مقدمه:

نقش شادی در پیش برد امور معنوی غیر قابل انکار است. مردم بنا بر طبیعت خود مجلس شادی برگزار می کنند. بعضی از این مجالس، مثل عقدو عروسی، از هر نظر بدیع تر و در نتیجه شادتر و شورانگیزتر است. اسلام نیز که به همه جنبه های حیات انسان نگریسته در خصوص شادی و سرور هم بر عوامل فرح­انگیز انگشت گذاشته است. پر واضح است که پرداختن به موضوع رقص باعث تشویق دیگران نیست بلکه هدف، رفع سوء­­­ظن­­­ها و برطرف کردن کدورت­هاست؛ بدین معنا که اگر کسانی شادی خود را با رقص و دست زدن غیر حرام بروز دهند، به لاقیدی و بی­دینی متهم نشوند، یا اگر افراد متدین در مجلسی که رقص معمولی بود، شرکت کردند، عذاب وجدان نداشته باشند که مرتکب گناه شده ­اند، و برخی هم مجبور نباشند که برای رهایی از عذاب وجدان از طرف خود در حکم خدا قید­­هایی وارد کنند. تذکر مهم این است که نقل فتواها به هیچ روی بهانه­ای برای بیماردلان نیست تا هر نوع رقص را حلال بدانند، زیرا تأکید دائمی فقیهان و مفتیان این است که رقص باید غیر مفسده­انگیز و غیر شهوانی باشد و زن و مرد هم کاملاً جدا از هم باشند. البته نگارش و تدوین این تحقیق مرز کارهای شرعی و غیر شرعی را در هم نمی­ریزد و ساحت شریعت را سبک جلوه نمی­دهد، اگر اینگونه بود مراجع تقلید اجازه نمی­دادند اینگونه مطالب در کتاب­هایشان آورده شود و اساساً فتوا نمی­دادند و ساکت می­ماندند.

جامعه­ای پویا و زنده است که عناصر شادی آفرین مشروع در آن فراوان باشد و اضطراب و افسردی و غم در آن کم­تر به چشم آید. تعجب است که برخی دین­داران حتی در روز­های میلاد مصیبت می­خوانند. رقص در فرهنگ غربی هنر محسوب می­ شود و روز به روز به آن بهای بیشتری می­دهند، اگرچه ما رقص­های آنان را نمی­پذیریم ولی باید به بعضی از نظرات آنان بخصوص زمانیکه نقش رقص محلی و نمایشی مطرح می­ شود با دقت بیشتری جوابگوی مردم باشیم. رقص در ورزش نیز نفوذ کرده است و بعنوان مسابقات رسمی نیز شناخته شده است. متأسفانه در کشور ما نیز بعضی از مردم دست به تقلید کامل زده­اند و مسائل شرعی را نادیده گرفته­اند، یکی از دلایل می ­تواند مبهم بودن حکم شرعی برخی از شادی­ها مانند رقص باشد، که یا برخی آن را کنار گذاشته­اند یا در انجام آن زیاده­روی نموده ­اند .

در این تحقیق سعی شده با ذکر دلایل حرمت برخی از رقص­ها، مردم را با اثرات منفی اینگونه رقص­ها آشنا کنیم تا آگاهانه با این موضوع برخورد کنند و از داشتن دینی که جامع و منطقی است افتخار کنند، نه آنکه بعنوان دین غم یاد کنند و دچار آسیب بیگانه پرستی شوند، بلکه بدانند شادی باید در جهت سلامتی جامعه و سعادت واقعی در زندگی بکار رود.

فصل اول: کلیات

1-1- بیان مسأله

رقص نامی است برای حرکات موزون از اعضای بدن انسان. و در منابع آیات و روایات اشاره ای به این لغت نشده، بلکه در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) زفن بکار رفته، که در لغت به رقص تفسیر شده است. مشهور فقهای متقدم از این روایت حکم به حرمت ذات رقص داده اند، و بعضی از فقهای متأخر بر این نظرند که هیچ دلیل بخصوصی که دلالت بر حرمت ذات رقص کند، نمی باشد و به همین دلیل به حلال بودن رقص در برخی موارد و اجیر شدن و اجرت آن فتوا داده اند. البته مشروط به همراه نبودن رقص با حرام دیگر. حال از آنجا که رقص با توجه به تعریفش امروزه بسیار بکار گرفته شده، و از طرفی به انسان مفاهیمی را القا می کند که در قالب بیان نمی گنجد، نمی توان بطور کلی هر گونه حرکت فیزیکی و بروز هر حالت شادی را حرام دانست، مگر آنکه با فساد و برانگیختن غریزه شهوانی باشد. و از آنجا که در فتوای علما اختلاف است، باید با جمع بندی نظرات و بررسی آنها به جوابی رسید که پاسخگوی نیاز جامعه اسلامی نیز باشد. چرا که ظاهراً دلیل حرمت رقص با مطرح کردن مسائل دیگری چون لهو و لعب و غناء و مقدمه فساد شدن بیان شده و به خود رقص و نیاز فطری آن توجه نشده است.

2-1- اهمیت و ضرورت

رواج رقص در رسانه های جمعی امروز به نحو گسترده ای به چشم می خورد چنانکه با نگاهی بدان مفهوم تهاجم فرهنگی در ذهن مجسم می گردد. در فقه اسلامی درباره رقص محدودیّت های مشروع و عدم مشروعیت آن با استناد به آیات قرآن و احادیث ابراز نظرهایی شده است. اگر ما بتوانیم در جامعه کنونی مفهومی دقیق از رقص و علت حرمت آن در برخی موارد به افراد ارائه دهیم، می توانیم با انجام رقص هایی که جنبه ملی دارد نه محرک قوای شهوانی و حتی به منظور تفریح و خوش ساختن فضای جامعه بدون گناه جلوی بهانه گیری ها و انجام رقص های حرام در تمامی زمینه ها از جمله هنر و ورزش و روانشناسی و … گرفته شود.

3-1- سوالات تحقیق

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

نظر اسلام در مورد رقص چیست؟

عوامل مؤثر در حرمت و حلال بودن رقص چیست؟

فتوای فقها در انواع رقص چیست؟

رابطه حکم رقص و دیگر مسائل در جامعه چیست؟

4-1- فرضیات تحقیق

رقص فی نفسه و ذاتاً حرام نمی باشد بلکه می توان در القای مفاهیم عقیدتی و ملی مؤثر واقع شود و روح جامعه را شاد گرداند اما همراه شدن با عوامل حرام با کمال انسانی منافات دارد و مخرب جامعه و فرد می­ ­باشد بنابراین اگر جامعه شناخت دقیقی از مفهوم رقص داشته باشد می توان بدون گناه از رقص در جامعه استفاده و مردم را از انجام رقص حرام دور نماییم.

5-1- پیشینه تحقیق

مفهوم رقص از زمان پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) تاکنون مورد بحث بوده است و در کتب بزرگانی چون شیخ کلینی در کافی، شیخ انصاری در مکاسب، وسائل الشیعه از حرّ عاملی، تلبیس ابلیس ابن جوزی، دیدگاه پنجم اکبر ایرانی، مقالاتی از جهانگیر نصر اشرفی، یحیی ذکاء و دیگر بزرگان متقدم و معاصر نام برد. البته هر کدام بصورت مختصر و در حاشیه دیگر مطالب به موضوع پرداخته اند، در این تحقیق سعی می شود از دیدی همه جانبه و منحصراً در رقص، بررسی صورت بگیرد.

6-1- چارچوب تحقیق

این تحقیق از هفت فصل تشکیل شده است.

فصل اول کلیات تحقیق که شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت، سؤالات تحقیق، فرضیات تحقیق، پیشینه تحقیق، چارچوب تحقیق، لهو و لعب در اسلام و مفهوم رقص (زفن، سماع) در لغت و فقه و عرفان می باشد.

فصل دوم پیشینه رقص که شامل تاریخچه رقص، رقص در زمان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و تاریخچه رقص در ایران است.

در فصل سوم انواع رقص و حکم آن بیان شده که شامل رقص مجاز، رقص کودکانه و حکم شرعی آن، رقص محلی و بومی، رقص ورزشی و احکام آن، رقص حرام، رقص مبتذل، رقص شادی، فتوای مراجع درباره رقص و … می باشد.

فصل چهارم دلایل حرمت رقص از دیدگاه قرآن و روایات و رقص و موسیقی بررسی شده است.

در فصل پنجم رقص و هنر نمایش، فصل ششم آموزش رقص و حکم آن و فصل هفتم نتیجه گیری بیان شده است.

7-1- لهو و لعب در اسلام

1-7-1- لهو

راغب اصفهانی در معنای لهو می گوید: «اللهو ما یشغل الانسان عمّا یعنیه و یهمَه؛ لهو آن چیزی است که انسان را از آنچه مقصود و مهم اوست باز دارد.»[1]

فیروز آبادی، آن را به لعب و بازی معنا کرده و جوهری هم به همین طریقه رفته است.[2] به نظر می رسد مفهوم اصلی لهو همان گفته راغب باشد و بازی، مصداقی از آن به حساب آید. بنابراین لهو، هر کاری است که اشتغال بدان، انسان را از توجه به خداوند متعال و یاد او باز دارد.

این بازدارندگی در برخی مصادیق آن موجب دوری از ساحت الهی است مانند غنا و آهنگ های مبتذل و در برخی موجب سرور و نشاط زیادی است و در دیگری تنها مایه مشغولیت ساده انسان است بی آنکه در مراتب ایمان او خلل و صدمه ای وارد آورد. در اینکه لهو در مصادیق نوع سوم خود محکوم به حرمت نیست به فرموده مرحوم شیخ انصاری (رضوان الله علیه)، ظاهراً خلافی بین فقها نیست.[3] ولی لهو در مصادیق نوع اول و دوم آن با توجه به مراتب فسادی که برآن بار است، در اینکه بطور مطلق محکوم به حرمت است و یا تنها برخی مصداق های آن این چنین اند بین آنان اختلاف است. برخی از بزرگان فقها همچون مرحوم شیخ انصاری نظریه نخست را پذیرفته اند و بر آن استدلال های متعدد آورده اند و از ظاهر کلام شیخ انصاری بدست می ­آید که ایشان رقص را به عنوان مصداقی از لهو و حرام می دانند.[4]  در حالی که برخی دیگر از آنان[5]  و غیر آن همچون امام خمینی (رضوان الله علیه) [6] آن ادّله را سنداً یا دلالةً یا به هر دو جهت کافی ندانسته و به حرمت هر لهوی حکم نکرده اند. ولی اینکه چه مصداقی از آن اینگونه است باید از زبان معصوم بیان شود.

2-7-1- لغو

فیروز آبادی در معنای لغو می نویسد: «اللّغو … السقّط و ما لا یعتدّ به من کلام و غیره؛ لغو هر سخن و غیر سخنی که ساقط شده و غیر قابل اعتنا باشد.»[1]

و همچنین در معنای لعب می گوید: « لعب … ضدّ جدّ؛ لعب  ضدّ جدیّت.»[2]

راغب اصفهانی در معنای لعب می نویسد: « لَعِبَ فلان؛ اذا کان فعله غیر قاصد به مقصداً صحیحاً؛ وقتی کار به صورتی باشد که فاعل آن هدف و غرض صحیحی از آن نداشته باشد به آن لعب می گویند.»[3] اگر لغو و لعب به همین معنایی باشد که ذکر شد، همچنان که شیخ انصاری فرموده است؛ دلیل روشنی که سنداً و دلالةً قابل اعتماد باشد برحرمت آن در دست نیست، مگر اینکه کسی ادعا کند این دو به عنوان «لهو» باز می­گردند و مرادف با آن هستند، در این صورت حکم همان حرمت بر آن بار می­ شود.[4] ولی دو اشکال بر سر راه آن وجود دارد: نخست، اثبات اصل این مدّعی و دیگری، اثبات حرمت لهو، که گفتیم محل اشکال و کلام است.

[1] . فیروز آبادی، قاموس المحیط، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ذیل کلمه «لغو».

[2] . همان، ذیل کلمه «لعب».

[3] . المفردات فی غریب القرآن، پیشین، ذیل کلمه «لعب».

[4] . انصاری، پیشین، ص 54.

[1] . المفردات فی غریب القرآن، بیروت، ناشر دار احیاء التراث العربی، بی تا، ذیل کلمه «لهو» .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...