کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 



فصل او ل: كلیات تحقیق

1-1. شرح و بیان مسأله‌ی پژوهش…………………………………. 4

1-2. ضرورت و اهمیّت موضوع تحقیق………………………………… 5

1-3. اهداف تحقیق………………………………… 5

1-4. سوالات تحقیق………………………………… 5

1-5. پیشینه‌علمی موضوع تحقیق………………………………… 5

1-6. روش تحقیق………………………………… 6

فصل دوم: شرح احوال و زندگانی نظیری نیشابوری

2-1. زندگی نظیری نیشابوری………………………………… 8

2-2. نگاه نظیری نیشابوری به شاعران متقدم………………………….. 11

2-3. سبك شعری نظیری نیشابوری………………………………… 12

2-4. ویژگی‌های سبك هندی………………………………… 13

2-5. ویژگی‌های بیان نظیری نیشابوری………………………………… 15

فصل سوم: تشبیه، تمثیل و اسلوب معادله

3-1. تشبیه……………………………….. 18

3-2. تقسیم‌بندی تشبیه براساس مفرد و مركب بودن…………………….. 25

3-3. انواع تشبیه بر پایه‌ی وحدت و تعدد طرفین………………………….. 32

3-4. تشبیه بلیغ……………………………….. 35

3-5. تمثیل و اسلوب معادله……………………………….. 36

فصل چهارم: استعاره

4-1. استعاره………………………………. 43

4-2. بخش اول: استعاره‌ی مصرحه……………………………….. 44

4-3. بخش دوم: استعاره‌ی مكنیه……………………………….. 54

4-4-بخش سوم: تشخیص………………………………….. 55

4-5. بخش چهارم: اضافه‌ی استعاری………………………………… 58

فصل پنجم: كنایه

5-1. كنایه……………………………….. 61

5-2. انواع كنایه…………………………….61

5-3. گونه‌های كنایه بر پایه‌ی وسائط………………………………… 62

5-4. كنایه بر پایه‌ی مكنّیٌ عنه……………………………….. 66

5-5. عناصر كنایه در غزلیّات نظیری نیشابوری…………………….. 70

5-6. عناصر قرآنی………………………………… 71

5-7. عناصر اساطیری………………………………… 72

5-8. عناصر تاریخی………………………………… 72

5-9. عناصر آداب اجتماعی، مذهبی و عامیانه………………………… 74

5-10. مجاز……………………………….. 75

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

5-11. علاقه‌ی حال و محل یا ظرف و مظروف……………………… 76

5-12. علاقه‌ی كلیت و جزئیت…………………………………. 80

5-13. علاقه‌ی ماكان و مایكون……………………………….. 82

5-14. علاقه‌ی سببیت یا علت و معلول……………………………….. 85

5-15. مجاز به علاقه‌ی لازمیت و ملزومیت………………………… 85

5-16. مجاز به علاقه‌ی آلیت…………………………………. 88

5-17. علاقه‌ی خاص و عام……………………………….. 89

نتیجه گیری………………………………… 90

 منابع………………………………. 93

چکیده:

نظیری نیشابوری از شاعران برجسته‌ی سال‌های آغازین قرن یازدهم هجری است كه دیوان وی را مجموعه غزلیات، قصاید، قطعات، ترجیعات و رباعیات تشكیل می‌دهد در دیوان وی 564 غزل وجود دارد كه از جنبه‌های مختلف شایسته‌ی بررسی و توجه بیشتر هستند. یكی از این جنبه‌ها حوزه‌ی بیان است كه اهمیت آن بر هیچ كس پوشیده نیست، غزل نظیری نیشابوری از هر جهت شایسته‌ی تحلیل و بررسی است اما خصیصه‌ی ادبی مخصوصاً حوزه‌ی بیان آن متمایزتر است و به غزلیات وی رنگ و بوی خاصی بخشیده كه در این پایان‌نامه به بررسی آنها پرداخته شده است. این پایان‌نامه در پنج فصل بررسی و تنظیم شده كه فصل اول شامل كلیات و تعاریف است كه به شرح و بیان مساله، ضرورت و اهمیت موضوع، اهداف تحقیق، كاربرد نتایج تحقیق، پیشینه‌علمی موضوع، فرضیه یا سئوال‌های تحقیق و شرح روش تحقیق می‌پردازد، فصل دوم به زندگی‌نامه‌ی نظیری نیشابوری، آثار، دانش و آگاهی او و تاثیر و تأثرش بر شعرای قبل و بعد از خود تنظیم شده است. اما تنه‌ی اصلی این پایان نامه از فصل سوم  شروع می‌شود كه از سه بخش تشبیه، اسلوب معادله، تمثیل ، فصل چهارم استعاره و فصل پنجم كنایه و مجاز تشكیل شده است. مبنای كار تقسیم‌بندی تنه‌ی اصلی پایان‌نامه همان تقسیم‌بندی رایج در علم بیان است با این تفاوت كه اسلوب معادله و تمثیل را با توجه به زیرساخت تشبیه بودن‌شان زیرمجموعه‌ی تشبیه آوردیم.  نتایج تحقیق نشان می‌دهد كه آرایه‌های مذكور به غزلیات نظیری نیشابوری غنای خاصی بخشیده است.

مقدمه:

بی‌توجهی شاهان صفوی نسبت به ادب غنایی سبب مهاجرت شاعران ایرانی به سرزمین هند شد و دلیل دیگر این مهاجرت این بود كه شاهان گوركانی با تشویق و ترغیب شاعران فارسی زبان محفل شعر و شاعری را گرم نگه داشته بودند و این باعث به وجود آمدن سبك هندی با مشخصه‌ های خاص خود شد كه از جمله‌ی ویژگی‌های آن نازك خیالی، دقت نظر، ظرافت در گفتار، توجه به زبان كوچه و بازار و … می‌باشد، نظیری نیشابوری از جمله شاعرانی است كه از سبك هندی پیروی كرده و دیوان او مشتمل بر 564 غزل می‌باشد كه در تك تك غزلیاتش ویژگی‌های خاص سبك هندی را گنجانده است.

      این پایان‌نامه پژوهشی در صور خیال غزلیات نظیری نیشابوری است، برای بررسی جنبه‌های زیبایی شناختی و ویژگی‌های صورخیال، ابتدا شواهد تمام صورت‌های خیالی استخراج گردیده و بسامد هر كدام از انواع مختلف صور خیال مشخص شده است، در ارزیابی جلوه‌های هر كدام از آن صورت‌های خیال انگیز در غزلیات نظیری نیشابوری، ابتدا تعریف آنها مطابق آن چه در میان علمای علم بیان مشهور است ارائه شده است. در هر فصل تلاش شده تا كاربرد هر كدام از انواع صورخیال، برای خواننده معلوم گردد. از آنجا كه استشهاد ابیات و شواهد زیاد، موجب گسیختگی رشته‌ اندیشه‌ی خواننده و افزایش حجم پایان‌نامه می‌شد، تنها به ذكر چند شاهد مثال به همراه تصویر آن بسنده كرده و در پایان برای جلوگیری از تكرار فقط تعداد هر آرایه را شمرده و در مجموع ذكر نموده‌ایم. كه تشبیه با 27 درصد بالاترین فراوانی را به خود اختصاص داده است و بعد از آن اسلوب معادله و تمثیل با 20 درصد فراوانی و استعاره با 20/19 درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص داده‌اند برای انجام این پژوهش دیوان «نظیری نیشابوری» تصحیح و تعلیق محمدرضا طاهری چاپ موسسه‌ی انتشارات نگاه (1389) را اساس كار خود قرار داده‌ایم. در فصل اول كلیات و مبانی پژوهش، بررسی شده است، كه در آن به شرح و بیان مسئله پژوهشی، ضرورت و اهمیت موضوع، اهداف، كاربرد نتایج، پیشینه‌علمی موضوع، سؤال‌ها و فرضیه‌ها و شرح روش تحقیق پرداخته است. در فصل دوم شرح احوال و زندگی نامه‌ی نظیری نیشابوری بررسی شده و سپس سبك هندی و شاخصه‌های مهم آن و تأثیر آن بر نظیری نیشابوری تحلیل شده است. در فصل سوم، عناصر صورخیال بررسی شده كه شامل بخش‌های مختلفی است در بخش اول تشبیه و انواع آن بررسی شده كه تشبیه بلیغ بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. بخش دوم بررسی اسلوب معادله و تمثیل می‌باشد. فصل چهارم كه به استعاره تعلق دارد و به بررسی انواع استعاره‌ی مصرحه‌، مكنیه، اضافه استعاری و تشخیص می‌پردازد. فصل پنجم كنایه است كه كنایه از دیدگاه‌های مختلف، تلویح، ایما، رمز و تعریض بر اساس مكنّی عنه و مكنّی به و سپس از دیدگاه كنایه از اسم، كنایه از صفت و كنایه از فعل بررسی كرده‌ایم اما در بخش مجاز هر چند برخی علما آن را به عنوان صورخیال قبول ندارند. به خاطر علاقه‌ی شباهت آن نتوانستیم از ذكر این بخش صرف نظر كنیم.

در این تحقیق سعی شده از طریق  روش‌ توصیفی، استفاده از منابع كتابخانه‌ای و در صورت لزوم استفاده از داده‌های آماری برای پرسش‌های مطرح شده در بخش اهداف تحقیق پاسخ مناسب و به جا داده شود.

قبا گر حریر است گر پرنیان                          به نــاچار حشوش بود در میان

تو گر پرنیانی نیابی مجوش                          كرم كار فرمای و حشوش بپوش

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1- شرح و بیان مسأله پژوهش

صور خیال در كنار زبان، موسیقی، عاطفه و محتوا یكی از عناصر اساسی شعر و بررسی آن یكی از مباحث اصلی در نقد آثار ادبی و حتی بررسی سبك شعری شاعران است. اهمیّت موضوع صورخیال تا جایی است كه تعدادی از علمای قدیم و استادان معاصر آن را فصل ممیّز شعر از نظم دانسته‌اند. بررسی دقیق صور خیال نتایج مثبت سبك‌شناسی بسیاری دارد. نظیری نیشابوری یكی از شاعران تواناست كه شعر او از جنبه‌های مختلف دارای ارزش و شایسته‌ی نقد و بررسی است، لذا پژوهشگر در این پژوهش با عنوان «بررسی صورخیال در غزلیّات نظیری نیشابوری» بر آن است تا ضمن آشنایی با سخن وی انواع گوناگون صورخیال را در غزلیاتش بررسی كند كه سرشار از باریك‌اندیشی‌ها و تصاویر تخیلی لطیف و جذاب است و با چگونگی شكل‌گیری تصاویر خیالی در غزلیات این شاعر بزرگ امّا گمنام آشنا شده و با تحقیق و بررسی منابع معتبر و متعدد علم بیان گونه‌های تشبیه، استعاره، كنایه، مجاز، اسلوب معادله و تمثیل را تعریف كرده و مصداق‌های هر كدام را در بخش غزلیات مشخص نماید. پژوهشگر خود را ملزم می‌داند كه مطالب و اطلاعات هر چند مختصری را پیرامون سخن نظیری نیشابوری بیان كند تا خواننده از این راه با فكر و اندیشه‌ی نظیری نیشابوری بهتر آشنا شود. و نیز در این پژوهش مشخص خواهد شد كه بسامد كدام یک از عناصر خیال در شعر نظیری نیشابوری برجسته‌تر و بالاتر است؟ او چگونه شاعری بوده است و چه تفكراتی داشته؟ چه مضامینی بیشتر در شعرش دریافت می‌شود؟ از كدام شاعران تأثیر پذیرفته است؟ اشعار وی مخصوصاً غزلیاتش چه تأثیری بر خوانندگان آن داشته است؟ كه پژوهنده با مطالعه‌ی غزلیات نظیری نیشابوری پس از شناخت دقیق، صورخیال آنها را یادداشت ‌برداری نموده و با شناخت این تصاویر تخیلی درك معانی زیبا و لطیف اشعار نظیری نیشابوری برای خواننده آسان شده است.

2-1- ضرورت و موضوع اهمیت تحقیق

عنصر خیال در شعر فارسی همواره جایگاه مهمی داشته است و در برخی دوره‌ها این جایگاه بلندتر به نظر می‌رسد از جمله در سبك هندی كه فهم دقیق معانی متون ادبی و اشعار شاعران و لذّت بردن از آن‌ ها در گرو شناخت و تشخیص صورخیال است بررسی صورخیال در شعر نظیری نیشابوری كمك می‌كند تا به اوضاع و احوال شاعر، و طریقه‌ی استفاده از تصاویر خیالی در قرن دهم و یازدهم بهتر پی ببریم و دیگر با فهم بهتر سبك شعری این شاعر به خواننده این غزلّیات كمك شده باشد.

3-1- اهداف تحقیق

1- فراهم آوردن زمینه‌ی شناخت و نحوه‌ی استفاده‌ی نظیری نیشابوری از عناصر خیال.

2- شناساندن شعر نظیری نیشابوری از طریق بحث در صور خیال.

3- شناخت نوع نگاه شاعر به پدیده‌های اطراف خود.

4- تعیین بسامد نوع صور خیال در شعر نظیری نیشابوری.

4-1- سوالات تحقیق

1- جایگاه صور خیال در غزل نظیری نیشابوری كجاست؟

2- بسامد كدام یک از گونه‌های خیال در دیوان او بیشتر است؟

5-1- پیشینه علمی موضوع تحقیق

     در حوزه‌ی صورخیال تحقیقاتی در قالب كتاب، پایان‌نامه و مقاله انجام شده است، و از این آثار می‌توان به كتاب‌های ارزشمندی اشاره كرد كه می‌توانند زیربنای تحقیق حاضر باشند، در زمینه‌ی علم بلاغت كتاب «اسرار البلاغه عبدالقاهر جرجانی» كه به بررسی تصاویر خیال‌انگیز و آوردن شاهد مثال‌هایی به زبان عربی پرداخته است. كتاب «معالم البلاغه» اثر محمد خلیل رجایی، «ابداع البدایع» شمس العلمای گرگانی و … كتبی هستند كه در زمینه‌ی علم بیان نگاشته شده‌اند و در این پایان‌نامه هم در تعریف عناصر بیانی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. اما در زمینه‌ی دیوان نظیری نیشابوری كارهایی انجام گرفته است كه در این پایان‌نامه از آن‌ ها استفاده شده است عبارتند از:

1- بررسی بیان در شعر نظیری نیشابوری، بهناز پوررضا كهیازی به راهنمایی دكتر محمدحسین حائری- دانشگاه علامه طباطبایی 1388

2- صورخیال در غزل‌های نظیری نیشابوری، نوید احمدگل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-10-01] [ 09:28:00 ب.ظ ]




فصل اول: کلیات تحقیق

1- مقدمه

درآمد:

نخل بندِ شعرا، کمال الدین ابوالعطا، محمدبن علی، مرشدی کرمانی، عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در قرن هشتم هجری ست. نسبت «مرشدی» او به جهت انتساب اوست به فرقه­ی مرشدیّه که پیروان شیخ مرشد ابواسحاق کازرونی بوده اند و عنوان «نخلِ بندِ شعرا» که در غالب مآخذ به وی مکرّر داده شده است. حکایت از تبّحر و کمال او در خَلق معانی و برتری او بر فرهیختگان و ادبای روزگار خویش است.

 ولادت خواجو آنگونه که در پایان مثنوی «گل نوروز» آورده، بیستم ماه، ذی الجحّه 689 ه.ق. است. وی بنایه روایت دولتشاه سمرقندی (صفا، 1396: 889) از بزرگ زادگان کرمانی بوده است و در دوران کودکی را در کرمان گذرانیده و سپس به سفرهای طولانی خود به حجاز و شام و بیت المقدس و عراق حجم و عراق عرب و مصر و فارس و بعضی از بنادر خلیج فارس و بعضی از بنادر خلیج فارس پرداخت و در این سفرها دانش و تحقیق اندوخت. وی دربار سلطان ابوسعید را دیده و با وزیرش غیاث الدین محمد دوستی داشته است. پس در پناه خاندان اینجو به سر برده و بویژه در دوران حکومت شاه شیخ ابواسحاق، در عنایت او، روزگار به رفاه گذرانیده است. افزون بر این وی با امر مبارز الدین نیز مرتبط بوده و او را مدح گفته است. خواجو از بزرگان طریقت، شیخ مرشد ابواسحاق کازرونی و شیخ سیف الدین باَخرزی و شیخ الاسلام امین الدین بلیانی و شیخ علاء الدوله سمنانی را ستوده وبه او ارادت می ورزیده است.

 خواجو در طریقت تصوّف، ثابت قدم بوده و از همین جاست که نفوذ افکار صوفیانه و اندیشه های عارفانه را در غالب اشعار او آشکار می توان دید.

از میان معاصران خواجو، ذکر نام حافظ در اینجا لازم تر و ضروری تر است، زیرا این دو استاد بزرگ هم زمان ارتباط نزدیک وجود داشت. خواجو که به سال و تجربه شاعری بر حافظ تقدّم داشت، در مدّتی که مقیم شیراز بود، چون دوستی که سمت رهبری داشته باشد بر اندیشه ی حافظ پرتو تعلیم انداخته بود و به همین سبب است که در دیوان خواجه ی  شیراز، بسیار ابیات می بینیم که به تقلید یا به استقبال از غزل های خواجو ساخته و یا گاه معنی و لفظی از خواجو را اقتباس کرده است تا جایی که یکی از شاعران آن روزگار گفته است:

استاد غزل سعدی ست نزد همه کس امّا           دارد سخن حافظ، طرز سخن خواجو

 سال وفات خواجو را 750 ه. ق. ذکر کرده اند. وفات وی در شیراز اتفاق افتاده و آرامگاه او در تنگ الله اکبر شیراز است. آثار خواجو متعدد و کلیّات او مفصّل و از هر جهت سزاوار دقّت و شایان اهمیّت است. وی از آغاز جوانی سرودن شعر را آغاز نموده و تا پایان حیات به خلق آثار مختلف خود، سرگرم بوده است. مجموعه ابیاتش در حدود چهل بیت است و از جمله شاعرانی است که در حیات وی، به جمع آوری اشعار دیوان و آثار وی اقدام شده است. دیوان وی، بیست و پنج هزار بیت است. خواجو شش مثنوی در اوزان گوناگون سروده و در آنها به نظامی و فردوسی نظر داشته است و استادی و مهارت و قدرت طمع و اندیشه وی در همه مثنوی های وی آشکار است. این مثنوی ها عبارتند از:

-سام نامه که منظومه ای حماسی و عشقی در بحر متقارب مثمن مقصور یا محذوف است و به تقلید از فردوسی سروده است درباره سرگذشت سام نریمان و عشق ها و جنگ ها و ماجراهای اوست.

-همای و همایون مثنوی عاشقانه ای است در داستان عشق همایون با همای دختر مغفور چین در بحر متقارب که خواجو آن را به سال 732 به اتمام رسانید.

– مثنوی دیگری وی گل و نوروز است در بحر هَرج مدّس مخذوف در عشق شاهزاده یی به نام نوروز «گل» دختر پادشاه روم که شاعر آن را در برابر خسرو و شیرین نظامی سروده است.

-روضه الانوار منظومه ای است در بحر سریع که وی را با توجه به مثنوی مخزن الاسرار نظامی که در حکمت وانواع حکایت سروده است.

– کمال نامه منظومه ای ست عرفانی در دوازده باب بر وزن سیر العباد سنائی و گوهرنامه که بیش از هزار بیت است و در بحر هَزَج مدّس مخذوف و به نام امیر مبارزالدین نطفر حکمران کرمان و فارس سروده شده است،افزون بر اینها خواجوآثاری چون  القلوب و -رساله­ البادیه و رساله­ی سبع المثانی و رساله­ی مناظره ی شمس و سحاب دارد.

با مطالعه در آثار منظوم و منثور خواجو که مجموعه عظیمی را تشکیل می دهد به کمال تبّحر و استادی و مهارت وی در سرودن اقسام شعر با توجه به داستانهای غنایی، عرفانی و تاریخی، می توان پی برد، غزلیّات خواجو در میان آثار وی از پختگی، برجستگی، شیوایی و دل نشینی خاصّی برخوردار است که بخش عظیمی از این جذّابیت و دل نشینی غزلیّات مرهون انواع صور خیال در غزلیات اوست که نگارنده این پایان نامه به پژوهش (پایان) در صور بیانی غزلیات عاشقانه و عرفانی این شاعر شیرین سخن و سبک عراقی پرداخته است.

1-1- تاریخچه

 هر یک از علوم ادبی، علاقه مندان، پژوهشگران و مطالعه کنندگان ویژه ای دارد. گر چه دانش های ادبی همیشه مورد توجّه و علاقة دوست داران شعر و نویسندگی و علوم بلاغت بوده است امّا در میان این علوم، علم معانی و بیان، خصوصا بیانی که از مقوله صورخیال در شعر و نثر سخن می گوید و زبان ارجاعی را با پربار نمودن از فراهنجاری ها و ساختارشکنی های بلاغی و بیانی به سوی یک زبان کامل عیار ادبی و شاعرانه سوق می دهد.  درست است که همه علوم ادبی به گونه ای از زبان ادب یعنی زبانی که فراسوی مرزهای زبان ارجاعی و عامیانه است، سخن می گویند و هر کدام به نوعی در زیبا کردن زبان ادبی و پیرایه و زیوربستن به قد وقامت زبان فارسی دری، می کوشند.  اما علم بیان به درستی در شیوا و شرین و دل نشین کردن کلام در شهر کهن از روزگار سبک خراسانی، دخالت عمده و تاثیر برجسته و آفرینش های به جا ماندنی وماندگار داشته است. 

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

 هر یک از شاعران که دیرباز شعر کهن سروده اند، برای آگاهی بیشتر از زبان مادری و شناخت فراز و نشیبهای سخن چه از منظر ساختارهای زبانی و دستوری و چه شناخت واژگان (فقه اللّغه ) و چه آگاهی از صور بلاغی چهارگانه در حوزه شعر، بر خود لازم می دانستند که آثار پیشینیان را که درباره بیان در شعر، نگاشته شده بود و برجستگی های زبان ادبی و فراهنجاری را در حوزه بیان با ارائه و آفرینش بهترین نمونه ها و آثار نشان داده بود، مطالعه کنند و از نظرِ دقت آمیز و ظریف و نکته سنج خود بگذارنند. 

 در میان نویسندگان، ادبای قدیم، نیز عدّه ای، شاعران جوان را به مطالعه آثار پیش از خود که اسوه و رهنمود و راهنمای خوب و نسبتا کاملی برای آنان بود، تشویق و ترغیب می نمودند. از آن جمله، نظامی عروضی سمرقندی است که در مقدّمة چهار مقاله در مورد بهره جویی شاعران از آثار گذشتگان، با ذکر کتاب ها و آثار نمونه، داد سخن داده و تاکید ورزیده است که شاعر نوپا و نوخاسته و جوان باید گردِ این کتاب ها بگردد و از شعر شاعران پیشینیان بیست هزاربیت پیش چشم داشته باشد (نظامی عروضی،1373 :5). اینکه تاکید نموده است، این همه شعر پیش چشم داشته باشد به این معناست که تقریبا این شمار انبوه از شعر گذشتگان را حفظ نموده و به وقت نیاز، برای تهیّج ذوق و تقویت طبع و داشتن حس و توان سرودن شعر، از خیل شعر به حافظه سپرده و از خرمن اشعار پیش چشم و حافظه داشته، به وقت فرصت بهره جویی کند و در گزینش واژگان و ترکیبات و تعبیرات و توصیفات و نیز ارائه صور خیال شاعرانه در ساختارهای تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه به خوبی بهره برداری کند و بداند از چه صورت بلاغی و بیانی، آن هم با چه قالب و ساختاری استفاده نموده و کلام را در پیمانه و ظرف صور خیال، مطابق با وزن و بحر شعر مورد نظر و فضا و مکان و مقام شایسته با کلامی بلیغ و رسا و زیبا در معنا و خوش تراش و موجز و یا با اطناب به جای خود، به معشوق، ممدوح، دوست یگانه و یا جمع فرهیختگان و دوست داران شعر و ادب عرضه و هدیه کند.  بنابراین یکی از نقاط قوّت در سرودن شعر زیبا و فصیح و بلیغ رعایت اصول بلاغت و بیان در شعر بود و این امر، افزون بر شمّ خدادادی و داشتن ذوق و قریحه بالفطره، نیازمند مطالعه، مرور و ممارست در فنون بلاغت و صور خیال در شهر دیگران بود. شاعر بایستی دقّت می کرد که دیگران در گذشته به هنگام به سرودن شعر، چگونه از تنگناهای شعر با رعایت وزن و قافیه و گزینش لغات و ترکیبات مناسب سرافرازانه عبور کرده اند و چه هنرهایی آموخته و اندوخته بوده اند که نتیجه آن هنرها، ارائه یک قصیده یا غزل و یا قطعه زیبا و به جاماندنی از آنها شده است. 

 قطعاً شاعران بزرگ در این یادگیری ها و به خاطر سپردن، و تمرین ذوقی و حالی در اوقات فراغت چه در ذهن و چه برروی کاغذ؛ از دیگران سبق برده و پیش افتاده بوده اند. تا کسی رنج شب درس و مطالعه و تحمّل بیخوابی نمی کرده و نفس و ذوق و ذهن خویش را با آثار برگزیدة ادبی گذشته، دمخور و مؤانس نمی دیده و از سرچشمه ذوق و طبع دیگر شاعران که به صورت سفینه و جُنگ و دیوان ظهور و جلوه کرده بود، بهره کافی نمی برده، کی و کجا می توانسته است که در میدان فصاحت و بلاغت، در کنار سخنوران بزرگ زمان خود و یا در ردیف شاعران گذشته از روزگار خود، هنرنمایی کند و از ذوق و قریحه اش اثر غزلی شیرین و لطیف و سنجیده و ظریف و یا قصیده ای مشحون به نکات و ظرایف بلاغی و بیانی، تراوش کند و بر صحیفة روزگار جاودان باقی بماند و کام جان ادب دوستان و علاقه مندان به شعر را با تک تک ادبیات خود، شیرین کند و مشام جان آنها را با عطر ظرایف و نکات بلیغ و فصیح شعر خویش، خوشبو و معطر کند؟

پس از روزگار سبک خراسانی و گذر زمان و ظهور و حضور گویندگان بزرگی در قصیده سرایی و شعر حماسی و سرودن غزل و قطعه و رباعی، راه شعر کهن برای ظهور گویندگان و شاعران فصیح و بزگ، با هنر نمایی های رودکی، فرّخی، منوچهری، ناصرخسرو، سنایی، انوری و در روزگار بعد عطار و مولانا و سعدی باز و بازتر شده بود. 

 خواجوی کرمانی، واپسین حلقه شاعران پیش از خود و سرحلقه شاعران پس از خود است. دستمایه خواجو همه آن پشتوانة بلاغی، زبان آوری ها و هنرنمایی ها، خلق آثار زیبا در شعر غنایی و در سنایی و ارائه قطعات و غزلیّات و مثنوی های پیراسته و ویراسته و آراسته به فنون ادبی پیش از اوست. خواجو میراث خوارخیل عظیمی از شاعران پیش از خود است که در میان آنان، سعدی شیرین سخن حضور دارد که هیچ کس چون او، تاکنون غزل عاشقانه نسروده و نخواهد سرود:

برحدیث من و حُسن تو، نیفزاید کس                     حد همین است سخندانی و زیبایی را

 (سعدی،  129:1373)

 سعدی خود، به فصاحت،  شیوایی و بلاغت سخن خویش آگاه بوده است و بیت بالا که یکی از ابیات تعریف خود کرده سعدی است، وقوف او را در شیرین سخن و به گزینی و میدان داری در فصاحت و بلاغت به شیرین سخنش می رساند که را یارای مخالفت با این ادعاست؟ هر کس ذوق سلیم و طبع توانا در سرودن شعر دارد، بر استادی مسلّم سعدی، صحه می گذارد و در برابر قدرت بیان او تعظیم و ادای احترام می کند.

باری خواجو، پس از این نادرة دوران ظهور کرده است، همتایان و هم عصران او چون سلمان ساوجی، نیز در تبحر در سرودن شعر بویژه غزل، وقوف و مهارت زیاد داشتند و دوران خواجو که اوج درخشش سبک عراقی است، پسینه و پیشینه خوبی داشته است. فراز و انجام آن سعدی و حافظ اند. دو بزرگ که بدون اغراق، همتا ندارند. یکی در سرودن غزل عاشقانه و دیگری در ارائه غزل عارفانه:

حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ            قبول خاطر و لطف سخن خداداد است

 (حافظ،142:1389)

شاید از بخت بد و شوریده خواجو بوده که بین دو قله بزرگ ادب فارسی واقع شده است: سعدی پیش از او و حافظ پس از او، میدان دار بلاغت شده اند و طبیعی و معلوم است که یک شاعر هر چند هم توانا و بلیغ باشد، در برابر کلام معجزه نشان و آسمانی حافظ نمی تواند برابری کند و همه می دانیم که هنر، همشهری و هم ولایتی نمی شناسد هر که بهتر سروده بیشتر عزیز و معروف می شود!

 اما روزگار، هرکسی را به قدر پایه و مایة هنرش، سرانجام ارج می نهد. گرچه خواجو به طور قطع در غزل به پای حافظ نمی رسد و حافظ نه تنها از خواجو بلکه از همه شاعران روزگار پیش از خود، بجز سعدی، یک سر و گردن بالاتر است، اما زیادی آثار خواجو و شمّ خدادادی او در بکارگیری صنایع لفظی و معنوی و صوربلاغی گوناگون از تشبیه و استعاره و شقوق آنها و بهره جویی از مجاز و کنایه پس از دو صور خیال یاد شده و گزینش تراش ترین واژه ها و ترکیبات و به کارگیری شیواترین، پخته ترین و زیباترین توصیفات و صوربلاغی در محور معنایی و بلاغی کلام و انتخاب موزون ترین و خوش آهنگ ترین بحور عروفی برای ارائه غزلیّات و تنوع بحور استفاده شده و احاطة او بر علوم و فنون ادبی و استادی مسلم او و اشراف او بر معانی بلاغی آیات و شماری از روایات و نیز آگاهی از تفاسیر عرفانی برکلام خدا و شناخت دقیق و صحیح فنون بلاغت در قرآن و زبان عربی و پس از آن در ادب فارسی و دارابودن حافظه قوی و طبع نیرومند و ذوق توانا در ارائه و خلق شیواترین و برگزیده ترین غزلیّات که مشحون به تصاویر زیبایی از زندگی آدمی از پیدایش او برگردة این کره خاکی و زیست پرهنگامه و غوغای او در پهنه خاک و گذر از خاک بر افلاک و نشیب و فرازهای عاشقی و کشاکش عشق در عاشق و محبوب و توصیفات بیشتر و بیشتر و گوناگون از زیبایی های معشوق و رازو نیاز عاشق با محبوب و پیوند برجستگی های معنایی و بلاغی و نهایتاً صورخیال برگرفته از چهره معشوق و پیوند این صور با پدیده های طبیعت و درآمیختن نمادهای طبیعت با نعمت های خدادادی در وجود انسان و صدها پدیده و عنصر زیبا و چشم گیر و چشم نواز و شگفت آفریده و شمار بسیاری از صُوَر نمادین و بلاغی، آری اینها همه و نیز جزء اینها، آنچه كه دیوان او را مشحون به لطایف و ظرایف خیال كرده است، روزگاری طولانی است كه خوانندگان و پژوهندگان در غزلیات و سایر آثار او را، بیخودانه به خویش مشغول داشته است.

 شاید تنها حسن شعر خواجو به ویژه در حوزة غزل سرایی این باشد كه پژوهنده پس از مطالعة دیوان خواجو و مرور مستمر به اغلب سروده های عاشقانه او، ذهنیت و نظرش اغلب به نفع خواجو عوض می شود و او را از هر آنچه معرّفی كرده اند، بهتر و استادتر می بیند و می داند. افزون بر اینكه برخی از غزلیات خواجو همچون غزلی با مطلع زیر:

صبحدم دل را مقیم خلوت جان یافتم                  وز نسیم صبح،بوی زلف جانان یافتم

(خواجو،337:1389)

 جزو غزلیّات برجسته سبك عراقی است و به جرات می توان گفت كه پس از شعر سعدی و حافظ، می توان  این غزل و امثال آن را نمونه های خوبی از بلاغت و صورخیال در شعركهن و سبك عراقی به شمار آورد.

 بی شك خواجو در علم معانی و بیان، به ویژه به راز و رمزها و ظرایف و دقایق علم بیان آشنایی داشته است و این مدعا با مطالعة شمار بالایی از غزلیات او با هدف جُستن و پژوهش انواع صور  بلاغی برجسته در دیوان او،عاید خواننده و پژوهنده می شود.خواننده كم كم خواجو را در ارائه یک معنا و یا یک مفهوم به طُرُق گوناگون، استاد و ماهر می بیند. مگر نه این است كه در تعریف علم بیان می گوییم: ادای یک معنا و مفهوم به صورت های گوناگون و بلیغ و زیبا (سمیعی،209:1384)و نیز “ادای معنای واحد به طُرُق مختلف (شمیسا،12:1371). و مگرنه این است كه همة مولفان علم بیان، در تعریف علم بیان، جمله و تعریفی در همین حد ومرز گفته اند. وآیا غیر از این است كه خواجو گاه در یک غزل یک معنای برجسته بلاغی، به چند گونه و با چند ساختار از مقولة تشبیه و استعاره و… بیان كرده است؟

 یكی دیگر از برجستگی های غزلیّات خواجو، تسلّط و آگاهی او از لغت عرب و آیات قرآن و حكایات و وقوف او بر چند و چون قهرمانان داستانهای عاشقانه و غیر آن است. وسعت اطلاعات این شاعر كرمانی بر مباحث اسطوره و تاریخ و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ب.ظ ]




1-1- شرح مسئله. 2

2-1- ضرورت و اهمیت موضوع تحقیق. 3

3-1- اهداف تحقیق. 3

1-3-1- اهداف کلی.. 3

2-3-1- اهداف جزئی.. 3

4-1- روش تحقیق. 4

5-1- پرسش­های تحقیق. 4

6-1- پیشینه تحقیق. 4

7-1- واژه شناسی.. 6

1-7-1- تعریف لغوی قرائت.. 6

2-7-1- تعریف اصطلاحی قرائت.. 8

8-1- معرفی شیخ طبرسی.. 10

9-1- معرفی اجمالی مجمع البیان فی تفسیر القرآن. 13

 

فصل دوم: گذری بر تاریخچه و جایگاه قراءات در تفسیر مجمع البیان. 15

مقدمه. 16

1-2- پیشینه اختلاف قرائت­ها 18

2-2- جایگاه اختلاف قراءات در تفسیر مجمع البیان. 20

1-2-2- دیدگاه طبرسی درباره قرّاء مشهور قرآن. 21

2-2-2- دلایل سندیت قراءات مشهور از دیدگاه طبرسی.. 25

3-2- تاریخچه کتب اختلاف قراءات.. 26

 

فصل سوم: بررسی دیدگاه ­های ویژه­ی طبرسی درباره انواع اختلاف قرائت از بین صاحب نظران علم قرائت    30

مقدمه. 31

1-3- دیدگاه طبرسی درباره انواع اختلاف قرائت­ها 33

1-1-3- اختلاف در اعراب کلمات؛ که تفاوتی در صورت نوشتن و معنای آن­ها پدید نمی­آورد. 33

2-1-3- اختلاف در اعراب که باعث تغییر معنا می­گردد؛ نه صورت.. 34

3-1-3- اختلاف در حروف کلمات؛ که معنا را تغییر می­دهد ولی صورت همچنان محفوظ است.. 36

مقالات و پایان نامه ارشد

 

4-1-3- اختلاف حروف که باعث تغییر صورت است؛ نه معنی.. 37

5-1-3- اختلاف کلمه؛ که صورت و معنا را تغییر می­دهد. 38

6-1-3- اختلاف در جلو و عقب بودن کلمات.. 38

7-1-3- اختلاف در زیاد و کمی کلمات.. 38

2-3- بررسی­ها، ویژگی­ها و تحلیل­ها 39

1-2-3- توجه یا عدم توجه به حدیث سبعه احرف.. 39

2-2-3- اختلاف لهجه. 43

3-2-3- توجه به تغییر معنا و یا عدم توجه به آن. 46

 

فصل چهارم: ضوابط و معیارهای شناخت قرائت صحیح از دیدگاه طبرسی در مجمع البیان   48

1-4- ضابطه پذیرش قراءات.. 49

2-4- ضابطه پذیرش قراءات از دیدگاه طبرسی.. 51

1-2-4- مطابقت و سازگاری قرائت دیگر با آیات دیگر. 52

1-1-2-4- صریحاً و با ذکر آیه. 53

2-1-2-4- به طور اشاره و بدون ذکر آیه مورد نظر. 56

2-2-4- هماهنگی با قواعد ادبیات عرب.. 57

3-2-4- هماهنگی با قراءات مشهور. 65

4-2-4- هماهنگی با شعر شعرای عرب.. 68

5-2-4- مطابقت با لغت.. 71

6-2-4- استفاده از روایات.. 74

7-2-4- استفاده از چند معیار با هم. 77

 

فصل پنجم: نقش اختلاف قرائت­ها در برداشت­های تفسیری مجمع البیان. 81

طرح مساله. 82

1-5- تاثیر در حوزه آیات الاحکام. 84

1-1-5- جمع بین دو حکم مختلف (یا جمع بین دو قرائت) 84

2-1-5- ترجیح یک حکم بر سایر احکام. 88

3-1-5- رفع ابهام ظاهری.. 94

4-1-5- تفسیر و توضیح احکام. 95

5-1-5- تاکید و مبالغه بیش­تر در بیان حکم. 99

2-5- تاثیر اختلاف قرائت در برداشت تفسیری طبرسی در سایر حوزه ها 100

1-2-5- ایضاح، توضیح و تبیین بیش­تر معنای آیه. 101

2-2-5- گسترش در لفظ و معنای آیه. 104

3-2-5- تخصیص در معنای آیه یا تطبیق معانی بر مصادیق. 106

4-2-5- کاستن از مبالغه. 108

5-2-5- مردود دانستن قرائتی که فهم، تفسیر و برداشت صحیح آیات را دچار اختلال می­نماید. 110

 

نتیجه گیری.. 116

فهرست منابع و مآخذ. 119

چکیده انگلیسی..

چکیده 

به دلیل اهمیت بالای مسئله اختلاف قراءات و تاثیراتی که می ­تواند در روش، گرایش و یا برداشت تفسیری مفسر قرآن کریم داشته باشد، این رساله بر آن است تا با بهره گرفتن از روش توصیفی – تحلیلی، به اهداف این پایان نامه که در راستای پاسخگویی به سوالات تحقیق است، دست یابد. به طور خلاصه؛ شناسایی ملاک و معیارهای شناخت قرائت صحیح از دیدگاه طبرسی، جایگاه اختلاف قراءات و نقش آن در برداشت­های تفسیری مجمع البیان از جمله اهداف تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




 1- مقدمه………………………………………………………………………………………………………………..2

1-1: نماد…………………………………………………………………………………………………………………2

1-2: نماد و اسطوره……………………………………………………………………………………………………4

1-3:جایگاه حیوانات در اساطیر……………………………………………………………………………………6

2- ضرورت تحقیق…………………………………………………………………………………………………….9

3- اهداف تحقیق…………………………………………………………………………………………………….10

4- روش تحقیق………………………………………………………………………………………………………10

5- پیشینه تحقیق………………………………………………………………………………………………………13

فصل دوم: نمادشناسی

ا- حکایت «مرد در چاه»

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..15

بخش دوم: نمادشناسی ……………………………………………………………………………………………..17

1- زنبور………………………………………………………………………………………………………………..17

2- شتر…………………………………………………………………………………………………………………..17

3- مار……………………………………………………………………………………………………………………18

4- موش………………………………………………………………………………………………………………..19

5- درخت……………………………………………………………………………………………………………..21

6- چاه…………………………………………………………………………………………………………………..21

بخش سوم: تحلیل حکایت………………………………………………………………………………………. 24

2- حکایت «شیر و گاو»

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..26

بخش دوم: نمادشناسی ……………………………………………………………………………………………..27

1- گاو………………………………………………………………………………………………………………….27

1-1:گاو در اساطیر ایران………………………………………………………………………………………….28

1-1-1: قربانی گاو در آیین میترایی……………………………………………………………………………28

1-1-2:قربانی گاو در آیین زرتشتی……………………………………………………………………………29

1-1-3:جمشید و قربانی گاو……………………………………………………………………………………..30

1-1-4: فریدون و گاو «برمایه»………………………………………………………………………………….31

1-2: گاو در اساطیر هند……………………………………………………………………………………………32

1-2-1: ایندرا و گاو………………………………………………………………………………………………..32

1-2-2: شیوا و ورزاو………………………………………………………………………………………………33

1- 3: فلسفه­ی قربانی گاو………………………………………………………………………………………….34

1-4 : ارتباط گاو و زن با باران و حیات……………………………………………………………………….35

1-5 :بن­مایه­ی مرگ و زندگی…………………………………………………………………………………..37

1-6 :  نمادشناسی گاو……………………………………………………………………………………………..38

2- شیر…………………………………………………………………………………………………………………..39

2-1: شیر در اساطیر ایران………………………………………………………………………………………….39

2-2: شیر در اساطیر هند…………………………………………………………………………………………..41

2-2-1: ویشنو………………………………………………………………………………………………………..42

2-2-2: دوی………………………………………………………………………………………………………….42

2-2-3: گانشه………………………………………………………………………………………………………..42

2-2-4 : شیوا ………………………………………………………………………………………………………..43

2- 3: نمادشناسی شیر………………………………………………………………………………………………43

3- شغال………………………………………………………………………………………………………………..44

3-1: شغال در ایران…………………………………………………………………………………………………44

3-2: شغال در هند…………………………………………………………………………………………………..45

3-3 : نمادشناسی شغال…………………………………………………………………………………………….45

بخش سوم: تحلیل حکایت…………………………………………………………………………………………45

3- حکایت «مرغ باران»

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..47

بخش دوم: نمادشناسی ……………………………………………………………………………………………..48

1- طیطوی……………………………………………………………………………………………………………..48

2- گرودا……………………………………………………………………………………………………………….49

3- سیمرغ………………………………………………………………………………………………………………50

3-1: سیمرغ در اوستا……………………………………………………………………………………………….50

3-2:سیمرغ در شاهنامه ……………………………………………………………………………………………51

بخش سوم:تحلیل حکایت………………………………………………………………………………………….52

4- حکایت «ملک پیلان و خرگوش»

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..56

بخش دوم: نمادشناسی………………………………………………………………………………………………56

1-  خرگوش………………………………………………………………………………………………………… 56

1-1: خرگوش در ایران……………………………………………………………………………………………57

1-2: خرگوش در هند…………………………………………………………………………………………….57

1-3: نمادشناسی خرگوش………………………………………………………………………………………..58

2- فیل…………………………………………………………………………………………………………………..59

2-1: فیل در ایران…………………………………………………………………………………………………..59

2-2: فیل در هند…………………………………………………………………………………………………….60

2- 3: نمادشناسی فیل……………………………………………………………………………………………….61

بخش سوم: تحلیل حکایت ………………………………………………………………………………………..61

1- ماه در ایران ……………………………………………………………………………………………………….62

2- ماه در هند………………………………………………………………………………………………………….63

3- ماه و زن……………………………………………………………………………………………………………64

4- ارتباط آب و ماه در ایران……………………………………………………………………………………..65

5- ارتباط آب و ماه در هند……………………………………………………………………………………….65

6- ارتباط ماه و مرگ……………………………………………………………………………………………….67

5- حکایت «بوف و زاغ»

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..68

بخش دوم: نمادشناسی………………………………………………………………………………………………70

1- زاغ(کلاغ)…………………………………………………………………………………………………………70

1-1: زاغ(کلاغ) در ایران………………………………………………………………………………………….70

1-2: زاغ(کلاغ) در هند…………………………………………………………………………………………..71

1-3 : نمادشناسی زاغ(کلاغ)……………………………………………………………………………………..71

2- جغد…………………………………………………………………………………………………………………72

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

2-1: جغد در ایران………………………………………………………………………………………………….72

2-2: جغد در هند……………………………………………………………………………………………………72

2-3 : نمادشناسی جغد…………………………………………………………………………………………….73

بخش سوم: تحلیل حکایت…………………………………………………………………………………………73

1- خویشکاری زاغ در باب «بوف و زاغ»……………………………………………………………………..73

1-1:چاره­جویی زاغ با آتش………………………………………………………………………………………74

2- خویشکاری جغد در باب «بوف و زاغ»……………………………………………………………………75

2-1: غار……………………………………………………………………………………………………………….76

4- تقابل نمادین زاغ و جغد……………………………………………………………………………………….78

6- حکایت «سیاح و زرگر»

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..79

بخش دوم: نمادشناسی………………………………………………………………………………………………80

1- مار……………………………………………………………………………………………………………………80

1-1: مار در ایران……………………………………………………………………………………………………80

1-2: مار در هند……………………………………………………………………………………………………..81

1- 3: نمادشناسی مار………………………………………………………………………………………………..82

2- ببر……………………………………………………………………………………………………………………84

2-1: ببر در ایران……………………………………………………………………………………………………84

2-2: ببر در هند……………………………………………………………………………………………………..85

2-3: نمادشناسی ببر…………………………………………………………………………………………………86

3- بوزینه(میمون)…………………………………………………………………………………………………….86

3-1: بوزینه در ایران………………………………………………………………………………………………..87

3-2: بوزینه در هند …………………………………………………………………………………………………87

3-3: نمادشناسی بوزینه…………………………………………………………………………………………….88

بخش سوم: تحلیل حکایت…………………………………………………………………………………………88

7- دیگر حیوانات «کلیله و دمنه»

1-آهو…………………………………………………………………………………………………………………..89

2- باخه………………………………………………………………………………………………………………….90

3- بط……………………………………………………………………………………………………………………91

4- پلنگ………………………………………………………………………………………………………………..92

5- خر…………………………………………………………………………………………………………………..92

6- خرچنگ…………………………………………………………………………………………………………..93

7- راسو…………………………………………………………………………………………………………………93

8- روباه…………………………………………………………………………………………………………………94

9- غوک……………………………………………………………………………………………………………….94

10- کبوتر……………………………………………………………………………………………………………..95

11- گربه………………………………………………………………………………………………………………96

12- گرگ…………………………………………………………………………………………………………….96

13- ماهی………………………………………………………………………………………………………………97

فصل سوم: بررسی کنش­های حیوانات و تحلیل ساختاری چند حکایت

بخش اول: بررسی کنش­ها………………………………………………………………………………………100

1- آهو………………………………………………………………………………………………………………..100

2- باخه……………………………………………………………………………………………………………….100

3- ببر………………………………………………………………………………………………………………….101

4- بط…………………………………………………………………………………………………………………101

5- بوزینه……………………………………………………………………………………………………………..101

6- پلنگ……………………………………………………………………………………………………………..101

7- جغد……………………………………………………………………………………………………………….101

8- خر…………………………………………………………………………………………………………………101

9- خرچنگ…………………………………………………………………………………………………………102

10- خرگوش………………………………………………………………………………………………………102

11- راسو…………………………………………………………………………………………………………… 102

12- روباه……………………………………………………………………………………………………………102

13- زاغ………………………………………………………………………………………………………………103

14- شتر……………………………………………………………………………………………………………..103

15- شغال……………………………………………………………………………………………………………103

16- شیر……………………………………………………………………………………………………………..104

17- غوک………………………………………………………………………………………………………… 106

18- فیل……………………………………………………………………………………………………………. 107

19- کبک………………………………………………………………………………………………………….107

20- کبوتر………………………………………………………………………………………………………….107

21- گاو…………………………………………………………………………………………………………….107

22- گربه……………………………………………………………………………………………………………107

23- گرگ………………………………………………………………………………………………………….108

24- مار……………………………………………………………………………………………………………..108

25- ماهی…………………………………………………………………………………………………………..108

26- مرغ ماهیخوار……………………………………………………………………………………………….108

27- موش…………………………………………………………………………………………………………..108

بخش دوم: تحلیل ساختاری چند حکایت………………………………………………………………….109

1- حکایت «شیر و خرگوش» ……………………………………………………………………………….109

1-1: بررسی ساختار کلی دو حکایت…………………………………………………………………………..111

1-2:تحلیل تشابهات………………………………………………………………………………………………..113

1-2-1: خصوصیات قهرمان در حکایت شیر و خرگوش………………………………………………..113

1-2-2:خصوصیات قهرمان در حکایت بهیم سین و باکه………………………………………………..114

1-3: خصوصیات ضد قهرمان……………………………………………………………………………………115

1-3-1: در حکایت شیر و خرگوش…………………………………………………………………………115

1-3-2: در حکایت بهیم سین و باکه………………………………………………………………………..115

1-4: چاره جویی­ها………………………………………………………………………………………………116

1-5:همانندیهای داستان ضحاک در شاهنامه با حکایت شیر و خرگوش و بهیما و باکه……….118

1-5-1: خصوصیات قهرمان در داستان ضحاک………………………………………………………….118

1-5-2:خصوصیات ضدقهرمان در داستان ضحاک……………………………………………………..118

1-5-3: چاره جویی در داستان ضحاک……………………………………………………………………119

2- حکایت »شیر و گاو»…………………………………………………………………………………………121

3- بررسی تطبیقی ساختار داستان بوف و زاغ با داستان پادشاه جهود و نصرانیان:……………….122

4- داستان پادشاه و برهمنان در کلیله و دمنه……………………………………………………………….127

4-1 بررسی ساختاری داستان پادشاه و برهمنان در کلیله و دمنه با داستان بهرام گور و کنیزک در هفت­ پیکر نظامی …………………………………………………………………………………………………..129

فصل چهارم: بیان دو عامل دیگر ماندگاری «کلیله و دمنه»

بخش اول: بررسی چند اندیشه­ی بارز دینی………………………………………………………………..134

1-1: زن در کلیله و دمنه………………………………………………………………………………………..134

1-2: زهد و ریاضت……………………………………………………………………………………………. 138

1-3 : دوستی و ایثار و حفظ پیمان…………………………………………………………………………..139

1-4 : حفظ جانوران و محیط زیست………………………………………………………………………..140

بخش دوم: کلیله و دمنه و تأویل­های رمزی………………………………………………………………..143

فصل پنجم: نتیجه­ گیری…………………………………………………………………………………….153

پی­نوشت…………………………………………………………………………………………………………..167

تصاویر………………………………………………………………………………………………………………182

چکیده انگلیسی(abstract)……………………………………………………………………………..193

فهرست منابع…………………………………………………………………………………………………… 194

چکیده:

حضور مؤثر حیوانات در حیات آدمی باعث شده که این موجودات ابتدا در حیات اساطیری و سپس به شکل نمادین در خدمت اندیشه­ های انسان قرار گیرد. قابل توجه است که حیوانات علاوه بر حضور در اساطیر و حماسه­ها، بعدها در داستان­های عرفانی، تعلیمی و حکایات پندآموز نیز نقش­آفرینی می­ کنند.

یکی از آثاری که حیوانات در آن ایفای نقش می­ کنند «کلیله و دمنه» است  که اصل آن به نام «پنجاتنترا» از سرزمین هند و جایگاه رواج و شهرت آن در سرزمین ایران بوده است و در میان هر دو ملت ایران و هند جایگاه و اهمیت ویژه­ای دارد.  با تأمل در نقش و کنش حیوانات این اثر مشاهده می­ شود حیوانات نقش­آفرین آن، روزگاری کهن دارای نقش و جایگاه مهمی در اساطیر بوده ­اند. برخی حیوانات آن همچنان پشتوانه­ی اساطیری و نمادین خود را حفظ کرده ­اند و کنش­های آن­ها نیز مطابق جنبه­ نمادین­شان در اساطیر است.

 نگارنده در پژوهش حاضر به نمادشناسی حیوانات کلیله و دمنه بر مبنای اساطیر هند و ایران و مقایسه­ پشتوانه­­ی اساطیری آن­ها در دو سرزمین و همچنین به بررسی کنش­های این حیوانات در حکایت­های کلیله و دمنه، پرداخته است. ساختار پژوهش در نگاهی گذرا چنین است: فصل اول شامل «كلیات» است و فصل دوم به نمادشناسی حیوانات «كلیله و دمنه» بر مبنای اساطیر هند و ایران اختصاص دارد. در فصل سوم، كنش­های حیوانات در «كلیله و دمنه» و ساختار چند حكایت، مورد مقایسه و بررسی قرار می­گیرد. فصل چهارم، شامل نگاهی هر چند گذرا، به جایگاه «كلیله و دمنه» در چند اثر عرفانی است. در فصل پنجم نتیجه­ مباحث این پژوهش بیان خواهد شد.

فصل اول: کلیات

1- مقدمه

اسطوره از مفاهیمی است که ارائه­ یک تعریف جامع از آن، كه  دربرگیرنده­ی همه­ی مفاهیم و مطابق با فرهنگ­های مختلف باشد، کار دشواری است. پژوهشگران، بر اساس دیدگاه ­های خاص خود، تعاریفی از اسطوره ارائه داده­اند. در این پژوهش نیز باید ابتدا تعریف خاصی از اسطوره پذیرفت و ارائه داد. ژاله آموزگار در بخش اساطیری «تاریخ ایران باستان» مطالبی درباره اسطوره آورده است که با مباحث پژوهش حاضر همخوانی بیشتری دارد:

  «اسطوره واکنشی از ناتوانی انسان است در مقابله با درماندگی­ها و ضعف او در برآوردن آرزوها و ترس او از حوادث غیر مترقبه. قدرت تخیل، نهایت فعالیت خود را در این زمینه انجام می­دهد. خدایان به این ترتیب خلق می­شوند و سپس به شهریاران و پهلوانان زمینی تبدیل می­گردند و گاهی به عکس از شخصیتی تاریخی یا قهرمانی معمولی، موجودی اسطوره­ای شکل می­گیرد؛ به این صورت که همه­ی ویژگی­های یک موجود خارق­العاده را به او نسبت می­دهند…از سوی دیگر اسطوره تجسم احساسات آدمیان است به گونه­ ای ناخودآگاه، برای تقلیل گرفتاری­ها یا اعتراض به اموری که برایشان نامطلوب و غیرعادلانه است و چون آن را تکرار می­ کنند آرامشی به آن­ها دست می­دهد…»(آموزگار،1383: 54)

 به عبارت دیگر، «اسطوره» بیان بینش و تفکر انسان ابتدایی در برخورد او با پدیده­های پیرامونش است.

حضور مؤثر جانوران در حیات آدمی باعث شده این موجودات ابتدا در حیات اساطیری و سپس به شکل نمادین در خدمت بیان اندیشه­ های انسان­ها قرار گیرند. حیوانات علاوه بر حضور در اساطیر و حماسه­ها، بعدها در داستان­های عرفانی، تعلیمی و قصه­ها و حکایات پندآموز نیز نقش­آفرینی می­ کنند و در برخی موارد پشتوانه­ی نمادین و کهن خود را(هر چند کم­رنگ) حفظ کرده ­اند و ریشه­ بعضی از خویش کاری­هایشان را می­توان در پشتوانه­ی اسطوره­ای آن­ها مشاهده کرد.

1-1- تعریف نماد

   نماد معانی متفاوت و مختلفی دارد. در ایران نماد درمعنای لغوی خود چنان­که در لغت­نامه­ی دهخدا و به نقل از آنندراج آمده است، به معنای «فاعل»، یعنی ظاهر کننده و نشان­دهنده و مظهر واقع شدن است. اما در دوران جدید، این واژه عمدتاً در «غیر ما وُضع له» به کار رفته است و غالباً با نقش­های کنایی، استعاری و حتی گاه در معنای نشانه و علامت استعمال شده است.(ر.ک:قبادی،1374: 339) کلمه­ی نماد، برابر(symbole)، در زبان فرانسوی است؛ «لغت symbole از واژه­ی یونانی«sumballein»  می ­آید که به معنی به هم پیوستن و اتصال است. هر sumbalon در اصل نشانه­ای برای شناخت و بازشناسی بوده است، یعنی یک نیمه از آن­چه را كه هرگز ندیده باشند، چون برادر بدانند و بپذیرند.»(ستاری،1366: 9)

  نماد همیشه سرشار از راز و رمز است. «از ابتدا که معرفت بشری از افسانه­ها و اساطیر فراتر آمده یعنی قالب فرضیه و فلسفه به خود گرفت تاکنون، تعریف نماد همچنان چند پهلو و ناگشوده باقی مانده است.»(قبادی،1374: 342)

  تعریف نماد از نظر اصطلاحی نیز بسیار گسترده و وسیع است و اغلب صاحب­نظران، نماد را از دیدگاهی ویژه و سازگار با قلمرو کاری خویش تعریف کرده ­اند؛ چنان­که روان­شناسان، فلاسفه، اسطوره­شناسان، ادیبان و… هر کدام تعریفی متفاوت از نماد ارائه داده ­اند؛ البته در همه این تعاریف یک نقطه­ی مشترک وجود دارد­ و آن این است که: نماد بر معنی و مفهومی، ورای آن­چه ظاهر آن می­نماید دلالت دارد؛ معنی­ ای پوشیده و پنهان که باید کشف شود.

به تعریف نماد از چند دیدگاه مختلف اشاره می­ شود که این تعاریف برگرفته از مقاله­ «نظری بر نمادشناسی و اختلاف و اشتراک آن با استعاره و کنایه» است:

نماد در علم روان­شناسی به معنی وجه آشکار و نمایان صورت مثالی ناشناخته و فی­نفسه بیان­نشدنی است. هر صورت مثالی می ­تواند در جامه­ی نمادهای مختلف ظاهر گردد. این نمادها به نوبه­ی خود می­توانند مجموعه­ی صورت­های گوناگونی را تشکیل دهند و به شکل دسته­ های تصاویر به هم پیوسته­ای درآیند. از نظر یونگ، نمادهای گوناگون مجسم­کننده­ صورت مثالی هستند.(ر.ک:باستید،1370: 70)

«در فرهنگ فلسفی، نوشته­های سمبلیک و نمادین، آثاری مبتنی بر صور الهامی در مقابل تفکر منطقی مبتنی بر معانی مجرد، تعریف شده است. میرچا الیاده رمز و نماد را دنباله و ادامه­ تجلی قداست در اساطیر توصیف کرده است. از نظر ادبی نیز هرگاه در اثر ادبی، ابزار و عناصری به خدمت گرفته شود که القاءکننده­ و مبیّن موضوع یا شیی دیگر باشد یا عملی مطرح گردد که امر دیگر را القاء کند که هم خود باشد و هم مظهر مفاهیم فراتر از وجود عینی خود، «نماد» خوانده می­ شود.»(قبادی،1374: 341-339)

همچنین نماد به حسب جایگاه آن در اثر و وسعت و شمول یا سیر تاریخی و طبیعی آن، به این گروه­ها  قابل تقسیم است:

تقسیم ­بندی بر حسب جایگاه نماد در اثر:

1- تصویرهای پراکنده: در صورتی که اثر، یک اثر ساختاری نباشد ـ مثلاً رمان، داستان، قصه، مثنوی یا قصیده نباشد یا تمام ساختار اثر ادبی، نمادین نباشد؛ همانند: غزلیات شمس، در این صورت نماد به صورت تصویرهای پراکنده جلوه می­ کند؛ مثلا نماد سیمرغ در غزلیات.

2- ساختاری: مجموعه­ی اثر، ساختاری نمادین دارد مانند: منطق­الطیر عطار.

  تقسیم ­بندی بر حسب وسعت و شمول نماد:

1- نمادهای عام: نمادهایی که گستره­ی آن در حد یک کشور و حتی فراتر از ادبیات یک کشور است. مثل نماد کبوتر و برگ زیتون برای صلح.

2- نمادهای خاص: نمادهایی که نزد هر هنرمندی تعبیری متفاوت و متغیر دارد. مانند تصویرهای رمزی مولوی که خاص خود اوست.

نمادهای طبیعی نیز نمادهایی هستند که عموماً در ادبیات ریشه­دار هستند ولی خیلی شناخته شده نیستند و تاریخی شده ­اند؛ و شاعر یا نویسنده این نماد را خلق نکرده بلکه قادر به کشف و استعمال آن شده است.(ر.ک: همان: 345-344).

2-1- نماد و اسطوره

  نماد در اساطیر ـ که مورد پژوهش ماست ـ جایگاه ویژه­ای دارد و در واقع به منزله­ی زبان اسطوره است. در واقع «نماد واسطه­ جاودانی­ای است میان آن­چه خرد درمی­یابد و آن­چه درنمی­یابد. از این رو، بهترین زبان برای بیان اساطیر، زبان نماد است نه مفاهیم عقلی. هر انسان در هر دوره به نمادها قالبی نو می­بخشد، بدین­گونه كه آن حقیقت جاودانه كه نماد نمایشگر آن است، هر بار به صورتی تازه به ما عرضه می­ شود»(ستاری،1366: 469). نمادها آبستن معانی  و رازها هستند. یک نماد ممکن است یک معنی خاص را به ذهن القا کند و گاه یک نماد معانی و مفاهیم گوناگونی را در بطن خود جای داده است؛ به عبارت دیگر، معانی گوناگون و رازناک در قالب نماد پیچیده شده ­اند. نماد نشان دهنده تضادها و پیوندهای طبیعی و ماوراءطبیعی در دنیای اساطیر، افسانه­ها، قصه­ها و حماسه است. تضاد و تقابل خیر و شر، روشنی و تاریکی، زمین و آسمان، باران و خشکی، خورشید و ماه و…در داستان­ها، اساطیر و افسانه­ها و قصه­ها و… به گونه­ ای نمادین، مانند جنگ خدایان و اهریمنان، جنگ زاغ و جغد، جنگ مار و پرنده و جنگ قهرمان با اژدها و… مطرح می­ شود که اغلب برای نشان دادن قطب­های متضاد جهان است. از طرف دیگر با بهره گرفتن از نماد، می­توان پیوند و آشتی تضادها را به نمایش گذاشت، مانند پیوند و آشتی خورشید و ماه یا پیوند روز و شب که به صورت ازدواج  خورشید و ماه، در اساطیر مختلف ظاهر می­ شود و یا پیوند آب و آتش در برخی از اساطیر، مانند ارتباط «اگنی» (agni) و «تریته­آپتیه»1(trita-āptiya) در اساطیر هند؛ بدین­صورت که اگنی، خدای آتش، که خود از آب به وجود آمده است و پاک­ترین فرزند آب­هاست؛ برادرش «تریته­آپتیه» را نیز از آب می­آفریند و بعدها تریته با دیو خشکی می­جنگد و او را شکست می­دهد؛(ر.ک:بهار،1351: 48) پس نمادشناسی دانشی است که این پیوندها و تضادها را شناسایی و تفسیر می­ کند.

  برخی نمادها از روزگار کهن شکل گرفته و در تفکرات، اندیشه­ها و رؤیاهای اقوام گوناگون باقی مانده­اند، بنابراین اندیشه­ها و معانی رازناکی در نماد گنجانده شده است و می­توان در فراسوی معنای ظاهری یک یا چند نماد، باور، اندیشه و چه بسا اسطوره­ای کهن را یافت.

  نمادهایی که زائیده­ی معانی گوناگون و باورهای کهن هستند، با روان یک قوم یا روان مردم یک سرزمین یا فراتر از یک سرزمین پیوند دارند؛ بنابراین، نمی­توان تولد و زایش این قبیل نمادها را در مکان و زمان خاص دانست بلکه چنین نمادهایی به خودی خود اندیشه­ای هستند با پشتوانه­ای محکم و کهن.

  در بسیاری از آیین­ها و ادیان، رفتار و اعمال نمادینی وجود داشته که از اعتقادات بنیادین آن­ها به شمار می­آمده است؛ بعدها این رفتار و اعمال نمادین، در ظاهر و جامه­ای نو و مطابق با الگوهای حاکم بر جامعه، در داستان­ها، قصه­ها، حکایت­ها و حتی در فعالیت­های روزمره ظاهرشده ­اند. امروزه نیز بعضی اعمال و رفتارهای مردم، ریشه در باورهای کهن آن­ها دارد و مردم ناخواسته و ناآگاهانه، به علت پیوند روانی با این قبیل اعمال نمادین، آن­ها را انجام می­دهند.2«گرچه دیگر اصل و علت انجام آن­ها به دست فراموشی سپرده شده است… اما در ژرفای انسان، در خیال­ها و رؤیاهایش، در پوششی از كهن­الگوها می­زید.»(واحددوست،1381: 93).

  اسطوره و نماد پیوندی ناگسستنی دارند. «سمبل­ها تجلی ایده­آل حقایق و ارزش­های مطلق انسانی یک دوره و یا یک قوم از جوامع بشری و اسطوره­ها انگیزه­ای برای پیدایش سمبل می­باشند و این گونه است که دو مقوله­ی سمبل و اسطوره

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




هنر و جامعه همواره بر یكدیگر تأثیرات متقابل داشته اند. آثار ادبی (داستان و رمان) از این جهت كه ریشه در اجتماع دارند، پدیده ای اجتماعی محسوب می شوند و بیانگر مسائل اجتماع خود هستند. از سوی دیگر، جنبة واقع گرایانة داستان و رمان در اغلب موارد، سبب شده، این نوع ادبی، آینة اجتماع و بازتاب دهندة مسائل و واقعیت های اجتماع خود باشند.

توصیف پیوندهای جامعه و ادبیات و تبیین نحوة انعكاس واقعیت های اجتماعی در آثار ادبی، هدف جامعه شناسی ادبیات است. لوكاچ و گلدمن، به عنوان بزرگ ترین صاحب نظران عرصة جامعه شناختی ادبیات، رمان را برگردان زندگی اجتماعی و زاییدة جهان نگری نویسنده می داانند. آنها در نظریات خود به بازتاب واقعیت های اجتماعی می پردازند.

این رساله سعی نموده تا با بررسی تحولات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ی عصر نویسنده و جهان نگری او، بیان كند كه ساخت های جامعه و اثر، همواره در پیوند با یكدیگر شكل گرفته اند. از همین رو آن چه در داستان و رمان آمده، بازتابی از واقعیات اجتماعی و آگاهی های جمعی و طبقاتی است. مطالعة هر یک از داستان های طیاری نشان می دهد كه او كم و بیش، مصالح و درونمایة آثار خویش را از بطن اجتماع، تحوّلات اجتماعی و تجربیات زندگی خویش گرفته و با بیان تضادهای جوامع شهری و روستایی، به نقش و تأثیر ساختارها و ریخت های این جوامع پرداخته است.

کلیات

هدف:

مطالعه و تبیین یک اثر ادبی از دیدگاه علم جامعه شناسی با بهره گرفتن از مبانی، اصول و روش های تحقیق،  مسألة اساسی پژوهش انتقادی در این حوزه است. در این تحلیل و بررسی، پژوهشگر به ادبیات به عنوان نهاد و پدیده ای اجتماعی می نگرد. در نقد جامعه شناختی ادبیات، توجه به خاستگاه فکریِ پدید آورندة اثر حائز اهمیّت است. توجه و دقّت نویسنده به بازتاب عینی واقعیات اجتماعی در اثر ادبی از یک طرف و تأثیر ارزش های اجتماعی جامعه و تحوّلات سیاسی بر      شکل گیری انگیزه و خواست نویسنده از سوی دیگر، اصلی مهم در تحلیل و نقد جامعه شناختی ادبیات به شمار می رود.

از آن جایی که داستان و رمان بستر مناسبی برای طرح و بیان اندیشه ها و مسائل گوناگون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و حتّی عقاید و اندیشه های نویسنده به شمار می آید و مخاطبان و خوانندگان بیشتری را به خود جذب می کند، بدیهی است که توجه و دقت بیشتری را از سوی نویسندگان می طلبد تا بر اساس شناخت دغدغه های جامعه و خواست مخاطب، با ژرف نگری و دقّت بیشتری به تولید یک اثر ادبی بپردازند.

در این پژوهش که به صورت نقد جامعه شناختی صورت می گیرد، سعی می شود به نقد و بررسی داستان های محمود طیاری، از طریق تحلیل ساختار و محتوا و بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی بپردازد. مسألة اساسی دیگری که در این پژوهش، درصدد بررسی و پاسخ گویی به آن هستیم، میزان تأثیر پذیری نویسنده از رویدادها و واقعیت های اجتماعی و نحوة انعکاس آن در آثار داستانی اش است.

به طور کلّی، هدف اصلی این پژوهش این است که در جهت اثبات تعامل و پیوند میان آثار ادبی و جامعه ای که پدید آورنده اثر (نویسنده) را در خود پرورانده است، مطابق رهیافت های اساسی مبتنی بر آراء و نظریات صاحب نظران این عرصه و با رویکردی جامعه شناسانه نتایجی دقیق را حاصل

مقالات و پایان نامه ارشد

 کند.

بیان مسأله:

امروزه، گرایش به خواندن داستان و رمان به خاطر دنیای پیچیده و رازگونه اش و نیز به انگیزة سرگرمی و لذّت در میان اقشار مختلف دیده می شود. از همین رو، با توجه به گرایش مخاطبان امروز به داستان و رمان و قبل از آن دلبستگی و علاقة خودم به این نوع خاص ادبی بود که مرا به جستجو در دنیای قصه و رمان سوق داد و دلیل عمده ای شد تا پس از پرسه ای تقریباً طولانی در کتاب قطور صد سال داستان نویسی ایران، با قدمت و عظمت این عرصه بیشتر و بهتر آشنا شوم. در نگاه اول بسیاری از نویسندگان طراز اول توجه مرا به خود جلب کردند. نویسندگانی که از دیرباز تاکنون مورد نقد و بررسی اکثر صاحب نظران و پژوهشگران قرار داشته اند، اما این فکر را در من ایجاد کرد که توانایی این که، سخنی فراتر از آن چه بزرگان و منتقدان در باب آنها گفته اند، را ندارم، لیکن علی رغم تمایلم، از انتخاب آنها صرف نظر کردم و به دنبال گوشه نشینان دنیای داستان نویسی سری به ادبیات اقلیمی شمال که خود نیز تعلق خاطری به این خطّه دارم، زدم و صد البته کمک و اشارة استاد گرانقدرم سبب آشنایی با این نویسنده شد که به گفتة میرعابدینی «خوب شروع کرد اما شهرتش دوامی نیافت» از همین رو به دنبال یافتن چرایی این مسأله که چگونه برخی نویسندگان با وجود شروعی خوب به حاشیه فرستاده می شوند، دیدگاه های علم جامعه شناسی و اهداف و روش های آن در ارتباط با ادبیات، راه حل مناسبی تلقی می شد تا علاوه بر یافتن رویکردهای اجتماعی متن و تبیین انعکاس واقعیت های اجتماعی در اثر ادبی علل و عوامل مقبولیت نیافتن آثار یک نویسنده در میان دیگر نویسندگان، از جمله دلایل پیشبرد این بررسی ها واقع شد.

پیشینه تحقیق:

در زمینة داستان و رمان، منابع و مطالب بسیار است و بسیاری از منتقدان و پژوهشگران برجستة ادب کشور به نقد و بررسی بسیاری از آثار داستانی نویسندگان بزرگ پرداخته اند. کتاب هایی نیز در زمینة نقد اجتماعی و جامعه شناختی ادبیات و داستان که به بررسی تحولات سیاسی – اجتماعی و فرهنگی موجود در جامعه پرداخته اند، وجود دارد. کتب و منابع مذکور در نظریه پردازی و شناخت حیطة کار این رساله بسیار مفید واقع شد، اما آن چه در تحقیق حاضر ضروری و اساسی بوده، منابعی است که در مورد این نویسنده مطالبی ارائه کرده اند. پس از جستجوها و بررسی های کامل همة آن چه در نقد و بررسی آثار محمود طیاری از گذشته تاکنون صورت گرفته، هرچند اندک، اما با همكاری و لطف نویسنده شناسایی و دراختیار نگارنده قرار گرفت. اما آنچه موضوع این رساله است، در بررسی های پیشین در مورد این نویسنده مشاهده نشده است.

روش تحقیق:

روش تحقیق پایان نامة حاضر، تحلیلی- جامعه  شناختی است. ابتدا با مطالعه در آثار و نوشته های نویسنده به  تحلیل و بررسی داستان ها، بر اساس کتب ادبیات داستانی و سپس نقد و تحلیل آنها از دیدگاه علم جامعه شناسی، پرداخته شد.

روش گردآوری مطالب و اطلاعات این پژوهش، كتابخانه ای است. با توجه به روش تحلیلی و جامعه شناختی این پژوهش، علاوه بر فیش برداری منابع مرتبط، مصاحبه با نویسندة مورد نظر نیز کمک و راهگشای این تحقیق بوده است.

مقدمه:

از آن جایی كه موضوع تعامل میان جامعه و ادبیّات مبحثی مهم در میان پژوهشگران و منتقدان در هردو حوزة ادبیّات و جامعه         شناسی بوده است، ادبیات به عنوان یكی از شاخه های هنر، از ابتدای پیدایش، بستر دگرگونی های فكری و فرهنگی گردیده است. این دگرگونی ها، ریشه در شرایط و زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد كه در شاخه های گوناگون پدیدار گشته است. یكی از این شاخه ها، ادبیات داستانی (قصه، رمان) است كه قابلیّت درخوری در همگام سازی ادبیات با اجتماع و حركت در جهت تحوّلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی دارد.

در سالیان اخیر، نثر و به ویژه ادبیات داستانی، موفقیّت بیشتری در جذب مخاطب و خواننده داشته است، بنابراین، تحت تأثیر همین شرایط، در اندك زمان رشدی چشمگیر پیدا كرده است. از دیرباز تا كنون نویسندگان با توجه به ساختار اجتماعی و جغرافیایی، خاستگاه فكری و عقیدتی شان، به صورت ناخودآگاه مسائل و واقعیّات جامعه را در نوشته   های خویش انعكاس می داده  اند. بنابراین، یک نوع پیوند منطقی بین ادبیّات و جامعه و رویدادهای اجتماعی شكل گرفت. جامعه شناسی ادبیّات به عنوان علمی میان رشته ای به دنبال شناخت عنصرهای پیوند دهندة اثر ادبی و جامعه ظهور و بروز یافت. با بهره گیری از علم جامعه شناسی و قوانین و روش های اصولی آن و از طریق نگرش جامعه  شناختی به ادبیّات  می توان به ارتباط و تعامل جامعه و ادبیات پی برد، ضمن اینكه ارزش های زیبایی شناختی اثر    ادبی و تعهدات و مسؤلیّت نویسنده در قبال مردم و اجتماع نیز زنده می شود.

در تحلیل جامعه شناختی آثار داستانی، ابتدا لازم است برای آشنایی با فضا و موقعیت داستان ها، تصویر كلّی از تاریخ سیاسی و اجتماعی سال های مربوطه داده شود، زیرا یک اثر ادبی در شرایط اجتماعی ای كه در آن پدید آمده، یک وجه مشخص و جهان  بینی خاص دارد كه آن را قابل درك و فهم می كند. ضمن اینكه پدید آورندة اثر نیز چون از درون جامعه برخاسته، دارای جهان    بینی و نگرشی برخاسته از ارزش های عامّ جامعه خود است، بنابراین، از طریق تطبیق محتوا و درونمایة آثار با مسائل اجتماعی و فرهنگی و ساختار اجتماعی، می توان به تحلیلی دقیق دست یافت.

در همین زمینه، نظریات مختلفی از صاحب نظران حیطة نقد جامعه شناختی رمان مطرح می كنیم كه مهم ترین آنها نظریات لوكاچ و گلدمن است. سپس نظریة بازتاب واقعیّت كه نگاه كل نگرانه به داستان ها دارد، بیان می شود كه اساس نقد این داستان ها واقع می شود زیرا در نظریة بازتاب، ضمن بیان كلیّت داستان و ارائة تصویر همه جانبه از واقعیّات اجتماعی، توجه به  شخصیّت های تیپیک یا به عبارتی دیگر، نشان دادن  تیپ ها و طبقات گوناگون اجتماعی نیز مطرح میشود.

این رساله، پژوهشی انتقادی است كه مجموعة داستان های محمود طیّاری را از دیدگاه علم جامعه شناسی مورد نقد و بررسی قرار می   دهد. در مجموع، این رساله در 5 فصل تدوین شده است كه با توجه به اهداف در نظرگرفته شده به شرح زیر می آید:

فصل اول با هدف آشنایی بهتر و بیشتر با محمود طیّاری، از زندگی، آثار، تألیفات نویسنده و ویژگی های آثار داستانی او مطالبی بیان می  كند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]