کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 



شاید اغراق نباشد که تقریباً تمام اعتراض های کوبنده و تعیین کننده سیاسی که در دوران معاصر علیه قدرت سیاسی حاکم انجام شد، ریشه در سنت های برگرفته از تلفیق ملی گرایی ایرانی با اسلام داشته است. اوج این رویارویی را می توان در وقوع انقلاب سال 1357 ایران دید که به رهبری مرجع شیعیان امام خمینی(ره)، منجر به سقوط دودمان پهلوی شد. غرض ما در اینجا تاریخ نگاری نیست، بلکه اشاره به عناصر پویایی از فرهنگ و سنت های گذشته است که تاریخ این مرز و بوم و ملت آن را رقم زده است. مردم ایران هنوز با این سنت ها زندگی می کنند و به صورت بالقوه توان بروز آن ها را در رفتار و کردار خود دارند. البته مشروط بر این که متولیان فرهنگ جامعه به شیوه ای غیرمستقیم آن ها را زنده نگاه داشته و به ارزش های سازنده آن بها دهند(همان).

انقلاب اسلامی به دنبال یک تغییر اساسی و بنیادین در جامعه ایران بود. پس از آن که روحانیون به اقتدار سیاسی دست یافتند؛ نظام سیاسی، حیات اجتماعی، فرهنگ و اعتقادات مردم تغییر یافت. جمهوری اسلامی در کنار امور سیاسی و اجتماعی، کنترل امور فرهنگی را نیز در دست گرفت و در پی بنیان گذاری یک فرهنگ سیاسی– اسلامی بود. از این رو انقلاب اسلامی مفاهیم جدیدی نظیر طاغوتی، مستضعفین و شهادت را معرفی کرد(فارسون و مشایخی، 1379، ص33).

با این وجود در می یابیم که، تکامل معنوی و اجتماعی کشور ایران با مفاهیم سیاسی- اجتماعی و مذهب، پیوند ناگسستنی دارد. بنابراین، پژوهنده حیات معنوی ایران باید با ژرف بینی در پی یافتن علل و ریشه های آن برآید؛ زیرا تحولات تاریخی دین و مذهب، به ویژه شعبه مهم آن یعنی تشیع، تاریخ سیاسی این سرزمین را شکل می دهد. مخالفت ایرانیان با دستگاه های دولتی بعد از پایان قرن اول هجری آغاز شد که به ویژه در قالب نهضت های شیعی مذهب صورت می گرفت(ولی زاده، 1390، ص58).

در سال های اخیر نیز برای نخستین بار در ایران سندی با نام «مؤلفه های هویت ملی ایرانیان» تنظیم شده است که بیانگر عناصر هویت ایرانی است. این سند که برای اولین بار از جانب شورای فرهنگ عمومی منتشر شد، عناصر و وجوه هویت ملی ایرانیان را در هفت مؤلفه ذیل دسته بندی کرده است: 1- روح معنویت، تعبد و توحید 2- اسلام مبتنی بر عرفان و مودت اهل بیت(ع) 3- ولایت مداری 4- زبان و خط پارسی 5- تمدن و تاریخ ایران 6- مهدویت، انتظار ورسالت تاریخی ایرانیان. از مؤلفه های سند هویت ملی ایرانیان چهار مؤلفه در قالب عناوین مختلف، اساسا حول موضوع دین و خصوصا دین اسلام و به ویژه تشیع قرار دارد(قاسمی، 1389، ص163).

سیری در مجموعه تفکرات و اندیشه های ایرانیان درباره سبک زندگی، خود روشن کننده این واقعیت است که خدامحوری، اخلاق و معنویت در کنار علم و دانش و سیاست، از مؤلفه های اساسی و بنیادی تمدن ایرانی-اسلامی است و دین مبین اسلام، همه مظاهر تمدن و فرهنگ را یک جا در بر دارد. در جامعه ما که فرهنگ ساز اسلام با فرهنگ ملی ایرانی اشتراکات فراوانی دارد، فرهنگ سیاسی شیعه نقش به سزایی در شکل گیری سبک زندگی سیاسی ایرانی ایفا کرده است. این حقیقت را به خوبی می توان از ارزش ها، معتقدات، اخلاق و آداب و رسوم، رفتارهای اخلاقی و حرکت های احساسی و عاطفی، همزیستی ایرانیان با پیروان دیگر ادیان و ملل به خوبی استنباط کرد. حرکت های اجتماعی، انقلاب ها و نهضت های سیاسی و محتوای این نهضتها از شعارها، سخنرانی‏ها و بیانیه‏های انقلابیون و رهبران این حرکت ها نیز نشان دهنده این معناست. فرهنگ سیاسی شیعه بر سبک زندگی سیاسی ایرانی تأثیر مستقیم داشته است. با عنایت به اینکه سبک زندگی سیاسی ایرانی به نحوی دارای یک صبغه فکری و معرفتی است؛ بر رویدادهای سیاسی ایران اسلامی ما را به این نتیجه می رساند که فرهنگ سیاسی شیعه نقش به سزایی بر سبک زندگی سیاسی ایرانی داشته است. بر این مبنا؛ سبک زندگی جهادی و انقلابی، استکبارستیزی، اتحاد و همبستگی، عدالتخواهی، روحیه ایثار و شهادت طلبی و …. در ایران اسلامی مشاهده می شود.

الف) بیان مسئله

سیری در مجموعه تفکرات و اندیشه های ایرانیان درباره سبک زندگی، خود روشن کننده این واقعیت است که خدامحوری، اخلاق و معنویت در کنار علم و دانش و سیاست، از مؤلفه های اساسی و بنیادی تمدن ایرانی-اسلامی است و دین مبین اسلام، همه مظاهر تمدن و فرهنگ را یک جا در بر دارد. در جامعه ما که فرهنگ ساز اسلام با فرهنگ ملی ایرانی اشتراکات فراوانی دارد، فرهنگ سیاسی شیعه نقش به سزایی در شکل گیری سبک زندگی سیاسی ایرانی ایفا کرده است. این حقیقت را به خوبی می توان از ارزش ها، معتقدات، اخلاق و آداب و رسوم، رفتارهای اخلاقی و حرکت های احساسی و عاطفی، همزیستی ایرانیان با پیروان دیگر ادیان و ملل به خوبی استنباط کرد. حرکت های اجتماعی، انقلاب ها و نهضت های سیاسی و محتوای این نهضتها از شعارها، سخنرانی‏ها و بیانیه‏های انقلابیون و رهبران این حرکت ها نیز نشان دهنده این معناست. فرهنگ سیاسی شیعه بر سبک زندگی سیاسی ایرانی تأثیر مستقیم داشته است. با عنایت به اینکه سبک زندگی سیاسی ایرانی به نحوی دارای یک صبغه فکری و معرفتی است؛ بر رویدادهای سیاسی ایران اسلامی ما را به این نتیجه می رساند که فرهنگ سیاسی شیعه نقش به سزایی بر سبک زندگی سیاسی ایرانی داشته است. بر این مبنا؛ سبک زندگی

مقالات و پایان نامه ارشد

 جهادی و انقلابی، استکبارستیزی، اتحاد و همبستگی، عدالتخواهی، روحیه ایثار و شهادت طلبی و …. در ایران اسلامی مشاهده می شود و بهترین گواه آن این که عموم قیامهاى مقدس و آزادی بخش در بین مسلمانان تحت تاثیر فرهنگ سیاسی شیعه انجام گرفته است. همچنین پیروزی و حفظ و تداوم انقلاب اسلامی تحت تأثیر شدید ماهیت اسلام خواهى، اصلاح طلبى و ظلم ستیزى فرهنگ سیاسی شیعه قرار دارد. پس از پیروزى انقلاب نیز، جنگ تحمیلی هشت ساله كه از سوی تمامی قدرت‏های جهانی پشتیبانی می‏شد، نتوانست این انقلاب مردمی و اسلامی را از پای درآورد؛ اگر تهدیدهای دشمنان اسلام، امپریالیسم تبلیغاتی، محاصره اقتصادی، كودتای نظامی و… هیچ‏كدام كوچك‏ترین خللی در عزم و اراده نظام اسلامی وارد نكرد، همه و همه به دلیل همان فرهنگ سیاسی شیعه است. تأثیر این فرهنگ بود كه مردم ما در همه عرصه ها با جانبازی خود از ایران اسلامی دفاع کردند. و این فرهنگ موجب به وجود آمدن راه و رسم زندگی به شکل اسلامی شده است.

ب) سؤال های تحقیق:

سؤال اصلی

فرهنگ سیاسی شیعه چه تأثیری بر سبک زندگی سیاسی ایرانی دارد؟

سؤال های فرعی

  1. فرهنگ سیاسی و سبک زندگی به طور كلی چه رابطه ای با هم دارند؟
  2. بین ساختار سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگ سیاسی چه رابطه ای وجود دارد؟
  3. ساخت كلی فرهنگ سیاسی شیعه چیست و چگونه تبیین می ‌شود؟
  4. رابطه بین فرهنگ سیاسی شیعه و سبک زندگی سیاسی ایرانی چگونه تبیین می شود؟

ج) فرضیه های تحقیق:

فرضیه اصلی

فرهنگ سیاسی شیعه بر سبک زندگی سیاسی ایرانی تأثیر مستقیم داشته است. شاخص های این تأثیر عبارتند از: سبک زندگی؛ «جهادی و انقلابی، استکبارستیزی، اتحاد و همبستگی، عدالتخواهی، روحیه ایثار و شهادت طلبی».

فرضیه های فرعی

در پاسخ به سؤال فرعی اول، فرضیه این است كه فرهنگ سیاسی ، الگوهای سبک زندگی سیاسی را تعیین می‌كند. در پاسخ به پرسش دوم، فرضیه این است که بین ساختار سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگ سیاسی رابطه تعامل و تفاعل وجود دارد، البته با تأكید بر نقش اساسی تر فرهنگ. درباره سؤال فرعی سوم، فرض پژوهش این است كه فرهنگ سیاسی شیعه ضمن برخورداری از مبانی، اصول و عناصر نظری ثابت، قابلیت نسبی منعطف و سیالی دارد که در طول تاریخ، به اشكال مختلف در سبک زندگی سیاسی ایرانی ظهور كرده است. در پاسخ به سؤال نهایی نیز باید بگوییم كه با بهره گرفتن از تعدادی از شاخص های معین، شامل عنصر رهبری، كانون های مذهبی و اصول نظری و نمادهای مذهبی، مقاطع و نقاط عطف حركت ‌های سیاسی و انقلابی و موضع‌گیری به موقع و صحیح ناشی از هدایت ‌های رهبری در مقابله با دشمنان، حضور به موقع مردم در صحنه های سیاسی- اجتماعی نظیر نهضت ها، جنبش ها وانقلاب ها، رابطه بین سبک زندگی سیاسی ایرانی با فرهنگ سیاسی شیعه بررسی خواهد شد.

د) تعریف مفاهیم

1- فرهنگ سیاسی

فرهنگ از نظر دکتر فرزان سجودی، زبان شناس ایرانی، «نظامی است متشکل از باورها، اعتقادات، رفتارها و آنچه سبک و سیاق زندگی نامیده می شود و نیز بازتاب آن در آنچه تولید می گردد»(صالحی امیری، پیشین، ص37). فرهنگ از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر کنش ها و رفتارهای فردی و اجتماعی افراد می باشد و عموماً بعد سیاسی رفتار را نیز متأثر می سازد(نقیب زاده، 1380، ص20).

هنگامی که فرهنگ در کنار واژه های دیگری مانند سیاست و مدنیت قرار می گیرد، در واقع هدف بیان اشکال و آثار فرهنگ در عرصه سیاست و جامعه است و توجه به سیر تکاملی، تحرک و نقش سازنده و یا بازدارنده آن است. وقتی ما صحبت از فرهنگ سیاسی می کنیم، قصد ما تمرکز روی ابعاد و آثار و تجلیات فرهنگ در جامعه است. برای فرهنگ سیاسی تعاریف مختلفی آمده كه به بعضی از آن‌ ها اشاره می كنیم(کاظمی، 1376، ص36):

فرهنگ سیاسی یک جامعه عبارت است از مجموعه باورها، گرایش ها، بینش ها و ارزش ها، معیارها و عقایدی که در طول زمان شکل گرفته و تحت تأثیر وقایع، روندها و تجربیات تاریخی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و در قالب آن، نهادها، رفتارها، ساختارها و کنش های سیاسی برای نیل به هدف های جامعه شکل می گیرد. همانطور که مشاهده می شود، فرهنگ سیاسی در یک جامعه متأثر از فرهنگ عمومی آن است. فرهنگ سیاسی هم اهداف کلان جامعه را در بر می گیرد و هم اسباب و سازکار به کار گرفته شده برای نیل به آن ها(همان).

از نظر آلموند «هر فرهنگ سیاسی توزیع خاصی از ایستارها، ارزش ها، احساسات، اطلاعات و مهارت‌های سیاسی است». در تعریف دیگری در مورد فرهنگ سیاسی گفته اند: «جنبه‌های خاصی از فرهنگ عمومی جامعه كه به زندگی سیاسی نظر دارد و به مسائلی  چون چگونه حكومت كردن و چگونگی حكومت می پردازد». سیدنی وربا در تعریف فرهنگ سیاسی می گوید: «فرهنگ سیاسی عبارت است از نظام باورهای تجربه پذیر، نهادها و ارزش هایی كه پایه و مبنای كنش سیاسی است»(ابوطالبی، 1384، ص 11).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-10-01] [ 07:54:00 ب.ظ ]




فصل اول: کلیات پژوهش… 1

مقدمه. 2

1    بیان مسئله  3

2 اهمیت و ضرورت پژوهش    4

3   اهداف پژوهش    5

3-1 هدف اصلی   5

3-2   اهداف فرعی   5

4     پرسش‌های پژوهش    5

4-1 سؤال اصلی   5

4-2 سؤالات فرعی   6

5  فرضیه  6

6    متغیرها 6

6-1 متغیر مستقل.. 6

6-2  متغیر وابسته  6

7 تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم. 6

8  محدوده تحقیق   12

9    نوع تحقیق   12

10  ساماندهی تحقیق   13

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش… 15

مقدمه. 16

1    پیشینه روشی   18

2 پیشینه موضوعی   20

2-1 تحولات به صورت عام. 20

2-2 تحولات به صورت خاص    28

2-2-1 کودتا 28

2-2-2 جنگ داخلی.. 37

2-2-3 انقلاب.. 41

2-2-4 خیزش… 44

13 دسته‌بندی و پالایش عوامل.. 78

فصل سوم: روش پژوهش… 89

مقدمه. 90

1  روش تحقیق   91

2 استراتژی تحقیق   91

3 روش گردآوری اطلاعات و داده‌ها 91

4 روش نمونه‌گیری هر یک از انواع. 92

5    حجم نمونه  93

6    پایایی و روایی   93

7    دلفی فازی   95

7-1 دلفی   95

7-2 فازی   98

8  سیستم استنتاج فازی   101

8-1       پایگاه قواعد  102

8-2 پایگاه داده 103

2-1-1 تابع عضویت مثلثی.. 104

2-2 واحد تصمیم‌گیری.. 105

2-3     رابط فازی‌ساز 106

2-4 رابط غیر فازی‌ساز 106

2-5 پایگاه دانش    106

3   استفاده از نرم‌افزار 107

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها (یافته‌ها) 114

مقدمه. 115

1 بخش اول: فرایند انجام و تحلیل نتایج دلفی فازی.. 116

1-1   فرایند اجرای دلفی فازی تک مرحله‌ای در پژوهش    116

1-2 تحلیل نتایج دلفی فازی.. 120

1-2-2 جمع‌بندی.. 127

2 بخش دوم: فرایند انجام و تحلیل نتایج سیستم استنتاج فازی.. 131

3 آزمون سیستم کنترل‌کننده و تحلیل نتایج. 145

3-1 تحول سال 2013 مصر. 146

3-2 تحول سال 2011 بحرین.. 155

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

3-3 تحول سال 2011 سوریه. 160

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری.. 166

1     خلاصه  167

2 جنبه‌های روابط بین‌المللی این رساله. 170

3 تأیید یا رد فرضیات   173

4 مقایسه یافته‌های پژوهش با پژوهش‌های پیشین.. 173

5  پاسخ به سؤالات   174

6 محدودیت‌های پژوهش    177

9    پیشنهادات   177

منابع. 179

مقدمه

خاورمیانه منطقه‌ای است مملو از حوادث و تحولات که گویا به صورت دوره‌ای تکرار می‌شوند. این منطقه انقلاب‌ها و شبه انقلاب‌های متعددی را به خود دیده است که با آرزوی دستیابی به آرمانشهری بهتر صورت پذیرفته‌اند، اما پس از مدتی نه تنها به اهداف خود دست نیافتند، بلکه انقلابیون به قدرت رسیده نیز راهی به خطاتر از آنان طی کرده‌اند که علیه آن‌ ها قیام، شورش یا کودتا کرده بودند. قذافی با کنار زدن ادریسی و کودتای حزب بعث عراق توسط قاسم علیه فیصل نمونه‌هایی بوده است که این چرخة آرزو را نشان می‌دهند.

همچنین این سرزمین لشکرکشی‌ها و طرح‌ها و نقشه‌های قدرت‌های بزرگی را به خود دیده است که به منظور تغییر اوضاع قبل صورت پذیرفته‌اند، اما نه تنها اوضاع بهتر نشده، بلکه هرج و مرج و بلوا بیش از پیش فراگیر شد. در عراق، در 1958 سرهنگ قاسم کودتا کرد و در 1963 حزب بعث کودتا کرد. این کودتاها نتوانست عراق را به کشور بهتر از قبل مبدل سازد. تنها کارکرد این کودتاها در تغییر نخبگان سیاسی بود. حملة آمریکا به عراق در سال 2002 نیز گرچه با نابودی صدام همراه شد، اما ثبات را برای این کشور به همراه نیاورد و در هر دو مورد اخیر آمریکا را گرفتار باتلاقی کرد که نه راه پس داشت و نه راه پیش.

کودتای معمر قذافی در 1969 با وعده‌های ایجاد یک کشور بهتر، دموکرات‌تر و رفاهی بیشتر برای شهروندان محمد ادریس سنوسی را حذف نمود، ولی در نهایت دیکتاتوری شدیدتر، وضعیت اقتصادی و اجتماعی نابسامان‌تری جایگزین شد. دخالت ناتو در لیبی گرچه به نابودی قذافی انجامید، و آزادی را به ارمغان آورد، اما شرایط را برای بروز جنگ‌های قبیله‌ای فراهم ساخت و تا کنون این کشور روی آرامش را به خود ندیده است. جالب آنجاست که فرهنگ سیاسی این کشور همچنان با حضور ثبات مخالف است و علیه نخست‌وزیر جدید این کشور نیز کودتا صورت پذیرفت و علی‌زیدان مورد ربایش قرار گرفت. در حال حاضر نیز همچنان قیام‌ها علیه دولت ادامه دارد و عملاً لیبی به محلی برای جنگ قبیله‌ای مبدل شده است.

طرح خاورمیانة بزرگ و نقشة راه نیز نه تنها به مبدل شدن خاورمیانه به سرزمینی لیبرال دموکرات منتهی نشد، بلکه از یک طرف، گروه‌هایی را به قدرت رسانید که در چارچوب منافع غرب جای نداشتند. در عراق شیعیان و در نوار غزه، حماس از طریقی دموکراتیک و انتخاباتی به قدرت رسیدند. از طرف دیگر، فعالیت گروه‌های تروریستی و بنیادگرا در منطقه افزایش یافت و عراق و سوریه به بهشتی برای فعالیت‌های تروریستی مبدل شدند. قیام مردم مصر، تونس نیز تا کنون نتوانسته ثبات، رفاه و امنیت مورد نظر مردم را به ارمغان آورد و کنار رفتن حاکمان قبل جز با ادامه نابسامانی‌ها و ناآرامی‌ها همراه نبوده است.

چرخه‌های آرزو در خاورمیانه هرچند از وجود بحرانی اساسی و ماهوی در این منطقه خبر می‌دهد، ولی از طرف دیگر، تکرارپذیری آن‌ ها نشان از وجود قواعدی تاریخی در این منطقه دارد که تا کنون ناشناخته مانده‌اند. تحولات مشابه از وجود الگوهای یکسانی خبر می‌دهند. در این منطقه کودتا پشت کودتا و قیام پشت قیام امری مفروض و عادی به شمار می‌آید (Mansfeld, 1999: 30-36).

از این‌رو، به نظر می‌رسد که حداقل در دیدگاه کلان و بدون ورود به جزئیات، الگوهای مشابهی در تمامی کشورهای این منطقه حاکم است. این تحولات تکرارپذیر ذهن ما را به آن سمت می‌برد که این منطقه از ویژگی‌های مشابهی برخوردار است که رفتارها و تحولات مشابهی را حاصل می‌آورد. اقتصاد ضعیف و یا توسعة اقتصادی وابسته، پائین بودن دموکراسی و شاخص‌های آن در این منطقه، شیوع نبردهای قبیله‌ای، درگیری‌های مذهبی و حزبی، وجود اکثریت مسلمان، دخالت قدرت‌های فرامنطقه‌ای در آن از جمله ویژگی‌های مشترک این سرزمین است. گرچه این چرخه‌ها نوعی ناامیدی را به انسان از اصلاح و توسعه این کشورها تحمیل می‌کند، ولی از طرف دیگر نشان از آن دارد که تحولات خاورمیانه با قواعدی خاص در ارتباط است و از این‌رو نظمی بر آن حاکم است. تحولات انقلابی و شبه انقلابی متعدد هرچند در کوتاه مدت با آثاری مثبت همراه بوده، اما بعد از مدتی به روندهای گذشته بازگشت نموده‌اند و از این‌رو، در اغلب موارد تحولات انقلابی و شبه انقلابی جز هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی ناشی از خود دستاوردی نداشته‌اند. بنابراین می‌توان با کشف الگوهای حاکم بر این تحولات تا حدود زیادی آن‌ ها را پیش‌بینی کرد. البته ما در اینجا سعی نداریم تا مثبت بودن یا منفی بودن نتایج تحولات و اخلاقی بودن یا نبودن آن‌‌ها را مورد بررسی قرار دهیم. ما به دنبال آن هستیم تا با کشف عوامل اصلی و کلان تحولات و رابطه آن‌ ها با یکدیگر، میزان وقوع انقلاب و شبه انقلاب‌های خاورمیانه را با مدلی برآمده از سیستم استنتاج (استنباط) فازی[1] تحلیل نمائیم.

بیان مسئله

مدل‌سازی و بدست آوردن قدرت پیش‌بینی هرچند توسط بسیاری از دیدگاه‌ها و مکاتب فرااثبات‌گرایانه مورد نقد قرار گرفته، اما از اهمیتی کاربردی برخوردار بوده است. نخبگان سیاسی از پژوهشگر اجتماعی انتظار دارند تا با رصد و تحلیل شرایط گذشته و حال، آن‌ ها را به تصویری از شرایط احتمالی آینده واصل سازد (Pentland & Liu, 1999).

در میان پدیده‌های اجتماعی، انقلاب‌ها و شبه‌انقلاب‌ها از جایگاهی رفیع به لحاظ اهمیت برخوردار هستند. تغییرات ناشی از این بی‌ثباتی‌ها به شدت اذهان سیاستمدارن و پژوهشگران را به خود مشغول کرده است. از این‌رو، این پژوهش سعی دارد با شناسایی عوامل و قواعد 4 نوع بی‌ثباتی با عناوین انقلاب، خیزش، جنگ داخلی و کودتا، چرایی و چگونگی وقوع این تحولات را در قالب مدلی پویا شناسایی کند.

اما شناسایی این عوامل تنها ابتدای راه است، چراکه در نگاه پراگماتیستی، نخبگان سیاسی به دنبال شناسایی مهمترین عوامل و به عبارت دیگر عوامل کلیدی این تحولات هستند. آن‌ ها خوب از محدودیت منابع در دسترس خود خبر دارند و می‌دانند که کنترل و مدیریت همه این عوامل در دوره‌های حساس زمانی وقوع آن‌ ها، که زمان به سرعت تنگ می‌شود، تقریباً ناممکن است. از این‌رو، در مرحله بعد پژوهش با بهره گرفتن از تکنیک دلفی‌فازی به دنبال شناسایی کلیدی‌ترین عوامل وقوع این تحولات است.

مرحله سوم، به تقاضای عملگرایان سیاسی برای دستیابی به مدلی برای تحلیل آنچه واقع شده و استفاده از آن در پیش‌بینی آنچه احتمالاً در آینده رخ می‌دهد نزدیک می‌سازد. در این مرحله با کمک سیستم استنباط فازی چگونگی ایجاد یک بی‌ثباتی از دل عوامل کلیدی مورد مدل‌سازی قرار می‌گیرد. در این مرحله، یک سیستم کنترل‌کننده ارائه می‌شود. این سیستم کنترل‌کننده فازی[2] یک سیستم پویا[3] را بر اساس تئوری مجموعه‌های فازی[4] طراحی می‌کند (Kandel & Langholz, 1993: xvii) و همان مدل ما است که کلیه خروجی‌ها را با پیش‌فرض قرار گرفتن همه ورودی‌ها در حد وسط از مقیاس‌ پیوسته مثلاً [0،10]، یعنی 5، مرتب تحلیل می‌کند و می‌توان با تغییر اعداد قطعی ورودی‌ها، تغییر در کل مجموعه سیستم و خروجی‌ها را مشاهده نمود به علاوه مدل ارائه شده با بررسی چند نمونه مورد آزمایش قرار می‌گیرد.     

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهمیت موضوع این تحقیق را می‌توان در موارد زیر خلاصه نمود:

  1. اهمیت مطالعات خاورمیانه برای ایران، به عنوان منطقه‌ای که در آن مستقر است، و برای جهانیان، به دلیل موقعیت استراتژیک و ژئواکونومیک آن.
  2. اهمیت تحولات انقلابی و شبه انقلابی در علوم انسانی به عنوان بزرگترین پدیده‌های اجتماعی که معمولاً با تغییرات شگرفی همراه هستند.
  3. اهمیت شناخت کلیدی‌ترین عوامل در زمانی‌که محدودیت منابع اقتصادی و زمانی، کنترل همه عوامل را ناممکن می‌سازد.
  4. اهمیت مدل‌سازی و استفاده از آن در پیش‌بینی برای عملگرایان سیاسی، سیاست‌مداران و بسیاری از محققان.
  5. ضرورت تقویت فصل جدیدی از روش‌ها در رشته علوم سیاسی و روابط بین‌الملل داخل کشور

اهداف پژوهش

1-1        هدف اصلی

مدل‌سازی چگونگی وقوع 4 تحول انقلاب، خیزش، جنگ داخلی و کودتا در خاورمیانه عربی

1-2       اهداف فرعی

  1. شناسایی عوامل وقوع انقلاب، خیزش، جنگ داخلی و کودتا در خاورمیانه عربی
  2. شناسایی عوامل کلیدی وقوع انقلاب، خیزش، جنگ داخلی و کودتا در خاورمیانه عربی
  3. شناسایی قواعد حاصل از ترکیب عوامل کلیدی در وقوع انقلاب، خیزش، جنگ داخلی و کودتا
  4. آشنا ساختن پژوهشگران داخلی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل با تکنیک دلفی فازی[5]
  5. آشنا ساختن پژوهشگران داخلی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل با سیستم استنباط فازی

پرسش‌های پژوهش

1-3      سؤال اصلی

چگونه می‌توان با بکارگیری سیستم استنتاج فازی تحولات انقلابی یا شبه انقلابی خاورمیانه را مدل‌سازی کرد؟

1-4      سؤالات فرعی

  1. عوامل (ورودی‌ها[6]) وقوع انقلاب، خیزش، جنگ داخلی و کودتا خاورمیانه کدامند؟
  2. عوامل کلیدی[7] وقوع انقلاب، خیزش، جنگ داخلی و کودتا خاورمیانه کدامند؟
  3. چگونه عوامل کلیدی با ترکیب با یکدیگر به انقلاب، خیزش، جنگ داخلی و کودتا منتهی می‌شوند؟

فرضیه

در این تحقیق به دنبال پاسخ دادن به سؤال آن می‌باشیم و این کار از طریق اکتشاف و استقرا صورت می‌گیرد. لذا پژوهش اکتشافی و استقرائی است و مبتنی بر فرضیه نمی‌باشد.

متغیرها

متغیرهای این پژوهش بصورت زیر می‌باشند.

1-5      متغیر مستقل

انقلاب، خیزش، جنگ داخلی و کودتا.

1-6       متغیر وابسته

عوامل ایجاد کننده انقلاب، خیزش، جنگ داخلی و کودتا که در حین تحقیق شناسایی می‌شوند.

تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم

  1. انقلاب: معانی مختلفی برای انقلاب ارائه شده است. مارکس آن‌را تحول در نظام اقتصادی، ویلفردو پارتو آن‌را به معنای چرخش نخبگان، ماکس وبر و الکسی دوتوکریل از آن به عنوان افزایش قدرت دولت، محافظه‌کاران آن‌را خیال‌پردازی و برخی دیگر آن‌را حل‌کننده بحران مشارکت سیاسی معنی می کند (بشیریه، 1382: 196-194). هانا آرنت انقلاب را پدیده‌ای اجتماعی با مشارکت مردم و همراه با خشونت می‌داند که به تغیر و تحول بنیادین و اساسی در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ایدئولوژیکی یک جامعه گردد (1361: 37).

هرچند تعاریف متعددی از انقلاب وجود دارد، اما این تعاریف شمولیت زیادی دارند و تقریباً همه انواع بی‌ثباتی را در خود جای می‌دهند. این موضوع برای ما مشکل‌آفرین است و مدل‌سازی ما را غیرممکن می‌سازد. لذا باید به دنبال تعاریفی بود که مرز میان انقلاب با سایر تحولات را روشن ساخته باشند. با تعریف انقلاب در معنای اخص تعداد آن در طول تاریخ انگشت‌شمار می‌شود. در اینجا به شماری از این تعاریف رجوع می‌کنیم. از نظر مردیها انقلاب برابر است با دگرگونی سریع، بنیادین و خشونت‌آمیز داخلی در ارزش‌ها و اسطوره‌ها، نهادهای سیاسی‌ـ‌اجتماعی و فعالیت‌های حکومتی (1385: 41). از نظر هانتینگتون انقلاب برابر است با تحولی سریع، بنیادین و خشونت‌آمیز در ارزش‌ها و اسطوره‌های حاکم یک جامعه و در نهادهای سیاسی، ساخت اجتماعی، رهبری و فعالیت و سیاست‌های حکومتی (بشیریه، 1372: 3؛ هانتینگتون، 1386: 385). در تعریفی دیگر انقلاب عبارتست از دگرگونی بنیادی در همه زمینه‌های اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، حقوقی و به‌ویژه سیاسی نسبت به آنچه پیش از انقلاب استوار و پابرجا بوده است و این دگرگونی‌ها همیشه با سرنگونی نظام سیاسی حاكم پیش می‌آید و كمتر با آرامش همراه بوده و اغلب با كارهای خشونت آمیز و ویران‌گری و خونریزی‌ها همگام می‌باشد (ابوالمحمد، 1376: 364). منوچهر محمدی نیز انقلاب را حركتی مردمی، در جهت تغییر سریع و بنیانی ارزش‌ها و باورهای مسلط، نهادهای سیاسی، ساختارهای اجتماعی، رهبری، روش‌ها و فعالیت‌های حكومتی یک جامعه تعریف نموده كه توأم با خشونت است (27 :1380).

در تعریف عام، انقلاب را می‌توان هر تحولی در نظر گرفت. ولی در اینجا منظور ما از انقلاب، در معنای اخص آن است. در این معنا انقلاب پدیده‌ای است اجتماعی، با تغییرات بنیادین سیاسی و اجتماعی، همراه با خشونت، رهبری کاریزماتیک، ایدئولوژی و بسیج عمومی که بر خلاف اصلاحات، از روندی سریع برخوردار است. در این صورت می‌توان میان انقلاب و سایر انواع بی‌ثباتی سیاسی هم‌عرض آن ـ همچون کودتا، خیزش، جنگ داخلی ـ تمایز ایجاد نمود. همچنین، تفاوت انقلاب با جنبش‌های استقلال‌طلبانه در آن است که نقطه شروع تحول انقلابی نارضایتی از سیستم سیاسی داخلی ولی نقطه شروع جنبش و یا جنگ‌های استقلال‌طلبانه، نارضایتی از دخالت خارجی است. انقلاب ایران، فرانسه و روسیه سه نمونه انقلاب است که در از شاخص‌های مذکر برخوردار هستند.

  1. شبه انقلاب: انقلاب قلابی[8] به معنای انقلابی است که به روی کار آمدن گروه‌هایی غیردموکراتیک و یا فاسد منتهی می‌شود و مشارکت مردم در جریان انقلاب در نهایت چیزی برای آن‌ ها در بر نداشته است، مگر یک میوه فاسد. فرایند روی کار آمدن فاشیستم و نازیسم را انقلاب‌هایی قلابی می‌نامند (Parenti, 1997: 14). با این حال، منظور ما از شبه انقلاب هرگز در این معنا نیست.

شبه انقلاب واژه‌ای نسبتاً بدیع است و برای تمییز آن از انقلاب قلابی می‌توان آن‌را نیمه انقلاب[9] نامید. از این‌رو، شبه انقلاب‌ها الزاماً به امر بدی منتهی نمی‌شوند، بلکه ویژگی اصلی آن‌ ها در آن است که تا حدود زیادی شبیه انقلاب‌ هستند، ولی همه عناصر انقلاب را در خود جای نداده‌اند. منظور ما از تحولات شبه انقلابی بی‌ثباتی‌هایی است که با حرکت‌های وسیع مردمی همراه شده، و به تغییرات زیادی در عرصه سیاسی منتهی می‌شوند. بنابراین، بی‌ثباتی‌ها تنها زمانی از عناوین خاصی مثل، کودتا و جنگ داخلی فراتر می‌روند که توده وسیع مردم را با خود یا علیه خود هم‌آهنگ سازند. با این حال، شبه‌انقلاب‌ها، از تمامی ویژگی‌های انقلاب برخوردار نیستند و در عرصه داخلی رخ می‌دهند. خیزش و یا جنبش نزدیک‌ترین تحول سیاسی به انقلاب است که از عنصر خشونت و رهبری کاریزماتیک برخوردار نیست. کودتا نیز می‌تواند یک تحول شبه انقلابی دیگر باشند، اما در صورتی که همراهی آحاد جامعه را در بر داشته باشد. کودتای افسران آزاد مصر، از این خصیصه برخوردار بود و از همین‌رو از آن با عنوان انقلاب یاد می‌شود. شبه انقلاب‌های مورد نظر ما عبارتند از خیزش، جنگ داخلی و کودتا. احساسی بودن و عاطفی بودن مردم خاورمیانه (Henslin, 2007: 113)، گرایش آن‌‌ها را به همراهی یا مخالفت با بی‌ثباتی‌های افزوده است و از این‌رو، اغلب بی‌ثباتی‌های خاورمیانه ـ حداقل در بازه زمانی مورد نظر رساله ـ در تعریف ما از شبه انقلاب جای می‌گیرند.

  • کودتا: در لغت‌نامه دهخدا، کودتا عبارتست از برانداختن حکومت با بهره گرفتن از قوای نظامی کشور و تسلط بر اوضاع و روی کار آوردن حکومتی نو. اصل کلمه کودتا فرانسوی است. این واژه از اواخر قرن 17 وارد ادبیات سیاسی شده است. بعد از کودتای لویی ناپلئون، معروف به ناپلئون سوم، در سال ۱۸۵۱ میلادی استفاده از این واژه رواج پیدا کرد. کوتا را از قرن بیستم به دو معنی به کار می‌بردند:
  1. شورش گروه‌هایی از هیات حاکمه علیه گروه دیگر که غالباً با تکیه بر ارتش و نیروی نظامی صورت می‌گیرد.
  2. تغییر ناگهانی رویه دولت حاکم علیه جنبش‌های اعتراضی مردمی و استفاده شدید و سرکوب‌گرانه از ارتش علیه نیروهای مردمی و انقلابی.

البته کودتا بیشتر در معنای اول کاربرد دارد. مثل کوتاهای نظامی در عراق به رهبری عبدالسلام عارف در فوریه ۱۹۶۳ میلادی و کودتای ژنرال حافظ اسد در سوریه در سال ۱۹۷۰ میلادی. بنابراین، کودتا حرکتی توطئه‌آمیز، غیر قانونی و تسط گروهی اقلیت و در عین حال صاحب ابزار قدرت مادی علیه نظام حاکم، به منظور سرنگونی آن و به دست آوردن قدرت سیاسی می‌باشد و در آن گروه‌های اجتماعی نقش و دخالتی ندارند (محمدی، 1382: 360-358). هانتینگتون نیز بر این معنی از کودتا صحه می‌گذارد. وی کودتا را شگردی غیرقانونی برای براندازی رهبران حکومت یا دولت موجود تعریف می‌کند که معمولاً از طریق خشونت یا تهدید انجام می‏گیرد (هانتینگتون، 1386: 320).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:53:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب:

فصل اول: کلیات

1-1- تعریف مسئله و فرضیات ……………………………………………………………………….. 2

1-2 – هدف و ضرورت تحقیق…………………………………………………………………………. 3

1-3- پیشینه تحقیق……………………………………………………………………………………… 3

1-4- روش اجرای تحقیق……………………………………………………………………………… 4

فصل دوم: آمار و ضرورت کاربرد آن در پژوهش­های باستان شناسی

2-1-آمار………………………………………………………………………………………………….. 5

2-2-باستان شناسی و تحولات عمده آن………………………………………………………… 6

2-2-1-پیدایش و تحول چارچوب نظری باستان­شناسی پیش از 1850…………………… 6

2-2-2-شکل­ گیری مفاهیم زیر بنایی در سالهای بین 180 تا 1918…………………………… 7

2-2-3-نظریه پردازی در باستان­شناسی اروپا و آمریکا از 1918 تا 1968…………………. 7

2-2-4-لویس بینفورد، دیوید کلارک و نهضت باستان­شناسی جدید در دهه 1960……….. 8

2-2-5-باستان شناسی نظری در سال های اخیر………………………………………………… 9

2-3- ضرورت استفاده از روش­های آماری در مطالعات باستان­شناسی………………………. 10

فصل سوم: نمونه­ برداری و کاربرد آن در پژوهش های باستان­شناسی

3-1-آمار استنباطی……………………………………………………………………………………. 15

3-2-نمونه ­گیری اساس آمار استنباطی…………………………………………………………… 15

3-2-1-مزایای انتخاب نمونه………………………………………………………………………….. 16

3-3- تعاریف مقدماتی ضروری برای نمونه­ گیری………………………………………………. 17

3-3-1-چارچوب نمونه­ گیری………………………………………………………………………… 17

3-3-3- برآورد کننده………………………………………………………………………………….. 17

3-3-4-برآورد کننده نااریب…………………………………………………………………………… 18

3-3-5- برآورد کننده اریب­وار………………………………………………………………………….. 19

3-3-6-صفت برآورد…………………………………………………………………………………….. 19

3-3-7- موضوع هزینه…………………………………………………………………………………. 19

3-4- تعاریف مقدماتی و پایه­ ای……………………………………………………………………. 19

3-4-1-متغییر………………………………………………………………………………………….. 20

3-4-2- میانگین………………………………………………………………………………………… 20

3-4-3- واریانس………………………………………………………………………………………….. 20

3-4-4- خطای استاندارد و میانگین………………………………………………………….. 21

3-4-5-توزیع نرمال و توزیع نرمال استاندارد…………………………………………………… 22

3-4-6- حدود اعتماد قابل اندازه‌گیری…………………………………………………………….. 23

3-5- طرح و اجرای نمونه‌برداری………………………………………………………………. 25

3-5-1-روش‌های نمونه‌برداری احتمالی…………………………………………………………. 25

2-6- نمونه‌برداری تصادفی ساده…………………………………………………………………… 26

3-6-1-روش انتخاب نمونه در نمونه‌برداری تصادفی ساده……………………………….. 26

3-6-1-1- حالت قرعه‌كشی……………………………………………………………………. 26

3-6-1-2-استفاده از جدول اعداد تصادفی…………………………………………………. 26

3-6-1-3-برآورد در نمونه‌گیری تصادفی ساده…………………………………………….. 27

3-6-1-4-انواع برآوردها در نمونه‌گیری تصادفی…………………………………………… 27

3-6-1-5-مقایسه­ دو روش نمونه‌گیری تصادفی با جایگذاری و بدون جایگزینی…. 28

3-6-1-6- روش تعیین حجم نمونه در نمونه‌گیری تصادفی ساده……………………….. 29

3-6-1-7- تعیین حجم نمونه با وقت معین…………………………………………………… 29

3-6-1-8-تعیین حجم نمونه در ارتباط با بودجه برنامه تحقیق………………………….. 30

3-6-2- برآورد نسبت در نمونه‌گیری تصادفی ساده……………………………………………. 30

2-6-3-برآورد حجم برای نسبت‌ها…………………………………………………………………. 32

3-6-4-مزایا و معایب نمونه‌گیری تصادفی ساده………………………………………………. 33

3-7- نمونه‌گیری سیستماتیك……………………………………………………………………… 33

3-7-1-برآورد در نمونه‌گیری سیستماتیك……………………………………………………….. 34

23-7-1-1- برآورد میانگین جامعه…………………………………………………………………… 34

3-7-1-2-محاسبه واریانس نمونه در حالتی كه حجم نمونه مضرب صحیحی از جامعه باشد (N = nk) .. 37

3-7-2-مقایسه­ كارایی نمونه‌گیری تصادفی ساده و سیستماتیک به كمك ضریب همبستگی در حالتی که نمونه­ انتخاب شده مضرب صحیحی از جامعه باشد( N = nk)………………………………………………………………… 39

3-7-3-برآورد میانگین صفت در جامعه وقتی نمونه  مضرب صحیحی از جامعه نباشد(?≠??)….. 40

3-7-4-مزیت و معایب استفاده از نمونه‌گیری سیستماتیك………………………………………. 41

3-8-نمونه‌گیری با احتمال متغیر……………………………………………………………………… 42

3-8-1-تعریف نمونه‌گیری با احتمال متغیر………………………………………………………….. 42

3-8-2-روش انتخاب نمونه با احتمال متغیر…………………………………………………….. 43

3-8-3- روش لاهیری……………………………………………………………………………………… 45

3-8-4- روش خردكردن………………………………………………………………………………….. 46

3-8-5-1- برآورد میانگین جامعه و نمونه در نمونه‌گیری با احتمال متغیر و با جایگذاریكه برآورد كننده‌ای نااریب از میانگین صفت در جامعه یعنی  است. ………………………………………………………………………………….. 47

3-8-5-2- واریانس برآوردكننده میانگین جامعه و برآورد واریانس برآوردكننده میانگین در نمونه‌گیری با احتمال متغیر و با جایگذاری……….48

3-8-6-نمونه‌گیری با احتمال متغیر و بدون جایگذاری………………………………………….. 50

3-9-نمونه‌گیری طبقه‌بندی……………………………………………………………………………. 50

3-9-2- 3- میانگین با طبقه‌بندی……………………………………………………………………… 51

3-9-3- انتخاب حجم نمونه…………………………………………………………………………….. 53

3-9-3-1-انتخاب حجم نمونه در طبقات مختلف……………………………………………….. 53

3-9-3-2- انتخاب حجم نمونه انتساب نیمن……………………………………………………….. 55

3-9-3-3- انتساب متناسب با حجم…………………………………………………………………… 56

3-9-4- نمونه‌گیری با طبقه‌بندی برای نسبت‌ها……………………………………………………. 59

3-9-5- انتخاب حجم بهینه طبقات  ها با بیشترین دقت……………………………………. 60

3-9-6-مقایسه كارایی نمونه‌گیری طبقه‌بندی شده با انتساب‌های مختلف با هم و با نمونه‌گیری تصادفی ساده… 61

3-10- نمونه‌گیری خوشه‌ای…………………………………………………………………………… 62

3-10-1- تعریف نمونه‌گیری خوشه‌ای……………………………………………………………….. 62

3-10-2- نمونه‌گیری خوشه‌ای یک مرحله‌ای و چند مرحله‌ای…………………………………. 63

3-10-2-1-برآورد میانگین و واریانس جامعه، در نمونه‌گیری با خوشه‌های هم حجم…… 63

3-10-2-2-ضریب همبستگی خوشه‌ای……………………………………………………………. 67

3-10-3-نمونه‌گیری خوشه‌ای یک مرحله‌ای از جامعه‌ای با خوشه‌های هم حجم………….. 67

3-10-3-1-  برآورد كننده واریانس جامعه……………………………………………………….. 68

3-10-4- مقایسه نمونه‌گیری خوشه‌ای یک مرحله‌ای در حالت تساوی و حجم گروه­ها نمونه‌گیری تصادفی ساده…. 68

3-0 1-4-1-تفاوت نمونه‌گیری خوشه‌ای یک مرحله‌ای و نمونه‌گیری طبقه‌بندی شده…….. 69

3-10-5- ساختار جامعه نمونه­برداری شده به­صورت خوشه‌هایی با حجم متغییر………… 69

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

3-10-6- نمونه‌گیری خوشه‌ای یک مرحله‌ای از خوشه ­هایی با حجم متغییر………………… 71

3-10-6-1-برآورد میانگین و واریانس جامعه در نمونه‌گیری خوشه‌ای یک مرحله‌ای با حجم متغییر…. 72

3-11- کاربرد نمونه­برداری در باستا­ن­شناسی……………………………………………………….. 74

3-11-1-مقدمه……………………………………………………………………………………………….. 74

3-11-2-کاربرد نمونه­برداری در بررسی­ های باستان ­شناسی………………………………….. 74

3-11-3-بررسی باستان­شناسی……………………………………………………………………… 74

3-11-3-1- هدف……………………………………………………………………………………….. 74

3-11-3-2- روش های بررسی میدانی……………………………………………………… 76

3-11-3-3- استراتژی نمونه­ برداری………………………………………………………. 77

3-11-3-4-اندازه، شکل و جهت محوطه…………………………………………………… 78

3-11-3-5-انواع شکل و جهت واحدها……………………………………………………….. 79

3-11-3-6-مزایای استفاده از برشهای عرضی……………………………………………….. 80

3-11-3-7-مزایای استفاده از شبکه­ بندی های مربعی………………………………………. 80

3-11-4-طرح نمونه………………………………………………………………………………. 81

3-11-5-محوطه یا منطقه……………………………………………………………. 81

3-12-نمونه موردی کاربرد نمونه ­برداری بزرگ مقیاس (منطق­ه ای): بررسی بخش مرکزی آبدانان.. 82

3-12-1-بررسی بخش مرکزی شهرستان آبدانان…………………………………………. 82

3-12-1-1-شهرستان آبدانان……………………………………………………………………. 83

3-12-1-2-شهر آبدانان………………………………………………………………………… 83

3-12-1-3-آب و هوای شهرستان………………………………………………………. 83

3-12-1-4-کوه ­ها………………………………………………………………………………. 83

3-12-1-5-دشت های آبدانان……………………………………………………………… 84

3-12-1-6-آب­های شهرستان آبدانان………………………………………….. 84

3-12-1-7-پوشش گیاهی……………………………………………………………. 85

3-12-2-پیشینه بررسی ها در شهرستان آبدانان………………………………… 85

3-12-3-اهداف بررسی………………………………………………………………….. 86

3-12-4-منطقه مورد بررسی…………………………………………………………….. 86

3-12-5-روش بررسی………………………………………………………………….. 87

3-12-6-روش یا چارچوب کار………………………………………………………… 87

3-12-7-نمونه­ برداری تصادفی ساده……………………………………………………. 87

3-12-7-1-روش کار………………………………………………………………………. 88

3-12-7-2-تعیین حجم نمونه……………………………………………………….. 88

3-12-7-3- انتخاب و بررسی نمونه ­ها از جامعه…………………………………. 89

3-12-7-4- نتیجه…………………………………………………………………………….. 89

3-12-7-5- اطلاعات بهدست آمده برای بررسی­های بعدی………………………… 89

3-12-8-نمونه­برداری سیستماتیک………………………………………………………… 89

3-12-8-1-انتخاب و بررسی نمونه ­ها از جامعه…………………………………….. 89

3-12-8-2- نتیجه…………………………………………………………………….. 90

3-12-8-3- اطلاعات به­دست آمده برای بررسی­های بعدی………………………… 90

3-12-9- نمونه­ برداری با احتمال متغییر……………………………………………… 90

3-12-9-1-روش کار………………………………………………………………………… 90

3-12-9-2-تعیین صفت کمکی…………………………………………………………. 90

3-12-9-3-تعیین حجم نمونه­ها با توجه به صفات کمکی…………………….. 91

3-12-9-4-نتیجه…………………………………………………………………… 91

3-12-9-5- اطلاعات به­دست آمده برای بررسی­های بعدی……………………… 91

3-12-10-نمونه­برداری خوشه­ای………………………………………………………… 91

3-12-10-1-روش کار………………………………………………………………….. 91

3-12-10-2-تعیین حجم نمونه ­ها با توجه به صفات کمکی……………………… 92

3-12-10-3-نتیجه………………………………………………………………………….. 92

3-12-10-4-اطلاعات به­دست آمده برای بررسی­های بعدی………………………… 92

3-12-11-نمونه­ برداری با طبقه­ بندی……………………………………………………. 92

3-12-11-1- تعیین حجم نمونه……………………………………………………….. 92

3-13-2- طلاعات به دست آمده برای بررسی­های بعدی………………………… 93

3-13- کاربرد نمونه برداری در بررسیهای کوچک مقیاس (محوطه ­ای)………. 93

3-14- کاربرد نمونه برداری در انتخاب داده و تاریخ­گذاری محوطه ها………. 94

3-15- جمع بندی کلی…………………………………………………………………… 95

فصل چهارم: کاربرد آمار توصیفی در پژوهش­های باستان شناسی

4-1-1-مقدمه…………………………………………………………………………………. 103

4-1-2-جدول­های آماری……………………………………………………………………… 103

4-1-3- فراوانی و فراوانی نسبی………………………………………………………….. 104

4-1-4- فراوانی تراکمی و فراوانی نسبی تراکمی…………………………………… 104

4-1- 5-تهیه ی جدول فراوانی داده ­ها………………………………………………….. 105

4-1-5-1-تهیه ی جدول فراوانی و رسم نمودار متغییر کیفی……………………. 105

4-1-5-2-جدول فراوانی و رسم نمودار داده های پیوسته………………………….. 107

4-1-5-3-رسم نمودار داده ­های پیوسته برای حالتی که تعداد داده ­ها کمتر از 25 عدد باشد… 107

4-1-6- تنظیم داده ­ها در جدول فراوانی………………………………………………. 107

4-1-7- نمودارهای آماری………………………………………………………………………. 109

4-1-7-1- نمودار هیستوگرام…………………………………………………………………. 115

4-1-7-2- نمودار چندبر فراوانی……………………………………………………………… 115

4-1-7-3- نمودار ساقه و برگ……………………………………………………………. 115

4-1-7-4-  نمودار دایره ای……………………………………………………………………….. 116

4-1-7-5- نمودار چند بر فراوانی تراکمی………………………………………………. 118

4-1-8- همبستگی و رگرسیون……………………………………………………………… 118

4-1-8- 1- ضریب همبستگی خطی…………………………………………………………. 119

4-1-8- 2- وضعیت ضریب همبستگی خطی………………………………………. 119

4-1-8- 3- ضریب تعیین………………………………………………………………… 119

4-1-8- 4-رگرسیون………………………………………………………………………….. 122

4-1-9-1- مقدمه……………………………………………………………………………… 127

4-1-9-2- جغرافیای زاگرس مرکزی………………………………………………. 127

4-1-9-3- جغرافیای جنو­­ب غرب ایران……………………………………………. 128

4-1-9-4- جغرافیای بین النهرین………………………………………………………. 129

4-1-9-5- جغرافیای استان لرستان……………………………………………………. 130

4-1-9-6- جغرافیای استان ایلام………………………………………………….. 131

4-1-9-7- موقعیت جغرافیایی سد سیمره…………………………………………. 133

4-1-9-8- زمین شناسی منطقه­ سیمره………………………………………………. 136

4-1-9-9- محوطه­ی باستانی­ چشمه­ رجب…………………………………………. 137

4-1-9-10-پیشینه­ی مطالعات باستان­شناسی منطقه……………………………….. 139

4-1-9-11- پیشینه­ی مطالعاتی برهمکنش فرهنگی زاگرس مرکزی با مناطق همجوار….. 139

4-1-9-12- برهمکنش فرهنگی و انواع آن………………………………………………. 139

4-1-9-13- شیوه­ تحلیل نقوش سفال­های چشمه رجب………………………….. 141

4-1-9-14- گاه­نگاری تطبیقی زاگرس مرکزی، سوزیانا و بین ­النهرین…………….. 142

4-1-9-15-تحلیل آماری  نقوش و گاه­نگاری سفال­های چشمه رجب………………… 143

4-1-9-16-برهم­کنش فرهنگی دورهی مس و سنگ میانی در چشمه رجب……….. 144

4-1-9-17- نتایج………………………………………………………………………………… 150

فصل پنجم: جمع­بندی

– جمع بندی………………………………………………………………………………… 173

فهرست منابع و مآخذ……………………………………………………………………… 175

چکیده:

باستان شناسی نو به عنوان یک مکتب جدید کار خود را با تلاش های بینفورد و کلارک در دهه 1960 آغاز کرد. یکی از مهمترین دستاوردهای این مکتب توجه به متغییرها و تحلیل های آماری در پژوهش های باستان شناسی بود. با این کار باستان شناسی از مرحله ی توصیف گذشت و وارد مرحله­ علمی خود یا همان تحلیل شد، زیرا آمار با قدرت بی نظیر خود در تغییر زبان داده ها از توصیف به عدد و تحلیل این اعداد خدمت بزرگی به روشن شدن وضعیت فرضیه های علوم مختلف می کند. در این میان باستان شناسی به عنوان علمی که با حجم انبوهی از داده های مختلفی اعم از سفال ، ابزار ، …. روبه رو است می تواند به بهترین وجه آمار را به عنوان ابزاری برای روشن شدن فرضیه ها و خواسته های علمی خود به خدمت گیرد. آن چه در این تحقیق مورد توجه قرار گرفت معرفی دو شاخه اصلی علم آمار تحت عنوان آمار استنباطی و آمار توصیفی و کاربرد آن­ها در پژوهش های باستان شناسی بود. برای این منظور در شاخه­ آمار استنباطی نمونه برداری در کارهای میدانی و به صورت موردی بررسی شهرستان آبدانان در استان ایلام مورد توجه قرار گرفت و بعد از بررسی روش های مختلف روش نمونه گیری طبقه بندی شده به خاطر ارائه الگوی استقراری محوطه مورد تأیید و درشاخه­ آمار توصیفی موضوع برهم­کنش فرهنگ­ها مورد توجه قرار گرفت. برای همین منظور  محوطه چشمه رجب واقع در حوزه رود سیمره بصورت موردی مطالعه شد و در نهایت میزان برهم کنش فرهنگی زاگرس مرکزی ، سوزیانا و بین النهرین در دوره مس سنگ با عاملیت کوچ روی روشن شد. در نهایت به نظر می رسد آمار طی دو مرحله باستان شناسان را در پژوهش های میدانی یاری می کند : نخست در  جمع آوری مناسب و فرضیه سازی از طریق داده ها (آمار استنباطی ) و سپس  در مرحله ی آزمون فرضیه (آمار توصیفی).

فصل اول: کلیات

1-1- تعریف مسئله و فرضیات

سرزمین پهناور ایران از لحاظ اطلاعات باستانشناسی و فرهنگی بسیار غنی است.این کشور مهمترین مکانی است که در آن به راحتی می توان اولین استقرارهای بشر،چگونگی تولید غذا(منشاءکشاورزی و دامپروری)،روستانشینی و …راپیگیری کرد.به منطور پیگری این اهداف و بسیاری ازاهداف دیگر،این خاک بارها موردکاوش قرار گرفته است.مسلم است که سرزمین ایران می تواند پاسخگوی این سوالها و سوال های بیشتری که در آینده مطرح خواهند شد،باشد.اما حجم داده های باستانشناسی این سرزمین بسیار بالا است و امکان کاوش تمام مناطق و بررسی کل داده ها نیست.بنابراین استفاده از روش های ریاضی وآمار به قلمرو باستانشناسی برای تعیین مکانهای مناسب وهماهنگ با اهداف کاوش و یا تجزیه وتحلیل داده هاوتفسیر مناسب برای چگونگی فرهنگها و روابط بین فرهنگهای مناطق همجوار،می تواند بسیار موثر باشد.

بر این اساس سوالات مورد نظر در این تحقیق به شرح زیر ارائه می شود:

1- اندازه نمونه ها در جامعه آماری در مطالعات میدانی باستان شناسی چگونه انتخاب شودکه پاسخگوی اندازه جامعه آماری آن منطقه باشد؟

2- چگونه می توان با اجرای روش های آماری بر روی سفالهای دوره خاصی از یک منطقه میتوان به روابط فرهنگی آن منطقه با مناطق همجوار پی برد؟

بر اساس مطالعات اولیه می توان فرضیه های زیر را ارائه کرد:

1- انتخاب تعداد و میزان نمونه ها بسته به نوع کار میدانی(اعم از بررس یا کاوش)و همچنین با توجه به جمعیت جامعه آماری متفاوت است.

2-به نظر می رسد با انتخاب نمونه مناسب از جامعه ی آماری سفالهای دوره ای خاص،از منطقه ای خاص ودسته بندی و تفسیر داده ها در غالب اعداد و نمودار های آماری میتوان سفالهای محلی و غیر محلی را از هم تمیز داد و به روابط فرهنگی محل با مناطق همجوار پی برد.

2-1- هدف و ضرورت تحقیق

اگر بپذیریم که درجه علمی بودن هر تخصص به میزان بهره گیری ان از ریاضیات بستگی دارد،در مرتبه بندی میزان این بهره گیری خواهیم دید که باستان شناسی درقعر جدول قرار دارد (امیر لو).بویژه باستان شناسی ایران که بهره بسیار ناچیزی از علوم پایه دارد.دلیل این امر به کم توجه به لزوم استفاده از علوم تاثیر گذار بر باستان شناسی و همچنین عدم استفاده از متخصصان علوم ریاضی درجریان پ‍‍ژوهشهای باستانی،برمی گردد.مسلم است استفاده از روشهاو معادلات ریاضی وآماری در پ‍‍ژوهشهای باستانی می تواند کمک بسیار زیادی به استاندارد سازی وعلمی کردن این رشته بنماید.

امروزه در مطالعات باستان شناسی نتیجه گیری های باستان شناسانه بر مبنای مطالعات کمی استوار است و با ستان شناسان به زبان آماری و ریاضی،نتایج مطالعات خود را ارائه می دهند. با توجه به اهمیت استفاده از روش های آمار و ریاضی در مطالعات باستان شناسی، استفاده از این روش ها هنوز به شکل مدون در مطالعات میدانی باستان شناسی در ایران متداول نگردیده و امید است این پایان نامه باستان شناسان ایرانی را با بهره گرفتن از این روش ها آشنا ساخته و مقدمه ای برای کارهای آتی در این زمینه باشد.

3-1- پیشینه تحقیق

استفاده از روش های ریاضی و آمار در پ‍‍ژوهشهای باستانشناسی در دهه 1960 با شکل گیری باستان شناسی نوین در آمریکا توسط لوئیس بینیفورد،صورت گرفت و بعد از آن در کشورهای آمریکائی و اروپایی استفاده از این روشها ادامه یافت.در ایران بجز چند مقاله از آقای عنایت اله امیرلو و مقالات دکترنیکنامی وچاپ کتاب درسی با عنوان روش های تحلیل کمی درپ‍‍ژوهشهای باستان شناسی(دکتر نیکنامی1387) کار دیگری صورت نگرفته است.

4-1- روش اجرای تحقیق

اجرای طرح بر اساس بررسی اسناد و داده های بدست آمده از کاوش های علمی باستان شناسی، مطالعه ی کتابخانه ­ای، تجزیه و تحلیل و آنالیز داده ­ها، مطالعات میدانی، بررسی باستان شناختی و در صورت لزوم کاوش در منطقه و پیمایش منطقه ای و جمع­آوری داده ­ها، صورت خواهد گرفت.

فصل دوم: آمار و ضرورت کاربرد آن در پژوهش­های باستان شناسی

1-2- آمار

خاصیت ثبت و نمایش اطلاعات عددی بیش از هر علم دیگری آمار را وارد زندگی افراد جامعه کرده­است. هر روزه از طریق اخبار و اطلاعات منتشر شده از سوی ارگان­های دولتی و خصوصی  با سیر عظیمی از آمار و ارقامی روبه­رو می­شویم ، که نرخ افزایش و یا کاهش بیکاری در جامعه ، درصد افزایش بیماری­های خاص، خشک­سالی و یا افزایش جمعیت نسبت به سال قبل و … را نشان می­دهد.ارزش ثبت و اعلام این اعداد و ارقام­ها زمانی روشن­تر می­ شود که دولت­ها بعد از اعلام این ارقام و درصدها جلسات رسمی درخصوص کنترل برهان و یا افزایش بهره­وری از وضعیت موجود تشکیل می­دهند.بنابرین علم آمار تدبیری است مناسب برای گردآوری ارقام و اطلاعات به منظور رسیدن به مقصودی معین، و ابزاری است مفید برای تعبیر و تفسیر این اطلاعات به منظور تصمیم ­گیری صحیح و منطقی ( هومن، 1375: چ ). با این اوصاف می­توان آمار را یک روش دانست که به نظم منطقی و استدلال آماری به تجزیه و تحلیل داده ­ها و در نهایت استنباط و نتیجه ­گیری ازاین تجزیه و تحلیل­ها می ­پردازد.

به نظرمی­رسد ، کلمه آمار ازکلمه لاتین “استاتیوس” یا از کلمه ایتالیایی “استاتیستیا” که همگی به معنای دولت هستند استخراج شده باشد.( نیکوکار و چلویان، 1378: 3). بنابراین و با توجه به اطلاعات موجود می­توان گفت منشاء علم آمار به زمان تشکیل اولین دولت­ها مربوط می­ شود، زمانی­که حکمرانان اولیه برای جنگ­ها و کشورگشایهای خود احتیاج به جمع­آوری  سرباز و مالیات­های کلان ازسرزمین­ها و دولت­های تابع خود داشتند. تا قرن 12 و 13 میلادی که  شالوده اصلی علم آمار، به­ویژه شاخه احتمالات آن شکل گرفت، آمار برای سرشماری ، اخذ مالیات و  .. به­کار می­رفت( هومن، 1375: چ ) از این تاریخ به بعد است که علم آمار به عنوان یک روش عملی تکامل پیدا کرد تا جایی که در سال 1660 آمار جدید نیز پی­ریزی شد.

امروزه علم آمار به دو شاخه­ اصلی آمار توصیفی وآمار استنباطی تقسیم می­ شود. هدف آمار توصیفی خلاصه کردن کمی اطلاعاتی است که در مورد یک جامعه ملموس به وسیله یک بررسی فراگیر جمع­آوری شده است(کالت، 1375: 25). مانند سرشماری سالانه­ای که به برآورد جمعیت کشورها منجر می­ شود. علاوه بر خلاصه کمی داده ­ها آمار توصیفی می ­تواند روی صفت و یا صفات خاصی از داده ­ها تمرکز کرده و با تبدیل صفت به عدد، آن­ها را به به کمک جداول و نمودار­­ها تحلیل کند وبا این کار به بررسی وضعیت داده ­های مورد مطالعه بپردازد در حالی که آمار استنباطی به نمونه برداری و استنباط از جامعه نمونه برداری شده علاقه مند است.

در حالت کلی وبدون توجه به شاخه­های مختلف علم آمار می توان ویژگی­های زیر را برای آن برشمرد:

– آشنایی و استفاده از علم آمار امکان شناخت متغییرها و صفات مهم تصمیم ­گیری در مورد داده را برای تصمیم گیرنده فراهم می­ کند.

– کار آمار جمع آوری، تجزیه، تحلیل و نتیجه گیری از داده است. بنابراین با طی کردن فرایند علمی آماری می­توان از داده‌های خام اولیه به نتایج ارزشمندی از جامع مورد مطالعه دست یافت. این ویژگی آمار برای بسیاری از علومی مانند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:53:00 ب.ظ ]




 

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                                       صفحه

                                                                                                                                                          

بخش اول: مبانی و مفاهیم

فصل اول: طرح پژوهش

1 – 1 بیان مسئله ………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 1

1 – 2 پیشینه پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………………………………. 4

1 – 3 فرضیه های پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………….. 10

1 – 4 حدود پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………………………………. 11

1 – 5 اهداف پژوهش ………………………………………………………………………………………………………………………………………… 11

1 – 6 سازماندهی پژوهش ………………………………………………………………………………………………………………………………… 13

فصل دوم: مفهوم شناسی جهانی شدن

2 – 1 تعریف جهانی شدن ………………………………………………………………………………………………………………………………… 15

2 –  2 نظریه های جهانی شدن ……………………………………………………………………………………………………………………….. 18

2 – 3 ابعاد جهانی شدن …………………………………………………………………………………………………………………………………… 30

خلاصه و جمع بندی بخش ……………………………………………………………………………………………………………………………….. 34

بخش دوم: بحران های سیاست، پارادایم های جایگزین

ث

فصل اول: جهانی شدن و پایان سیاست

1– 1 طرح نظریه پایان سیاست ……………………………………………………………………………………………………………………….. 37

1– 2 نقد هستی شناختی سیاست …………………………………………………………………………………………………………………… 39

1– 3 واسازی معرفت، هدف و کارکرد سیاست ………………………………………………………………………………………………… 41

1– 4 افول نظریه و علم سیاست ………………………………………………………………………………………………………………………. 42

1– 5 زوال سیاست: ورود به دوران مابعد سیاسی ……………………………………………………………………………………………. 44

1– 6 استحاله انسان سیاسی …………………………………………………………………………………………………………………………….. 45

فصل دوم: بحران های سیاست در عصر جهانی شدن

2 – 1 جهانی شدن و بحران های سیاست ……………………………………………………………………………………………………….. 47

2 – 2 تأثیر شتاب تحولات بر معرفت انسان …………………………………………………………………………………………………….. 49

2 – 3 بحران معرفت شناختی …………………………………………………………………………………………………………………………… 50

2 – 4 بحران روش شناختی ……………………………………………………………………………………………………………………………… 54

2 – 5 بحران دولت های ملی ……………………………………………………………………………………………………………………………. 55

2 – 6 بحران دموکراسی ……………………………………………………………………………………………………………………………………. 59

فصل سوم: الگوهای جایگزین

3 – 1 جهان گرایی و محل گرایی …………………………………………………………………………………………………………………….. 66

3 – 2 وحدت، کثرت یا تنوع …………………………………………………………………………………………………………………………….. 67

 

ج

3 – 3 زمینه های فرهنگی بروز بحران ……………………………………………………………………………………………………………… 69

3 – 4 تهدید تمدن ها از داخل …………………………………………………………………………………………………………………………. 70

3 – 5 شکاف تمدن ها

مقالات و پایان نامه ارشد

 ………………………………………………………………………………………………………………………………………. 71

3 – 6 الگوی نظریه فرهنگی …………………………………………………………………………………………………………………………….. 71

3 – 7 سیاست از نگاه نظریه ی فرهنگی ………………………………………………………………………………………………………….  74

3 – 8 فرهنگ، مدیریت و مهار نظم جهانی ……………………………………………………………………………………………………… 76

3 – 9 جهانگرایی فرهنگی ………………………………………………………………………………………………………………………………… 78

3 – 10 نظریه ی فرهنگی و انقلای رسانه ای ………………………………………………………………………………………………….. 79

3 – 11 دموکراسی جهانی و عرصه سیاست فرهنگی ………………………………………………………………………………………. 80

خلاصه و جمع بندی بخش ……………………………………………………………………………………………………………………………….. 83

بخش سوم: تحول نظریه ی سیاسی

فصل اول: تبدیل سیاست از عرصه به فرایند

1 – 1 سیاست مدرن …………………………………………………………………………………………………………………………………………. 89

1 – 2 سیاست در برابر امر سیاسی …………………………………………………………………………………………………………………… 92

فصل دوم: تبدیل جامعه مدنی به جامعه مدنی جهانی

2 – 1 ایده جامعه مدنی ……………………………………………………………………………………………………………………………………. 96

2 – 2 تغییر معنای جامعه مدنی ………………………………………………………………………………………………………………………. 97

چ

 

2 – 3 احیاء جامعه مدنی (باز تعریف جامعه مدنی) …………………………………………………………………………………………. 98

2 – 4 جامعه مدنی جهانی ……………………………………………………………………………………………………………………………… 100

2 – 5 نظریه جامعه مدنی جهانی و شرایط بین المللی موجود ……………………………………………………………………… 102

فصل سوم: تبدیل حکومت به حکمرانی و مطرح شدن حکمرانی خوب

3 – 1 حاکمیت جدید …………………………………………………………………………………………………………………………………….. 106

3 – 2 حکمرانی خوب …………………………………………………………………………………………………………………………………….. 108

3 – 3 تعریف حکمرانی خوب …………………………………………………………………………………………………………………………. 109

3 – 4 شاخص های حکمرانی خوب ……………………………………………………………………………………………………………….. 110

3 – 5 الزامات حکمرانی خوب و نقش دولت ………………………………………………………………………………………………….. 112

فصل چهارم: گذار از دانش سیاسی اثباتی –رفتاری به هنجاری –انتقادی

4 – 1 نظریه اثباتی –رفتاری …………………………………………………………………………….117

4 – 2 نظریه هنجاری –انتقادی …………………………………………………………………………. 119

4 – 3 ماهیت هنجارین فلسفه ی سیاسی در عصر جهانی شدن ……………………………………….. 122

4 – 3 – 1 نظم اول جهانی ……………………………………………………………………………… 124

4 – 3 – 2 نظم دوم جهانی ………………………………………………………………………………. 126

4 –  3 – 3 نظم سوم جهانی …………………………………………………………………………….. 127

خلاصه و جمع بندی بخش ……………………………………………………………………………….. 129

نتیجه گیری نهایی ………………………………………………………………………….. 132

پیشنهادات …………………………………………………………………………………… 135

ح

منابع و مأخذ ……………………………………………………………………………….. 137

چکیده انگلیسی …………………………………………………………………………….. 148

 

 

فصل اول

طرح پژوهش

 

 1 بیان مسئله

از سال های پایانی سده بیستم تا امروز که دهه­ای از سده جدید هم پشت سر گذاشته شده است، بحث­های داغ  و مناقشه برانگیز درباره جهانی شدن، همچون پدیده­ای حقیقی، طرح و بسط یافته است. حامیان و مخالفان جهانی شدن، تحلیل­گران سیاسی و اقتصادی، فلاسفه و فرمان­روایان کشورها هر یک به اظهار نظر درباره سبز فایل پرداخته­اند. مقامات حکومتی مشکلات اقتصادی کشور را به فشارهای ناشی از جهانی شدن نسبت می دهند، گردانندگان بنگاه های اقتصادی گوناگون کوچک­تر کردن شرکت­های خود را برای ادامه­ حیات در چارچوب اقتصاد جهانی ضروری می­دانند، طرفداران محیط زیست تأثیر مخرب جهانی شدن مهار نشده را فریاد می زنند و دامنه ی انتقادات خود را پس از فاجعه اتمی در فوکوشیمای ژاپن در ماه مارس 2011 که متعاقب زلزله ی 9 ریشتری در این کشور به وقوع پیوست، افزایش داده اند و پشتیبانان اجتماع های بومی مختلف نسبت به نابودی خرده فرهنگ­ها و فرهنگ­های کوچک در برابر موج فراگیر فرهنگ جهانی هشدار می دهند (قزلسفلی، 1390: 183). در این میان ارائه تعریفی جامع و مورد پذیرش عموم برای جهانی شدن، به دلیل اختلاف نظر میان پژوهشگران بر سر ماهیت آن دشوار به نظر می­رسد و هر دسته از صاحب نظران، به تناسب برداشتی که از این پدیده دارند و پیش زمینه ­های ذهنی و ایدئولوژیک خود، تعریف خاصی از این پدیده ارائه می­دهند.  اگر جهانی شدن را در معنی جهانی اندیشیدن تعبیر کنیم، احتمالاً حرف تازه­ای نزده­ایم، زیرا اندیشه نیز مانند علم و فن هیچ گاه در تاریخ محدود به مرزهای ملی نبوده است. البته توسعه­ دانش و فن بر مفهوم جهان تأثیر گذارده است. به عنوان نمونه از اختراعات اولیه­ی فن اطلاع رسانی (مورس، تلگراف) که جای چاپار را گرفت و رادیو و تلویزیون که جای جارچی محل را اشغال کردند تا ماهواره و اینترنت، سیاره­ی زمین تدریجاً کوچکتر و کوچکتر شد، تا جایی که امروزه به تعبیر مک لوهان، همه در یک دهکده­ی جهانی  زندگی می­کنیم و از لحظه لحظه­ی اوضاع و احوال هم باخبریم. در چنین فضایی، دیگر حکومت­ها قادر نیستند بر روی آنچه در درون حاکمیتشان می گذرد و حتی آنچه در خلوت خود می­گویند و می­ کنند، سرپوش بگذارند. دیگر رفتارها و کنش­های فردی اجتماعی جنبه­ شخصی و ملی و سرزمینی ندارد، چون همه­ی امور خصوصی و عمومی ما به طور مستمر در معرض داوری دیگران است، دیگرانی که معلوم نیست الزاماً دوست ما باشند (کاظمی، 1390: 21). به عبارتی هرچه زندگی انسان روی کره­ی خاکی پیشرفته شده، سرعت­ها افزون­تر شده، فاصله ها نیز کوتاه­تر و افراد بشر، فارغ از ملاحظات مکانی، قومی، نژادی، زبانی، عقیدتی و … به هم نزدیکتر شده ­اند. به یک تعبیر می­توان گفت که فرایند جهانی شدن، همگام با افزایش آگاهی انسان نسبت به خود و محیط طبیعی و اجتماعی خود از آغاز تاریخ وجود داشته، ولی در سال­های اخیر به دلیل سرعت فزاینده­ی تغییرات دانش و فن، شتاب ناگهانی به خود گرفته است. بگونه ای که چند سالی است نظر اندیشه ورزان، دولتمردان و کارگزاران حکومتی را در سراسر گیتی به خود مشغول کرده است.

به هر جهت این یک واقعیت است که جوامع انسانی همواره در حال تغییر و تحول هستند. در واقع حیات اجتماعات در گرو این تغییرات است، چرا که رکود و سکون در نهایت به فساد و تباهی می انجامد و کوشش علم سیاست پیش بینی نتایج مترتب بر تغییرات است. مسائلی از قبیل رشد جمعیت، تخریب محیط زیست، توسعه­ پایدار، تنش­های قومی _نژادی، تقابل فرهنگی، رقابت­های نظامی، تعارض بین شمال و جنوب یا غنی و فقیر، رشد شهرنشینی، انقلاب ارتباطات، تحول صنایع و دانش فنی، دموکراسی، حقوق بشر، تروریسم و صدها مشکل مبتلا به جامعه­ امروز بشری، همه در زمره­ی دغدغه­های امروز جامعه­ جهانی است که سیاست و علم سیاست نمی ­تواند نسبت به آنها بی­تفاوت باشد. بحث جهانی شدن را نیز از این زاویه باید نگریست. اینجاست که فرایند جهانی شدن، عرصه را برای علوم سیاسی تغییر می­دهد. تقسیم ظریف میان علوم سیاسی که به درون دولت _ملتها اهتمام دارد و مطالعه روابط بین الملل که مربوط به مسائل میان دولت _ملتها است، کمرنگ می شود. دیگر، مطالعه تجربه یک کشور خاص جدا از کشورها­ی دیگر قابل قبول نیست. در جهانی که در آن بازیگران و منافع سیاسی در حال تجربه تأثیر جهانی شدن هستند، علوم سیاسی نمی ­تواند از تأثیر چنین نیروهایی مصون باشد.

نکته مورد نظر در اینجا این است که تمام الزامات ناشی از این فرایند جهانی شدن توسط عالمان سیاسی (دانش پژوهان سیاسی) باید هم در توسعه نظریه سیاسی و هم در انتخاب روش شناختی مورد اذعان قرار گیرند؛ بطوریکه نظریه­ها باید جنبه بین المللی را بیشتر و جدی ­تر مورد توجه قرار دهند. همچنین جهانی شدن موجب تحت تأثیر قرار گرفتن کلیه تحلیل­ها در تمام سطوح علوم سیاسی شده است. برای نمونه، برای مطالعه مدیریت شهری نه تنها بررسی تأثیر جهانی شدن به عنوان یک نیروی سیاسی و ژئوپلتیک ضرورت دارد، بلکه قرار دادن مدیریت شهری در زمینه شکل در حال تغییر حکومت و عمل فزاینده ارتباطات جهانی نیز ضروری است (حاجی یوسفی، 1390: 451). در کنار اینها تغییر و تحولاتی که در مفاهیم رسمی سیاسی ایجاد شده است قابل توجه است که به بیانی دقیق تر، آنچه که اتفاق افتاده است این است که مفهوم دیرپای فرد به عنوان یک هستی منفک و خود اتکا با یک وحدت پیشا اجتماعی جای خود را به فردی داده است که دیگر چیزی بیش از شبکه­ ای بی­مرکز از عقاید و امیال نیست. با عطف به مباحث یاد شده حال در این میان مسئله این است که در گذار فرایند جهانی شدن، علوم سیاسی دچار چه تغییر و تحولاتی شده و به عبارتی بهتر فرایندهای جهانی شدن چگونه و تا چه اندازه بر نهادهای سیاسی، رفتارهای سیاسی و متعاقباً بر نظریه­پردازی در حوزه علوم سیاسی اثر گذاشته است.

سؤال های پژوهش

سؤال اصلی

گسترش فرایند جهانی شدن چه تحولی در مطالعات علوم سیاسی و نظریه­پردازی در این حوزه بوجود آورده است؟

سؤال های فرعی

1) جهانی شدن چیست و تحولات معرفتی ناشی از آن دارای چه ابعادی است؟

2) پدیده جهانی شدن چگونه عرصه سیاست را دچار بحران می­ کند؟

3) با توجه به دورنمای دوران ما بعد سیاست کلاسیک، چه الگوهای بدیلی برای سیاست می­توان متصور شد؟

4) بحران نهادهای سیاسی و تحولات معرفتی ناشی از فرایند جهانی شدن، چگونه بر مطالعات علوم سیاسی تأثیرگذار بوده است؟

 2 پیشینه ی پژوهش

مطالعات و تحقیقاتی که در ارتباط با موضوع پژوهش حاضر انجام گرفته، به طور کلی بدین صورت قابل دسته­بندی­اند: تحقیقاتی که به طور خاص بر چیستی جهانی شدن و ویژگی­های آن تمرکز دارند، مطالعاتی که به جهانی شدن به مثابه­ی پیامد مدرنیته می پردازند، و آثاری که به بررسی پیامدهای جهانی شدن پرداخته­اند. در اینجا، بخشی از مهم ترین آن ها، به اختصار مرور می شود. بر این اساس پژوهش های صورت گرفته به سه مقوله­ی زیر تقسیم می­شوند.

چیستی جهانی شدن و ویژگی های آن

کتاب نگاهی موشکافانه بر پدیده جهانی شدن، اثر یان آرت شولت که در سال 1382 توسط مسعود کرباسیان ترجمه شده است، به برخی از تعاریف یا برداشت­های جهانی شدن پرداخته است. از نظر شولت، جهانی شدن در یکی از برداشت­های رایج، به معنای بین المللی شدن است. از این دیدگاه، واژه «جهانی» صفت دیگری برای توصیف روابط برون مرزی میان کشورها، و اصطلاح «جهانی شدن» مشخص کننده توسعه مبادلات بین المللی و وابستگی متقابل است. از این نظر، پل هرست و گراهام تامپسون جهانی شدن را «جریان یافتن گسترده و رو به رشد تجارت و به کار انداختن سرمایه میان کشورها» تعریف می کنند. در برداشت دوم، «جهانی شدن» به معنای آزادسازی در نظر گرفته می شود. در اینجا، «جهانی شدن» به فرایند برداشته شدن محدودیت هایی اطلاق می­ شود که دولت­ها در فعالیت­های میان کشورها برقرار می­ کنند و هدف آن به وجود آوردن اقتصاد جهانی «آزاد» و «بدون مرز» است. در تعریف سوم، «جهانی شدن» به معنای جهان گستری در نظر گرفته می­ شود. در واقع، وقتی الیور رایزر و ب. دیویس در دهه 1940 مفهوم «جهانی کردن» را ابداع کردند، آن را به معنای «عمومی کردن» گرفته و «ادغام فرهنگ های روی زمین» را در یک «انسان گرایی» پیش بینی کردند. تعریف چهارم، جهانی شدن را به معنای غربی کردن یا مدرنیزه کردن، به ویژه به شکل آمریکایی شده، می داند. از این دیدگاه، جهانی شدن نوعی پویایی است که از طریق آن ساختارهای اجتماعی نوگرایی (سرمایه داری، عقل گرایی، صنعت گرایی، دیوان سالاری و …) در سراسر دنیا گسترش می یابد و به طور طبیعی، فرهنگ های پیشین و خودمختار محلی را نابود خواهد کرد. «جهانی شدن» بدین مفهوم را گاهی امپریالیسم به سبک مک دونالد، هالیوود و سی. ان.ان توصیف کرده اند. اما نگرشی که مورد نظر خود شولت نیز هست، جهانی شدن را قلمروزدایی می داند. طبق این تفسیر، جهانی شدن شامل تجدید شکل بندی جغرافیایی است، به طوری که فضای اجتماعی دیگر به طور کامل بر حسب سرزمین ها، فاصله های ارضی، و مرزهای سرزمینی شناسایی نمی شود. بر این اساس بر دیدگاهی که دیوید هلد و تونی مک گرو ارائه داداه­اند و جهانی شدن را «مجموعه ­ای از فرایندها که دربرگیرنده دگرگونی در سازمان فضایی روابط اجتماعی و تبادل­هاست» تأکید می­گذارد (شولت، 1382: 68).

کتاب دیگر در این حوزه، پایان دموکراسی، نوشته ی ژان ماری گنو است که با ترجمه ی عبدالحسین نیک گهر در سال 1378 توسط انتشارات آگاه منتشر شده است. نویسنده در این کتاب، جهانی شدن را «دنیایی شبکه بندی شده» توصیف می کند و ویژگی بارز آن را فقدان دموکراسی معرفی می کند. جایی که در آن انواع آزادی اما بدون دموکراسی وجود دارد. وی در این کتاب به مهمترین چالش های دموکراسی از جمله جامعه سیاست زده، گسیختگی اجتماعی، ستیز با ادیان، خشونت و … می پردازد. وصف برخی از بحران‏های امروزین دموکراسی، از سوی یک اندیشه‏ورز غربی جالب توجه است، اما این وصف، یا در واقع نقد، بیش از آن که مبانی نظری دموکراسی غرب را مد نظر قرار دهد، به نتایج عملی آن در جوامع غربی، به‏ویژه در جامعه آمریکا می‏پردازد. در حالی که در تحلیل و نقد علمی، نخست مبانی نظری و سپس نتایج عملی اندیشه یا نظریه، بررسی می‏شود تا با آشکار ساختن عیوب آن، نخست در عرصه نظر، و سپس در بعد عمل، امکان داوری درست ‏تری پدید آید. ولی آنچه در این اثر، توجه بیشتری را جلب می‏کند، راه نجاتی است که وی برای برون‏رفت دموکراسی از بحران‏های موجود ارائه می‏کند. در حقیقت، او دموکراسی را رد نمی کند بلکه آینده‏ای را ترسیم می کند که در آن، نوع جدیدی از دموکراسی که وی نام آن را ملت مدرن یا عصر امپریال می ‏گذارد، شکل می‏گیرد. مشخصه بارز این دموکراسی، بازگشت به معنویت توأم با بازگشت ملت به عرصه سیاست و حاکمیت است؛ ولی این معنویت او بیش از آن که آسمانی و ناشی از ادیان الهی باشد، از نوعی معنویت زمینی یا ایدئولوژی های جدید بشری ناشی می شود. نوعی تضاد ماهرانه با دین در این اثر به چشم می خورد که نه از نگاه عالم‏مدارانه، بلکه با نگاه سیاست‏ مدارانه به تصویر کشیده شده است. ولی این امر بدون آن‏که خود او بخواهد، تضاد سنتی بخش روشنفکری فرانسوی را با آموزه‏های دینی آشکار می­سازد.

هم چنین می توان به مقاله ی بازاندیشی دموکراسی و تحول رابطه ی جامعه و دولت در عصر جهانی شدن، نوشته ی احمد رشیدی اشاره داشت، که در سال 1384 در شماره ی سوم مجله ی فصلنامه سیاست به چاپ رسیده است. این مقاله به این مسأله می پردازد که به علت گسست رابطه ی جامعه و دولت در عصر جهانی شدن، دموکراسی با بحران مواجه است. وی در این مقاله بر لزوم وجود پیوند میان جامعه و دولت در تحقق دموکراسی تأکید گذاشته و تلاش های نظری متعددی را که از سوی دانش پژوهان در راستای تبیین چشم انداز دموکراسی در عصر جهانی شدن صورت پذیرفته، در قالب سه رهیافت «پایان دموکراسی»، «جهان وطن گرایی» و «مدرنیزاسیون بازاندیشانه» مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهد (رشیدی، 1384: 4).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:52:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب

… 1

… 2

. 2

.. 9

.. 9

. 9

… 14

… 17

  21

25

. 25

. 26

. 26

.. 28

30

. 34

.. 35

. 37

.. 39

.. 40

.. 41

. 48

  49

.. 49

.. 49

. 51

.. 57

59

… 59

60

.. 62

… 64

… 66

  70

71

               فطرت… 72

. 87

88

97

   111

… 112

… 112

… 112

. 114

. 120

. 120

.. 125

… 135

. 135

… 135

.. 143

… 143

… 147

… 156

… 157

… 158

.. 160

… 161

… 161

… 166

. 169

.. 172

. 173

.. 176

… 178

… 178

… 179

3) .. 181

4) . 182

… 191

.. 192

… 192

… 192

… 193

مقالات و پایان نامه ارشد

 

194

… 195

… 196

… 196

… 197

.. 197

.. 205

. 209

  214

215

.. 216

  223

  225

  225

. 227

230

  233

.. 234

… 239

. 239

240

   241

3) .. 242

.. 243

. 245

               2) وظایف و اختیارات حکومت اسلامی.. 248

  256

. 257

.. 259

.. 261

.. 263

.. 265

.. 265

.. 270

  277

. 277

.. 278

.. 280

3) 285

4) . 291

5) … 295

  302

  305

… 305

2) 307

311

نتیجه گیری.. 316

منابع. 320

 

 بخش نخست: کلیات

 

  فصل نخست: مقدمه و تبیین نمایه کلی پژوهش

 

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم. اذا جاء نصر الله و الفتح. و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا. فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا.

اللهم لا حول لنا الا بقوتک ولا قوه لنا الا بعونک فایدنا بتوفیقک و سددنا بتسدیدک و اعم ابصار قلوبنا عما خالف محبتک و لا تجعل لشیء من جوارحنا نفوذا فی معصیتک فصل علی محمد و آله.

رساله پیش رو با عنوان «راهبرد فرهنگی ـ سیاسی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گفتمان مهدویت»، به منظور بررسی نسبت میان «شریعت مقدس اسلام»، «فرهنگ جامعه اسلامی» و «اقتضائات جامعه مهدوی» در دستور کار قرار گرفت و در جریان این پژوهش، ضرورت نهادینه کردن فرهنگ آرمانی اسلام در جامعه و تاثیر این مهم در استحکام پایه های حاکمیت سیاسی اسلام در عصر غیبت و نیز نقش آن در تمهید شرایط ظهور منجی عالم بشریت ارواحنا فداه به موضع فحص و بررسی نهاده شد.

جمهوری اسلامی ایران به عنوان یگانه پرچمدار حاکمیت تشیع در عصر حاضر که بی شباهت به عصر آخر الزمان نیست، نقش و اهمیت ویژه ای در تحقق اهداف آرمانی شیعه دارد. بدیهی است این اهداف آرمانی که ریشه در معارف حقه اسلام و آموزه های اصیل اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دارد، تحت ولایت، زعامت و درایت «فقیه جامع الشرایط» و نیز رهنمودهای علمای ربانی و عرفای الهی کیان اسلامی پیگیری می شود. در این راستا باید متذکر شد که اهداف آرمانی و آموزه های ربانی در اعماق خود با حقیقت و واقعیت پیوندی ژرف و ظریف دارد که نیل به ژرفای این حقایق جز از راه سیر انفسی و آفاقی بسی سخت و دشوار خواهد بود و لازمه آن نیز حرکت زیر لوای پیران طریق و حکیمان رشید است تا از رهگذر آن حقایق الهیه درونی افراد شود و فهمی عمیق نسبت به معارف دین برای آحاد حاصل آید و در پرتو آن، ایمان عمیق و خلق کریم در قلب آحاد مستقر شود و زمینه برای تجلی فرهنگ آرمانی اسلام مهیا گردد.

در این رساله اصل بر آن است که فرهنگ اسلام در شکل آرمانی خود زمانی بر جامعه مستولی می شود که اعمال آحاد مسلمین از حدود الهی تجاوز نکند و مکارم اخلاق در سطح گسترده به صورت نهادی شده در جامعه عینیت یابد و به تبع آن مطالبات حضرت حق ـ عز اسمه ـ به مطالبات مردمی مبدل شود. بدیهی است در شرایطی که زمامداران صالح مسلمان، زمام امور حاکمیتی را به دست دارند و به دنبال عینیت بخشیدن به مطالبات الهی هستند، تبدیل شدن مطالبات ذات اقدس الهی به مطالبات مردمی (این امر نتیجه پروسه نهادینه کردن شکل صحیح فرهنگ اسلامی در جامعه خواهد بود)، پیکره امت و امامت را به پیکره ای واحد و منسجم مبدل کرده و میان دو روی سکه سیاست که «مردم» اند و «حاکمیت» پیوندی ناگسستنی برقرار می کند. پس دور از حقیقت نیست که نهادینه شدن شکل صحیح «فرهنگ اسلام» در جامعه را به مثابه عنصری اساسی تلقی کنیم که تحقق آن در جامعه به اصلاح مناسبات «مردم ـ مردم»، «مردم ـ حاکمیت» و «حاکمیت ـ مردم» منجر شود و انسجام ملی و ثبات سیاسی را نتیجه دهد.

از سوی دیگر باید تاکید کرد که یکی از کارویژه های اساسی حکومت اسلامی در نظام ولایی شیعی، تنظیم رابطه معنوی ولایت محور میان حاکمیت و آحاد ملت است. (ضرورت ایجاد سنخیت و همگونی بنیادی میان امام و ماموم در عقیده و رفتار) بر این اساس می توان مدعی شد، این مهم نیز جز از طریق نهادینه کردن فرهنگ اسلامی (اسلام ناب محمدی) در جامعه و تربیت نفوس متقی، مهذب و متکامل میسر نمی باشد. بدیهی است تحصیل توفیق در این زمینه نیازمند اراده دستگاه حاکمیت و نظام سیاسی است که با نگاهی فعال و پویا به پدیده فرهنگ، آن را به گونه ای سامان بخشد که از طرفی موجب تعالی و تکامل فرهنگ دین بنیاد شود و از طرف دیگر فرهنگ تکامل یافته موجب استحکام پایه های اقتدار ملی و برقراری پیوند حداکثری میان حاکمیت و مردم گردد. از این حیث تحقق هدف مذکور مستلزم اتخاذ راهبرد فرهنگی ـ سیاسی از سوی دستگاه حاکمیت است تا از رهگذر آن زمینه های لازم برای اصلاح و بهسازی حداکثری در دو حوزه: 1) مناسبات میان حاکمیت و مردم (جامعه با حاکمیت) و 2) مناسبات فردی – اجتماعی در جامعه (مناسبات جامعه با خود) فراهم آید. ضمنا متذکر می شود در رساله پیش رو جامعه مهدوی (آرمان شهر اسلامی) به مثابه هدف غایی مورد توجه بوده و حاکمیت اسلامی در عصر غیبت به مثابه نهاد هماهنگ کننده وضع موجود (جامعه فعلی) با وضع مطلوب (جامعه مهدوی) معرفی خواهد شد و افق مهدویت در این حوزه مورد تاکید است.

مطالبات آرمانی مذکور در شرایطی بیان می شود که ما به این مسئله اذعان داریم که با وجود اینکه انقلاب اسلامی ایران پدیده ای ذاتا فرهنگی ـ سیاسی بوده، به نظر می رسد پس از تشکیل جمهوری اسلامی ایران تداوم بعد فرهنگی آن برای تحقق جامعه آرمانی شیعی تا حد زیادی مغفول واقع شده و یا در مسیر صحیح و کارشناسی شده هدایت نشده است. این در حالی است که طی این سال ها بر بعد سیاسی انقلاب بیشتر پای فشرده شده است. در همین راستا باید متذکر شد بازتاب عملکرد دستگاه های فرهنگی در طول 30 سال گذشته بیانگر آن است که وضعیت مناسبات فردی ـ اجتماعی جامعه کنونی ما فاصله ای چشمگیر با جامعه مطلوب و ایده آل شیعی دارد و از سوی دیگر هجمه های نرم فرهنگی و رویارویی نامتناسب و نامتقارن نهادهای فرهنگی داخلی با این هجمه ها همواره بر این فاصله چشمگیر می افزاید و این رویارویی خطیر این اصل را بر ما مسلم می کند که بهینه سازی اوضاع کنونی نیازمند تبیین ساختارهای فرهنگی کار آمد است که این ساختار باید با افق مهدویت و آرمان شهر اسلامی قابل انطباق باشد.

با این وصف نگارنده معتقد است تحصیل توفیق در بعد سیاسی ارتباطی تنگاتنگ با کسب موفقیت های روز افزون در حوزه فرهنگ و نهادینه سازی بنیادهای فرهنگ دینی در بستر جامعه دارد. چه، یکی از کارویژه های اساسی و مهم حکومت اسلامی بسط فرهنگ و اندیشه اسلامی در جامعه است. به همین منظور وجود نگاه راهبردی به این دو حوزه از سوی حاکمیت اسلامی عصر غیبت ضرورتی انکارناپذیر است و در حاکمیت سیاسی شیعی تمام جهت گیری ها باید با توجه به آرمان مهدویت صورت پذیرد. بنابر این پیشینه تحقیق حاضر، ناظر بر تمام پژوهش های حوزه مهدویت است که در این میان غیر از شیعیان بسیاری از بزرگان و علمای اهل سنت نیز در این باب آثاری بر جای گذاشته اند و طی سال های اخیر این پژوهش ها وجه پویاتری به خود گرفته است. برگزاری همایش های بین المللی مهدویت طی سالیان اخیر شاهد بر این مدعا است که طی آن پژوهش هایی در باب «زمینه سازی ظهور»، «وظایف دولت زمینه ساز»، «مهدویت و رسانه» و … مورد بررسی قرار گرفته اند و در سال های آتی نیز این محورها پیگیری خواهند شد. بر این اساس، فضای گفتمانی برای طرح موضوع این رساله تا حدود زیادی فراهم بوده و بلکه پرداختن به آن را می توان امری ضروری تلقی کرد چراکه به نظر می رسد نوع نگاه حاکمیت شیعی به حوزه فرهنگ و سیاست باید ملهم از آرمان مهدویت باشد و این مسئله را می توان یکی از نیازهای تئوریک کشور دانست.

بر این مبنا رساله حاضر کوشش می کند این کارویژه را در چارچوب سیاست های جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار دهد؛ امید که بتواند برای متولیان سیاستگذاری در این عرصه مفید واقع شود.

در این مجال با توجه به توضیحات ارائه شده در بالا و همچنین برای روشن تر شدن فضای گفتمانی پژوهش حاضر، در زیر به طرح سوال اصلی و سوالات پیرامونی و بیان فرضیه اصلی و فرضیات پیرامونی می پردازیم.

این پژوهش در صدد پاسخگویی به این سوال اصلی است که رویکرد سیاسی مطلوب به حاکمیت، جامعه و فرهنگ در جهت گذار از وضع موجود (جامعه و حکومت فعلی) به وضع مطلوب (جامعه و حکومت مهدوی) چه اقتضائاتی در طراحی راهبرد فرهنگی سیاسی مطلوب دارد؟

و به تبع آن سوالاتی از قبیل:

1) فرهنگ اسلامی در تدوین راهبرد فرهنگی ـ سیاسی جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی دارد؟

2) حاکمیت اسلامی در عصر غیبت از چه جایگاهی برخوردار است؟

3) اهداف و کارویژه های حکومت اسلامی در عصرغیبت چیست؟

4) حاکمیت سیاسی جهت نهادینه کردن فرهنگ اسلامی در جامعه از چه ابزارهایی می تواند استفاده کند؟

در طرح اولیه تحقیق برای سوالات مذکور پاسخ های ابتدایی در قالب فرضیه های تحقیق بیان شد به این ترتیب که در پاسخ به سوال اصلی، این فرضیه اصلی ایراد شد که ایجاد جامعه مهدوی (آرمان شهر اسلامی) مستلزم تحقق نظام سیاسی ـ اجتماعی متکامل شیعی است که در  شکل ایده آل این نظام، میان امام معصوم علیه السلام به عنوان ولی علی الاطلاق و مامومین به مثابه امت اسلامی، سنخیت و همگونی بنیادی وجود دارد. بر این اساس بدیهی است که در عصر غیبت این مهم (ایجاد سنخیت و همگونی بنیادی میان امام و ماموم) می تواند از مجرای اراده حاکمیت اسلامی محقق شود تا از این راه بستر های لازم برای پذیرش ولایت کلیه الهیه ـ که در وجود مقدس حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف متجلی است ـ از جانب مردم فراهم شود. از این رو توجه به گفتمان مهدویت در تدوین راهبرد فرهنگی ـ سیاسی جمهوری اسلامی ایران با رویکردهای ذکر شده اهمیتی مضاعف می یابد.

همچنین در طرح تحقیق پاسخ هایی برای سوالات فرعی در نظر گرفته شد که در اینجا با رعایت ترتیب و توالی آن ها تحت عنوان فرضیه های فرعی تحقیق مورد اشاره قرار می گیرد:

1) فرهنگ اسلامی از یک سو به مثابه منشا و خاستگاه راهبرد فرهنگی ـ سیاسی جمهوری اسلامی ایران است و از سوی دیگر اجرای راهبرد فرهنگی ـ سیاسی، نهادینه شدن فرهنگ اسلامی در جامعه را در پی خواهد داشت.

2) حاکمیت اسلامی در عصر غیبت به مثابه نهاد هماهنگ کننده وضع موجود (جامعه فعلی) با وضع مطلوب (جامعه مهدوی) محسوب می شود که در این راستا باید تمام ظرفیت های مادی و معنوی خود را برای تحقق جامعه آرمانی شیعه بسیج کند.

3) توجه به مقوله تربیت دینی آحاد ملت و نهادینه کردن فرهنگ اسلامی در جامعه، از کاروی‍‍‍‍‍ژه های اصلی حکومت اسلامی در عصر غیبت است.

4) از میان نهادهای فرهنگی موجود در کشور، نهاد تعلیمی ـ تربیتی (نظام آموزش و پرورش) ابزاری مناسب، سریع و زود بازده جهت برقراری ارتباط پایدار و فراگیر میان حکومت و بدنه جامعه است که از طریق ایجاد اصلاحات ساختاری در آن و طراحی نظام تعلیمی ـ تربیتی نوین می توان تا حدود زیادی فرهنگ اسلامی را در جامعه نهادینه کرد.

همچنانکه ملاحظه می شود ایده اولیه این رساله با هدف حرکت در جهت ایجاد یک نظام سیاسی ـ اجتماعی متعالی شیعی در مقام طرح و تبیین قرار گرفته و از این حیث رساله وجه کاربردی دارد اما از سوی دیگر باید توجه داشت که ترسیم وجه متعالی نظام سیاسی ـ اجتماعی شیعی نیازمند باریک بینی و مداقه در باب مسایل نظری و اعتقادی است. در این میان با عنایت به رویکرد اصلی رساله، توجه به مبانی انسان شناسی اسلامی و نیز مبانی اندیشه های ولایی تشیع و طرح مسایل نظری پیرامون گفتمان مهدویت از اهمیت ویژه ای برخوردار است که از این منظر رساله وجه نظری دارد.

بنابراین پژوهش حاضر در 5 بخش اصلی تدوین شده است که عبارتند از:

الف) کلیات

در این بخش مطابق عرف کارهای تحقیقی ـ پژوهشی به تعریف و تبیین مفاهیم به کار رفته در عنوان رساله پرداخته شده است که در سایه آن نمایه و صورت بندی گفتمانی رساله تا حدودی روشن شده است.

ب) بنیادهای معرفتی انسان شناسانه در اسلام

در این بخش مبانی انسان شناختی در اسلام و قرآن تشریح و عوامل تاثیر گذار در سیر تکاملی انسان که منجر به ایجاد سنخیت و همگونی میان امام و ماموم ـ در نظام ولایی شیعه ـ می شود تبیین خواهد شد.

ج) بنیادهای معرفتی ولایت در اندیشه تشیع و ارتباط آن با مقوله مهدویت

در این بخش راه های نهادی شدن مقوله ولایت پذیری در جامعه تشیع بررسی، و تحلیلی از علل رقم خوردن غیبت و عدم بهره مندی جامعه انسانی از ولایت بالغه الهیه ارائه می شود.

د) اقتضائات رهیافت سیاسی در راهبرد مهدویت

در این بخش تحلیلی از ماهیت حکومت اسلامی در عصر غیبت ارائه می شود و ذیل آن اساسی ترین اهداف و خط سیر حکومت اسلامی در این برهه از زمان تبیین گردیده و همچنین نوع ارتباط میان حاکمیت و ملت برای نهادینه شدن فرهنگ اسلامی در جامعه با توجه به افق مهدویت تشریح خواهد شد.

ه) بررسی نهادهای موثر در راهبرد نهادینه کردن فرهنگ اسلامی در جامعه

این بخش بیشتر جنبه آسیب شناسی فرهنگ و نهادهای فرهنگی را داشته و در نهایت راهبرد مورد نظر و امکانات و ظرفیت های مورد نیاز برای نهادینه کردن فرهنگ اسلامی در جامعه با توجه به افق مهدویت پیشنهاد می شود.

با توجه به اقتضائات موجود، این رساله در روش توصیفی ـ تحلیلی تهیه شده است که بخش اعظم یافته های آن، با از راه جستار کتابخانهای گردآوری شده است و در مواردی نیز از سلسله مباحث اخلاق و معارف اسلامی آیت الله حاج شیخ مجتبی تهرانی (حفظه الله) که در قالب الواح فشرده با عنوان حدیث پارسایی طبع شده است استفاده شده. همچنین در بخش هایی از این رساله به برخی برنامه های شبکه علمی (چهار) سیمای جمهوری اسلامی ایران که با رویکرد حکمی ـ فلسفی (سلسله مباحث دکتر غلام حسین ابراهیمی دینانی و دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی در برنامه معرفت؛ ذیل عنوان کلی حکمت الهی) و آکادمیک (برنامه گفتگوهای فرهنگی) تهیه و پخش شده است استناد گردیده.

در باب قلمرو تحقیق نیز باید متذکر شد قلمرو مکانی آن مرتبط با نظام فرهنگی ـ سیاسی جمهوری اسلامی ایران بوده و در این مقیاس کاربرد داخلی دارد. همچنین در این تحقیق مقوله ولایت پذیری جامعه مسلمانان در گذشته آسیب شناسی شده و بر مبنای آن راهکارهای اصلاح در زمان حال و تحصیل نتیجه در آینده مورد توجه قرار خواهد گرفت. لکن نقطه عطف قلمرو زمانی تحقیق زمان حال است. رساله پیش رو به لحاظ قلمرو موضوعی نیز ناظر بر جامعه شیعی به طور خاص و جامعه اسلامی به طور عام بوده و در آن رابطه متقابل میان حاکمیت و مردم تحلیل می شود.

چنانچه از توضیحات فوق بر می آید این رساله رویکردی آینده پژوهانه در حوزه فرهنگ و سیاست دارد و در آن چالش ها و تهدیدهای پیش رو پیش بینی شده و بر مبنای آن می بایست تصمیمات کارساز و راهگشا در زمان حال اتخاذ شود. در این رویکرد آینده پژوهانه ثقل مباحث در حوزه عملیاتی و اجرا متوجه نظام تعلیمی ـ تربیتی به عنوان رکن فرهنگی قابل توجه است. به این منظور ضمن تبیین ساختار نوین و موثر برای نظام تعلیمی تربیتی، وجه مفید و کارآمد فرایند نهادینه کردن فرهنگ اسلامی در جامعه با محوریت نظام های فرهنگی ـ آموزشی متمرکز به عنوان پیشنهاد مطرح می شود.

بدیهی است با توضیحات فوق این تحقیق می تواند برای تمامی نهادهای تاثیرگذار در حوزه سیاست گذاری فرهنگی کاربرد داشته باشد.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:51:00 ب.ظ ]