" پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۷- روش فرافکنی زمان لازاروس: – 7 " |
“
۵- دخالت گروهی: انجام بعضی تمرینهای ساده و کوچک مشخص شده و درجه بندی شده با اعضای خانواده میتواند کمک کند تا بیمار بتواند در راه تعلیم موفقیتهای گروهی که باید از آن استفاده نماید گامهایی مؤثری بردارد و در ارتباط با اعضای گروه از نتیجه و بازتاب رفتار خود در گروه آشکار شود.
۶- ایجاد مهارتهای شناختی: افراد افسرده معمولاً دارای افکار منفی و بیهوده هستند و از آینده خود رنج میبرند. بسیاری از این بیماران معیارهای رفتار، موفقیت بالا و سختگیرانهای برای خود دارند. لذا، مهارتهای اجتماعی و شغلی فعلی خود را برای رسیدن به آن ها کافی نمیدانند. تغییر دادن اصلاح این جنبههای ذهنی یا شناختی مورد توجه رفتارگرایان است.
۷- روش فرافکنی زمان لازاروس: اساس این روش عبارت است از تصویر یا تجسم حوادث و فعالیتهای مثبت و مطبوع در آینده مواقعی که احساس افسردگی به بیمار دست میدهد. این فعالیتهای لذتبخش از کارهای سادهای چون خوردن یک غذای لذیذ یا گرفتن دوش آب گرم تا فعالیتهای فکری، کوشش و صحبت با دوستان مورد علاقه را میتواند در بر گیرد(اکبری، ۱۳۸۹، صص۲۲۶-۲۲۵).
دارو درمانی
هرچند روان درمانی های اختصاصی اختلال افسردگی اساسی را تحت تأثیر قرار داده است. اما رویکرد درمان دارویی برای اختلالات خلقی موجب متحول شدن درمان آن ها و تأثیر شگرف بر سیر اختلالات خلقی و کاهش هزینه ها گردیده است. در این رابطه، درمان های مؤثر و اختصاصی مانند داروهای سه حلقه ای برای درمان اختلال افسردگی اساسی حداقل از چند دهه قبل فراهم بوده است. با کشف داروهای جدید افسردگی در اواسط ۱۹۵۰، پیشرفت عظیمی در درمان افسردگی به وجود آمد. در این رابطه، نخستین علائمی که در اختلال افسردگی اساسی در دارودرمانی بهبود مییابند، بدخوابی و بی اشتهایی است(کاپلان، ۱۹۹۴؛ ترجمه ی پورافکاری، ۱۳۷۵، ص۲۶۰).
داروهای ضد افسردگی به دو دسته تقسیم میشوند: داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای و داروهای مهار کننده مونوآمین اکسیداز.این داروها در ایجاد انباشت و رها سازی ناقل های عصبی گوناگون در مغز که تصور می شود با افسردگی همبسته هستند اثر میگذارند. علت نامگذاری ضد افسردگی سه حلقه ای این است که دارای ساختار شیمیایی سه حلقه ای هستند. ایمی پرامین که در سال ۱۹۵۷ کشف شد، اولین داروهای سه حلقه ای بود که برای درمان افسردگی مورد استفاده قرار گرفت. این داروها را با میزان اندک شروع میکنند و میزان آن ها را به تدریج افزایش میدهند تا آنکه به میزانی که تأثیر لازم را بر جای میگذارد برسند. معمولا این مقدار ۱۵۰ میلی گرم در روز است.این داروها به خوبی مورد آزمایش قرار گرفته اند و در کمک به افراد افسرده جهت رفع علائم افسردگی مؤثر واقع شده اند. با مصرف آن ها خلق بهبود مییابد، الگوی خواب به حالت اولیه خود بر میگردد، تمرکز، اشتها، تمایلات جنسی و علائق معمول و دیگر علائم بهبود مییابند. در کل این داروها بیشتر برای افسردگی هایی که علائم جسمانی در آن ها غلبه دارد از جمله اشکال در خواب، اشتها، تمایلات جنسی و کندی حرکات یا تحریک پذیری مؤثرند. در مجموع، شواهد و قرائن حاکی از آن است که تقریبا ۷۵% این گونه افراد افسرده با تجویز داروهای سه حلقه ای بهبود مییابند. مهار کننده های مونو آمین اکسیداز، دومین گروه اصلی داروهای ضد افسردگی را تشکیل می دهند. مونو اکسیداز نوعی آنزیم است که در بافت های معینی از بدن و همین طور در مغز یافت می شود. این آنزیم به در هم شکستن ناقل های عصبی همچون نورآدرنالین و هیدروکسی تریتپامین ۵ کمک میکند که در تنظیم هیجان و کارکردهای دیگری که افسردگی را متأثر میسازند، نقش دارند .این مهار کننده ها باعث مهار یا کند شدن این فرایند میشوند. اثرات جانبی مونو آمین ها نه اعتیاد آورند و نه باعث ایجاد عادت میشوند. اما بر خلاف داروهای سه حلقه ای نباید همراه با داروهای مخصوص و همچنین غذاهای مشخصی که سرشار از ماده شیمیایی تیرامین هستند، مصرف کرد. از جمله مواد غذایی تیرامین دار برخی انواع پنیر، شراب، نمک، ترشی را نام برد. مصرف غذای تیرامین دار همراه با مونوآمین باعث می شود که فشار خون به طور خطرناکی افزایش یابد(بلاک برن، ۱۳۸۲، ص۴۳-۴۰).
قابل توجه است که داروهای ضد افسردگی بر مغز نیز اثر میگذارند و موجب فعالیت سیستم عصبی میشوند. زیرا مغز در اصل نظامی الکتریکی است و اعصاب که حکم سیم رابط را دارند، علائم الکتریکی را به کمک آمین های پیغام به مغز منتقل میکنند. با کاهش سطح آمین های مغز، امور احساسی و ذهنی دچار نوعی ایستایی می شود. ایستایی احساسی، با افسردگی رابطه مستقیم دارد. اما با تشدید فعالیت و عملکرد سیستم عصبی، افزایش مییابد(برنز، ۱۳۸۱، ص۴۱۰).
شوک درمانی
شوک درمانی(E.C.T) یا درمان به وسیله شوک الکتریکی اولین بار در دهه ی ۱۹۳۰ به عنوان روش درمانی برای بیماری های روانی مطرح شد. اگرچه طی ده الی پانزده سال گذشته مورد تأکید کمتری بوده است. با این حال، اثر بخشی آن در افسردگی کاملاً محرز شده است. در حال حاضر فقط برای افسردگی های شدید تجویز می شود. مانند مواردی که فرد مبتلا دارای هذیان باشد و یا حالت بی قراری و بی تابی شدیدی داشته باشد، وزنش به شدت کاهش یافته باشد، بی خوابی شدید به خصوص سحرخیزی غیر عادی داشته باشد و همچنین خلق ناشاد یکنواختی پیدا کرده باشد که به موقعیت های شاد واکنشی نشان ندهد. همچنین، زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که فرد به درمانهای دارویی ضد افسردگی هیچ گونه پاسخی ندهد یا در صورتی که به دلیل وجود بیماری جسمانی دیگری همچون وضعیت وخیم قلبی نتوان دارویی برای او تجویز کرد(بلاک برن، ۱۳۸۲، ص۴۶). در شوک درمانی، به منظور کاهش تشنجات محیطی ناشی از این نوع درمان و کاهش عوارضی که این تشنج را ایجاد میکند، امروزه این روش را توأم با بهره گرفتن از داروهای که عوامل دپورلاریزان عصبی عضلانی هستند مانند ساکین سل کولین که تشنج ناشی از الکتروشوک را کاهش میدهد، به کار میبرند. در صورتی که الکتروآنسفالوگرافی در دسترس باشد، میتواند با مقادیر زیاد این دارو، تشنج محیطی را حذف کرد (قرچه داغی، ۱۳۷۷).
شناخت درمانی
شناخت درمانی که آرون بک(۱۹۶۷) پدید آورنده ی آن است، بر دگرگونی های شناختی که فرض می شود در اختلال افسردگی اساسی وجود دارد، متمرکز است. این دگرگونی ها مشتمل بر توجه انتخابی به جنبههای منفی موقعیت ها و استنباط های بیمارگونه غیر واقع گرایانه در مورد پیامدها هستند. هدف شناخت درمانی، رفع دوره های افسردگی و پیشگیری از عود آن ها از طریق شناسایی و آزمایش شناخت های منفی، ایجاد روش های تفکر متفاوت، مثبت و انعطاف پذیر، و نیز تمرین پاسخ های شناختی رفتاری است(کاپلان، ۱۹۹۴؛ ترجمه ی پورافکاری، ۱۳۷۵، ص۲۵۴).
الگوی شناختی افسردگی بک که به عنوان یکی از اساسی ترین و بانفوذ ترین دیدگاه شناختی
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 10:19:00 ق.ظ ]
|