" پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | ۲-۳-۳- منابع باورهای خودکارآمدی – 8 " |
“
خودکارآمدی رگه شخصیتی[۴۷] نیست. بسیاری از مفاهیم مهارگری و صلاحیت مانند عزت نفس، موضع مهارگری، خوشبینی، امیدواری و سخترویی به عنوان رگه یا شبه رگه در نظر گرفته میشوند.
خودکارآمدی به عنوان رگه شخصیتی تعریف و ارزیابی نشده است، بلکه باورهای فرد در مورد توانایی انجام مهارتها و تواناییها برای دستیابی به اهداف و پیشرفت طرح ریزی شده در شرایط و موقعیت خاص میباشد(مادوکس به نقل از همان منبع، ۱۸).
-خودکارآمدی خود پنداری[۴۸] نیست. داوری فرد در مورد صلاحیت خودش میباشد.بنابرین خودکارآمدی ادراک شده[۴۹] عبارت است از باورهای فرد درباره قابلیتهایش برای انجام سطوح طرح ریزی شده عملکرد و پیشرفت و مهار رویدادهایی که در زندگیاش تأثیر بسزایی دارند (بندورا،۱۹۹۸، به نقل از همان منبع ).
-خودکارآمدی، باوری است که یک فرد در مورد انجام یک رفتار مشخص دارد. و اطمینان به توانایی خود در کنترل افکار، احساسات و فعالیّت هاست و بنابرین روی پیامد اعمال مؤثر است. انتظارات خودکارآمدی بر عملکرد واقعی افراد ، هیجانات،انتخاب رفتار و سرانجام میزان تلاش و کوششی که صرف یک فعالیت میشود مؤثر است( میلتیادو و سیونی، ۲۰۰۳، به نقل از همان منبع).
۲-۳-۲-اثرات باورهای خودکارآمدی
عمدهترین و اصلیترین مکانیسم در کارکرد شناختی انسان، باورهای خودکارآمدی است. باورهای افراد در مورد لیاقتهایشان جهت اعمال کنترل روی حوادث مؤثر بر زندگی اصطلاحاً باورهای خودکارآمدی نامیده میشوند (بندورا،۱۹۹۱ ، به نقل از همان منبع).
باورهای خودکارآمدی مبنای انگیزش، بهزیستی و دستاوردهای بشری میباشد. به این دلیل است که با وجود این که مردم باور دارند اعمالشان میتواند نتایجی را که میخواهند به بار آورد، اما در صورت مواجه با مشکل کمتر تمایل به عمل دارند.
برخی از پژوهشهای پیشین این فرضها را مورد تأیید قرار دادهاند. این پژوهشها نشان دادهاند که باورهای مربوط به توانایی به طور مثبت بر کاربرد راهبردهای یادگیری اثر میگذارند. افرادی که خودکارآمدی بالایی دارند نسبت به کسانی که خود تردیدی بر آن ها حاکم است، راهبردهای یادگیری بیشتری را به کار میبرند. از طرف دیگر بر اساس نظریه بندورا خودکارآمدی زمانی که به تکلیف معینی اختصاص داشته باشد، یعنی شامل قضاوتهای فرد در مورد توانایی خود در انجام تکالیف معینی باشد؛ پیشبینی بهتر و دقیقتر برای پیشرفت تحصیلی است. بندورا معتقد است که باورهای خودکارآمدی مورد انتظار افراد در حوزه فعالیتهای خاص یا موقعیتهای خاص تغییر میکند. برای مثال یک دانشآموز ممکن است در زمینه ریاضیات باور خودکارآمدی قوی داشته باشد اما در مهارت نوشتن یا در مهارتهای ادبی باورهای ضعیفی داشته باشد. بنابرین به احتمال بیشتر ترجیح میدهد درسهایی را دنبال کند که تأکید بر ریاضیات دارند به جای انتخاب درسهایی که بر ادبیات تکیه میکنند. علاوه بر این بندورا معتقد است که وقتی کودکان بزرگتر شده و به کلاسهای بالاتر میروند انگیزه عامل مؤثرتر و مهمتر در آموختن میشود و دانش آموزانی که خود را با کفایت و لایق میدانند کمتر تحت تأثیر شرایط قرار میگیرند (بندورا، ۱۹۸۹،به نقل از یوسفی،۱۳۸۷، ۳۵ ).
۲-۳-۳- منابع باورهای خودکارآمدی
به نظر بندورا داوری شخصی درباره سطح کارایی شخصی او (باور خودکارآمدی) بر اساس چهار منبع اطلاعاتی شکل میگیرد. این چهار منبع عبارتند از:
۱- دستاوردهای عملکردی (با تجربه های شخصی)
۲-تجربه های جانشینی یا مشاهده عملکرد دیگران،
۳-ترغیب کلامی
۴-حالتهای فیزیولوژیکی و هیجانی (بندورا، ۱۹۸۲ به نقل از یوسفی، ۱۳۸۷،۳۶ )
وضعیت جسمانی و فیزیولوژیکی که فرد با توجه به آن در مورد تواناییها و قابلیتهای خود قضاوت میکند نمودار(۲-۱۰) این وضعیت را نشان میدهد.
منبع: بندورا، ۱۹۹۷، به نقل از بختیاری، ۱۳۸۶، ۵۶
حصول عملکردی(تجربه مستقیم)
تجارب جانشینی
ترغیب کلامی
حالت فیزیولوژیکی
نمودار ۲- ۷منابع عمده انتظارات خودکارآمدی
۲-۳-۴- مراحل رشد خودکارآمدی
خودکارآمدی در انسان به طور ناگهانی و یک دفعه ایجاد نمیشود بلکه در گذر زمان و طی مراحل مختلفی در انسان شکل میگیرد که در ذیل به مقاطع حساس رشدی که خودکارآمدی در آن رشد مییابد اشاره میشود.
کودکی:
خودکارآمدی در انسان به تدریج رشد میکند. زمانی که کودکان میکوشند تا بر محیط پیرامون خود اعمال نفوذ کنند، پرورش و رشد خودکارآمدی را آغاز مینمایند آن ها با آموختن و تواناییهایی چون زبان، مهارتهای اجتماعی و … بر محیط خود تأثیر میگذارند. در دوران کودکی خانواده سهم عمدهای در خودکارآمدی و تحول باورهای خوکارآمدی کودکان دارند، تعاملی بین کودک و والدین برقرار میشود، والدین محیط تحریک کننده را برای کودک خود فراهم میکنند. والدین اجازه آزادی رشد و کاوش را به کودکان میبخشند و این تجربیات اولیه کاراییساز در این مراحل بر والدین متمرکز است. جایگاه خواهر و برادر (ترتیب تولد)، کامل بودن خانواده (آیا کودک با پدر یا بامادر و یا با هر دو زندگی میکند) و تعداد افراد خانواده در چگونگی شکلگیری باورهای خودکارآمدی کودکان تأثیر میگذارد (فلامر[۵۰] ،۱۹۹۵ به نقل از ابراهیمی بخت، ۱۳۸۶، ۳۰).
تأثیر دوستان و همسالان در خودکارآمدی کودکان از چند طریق صورت میگیرد.یکی از این راه ها سرمشقگیری از کودکانی است که شبیه او هستند. کودکانی که تجربه بیشتری دارند و مطمئنترند.مدرسه محل تحول صلاحیتهای شناختی و کسب دانش و مهارتهای ضروری حل مسئله برای مواجهه اثر بخش با اجتماع بزرگتر میباشد.
نوجوانی:
هر دورهای از رشد، چالشهای خاص خود را دارد. تجربیات انتقالی نوجوانی، شامل کنار آمدن با درخواستها و فشارها، از آگاهی جنسی گرفته تا انتخاب دانشگاه و شغل میباشد. در دوران نوجوانی و جوانی گروه همسالان و محیط مدرسه اهمیت فوق العاده زیادی پیدا میکنند. نوجوانان با فرا رسیدن این دوره باید یاد بگیرند که مسئول کارهای خود باشند و این امر مستلزم آموختن مهارتهای تازه و شیوه های زندگی در جامعه بزرگسالان است.در هر موقعیت که مستلزم سازگاری است نوجوان باید شایستگیهای جدید، ارزیابیهای جدید از تواناییهایش را ایجاد نماید، بندورا خاطر نشان ساخت که موفقیت در این مرحله انتقالی بین کودکی و بزرگسالی به سطح کارایی شخص ایجاد شده در سالهای کودکی بستگی دارد (شولتز،۱۳۷۷،به نقل از بختیاری، ۱۳۸۶، ۶۸ ).
بزرگسالی:
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 09:13:00 ب.ظ ]
|