چکیده:

میزان چگونگی توزیع خدمات شهری می تواند نقش مؤثری در جابه جایی فضایی جمعیت و تغییرات جمعیتی در مناطق شهری داشته باشد و از آنجا که یکی از معیارهای توسعه پایدار شهری توجه به توزیع متوازن جمعیت است. لذا توزیع خدمات شهری به گونه ای باشد که عدالت فضایی را برقرار نماید. در این پژوهش به صورت موردی مناطق شهر اصفهان در ارتباط با 12 نوع خدمات شهری مورد بررسی قرار گرفته است.

مسئله مهم در اجرای عدالت اجتماعی توزیع مناسب کاربری ها و خوب شهری است ارزش اضافی زمین عامل عمده جدایی اجتماعی و تفسیر فضاهای شهری می باشد.

شهر فیروزآباد به 12 محله و 2 ناحیه تقسیم شده است برای بررسی تحقق عدالت اجتماعی در این محلات به شاخص های خدمات شهری و ارزش افزوده زمین با بهره گرفتن از روش های اسنادی، استاندارد سازی، آنتروپی شانون و ضریب همبستگی و میدانی پرداخته شده است. طبق یافته های تحقیق ارائه ناعادلانه خدمات سبب عدم تحقق عدالت اجتماعی در این شهر گردیده به طوری که محلات 4،1،6 از ناحیه یک در اولویت خدمات رسانی قرار دارند و محله 3 از ناحیه یک و محله 6 از ناحیه دو در اولویت دوم خدمات رسانی قرار دارند. و دو محله از ناحیه یک از نظر برخورداری از شاخص های خدمات شهری پایدار می باشد.

نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که توزیع خدمات شهری در سطح محلات شهری فیروزآباد به صورت متعادل پراکنده شده است. و شرایط تحقق عدالت اجتماعی عبارت است از توزیع متوازن کاربری اراضی شهر و تجدید نظر در نحوه تهیه طرح های جامع و توجه ویژه به نواحی بحرانی و آسیب پذیر شهر.

فصل اول: کلیات

1-1- مقدمه

به رغم اینکه وجود نابرابری در استاندارد زیست در بین ساکنین یک شهر پدیده جدیدی در هیچ یک از شهرهای جهان نیست اما در کشورهای کمتر توسعه‌یافته به دلیل فاحش تر بودن تفاوت‌های اجتماعی – اقتصادی و پیدایش سکونتگاه‌های زیر استاندارد و گسترش خوش‌نشینی، تفاوت‌های فضایی شهرها تشدید شده است(عبدی دانشپور، 1378: 37). سکونت اقشار کم درآمد در مکان‌هایی که جاذب سایر گروه‌ها اجتماعی نیست، به تمرکز فقر می‌ انجامد و این فرایند به جدایی گزینی طبقه کم درآمد از سایر گروه‌های اجتماعی منجرمی شود(شاه حسینی،1384: 185).

بنیاد اسلام بر پایه عدالت استوار است چرا که عدل یکی از اصول دین و یکی از اصل دو مذهب می‌باشد (مطهری، 1360: 6). عدالت که خود نتیجه تکامل اجتماعی است (قربان نیا، 1380: 21)، به دو دسته الهی و غیر الهی و عدالت غیر الهی نیز به عدالت فردی و اجتماعی تقسیم می‌گردد. عدالت اجتماعی عبارت است از احترام به حقوق دیگران و رعایت مصالح عمومی (اخوان کاظمی،1381: 23). در ماده اول اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است که تمام افراد بشر از لحاظ حیثیت و حقوق باهم برابرند. در اصل سوم قانون اساسی نیز یکی از اساسی‌ترین اهداف دولت، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه می‌باشد (قربان نیا، 1380: 227-281) از این رو دولت‌ها و دستگاه برنامه‌ریزی وظیفه سنگینی در خصوص ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی به عهده دارند.

   اشاعه قابل‌توجهی از ثروت مادی، و از سوی دیگر اقلیت‌هایی که در فقر زندگی می‌کنند، از ناکامی‌های خط مشی شهری قلمداد می‌شوند (هال، 1387: 311) البته در زمینه شهری دسترسی برابر به نیازهای اولیه از تأمین آن مهم‌تر است (پاتر و دیگران، 1384: 147).

بررسی‌های تجربی روشن می‌کند که وجه مشخصه شهرنشینی جهان سومی فعلی، ناموزونی و بی‌عدالتی است (وارثی و همکاران،1386)، این نابرابری‌ها در سه سطح متجلی می‌شوند:

1- نابرابری‌ها در فرصت‌های امرار معاش در بخش‌های شهری و روستایی؛

2- نابرابری از یک شهر تا شهر دیگر، به دلیل تمرکز منابع محدود در پایتخت‌ها؛

3- نابرابری اقتصادی درون‌شهری میان توده‌ها و یک گروه کوچک نخبه توانگر؛

این عدم تعادل و نابرابری‌ها، به جز آسیب‌های ذاتی، ممکن است در کار آیی و انتظارات اقتصاد ملی نیز خلل ایجاد کند (اسمیت، 1384: 11).

نابرابری‌های شهری عمدتاً در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین به چشم می‌خورد. در چنین نقاطی طبقات بالاتر به لحاظ اقتصادی از سطح زندگی بالاتری برخوردار هستند در حالیکه طبقات پایین تر در معرض بیماری‌ها و محدودیت‌های مربوط به معیشت روزانه می‌باشند. در چنین شهرهایی حتی امید به زندگی طبقات پایین اجتماعی از میانگین پایین تری برخوردار است. در این جوامع، خانوارها مجبورند بسیاری از مشکلات و نابسامانی‌های اجتماعی و اقتصادی را تحمل نمایند (شیخی، 1380: 156)، بنابراین عدالت اجتماعی با مفهوم رفاه که عامل فقرزدایی است رابطه تنگاتنگی دارد (جاجرمی و همکاران، 1385: 6) رفاه جامعه در گرو اطمینان از این نکته است که همه شهروندان آن احساس کنند سهمی در آن دارند و از جریان عادی جامعه کنار گذاشته نشده‌اند. برای این منظور باید همه گروه‌ها (به ویژه آسیب‌پذیرترین آن‌ ها) موقعیت‌هایی برای دستیابی به رفاه و حفظ آن کسب کنند (برآبادی،1384: 127).

عدالت اجتماعی که مسائلی از قبیل رفاه اجتماعی، نابرابری‌های شدید، فقر و غیره را مورد بحث قرار می‌دهد، با لایه سوم مفهوم توسعه پایدار، برابری و مساوات ارتباط پیدا می‌کند (حکمت نیا، 1383: 42). اهداف پایداری اغلب در قالب سه واژه محیط، اقتصاد و عدالت بیان می‌شوند و در یک جامعه پایدار، تمام این‌ها بجای اینکه به مرور زمان تخریب شوند، قوت و گسترش می‌یابند. از میان این سه واژه، واژه عدالت به مراتب در بحث‌های عمومی

مقالات و پایان نامه ارشد

 کمتر مطرح شده است. همچنین گروه‌های سازمان‌یافته کمی در حمایت از افراد کم درآمد و یا جوامع زیان‌دیده وجود دارند (روبرت بولارد، 1384: 230).

در جغرافیای سنتی روابط متقابل جوامع انسانی با محیط مورد بررسی قرار می‌گیرد درحالی‌که در جغرافیای نوین، انسان در این بررسی در کانون پژوهش‌ها قرار می‌گیرد (کلاول، 1373: 22). تلفیق این دو رویکرد سنتی و مدرن موجب می‌شود پیچیدگی‌های ناشی از این روابط شناسایی گردد و از این ره آورد در حل مشکلات و بهینه کردن روابط در سکونت‌گاه‌های انسانی بهره جست. امروزه در ارتباط با حل معضلات و مشکلات شهری ناشی از این ارتباط پیچیده، توزیع خدمات عمومی، عدالت اجتماعی و رفاه شهروندان مورد تأکید قرار می‌گیرد (قره نژاد، 1376: 92). زیرا تعادل فضایی در توزیع مراکز خدماتی در شهر و دستیابی به آن مقدمه توسعه پایدار شهری را فراهم می‌آورد و نابسامانی در توزیع منطقه‌ای و محلی باعث دوری مناطق و محلات از عدالت اجتماعی می‌گردد (نسترن، 1380: 145). از این رو در بند اول از چشم‌انداز برنامه جمهوری اسلامی در افق 1404 به ایجاد جامعه شهری توسعه‌یافته، بر عدالت اجتماعی، حفظ کرامت و حقوق انسان‌ها تأکید شده است.

در جهت رسیدن تمامی ساکنان شهرها به صورت یکسان مبحث عدالت اجتماعی در فضای شهری به وجود می‌آید که عدم توجه به آن تبعات بسیار بدی همچون حاشیه‌نشینی  و به دنبال آن ناهنجاری‌های اجتماعی که شکل‌گیری حاشیه‌نشینی که معضل بزرگ جامعه ما می‌باشد و در شهرهای کلیه کشورهای جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه نمود عینی دارد و شکل‌گیری فضا در شهر را تحت تأثیر قرار می‌دهد و بسیاری از نابرابری‌های اجتماعی در فضای شهرها ممکن است در اثر این عوامل باشد به وجود می‌آید و تراکم بیش از حد یک منطقه، توسعه یک جانبه شهرها، خالی از سکنه شدن برخی از محدوده‌های شهری، بورس‌بازی زمین و ده‌ها مسئله و مشکل را در پی خواهد داشت (خوش روی، 1385: 2)، و از طرف دیگر وجود نابرابری در کیفیت زندگی، گروه‌های محروم را متوجه گروه‌های مرجع نموده و مشکلات دیگری را ایجاد می‌کند (.(Runicima,1972

با توجه به جمعیت‌پذیری امروزی شهرها و به وجود آمدن شکل تازه‌ای از شهرها در قرن اخیر روشن است که علم جغرافیای شهری و برنامه‌ریزی فضاهای شهری باید ابعاد و قلمروهای تازه‌ای بیابد که یکی از ابعاد و موضوعات تازه که در بیست سال اخیر توجه اکثر دانشمندان این علم را به خود مشغول کرده، پرداختن به عدالت اجتماعی در مباحث شهری هست که از این نظر باید شهر با سیاست‌های کشوری و جهانی پیوند داده شود (شکویی، 1373: 9) و شرایط داخلی شهرها که متأثر از شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر کشورهاست و در نتیجه همین شرایط است که کیفیت فضاهای شهری و سیاست‌های برنامه‌ریزی شهری معین می‌شود.

بنابراین نیاز اساسی شناخت ساخت فضای شهری است که ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و در رأس آن‌ ها توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد که در نتیجه این تحلیل‌ها و بررسی معیارهاست که قدمی مؤثر در راه تحقق عدالت اجتماعی در جامعه برداشته خواهد شد. تحول در مفهوم فضا و توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری موافق با تغییر در نحوه برخورد با نظریه است. فضا، توزیع مناسب خدمات شهری و شهر بایستی به صورت پدیده‌ای جداگانه شناسایی و روابط مابین آن‌ ها مورد بررسی قرار گیرد به این ترتیب با دریافت مفهوم فضا، عدالت شهر و محیط خواهیم توانست به تحلیل رابطه فضای شهر و توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری دست یابیم. امروزه تغییرات اجتماعی سریع‌تر از تغییرات فیزیکی است و شهر از تغییرات اجتماعی تأثیر فوری می‌پذیرد، بنابراین مطالعه و تحلیل تغییرات اجتماعی و اقتصادی و رابطه آن با ساخت فضایی شهر مورد تأکید در مباحث شهر و شهرسازی است به همین دلیل است که در چند سال اخیر پیشگامان جغرافیای شهری جدید ساخت داخلی شهرها را با توجه به عدالت اجتماعی(توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری) که متأثر از سیاست‌های نظام حکومتی و اوضاع اجتماعی جامعه است به طور جدی مطالعه می‌کنند زیرا در شهرهای امروزی مسائل اجتماعی را نمی‌توان تنها با احداث خیابان و ناحیه بندی شهری حل کرد (خوش روی، 1385: 3).

2-1- شرح و بیان مسئله

وجود نابرابری و عدم تعادل فضایی در ساكنین نواحی مختلف یک شهر به هیچ‌وجه پدیده‌ای جدید در هیچ یک از شهرهای جهان نیست، اما در كشورهای در حال توسعه به دلیل فاحش بودن تفاوت‌های اجتماعی- اقتصادی، نابرابری و عدم تعادل در توزیع خدمات شهری تفاوت‌های فضایی شهرها تشدید شده است (موسوی ، 1378: 14) زیرا كه ساختار فضایی یک شهر متشكل از اجزا و عناصری است كه با یكدیگر در كنش متقابل هستند و ناپایداری هر كدام از این اجزا به كل ساختار تأثیر خواهد گذاشت (ساوج، 1385: 90). در عصر حاضر اصلی‌ترین عامل بحران‌های جوامع بشری ریشه در نابرابری‌های اجتماعی و فقدان عدالت دارد (مرصوصی، 1383: 90).

مفهوم عدالت اجتماعی اصولاً آن قدر همه شمول نیست كه بتوان در قالب آن درباره یک اجتماع خوب قضاوت كرد. عدالت را اساساً می‌توان به عنوان اصل ( یا مجموعه‌ای از اصول) در نظر گرفت كه برای حل و فصل دعاوی متضاد به وجود آمده است،‌ عدالت اجتماعی(توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری) نیز در واقع كاربرد خاص این اصول برای فائق آمدن بر تعارضاتی است كه لازمه همكاری برای افراد است. تولید را از طریق تقسیم كار می‌توان افزایش داد لیكن مسئله این است كه حاصل تولید چگونه بین افرادی كه در فرایند تولید شركت کرده‌اند توزیع شود. در این مورد اصول اجتماعی باید ناظر بر تقسیم ثمرات تولید و توزیع مسئولیت‌ها در فرایند كار جمعی باشد. این اصول همچنین شامل نهادها و سازمان‌های اجتماعی مرتبط با فعالیت تولید و توزیع نیز می‌شود (هاروی، 1379: 97).

اساس مفهوم عدالت اجتماعی بر این است كه نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی جامعه بر سازمان فضایی آن تأثیر دارد و نیز هر گونه تغییر در سازمان فضایی در روابط اقتصادی- اجتماعی و توزیع درآمد در جامعه اثر مستقیم دارد (مرصوصی،1383: 91).

اصولاً عدالت اجتماعی در رابطه با شهر با دو نوع مفهوم مطرح شده است یكی عدالت اجتماعی متناسب با نسل آینده كه دراین‌باره نیازهای اجتماعی- اقتصادی و كالبدی یک مجموعه شهری یا روستایی برای نسل آینده جماعت ساكن در آن مجموعه مورد توجه قرار می‌گیرد و دیگری عدالت اجتماعی متناسب با نسل موجود ساكن در آن مجموعه مورد توجه قرار می‌گیرد كه در این مفهوم فقر را در نتیجه عدم توجه به معیارهای پایدار می‌دانند (مجتهد زاده، 1378: 38).

امروزه توسعه شهرها و گسترش فیزیكی آن‌ ها در كشورهای جهان سوم بیشتر تحت تأثیر سیاست‌های تمركزگرا و اداری و روند معاملات قماری زمین قرار دارد، اصول توسعه شهر و نحوه توزیع خدمات و امكانات و تسهیلات شهری جهت دسترسی شهروندان به آنان از لحاظ پایداری و عدالت فضایی زیر سؤال برده است. بنابراین طراحان و برنامه‌ریزان شهری اگر بخواهند امكانات رفاهی ساكنین و شهروندان شهرها را بهبود بخشند، باید از جنبه‌های مختلف توسعه، پایدار بوده و عملكردی مناسبی داشته باشد.

شهر فیروزآباد به عنوان یک شهر كوچك در استان فارس، تحولات مختلف جمعیتی و كالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در خود دیده است. در این تحقیق به دنبال آن هستیم تا عدالت اجتماعی (توزیع خدمات عمومی شهر) را در شهر فیروزآباد بررسی نموده و اثرات مثبت و منفی آن را بر زندگی شهروندان از جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و كالبدی تجزیه و تحلیل نماییم و سپس ارتباط آن با نحوه پراكنش جمعیت مورد كنكاش قرار داده و در نهایت راهبردهایی را برای رسیدن به عدالت اجتماعی، فضایی و توسعه پایدار شهری فیروزآباد ارائه خواهیم داد.

3-1- سوالات تحقیق

1- آیا بین عدالت اجتماعی (توزیع مناسب خدمات عمومی شهر) و پراكنش جمعیت در محلات مختلف شهر فیروزآباد رابطه‌ای وجود دارد؟

2- آیا بین محلات 12 گانه شهر فیروزآباد، نابرابری‌های اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی وجود دارد؟

4-1- ضرورت و اهمیت تحقیق

مفهوم عدالت اجتماعی اصولاً آن قدر همه شمول نیست که بتوان در قالب آن در مورد رفاه یک اجتماع قضاوت کرد. عدالت را اساساً می‌توان به عنوان اصل در نظر گرفت که برای حل و فصل دعاوی متضاد به وجود آمده است. عدالت اجتماعی نیز در واقع کاربرد این اصول خاص است (هاروی، 1376). در جهت رسیدن تمامی ساکنان شهرها به نیازهایشان به صورت یکسان مبحث عدالت اجتماعی در فضای شهری به وجود می‌آید که عدم توجه به آن تبعات بسیار بدی همچون حاشیه‌نشینی و تراکم بیش از حد یک منطقه، توسعه یک جانبه شهرها، خالی از سکنه شدن برخی از محدوده‌های شهری، بورس‌بازی زمین و ده‌ها مسئله و مشکل دیگر را در پی خواهد داشت. بنابراین شناسایی اثرات مقوله عدالت اجتماعی جزء اساسی مطالعات شهری محسوب می‌شود و شهر زمانی شهر انسانی می‌شود که عدالت اجتماعی همه زوایای آن را بپوشاند (خوش روی، 1385: 12).

توجه به عدالت اجتماعی تا اندازه‌ای در شهرها حائز اهمیت است که در هر یک از شاخص‌های تعیین‌کننده شهرهای سالم، بستر مطالعات و نقش کلیدی را ایفا می‌کند (شیخی، 1380: 264).

       توزیع مناسب و بهینه امکانات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی در میان مناطق و نواحی، یکی از مهم‌ترین عوامل جلوگیری از نابرابری‌ها و شکاف توسعه و توزیع فضایی مناسب جمعیت در پهنه سرزمین هست. مسئله مهم در برقراری توسعه پایدار شهری[1] توجه به شاخص‌های اقتصادی، محیطی و سلامت اجتماعی شهرها در بستر برنامه‌ریزی است (Marcotullio,2001:577).

         به عقیده صاحب‌نظران، شهر سالم شهری است که شرایط اقتصادی آن مطلوب باشد. فرصت‌های شغلی مناسب، واحدهای مسکونی کافی، سیستم حمل‌ونقل خوب، بیمارستان‌های مجهز و کافی، سهولت دسترسی به مراکز خرید و در نهایت عدالت اجتماعی در آن حاکم باشد. پیچیده بودن مسائل شهری بر کسی پوشیده نیست و این پیچیدگی با توجه به وضعیت امروزی شهرها بیشتر شده است. عدالت فضایی که یکی از اصول اساسی برنامه‌ریزی شهری است باید توجه بررسی‌ها به این موضوع بیشتر معطوف گردد و به نظر می‌رسد هدف اصلی برنامه‌ریزی شهری، عدالت در شهر باشد که دو هدف دیگر یعنی کارآمدی و کیفیت محیطی تحت‌الشعاع آن قرار می‌گیرد. بنابراین باید کنکاشی در مورد این موضوع صورت گیرد و ابعاد آن شناخته شود تا بتوان در جهت تحقق آرمان ایده آل هر انسان قدمی هر چند کوچک برداشته شود. بدین منظور فضا در شهر شناسایی و ابعاد عدالت فضایی در جهت تحقق عدالت اجتماعی در مطالعات شهری از موضوعات اساسی و مباحث این مطالعات هست که در چند سال گذشته از مباحث اصلی نظریه‌پردازان مسائل شهری در غرب می‌باشد.

عده‌ای معتقدند که شرایط لازم و کافی برای رسیدن به یک توزیع عادلانه درآمد، ایجاد وسایل مبتنی بر عدالت اجتماعی برای رسیدن به این توزیع است (هاروی، 1376: 110). مطالعات انجام‌شده در زمینه نابرابری‌های ناحیه‌ای در شهر فیروزآباد ، بیانگر وجود نواحی فعال، کم فعال و محروم است. اهمیت تحقیق حاضر در موارد زیر خلاصه می‌شود:     

– وجود نابرابری‌ها سبب گردیده که شکاف توسعه بین نواحی شهری بیشتر شده و عدالت اجتماعی و اقتصادی، مفهوم خود را از دست بدهد.

شناسایی توان‌های مختلف نواحی شهری و به‌کارگیری پتانسیل‌های رشد[2] و توسعه نواحی محروم جهت رسیدن به یک سطح قابل‌قبول رشد و توسعه ضروری است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...