا که پارادایم های جزیی دیگری همچون مدیریت دانش را در بر می­گیرد. تمرکز اصلی هوش سازمانی بر دانش می­باشد، تا آن­جایی که هوش سازمانی درحقیقت قابلیت یک سازمان درافزایش اطلاعات، نوآوری، دانش عمومی و عمل مؤثر بر پایه­ ایجاد دانش است (یالس 2005، 52).

در سال­های اخیر مدیریت دانش به موضوعی مهم و حیاتی برای موفقیت سازمان­ها تبدیل شده است. به گونه­ ای که اثربخشی آنها در گرو ایجاد، ذخیره­سازی، انتقال و بکارگیری به هنگام دانش می­باشد. با این وجود بسیاری از سازمان­ها آمادگی لازم را برای بهره­ گیری موفقیت­آمیز از استراتژی مدیریت دانش ندارند(ستاری قهفرخی 1386، 21). امروزه با اطمینان كامل می­توان ادعا كرد كه شناسایی و استفاده از هوش سازمانی می ­تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمان­ها متمایز نماید. ضرورت بررسی هوش سازمانی در حال حاضر پاسخ به شرایط فعلی و نیاز مدیران است. سازمان با بهره گیری از هوش سازمانی، اثربخشی استفاده از ساختارهای اطلاعاتی موجود را در راستای اهداف خویش افزایش داده و اطلاعات از حالت عملیاتی و محدود شده به استفاده در لایه ­های اجرایی سازمان برای استفاده مدیران توسعه داده می­ شود. با توجه به اینكه مدیران در سازمان­هایی فعالیت می­كنند كه متأثر از محیط داخلی و خارجی خود می­باشند و در مقابل پاسخگویی به مسایل و مشكلات خود مثل انسان­ها نیازمند قدرت یادگیری هستند. بنابراین مسئله هوش سازمانی می ­تواند در این مهم كمك شایانی به مدیران كرده و آنها را قادر سازد تا با توجه به حافظة سازمانی خود پاسخگوی نیازها و مشكلات و عكس العمل به موقع به تغییرات محیطی باشند. بنابراین مدیران برای پیشبرد اهداف سازمانی و دستیابی به آنها نیاز به هوش سازمانی دارند كه بتوانند با اتكای به آن عملكرد خود را بهبود بخشند(بیک زاده و همکاران 1389، 48). امروزه صنعت ورزش به عنوان یکی از پردرآمدترین و تأثیرگذارترین صنایع در چرخه اقتصاد یک کشور شناخته شده است که حتی در روزهای رکود شدید اقتصادی، نسبت به دیگر صنایع از

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...