گفتار اول : مفهوم خسارت

 

خسارت در لغت به معنای ضد ربح ، ضرر کردن ، زیانمندی ، ضرر و زیان است . لیکن در اصطلاح به دو معنی به کار رفته است :

 

    1. خسارت به معنی زیان وارده

 

  1. خسارت به معنای جبران ضرر وارده [۵۳]

آنچه که در این گفتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت خسارت در معنای اول است . خسارت در معنای اول با کلماتی از قبیل ضرر و زیان به کار می رود . در متن کنوانسیون برای واژه خسارت کلمه (Detriment) به کار برده شده که به معنای هر گونه ضرر و زیان وارد به اموال و اشخاص است۲ اصطلاح خسارت عمده یکی از نوآوری های کنوانسیون است که این نوآوری را با مقایسه ی کنوانسیون با قانون متحدالشکل بیع بین الملل به روشنی می توان دید. پس واژه خسارت (Detriment) چیست ؟ و کدام خسارت عمده (substantial) هستند ؟ به نظر می‌رسد که واژه خسارت در متن ماده ۲۵ودراین حیطه ی قانونی مطلب جدیدی باشد.در اسناد بین‌المللی اثری از این اصطلاح قابل رؤیت نیست …

 

مراجعه به سیر قانون گذاری بین‌المللی کمکی در پاسخ ‌به این سوالات و رفع تردیدهای مذبور نمی کند . تفسیر دبیرخانه در پیش نویس کنوانسیون ۱۹۷۸ نیز کمک مهمی در این زمینه فراهم نمیکند.

 

توضیح اینکه اصطلاح خسارت بدواً در جلسه ششم گروه کاری آنسیترال در سال ۱۹۷۵ و به منظور اجتناب از نقص و ایراد ماده ۱۰ کنوانسیون ۱۹۶۴ لاهه و ارائه ی یک معیار عینی و واقعی برای نقض اساسی پیشنهاد شد و در پیش نویس ۱۹۷۸ درج گردید و نهایتاًً در ماده ۲۵ کنوانسیون وین تکرار شد. ماهیت و مفهوم این اصطلاح نه در طی مذاکرات گروه کاری آنسیترال و نه در کنفرانس دیپلماتیک وین مورد بررسی قرار نگرفته است . بررسی سایر اسناد بین‌المللی نیز کمکی در این خصوص نمی کند زیرا اثری از این اصطلاح در آن ها دیده نمی شود .[۵۴]

 

عدم تعریف جامع و مواجه شدن با ابهامات موجود در تفسیر و تبیین واژه مذبور منجر به متوسل شدن برای تفسیر و تبیین واژه مذبور با توجه به سیستم های حقوقی ملی یا داخلی می‌گردد . منتها متوسل شده به سیستم های حقوق داخلی یا ملی نیز کمک مهمی برای واضح گشتن واژه خسارت فراهم نمی کند و به کنار گذاشتن این واقعیت است که هر سیستم حقوق داخلی یا ملی با نیاز های کنوانسیون برای تفسیر متحدالشکل و مستقل تناقص دارد. خسارت به عنوان یک اصطلاح فنی در حقوق عمومی دنیا ناشناخته است . بررسی اجمالی این سیستم ها مبین این مطلب است که واژه (Detriment) برای آن ها نامأنوس می‌باشد و بدین جهت نمی توانند رهنمودی در این زمینه ارائه دهند.

 

نسخه های دیگر کنوانسیون ۱۹۸۰ وین نیز کمک چندانی در این مورد نمی نماید . توضیح اینکه به جای واژه (Detriment) مندرج در متن انگلیسی کنوانسیون در نسخه های فرانسوی ، اسپانیایی و روسی به ترتیب اصطلاحات prejudice و perjuicio و bpeg به کار رفته است . هر کدام از این اصطلاحات در سیستم داخلی مربوطه معرف یک مفهوم مشترک میان صدمه ، آسیب و تلف[۵۵]می‌باشد که متأسفانه این اصطلاحات نیز مبهم هستند و بدون ارائه کمک در تعیین عناصر خسارت می‌باشند[۵۶]با این حال، با توجه به خاستگاه بین‌المللی (CisG) و این واقعیت که قانون‌گذار بین‌المللی برای تبیین و تفسیر واژۀ خسارت بدون استفاده از یک سیستم مجرد قوانین یا اصطلاحات حقوق داخلی تلاش می‌کند ،[۵۷] به وجود آمدن یک روش مستقل و خودگردان برای تفسیر واژۀ خسارت نیاز است . ‌به این معنا که ما در پروسه ی تفسیر واژه مذبور نباید اقدام به تفسیر با توجه ساختار و اصطلاحات حقوق داخلی یا ملی برآییم . بلکه واژه خسارت باید با توجه به تاریخ قانونگذاری کنوانسیون و نیز با توجه به اهداف مورد نظر کنوانسیون به صورت مستقل تفسیر شود . با در نظر گرفتن تاریخ کنوانسیون و مقصود از آن هر گونه تفسیر مضیق را باید استثناء کرد . لغت Detriment هم معنی واژه Damage یا هر گونه اصطلاح ادبی داخلی و بین‌المللی نیست ، به همین منوال ترجمه ی هماهنگ به هر زبان دیگری ، اعم از اینکه دارای اثر قانونی مشابه باشد یا خیر ، به یک اصطلاحی که ممکن است در آن زبان آشنا باشد یا نه ، را نمی توان به عرف و سنت داخلی محدود و وابسته نمود .

 

اصطلاح خسارت بدون تقید کلامی معمولاً اثر کنارگذاری برخی از پرونده ها را دارد ، برای مثال زمانی که نقض یک وظیفه ی اساسی صورت گرفته ولی باعث خسارت نشده ؛ یعنی وقتی که ، فروشنده وظیفه ی خود را مبنی بر بسته بندی نادیده گرفته یا کالا را بیمه نکرده ولی علی رغم آن کالا به سلامت به مقصد می‌رسد ، با وجود این ، اگر خریدار احتمالاً در فروش مجدداً سودی داشته ولی از آن محروم گردیده و یا یکی از مشتریان را از دست داده باشد خسارت صورت گرفته است .

 

نهایتاًً به نظر می‌رسد که تغییراتی به نفع معیار مضیق تر صورت گرفته است ف آن هم محدودیتی که از هر دو طرف محدود و مضیق است .

 

از این به بعد تعیین درجه ی خسارات مربوطه ، و رسم یک خط افتراق بین عمده و غیر عمده ، به نظریات مطلقه و فردی قاضی واگذار نشده ، بلکه به انتظارات فرد خسارت دیده موکول گردیده است ، و در عین حال این انتظارات به نوبه ی خود به احساسات درونی فرد خسارت دیده واگذار نشده بلکه به جای آن به شروط مذکور در قرارداد گره خورده است . در حالی که شروط قرارداد تعیین شده است هنوز زندگی تجاری جریانی را تعقیب می‌کند که هرگز قابل پیش‌بینی نیست . لذا باید به اوضاع و احوال در حال تغییر توجه داشت که ، در موارد استثنایی ممکن است یک خسارت ظاهراًً عمده را به یک خسارت جزئی تبدیل کند یا بالعکس.

 

نکته ی دیگری که باید خاطر نشان کرد این است که برای فسخ قرارداد بر مبنای نقض اساسی ، ورود وقوع خسارت ( خسارت بالفعل) لازم نیست بلکه همان‌ طور که بیان شد ، پیش‌بینی نقض اساسی و به عبارتی پیش‌بینی وقوع خسارت در تحت شرایط خاص موجب تحقق حق فسخ می‌گردد .

 

‌بنابرین‏ اگر قبل از فرارسیدن موعد اجراء قرارداد ورود و وقوع خسارت در آینده واضح و روشن باشد، امکان تحقق نقض اساسی و فسخ پیش از موعد قرارداد وجود دارد . لذا چنانچه یک طرف قرارداد از طریق شواهد ، قرائن یا دلیل قانع کننده ‌به این نتیجه برسد که طرف مقابل وی قصد ارتکاب عملی را دارد که نقض اساسی قرارداد تلقی می شود . در این صورت او حق خواهد داشت ، حتی پیش‌بینی از ارتکاب نقض اساسی قرارداد ، به طور یک جانبه قرارداد را فسخ و پس از آن جبران خسارت وارده بر خویش را درخواست نماید .

 

بر این اساس بند ۱ ماده ۷۲ کنوانسیون مقرر می‌دارد : « ۱٫ هرگاه پیش از تاریخ اجرای قرارداد ، معلوم شود که یکی از طرفین مرتکب نقض اساسی قرارداد خواهد شد ، طرف دیگر می‌تواند قرارداد را باطل اعلام نماید ».[۵۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...