مدل پایه های ساختمان دانش

این مدل توسط پروبست و همکاران[۱] (۲۰۰۲) به نام «مدل پایه های سنگ بنای ساختمان مدیریت دانش» نام‏گذاری شده است . طراحان مدل یاد شده، مدیریت دانش را به صورت سیکل دینامیکی می بینند که  درچرخش دایم است. مراحل این مدل ، شامل هشت جزء ، متشکل از دو سیکل؛ درونی و بیرونی است.

ü    سیکل درونی: به وسیله بلوک‏های: کشف شناسایی، کسب، توسعه، تسهیم، کاربرد بهره برداری و نگهداری از دانش ساخته می شود.

ü    سیکل بیرونی: شامل بلوک‏های اهداف دانش و ارزیابی آن است که سیکل مدیریت دانش را مشخص می نماید.

شکل شماره (۲-۳)، اجزای مدل مذکور را نشان می دهد.

 
شناسایی
استفاده
کسب
توسعه
تسهیم
نگهداری
هدف های دانشی
ارزیابی

شکل شماره (۲-۳): اجزای مدل پایه های ساختمان دانش

 

۲-۹-۶- مدل بکوویتز و ویلیامز[۲]

اجزای فرایند مدیریت دانش ارائه شده از سوی بکوویتز و ویلیامز شامل هفت عامل : یافتن، بکارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد، نگهداری و حذف است که باید برای ایجاد سرمایه بر پایه دانش به صورت یکپارچه مدیریت شوند(افرازه، ۱۳۸۴).

۲-۹-۷- مدل پیتر گوتشاک[۳]

بر طبق نظریه پیتر گوتشاک (۲۰۰۶) مراحل مدیریت دانش را به چهار سطح به شرح زیر تقسیم کرده است شکل مراحل مدیریت دانش را نشان می دهد.

  • مرحله اول: شخص به تکنولوژی[۴]
  • مرحله دوم: شخص به شخص[۵]
  • مرحله سوم: شخص به اطلاعات[۶]
  • مرحله چهارم: شخص به سیستم[۷] (گوتشاک،۲۰۰۶).

نمودار شماره (۲-۲)، مراحل مدیریت دانش از دیدگاه پیتر گوتشاک را نشان می دهد.

مرحلهI
مرحلهIV
مرحلهII
مرحلهIII
مراحل رشد تکنولوژی مدیریت دانش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار شماره (۲-۲): مراحل مدیریت دانش از دیدگاه پیتر گوتشاک

۲-۹-۸- مدل برگرون[۸]

برگردون چرخه حیاتی مدیریت دانش را بر هشت فاز ارائه نموده است:

  • تولید/ کسب: شامل جمع آوری اطلاعات از منابع بیرونی و درونی سازمان و یا تولید دانش توسط کارکنان سازمان است؛
  • پیرایش: تغییر ساختار، شکل و نوع دانش برای استفاده در سیستم مدیریت دانش؛
  • استفاده: از دانش و اطلاعات موجود برای اهداف سازمان استفاده می شود مثلاً فروش و توزیع؛
  • بایگانی: اطلاعات در ساختاری ذخیره می شود که در طول زمان هم از لحاظ تغییرات فیزیکی و هم فرهنگی حفظ شود؛
  • انتقال: اطلاعات برای استفاده از یک مکان به مکان دیگر منتقل می شود مثل انتقال از طریق اینترنت؛
  • ترجمه/ تغییر: اطلاعات به صورتی که برای گروه های دیگر و یا اهداف متفاوت مورد استفاده باشند تغییر شکل می دهند مثل استفاده از نمودار و شکل به جای اعداد و ارقام؛
  • دسترسی: ارائه دسترسی های محدود به اطلاعات و دانش متناسب با نقش مسئولیت های افراد؛
  • دور ریختن: دانش و اطلاعاتی که در آینده ارزشی ندارند برای جلوگیری از سردرگمی حذف می شوند(برگرون، ۲۰۰۳).

۲-۹-۹- مدل عمومی مدیریت دانش نیومن

بر طبق نظر نیومن مراحل مدیریت دانش را به چهار مرحله تقسیم می کند :

۱- ایجاد دانش: فرآیندی است که طی آن، دانش مورد ن یاز شما، در داخل سازمان شما، خلق می شود. این مرحله شامل تمام فعالیت هایی است که دانش یا دانش های جدید را به سیستم وارد می کند. در اینجا فعالیت هایی نظیر کشف، ایجاد و یا توسعه دانش، حائز اهمیت است.

۲- حفظ و نگهداری دانش: این که چه دانشی در کجا و تا کی باقی بماند و این نگهداری چگونه باشد که قابلیت بازیابی حداکثری فراهم شود. در اینجا فعالیت هایی مورد نظر است که دانش را در سازمان ماندگار می کند در این راستا می توان به حافظه سازمانی اشاره کرد. مهم ترین وظیفه حافظه سازمانی، نگهداری از دانش سازمانی است.

۳- تبدیل و انتقال دانش: دانش بایستی در سازمان شما به راحتی تبادل شود. در اینجا فعالیت هایی مطرح می شود که با جریان دانش از شکلی به شکل دیگر و یا فردی یا گروهی به فرد یا گروهی دیگر در ارتباط است. فعالیت هایی نظیر کدگذاری دانش و تشکیل تیم های تبادل دانش در این مرحله حائز اهمیت است.

۴- بکارگیری دانش: فرآیندهایی که دانش گرفته شده از دیگران ر ا با توجه به سایر امکانات دانشی خود، توسعه می دهد و نیز امکان بکارگیری دانش در محیط های مختلف کاری شما ر ا برآورده می سازد. دانش، زمانی ارزشمند است که به کار گرفته شود. فعالیت های مدیریت دانش باید طوری باشد که نه تنها اقدامات و برنامه های کلان سازمان را تحت تاثیرقرار دهد بلکه آثار آن در فعالیت های روزمره سازمان مشاهده شود(نیومن[۹]، ۱۹۹۹).

۲-۹-۱۰- مدل توربان[۱۰]

از مدل های دیگر مدیریت دانش چرخه توربان است که شامل چهار مرحله می باشد:

  • تولید: هنگامی که افراد راه های جدیدی را برای انجام کارها پیدا می کنند دانش تولید می شود گاهی هم دانش بیرون سازمان به درون سازمان آورده می شود.
  • به دست آوری: دانش جدید باید عنوان یک منیع ارزشمند شناسایی شده و در یک ساختار منطقی به نمایش درآید.
  • تصفیه: دانش جدید باید به صورت یک محتوای قابل عمل ارائه شود. این مرحله جایی است که بصیرت انسان به کمک می آید.
  • ذخیره: دانش مفید باید در شکلی منطقی در انباره های دانش ذخیره شود تا سایرین به آن دسترسی داشته باشند (توربان و مکلین[۱۱]، ۲۰۰۲).

۲-۹-۱۱- مدل نوناکا و تاکوچی[۱۲]

محققان ژاپنی مدیریت، نوناکا و تاکوچی تاثیر بسیاری بر مبانی مدیریت دانش داشته اند. مفهوم دانش پنهان و دانش آشکار توسط نوناکا  برای طرح ریزی نظریه یادگیری سازمانی معرفی شده است. در این تقسیم بندی، با توجه به همگرایی بین شکل های پنهان و آشکار دانش، آنان مدلی را پایه‏گذاری کرده‏اند که به نام خودشان معروف شده است.

این مدل (که در این تحقیق محقق از آن بهره برده است) بر خلاف مدل های پیشین، تمرکز خود را بر دو نوع دانش آشکار و نهان مبذول داشته، به نحوه تبدیل آنها به یکدیگر و نیز چگونگی ایجاد آن در تمامی سطوح فردی، گروهی و سازمانی توجه دارد. در این مدل پویا، نحوه استفاده و تبدیل این دو دانش و چگونگی مدیریت دانش در این زمینه، به صورت حرکت مارپیچی(حلزونی) مطابق شکل شماره (۲-۴) فرآیندی مستمر فرض شده است (نوناکا و تاکوچی، ۱۹۹۵).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

اجتماعی کردن
آشکارسازی
درونی کردن

دانش آشکار فرد                                دانش پنهان فرد

 

 

دانش آشکار جمعی                                       دانش پنهان جمعی

پیوند برقرار کردن

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل شماره (۲-۴): مدل حلزونی مدیریت دانش نوناکا و تاکوچی

همچنین در تفکر مذکور، فرض بر این است که تنها افراد، به وجود آورنده دانش هستند. بنابراین، فرایند تولید دانش سازمانی، می بایست به عنوان فرآیندی مستمر باشد که در آن، دانش ایجاد شده توسط افراد، به طور سازماندهی شده‏ای، تقویت و هدایت شود.

بر پایه مدل مدل نوناکا و تاکوچی مراحل زیر برای انتقال (تبدیل) این دو نوع دانش، در سطوح گوناگون سازمان انجام می‏شود:

ü    اجتماعی نمودن)پنهان به پنهان): انتقال دانش نامشهود یک فرد به فرد دیگر، برای انجام موثر این فرایند باید میان افراد، فرهنگ مشترک و توانایی کار گروهی ایجاد شود. که با بهره گرفتن از نظریه های اجتماعی و همکاری میسر می شود. نشست گروهی که تجربیات را توضیح داده، درباره آن بحث می‏کند، فعالیتی است، که در آن اشتراک دانش پنهان می تواند رخ دهد(مارویک، ۲۰۰۱).

ü    بیرونی سازی (نهان به آشکار): تبدیل دانش نامشهود به دانش مشهود. در این حالت فرد می تواند دانش خود را در قالب مطالب منظم، سمینار،کارگاه آموزشی به دیگران ارائه دهد گفتگوهای میان یک گروه، در پاسخ به پرسش ها یا برداشت از رخدادها، از جمله فعالیت های معمولی هستند که این نوع از تبدیل در آنها رخ می‏دهد.

ü    پیوند برقرار کردن)آشکار به آشکار): در این مرحله، حرکت، از دانش آشکار فردی، به سمت دانش آشکار گروهی و ذخیره سازی آن صورت می پذیرد و با توجه به استفاده از دانش موجود، امکان حل مسائل از طریق گروه فراهم شده، به دنبال آن دانش، توسعه می یابد.

ü    درونی سازی (آشکار به نهان): در این مرحله، دانش آشکار به دست آمده در سازمان، نهادینه می شود. همچنین گذراندن این مرحله برای افراد، آفرینش دانش ضمنی جدید شخصی را نیز در پی دارد (کسب دانش پنهان جدید از دانش آشکار موجود(. (نوناکا و تاکوچی، ۱۹۹۵).

گذراندن مراحل چهارگانه بالا، باید به صورت پیاپی و حرکت حلزونی شکل، ادامه یابد، تا به این وسیله، هر مرحله‏ای، کامل کننده مرحله پیش از خود باشد و ضمن نهادینه شدن دانش در سازمان، باعث تولید و خلق دانش های جدید نیز شود.

لازم به یادآوری است که باید هر یک از دو نوع دانش یاد شده در سازمان، مدیریت شود و نیز نحوه تعامل، استفاده و تبدیل هر یک به دیگری، مورد شناسایی و استفاده قرار گیرد. این دو نوع دانش، هر کدام می تواند، منشاء ایجاد دیگری باشد و در سطوح فردی، گروهی و سازمانی تسری و گسترش یابد.شکل شماره (۲-۵) نمایی از فرایند تبدیل دانش در مدل نوناکا و تاکوچی و در شکل شماره (۲-۶)، نحوه و اجزای شکل گیری مراحل چهارگانه فوق نمایش داده شده است (افرازه، ۱۳۸۴).

 

      بیرونی                                          گفتمان                                     اجتماعی

 

 

 

 

اتصال                      یادگیری در عمل                       درونی

آموزش -  تعامل
ارتباط

 

 

 

 

 

 

 

شکل شماره (۲-۵):  نمایی از فرایند تبدیل دانش

 

شکل شماره (۲-۶) نحوه و اجزای شکل گیری مراحل چهارگانه مدل نوناکا و تاکوچی

نکته مهم دیگر آن است،که هنگامی که افراد در این فرآیندها شرکت می کنند، آموزش سازمانی نیز رخ می دهد، زیرا در این مشارکت، دانش افراد با دیگران، به اشتراک گذارده می شود، توضیح داده می شود، برای دیگران قابل دسترسی می شود و همچنین خلق و تولید دانش جدید از طریق این فرآیندها رخ می دهد.

در جدول شماره (۲-۱)، مثال هایی در رابطه با فرآیندهای تبدیل شکل های گوناگون دانش به یکدیگر آورده شده است(افرازه، ۱۳۸۴).

نهان به نهان (جتماعی کردن)

مانند نسبت ها و مباحثات یک گروه

نهان به آشکار (بیرونی سازی)

مانند گفتگوی درون گروه ها، پاسخ به پرسش ها

آشکار به نهان (درونی سازی)

مانند آموختن از طریق خواندن و شنیدن گزارش

آشکار به آشکار (پیوند برقرار کردن)

مانند ارسال از طریق پست الکترونیکی

جدول شماره (۲-۲): تبدل دانش بین شکل های نهان و آشکار آن

البته باید توجه داشت که این فرآیندها در انزوا رخ نمی‏دهند، بلکه در ترکیبات مختلف و در موقعیت های کاری ما بین افرادی که با یکدیگر مشغول به کارند، به وقوع می‏پیوندد. خلق دانش، نتیجه تاثیر متقابل افراد و دانش آشکار و پنهان است. به واسطه تعامل فرد با دیگران، دانش نهان، برون سازی شده و به اشتراک گذارده می شود، همچنین افراد در این فرآیندها از راه مدیریت دانش با به دست آوردن بینش و تجربه سازمانی خود یا توسط کارکنان دیگر، دانش را خلق، منتشر و درونی می کنند(نوناکا و کونو[۱۳]، ۱۹۹۸). از آن جا که همه فرآیندهای این مدل مهم اند، بنابراین لازم است آنها را در مدیریت دانش به صورت یکپارچه مورد توجه قرار داده با اندیشیدن تدابیر و برنامه ریزی های لازم و نیز با عنایت به موقعیت سازمان مورد نظر، توازن بین این فرایندها را برقرار کرد (هانسن و همکارن، ۱۹۹۹).

[۱]- Probst, et al.

[۲] - Bukowitz and Williams

[۳] - Petter Gottschalk

[۴]- PERSON to Technology

[۵]- Person to Person

[۶]- Person to Information

[۷]- Person to System

[۸] - Bergeron

[۹] - Nawmen

[۱۰] - Turban

[۱۱] - Turban and Mclean

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...