کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 



مقدمه. 2

بیان مساله. 3

هدف تحقیق.. 4

اهمیت و ضرورت تحقیق.. 4

پیشینه تحقیق.. 5

سوالات و فرضیه های تحقیق.. 5

روش تحقیق.. 6

ساختار محدوده تحقیق.. 6

مشکلات تحقیق.. 6

فصل دوم:آشنایی با مولف

آشنایی با مولف کتاب خلاف… 8

زمینه‌های تقریب در اندیشه‌ی شیخ طوسی.. 10

اساتید شیخ طوسی.. 19

تالیفات شیخ طوسی.. 19

الابواب معروف به «رجال شیخ طوسی، الفهرست، اختیار الرجال انتخاب «رجال کشی.. 19

فصل سوم:ترجمه کتاب خلاف بخش سلم

ترجمه کتاب سلم از خلاف شیخ طوسی از مساله 1 تا 38. 22

فصل چهارم:ادبیات تحقیق

بیع سلف و صیغه های آن. 56

پیشینه تاریخی بیع سلف و سلم. 57

بیع سلف درحقوق اسلام و ایران. 58

مفهوم و ماهیت و شرایط بیع سلف… 59

گفتار اول مفهوم بیع سلف… 59

اسناد تجاری و کاربردی در بیع سلف… 61

شرایط و ارکان بیع سلف… 62

شرط اول و دوم: ذکر جنس و وصف مبیع. 62

شرط سوم: قبص ثمن.. 63

شرط چهار: معلوم بودن مقدار مبیع. 65

مقالات و پایان نامه ارشد

 

شرط پنجم: تعیین مدت… 66

شرط ششم: فراوانی جنس فروخته شده 66

ضرورت قبض ثمن بیع سلف در مجلس… 67

روایات دال بر شرط بودن قبض در مجلس… 71

روایت دال بر شرط بودن قبض در مجلس و روایت دال بر جواز تاخیر قیمت… 73

بررسی موافقت یا مخالفت سلم یا اصل.. 75

قبض راس المال سلم. 76

طرح مساله در احکام بیع سلف… 77

حکم بیع سلف… 85

مورد عقد در بیع سلف… 85

بیع سلف در پول. 85

موارد عقد در بیع سلف… 86

مشخصات اصلی بازار سلف… 86

بیع دین به دین (کالی به کالی) 87

بیع کالی به کالی در منابع فقهی و آرای فقها 91

دوم – بررسی مساله در بیع دین به دین.. 92

گفتار اول – مفوم بیع دین به دین.. 92

ماهیت قرارداد پیش فروش ساختمان در حقوق ایران و فقه امامیه. 104

بیع مال آینده 107

نظر فقهی آیت لله خامنه ای در باره احكام خرید و فروش‏ – بیع سلف‏… 109

شرح تفصیلی نظر شورای نگهبان درباره لایحه پیش فروش ساختمان. 111

بررسی فقهی.. 113

شرایط پیش فروش آپارتمان. 114

توضیح شرایط.. 115

بررسی قرارداد پیش فروش آپارتمان با مسائل مشابه حقوقی.. 118

قرارداد پیمانکاری.. 118

قرارداد خصوصی.. 119

تعهد به بیع. 119

قرارداد خصوصی تملیکی.. 120

تملیک عین به همراه شرط.. 121

بیع قطعی مال آینده 122

شرایط پیش فروش فروش خودرو. 122

●شبهه شرعی و قانونی.. 127

●پیامدهای اقتصادی.. 132

نتایج  135

پیشنهادات… 137

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-10-01] [ 09:30:00 ب.ظ ]




رواج تصوف و پیدایش مکتب های صوفیه در طی چهار قرن در جهان اسلام، ظهور انبوهی از تعبیرات و اصطلاحات را در برداشت که در آثار یا سخنان نقل شده از عرفا، پراکنده بود. صوفیان یا شاعران صوفی را باید نخستین گرد آورندگان اصطلاحات تصوف، به حساب آورد.[2]

برای ادراک عمیق معانی متون متصوفه، ابتدا بایستی مفاهیم اصطلاحات مندرج در آن ها را فهمید. فرهنگ های مصطلحات عرفانی عرفا در فهم و تبیین این متون نقش اساسی و حیاتی دارند. این فرهنگ ها راه پر فراز و نشیبی را طی نموده اند تا این که به شکل امروزی در آمده اند.

از روزگاران گذشته کتب بسیاری باقی مانده است که عنوان فرهنگ را ندارند، ولی دارای فواید فراوانی همچون فرهنگ ها هستند. مانند: صد میدان، منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری و … ، برخی دیگر از کتب برای تبیین و تشریح اصطلاحات عرفانی تألیف شده اند که در این میان می توان به شرح اصطلاحات صوفیه عبدالرزاق کاشانی، اصطلاحات صوفیه ابن عربی، رشف الالحاظ و …اشاره کرد. در برخی دیگر از کتب صوفیه به بخش هایی برخورد می کنیم که به تشریح اصطلاحات عرفانی عارفان اختصاص یافته است اللمع فی التصوف از سراج طوسی، رساله ی قشیریه از ابوالقاسم قشیری، کشف المحجوب از هجویری غزنوی، کیمیای سعادت تألیف غزالی از این دسته کتاب هاست.

از قرن چهارم هجری تا هفتم هجری عارفانی چون قشیری، هجویری، غزالی، نجم رازی و شیخ محمود شبستری پا به عرصه ی هستی نهادند و سبب خلق آثار عرفانی بزرگ و ارزشمندی چون، رساله ی قشیریه، کشف المحجوب، کیمیای سعادت، مرصادالعباد و گلشن راز شدند که هر یک از این آثار به  نوبه ی خود دارای ارزش و اعتبار والایی در قلمرو عرفان و همچنین حاوی اصطلاحات و مباحث عرفانی هستند و پس از قرن ها هنوز هم در نظر بزرگان علم و ادب حائز اهمیّت اند.

ابوالقاسم قشیری در باره ی اصطلاحات صوفیان می گوید: هر گروهی از عالمان را الفاظی خاص است که در میان آن ها استعمال می شود و در میان صوفیان نیز اصطلاحاتی وجود دارد که آنان برای بیان مقاصد خویش از این اصطلاحات استفاده می کنند. این اصطلاحات به گونه ای است که مفهوم آنها بر دیگر اشخاص پوشیده است و صوفیه بر این کار تعصب دارند و می کوشند که عقاید و افکارشان برای غیر اهل الله آشکار نشود و معتقدند که این اصطلاحات دارای مفاهیم و حقایقی است که خداوند در دل اولیاء و اهل الله نهاده و نامحرمان اجازه ندارند که از آن آگاه شوند. «من بر آن شدم که این الفاظ و اصطلاحات را به طوری که قابل فهم باشد شرح و تفسیر کنم». [3]  

هجویری، در اثر گران سنگ خود، کشف المحجوب به شرح و تبیین اصطلاحات صوفیه شرح اهل بیت پیامبر، صحابه، تابعین و انصار و غیره و همچنین به بیان فرقه های متصوفه می پردازد و در این میان از دوازده فرقه نام می برد که از میان این فرق دو فرقه ی حلولیه و حلاجیه را مردود می شمارد.

غزالی، اثر خود کیمیای سعادت را که چکیده ای از احیاء علوم الدین است و به نظر دانشوران دایره المعارف اسلامی و عرفانی است به چهار رکن تقسیم کرده است که به ترتیب عبارتند از: عبادات، معاملات، مهلکات و منجیات. در ربع عبادات او به ظاهر عبادات نپرداخته بلکه فلسفه و معانی آن ها را بیان کرده است. و در ربع منجیات که اساس کار ما نیز آن قسمت است به شرح و تفسیر اصطلاحات عرفانی چون توکل، رضا، شوق، محبت، خوف، رجا و غیره پرداخته است.

نجم الدین رازی، مرصادالعباد را در عصر حمله ی مغول نگاشته است که از متون بسیار نفیس به شمار می آید و دارای نثری اصیل و روان است که یادگار روزگاری است که هنوز زبان فارسی بر اثر حمله ی مغول دستخوش حوادث نشده و به تنزل نگرائیده بود. وی در این کتاب اصطلاحات عرفانی را تشریح و تبیین نموده است که هم از نظر ادبی و هم از نظر عرفانی دارای اهمیّت فراوانی است.

شیخ محمود شبستری، صاحب منظومه ی عرفانی کوچکی به نام گلشن راز است که آن را در پاسخ سوالات امیر حسین هروی که یکی از عارفان معاصر او است به رشته ی تحریر در آورده حاوی اصطلاحات و تعبیرات عرفانی فراوانی است که شاعران آن ها را در آثار خود به کارمی برند مانند، خط و خال، خرابات، شمع و شراب و شاهد و ….

از این پنج اثر، کیمیای سعادت اثر امام محمد غزالی از کتب اخلاقی به شمار می رود و چهار اثر دیگر از کتب عرفانی بسیار مهم و ارزشمند صوفیه در قلمرو عرفان و تصوف است.

در این کتاب اساس کار، بر روی گلشن راز شیخ محمود شبستری است و اصطلاحات عرفانی آن اساس چهار کتب دیگر یعنی رساله ی قشیریه، کشف المحجوب، کیمیای سعادت و مرصاد العباد شرح شده است. در ابتدا ابیاتی را که دارای اصطلاحات عرفانی است، از کتاب ارزشمند «مفاتیح الاعجاز فی

مقالات و پایان نامه ارشد

 شرح گلشن راز» – که شمس الدین محمد لاهیجی شارح آن بوده است-  استخراج نموده در ذیل هر بیتی، شماره ی بیت و صفحه را ذکر کردم. اگر لاهیجی راجع به اصطلاحی، توضیحی بیان کرده آن را در زیر بیت و اصطلاح مورد نظر ذکر نمودم و سپس به ترتیب زمانی، اصطلاحات مورد نظر را از چهار متن عرفانی دیگر از قبیل رساله ی قشیریه، کشف المحجوب، کیمیای سعادت و مرصاد العباد تشریح نموده ام، و اگر در این کتب نیز مطلبی مربوط به اصطلاحی بیان نشده بود، از منابع دست اول – به خصوص فرهنگ های عرفانی- و منابع دست دوم استفاده کردم تا آن اصطلاح را تشریح نمایم. در پایان  هر اصطلاح عرفانی نیز، اگر تفاوتی میان دیدگاه های عرفا وجود داشته ذکر شده است.

فصل اول: شرح حال عرفا

1-1- شرح حال ابوالقاسم قشیری

زین الاسلام ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک بن طلحه بن محمد قشیری از اکابر و علما و کتّاب و شعرا و متصوّفه ی قرن پنجم هجری است که در سال 386 هجری قمری در ناحیه ی استوا (قوچان کنونی) دیده به جهان گشود.[1]

نام او عبدالکریم، کنیه اش ابوالقاسم و القابش امام، استاد و زین الاسلام بوده است. او از خاندان    «بنی قشیر» بوده که به خراسان آمدند و در آن جا سکونت گزیدند. از طرف پدر «قشیری» و از طرف مادر «سلمی» بود، ابوعقیل سلمی دایی او بود. وی در دوران کودکی پدرش را از دست داد.                     

ابوالقاسم الیمانی تربیت او را عهده دار شد و قشیری نزد او مقدمات زبان و ادبیات عرب را فرا گرفت. سپس به نیشابور سفرکرد و حال و هوای معنوی شهر تاثیر فراوانی در او گذاشت. ابوعلی دقّاق در آن شهردستگاه ارشاد داشت و قشیری نیز به مجلس درس او راه یافت، جاذبه و سیطره ی معنوی دقّاق تمام وجود او را فراگرفت به طوری که تا آخر عمر نتوانست از آن رهایی یابد.

چون استاد آثار و نشانه های کمال و نجابت را در او مشاهده کرد او را پذیرفت و سرانجام نیز دخترخود- ام البنین فاطمه- را به عقد نکاح او درآورد، ازدواج او بین سال های 410 تا 415 هجری اتفاق  افتاده است.

طریقت استاد مبتنی بر زهد و شریعت بوده، قشیری بنابرتوصیه ی وی برای تحصیل علوم شرعی از محضراستادان بسیاری بهره برد. از جمله استادان او می توان به ابوبکرمحمدبن ابوبکر طوسی، امام ابوبکر بن

فورک و ابواسحاق ابراهیم بن اسفراینی اشاره کرد.[2]

ابوعلی دقّاق درسال 405 یا 406 هجری چشم ازجهان فروبست. قشیری پس از وفات او به حلقه ی صحبت ابوعبدالرحمن سلمی پیوست.[3] او علاوه برشهرهای خراسان، دوبار نیز به بغداد و مکّه مسافرت کرد.   

قشیری شش پسر داشت که همگی از علمای عصرخود محسوب می شدند. یکی از دختران او        امه الرحیم نام داشت که مادر عبدالغافر فارسی بود. او زن دیگری به جز فاطمه داشت که دختر احمد بن محمد چرخی بلدی بود و به جز امه الرحیم چهار دختر هم داشت که نام یکی از آن ها ماهک بود.

وی در سال 455 هجری به نیشابور بازگشت، و تا پایان عمرش به درس، وعظ و املای حدیث ادامه داد و شاگردان زیادی را پرورش داد تا این که صبح روز یکشنبه شانزدهم ربیع الاول سال456 هجری چهره در نقاب خاک کشید و در آرامگاه ابدیش و در کنار پیر خود آرام گرفت. او تقریباً هشتاد و نه  سال و یک ماه عمرکرد.[4]

آثار قشیری

او بیشتر عمر خود را صرف تعلیم و تربیت خاندان خویش کرد و «دارای تالیفات و منشات بوده و شعر هم می گفته» از مکتوبات او می توان به «تبیین کذب المفتری» و «طبقات الشافعیه» اشاره نمود.

به گفته ی سبکی از مولفات او می توان تفسیر کبیر، التّحبیرفی التذکیر، آداب الصوفیه، لطائف الاشارات، الجواهر، عیون الاجوبه فی اصول الاسوله، کتاب المناجاه، نکت اولی النهی، نحو القلوب کبیر،   نحو القلوب، احکام السماع، الاربعین و الرساله را نام برد.[5]

2-1- شرح حال هجویری غزنوی

تاریخ ولادت ابوالحسن بن عثمان بن ابی علی الجلابی الهجویری الغزنوی، که عدّه ای از او با عنوان «جلابی» یا «هجویری» یا «غزنوی» یاد کرده اند و عدّه ای دیگر وی را «پیر هجویر» خوانده اند، معلوم نیست و از مطالعه ی منابع موجود بر می آید که وی معاصر ابو سعید ابی الخیر (357 تا 440 هـ) است و احتمالاً در اواخر قرن چهارم هجری در شهر غزنه چشم به جهان گشوده است و دوره ی کودکی و جوانی را در جلاب و هجویر (از محلات غزنه) میان خانواده ای محترم و پرهیزگار سپری کرد و زیر نظر و تربیت پدرش شیخ عثمان بن ابی علی نشو و نما یافت. مادر او نیز از خاندان پرهیزگاری بود که برادرش (دایی هجویری) را «تاج الاولیا» می خواندند و مرقدش را زیارت می کردند.

او در اثر خود کشف المحجوب بیست و هشت بار نام خود را ذکر کرده است. در هند و پاکستان و برخی از مصادر به لقب «داتا گنج بخش» یا «گنج بخش» شهرت دارد.

در شریعت از مذهب امام ابو حنیفه و در طریقت از مسلک جنید پیروی می کرد و «صحو» را فنا گاه مردان می دانست و آن را بر «سکر» که بازیگاه کودکان است ترجیح می داد.

وی در همه جا از استادان خود و با کسانی که آشنا بوده به احترام و نیکی یاد می کند. از استادان او    می توان به شیخ عبادابوالفضل محمدبن الحسن الختّلی، ابوالعباس احمد بن محمد الاشقانی، ابوالقاسم علی بن عبدالله الگرگانی و ابو جعفرمحمد بن المصباح الصیدلانی اشاره کرد. او امام ابوالقاسم قشیری را در همه جا «امام و استاد» خود می نامد و ابو سعید ابی الخیر را «شاهنشاه محبّان و ملک الملوک صوفیان» می خواند.

هجویری پس از تحصیلات مقدماتی خود به سیر و سفر پرداخته و از بسیاری از نواحی و شهرهای ایران چون: سوریه، ترکستان، عراق، خراسان، ماوراءالنهر، گرگان، شام و آذربایجان دیدن کرده است.

بنابرگفته هایی، او یک بار  یا دو بار ازدواج کرده است و زندگی زناشویی او کوتاه مدت بوده و خاطر او را آزرده است.

او به امر پیر خود به لاهور سفر کرد و در این سفر احتمالاً چهل سال داشت، پس از ورود به آن جا مسجدی بنا نمود و به ترویج دین اسلام و ارشاد مردم پرداخت و با این که در این راه توفیقات فراوانی کسب نمود امّا از اقامت در لاهور خرسند نبود.

وفات این بزرگ مرد عارف همچون ولادتش به درستی مشخص نیست و نظرات بسیاری ذکر شده

است امّا با توجه به ماده تاریخی که بر در و دیوار مزارش نقش بسته است، می توان گفت که تاریخ وفات او، سال 465 هـ یا اندکی بعد از آن اتّفاق افتاده است.

پرفسور عبدالرشید بیان کرده است که «مقبره ی هجویری، در بیرون دروازه ی لاهور قرار دارد، و آرامگاه او بر ایوانی از سنگ مرمر بنا شده است».[1]

آثار او:

از آثار او اسرار الخرق و الملوّنات، البیان لاهل العیان، دیوان اشعار، کتاب فنا و بقا، منهاج الدین در تصوف، الرّعایه بحقوق الله تعالی، نحو القلوب و الایمان را می توان نام برد، به جز کشف المحجوب هیچ یک از آثار نام برده شده در دست نیست.[2]

1- هجویری غزنوی، ابو الحسن علی بن عثمان الجلابی، کشف المحجوب، با مقدمه ی دکتر قاسم انصاری، صص17- 4.

2- همان، تصحیح دکترمحمود عابدی، صص24- 23.

1- ترجمه ی رساله ی قشیریه، ص14.

1- رضایتی کیشه خاله ،محرّم، تحقیق در رساله ی قشیریه با تأملی در افکار و آثار امام قشیری، ص 42 به بعد.

2- زرّین کوب، عبد الحسین، جستجو در تصوف ایران، ص390.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ب.ظ ]




مقدمه……………………………………………………………………………………………….. 2

1-1) بیان مساله……………………………………………………………………………….. 20

1-2) فرضیه‌های تحقیق……………………………………………………………………. 20

1-3) اهداف تحقیق………………………………………………………………………….. 20

1-4) پیشینۀ تحقیق………………………………………………………………………… 20

بخش دوم تجزیه و تحلیل

مقدمه ……………………………………………………………………………………………. 24

فصل اول (سطح زبانی)…………………………………………………………………. 25

2-1-1) سطح آوایی یا موسیقایی…………………………………………………………………… 25

2-1-1-1) موسیقی بیرونی………………………………………………………………………….. 25

2-1-1-2) موسیقی کناری………………………………………………………………………….. 28

2-1-1-3) موسیقی درونی………………………………………………………………………….. 41

2-1-2) سطح لغوی………………………………………………………………………………………….. 54

2-1-3) سطح نحوی………………………………………………………………………………………… 67

فصل دوم (سطح ادبی) ………………………………………………………………… 74

2-2-1) صور خیال…………………………………………………………………………………………… 75

2-2-2) صناعات بدیع معنوی………………………………………………………………………… 92

2-2-3) قالب‌های شعری در دیوان حافظ و محوی……………………………………….. 98

فصل سوم (سطح فکری)……………………………………………………………… 101

حافظ…………………………………………………………………………………………………….. 103

مداحی حافظ……………………………………………………………………………………………… 104

نگاه حافظ به زندگی……………………………………………………………………………………. 104

بازتاب اوضاع زمانه در شعر حافظ………………………………………………………………. 105

محوی………………………………………………………………………………………………………… 105

انسان کامل………………………………………………………………………………………………… 106

حقیقت محمّدی…………………………………………………………………………………………. 107

فنا………………………………………………………………………………………………………………. 108

بازتاب اوضاع زمانه در دیوان اشعار محوی…………………………………………………. 109

روح ملی گرایانه و حس ناسیونالیستی در اشعارمحوی …………………………………… 110

اندیشه‌های مشترک در دیوان حافظ و محوی ………………………………………………. 111

دستاوردها (نتیجه گیری)……………………………………………………………………. 127

فهرست منابع و مآخذ…………………………………………………………………………. 132

ضمایم و نمودارها………………………………………………………………………………… 136

چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………….. 145

چکیده:

در این پژوهش، اشعار حافظ(727- 795ه.ق) و اشعار محوی شاعر كرد زبان (1246-1324ه‍. ق) از منظر سبك شناسی مقایسه شده و در سه مقولة

مقالات و پایان نامه ارشد

 زبانی، ادبی و فكری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. محوی در سطح‌های زبانی و ادبی از حافظ به طور مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر پذیرفته و این تأثیرات به شیوه‌های مختلف در دیوان او نمود یافته است؛ امّا در سطح فكری با وجود شباهت‌هایی، تفاوت مشرب فكری و اندیشة آنان كاملاً واضح و مبرهن است.

این پایان نامه در دو بخش تنظیم شده است:

بخش اوّل (كلیّات) شامل: مقدمه، بیان مسأله، فرضیّه‌ها، اهداف و پیشینة تحقیق است.

بخش دوم شامل سه فصل است:

فصل اوّل (سطح زبانی) به سه زیر فصل آوایی، لغوی و نحوی تقسیم شده است.

در فصل دوم (سطح ادبی) صور خیال و صناعات بدیع معنوی پرکاربرد در دیوان هردو شاعر، مورد بررسی قرار گرفته و قالب‌های شعری هر دو دیوان در پایان این فصل آمده است.

در فصل سوم (سطح فكری) بازتاب اوضاع زمانه، بدبینی و خوشبینی شاعران، روح ملّی گرایانه و اندیشه‌های مشترك هر دو شاعر بررسی و اختلاف مشرب فكری آنان عنوان شده است.

نتایج این تحقیق بیانگر این است که:محوی در سطح‌های زبانی و ادبی از حافظ تأثیر پذیرفته است ،امّا در سطح فكری از حافظ متأثر نیست وبا او در مشرب عرفانی تفاوت دارد

در این تحقیق از 75 كتاب و 11 مقالۀ مجلات علمی- پژوهشی بعنوان منبع استفاده شده است كه در بخش منابع و مآخذ فهرست آن ها آمده است .

ضمایم، پیوست‌ها و نمودار‌ها خلاصه ای از مباحث مورد تحقیق را به تصویر كشیده است.

بخش اول: کلیات

ملا محمّد بن عثمان بالخی (1246-1324ه‍.ق) شاعر کرد زبان اهل سلیمانیه و متخلص به « محوی» اشعار خود را به زبان های کردی و فارسی سروده است، او در این سرایش به دیوان اشعار سرایندگان قبل از خود نظر داشته و از دیوان ها بهره‌ها برده است. تامّل و تفحّص در دیوان او مؤید این است که: به طور مستقیم یا غیر مستقیم از سخنان شاعران پارسی‌گوی ایران مخصوصا « حافظ » استفاده نموده و این بهره جویی به شیوه‌های مختلف (تضمین، تخمیس، نقل به مضمون و ….)دردیوان کردی_ فارسی او نمود یافته که در خور توجّه و تامّل است.

بسامد بالای مضمون‌های شعری حافظ و نمود گستردۀ واژگان و ترکیبات زیبای او دردیوان محوی، نگارنده را بر آن داشت تا اشعار این دو شاعر را از منظر  سبک شناسی با هم مقایسه کند و در ضمن آن به تاثیر پذیری‌های محوی از حافظ اشاره نماید.

با توجّه به این که محوی بخش اعظم اشعارش رابه زبان کردی سروده است، قبل از مقایسه اشعار این دو شاعر، توضیح موارد ذیل(در حد وسع رساله) ضروری به نظر رسید:

– زبان، خط و ادبیّات کردی

– محوی و شاعران پارسی گوی ایرانی

– محوی و شعر او

– شاعران کرد و زبان فارسی

– شاعران کرد و حافظ

– پشینۀتاثیر و تأثّر در ادبیّات

زبان کردی:

 زبان یکی از توانایی‌های ذهن انسان است که خداوند همچون سایر نعمات به او ارزانی داشته است، زبان شناسان تعاریف متعددی در این زمینه ارائه داده‌اند  و هر یک با توجّه به تخصص  و پژوهش خود به اظهار نظر در این زمینه پرداخته‌اند،  امّا آنچه که برای بشریّت مهم به نظر می‌رسد نقش ارتباطی آن است که همچون پلی گذشتگان و آیندگان را بهم می‌رساند. ما عمدتاً به وسیلۀ زبان ارتباط برقرار می‌کنیم، وبه کمک زبان تفکر و استدلال می‌نماییم وبا بیانی خلّاق، زبان را بر تن تخیّل خود می‌پوشانیم.

 زبان کردی نیز به عنوان یکی از زبان های زندۀ دنیا همواره مورد توجّه مستشرقان و پژوهشگران قرار گرفته است و درمورد آن و لهجه‌های مختلفش تحقیقات زیادی انجام شده است.

ولادیمیر مینورسکی (1877-1966)، مستشرق بزرگ و نامدار روس، زبان کردی را از خانوادۀ زبان های آریایی می‌داند و آن را با زبان اوستایی به طور مستقیم ارتباط می‌دهد.

او بر این باور است که زبان کردی مانند قسمت اعظم لهجه‌های جدید فارسی بیشترین ارکان تشکیل و تکوین خود را از زبان مادی قدیم گرفته است و آن را به سه لهجۀ جنوبی ،شرقی و غربی تقسیم می‌کند[1].

 محمّد مردوخ کردستانی (1256-1354ه.ش) زبان اوستا، زبان مادها و زبان کردی مکری را همانند  می‌داند و می‌نویسد:

” آنتوگرافی (علم قومیت) و اکثر تواریخ هم مصرح اند به این معنی که زبان مادها همین زبان کردی مکری بوده است. چنان که زند و اوستا که به زبان مادی نوشته شده، خیلی نزدیک به لهجه مکری و یا همانند زبان مکری است. [2] “

 او لهجه‌های جدید کردی را شامل: لولو،کرمانجی،گورانی ،لری ،کلهری و گیلی می‌داند[3]. واین لهجه‌های کردی با زبان پهلوی قرابت و نزدیکی دارند،لهجۀ لری نزدیک ترین لهجۀ کردی به زبان پهلوی است، پس از لری زبان کلهر به زبان پهلوی نزدیک تر است، سپس گوران بعد اورامی و گیلکی و پس از آن ها کرمانجی با زبان پهلوی قرابت دارد. [4]

  امروزه در مناطق مختلف کرد نشین لهجه‌های متفاوتی وجود دارد و مردم هر منطقه با لهجۀ مخصوص خود تکلّم می‌کنند و تا حدود زیادی لهجه‌های همدیگر را درک می‌کنند. گسترش وسایل ارتباط جمعی در نزدیک تر کردن لهجه‌ها و درک بیشتر آن ها تاثیر مستقیمی دارد.

خط کردی:

تاریخ پیدایش خط، به درستی معلوم نیست.این اندازه روشن است که نخستین نوشتار‌های انسان بسیار ساده و ابتدایی بوده است،به این معنی که با طرزی به دور از ظرافت، تصویر چیز‌ها را می‌کشیدند

 و به این ترتیب مقصود خود را به دیگران می‌فهماندند. به این نوع خط ((خطّ تصویری))  می‌گویند که هنوز هم در میان برخی از اقوام، نشانه‌هایی از آن بر جای مانده است.

خطّ تصویری به تدریج تکامل پیدا کرد و پس از گذشتن از مرحلۀ علامت نویسی (معنی نگاری) به مرحلۀ الفبایی قدم گذاشت.الفبا برای اولین بار میان فنیقی‌ها یعنی اقوامی که حدود سه هزار سال قبل از میلاد، در سرزمین فنیقی(لبنان کنونی و حوالی آن) سکونت داشتند، رواج پیدا کرد و از آن جا به سایر جاها پراکنده شد. ایرانیان چند صد سال پیش از میلاد-یعنی در دوره پادشاهی مادها- علامت‌های میخی بابلی را اقتباس کردند و مانند فنیقی‌ها، از آن الفبایی مستقل ترتیب دادند.[1]

در مورد خطّ کردی، پژوهشگران و محققان نظرات متفاوتی دارند بعضی بر این باورند که:

کردها دارای خطّ مخصوصی نبوده‌اند. هنگام ایجاد خطّ میخی، کردها و پارس‌ها هردو بالاتفاق تحریرات خود را به خطّ میخی نوشته‌اند. نولدکه می‌گوید: اگر کتیبه‌هایی از کردان به دست بیاید، تصوّر می‌رود که از حیث زبان و خط عین کتیبه‌های شاهان هخامنشی باشد. (تتبعات راجع به ایران قدیم) در کتاب شوق المستهام فی معرفه رموز الاقلام، تالیف احمد ابن ابی بکر بن وحشیه نبطی کلدانی، مذکور است که: در حدود قرن دهم قبل از میلاد ،یک نفر ماسی سوراتی نام، حروفی را بر طبق مخارج ابجدی اختراع کرده و با آن، افکار خود را رقم کرده است. بعد اکرادهم غالبا با همان حروف کتابت کرده‌اند. حروف مذکور که مشهور به حروف ماسی سوراتی است، تقریبا شبیه به حروفی است که در قرن ششم میلادی اختراع شده است و آن را حروف آوستایی  می‌گویند. تانزدیکی‌های فجر اسلام حروف کردی ماسی سوراتی در میان اکراد معمول بوده و در عین حال خطّ یونانی و خطّ آرامی سریانی راهم اکراد به کار برده‌اند.

پس از غلبه و توسعۀ اسلام، حروف کردی، میخی و آرامی و یونانی به کلی متروک و به جای آن ها حروف کوفی معمول گردیده است. قرآنی که فعلا در قریۀ نگل، محال کلاترزان سنه دژ موجود و تاریخ آن قرن دوم می‌باشد، به خط کوفی می‌باشد، پس از آن خط نستعلیق دایر شده است.[2]

تمام آثار مکتوب کردی، اعم از کتاب‌های ادبی ،علمی، تاریخی، مذهبی و… با رسم الخط و الفبای عربی نوشته شده‌اند  و امروزه نیز کلیۀ مکاتبات کردی با این خط نگارش می‌یابد و این خط همچنان مرسوم و متداول است.

عدّه‌ای بر این عقیده‌اند  که رسم الخط عربی توانایی نشان دادن تمام واج‌های زبان کردی را ندارد و پیشنهاد می‌کنند الفبای لاتین جانشین این خط گردد[3]. گروهی نیز با این پیشنهاد مخالفند و برای مخالفت خود دلایلی بیان می‌کنند که در ذیل به بعضی ازآن ها اشاره می‌شود:

1- آثار مکتوب کردی که سند و مدرک معتبری برای پیشینۀ غنی زبان و ادبیّات کردی است با این خط نگارش یافته است، در صورتی که الفبای لاتین جانشین الفبای عربی شود، آیندگان از این میراث گران بها و ارزشمند بی نصیب خواهند شد.

2- الفبای لاتین نیز از نشان دادن بعضی واج‌های زبان کردی عاجز است، برای نمونه هنوز نشان های ثابت برای واج‌های «ﺋ» و «ع» مشخص نشده است.

1ـ تاریخ ادبیّات ایران، یاحقی، محمد جعفر، ص9

2- تاریخ مردوخ، مردوخ کردستانی، محمد، ص52

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ب.ظ ]




فصل او ل: كلیات تحقیق

1-1. شرح و بیان مسأله‌ی پژوهش…………………………………. 4

1-2. ضرورت و اهمیّت موضوع تحقیق………………………………… 5

1-3. اهداف تحقیق………………………………… 5

1-4. سوالات تحقیق………………………………… 5

1-5. پیشینه‌علمی موضوع تحقیق………………………………… 5

1-6. روش تحقیق………………………………… 6

فصل دوم: شرح احوال و زندگانی نظیری نیشابوری

2-1. زندگی نظیری نیشابوری………………………………… 8

2-2. نگاه نظیری نیشابوری به شاعران متقدم………………………….. 11

2-3. سبك شعری نظیری نیشابوری………………………………… 12

2-4. ویژگی‌های سبك هندی………………………………… 13

2-5. ویژگی‌های بیان نظیری نیشابوری………………………………… 15

فصل سوم: تشبیه، تمثیل و اسلوب معادله

3-1. تشبیه……………………………….. 18

3-2. تقسیم‌بندی تشبیه براساس مفرد و مركب بودن…………………….. 25

3-3. انواع تشبیه بر پایه‌ی وحدت و تعدد طرفین………………………….. 32

3-4. تشبیه بلیغ……………………………….. 35

3-5. تمثیل و اسلوب معادله……………………………….. 36

فصل چهارم: استعاره

4-1. استعاره………………………………. 43

4-2. بخش اول: استعاره‌ی مصرحه……………………………….. 44

4-3. بخش دوم: استعاره‌ی مكنیه……………………………….. 54

4-4-بخش سوم: تشخیص………………………………….. 55

4-5. بخش چهارم: اضافه‌ی استعاری………………………………… 58

فصل پنجم: كنایه

5-1. كنایه……………………………….. 61

5-2. انواع كنایه…………………………….61

5-3. گونه‌های كنایه بر پایه‌ی وسائط………………………………… 62

5-4. كنایه بر پایه‌ی مكنّیٌ عنه……………………………….. 66

5-5. عناصر كنایه در غزلیّات نظیری نیشابوری…………………….. 70

5-6. عناصر قرآنی………………………………… 71

5-7. عناصر اساطیری………………………………… 72

5-8. عناصر تاریخی………………………………… 72

5-9. عناصر آداب اجتماعی، مذهبی و عامیانه………………………… 74

5-10. مجاز……………………………….. 75

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

5-11. علاقه‌ی حال و محل یا ظرف و مظروف……………………… 76

5-12. علاقه‌ی كلیت و جزئیت…………………………………. 80

5-13. علاقه‌ی ماكان و مایكون……………………………….. 82

5-14. علاقه‌ی سببیت یا علت و معلول……………………………….. 85

5-15. مجاز به علاقه‌ی لازمیت و ملزومیت………………………… 85

5-16. مجاز به علاقه‌ی آلیت…………………………………. 88

5-17. علاقه‌ی خاص و عام……………………………….. 89

نتیجه گیری………………………………… 90

 منابع………………………………. 93

چکیده:

نظیری نیشابوری از شاعران برجسته‌ی سال‌های آغازین قرن یازدهم هجری است كه دیوان وی را مجموعه غزلیات، قصاید، قطعات، ترجیعات و رباعیات تشكیل می‌دهد در دیوان وی 564 غزل وجود دارد كه از جنبه‌های مختلف شایسته‌ی بررسی و توجه بیشتر هستند. یكی از این جنبه‌ها حوزه‌ی بیان است كه اهمیت آن بر هیچ كس پوشیده نیست، غزل نظیری نیشابوری از هر جهت شایسته‌ی تحلیل و بررسی است اما خصیصه‌ی ادبی مخصوصاً حوزه‌ی بیان آن متمایزتر است و به غزلیات وی رنگ و بوی خاصی بخشیده كه در این پایان‌نامه به بررسی آنها پرداخته شده است. این پایان‌نامه در پنج فصل بررسی و تنظیم شده كه فصل اول شامل كلیات و تعاریف است كه به شرح و بیان مساله، ضرورت و اهمیت موضوع، اهداف تحقیق، كاربرد نتایج تحقیق، پیشینه‌علمی موضوع، فرضیه یا سئوال‌های تحقیق و شرح روش تحقیق می‌پردازد، فصل دوم به زندگی‌نامه‌ی نظیری نیشابوری، آثار، دانش و آگاهی او و تاثیر و تأثرش بر شعرای قبل و بعد از خود تنظیم شده است. اما تنه‌ی اصلی این پایان نامه از فصل سوم  شروع می‌شود كه از سه بخش تشبیه، اسلوب معادله، تمثیل ، فصل چهارم استعاره و فصل پنجم كنایه و مجاز تشكیل شده است. مبنای كار تقسیم‌بندی تنه‌ی اصلی پایان‌نامه همان تقسیم‌بندی رایج در علم بیان است با این تفاوت كه اسلوب معادله و تمثیل را با توجه به زیرساخت تشبیه بودن‌شان زیرمجموعه‌ی تشبیه آوردیم.  نتایج تحقیق نشان می‌دهد كه آرایه‌های مذكور به غزلیات نظیری نیشابوری غنای خاصی بخشیده است.

مقدمه:

بی‌توجهی شاهان صفوی نسبت به ادب غنایی سبب مهاجرت شاعران ایرانی به سرزمین هند شد و دلیل دیگر این مهاجرت این بود كه شاهان گوركانی با تشویق و ترغیب شاعران فارسی زبان محفل شعر و شاعری را گرم نگه داشته بودند و این باعث به وجود آمدن سبك هندی با مشخصه‌ های خاص خود شد كه از جمله‌ی ویژگی‌های آن نازك خیالی، دقت نظر، ظرافت در گفتار، توجه به زبان كوچه و بازار و … می‌باشد، نظیری نیشابوری از جمله شاعرانی است كه از سبك هندی پیروی كرده و دیوان او مشتمل بر 564 غزل می‌باشد كه در تك تك غزلیاتش ویژگی‌های خاص سبك هندی را گنجانده است.

      این پایان‌نامه پژوهشی در صور خیال غزلیات نظیری نیشابوری است، برای بررسی جنبه‌های زیبایی شناختی و ویژگی‌های صورخیال، ابتدا شواهد تمام صورت‌های خیالی استخراج گردیده و بسامد هر كدام از انواع مختلف صور خیال مشخص شده است، در ارزیابی جلوه‌های هر كدام از آن صورت‌های خیال انگیز در غزلیات نظیری نیشابوری، ابتدا تعریف آنها مطابق آن چه در میان علمای علم بیان مشهور است ارائه شده است. در هر فصل تلاش شده تا كاربرد هر كدام از انواع صورخیال، برای خواننده معلوم گردد. از آنجا كه استشهاد ابیات و شواهد زیاد، موجب گسیختگی رشته‌ اندیشه‌ی خواننده و افزایش حجم پایان‌نامه می‌شد، تنها به ذكر چند شاهد مثال به همراه تصویر آن بسنده كرده و در پایان برای جلوگیری از تكرار فقط تعداد هر آرایه را شمرده و در مجموع ذكر نموده‌ایم. كه تشبیه با 27 درصد بالاترین فراوانی را به خود اختصاص داده است و بعد از آن اسلوب معادله و تمثیل با 20 درصد فراوانی و استعاره با 20/19 درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص داده‌اند برای انجام این پژوهش دیوان «نظیری نیشابوری» تصحیح و تعلیق محمدرضا طاهری چاپ موسسه‌ی انتشارات نگاه (1389) را اساس كار خود قرار داده‌ایم. در فصل اول كلیات و مبانی پژوهش، بررسی شده است، كه در آن به شرح و بیان مسئله پژوهشی، ضرورت و اهمیت موضوع، اهداف، كاربرد نتایج، پیشینه‌علمی موضوع، سؤال‌ها و فرضیه‌ها و شرح روش تحقیق پرداخته است. در فصل دوم شرح احوال و زندگی نامه‌ی نظیری نیشابوری بررسی شده و سپس سبك هندی و شاخصه‌های مهم آن و تأثیر آن بر نظیری نیشابوری تحلیل شده است. در فصل سوم، عناصر صورخیال بررسی شده كه شامل بخش‌های مختلفی است در بخش اول تشبیه و انواع آن بررسی شده كه تشبیه بلیغ بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. بخش دوم بررسی اسلوب معادله و تمثیل می‌باشد. فصل چهارم كه به استعاره تعلق دارد و به بررسی انواع استعاره‌ی مصرحه‌، مكنیه، اضافه استعاری و تشخیص می‌پردازد. فصل پنجم كنایه است كه كنایه از دیدگاه‌های مختلف، تلویح، ایما، رمز و تعریض بر اساس مكنّی عنه و مكنّی به و سپس از دیدگاه كنایه از اسم، كنایه از صفت و كنایه از فعل بررسی كرده‌ایم اما در بخش مجاز هر چند برخی علما آن را به عنوان صورخیال قبول ندارند. به خاطر علاقه‌ی شباهت آن نتوانستیم از ذكر این بخش صرف نظر كنیم.

در این تحقیق سعی شده از طریق  روش‌ توصیفی، استفاده از منابع كتابخانه‌ای و در صورت لزوم استفاده از داده‌های آماری برای پرسش‌های مطرح شده در بخش اهداف تحقیق پاسخ مناسب و به جا داده شود.

قبا گر حریر است گر پرنیان                          به نــاچار حشوش بود در میان

تو گر پرنیانی نیابی مجوش                          كرم كار فرمای و حشوش بپوش

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1- شرح و بیان مسأله پژوهش

صور خیال در كنار زبان، موسیقی، عاطفه و محتوا یكی از عناصر اساسی شعر و بررسی آن یكی از مباحث اصلی در نقد آثار ادبی و حتی بررسی سبك شعری شاعران است. اهمیّت موضوع صورخیال تا جایی است كه تعدادی از علمای قدیم و استادان معاصر آن را فصل ممیّز شعر از نظم دانسته‌اند. بررسی دقیق صور خیال نتایج مثبت سبك‌شناسی بسیاری دارد. نظیری نیشابوری یكی از شاعران تواناست كه شعر او از جنبه‌های مختلف دارای ارزش و شایسته‌ی نقد و بررسی است، لذا پژوهشگر در این پژوهش با عنوان «بررسی صورخیال در غزلیّات نظیری نیشابوری» بر آن است تا ضمن آشنایی با سخن وی انواع گوناگون صورخیال را در غزلیاتش بررسی كند كه سرشار از باریك‌اندیشی‌ها و تصاویر تخیلی لطیف و جذاب است و با چگونگی شكل‌گیری تصاویر خیالی در غزلیات این شاعر بزرگ امّا گمنام آشنا شده و با تحقیق و بررسی منابع معتبر و متعدد علم بیان گونه‌های تشبیه، استعاره، كنایه، مجاز، اسلوب معادله و تمثیل را تعریف كرده و مصداق‌های هر كدام را در بخش غزلیات مشخص نماید. پژوهشگر خود را ملزم می‌داند كه مطالب و اطلاعات هر چند مختصری را پیرامون سخن نظیری نیشابوری بیان كند تا خواننده از این راه با فكر و اندیشه‌ی نظیری نیشابوری بهتر آشنا شود. و نیز در این پژوهش مشخص خواهد شد كه بسامد كدام یک از عناصر خیال در شعر نظیری نیشابوری برجسته‌تر و بالاتر است؟ او چگونه شاعری بوده است و چه تفكراتی داشته؟ چه مضامینی بیشتر در شعرش دریافت می‌شود؟ از كدام شاعران تأثیر پذیرفته است؟ اشعار وی مخصوصاً غزلیاتش چه تأثیری بر خوانندگان آن داشته است؟ كه پژوهنده با مطالعه‌ی غزلیات نظیری نیشابوری پس از شناخت دقیق، صورخیال آنها را یادداشت ‌برداری نموده و با شناخت این تصاویر تخیلی درك معانی زیبا و لطیف اشعار نظیری نیشابوری برای خواننده آسان شده است.

2-1- ضرورت و موضوع اهمیت تحقیق

عنصر خیال در شعر فارسی همواره جایگاه مهمی داشته است و در برخی دوره‌ها این جایگاه بلندتر به نظر می‌رسد از جمله در سبك هندی كه فهم دقیق معانی متون ادبی و اشعار شاعران و لذّت بردن از آن‌ ها در گرو شناخت و تشخیص صورخیال است بررسی صورخیال در شعر نظیری نیشابوری كمك می‌كند تا به اوضاع و احوال شاعر، و طریقه‌ی استفاده از تصاویر خیالی در قرن دهم و یازدهم بهتر پی ببریم و دیگر با فهم بهتر سبك شعری این شاعر به خواننده این غزلّیات كمك شده باشد.

3-1- اهداف تحقیق

1- فراهم آوردن زمینه‌ی شناخت و نحوه‌ی استفاده‌ی نظیری نیشابوری از عناصر خیال.

2- شناساندن شعر نظیری نیشابوری از طریق بحث در صور خیال.

3- شناخت نوع نگاه شاعر به پدیده‌های اطراف خود.

4- تعیین بسامد نوع صور خیال در شعر نظیری نیشابوری.

4-1- سوالات تحقیق

1- جایگاه صور خیال در غزل نظیری نیشابوری كجاست؟

2- بسامد كدام یک از گونه‌های خیال در دیوان او بیشتر است؟

5-1- پیشینه علمی موضوع تحقیق

     در حوزه‌ی صورخیال تحقیقاتی در قالب كتاب، پایان‌نامه و مقاله انجام شده است، و از این آثار می‌توان به كتاب‌های ارزشمندی اشاره كرد كه می‌توانند زیربنای تحقیق حاضر باشند، در زمینه‌ی علم بلاغت كتاب «اسرار البلاغه عبدالقاهر جرجانی» كه به بررسی تصاویر خیال‌انگیز و آوردن شاهد مثال‌هایی به زبان عربی پرداخته است. كتاب «معالم البلاغه» اثر محمد خلیل رجایی، «ابداع البدایع» شمس العلمای گرگانی و … كتبی هستند كه در زمینه‌ی علم بیان نگاشته شده‌اند و در این پایان‌نامه هم در تعریف عناصر بیانی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. اما در زمینه‌ی دیوان نظیری نیشابوری كارهایی انجام گرفته است كه در این پایان‌نامه از آن‌ ها استفاده شده است عبارتند از:

1- بررسی بیان در شعر نظیری نیشابوری، بهناز پوررضا كهیازی به راهنمایی دكتر محمدحسین حائری- دانشگاه علامه طباطبایی 1388

2- صورخیال در غزل‌های نظیری نیشابوری، نوید احمدگل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ب.ظ ]




فصل اول: کلیات تحقیق

1- مقدمه

درآمد:

نخل بندِ شعرا، کمال الدین ابوالعطا، محمدبن علی، مرشدی کرمانی، عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در قرن هشتم هجری ست. نسبت «مرشدی» او به جهت انتساب اوست به فرقه­ی مرشدیّه که پیروان شیخ مرشد ابواسحاق کازرونی بوده اند و عنوان «نخلِ بندِ شعرا» که در غالب مآخذ به وی مکرّر داده شده است. حکایت از تبّحر و کمال او در خَلق معانی و برتری او بر فرهیختگان و ادبای روزگار خویش است.

 ولادت خواجو آنگونه که در پایان مثنوی «گل نوروز» آورده، بیستم ماه، ذی الجحّه 689 ه.ق. است. وی بنایه روایت دولتشاه سمرقندی (صفا، 1396: 889) از بزرگ زادگان کرمانی بوده است و در دوران کودکی را در کرمان گذرانیده و سپس به سفرهای طولانی خود به حجاز و شام و بیت المقدس و عراق حجم و عراق عرب و مصر و فارس و بعضی از بنادر خلیج فارس و بعضی از بنادر خلیج فارس پرداخت و در این سفرها دانش و تحقیق اندوخت. وی دربار سلطان ابوسعید را دیده و با وزیرش غیاث الدین محمد دوستی داشته است. پس در پناه خاندان اینجو به سر برده و بویژه در دوران حکومت شاه شیخ ابواسحاق، در عنایت او، روزگار به رفاه گذرانیده است. افزون بر این وی با امر مبارز الدین نیز مرتبط بوده و او را مدح گفته است. خواجو از بزرگان طریقت، شیخ مرشد ابواسحاق کازرونی و شیخ سیف الدین باَخرزی و شیخ الاسلام امین الدین بلیانی و شیخ علاء الدوله سمنانی را ستوده وبه او ارادت می ورزیده است.

 خواجو در طریقت تصوّف، ثابت قدم بوده و از همین جاست که نفوذ افکار صوفیانه و اندیشه های عارفانه را در غالب اشعار او آشکار می توان دید.

از میان معاصران خواجو، ذکر نام حافظ در اینجا لازم تر و ضروری تر است، زیرا این دو استاد بزرگ هم زمان ارتباط نزدیک وجود داشت. خواجو که به سال و تجربه شاعری بر حافظ تقدّم داشت، در مدّتی که مقیم شیراز بود، چون دوستی که سمت رهبری داشته باشد بر اندیشه ی حافظ پرتو تعلیم انداخته بود و به همین سبب است که در دیوان خواجه ی  شیراز، بسیار ابیات می بینیم که به تقلید یا به استقبال از غزل های خواجو ساخته و یا گاه معنی و لفظی از خواجو را اقتباس کرده است تا جایی که یکی از شاعران آن روزگار گفته است:

استاد غزل سعدی ست نزد همه کس امّا           دارد سخن حافظ، طرز سخن خواجو

 سال وفات خواجو را 750 ه. ق. ذکر کرده اند. وفات وی در شیراز اتفاق افتاده و آرامگاه او در تنگ الله اکبر شیراز است. آثار خواجو متعدد و کلیّات او مفصّل و از هر جهت سزاوار دقّت و شایان اهمیّت است. وی از آغاز جوانی سرودن شعر را آغاز نموده و تا پایان حیات به خلق آثار مختلف خود، سرگرم بوده است. مجموعه ابیاتش در حدود چهل بیت است و از جمله شاعرانی است که در حیات وی، به جمع آوری اشعار دیوان و آثار وی اقدام شده است. دیوان وی، بیست و پنج هزار بیت است. خواجو شش مثنوی در اوزان گوناگون سروده و در آنها به نظامی و فردوسی نظر داشته است و استادی و مهارت و قدرت طمع و اندیشه وی در همه مثنوی های وی آشکار است. این مثنوی ها عبارتند از:

-سام نامه که منظومه ای حماسی و عشقی در بحر متقارب مثمن مقصور یا محذوف است و به تقلید از فردوسی سروده است درباره سرگذشت سام نریمان و عشق ها و جنگ ها و ماجراهای اوست.

-همای و همایون مثنوی عاشقانه ای است در داستان عشق همایون با همای دختر مغفور چین در بحر متقارب که خواجو آن را به سال 732 به اتمام رسانید.

– مثنوی دیگری وی گل و نوروز است در بحر هَرج مدّس مخذوف در عشق شاهزاده یی به نام نوروز «گل» دختر پادشاه روم که شاعر آن را در برابر خسرو و شیرین نظامی سروده است.

-روضه الانوار منظومه ای است در بحر سریع که وی را با توجه به مثنوی مخزن الاسرار نظامی که در حکمت وانواع حکایت سروده است.

– کمال نامه منظومه ای ست عرفانی در دوازده باب بر وزن سیر العباد سنائی و گوهرنامه که بیش از هزار بیت است و در بحر هَزَج مدّس مخذوف و به نام امیر مبارزالدین نطفر حکمران کرمان و فارس سروده شده است،افزون بر اینها خواجوآثاری چون  القلوب و -رساله­ البادیه و رساله­ی سبع المثانی و رساله­ی مناظره ی شمس و سحاب دارد.

با مطالعه در آثار منظوم و منثور خواجو که مجموعه عظیمی را تشکیل می دهد به کمال تبّحر و استادی و مهارت وی در سرودن اقسام شعر با توجه به داستانهای غنایی، عرفانی و تاریخی، می توان پی برد، غزلیّات خواجو در میان آثار وی از پختگی، برجستگی، شیوایی و دل نشینی خاصّی برخوردار است که بخش عظیمی از این جذّابیت و دل نشینی غزلیّات مرهون انواع صور خیال در غزلیات اوست که نگارنده این پایان نامه به پژوهش (پایان) در صور بیانی غزلیات عاشقانه و عرفانی این شاعر شیرین سخن و سبک عراقی پرداخته است.

1-1- تاریخچه

 هر یک از علوم ادبی، علاقه مندان، پژوهشگران و مطالعه کنندگان ویژه ای دارد. گر چه دانش های ادبی همیشه مورد توجّه و علاقة دوست داران شعر و نویسندگی و علوم بلاغت بوده است امّا در میان این علوم، علم معانی و بیان، خصوصا بیانی که از مقوله صورخیال در شعر و نثر سخن می گوید و زبان ارجاعی را با پربار نمودن از فراهنجاری ها و ساختارشکنی های بلاغی و بیانی به سوی یک زبان کامل عیار ادبی و شاعرانه سوق می دهد.  درست است که همه علوم ادبی به گونه ای از زبان ادب یعنی زبانی که فراسوی مرزهای زبان ارجاعی و عامیانه است، سخن می گویند و هر کدام به نوعی در زیبا کردن زبان ادبی و پیرایه و زیوربستن به قد وقامت زبان فارسی دری، می کوشند.  اما علم بیان به درستی در شیوا و شرین و دل نشین کردن کلام در شهر کهن از روزگار سبک خراسانی، دخالت عمده و تاثیر برجسته و آفرینش های به جا ماندنی وماندگار داشته است. 

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

 هر یک از شاعران که دیرباز شعر کهن سروده اند، برای آگاهی بیشتر از زبان مادری و شناخت فراز و نشیبهای سخن چه از منظر ساختارهای زبانی و دستوری و چه شناخت واژگان (فقه اللّغه ) و چه آگاهی از صور بلاغی چهارگانه در حوزه شعر، بر خود لازم می دانستند که آثار پیشینیان را که درباره بیان در شعر، نگاشته شده بود و برجستگی های زبان ادبی و فراهنجاری را در حوزه بیان با ارائه و آفرینش بهترین نمونه ها و آثار نشان داده بود، مطالعه کنند و از نظرِ دقت آمیز و ظریف و نکته سنج خود بگذارنند. 

 در میان نویسندگان، ادبای قدیم، نیز عدّه ای، شاعران جوان را به مطالعه آثار پیش از خود که اسوه و رهنمود و راهنمای خوب و نسبتا کاملی برای آنان بود، تشویق و ترغیب می نمودند. از آن جمله، نظامی عروضی سمرقندی است که در مقدّمة چهار مقاله در مورد بهره جویی شاعران از آثار گذشتگان، با ذکر کتاب ها و آثار نمونه، داد سخن داده و تاکید ورزیده است که شاعر نوپا و نوخاسته و جوان باید گردِ این کتاب ها بگردد و از شعر شاعران پیشینیان بیست هزاربیت پیش چشم داشته باشد (نظامی عروضی،1373 :5). اینکه تاکید نموده است، این همه شعر پیش چشم داشته باشد به این معناست که تقریبا این شمار انبوه از شعر گذشتگان را حفظ نموده و به وقت نیاز، برای تهیّج ذوق و تقویت طبع و داشتن حس و توان سرودن شعر، از خیل شعر به حافظه سپرده و از خرمن اشعار پیش چشم و حافظه داشته، به وقت فرصت بهره جویی کند و در گزینش واژگان و ترکیبات و تعبیرات و توصیفات و نیز ارائه صور خیال شاعرانه در ساختارهای تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه به خوبی بهره برداری کند و بداند از چه صورت بلاغی و بیانی، آن هم با چه قالب و ساختاری استفاده نموده و کلام را در پیمانه و ظرف صور خیال، مطابق با وزن و بحر شعر مورد نظر و فضا و مکان و مقام شایسته با کلامی بلیغ و رسا و زیبا در معنا و خوش تراش و موجز و یا با اطناب به جای خود، به معشوق، ممدوح، دوست یگانه و یا جمع فرهیختگان و دوست داران شعر و ادب عرضه و هدیه کند.  بنابراین یکی از نقاط قوّت در سرودن شعر زیبا و فصیح و بلیغ رعایت اصول بلاغت و بیان در شعر بود و این امر، افزون بر شمّ خدادادی و داشتن ذوق و قریحه بالفطره، نیازمند مطالعه، مرور و ممارست در فنون بلاغت و صور خیال در شهر دیگران بود. شاعر بایستی دقّت می کرد که دیگران در گذشته به هنگام به سرودن شعر، چگونه از تنگناهای شعر با رعایت وزن و قافیه و گزینش لغات و ترکیبات مناسب سرافرازانه عبور کرده اند و چه هنرهایی آموخته و اندوخته بوده اند که نتیجه آن هنرها، ارائه یک قصیده یا غزل و یا قطعه زیبا و به جاماندنی از آنها شده است. 

 قطعاً شاعران بزرگ در این یادگیری ها و به خاطر سپردن، و تمرین ذوقی و حالی در اوقات فراغت چه در ذهن و چه برروی کاغذ؛ از دیگران سبق برده و پیش افتاده بوده اند. تا کسی رنج شب درس و مطالعه و تحمّل بیخوابی نمی کرده و نفس و ذوق و ذهن خویش را با آثار برگزیدة ادبی گذشته، دمخور و مؤانس نمی دیده و از سرچشمه ذوق و طبع دیگر شاعران که به صورت سفینه و جُنگ و دیوان ظهور و جلوه کرده بود، بهره کافی نمی برده، کی و کجا می توانسته است که در میدان فصاحت و بلاغت، در کنار سخنوران بزرگ زمان خود و یا در ردیف شاعران گذشته از روزگار خود، هنرنمایی کند و از ذوق و قریحه اش اثر غزلی شیرین و لطیف و سنجیده و ظریف و یا قصیده ای مشحون به نکات و ظرایف بلاغی و بیانی، تراوش کند و بر صحیفة روزگار جاودان باقی بماند و کام جان ادب دوستان و علاقه مندان به شعر را با تک تک ادبیات خود، شیرین کند و مشام جان آنها را با عطر ظرایف و نکات بلیغ و فصیح شعر خویش، خوشبو و معطر کند؟

پس از روزگار سبک خراسانی و گذر زمان و ظهور و حضور گویندگان بزرگی در قصیده سرایی و شعر حماسی و سرودن غزل و قطعه و رباعی، راه شعر کهن برای ظهور گویندگان و شاعران فصیح و بزگ، با هنر نمایی های رودکی، فرّخی، منوچهری، ناصرخسرو، سنایی، انوری و در روزگار بعد عطار و مولانا و سعدی باز و بازتر شده بود. 

 خواجوی کرمانی، واپسین حلقه شاعران پیش از خود و سرحلقه شاعران پس از خود است. دستمایه خواجو همه آن پشتوانة بلاغی، زبان آوری ها و هنرنمایی ها، خلق آثار زیبا در شعر غنایی و در سنایی و ارائه قطعات و غزلیّات و مثنوی های پیراسته و ویراسته و آراسته به فنون ادبی پیش از اوست. خواجو میراث خوارخیل عظیمی از شاعران پیش از خود است که در میان آنان، سعدی شیرین سخن حضور دارد که هیچ کس چون او، تاکنون غزل عاشقانه نسروده و نخواهد سرود:

برحدیث من و حُسن تو، نیفزاید کس                     حد همین است سخندانی و زیبایی را

 (سعدی،  129:1373)

 سعدی خود، به فصاحت،  شیوایی و بلاغت سخن خویش آگاه بوده است و بیت بالا که یکی از ابیات تعریف خود کرده سعدی است، وقوف او را در شیرین سخن و به گزینی و میدان داری در فصاحت و بلاغت به شیرین سخنش می رساند که را یارای مخالفت با این ادعاست؟ هر کس ذوق سلیم و طبع توانا در سرودن شعر دارد، بر استادی مسلّم سعدی، صحه می گذارد و در برابر قدرت بیان او تعظیم و ادای احترام می کند.

باری خواجو، پس از این نادرة دوران ظهور کرده است، همتایان و هم عصران او چون سلمان ساوجی، نیز در تبحر در سرودن شعر بویژه غزل، وقوف و مهارت زیاد داشتند و دوران خواجو که اوج درخشش سبک عراقی است، پسینه و پیشینه خوبی داشته است. فراز و انجام آن سعدی و حافظ اند. دو بزرگ که بدون اغراق، همتا ندارند. یکی در سرودن غزل عاشقانه و دیگری در ارائه غزل عارفانه:

حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ            قبول خاطر و لطف سخن خداداد است

 (حافظ،142:1389)

شاید از بخت بد و شوریده خواجو بوده که بین دو قله بزرگ ادب فارسی واقع شده است: سعدی پیش از او و حافظ پس از او، میدان دار بلاغت شده اند و طبیعی و معلوم است که یک شاعر هر چند هم توانا و بلیغ باشد، در برابر کلام معجزه نشان و آسمانی حافظ نمی تواند برابری کند و همه می دانیم که هنر، همشهری و هم ولایتی نمی شناسد هر که بهتر سروده بیشتر عزیز و معروف می شود!

 اما روزگار، هرکسی را به قدر پایه و مایة هنرش، سرانجام ارج می نهد. گرچه خواجو به طور قطع در غزل به پای حافظ نمی رسد و حافظ نه تنها از خواجو بلکه از همه شاعران روزگار پیش از خود، بجز سعدی، یک سر و گردن بالاتر است، اما زیادی آثار خواجو و شمّ خدادادی او در بکارگیری صنایع لفظی و معنوی و صوربلاغی گوناگون از تشبیه و استعاره و شقوق آنها و بهره جویی از مجاز و کنایه پس از دو صور خیال یاد شده و گزینش تراش ترین واژه ها و ترکیبات و به کارگیری شیواترین، پخته ترین و زیباترین توصیفات و صوربلاغی در محور معنایی و بلاغی کلام و انتخاب موزون ترین و خوش آهنگ ترین بحور عروفی برای ارائه غزلیّات و تنوع بحور استفاده شده و احاطة او بر علوم و فنون ادبی و استادی مسلم او و اشراف او بر معانی بلاغی آیات و شماری از روایات و نیز آگاهی از تفاسیر عرفانی برکلام خدا و شناخت دقیق و صحیح فنون بلاغت در قرآن و زبان عربی و پس از آن در ادب فارسی و دارابودن حافظه قوی و طبع نیرومند و ذوق توانا در ارائه و خلق شیواترین و برگزیده ترین غزلیّات که مشحون به تصاویر زیبایی از زندگی آدمی از پیدایش او برگردة این کره خاکی و زیست پرهنگامه و غوغای او در پهنه خاک و گذر از خاک بر افلاک و نشیب و فرازهای عاشقی و کشاکش عشق در عاشق و محبوب و توصیفات بیشتر و بیشتر و گوناگون از زیبایی های معشوق و رازو نیاز عاشق با محبوب و پیوند برجستگی های معنایی و بلاغی و نهایتاً صورخیال برگرفته از چهره معشوق و پیوند این صور با پدیده های طبیعت و درآمیختن نمادهای طبیعت با نعمت های خدادادی در وجود انسان و صدها پدیده و عنصر زیبا و چشم گیر و چشم نواز و شگفت آفریده و شمار بسیاری از صُوَر نمادین و بلاغی، آری اینها همه و نیز جزء اینها، آنچه كه دیوان او را مشحون به لطایف و ظرایف خیال كرده است، روزگاری طولانی است كه خوانندگان و پژوهندگان در غزلیات و سایر آثار او را، بیخودانه به خویش مشغول داشته است.

 شاید تنها حسن شعر خواجو به ویژه در حوزة غزل سرایی این باشد كه پژوهنده پس از مطالعة دیوان خواجو و مرور مستمر به اغلب سروده های عاشقانه او، ذهنیت و نظرش اغلب به نفع خواجو عوض می شود و او را از هر آنچه معرّفی كرده اند، بهتر و استادتر می بیند و می داند. افزون بر اینكه برخی از غزلیات خواجو همچون غزلی با مطلع زیر:

صبحدم دل را مقیم خلوت جان یافتم                  وز نسیم صبح،بوی زلف جانان یافتم

(خواجو،337:1389)

 جزو غزلیّات برجسته سبك عراقی است و به جرات می توان گفت كه پس از شعر سعدی و حافظ، می توان  این غزل و امثال آن را نمونه های خوبی از بلاغت و صورخیال در شعركهن و سبك عراقی به شمار آورد.

 بی شك خواجو در علم معانی و بیان، به ویژه به راز و رمزها و ظرایف و دقایق علم بیان آشنایی داشته است و این مدعا با مطالعة شمار بالایی از غزلیات او با هدف جُستن و پژوهش انواع صور  بلاغی برجسته در دیوان او،عاید خواننده و پژوهنده می شود.خواننده كم كم خواجو را در ارائه یک معنا و یا یک مفهوم به طُرُق گوناگون، استاد و ماهر می بیند. مگر نه این است كه در تعریف علم بیان می گوییم: ادای یک معنا و مفهوم به صورت های گوناگون و بلیغ و زیبا (سمیعی،209:1384)و نیز “ادای معنای واحد به طُرُق مختلف (شمیسا،12:1371). و مگرنه این است كه همة مولفان علم بیان، در تعریف علم بیان، جمله و تعریفی در همین حد ومرز گفته اند. وآیا غیر از این است كه خواجو گاه در یک غزل یک معنای برجسته بلاغی، به چند گونه و با چند ساختار از مقولة تشبیه و استعاره و… بیان كرده است؟

 یكی دیگر از برجستگی های غزلیّات خواجو، تسلّط و آگاهی او از لغت عرب و آیات قرآن و حكایات و وقوف او بر چند و چون قهرمانان داستانهای عاشقانه و غیر آن است. وسعت اطلاعات این شاعر كرمانی بر مباحث اسطوره و تاریخ و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم