پایان نامه :تعاریف ادراک و شناخت |
تعاریف ادراک و شناخت
در قدیمی ترین نظریه هادرباره ی شناخت و ارزش آن به آرای «سوفسطاییان»بر می خوریم که درباره ی امکان کشف حقیقت ،شک و تردید بسیار داشته اند .تمامی فلاسفه سوفسطایی براین عقیده بودند که معلومات ما از جهان اعتباری ندارد و تمام ادراکات انسانی حتی بدیهیات اولیه ،باطل و خیال محض است. در یونان باستان فلاسفه ای همچون سقراط و ارسطو با بیان اینکه انسان می تواند با نیروی عقل واستعدادی که دارد واقیعت جهان خارج را آنچنان که هست دریابد و اگر فکر خود را صحیح به کار بندد به درک نایل می شود.(ایروانی و همکار ،۱۳۸۷: ۶). تجربه گرایی شاخه ای از شناخت شناسی است که بر اهمیت “آزمایش” و “تجربه” در جهت کسب دانش تاکیدمی ورزد.تجربه گرایی می گوید که منشا دانش در تجربیات (آزمایشات) و ادراکات حسی نهفته است.منشا این تفکر را در فلسفه جدید باید “فرانسیس بیکن” دانست .جان لاک می گوید :ادراک تامل و تعقل تصورات حاصل از تجربیات حسی است.(رفیع پور،۱۳۸۷: ۱۶) .ابن سینا در تعریف ادراک می گوید :تشخیص صورت اشیای خارجی به کمک دستگاه های حسی را ادراک حسی ،و در یافت کلیات و مفاهیم بوسیله عقل را ادراک عقلی می گویند .غزالی می گوید :ادراک ،حصول صورت چیزی در ذهن انسان است(ایروانی ۱۳۸۷: ۱۴).مفهوم ادراک دارای ابعاد وسیعی است . ادراک در روانشناسی امروز به معنی فرایند ذهنی و روانی است که گزینش و سازماندهی اطلاعات حسی و نهایتا معنی بخش به آنها را به گونه ای فعال به عهده دارد . به عبارت دیگر پدیده ادراک ،فرایند ذهنی که در طی آن تجارب حسی معنی دار می شوند و از این طریق انسان روابط امور و معانی اشیا را در می یابد و (ایروانی و همکار ،۱۳۸۷ :۳۲). از نظر کولی ،ذهن پدیده ای اجتماعی است که در پویش اجتماعی تکوین می یابد.ذهن صرفا یک پدیده ی زیستی و اندامی نیست ،بلکه پدیده ای است که در روند تجربیات اجتماعی افراد شکل پذیرفته ،توسعه و غنی تر می شود .ذهن مخزنی است از تجربیات زندگی توسط بشر ،وتفکر و اگاهی ،به شکلی طبقه بندی شده است که قادر به کنترل تحرکات و اعمال بشری است(توسلی،۱۳۸۰ : ۲۹۷).ادراک ،تنها یک پدیده روانی و فیزیولوژیک نیست ،بلکه یک پدیده روانی ،اجتماعی نیز هست . نگرش ،پیشداوری ها ،فکر و قالب ارزشهای فردی همه از عوامل تعیین کننده ادراک اجتماعی هستند . هریک از افراد گروه های اجتماعی با بهره گرفتن از اطلاعاتی که از چارچوب مرجع ،تجربیات گذشته ،هنجارهای ،ارزشهای گروه بدست آورده است،عوامل اجتماعی و یا شخصی را در ارتباط با خود ودر موقیعت خاصی ادراک می کند .(همان ،۲۰۷) . ادراک در روانشناسی امروز به معنی فرایند ذهنی و روانی است که گزینش و سازماندهی اطلاعات حسی و نهایتا معنی بخش به آنها را به گونه ای فعال به عهدده دارد(فیضی ،۱۳۸۸ : ۲۱). ادراک یک فرایند اگاهی است که در نتیجه ی اطلاعات دریافت شده از دنیای و اقعی (محیط طبیعی و انسانی )به وسیله دریافت کننده های ادراکی در ذهن فرد ضبط میشود ،سپس در رابطه با دخالت عوامل گروهی و فرهنگی و قومی اشخاص و همچنین دخالت و خصوصیات ساختار فردی انها نظیر پایگاه اجتماعی اقتصادی ،سن ،جنس ؛تعلیم و تربیت،شغل ،تجربه،عامل ترس و رنج و امید ،مدت اقامت دریک محل ،استعداد های ذهنی ،سیستم های شخصیتی و انگیزه و احساسات نقشه های ذهنی فرد را سامان دهی می کند . نقشه های ذهنی نمودی از اگاهی یا تصویری از یک مکان و یا یک محیط است که به عنوان نماینده ی سازمان یافته از واقیعت در مغز یک فرد بسط یافته وبه عنوان نتیجه ی از اطلاعات که دریافت شد محفوظ و قابل احضار و تفسیر شده است. نقشه های ذهنی به نوبه خود به روی تصمیم گیری و انتخاب فردی تاثیر می گذارد ودر نهایت رفتار شخص را تعیین می کند (بهفروز ،۱۳۷۴: ۳۴). ادراک، ﻓﺮاﯾﻨﺪی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻧﺘﺨﺎب ارﮔﺎﻧﯿﺴﻤﯽ، ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ، ﺗﻌﺒﯿـﺮ و ﺗﻔﺴـﯿﺮ ﻣﺤـﺮک را ﺷـﺎﻣﻞ ﻣـﯽ ﺷـﻮد . ادراک، ﺗﻌﺒﯿـﺮ و ﺗﻔﺴـﯿﺮ اﻧﺤﺼﺎری ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺳﺖ. ادراک، ﺗﺼﻮﯾﺮی وﯾﮋه از دﻧﯿﺎی ﺧﺎرج اراﺋﻪ ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﺎ واﻗﻌﯿﺖ ﺑﺴﯿﺎر ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺎﺷـﺪ . ادراک، ﻣﻌﻤـﻮﻻً داده ﻫﺎی ﺧﺎم را از ﺣﻮاس ﻣﯽ ﮔﯿﺮد اﻣﺎ ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ اﯾﻦ داده ﻫﺎ را ﺗﺼﻔﯿﻪ، ﺗﻌﺪﯾﻞ ﯾﺎ ﮐﺎﻣﻼً دﮔﺮﮔﻮن ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﻓﺮاﯾﻨﺪ ادراﮐﯽ ﭼﯿﺰﻫـﺎﯾﯽ را ﺑﻪ دﻧﯿﺎی ﺣﺴﯽ “واﻗﻌﯽ” ﻣﯽ اﻓﺰاﯾﺪ ﯾﺎ از آن ﮐﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ(حمیدی زاده ،۱۳۸۸ :۴) ادراک حسی یک فرایند ذهنی است که که از طریق آن ،اطلاعات مورد نیاز گردآوری می شود ،نظام می یابد و معنی دارمی گرددودر جریان این فرایندذهنی سه عامل محرک داخلی ،حالت عاطفی - هیجانی ،تمایلات فکری و نگرشها تاثیردارند (شکویی ،۱۳۷۸ :۱۱۸).
۲-۵-۱-۳-رویکرد های ادراک و شناخت
محوریت نحوۀ ادراک طبیعت درمحیط بر سه رویکرد کلی دلالت دارد که مواضعی یکسان با نحوۀ بیانی متفاوت میباشند. رویکرد نخست ادراک طبیعت را مشتمل بر ادراک حسی و ادراک ذهنی می داند. ادراک حسی بر زیبایی شناسی بصری و ادراک ذهنی بر زیبایی شناسی نمادین، معانی نمادین و معانی ضمنی در رابطه با مکان دلالت دارد. رویکرددوم ادراک طبیعت در محیط را شامل سه وجه ادراک مستقیم، ادراک غیر مستقیم و ادراک نمادین می داند . دراین رابطه ادراک مستقیم بر حضور مستقیم عناصر طبیعی در محیط، ادراک غیرمستقیم بر جنبه های تاریخی و فرهنگی همچون تداعیها در محیط و ادراک نمادین بر تعاملات متعالی انسان و عناصر طبیعی در محیط دلالت دارد. (براتی، ۱۳۸۵ :۳۴).
رویکرد اپلیارد به ادراک محیط شامل ادراک عملیاتی ، ادراک استنباطی و ادراک عاطفی است که در ارتباط با ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت قابل توجه می باشد.۱) حالت “واکنشی- عاطفی افراد نسبت به محیط ، در این حالت که دربرگیرنده واکنش های عاطفی تلقی و تداعی معانی محیط به مثابه محرکی ،جهت برانگیختن احساسات می گردد.
۲) حالت عملیاتی: حالتی است که غالباً توسط افراد در زندگی روزمره به کار گرفته می شود، نظیر تردد از مکانی به مکان دیگر جهت انجام عملکرد خاصی همچون کار، ملاقات و …
۳)حالت استنباطی: در حالت استنباطی افراد برای حمایت از فعالیت های عملیاتی واکنشی- عاطفی خوددر جستجوی کسب اطلاعات از محیط و نهایتاً فهم معنی آن هستند . در این وضعیت اطلاعات استنباط شده موجب روشن گردیدن هویت فردی و جمعی محیط و جامعه مرتبط با آن و نهایتاً تعریف حس مکان می گردد(دانشگرمقدم،۱۳۸۹: ۲۹).
:«اﻳﺘﻠﺴﻮن» ﺑﻌﺪ ادراﻛﻲ ﺑﺎ ﻋﻨﺎوﻳﻦ : اﺑﻌﺎد ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ وﺳﻨﺠﺸﻲ ، ﺗﻔﺴﻴﺮی ، ﻋﺎﻃﻔﻲ ازنظر
بعد شناختی :ﺷﺎﻣﻞ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺨﺸﻴﺪن و ﻧﮕﻬﺪاری اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه از ﻃﺮﻳﻖ ﺣﻮاس و ﺗﻔﻜﺮ اﺳﺖ. در ﺣﻘﻴﻘﺖ، اﻳﻦ ﺑﻌﺪ ﻣﺎ را ﻗﺎدر ﺑﻪ اﻳﺠﺎد ﺣﺲﻣﺤﻴﻂ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﺑﻌﺪ ﻋﺎﻃﻔﻲ : ﺷﺎﻣﻞ اﺣﺴﺎﺳﺎﺗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ ادراک ﻣﺤﻴﻂ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﻲﮔﺬارﻧﺪ؛ ﻫﻤﺎن ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ادراک ﻣﺤﻴﻂ ﺑﺮ اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻓﺮدﻣﻮﺛﺮ اﺳﺖ.
ﺑﻌﺪ ﺗﻔﺴﻴﺮی : ﻧﻴﺰ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻌﻨﺎ ﻳﺎ ﺗﺪاﻋﻲ ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﻤﺎس ﺑﺎ ﻣﺤﻴﻂ اﺳﺖ، ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ایﻛﻪ، در ﺗﻌﺒﻴﺮ و ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺗﺠﺮﺑﺔ ﺣﺎﺻﻞ از ﻳﻚ ﻣﺤﺮک ﺟﺪﻳﺪ، ﺑﺮای ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻣﻌﻨﻲ و ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﻪ ﺣﺎﻓﻈﻪ و ﺗﺠﺮﺑﻴﺎت ﻗﺒﻠﻲ ﻣﺘﻜﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ.
ﺑﻌﺪ ﺳﻨﺠﺸﻲ : ﺷﺎﻣﻞ ارزشﻫﺎ و ﺳﻼﻳﻖ ﺑﻮده و ﺧﻮب و ﺑﺪرا ﺗﻌﻴﻴﻦ و ﺛﺒﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ. (براتی،۱۳۹۰: ۲۲ ).
۲-۵-۲-عوامل موثر در ادراک
در ادراک محیط متغیر ها و عوامل زیادی نقش دارند .در ادراک محیط دیدگاه ها متغیر است وفرد در فضا حرکت می کند . با توجه به اهداف کاربردی خاص با محیط روبرو می شود . به طور مثال ،انسان به یک واحد محیطی به عنوان پارک یا فضای تفریحی می نگرد و به محیط دیگر فضای آموزشی ودرهردو مورد واز هریک انتظار ی خاص دارد (مرتضوی ،۱۳۸۰: ۷۲).برداشت های هر فرد از فضا با طبقه ی اجتماعی ،اقتصادی و موقیعت فرد در فضا ارتباط دارد .ویا باز تاب های اقتصادی و اجتماعی و روانی افراد سازنده ی اشکال مختلف فضا است (پور احمد ،۱۸۲: ۱۸۲).عوامل موثر در ادراک به سه نوع زیر تفکیک می شود :
۱)عوامل روان شناختی و فردی (زمانی که ما غمگین هستیم ،محیط را غمگین و ناشاد ادراک و استنباط می کنیم.۲ )عوامل فیزیکی(کلاس پرجمیعت مارا نارحت و ازار می دهد) .۳)عوامل فرهنگی (مرتضوی ،۱۳۸۰: ۷۲).
جدول ۲- ۵ عوامل مؤثر بر ادراک محیط از دیدگاه اندیشمندان و محققان مختلف
نام دانشمند | عوامل مؤثر بر شکل گیری ادراک محیطی و بروز تنوع ادرا کی |
آموس راپاپورت | تجربه های پیشین/ طبقه اجتماعی/ پیشینه فرهنگی |
ادوارد هال | تغییر توانایی های فردی در اثر یادگیری/ جنسیت/ فرهنگ |
یورگ گروتر | عوامل اجتماعی و روانی/ تفاو تهای فرهنگی |
کرمونا | تحولات اجتماعی و فرهنگی/ تجربیات شخصی/ نظام ارز شها/ تفاو تهای شخصیتی افراد |
برادی | شاخصهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی/ فاصله و مجاورت/ سابقه سکونت |
سانتوس | عوامل فیزیکی و کالبدی محیط/ شاخصهای اجتماعی/ شاخصهای فردی/ ویژگیهای مسکن |
ویشر | عوامل فیزیکی و کالبدی محیط/ علایق، احساسات، خاطرات و انتظارات/ زمینه اجتماعی/زمان |
نقی زاده، | جها نیینی )طراح و جامعه(/فرهنگ/تاریخ/آگاهیها و انتظارات جامعه/قوای مختلف انسان |
منبع: کاظمی ،۱۳۹۲: ۷۸
۲-۵-۲-۱-نقش عوامل فرهنگی در ادراک
نتایج تحقیقات وآزمایشات روانشناسی ادراک نشان می دهد که عواملی چون ارزش های اجتماعی ،فرهنگی ،شخصیت ؛تجربیات و شناخت قبلی ،انگیزه و گرایشات و حتی شرایط جسمی افراد بر روی جریان و نحوه ادراکشان تاثیر دارد. چون اولا افراد از پیرامون (محیط )خود عوامل و محرکهای متفاوت را بر می گزینند و ادراک می کنند و دوما یک عامل با درک از سوی افراد مختلف به صورت گوناگون و متفاوت تعبیر و ادراک می شود ؛به عبارت دیگر افراد نسبت به یک محرک عکس العمل های متفاوت نشان می دهند(رفیع پور ، ۱۳۸۷ : ۴۲). انسان موجودی اجتماعی است و یادگیری و ادراکاتش تحت تاثیر عوامل فردی و محیطی تشدید کننده یا بازدارنده قرار می گیرد ،بنابرابن در هنگام ادراک نوعی گزینش یا به طور کلی در مواردی عدم ادراک محرک مشاهده می گردد ،هرگاه انسان ارزش و نگرش خاصی برای امری قایل باشد ،آستانه ادراک او نسبت به آن مسئله پایین می آید . زیرا انسان اموری که با نگرش و علاقه او بیشتر سازگاری داشته باشد زودتر درک می کند. فرهنگ یک اجتماع از نظر پیش داوری هایی که در افراد بوجود می اورد در ادراکاتش اثر می گذارد . ادراک اجتماعی فرد تحت تاثیر نفوذ اجتماعی، همرنگی اجتماعی قرار می گیرد ،گروه های اجتماعی می توانند از طریق نفوذ اجتماعی بر ادراک تاثیر بگذارنند . به طور مثال اگر در ادراک محرکی دچار ابهام شویم از نظر عقیده جمع با افراد دیگر پیروی می کنیم ، پس ادراک یک پدیده روانی اجتماعی است و به دلیل اینکه نگرشهای گروه و جمع (گروهی که وابسته به آن هستیم )در انتخاب ها وادراکات ما تاثیر می گذارد (ایروانی ،۱۳۸۷: ۱۴۷). به طور خلاصه می توان گفت که ارزش های اجتماعی از مهمترین عوامل شخصیت و رفتار انسانی می باشند ودر صورتی که هدف دستیابی به حقیقت باشد اینگونه ارزشها بر روی ادراک ما از واقیعت ها تاثیر گذاشته و عموما اجازه نمی دهند که ما واقیعت هارا آن طور که هستند ادراک کنیم. ارزشهای اجتماعی مارا در دستیابی به واقعیت ها محدود می نماید (رفیع پور ،۱۳۸۷ :۴۲).
[۱]- empiricism
[۲] -Francis Bacon
[۳]- John Locke
[۴]- C.h.colly
[۵] Donald Appleyard
[۶] -emotionalmode
[۷] -operational mode
[۸] - inferential mode
[۹]-Ittelson
[۱۰] Amos Rapoport)
[۱۱]Edvard Hall
[۱۲] Jörg Kurt Grütter
[۱۳] Carmona
[۱۴] Brody
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-03-01] [ 01:36:00 ب.ظ ]
|