کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 



ابعاد چابکی

بنگاه ها پدیده های پیچیده ای هستند که باید به صورت سیستماتیک دیده شوند و چابکی نیز مفهومی پیچیده است که برای دستیابی به آن چهار بعد پیشنهاد شده است که می توان آنها را به صورت سیستماتیک در نمودار         شماره ۲-۳  دید و بنگاه چابک را تعریف کرد (گلدمن و همکارانش، ۱۹۹۵):

نمودار(۲-۳): چهاربعد چابکی گلدمن و همکاران

 

 

 

 

ستاده (محصولات به عنوان راه حلی جامع جهت ارضا مشتری): توانایی برای ساخت محصول مشخص کننده یک قابلیت رقابتی نیست. کاهش هزینه ماشین آلات، دسترسی طراحان محصول به ابزارهای طراحی کامپیوتری قدرتمند، افزایش تجارت جهانی توزیع این محصولات را گسترده کرده و تولیدکنندگان به این جهت سوق داده شده اند که به ماورای محصول نگاه کنند و ترکیب متمایزی از محصول، اطلاعات، و خدمات بلندمدت را برای هر مشتری فراهم سازند. درواقع سازمانها باید به جای محصول، راه حلهایی برای مشکلات (مسایل) مشخص مشتریان ارائه کنند و روی ارزش دریافت شده مشتریان از محصول متمرکز باشد.

داده ها (همکاری جهت افزایش رقابت پذیری یا ایجاد سازمان مجازی): فراهم کردن راه حلی کامل برای هر مشتری مشخص با منابع یک کمپانی، به تنهایی قابل حصول نیست. این امر خصوصاً زمانی به حقیقت می پیوندد که کمپانی روی شایستگی اصلی خود متمرکز باشد. بنابراین، همکاری جهت ایجاد راه حلی برای مشتریان ضروری به نظر می رسد. درواقع همکاری داخلی و خارجی، استراتژی های موردنظر هستند و هدف عرضه محصولات به بازار در حداقل زمان با اهرم کردن منابع ازطریق همکاری است و نائل شدن به این اهداف تنها با تشکیل سازمانهای مجازی و مشارکتهای سریع در ساخت قابل حصول خواهدبود.

- تغییرات اجتماعی در مقیاس کلان و تاریخی که تحت تــــاثیــر یک واحد تجاری قرار نمی گیرند؛

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

- تغییراتی که به وسیله کمپانی رقیب می توان بر یک واحد تجاری تحمیل کرد (به عنوان مثال بخش بندی محصول و ایجاد تشابهاتی در محصولات گران قیمت با تنوع زیاد که به وسیله رقبا تحمیل می شوند).

بنابراین، سازمانها باید برای بقا و پیشرفت در محیط تغییر و عدم اطمینان به گونه ای سازماندهی شوند که دارای ساختارهای سازمانی منعطف و نوآور باشند تا بتوانند تصمیم گیری سریع را ارتقا دهند. تولیــــدکنندگـان چابک باید پرسنلی را که می توانند عدم اطمینان و تغییر را به رشد تبدیل کنند، حفظ کنند و به ایجاد سازمانهای کارآفرین بپردازند.

عملیات داخلی (اهرمی کردن اثر افراد و اطلاعات): توانایی کمپانی درواکنش سریع تر نسبت بــه تغییرات، در مقایسه با رقبا را بیان می کند، که البته این کار با بهره گرفتن از انگیزش، کارآفرینی اشخاص و سازماندهی تیمهای سازگار دائمی انجام گرفته و درعین حال ساختــار سازمانی نیز دائماً شکل دهی مجدد می گردد. در جهان فردا افراد و اطلاعات تفکیک کننده های کلیدی خواهندبود. لذا چابکی عدم تمرکز اختیار و اهرمی کردن ارزش منابع انسانی و اطلاعاتی را دربرمی گیرد، چنین سازمـــانهـایی را سازمانهای مبتنی بر دانش می نامند (گانسکاران، ۳۲، ۲۰۰۱).

این چهار بعد، اساس تعریف بنگاه های چابک هستند و چابکی عبارتی جامع است که در تمامی زمینه های بنگاه ازقبیل تولید، بازاریـابی، طراحی، سازماندهی و افراد نفوذ می کند. چابک ترکیبی از محصولات فیزیکی، خدمات و اطلاعات است که با تغییر نیازمندیهای مشتری تغییر می کند.

 

۲-۳-۱۱-۱ بعد انسانی چابکی سازمان

تحولات سریع تکنولوژیکی، افزایش خطرات، جهانی شدن و انتظارات خصوصی‌سازی از ویژگیهای محیطی هستند که سازمانهای تجاری کنونی با آنها مواجهند. برای کسب موفقیت در این محیط، چابکی یک مزیت رقابتی را ایجاد می‌کند که می توان با شهرت در نوآوری و کیفیت آن را حفظ نمود. سازمان چابک فرآیندها و افراد سازمان را با تکنولوژی پیشرفته همگام ساخته و نیازهای مشتریان را بر اساس محصولات و خدمات با کیفیت خود و در یک قالب زمانی نسبتاً کوتاه رفع می‌کند. البته این وضعیت زمانی روی می‌دهد که چابکی یک ارزش سازمانی نظام ‌مند و یک استراتژی رقابتی برای رهبران تلقی شود. با توجه به جدید بودن بحث چابکی، تعریفی که مورد تائید همگان باشد وجود ندارد. محققان بسیاری در این زمینه فعالیت و هر کدام تعاریف متعددی را ارائه کرده اند که در زیر تعدادی از آنها آورده می شود :

  • توانایی های تولیدکننده برای واکنش سریع به تغییرات ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی
  • پاسخ پیش کنشی به تغییرات
  • سودآوری از محیط
  • قابلیت سازگاری و شکل دهی مجدد سریع
  • بهره گیری از تغییرات به عنوان فرصتهای ذاتی نهفته در محیطهای آشفته
  • ایجاد سازمان مجازی و استفاده از دانش بازار
  • توانایی پاسخگویی موثر به مشتری
  • توانایی بقا و پیشرفت در محیطی با تغییرات مداوم و غیر قابل پیش بینی

چابکی در واقع برای مهندسی بنگاه های رقابتی یک پارادایم جدید شده است. نیاز به این پارادایم جدید، مبتنی بر افزایش نرخ تغییر در محیطی است که بنگاه ها را وادار به پاسخ پیش کنشی به تغییرات می‌کند. بازار‌ها و مشتریان خواهان محصولات ارزان، متناسب با سلائق خود و دسترسی سریع به آنها هستند. چابکی به دنبال پیروزی و موفقیت در سود، سهم بازار، و به‌دست آوردن مشتریان در بازارهای رقابتی است و چون این بازارها متلاطم و آشفته هستند، سازمانها از ورود به آنها هراسانند. چابکی به طور دائم به عملکرد پرسنل و سازمان، ارزش محصول و خدمات، و تغییر دائم در زمینه فرصتهای حاصل از جذب مشتری توجه می کند و مستلزم آمادگی دائم برای رویارویی با تغییرات بنیادی و سطحی است و سازمانهای چابک همیشه برای یادگیری هر چیز جدیدی که باعث افزایش سودآوری ناشی از بهره گیری از فرصتهای جدید می‌شود، آماده اند(شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶)..

نظریه‌پردازان مدیریت عمومی بر بعد انسانی چابکی در قالب مدیریت کیفیت جامع ( اغلب بدون بررسی جنبه‌های محاسباتی فنی -انسانی چابکی ) توجه دارند. مناسب‌ترین مجموعه ادبیات مربوط به ارتباط میان انسانها، سازمانها و تکنولوژی همان رویکرد فنی – اجتماعی است. تقریباً پنجاه سال پیش، نقش سیستم‌های فنی در ابتدا در مطالعات مؤسسه تاوی استوک توصیف شد که به روشنی نقش و ارزش انسانها در سیستم‌های تولیدی را نشان داد. اثر و کار بعدی، نحوه تاثیرگذاری فناوری بر ساختار، روابط تفویضی و طراحی مشاغل را تشریح کرد. (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

 

۲-۳-۱۲ چابکی برای کسب کیفیت، انعطاف پذیری و سرعت

درباره اینکه آیا تولید چابک یک واکنش رقابتی است یا خیر، اشلی دو ویژگی را برای تولیدکنندگان بیان می کند: یکی توزیع گسترده جغرافیایی اقدامات و دیگری یکپارچگی تسهیلات و منابع در محدوده های نا مشهود. نیاز به اشتراک اطلاعات سازمان، تصمیم گیری و مسئولیت پذیری در میان اعضای تیم پروژه، گزاره جدیدی را برای آگاهی از نحوه جریان اطلاعات و روابط شخصی نیاز دارد. تکنولوژی به تیمهای مجازی کمک می کند تا ارتباط برقرار کرده، نقل و انتقال زیر بنایی را هموار کرده، مدل‌سازی کامپیوتری را تسهیل و به عنو ان یک پشتیبان طراحی، عمل کنند . تمامی این مشابهت‌ها موجب چالاکی و چابکی می شوند و یک مزیت رقابتی را برای سازمان به ارمغان می آورند . روابط میان فردی و کاری از طریق تکنولوژی هموار می شوند تا منافع داده ها و الکترونیک ادغام شود. (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

مشتری مداری و کیفیت جامع عرصه هایی هستند که در آنها، محققان مدیریت تولید و عمومی می توانند به دنبال تدوین دیدگاهی جامع از محتوا و فرایند کیفیت آفرینی باشند که به وسیله آنها، سازمان به مزیت رقابتی دست می یابد. در جهت این یکپارچه سازی، یک مدل کاربردی توسط یوسف ارائه شده است. وی فرض می کند که سه بخش تکنولوژی، تامین کنندگان و مشتریان ، بر اساس سرعت، کیفیت و حداقل سازی هزینه در پارامترهای پاسخگویی به مشتریان و انعطاف پذیری، موجب چابکی می شوند. ما این مدل را کمی بسط داده و ابعاد انسانی و سازمانی مشارکت کارکنان در شبکه های تامین کنندگان و مشتریان را وارد می کنیم. نمودار۲-۴، گویای این مدل است. (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

همچنین برای اجرای چابکی، چهار اصل زیربنایی بیان شده است که عبارتند از:

  • تحویل ارزش به مشتری
  • آمادگی رویارویی با تغییرات
  • ارزش قائل شدن برای مهارتها و دانش انسانی
  • تشکیل دادن مشارکت مجازی

 

نمودار(۲-۴): مدل چابکی سازمان یوسف و همکاران

 

 

 

و یک سازمان، زمانی چابک خواهد بود که به واسطه اهرم کردن دانش و همکاری (داخلی و با دیگر سازمانها) قادر به هماهنگی باشد و به صورت سریع و کارا همه منابع مورد نیاز را خلق، تولید و پشتیبانی کند. بنابراین، سازمان باید:

  • اطلاعات حساس را با تامین کنندگان، شرکا و مشتریان به اشتراک بگذارد
  • تغییرات بازار و تغییرات در ارزش مشتری را پیش بینی کند
  • با حداقل ذخیره موجودی و تولید مبتنی بر تقاضای کششی به تغییرات پاسخگو باشد
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-03-01] [ 01:24:00 ب.ظ ]




توانمندسازهای چابکی

توانمندسازها عوامل درونی سازمانی میباشند که ضمن تاثیر پذیری از محرکهای چابکی، توانایی ویژه ای (قابلیت‌های چابکی) در سازمان ها ایجاد می کنند(شریفی و ژانگ،۱۹۹۹)

یک سازمان چابک باید قادر به شناسایی تغییرات محیطی باشد و به آنها  به منزله ی عوامل رشد و شکوفایی بنگرد. به طور کلی مفاهیم چابکی از سه بخش اصلی تشکیل شده است که عبارتند از: محرک ها، قابلیت ها و توانمندسازهای چابکی. محرک ها به منزله ی نقطه شروع چابکی به حساب می آیند و عواملی هستند که دست یابی به چابکی را ناگزیر (تحریک )  می کنند. قابلیت های چابکی، توانمندی های لازم برای مقابله با محرک ها هستند و توانمندساز ها عواملی هستند که باعت توسعه و بهبود قابلیت های چابکی را در سازمان می شوند(شریفی و ژانگ،۲۰۰۷).

محرک های چابکی، تغییرات و فشارهای موجود در محیط کسب و کار هستند که سازمان را مجبور به بازبینی راهبرد و اصلاح یا تعدیل آن خواهند کرد تا در آن صورت چابکی مؤسسه ها و  به طور جدی مدنظر همگان قرار گیرد(هیلگرزبرگ[۱] و همکاران،۲۰۰۶).

سازمان های چابک همواره با تغییر، عدم اطمینان و عدم پیش بینی در محیط کسب وکار خود مواجه هستند. این مؤسسه ها برای پاسخ گویی به تغییر، عدم اطمینان و عدم قابلیت پیش بینی در محیط کاری خود، به شماری از قابلیت های متمایز نیازمند هستند که قابلی تهای چابکی نامیده می شوند. قابلیت های چابکی به طور گسترده در پژوهش های گذشته موردبررسی قرار گرفته اند. در یک طبقه بندی کلی معرفی شده توسط ژانگ و شریفی این قابلیت ها هفت عنصر اصلی را دربر می گیرند که به عنوان مبنای حفظ و توسعه چابکی به شمار می روند. این عناصر عبارتند از :

پاسخ گویی، شایستگی، انعطاف پذیری، سرعت، تمرکز بر مشتری، پیش کنشی و مشارکت (شریفی و ژانگ،۲۰۰۷)

توانمندسازهای چابکی ابزارهای دست یابی به قابلیت ها هستند. این توانمندسازها باعث توسعه و بهبود قابلیت ها در سازمان می شوند.  مطالعات متعددی انجام شده که در ادامه به مطالعات مرتبط با پژوهش حاضر اشاره می شود. شریفی و ژانگ با مطالعه ادبیات چابکی، مصاحبه با مدیران صنعتی و نظرسنجی آزمایشی، مدل مفهومی اولیه را معرفی کرده، یک متدولوژی را برای دست یابی به چابکی در سازما ن های تولیدی تنظیم کرده اند. این مدل مفهومی از سه بخش اصلی تشکیل شده که عبارتند از:

محرک ها، قابلیت ها و توانمندسازهای چابکی. این دو پژوهشگر برای دست یابی به روشی جهت تعیین قابلیت ها و توانمندسازهای موردنیاز سازمان، با بررسی نحوه ارتباط میان محرک ها، قابلیت ها و توانمندسازها، یک مدل شبکه ای مناسب معرفی کردند که با شروع از محرک های چابکی به توانمندسازهای چابکی می رسد. این مدل به صورت نمودار شماره ۲-۲  قابل نمایش است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

براساس این مدل ضریب اهمیت قابلیت های موردنیاز سازمان تابعی از وضعیت محرک های چابکی و همچنین سطح ارتباط بین محرک ها و قابلیت ها است. ضریب اهمیت توانمندسازها نیز تابعی از ضریب اهمیت قابلیت ها برای سازمان و سطح ارتباط بین توانمندسازها و قابلیت ها است(شریفی و ژانگ،۱۹۹۹). لین و همکاران، برمبنای مرور ادبیات جامع، مدلی مفهومی را  برای سازمان چابک ارائه کردند براساس مدل ارائه شده، هدف یک سازمان چابک عبارت است از: غنی سازی و تأمین نیازهای مشتریان و کارکنان. همچنین تغییر مهمترین عامل محرک چابکی بوده و این تغییر را عمدتاً در نیاز های مشتری، بازار، ملاک های رقابت، فناوری و مؤلفه های اجتماعی می توان مشاهده کرد. از طرفی سازمان چابک برای مقابله با این تغییرات، به  مجموعه ای از قابلیت ها نیاز دارد که انعطاف پذیری، شایستگی، پاسخ گویی و سرعت از آن جمله اند. لازمه دست یابی به چابکی سازمانی بازبینی و اصلاح راهبردها، واکنش نسبت به فناوری ها و امکانات کاری است و در این راستا به توانمندسازهای متنوعی نیاز است تا به کمک آنها، به محیط و الزامات متغیر آن واکنش نشان داده شود(لین[۲] و همکاران،۲۰۰۶)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

جکسون و جوهانسون(۲۰۰۳) معتقدند چابکی تمرکز روی منافع است، و می تواند به عنوان توانایی برای لمس تغییرات بلندمدت که قدرت ابتکار و نوآوری را در سازمان به کار میگیرد تعریف شود. آنها معتقدند که انعطاف پذیری، پیش نیاز چابکی است؛ و نتیجه گرفته اند که چابکی، هدف نیست، بلکه وسیله ای ضروری جهت ادامه دادن رقابت در محیط سرشار از تغییر و عدم اطمینان است.

بر حسب نتایج و پیامدها، منظور از چابکی، توانایی واحد کسب وکار جهت رشد و بقا در محیطی رقابتی است که تغییرات آن، مستمر و پیشبینی ناپذیر و نیازمند واکنش سریع به بازارهای متغیر است. بدون تردید، چابکی، در واقع، برای مهندسی سازمانهای رقابتی، پارادایم جدیدی است. نیاز به این پارادایم جدید، مبتنی بر افزایش میزان تغییر در محیط است که مؤسسات را وادار به پاسخ پیشکنشی به تغییرات میکند(گلدمن و ناگل،۱۹۹۳).

بنابراین، اگر سازمانی به دنبال چابکی است، ایجاب می کند شماری از توانمندیها و قابلیت‌ها را مد نظر داشته و تا جای ممکن آنها را در درون خود پرورش داده و تقویت کند. توانمندیهای چابکی، توانایی های میباشند که نقطه قوت مورد نیاز را فراهم خواهند ساخت تا سازمان پاسخ های مناسب را برای تغییرات روی داده ایجاد کند. این توانمندی ها به  عنوان مبنایی جهت حفظ و توسعه چابکی به شمار میروند(لین و همکاران،۲۰۰۶).

 

۲-۳-۱۰ قابلیت‌های چابکی

قابلیت‌های چابکی مشخص ها و ویژگی های پایداری می باشند که سازمانها در صورت چابک شدن به آنها دست پیدا خواهند کرد. بر اساس بررسی مطالعات محققان می توان موارد ذیل را به عنوان مهمترین قابلیت‌های چابکی نام برد.

ادراک: عبارت است از توانایی در شناسایی فرصتها و تهدیدات محیطی که سازمان با آن مواجه است. این توانایی فعال بوده و انفعالی نیست(گلدمن و همکاران،۱۹۹۵)

شایستگی: عبارت است از مجموعه وسیعی از توانایی ها که بهره وری فعالیتها را در جهت رسیدن به اهداف سازمان تضمین می کند(یوسف و همکاران،۲۰۰۴)

Efficiency بهره وری

پاسخگو بودن: توانایی سازمان برای پاسخ گویی به تغییرات و عدم اطمینان محیطی به صورت کنشی و واکنشی و با توجه به نوع پاسخ گویی می توان به چهار نوع سازمان اشاره کرد: فرصت گرایانه، نوآور،منعطف و چابک(گاناسکاران،۲۰۰۸)

انعطاف پذیری: عبارت است از توانایی تولید و ارائه محصولات متنوع و دستیابی به اهداف مختلف با منابع و تجهیزات یکسان و شامل انواعی از انعطاف پذیری در حجم و تنوع محصول، در شکل و مدل محصول، در سازمان و موضوعات سازمانی و همچنین در منابع انسانی و بازار می باشد(لتیسیا سانتوس[۳] و همکاران،۲۰۱۲)

سریع بودن: عبارت است از توانایی انجام دادن عملیات در کوتاه ترین زمان و تنها سرعت در ارائه خدمات و محصولات ملاک نیست، بلکه منظور سرعت در انطباق پذیری سازمان در مواجه با تغییرات ناشی از ادراک است(یوسف و همکاران،۲۰۰۴)

یادگیری: عبارت است از ظرفیت سازمان برای مدیریت خلق و انتشار دانش به منظور ایجاد ارزش افزوده برای کسب و کار(لتیسیا سانتوس و همکاران،۲۰۱۲)

[۱] Hillegersberg

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:24:00 ب.ظ ]




مضامین کلیدی در مفهوم چابکی

به نقل از جعفر نژاد و شهائی (۱۳۸۶) : برای چابکی در سازمان، چهار مفهوم کلی تعریف می شود:

مدیریت شایستگی‌های کلیدی، سازمان مجازی ، قابلیت نوسازی سازمان ، و سازمان دانش محور .

مدیریت شایستگی‌‌های کلیدی: نخستین ‌مفهوم نهفته در پارادایم چابکی، شایستگی‌های کلیدی است. مثلا، شایستگی‌های‌ کلیدی ‌نیروی ‌‌انسانی عبارتست از: مهارت‌ها، معلومات، رفتارها و تجربه‌ها. با سرمایه‌گذاری‌در تعلیم و تربیت نیروی انسانی می‌توان شایستگی‌های کلیدی کارکنان و در نتیجه قابلیت‌های سازمان را افزایش و توسعه داد زیرا نیروی انسانی از منابع مهم سازمان محسوب می‌شود و اهمیت آن در تئوریهای پیشرفته مدیریت روز به روز بیشتر و حیاتی‌تر می‌شود. شایسته محوری به دلیل اهمیت استراتژیک و منافع بلندمدت آن، باید منجر به ایجاد این شرایط سه‌گانه شود:

۱) قابلیت پذیرش ریسک زیاد؛

۲) رسیدن به بینش وسیعی درباره بازارها؛

۳) غنی‌سازی ارزش‌های مشتری در محصولات نهایی، به طوریکه اقتباس و کپی‌برداری از محصولات

برای رقبا مشکل و دشوار باشد.

البته، ایجاد شایسته ‌محوری، کار چندان ساده‌ای نیست. مدیریت باید از مسئولیتی منحصربه‌فرد در قبال مهارتهای اصلی و نیز کسب دانش و معلومات در سازمان برخوردار باشد. لازم است این کار باید با لیست‌کردن قابلیت‌های اساسی سازمان آغاز شده، تا حلقه‌های مفقوده مشخص شود. حلقه‌های مفقوده به وسیله همکاری و اتحاد با سایر سازمان‌ها احیاء می‌شود. همکاری در جایی که سازمان همسطح و همتراز رقبای خود می‌باشد، خیلی مهم و ارزنده است. این مسئله اشاره به این امر دارد که در حالت ایده‌آل، چابکی، رقابت و همکاری یک سازگاری دو طرفه و متقابل است. همکاری بین سازمان‌ها امکان پاسخگویی سریع به تقاضاهای متنوع را فراهم می‌سازد. (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

سازمان مجازی: مصداق و نمونه بارز یک سازمان چابک، استفاده از ساختار مجازی است. سازمان مجازی در فرهنگ مدیریت واژه‌ای نو است که شکل و گونه جدیدی از سازمان را معرفی می‌کند. تغییرات گسترده و پیشرفتهای به دست آمده در عرصه فناوری اطلاعات در چند دهه گذشته، ضرورت تجدید نظر در مسائل مختلف از جمله ساختار سازمانی را اجتناب ناپذیر کرده است. به کارگیری فناوریهای اطلاعاتی نظیر: اینترنت، پست الکترونیکی و نیز فراگیر شدن استفاده از کامپیوتر باعث شده تا شکلهای سازمانی جدیدی پا به عرصه وجود بگذارند که ماهیتی کاملا متفاوت با سازمانهای سنتی، بزرگ و دیوانسالار دارند. ساختار این سازمانها به صورت واحدهای کوچک ، خودکفا و منعطف ، همراه با سیستم‌های ارتباطی پیشرفته است. از ویژگیهای سازمان مجازی می‌توان به رقابت جهانی، ایجاد انگیزه در نیروی انسانی، استفاده بیشتر از تکنولوژی ارتباطات، تغییر ساختار سازمانی، کارآفرینی، طراحی مجدد مشاغل، حمایت از حسابرسی اجتماعی و حفاظت از محیط زیست، تاکید بر نرم افزار به جای سخت افزار و پویایی فرایند خط‌ مشی ‌گذاری اشاره کرد. (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

عکس مرتبط با محیط زیست

در سازمان مجازی عامل مهمی که مجازی بودن را تعیین می کند، واگذاری فعالیتها به سازمان های دیگر و تأمین کالاها و خدمات با همکاری و مشارکت واحدهای خارج از سازمان است. هر اندازه این واگذاری یا برون‌سپاری گسترده‌تر باشد سازمان بیشتر به سوی مجازی شدن حرکت کرده است. بنا به فرض، سازمانی که تا اندازه‌ای کارها را به واحدهای داخلی تفویض کرده است، سازمان مجازی محدود محسوب می‌شود و سازمانی که اغلب قریب به اتفاق، فعالیتهای خود را به سازمان‌های بیرونی واگذار کرده، سازمان مجازی کامل است. درکل، سازمان‌های پارندی، سازمانهای شبکه ای و سازمانهای بدون مرز و به تازگی سازمانهای سه وجهی شبدری، همه روایتهای متفاوتی از مقوله سازمان مجازی هستند. (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

قابلیت تجدید ساختار: سازمانهای چابک به آسانی می‌توانند تغییر قابل‌توجهی را در تمرکز، متنوع‌سازی و نوسازی کسب و کار خود برای تسریع در رسیدن به یک هدف مخصوص ایجاد کنند؛ به گونه‌ای که این امر بتواند فرصتهای گرانبهایی را برای سازمان به وجود آورد. این سازمان‌ها قادر به پیشدستی در رقابت هستند و کلید این امر، ایجاد یک برنامه استراتژیک است که نقشه وسیعی از تواناییها، قابلیت‌ها و مهارتهای اصلی سازمان را نمایان می سازد. این نوع از سازمانها دارای موقعیت‌ خوبی بوده ، امتیازاتی از قبیل سرعت، به دست آوردن بازار پیش از رقبا از راه محصولات جدید، و چابکی را از راه فراهم‌آوردن محصولات موردنیاز مشتریان پیش از ایجاد و مطرح شدن نیاز آنان‌ دارند. برای ‌این‌ منظور، مدیریت ‌باید در تکنولوژیهایی سرمایه‌گذاری‌ کند که‌ در سطح ‌کارخانه انعطاف‌پذیری عملیاتی ایجاد می‌کنند. (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

سازمان دانش‌محور: صاحب‌نظران تعریفهای زیادی را از دانش در سطح سازمان ارائه کرده‌اند که شامل تجربه‌های افراد سازمان، گزارشها، بانک‌های اطلاعاتی و پرونده‌ها است. سازمان‌هایی که قصد چابک شدن را دارند باید نیروهای تربیت شده و دارای انگیزه خوب را با یک مجموعه درست از مهارت‌ها، تجربه و دانش ارتقاء دهند؛ به گونه‌ای که این امر جزء ضروری و جدا نشدنی از استراتژی شرکت قلمداد شود. اطلاعات و دانش در چنین سازمانی در اختیار نیروی کار بوده و بطور خلاصه می‌توان گفت که تفکر دانش به منزله قدرت است بر چنین سازمان‌هایی حکمفرماست. (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

 

۲-۳-۷ ویژگی های سازمان چابک

جعفر نژاد و شهایی به نقل از (کرویستو و یوسف ،۲۰۰۳): هدف سازمان چابک غنی سازی و ارج نهادن به مشتریان و کارکنان که اساسا برای این کار مجموعه ای از قابلیت ها را برای انجام واکنش های مناسب نسبت به تغییراتی که در محیط کسب و کار روی می دهد در اختیار دارد.هر چند شرایط کاری که درآن اکثر شرکتها خودشان را می یابند بر اساس تقاضای ناپایدار و غیر قابل پیش بینی و بالطبع افزایش ضرورت پیروی از چابکی ذکر می شود.از این رو مهمترین عامل محرک در چابکی تغییر است. حتی اگر تغییر مساله جدیدی نباشد تحولات امروز  با سرعتی بیش از گذشته روی می دهند.‌آشفتگی و عدم اطمینان در محیط کسب وکار به یکی از عوامل اصلی ناکامی در صنعت تبدیل شده است.تعداد انواع و نیز مشخصات یا ویژگی های تغییرات را نمی توان به علت نامحدود بودن آنها بسادگی عوض کرد.موسسات متفاوت با ویژگی های متفاوت تغییرات مختلفی را تجربه می نمایند که منحصر به خودشان است اما اصولا سازمان های چابک فراتر از انطباق با تغییرات می اندیشند و متمایل به استفاده از فرصتهای بالقوه در یک محیط متلاطم و کسب یک موقعیت مستحکم در ازای نوآوری ها و شایستگی های خود می باشند. سازمانهای چابک درباره ارضا نیازهای مشتری نیز به گونه ای دیگر می اندیشند.این سازمانها تنها محصولات خود را به فروش نمی رسانند بلکه سازوکار های براوردن نیاز های واقعی مشتریان را ارائه می کنند این سازمانها معتقدند که محصولاتشان کامل نیست و به منظور افزایش ارزش های دریافتی مشتریان از محصول یا ایجاد ارزش دریافتی افزوده برای آنان سعی در غنی سازی محصول خود دارند. این امر سبب غیر قابل دسترس شدن موقعیت سازمان های چابک برای رقبا می گردد،علاوه براین سازمانهای چابک بر طراحی یا توسعه محصولاتی متمرکز می شوند که بتواننند به نیازهای منحصر بفرد مشتریان پاسخ ویژه دهد(جعفر نژاد و شهایی،۱۳۸۶).

جعفر نژاد و شهایی به نقل از کافمن[۱] و هاردر[۲] (۱۹۹۸): شاخص های برجسته سازمان چابک را فرهنگ یاددهنده سرعت نوآوری ارتباطات در زمان واقعی سیستم های انطباق پذیر و مشارکت کارکنان می دانند. همچنان که یوسف (۱۹۹۲) بیان نمود چابکی تنها وسیله یکپارچگی سلسله مراتب نیازهای مشتریان در بافت محیط داخلی و خارجی سازمان حاصل می شود این امر بواسطه ی داشتن یک دیدگاه کل گرا نسبت به فناوری های پیشرفته همراه با تنومندی های داخلی که آنها را پردازش می کند و نیز از طریق کاربر سیستم  های اطلاعاتی میسر می شود  (جعفر نژاد و شهایی،۱۳۸۶).

هم چنین سازمان چابک بر راه های جدید هدایت سازمان جهت واکنش سریع و موثر نسبت به تغییرات توجه دارد، که البته این روشها تا حدود زیادی مبتنی بر محصولات و خدمات مورد نیاز مشتریان هستند. به بیان ساده تر، شالوده سازمان چابک عبارت است از هم سو کردن فناوری های اطلاعاتی، کارکنان، فرایندهای کاری و امکانات در یک سازمان همگن و انعطاف پذیر، تا در این صورت توانایی واکنش سریع نسبت به شرایط در حال تغییر فراهم گردد(تورنگ لین[۳] و همکاران،۲۰۰۵).

چابکی به توانایی تولید و فروش موفقیت آمیز دامنه گسترده ای از محصولات کم هزینه، باکیفیت، زمان های تاخیرکوتاه و تنوع اندازه محموله ها اشاره می کند که برای مشتریان متعدد و مشخصی از راه تولید مبتنی بر خواسته انبوه مشتری ایجاد ارزش می کند. در واقع، چابکی یک توانایی اساسی است که ایجاب می کند سازمان بتواند تغییرات موجود در محیط تجاری را احساس، دریافت، ملاحظه، تجزیه و تحلیل و پیش بینی کند و بنا به این تعریف، تولیدکننده چابک، دارای سازمانی است که دیدگاه وسیعی در مورد نظم نوی دنیای کسب و کار داشته، با توانایی ها و توانمندی های معدود خود به رویارویی با آشفتگی ها  و نابسامانی های نامحدود می پردازد و جنبه های مزیتی جریا های تغییر را تسخیر می کند. مزایای حاصل از بهبود و افزایش سطح چابکی سازمانی را می توان در موارد زیر خلاصه کرد (فتحیان و همکاران،۱۳۸۴):

پیشبرد سریعتر سازمان به سمت هدفهای از پیش تعیین شده؛

خدمت رسانی بهتر،کاهش قیمتها، و ثبات سازمان؛

کسب ارزش در قبال سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات ؛

کاهش حجم بودجه اختصاصی در زمینه فناوری اطلاعات؛

برقراری هماهنگی لازم بین سرویس دهندگان فناوری اطلاعات ؛

توانایی سازمان در تغییر فرایندها و بهبود عملیات کاری؛

پاسخگویی سریعتر سازمان به نیازهای مشتری؛

افزایش رضایت خاطر کارکنان؛

پاسخگویی مناسب به تغییرات؛

توسعه چشمگیر مهارتهای کارکنان؛

افزایش ارزش های کاری و عملیاتی؛

توجه و تأکید بر کنترل سازمان؛

بهبود کنترل هزینه، و افزایش کارایی سازمان به دلیل کنترل و کاهش هزینه ها.

 

۲-۳-۸ اصول زیر بنایی چابکی

چابکی عبارتی جامع است که در تمامی زمینه های بنگاه از قبیل تولید، بازاریابی، طراحی، سازمان دهی و افراد نفوذ می کند.

(شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶)به نقل از گلدمن (۱۹۹۴ ): گلدمن چابکی را در سه واژه ی واکنش استراتژیک ،تغییرات فراگیر وسیستم برجسته وغالب خلاصه میکند .وی براین باور است که چابکی یک واکنش فراگیر وکامل به تغییرات بنیادی است که درسیستم یا نظام حاکم بر رقابت کسب وکاری در اقتصاد طراز اول روی می دهد .گلدمن وهمکارانش که چابکی چهاراصل بهم پیوسته را در برمی گیرد که عبارت است از :انتقال ارزش به مشتریان ،مهارت یافتن در زمینه تغییر و عدم اطمینان ،تشریک مساعی در جهت افزایش رقابت پذیری وایجاد سازمان مجازی(شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

عکس مرتبط با اقتصاد

[۱] Caffman

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:23:00 ب.ظ ]




سیر ظهور و پیدایی مفهوم چابکی

از اواخر دهه ۱۹۸۰ تا اواسط دهه ۱۹۹۰ در پی تحولات گسترده اقتصادی و سیاسی در سرتاسر جهان، تلاشها و اقدامات زیادی برای شناخت ریشه ها و عوامل موثر بر نظام های جدید در کسب و کار جهانی به مرحله عمل در آمده‌است. ایالات متحده امریکا برای نخستین بار، وقتی که رکود چشمگیری را در سهم کسب وکار جهانی به ویژه در عرصه تولید (که با رقابتهای جدیدی از سوی آسیا و اروپا روبه‌رو شده بود) به چشم دید، سکان رهبری این نهضت را در دست گرفت. در سال ۱۹۹۱ گروهی از متخصصان صنعتی مشاهده کردند که نرخ افزایش تغییرات در محیط تجاری از توانایی‌های سازمان‌های تولیدی سنتی در جهت تطبیق و سازگاری با آن سریعتر و شتابان تر است. این سازمانها در استفاده از مزایای فرصتهایی که برای آنها ارائه می‌شد ناتوان بودند و این ناتوانی در تطبیق با شرایط تغییر ممکن بود در بلندمدت باعث ورشکستگی و ناکامی‌شان شود (هرمزی، ۲۰۰۱). بنابراین برای نخستین بار، پارادایمی جدید در گزارشی که عنوانش استراتژی بنگاه‌های تولیدی در قرن بیست و یکم: دیدگاه متخصصان صنعتی بود به وسیله مؤسسه یا کوکا (Iacocca) منتشر و به همگان معرفی شد. بلافاصله، عبارت تولید چابک به طور مشترک با انتشار این گزارش مورد استفاده عموم قرار گرفت (گوناسکاران[۱] و همکاران، ۲۰۰۱).

عکس مرتبط با اقتصاد

شرایط صنعتی در ۱۵ تا ۲۰ سال گذشته به طور اساسی تغییر کرده است. در این دوره، تکنولوژی، شرایط بازار و خواسته های مشتری با سرعت و درجهتهای مختلف تغییر پیدا کرده درحالی که این تغییرات سابقاً کمتر موردتوجه بوده است. برای نمونه چند مورد از این چالشها در زیر نام برده شده که شامل بخش بندی بازارهای پویا، کاهش زمان رسیدن به بازار، افزایش تنوع محصول، تولید برای مشتریان مشخص، کاهش طول عمر محصول، جهانی سازی تولید و غیره است. در عصر رقابت جهانی، اقتصاد جهانی هم به سرعت جایگزین بازارهای محلی می شود. ظهور بازارهای باز، کاهش موانع تجاری، بهبود در حمل و نقل و پیوندهای ارتباطی منجر به ایجاد موقعیتی شده است که بازارها و رقابتهای محلی به صورت استاندارد جهانی عمل می کنند. درنتیجه بنگاه های صنعتی امروز با چالشها و فشارهای رقابتی جدیدی روبرو شده اند. پروژه نسل آینده سیستم های تولیدی در موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) بر چابکی در پاسخگویی به مشتری، شبکه بودن در بازار جهانی، مشارکت کارکنان، یکپارچگی در مدل بنگاه بسط یافته، توسعــــه شایستگی و مدیریت دانش تاکید می کند. زمینه های صنعتی تغییر داده شده، توانمندیهای جدیدی را جستجو می کند. رایز و جوهانسون توانایی بنگاه های صنعتی برای تطبیق سریع و دقیق با شرایط در حال تغییر را یک عــــامل کلیدی برای موفقیت در آینده می دانند و بیان می کنند که در این فرایند بنگاه باید جمع کثیری از نقطه نظرات مدیریتی، سازمانی و تکنولوژیکی را یکپارچه و متحد کند (رایز[۲] و جوهانسون[۳]،۲۰۰۱).

دانلود پایان نامه

گریس[۴] و کاساردا[۵] (۱۹۹۷) اذعان کردند که اولویتهای رقابتی تغییر کرده و سبز فایل اقتصاد جهانی با سرعت بالا سبب شده استراتژیهای عملیاتی کمپانیها تغییر کند. در این عصر، قیمت رقابتی و کیفیت بالا ضروری هستند اما عامل تعیین کننده موفقیت تجاری نیستند و به جای آن سرعت رسیدن به بازار و پاسخ سریع و منعطف به مشتری به عنوان یک اصل اساسی موردتوجه قرار گرفته است. به همین دلیل اهمیت سرعت و چابکی افزایش یافتــه است و جانشین اولویتهای رقابتی گذشته - که بیشتر از ربع قرن بر تولید حاکم بودند - گردیده اند.

چابکی (AGILITY) پارادایمی جدید در محیط تولید است. محیط تولید چندین انتقال (از صنعت دستی، به تولید انبوه و اکنون جدیدترین نمونه کامل یعنی چابکی) را پشت سر گذاشته و بیشتر به واسطه خواسته های مطلوب جهت حفظ برتری در یک محیط دائماً درحال تغییــــر به وجود آمده و به وسیله اندازه های کوچک، مدولار و تولید اطلاعات گرانبها جایگزین شده است (داو[۶]، ۱۹۹۴)، چابکی با ناب و انبوه تفاوتهایی دارد. به عنوان مثال، تولید ناب به نوعی معماری عملیاتی منعطف گفته می شود. درحالی که چابکی، معماری عملیاتی قابل شکل دهی مجدد را ایجاد می کند. درعین حال رقابت مبتنی بر چابک برای بیرون راندن رقابت مبتنی بر تولید انبوه و به عنوان یک نرم برای تجارت جهانی در نظر گرفته شده است (گلدمن و همکارانش، ۱۹۹۵).

به نقل از  جعفر نژاد و شهائی، (۱۳۸۶ ):  در سال ۱۹۹۱، دانشگاه لی‌های با حمایت مالی نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به همراه مؤسسه یاکوکا، مطالعاتی بر روی ۱۳ سازمان تولید کننده بزرگی مانند جنرال موتور، جنرال الکتریک، آی. بی. ام، تگزاس اینستریومنت و … انجام دادند. هدف از این مطالعه، پاسخ به این پرسش بود که سازمانهای موفق در سالهای قرن بیست و یکم، چه ویژگیهایی خواهند داشت. پس از آن، بیش از یک‌صد سازمان دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفتند و در سال ۱۹۹۱ این تحقیقات با عنوان مطالعه مؤسسات تولیدی در قرن ۲۱ نامگذاری شده، بعدها در سال ۱۹۹۵، حاصل این تحقیقات در کتاب استیون گولدمن، نایجل و پریس با عنوان: رقبای چابک و سازمان‌های مجازی انتشار یافت. از جمله نتایج پژوهشهای یاد شده می توان به این موارد اشاره داشت:

محیطهای رقابتی جدید، تحولات بسیاری را در میان سیستم های تولیدی و سازمانها به وجود آورده است.
سازمانهایی که دارای مزیتهای رقابتی در این محیط جدید باشند و به ‌سرعت بتوانند محصولات را مطابق نیاز مشتریان تولید کنند، چابک و پیشرو هستند.

لازمه کسب چابکی، وجود سیستم تولید انعطاف پذیر، دارا بودن نیروی کار دانش پذیر، و ساختار مدیریتی مشوق نوآوریهای تیمی (چه در داخل و چه در بین سازمان ها) است. اگر سازمانهای آمریکایی نتوانند به سمت تولید چابک حرکت کنند، استاندارد زندگی در این کشور با خطر جدی مواجه خواهد شد.

 

۲-۳-۴ قابلیت‌های کلیدی چابکی در سازمان

مؤسسه‌ها و سازمان‌های چابک ، نگران و دلواپس تغییر، عدم اطمینان و عدم پیش‌بینی در محیط کسب و کار خود هستند. بنابراین، این مؤسسه‌ها برای رسیدگی به تغییر، عدم اطمینان و عدم قابلیت پیش‌بینی در محیط کاری خود، به شماری از قابلیت‌های متمایز نیازمندند (شهائی و رجب زاده، ۱۳۸۴). این قابلیت‌ها چهار عنصر اصلی را شامل می‌شوند که به عنوان مبنای حفظ و توسعه چابکی به شمار می‌روند:

  1. پاسخگویی که به توانایی تشخیص تغییرات و واکنش سریع و بهره‌جویی از آنها اشاره دارد.
  2. شایستگی که بر توانایی کسب هدفها و مقاصد سازمان دلالت می کند.
  3. انعطاف‌پذیری و قابلیت سازگاری که عبارتست از: توانایی برای جریان دادن به فرایندهای مختلف و کسب هدفهای مختلف، با بهره گرفتن از تسهیلات یکسان.
  4. سرعت که عبارت است از توانایی انجام فعالیت‌ها در کم‌ترین زمان ممکن.

اگر سازمانی به دنبال چابکی است، باید این توانایی ها و قابلیت‌ها را مد نظر داشته باشد. بدون شک، کسب چایکی به قابلیت پاسخ گویی نسبت به راهبردها، فناوری ها، کارکنان، فرایندها و تسهیلات کاری نیز نیازمند است. هرچند در اینجا منظور، توجه صرف بر این قابلیت‌ها و چشم پوشی از سایر گزینه ها نیست و ممکن است مولفه های دیگری نیز همچون کار تیمی، مشارکت، کیفیت و هزینه هم برای سازمان یا شرکت جز قابلیت‌های کلیدی چابکی محسوب شوند(شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

 

۲-۳-۵ بهبود قابلیت‌های چابکی در سازمان

در آینده و در زمان رقابت در محیط بازار رقابتی و پویا، شرکتها و سازمانها باید به فکر توسعه قابلیت‌های چابک و استفاده از چابکی به عنوان مزیت رقابتی باشند. یکی از مشکلات تمرکز بر بهبود چابکی، پویایی و نیز اقتضائی بودن قابلیتی است که از پیش توسط سازمان تعریف شده است. چابکی در اینجا به عنوان یک راه بی‌پایان از بهبود مستمر قلمداد می شود و از آنجا که هیچ طرحی برای اندازه‌گیری چابکی در ادبیات این تئوری ذکر نشده است، تعیین سطح خاصی از چابکی مورد نیاز دشوار و مشکل است. در این راستا، فوکورکا[۷] و فلیدنر[۸](۱۹۹۸) براساس نظرات ناکان[۹] (۱۹۸۶) و نیز نظرات فردوس[۱۰] و دی‌مِیِر [۱۱](۱۹۹۰) مدلی را برای بهبود قابلیت‌های چابکی تهیه و طراحی کرده‌اند. این مدل حاکی از آن است شرکت‌هایی که بدون در نظرگرفتن سایر قابلیت‌های عملکردی بر بهبود چابکی تأکید می کنند احتمالا با شکست و ناکامی روبه‌رو خواهند شد. پیش از شروع به ایجاد و کاربرد چابکی لازم است مبنای شایستگی در سایر ویژگیهای رقابتی مشخص شود. مدل تل‌ماسه‌ای شکل که به نوعی مدل بسط یافته فردوس و دی میر است، به شرکتها و سازمانها پیشنهاد می‌کند که در آینده برای رقابت و پایداری، بر بعد چابکی حساب ویژه‌ای باز کنند (فوکورکا و فلیدنر، ۱۹۹۸). بهبود کیفیت پیش‌شرط ضروری برای بهبود و توسعه سایر قابلیت‌های رقابتی است. پس از دستیابی به سطح قابل قبولی از کیفیت، شرکتها و سازمانها باید کماکان به فکر توسعه تلاشهای کیفیت باشند و در عین حال برنامه‌ها و راهکارهایی را برای بهبود قابلیت اطمینان خود تهیه و تنظیم کنند.

هنگامی که سطح قابل قبولی از قابلیت اطمینان به دست آمد، در عین تداوم دو فعالیت پیش، شرکتها یا سازمانها بایستی به انعطاف پذیری، پاسخگویی و قابلیت سازگاری روی بیاورند و مبتنی بر بهبود موفق در عرصه قابلیت‌های انعطاف‌پذیری، شرکتها و سازمانها می توانند به سمت چابکی و چالاکی گام بردارند. به علاوه، تلاش برای بهبود چابکی نیز باید تحت حمایت و پشتوانه تلاشهای بهبود کیفیت، قابلیت اطمینان و انعطاف پذیری بیشتر نیز باشد.

[۱] Gunasekaran

[۲] Riis, j

[۳] johanson, j

[۴] Greis

[۵] kasarda

[۶] Dove

[۷] Vokurka

[۸] Fliedner

[۹] Nakan

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:23:00 ب.ظ ]




تغیرات محیطی ، عامل اصلی نیاز به چابکی

به نظر میرسد تغییر، یکی از ویژگی های اصلی سازمانها در عصر رقابتی جدید است. امروزه، کمتر سازمانی را می توان یافت که در یک دوره سه تا شش ماهه یا حتی یکساله، تغییری را در محیط خود شاهد نباشد. با توجه به بافتی که در حال حاضر بر دنیای کسب وکار سازمانها حکمفرماست، سازمانها ناگزیر از انجام تغییراتی در نگرش، دانش، رویکردها، رویه ها و نتایج مورد انتظار خود هستند.(شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

شریفی و ژانگ (۱۹۹۹) با مطالعه فراوان، عرصه های دستخوش تغییر در محیط کسب و کار را بدین شکل طبقه بندی می کنند:

ناپایداری و بی ثباتی بازار که ناشی از بخش کوچکی از بازار، کثرت ارائه محصولات جدید و نیز افول دوره عمر محصول است.

رقابت شدیدی که به دلیل بازار در حال تغییر سریع، افزایش فشار هزینه ای، رقابت پذیری فزاینده و توسعه کوتاه مدت محصولات جدید به وجود می آید.

تغییر نیازهای مشتریان که به دلیل تقاضای سفارشی، افزایش انتظارات کیفی و تحویل سریع تر به وجود می آید.

شتاب تغییرات فناورانه که با معرفی امکانات تولیدی جدید و کار آمد و یکپارچگی  سخت افزاری و نرم افزاری سیستم ها حاصل می گردد.

تغییرات عوامل اجتماعی که جهت حفاظت محیط زیست، توجه به انتظارات نیروی کار و فشارهای حقوقی و قانونی پدیدار می شود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

البته علت تغییر و تحولات دنیای کسب و کار را می توان این گونه نیز بر شمرد: قابلیت دسترسی فزاینده به فناوری، رقابت شدید روی توسعه فناوری، جهانی شدن بازارها و رقابت تجاری، رشد سریع دسترسی به فناوریف تغییر در میزان دستمزد و مهارتهای شغلی، مسولیت زیست محیطی و محدودیتهای منابع، مهمتر از همه افزایش انتظارات مشتری(اس تی جان[۱] و همکاران،۲۰۰۱)

رقابت شدید در محیط کسب و کار، افزایش انتظارات مشتریان، جهانی شدن، مسائل فرهنگی و اجتماعی، محدودیت نیروی انسانی ماهر، تغییرات فناوری اطلاعات، نوآوری و ابتکار از جمله عوامل محرک تغییرات محیط سازمانها هستند که ضرورت توجه به چابکی را متجلی می سازد.(شهائی،جعفر نژاد،۱۳۸۶)

اکنون که با عوامل تغییر محیط سازمانها و دنیای کسب و کار آشنا شدیم، متوجه می شوید که در این آشفته بازار، تنها راه انطباق و سازگاری با محیط و نیز بهره برداری از فرصتها و پاسخ گویی به نیازهای مشتری، ارزیابی و بهبود سطح چابکی سازمان است.

 

۲-۳-۲ مفهوم چابکی

واژه چابکی در فرهنگ لغت، به معنای حرکت سریع ، چالاک ، فعال و توانایی حرکت سریع و آسان و قادر بودن به تفکر سریع و با یک روش هوشمندانه به کار گرفته شده است(هورن بای[۲]،۲۰۰۰). ریشه واژه چابکی سازمانی تولید چابک است که برای واکنش نسبت به تغییرات محیط کسب و کار و بهره برداری از آن تغییرات (به عنوان فرصتها) معرفی گردیده است.در چنین محیطی ، هر سازمان باید توان تولید همزمان محصولات متفاوت و با طول عمر کوتاه، طراحی مجدد محصولات، تغییر روش های تولید، و توان واکنش کار آمد به تغییرات را داشته باشد. در صورت داشتن چنین توانمندی هایی، به ن بنگاه تولیدی، “سازمان چابک” اطلاق خواهد شد (شهائی،جعفر نژاد،۱۳۸۶).

با وجود تعاریف زیاد واژه چابکی، هیچ یک از آنها مخالف و ناقض یکدیگر نیستند. این تعاریف عموماف ایده ی “سرعت و تغییر در محیط کسب و کار ” را نشان می دهند. اما با توجه به جدبد بودن بحث چابکی، تعریف جامعی که مورد تایید همگان باشد و جود ندارد( جعفر نژاد و شهائی، ۱۳۸۶ ).

به زعم شریفی و ژانگ ( ۱۹۹۹ ) چابکی به معنای توانایی سازمان در احساس، ادراک و پیش بینی تغییرات موجود در محیط کسب و کار است. چنین سازمانی باید بتواند تغییرات محیطی را تشخیص داده و به آنها به عنوان عوامل رشد و شکوفایی بنگرد (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).آنها در جایی دیگر چابکی را توانایی فائق آمدن بر چالشهای غیر منتظره برای مقابله با تهدیدات بی سابقه محیط کسب و کار و کسب مزیت و سود از تغییرات، به عنوان فرصت‌های رشد و پیشرفت تعریف می‌کنند. (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).چابکی را توانایی رونق و شکوفایی در محیط هایی که دارای تغییر مداوم و غیر قابل پیش بینی هستند تعریف کرده است. از این بابت سازمانها نباید از تغییرات محیط کاری خود هراس داشته و از آنها اجتناب کنند بلکه باید تغییرات را فرصتی برای کسب مزیت رقابتی در محیط بازار تصور نمایند(ماسکل[۳]، ۲۰۰۱)

چابکی درواقع یک توانایی اساسی را ایجاب می کند که تغییرات را در محیط تجاری کمپانی، احساس، دریافت، ملاحظه، تجزیه وتحلیل و پیش بینی کند. تولیدکننده چابک بدین طریق سازمانی است که دیدگاه وسیعی در مورد نظم نوین جهان تجارت دارد و با معدودی از توانائیها و قابلیت‌ها با آشفتگیها به مقابله می پردازد و جنبه های مزیتی جریانات تغییر را تسخیر می کند. لنگیال بیان می کند که چابکی توانایی یک بنگاه برای بقا و پیشرفت در یک محیط رقابتی است که تغییر درآن به صورت مداوم و پیش بینی نشده است و پاسخ سریع به تغییرات سریع بازارها که ناشی از ارزش گذاری مشتری روی محصولات و خدمات است (ریچاردز[۴]، ۱۹۹۶) و درجایی دیگر توانایی شکل دهی مجدد عملیات، فرایند، و روابط تجاری به صورت موثر است درحالی که همزمان به صورت موفقیت آمیزی در محیطی با تغییرات مداوم عمل می کند. چابکــی یک قابلیت وسیع کسب و کار است که ساختارهای سازمانی، سیستم های اطلاعاتی، فرایندهای پشتیبانی و خصوصا مجموعه افکار را دربرمی گیرد (هرمزی، ۲۰۰۱).

چابکی به عنوان یک فلسفه تولیدی (نسل آینده سیستم های تولید) به کمپانی هایی که در همـه بخشهای اقتصادی رقابت می کنند، خوش آمد می گوید همچنان که «یوسف» در سال ۹۲ بیان کرد چابکی فقط به وسیله یکپارچگی سلسله مراتب نیازهای مشتریان در داخل یک چارچوب از محیط داخلی و خارجی سازمان حاصل می شود. این امر به واسطه داشتن یک دیدگاه کل گرا نسبت به تکنولوژی های تولیدی پیشرفته سازمانی همراه با توانمندیهای داخلی که آنها پردازش می کنند و ازطریق کاربرد تکنولوژی / سیستم های اطلاعاتی حاصل می شود (هوپر و همکارانش، ۲۰۰۱). گلدمن نیز آن را چنین تعریف می کند: پاسخ استراتژیک جامع به تغییرات اساسی و غیرقابل چشم پوشی است که به سیستم رقابتی حاکم (غالب) بر تجارت در اقتصاد جهان اول رخ می دهد (شارپ[۵] و همکارانش، ۱۹۹۹) و درنهایت یوسف و همکارانش آن را به شکل زیر تعریف می کنند: جستجوی موفق در مبانی رقابتی (سرعت، انعطاف پذیری، خلاقیت به صورت پیش از عمل بودن، کیفیت، قابلیت سودآوری)ازطریق یکپارچگی منابعی که قابلیت شکل دهی مجدد دارند و بهترین شیوه عملی در یک محیط تخصصی است به منظور تدارک خدمات و محصولاتی مبتنی بر خواسته مشتری در یک محیط و بازاری که تغییرات سریع درحال رخ دادن است (یوسف و همکارانش، ۱۹۹۹).

عکس مرتبط با اقتصاد

ورنادات (۱۹۹۹) معتقد است چابکی را می‌توان به صورت همسویی نزدیک سازمان با نیاز‌های متغیر کاری، در جهت کسب مزیت رقابتی تعریف کرد. در چنین سازمانی، اهداف کارکنان با اهداف سازمان در یک راسته قرار داشته و این دو توام با یکدیگر در صدد هستند تا به نیازهای متغیر مشتریان پاسخ مناسبی دهند .

چابکی یک شرکت عبارت از توانایی و قابلیت انجام عملیات سودآور در محیط رقابتی سرشار از فرصت های مستمر، غیر قابل پی ش بینی و متغییر است(شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

در واقع، چابکی، به عنوان پارادایم جدیدی برای مهندسی سازمان ها و بنگاه های رقابتی است . از یک طرف، نیاز به این پارادایم جدید ، مبتنی بر افزایش ضریب تغییر در محیطی است که بنگا ه ها و سازما ن ها را به پاسخ متفکرانه و معقولانه به تغییرات وادار می کند (باقرزاده، دیباور، ۲۰۱۰)

بر حسب نتایج و پیامدها، چابکی به معنای تغییرات پویا، موقعیت‌گرا و جسورانه (متهورانه) است که متضمن موفقیت در زمینه سهم بازار، و دستیابی به مشتریان انبوه می باشد. به عبارت دیگر، در اینجا منظور از چابکی، توانایی یک واحد کسب و کار برای رشد و بقاء در یک محیط رقابتی است که تغییرات آن مستمر و غیر قابل پیش بینی بوده ، نیازمند واکنش سریع به بازارهای متغیر است. بدون تردید، این امر از راه ارزش‌آفرینی در محصولات و خدماتِ مورد نیاز مشتریان صورت می‌گیرد (گولدمن[۶] و همکاران، ۱۹۹۵). بنابراین چابکی ممکن است به صورت توانایی یک سازمان برای واکنش سریع به نیازمندیهای بازار و نیازهای مشتریان تعریف شود.

به اعتقاد کید[۷] (۱۹۹۴) به منظور عملیاتی ساختن پارادایم چابکی، می‌توان آن را تلفیقی از مؤسسات بی‌شمار دانست که هر یک، چندین مهارت یا شایستگی‌کلیدی را برای فعالیتهای مشترک دارند و می توانند سازمان را به کمک یکدیگر برای واکنش سریع به نیازمندی‌های متغیر مشتریان، آماده سازند. کاملا مشهود است که منظور اصلی کاید در اینجا، همان سازمان مجازی است. کاید یکی از جامع‌ترین تعریفهای چابکی ‌سازمانی را این‌گونه ذکر می‌کند:

«سازمان چابک یک کسب و کار با سرعت، سازگار و آگاهانه است که قابلیت سازگاری سریع در واکنش به تحولات و وقایع غیرمنتظره پیش‌بینی نشده، فرصتهای بازار و نیازمندیهای مشتری را دارد. در چنین کسب و کاری فرایندها و ساختارهایی یافت می‌شود که سرعت، انطباق و استحکام را تسهیل کرده دارای سازمان هماهنگ و منظمی است که توانایی نیل به عملکرد رقابتی در محیط تجاری کاملا پویا و غیرقابل پیش‌بینی را دارد و البته این محیط با کارکردهای کنونی سازمان بی‌تناسب نیست (کید، ۲۰۰۰)».

این تعریفها از چابکی، سازمان را پویا، موقعیت‌گرا، تغییرپذیر و رشد محور تجسم می‌کنند. علت تمایل به پویایی در این است که شرایطی که امروزه از اثر آنها، یک سازمان به چابکی می‌رسد، ممکن است فردا مؤثر و اثربخش نباشد. علت موقعیت‌گرایی نیز آن است که محیط بازار بر سطح چابکی مورد نیاز تأثیر می‌گذارد. دلیل تغییرپذیری نیز این است که چابکی در گرو حرکت سازمان به سمت سازگاری و تطابق است. آخرین مورد، چابکی به صورت رشد محور است که از راه توانایی سازمان برای ادراک و تصدیق مجدد چشم‌انداز، بازسازی استراتژی‌ها،‌ و نوآوری در فنون و تکنیکها مصداق می‌یابد. (شهائی، جعفر نژاد،۱۳۸۶).

[۱] St. John

[۲] Hornby

[۳] Maskell

[۴] Richards

[۵] Sharp

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:23:00 ب.ظ ]