کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia
 



روش های کلی بررسی پدیده خرابی پیشرونده

عمده استانداردها به سه روش طراحی برای کاهش خرابی پیشرونده اشاره می‌کنند :

  • روش اول، کاهش قرارگیری در معرض صدمات و خسارتها می‌باشد.برای مثال، با اجرا نمودن موانع محافظتی در برابر ضربه‌ی وسایل نقلیه یا افزایش فاصله‌ محافظتی در برابر بمب‌های تروریستی،  یا ممنوع کردن استفاده از گاز آشپزی در ساختمان‌های آسمان خراش.
  • روش دوم و سوم ، برای تأمین مقاومت در برابر خرابی پیشرونده مورد استفاده قرار می‌گیرند که روش غیرمستقیم و روش‌های مستقیم می‌باشند [۱۱,۱۲,۱۵].

روش غیر مستقیم[۱] :

در این روش مقاومت در برابر خرابی پیشرونده با ایجاد پیوستگی[۲]، شکل‌پذیری[۳] و افزایش مقاومت با ایجاد درجات نامعینی[۴] بالاتر در سازه فراهم می‌شود که بوسیله جزئیات مناسب بست و اتصالات،  جانمایی صحیح دیوارها و ستون‌ها، صفحات توکار جهت کنترل گسترش خرابی  و همچنین در نظر گرفتن جزئیات لرزه‌ای انجام می گیرد تا ساختمان به صورت یکپارچه عمل کند که در اینصورت انسجام کلی سازه افزایش می‌یابد.

پایان نامه ها

روش‌ مستقیم[۵]:

این روش به میزان زیادی وابسته به روش تحلیل سازه دارد. مقاومت در برابر خرابی پیشرونده، از طریق بالا بردن مقاومت اعضای کلیدی سازه‌ای در برابر بارهای ویژه و یا از طریق پل زدن در عرض ناحیه خرابی موضعی فراهم می‌شود،  که به دو روش تقسیم می‌شوند :

الف) روش مقاومت موضعی ویژه :

در این روش طراح مستقیماً اعضای ساختمانی باربر عمودی بحرانی را برای مقاومت در برابر مقدار مشخص بار طراحی مانند فشار انفجار،  طراحی می‌کنند. این روش به روش طراحی اعضای کلیدی نیز معروف است.

ب) روش مسیر جایگزین انتقال بار :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-03-01] [ 02:18:00 ب.ظ ]




- انواع خرابی پیشرونده

  • انهدام از نوع پنکیک[۱] :

مثالی از این نوع انهدام، انهدام پیشرونده برجهای تجارت جهانی است. ضربات هواپیما و آتش سوزی منجر به خرابی های موضعی در ناحیه ضربه هواپیما شد. بعد از از دست رفتن ظرفیت باربری قائم در تعداد محدودی از طبقات،  بخش بالایی سازه شروع به افتادن و انباشت انرژی جنبشی کرد. برخورد با بخش سالم پایینی نیروی ضربه ای بزرگی را سبب می شود که خیلی بیش از ظرفیت های طراحی واقعی سازه است. این ضربه سازه ای منجر به از دست رفتن ظرفیت باربری قائم کل مقاطع برج در ناحیه ضربه گردید. واژه پیشنهادی برای این نوع انهدام بعد از انهدام ساختمانی کوچکتر از برجهای تجارت جهانی استفاده گردید. دال های سقف این ساختمان ها روی یکدیگر انباشته شده توده ای کلوچه مانند ایجاد کردند. این نوع مکانیزم انهدام دارای ویژگی های زیر است :

  • خرابی اولیه المان های باربر قائم
  • جدا شدن اجزای سازه ای و افتادنشان در حرکت جسم صلب عمودی
  • تبدیل انرژی پتانسیل ثقلی به انرژی جنبشی
  • ضربه اجزای جدا شده و افتاده روی باقیمانده سازه
  • خرابی دیگر المان های باربر قائم بخاطر نیروهای فشاری که از بارگذاری ضربه ای نتیجه می شود
  • و در نهایت گسترش خرابی در جهت عمودی [۵و۶].
  • انهدام از نوع دومینو[۲] :

مکانیزم این نوع انهدام بصورت زیر است :

  • واژگونی اولیه یک المان
  • افتادن آن المان بصورت حرکت جسم صلب زاویه ای حول لبه پایینی
  • تبدیل انرژی پتانسیل ثقلی به انرژی جنبشی
  • ضربه جانبی لبه بالایی المان واژگون شده به نمای جانبی المان مشابه کناری
  • واژگونی المان های مجاور بخاطر نیروی هل دهنده افقی ناشی از المان ضربه زننده
  • گسترش خرابی در جهت واژگونی[۵و۶]
  • انهدام از نوع زیپر[۳] :

مثالی از این نوع انهدام می تواند خرابی یک پل کابلی بر اثر پارگی یک کابل و گسترش خرابی به دیگر کابل ها و در نهایت انهدام کل پل باشد . مکانیزم انهدام نوع زیپر ویژگی های زیر را نشان می دهد :

  • خرابی اولیه یک یا چند المان
  • باز پخش نیرو های تحمل شده بوسیله این المان ها به باقیمانده سازه
  • بارگذاری دینامیکی ضربه ای بخاطر ناگهانی بودن خرابی اولیه و باز پخش نیروها
  • پاسخ دینامیکی سازه باقیمانده، به آن بارگذاری دینامیکی ضربه ای
  • تمرکز نیروها در المان های باربری که در نوع و عملکرد مشابه هستند و در مجاورت یا نزدیکی المان های خراب شده اولیه هستند
  • بارگذاری بیش از حد و خرابی آن المان ها
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:18:00 ب.ظ ]




بند دوم:اصل آزادی اراده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:18:00 ب.ظ ]




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]




گفتار دوم:اصل حاکمیت اراده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




الف) اصل اباحه (جواز)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




چکیده

معاملات دولتی از نظر توافق و تراضی تفاوتی با قراردادهای خصوصی ندارند اما به دلیل امتیازات عمومی که دولت در این نوع قراردادها دارد و برای رفع نیازهای جامعه و منافع عمومی منعقد می شود.             در خصوص اصول کلی حقوقی مانند اصل صحت، اصل نسبی بودن قراردادها و اصل حاکمیت اراده متفاوت عمل می کند. از نظر دور نباید باشد که این قراردادها به نمایندگی از طرف جامعه منعقد می شود پس دارای تشریفات خاصی جهت انعقاد است در حالی که قردادهای خصوصی کمتر تشریفاتی هستند. در این پایان نامه در پی این هستیم که: آیا قراردادهای دولتی در حقوق ایران از اصول کلی قراردادها تبعیت میکنند یا قواعد اختصاصی حقوق عمومی بر آن حاکم است؟ با توجه به اینکه دولت دارای امتیازاتی است (اعمال تصدی گری) و می تواند خواسته هایش را با تصمیمات یکجانبه تحمیل کند، چرا از قرارداد استفاده     می نماید؟ چه عواملی سبب تفاوت بین قراردادهای خصوصی با قراردادهای دولتی در بخش خصوصی است؟ در ادامه به نظر می رسد که، قراردادهای دولتی علاوه بر رعایت اصول کلی حقوقی از یک سری اصول و قوانین خاص خود نیز پیروی می کنند، زیرا هدف اصلی دولت از انعقاد قرارداد تأمین هرچه بهتر و مطلوب تر نیازهای عمومی و خدمت رسانی به مردم است، ماهیت قراردادهای دولتی، روش انعقاد این نوع قراردادها و حق برتری و امتیارزی که دولت نسبت به طرفین قرارداد خود دارد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




مرور سوابق تحقیق

به نظر می رسد پذیرش حقوق قراردادهای دولتی در هر کشور و از جمله ایران به نظریه غالب دولت(و کارکردها و حدود اختیارات آن) مربوط می شود. (عراقی،حبیب زاده، ۱۳۸۸، ص ۳)

چنانچه می دانیم در حقوق سایر کشورها از جمله کشورهای تابع حقوق لاتین و در راس آن فرانسه از زمان پیدایش حقوق اداری، بحث قراردادهای اداری مطرح بوده است. در ادبیات حقوقی کشور ایران نیز، موضوع قراردادهای دولتی به کتب حقوق اداری و مقالات و آثار مرتبط با آن بر می گردد، که در کتب حقوق اداری به کلیات این موضوع پرداخته شده است. همچنین در قانون محاسبات عمومی کشور،        آیین نامه معاملات دولتی و…. به معاملات و قراردادهای دولتی اشاره شده و احکام کلی بر آن مقرر شده است. اما مشکلات حقوقی قراردادهای دولتی و خلاء قانون جامع در مورد قراردادهای دولت و با توجه به اینکه آیین نامه یا قانون جامعی در مورد نحوه معاملات و قراردادهای وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی وجود ندارد، همچنان باقی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




فصل اول- کلیات و مفاهیم

در این فصل به صورت کلی مؤسسات و نهادهای دولتی تعریف نموده، در ادامه به بررسی قراردادهای دو لتی و انواع آن می پردازیم.

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

۱-۱- مفهوم دولت

دولت به مفهوم نهاد نهادها، گسترده ترین کلیتی است که هم میدانگاه حقوق اساسی و هم موضوع بررسی آن است. دولت جامعه سیاسی سازمان یافته و نهادبندی شده ای است که از سایر جوامع متمایز بوده و شخصیت مشخص و متمایزی از عناصر ترکیبی خود دارد. سایر نهادهای سیاسی از آن ناشی شده اند و در غالب این مفهوم وسیع جای دارند. (قاضی شریعت پناهی، ۱۳۸۸، ص ۵۴)
بنابراین، دولت را می توان مجموعه ای از نهادها و مؤسسات در یک واحد جغرافیایی دانست، که کارگزار قدرت سیاسی است، به دلیل دارا بودن همین قدرت سیاسی در کشورهای مختلف به اشکال گوناگون مانند امپراتوری، پادشاهی، دولت و… ظهور پیدا می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




دولت به معنای کشور

همانگونه که ذکر گردید، واژه دولت می تواند دارای معانی و مفاهیم مختلفی باشد در معنای بسیار وسیع، دولت مجموعه ی متمایز و مشخصی است که هم شامل هیأت حاکم و دستگاه حکومت و فرمانروایان است و هم شهروندان و فرمانبران را در بر می گیرد.

دولت-کشور، جامعه سیاسی متشکلی است که در آن هم قدرت سیاسی و هم سرزمین و هم جمعیت یافت می شود و کلیتی را متصور می سازد که جهان امروز ما به این نوع واحدها تقسیم گردیده است.       (همان ، ۱۳۸۳،ص ۱۳۳)

دانلود پایان نامه

بدین ترتیب، اگر بخواهیم درمورد یک قدرت سیاسی یا مجموعه ای از نهادها که در یک محدوده جغرافیایی مشخص قرار دارد و سرزمین معینی که در آن افراد انسانی قرار دارند و برای اجرای درست قوانین و رعایت حقوق افراد جامعه توسط شخصی اداره می شود صحبت کنیم، دولت-کشور به ذهن متبادر می شود. ( همان ، ۱۳۸۳،ص ۱۳۴)

دولت-کشور یک کلیت تشکیل شده از انواع نهادها است و به عنوان نهاد برتر اداره کننده سایر نهادهای وابسته به خود شناخته می شود، در جامعه بین الملل رابطه بین دولتها از طریق همین کلیت انجام می گیرد . ( همان ، ۱۳۸۳،ص ۱۳۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ب.ظ ]




دولت به معنای قوه مجریه یا ریاست جمهور و هیأت وزیران

در مضیق ترین مفهوم، دولت به معنای قوه مجریه متشکل از رئیس جمهور و هیأت وزیران به کار میرود. دولت به مفهوم قوه مجریه چند بخش دارد، یکی ریاست جمهور که در عالی ترین جایگاه          قوه مجریه قرار دارد که تعیین آن بسته به نوع قانون اساسی است که در هر کشور اجرا می شود. در کشور ما انتخاب ریاست جمهوری از طریق رای مردم انجام می گیرد، در بعضی کشورها این انتخاب به صورت موروثی و پادشاهی است، کلیه امور مملکتی در یک حوزه جغرافیایی بر عهده شخص رییس جمهور است. (قاضی شریعت پناهی ، ۱۳۸۸، ص ۲۳۸).

پایان نامه

در این پایان نامه منظور از دولت همان مفهوم اعمال حاکمیت در کنار تصدی گری است و در ماده ۱۳۵ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چنین تعریف شده است:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

«۱- امور حاکمیتی

امور حاکمیتی دولت، که تحقق آن موجب اقتدار حاکمیت کشور است و منافع آن بدون محدودیت شامل همه اقشار جامعه می‌گردد و در زیر اموری را که در حوزه حاکمیتی در قانون مذکور بیان گردیده و با این رساله نیز مرتبط می باشد بیان می گردد:

۱-۱- سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و نظارت در بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

عکس مرتبط با اقتصاد

۱-۲- ایجاد فضای سالم، برای رقابت و جلوگیری از انحصار و تضییع حقوق مردم.

۱-۳- فراهم نمودن زمینه‌ها و مزیتهای لازم، برای رشد و توسعه کشور و رفع فقر و بیکاری.»

اعمال حاکمیت ناشی از قدرت عمومی، در انحصار دولت و دارای خصیصه اقتداری و الزامی است، در این خصوص صلاحیت دولت در مفهوم کلی، ذاتی، عام و مطلق است. هر قراردادی در راستای اعمال حاکمیت نیز یک طرفه و به صورت ایقاع در شکل و قالب احکام و فرامین حکومتی ظاهر می شود. مانند اتخاذ تصمیم در مورد امنیت ملی، برنامه ریزی اقتصادی، سیاستهای بانکی و پولی، مالیاتها، وظایف اجتماعی، بهداشت، درمان و غیره، قراردادهای حاکمیتی عموماَ به شکل الحاقی مانند پیمانهای استفاده از خدمات آب، برق، گاز و یا ارشادی مانند قراردادهای بیمه بانکی و غیره تنظیم می گردد. (حسینی، ۱۳۸۷،ص۱۸)

۲- تصدی گری

تصدی گری در سه بخش اقتصادی، اجتماعی و زیر بنایی انجام می پذیرد و در ماده ۱۳۸ قانون برنامه چهارم از این سه مورد به شرح ذیل تعریف به عمل آمده است:

«امور تصدی‌های اقتصادی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ب.ظ ]




چکیده:

خورشید یک منبع عظیم انرژی محسوب می شود و با توجه به کاهش هزینه­ های ساخت سلول­های خورشیدی در طول زمان، استفاده از سیستم­های فتوولتائیک جهت تولید برق به عنوان یکی از منابع تولید پراکنده مورد توجه بسیاری قرار گرفته است.

در این پایان نامه، به ارائه یک سیستم کنترلی مناسب جهت مدیریت انرژی در سیستم تولید پراکنده هیبرید متشکل از سیستم فتوولتائیک، دیزل ژنراتور، ذخیره سازی انرژی در باتری خودرو الکتریکی پرداخته شده است. در این تحقیق، سیستم فتولتائیک و باتری خودرو الکتریکی به عنوان منابع اصلی انرژی تحویل دهنده به شبکه می باشند و دیزل ژنراتور به عنوان سیستم پشتیبان مورد استفاده قرار می­گیرد.

ابتدا به مدل سازی دینامیکی مناسب از اجزای این سیستم ها مبادرت شده و سپس سیستم کنترلی پیشنهاد شده که مبتنی بر مدل فازی می­باشد ارائه می­گردد. این استراتژی پیشنهادی با کنترل کننده کلاسیک مقایسه می­گردد. میزان مقاوم بودن استراتژی پیشنهادی در برابر تغییرات بار بررسی و در محیط نرم افزار متلب شبیه سازی گردیده است و نتایج مرتبط تحلیل شده است.

در بخش نتایج مشاهده می شود که سیستم­های کنترلی، قادر به جبران سازی و مدیریت توان در برابر تغییرات ناگهانی بار می باشند و سیستم در تامین تقاضای بار با مشکل مواجه نمی­گردد. در این میان مشاهده می­گردد که استراتژی پیشنهادی که مبتنی بر مدل فازی بوده دارای عملکرد بهتری نسبت به کنترل کننده کلاسیک می­باشد.

 

واژه های کلیدی:

خودرو الکتریکی، فتوولتائیک، کنترل فرکانس، منطق فازی

 

  

 فهرست مطالب

عنوان                                                                                            صفحه

        فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق

۱-۱ مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………… ۲

۱-۲ تعریف مسأله …………………………………………………………………………………………………………. ۳

۱-۳ پیشینه تحقیق …………………………………………………………………………………………………………. ۴

۱-۴ سوالات اصلی تحقیق ……………………………………………………………………………………………… ۶

۱-۵ اهداف …………………………………………………………………………………………………………………. ۶

۱-۶ ضرورت و اهداف پژوهش ………………………………………………………………………………………. ۷

فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق

۲-۱ مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰

۲-۲ ریز شبکه …………………………………………………………………………………………………………….. ۱۰

۲-۳ تولیدات پراکنده …………………………………………………………………………………………………… ۱۰

۲-۳-۱ تعریف تولیدات پراکنده …………………………………………………………………………………….. ۱۰

۲-۳-۲ مزایای تولیدات پراکنده ……………………………………………………………………………………… ۱۱

۲-۳-۳ بهره برداری از واحدهای تولید پراکنده …………………………………………………………………. ۱۱

۲-۳-۴ انواع تولیدات پراکنده ……………………………………………………………………………………….  ۱۳

۲-۴ سیستم هیبرید ………………………………………………………………………………………………………. ۱۳

۲-۴-۱ مزایای ریز شبکه و چالش های سیستم هیبریدی ……………………………………………………… ۱۴

۲-۵ سیستم فتوولتائیک ………………………………………………………………………………………………… ۱۵

۲-۵-۱ تبدیل انرژی خورشیدی به الکتریکی در سیستم فتوولتائیک ……………………………………… ۱۵

۲-۶ روش های کاربرد سیستم های برق خورشیدی …………………………………………………………….۲۱

۲-۶-۱ متصل به شبکه سراسری برق ……………………………………………………………………………….۲۱

۲-۶-۲ مستقل از شبکه سراسری برق ……………………………………………………………………………….۲۳

۲-۷ مدل پنل خورشیدی ……………………………………………………………………………………………….۲۴

۲-۷-۱ بررسی روش های دنبال کننده ماکزیمم توان…………………………………………………………..۲۶

۲-۸ دیزل ژنراتور ……………………………………………………………………………………………………….۳۰

۲-۹ وسایل ذخیره انرژی ………………………………………………………………………………………………۳۱

۲-۱۰ خودرو الکتریکی ……………………………………………………………………………………………….۳۳

۲-۱۰-۱ تعریف و معرفی انواع خودروهای الکتریکی ………………………………………………………..۳۳

۲-۱۰-۲ تعریف V2G و کابردهای آن ……………………………………………………………………………۳۵

۲-۱۰-۳ فرصت ها و چالش­های اتصال خودرو الکتریکی به شبکه………………………………………..۳۸

۲-۱۰-۴ روش های مدل سازی باتری …………………………………………………………………………….۳۹

۲-۱۱ سیستم کنترل فازی ……………………………………………………………………………………………. ۴۴

۲-۱۱-۱ مقدمه فازی …………………………………………………………………………………………………. ۴۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ب.ظ ]




مقدمه

پیامدهای محیطی، کمبود انرژی و نگرانی­های مربوط به بیشینه شدن مصرف سوخت های فسیلی موجب پیدایش رویکرد جالب توجهی به انواع مختلف منابع انرژی تجدید پذیر شده است. انرژی الکتریکی در زندگی بشر رایج ترین نوع انرژی است، ولی تولید آن اغلب از طریق سوخت­های فسیلی حاصل می آید که این ذخایر سوختی محدودیت­های بسیاری دارند [۱]. این محدودیت­ها سبب شده تا تمایلات جدید به سمت تکنولوژی های تولید توان تجدیدپذیر از قبیل باد، خورشید و … جلب شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ب.ظ ]




تعریف مسأله

انرژی الکتریکی برای هر فردی ضروری است به ویژه در قرن جدید که در آن مردم به دنبال زندگی با کیفیت بالاتری هستند. این واقعیت در جهان پذیرفته شده است که انرژی الکتریکی برای توسعه اجتماعی و اقتصادی، ضروری است.

مطالعات اخیر نشان می دهد که حدود ۲۰% تا ۳۰% انرژی مصرفی بدون نیاز به تغییرات در ساختار فیزیکی سیستم و تنها به وسیله عملکرد بهینه و مدیریت شده قابل کاهش خواهد بود. یکی از روش های کاهش تلفات و پاسخ به نیاز مصرف کنندگان و کاهش انتشار گازهای گلخانه­ای استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در دسترس به صورت محلی مانند انرژی خورشیدی، باد، هیدروژن و …. و ترکیب آنها برای پیاده سازی سیستم های مدولار، قابل گسترش و برنامه ­ریزی می­باشد.

از سویی، بخش حمل و نقل عمده ترین بخش مصرف کننده فرآورده های نفتی و بالطبع یکی از مهمترین عوامل آلودگی محیط زیست خواهد بود. بنابراین، با توجه به بحران انرژی و محیط زیست در آینده به ویژه در کشورهای صنعتی، موضوع جایگزینی اتومبیل های کنونی (احتراق داخلی) با خودروهای الکتریکی مورد توجه قرار گرفته است. از طرف دیگر، نگرانی های گسترده در مورد گرم شدن زمین و نیز آلودگی هوای ناشی از مصرف سوخت­های فسیلی توسط خودروها اهمیت یافتن راهکارهای جدید برای تغییر منبع انرژی مورد نیاز خودروها را دو چندان ساخته است. یکی از منابع انرژی پراکنده خودرو الکتریکی هیبرید قابل اتصال به شبکه برق است. این خودرو یک اتومبیل الکتریکی بنزینی شبیه اتومبیل های امروزی است، اما دارای یک باتری بزرگتر و یک کابل برای اتصال به شبکه برق جهت شارژ است [۸].

عکس مرتبط با محیط زیست

 

۱-۳ پیشینه تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




اهداف

در این میان، مبحث کنترل فرکانس از اهمیت شایانی در بهره ­برداری از ریز شبکه برخوردار است. کنترل فرکانس، با مدل سازی منابع تولید موجود در ریز شبکه قدرت در دو فرم متصل به شبکه     بی­نهایت و ایزوله از آن صورت می پذیرد. اینکه ریز شبکه مورد مطالعه دارای یک، دو یا چند ناحیه تولید ومصرف توان است، در نحوه کنترل فرکانس ریز شبکه تاثیرگذار بوده و دقت مدل­سازی   سیستم­های درگیر با مجموعه از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. با تکیه بر توسعه ضریب نفوذ خودروهای الکترکی هیبرید در آینده، سهم این عناصر ذخیره ساز و مصرف کننده انرژی الکتریکی متحرک در شبکه در حالت های تحمیلی به آن نیز رو به افزایش است. تفاوت اساسی خودروهای الکتریکی و سیستم­های ذخیره ساز این است که خودروها بر خلاف ذخیره سازها در کل روز در دسترس نیستند و ساعاتی از روز را خارج از خانه اند. بنابراین اولاً امکان شارژ و تخلیه الکتریکی باتری از طریق شبکه وجود ندارد، ثانیاً باید شارژ مورد نیاز روزانه خودرو برای کارکرد روزانه خارج از خانه، پیش از نیاز فراهم شود. تغییر وضعیت عنصر ذخیره ساز جایگاه شارژ این خودروها مشتمل بر تولیدکنندگی و مصرف­کنندگی انرژی، بر مدل دینامیکی این جایگاه تاثیرگذار بوده و لذا کنترلرهای مورد استفاده بایستی برای این تغییر مدل، از پیش برنامه ریزی شده باشند.

روش های زیادی جهت کنترل فرکانس ریز شبکه وجود دارد، تمامی این روش ها سعی در کاهش تغییرات فرکانس در حالت دینامیکی دارند. بعضی از این مراجع از کنترل کننده منطق فازی[۱] و بعضی دیگر از کنترل کننده PI))[2] استفاده کرده ­اند تا انحرافات فرکانس را کاهش دهند. استفاده از کنترل کلاسیک بدون قابلیت وفق پذیری با تغییرات دینامیکی مدل سیستم در این مسیر مورد قبول نبوده و بهره­ گیری از سیستم­های خبره­ای مانند فازی انتظار می رود.

 

۱-۶ ضرورت و اهداف پژوهش

سهم زیادی از مصرف سوخت­های فسیلی و آلودگی محیط زیست مربوط به حمل ونقل است. لذا تمرکز بر گسترش وسایل نقلیه با آلودگی زیست محیطی کمتر، مورد توجه قرار گرفته است در این بین نیاز به شارژ مجدد، مهمترین عیب خودروهای الکتریکی و در مقابل، قیمت پایین انرژی الکتریکی و مسائل زیست محیطی و قابلیت تبادل توان با شبکه مهم­ترین مزیت آن­ها می­باشد. از دیدگاه فنی، زمان اتصال خودرو به شبکه جهت شارژ و دشارژ حائز اهمیت بوده و ملاحضاتی لازم و ضروری خواهد بود:

عکس مرتبط با محیط زیست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




مقدمه

در این فصل، ابتدا ریزشبکه­ها و تولیدات پراکنده تعریف شده، سپس مدل دینامیکی سیستم پیشنهادی متشکل از: سیستم فتوولتائیک، دیزل ژنراتور و خودرو الکتریکی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

در نهایت سیستم کنترلی پیشنهادی (منطق فازی) توضیح داده خواهد شد.

 

۲-۲ ریز شبکه (MG)[1]

شبکه ­های کوچک، شبکه هایی هستند که از قرار گرفتن تعدادی مولدهای کوچک در کنار هم تشکیل شده اند که میزان بار اندکی را در محدوده خود تامین می­ کنند و با اتصال چندین شبکه کوچک به یکدیگر یک شبکه وسیع شکل می دهند که کارائی شبکه ­های کنونی را داشته و در عین حال در مواقع بحرانی می تواند مجددا به شبکه کوچک تشکیل دهنده خود تجزیه شود. ریز شبکه را می توان به عنوان یک شبکه کوچک براساس مولد های تولید توزیع شده در نظر گرفت. در بهره برداری از ریز شبکه ­ها اهداف گوناگونی چون کاهش تلفات، هزینه های تولید و نیز کاهش میزان آلودگی مورد بررسی قرار می گیرد [۱۵].

 

۲-۳ تولیدات پراکنده(DG)[2]                                          

در این بخش، ابتدا به تعریف تولیدات پراکنده پرداخته می شود، سپس به بهره ­برداری از واحدهای تولیدات پراکنده اشاره می شود و در نهایت انواع تولیدات پراکنده معرفی می­گردند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب

عنوان………………………………………………………………………………………………………………… صفحه

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………… ۲

بیان مسئله……………………………………………………………………………………………………………….. ۳

ضرورت و اهمیت تحقیق……………………………………………………………………………………………. ۵

فرضیه های تحقیق…………………………………………………………………………………………………….. ۶

اهداف تحقیق…………………………………………………………………………………………………………… ۸

تعاریف نظری و عملیاتی…………………………………………………………………………………………….. ۹

فصل دوم: زمینه و پیشینه پژوهش

مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………… ۱۲

افسردگی………………………………………………………………………………………………………………. ۱۲

افسردگی در روانشناسی Psychological depression

تاریخچه افسردگی…………………………………………………………………………………………………… ۱۲

اختلال افسردگی اساسی……………………………………………………………………………………………. ۱۳

شیوع……………………………………………………………………………………………………………………. ۱۶

سبب شناسی اختلال افسردگی اساسی………………………………………………………………………….. ۱۷

عوامل زیست شناختی………………………………………………………………………………………………. ۱۷

عوامل نوروشیمیایی………………………………………………………………………………………………….. ۱۸

عوامل روان­پویشی…………………………………………………………………………………………………… ۱۹

عوامل یادگیری……………………………………………………………………………………………………….. ۲۰

نظری­های افسردگی…………………………………………………………………………………………………. ۲۰

نظریه شناختی………………………………………………………………………………………………………… ۲۰

نظریه اصالت وجودی………………………………………………………………………………………………. ۲۱

عوامل شخصیتی……………………………………………………………………………………………………… ۲۲

مدل رفتاری لوینسون……………………………………………………………………………………………….. ۲۳

مدل خویشتن داری رم……………………………………………………………………………………………… ۲۴

مدل شناختی بالینی بک…………………………………………………………………………………………….. ۲۵

نظریه شیکه تداعی…………………………………………………………………………………………………… ۲۹

مدل دزماندگی آموخته شده………………………………………………………………………………………… ۳۲

مدل تکرار غیرارادی خودنظم بخش……………………………………………………………………………… ۳۳

مدل سبک­های پاسخی به افسردگی……………………………………………………………………………… ۳۴

مدل شناختی جدید بک از افسردگی…………………………………………………………………………….. ۳۵

مدل زیرسیستم­های شناختی متعامل………………………………………………………………………………. ۳۷

اختلال اضطراب فراگیر…………………………………………………………………………………………….. ۴۳

سیر اختلال اضطراب فراگیر در DSM………………………………………………………………………… 43

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:12:00 ب.ظ ]




مقدمه

اضطراب و افسردگی دو اختلال روانی شایع محسوب می شوند که در قلمرو آسیب شناسی روانی پژوهش های فراوانی را به خود اختصاص داده اند، لیکن هنوز هم عوامل موثر  بر بروز و تداوم این اختلالات به خوبی روشن نشده است. مشخص است که افسردگی و اضطراب با هم ارتباط نزدیکی دارند اما علل، پیامدها و عملکردهای متفاوتی می توانند داشته باشند، مثلا اضطراب و افسردگی اثرات متفاوتی بر پردازش اطلاعات دارند(بک، فریمن و دیویس[۱]، ۲۰۰۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:12:00 ب.ظ ]




موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:12:00 ب.ظ ]




هدف و ضرورت تحقیق

اهداف کلی

    • مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر و افراد بهنجار

تصویر مرتبط با افسردگی در روانشناسی Psychological depression

  • مقایسه الگوی شخصیت خودشیفته در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر و افراد بهنجار

اهداف اختصاصی

    • مقایسه طرحواره محرومیت هیجانی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر با افراد بهنجار
    • مقایسه طرحواره ناسازگار اولیه رهاشدگی/ بی ثباتی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر با افراد بهنجار
    • مقایسه طرحواره ناسازگار اولیه بی اعتمادی/ بدرفتاری در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر با افراد بهنجار
    • مقایسه طرحواره ناسازگار اولیه انزوای اجتماعی/ بیگانگی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر با افراد بهنجار

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • مقایسه طرحواره ناسازگار اولیه نقص/ شرم در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر با افراد بهنجار
  • مقایسه طرحواره شکست در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر و افراد بهنجار
  • مقایسه طرحواره وابستگی/ بی کفایتی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر و افراد بهنجار
  • مقایسه طرحواره آسیب پذیری نسبت به زیان و بیماری در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر و افراد بهنجار
  • مقایسه طرحواره خود تحول نیافته/گرفتاردر بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر و افراد بهنجار
  • مقایسه طرحواره استحقاق/بزرگ منشی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر و افراد بهنجار
  • مقایسه طرحواره خویشتن داری/ خود انضباطی ناکافی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر و افراد بهنجار
  • مقایسه طرحواره اطاعت در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر و افراد بهنجار
  • مقایسه طرحواره از از خود گذشتگی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر با افراد بهنجار
  • مقایسه طرحواره بازداری هیجانی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر و افراد بهنجار
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:11:00 ب.ظ ]




مقدمه

در این فصل ابتدا به بررسی اختلال افسردگی و اضطراب فراگیر  خواهیم پرداخت. سپس به توصیف متغیرهای وابسته مورد استفاده در این پ‍ژوهش یعنی طرحواره های ناسازگار اولیه و شخصیت خودشیفته می­پردازیم.

عکس درباره افسردگی Psychological depression

 

افسردگی

افرادی که خلق پایین دارند (افسردگی) با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی­اشتهایی و افکار مرگ و خودکشی مشخص می­شوند (سایر علایم و نشانه ها عبارت­اند از تغییر در سطح فعالیت، توانایی­های شناختی، تکلم و اعمال نباتی- ایمنی مانند خواب، اشتها، فعالیت­های جنسی و سایر ریتم­های بیولوژیک). این اختلالات معمولاً همیشه منجر به اختلال در عملکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی می­گردند (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).

 

تاریخچه افسردگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:11:00 ب.ظ ]




خوشه­ بندی  

خوشه­بندی به عنوان یکی از فعالیت­های داده ­کاوی میباشد و به گروه­بندی کردن تراکنش­ها و مشاهدات یا حالت­ها درکلاس­های مشابه می پردازد. همچنین یک خوشه مجموعه ­ای از رکوردها است که به هم شبیه می باشند و از رکوردهای بیرون خوشه تفاوت دارند. در خوشه­بندی متغیر هدف وجود ندارد و به طبقه ­بندی تخمین و پیشگوئی مقدار متغیر هدف نمی پردازد (لاروس، ۲۰۰۵).

خوشه­بندی یکی از شاخه­های یادگیری بدون نظارت می باشد و فرایند خودکاری است که در طی آن، نمونه­ها به دسته­ هایی که اعضای آن مشابه یکدیگر می با­شند تقسیم می شوند که به این دسته­ها خوشه گفته می­ شود. بنابراین خوشه مجموعه ­ای از اشیاء می باشد که در آن اشیاء با یکدیگر مشابه بوده و با اشیاء موجود در خوشه­های دیگر غیر مشابه می باشند. برای مشابه بودن می توان معیارهای مختلفی را در نظر گرفت مثلا می توان معیار فاصله را برای خوشه­بندی مورد استفاده قرار داد و اشیائی را که به یکدیگر نزدیک­تر هستند را بعنوان یک خوشه در نظر گرفت که به این نوع خوشه­بندی، خوشه­بندی مبتنی بر فاصله نیز گفته می شود. بعنوان یک مثال شکل زیر را در نظر بگیرید در این شکل هر یک از دایره­های کوچک یک وسیله نقلیه (شیء) را نشان می دهد که با ویژگی­های وزن و حداکثر سرعت مشخص شده اند. هر یک از بیضی­ها یک خوشه می باشد و عبارت کنار هر بیضی برچسب آن خوشه را نشان می دهد. کل دستگاه مختصات که نمونه­ها در آن نشان داده شده اند را فضای ویژگی می گویند.

تحقیق - متن کامل - پایان نامه

شکل (۲-۲) : خوشه بندی وسایل نقلیه

همان­طور که در شکل می بینید وسایل نقلیه به سه خوشه تقسیم شده اند. برای هر یک از این خوشه ­ها می توان یک نماینده در نظر گرفت مثلا می توان میانگین وسایل نقلیه باری را محاسبه کرد و به عنوان نماینده خوشه وسایل نقلیه باری معرفی نمود. در واقع الگوریتم های خوشه بندی اغلب بدین گونه اند که یک سری نماینده اولیه برای نمونه های ورودی در نظر گرفته می شود و سپس از روی میزان تشابه نمونه ها با این نماینده­های مشخص می شود که نمونه به کدام خوشه تعلق دارد و بعد از این مرحله نماینده­های جدید برای هر خوشه محاسبه می شود و دوباره نمونه­ها با این نماینده­ها مقایسه می شوند تا مشخص شود که به کدام خوشه تعلق دارند و این کار آنقدر تکرار می شود تا زمانی که نماینده­های خوشه ­ها تغییری نکنند.

۱٫۳٫۲  هدف از خوشه­بندی

هدف خوشه­بندی یافتن خوشه­های مشابه از اشیاء در بین نمونه­های ورودی می باشد اما چگونه می توان گفت که یک خوشه­بندی مناسب است و دیگری مناسب نیست؟ می توان نشان داد که هیچ معیار مطلقی برای بهترین خوشه بندی وجود ندارد بلکه این بستگی به مساله و نظر کاربر دارد که باید تصمیم بگیرد که آیا نمونه­ها بدرستی خوشه­بندی شده ­اند یا خیر. با این حال معیارهای مختلفی برای خوب بودن یک خوش­ بندی ارائه شده است که می تواند کاربر را برای رسیدن به یک خوشه­بندی مناسب راهنمایی کند که در بخش­های بعدی چند نمونه از این معیارها آورده شده است. یکی از مسایل مهم در خوشه بندی انتخاب تعداد خوشه ­ها می باشد. در بعضی از الگوریتم­ها تعداد خوشه ­ها از قبل مشخص شده است و در بعضی دیگر خود الگوریتم تصمیم می گیرد که داده­ ها به چند خوشه تقسیم شوند (قاسمی و خانگلدی، ۱۳۸۸).

۲٫۳٫۲ انواع خوشه­بندی

روش­های خوشه­بندی بسیار متنوع بوده و تفکیک آن­ها از یکدیگر بسیار مهم است.انتخاب بهترین این روش­ها برای رسیدن به بهترین نتیجه از بحث­های مهم در این زمینه است. متاسفانه روش مناسبی که بتواند بهترین روش را از بین روش­های متنوع خوشه­بندی انتخاب کند وجود ندارد. در اکثر موارد نیز تنها آشنایی محقق و قابل دسترس بودن نرم افزارهای مربوطه است که مبنای استفاده از روش می شود.

روش­های خوشه­بندی متفاوتی وجود دارد که برای تمایز آن­ها از یکدیگر از پنج خصوصیت استفاده می شود. ابتدا به تعریف این خصوصیات پرداخته سپس روش­های خوشه­بندی را بر اساس آن­ها معرفی می­کنیم.

  • روش­های انحصاری در مقابل روش­های غیر انحصاری: روش­های انحصاری روش­هایی هستند که هر گونه تنها به یک گروه تعلق می گیرد در حالی که روش­های غیر انحصاری یک فرد به یک یا چند گروه تعلق می گیرد. روش­های کلاسیک خوشه بندی از جمله روش­های انحصاری و روش­های خوشه­بندی فازی از جمله روش­های غیر انحصاری هستند.
  • روش­های تکرار توالی در مقابل روش­های همزمان : در روش­های تکرار توالی عمل خوشه­بندی در دفعات متفاوت بر روی افراد انجام می گیرد در حالی که در روش­های همزمان این عمل به طور آنی بر روی همه افراد انجام می شود.
  • روش­های سلسله مراتبی در مقابل روش­های غیر سلسله مراتبی : در روش­های سلسله­مراتبی خوشه ­ها به شکل سلسله­مراتبی از خوشه­های بزرگ تا کوچک و یا برعکس تعیین می شوند. به عبارت دیگر در این روش­ها افراد در یک خوشه قرار می­گیرند که خود این خوشه نیز به خوشه­های دیگری تقسیم می شود. در روش­های غیر سلسله­مراتبی افراد به طور مستقیم در خوشه­های متفاوتی قرار می گیرند.
  • روش­های تجمعی در مقابل روش­های مقسمی: در روش­های تجمعی شبیه­ترین گونه­ ها در یک خوشه قرار گرفته و این خوشه ­ها با خوشه­های دیگر تلفیق شده تا خوشه بزرگتری را بوجود آورند و این عمل تا رسیدن به بزرگترین خوشه که همه گونه­ ها در آن قرار دارند ادامه می یابد. در روش­های مقسمی ابتدا گونه­ ها به دو خوشه تقسیم شده و سپس این خوشه ­ها به خوشه­های ریزتری تقسیم می شوند.

[۱] . Larose

[۲] . Exclusive versus Non-exclusive

[۳] . Recrusive sequence versus Simultaneous

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:11:00 ب.ظ ]




۲-۱ مقدمه

در دنیای کنونی سازمانها جایگاه والا و برجستهای در ساختار فرهنگی و اجتماعی پیدا نمودهاند. بسیاری از فعالیتهای اساسی و حیاتی مرتبط با زندگی افراد در سازمانها صورت میپذیرد و زندگی بدون وجود سازمان ها، تقریباً غیرممکن است. با وجود این نیل به موفقیت و پیشرفت همه جانبه و تأمین رفاه و آسایش، به صرف وجود سازمان تحقق نمییابد، بلکه برایاین منظور به سازمان های کارآمد و اثر بخش نیاز است(عسگریور دیگران ، ۱۳۸۹ ، ص ۸)
سازمان سالم جایی است که افراد با علاقه به محل کارشان می آیند و به کارکردن در این محل افتخارمی کنند. در حقیقت سلامتی سازمان از لحاظ فیزیکی، روانی، امنیت، تعلق، شایسته سالاری و ارزش گذاری به دانایی، تخصص، و شخصیت ذی نفعان، و رشد دادن به قابلیت های آنها و انجام وظایف محول شده از سوی فراسیستم های خود در اثربخشی رفتار هر سیستمی تأثی بسزایی دارد. سازمان سالم و پویا دارای جوی مطلوب و سالم بوده و موجبات ،انگیزش و علاقه مندی به کار را در کارکنان سالم فراهم کرده و از این طریق اثربخشی سازمان را بالا می برد، از طرف دیگر جو سازمان سالم و حمایتگر باعث اعتماد بیشتر و روحیه بالای آنان می شود. بیل ویلکرسون  معتقد است یک سازمان، هنگامی سالم است که مدیران و تک تک کارمندان در یک فرایند مشترک به یکدیگر بپیوندند تا مسئولیتی را برای ایجاد مکان کاری پویا، بپذیرند که وفاداری مشتری و سوددهی مشترک را بالا خواهند برد (قهرمانی و دیگران ،۱۳۹۱، ص ۱۴)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۲-۲تعاریف و مفاهیم

سازمان سالم سازمانی است که برای ادامه حیات خود قادر است به هدفها و مقاصد انسانی خود دست یابد، موانعی را که در دستیابی به هدفهایش با آن مواجه می شود، بشناسد و این موانع را از پیش پای خود بردارد. سازمان سالم سازمانی است که درباره خود و موقعیتی که در آن قرار گرفته است، واقع بین باشد، قابلیت انعطاف داشته و قادر باشد برای مقابله با هر مشکلی، بهترین منابع خود را به کار گیرد (ساعتچی، ۱۳۷، ص ۱۰۱)
به عقیده پارسونز همۀ نظام های اجتماعی برای بقا، رشد و توسعۀ خود به حل چهار مشکل اساسی انطباق، دستیابی به هدف، یکپارچگی و نهفتگی نیازمندند. سلامت سازمانی عبارت است از: توانایی سازمان در حفظ بقا و سازش با محیط و بهبود این توانا یی ها. برخی سلامت سازمانی را با بهداشت روانی در محیط ک ار مترادف دانسته و سازمان سالم را سازمانی می دانند که میزان افسردگی، نا امیدی، نارضایتی، کم تحرکی و فشار روانی کارکنان را به حداقل ممکن برساند. نیوال( ۱۹۹۵ ) سلامت سازمانی را یک موضوع کلی می داند که با سه مجموعۀ فشار روانی، بهداشت روانی و اخلاق در سازمان ها در ارتباط است. سلامت سازمانی از دیدگاه اسلام از دیدگاه اسلام سلامت سازمانی به معنای رعایت قوانین و مقرّرات و ارزش های اسلامی در ادای وظایف و فعالیت های اداری، همچنین رعایت موازین ارزشی و اخلاقی اسلام درروابط بین کارکنان و مدیران و ارباب رجوع است. ارتقای سلامت سازمان به هر گونه تلاش برای بهبود توانایی سازمان که موجب شود سازمان به درستی وظایف خود را انجام دهد و به اهداف خود نایل آید و همچنین پیشگیری از عواملی که سازمان را از اجرای وظایف و دستیابی به اهداف باز می دارد. (شیخی ،۱۳۹۰ ، ص۱۰۲)
از نظر پاتریک لنچیونی  ، سازمان سالم سازمانی است که سیاست بازی و سردرگمی در آن کمتر راه دارد، روحیه و بهره وری در آن بالا است، میزان جابه جایی نامطلوب نیروی کار در آن کمتر است و در مقایسه با سازمان بیمار، هزینه کمتری صرف گزینش می شود. وی برای سازمانهای سالم چهار اصل را مطرح می کند: ایجاد و نگهداری یک تیم متحد برای رهبری؛ ایجاد شفافیت در سازمان؛ بازگویی اهمیت شفافیت سازمانی؛ تقویت شفافیت سازمانی به کمک تدبیرهای انسانی (لنچیونی، ۱۳۸۵ ، ص ۱)
ماتیومایلز یک سازمان سالم را به عنوان سازمانی تعریف می کند که نه تنها در محیط خود دوام می آورد بلکه در یک برهه زمانی طولانی نیز به طور کافی سازش کرده و توانایی های چیزی که در این تعریف واضح است .« بقاء و سازش خود را به طور مداوم توسعه داده و گسترش می دهد این است که سازمان را به طور اثر بخشی در جهت اهداف و مقاصد اصلی سازمان هدایت می کند. عملکرد سازمان در یک روز مشخص ممکن است اثربخش و یا غیر اثر بخش باشد اما علایم دراز مدت در سازمانهای سالم مساعد است (هوی و میسکل، ۱۳۷۱  ،ص ۳۵) سلامت سازمانی موضوعی کلی است که با سه مجموعه فشار  (استرس)، بهداشت روانی و اخلاق در سازمان ها ارتباط دارد (عباسپور، ۱۳۸۴، ص ۲۳۵).
در تعریفی دیگر، سازمانی را سالم می دانند که آفریننده باشد و برای اخذ این ویژگی، باید از ویژگی هایی برخوردار باشد که عبارتند از: پذیرش دگرگونی و تحول، گرامیداشت اندیشه های تازه، پذیرش شکست به عنوان جزیی از کامیابی و بالأخره قدردانی از افراد می دانند.(جعفری و دیگران ،۱۳۹۱، ص ۴۲)
نظر کلارک، یک سازمان سالم هم نو آور و هم سازگاراست، ظرفیت بالایی برای تحمل بحران های درونی و بیرونی دارد و قادر به پیشروی به سطوح جدید فعالیت می باشد Davis ,1991))
یک سازمان سالم نه تنها  سازمانی است که  بقا در محیط تلاش می کند، بلکه ساختاری است که به طور مداوم از توانایی های خود برای  کنار آمدن با مشکلات و بازماندن در دراز مدت استفاده می شود.  سلامت سازمانی به  عنوان توانایی برای انطباق سازمان با محیط خود ، ایجاد هماهنگی میان اعضای آن و رسیدن به آن اهداف تعریف شده است.( Babelan ,2010, p 1533)به عقیده تالکوت پارسونز، همه سیستم های اجتماعی برای بقاء و رشد و توسعه خود نیازمند حل چهار مشکل اساسی انطباق، دستیابی به هدف، یکپارچگی و نهفتگی هستند. سلامت سازمانی عبارت از توانایی سازمان در حفظ بقاء و سازش با محیط و بهبود این تواناییهاست (عباسپور،۱۳۸۴ ،ص ۲۵۳)
سازمان سالم جایی است که افراد با علاقه به محل کارشان می آیند و به کارکردن دراین محل افتخار می کنند. درحقیقت سلامتی سازمان از لحاظ فیزیکی، روانی، امنیت، تعلق، شایسته سالاری و ارزش گذاری به دانایی، تخصص، وشخصیت ذی نفعان، و رشد دادن به قابلیت های آنها و انجام، رفتار هر سیستمی تاثیر بسزایی دارد(Korkmaz,2007,p22)

Efficiency بهره وری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:10:00 ب.ظ ]




براساس ابعاد و ویژگیهایی که مایلز، بنیس، سرجیووانی، آرجریس، پارسونز و دیگران برای سازمانهای سالم قائلند، ساعتچی ویــژگیهای سازمان سالم را به شرح زیر بیان می کند:

    1. اهداف موسسه برای اکثریت کارکنان سازمان روشن است و کلیه فعالیتها درجهت اهداف انجام می پذیرد؛
    2. کارکنان نسبت بـــه سازمان احساس تعلق می کنند و علاقه مند به اعلام نظرات خود درمورد مشکل هستند؛ زیرا نسبت به حل آنها با خوش بینی اقدام می شود؛
    3. مسائل در چارچوب امکانات موجود به صورت فعال و واقع بینانه برطرف می شود. کارکنان در جهت حل مشکلات به صورت غیررسمی و فارغ از عنوان و مقام رسمی با یکدیگر همکاری می کنند و درگیر این نیستند که ببینند مدیران سطح بالا چگونه فکر می کنند و حتی خواسته ها و نظرات رئیس موسسه را موردسوال قرار می دهند؛

  1. تصمیم گیری برای افزایش کارایی موسسه براساس عواملی از قبیل توانایی، احساس مسئولیت، وجود اطلاعات، حجم کار، زمان منــــاسب و تجزیه وتحلیل منطقی صورت می گیرد؛
  2. برنامه ریزی در موسسه براساس واقعیتها، آینده نگری، عملکرد و برقراری نظم صورت می گیرد و در این مورد روحیه همکاری وجود دارد. به عبارت دیگر، قبول مسئولیت توسط مشـــارکت فعال کلیه اعضا به خوبی مشاهده می شود؛
  3. قضاوت و خواسته های منطقی کارکنان سطوح پایین سازمان موردتوجه و احترام است؛
  4. مسائلی کـــــه در موسسه موردبررسی و حل و فصل قرار می گیرند، شامل نیازهای شخصی و روابط انسانی نیز می شود؛
  5. تشریک مساعی به صورت آزاد و داوطلبانه صورت می گیرد. کارکنان آماده برای کمک و همکاری سازنده درجهت نیل به اهداف تعیین شــــده هستند، و در این راستا تلاش زیادی می کنند؛
  6. هرگاه بحرانی موسسه را تهدید کند، برای رفع آن با یکدیگر متحد شده و خود را موظف به رفع بحران می دانند؛
  7. تضاد در امر تصمیم گیری مهم تلقی می شود و به طور موثر با همکاران مطرح می گردد، کارکنان آنچــــــه را احساس می کنند ابراز می دارند و از دیگران نیز همین توقع را دارند؛
  8. یادگیری حین انجام کار به مقدار زیادی براساس طریق، و کوشش خود یادگیرنده و راهنمایی و توصیه یاددهنده صورت می گیرد. کارکنان یکدیگر را به عنوان یک فرد مستعد و توانا برای یادگیری و توسعه می بینند؛ انتقاد گروهی درارتباط با پیشرفت کار به طور عادی انجام می گیرد؛ صداقت در رفتار کاملاً مشهود است و کارکنان نسبت به یکدیگر احساس احترام و تعلق دارند و خود را تنها حس نمی کنند؛
  9. کارکنان کاملاً متحرک هستند. براساس انتخاب و علاقه در فعالیتها مشارکت می کنند و حضور در موسسه برایشان مهم و لذت بخش است؛
  10. مدیریت و رهبری به صورت انعطاف پذیری در موسسه اعمال می شود و در مواقع لزوم، مدیریت و سازمان خود را با موقعیتها و تغییرات محیط تطبیق می دهد؛
  11. حس اعتماد، آزادی ومسئولیت متقابل در بین همکاران زیاد است. افراد واقف هستند که چه چیزهایی برای سازمان مهم است و چه چیزهایی کم اهمیت؛
  12. قبول ریسک به عنوان یکی از شرایط توسعه و تغییر، موردقبول مدیریت و کارکنان موسسه است؛
  13. موسسه معتقد است که افراد باید از اشتباهات گذشته یاد بگیرند که چنین اشتباهاتی اثراتی در کار داشته است؛
  14. عملکرد ضعیف در موسسه به فوریت تشخیص داده می شود و به طور منــاسب و دسته جمعی برای رفع آن اقدام می گردد؛
  15. ساخت سازمانی و خط و مشی ها و دستورالعملها طوری تنظیم شده است که بتواند کارکنان را در انجام وظایف کمک کرده و بقا و سلامت موسسه را در بلندمدت تضمین کند. درضمن ساخت ســازمانی، دستورالعملها و خط مشی های سازمــان در موارد لزوم تغییر می کند تا موسســه بتواند خود را با شرایط محیطی تطبیق دهد؛
  16. در موسسه علاوه بر نظم، تحرک سازنده وجود دارد و ابداعات و ابتکارات به مقدار زیادی مشهود است. روش های سنتی موردسوال قرارگرفته و درصورت عدم کارایی کنار گذاشته می شود؛
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:10:00 ب.ظ ]




شاین می گوید که نظریه های قدیمی سازمان عواملی نظیر به حداکثر رساندن سود، فراهم ساختن خدمت مفید، تولید زیاد و روحیه قوی کارکنان را به عنوان معیارهای کافی برای اثربخشی قبول دارد. لکن آنچه پذیرش دائمی این معیارها را متزلزل کرده دو عامل زیر بوده است:
۱) کشف این واقعیت که هرگاه معیار سنجش تنها سودآوری و خدمت مفید باشد، سازمانهای ظاهراً معقول دارای روشی موثر و کارآمد نیستند.
۲) پی بردن به این واقعیت که سازمانها وظایف گوناگونــی را انجام می دهند و هدفهای جداگانه ای دارند که پاره ای از آنها ممکن است با هم تضاد داشته باشند.
با قبول اینکه هر سیستمی دارای وظایف مختلفی است و در محیطی به حیات خود ادامه می دهد که داده های غیرقابل پیش بینی برای آن فراهم می کند، اثربخشی یک سیســـتم را می توان برحسب توانایی آن به ادامه حیات خود در موارد بحرانی، سازش، حفظ خود و رشد و توسعه اش بدون توجه به وظایف خاصی که انجام می دهد تعریف کرد و از این نوع ایده افرادی مثل آرجریس، تریست، بنیس، رایس و افــــرادی دیگر نیز به طور قاطع پشتیبانی کرده اند.
به عقیده بنیس اگر سازمانها را به عنوان ساختمانهای سازش پذیر، حلال مشکلات و ارگانیک موردملاحظه و توجه قرار دهیم، در این صورت اشتباهات مربوط به اثربخشی باید براساس فعل و انفعالاتی صورت گیرد که سازمان با اتخـــاذ آنها مشکلات را بررسی و حل و فصل می کند، نه از اندازه گیریهای جامد و استاتیک بازار کار.
با ملاحظه روی تعریفی که شاین، بنیس و دیگران از اثربخشی دارند درمی یابیم که سلامت سازمانی به عنوان معیاری برای تعیین اثربخشی سازمان نیز به کار می رود. هر سازمانی برای اینکه اثربخش باشد قبل از هر چیز بایستی بتواند در موارد بحرانی ضمن انطباق و سازش با محیط متغیر و مقابله با هر مشکلی بهترین منابع خود را به کار گرفته و با نیروهـــای تهدیدکننده خارجی به طور موفقیت آمیزی برخورد کرده و نیروی آنها را درجهت هدف اصلی سازمان هدایت کند و همواره با حفظ توانایی های بقای خود، آن را رشد و توسعه دهد و به تعبیری دیگر از سلامتی سازمانی برخوردار باشد. در مدل پیشنهادی پارسونز نیز، در هر زمانی سیستم اجتماعی برای ادامه حیات خود و یا به عبارتی برای تامین سلامتی و اثربخشی خود ضروری است که چهار مشکل اساسی یعنی انطباق، نیل به هدف، انسجام و یگانگی، و دوام (فرهنگ و ارزشها) خود را حل کند.(نصیری ، ۱۳۹۰،ص ۵۴)

پایان نامه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:10:00 ب.ظ ]




۱)آگهی:
ارائه غیرشخصی محصولات،خدمات و ایده های بانکی به وسیله مسئول شناخته شده؛
۲)پیشبرد فروش:
محرک های کوتاه مدت برای تشویق فروش یا خرید محصول وخدمات،مانندجوایز
۳)روابط عمومی:
ایجاد تقاضا با ارائه اخبار شایان توجه در رسانه ها بدون پرداخت هزینه ها
۴)فروش شخصی:
ارائه اطلاعات به طور حضوری به دیگران(خریداران بالقوه)برای فروش محصولات یا خدمات،[ونوس و صفاییان،۱۳۸۴]

۲-۲-۱-۴-۷-کارکنان
با توجه به همزمانی عرضه و مصرف خدمات و روابط بین خدمت و خدمت گزار،نقش هریکاز کارکنان در امور خدمات بسیار زیاد است.به همین دلیل لازم است تا گزینش،آموزش و انگیزش،پرورش و سنجش کارکنان امری بسیار جدی تلقی شود و معیارهای لازم برای آن ها تعیین گردد.

۲-۲-۱-۴-۸-امکانات و دارایی های فیزیکی
هریک ازسازمان های خدماتی برای ارائه خدمات خود از ابزارها،تسهیلات و امکانات مادی وفیزیکی گوناگون استفاده می کنند،تا خدمات از قوه به فعل درآید.هر اندازه این امکانات به روزتر ومطلوب تر باشند،کیفیت خدمات نیز بهتر ورضایت مشتریان بیشترخواهد شد.این مقوله شامل ابزارها،تکنولوژی و سایر دارایی های فیزیکی ازجمله تعداد شعب می باشد.

۲-۲-۱-۴-۹-مدیریت عملیات یا فرایند
مدیریت عملیات،موجود بودن و کیفیت مناسب و پایدار خدمات را تضمین می کند.وظیفه و نقشاین عنصر آمیخته بازاریابی خدماتی،ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای خدمات است.مهم ترین انتظارات مردم از خدمت و ازجمله خدمات بانکی عبارت است از:[روستا،۱۳۸۰].

۱)سهولت:
مردم انتظار دارند در برخورد با امور بانکی با گرفتاری ها و مسائل پیچیده و ابهامروبرو نشوند ودر ساده ترین شکل ممکن،خدمات مورد نظر خود را دریافت کنند.
۲)سرعت:
امروزه زمان برای تمام جوامع و انسان ها مهم است ومردم به سراغ سازمان هاییمی روند که سریع تر از دیگران بتوانند خدمت مورد نیاز مشتری را پاسخگوباشند این امرتابع.چندینعامل است که عبارتند از:
-وجود کارمندان فعال،متخصص و کارآمد؛
-وجود تجهیزات پیشرفته تر؛
-نظارت دقیق تر بر عملکرد کارکنان؛
-ایجاد انگیزه در کارکنان به منظور تحقق این هدف.
۳)صحت:
درستی وسلامت خدمت یکی از پدیده هایی است که باعث مزیت رقابتی سازمان های خدماتی وازجمله بانک ها برای جذب مشتریان گوناگون می شود.
۴)صداقت:
خدمات بانکی زمانی می توانند موفق باشند که توام با صداقت باشند.خلاف کاری ونادرستی درکار بانک بسیار خطرناک است.زیرا هرگاه مردم تشخیص دهند که خلافی صورت گرفته به جای اعتماد واطمینان که اساس خدمات بانکی است نوعی نیروی دافعه درخدمات بانکی ایجاد میشود و برای بانک تبلیغ منفی خواهد بود.
۵)حرمت:
خدمت از انسان وبرای انسان است واساس خدمت،حرمت به انسان ها و احترام به کرامت انسانی است.برای ارائه بهترین خدمت بایستی انسانی ترعمل نمود وسعی کرد با مخاطبان به عنوان انسان به گونه ای رفتار کرد که نوعی احترام متقابل به وجود آید.

۲-۲-۱-۵-بازاریابی رابطه مند
تئوری بازاریابی کلاسیک،عمدتاًبه انجام معاملات توجه داشت وبه حفظ مشتریان قدیمی اهمیتی نمی دادباتوجه به گسترش رقابت واشباع بودن بسیاری ازبازارها وتوجه به این نکته که جذب مشتری جدید،حداقل پنج برابرحفظ مشتریان قدیمی هزینه دربردارد، شرکت ها تلاش کرده اند از طریق “بازاریابی رابطه مند"ضمن شناخت نیازهای مشتریان،خدمات باارزشی را به آنان ارائه کنندتابا جلب رضایتمندی آنان درآنها ایجاد وفاداری کرده وکاری کنند که بامشتریان ودیگر افراد وگروه های ذینفع مرتبط باسازمان روابط بلند مدتی برقرار شود.
رجیس مک کنا،بیان می دارد که اگر با بهره گرفتن از تولید و بازاریابی انبوه،می توان از صرفه جویی های نسبت به مقیاس استفاده نمود،با برآوردن نیازهای یک گروه خاص ازمشتریان نیز میتوان به جایگاه مناسبی در بازار دست یافت.به عقیده وی،وسیله رسیدن به این هدف،بازاریابی رابطه مند است که سعی در برقراری ارتباط مفید متقابل بامشتریان،ایجاد آمادگی برای اجرای تفکرات جدیدوعرضه محصولات متناسب با اعمال نظرات مشتریان دارد.[Shipside,2002]
بازاریابی رابطه مند مشتری رابه دیده یک دارایی می نگرد ووظیفه آن عبارت است ازجذب، نگهداری، افزایش و بهبود ارتباط با مشتری[عبدالوند،۱۳۷۹].
متأسفانه “تئوری بازاریابی کلاسیک"وعملکرد آن به جای آنکه به حفظ مشتریان فعلی بیندیشندهنرش جذب مشتریان جدید بود وتأکید آن بیشتربرانجام معاملات متمرکزبود تاایجاد رابطه با دیگران.صحبت ها نیز به جای آنکه به فعالیت های پس از فروش تأکید داشته باشد،تمرکزش برفعالیت هایقبل از فروش معطوف شده بود.امروزه بیشتر شرکت ها براهمیت حفظ و نگهداری مشتریان فعلی واقف شده اند.

۲-۲-۱-۵-۱- تعاریف بازاریابی رابطه مند
برخی تعاریف مهم بازاریابی رابطه مند به همراه عوامل کلیدی هر تعریف در جدول زیر ارائه میگردد:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعیعکس مرتبط با اقتصاد

نویسنده سال تعریف یا توصیف زمینه یا عوامل کلیدی
بری ۲۰۰۲ “آنچه در بازاریابی رابطه مند،به عنوان یک خدمت مطرح می شود،اجرای خدمت برای برطرف کردن یک نیاز یا خواسته،به شکل عادی است”
“امروزه من خدمات اصلی،کیفیت خدمات واعتماد را درمرکز بازاریابی رابطه مند قرار می دهم.وبقیه مواردحول این سه قراردارند.”
پنج مفهوم اصلی مطرح شده درسال۱۹۸۳راتصحیح نموده واین مواردراضافه نموده است : یک رویکرد جامع و یکپارچه ، ایده ای خوب برای مشتریان و گسترده نمودن قلمرو.
شیت وپارواتیر ۲۰۰۲ سه جنبه منحصربه فردبازاریابی رابطه مند عبارتند از:
۱)رابطه یک به یک بین شرکت و مشتری
۲)فرایندتعاملی یک معامله منفرد نیست
۳)ارزش افزوده فعالیت ازطریق وابستگی وهمکاری متقابل.
 
والز وشومان ۲۰۰۱ تعامل بادوام وطولانی مدت ومبادله منصفانه بین مشتری و شرکت درسطوح مختلف رابطه.ارتباط دو طرفه است واز طریق مراحل سلسله مراتبی،توسعه می یابد. رابطه،رضایت،شبکه های اجتماعی،صمیمیت،وفاداری،هزینه های تعویض ، اطمینان ، تعهدبلندمدت، وابستگی، موانع جابجایی
نوربرگ ۲۰۰۱ رابطه بین مشتری و شرکت،بلندمدت است.
ارتباط واتصالی بایدرخ دهد.منافع اقتصادی ازطریق مبادله بدست می آید.احساس انصاف،رضایت وتعهدبه وجودمی آید.
اطمینان،درگیری ، انتخاب ، حریم خصوصی، استحکام رابطه،بلندمدت.
شث ۲۰۰۰ ارتباط بین شرکت ها ومشتریان مبتنی بر سه جنبه کلی ارزش بازاری است که مشتریان به دنبال آن هستند وشرکت ها آنهاراتولید می کنند:قیمت،کارایی و خدمت. قیمت،کارایی،خدمت،سیستم های اطلاعاتی،
هزینه یابی، نوآوری ، فرایند های کسب و کار.
راست،لمون وزیتامال ۲۰۰۰ ارتباط بین مشتری و شرکت،به جای ارزش نام تجاری برمبنای ارزش مشتری است وبه جای تمرکز بر سودآوری نام تجاری،بر سودآوری مشتری تمرکز دارد. ارزش مشتری،ارزش نام تجاری،سودآوری،حفظ ونگه داری ارزش مرکز توجه شرکت.
پرایس و آرنولد ۱۹۹۹ روابط تجاری نیازداردکه درزمینه دوستی، رضایت وخودآشکاری متقابل(صمیمیت ارتباط)موردملاحظه قرارگیرند. دوستی ، رضایت ، تعهد وفاداری ، وفاداری به خدمت ، سیستم رابطه اجتماعی.
هولم ۱۹۹۹ ارتباط بین منافع شرکت ازوابستگی(که در نتیجه خلق ارزش بزرگترشکل می گیرد)ایجاد می شود. تعامل،شبکه ها،تعهد،ایجاد ارزش مشتری،وابستگی متقابل.
گاسن،هیمر،هاستن و دیویس ۱۹۹۸ ارتباط تجاری،یک رفتارهدفمند درجهت ارضای نیازها ازطریق تبادل است. مراحل ارتباطی، انصاف وبی طرفی، تحلیل هزینه تبادلی
      TCA))،تبادل اجتماعی،
عدالت توزیعی ،تئوری تبادل اجتماعی، وابستگی، وفاداری.
انکان و موریارتی ۱۹۹۸ ارتباط،پایه و اساس مدل بازاریابی رابطه مند
مشتری جدید است.
وفاداری،ارتباط دوطرفه بایستی جایگزین تشویق وترغیب(یک طرفه) شود. ازاندیشه ارتباط مشتری-نام تجاری حمایت می کند.
فورنیر، ۱۹۹۸ نام های تجاری به عنوان شرکای ارتباط،درتمام زمان ها خدمت دهی می کنند. بلندمدت،نام های تجاری، اطمینان، تعهد، وابستگی شبکه ها
فورنیر،
دوبسکا ومیک
۱۹۹۸ ارتباط بین شرکت ومشتری نبازمنددوستی،وفاداری واحترام است.شرکت ها بایستی بکوشند تافشار راکاهش داده واستانداردهای کیفیت زندگی برای مشتریان راتنظیم کنند. اعتماد،صمیمیت،وفاداری،دوستی،احترام،هدف از ارتباط، فقدان نگرانی،فقدان کنترل،احترام قائل شدن برای حریم خصوصی
کان،باربارا

۱۹۹۸

هنگامی که شرکت ها درطول زمان،نیازهای مشتریان رابرآورده می کنند،ارتباط تعریف می شود.این ممکن است به وسیله توجه به تنوع درخط محصول که می تواند مزیت رقابتی داشته باشد،انجام شود. تنوع در خط محصول، مزیت رقابتی، وفاداری، رضایت،بلند مدت.
گوینر،
گرملرو بیتر
۱۹۹۸ رابطه به وسیله توجه به منافع برای هر دوطرف(شرکت و مشتری)موردملاحظه قرارمی گیرد. مزیت رقابتی،تحلیل منافع، وفاداری،اعتماد،انتخاب.
گرونروس، ۱۹۹۶ می توان بازاریابی رابطه مندبین مشتری ویک شرکت را به عنوان یک مقوله فلسفی مورد توجه قرارداد.این،هم می تواندشامل عناصرتاکتیکی نظیرتماس بامشتری،مدیریت پایگاه داده مشتری وهم عناصراستراتژیک تظیرتعریف مجددکسب وکاربه عنوان یک کسب وکارخدماتی وتوجه بهمؤسسه به عنوان یک فرایندنه وظیفه باشد. مدیریت پایگاه داده،کارکنان
  ۱۹۹۵ روابط بین کسب وکار هابرمبنای اعتماد واهداف است شرکت هایی که ارزش افزودهدرشراکت شرکت/نام تجاری راپیش بینی می کنند،کاندیدای روابط عمیق می باشند. اعتماد،مراحل توسعه روابط،تعهد،همکاری، اهداف متقابل، وابستگی و قدرت، رضایت موانع جابجایی، ارزش.
مورگان و هانت ۱۹۹۴ بازاریابی رابطه مند به تمام فعالیت های بازاریابی که درجهت ایجاد،توسعه ونگه داری مبادلات ارتباطی موفق انجام می شود،برمی گردد. مبادله،تعهد،اطمینان،بلند مدت
گرونروس ۱۹۹۱ بازاریابی رابطه مندبرمبادلات بلندمدت چند گانه متمرکزاست.استراتژی های بازاریابی رابطه مندمی تواندمعاملاتی،ارتباطی یاترکیبی ازهر دو باشد. زنجیره ارتباطی تبادلات مرسوم معاملاتی، ارتباطی، اطمینان ، بازاریابی از طریق روابط دوطرفه، رضایت مشتری.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:09:00 ب.ظ ]




پنج استراتژی که در طراحی برنامه بازاریابی رابطه مند مورد توجه قرار می گیرند به شرحزیر می باشند.این استراتژی ها مستتقل از یکدیگرنیستند و می توانند به طور ترکیبی یاجداگانهمورد استفاده قرار گیرند.

۲-۲-۱-۵-۷-تعیین خدمات اصلی
یکی ازاستراتژی های بازاریابی رابطه مند،طراحی و ایجاد یک رابطه اصلی به گونه ای استکه بتوان براساس آن با مشتری ایجاد رابطه کرد.یک خدمت اصلی ایده آل،به واسطه خصوصیات منحصر به فروش درجهت تامین نیاز مشتریان،آنها را جذب می کند.کیفیت عالی آن،رابطه ایجاد شدهرا در بلندمدت حفظ می نماید ودر طی زمان زمینه ای را برای فروش سایر خدمات فراهم می سازد.

۲-۲-۱-۵-۸-برقراری رابطه باب طبع هر مشتری
ماهیت خدمت به گونه ای است که فرصتی رابرای بسیاری ازشرکتهای خدماتی فراهم می آوردکه بتوانند رابطه ای سازگار و شخصی با تک تک مشتریان خود برقرار کنند.شرکت های خدماتی باآگاهی ازخصوصیات و انتظارات هرمشتری وجمع آوری این اطلاعات و بکارگیری آنهادررویاروییبا مشتری،می توانندخدمات خودرامنطبق وسازگارباموقعیت های موردنظرمشتریان عرضه نمایند.

۲-۲-۱-۵-۹-ارائه خدمات جانبی
خدمات جانبی،شامل عرضه خدمات اضافی به همراه خدمت اصلی است.به گونه ای که آن راازسایر خدمات ارائه شده توسط رقبا متمایز سازد.مسئله مهم این است که خدمات جانبی بایدازدیدمشتری ارزشمندباشند.یکی ازانواع خدمات جانبی که توسط شرکت های موفق به طور گسترده بکارگرفته شده ومی شود،ایجادباشگاهی برای مشتریان ارزنده و وفادار است.شرکت،مشتریان اصلی خودرابه باشگاهی که توسط خود او تامین مالی می شود،دعوت کرده وخدمات ویژه ای به آنان عرضهمی کند.این روش باعث افزایش پرستیژمشتریان شده وبستری را فراهم می سازد تا شرکت ازطریقابزارهای پیشبرد فروش،کاتالوگ ها و    ارتباط خود را با مشتری کلیدی حفظ کند.

۲-۲-۱-۵-۱۰- قیمت گذاری رابطه مند
قیمت گذاری رابطه مند،ریشه دریکی ازایده های قدیمی بازاریابی داردکه اذعان می دارد قیمتهای مناسبی برای مشتریان ارزنده خود درنظربگیرید.قیمت گذاری رابطه مند بدین معناست که قیمتخدمت باید به گونه ای تعیین شود که ایجاد و حفظ روابط بین خریدار فروشنده را تقویت نماید.

۲-۲-۱-۵-۶-۱۱-بازاریابی داخلی
مفهوم بازاریابی داخلی،نخستین بارازبازاریابی خدمات آغاز شد.درواقع هدف آن بهبود عملکرد پرسنلی است که در ارتباط مستقیم بامشتری هستند.درنتیجه این کار،کیفیت خدمات بالا می رود.
امروزه،این مفهوم نه تنها در سازمان های خدماتی بلکه درسایر سازمان ها تیز کاربرد دارد[Son&Lundberd،۲۰۰۱]بازاریابی داخلی،به منزله ایجاد یک بازار داخلی در سازمان توسطکارکنان است.اعضا این بازار باید برای برآورده کردن نیازها وخواسته های مشتریان خارجی،آموزش ببینند و پاداش دریافت کنند و برانگیخته شوند.فعالیت های بازاریابی داخلی،منجربه اصلاح ارتباطات داخلی وافزایش آگاهی وبصیرت پرسنلاز مشتری می شود و بین این فعالیت ها و عملکرد بازار خارجی ارتباط برقرار می کند.

۲-۲-۱-۵-۷- مدل های بازاریابی رابطه مند
۲-۲-۱-۵-۷-۱-مدل تاهیر رشید
تابه امروز برای شناسایی ابعاد کلیدی بازاریابی رابطه مند،تحقیقات زیادی صورت گرفته استکه جامع ترین آن ها مدل ارائه شده توسط تاهیر رشید در سال۲۰۰۳است.این مدل،کلیه ابعاد مربوطبه سایرمدل های ارائه شده تا قبل از سال ۲۰۰۳را در بر می گیرد.
اجزای اصلی این مدل عبارتند از:
۱ـ اعتماد ۲ـ تعهد  ۳ـ تجربیات خوب  ۴ـ وفای به عهد  ۵ـ همدلی  ۶ـ بازاریابی رابطه مند داخلی
۷ـ رضایت مشتری  ۸ـ ارتباطات  ۹ـ پیوند اجتماعی

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۱)اعتماد
اعتماد،یک واژه شخصی است و به عنوان اعتقاد به قصد و نیت وخواسته طرف دیگر رابطهتعریف شده وبراساس شهرت،شخصیت،سیستم ها و فرایند ها بنا می شود.دربازاریابی رابطه مند،اعتمادبه عنوان یکی ازابعادرابطه تجاری تعریف شده وآن سطحی استکه هر دوطرف رابطه احساس می کند می تواند به وعده های طرف دیگر اطمینان کند.میزان بالایاعتماد مشتری وارائه دهنده خدمت،باعث ایجاد ارتباطات طولانی تر ومستمرتر می شود.درواقعموفقیت یک رابطه،تاحدود زیادی به میزان اعتمادی که بین مشتری و فراهم کننده خدمت وجود داردبستگی دارد.
۲)تعهد
تعهد،مرکز بازاریابی رابطه منداست.میزان تعهد طرفین رابطه درتوسعه ارتباطات اهمیتبسیاری دارد.هاکات(۱۹۹۸)،تعهد راقصد و نیت یک طرف رابطه برای ادامه دادن یا حفظ فعالیت،تعریف کرده است.اعتماد و تعهد،دراکثر تحقیقات بازاریابی رابطه مند موردتوجه قرار گرفته ودوفاکتور اصلی برای موفقیت این استراتژی جدید بازاریابی هستند.
۳)تجربه خوب
تجربه،فاکتور دیگری دریک رابطه موفقیت آمیزاست.خریدار و فروشنده،باید تجربیات مثبتیجهت رسیدن به سطح رضایت بخش مورد نظر در یک دوره زمانی داشته باشند تازمینه ای برایارتباطات بعدی بین آنها گردد.تحقیقات نشان می دهد که تجربیات منفی،ممکن است مانع شکل گیری روابط ویا حتی گاه تعدادمشتریان شوند.بنابراین،درتصمیمات خرید،تجربیات مثبت،برای برقراری ارتباطات بعدی،اثربخش تر از تجربیات گذشته بر روی رضایت مشتری وایجاد دوام،اهمیت بسزایی دارد.
۴)وفای به عهد
وفای به عهد یک ساختارهسته ای درجهان بینی بازاریابی رابطه مند است.این ساختار یکی ازابعاد تعیین کننده جهت ادامه یا خاتمه یک رابطه است.چنانجه سازمان به تعهدات خود در رابطه بامشتری پایبند نباشد ممکن است مشتری ارتباط را خاتمه دهد،وهمچنین اگرمشتری نیز در انجامتعهداتش نسبت به سازمان،تعلل نماید ممکن است سازمان،نسبت به قطعارتباط،تصمیم گیری نماید.لذاتنها ایجاد تعهد ضمنی کافی نیست بلکه عمل به تعهدات نیز مهم است.
۵)بازاریابی رابطه مند داخلی
وجود یک سری ارتباطات داخلی،ایجادنگرش مشتری داخلی واطمینان یافتن ازسطح بالایکیفیت خدمات برای راضی نگه داشتن وحفظ مشتریان داخلی ضروری است.اگریک سازمان با دیدگاهمشتری داخلی اداره شود،بازاریابی رابطه مند می تواند به طور موفق آغاز شود.
بروهن(۲۰۰۳)معیارهای دیدگاه مشتری داخلی را به شرح زیر مشخص نموده است:
-قدرتمند ساختن کارکنان
-مدیریت رابطه مند داخلی
-ارتباطات داخلی
۶)رضایت مشتری
دانش مدیریت مدرن،رضایتمندی مشتری را به عنوان یک استاندارد اساسی عملکرد واستاندارداحتمالی برای برتری هرسازمان تجاری موردبررسی قرارمی دهد.رضایت مشتری،مزایای بیشماریبرای شرکت فراهم می کند.در وااقع سطوح بالاتررضایت مشتری موجب وفاداری بیشتر می شود.برای رضایتمندی کامل مشتریان،بایدخدماتی بیش از آنچه می خواهند به آنها داد رضایت مشتری جز مهمی ازرابطه موفقیت آمیز است تا آنجا که می تواند اجزا دیگر را تحت تاثیرقراردهد.

۲-۲-۱-۵-۷-۲-مدل مورگان وهانت
براساس مطالعات مورگان وهانت که درسال۱۹۹۴ارائه شد ، اعتمادوتعهد مرکز بازاریابی رابطه مند هستند.تعهد تحت تاثیر متغیر منافع رابطه،هزینه های خاتمه رابطه، ارزش های مشترک و اعتماد قراردارد.اعتماد نیز متاثر از سه متغیر ارزش های مشترک،ارتباطات و رفتار فرصت طلبانه می باشد.
درواقع آنها،تعهدواعتمادرابه عنوان متغیرهای اصلی درروابط تجاری درنظرگرفته اند کهمنجربه پنج پیامدمهم تحت عنوان رضایت دادن،گرایش به ترک رابطه،همکاری،تضاد کارکردی وعدم اطمینان خواهند شد.موسسات خدماتی که درصدد اجرای بازاریابی رابطه مند هستند،باید توجهداشته باشند که روابط بلندمدت براساس اعتماد وتعهدات متقابل ایجاد می شود.
متغیرهای مطرح شده دراین مدل به شرح زیرقابل توصیف می باشند:

  • منابع رابطه:

منافع مربوط به رابطه،شامل منافع بیرونی ومنافع درونی است.منافع بیرونی،منافع مادی هستندکه دریک رابطه مبادله می شوند.درصورتی که منافع درونی،منافع ذاتی مربوط به یک رابطه هستندکه غالباٌ نسبت به منافع بیرونی نامحسوس هستند.زمانی که مشتریان،منافع بیشتریاز شرکت دریافتمی کنند،به حفظ آن رابطه تعهد بیشتری خواهند داشت.

  • هزینه های خاتمه رابطه:

هنگامی که یک طرف رابطه،ارتباط راخاتمه دهد،به دنبال پیشنهادات رقبا جهت برقراری وایجادرابطه خواهد بودکه این مسئله برای اوهزینه جابه جایی ایجادخواهدکرد.دایربیان کرده است:
پیش بینی خریداردررابطه بابالابودن هزینه های جابه جایی،علاقه خریدار جهت حفظ کیفیت رابطه راافزایش می دهد(۱۹۹۴ (Morgan&Huntهزینه های جابه جایی شامل هزینه های مالی خاتمه یکرابطه(مانند:تجزیه مخارج،هزینه های جابه جایی یاتعویض طرف رابطه)وهزینه های غیرمالی خاتمهیک رابطه(مانند:از دست دادن آبرو وشهرت،بدترشدن وضعیت موجود)می باشند.

  • ارتباطات:

ارتباطاتی که توسط مورگان وهانت بیان گردیده دارای سه ویژگی اصلی می باشد تکرار وفراوانی،مربوط بودن وبه موقع بودن.

  • رفتار فرصت طلبانه:

رفتارفرصت طلبانه به عنوان نفع شخصی که باحیله وتزویر به دست می آید تعریف شده است.ماهیت این نوع رفتار،حیله مدار است که ازطریق وعده و وعیدهای مجازی یا آشکار،ایجادمی شود.

  • رضایت دادن:

رضایت دادن درجه یامیزانی است که یک طرف رابطه،روشها وتقاضاهای طرف دیگر رابطهرا می پذیرد یابه آن ها وفادار می ماند.تعهد،رضایت دادن را به طورمستقیم،تحت تاثیرقرار می دهد،درحالی که اعتماد،رضایت دادن را فقط از طریق تعهد،تحت تاثیر قرار می دهد.

  • گرایش به واگذاری یا ترک رابطه:

گرایش به ترک رابطه عبارت است ازاحتمال اینکه یکی ازطرفین رابطه با دلیل منطقی،رابطه ایجاد شده را در آینده نزدیک خاتمه دهد.روابط منفی قوی بین تعهد سازمانی وگرایش به ترک رابطه وجود دارد.

  • همکاری:

همکاری اشاره به وضعیتی دارد که طرفین رابطه برای رسیدن به اهداف متقابل با یکدیگر کارمی کنند.همکاری تنها نتیجه مدل بازاریابی رابطه مند است که به طور مستقیم به وسیله تعهد واعتمادتحت تاثیر قرار می گیرد.

  • تضاد کارکردی(تضاد مربوط به رابطه):

عداوت ودشمنی دریک رابطه ناشی ازعدم توافقی است که به صورت دوستانه حل نشده ومیتواندنتایج بیمارگونه ای که به همان اندازه فسخ رابطه اهمیت دارند راایجادکند.به هرحال،زمانی کهاختلاف به صورت دوستانه حل شود،چنین عدم توافقی راتضاد کارکردی گویند.زیراطرفین رابطه،ازرکود وانحطاط جلوگیری می کنند وبرای حل مشکل ایجادشده یک واسطه ومیانجی انتخاب می کنندکه به آن ها راه حل ارائه می دهد.این نوع تضادبهره وری رادربازاریابی رابطه مندافزایش می دهد.

Efficiency بهره وری

  • عدم ابهام در تصمیم گیری:

عدم ابهام در تصمیم گیری برمیزانی که یک طرف رابطه الف)اطلاعات کافی برای اتخاذتصمیمات کلیدی دارد.ب)نتایج حاصل ازاین تصمیم گیری رامی تواند پیش بینی کندوج)به تصمیماتاتخاذ شده اطمینان و اعتماد دارد،اشاره می نماید.اعتماد،عدم اطمینان در تصمیم گیری راکاهش میدهد.
مورگان وهانت،تعهد واطمینان رابه عنوان متغیرهای اصلی ایجادرابطه درنظرگرفته اند وسایراجزا بازاریابی رابطه مند ازجمله تجربیات مثبت،وفای به عهد و… در این مدل،مطرح نشده است.

۲-۲-۱-۵-۷-۳-مدل بیتی
بیتی وهمکاران(۱۹۹۶)مدلی طراحی نموده اند که مراحل اصلی فرایند شکل گیری رابطهرابه تصویرمی کشد.شکل گیری و تکوین رابطه طبق مطالعات بیتی،شامل چهار مرحله شرایطتسهیل کننده،شکل گیری رابطه،تقویت روابط وپیامدها ونتایج رابطه است.

پیامدها         تقویت رابطه          شکل گیری رابطه              شرایط تسهیل کننده

 
(نمودار ۲-۳).مدل بازاریابی رابطه مند دربخش خرده فروشی
 
ـ شرایط تسهیل کننده:
سه عامل مدیریت عالی،کارکنان مشتری مدارومشتریان رابطه مدار،توسعه روابط بلندمدت با مشتریان راتسهیل می کنند.بیتی دریافت که توجه به مشتریان وتشویق پرسنلجهت تامین خواسته های مشتری،یک اصل حیاتی درایجاد وتوسعه ارتباط است.
ـ شکل گیری رابطه:
درمراحل آغازین برقراری رابطه،خدمتی که ازانتظارات مشتری فراترباشدوموجبات خشنودی اورا فراهم سازد تاثیربسیارمثبتی بررابطه وتوسعه آن می گذارد.کارتیمی بینپرسنل فروش ودیگر واحدها،ایجاد و توسعه روابط بامشتریان را تقویت می کند.
ـ تقویت رابطه:
زمانی که یک رابطه تقویت می شود وتعاملات بین کارمند ومشتری تکرار میشود که مشتریان،اعتماد،صمیمیت وعملگرایی را پیوسته در روابط لمس و مشاهده کنند.مدت رابطههرجه طولانی ترشود،نقش اعتماد،صمیمیت وهمدلی وعمل گرایی دراستحکام رابطه مهم تر و بیشترمی شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:09:00 ب.ظ ]




۲-۱-       تجارت الکترونیکی

تجارت الکترونیکی به معنای انجام دادن مبادلات تجاری از طریق شبکه به ویژه اینترنت است (راتناسینگام[۱]، ۲۰۰۵). تجارت الکترونیکی از داشتن یک سایت اینترنت فراتر می رود و شامل سفارش دادن، انجام دادن مناقصات کاریابی و کارمندیابی و مبادله اطلاعات است که با بهره گرفتن از فناوری های اطلاعات صورت می‏گیرد. در تجارت الکترونیکی، پول می تواند هم به روش سنتی و هم به روش الکترونیکی پرداخت شود. بسیاری از بازرگانان الکترونیکی، سیستم های پرداخت مختلفی را به مشتریان خود پیشنهاد می کنند (لویر[۲]، ۲۰۰۳). مهم ترین مسأله در سیستم های  پرداخت الکترونیکی تأکید بر امنیت است (توربان[۳]، ۱۹۹۹).
تجارت الکترونیکی فرصت های مهمی برای شرکت ها ایجاد کرده که از طریق آن شرکت ها می‏توانند سهم بازار خود را گسترش دهند و در بازار بین المللی وارد شوند. این با کم ترین هزینه و حداقل سرمایه گذاری قابل اجرا است. در دنیای تجارت الکترونیکی، شرکت ها از این امکان برخوردار هستند که هم با تهیه کنندگان و هم با مشتریان بیش تر ارتباط برقرار کنند که از طرفی منجر به افزایش فروش و از سوی دیگر منجر به دسترسی به منابع بیش تر با قیمت های مناسب و هزینه کم تر می شود (راتناسینگام ، ۲۰۰۵).

۲-۲-       تاریخچه تجارت الکترونیکی

حدود ۱۳۳ سال از اختراع تلفن توسط الکساندر گراهام بل می گذرد.  اختر اع بل در سال۱۸۷۶ ، تجارت الکترونیکی را به صورتی که امروز شناخته می شود، پی ریزی کرد. برخی بر این عقیده اند که به کارگیری عدد بی اهمیت (۰) در محاسبات رقمی، ستون فقرات تجارت الکترونیکی است که از شبه قاره هند سرچشمه می گیرد. استفاده از فناوری های الکترونیکی در انجام امور بازرگانی، پیشینه ای نسبتاً طولانی دارد. در حقیقت، نیاز به تجارت الکترونیکی از تقاضای بخش های خصوصی و عمومی برای استفاده از تکنولوژی اطلاعات به منظور کسب رضایت مشتری و هماهنگی مؤثر درون سازمانی نشات گرفته است (هاشمی، ۱۳۸۹).
تجارت الکترونیکی در شکلی که امروزه شیوه کار کردن ما را متحول کرده است، ریشه در همگرایی خلاق کامپیوتر و تلفن دارد. امروزه پست الکترونیکی تبدیل و کسب اطلاعات از طریق جستجوی سایت‏های وب به عمومی ترین ابزارهای تجاری تبدیل شده اند. این امکان عملاً تحت تأثیر همگرایی خلاق تلفن و کامپیوتر، به واسطه اینترنت در اختیار جامعه قرار می گیرد. تاریخچه تجارت الکترونیکی به شکل امروزین آن، ریشه در دو پدیده دارد: اینترنت و مبادله الکترونیکی داده ها[۴] که منشا، هر دو این پدیده‏ها به دهه ۱۹۶۰ باز می‏گردد (پورتر[۵]، ۲۰۰۱).
به طور کلی، روندهای پیدایش و شکل گیری تجارت الکترونیک به پنج مرحله زیر قابل تقسیم بندی است:
مرحله اول- پیدایش شبکه های خصوصی: اولین گام در پیدایش تجارت الکترونیک در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی و توسط برخی از دولتها و تاجران بزرگ بین المللی که می کوشیدند تا تبادل اطلاعات و امنیت مربوط به آن را توسعه بخشند، برداشته شد. در این راستا، مبادله الکترونیک داده ها که محدوده شبکه های خصوصی و محدود انجام می گرفت، به عنوان بستر و استاندارد اولیه برای نسل اول تجارت الکترونیک مورد استفاده قرار گرفت. البته در آن مرحله هزینه بالا و پیچیده بودن سیستم، مانع گسترش آن شد و تعداد کمی از سازمان ها، نظیر شرکت های مالی از آن استفاده می کردند (نیومن و مک گیل[۶]، ۱۹۹۷).
مرحله دوم- پیدایش پست الکترونیک و چت: این مرحله مربوط به اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی است که طی آن نسل اول مخابره اخبار همچون پست الکترونیک و چت کردن به وجود آمد. در این مرحله استفاده از وب در میان دانشگاهیان و اعضای مراکز علمی و پژوهشی رواج یافت.
مرحله سوم- ظهور مرورگرها: سال ۱۹۹۵ میلادی که ظهور مرورگر در وب بر اساس پروتکل انتقال فوق متن به وقوع پیوست و ایجاد صفحات میزبان به عنوان یکی از ضروری ترین بخشهای سایتهای وب در این سال انجام گرفت، به عنوان مرحله سوم پیدایش تجارت الکترونیک به شمار می رود.
مرحله چهارم- شروع فعالیت سایتهای خرده فروشی: این مرحله از اواسط دهه ۱۹۹۹۰ آغاز شد و در طی آن، اولین سایتهای خرده فروشی در تجارت الکترونیک به نام سایتهای دات کام فعالیت خود را برای انجام معاملات اقتصادی کوچک شروع کردند.  فعالیت این سایتها و نتایج حاصل از آنها، شرکتهای بزرگتر را تشویق کرد تا وارد عرصه تجارت الکترونیک شوند و محصولات و خدمات خود را بر روی وب عرضه کنند.
مرحله پنجم- تعریف مدلهای تجارت الکترونیک: اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی زمان آغاز این مرحله است که طی آن، تجار بزرگ و سازمان ها دریافتند که تجارت الکترونیک به صورت مدل تجارت -تجارت همانند مدل تجارت- مصرف کننده می تواند فعال شده و مورد استفاده قرار گیرد. به این ترتیب وب به عنوان جایگاه اصلی برای نسل اولیه بازرهای حراجی، معاملات تجارت – تجارت و همچنین تجارت با مصرف کننده معرفی گردید و مورد استفاده قرار گرفت (بخش صنعت و تجارت انگلستان[۷]، ۲۰۰۰؛ بقائی راوری و مقدسی، ۱۳۸۶).

عکس مرتبط با اقتصاد

۲-۳-       روابط خریدار و فروشنده در تجارت الکترونیکی

تجارت الکترونیکی، فعالیت های گوناگونی از قبیل مبادله الکترونیکی کالاها و خدمات، تحویل فوری مطالبات دیجیتال، انتقال الکترونیکی وجوه، مبادله الکترونیکی سهام، بارنامه الکترونیکی، طرحهای تجاری، بازاریابی مستقیم و خدمات پس از فروش را در بر می گیرد (برنرزلی[۸]، ۱۹۹۸).
مغازه های مجازی دارای مزایای متعددی از جمله راحتی، قیمت های رقابتی، انتخاب وسیع، و امکان دسترسی به اطلاعات بیش تر هستند. از طرفی در صورت خرید از خانه، روابط و مراودات میان افراد در جامعه به کم ترین حد می رسد (استندینگ[۹]، ۲۰۰۰). در سالهای اخیر تعداد زیادی از مغازه های مجازی از طریق صفحات متحرک و ایجاد واقعیت های مجازی و ارتباطات برخط مراودات خود را با افراد افزایش می دهند (تایمرز[۱۰]، ۲۰۰۰).
در دنیای کسب و کار الکترونیکی  عوامل زیادی وجود دارد که بر تصمیم و قصد خرید از طریق سایتهای وب تأثیرگذار است. مجازی بودن شبکه اینترنت، کمی اعتماد مشتری به خرید مجازی، کیفیت سایت و مدل طراحی آن مخصوصاً در روش ارائه محصول و اطلاعات مربوطه، به بی رغبتی مشتریان به انجام دادن خریدهای الکترونیکی منجر می شود (الهی و همکاران، ۱۳۸۸).
از سوی دیگر، عوامل ویژگی های افراد نیز بر تصمیم و انجام خرید الکترونیکی تأثیر می گذارد، مانند وفاداری افراد به یک نام تجاری، نگرشها، عادتها، درک افراد برای محیط و فرصت هایی که در آن ارائه می شود، تمایل افراد به ورود به عالم تجارت جدید و استفاده از فناوری و نوآوری ها. در فروشگاه مجازی باید پاسخ سؤالات زیر را داشت تا بتوان فعالیت های خود را به خوبی انجام داد:
چه می خواهیم بفروشیم؟
‐  مشتریان ما چه کسانی هستند؟
‐  چرا مشتری می خواهد از فروشگاه مجازی ما خرید کند (هی و همکاران[۱۱]، ۲۰۰۱).
نکته مهمی که باید ملاحظه شود این است که همه محصولات، قابلیت فروش الکترونیکی ندارد (ریدی و اسچالو[۱۲]، ۲۰۰۰) و لذا در تجارت الکترونیکی از آزمون خرید الکترونیکی استفاده می شود (نیدورف و نیدورف[۱۳]، ۲۰۰۱).
آزمون خرید الکترونیکی، روشی سه مرحله ای برای پرداختن به چالش های تجارت الکترونیکی است. این آزمون برای تمامی انواع محصولات و خدمات در صنایع مختلف کاربرد دارد. آزمون خرید الکترونیکی برای خرده فروشان، تولیدکنندگان، عرضه کنندگان و هر شرکت دیگری که در بخشی از فرایند توزیع محصول از تولید تا مصرف مشارکت می کند قابل استفاده است. در این آزمون، کلمه محصول همه جا به معنای محصولات تولیدی و خدماتی (کالا و خدمات) به کار می رود (ریدی و اسچالو[۱۴]، ۲۰۰۰). سه مرحله مربوطه به آزمون خرید الکترونیکی عبارت است از:
۱- ویژگی های محصول: که مربوط به میزان وابستگی محصول به حواس پنجگانه است (نیدورف و نیدورف ، ۲۰۰۱).
۲- آشنایی و خرسندی مشتری از محصول: گام دوم آزمون خرید الکترونیکی محصول، آشنایی یا خرسندی است که عبارت است از درجه ای که مشتری، محصول را می شناسد، و به آن اعتماد دارد، قبلاً آن را تجربه کرده، و از خرید مجدد آن خرسند خواهد شد. آیا قبلاً از آن خریده اند؟ آیا قبلاً محصول مورد نظر را مصرف کرده اند؟
۳- ویژگی های مشتری: ویژگی های مشتری عمده ترین عامل انگیزش مشتری و نگرش او به خرید را مد نظر قرار می دهد. اگر ویژگیهای محصول، قابلیت فروش الکترونیکی را تأیید کندو اگر مصرف کنندگان آشنایی کافی با محصول داشته و از خرید آن خرسند باشند، امکان خرید الکترونیکی آن افزایش می یابد. اما آیا آن ها هنوز علاقه مند به مراجعه به فروشگاه هستند؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:09:00 ب.ظ ]




انجام کار زیربنایی و اساسی برای استقرار نظام الکترونیکی در بورس سهام مستلزم بسترسازی لازم می باشد. عمده ترین زیرساختهای لازم برای پیاده سازی بورس الکترونیک در ایران شامل موارد ذیل است:
الف) بستر بانکی:
وجود سیستم بانکی دقیق، سریع و روان از بایسته های پیاده سازی بورس الکترونیک است. سیستم بانکداری یاد شده باید بدون نیاز به حضور فیزیکی و از طریق اینترنت قابل دسترسی باشد. استفاده از کارتهای اعتباری و به کارگیری نظام انتقال الکترونیکی وجوه و اسناد در شبکه بانکی از دیگر ملزومات این حوزه می باشد.
ب) بستر قانونی:
پیاده سازی بورس الکترونیک در ایران نیازمند تدوین قوانین لازم و بستر قانونی مناسب است. پشتیبانی قانونی از ارکان اساسی در جهت پیاده سازی بورس الکترونیک است که مستلزم همکاری قوه قضاییه در زمینه پذیرش اسناد الکترونیکی با اعتباری برابر اسناد کاغذی نیز می باشد، ضمن اینکه قوانین مربوط به امضای دیجیتالی در کشور و احراز هویت خریدار و فروشنده توسط مرجع مربوطه نیز از دیگر جنبه های زیرساخت های قانونی این بحث است.
ج) بستر دولتی :
برای استقرار بورس الکترونیک، پشتیبانی دولتی لازم است. زیرا دولت به عنوان اصلیترین مجری طرح دولت الکترونیک با سرمایه گذاری در بخش توسعه زیرساختهای فنآوری الکترونیک می تواند نقش قابل توجهی در راه اندازی طرحهای زیربنایی در این زمینه باشد  (اشاره به برنامه چهارم توسعه و لزوم راه اندازی شبکه ملی داد و ستد الکترونیکی اوراق بهادار در چارجوب نظام جامع).
د) بستر تکنولوژیکی:
پیاده سازی سیستم بورس الکترونیک در ایران نیازمند سرمایه گذاری در بخش تکنولوژی و ارتقاء آن است. زیرساخت تکنولوژی برای بخش بانکداری اجرای قوانین قضایی و احزار هویت و همچنین در ساختار بورس الکترونیک و برای سیستم معاملاتی و نظارتی و … مهم است. شایان ذکر است که توسعه فن آوری های عام همچون مهندسی ارتباطات و مهندسی نرم افزار از لحاظ دانش فنی جزء لاینفک برای پشتیبانی بورس الکترونیک است، زیرا بورس الکترونیک جز با راه اندازی خطوط ارتباطی سریع و مطمئن که همراه با کاهش هزینه های ارتباط الکترونیک باشد، معنی پیدا نمی کند.
ه) بستر امنیتی:
مفهوم امنیت در حوزه بورس الکترونیک برجسته ترین موضوعی است که ذهن مشارکت کنندگان بازار را به خود مشغول می کند و از آنجایی که مسایل امنیتی نقش قابل توجهی در معاملات الکترونیکی بازی می کند، تأمین امنیتی اطلاعات به صورت بارزی خودنمایی می کند. پیاده سازی بورس الکترونیک نیازمند ایجاد سیستم استاندارد تخصیص کد معاملاتی و امنیت اطلاعات در خصوص اشخاص است و مسؤلین امنیت شبکه باید تدابیر لازم برای حفظ اطلاعات خصوصی و معاملاتی اشخاص را بیندیشند. در این زمینه می توان از روش های رمزنگاری از جمله رمزنگاری با کلید متقارن، رمز نگاری با کلید نامتقارن و یا رمز نگاری با بهره گرفتن از روش کلید نامتقارن با امضای دیجیتالی یاد کرد.
و) بستر فرهنگی:
پر واضح است که افراد و سیستم ها در برابر تغییرات مقاومت نشان می دهد و یکی از راه های کاهش مقاومت، آموزش و فرهنگسازی است. فعالیت گسترده در زمینه فرهنگسازی استفاده از اینترنت و انجام امور به صورت الکترونیکی از گامهای مهم در راه رسیدن به بورس الکترونیک است. بسیاری از کاربران بورس اشخاصی هستند که سالیان سال به سیستم سنتی معاملات و شیوه جریان امور در بورس عادت نموده اند. لذا برای پیاده سازی سیستم کارای بورس الکترونیکی باید فعالیت فرهنگی و آموزشی صورت پذیرد (اسکولیونز و نیکولز[۱]، ۲۰۰۱).

۲-۲-       نیازمندیهای و ملزومات جهت پیاده سازی بورس الکترونیک

بررسیهای مربوط به تعیین نیازمندیهای و ملزومات جهت پیاده سازی بورس الکترونیک در ایران می تواند با روش های استاندارد و یا دیدگاه های متفاوتی (روش های تخمینی و سرانگشتی و…) انجام شود، هرچند در نهایت همگی این بررسی به دلیل منطقی بودن چنین فرآیندهایی همانند یک طرح امکانسنجی یا مدیریت پروژه می تواند دارای اصول ساختاری مشابهی باشد. چنانکه گفته شد اصول اولیه و اصلی هر طرح چه در مرحله فرصت سنجی و امکانسنجی و یا حتی پیاده سازی و اجرا، تحت تاثیر یکسری استانداردهای جهانی قرار دارد. از آن جمله در مرحله امکان سنجی می توان به اصول UNIDO  که در نرم افزارCOMFAR    قابل ملاحظه و دسترسی است اشاره کرد و یا در مرحله اجرا به اصول مدیریت پروژه متکی بود. در این تحقیق این نیازمندیها در یک نوع نگرش متاثر از استاندارد، به سه بخش اصلی تقسیم شده است که دسته بندی نیازها و ابزار می تواند به قرار زیر باشد:
۱ - سخت افزاری
۲- نرم افزاری
۳- نیروی انسانی متخصص
آنچه که مسلم است اینست که کارکرد سازمان بورس (و البته هر سیستم دیگری نیز) از محیط خود نه تنها ایزوله نیست بلکه این سیستم (و نیز هر سیستم دیگر) به شرط ایجاد فرایند بازخور و تنظیم و تطبیق خود با محیط امکان دوام پیدا می کند. بنابراین در تحقق بورس الکترونیک تمام نیازها به شکلی هماهنگ ومشخص می بایست با محیط خود نیز ارتباطی تعریف شده داشته و دارای یکپارچگی باشند. براساس این نظریه که نشأت گرفته از دیدگاه سیستم های پویاست، محیط می بایست به درجه ای از رشد رسیده باشد تا اجرای طرحهای این چنینی درون آن امکان پذیر بوده و رسیدن به چنین هدفی را دارای کارآیی لازم نماید. به همین دلیل هرکدام از سه نیاز فوق الذکر را می توان در محیط اجرای بورس الکترونیک، همچنین در داخل آن بررسی کرد (فیرچالد و همکاران[۲]، ۲۰۰۴).
تحقق بورس الکترونیک به تغییرات و ابزاری جهت اجرا و پیاده سازی نیازمند است. تغییراتی که در بردارنده فرآیندهای انتقال سازمان از حالت سنتی به شکل الکترونیکی است. این تغییرات در بردارنده سه حوزه نرم افزاری، سخت افزاری و نیروی انسانی متخصص است. در ارتباط با تغییرات نرم افزاری سازمان بورس، دو بخش متأثر خواهد شد. یک بخش فرایند انجام معاملات است و بخش دیگر مربوط به نرم افزار معاملات است.
در بخش اول یا فرایند انجام معاملات، نیاز به اجرای ابزار مدیریتی برای مهندسی مجدد تمام فرآیندها محسوس است. مهندسی مجدد فرآیندهای تجاری در داخل سازمان یکی از رویکردهایی است در اینگونه موارد مورد توجه و استفاده قرار می گیرد. در حقیقت با اجرای رویکرد  BPR امکان بررسی مجدد تمام فرآیندهای سازمان به وجود می آید و  فرآیندهای غیرکارآ و غیرمؤثر که ارزش افزوده ای برای سازمان ایجاد نمی کنند حذف یا جایگزین می شود (گربر و ون سالمز[۳]، ۲۰۰۱).
در ارتباط با بخش دوم یا تجهیز سازمان به نرم افزارهای معاملاتی نیز می بایست مدیریت ضمن تحقیق و بررسی مناسبترین نرم افزار معاملاتی موجود را در موارد مشابه با توجه به ارزیابی اجرایی بودن و تخمین هزینه و حجم معاملات تهیه و نصب نماید. در این مورد امکان استفاده از روش الگوبرداری وجود دارد و عموما توسط کارشناسان پروژه های امکانسنجی پیشنهاد می شود. لازم به ذکر است که در حال حاضر سازمان در حال جایگزینی نرم افزارهای Trader برای عملیات بازار، Post Trader  برای عملیات بعد از معاملات ATOS آرامیس از فرآورده های شرکت  ATOS  است که با توجه به اینکه امکان اجرا در محیط Windows را دارد به سهولت می تواند با تغییرات مدنظر منطبق گردد (فان و همکاران[۴]، ۲۰۰۰).

۲-۳-       مزایای پیاده سازی بورس الکترونیک

استقرار بورس الکترونیک مزیتهایی چشمگیری را برای مشارکت کنندگان بازار سرمایه فراهم می‏آورد. این مزیتها را می توان از سه دیدگاه بررسی نمود:
الف) بورس الکترونیک و معامله گران که مشتریان اصلی سیستم هستند:
۱- امکان خرید و فروش اوراق بهادار در هر زمان: به عبارت دیگر این امکان به سهامدار داده می‏شود تا در ۲۴ ساعت روز، ۷ روز هفته و در طول سال معامله نمایند. افزایش ساعات معاملات و غیرمحدود بودن زمان سفارش گذاری الکترونیکی امکان معامله سهام را از تمام نقاط دنیا مهیا نموده و دیگر اختلاف ساعت کشورها، تأثیری بر شرایط معامله نمی گذارد. به طوری که بورس الکترونیکی محدودیتهای بورس سنتی را رفع می نماید و امکان سفارشگذاری در تمام ساعات حتی در روزهای تعطیل وجود دارد (فهری و موسقی[۵]، ۲۰۰۱).
۲- ذخیره پول و زمان: باتوجه به تأثیر فن آوری اطلاعات بر فرآیندها و رویه های خرید و فروش اوراق بهادار، کارگزاریها و معامله گران صرفه جوییهای زیادی (به لحاظ پولی و زمانی) را به دست خواهند آورد. به بیان دیگر، بورس الکترونیک این امکان را برای مشتریان فراهم می آورد که بدون مراجعه به کارگزاری، سفارشات خود را ارسال کرده و معاملاتشان را تحقق بخشند و از طرف دیگر کاهش هزینه های کارگزاری، سبب کاهش قیمت خدمات واسطه گری نیز می گردد (فهری و موسقی، ۲۰۰۱).
۳- رعایت نوبت در انجام سفارشات: در بورسهای مجهز به سیستم اینترنتی معاملات، احتمال اشتباه کارگزاری در ترتیب انجام سفارشات از بین می رود و ارسال الکترونیکی سفارشات متعاقبا سبب انجام ترتیبی سفارشات می گردد (فهری و موسقی، ۲۰۰۱).
۴- پیگیری الکترونیکی وضعیت سفارش: مشتری بواسطه صفحه اختصاصی خود می توانند از روند انجام سفارش مطلع گردد. ضمن اینکه اسناد مربوط به معاملات نیز بصورت الکترونیکی و در اسرع وقت برای مشتری ارسال می گردد (فهری و موسقی، ۲۰۰۱).
ب) بورس الکترونیک و کارگزاران:
۱- ارائه خدمات به مشتریان در هر نقطه از جهان (بورس مجازی جهانی): گستردگی بازار سهام از سایر ویژگیهای بورس الکترونیکی است که بواسطه آن کارگزاریها می توانند در بازار سهام جهانی فعالیت کنند (کانانا[۶]، ۲۰۰۰).
۲- واکنش سریع نسبت به مشتریان: با توجه به امکان مبادله اطلاعات به صورت آنلاین، کارگزاریها می توانند نسبت به تقاضای مشتریان واکنش سریع نشان دهند. ایجاد ارتباط با مشتریان و اطلاع از خواستها و سطح تقاضای آنها و ارائه خدمات کارگزاری در سطوح مختلف یک مزیت برای فعالان در این حوزه است (کانانا، ۲۰۰۰).
۳- ارائه به موقع اطلاعات به مشتریان: مشتریان می توانند از تحلیلها و اطلاعات کارگزاریها بنا به نیازشان به صورت آنلاین و به موقع استفاده کنند و بدین ترتیب معامله گران با صرف هزینه در زمان کم قادر به کسب اطلاعات از خدمات و تحلیلهای مورد تقاضا می شوند (کانانا، ۲۰۰۰).
۴- ایجاد فرصتهای جدید: کارگزاریها در فضای بورس الکترونیکی دیگر تنها به عنوان نقش واسطه‏ای برای خرید و فروش اوراق بهادار به حساب نمی آیند و در واقع فعالیتهای تخصصی در زمینه ارائه تحلیلهای تکنیکال و بنیادی انجام می دهند و منبع قابل اعتماد اطلاعات به روز شرکتها به حساب می‏آیند (کانانا، ۲۰۰۰).
ج) بورس الکترونیک و دیدگاه کلان:
۱- افزایش توان سازمان بورس در جمع آوری سرمایه های کوچک: افزایش کارایی سیستم معالاتی بورس مطمئنا توان سازمان بورس را در رسیدن به هدف تجمیع نقدینگی برای سرمایه گذاری در شرکتهایی که پتانسیل و برنامه توسعه دارند، افزایش می دهد (کالن[۷]، ۱۹۹۹).
۲- توانایی پشتیبانی حجم بالای تراکنشها: طی سالهای اخیر حجم معاملات و تراکنشهای بازار سرمایه رشد بسیار قابل توجهی داشته است و سیستم سنتی دیگر نمی تواند نیاز مشارکت کنندگان بازار را برآورده نماید. یکی از اهداف اصلی استقرار نظام الکترونیکی، تجهیز سیستم معاملات و تطابق آن با روند توسعه و گسترش بازار سرمایه می باشد (کالن، ۱۹۹۹).
۳-  جهانی شدن: در دنیای پیشرفته کنونی، استفاده از ابزارهای سنتی سبب هر چه عقب مانده شدن سیستم ها می گردد و اگر سیستم ها خود را با شرایط جدید و خواسته های کاربران تطبیق ندهند، منزوی شده و نهایتا نابود می شوند. ساماندهی رویه معاملات در سازمان بورس و اوراق بهادار نیز کاستیهای موجود را از بین می برد و نظامی منسجم و کارا را ارائه می نماید (کالن، ۱۹۹۹).

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ب.ظ ]




عمر بورس اوراق بهادار در ایران به کمتر از چهل سال می رسد و بررسی سالهای رشد این سازمان حاکی از دوران قابل تفکیک در طول این سالها می باشد. در زیر به بررسی این دوره ها پرداخته می شود و کاستیهای آن مورد بحث قرار می گیرد. پر واضح است که بسیاری از کاستیها و مسایل بیشتر در سالهای اخیر به واسطه رشد و توسعه بازارهای مشابه خارجی، گسترده شدن سازمان در مناطق و رشد حجم و ارزش بازار بروز کرده است، مسایلی که شاید در دوره های قبل نه چشمگیر بوده و نه نیاز به رفع آنها و یا پیشرفت در آن زمینه ها احساس می شده است (جعفرپور و فتحی، ۱۳۸۵)۰

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

۲-۱۰-۱-     بورس اوراق بهادار تهران

بورس اوراق بهادار تهران در سال ۱۳۴۶ تاسیس گردید، ولی در واقع از سال ۱۳۶۸، در چارچوب برنامه ۵ ساله اول توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی تجدید فعالیت بورس اوراق بهادار تهران به عنوان زمینه ای برای اجرای سیاست خصوصی سازی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. جدول ۲-۱- سیر تکاملی سازمان بورس در ایران را نشان می دهد:

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

جدول ۲-۱- سیر تکاملی سازمان بورس در ایران

عکس مرتبط با اقتصاد

تاریخ دوره رویداد
۱۳۴۶-۱۳۴۶  
 
دوران تشکیل و ایجاد بورس تهران
١٣۴۶ سال تأسیس بورس اوراق بهادار تهران
پذیرش شرکت نفت پارس، اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه، اوراق قرضه سازمان گسترش مالکیت صنعتی و اوراق قرضه عباس آباد در بورس تهران
بازاری با شش بنگاه اقتصادی با ۲/۶ میلیارد ریال سرمایه
۱۵ میلیون ریال ارزش مبادلات در بورس
۱۳۶۸-۱۳۵۸  
 
 
دوران فترت و قطع حیات
تصویب لایحه قانون اداره امور بانکها و ملی شدن آنها
بانکهای تجاری و تخصصی کشور در چهار چوب ٩ بانک شامل ۶ بانک تجاری و ٣ بانک تخصصی ادغام و ملی شدند. شرکتهای بیمه نیز در یکدیگر ادغام گردیدند و به مالکیت دولتی در آمدند
تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران در تیر ١٣۵٨ باعث گردید تعداد زیادی از بنگاه های
اقتصادی پذیرفته شده در بورس از آن خارج شوند. به گونه ای که تعداد آنها از ١٠۵ شرکت و مؤسسه اقتصادی در سال ١٣۵٧ به ۵۶ شرکت در پایان سال ١٣۶٧ کاهش یافت.
ارزش مبادلات بیش از ١۵٠ میلیارد ریال
۱۳۸۱-۱۳۶۷  
 
 
 
دوران تجدید حیات
بهبود در نظام بانکداری بدون ربا و فعالتر شدن بانکها
پایان جنگ تحمیلی و فعالتر شدن فعالیتهای عمرانی کشور
مشکلات نظام ارزی کشور، بحران سال ١٣٧۴ و ١٣٧٠ و خروج از آن از طریق تزریق پول در بازار
توسط بانکهای دولتی
نگاهی گذرا به خصوصی سازی شرکتهای دولتی (دوره آغاز اولی)
گسترش بازار سرمایه و پذیرش ٣٢۵ شرکت در بورس تهران
۱۳۸۴-۱۳۸۱  
 
دوران گذار از اقتصاد دولتی به خصوصی
راه اندازی بورسهای منطقه ای
ایجاد بورس کالا
گوناگون سازی ابزارهای مالی، ظهور بازارگردانی، سبد اختصاصی و نهادهای تخصصی مشاوره سرمایه گذاری و…
رونق شدید در سال ١٣٨٢ و رکود بزرگ درسال ۱۳۸۴-۱۳۸۳

بورس اوراق بهادار تهران با هدف جذب نقدینگی و گردآوری منابع پس اندازی پراکنده و هدایت آن به سوی مصارف سرمایه گذاری فعالیت خود را در پیش گرفت. بر این اساس سیاستگذاران تصمیم گرفتند که پاره ای از وظایف تصدیگریهای دولتی به بخش خصوصی منتقل گردد که این امر نقش مهم و اساسی در تجهیز منابع توسعه اقتصادی و انگیزش مؤثر بخشهای اقتصادی برای مشارکت فعالانه در فعالیتهای اقتصادی دارد (جعفرپور و فتحی، ۱۳۸۵).

۲-۱۰-۲-     نقاط ضعف و کاستیهای سیستم معاملاتی فعلی

معاملات سهام در سازمان بورس و اوراق بهادار به شیوه سنتی صورت می گیرد و این در حالی است که در تعداد قابل توجهی از بورسهای معتبر و پیشرفته دنیا نقش سیستم های سنتی کمرنگ شده است و دیگر جوابگوی نیاز مشتریان نیست.
توسعه و گسترش فعالیت بورس در سالهای اخیر چشمگیر بوده است، به نحوی که ارزش معاملات و حجم آن در سال ۱۳۸۴ به ترتیب ۳۰,۱ و ۳۳,۶ برابر ارزش و حجم معاملات در سال ۱۳۷۴ گردید. بی تردید در شرایط کنونی، سیستم معاملاتی فعلی سازمان بورس و اوراق بهادار قادر به رفع خواسته های مشتریان و مشارکت کنندگان بازار و همچنین پاسخگویی به آنها نمی باشد و تغییر رویه ها و جایگزین نمودن شیوه های پیشرفته معاملاتی نیازی است که در سالهای اخیر کاملا محسوس است (جعفرپور و فتحی، ۱۳۸۵).

جزئیات سیستم معاملات کنونی در ایران در نمودار ۲-۱- به تصویر کشیده شده است:

نمودار ۲-۱- سیستم کنونی معاملات در ایران
در سیستم سنتی، سفارشات خرید و فروش با مراجعه حضوری به دفاتر کارگزاری و پر کردن فرمهای مربوط به سفارشهای خرید و فروش انجام می شود. این سفارشات روزانه از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۲:۳۰ توسط کارگزاران وارد سیستم معاملاتی بورس می گردد تا در صورت عدم وجود صف و امکان معامله، نقل و انتقال سهام صورت گیرد. با کمی تعمق در شکل و مقایسه آن با شیوه معاملات در بورسهای پیشرفته به جرات می توان کاهش کارایی این سیستم را با توجه به رشد حجم و ارزش معاملات و ظهور ابزارهای متنوع بازار درک نمود (جعفرپور و فتحی، ۱۳۸۵).

بخش دوم- پیشینه تجربی تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ب.ظ ]




۲-۲-۱تعارف و مفاهیم

ارزیابی عملکرد و به‌طور کلی‌تر مدیریت عملکرد فرایندی است که از طریق آن می‌توان اطلاعات مفید و سودمندی در خصوص چگونگی انجام موثر کارها برای تقویت رفتارهای مثبت و حذف رفتارهای نامناسب و غیر‌ضروری به دست آورد. ارزیابی عملکرد علاوه بر فراهم کردن بازخورد اطلاعاتی، کارکردهای مهم دیگری دارد که یکی از آنها تعیین نیازهای آموزشی و توسعه منابع انسانی است. (الماسی، ۱۳۷۴، ص۱۱)
ارزیابی عملکرد، شامل دو اقدام اساسی است، اولین اقدام در ارزیابی عملکرد، تعیین مطلوب[۱] یا نامطلوب [۲]بودن عملکرد است. دومین اقدام مشخص نمودن این امر است که آیا عملکرد مذکور ناشی از شانس و اقبال بوده یا در نتیجه‌ی تخصص، حاصل شده است (راعی و پویان‌فر، ۱۳۸۹، ص۴۰۵).
در رابطه با ارزیابی عملکرد مباحث بسیار زیادی مطرح می‌باشد،  نقل قولی معروف از لرد کوین بیان می‌کند: «وقتی که شما بتوانید آنچه راکه درباره‌اش صحبت می‌کنید مورد سنجش قرار دهید و آن‌را با اعداد و ارقام بیان کنید، در واقع می‌توانید ادعا کنید که چیزی در مورد آن می‌دانید، اما وقتی نتوانید آنرا بسنجید و زمانی که نتوانید آنرا به اعداد و ارقام تبدیل کنید و بیان کنید،  دانش و آگاهی شما نسبت به آن موضوع بسیار ناچیز و ناراضی‌کننده است.» (پل آر، ۱۳۸۶، ص۴۶-۶۰) یا جمله معروفی است که عنوان می‌کند آنچه را که نتوانید اندازه‌گیری کنید، نمی‌توانید کنترل کنید، وآنچه را که نتوانید کنترل کنید، نمی‌توانید مدیریت کنید و در واقع آنچه را که نتوان مدیریت کرد، نمی‌توان بهبود بخشید . این جملات اهمیت ارزیابی را بیان می‌کند و در واقع اندازه‌گیری عملکرد را زیربنایی برای انجام عملیات بهبود و توسعه بیان می‌کند. زمانی که مدیران از عملکرد خود اطلاعی نداشه باشند، نمی‌توانند ظرفیت‌های استفاده نشده و بالقوه خود را درک کنند. بنابراین جهت اطلاع از ظرفیت‌های موجود ویا استفاده نشده باید عملکرد اندازه‌گیری و ارزیابی گردد  تا از طریق آن مدیران بتوانند استراتژیهای مناسب سازمان را در جهت رسیدن به اهداف و چشم‌انداز خود تدوین و عملیاتی سازند.
ارزیابی عملکرد یک روش سیستماتیک ارزیابی ورودی‌ها (مواد خام، تجهیزا‌ت، امکانات و . . . ) فرآیندها (تبدیلها، عملیات تولیدی و . . . )و خروجی ها(اقلام نهایی) است (ابن الرسول،۱۳۸۶ ، ص۱۲).
به طور خلاصه ارزیابی عملکرد، فرایندی است که برای ارزیابی پیشرفت بسوی دستیابی به اهداف تعیین شده، مشتمل بر اطلاعاتی در مورد کارایی تبدیل محصولات و خدمات ارائه شده و میزان رضایتمندی مشتریان، دستاوردها و اثربخشی فعالیتها در راستای اهداف مشخص آنها می‌باشد. ومدیریت عملکرد استفاده از اطلاعات اندازه‌گیری عملکرد برای ایجاد تغییر مثبت در  فرهنگ سازمانی، فرایندها و سیستم‌ها با کمک به تنظیم اهداف عملکرد، اولویت‌بندی و تخصیص منابع خواهد بود (ستاری‌فرد، ۱۳۸۳، ص۱).

دانلود تحقیق و پایان نامه

۲-۲-۲ سیستم‌های ارزیابی عملکرد

ادبیات مربوط به اندازه‌گیری عملکرد دارای دو مرحله می‌باشد. در مرحله‌ی اول، که تا سالهای۱۹۸۰ بطول می‌ انجامد مرکز توجه اندازه‌گیری عملکرد بر معیارهای مالی تأمین‌شده توسط سیستم حسابداری مدیریت بود ومرحله دوم، از اواخر سالهای ۱۹۸۰ آغاز می‌گردد. که هنوز هم در حال پیشرفت می‌باشد. طی این دوره‌ی زمانی، تغییرات زیادی در اندازه‌گیری عملکرد رخ داده و علاقمندی به این حوزه بطور شگرفی افزایش یافته است. حتی برخی از این محققین از این مرحله تحت عنوان انقلاب اندازه گیری عملکرد یاد می‌کنند (ابن رسول، ۱۳۸۳، ص۱۳).
تغییراتی که طی این سالها در اندازه گیری عملکرد رخ داد، باعث شد اندازه‌گیری سنتی به اندازه‌گیری متوازن تبدیل گردد. این تغییرات را می‌توان در ۷ عنصر اصلی خلاصه کرد که عبارتند از: تمرکز، ابعاد، پیش‌رانها، اهداف، منافع مورد انتظار، دوره و سبک ارزیابی (ویلسون، ۲۰۰۳، ص۱۲۶).[۳]
جدول (۲-۱) روند تغییرات در اندازه گیری عملکرد(ویلسون، ۲۰۰۳، ص ۱۲۸)

حسابداری

تغییرات در ارزیابی عملکرد سنتی ارزیابی عملکرد متوازن
تمرکز تمرکز بر داخل تمرکز بر داخل و خارج
ابعاد تک بعدی چند بعدی(تأکید بیشتر بر فرضیات و ارتباطات بین ابعاد)
پیش رانها هزینه نوآوری و یادگیری
اهداف خرد مالی مالی و غیر مالی
اهداف کلان فروش بیشتر با تمرکز بر سودآوری بیشتر افزایش بهره‌وری درتمام ابعاد سازمان
منافع انتظار کنترل هزینه ارتباط با جهت استراتژیک
دوره ارزیابی گذشته تمرکز بر اهداف کلان سازمان منطبق‌با‌برنامه‌راهبردی‌تدوینی
سبک ارزیابی دستوری(شبیه به محاکمه) گفتگو و تعامل

کیفیت و اثربخشی مدیریت نظام اجرایی، عامل حیاتی و مهم در تحقق برنامه‌های توسعه و کامیابی و رفاه ملت‌ها است. بالا‌بودن هزینه سازمان‌های دولتی برای ارائه خدمات و محصولات گوناگون و تهیه و تأمین این هزینه‌ها از منابع عمومی‌که روز به روز محدودتر و کمتر می‌شود و پایین بودن اثربخشی این سازمان‌ها، دولت‌ها را به این فکر انداخته است که تحقق اهداف سازمان‌های دولتی را مورد توجه قرار دهند. اما با توجه به اهمیت تغییر نگرش در برنامه‌های بخش دولتی و لزوم بازنگری در فرایندهای اجرایی این بخش‌ها، محدودیتهایی برای پیاده سازی یک نظام جامع ارزیابی وجود دارد که در یک جمع‌بندی مهمترین این موارد را می‌توان به شرح زیر بیان نمود (نیون، ۲۰۰۲، ص۴۵)[۴]:

  1. مشکلات اندازه‌گیری برخی از جوانب فعالیتهای دولت
  2. فزونی هزینه به سود
  3. محدودیتهای دولت در تأثیر‌گذاری بر کلیه نتایج

 

۲-۲-۳ تاریخچه‌ ارزیابی عملکرد

شروع ارزیابی عملکرد به تیلور و بحث مدیریت علمی‌در انتهای قرن نوزدهم بر می‌گردد. طبق مدیریت علمی، اندازه گیری وظایف و فرآیندها، اطلاعات سودمندی برای بهبود اصولی و اساسی روش های انجام کار و. . . در اختیار قرار می‌دهد.
در دهه‌ های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ اشتوارت و دمینگ به منظور ایجاد راههایی جهت اندازه‌گیری و کنترل به فرایند تولید پرداختند (آماراتونگا و بردلی، ۲۰۰۲، ص۲۲۱).[۵]
طبق آنچه که تونی و توچیا در سال ۲۰۰۱ اظهار کرده‌اند، سیستم های مدیریت عملکرد به یکی از ۵ گروه زیر تعلق دارند.
۱- سیستم های مدیریت عملکردی که اکیداً سلسله مراتبی هستند: این سیستم‌ها تا زمانی که نهایتاً به وسیله عملکرد هزینه‌ای یا غیر هزینه‌ای در سطوح مختلف تراکم مشخص می‌شوند.
۲- سیستم‌های مدیریت عملکردی که کارت امتیازی متوازن هستند: که در آن‌ ها چندین شاخص جداگانه عملکرد که به مناظر مختلف تعلق دارند (مالی، مشتری،. . . ) به طور مستقل مورد توجه قرار می‌گیرند.
۳-  سیستم های مدیریت عملکردی که می‌توانند مجتمع خوانده شوند. که در اینجا ترکیبی از شاخص‌ها و اندازه‌های سطوح پایین با شاخصهایی جمع‌تر و متراکم‌تر وجود دارداما حوزه ترجمه عملکرد غیر‌هزینه‌ای به عملکرد مالی وجود ندارد.
۴-  سیستم های مدیریت عملکردی که میان عملکرد درونی/ بیرونی تمایز قایل می‌شوند (تانگن،  ۲۰۰۴، ص۷۸) .[۶] این تنها مدلی است که مستقیما توسط مشتریان مشاهده و درک می‌شود. در این سیستم‌ها در سطوح پایین به مجموع عملکرد توجه می‌شود اما در سطوح بالاتر، عملکرد فرم متوازن به خود می‌گیرد (تونی و تونچیا، ۲۰۰۲، ص۵۹).
۵- سیستم‌های مدیریت عملکردی که به زنجیره ارزش تعلق دارند (تانگن، ۲۰۰۴، ص۶۱). این مدل‌ها نسبت به مدل‌های قبلی روابط درونی مشتری /تامین کننده را نیز مورد توجه قرار می‌دهند (تونی و تونچیا، ۲۰۰۲، ص۶۷).[۷]
اما چیزی که مهم است این است که خشت‌های اولیه همه روش‌های ارزیابی عملکرد اعم از چارچوب‌های ارزیابی عملکرد یا سیستم‌های ارزیابی عملکرد، تحت عنوان پیشنهادات ارزیابی عملکرد معرفی می‌شوند. ارزیابی عملکرد بخشی از یک توصیه مربوط به ارزیابی عملکرد است.
هنگامی‌که مجموعه‌ای از این پیشنهادات جمع‌ آوری شدند، یک چارچوب ارزیابی عملکرد شکل می‌گیرد. که این چارچوب از پیشنهادات به عنوان پایه و اساس توسعه استفاده می‌کند.
چارچوب‌های ارزیابی عملکرد به دو دسته چارچوب‌های فرآیندی و چارچوب‌های ساختاری تقسیم می‌شوند (فولان و براون، ۲۰۰۵، ص۹۴) [۸]. و در نهایت این چارچوب‌ها هستند که سیستم های ارزیابی عملکرد را شکل می‌دهند. فهرست این چارچوب‌ها در جدول زیر آمده است.
جدول(۲-۲)  چارچوب‌های ارزیابی عملکرد(فولان و براون، ۲۰۰۵، ص۸۶-۹۲)

چارچوب‌های ارزیابی عملکرد نوع چارچوب ارائه دهنده چارچوب
مدل سینک و تاتل فرآیندی Sink & Tuttle
ماتریس ارزیابی عملکرد ساختاری keegan
نتایج و چارچوب تعیین کننده ساختاری Fitzgerald
مدل های سیستم ارزیابی عملکرد ساختاری lockamy
هرم عملکرد ساختاری Lynch & Cross
مدل ده گامی فرآیندی Lynch & Cross
چارچوب زمانی ورودی/خروجی ساختاری Azzone
منشور عملکرد ساختاری neely
چارچوبی برای شرکت های چند ملیتی ساختاری Yeniyurt
چارچوب جامع اندازه گیری عملکرد ساختاری Rouse & Puttenll
مدل SMART ساختاری Lynch & Cross
مدل IDPMS ساختاری Ghalayini et al.
مدل Brown ساختاری Brown
چارچوب Kaydos فرآیندی Kaydos
چارچوب Wisner و Fawcett ساختاری Wisner & Fawcett
کارت امتیازی متوازن ساختاری Kaplan & Norton

تاریخچه ارزیابی عملکرد  در ایران به قرن هفتم هجری برمی‌گردد. این موضوع نخستین بار از سوی خواجه رشیدالدین فضل‌الله مطرح شد. قرن‌ها پس از آن در سال ۱۳۴۹ در کشور مقرر شد مدیریت و نحوه انجام امور مورد ارزیابی قرار گیرد. به این منظور مرکز ارزشیابی سازمان‌های دولتی در نخست وزیری تشکیل شد. در سال ۱۳۵۲ با آغاز برنامه پنجم عمرانی به موجب بند ۸ ماده ۵ فصل سوم قانون برنامه و بودجه کشور،  وظیفه ارزیابی عملکرد دستگاه‌های اجرایی به عهده سازمان برنامه و بودجه گذاشته شد و به همین منظور معاونت ارزشیابی سازمانهای دولتی در این سازمان تشکیل شد.
در سال ۱۳۵۴ براساس اصلاحیه مورخ ۲۸/۱۲/۵۳ قانون استخدام کشوری و به موجب بند ۶ قسمت ب ماده ۶۰۴ قانون مذکور وظیفه ارزشیابی و کارایی در دستگاه‌های اجرایی کشور،  به منظور راهنمایی آنها در جهت برقراری روش‌های صحیح اداری و اصول مدیریت و گزارش آن به نخست وزیر،  به سازمان امور اداری و استخدامی‌کشور منتقل و در پی آن دفتر ارزشیابی سازمان‌های دولتی تشکیل شد. در سال ۱۳۵۹ دفتر ارزشیابی سازمان‌های دولتی در سازمان امور اداری و استخدامی‌کشور منحل و اقدامات مربوط به ارزیابی کارایی و عملکرد دستگاه‌های اجرایی تا سال ۱۳۷۶ متوقف شد. در سال ۱۳۷۹ نیز پس از ادغام دو سازمان برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی‌کشور و تشکیل سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور،  این وظیفه برعهده دفتر ارزیابی عملکرد سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور گذاشته شد. (سایت دانشگاه علامه طباطبایی، پاییز ۱۳۹۰)

۲-۲-۴ دلایل و ضرورت یادگیری و انجام ارزیابی عملکرد

با توجه به تعاریف و موارد بیان‌شده در خصوص ارزیابی عملکرد مدیریت عملکرد و صرف از نظر تفاوت یا تشابهاتی که این دو رویکرد با یکدیگر دارند در ادامه دلایل و ضرورت فراگیری و اجرای رویکرد ارزیابی عملکرد را در یک سازمانی با دامنه تعمیرات و بازسازی شرح میدهیم :
۱- قضاوت و تصمیم‌گیری در مورد عملکرد پرسنل، گروه‌ها و واحدها و سازمان، نیازمند انتخاب شاخص‌های مناسب بوده تا باادله مناسب،  دقیق بودن برداشت‌ها اثبات شوند .
۲- ضرورت بازنگری استراتژی ها در مقاطع مختلف پیاده سازی سیستم مدیریت استراتژیک به منظور تعیین اثربخشی استراتژی‌های مورداستفاده .
۳- ضرورت تعیین معیارها وشاخص‌هائی جهت پایش اثربخشی وکارائی مطابق با الزامات استاندارد ISO9001
۴- ضرورت تعیین میزان دستیابی به اهداف سازمانی در راستای تخصیص منابع.
۵- ارزیابی عملکرد به عنوان چراغ راه و هدایت‌گر کلیه فعالیت‌های مدیریتی مطرح می باشد.
۶- رشد و توسعه پایدار سازمان، مرهون ارزیابی، تجزیه و تحلیل و مقایسه و انجام اقدامات لازم در زمینه عملکرد است (کاپلان ونورتون، ۱۹۹۲، ص۴۷-۵۳)[۹].

۲-۲-۵  اهمیت ارزیابی عملکرد

اندازه‌گیری عملکرد از جمله راه‌های  بدست‌آوردن اطلاعات برای تصمیم‌گیری در سازمانهاست. به همین جهت همواره در هر دوره‌ی زمانی، نیاز به اندازه‌گیری عملکرد سازمان در مدیران حس می‌شده است. سازمان‌های امروزی برای اینکه بتوانند در دنیای رقابتی نوین فعالیت کنند و بقا و سهم بازار خود را حفظ نمایند. باید بتوانند در مقابل مسؤولیتها و اختیارات خود پاسخگوی مشتریان بوده و خدمات و کالاهایی با کیفیت هر چه مطلوب‌تر به آحاد جامعه ارائه نمایند . بنظر می‌رسد دستیابی به این موارد مهم جز به بازنگری  و ایجاد برخی تغییرات  اصلاحی در رویه ها وسیسستم های موجود ممکن نباشد (کاپلان و نورتون، ۲۰۰۴).  مدیریت عملکرد روشی است که می‌توان بدان وسیله به بسیاری از این مقاصد دست یافت. مدیریت عملکرد فرایندی است مبتنی بر یک سری فعالیت‌ها و به نحوی بنا شده است که از طریق بهبود مستمر عملکرد افراد و گروه‌ها،  سازمان را بسوی بهبود تمرکز راهبردی و اثربخش سازمان  رهنمون گردد. در کل می‌توان مدیریت عملکرد را فرآیندی دانست که بواسطه آن می‌توان در مورد “آنچه که سازمان باید به آن دست یابد” و"چگونگی دست یافتن به آن” یک درک واحد و زبان مشترکی ایجاد نمود (  نیلس، ۱۳۸۴، ص۴۰-۴۳)[۱۰].
در واقع برای اینکه عملکرد، مدیریت گردد باید دقیقاً آن را اندازه‌گیری نمود؛ زیرا که موفقیت سازمانی به کیفیت مدیریت وابسته است و کیفیت مدیریت به کیفیت تصمیم‌گیری و درک سازمانی وابسته است. کیفیت تصمیم و درک سازمانی به کیفیت اطلاعات وابسته است، کیفیت اطلاعات به کیفیت اندازه‌گیری و تناسب آن بستگی دارد یعنی اندازه‌گیری  و ارزیابی و دقت آن نقش کلیدی در موفقیت سازمان دارد (ابن الرسول، ۱۳۸۶، ص۹).
مدیران سیستم‌های سنجش عملکرد را در جهت حفظ ویا تغییر الگوها در فعالیت‌های سازمان بکار می‌گیرند. الگوهای مناسب فعالیت ممکن است به کارایی وفاقد خطا بودن فعالیتها مثل نرخ بازده فرایند ساخت یا به خلاقیت و نوآوری در محصولات و فرآیندهای داخلی مثل درصد فروش محصولات جدید یا بهبود سالانه زمان سیکل مربوط باشد ( شاه مرادی، ،۱۳۸۳، ص۴۲).

۲-۲-۶ رویکردهای موجود در سنجش عملکرد

در دوران عصرصنعتی، رویکردهایی که در زمینه سنجش عملکرد شرکت‌ها و سازمان‌ها وجود داشت رویکردهایی صرفا مالی بر‌مبنای حسابداری بودند که از آن ها تحت عنوان سیستم‌های سنجش عملکرد سنتی یاد می‌شود . این رویکردها همیشه تحت شرایط و اصول حسابداری سنتی‌ای که در آن زمان رایج بود محدود بودند. به تدریج که شرکت‌ها و سازمان‌ها وارد عصر اطلاعاتی شدند و مزیت رقابتی خود را در جاهای دیگری غیر از کاهش هزینه و افزایش بهره‌وری دیدند، این رویکردها نیز توسعه یافتند و از حالت تک‌بعدی که همان بعد مالی بود به حالت چند بعدی تغییر یافتند (زنجیردار و دیگران، ۱۳۸۹، ص۴).

۲-۲-۶-۱ رویکردهای تک‌بعدی سنجش عملکرد

این رویکردها که بیشتر بر بعد مالی سازمان تاکید داشتند، در شرکت‌های عصر صنعتی بیشتر مورد استفاده قرا ر می‌گرفتند. در زیر به بررسی خلاصه چند رویکرد مهم و مطرح پرداخته می‌شود.

۲-۲-۶-۱-۱ حسابداری منابع انسانی

سرمایه انسانی هرسازمان، فاکتور انسانی آن سازمان را تشکیل می‌دهد که این فاکتور شامل توانایی‌ها، مهارتها وهوش می‌باشد. در حقیقت فاکتور انسانی خصوصیت مشخص‌کننده یک سازمان می‌باشد. برطبق نظر سکمن[۱۲] هدف حسابداری منابع انسانی سنجش ارزش اقتصادی افراد برای سازمان به منظور فراهم کردن ورودی برای تصمیمات مالی و مدیریت می‌باشد. در حالی‌که هیچ یک از مدل‌های حسابداری منابع انسانی شامل مدل‌های هزینه‌ای ، ارزش منابع انسانی و تاکید پولی موفقیت‌های دراز‌مدت سازمان را به همراه نداشتند؛ جالب است که بیان شود اکثر این سیستم‌ها در سازمانهای خدماتی توسعه یافتند(نظیر شرکت های حسابداری ، بانک‌ها، شرکت‌های بیمه و شرکت‌های خدمات پولی(، جایی که سرمایه انسانی نسبت قابل ملاحظه‌ای از ارزش سازمانی را تشکیل می‌دهد (زنجیردار و دیگران، ۱۳۸۹، ص۷).

عکس مرتبط با اقتصاد

۲-۲-۶-۱-۲ ارزش افزوده اقتصادی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ب.ظ ]




انگیزش درونی و بیرونی

“تام با خودش گفت علیرغم اینها، دنیای بیهوده ای نیست. او به قانون بزرگی از رفتار انسان پی برد، بدون اینکه برای مثال بداند، برای اینکه یک نفر را نسبت به چیزی طمع کار نمود، تنها کافیست آن چیز را دست نیافتنی نمود. اگر او مانند نویسنده این کتاب فیلسوف بزرگ و زیرکی بود، باید تا حالا درک می کرد که کار عبارت است از هرآنچه یک شخص مسئول انجام آن شده است و بازی شامل هرآن چیزی است که یک شخص مسئول انجام آن نیست.” برگرفته از ماجراهای تام و ساویر (مارک تواین، ۱۸۷۶ صفحه ۲۴)

به عقیده مارک تواین “کار” و “بازی” دو چیز جدا از هم هستند. محققان عصر حاضر بر این باورند که لازمست این دو عامل باهم ترکیب شوند تا کارکنان برای انجام کار خود به بهترین نحو، دارای انگیزه شوند. کار نباید تنها چیزی برای انجام چیزی توسط کسی بخاطر دریافت پاداشهایی از قبیل پاداش نقدی و یا پاداشهای روانی باشد. نوع پاداشی که فرد بدنبال آنست به آنچه که به او انگیزه می دهد، بستگی دارد. انگیزش را می توان به دو گروه بیرونی و درونی تقسیم کرد. به عقیده برودلینگ (۱۹۷۷) این دو گروه جهت گیری یک فرد نسبت به کارش را نشان می دهد. انگیزه بیرونی با نیازهای یک فرد بویژه از نظر اقتصادی سروکار دارد و پاداشهای نقدی به فرد انگیزه می دهند(فری، ۱۹۹۷). این نوع از انگیزش بیشتر بر تامین نیازهای مرتبط با عوامل غیرکاری ازقبیل بالا بردن استاندارد زندگی و ثروت متمرکز است(فری و اوسترلو، ۲۰۰۲). این نوع از انگیزش می تواند بوسیله مدیران از طریق حقوق، مزایا و تقسیم منافع کنترل شود (فری، ۱۹۹۷). بحثهای زیادی درباره اهمیت انگیزش بیرونی وجود داشته است، حتی کرپس (۱۹۹۷) چنین سوالی مطرح می‌کند که چرا یک کارمند باید تلاش بیشتری انجام دهد، درصورتی که او انگیزش بیرونی نداشته باشد.

عکس مرتبط با اقتصاد

ازسوی دیگر انگیزش درونی بیشتر رویکردی روانی است که احساسات درونی رضایت و علاقه فرد به آنچه انجام می دهد در او انگیزه ایجاد می کند (فری، ۱۹۹۷). رضایت می تواند تنها با تمام کردن کار و یا با متعهد شدن به تکالیف شغلی بدست آید (فری و اوسترلو، ۲۰۰۲). به عقیده برودلینگ (۱۹۹۷) برای رسیدن به پاداش شایسته، استقلال در وضعیت کار بعنوان یک اصل مطرح است. مطالعات اخیر به ایجاد مدل جامع از انگیزش درونی که شامل چهار بخش حیاتی از برآوردهای فعالیت است، منجر شده است (توماس و تیمون، ۱۹۹۷):

احساس معنی دار بودن – افراد احساس می کنند که در مسیری قرار گرفته اند که ارزش صرف انرژی و وقت آنها را دارد. آنها قصد و یا هدفی دارند که برایشان معنی دار است (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶).

احساس پیشرفت- افراد احساس می کنند که کاری که آنها انجام می دهند، پیشرفت می‌کند و فعالیت آنها واقعاً در چیزی مشارکت دارد (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶).

احساس انتخاب- افراد برای انتخاب فعالیتهایی که به آنها احساس مفید بودن را می دهند، دارای اختیار و حق انتخاب هستند (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶).

احساس شایستگی- افراد زمانی که فعالیتها و وظایفی را که برای آن انتخاب شده اند، را انجام می دهند، احساس مهارت و شایستگی می کنند (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶).

انگیزش درونی و بیرونی نباید بعنوان مفاهیم جداگانه مد نظر قرار گیرد، درعوض باید آنها رادر ترکیب با نیازهای فردی بکار برد. چرا که هرکس به عوامل انگیزشی بطور متفاوت پاسخ می دهد(کرسلر، ۲۰۰۳). با نگاهی به گذشته می بینیم که محققان مشهور درباره اهمیت انگیزش درونی و بیرونی به بحث و بررسی پرداخته اند. هرم نیازهای مازلو، ایده انگیزش انسانها از طریق سلسله مراتب نیازها را بیان می‌کند که ابتدایی ترین آن، نیازهای فیزیولوژیکی ازقبیل غذا، اسکان، باید تامین شود تا بسوی نیازهای پیچیده تر از قبیل دانش، تعلق، اعتبار حرکت نماید. اگر تمامی گامهای هرم تامین شود، فرد می تواند به “خود واقعیت دهی” دست یابد (مازلو، ۱۹۴۳؛ استفنس، ۲۰۰۰). برای یک فرد می توان گفت هر دو پاداش درونی و بیرونی برای تامین مطالبات هرم مورد نیاز است( استفنس، ۲۰۰۰).

الف) نظریه انگیزشی هرزبرگ

هرزبرگ نظریه مازلو را برای تامین بهتر حیات شغلی تفسیر نموده است (ساموئلسون، ۲۰۰۱). او عنوان نمود که برای فرد دو نوع انگیزش وجود دارد، عوامل بهداشتی و عوامل انگیزشی. عوامل بهداشتی شامل اغلب نیازهای اساسی است که باید توسط سازمان تامین شوند تا رضایت فرد بدست آید(گوردون، ۲۰۰۱). تنها عوامل بهداشتی منجر به افزایش نگرانی نمی شوند(پیندر، ۱۹۹۸). پاداشهای بیرونی اغلب آنهایی هستند که نیازهای اولیه انسانها ازقبیل دستمزد را تامین می کنند( استفنس، ۲۰۰۰). از طرف دیگر عوامل انگیزشی بر ویژگیهایی که روحیه و کارآیی فرد را افزایش می دهد، متمرکز می شوند. برای مثال این تمرکز می تواند کار چالش برانگیز و معنی دار، مسئولیت بازخورد باشد(هرزبرگ، ۱۹۵۹؛ گوردون، ۱۹۹۳). هر دو این محققین بر اهمیت تامین نیازهای اولیه کارکنان تاکید کرده اند تا آنان بتوانند بر نیازهای متعالی تر خود متمرکز شوند(کرپس، ۱۹۹۷). حتی کینی (۱۹۹۸) معتقد است که انگیزش کارکنان بدون پاداشهای خارجی و تنها با عوامل درونی میسر نخواهد بود.

ب) نظریه انگیزشی کوهن

هنوز برخی محققین امروزی می گویند که انگیزش بیرونی اکثر مواقع بصورت از بین برنده انگیزه عمل می‌کند (کوهن، ۱۹۹۳a). برای مثال یک مهندس شاغل در یک صنعت تولیدی ممکن است بر ثمردهی تلاش خود در بهبود و ایجاد محصولات و کمک به سایر مهندسین در کارشان تمرکز کند. این امر منجر به تولید ارزش برای شرکت می‌شود. اگر مدیر شروع به دادن پاداشها به مهندسینی که تولید بیشتری دارند، نماید، آنگاه مهندسین دیگر انگیزه ای برای کمک به سایر مهندسین ندارد. حتی کوهن (۱۹۹۳b) عنوان می‌کند که هر گونه رویکردی که پاداش را برای تامین کارآیی بهتر ارائه می دهد، ناچاراً غیرموثر خواهد بود. به عقیده هرزبرگ (۲۰۰۳) پاداشهای نقدی نشانه انگیزش در مدیریت است نه در کارکنان، زیرا کارکنان تنها آنچه را که مدیران از آنها می خواهند انجام می دهند. به نظر هرزبرگ (۲۰۰۳) این امر تنها زمانی که فرد انگیزه را از طریق انگیزش واقعی دریافت می‌کند، قابل مشاهده است. این انگیزه های درونی بصورت گسترده توسط مک کلاند مورد مطالعه قرار گرفته اند. او در این مطالعات سه گروه نیازها را مطرح نمود که به معنی تصمیم گیری فرد در مورد رفتارش در زمان انجام فعالیتها و یا ارتباط با همدیگر است (آهلتورپ، ۲۰۰۱).

ج) نظریه انگیزشی مک کلاند

چندین محقق علوم رفتاری دریافته اند که ممکن است برخی افراد نیازهای قدرتمندی برای کسب موفقیت داشته باشند درحالیکه اکثر افراد چنین اشتیاقی برای موفقیت ندارند. این واقعیت مورد توجه دیوید سی مک کلاند پروفسور روانشناسی دانشگاه هاروارد، کسی که انگیزه را بر اساس نیاز کسب موفقیت تفسیر نمود، قرار گرفت(تیم اکسل، ۲۰۰۶). بر اساس فرضیه شخصیت هنری مورای، مک کلاند فرضیه انگیزش رضایت را مطرح نمود(ویکیپدیا، ۲۰۰۶). نقطه شروع فرضیه این است که افراد رفتاری بر اساس تجارب خود از دوران کودکی تاکنون دارند که برپایه یادگیری، تجربه، پاداشها و تنبیه ها بوجود آمده اند. از آنجایی که برخی رفتارها پاسخهای برتری نسبت به سایر رفتارها ایجاد می کنند، فرد به دنبال رفتاری که بیشترین پاداشها را خواهد داشت، می رود (کرسلر، ۲۰۰۳). مک کلاند عنوان می‌کند که سه نوع نیاز که درصورت مدیریت صحیح می تواند به کارکنان انگیزه داده و کارآیی آنها را بالا ببرد (گوردون، ۲۰۰۱):

نیاز کسب موفقیت- اشتیاق افراد برای نشان دادن شایستگی و مشارکت در اهداف با انجام بهتر کارها در مقایسه با دیگران (رابینز، ۲۰۰۰)

نیاز قدرت- اشتیاق افراد برای بانفوذ بودن و تحت کنترل درآوردن سایرین (رابینز، ۲۰۰۰)

نیاز وابستگی – اشتیاق افراد برای مورد قبول واقع شدن، پذیرفته شدن و احساس تعلق اجتماعی (رابینز، ۲۰۰۰)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

به عقیده کرسلر (۲۰۰۳) نیاز به کسب موفقیت نیاز برجسته ای در زمینه انگیـزش برای کار است، اما نیاز به قدرت و وابستگی همچنان دارای اهمیت هستند زیرا انگیزش به فردی که برای انجام کاری برنگیخته می‏شود، بستگی دارد.

د) نیاز کسب موفقیت

لنر آکسلسون و تیلفورس (۲۰۰۳) عقیـده دارند که کار نباید یک بخش ضروری از زندگی یک فرد باشد، بلکه بایستی ارزشی در خودِ کار باشد که ارزش کلیدی برای کسب موفقیت و برآوردن نیازکسب موفقیت در زندگی یک فرد را داشته باشد. درصورتی که خودِ کار رشد کند، خودِ شخصی تغییر مثبتی را تجربه خواهد نمود. اگر لازمه شغلی توسعه فردی نباشد، ولو اینکه این امر بدلیل ممانعت نیز نباشد، این امر منجر به رکود فردی می‌شود(لنر آکسلسون و تیلفورس، ۲۰۰۳). اکثر مدیران تصور می کنند که اگر تعداد فرصتها را افزایش دهند، منجر به افزایش واکنش از سوی کارکنان خواهد شد. این فرض تنها درصورتی مطابق با واقعیت است که کارکنان حداقل نیاز به کسب موفقیت را داشته باشند. فردی که سطح بالایی از نیاز به کسب موفقیت را دارد، اغلب اعتماد به نفس بیشتری دارد، ریسک پذیر تر است، بصورت فعال در کشف محیط خود مشارکت دارد و تمایل زیادی برای نشان دادن چگونگی برتری ارزیابی کارآیی آنها در مقایسه با افراد با نیاز کسب موفقیت کمتر دارند (مک کلاند، ۱۹۹۸). از اینرو برای مدیران ضروریست که کارکنانشان را برای فرصتهایی که به آنان داده اند، برانگیزند( مک کلاند و وینتر، ۱۹۶۹).

سازمانها با معین کردن اهداف به کارکنان خود می توانند انگیزه کار در آنها را بالا ببرند. فرآیندی که با مشخص نمودن هدف خاص توسط فرد آغاز می‌شود، اولین قدم مهم در انگیزش برای تمامی فعالیتهاست. بهمین دلیل لازمست که اهداف روشن، مشخص و قابل دستیابی باشند. افرادی که در جهت اهداف فعالیت می کنند همچنین باید امکان مشارکت بعنوان بخشی از فرایند را داشته باشند. برای کار رضایتمندانه هم اهداف طولانی مدت و هم اهداف کوتاه مدت مورد نیاز است، اهداف طولانی مدت برای نگهداشتن فرد در “میدان” و اهداف کوتاه مدت برای تشویق فرد به فعالیت مورد نیاز است(فرانکن، ۲۰۰۲). همانگونه که قبلاً عنوان شد، یکی از وظایف مدیریت انگیزش کارکنان و حذف موانعی است که مانع انگیزش کارکنان می‌شود. اگر مدیر این وظیفه را بخوبی انجام ندهد، کارکنان به پتانسیل کامل دست نخواهند یافت ( مک کلاند و وینتر، ۱۹۶۹).

یک ابزار مهم برای تشویق و توسعه خودِ کار از طریق دریافت آموزش در دوره های منظم و مداوم آموزشی است (لنر آکسلسون و تیلفورس، ۲۰۰۳). چنین تلاشهایی نه تنها شایستگی و اعتماد بنفس کارکنان را افزایش می دهد، موجب بهبود انگیزش کاری آنها می‏شوند(هوپکینز، ۱۹۹۵). متاسفانه اغلب آنهایی که آموزش سطح بالایی دریافت کرده اند و در پست مدیریتی فعالیت کرده اند، همانهایی هستند که دانش جدیدی که برای دوره شغلی پیوسته لازم است برایشان ارائه شده است (لنر آکسلسون و تیلفورس، ۲۰۰۳). یکی دیگر از راه های انگیزش و توسعه کارکنان، رواج دادن تحرک مسیر شغلی است که سازمان به کارکنانش برای شناخت فرصتهای پیشرفت، تسهیل رضایت شغلی و بهبود بهره وری از آن طریق کمک می‌کند (دونی، داکت، کیرک و وودی، ۲۰۰۰).

Job Satisfaction - رضایت شغلی

 

شکل (۲-۲) سازماندهی زیر طبقات در سیستم امتیاز دهی کسب موفقیت

 

یکی دیگر از زمینه‌های مهم در بحث ترغیب افراد دارای نیاز کسب موفقیت بالا، مهارت ارتباط با مدیر است. بدون بازخورد و بازشناخت برای کار انجام شده توسط یک نفر، انگیزش کار کاهش خواهد یافت(ویلی، ۱۹۹۷). هوگرث (۱۹۹۴) عقیده دارد که هدف کلی ارتباط داخلی، ایجاد انگیزش و تعهد در میان کارکنان است. اگر کارکنان تفاوت فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی با منبع اطلاعات داشته باشند، توجه آنها به آنچه با آن ارتباط پیدا می کنند، کاهـش خواهد یافت(هوگستورم، بارک، برنزتروپ، هاید و اسکوگ، ۱۹۹۹).

ه) نیاز قدرت

“قدرت در ظرفیت یک شخص در منطبق کردن خواسته اش با هدف دیگران، رهبری کردن با منطق و حاصل همکاری است.” (رابرت اف کندی، ۱۹۶۴).

به عقیده مک کلاند و بورنهام(۱۹۷۶) برای موفق بودن بعنوان مدیر در یک شرکت بزرگ فرد باید مقدار زیادی نیاز قدرت داشته باشد. زمانی که فردی نیاز بالایی به قدرت دارد، نگرانی های اساسی او کسب برتری بر دیگران و بالا بردن موقعیت و شخصیت خواهد بود (رابینز، ۲۰۰۰). از اینرو این نیاز باید اداره و کنترل شود تا بعنوان یک کل و نه به عنوان انگیزه شخصی مدیر، در خدمت منافع سازمان قرار گیرد (مک کلاند و بورنهام، ۱۹۷۶).

مدیری که نیاز قدرت بالایی دارد، مدیر عرفی نامیده می‌شود و مشخصه اش تمایل زیاد برای کار، آمادگی برای فدا نمودن منافع خود در جهت ترقی سازمان، تفکر سازمانی و حس فداکارانه عدالت است. در حقیقت زیاد بودن نیاز به کسب موفقیت و یا وابستگی می تواند منجر به غیر مولد شمرده شده توسط مدیریت شده و در نتیجه موجب عدم تمایل به محول نمودن کارها به شخص شده و روحیه را پایین بیاورد (مک کلاند و بورنهام، ۱۹۷۶).

ر) نیاز وابستگی

“از یک جهت گرووها برای سازمانها مانند آتش برای اجدادمان بوده اند: اگر درک شود و در مسیر درست بکار برده شود، ابزار قدرتمند و انعطاف پذیری خواهد بود، اگر درک نشود و یا در مسیری غلط بکار برده شود، نیرو‏های مخرب ایجاد می‌کند. گروه ها مانند آتش می توانند ایجاد شده و یا ناگهان بوجود آیند، گروه ها نیز مانند آتش وقتی که شعله ور شوند، خیلی خطرناکند.” (جول و رِیتس نقل شده در لنر آکسلسون و تیلفورس، ۲۰۰۳، صفحه ۳۵)

با این کنایه جول و رِیتس(۱۹۸۱، نقل شده در لنر آکسلسون و تیلفورس، ۲۰۰۳) می خواهند به مدیران درباره تاثیر اعضای گروه بر همدیگر و امکان خطرناک بودن آنها درصورت مدیریت ضعیف، هشدار دهند. فرهنگ همکاری، تفکر و عمل توسط افراد در یک سازمان است. روش احوالپرسی افراد با یکدیگر، نوع رفتار آنها در زمان ملاقات ها و چگونگی مهیاسازی سازمان برای محیطی که احاطه اش کرده است و نحوه ایجاد سابقه شخصی توسط کارکنان درون شرکت، چند نمونه از چگونگی فرهنگ همکاری است(کلپستو، ۱۹۹۷). آنچه که دیگران در محیط کاری بعنوان موفقیت می شمارند، برای کسی که نیاز بالای وابستگی داشته و خواستار تعلق داشتن به گروه و روابط معنی دار است، محرک بسیار مهمی است (کرسلر، ۲۰۰۳). بهمین دلیل ایجاد فرهنگ تعاون که کارکنان را به ترقی در مسیر شغلی خود تشویق می‌کند، بسیار مهم است.

اگر سازمانی فرهنگ حمایتی نداشته باشد، باید فرهنگ سازمانی ایجاد کند. این موضوع به آسانی محقق نخواهد شد، زیرا فرهنگ درون قوانین رسمی شرکت نیست و از اینرو به راحتی با تغییر قوانین رسمی نمی تواند تغییر کند (ماکین و کوکس، ۲۰۰۴). لازمست مدیران مطمئن شوند که در کل سازمان برای ایده ها، ارزشها و درکهای جدید زمینه وجود دارد (شین، ۱۹۹۲). پس لازمست فرایند تغییر در مجموعه ای از مراحل کوچک تعیین شده توسط سازمان، که کدام رفتار کنونی باید تغییر یابد، چه رفتاری را می خواهند ایجاد کنند، چگونه این رفتار تقویت خواهد شد، تغییر از کجا آغاز خواهد شد و کارکنان چگونه در آن درگیر خواهند شد، انجام گیرد. در خلال این فرایند لازمست که مدیران آگاه باشند که با گذشت زمان پروژه می تواند رشد و نمو کرده و تغییر یابد (ماکین و کوکس، ۲۰۰۴).

استرس، نگرانی ها و گاهی تغییر در شخصیت بر محیط خصوصی تاثیر می گذارد. به احتمال زیاد، داشتن یک نقش شغلی ثابت برای دهه ها می تواند شخصیت یک فرد را تحت تاثیر قرار دهد. هرچند برخی مواقع این امر منجر به تقویت تمایلات موجود قبلی می‌شود (آهلتورپ، ۲۰۰۱). اگر موقعیت کاری موجب رخوت شود، می تواند آسیبهای روانی به فرد وارد کند(لنر آکسلسون و تیلفورس، ۲۰۰۳). به عقیده آهلتورپ (۲۰۰۱) وابستگی به خانواده یکی از نیازهای بسیار مهم موثر بر انگیزش کارکنان می‌باشد. استرس در خانه می تواند منجر به از دست رفتن انگیزه فرد شود. یافتن وقت برای خانواده، کار، روابط و خودِ وقت به تنهایی یکی از منابع استرس در عصر حاضر می باشند (نیکولسون، ۲۰۰۳). آرهن (۲۰۰۵)عنوان می‌کند که سخت کار کردن برای ایجاد یک موقعیت شغلی کافی نیست، برای ارتقاء در سلسله مراتب، رقابت میان همکاران برای یک موقعیت ایجاد می‌شود. از این رو بنگستون (۱۹۸۹) بر اهمیت درک اینکه برخی مواقع ترکیب خانواده و علایق با انتخاب داشتن یک موقعیت در راس شرکت مشکل است، تاکید کرده است.

طرز زندگی برخی افراد و موقعیت خانواده چنین نیازهایی را بر آنها تحمیل می‌کند و از اینرو برای آنها قبول یک پست وقت گیر مشکل است(آهلتورپ، ۲۰۰۱). فرضیه سرمایه تمرکز بر کارآیی فرد، در صرف زمان و تلاش برای کار و خانواده، متمرکز است. از آنجایی که کارهای خانه و بچه داری به تلاش بیشتری نیاز دارد، افراد با مسئولیتهای خانه داری سعی خواهند نمود که تلاش صرف شده در محل کار را کاهش دهند(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲). مدیران باید موقعی که چارچوبهای مشارکت سازنده کارکنان در توسعه را ایجاد می کنند، به موقعیت کاری فرد و وضعیت زندگی اش توجه نمایند(آهلتورپ، ۲۰۰۱). زمانی که تغییری روی می دهد، نیاز اساسی به امنیت و توازن تحت تاثیر قرار می گیرد و تنش و اضطراب ایجاد می‌شود. این موضوع در نهایت منجر به حس افزایش بار کاری شده و می تواند بعنوان تهدیدی برای درک هویت کاری افراد قلمداد شود (لنر آکسلسون و تیلفورس، ۲۰۰۳).

“تغییر تاثیر روانی قابل ملاحظه ای بر ذهن بشر دارد. هراسناک بودن آن ناشی از تهدیدی است که به دلیل بدتر شدن چیزها بوجود می آید. نقطه امیدبخش نیز آنست که تغییر می تواند منجر به بهتر شدن چیزها شود. مطمئناً تغییر الهام بخش است، زیرا چالشها چیزها را بهتر می کنند.” مجله کینگ ویتنی (۱۹۶۷)

۲-۵-۵- اقدامات مدیریت

مدیران به دلیل حضور موثرشان در شرکت و کارخانه، عمدتا می توانند نقشهای برجسته ای در زمینه آموزش ایفا کنند. در اینجا به برخی از این نقشها اشاره می‌شود.

۲-۵-۵-۱ سرمایه گذاری در آموزش

برای اینکه یک شرکت بتواند کارکنان ماهر را پرورش دهد نیاز به سرمایه گذاری برروی آموزش کارکنان دارد که در این میان، نقش مدیر نقشی اساسی است. ممکن است بعضی استدلال کنند که به دلیل نقل و انتقال کارکنان چنانچه یک شرکت در این راه سرمایه گذاری کند این به سود شرکتهای دیگرخواهد شد اما واقعیت آن است که اگر آن شرکت دارای محیط آموزشی مطلوبی باشد و عوامل انگیزش در آن رعایت شود در نهایت نقل وانتقال کارکنان به طور طبیعی کم خواهد شد و البته اگر شرکت نتواند با کارکنانش با مهربانی رفتار کند، آنها به هرحال شرکت را ترک خواهند کرد. «استان شی» مدیرعامل شرکت ACER در این زمینه می گوید: «من همیشه فکر می کنم که لازم نیست مدیران در مورد وفاداری کارکنان نسبت به شرکت سوال کنند. آنها فقط باید از خود بپرسند که چگونه می توان محیط مساعدی ایجاد کرد که کارکنان شرکت در آن بمانند و با جدیت کار کنند(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

تبدیل سازمان به یک سازمان یادگیرنده: آموزش، هنگامی واقعاٌ به ثمر می نشیند که مدیر، تلاش کند سازمان را به صورت سازمان یادگیرنده تبدیل کند. در هر شرکت دنیایی از اندیشه های ارزشمند خوابیده است و تنها راه تبدیل آنها به یک امتیاز رقابتی، ایجاد تشنگی برای یافتن و به کاربستن آن اندیشه هاست. همچنین، باید دید در کجا اندیشه ای بهتر وجود دارد تا بتوان آن را یافت و از آن آموخت و آموخته تازه را به مورد اجرا گذاشت. به عبارت دیگر، مدیر باید شرایط را طوری فراهم سازد که کارکنان تشویق شوند هم از درون و هم از بیرون سازمان بیاموزند. «دیو مکهون» مدیر واحد روشنایی شرکت جنرال الکتریک می گوید: «فرهنگ یادگیری بخشی از طبیعت اندیشیدن در میان کارکنان جنرال الکتریک شده است. کارکنان در پی دستیابی به اندیشه های ناب به همه جا سر می زنند. از منابع درون سازمانی و بیرون سازمانی سود می جویند. آنان همواره خواهان آموختن هستند و شعارشان این است: «چگونه می توانم هر روز چیز تازه های بیاموزم(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

۲-۵-۵-۲ توزیع اطلاعات

مدیر باید شرایطی را به وجود آورد که افراد، اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار دهند. برای این منظور می توان پاداشهایی درنظر گرفت و افرادی را که اطلاعات خود را در اختیار دیگر همکاران قرار می دهند مورد تشویق قرار داد. در این مورد، Aاستیو کر@ رئیس مرکز پرورش جنرال الکتریک اظهار می دارد:

Aتا یک دهه پیش، در جنرال الکتریک هرکس می کوشید تا اندیشه های خوب را برای خود نگه دارد. اما اکنون به گسترش و پخش اندیشه ها پاداش می دهیم ودر این راه موفق بوده ایم.@

استفاده از جلسات برای آموزش: جلسات گروهی، یکی از ابزار مناسب برای گسترش دانش و تبادل آن با دیگران است. در این جلسات می توان هربار موضوع یا موضوعات جدیدی را مورد بحث قرار داد و افراد را به بحث و تبادل نظر پیرامون آن دعوت کرد. در این جلسات، مدیر می تواند بسیاری از مطالب مورد نظر خود را به حاضران منتقل سازد واز این راه به طور غیرمستقیم به آموزش دهی بپردازد. البته دیگر شرکت کنندگان هم می توانند با طرح مباحث مختلف به غنای مطالب بیفزایند و یادگیری از همدیگر را توسعه دهند (لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

۲-۵-۵-۳- آموزش بدو خدمت

هر فردی که در یک شرکت استخدام می‌شود در بدو ورود بسیاری از مسائل را نمی‌داند، لذا لازم است که در ابتدا مدتی را تحت آموزش باشد. مثلا در شرکت برقی ماتسوشیتا، به طور معمول کارکنان به مدت چندماه در برنامه آموزش بدو خدمت شرکت می کنند واز آنها خواسته می‌شود که چند ماهی را در کارخانه و یا فروشگاه های خرده فروشی مشغول کار شوند تا بدین طریق از وضعیت تولید و نیازهای مشتریان آگاهی یابند(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

۲-۵-۵-۴- ایجاد فضای مناسب برای بیان اندیشه ها

چنانچه کارکنان در شرایطی کارکنند که بتوانند اندیشه های خود را مطرح سازند به شکوفایی اندیشه های آنان می انجامد. بهترین حالت آن است که یک مدیر درباره اندیشه هایی که از سوی زیردستانش به وی تسلیم می‌شود، نگرش مثبت داشته باشد. باید به آنها امکان داده شود تا بتوانند اندیشه هایی را که به ذهنشان می رسد به کار بندند. گرچه ممکن است برخی لغزشها روی دهد ولی درصد کامیابیها بسیار افزون تر از زیان آنها خواهد بود(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

در ترویج آموزش و رشد کارکنان، بسیار مهم است که مدیر اطمینان یابد آیا فضای محل کار چنان است که در آن کارکنانی به آسانی عقاید و نظرهای خود را بیان کنند. آیا روسا و سرپرستان به سخنان زیردستانشان گوش فرا می دهند و آیا در صورتی که اندیشه نو و موثری یافتند آن را به کار می بندند. این راه نیز روشی است برای پروراندن خرد گروهی. گردآوردن دانش و آگاهی همگان به طور طبیعی دستیابی به نتایج بهتر و بزرگتر از آنچه را که مدیر به تنهایی می تواند به دست آورد ممکن می‌سازد. مدیر باید در برابر خواستهای کارکنان مهربان باشد و آنان را به تفاهم و توانمندی بسیار هدایت کند او باید آنان را با سخنان ساده و دقیق آموزش دهد و هرچه بیشتر با ملاطفت مفاهیم را به آنها منتقل سازد. ولی زمانی که لغزشی صورت گرفت و زمان اصلاح آن فرا رسید، یک مدیر باید توانا باشد تا فرد خطاکار را چنان توبیخ کند که از تکرار آن خطا جلوگیری شود. آزادی بی اندازه، استقرار انضباط مطلوب را در محل کار با مانع مواجه می‌سازد و سرانجام کسانی را که در آنجا کار می کنند از رشد و پیشرفت باز می دارد(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

۲-۵-۵-۵- الگوبودن

کارکنان، معمولا به مدیر خود به عنوان یک الگو می نگرند و بسیاری از رفتارهای او را سمبل رفتار مناسب در کارخانه می دانند. ماتسوشیتا در این مورد می گوید: «درون یک کارگاه، به گمان من این وظیفه صاحب کارگاه است که خصوصیات انسانی را در برنامه آموزشی کارکنان وارد سازد. در یک شرکت، این وظیفه ریاست شرکت است تا از راه دلبستگی به کار و وفاداری پایدار به شرکت، برای دیگران نمونه باشد. اواگر در بعضی موارد اشتباه کند، اما در یک زمینه نمی تواند کوتاه بیاید و لزوما باید نمونه و الگو باشد و آن تعهد و پایبندیش به کار است. یک مدیر، هرچند دانشمند و بااستعداد، اگر در کارش حتی اندکی دو دل باشد، هرگز رهبری خوب نخواهد بود. کارکنان می خواهند به او به عنوان یک کارمند نمونه یا رهبر متعهد بنگرند… از یک صاحب کار سختکوش، کارکنان می توانند ارزش و فضیلت کوشیدن را فرا گیرند. در این زمینه، مانند دیگر زمینه ها، آموزش عینی مستقیم بسیار کارگرتر از هرگونه برنامه آموزش رسمی است».

۲-۵-۵-۶- تفویض اختیار

وقتی به کارکنان تفویض اختیار شود غالبا احساس مسئولیت و استقلال آنها پرورش می یابد. اگر مدیر برای زیردستان تصمیم گیری کند باعث می‌شود که آنان متکی به رئیس باشند و در صورت وقوع اشتباه مسئولیت آن را قبول نکنند. در نتیجه، به دلیل نداشتن تجربه در این موارد، رشد و تحول آنان محدود خواهد شد. برعکس، چنانچه به کارکنان تفویض اختیار شود، آنان عمیقا در فرایند تصمیم گیری درگیر می شوند و راه رشد آنها گشوده خواهد شد(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲)..

۲-۵-۵-۷- گردش شغلی

بنابه تعریف، جابه جایی دوره ای کارکنان از وظیفه ای به وظیفه دیگر را گردش شغلی می گویند. مدیران باید کارکنان را تشویق کنند تا با تغییر متناوب حیطه های کاری و تنوع بخشیدن به فعالیتها، سطح دانش و مهارتهای موجود خود را ارتقا دهند. نقشهای جدیدی را فرا گیرند، به کسب تجاربی در مشاغل جدید توفیق یابند و قابلیت‌های خود را توسعه بخشند(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

۲-۵-۵-۸- نقش مشاور

دادن مشورت به کارکنان یکی از روش های آموزش و توسعه کارکنان است. مدیر یا یکی از کارکنان ارشد می تواند مشاور کارکنان دیگر باشد. نقش مشاور این است که به پرورش کارکنان بپردازد و به روش های مستقیم و غیرمستقیم، آنان را آموزش دهد و آنها را در بهترکردن فعالیتهای خود ارشاد کند(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

۲-۵-۵-۹- مربی و راهنما

مربی ارتباط یک به یک بین فراگیر و سرپرستانی است که به طور مداوم کارکنان را هدایت و بازده عملکرد آنها را بررسی می کنند. راهنما نوع خاصی از آموزش است که مدیران رده بالا و باتجربه برای آماده کردن مدیران رده پایین به کار می گیرند. معمولا این آموزش هدایت فرد به فرد را طی دوره ای چندساله دربر می گیرد، تا زمانی که آن فرد بتواند جایگزین آن مدیر شود. شکی نیست که آموزش همراه با هدایت، فرصتی عالی برای بازخورد مداوم فراهم می آورد. اگر این آموزش به درستی انجام شود، موجب یادگیری شده و انگیزش را افزایش می دهد(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

۲-۵-۵-۱۰- ارزشیابی

استفاده از ارزشیابی یکی از راههایی است که موجب یادگیری افراد می‌شود. وقتی نقاط قوت و ضعف یک شخص مشخص شد مدیر می تواند او را مخاطب قرار دهد و در مورد نقاط قوت و ضعف او به وی بازخورد ارائه کند تا بدین وسیله او بکوشد با رفع ضعفهایش به تثبیت نقاط قوتش بپردازد(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

۲-۵-۵-۱۱ اهدای کتاب مفید

مدیران می توانند بااهدای کتاب به کارکنان، آنها را در جهت یادگیری هدایت کنند. چون، کتاب به معنای تجارب غیرمستقیم زندگی است. به لحاظ اینکه طول عمر عادی یک انسان برای کلیه تجارب مستقیم کفاف نمی کند، بنابراین هر فرد می تواند به طور وسیع از تجارب دیگران از طریق کتاب بهره مند شود. تجاربی که احتمال دارد انسان جز در کتاب، هیچگاه با آنها روبه رو نشود. البته باید در نظر داشت که مطالعه کتاب باید متنوع و وسیع باشد(لوبل و سنت کلاری، ۱۹۹۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ب.ظ ]




قصد خرید به احتمال اینکه مشتریان در یک موقعیت خریدی که پیش می­آید، برندی خاص از یک طبقه محصول را خریداری کنند اشاره دارد (کورسنو و همکاران، ۲۰۰۹). قصد خرید یکی از مفاهیم عمده­ی مطالعه شده در ادبیات بازاریابی می­باشد. علاقه­ پژوهشگران بازاریابی به قصد خرید، ناشی از ارتباط آن با رفتار خرید است. نتایج تحقیقات مختلف نشان می­دهد که بین قصد خرید و رفتار خرید رابطه مثبتی وجود دارد. بهترین پیش ­بینی­کننده رفتار یک فرد، مقیاس نیت او برای اجرای آن رفتار خواهد بود. علاوه بر این، مدیران بازاریابی به قصد خرید مشتری به­منظور پیش ­بینی فروش محصولات و خدمات موجود و یا جدید توجه دارند. اطلاعات قصد خرید می ­تواند به مدیران بازاریابی در تصمیمات بازاریابی مرتبط با تقاضای محصول، بخش­بندی بازار و راهبردهای تبلیغاتی کمک کند. تصمیم ­گیری خرید خدمات و محصولات، تابعی از سه عامل مصرف ­کننده، محصول و موقعیت است. بدین ترتیب که مصرف ­کننده با توجه به کالا و خدمات (آمیخته­های بازاریابی) و موقعیتی که در آن قرار گرفته است اقدام به کسب اطلاعات و ارزیابی برندها نموده و برند گزینش شده را تحت تأثیر این عوامل انتخاب می­ کند (رودانی و رحمان سرشت، ۱۳۸۹).
مصرف­ کنندگان همه روزه تصمیمات خرید بسیاری می­گیرند (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۸۹). این تصمیم ­گیری مصرف ­کننده، طی مراحل مختلف از فرآیندهای اجتماعی و شناختی صورت می­گیرد (سیلک،۱۳۹۰). تصمیم ­گیری مصرف ­کننده به­عنوان فرآیندهایی شامل شناخت مشکل، تحقیق برای جمع­آوری اطلاعات، ارزیابی گزینه­ ها، تصمیم ­گیری خرید و رفتار پس از خرید تعریف می­گردد. مصرف­ کنندگان نه ­تنها در مورد اینکه کدام برندها را انتخاب نمایند، بلکه برای این­که چه مقدار از محصول را خریداری کنند، تصمیم می­گیرند. مصرف­ کنندگان برای رسیدن به اهدافشان تصمیماتی می­گیرند، این اهداف شامل انجام بهترین انتخاب از میان فعالیت­های جایگزین، کاستن از میزان کوشش در تصمیم ­گیری، به حداقل رساندن هیجانات منفی و به حداکثر رساندن توانایی توجیه تصمیم می­باشند. تصمیم ­گیری، فرآیندی سازنده است؛ مصرف­ کنندگان تصمیم را هنگام شتاب انجام می­ دهند و فرایند به­کار گرفته شده تحت تأثیر دشواری مسئله، شناخت و خصوصیات مصرف ­کننده و ویژگی­های موقعیت خاص قرار دارد.
مدل فرایند تصمیم خرید به شرح زیر می­باشد (سی موون و مینور،۱۳۸۶ و کاتلر و آرمسترانگ،۱۳۸۹):

دانلود پایان نامه

شکل۲-۱ : فرایند تصمیم خرید
منبع:کاتلر و آرمسترانگ (۱۳۸۹)
 
شناخت مشکل
تحقیق برای جمع­آوری اطلاعات
ارزیابی گزینه­ ها
تصمیم ­گیری خرید
رفتار پس از خرید

الف) شناخت مشکل: فرایند خرید با شناخت مشکل آغاز می­ شود. در این مرحله است که خریدار مشکل یا نیاز را تشخیص می­دهد. خریدار در واقع تفاوت بین حالت واقعی و حالت ایده­آل خود را حس می­ کند. نیاز می ­تواند از محرک­های داخلی یا خارجی سرچشمه بگیرد.
ب) جمع­آوری اطلاعات: یک مصرف ­کننده­ تحریک شده، یا به اطلاعات بیشتر نیازمند است یا نیست. اگر میل مصرف ­کننده از شدت و قوت کافی برخوردار باشد و کالای ارضاکننده در دسترس باشد، این احتمال وجود دارد که مصرف ­کننده این کالا را بخرد. درغیراین­صورت مصرف ­کننده نیاز را در حافظه­ خود نگهداری می­ کند یا با درنظر داشتن این نیاز، نسبت به تحقیق و جمع­آوری اطلاعات اقدام می­ کند. منابع اطلاعاتی مصرف ­کننده جهت تصمیم به خرید به شرح زیر می­باشد:

  • منابع شخصی: شامل افراد فامیل و بستگان، دوستان، همسایگان و آشنایان؛
  • منابع بازرگانی: شامل آگهی­های تبلیغاتی، فروشندگان، تجار و بازرگانان، بسته­بندی و نمایشگاه­ها؛
  • منابع عمومی: شامل رسانه­های جمعی، موسسات و شرکت­های اطلاعاتی؛
  • منابع تجربی: شامل بررسی، ارزیابی و استفاده از کالا.

بسته به نوع کالا و خریدار، تأثیر نسبی این منابع اطلاعاتی فرق می­ کند. به طورکلی، مصرف ­کننده قسمت اعظم اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع تبلیغاتی به­دست می­آورد که در حیطه کنترل و نفوذ بازاریاب است. ولی منابع شخصی، مؤثرترین منبع اطلاعاتی محسوب می­ شود. منابع تبلیغاتی، معمولاً خریدار را مطلع می­ کنند، در حالی­که این منابع شخصی هستند که کالا را برای خریدار مشروع می­ کنند یا حداقل امکان ارزیابی آن­را فراهم می­آورند.
ج) ارزیابی گزینه­ ها: بازپروری اطلاعات توسطِ مصرف ­کننده برای انتخاب برندهای مختلف، ارزیابی گزینه­ ها نام دارد. متاسفانه هیچ فرایند ارزیابی واحدی وجود ندارد که بتوان در تمام اوضاع و احوال و شرایط از آن برای یک مصرف ­کننده استفاده کرد. در این زمینه می­توان از فرآیندهای ارزیابی مختلفی بهره برد. اما در مجموع اینکه، مصرف ­کننده هنگام خرید چگونه گزینه­ های مختلف را ارزیابی می­ کنند، به خودِ مصرف ­کننده و اوضاع و احوال خاص خرید بستگی دارد. در مواردی، مصرف­ کنندگان در این مورد تفکری منطقی دارند و برای ارزیابی، محاسباتی بس دقیق انجام می­ دهند. در مواردی نیز همین مصرف­ کنندگان، یا اصلا برند را ارزیابی نمی­کنند یا به­ طور سرسری این کار را انجام می­ دهند. خرید این مصرف­ کنندگان تحت تأثیر پیدایش یک انگیزه­ی ناگهانی قرار می­گیرد و بیشتر روی بینش و بصیرت تکیه می­ کند. بعضی اوقات نیز مصرف­ کنندگان خود مستقلاً برای خرید تصمیم ­گیری می­ کنند و بعضی اوقات برای مشورت به دوستان، راهنمای خرید، فروشندگان و حتی رایانه مراجعه می­ کنند.
د) تصمیم ­گیری درباره خرید: در مرحله ارزیابی گزینه­ های مختلف، مصرف ­کننده مارک­های مختلف را درجه­بندی می­ کند و قصدخرید در او ایجاد می­ شود. به­طورکلی تصمیم مشتری برای خرید بر این اساس استوار است که باید بهترین مارک خریداری شود. ولی عملاً بین قصد و تصمیم دو عامل دیگر قرار می­گیرند (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۸۹)

شکل ۲-۲ : مراحل بین ارزیابی گزینه­ ها و تصمیم خرید
منبع:کاتلر و آرمسترانگ(۱۳۸۹)
 
 
عوامل پیش ­بینی نشده
تصمیم خرید
قصد خرید
عقیده دیگران
ارزیابی گزینه­ های مختلف
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ب.ظ ]




در روزگاران گذشته نیز نام­های تجاری به شکل نامحسوس در زندگی انسان­ها وجود داشته اند (به آبادی، ۱۳۸۸: ۲۳). قرن­هاست علم برندسازی به­عنوان ابزاری برای ایجاد تمایز میان کالاهای یک تولیدکننده از سایر تولیدکنندگان مطرح است. در واقع واژه­ی برند از واژه­ای در زبان اسکاندیناوی قدیم تحت عنوان برندر (به­معنای داغ کردن و سوزاندن) ریشه می­گیرد. آن زمان (و امروزه) دامداران برای متمایز ساختن حیوانات خود از سایرین، مهر مشخصی را روی بدنشان داغ می­کردند (کلر، ۱۳۸۹: ۴). تقریبا از حدود ۳۰۰۰ سال پیش، صنعتکاران هندی، بر روی تولیداتشان امضای فرد را حک کرده، آن­را به کشورهای دیگر مانند ایران صادر می­کردند. پیشینه حضور یک نام پارسی، بر روی محصولی نیز به بیش از ۷۰۰ سال پیش می­رسد (به آبادی، ۱۳۸۸: ۲۳).

۲-۳-۳- از عصر تولیدگرایی به عصر برندمحوری
کارخانه­ها و شرکت­های تولیدی از اواخر قرن هجدهم، با انقلاب صنعتی پا به عرصه­ وجود گذاشتند، تا به­حال با چهار دوره روبه رو بوده ­اند:  در دوره­ نخست که تا اوایل دهه­ ۵۰ میلادی ادامه داشت، نگرش تولیدمدار نگرش غالب در سازمان­ها بود. در این زمان به دلیل عدم توازن بین عرضه و تقاضا، هرچه از سوی تولیدکنندگان وارد بازار می­شد، مصرف­ کنندگان به اجبار از آن استفاده می­کردند. تولید و اثربخشی در این دوره اهمیت بسیاری داشت.
در دوره­ دوم که از اواسط دهه ۱۹۵۰ آغاز شد، نگرش فروش­مدار مورد توجه قرار گرفت. در این دوره، هدف تنها فروش تولیدات شرکت بود.
دوره­ سوم که از اوایل دهه ۱۹۷۰ آغاز شد، به عصر بازاریابی­مدار شهرت یافت و درواقع علم بازاریابی در این عصر شکل گرفت، نیازها و خواسته­ های مشتریان مورد توجه قرار گرفت، پژوهش­های بازاریابی اهمیت یافت و شرکت­ها متوجه شدند که اگر محصول­هایشان با خواسته­ های مشتریان همخوانی نداشته باشد، کاری از پیش نمی­برند. در این دوران، شرکت­ها دریافتند که تنها توجه به مسائل تولید و فروش، دیگر کافی نخواهد بود. عصر بازارایابی آغازگر رویکرد جدیدی در نگرش شرکت­ها به بازار، به مصرف­ کنندگان و در عین حال مقدمه­ای برای ورود به عصر حاضر بود که عصر برندمحوری نامیده می­ شود. اکنون ما در دوره­ چهارم که عصر برندسازی است به­سر می­بریم (به آبادی، ۱۳۸۸: ۲۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ب.ظ ]




فرایند ایجاد یک برند قدرتمند، شامل چهار مرحله اصلی به شرح زیر است (کلر، ۲۰۰۳):

مرحله اول، هویت برند: تدوین ذهنیت­هایی که برند، قصد دارد ایجاد کند و اطمینان از شناسایی برند توسط مشتری و مرتبط ساختن آن با یک طبقه خاص از نیاز. مرحله دوم، معنای برند: مرتبط ساختن یک­سری ویژگی­های ملموس و ناملموس به برند. مرحله سوم، پاسخ برند: استخراج پاسخ مطلوب از مشتریان، برحسب قضاوت و احساسات. مرحله چهارم، طنین برند: تبدیل پاسخ برند به ایجاد یک رابطه شدید و مبتنی بر وفاداری بین مشتریان و برند.

در جریان این چهار مرحله، کلیه فعالیت­های سازمان باید هم­سو شود تا شش دارایی ذهنی ارزش­آفرین شامل برجستگی، عملکرد، تصویرسازی، احساسات، قضاوت و طنین برند در ذهن مشتریان ایجاد شود. بازتاب این شش دارایی در ذهن مشتری سبب ایجاد رضایت خاطر آنان خواهد شد (کلر، ۲۰۰۶).

 

۲-۳-۷- وجوه برند

۲-۳-۷-۱- برند دستاورد مجموعه ­ای از رفتارهاست

مصرف­ کنندگان برندها را بر اساس فعالیت­های عملکردی که از خود به­جا می­گذارند، مورد قضاوت قرار می­ دهند و بر مبنای فعالیت­ها و هزینه­ های تبلیغاتی در مورد آن­ها داوری نمی­کنند. هر آنچه سازمان انجام می­دهد از پتانسیل تأثیرگذاری بر برند برخوردار است. فرهنگ و جهت­گیری­های کلی و استراتژیک کسب و کار باید به­نحوی یکپارچه و منطبق شوند تا بتوانند برند برتری را برای ذینفعات بیافرینند. هر برند، تابعی از رفتارهای سازمانی است (به آبادی، ۱۳۸۸: ۴۶-۴۳).

 

۲-۳-۷-۲- برند تنها در ذهن ماست

این انسان­ها هستند که به برندها حیات می­بخشند نه سازمان­ها. برند در کارخانه یا استودیو یا در ترازنامه شرکت خودیافت نمی­ شود بلکه باید آن­را صرفاً در ذهن مصرف­ کنندگان، کارکنان، تامین­کنندگان و سایر ذینفعان جستجو کرد. به بیان دیگر، برند دارای ماهیتی اجتماعی است و قدرتمندترین برندها آن­هایی هستند که ذینفعان نسبت به آن­ها احساس مالکیت داشته و آن­را متعلق به خود می­دانند و می­گویند “این برندِ دلخواهِ من است". همانطور که پرندگان از تکه­های کوچک چوب برای خود لانه می­سازند، افراد هم از کوچک­ترین تعاملات و خاطره­هایشان از یک برند تصویری از آن در ذهن خود می­سازند (میلر و مور، ۱۳۸۵: ۱۶-۱۵).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

 

۲-۳-۸- ساختار برند

۲-۳-۸-۱- ساختار مشهود

برند می ­تواند با قدرت جذب­کردن ارزش­های سازمانی از درون مجموعه خود و ایجاد جذابیت برای مصرف­ کنندگان از بیرون، تبدیل به یک برند قدرتمند شود. ایجاد جذابیت از بیرون بیشتر تلاشی است که در ساختار مشهود هر برند صورت می­گیرد. ساختار مشهود از این نظر به آن گفته می­ شود که قابل دیدن و تشخیص دادن است. از این رو، هر برند از شش عامل ظاهری برخوردار است که این عوامل، منتقل­کننده­ پیام و تصویر هر برند به مصرف­ کنندگان است. این شش عامل عبارتند از: نام، لوگو و نماد، کاراکتر، شعار و طنین و بسته­بندی. در مورد برند، از کاراکتر به­عنوان امضای آن­ها یاد می­ کنند و بیان می­دارند: همانگونه که امضاء می ­تواند شخصیت امضاکننده را نشان دهد، این نمادها نیز این امکان را می­ دهند که ذات درونی برند و برداشتی را که از خود دارد، جستجو شود (به آبادی، ۱۳۸۸: ۴۳).

اگر به چند برند در ایران مانند؛ تک ماکارون که از یک نماد برآمده از محصول آن شرکت، که ماکارونی است و یا چی­توز که یک میمون نماد آن است و نیز لبنیات روزانه که از یک گاو خندان بهره گرفته شده است، به­درستی نگریسته شود،  این نکته آشکار خواهد شدکه تمام این برندها، از برندهای پرقدرتی هستند که توانسته ­اند رابطه خوب و مستمر با مشتریان خود به­وجود آورند؛ ضمن اینکه کاراکترها به شرکت­ها کمک می­ کنند که بتوانند در برنامه ­های تبلیغاتی، موفق­تر از شرکت­های رقیب خود عمل کنند (برمن و همکاران،  ۲۰۰۹).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ب.ظ ]




افزایش رقابت در بازارهای داخلی و جهانی، تولید‌کنندگان را وادار ساخته است تا ساختار هزینه‌های خود را بهتر بشناسند. درگذشته تولید‌کنندگان تعداد نسبتا کمی‌از محصولات را تولید می‌کردند که تفاوت عمده‌ای از لحاظ پشتیبانی تکنولوژیک با یکدیگر نداشتند. دراین گونه واحدهای تولیدی، هزینه دستمزد با اهمیت‌ترین عامل در ساختار هزینه محسوب می‌گردید. اما امروزه، تعداد محصولات زیادتر است، پیچیدگی محصولات بیشتر می‌باشد و ازلحاظ نیاز به پشتیبانی‌های تولید متفاوت هستند. ضمن این که امروزه هزینه دستمزد کم‌ اهمیت‌ترین جزء هزینه تولید محسوب می‌شود. با توجه به این، تولیدکنندگان ناگزیرند که سیستم سنتی هزینه‌یابی برمبنای حجم را مورد تجدید نظر قراردهند و به سوی سیستم هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت حرکت کنند (شباهنگ، ۱۳۸۳، ص۱۲۳).

 

۲-۲-۶-۱-۴ سرمایه فکری

سرمایه فکری، زاده عرصه علم و دانش است که برای نخستین بار، در سال ۱۹۹۱ مطرح شد و شامل ارزش اقتصادی دو بخش از دارایی‌های نا ملموس یک شرکت یعنی سرمایه سازمانی (ساختاری) و سرمایه انسانی است. سرمایه فکری شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت، دارنده و مالک آن به شمار می‌آید. بنابر‌ این تعریف، سرمایه فکری هم می‌تواند شامل خود دانش (که به مالکیت فکری و یا دارایی فکری یک شرکت تبدیل شده) و هم نتیجه نهائی فرایند انتقال آن باشد (زنجیردار و دیگران،۱۳۸۷ ، ص۸).

عکس مرتبط با اقتصاد

 

 

۲-۲-۶-۲ رویکردهای چند بعدی سنجش عملکرد

این رویکردها، عملکرد سازمان را از چند بعد ارزیابی و اندازه‌گیری می‌کنند. به عبارت دیگر علاوه برارزیابی عملکرد مالی سازمان، عملکرد غیر‌مالی سازمان را نیز ارزیابی می‌کنند و همچنین علاوه بر محیط درونی سازمان، محیط بیرونی سازمان را نیز در نظر می‌گیرند.

 

۲-۲-۶-۲-۱ رویکرد ذینفع

رویکرد ذینفع به سنجش عملکرد اولین بار طی مقاله ای توسط آتکینسون، واترهاوس و ولز در سال ۱۹۹۷ طرح شده است. از دید ارائه‌کنندگان این رویکرد شاخص‌های مالی جهت ارتباط دادن اطلاعات تصمیم‌گیری به افراد داخل سازمان ساخته نشده‌اند بلکه بیشتر در جهت ایجاد اطلاعات مالی برای پشتیبانی قراردادهای سازمان با بازارهای سرمایه طراحی گشته‌اند . مفهوم کلیدی که این رویکرد بر اساس آن بنا شده ، مفهوم ذینفع است. این رویکرد پنج ذینفع عمده را برای سازمان ها معرفی می‌کند : مشتریان، پرسنل، تأمین کنندگان کالا، خدمات، اعتبار،سهامداران و جامعه. رویکرد ذینفع، عملکرد سازمان در خصوص دستیابی به اهداف اولیه اهداف مؤسسان و سهامداران را به‌عنوان نتیجه فرایندهای داخلی سازمان تصور می‌کند (زنجیردار و دیگران، ۱۳۸۹، ص۸).

 

۲-۲-۶-۲-۲ کارت امتیازی متوازن

کاپلان ونورتن (۱۹۹۲) کارت امتیازی متوازن را که امروزه به عنوان یکی از سیستم های نوین سنجش عملکرد به کار می‌رود به عنوان مجموعه‌ای از معیارهایی که دیدگاه جامعی از تجارت به مدیران عالی می‌دهد، معرفی می‌کنند. کارت امتیازی متوازن به مدیران اجازه می‌دهد تا به تجارت از چهار وجه مهم نگاه کنند: وجه مالی، وجه مشتری، وجه فرایندهای داخلی، وجه رشد و یاد‌گیری (زنجیردار و دیگران، ۱۳۸۹، ص۹).

 

۲-۲-۷ کاستی‌های سیستم‌های سنتی ارزیابی عملکرد

سیستم‌های سنتی ارزیابی عملکرد عمدتاً متکی بر سنجه‌های مالی بوده و امور مالی شرکتها مسئول انجام این ارزیابی‌ها بودند. در عصر اقتصاد صنعتی معیارهای مالی شاخص‌های خوبی برای سنجش موفقیت شرکتها بودند، چرا که مزیت‌های رقابتی آن عصر عمدتاً مبتنی بر کاهش بهای تمام شده‌ی ناشی از صرفه‌ی مقیاس و تولید انبوه بود. پیچیده‌تر شدن مناسبات اقتصادی و مسائل کسب و کار در آستانه‌ی قرن بیست‌و‌یکم، اتکای شرکت‌ها به سنجه‌های مالی برای ارزیابی عملکرد و نشان دادن نقاط ضعف و قوت آن‌ ها، کم‌رنگ شد و نارسایی سنجش‌های مالی صرف، بیش از پیش نمایان گردید:

  1. در عصر اقتصاد مبتنی بر‌دانش، فعالیت های ارزش آفرین سازما‌ن‌ها فقط متکی به دارایی‌های مشهود آنها نیست.
  2. سنجه‌های مالی در زمینه‌هایی که قادر به ارزیابی آن‌ ها هستند، نشان دهنده‌ی رویدادهای تاریخی و گذشته‌اند.
  3. ارزیابی‌های عملکرد مبتنی بر سنجه‌های مالی، وزن بیش از حدی به سود‌و‌زیان کوتاه مدت شرکت داده و عوامل موثر بر ارقام سود را عمده می‌کنند.
  4. گزارشهای مالی اصولاً در طبیعت خود نشان دهنده‌ی خلاصه و سر جمع عملیات و فعالیت‌ها‌ی یک سازمان‌اند.
  5. صورتهای مالی سنتی حتی در سطوح بسیار پیشرفته‌ی خود فقط قادر به انعکاس عملکرد واحدها و بخش‌های مختلف یک سازمان‌اند که از تجمیع آنها عملکرد کل سازمان بدست می‌آید.

با توجه به محدودیت‌هایی که به برخی از آنها اشاره شد، روش های سنتی ارزیابی عملکرد که عمدتاً بر سنجه‌های مالی استوار بودند، نه تنها در انعکاس کامل دلایل توفیق و یا عدم توفیق شرکت‌ها کفایت لازم را نداشتند، بلکه ارتباطی منطقی و علت و معلولی بین عوامل محرکه‌ی توفیق و دستاورد‌های حاصله نیز برقرار نمی‌کردند و از این رو در حمایت از برنامه‌های مدیریت بالاخص برنامه‌های استراتژیک سازمان ناتوان بودند (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۷۱-۷۵).

 

۲-۲-۸ عناصر سیستم ارزیابی عملکرد

از الگوی ژنریک ایجاد سیستم سنجش عملکرد چنین بر می‌آید که این سیستم شامل اجزاء زیر است:

الف)اهداف یا استانداردهای عملکرد

ب)شاخص‌های عملکرد

ج)سیستم‌های جمع‌ آوری داده‌ها

در زیر چارت عناصر سیستم سنجش عملکرد جهت توضیح بیشتر ارائه می‌گردد: ( شاهمرادی، ۱۳۸۳،۵۲-۵۴)

سیستم سنجش عملکرد
سیستم های جمع آوری داده ها
شاخص های عملکرد
اهداف یا استانداردها عملکرد
شاخص های مربوط به سنجش سطح دستیابی به اهداف اولیه
شاخص های مربوط به سنجش رضایت مشتری و موفقیت بازار
شاخص های مربوط به عملکرد رشد ویادگیری سازمان
شاخص های مربوط به عملکرد فرآیندهای داخلی

۱-نوع داده ها

۲-فرمت داده ها

۳-شبکه جمع آوری

۱-شاخص های کارآمدی

۲-شاخص های کارایی

۳-شاخص های کیفیت

۴-شاخص های بهنگام بودن

۵-شاخص های انعطاف پذیری

۶شاخص های بهره وری

Efficiency بهره وری

۷-شاخص های ایمنی

استانداردها
اهداف
اهداف ثانویه
اهداف اولیه

عمومی

تخصصی

کسب سود(اهداف مالی

دستیابی به تکنولوژی

کسب اعتبار اجتماعی

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دیگر اهداف غیر مالی

 

کسب سود(اهداف مالی

دستیابی به تکنولوژی

کسب اعتبار اجتماعی

دیگر اهداف غیر مالی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار (۲-۱)عناصر سیستم سنجش عملکرد( شاهمرادی، ۱۳۸۳)

۲-۲-۹ مدل‌های ارزیابی عملکرد

تاکنون مدلها و الگوهای مختلفی در خصوص ارزیابی عملکرد ارائه شده‌اند که می‌توان آنها را در ۳ دسته زیر دسته‌بندی نمود.

۱)  مدل‌های مبتنی بر زمان و هزینه، از قبیل “نمودار نیمه عمر” و “اسکور[۴] “که تاکید بر ارزیابی‌های حوزه مالی و فرآیندهای ساخت و تولید داشته و مبتنی بر کنترل زمان و هزینه صرف شده می‌باشند.

۲)  مدل‌های برتری سازمانی وخود ارزیابی، ازقبیل “جایزه دمینگ” ، “جایزه ملی کیفیت بالدریج” و “تعالی سازمانی”  که تاکید بر ارزیابیهای حوزه مدیریت و فرآیندهای ساخت و تولید داشته و مبتنی بر ارتقاء کیفیت فرآیندها و نتیجه‌گیری می‌باشند.

  • مدل تعالی سازمانی[۵]

از چارچوبهای اندازه گیری شناخته شده که بصورت گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد، مدل تعالی سازمان است. این چارچوب شامل دو دسته عوامل جدا از هم است که به صورت کلی به «توانمندسازها» و «نتایج» تقسیم می‌شوند. توانمندسازها عبارتند از: رهبری، کارکنان، سیاستها و استراتژی ها، منابع و ذی نفعان و فرایندها. همچنین نتایج عبارتند از: نتایج حاصل از افراد، نتایج حاصل از مشتریان، نتایج حاصل از جامعه و نتایج کلیدی عملکرد. تئوری سازنده و پشتیبان این چهارچوب است که توانمندسازها مانند اهرم‌هایی هستند که مدیران می‌توانند از آن برای رسیدن سریع‌تر به نتایج آتی استفاده کنند.
یکی از نقاط ضعف این مدل مشکل عملیاتی کردن آن است، چرا که عبارت‌ها و مفاهیم به کار رفته در این مدل به قدری کلی است که به گونه‌های مختلفی می‌توانند تفسیر شوند و هر سازمانی قادر خواهد بود با این سرعنوان‌ها ، شاخصهای ارزیابی متفاوتی را ایجاد کند (نیلی و دیگران، ۲۰۰۰، ص۲۹).

۳) مدل های یکپارچه، از قبیل “سیستم اسمارت” ، “منشور عملکرد” ، “ بنچ مارکینگ” ، “ مدیریت بر اساس هدف و نظام هوشین” و “کارت امتیاز متوازن “(کارت امتیازی متوازن) که تاکید ارزیابی های حوزه مدیریت، فرآیندهای ساخت و تولید، مالی و نیروی انسانی داشته و مبتنی براجرای استراتژی می باشند ( ابن رسول و دیگران، ۲۰۰۷، ص۱۴-۱۷).

۲-۲-۱۰ فلسفه‌ ارزیابی عملکرد

در گذشته مدیران ارزیابی عملکرد را فقط به منظور کنترل کارِ کارکنان انجام می­دادند، در حالی که امروزه جنبۀ راهنمایی و ارشادی این عمل اهمیت بیشتری یافته است. یک نسل گذشته در برنامه‌های ارزیابی عملکرد بر روی ویژگی­های کارکنان، کاستی­ها و توانائی­های آن تأکید می­کردند. امّا فلسفۀ امروزی ارزیابی عملکرد بر عملکرد کنونی و هدف­های آیندۀ کارکنان پافشاری می­ کند. فلسفۀ امروزین ارزیابی مشارکت کارکنان را در تعیین هدف­ها به صورت متقابل و به یاری مدیر سفارش می­ کند. بنابراین فلسفۀ امروزین ارزیابی عملکرد آن گونه که دیویس و نیواستروم[۶] (۱۹۸۵) تأکید می­ کنند عبارت از این است که :

۱- جهت‌گیری آن به سوی عملکرد است.

۲- بر روی هدف­ها و آماج‌ها پافشاری می­ کند.

  • تعیین هدف­ها یا هدفگذاری با رایزنی متقابل مدیر و کارکنان صورت می­پذیرد (عباسپور، ۱۳۸۷، ص۸۶).

 

۲-۲-۱۱ حوزه‌های ارزیابی عملکرد

ارزیابی عملکرد به منظور بررسی و ارزیابی حوزه‌های کل سازمان،  واحدهای عملیاتی – کارکنان،  تیم‌های کاری، پروژه، فرایند،  برنامه و محصول و خدمات یک سازمان صورت می‌پذیرد و روشی کاراتر است که بتواند جمیع حوزه‌های فوق را مورد ارزیابی قرار دهد.

 

 

 

۲-۲-۱۲ ویژگی های نظام ارزیابی عملکرد کارآمد

برخی از ویژگی‌های مهم نظام ارزیابی عملکرد کارآمد عبارتند از : (دفتربرنامه‌ریزی سازمان امورمالیاتی کشور، ۱۳۸۹)

  1. روشن و مشخص بودن معیارها و شاخص‌های ارزیابی
  2. قابلیت سنجش و اندازه‌گیری شاخص‌های ارزیابی
  3. قابل حصول بودن اهداف و انتظارات در موعد یا مواقع مقرر
  4. معطوف به نتیجه و فرایند بودن نظام ارزیابی
  5. معطوف به زمان بودن ارزیابی

 

۲-۲-۱۳ محورها، شاخصها و استانداردها در نظام ارزیابی عملکرد سازمان

پروفسور ( سینک، ۱۹۸۵، ص۱۴۶)[۷] عملکرد سازمان‌ها را تابعی از هفت محور مرتبط با هم می داند که عبارتنداز :

اثر بخشی، کارآیی، بهره‌وری، کیفیت زندگی کاری، نوآوری،  قابلیت سوددهی و بودجه‌بندی.

اثر بخشی همان نسبت خروجی واقعی به خروجی مورد انتظار است. اثر بخشی در واقع میزان نیل به اهداف از پیش تعیین شده و به تعبیری دیگر، انجام دادن کار صحیح است. کارایی به چگونگی بکارگیری منابع جهت نیل به اهداف تعیین شده اطلاق می شود و به عبارتی دیگر، انجام دادن صحیح کار است. بهره وری ترکیبی است از کارایی و اثر بخشی.

در نظام ارزیابی عملکرد سازمانی، از شاخص‌ها به عنوان نماگرهای عملکردی، استفاده فراوانی می‌شود. تعاریف متعددی از شاخص ارائه گردیده است. از جمله اینکه «شاخص عددی است که از تقسیم یا ترکیب دو یا چند اندازه و مقدار به دست می آید» یا «شاخص مشخصه اندازه‌گیری ورودی‌ها، فرآیندهاو ستاده‌ها در فرایند ارزیابی عملکرد است. »

شاخص‌ها دارای انواع مختلفی می‌باشند. در دسته‌بندی کلی و ساده می‌توان شاخص‌ها را به شاخص‌های کمی یا کیفی دسته‌بندی نمود. همچنین با عنایت به سطح شاخص می‌توان آنها را به شاخص‌های اصلی و جزیی نیز تقسیم نمود.

یکی از سوالات اصلی در خصوص شاخص‌های عملکرد سازمانی این است که ویژگی‌های شاخص مناسب برای ارزیابی عملکرد سازمانی چیست؟ سه ویژگی شاخص مناسب جهت ارزیابی عملکرد سازمانی عبارتند از :

  1. قابل اعتماد و پایا بودن
  2. درست و منصفانه بودن از نظر کارکنان و سازمان
  3. واقعی بودن و منطبق بودن با ماهیت فعالیت ها و فرآیندهای سازمانی

 

۲-۲-۱۴ مزایای ارزیابی عملکرد سازمان

هفت مزیت مهم ارزیابی عملکرد در زیرآورده شده است:

۱-تشخیص اینکه آیا نیازمشتریان برآورده شده است.

۲-کمک به ما برای شناخت فرایندها.

۳-اطمینان ازاینکه تصمیم‌گیری‌ها برمبنای واقعیات بوده‌ یا برپایه‌ی حدسیات.

۴-نشان دادن مکان‌های موردنیازجهت بهبود

۵-نشان می‌دهد که آیا بهبودها انجام می‌شوند.

۶-برملاکردن مشکلات اساسی وطولانی ‌مدت که کتمان بوده‌اند.

۷-و مشخص نمودن اینکه آیا تأمین کنندگان، نیازهای ما را برآورده می‌کنند(داریانی وهمکاران، ۱۳۸۶،۹۵).

 

۲-۲-۱۵ محدودیت‌های ارزیابی عملکرد سازمان

خلاصه‌ای از محدودیت‌های ارزیابی عملکرد که سازمان‌ها اغلب با آن‌ ها مواجه می‌شوند به شرح زیر است:

  • وقت‌گیر است.
  • هزینه‌بر است.
  • دست‌یابی به نتایج واقعی غالبا مشکل است.
  • ترس از درگیر شدن با کارکنان وجود دارد.
  • از لحاظ شرایط اقتصادی.
  • نگرش جامعه.
  • خطای انسانی(خطای هاله ای- خطای سخت گیری- خطای سهل گیری- خطای تمایل به مرکز – خطای تأخر) (علایی، ۱۳۸۹، ص۳۷).

 

۲-۲-۱۶ عوامل اساسی موفقیت در اجرای سیستم ارزیابی عملکرد

۱-  طراحی مناسب مدل ارزیابی عملکرد شامل روش‌های اجرایی و فرم‌ها

۲-  مکانیزه‌کردن نظام ارزیابی عملکرد

۳-  فرهنگ سازی شامل آموزش توجیهی، تهیه بروشور،  حمایت و تاکید فرماندهی یا مدیریت ارشد سازمان

۴-  اجرای آزمایشی و به صورت پایلوت

۵-  به کارگیری و استفاده از نتایج ارزیابی عملکرد (ستاری فرد، ۱۳۸۴، ص۱۲).

 

۲-۲-۱۷ نتیجه‌گیری

سازمانها تا زمانی که برای بقا تلاش می‌کنند و خود را نیازمند حضور در عرصه ملی و جهانی می‌‌دانند، باید اصول خود‌ارزیابی را مانند استفاده ازکارت امتیازی متوازن، بهبود مستمر[۸] ،الگوبرداری از بهترین‌ها و… را سرلوحه فعالیت خود قرار می‌دهند. این اصل حاصل نمی‌شود، مگراینکه زمینه دستیابی به آن با بهبود مدیریت عملکرد امکان‌پذیر ‌شود. این بهبود را می‌توان با گرفتن بازخور لازم از محیط درونی و پیرامونی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدهای سازمان، مسئولیت‌پذیری و جلب رضایت مشتری با ایجاد و بکارگیری سیستم ارزیابی عملکرد با الگوی مناسب، این امکان را ایجاد خواهد کرد. به انعطاف‌پذیری برنامه‌ها و اهداف و ماموریت‌ سازمان‌ها در محیط پویای امروزین کمک قابل توجه می کند. ارزیابی و اندازه‌گیری عملکرد و توسعه آن به فرهنگ‌سازی و ارتقاء فرهنگ سازمانی نیاز دارد.

 

۲-۳ مدل کارت امتیازی متوازن

۲-۳-۱ مقدمه

با افزایش رقابت در عرصه تولید و خدمات، سازمانها به شاخص‌ها و الگوهایی برای بررسی عملکرد خود اندازه‌گیری عملکرد را در سازمان‌ها مطرح کرده است. یکی از ابزارهای موفق در زمینه پیاده‌سازی برنامه‌های استراتژیک سازمان به منظور دستیابی به یک سیستم اندازه گیری عملکرد جدید، سیستم کارت امتیازی متوازن است. در گذشته برای ارزیابی عملکرد سازمان فقط شاخص‌های مالی در نظر گرفته می‌شد؛ ولی شاخص‌های مالی دارای محدودیت‌هایی هستند، با اینکه آنها یک بازنگری عالی ازآنچه که درگذشته رخ داده است فراهم می‌آورند؛ ولی در نشان دادن سازوکارهای واقعی ارزش آفرینی درسازمان‌های امروزی یعنی دارایی‌های نامشهودی نظیر دانش فنی و شبکه ارتباطات ناکافی هستند. لذا آگاهی از عملکرد تمامی جنبه‌های یک سازمان برای تصمیم‌گیری مدیران حیاتی می‌باشد. برای دستیابی به این آگاهی بایستی عملکردها بدرستی اندازه‌گیری شده و به صورت قابل درکی بیان شوند. این اندازه‌ها علاوه بر این که بایستی در راستای مأموریت و چشم انداز سازمان باشند، بایستی تمام جنبه‌های عملکرد یک سازمان را نیز پوشش دهند و تنها بر روی جنبه‌های مالی و اهداف کوتاه‌مدت تمرکز ننمایند. روش کارت امتیازی متوازن برای به وجود آوردن این اندازه‌ها و استفاده از نشانگرهایی برای اندازه گیری عملکرد و سلامت سازمان با در نظر گرفتن نکات عنوان شده توسعه یافته است. برای این منظور نیاز به یک سیستم اندازه‌گیری عملکرد می‌باشد که بر مبنای استراتژی، عملکرد کلیه اجزاء سازمان را به طور پیوسته تحت کنترل و نظارت درآورده و آن را با برنامه ها واهداف سازمان مقایسه کند تا بتواند امور را، بهتر و اثربخشتر مدیریت کرده، میزان موفقیت، خروجی کار و پیشرفت در دستیابی به اهداف راهبردی را بسنجد. سنجش عملکرد سازمان، باعث افزایش آگاهی از میزان پیشرفت، در بهبود عملکرد سازمان می‌گردد، و در نتیجه انگیزه و فرصت لازم را برای ارتقاء عملکرد سازمان فراهم می نماید.

 

۲-۳-۲ تعاریف

تکنیک کارت امتیازی متوازن در نتیجه یک مطالعه تحقیقی که در سال ۱۹۹۰ انجام شد، متولد و از آن زمان تا کنون یکی از مهمترین ابزارهای کسب‌وکار برای سازمان‌ها در سراسر جهان بوده است. در واقع تخمینی که اخیراً زده شده است نشان می‌دهد که بیش از ۵۰ درصد شرکت‌هایی چون فورچون ۱۰۰۰ روش ارزیابی متوازن را به عنوان روش مدیریت عملکرد خود برگزیده‌اند (نیون پل آر، ۱۳۶۸، ص۶۷-۷۴).

در اویل دهه ۱۹۹۰ رابرت کاپلان استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد به اتفاق دیوید نورتن طرح تحقیقاتی را به منظور بررسی علل توفیق دوازده شرکت برتر آمریکایی آغاز کردند. انگیزه‌ی این مطالعه این اعتقاد روزافزون بود که شاخص های مالی عملکرد برای مؤسسات کسب وکار مدرن، اثربخشی کافی ندارند. تیم مطالعه، شقوق محتمل مختلفی را مورد بررسی قرار داد؛ ولی روی ایده‌ی ارزیابی متوازن به توافق رسیدکه مشخصه آن شاخصهای عملکردی بود که سرتاسر سازمان را پوشش می‌داد (فضل الهی، ۱۳۸۷ ، ص۱۰).

این روش به قدری وسیع و مؤثر مورد پذیرش قرارگرفته است که اخیرا مجله هاروارد بیزینس ریویو آنرا به عنوان یکی از ۷۵ ایده‌ای که بیشترین تأثیر را در قرن بیستم بجا گذاشته‌اند، انتخاب کرده است (پل آر، ۶۸۱۳). کارت امتیازی متوازن با نمایش سطح عملکردسازمانها، مدیران را در راستای بهبود عملکرد واحد مربوطه یاری می‌رساند. رویکرد کارت امتیازی متوازن در تعیین جایگاه سازمان این امکان را فراهم می‌آورد تا بتوان از این ابزار برای عارضه‌یابی سازمان‌ها بهره گرفت. در این راستا تنها باید سعی کرد تامعیارهای مناسبی برای اندازه گیری عملکرد تعریف و به کار گرفته شود (کریمی و کریمی ، ۱۳۸۷).

نتایج حاصل از تحقیقی که به بررسی برخی مدلهای مفهومی محققان و رشته‌هایی که بیشترین اثر را بر شکل‌دهی این زمینه خاص داشته‌اند نشان می‌دهد که در بین نویسندگان این زمینه در سه سال ۱۹۹۸،۲۰۰۰،"۲۰۰۲ رابرت کاپلان"در مقام اول و” دیوید نورتون"و"اندی نیلی” در مقامهای دوم و سوم قراردارند . همچنین در مورد مقالات و مستندات مورد ارجاع درهر سه سال کتاب مشهور” کارت امتیازی متوازن تبدیل استراتژی به عمل"، نوشته کاپلان بیشترین ارجاعات را داشته است (محامدپور، ۱۳۸۵، ص۶).

کاپلان و  نورتون منطق ارزیابی متوازن را چنین بیان می‌دارند: معیارهای مالی که حکایت از رویدادهای گذشته دارد،  برای ارزیابی عملکرد شرکت های عصر صنعتی،  که در آن ایجاد قابلیت‌های بلندمدت و روابط با مشتریان عوامل حیاتی درکسب موفقیت به شمار نمی‌آمد، کافی بود. اما این معیارها برای هدایت و ارزیابی عملکرد شرکت ها در عصر کنونی که در آن ایجاد ارزش و تولید ثروت از طریق سرمایه‌گذاری در مشتریان، تامین کنندگان مواد و کالا،  کارکنان،  فرآیندها،  تکنولوژی و نوآوری امکان پذیر است،  کافی نیست . ارزیابی متوازن ضمن لحاظ کرد معیارهای مالی،  معیارهای جدیدی برای تطبیق روش‌های ارزیابی با شرایط عصر حاضر فراهم می‌آورد.

روش ارزیابی متوازن شرکت‌ها را از چهار منظر مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهد: منظر مالی،  منظر مشتری،  منظر فرایندهای داخلی و منظر رشد و یادگیری کارکنان.  (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۴۲)

کارت امتیازی متوازن کارت امتیازی متوازن که امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده نه تنها یک ابزار اندازه‌گیری عملکرد فراگیر و یکپارچه است بلکه یک سیستم مدیریتی با رویکرد جدید مدیریت استراتژیک می‌باشد که در دهه نود معرفی شد. کارت امتیازی متوازن یک مجموعه متنوع از شاخص‌های عملکرد را در  چهار گروه ارائه می‌دهد که شامل شاخص‌های عملکرد مالی،  شاخص‌های ارتباط با مشتری،  شاخص‌های فرایند داخلی کسب‌وکار و شاخص‌های رشد‌ویادگیری می باشد. از وقتیکه که کارت امتیازی متوازن معرفی شده است،  خیلی از شرکت‌ها آن را بعنوان یک زیر‌بنا برای سیستم مدیریت استراتژیک‌شان پذیرفته‌اند و این امر به مدیران کمک می کند که کسب‌وکارشان را با استراتژی‌های جدید در راستای فرصت های رشد بر مبنای انعطاف پذیری بیشتر، ارزش افزوده محصولات وخدمات و کاهش هزینه ها،  همسو نمایند (مارتینسون ودیگران، ۱۹۹۹، ص۱۲)[۹].

این الگو از چارچوبی پیروی می‌کند که در اولین گام آن می‌بایست دیدگاه آتی سازمان مشخص گردد. سپس در راستای دیدگاه‌های حاکم بر سازمان اهداف استراتژیک تدوین می‌یابند. با عنایت به دیدگاه آتی و اهداف استراتژیک سازمان، عوامل کلیدی موفقیت مشخص و رابطه علت و معلولی بین این عوامل مشخص می‌گردد. درهمین راستا معیارهای استراتژیک تبیین و درنهایت برنامه‌ی اقدام تدوین می‌گردد.

کارت امتیازی متوازن بیانگر ماموریت،  ارزشها و چشم انداز و استراتژی سازمان بصورت اهداف و مقیاس‌هایی در چهار دیدگاه مالی،  مشتری،  فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری می‌باشد (نیون، ۲۰۰۳، ص۱۴۳).

سازمانهای زیادی در سراسر جهان از کارت امتیاز متوازن جهت اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی‌های خود استفاده کرده اند،  اما قبل از اجرای یک استراتژی و حتی قبل از طراحی آن،  سازمان باید ماموریت،  ارزشها و چشم انداز خود را تعیین کند. کارت امتیاز متوازن در نهایت سبب تبدیل مأموریت،  ارزشها و چشم‌انداز و استراتژی به اندازه‌های استاندارد عملکردی می‌شود که می‌توان از آنها جهت اندازه‌گیری موفقیت در نیل به اهداف کلی استفاده کرد (نیون، ۲۰۰۳، ص ۱۴۵).

این مدل ارزیابی و سنجش یکپارچه عملکرد بر اساس شاخص‌های استراتژیک، عملیاتی و مالی می‌باشد. در واقع کارت امتیازی متوازن  چارچوبی برای تبدیل چشم انداز شرکت یا سازمان به مجموعه‌ای از شاخص‌های عملکرد در چهار حوزه می‌باشد ( شکل ۲-۶). اصل اساسی در این مدل اینست که نظام سنجش عملکرد می‌باید اطلاعات کافی را برای مدیران جهت پاسخ به سوالات چهارگانه زیر ارائه کند (نیلی و دیگران، ۱۹۹۵، ص۴۷-۴۹)[۱۰] .

  • چه خدمات و یا محصولاتی نیاز و انتظارات مشتریانمان را برآورده می‌کند و مشتریان چه دیدی نسبت به ما دارند؟ ( ازمنظر مشتری)

 

  • برای کسب ارزش افزوده و رضایت مشتریانمان، پس ازتجزیه و تحلیل روندهای جاری،  کدام شغل و فرایند کارهایمان را باید بهبود و اولویت دهیم؟ ( از منظر فرایندها)

 

  • برای دستیابی به اهدافمان،  چگونه سازمانمان را آموزش و بهبود دهیم؟ ( از منظر یادگیری و رشد)

 

  • چگونه می توانیم سطوح خدمات جاری خود را در سطح بودجه‌مان،  نگهداری کرده و از فرصتهای موجود برای بالا بردن سود و منافع سازمان و سهامداران استفاده کنیم؟ ( از منظر مالی)

 

۲-۳-۳  تاریخچه

کارت امتیازی متوازن اولین بار در سال ۱۹۹۲ توسط کاپلان و نورتن در مجله‌ی هاروارد بیزنس ریویو[۱۱] معرفی گردید. آنها نتیجه مشاهدات خود را در تحقیقی تحت عنوان «اندازه ­گیری عملکرد در سازمان‌های آینده که در سال ۱۹۹۰ صورت گرفته بود و به نام کارت امتیازی متوازن معرفی کردند. نتایج این تحقیق نشان دهنده میل به جایگزینی شاخص‌های مالی با برخی شاخص‌های غیرمرتبط با حوزه مالی که بعدها شاخص‌های غیرمالی نامیده شده بود. کارت امتیازی متوازن در سال ۱۹۹۲ صرفاً یک سیستم اندازه‌گیری بود که شاخصهای مالی را در کنار شاخص‌های غیرمالی قرار می­داد.

چهار جنبه اندازه­‌گیری در این مدل عبارتند از: مالی، مشتریان، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری.

در سال ۱۹۹۶،  کارت امتیازی متوازن به ابزاری مدیریتی تبدیل شد و شاخصها با بهره گرفتن از روایت علت و معلولی با هم مرتبط شدند. بدین ترتیب شاخص‌های مالی،  خروجی نهایی سیستم بوده که نشان دهنده‌ی نتایج مالی هستند که منجر به رشد و ارتقای سازمان در بلندمدت می­شوند. امروزه کارت امتیازی متوازن بعنوان یک سیستم یادگیری و مدیریت استراتژیک شناخته شده که بر پایه اهداف جامع شرکت،  ایجاد ارزش در بلندمدت را مدنظر قرار می­دهد. هسته اصلی کارت امتیازی متوازن توسط چشم­انداز و استراتژی­ شکل می­گیرد. این دو در واقع پایه­ای جهت تشکیل چهار جنبه کارت امتیازی متوازن هستند و نتایج مالی زمانی بدست می­آیند، که تلاشهای سازمان در سه حوزه دیگر بخوبی هدایت شود رویکرد کارت امتیازی متوازن،  با نگرش از چهار وجه مالی،  مشتری،  فرآیندهای داخلی و یادگیری و رشد به دنبال ایجاد توازنی بین اهداف مالی به عنوان نتیجه عملکرد گذشته سازمان در دو وجه مشتری و فرآیندهای داخلی و اهداف وجوه دیگر است. بدین ترتیب توازنی بین شاخص‌های گذشته نگر (شاخص‌های مالی) و شاخص‌های آینده‌نگر (شاخص‌های سه وجه دیگر) ایجاد می‌گردد. عملکرد یادگیری و رشد که بیانگر قابلیت‌های سازمان در سه حوزه نیروی انسانی،  سیستم های اطلاعاتی و دستورالعمل‌ها و رویه‌های سازمانی است. به عنوان عامل و تعیین کننده عملکرد سازمان در دو وجه مشتری و فرآیندهای داخلی مورد نظر است. این رویکرد تأکید خاصی بر روابط علت و معلولی بین شاخص ها که از وجه یادگیری و رشد شروع و به ترتیب از وجوه فرآیندهای داخلی،  مشتری و مالی می‌گذرد. وارد و مجموعه زنجیره شاخص های بهم پیوسته را به عنوان مهم ترین عنصر سیستم ارزیابی عملکرد سازمان تصویر می‌کند.

[۱] -ABC Model

[۲] - intellectual Capital

[۳]- Beneficiary Approach

[۴] - Scor

[۵] - EFQM

[۶] . Davis & Newstrom

[۷] - Sink

[۸]- Continous improvement

[۹]. Maris Martinson، Robert Davison، Dennis Tse

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ب.ظ ]




به طور کلی اهداف روش ارزیابی متوازن را می‌توان در موارد زیر دسته‌بندی کرد:

۱- روش ارزیابی متوازن، چشم انداز سازمان را توصیف می‌کند و درک روشنی از این چشم‌انداز را برای کلیه افراد سازمان ایجاد می کند.

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

۲- مدلی کل‌نگر از استراتژی خلق می کند و بدین ترتیب به همه پرسنل سازمان اجازه می دهد تا مشاهده کنند که چطور روش ارزیابی متوازن وسیله ای جهت فراهم ساختن موقعیت‌های سازمانی است.

۳- اگر شاخص‌ها و اهداف روش ارزیابی متوازن درست تعریف شوند، آنگاه اجرای موفقیت آمیز آن به راحتی صورت می گیرد، ولی در غیر این صورت تمامی تلاشها و سرمایه‌گذاری‌ها به هدر خواهد رفت

(کاپلان و نورتون، ۱۹۹۶، ص۱۳).

 

۲-۳-۵ روش ارزیابی متوازن به عنوان یک سیستم ارزیابی عملکرد

سنجه‌های مالی شاخص‌های خوبی برای انعکاس رخدادهای گذشته‌اند ولی در نشان دادن عوامل و محرکه‌های واقعی ارزش‌آفرینی در سازمان‌های امروزی یعنی دارایی‌های نامشهودی نظیر دانش و قابلیت کارکنان، شبکه‌های اطلاعاتی و روابط با مشتریان، ناکافی و ناکارآمدند. سنجه‌های مالی را شاخص‌های تابع یا پیامد[۱]می‌نامند.

آنها نتایج اقدامات گذشته را نشان می‌دهند. روش ارزیابی متوازن ضمن حفظ این شاخص‌های تابع یا پیامد، شاخص‌های مربوط به محرکه‌های عملکرد آینده یعنی شاخص‌های هادی[۲] را نیز مد نظر قرار می‌دهد. در روش ارزیابی متوازن، سنجه‌های هادی و تابع بر اساس چشم‌انداز و استراتژی سازمان تعیین می‌شوند. طبق مدل عمومی‌روش کارت امتیازی متوازن، چشم انداز و استراتژی هسته مرکزی این روش ارزیابی را تشکیل می‌دهد. با بهره گرفتن از این چارچوب، روش ارزیابی متوازن، چشم انداز و استراتژی سازمان را به اهداف کلی، سنجه‌های مربوط، اهداف کمی‌و برنامه‌ها و ابتکارات اجرایی جهت تحقق آنها، ترجمه می‌کند (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۱۷).

 

۲-۳-۶ چرا استراتژی‌ها در عمل پیاده نمی‌شوند؟

فرموله کردن و تدوین استراتژی شاید یکی از بحث انگیزترین مقوله‌های مدیریت و کسب و کار در چند دهه گذشته بوده است. برای سال‌ها، تدوین یک استراتژی"برنده” به عنوان متمایز‌کننده‌ی کلیدی جهت موفقیت سازمان‌ها تلقی می‌شد. مدیران، مشاوران و اساتید مدیریت با اعتقاد به همین موضوع، طی چند دهه گذشته همه‌ی تلاش خود را صرف برپایی مکاتب متنوعی برای تدوین استراتژی کرده‌اند. ولی مسأله مهمتر در فرایند مدیریت استراتژیک، موضوع پیاده‌سازی استراتژی است. در سال ۱۹۹۹ مجله‌ی فورچون طی مقاله‌ای ادعا کرد که ۷۰ درصد دلیل شکست مدیران اجرایی در آمریکا، نه به خاطر ضعف آنها در فرموله کردن استراتژی بلکه به دلیل عدم موفقیت آنها در پیاده‌سازی استراتژی‌هایشان بوده است. (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲) چرا پیاده‌سازی استراتژی تا این حد مشکل است؟ محققین دلیل ناکامی‌سازمان‌ها در اجرای استراتژی‌هایشان را به چهار نوع محدودیت یا مانع نسبت داده اند که در شکل زیر نشان داده شده است (کاپلان و نورتون،۱۹۹۲، ص۲۴).

موانع اساسی در سر راه

پیاده سازی استراتژی

موانع مربوط به عدم همسویی کارکنان

 

فقط ۲۵% مدیران، منافع خود را در پیوند با اجرای استراتژی می‌یابند

 

 

موانع مربوط به عدم تخصیص منابع

فقط ۴۰% سازمانها بودجه ی خود را به استراتژی اتصال می‌دهند.

 

 

موانع مربوط به عدم تعهد مدیریت

۸۵% مدیران ارشد کمتر از یک ساعت از وقت خود را در ماه به بحث پیرامون استراتژی اختصاص می‌دهند

 

موانع مربوط به عدم انتقال استراتژی

 

فقط ۵% کارکنان استراتژی را می‌فهمند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل(۲-۱)  موانع اساسی درسرراه پیاده‌سازی استراتژی(کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۲۵)

 

در تحقیقات کاپلان و نورتون دلایل عدم اجرای اثربخش استراتژی های تدوین شده به شرح زیربیان شده است.

۱- عدم مشارکت کارکنان در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک شرکت

استراتژی‌های سازمانی جهت حصول به نتایج مورد انتظار می‌بایست با مشارکت وتعامل کارکنان کلیدی سازمان تهیه و تدوین گردد، از این‌رو تهیه و تدوین استراتژی‌های سازمانی بدون مشارکت پرسنل سازمان از ضمانت اجرائی لازم بر خوردار نخواهد بود.

۲- موانع مدیریتی

سیستم‌ها و زیر ساختار‌های مدیریتی در سازمان‌ها جهت کنترل و هماهنگی فعالیت‌ها واقدامات تدوین شده است و می‌بایست متناسب با تغییرات و تحولات محیطی مورد ارزیابی و بازنگری قرار گیرد، لذا عدم تحقق این امر سازمان‌ها را در مواجهه با تغییرات و تحو لات محیطی ناتوان ساخته است و موجب از دست رفتن مزیت‌های رقابتی می‌شود.

۳- موانع عملیاتی

در بسیاری از سازمان‌ها فرایند بر نامه‌ریزی بطور مجزا از فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک انجام می‌شود و این در حالیست که دوفرآیند مذکور به یکدیگر مرتبط بوده‌اند و عدم توجه بدین موضوع منجر به بروز موانع و محدودیت‌هایی جهت اجرای استراتژی‌های سازمانی می‌شود.

۴- موانع کارکنان

عدم همسوئی اهداف کارکنان با اهداف سازمانی و عدم انطباق نظام انگیزش و ارزیابی عملکرد کارکنان با اهداف و استراتژی‌های شرکت،  موجب عدم تحقق استراتژی‌های سازمانی شده و درنتیجه استراتژی‌های سازمان در اجرا با مقاومت کارکنان مو اجه می‌شود.

ازدیدگاه کاپلان و نورتون عواملی که در فوق بدان اشاره گردید عمده‌ترین دلایل عدم اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی درسازمان‌ها می‌باشدو مدل کارت امتیازی متوازن با هدف رفع موانع مذکور ارائه شده است.

مدل کارت امتیازی متوازن، نگرش جدیدی جهت اجرای استراتژی در سازمان می‌باشد و بدنبال اندازه‌گیری انگیزه‌ها در سازمان می‌باشد به عبارت دیگر مدل مزبور بدنبال پاسخگویی بدین موضوع است که اساسا چه کارهائی باید انجام شود و چه شاخص‌هایی می‌بایست مورد ارزیابی قرار گیرد (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۲۴-۳۱).

 

۲-۳-۷ ایجاد سازمان استراتژی‌ محور

نتایج یک تحقیق از مجموعه ای متشکل از ۲۷۵ مدیر نشان داد که توانایی اجرای استراتژی به مراتب مهمتر از کیفیت خود استراتژی است. این مدیران پیاده‌سازی استراتژی را مهمترین عامل در ارزیابی شرکت و مدیریت آن عنوان کردند. این یافته به نظر تعجب‌آور می‌آید، چرا که در دهه گذشته، نظریه پردازان مدیریت، مشاوران و نشریات کسب و کار به چگونگی تدوین استراتژی‌ها که موجد عملکرد بهتر خواهد بود تأکید کرده اند. به نظر می‌رسد، که تدوین استراتژی هرگز مهم نبوده است (کاپلان و نورتون،۱۹۹۲، ص۳۷).

هنوز سایر ناظران با عقیده ی مدیران شرکت کننده در تحقیق فوق موافق‌اند که توانایی اجرای استراتژی می‌تواند مهمتر از خود استراتژی باشد. در اوائل سالهای ۱۹۸۰، تحقیقی توسط مشاوران مدیریت نشان داد که کمتر از ده درصد از استراتژیهایی که به طور مؤثر فرموله شده‌اند، با موفقیت پیاده شده اند.

اخیراً در ۱۹۹۹، مجله‌ی فورچون مقاله‌ای راجع به شکست مدیران عامل سرشناس منتشر ساخت که در آن نتیجه گرفته شده بود که تأکید بر چشم‌انداز و استراتژی، بوجود آورنده این عقیده ی اشتباه‌آمیز است که:

همه‌ی آنچه که برای موفقیت لازم است یک استراتژی صحیح است. در اکثریت موارد- که ۷۰% تخمین زده می‌شود. مسأله واقعی نه استراتژی بد بلکه اجرای بد استراتژی است (چران و کلوین، ۱۹۹۹). بنابراین، با نرخ شکستی که بین ۷۰ تا ۹۰ درصد گزارش شده است، می‌توانیم درک کنیم که چرا سرمایه‌گذاران هوشمند فهمیده‌اند که اجرای خوب، مهمتر از چشم‌انداز خوب است (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۳۸).

اغلب سازمان‌های امروزی، از طریق واحدها و تیم‌های کسب‌وکار غیر‌متمرکز عملیات خود را انجام می‌دهند. این واحدها و تیم‌ها به مشتریان بسیار نزدیک ترند، تا کارکنان شرکت‌های بزرگ. این سازمان‌ها متوجه شده‌اند که مزیت رقابتی بیشتر از طریق دارایی‌های نامشهودی مانند قابلیت‌ها و روابط ایجاد شده بوسیله‌ی کارمندان ایجاد می‌شود تا سرمایه‌گذاری در دارایی‌های فیزیکی و دستیابی به سرمایه. بنابراین، پیاده‌سازی استراتژی مستلزم همسویی و اتصال همه‌ی واحدهای کسب‌وکار و واحدهای پشتیبانی با استراتژی است. و با تغییرات شدید در فناوری، رقابت، و قوانین و مقررات، تدوین و پیاده‌سازی استراتژی می‌بایست یک فرایند مستمر و مشارکتی باشد. سازمان‌های امروزی نیازمند یک زبان ارتباطی جهت انتقال استراتژی‌اند، همچنین نیازمند سیستم‌ها و فرآیندهایی که به آنها در پیاده‌سازی استراتژی و کسب بازخورد در زمینه‌ی استراتژی‌هایشان کمک کند. موفقیت زمانی حاصل می‌شود که استراتژی کار هر روز و هرکس شده باشد (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۴۰).

سالها قبل، روش کارت امتیازی متوازن توسط کاپلان و نورتون معرفی گردید. در آن زمان، فکر می‌کردند که روش ارزیابی متوازن مقوله‌ای در زمینه ی “ارزیابی"، نه در خصوص استراتژی است.آنها  با این ادعا شروع کردند که اتکای صرف به سنجه‌های مالی، در یک سیستم ارزیابی، موجب می‌شود تا سازمان‌ها اشتباه کنند. سنجه‌های مالی شاخص‌های تابع یا نتایج‌اند؛ آنها نتایج یا خروجی‌هارا نه نتایج عملیات گذشته را گزارش می‌کنند. اتکاء صرف به شاخص‌های مالی موجب ترویج رفتارهایی در کوتاه‌مدت می‌شود که ارزش‌آفرینی بلند‌مدت را فدای عملکرد کوتاه‌مدت می‌کند. رویکرد ارزیابی متوازن سنجه‌های عملکرد مالی را نگه می‌دارد(شاخصهای تابع را)، ولی در کنار آنها سنجه‌هایی در مورد عوامل موجد عملکرد مالی آینده نیز(شاخص‌های هادی را) مطرح می‌کند. ولی سنجه‌های مربوط و مناسب برای ارزیابی عملکرد آینده کدامند؟ اگر سنجه‌های مالی سازمان را دچار اشتباه می‌کرد، کدام سنجه ها آنها را برای انجام کار صحیح بر می‌انگیخت؟ پاسخ این سؤال واضح است : سنجه‌های استراتژی. بنابراین، همه‌ی اهداف و سنجه‌های ارزیابی متوازن- مالی و غیر مالی- می‌بایست از چشم‌انداز و استراتژی سازمان نشأت بگیرند (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۴۱).

 

۲-۳-۸ اصول سازمان استراتژی‌محور

به هنگام صحبت پیرامون اینکه چگونه سازمانها به نتایج موفقیت‌آمیز دست می‌یابند، مدیران، دو واژه را به کرات ذکر می‌کنند: همسویی[۳] و تمرکز[۴]، چگونه تمرکز موجب موفقیت در عملکرد می‌شود؟ یک استراتژی خوب تدوین‌یافته وبه خوبی فهمیده شده می‌تواند از طریق ایجاد همسویی و همبستگی بین منابع محدود سازمان، عملکردی غیر‌خطی و موفقیت‌آمیز ایجاد کند. روش ارزیابی متوازن شرکت‌های پیشگام را قادر ساخت تا تیم مدیریت، واحدهای کسب و کار، منابع انسانی، فناوری اطلاعات و منابع مالی خود را در جهت استراتژی سازمان خود، همسو و متمرکز کنند (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۴۸).

 

 

روش

 

 

 

ارزیابی متوازن

 

 

 

 

 

 

استراتژی
تیم مدیریت
واحدهای کسب و کار
فناوری اطلاعات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع انسانی
بودجه بندی و سرمایه گذاری

 

 

 

شکل(۲-۲) همسو کردن و تمرکز کردن در جهت استراتژی(کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۴۸)

 

مطالعات در مورد شرکت‌هایی که روش ارزیابی متوازن را بکار با موفقیت بکار بسته‌اند، نشان دهنده‌ی یک الگوی مشخص و یکسان در نیل به چنین تمرکز و همسویی استراتژیک است. پنج اصل یکسان در مورد این سازمان‌ها وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

روش

 

 

 

ارزیابی متوازن

 

 

 

 

 

 

استراتژی

سازمان را از طریق رهبری مدیریت ارشد

برای تحول بسیج کنید

·        بسیج سازمان

·        فرایند حاکمیت

·        سیستم مدیریت استراتژیک

استراتژی را یک فرایند مستمر سازید

·        اتصال بودجه به استراتژیها

·        سیستم های اطلاعاتی تحلیلی

·        فراگیری  استراتژیک

استراتژی را به اصطلاحات عملیاتی ترجمه کنید

·        نقشه های استراتژی

·        سنجه های ارزیابی متوازن

سازمان را در جهت تحقق استراتژی همسو کنید

·        نقش شرکت

·        هم افزایی واحدهای کسب و کار

·        هم افزایی واحدهای پشتیبانی

استراتژی را کار هر روز و هرکس سازید

·        آگاهی استراتژیک

·        معیارهای ارزیابی متوازن فردی

·        پرداختهای مبتنی بر ارزیابی متوازن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل(۲-۳)  اصول سازمان استراتژی محور(کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۴۹)

 

۲-۳-۹ کاربرد کارت امتیازی متوازن به عنوان سیستم مدیریت استراتژیک

در حالی که در سرتاسر جهان،  شرکت‌ها خود را مهیای رقابت مبتنی بر اطلاعات می‌کنند،  تواناییشان برای به کارگیری دارایی‌های نامشهود، بسیار بیشتر از تواناییشان برای سرمایه‌گذاری و مدیریت دارایی‌های فیزیکی شده است. چند سال پیش، پس از شناخت این تغییرات،  مفهومی‌ارائه کردیم که آن را کارت امتیازی متوازن نامیدیم. کارت امتیازی متوازن،  اندازه‌گیری‌های مالی رایج را با معیاری که عملکرد را از سه منظر دیگر اندازه‌گیری می‌کرد،  تکمیل کرد (مشتریان،  روندهای داخلی کسب و کار،  ویادگیری و رشد). این امر شرکت ها را قادر ساخت تا نتایج مالی را همزمان با بازبینی پیشرفت ایجاد قابلیت‌ها و کسب سرمایه‌های نامشهود لازمۀ رشد، پی‌گیری کنند. کارت امتیازی متوازن جایگزینی برای معیارهای‌های مالی نبود؛ بلکه مکمل آنها بود.

اخیرا مشاهده شده است که برخی شرکت‌ها از چشم‌انداز اولیه ما از کارت امتیازی متوازن،  فراتر رفته‌اند تا به ارزش آن به مثابه مبنایی برای سیستم جدیدی در مدیریت استراتژیک پی برند. در این رویکرد،  کارت امتیازی متوازن نوعی ناکارایی خطیر در سیستم‌های مدیریت استراتژیک سنتی را هدف می‌گیرد: ناتوانی این سیستم‌ها در پیوند استراتژی بلند‌مدت یک شرکت و عملکردهای کوتاه‌مدت آن.

سیستم‌های کنترل مدیریت و عملیات بیشتر شرکت‌ها مبتنی بر معیارها و اهداف مالی است که در آنها کمتر به پیشرفت شرکت در دستیابی به اهداف استراتژیک بلند مدت پرداخته می‌شود. بنابراین تاکید شرکت‌ها بر معیارهای مالی کوتاه مدت،  بین توسعۀ یک استراتژی و اجرای آن شکاف می‌اندازد.

مدیرانی که کارت امتیازی متوازن را به کار می‌برند مجبور به اتکا بر معیارهای کوتاه مدت مالی به عنوان تنها شاخصه‌های عملکرد شرکت نیستند. کارت امتیازی متوازن به مدیران اجازه می‌دهد تا چهار روند مدیریتی را مطرح کنند که به صورت جداگانه و ترکیبی به منظور پیوند اهداف استراتژیک بلند‌مدت و عملکرد‌های کوتاه‌مدت به کار می‌روند.

اولین روند جدید - ترجمه چشم انداز- به مدیران کمک می‌کند تا در مورد چشم‌انداز و استراتژی سازمان به اتفاق نظر برسند. به رغم نیات عالی مدیران ارشد،  بیانیه‌های پرباری مانند تبدیل شدن به” بهترین در صنف خود"،  ” بهترین فروشنده"،  “توانمندترین سازمان” به آسانی قابل ترجمه به زبان عملیاتی‌ای که راهکارهای مفیدی برای عملکرد در سطح پایین ارائه می‌دهد،  نیست. برای اینکه مردم بتوانند با واژه‌هایی که در بیانیه‌های استراتژی و چشم انداز به کار رفته است کار کنند،  این بیانیه‌ها باید مانند مجموعۀ یکپارچه‌ای از اهداف و معیارها بیان شوند و مورد توافق تمام مدیران اجرایی ارشد و بیانگر محرک‌های بلند‌مدت موفقیت باشند.

دومین روند – ارتباط و پیوند- به مدیران اجازه می‌دهد تا استراتژی خود را به سطوح بالا و پایین سازمان ربط و به اهداف فردی و اداری پیوند دهند. به طور سنتی،  بخش ها را با عملکرد مالیشان ارزیابی می‌کنند و انگیزه افراد به اهداف کوتاه‌مدت مالی بستگی دارد. کارت امتیازی راهی پیش روی مدیران می‌گذارد تا اطمینان حاصل کنند که تمامی‌سطوح سازمان،  استراتژی بلند‌مدت و هم راستایی اهداف اداری و فردی با آن را فهمیده اند.

سومین روند- برنامه کسب و کار- شرکت‌ها را قادر به یکپارچه کردن برنامه‌های مالی و کسب و کار می‌سازد. امروزه تقریبا تمام سازمان‌ها انواعی از برنامه‌های تغییر را اجرا می‌کنند که هریک قهرمانان،  متخصصان و مشاوران خود را دارند و برای تصاحب وقت مدیران اجرایی ارشد،  انرژی و منابع رقابت می‌کنند. از منظر مدیران همسو کردن نوآوری‌های متنوع در جهت دستیابی به اهداف استراتژیک دشوار بود. شرایطی که منجر به یاس مکرر در قبال نتایج برنامه می‌شود. اما هنگامی‌که مدیران اهداف بلند پروازانه‌ای را که برای کارت امتیازی تنظیم شده است به عنوان مبنایی برای تخصیص منابع و اولویت‌بندی به کار می‌برند،  می‌توانند تنها ابتکاراتی را تقبل و تعدیل کنند که آنها را به سوی اهداف استراتژیک بلند‌مدت رهنمون می‌سازد.

چهارمین روند- بازخور و یادگیری- به شرکت‌ها قابلیت آنچه ما یادگیری استراتژیک می‌نامیم می‌بخشد. بازخور فعلی و روند بررسی بر این امر تاکید دارند که آیا شرکت،  بخش‌ها و کارکنان فردی به اهداف بودجه‌بندی شده خود رسیده‌اند. یک شرکت با کاربرد کارت امتیازی متوازن در مرکز سیستم‌های مدیریت،  قادر است تا نتایج کوتاه مدت را از سه منظر دیگر،  مشتریان، روند های کسب و کار داخلی و یادگیری و رشد، بازبینی و استراتژی را بر مبنای عملکرد اخیر ارزیابی کند. بنابراین کارت امتیازی شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا استراتژی‌ها را به منظور بازتاب یادگیری در زمان واقعی،  تعدیل کنند (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۲۰-۲۵).

 

 

 

۲-۳-۱۰ روش ارزیابی متوازن بعنوان ابزاری جهت تحقق استراتژی

در سالهای پایانی دهه ۱۹۸۰ بسیاری از سازمانها و شرکتها از پیاده سازی استراتژیهای خود نا امید شده بودند. در تحقیقی که سال ۱۹۸۲ انجام شده و نتایج آن در مجله فورچون منتشر گردیده بود، مشخص شده بود که فقط ده درصد استراتژیهای که بخوبی فرموله شده‌اند، در عمل با موفقیت پیاده می‌شوند. در چنین شرایطی مدیران به دنبال ابزاری بودند که آنها را در تحقق استراتژیهایشان یاری دهد و روش ارزیابی متوازن به عنوان ابزار نیرومندی در این زمینه مطرح شد (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۲۲).

 

۲-۳-۱۱ توازن در ارزیابی عملکرد

شاید به نظر برسد که کلمه “متوازن” در نام این روش به معنای ایجاد نوعی توازن در تعداد سنجه‌های مربوط به چهار منظر مدل ارزیابی متوازن است. ولی واقعیت این است که براساس تجربه‌ی مشاوران صاحب‌نامی‌چون کاپلان و نورتون، هنوز اکثریت سنجه‌های ارزیابی متوازن در شرکت‌ها و سازما‌‌ن‌ها به سنجه‌های مالی اختصاص دارد(حدود ۳۵%) بنابراین، صفت متوازن به تعداد سنجه‌ها بر نمی‌گردد بلکه روش ارزیابی متوازن از جهات زیر توازن برقرار می‌کند:

  • توازن بین سنجه‌های مالی و غیر‌مالی (از لحاظ اهمیت)
  • توازن بین ذینفعان داخلی و خارجی سازمان
  • توازن بین اهداف بلند‌مدت و کوتاه‌مدت
  • توازن بین شاخص‌های هادی و عملکرد(کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۳۷-۳۸).

 

۲-۳-۱۲ اهمیت کارت امتیازی متوازن

کارت امتیازی متوازن به یک سازمان امکان می‌دهد تا آرمان و استراتژی‌های خود را با تدوین یک چارچوب جدید تبدیل کند. چارچوبی که استراتژی سازمان را جهت حرکت بسوی اهداف و شاخص‌های انتخاب شده بطور کامل بیان می‌کند (والچوا و تودوروا، ۲۰۰۵، ص۴).  کارت امتیازی متوازن مأموریت و استراتژی سازمان را به اهداف و معیارهایی تبدیل می‌کند که در چند وجه مختلف سازمان دهی می‌گردند. تعداد این وجوه بسته به شرایط و استراتژی واحد کسب و کار بندرت کمتر از چهار وجه می‌باشد (کیم و دیگران، ۲۰۰۹، ص۸۴-۸۹).

 

۲-۳-۱۳ ساختار روش کارت امتیازی متوازن

در چارچوبی که نخستین بار در سال ۱۹۹۲ توسط کاپلان و نورتن برای کارت امتیازی متوازن پیشنهاد شده،  از چهار جنبه( دیدگاه یا وجه) به نامهای جنبه مالی،  جنبه مشتری،  جنبه فرآیندهای داخلی و جنبه رشدویادگیری استفاده شده بود. در این شرایطکارت امتیازی متوازن در تلاش است بین کنترل عملیاتی کوتاه‌مدت و چشم‌انداز بلندمدت و استراتژی کسب‌و‌کار ارتباط برقرار کند. بدین ترتیب مدیران می‌توانند علاوه بر شاخص‌های مالی، کسب و کار سازمان را از دیدگاه‌های دیگر بررسی و کنترل کنند )والمحمدی، ۱۳۸۷، ص۴).

 

۲-۳-۱۳-۱ دیدگاه مشتری

براساس این دیدگاه مدیران باید بیانیه عمومی رسالت خود در خصوص مشتری را به شاخص‌های ویژه‌ای ترجمه کنندکه واقعاً مربوط به مشتریان است. برای مثال شاخص میزان رضایت مشتریان و یا تعداد شکایات مطرح شده ازسوی مشتریان.

 

 

 

 

 

 

منظر مالی
منظر مشتری
منظر فرایندهای داخلی
منظر رشد و یادگیری
ویژن و استراتژی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۲-۴ مدل کارت امتیازی متوازن(کاپلان و نورتون،۱۹۹۶ص۶)

 

۲-۳-۱۳-۲ دیدگاه فرآیندهای داخلی

براساس این دیدگاه سازمانها باید مشخص کنند که در خصوص چه فرآیندها و شایستگی‌هایی سرآمد هستند، تا به ارزش آفرینی برای مشتریان و پیروی سهامداران خود ادامه دهند و شاخص‌های هر یک از آنان برای اندازه‌گیری به نحوی تعیین شود که بر اساس آن مدیریت قادر باشد به آسانی قضاوت کند که بین فرآیندهای داخلی و شایستگی‌ها و میزان و اهمیت عملیاتی که کارکنان برای تأمین اهداف کلی سازمان صورت می‌دهند، ارتباط وجوددارد (والمحمدی،  ۱۳۸۷، ص۵).

 

۲-۳-۱۳-۳ دیدگاه رشد و یادگیری

بر اساس این دیدگاه و باتوجه به رقابت شدید موجود در محیط‌های کسب وکار،  سازمان‌ها علاوه بر اعمال بهبود مستمر در خصوص محصولات و فرآیندهای حال حاضر خود،  باید توانایی معرفی فرآیندهایی با قابلیت گسترده را داشته باشند. این دیدگاه همچنین به اهمیت تغییرات بنیانی در سازمان‌ها اشاره می‌کند (والمحمدی، ۱۳۸۷، ص۶).

 

۲-۳-۱۳-۴  دیدگاه مالی

شاخص‌های مالی، یکی از اجزاء مهم روش ارزیابی متوازن اند، این شاخص‌ها به ما می‌گویند چگونه اجرای استراتژی سازمان که جزئیات آن در شاخص‌های انتخابی در سایر منظرها آمده است،  به نتایج مطلوب و مورد نظرمان در ارقام نهایی مالی منجر خواهد شد (والمحمدی، ۱۳۸۷، ص۶).

وظیفه‌ی کارت امتیازی متوازن، ترجمه‌ی استراتژی‌های سازمان به مجموعه‌ای از شاخص‌های عملکردی است؛ اما سؤال اساسی این است که چگونه کارت امتیازی متوازن باعث ارتباط و ترجمه‌ی استراتژی‌های سازمان به شاخص‌های عملکرد می‌شود؟ در جواب این پرسش باید گفت که مؤلفه‌ای که کارت امتیازی متوازن برای این مهم به کار می گیرد، روابط علت و معلولی میان سطوح مختلف کارت امتیازی متوازن است. استراتژی از مجموعه‌ای فرضیه‌های علی و معلولی تشکیل شده است (کاپلان و نورتون،۱۹۹۲ ، ص۲۲).

 

 

[۱] . lag indicators

 

[۲] . lead indicators

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ب.ظ ]




با بهره گرفتن از منطق علت و معلولی و از بالا به پایین ازجنبه‌های مالی تا جنبه رشدویادگیری،  اهداف استراتژیک هر یک از جنبه‌های همسو با جنبه‌ی ماقبل خود و استراتژیهای سازمان تبیین می‌گردند. به عنوان مثال پس از تعیین اهداف استراتژیک در جنبه مالی،  اهداف استراتژیک در جنبه مشتری به گونه‌ای تعریف می‌گردند که پتانسیل لازم در جنبه مشتری، پتانسیل لازم به منظور دستیابی به اهداف مالی را تضمین نمایند (فضل الهی، ۱۳۸۷، ص ۴۵-۴۷).

دانلود تحقیق و پایان نامه

گام پنجم: تعیین شاخص‌ها و اولویت آنها

در این گام تعیین شاخص‌های مناسب اهمیت فراوانی دارد؛ چرا که اگر شاخص‌ها به درستی انتخاب نشوند،  ممکن است گمراه‌کننده بوده و یا سازمان در محاسبه و به کارگیری آنها دچار مشکل شود. هزینه محاسبه شاخص‌ها نیز باید در حد قابل قبول باشد. همچنین بایستی شاخصها به گونه‌ای انتخاب شوند که امکان تغییر کاذب در آنها وجود نداشته باشد. همچنین،  تعداد کل شاخصها نباید از ۲۰ الی ۲۵ شاخص فراتر رود (شخص نیایی، ۱۳۸۲، ص۳۸).

گام ششم: وزن‌دهی به شاخص‌ها

در این گام و پس از شناسایی شاخص‌های با اهمیت بالا در گام قبل،  محاسبه وزن شاخص‌ها صورت می‌گیرد که در ادامه آورده شده است.

گام هفتم: تهیه کارتهای امتیازی متوازن

با بازنگری تمام اجزای اساسی عوامل کلیدی موفقیت، شاخص‌ها،  اهداف کمی توسط افراد مختلف،  نسبت به نهایی نمودن و تصویب کارت امتیازی متوازن اقدام می‌گردد و با بهره گرفتن از داده‌های مراحل قبل کارت‌های متوازن برای هرمنظر تهیه می‌گردد. پس از تهیه کارت‌های متوازن حا ل می‌بایست اهداف کمی برای هر شاخص تعیین گردد. این اهداف باید به گونه‌ای تعیین شوند که قابل تحقق و دست‌یافتن باشند (شخص‌نیایی، ۱۳۸۲، ص۳۹).

 

۲-۳-۱۵ چالش‌های کارت امتیازی متوازن

 

۲-۳-۱۵-۱ چالشهای طراحی

طراحی کارت امتیازی متوازن با ترسیم نقشه‌ی استراتژی به عنوان شالوده‌ی کارت امتیازی متوازن شروع می‌شود. ترسیم بهینه نقشه استراتژی نیازمند ارائه راه‌حلی مناسب به دو نکته کلیدی ذیل است که متأسفانه در مقام عمل چنان مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

 

۲-۳-۱۵-۲ چالش‌های اجرایی

  • عدم اجرای مطلوب استراتژی و اهداف راهبردی مورد نظر سازمان کارکنان در جهت تحقق
  • عدم آگاهی و درک کارکنان از چشم‌انداز سازمان
  • عدم همسویی و همدلی کارکنان در جهت تحقق اهداف مرتبط با چشم انداز سازمان

هنگامی‌که نقشه استراتژی و کارت امتیازی متوازن در سطح بنگاه طراحی شدند. باید درون سازمان نیز اجرا شوند. این مسأله با خود، چالش های ساختاری و فرهنگی می‌آورد (ابن رسول و دیگران، ۲۰۰۷).

 

۲-۳-۱۵-۳ چالشهای ساختاری

زمانی به وجود می‌آیند که نخواهیم مطمئن شویم نقشه‌ها و کارت‌های امتیازی تسری‌یافته و با سطوح بالاتر خود همسو هستند. و می‌توانند نیازمندی‌های عملکردی واحد مربوطه را تأمین کنند. باید تصمیم بگیریم چند کارت امتیازی اجرا شود. و تا چه سطحی از سازمان جاری گردد، البته این امر به آرمان‌ها و اهداف سازمانی بستگی دارد.

 

۲-۳-۱۵-۴ چالش‌های فرهنگی

علیرغم چالش‌های ساختاری که به آن اشاره شد فرهنگ، بزرگترین تهدید برای کارت امتیازی متوازن است. بیشتر کارت‌های امتیازی به موفقیت نمی‌رسند، به علت عامل فرهنگ است. یک سیستم کارت امتیازی که به خوبی اجرا شده باشد. به دو نتیجه مشابه منجر می‌شود. شفافیت عملکرد و پاسخگویی. این نتایج برای بعضی از افراد، ایجاد ابهام می‌کند. و برای برخی ترسناک است و باعث بر افراشته شدن دیوارهای مقاومت فرهنگی می‌شود. این موانع فرهنگی را باید معرفی و بر آنها غلبه کرد (نیون، ۲۰۰۵، ص۱۲۶-۱۳۴).

 

۲-۳-۱۶ مزایای استفاده از کارت امتیازی متوازن

استفاده از کارت امتیازی متوازن چارچوبی را فراهم می‌کند تا سازمان بتواند استراتژی خود را پیاده کرده و نتایج آن را اجرایی سازد. برخی از مهمترین مزایای استفاده از کارت امتیازی متوازن عبارتند از:(کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۲۴-۳۱)

  1. یکپارچگی و نظارت[۱]: کارت امتیازی متوازن میزان پیشرفت در تحققاهداف استراتژیک و تمرکز بر اجرای آن را کنترل می‌کند. این فرایند،  مشتری‌محور بوده و تمام سازمان را به صورت یکپارچه برای دستیابی به چشم‌اندازش در بر می‌گیرد.
  2. تمرکز[۲]: ایجاد حداکثر سه یا چهار سنجه استراتژیکاصلی برای هر کدام از منظرهای چهارگانه کارت امتیازی متوازن،  باعث می‌شود تا سازمان بیشتر به دنبال شناسایی سنجه‌های عملکردی باشد که نسبت به استراتژی منتخب ضروری‌تر هستند و در نتیجه از پرداختن به سنجه‌های غیر ضروری پرهیز خواهد کرد. این مسأله به تیم مدیریت اجازه می‌دهد تا به جای تمرکز بر تحقق اهداف کمی ‌کوتاه‌مدت بر اهداف بلندمدت سازمان متمرکز شوند.
  3. بازخور[۳]: کارت امتیازی متوازنبرای شناسایی و تفهیم استراتژی‌های سازمان، چارچوبی را ایجاد می‌کند که به واسطه آن،  برای مقایسه عملکرد واقعی با اهداف از پیش تعیین شده، فرایند بازخور به وجود می‌آید.
    ۴٫  همسویی[۴]: کارت امتیازی متوازن مکانیسمی‌را برای همسوسازی فعالیت‌ها،  فرآیندها،  و گروه‌های مختلف با اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت در تمام سازمان فراهم می‌آورد.
  4. ارتباطات[۵]: کارت امتیازی متوازن، ابعاد اصلی سازمان را در چهارچوب روابط علی و معلولیشناساییمی‌کند.  و در نتیجه،  تصمیمات و اقدامات اجرایی مرتبط با آن می‌توانند به یک شیوه ارتباطی کاملاً مشهود و دوسویه برای انتقال استراتژی در تمام سازمان تبدیل شوند.
  5. مسئولیت‌پذیری[۶]: کارت امتیازی متوازن با متصل نمودن عملکرد افراد به استراتژی، مکانیسمی‌فراهم  می‌کند. تاتک‌تک افراد خود را در مقابل دستیابی به نتایج مسئول بدانند.
  6. مشارکت[۷]: هر چه قدر مدیران و کارکنانسازمان بتوانند استراتژی را درک و  نقش عملکرد‌شان را در موفقیت آن بفهمند،  به همان میزان خواهند توانست تصمیمات مستقلی را در رابطه با استراتژی اخذ نمایند که با اتکای صرف به برداشت‌های اولیه خود از استراتژی،  هیچ‌گاه قادر به انجام چنین مشارکتی نبودند.
  7. تبدیل[۸] و تکامل: همانگونه که افراد یاد می‌گیرند با همدیگر روی اهداف مشترک کار کنند، ‌کارت امتیازی متوازن تبدیل به یک ابزار اهرمی‌تکاملیمی‌شود. با ارائه گزارش‌های عملکرد در تمام سازمان، ‌ فرایند بازخور موجود در کارت امتیازی تبدیل به مکانیسمی‌برای انتقال دانش و اصلاح و تعدیل استراتژی بر اساس حقایق و بینش‌های بوجود آمده در افراد می‌شود (کاپلان و نورتون، ۱۹۹۲، ص۲۴-۳۱).

 

۲-۳-۱۷ کاستی‌های کارت امتیازی متوازن

تحقیقات نشان داده است که مدیران در راهبری، ارزیابی و مدیریت عملکرد سازمان خود با مشکلات کلیدی زیر مواجه می باشند:

  1. عدم اجرای مطلوب استراتژی و اهداف راهبردی مورد‌نظر سازمان
  2. عدم آگاهی و فهم کارکنان از چشم‌انداز سازمان
  3. عدم همسویی و همدلی کارکنان درجهت تحقق اهداف مرتبط با چشم‌انداز سازمان
  4. وجود تعارض و تنش معنی دار ما بین مدیران عالی و بخشی بدلیل نادقیق بودن و ذهنی بودن شاخص‌هایکارت امتیازی متوازنو استفاده از الگوهای نامناسب برای ارزیابی.
  5. کارت امتیازی متوازن در تعریف مجموعه‌ای از شاخص‌های کمی تحکیم‌کننده ارزش‌های عملکرد چه در سطح انفرادی (یعنی شاخص عملکرد) و چه برای ادغام ویکپارچگی شاخص‌ها ضعیف است. به این ترتیب کارت امتیازی متوازنتکنیکی برای تخمین کمی سهم هر گروه شاخص در دستیابی به اهداف چه بطور نسبی وچه مطلق، فراهم نمی‌کند و همین‌طور اهمیت نسبی هر کدام از شاخص‌ها را در چشم‌انداز خودش مشخص نمی‌کند.
  6. یکپارچه کردن نتایج کارت امتیازی متوازننیز توسط کاربران بطور ذهنی انجام می‌شود، لذا این کاستی‌ها با خاصیت ویژه کارت امتیازی متوازن در تعارض قرار می‌گیرد که کاپلان ونورتون  به آن تاکید ویژه داشتند، آنها قدرت ویژه کارت امتیازی متوازن را فراهم نمودن ظرفیت یادگیری استراتژیک برای شرکت ها و توانا کردن آنها در تجدید نظر در استراتژی هایشان در مواقع لازم،  ذکر کرده‌اند.

مهمترین نقطه ضعف این رویکرد آن است که به منظور ارائه تصویری کلی از عملکرد به مدیران عالی سازمان طراحی شده است. بنابراین، نه تنها به سطوح عملیاتی سازمان نمی‌پردازد بلکه حتی این قابلیت را نیز ندارد. همچنین چارچوب کارت امتیازدهی متوازن به عنوان ابزاری کنترلی و نظارتی ایجاد شده است و به بهبود توجهی ندارد (نوبل و دیگران، ۱۹۹۷، ص۱۴۵-۱۴۷).

اگرچه کارت امتیازدهی متوازن چارچوب ارزشمندی است که نواحی مهم و حساس را برای ارزیابی ارائه می‌کند ، اما در مورد اینکه چگونه می‌توان شاخص‌های مناسب را پس از شناسایی معرفی کرد و در نهایت در جهت مدیریت سازمان به کار برد، حرفی به میان نمی‌آورد. همچنین این مدل به جنبه رقبا هیچ‌گونه توجهی نمی‌کند و خواسته‌های تمامی‌ذینفعان سازمان را در نظر نمی‌گیرد (نیلی و آدامز، ۲۰۰۲، ص۶).

 

۲-۳-۱۸ نتیجه‌گیری

با رشد تعداد سازمانهایی که نوع فعالیت شان مستلزم سرمایه‌گذاری‌های هنگفت مالی و فکری در بخش‌های تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و خدمات نوین است که غالباً در مورد بازگشت سرمایه‌شان دارای حساسیت ویژه هستند، ارزیابی عملکرد اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.

کارت امتیازی متوازن بعنوان یکی از آخرین نوآوری‌های مدیریتی، یک سیستم اندازه‌گیری چند‌ بعدی است که یک چارچوب ارزیابی عملکرد را با نگاهی یکپارچه بر عملکرد کسب و کار ارائه می‌کند و شامل ابعاد مالی کمی نتیجه‌گرا و کوتاه‌مدت و ابعاد غیرمالی کیفی، محرک (پیش برنده) و دراز مدت است. ویژگی کلیدی کارت امتیازی متوازن تأکید بر ایجاد ارتباط بین شاخص‌های عملکرد و استراتژی شرکت می‌باشد. و بدلیل جامعیت و فراهم‌آوردن مجموعه‌ای از شاخص‌های مالی و غیرمالی و اتصال شاخص‌ها به استراتژی و تقویت رویکرد کل‌نگر، انتظار می‌رود که مشکلات مطروحه ارزیابی عملکرد را کاهش دهد.

 

 

 

بخش دوم از فصل دوم

 

۲-۴ آشنایی با مالیات و امور مالیاتی استان آذربایجان غربی

۲-۴-۱مقدمه

دولت برای تأمین هزینه‌های خود ازمنابع مختلف، درآمد تحصیل می‌کند. گرچه بخشی ازدرآمدهای دولت در کشور ما ازطریق استقراض از بانک مرکزی، بخشی از فروش نفت و بخشی دیگر از درآمد حاصل از خدمات مختلف مانند خدمات پستی، حمل و نقل و انحصارات دولتی است، اما مالیات نیز بخش بسیار مهم و اثرگذاری از درآمد دولت را تشکیل می‌دهد. اهمیت مالیات بیشتر از آن جهت است که ارتباط میان مردم و دولت را حفظ کرده و دولت را ملزم به پاسخ‌گویی دربرابر درآمد به‌دست آمده می‌کند.
صاحب‌نظران اقتصاد و توسعه معتقدند که درآمدهای مالیاتی در راستای تأمین هزینه‌های دولت، شرایط نامطلوب اقتصادی آن جامعه را بهبود می‌بخشد. سهم درآمدهای مالیاتی دولت‌ها ازتولید ناخالص داخلی کشورها معمولاً قابل ‌توجه است. البته دراقتصاد ایران این سهم رقم بسیار ناچیزی است. عدم فاصله‌ی میان دولت و مردم مهمترین مسأله در پرداخت «با رغبت» مالیات است. زمانی که مردم بدانند هرگونه شانه خالی کردن از زیر پرداخت مالیات در نهایت به زیان خود آنهاست و مانع از اجرای برنامه‌های رفاهی دولت خواهد شد، مطمئناً مالیات را با رغبت خواهند پرداخت. این موضوع الزامات بسیاری دارد که از آن جمله پاسخ‌گویی دقیق دولت به مطالبات مردم و انتقادهاست.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

۲-۴-۲ تعاریف و مفاهیم عملیاتی

تعریف مالیات

مالیات[۹] قسمتی ازدرآمد یا دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومی‌و اجرای سیاست‌های مالی درراستای حفظ منافع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی کشوربه موجب قوانین و به‌وسیله‌ی اهرم‌های اداری و اجرایی دولت وصول می‌شود. عده‌ای از صاحب‌نظران مالیات را مبلغی می‌دانند که دولت از اشخاص، شرکت‌ها و مؤسسات برطبق قانون برای تقویت عمومی‌حکومت و تأمین مخارج عامه می‌گیرد، پس مالیات برای پرداخت مخارج عمومی‌و اجرای سیاست‌گذاری مالی لازم است. البته قانون گذار در متن قانون مالیات‌های کشور ما اشاره ای به هدف توزیع عادلانه‌ی ثروت نکرده است.(سایت سازمان امور مالیاتی کشور، زمستان ۱۳۹۰)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

۱) مبنای مالیات(پایه‌ی مالیاتی):

مبنای مالیات عامل متغیر یا هر مفهوم دیگری همچون درآمد یا دارایی است که طبق قانون بر آن،  مالیات وضع می‌شود.


۲) نرخ مالیات[۱۰]:

درصدی از مبنای مالیات یا پایه‌ی مالیاتی است که مبنای محاسبات مالیات مورد نظر قرار می‌گیرد، به عبارت دیگر نرخ مالیات در هر مبنا اندازه‌ی اخذ مالیات را با توجه به قوانین و آیین‌نامه‌های مالیاتی دولت‌ها درمبنای مورد نظر نشان می‌دهد.

انواع محاسبه نرخ مالیات به شرح ذیل است:
نرخ مالیات تناسبی:
نرخی که بدون توجه به تغییرات مبنای مالیات، همیشه ثابت است.

نرخ مالیات تصاعدی:

برعکس نرخ تناسبی با افزایش مالیات مقدارش افزایش می‌یابد که لزوماً متناسب با افزایش مبنای مالیات نیست.

نرخ مالیات تنازلی:
هرچه مبنای مالیات وسیع‌تر می‌شود، ازنرخ مالیات کاسته می‌شود.

مبلغی که برمبناهای مختلف تعلق می‌گیرد و از مؤدیان وصول می‌گردد. به‌طورمعمول در هر کشور تعیین میزان مالیات‌ها با توجه به نیازها و هزینه‌های بخش عمومی‌و فواید حاصل از اجرای برنامه‌های دولت صورت می‌گیرد.

ازعوامل دیگر تعیین میزان و حد مالیات‌ها، مقایسه هزینه‌ی آن با هزینه‌های منابع غیرمالیاتی ازقبیل وام‌ها اعم از داخلی و خارجی است. اغلب کشورهای درحال توسعه با کسری بودجه‌های سالانه و مشکلات مالی در زیر ساخت‌های اقتصادی و اجتماعی مواجهند، افزایش درآمدهای مالیاتی یکی از راه‌های طبیعی و بدیهی مقابله با این مشکل است.

هرگونه افزایش در درآمدهای مالیاتی به یکی از صور زیر قابل حصول است:
▪ افزایش نرخ مالیات‌های موجود و جاری؛
▪ افزایش مبنای مالیات‌های موجود و جاری ازطریق حذف‌ معافیت‌ها و بخشودگی‌ها
▪ برقراری مالیات جدید

 

[۱] - Surveillance

[۲] - Centralization

[۳] - Feedback

[۴] -Alignment

[۵] -Communication

[۶]-Responsibility

[۷]- Partnership

[۸] - Conversion

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ب.ظ ]




انواع مالیاتها در ایران

۲-۴-۳-۱ مالیاتهای مستقیم

گرچه تعریف جامع و مانعی از مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم دردست نیست، با این وجود می‌توان گفت که مالیات‌های مستقیم باتوجه به اوضاع و احوال شخص (میزان دارائی و درآمد) وضع می‌شود. (سایت سازمان امور مالیاتی کشور، زمستان ۱۳۹۰)

دانلود پایان نامه

 

۲-۴-۳-۱-۱ انواع مالیاتهای مستقیم

مالیات‌های مستقیم به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند که مهم‌ترین آن‌ ها مالیات بر دارایی و مالیات بر درآمد است.
البته امروزه مبنای متداول مالیاتی در جهان بر سه اصل «دارایی»، «هزینه» و «مصرف» استوار است. درآمد عوایدی است که به‌ طور مستمر در فواصل معین عاید شخص می‌گردد در حالی‌که دارایی از اموال منقول و غیرمنقولی تشکیل می‌شود که قبلاً جمع‌ آوری شده و دریک زمان ثابت است.

۱) مالیات بر درآمد[۲] شخصی

این مالیات ممکن است برانواع درآمد شخص یا برمجموع درآمد وی وضع شود. درمالیات برانواع درآمد، هریک از منابع متعدد درآمد شخصی (مانند حقوق، بهره پول، درآمد املاک، اجاره‌بهای مستغلات، درآمد حاصل از تصدی مشاغل آزاد مانند درآمد پزشکان، وکلای دادگستری و. . . ) معمولاً به طرق و نرخ‌های مختلف مشمول مالیات قرار می‌گیرد.

در مالیات بر مجموع درآمد کلیه عواید شخص ازمنابع مختلف درآمد روی هم محاسبه می‌شود و معمولاً پس از کسر بخشودگی‌های مقرر درقانون با «نرخ‌های تصاعدی» مشمول مالیات قرارمی‌گیرد. به‌طورکلی وصول مالیات برانواع درآمد سهل‌تراست ولی مالیات برمجموع درآمد بیشتر منطبق با عدالت مالیاتی است.
از آن‌ جا که مالیات بردرآمد شخصی به ترتیبی که توضیح داده خواهد شد یک نوع انعطاف‌پذیری دردریافت مالیات بوجود می‌آورد که یکی از عوامل مهم ثبات اقتصادی محسوب می‌شود، امروزه دراغلب کشورها مالیات بردرآمد مهم‌ترین منبع عواید دولتی به حساب می‌آید.

عکس مرتبط با اقتصاد

انتقاد وارد بر مالیات بردرآمد شخصی این است که موجب کاهش انگیزه‌ی فعالیت شخصی و سرمایه‌گذاری مولد می‌گردد. اما مالیات بردرآمد دو جنبه دارد که ممکن است اثرات یکدیگر را خنثی کنند. ازیک سو چون دولت قسمتی از درآمد حاصل ازکار و فعالیت افراد را به عنوان مالیات اخذ می‌کند بدین ‌جهت ممکن است افراد فراغت را به کار و فعالیت بیشتر ترجیح دهند و این عمل ازنظر اقتصادی مفید نمی‌باشد. از سوی دیگر چون مالیات بردرآمد شخصی باعث می‌شود که پس از کسر مالیات، درآمد خالص (درآمد قابل تصرف) کمتری باقی بماند، ممکن است این امر موجب شود که افراد برای حفظ سطح زندگی و میزان مصرف خود برساعات کار بیافزایند و با کوشش و فعالیت بیشتر کمبود درآمد را جبران کنند.

اما بی‌شک مالیات بردرآمد شخصی باعث کاهش پس‌اندازهای اختیاری افراد می‌شود و این امر ممکن است موجب تقلیل سرمایه‌گذاری خصوصی شود که باید با سرمایه‌گذاری دولتی جبران شود.

۲) مالیات بر درآمد شرکت‌ها

از مجموع عواید شرکت، مخارج و هزینه‌های مختلف کسر می‌گردد و درآمد ویژه باقی می‌ماند که به نرخ‌های تصاعدی مشمول مالیات قرارمی‌گیرد. لیکن محاسبه درآمد ویژه شرکت‌ها و نوع هزینه‌هایی که باید کسر شود به سادگی امکان‌پذیر نیست. از طرف دیگر باید میان مالیات و سرمایه‌ی اولیه‌ی تشکیل شرکت‌ها تناسب معقولی برقرار گردد تا عدالت مالیاتی رعایت شود؛ به گونه‌ای که شرکت‌های با سرمایه‌ی اولیه‌ی کم‌تر مالیات‌ کمتری نسبت به شرکت‌های با سرمایه‌ی اولیه‌ی بیشتر بپردازند. برای حل این مسائل روش‌های مختلف مالی و حسابداری بکار گرفته میشود.

حسابداری

شرکت‌های بازرگانی سعی می‌کنند که قیمت و میزان تولید خود را به نحوی تنظیم کنند که منافع آن‌ ها حداکثر شود، پس همیشه این امکان وجود دارد که شرکت‌های مذکور از طریق افزایش قیمت کالای خود قسمتی از مالیات متعلقه را به مصرف‌کنندگان انتقال دهند. چنانچه تقاضا برای کالای مزبور درمقابل افزایش قیمت چندان تغییر نکند (مردم مجبور باشند آن کالا را تهیه کنند و کالا ضروری باشد) امکان انتقال مالیات بیشتراست.
مالیات بردرآمد شرکت‌ها از مقدار وجوهی که درسرمایه‌گذاری جدید به کارمی‌افتد می‌کاهد، زیرا این نوع مالیات باعث می‌گردد که از سرمایه‌گذاری مجدد مقدار وجوهی که به عنوان مالیات به دولت پرداخت می‌شود جلوگیری به عمل آید و سود قابل توزیع بین صاحبان سهام نیز کاسته شود. واضح است که کاهش پس‌انداز شرکت و هم‌چنین تنزل پس‌انداز صاحبان سهام به علت تقلیل سود سهام که درنتیجه وضع مالیات حاصل شده است، دربازارپول و سرمایه اثر می‌گذارد و نتیجتاً درکاهش سرمایه‌گذاری مؤثر واقع می‌شود. به همین جهت در بسیاری از کشورها سود توزیع نشده شرکت‌ها از پرداخت مالیات معاف می‌گردد و درتعیین نرخ‌های مالیات بردرآمد شرکت‌ها نیز جانب اعتدال رعایت می‌شود.

۳) مالیات بر دارایی[۳]

مالیات بر دارایی به انواع مختلفی مانند مالیات بر ارزش اراضی، مالیات بر ارث و نقل و انتقلات بلاعوض و مالیات نقل و انتقالات قطعی تقسیم می‌شود. مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض در تعدیل توزیع غیرعادلانه ثروت مؤثر است و از نظر اداری نیز تشخیص و وصول آن نسبتاً آسان است. مالیات براراضی ممکن است بر قیمت اراضی و یا افزایش ارزش اراضی وضع شود. درصورتی که مالیات براضافه ارزش اراضی وضع شود اضافه ارزش مزبور هرساله ارزیابی می‌شود و مشمول مالیات قرارمی‌گیرد. گاهی‌ مالیات براضافه ارزش اراضی در موقع انتقال املاک و اراضی وصول می‌گردد. معمولاً هرقدر فاصله بین خرید و فروش کمتر باشد نرخ مالیات بیشتر است و بدین‌ ترتیب مبلغ مالیات با فاصله زمانی بین خرید و فروش اموال و مقدار منفعتی که درنتیجه معامله حاصل گردیده است ارتباط پیدا می‌کند. مالیات‌های مزبور وسیله مؤثری برای جلوگیری از سفته‌بازی درمعاملات غیرمنقول به شمار می‌رود و ممکن است درتجهیز پس‌انداز خصوصی برای سرمایه‌گذاری مولد مؤثر واقع شود. دربسیاری از کشورها، مالیات بر اراضی و منازل مسکونی مهم‌ترین منبع درآمد برای شهرداری‌ها و حکومت‌های محلی به‌شمار می‌رود (سایت سازمان امور مالیاتی کشور، زمستان ۱۳۹۰).

 

 

 

 

۲-۴-۳-۲ مالیاتهای غیر مستقیم

درحالی‌که مالیات‌های غیرمستقیم اغلب روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومی‌کشیده می‌شود و درهنگام توزیع یا فروش به روش‌های مختلف وصول می‌گردد.

 

۲-۴-۳-۲-۱ انواع مالیاتهای غیر مستقیم

 

۱) مالیات بر مصرف و فروش

مالیات برمصرف که نوعی مالیات غیر مستقیم است، روی قیمت کالاهای مورد مصرف عمومی‌کشیده می‌شود و از تولید کننده‌ی کالاها و خدمات مزبور وصول می‌شود. بنابراین مالیات برمصرف جزئی از قیمت کالا را تشکیل می‌دهد به نحوی که معمولاً مصرف کننده نمی‌تواند تشخیص دهد چه مقدار از قیمت کالا بابت مالیاتی است که تولید کننده و یا فروشنده به دولت می‌پردازد. مالیات برمصرف اغلب به کالاها و خدماتی تعلق می‌گیرد که درمقابل تغییرات قیمت حساسیت کمی‌دارند و به همین جهت این نوع مالیات یکی از منابع مهم درآمد دولت را تشکیل می‌دهد. کالاها و خدماتی که دراغلب کشورها مشمول مالیات برمصرف قرارمی‌گیرند عبارتند از: دخانیات، بنزین، قند و شکر و بعضی دیگر از کالاهای تجملاتی و ضروری، چون اگراین مالیات برکالاهای ضروری وضع ‌شود، سنگینی آن را طبقات کم‌بضاعت بیشتر احساس می‌کنند.

مالیات برفروش به کالاهایی تعلق می‌گیرد که درمرحله خرده‌فروشی به دست مصرف کننده می‌رسد. دراین نوع مالیات فروشگاه‌ها موظف هستند که مبلغ مالیات را مجزا از قیمت کالا حساب نموده و در یک رقم جداگانه به نحوی که مصرف‌کننده از مبلغ آن اطلاع حاصل کند، دریافت دارند. غرض از این نوع محاسبه آن است که مصرف کننده مالیات را بپردازد. در ایران این نوع مالیات وجود ندارد.

 

۲) مالیات بر ارزش افزوده [۵]

به‌ طورخلاصه مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات غیرمستقیم عام بر عموم کالاها و خدمات (مگر موارد معاف) است که به‌صورت چند مرحله‌ای از اضافه ارزش کالاهای تولید شده (ارزشی که درهرمرحله به ارزش کالا افزوده می‌شود) یا خدمات ارائه شده در مراحل مختلف تولید و توزیع اخذ می‌شود. به عبارت دیگر مالیاتی است که درطول فرایند تولید و خدمات ازمحل تولید تا فروش کالا به مشتری نهایی، مرحله‌ به ‌مرحله اخذ می‌شود. نکته مهم آن‌که چون جمع ارزش افزوده‌های بنگاه‌های اقتصادی دریک کشور برابر تولید ملی همان کشور است (معاملات واسطه‌ای - کل معاملات = ارزش افزوده) بنابراین مالیات برارزش افزوده، برابر مالیات بر تولید ناخالص ملی است. به عبارت دیگر پایه مالیات برارزش افزوده، تولید ناخالص ملی است.

اکثریت بالایی از کشورهای پذیرنده‌ی مالیات برارزش افزوده، این مالیات را تا حد زیادی جایگزین مالیات‌های دیگر به‌ خصوص مالیات‌های بر مصرف و فروش ساخته‌اند. باید توجه داشت که به علت گستردگی پایه مالیاتی در این نوع مالیات می‌توان نرخ مالیاتی را در سطح پایین برقرارکرد.
مالیات برارزش افزوده می‌تواند تا حد زیادی جایگزین مالیات‌های دیگر شود، هم‌چنین امکان دارد این مالیات بخشی از فعالیت‌های اقتصادی را که تحت پوشش قراردادن آن‌ ها با بهره گرفتن از سایر روش‌ها مثل مالیات برفروش دشوار است را پوشش دهد.

مالیات برارزش افزوده سازوکار خود اجرایی دارد، لذا احتمالاً هزینه‌های جمع‌ آوری درمقایسه با سایر روش‌های اخذ مالیات پایین‌تراست. هم‌چنین استفاده از این روش موجب کاهش مالیات مضاعف، کاهش فرارهای مالیاتی و کاهش وقفه زمانی پرداخت نیز می‌شود. این نوع مالیات به دلیل افزایش قمیت تمام شده‌ی فروش درمراحل مختلف ممکن است اثر تورمی‌داشته باشد، اما چنانچه با گسترش پایه‌ی مالیاتی نرخ‌های مالیات کاهش یابد، چندان به صراحت نمی‌توان دراین خصوص اظهارنظر کرد.
هم‌چنین اثر این مالیات در درآمد گروه‌های کم‌درآمد غیرقابل اجتناب خواهد بود. حتی اگر مالیات فوق به آخرین حلقه که خرده فروشی است برقرار نشود، انتقال مالیات به قیمت خرده فروشی قطعی خواهد بود در نتیجه گروه‌های با درآمد کم و متوسط نسبت به گروه‌های با درآمد بالا، سهم بیشتری از درآمدشان را بابت مالیات پرداخت می‌کنند این مالیات تنازلی است(سایت سازمان امور مالیاتی کشور، زمستان ۱۳۹۰).

 

۲-۴-۴  تاریخچه‌ نظام مالیاتی

بطور کلی وصول مالیات و شکل گیری نظام مالیه در دنیا با تأسیس حکومت‌ها شروع شده است. زیرا حکومت‌ها برای تأمین مقاصد خود و انجام وظایفی که عهده دار آن بوده و هستند به منابع مالی نیاز داشته و برای تأمین این منابع مبادرت به وصول مالیات می‌نمودند. برابر متون تاریخی، مادها اولین حکومتی بودند که در سرزمین ایران اقدام به برقراری و وصول مالیات به منظور تامین مخارج حکومتی خود کرده‌اند.

با بعثت حضرت رسول اکرم (ص) و انقراض سلسله ساسانی در ایران، مالیاتهای اسلامی از قبیل خمس، زکات و جزیه وغیره بر مالیات های موجود افزوده گشت. در دوره حکومت صفاریان، سامانیان، آل بویه، غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان نیز مالیات در ایران کم و بیش به روش سابق برقرار بوده است. در زمان ناصرالدین شاه، میرزا تقی خان امیرکبیر به اصلاح امور مالی و تمرکز درآمدهای دولت و تنظیم بودجه و ایجاد تعادل بین درآمد و هزینه دولت همت گماشت. او کشور را به شش حوزه مالیاتی تقسیم کرد. پس از تشکیل این حوزه ها، مستوفیان جدید اعزامی از مرکز، امور وصول مالیات را بر عهده گرفتند. در دوران پهلوی مقررات متعدد و مختلفی در مورد انواع مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم به تصویب مجلس رسید. اولین قانون مالیاتی در سال ۱۲۹۴ تصویب شد. همچنین قانون مالیات بر شرکتها و تجارت و غیره در ۱۳۰۹ به تصویب رسید. در سال ۱۳۱۶ برای اولین بار قانون مالیات بر ارث و نقل و انتقال بلاعوض وضع گردید. در سال ۱۳۱۷ قانون مالیات بردرآمد اصلاح و بموجب آن ضمن تغییر نرخ مالیات بر درآمد برای اولین بار مالیات تکلیفی برقرار گردید. در سال ۱۳۴۲ لایحه قانونی سازمان تشخیص مالیات تصویب گردید. قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه ۱۳۴۵ تا حدی جامع ومانع بوده و به موجب این قانون کلیه مقررات مربوط به مالیات بر درآمد و داریی که تا آن موقع بصورت پراکنده وضع شده بود یک جا جمع و در حقیقت نظام نوین مالیاتی ایران با تصویب این قانون ایجاد گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان امور مالیاتی کشور به عنوان یک موسسه دولتی به استناد بند الف ماده ۵۹ قانون برنامه سوم توسعه و با هدف افزایش کارایی نظام مالیاتی، رفع موانع سازمانی و تمرکز کلیه امور مربوط به اخذ مالیات در سازمانی مستقل و با تاکید بر مقوله مالیات و کاهش وابستگی به نفت در سال ۸۱ شروع به کار نمود. متن بند الف ماده ۵۹ به قرار زیر است: ماده ۵۹ :

* بند الف ـ به دولت اجازه داده می شود به منظور افزایش کارآیی نظام مالیاتی و رفع موانع سازمانی موجود و همچنین تمرکز کلیه امور مربوط به اخذ مالیات «سازمان امور مالیاتی کشور» را به صورت یک موسسه دولتی و زیر نظر وزارت امور اقتصادی و دارایی ایجاد کند، با ایجاد این سازمان کلیه اختیارات، وظایف، نیروی انسانی امکانات و تجهیزات موجود وزارت امور اقتصادی و دارایی که در معاونت امور مالیاتی و بخشها و حوزه های مالیاتی به کار گرفته می شوند به این سازمان منتقل می گردد. تشکیلات سازمان مذکور و آیین نامه اجرایی این بند به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان امور اداری و استخدامی کشور به تصویب هیأت وزیران می‌رسد.

سازمان امور مالیاتی در طول برنامه چهارم، تلاش نموده است با اصلاح و کارآمد نمودن نظام مالیاتی، بستری برای کاهش وابستگی بودجه عمومی به عواید حاصل از فروش نفت فراهم نماید. بر اساس آیین نامه اجرایی ماده ۵۹، سازمان دارای شخصیت حقوقی مستقل است و بودجه سالانه آن جداگانه در قانون بودجه منظور خواهد شد، و مرکز اصلی آن هم در تهران می باشد. کارکنان سازمان از نظر مقررات استخدامی، مشمول قانون خدمات کشوری می باشند (دفتربرنامه‌ریزی مالیات، ۱۳۸۹).

 

۲-۴-۵ بیانیه مأموریت سازمان امور مالیاتی کشور(۱۳۸۹الی۱۳۹۳)

سازمان امور کشور مسؤول اجرای صحیح قوانین ومقررات مالیاتی در کشور می‌باشد. این سازمان با بکارگیری مناسب‌ترین رویه‌ها و فن آوریهای نوین مصمم است تا درآمدهای مالیاتی دولت را بطور دقیق شناسایی و وصول نماید وبا فراهم نمودن زمینه پژوهش‌های کاربردی مستمر و خلاق، بستر مناسبی برای توسعه کمی‌و کیفی نظام مالیاتی کشور و ارتقا فرهنگ مالیاتی فراهم آورد. این سازمان تلاش می کند تا علاوه بر انجام وظایف شناسایی، تشخیص و وصول مالیاتها، بهترین فرصت را برای ذینفعان ارائه نماید. همچنین سازمان برآن است تا با بهره گرفتن از اصول دانش مدیریت مشارکتی و ظرفیت های ممکن در جهت اجرایی نمودن نظام جامع اطلاعات مالیاتی و اهداف کلان کشور، در راستای وظایف محوله به بهترین وجه ایفای نقش نماید (برنامه عملیاتی سازمان امور مالیاتی کشور، ۱۳۸۹).

 

۲-۴-۶ بیانیه چشم‌انداز سازمان امور مالیاتی کشور(۱۳۸۹ الی ۱۳۹۳)

سازمان امور مالیاتی کشور سازمانی است پیشرو در منطقه که با بهره گرفتن از سرمایه انسانی متعهد و توانمند، فن‌آوریهای روزآمد و رویکردهای نوین مالیاتی، مصمم است مالیات حقه دولت را با کمترین هزینه و با بیشترین دقت جمع‌ آوری نماید و بعنوان یک سازمان پیشرفته، مؤثر و معتبر در بیشینه‌سازی درآمدهای مالیاتی دولت و ارائه خدمات بهینه و با‌ کیفیت در راستای رضایتمندی ذینفعان شناخته شود (برنامه عملیاتی سازمان امور مالیاتی کشور، ۱۳۸۹).

 

۲-۴-۷ تشکیلات سازمانی امور مالیاتی کشور

سازمان امور مالیاتی کشور زیر نظر رئیس کل آن که معاون وزیر اقتصاد و دارایی نیز می‌باشد، اداره می‌گردد. رئیس کل سازمان امور مالیاتی بالاترین مقام اجرایی سازمان است که بنا به پیشنهاد وزیر امور اقتصادی و دارایی و تایید هیأت وزیران و حکم وزیر به این سمت منصوب می‌شود. معاونان سازمان نیز به پیشنهاد رئیس سازمان و تایید وزیر امور اقتصادی و دارایی و با حکم رئیس کل منصوب می‌گردند. شورای‌عالی مالیاتی، هیأت عالی انتظامی مالیاتی، دادستانی انتظامی مالیاتی و هیات رسیدگی به تخلفات اداری برخی از ارکان سازمان هستند. رئیس کل سازمان امور مالیاتی پنج معاون فنی و حقوقی، برنامه‌ریزی و فناوری اطلاعات، عملیاتی، توسعه مدیریت و منابع، و مالیات بر ارزش افزوده دارد و در مجموع ۲۰  اداره کل و دفتر زیر نظر معاونت های پنج‌گانه اداره می‌شوند. سازمان در هر استان دارای یک اداره‌ی کل می‌باشد

[۱] - Right Taxes

[۲] - Tax Based income

[۳] -Tax Based  Property

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ب.ظ ]




در سال های اخیر به علت کشیده شدن صاحب نظران حرفه‌ای به حوزه فعالیت مدیریت منابع انسانی، طرح هایی برای بهبود مسیر شغلی کارکنان بوجود آمده است. برخی از شرکت های پیشرو و پیشگام برنامه هایی را برای بهبود کارراهه شغلی تدارک دیده اند. اما آن ها می خواهند که فعالیتهایشان به طور گسترده شامل کارکنان غیر مدیریتی نیز بشود. البته ۸۰ تا ۹۰ درصد کارکنان شامل این بحث می‌شود. این کارکنان نیازهای پیشرفت و تکامل دارند و انتقال و ارتقاها را تجربه می کنند این گونه کارکنان برای موفقیت هر سازمانی ضروری است و از آن نباید غفلت کرد(سید جوادین، ۱۳۸۶ ).

عکس مرتبط با منابع انسانی

ارتقای شغلی را می توان جایگزین شدن فرد در شغلی با مسئولیت و اختیار بالاتر و اهمیت بیشتر تعریف کرد (درخشان داوری، ۱۳۷۸)

از سویی به دلیل آنکه افراد غالبا دوستدار و خواستار ارتقای مقام و پیشرفت در کار خود هستند بنابراین برای افزایش رضایت در سازمان ها بایستی در این باره چاره اندیشی شده و برنامه ریزی های دقیقی صورت گرفته و انجام پذیرد تا زمینه‌های ارتقای کارکنان سطوح مختلف در قالب فرایندی منطقی فراهم گردد. هر فردی که در سازمان یا موسسه ای مشغول به کار می‌شود پس از کسب تجربه و دستیابی به مهارت های شغلی به فکر ارتقای شغل و پیمودن مراحل ترقی سازمانی می‌افتد. اگر کسی دارای مهارت ها و تجارب لازم برای انجام کاری یا هدایت گروه است، چرا برای ارتقای شغلی تلاش نکند؟(مهریاری، ۱۳۸۵)

اگرچه گویایی و صدای کار و عمل، از بیان و شرح و توضیح درباره کار، قوی‌تر است و طبق مفهوم کلی ضرب‌المثل فارسی «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»، ممکن است کارگر یا کارمند شاغل پیش خود فکر کند که انجام وظایف به صورت کارا و کارآمد، خود به خود گویایی لازم را برای همه مدیران و سرپرستان دارد، ولی تجربه نشان داده است که در همه موارد این تفکر صحیح نیست. شاغل نیز باید درجهت معرفی بهتر کارایی و کارآمدی خود برای ترقی و دستیابی به اهداف موردنظر درکارراهه شغلی، بعضی فعالیتها و تلاشهای غیرکاری نیز انجام دهد(درخشان داوری، ۱۳۷۸ ).

هر شاغلی با مشخص کردن اهداف خود و تلاش برای ارتباطات بهتر سازمانی و بخصوص تعیین موقعیت و جایگاهی که فرد تصمیم دارد به آن برسد، می تواند سعی و تلاش کند تا تاییدیه سرپرست یا مدیر خود را اخذ کند. به هرحال برای حصول ترقی در مسیر شغل چند نکته مهم وجود دارد که به نظر می‌رسد دانستن آن برای هر فردی که طالب ارتقای شغلی است، ضرورت داشته باشد:

 

۲-۴-۱- خودارزیابی

هر فرد قبل از آنکه در فکر کسب مزایا و یا ارتقای شغلی خود بیافتد، لازم است به دانش، مهارت و توانایی های حرفه ای خود نظری صادقانه کــند و درحقیقت یک خودارزیابی واقع بینانه انجام دهد. آیا مهارتهای لازم برای انجام نقشی مهمتر را دارم؟ اگر جواب صادقانه مثبت است، برای کسب و توسعه دانش و معلومات پایه‌ای و مهارت کاری و حفظ روند صنعتی و سازمانی چه اقداماتی انجام داده‌ام؟

به هرحال اگر طالب پست سرپرستی و هدایت افراد هستیم بایستی قبلا در چند موضوع کاری از جمله مدیریت زمان یا واگذاری کار به دیگران و تقسیم و تفویض وظایف به دیگران، مهارتها و تجارب لازم را کسب کرده باشیم. با اینگونه ارزیابیها شاید به این نتیجه برسیم که مثلا آمادگی لازم برای پذیرش نقش مدیریت یا سرپرستی را نداریم. برای آنکه تغییری در مراحل کار و مسیر شغلی خود ایجاد کنید، لازم است داوطلبانه متقاضی افزایش مهارتهای خود باشید. مراقب افزایش فعالیتهای سازمانی، پروژه های جدید و موضوعاتی باشید که افراد دیگر تمایلی به انجام آن ندارند(مهریاری، ۱۳۸۵ ).

۲-۴-۱-۱- مشکل گشابودن و نه مشکل آفرینی

هر کسی می تواند در سازمان خود مشکلات را پیدا کند. تجربه می گوید اگر شما هم به دنبال مشکلات نباشید، مشکل شما را می یابد. مهارت بررسی و تجزیه و تحلیل مسائل و مشکلات سازمانی را در خود تکامل دهید و از آن به عنوان فرصتی برای توسعه و پیشرفت شغلی استفاده کنید(مهریاری، ۱۳۸۵).

۲-۴-۱-۲- پذیرش و پیش بینی تشدید چالش کاری

برای برعهده گرفتن کار جدید اگر چه ظاهرا نامناسب و مخاطره آور باشد، داوطلب شوید. در پاره ای موارد، پذیرش پیشنهاد چنین وظایفی بهترین فرصت برای نشان دادن قابلیت‌های یک فرد است. گاهی اوقات سرپرست از همکار خود می خواهد که در موضوعی مهم، وی را یاری دهد، درحالی که کس دیگری تمایل به چنین همکاری ندارد. در چنین مواردی موقعیت خوبی برای نشان دادن قابلیت هدایت و رهبری ایجادشده و سکوی مناسبی برای ارائه نظرات فردی وجود دارد(مهریاری، ۱۳۸۵ ).

۲-۴-۱-۳- افزایش شناخت از خود

علاقه مندی و تمایل خود را به فعالیتهای شرکت و سازمان خود با مشارکت مستمر در مباحث کاری نشان دهید. قبل از شرکت در جلسه یا بحث، موارد و مطالب موردبحث در جلسه را بررسی کنید و چند نکته بااهمیت درباره مسائل اساسی دردست داشته باشید(مهریاری، ۱۳۸۵ ).

 

۲-۴-۱-۴ انجام فعالیتهای داوطلبانه

انجام فعالیتهای داوطلبانه شیوه دیگری برای ایجاد زمینه ارتقای شغلی در محیط کار است و بدینوسیله می توانید دانش و ارزش کاری خود را در سازمان به دیگران نشان دهید. به خاطر داشته باشید که وقتی درکارها حالت داوطلبانه دارید احتمالا به این نتیجه هم می‌رسید که دارای مهارتهای دیگر و قدرت حل مشکلات هستید(مهریاری، ۱۳۸۵ ).

۲-۴-۱-۵- تهیه و تنظیم کارنامه عملکرد

در پاره ای موارد مدیران و افرادی که درباره تخصیص مزایا، توزیع کارانه، ارتقای سالیانه، تغییرات سازمانی و واگذاری مسئولیتهای جدید، تصمیم می گیرند، ممکن است درباره عملکرد یا ارزشهای کاری شما اطلاع موثق و دقیقی نداشته باشند، یا حتی احتمال دارد اطلاعات متناقضی هم به این افراد گزارش شود که در تصمیمات آنها اثر بگذارد. بنابراین برای آنکه بتوانید در چنین مواردی از حقوق خود دفاع کنید و برای اثبات واقعیتها، تهیه و تنظیم یک کارنامه عملکرد شخصی ضرورت دارد و کمک شایانی در احقاق سازمانی در موقعیتهای متفاوت می کند(مهریاری، ۱۳۸۵ ).

۲-۴-۱-۶- پذیرش اقبال

وقتی مسئول یا مدیری انجام کاری برجسته یا انجام یک پروژه را به شما پیشنهاد کند، شما چه واکنشی خواهید داشت؟ اگر نسبت به این پیشنهاد بی تفاوت باشید یا جواب رد دهید، درحقیقت دری را به روی خود بسته اید. بهتر آن است که به اینگونه پیشنهادها با تفکر و تعقل لازم پاسخ دهید و اگر کار و وظیفه واگذار شده قبلی، درحال انجام یا اتمام است، به پیشنهاد جدید پاسخ مثبت دهید. در مواردی که پیشنهاد سمت و موقعیت جدید حاصل تلاش خود شما نیست بایستی مراقب عکس العملهای اطرافیان باشید چون پذیرش اینگونه پیشنهادها موجب ایجاد تنش ناخواسته در همکاران و همردیفان می‌شود(مهریاری، ۱۳۸۵ ).

۲-۴-۱-۷- خواسته خود را اعلام کنید

در بعضی موارد یک فرد در سازمان فرصت ارتقای شغلی را از دست می دهد، چون تصمیم گیرندگان درباره ارتقای شغلی یا واگذاری سمت جدید، اطلاعی از خواسته آن فرد نداشته اند. بنابراین لازم است در فرصتهای مناسب موضوع علاقه مندی به ارتقای شغلی را با سرپرست، مدیر یا هماهنگ کننده گروه خود در میان بگذارید(مهریاری، ۱۳۸۵ ).

 

۲-۴-۱-۸- تمرکز بر ارتقای شغلی

برای حصول به هدف ترقی در سازمان، تلاش مضاعف و متوسل شدن به شیوه ها و ابزارهایی علاوه بر انجام وظایف روزمره، نیاز دارد. یکی از این ابزارها عضویت در کمیته های کاری مختلف است. زیرا بدینوسیله مدیران سازمان متوجه می شوند که اولا فردی پرتلاش هستید و دوم اینکه به ایجاد تغییر در دوره کاری خود علاقه دارید.

همچنین سعی کنید به عضویت گروه های حرفه ای و تخصصی درآیید. انجمنها و گروه های حرفه ای، مسیر مناسبی برای توسعه مهارتهای حرفه ای و کاری است. صرف عضویت کافی نیست، بلکه مشارکت فعال در کارهای گروهی و فعالیتهای خلاق و کسب و توسعه این مهارتها نیز لازم است. در انجمنها و موسسات حرفه ای عضو شوید و سازمان خود را نیز از این عضویت مطلع سازید، تا آثار این اقدام در واحدهای مختلف سازمان انعکاس یابد تا بدینوسیله و انجام سایر اقدامات موضوع تمرکز بر ترقی سازمانی و حصول به هدف، محقق شود(مهریاری، ۱۳۸۵ ).

 

۲-۵- مدیریت مسیر شغلی

“فرضیه سنتی مسیر شغلی، آن را بصورت الگویی پیوسته و سلسله ای از رویدادهای مهم در چرخه حیات کار کارمند، چه در پست مدیریتی و یا دارای توان بالقوه مدیریتی در چنان پستهایی قلمداد می‌کند."(بروستر و لارسن، ۲۰۰۰، صفحه ۹۰)

این نوع از مسیر شغلی بر تحرک مسیر شغلی مبتنی بر حرکات رو به بالا در پلکان مدیریتی دلالت دارد. ساختار تحرک مسیر شغلی سنتی منابع‏اش را بر مدیران فعلی و بالقوه متمرکز می‌کند، درحالیکه کارکنان از قبیل متخصصین در اولویت دوم هستند. این ایده در پژوهشی که توسط شبکه گرانفیلد در مدیریت منابع انسانی اروپا انجام گرفت، تصدیق شده است (کرانت – ایی). در این مطالعه مشخص شد که درصد سیستم های ارزشیابی برای تکنسین ها و کارکنان حرفه‌ای در مقایسه با سیستم های ارزیابی برای کارکنان مدیریتی بسیار کمتر است. این یافته ها در سوئد و انگلیس بدست آمده است (بروستر و لارسن، ۲۰۰۰ ). امروزه نقد شدیدی بر ایده مسیر شغلی سنتی وجود دارد، چراکه در ترکیب آنها با شرایط مفهومی کنونی ناکافی اند.

مشکل آنست که بغرنجی مفهوم سازمانها بدلیل تغییر بزرگ در ساختار سازمانی، تعدد عزل و نصب مدیران و نیاز به سازماهای انعطاف پذیر افزایش یافته است (هریسون و کسل، ۲۰۰۴؛ بروستر و لارسن، ۲۰۰۰ ). با در نظر گرفتن این تغییرات، دگرگونی های گسترده ای در مفهوم ساختار سازمانی وجود داشته است. ساختار سازمانی اهمیت حیاتی در درک مسیر های شغلی سازمانی دارد چرا که ” ساختارهای موقعیت درجه بندی شده که مسیرهای پاداشهای خارجی، امنیت شغلی و پیشرفت در مسیر شغلی خارجی یک فرد و نیز شاخصهای ذهنی موفقیت در مسیر شغلی داخلی فرد را مشخص نموده اند” را نشان می دهند (پرنس، ۱۹۹۴؛ اشاره شده در بروستر و لارسن، ۲۰۰۰ صفحه ۹۶). این بدان معنی است که در گذشته مسیر شغلی رو به بالا چارچوبی برای جهت گیری مسیر شغلی خارجی فراهم می‏نمود. هرچند امروزه بدلیل پهن تر شدن سلسله مراتب، افراد مجبورند به مسیر شغلی داخلی شان از قبیل آموزش و رشد تکیه کنند (بروستر و لارسن، ۲۰۰۰ ). فقدان تناسب میان ایده مسیر شغلی سنتی و محیط سازمانی کنونی منجر به ظهور تعریف جدیدی از مسیر شغلی شده است که در فصل مقدمه توضیح داده شد.

جنبه های اساسی ایده جدید مسیر شغلی شامل فرایند رشد پیوسته بجای مراحل مهم ترقی که یک نفر در مسیر شغلی معمول سنتی خود با آن روبرو می‌شود، است. بنابراین تمرکز دیگر صرفاً بر سازمان نیست بلکه فرد و روابط درون وابستگی و واکنشی او درون محیط سازمانی در مرکز توجه قرار دارد. پس مسیر شغلی واقعی صرفاً مسیر یک فرد نیست بلکه واکنش میان سازمان و فرد است. بعلاوه ایده نوین مسیر شغلی از ایده سنتی از نظر شمول تمام کارکنان یک سازمان، بجای توجه صرف به لایه مدیریتی آنگونه که در ایده سنتی مطرح است، متفاوت می‌باشد(بروستر و لارسن، ۲۰۰۰ ). لیندمارک و انویک (۲۰۰۶) علاوه بر این عنوان نموده اند که یک مسیر شغلی باید به تقویت اقتصاد شخصی، مهیا نمودن وظایف چالشی فزآینده، بهبود موقعیتهای زندگی و توسعه سازمانی کمک نماید. وجود چنین معیارهایی در مسیر شغلی یک فرد می تواند با دستیابی به مسئولیت بیشتر، وظایف کاری جدید، مسیر شغلی فنی عمومی و یا مدیر شدن منجر شود( لیندمارک و انویک، ۲۰۰۶). از دیدگاه سازمانی هدف اصلی مدیریت مسیر شغلی، میسر نمودن جابجایی کارکنان درصورت لزوم و تداوم گامهای توسعه دانش است. پترونی (۱۹۹۹) اضافه می‌کند که مدیریت مسیر شغلی علاوه بر این شامل حداکثر نمودن مشارکت کارکنان در سازمان است. از دیدگاه یک فرد، مدیریت مسیر شغلی باید رشد مسیر شغلی را افزایش دهد (پترونی، ۱۹۹۹).

عکس مرتبط با اقتصاد

لیندمارک و اونویک (۲۰۰۶) بیان می کنند که رشد مسیر شغلی می تواند با ایجاد کارکنانی با برنامه مسیر شغلی مبتنی بر استعداد، آرمانها و نیازها تکمیل شود. این امر باید در هماهنگی با نزدیکترین مدیر کارکنان انجام گرفته و بروز باشد. بعلاوه برنامه با موقعیتهای توسعه ای فردی در سازمانهای خاص ترکیب شود. ضروریست که از نظر تئوری تمام کارکنان نوعی از برنامه مسیر شغلی مستندسازی شده را داشته باشند. اما در واقعیت معمولاً بجای مستندات برنامه مسیر شغلی بصورت دانش نانوشته در میان اعضای سازمان وجود دارد( لیندمارک و انویک، ۲۰۰۶). به عقیده لیندمارک و اونویک (۲۰۰۶) استفاده از برنامه های مسیر شغلی بنا به دلایلی مهم است، یکی اینکه اطمینان حاصل می‌شود که سازمان مدیران کافی دارد، دیگر اینکه تضمین می‌شود که دانش از سازمان رخت برنخواهد بست و نهایتاً اینکه توسعه دانش را تضمین می‌کند.

۲-۵-۱- تعریف مدیریت کار راهه شغلی

۱- مدیریت کار راهه شغلی فرایندی است که از طریق آن برنامه توسعه مسیر شغلی کارکنان در طول سازمان طراحی و بر اساس ارزیابی نیازهای سازمان، عملکرد و پتانسیل و ترجیحات شخصی افراد طرح ریزی و شکل دهی می گردد(بروستر و لارسن، ۲۰۰۰ ).

۲- مدیریت کار راهه شغلی بر اساس بهبود عملکرد کارکنان، ارائه فرصت رشد و توسعه، چالشی بودن، ایجاد فضای اطمینان در جهت تعالی شغلی کارکنان، با تأکید بر افزایش اثر بخشی سازمان بنا شده است(بروستر و لارسن، ۲۰۰۰ ).

۲-۵-۲- اهداف مدیریت پیشرفت شغلی کارکنان

۱- افزایش اثر بخشی سازمان به وسیله همسویی خواسته های فردی و سازمانی

۲- بهبود عملکرد کارکنان در راستای مأموریت اصلی سازمان

۳- شناسایی استعدادهای کارکنان

۴- امکان بهره مندی دائمی کارکنان از فرصت های ارتقای شغلی

۵- ایجاد برنامه های جایگزینی و جانشین کارکنان و مدیریت برای سیستم های اطلاعات مدیریت منابع انسانی( لیندمارک و انویک، ۲۰۰۶).

انواع مسائل و مباحثی که در مدیریت پیشرفت شغلی در سازمان مطرح می شوند.

۱- محیط و ساختار سازمان

۲- مراحل خدمت (مراحل مسیر ترقی) و چرخه زندگی

۳- برنامه ریزی و اقدامات فرد برای پیشرفت کاری خود

۴- اقدامات سازمان برای پیشرفت شغلی کارکنان( لیندمارک و انویک، ۲۰۰۶).

روانشناسان معتقدند که دوره خدمت یا مراحل مختلف زندگی کاری افراد به سه مرحله مهم تقسیم می‌شود.

۲-۵-۳- برنامه ریزی برای پیشرفت در سلسله مراتب شغلی

روان شناسان سازمانی می گویند: نوع حرفه ای که فرد انتخاب می کند، بازتاب تصویری است که وی از خود به عنوان انسانی بالغ دارد. به تعبیر دیگر حرفه ای که فرد بر می گزیند، نقشی است که او در زندگی برای خود تصور کرده است. از اولین روانشناسان صنعتی که معتقد بودند بهترین انتخاب، حرفه و شغلی است که متناسب با استعداد و توانایی، ذوق و علاقه، ارزش ها و ویژگی های شخصیتی افراد باشد فردی به نام هوگومانستربرگ بود، که پرسشنامه هایی را برای تناسب شخصیت افراد با شغل آنان طراحی نمود پترونی (۱۹۹۹).

در ادامه نیز سایر روان شناسان صنعتی مبادرت به شناسایی عواملی نموده اند که در نوع حرفه ای که فرد انتخاب می کند، نقش مؤثری دارد. از جمله در یک تحقیق جان هالند (Jon Holland) ادعا می کند که وراثت و عوامل فرهنگی و اجتماعی در تعامل با یکدیگر، شخصیت افراد را متناسب با محیط و اوضاع گوناگون شکل می دهند. در شش ضلعی زیر شخصیت های ۶ گانه ای شناسایی شده اند که هر یک برای کار در محیط و وضعیت خاص مناسبت بیشتری دارند( پترونی، ۱۹۹۹).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۲-۵-۳-۱ خود سنجی

ارزیابی که فرد با توجه به جدول S.W.O.T از توانایی ها و ضعف های خود با توجه به فرصت ها و تهدیدهای محیطی بعمل می آورد، خودسنجی نامیده می‌شود. در بحث خود سنجی، ادگارشاین موضوع لنگرهای شغلی را مطرح می کنند (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶).

درست همانطور که قایق ها لنگرهای خود را به آب می اندازد تا در ساحل باقی بمانند، افراد نیز برای پیدا کردن و تثبیت مسیر شغلی خود در سازمان همین کار را انجام می دهند. لنگرگاه های مسیر تلقی (شغلی)، الگوهای مشخصی از استعدادها، ظرفیت ها، انگیزه ها، نگرش ها و ارزش های تصور شده بوسیله فرد است که مسیر ترقی شغلی مشخصی را بعد از چندین سال تجربه و بازخورد از دنیای واقعی هدایت و تثبیت می نماید. در یک تحقیق ۳ لنگرگاه مسیر ترقی مورد شناسایی قرار گرفته است (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶).:

  • لنگرگاه شایستگی فنی/ کارکردی

این لنگرگاه بر محتوای واقعی کار تمرکز دارد. بعضی افراد ممکن است درجه مسئولیت پذیری آنها زیاد باشد و نیز دارای مدرک معتبری هم باشند ولی شغلی به آنها سپرده شود که فاقد مسئولیت پذیری بوده، و برای بروز شایستگی فرد فاقد چالشهای لازم باشد (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶).

  • لنگرگاه امنیت

برای بعضی افراد ثبات کاری به عنوان عامل کلیدی در تصمیم گیری مسیر شغلی محسوب می‌شود. اینان امنیت شغلی، قراردادهای سفت و سخت استخدامی برنامه های باز نشستگی را ترجیح می دهند. (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶).

 

 

  • لنگرگاه خلاقیت و نو آوری [۱]

اینگونه افراد کار کردن در آزمایشگاه های تحقیقاتی، ایفای نقش در تیم های پروژه ای جدید، کار آفرینی و شروع یک کار بازرگانی و…… را ترجیح می دهد (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶).

جور نبودن لنگر و شغل با یکدیگر معمولاً یا باعث می‌شود که فرد سازمان را ترک کند یا نسبت به شغلش بی تفاوت و بی علاقه بشود. پس منظور ادگار شاین از لنگرهای شغلی توجه به دو نکته زیر است:

در هر یک از مراحلی که قبلاً توضیح داده شد، مانند لنگرگاه های شغلی یا چرخه حیات افراد سازمان نقش مهمی در مدیریت و برنامه ریزی صحیح برای اصلاح سیستم مدیریت کار راهه شغلی دارد. اما چند تکنیک دیگر که اختصاص به سازمان جهت پیشرفت کارراهه شغلی دارد عبارتنداز:

گروه بندی کارکنان و مسیرسازی [۲]

منظور از مسیرسازی و مسیر یابی: شناسایی، تعریف و تعیین مشاغلی است که تصدی و احراز آن مشاغل، به ترتیب و ردیفی گردیده، بیشترین کمک را به فرد در حرکت صعودی در سلسله مراتب و رسیدن به اهداف شغلی و سازمانی وی می نماید(کوسک، روبرتز، فیشر و دمار، ۱۹۹۸).

از ویژگی های مسیرسازی خوب پیش بینی و طراحی گذرگاه های خوب و مسیر های متعدد است. به نحوی که این گذرگاه ها به آسانی در اختیار کارکنان قرار گرفته، بوسیله آنها بهتر عبور کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ب.ظ ]




۱- در شغل فعلی تان مهارت کامل به دست آورید.

۲- به طور داوطلبانه اضافه کاری کنید.

۳- در چشم کارفرما خوب جلوه کنید.

۴- با اداره روابط عمومی در ارتباط باشید.

۵- ارتباط مناسبی با همکاران داشته باشید.

۶- بگذارید مهارت های مدیریتی تان بدرخشند.

۷- برای خود جانشین تعیین کنید.

۹- در دوره های آموزشی اضافی، شرکت کنید.

۱۱- اثری از خود بر جای بگذارید.

۱۲- با زمان بندی پیش بروید.

نگرشهایی که موجب شکست شغلی می‌شود:

۱- اگر در کاری شکست بخورید، بازنده هستید

۲- اگر اجباری به تغییر نیست چرا تغییر کنیم

۳- تو به اندازه کافی مهارت نداری که از پس آن بربیایی

۴- برای شروع کاری تازه خیلی دیر شده

۵- قدر و لیاقت شما محدود نیست

۶- هیچ کس مرا قبول ندارد

۷- هیچ کاری در این مورد از دستم بر نمی آید(کوسک، روبرتز، فیشر و دمار، ۱۹۹۸).

۲-۵-۳-۲- خودمدیریتی مسیر شغلی

تغییر مسیر شغلی یک فرد همواره انتخابی نیست و ممکن است بدلیل نیاز سازمان به یک فرد در یک پست باشد. حتی به تغییر داوطلبانه درون سازمان بعنوان مساله ای که باید توسط مدیر و برای نمونه با ارائه دوره ها و یا طی نردبان مسیر شغلی انجام گیرد، نگریسته می‌شود. هنوز تغییری بسمت سازمانهایی که کارکنانشان را به مدیریت فعال کاریشان تشویق می کنند، وجود دارد (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶). ایده خودمدیریتی مسیر شغلی زمینه ای در حال رشد که تمرکز آن مسئولیت افراد برای جمع آوری اطلاعات و برنامه برای حل مسائل مسیر شغلی و تصمیم گیری است، می‌باشد. با مدیریت دقیق مسیر شغلی یک فرد، موفقیت بدست می آید (کوسک، روبرتز، فیشر و دمار، ۱۹۹۸).

“وقتی که از درون فردی که مسیر شغلی را دنبال می‌کند نگریسته می‌شود، موفقیت، ازنظر مفهوم، باید بصورت چگونگی به نظر آمدن از چشم فرد تعریف شود."(هال و شاندلر، ۲۰۰۵، صفحه ۱۵۷) همانگونه که از مفهوم پرسش برمی آید یک فرد می تواند به موفقیت مسیر شغلی هم از منظر ذهنی و هم از منظر عینی نگاه کند. موفقیت مسیر شغلی عینی شامل علایم قابل مشاهده پیشرفت مسیر شغلی و آنچه سازمان و جامعه آنرا موفقیت می پندارد، است. این نوع از موفقیت همچنین به موفقیت مسیر شغلی بیرونی معروف است. از طرف دیگر مسیر شغلی عینی (یا موفقیت مسیر شغلی درونی) کیفیت مسیر شغلی از دید کارکنان است (کویگلی و تیمون، ۲۰۰۶).

شین (۱۹۸۷) مطالعه ای در زمینه اینکه با صرف تجربه و زمان بیشتر در کار توسط فرد، افراد بیشتری به قابلیت‌ها، محرکها، نیازها و همینطور رفتار و ارزشهای فرد پی می برند، انجام داد. این آگاهیها مرزهای آنچه که در تصمیمات مسیر شغلی آینده ایجاد شده اند را بوجود می آورند. این مرزها توسط شین (۱۹۸۷) بعنوان مراجع مسیر شغلی معرفی و بصورت ” طرحی از استعداد ذاتی، انگیزه ها و ارزشها که برای راهنمایی، اجبار، تثبیت و یکپارچه نمودن مسیر شغلی فردی” (یارنال، ۱۹۹۸، صفحه ۵۶) تعریف شده است. هم کویگلی و تیمون (۲۰۰۵) و هم یارنال (۱۹۹۸) چند ایده مهم شامل این مراجع که می تواند تحرک مسیر شغلی کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد بیان نموده اند:

عامل فنی- بسیاری از مهندسین تلاش خود را برای یافتن موقعیتهایی برای ایفای مهارتها در زمینه‌های کاری و فنی و نیز تداوم توسعه مهارتشان به مدارج بالاتر متمرکز می کنند(یارنال، ۱۹۹۸).

شایستگی مدیریتی - نقدها بسوی آموزش محدودی که مهندسین دریافت می کنند و اغلب بر امور فنی تاکید دارد، متوجه شده است. مهندسین اغلب تنها در زمینه فنی مورد نیاز برای ایفای وظایفشان آموزش دیده اند (جانسون و سرگینت، ۱۹۹۸). در نتیجه این مساله منجر به فقدان درک اداری که اغلب بعنوان دانش حیاتی برای مدیریت شمرده می‌شود، می گردد(رائو واللاباننی، ۲۰۰۲).

امنیت/پایداری - تغییر اغلب نیازهای توازن و امنیت ما را تحت تاثیر قرار می دهد. تمایل و ظرفیت تغییر هر دو در میان افراد و گروه ها متغیراند. افراد با چندین سال تجربه کاری اغلب تمایل کمتری برای تغییر دارند. امنیت و عادتهای بسیار ارزشمند و تصورات درباره اینکه چه تغییری را به بار خواهد آورد، کم اند(لنر آکسلسون و تیلفورس، ۲۰۰۳). یادگیری روش های جدید تفکر و عمل نیز خیلی خسته کننده هستند. افراد با ایجاد عادتها و آئین ها انرژی ذخیره می کنند. تمامی تغییرات درون فرد یا گروه به معنی افزایش فشار و نگرانی که موجب احساس افزایش بار کاری هم از نظر فیزیکی و هم از نظر فکری، است. ازآنجاییکه فرد احساس طرد شدن و عدم موفقیت در دوره یادگیری می‌کند، تغییر به راحتی بصورت تهدیدی برای هویت کاری با تجربه شخص و اعتماد به او تلقی می گردد(لنر آکسلسون و تیلفورس، ۲۰۰۳).

طرز زندگی- همچنین اغلب نیازی برای یافتن موقعیتی که به ترکیب نیازهای کاری و نیازهای خانواده و نیازهای فردی اجازه می دهد، وجود دارد(یارنال، ۱۹۹۸). مدیریت این یکپارچگی به عقیده نیکولسون (۲۰۰۳)، یکی از دلایل بزرگ استرس در عصر حاضر است و ضروریست که افراد بپذیرند که برخی طرز زندگیها و موقعیتهای خانواده به اندازه ای طاقت فرسا هستند که تقریباً امکان ترکیب آنها با یک موقعیت کاری طاقت فرسا وجود ندارد (آهلتورپ، ۲۰۰۱).

۲-۵-۴- انگیزش کار

” انگیزش هنر انجام دادن آنچه شما می خواهید، توسط مردم به دلیل آنکه آنها می خواهند آنرا انجام دهند، است.” دوایت دی آیزنهاور (۱۸۹۰-۱۹۶۹)

انگیزش قرنهاست که مردم را شیفته خود کرده است، یونانیان قبلاً درباره آن به تفکر پرداخته اند. اپیکوروس فیلسوف معتقد است که انسان به اجتناب از مشقت و ناخشنودی اشتیاق دارد و از اینرو برای دستیابی به رضایت تلاش می‌کند(فرانکن، ۱۹۹۴). این اشتیاق را می توان در شکل اولیه اش در فرضیه انگیزش مشاهده نمود. پس از آن چندین فرضیه درخصوص انگیزش مطرح شده اند اما نگرش به کارکنان تنها بعنوان یکی از ورودیهای تولید کالا و خدمات، تا زمانی که التون مایو، پروفسور دانشگاه هاروارد با دستیارانش مطالعه ای در قرن بیستم انجام داد، تغییر نکرد. طی انقلاب صنعتی که تولید در مقیاس زیاد و انبوه رایج شد، فرضیه‏های پیشرو مدیریت شامل رویکردهای کلاسیک, علمی و سازمانی بود. به کارکنان بعنوان موجودات منطقی که نگرانی عمده آنها بدست آوردن پول بود، نگریسته می شد که این امر منجر به ایده معروف ” انسان اقتصادی” گردید. در نتیجه مدیران متقاعد شدند که با اعطای پاداش به کارکنان در مقابل کارشان، بهره وری افزایش خواهد یافت (تیلور، ۱۹۴۷).

Efficiency بهره وری

مطالعاتی که می توانست این نگرش را تغییر دهد، با عنوان مطالعات کاری هاوتورن شناخته شده اند. این مطالعات در بازه زمانی بیش از ۱۰ سال در شکت الکتریکی وسترن انجام گرفت و هدف آن یافتن رابطه میان محیط کاری فیزیکی و خروجی کارکنان مشغول در شرایط مختلف بود. مایو (۱۹۴۹) با آزمون وضعیتهای مختلف ازنظر نور، حرارت، تعداد وقتهای استراحت، انتظار داشت که کارکنان مشغول در شرایط بد، کارایی بدی داشته باشند، درحالیکه کارکنان مشغول کار در شرایط خوب بایستی کارآیی بهتری داشته باشند. اما چیزی که او را متعجب ساخت این بود که فرضیاتش صحیح نبودند. برعکس، نتایج نشان دادند که تقریباً هیچ رابطه ای میان عوامل دخیل در خستگی و بهره وری کارکنان وجود ندارد. آنچه انگیزه را بالا برده بود، توجه نشان داده شده به کارکنان توسط شرکت بود. این یکی از موانع معمول در ایجاد انگیزش است. کارکنان احساس می کردند که شرکت به آنها اهمیتی نمی دهد و از اینرو آنها با آرمانهای شرکت همسو نبودند و در نتیجه کارایی شان پایین بود (نیکولسون، ۲۰۰۳). نتیجه مطالعات هاوتورن نشان داد که پول تنها عامل انگیزش کارکنان نیست و رفتار کارکنان شدیداً به نگرش آنها بستگی دارد. خروجی مطالعات، ایجاد رویکرد روابط انسانی بود که اساس آنچه امروزه بعنوان مدیریت منابع انسانی شناخته می‌شود و نیازها و انگیزش کارکنان را در کانون توجه مدیران قرار می دهد، است (لیندنر، ۱۹۹۸؛ لیندمارک و انویک، ۲۰۰۶). امروزه بطور گسترده ای پذیرفته شده است که کارکنان زمانی دارای انگیزه اند که محیط پویایی وجود داشته باشد (لنر آکسلسون و تیلفورس، ۲۰۰۳).

عکس مرتبط با منابع انسانی

امروزه یکی از چالشهای عمده مدیران، درک این مساله است که آنها نمی توانند به افرادی که نمی‏خواهند برانگیخته شوند، انگیزه دهند، هرچند ضروریست که بدانیم، بدون انگیزه داشتن در محیط کاری، کارکنانی که برای انجام کاری تهییج شده اند، شوقی برای انجام چنین کاری نخواهند داشت. کار مدیران ایجاد شرایطی است که تحرک و تعهد طبیعی کارکنان تقویت شده و بسوی اهداف قابل دستریابی هدایت گردد (نیکولسون، ۲۰۰۳). یکی از مشکلات معمول در سازمانها اینست که مدیران توقع کمی از کارکنانشان دارند. در این شرایط کارکنان اغلب کارآیی ضعیفی دارند (لیوینگ استون، ۱۹۶۹). در عوض مدیران با ارائه راه حلها به کارکنان باید راه حلهایی از آنها دریافت کنند (نیکولسون، ۲۰۰۳). فرانکن (۲۰۰۲) عنوان می‏کند که تعیین اهداف اولین قدم در فرایند انگیزش افراد برای انجام هر نوع فعالیتی است. این مساله بویژه زمانی که هدف روشن، صریح و قابل دسترس برای افراد از طریق انجام فرآیندهاست، بیشتر صادق است (فرانکن، ۲۰۰۲).

برطبق نظر نیکولسون (۲۰۰۳) اشتباه مشترکی که مدیران انجام می دهند، اینست که زمانی که سعی می کنند به کارکنانشان انگیزه دهند، بجای نگرش به آنها بعنوان افرادی که باید درک شوند، به آنها به چشم مشکلی که باید حل شود، می نگرند. وقتی که مدیر کارمندی را دارای انگیزه کم می شمارد، اغلب تلاش می‌کند که با او بحث کند و به آنها کاری واگذار کند. این شیوه اغلب سودمند نخواهد بود، زیرا همه افراد خصوصیات منحصر بفردی در زمینه محرکهای انگیزشی دارند و از اینرو ایده های مختلفی درباره آنچه منطقی است، دارند. از آنجایی که افراد فرایند استدلال یکسان ندارند، نمی توان همیشه حس خوب را در آنچه گفته می‌شود، مشاهده نمود و از آن جهت این بحثها برای همه انگیزشی نیست. مدیر به یافتن مشوقها و پاداشهایی که برای افراد مختلف انگیزه می دهد، نیاز دارد (برودلینگ، ۱۹۷۷). اگر آنها با این روشها موفق نشوند، ممکن است دستیابی به سازمان نوآور و مولد مشکل و مشقت بار باشد.

 

شکل (۲-۱) مدل تحرک مسیر شغلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ب.ظ ]




مفهوم هویت برند

معدودی از شرکت­ها در اصل می­دانند که برندشان چیست، کیفیت یگانه، بی­نظیری و هویت آن در کجا قرار دارد (کپفرر، ۱۳۸۵: ۵۲). امروزه، زمانی­که یک برند بخواهد تعریف شود، توجه و تاکید آن بر هویت، به­عنوان یک عنصر مهم و غیرقابل رؤیت، بیشتر از هر مورد دیگری است. همان­گونه که همه می­دانند، هویت عنصری است که قابل دیدن نیست، اما دارای اصالت و ریشه است (به آبادی، ۱۳۸۸: ۴۷). بدون ایجاد هویت برای برند، نمی­توان مفهوم خاصی را در ذهن مصرف ­کننده ایجاد کرد (کلر، ۱۳۸۹: ۹۴). هویت برند به مفهوم یکپارچگی عناصر برند و تأثیرگذاری آن­ها بر آگاهی و تصویر ذهنی برند در نزد مشتریان است (کلر، ۱۳۸۹: ۲۶۲).

سازمان­های پیشروی جهان، با ارزشِ برند خود، در قالب مجموعه ­ای از فعالیت­ها و ابتکارات به­سوی هدفِ ارتقاء سطحِ هویت خود در دنیای کسب و کار گام برمی­دارند (به­آبادی، ۱۳۸۸). در عصری که مصرف­ کنندگان کیفیت کالا را به­عنوان امری مسلم مورد توجه قرار می­ دهند و رقبا به­آسانی قادر به تقلید مشخصه­های محصول می­باشند، هویت و شخصیت برند، دو عنصر فوق العاده گرانبها برای خلق برندی ارزشمند هستند (جونز و همکاران، ۲۰۰۹). درحالی­که یک برند تازه آفریده شده با آزادی کامل می ­تواند مسیرهای مختلف مطلوب خود را بپیماید، پس از پانزده سال فعالیت، آزادی انتخاب شده به­شدت محدود می­ شود. برندها پس از پانزده سال، سطح وجودی، آزادای عمل و هویت خود را تقریباً به­دست آورده است و همه­ی این­ها تماماً در ذهن و حافظه عموم جا­گرفته­اند (کپفرر، ۱۳۸۵: ۵۲). هسته­ی اصلی هویت برند، جوهره­ی برند است. جوهر­ه­ تفکر منحصربه­فردی است که روح برند را ایجاد می­ کند. پس از آن هویت برند حائز اهمیت است. هر سازمان برای خلق جوهره­ی برند، نیازمند هوش، استعداد و خلاقیت است. دومین اصل هویت برند آن است که همیشه باید برند خود را از دیدگاه مشتریان بنگرند.

 

 

۲-۳-۱۰- دیدگاه­ های مختلف درباره هویت برند

 

جدول ۲-۱ مفهوم­سازی هویت برند

منبع: برمن و همکاران، (۲۰۰۹)

ردیف نویسنده سال مفهوم سازی هویت برند
۱ ژان نوئل کپفرر ۱۹۹۲ منشور شش­وجهی هویت برند: پیکر، شخصیت، فرهنگ، رابطه، بازتابش و خودانگاره
۲ دیوید آکر ۱۹۹۶ طبقه ­بندی بر اساس چهار بعد: برند به­عنوان بازتابش تشکل­های مرتبط با محصول، برند به­عنوان تمرکز سازمان بر تشکل­های سازمانی، برند به­عنوان فردی که دارای شخصیت است، برند به­عنوان یک نماد که شامل تصویر ذهنی، کنایه­ها، تاریخ و میراث برند است.
۳ چرناتونی ۱۹۹۹ ابعاد شش­گانه هویت برند: شخصیت برند، فرهنگ و رابطه، چشم­انداز، موقعیت­یابی برند و نمایش (عرضه) برند
۴

مفرت و

بورمان

۲۰۰۵

۱۹۹۶

ابعاد شش­گانه هویت برند: میراث برند، امکانات سازمانی، ارزش­ها، شخصیت، چشم­انداز و پیشکش اصلی

 

با نگاه اجمالی به جدول فوق مشخص می­ شود که تنها وجهی که در تمامی تعارف ارائه شد توسط نویسندگان و صاحب­نظران مختلف یکسان و مشترک می­باشد، بعد شخصیت برند است که یکی از مهم­ترین وجوه هویت برند می­باشد.

هویت برند نیاز دارد تا بر نقاط متمایزی که برای شرکت مزیت رقابتی ایجاد می­ کند، تمرکز می­ کند. اساس هویت برند بر درک کامل و همه جانبه از مشتریان، رقبا و محیط کسب و کار یک شرکت استوار است. هویت برند مجموعه ­ای منحصربه­فرد از ارتباطات برند است که، به وعده­ی داده شده به مشتریان دلالت دارد (قودسوار، ۲۰۰۸).

 

۲-۳-۱۱- ابعاد هویت

یک برند برای آن­که قدرتمند باشد و قوی بماند، وظیفه دارد که نسبت به هویت خود، وفادار باشد. مفهوم هویت بر پایه­ سه کیفیت فرمول­بندی می­ شود: دوام، انسجام و واقع­گرایی (کپفرر، ۱۳۸۵: ۶۳).

۲-۳-۱۲- منشور هویت

هویت برند را می­توان در یک منشور شش وجهی ترسیم کرد:

 

 

شخصیت
پیکر
رابطه
بازتابش
خودانگاره
فرهنگ

شکل ۲-۳ منشور هویت برند

منبع:کپفرر ( ۱۳۸۵: ۶۴)

 

این منشور از شش جزء تشکیل شده است که عبارتند از: پیکر، شخصیت، فرهنگ، رابطه، بازتابش و خودانگاره.

 

۲-۳-۱۲-۱- پیکر

یک برند در وهله­ی اول، یک پیکر؛ ترکیبی از ویژگی­های مستقل که ممکن است یا قابل رؤیت باشند (با ذکر برند، بی­درنگ به ذهن آیند)، یا نهفته. پیکر اساس یک برند است. در ساختن برند پیکر یک ضرورت است (کپفرر، ۱۳۸۵: ۶۴-۶۳). تمام برندهایی که در بازار فعال هستند، یک محصول کلیدی دارند که اساس رشد و توسعه محصول­ها و برندهای دیگر، بر آن بنا نهاده شده است. این محصول­های کلیدی، به مانند ساقه­ی یک درخت یا یک گل می­­مانند. به این ساقه در مدیریت برند، پیکر می­گویند. نخستین مرحله طراحی هویت هر برندی، ایجاد پیکر آن است. در واقع پیکر، کلیدی­ترین محصول یک برند است که بی­درنگ با ذکر آن برند، در ذهن افراد تداعی می­ شود (به آبادی، ۱۳۸۸: ۵۳).

 

۲-۳-۱۲-۲- شخصیت

شخصیت برند، یکی از مهم­ترین اجزای تشکیل­دهنده­ی هویت برند است (جونز و همکاران، ۲۰۰۹). آکر(۱۹۹۶)، آن­را به­عنوان یکی از ابعاد هسته­ای هویت برند و اتفاقاً به­عنوان نزدیک­ترین متغیر به فرایند تصمیم ­گیری مصرف کننده برای خرید توصیف کرده است. در واقع شخصیت برند، عنصر مرکزی (هسته) هویت برند است. مقیاس شخصیت برند از علم روانشناسی مشتق می­ شود. هر برندی شخصیتی دارد. برند یک منش کسب می­ کند (کپفرر، ۱۳۸۵: ۶۵). شاید برای هر فرد این پرسش پیش­آید که چرا بعضی از سازمان­ها از حیواناتی مانند میمون، سمور و غیره در برنامه ­های برندسازی خود استفاده می­ کنند. پاسخ به این پرسش در بعدِ شخصیت برند قرار دارد. شخصیت عنصری مهم در هویت برند است (به آبادی، ۱۳۸۸: ۵۴).

راه آسانِ شخصیت دادن به یک برند آن است که برای آن یک سخنگو، یک ستاره یا یک حیوان فراهم کرد. نباید برندها را صرفاً به پیکر و منش محدود کرد (کپفرر، ۱۳۸۵: ۶۵). شخصیت برند عبارت است از؛ مجموعه ویژگی­های انسانی که به­گونه­ای با برند مرتبط می­شوند (به آبادی، ۱۳۸۸: ۵۴). شخصیت برند یا مشخصه­های انسان­گونه برند، ابزاری مهم در ایجاد تمایز بین یک برند و رقبایش است. پژوهش­های متعددی نشان می­دهد که مصرف­ کنندگان به­صورت ذاتی به­منظور ایجاد ارتباط با برندها، این مشخصه­ها را می­جویند (ماإهله و اشنیور، ۲۰۰۹).

 

شخصیت برند
صمیمیت
هیجان­انگیزی

-متواضع و فروتن 

-راستگو

-سالم و بی­خطر

-بشاش و خوش­رو

 

 -جسور و پرجرات

-ماجراجو

-بی­نظیر و هنری

-به روز و خلاق

 -قابل اتکا بودن

-باهوش و ذکاوت

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

-موفق

شایستگی

-با پرستیژ

-جذاب و ملیح

دلفریبی و کمال

 -قدرت و نیرومدی

-استحکام

نیرومندی و قدرت

در تعدادی از مطالعات آکر ثابت کرد که برندها می­توانند بر حسب ویژگی­های شخصیتی نمایان مشابه اشخاص توصیف شوند که مشابه پنج بعد اصلی شخصیت انسان هستند. پنج ویژگی متمایز اصلی برند عبارتند از: صمیمت، هیجان­انگیزی، شایستگی، دل­فریبی و کمال و نیرومندی و قدرت (فنیس، ۲۰۰۷). هر یک از این پنج بعد اصلی با جنبه­ های مختلف مطرح می­ شود.

 

 

شکل ۲-۴: ابعاد شخصیت برند

منبع: اورث و مالکویز( ۲۰۰۶)

 

با وجود این­که هر یک از ابعاد برنامه بازاریابی، می ­تواند روی شخصیت برند تأثیرگذار باشد، اما تبلیغات تأثیر به­سزایی در این زمینه دارد؛ زیرا مشتری­ها با مرتبط ساختن تصاویر برگرفته از استفاده­کننده یا موقعیت استفاده از محصول، که در آگهی­های تبیلغاتی مشاهده می­ کنند، به­سادگی شخصیت برند را در ذهن خود شکل می­ دهند. زمانی­که برندها برای خود شخصیتی را ایجاد کردند، پذیرش اطلاعات ناسازگار با این شخصیت برای مصرف ­کننده غیرممکن خواهد بود (کلر، ۱۳۸۹: ۱۰۵).

تصویر و هویت انتقال یافته از طریق شخصیت برند، در پیاده­سازی و اجرای استراتژی اهمیت زیادی دارد و باعث ایجاد تمایز شده و تأثیری قوی بر نگرش و باورهای مصرف­ کنندگان درباره برند می­گذارد. انتخاب اینکه کدام­یک از ویژگی­های انسانی در برند رسوخ داده ­شود، توسط مدیران بازاریابی تعیین می­گردد (شیرازی و همکاران، ۲۰۱۳).

 

۲-۳-۱۲-۳- فرهنگ

برند، فرهنگ خود را دارد که هر محصولی از آن مشتق می­ شود. محصول، تجسمِ فیزیکی و ناقل این فرهنگ است. فرهنگ بر نظامی از ارزش­ها دلالت دارد و یک منبع الهام و انرژی برای برند است. فرهنگ به­عنوان یک بعد ریشه­دار، محرک اصلی برند محسوب می­ شود. به­نظر می­رسد که فرهنگ، هم بر برندهای بزرگ تأثیر می­گذارد و هم در آن­ها رسوخ می­ کند (کپفرر، ۱۳۸۵: ۶۵).

 

۲-۳-۱۲-۴-رابطه

رابطه، یکی از مهم­ترین عناصر میان مصرف­ کنندگان محصول است و عنصری مهم در منشور هویت برند است. در بعد تبلیغاتی یکی از اساسی­ترین عناصر تشکیل­دهنده که می­توان از آن استفاده کرد، عنصر رابطه هر برند است (به آبادی، ۱۳۸۷: ۵۷).

یک برند، یک رابطه است و اغلب، فرصت تبادلِ غیر ملموس را بین افراد فراهم می­آورد. این امر به­ویژه در مورد برندهای بخش خدمات و خرده­فروشان صادق است (کپفرر، ۱۳۸۵: ۶۷). رابطه با برندهای شناخته شده و برتر، می ­تواند خودِ پوچ و تهی انسان را که تحت تأثیر جامعه و یا سنت­ها رها و سردرگم شده است تسکین دهد و همچون لنگر محکم و قدرتمندی در این دنیای پر تلاطم، انسان را به آرامش رساند. شکل­ گیری و حفظ روابط میان افراد و برندها در اجتماع پسامدرن امروز و آینده، نقش­های فرهنگی و پشتیبانی چشم­گیری ایفا می­ کند (کلر، ۱۳۸۹: ۱۲).

 

 

 

۲-۳-۱۲-۵- بازتابش

یک برند، تصویر یک مشتری را بازتاب می­دهد. غالباً بین این بازتابش و هدف برند ابهامی وجود دارد. هدف، خریداران یا استفاده­کنندگان بالقوه برند را توصیف می­ کند. بازتابش لزوماً هدف نیست، بلکه تصویری است از آن هدف که برند به جامعه ارائه می­ کند. برندها توسط مصرف­ کنندگان مورد استفاده قرار می­گیرند تا هویت خود را بسازند و حامل آن باشند؛ آن­ها در چشمان بیننده ارزش نمادینی دارند (کپفرر،۱۳۸۵: ۶۸-۶۷).

بازتابش رابطه­ نزدیک و همپوشانی فراوانی با رابطه هر برند دارد. این بازتابش است که باعث ایجاد رابطه در میان گروه­های خاصی از برندها می­ شود. نکته­ی مهم در مورد بازتابش هر برند این است که اگر یک نام، بازتابش مشتریانش را، که به اسم آن مربوط می­ شود، مدیریت نکند، رقبایش با کپی کردن، تقلید و همانندسازی، این کار را خواهند کرد (به آبادی، ۱۳۸۸: ۶۰).

 

۲-۳-۱۲-۶- خودانگاره

بعد ششم هویت برند، خودانگاره­ مشتریان است. اگر بازتابش، آیینه بیرونی هدف باشد، خودانگاره آینه درونی هدف است (کپفرر، ۱۳۸۵: ۶۸). درواقع خودانگاره، انرژی و نیرویی است که صاحبان برند، آن را ابتدا به کارکنان خود، سپس به مصرف­ کنندگان منتقل می­ کنند. شاید منشور اخلاقی هر سازمان خودبه­خود، بازگوکننده­­ی خودانگاره آن سازمان باشد (به آبادی، ۱۳۸۸: ۶۰).

منشور هویت برند نشان می­دهد که این شش بعد، یک کلّ ساختار یافته را شکل می­ دهند. ابعاد سمت چپ، شامل پیکر، بازتابش و رابطه، ابعاد اجتماعی­اند که به برند تجلی بیرونی می­بخشند. هر سه ابعاد مشاهده شدنی­اند. ابعاد سمت راست، شامل شخصیت، فرهنگ و خودانگاره، آن­هایی­اند که در خود برند گنجانیده شده ­اند (کپفرر، ۱۳۸۵: ۷۰).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

.Brand Identity

.Geuens

.Burmann, et al.

.Positioning

.Brand presentation

.Heritage

.Core offering

.Brand Personality

.Statue

.Personality

.Maehle & Shneor

.Big-Five

.Fennis

.Orth & Malkewitz

.Culture

.Relationship

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




منابع هویت برند

۲-۳-۱۳-۱- کلیات

هویت برند متشکل از عناصر برند می­باشد. عناصر برند، ابزارهایی برخوردار از قابلیت تجاری­سازی هستند که می­توانند برند را معرفی کرده و آن را متمایز سازند. اصلی­ترین عناصر برند عبارتند از: برند، طرح گرافیکی یا لوگو، نمادها، کاراکترها، شعارها، دامنه­های اینترنتی، طنین، چهره­ های سرشناس، بسته­بندی یا هر نوع علامت یا نشانه­ای منحصربه­فرد (کلر،۲۰۹:۱۳۸۹).

دانلود پایان نامه

بر اساس مدل ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتری، بازاریان باید عناصر برند را به­نحوی انتخاب کنند که میزان آگاهی از برند را در مشتری­ها تقویت کرده؛ فرایند ایجـاد تداعیات ذهنی قدرتمند، مطلوب و منحصربه­فرد برند را تسهیل کنند و احساسات مثبتی را در مشتری­ها برانگیزند. هر کدام از عناصر برند باید قبل از استفاده، مورد ارزیابی دقیق قرار گیرند تا توانایی آن­ها در تحقق برندی برتر سنجیده شود. به این­ترتیب، سازمان باید در یابد که مشتری­ها، تنها با دانستن نام تجاری یا با دیدن لوگو یا سایر کاراکترهای منحصربه­فرد برند، که احساسات یا تفکراتی را نسبت به آن پیدا می­ کنند. آن دسته از عناصر برند که بتوانند تأثیرات مثبتی را در مشتری­ها برانگیزند، می­توانند بر ارزش ویژه­ی برند افزوده و تداعیات و پاسخ­های مناسب­تری را در مصرف­ کنندگان ایجاد کنند (کلر، ۲۰۹:۱۳۸۹).

 

۲-۳-۱۳-۲- معیارهای انتخاب عناصر برند

به­طورکلی شش معیار اصلی برای انتخاب بهترین عناصر برند وجود دارد :

  1. قابلیت به خاطر سپاری
  • شناسایی آسان
  • به­یادآوری­آسان
  1. میزان معناداری
  • تشریحی
  • ترغیبی
  1. میزان محبوبیت
  • جذاب و سرگرم­کننده
  • برخوردار از جلوه­های تصویری و کلامی
  • برخوردار از جذابیت­های زیبایی­شناسی
  1. قابلیت انتقال
  • در رده­ی محصول و در میان رده­های محصولات گوناگون
  • در مرزهای جغرافیایی یا فرهنگ­های گوناگون
  1. قابلیت انطباق
  • انعطاف­پذیر
  • قابل به­روزرسانی
  1. قابلیت حفظ و پشتیبانی
  • از نظر حقوقی
  • از نظر رقابتی؛

سه معیار اول- قابلیت به خاطر سپاری، میزان معناداری و میزان محبوبیت- در زمره­ی استراتژی­ های تهاجمی در بازاریابی قرار دارند و به ایجاد ارزش افزوده­ی برند منتهی می­شوند. با وجود این، سه معیار دوم- قابلیت انتقال، انعطاف، انطباق، حفاظت و حمایت- در ارتقا و حفظ ارزش ویژه­ی برند در مواجهه با فرصت­ها و محدودیت­های مختلف، نقش تدافعی بازی می­ کنند(کلر، ۲۱۰:۱۳۸۹).

 

۲-۳-۱۳-۳- نام برند

نام برند یکی از انتخاب­های بنیادین است، زیرا اغلب، نقشِ اصلی را در میان عناصر برند بازی می­ کند و تداعیات ذهنیِ قدرتمندی را در زمینه­ محصول به­صورت فشرده، مختصر و مفید ارائه می­دارد. نام­ها، در زمره­ی مؤثرترین ابزارهای ارتباط برند با مخاطبان به­شمار می­آیند. آگهی­های تبلیغاتی، معمولاً حداکثر به مدت پنجاه ثانیه نمایش داده می­شوند، در حالی­که مشتری­ها، به­سادگی تنها در مدت چند ثانیه نام برند را مورد توجه قرار می­ دهند و مفهوم آن را در ذهن ثبت می­ کنند یا آن را به­حافظه­ خود می­سپارند. از آنجاکه در ذهن مصرف­ کنندگان، وابستگیِ بسیار زیادی با محصولات یا خدمات می­یابد، تغییر آن برای بازاریان بسیار دشوار است. به همین دلیل، قبل از انتخاب، باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد (کلر، ۲۲۱:۱۳۸۹).

۲-۳-۱۳-۳-۱- طبقه بندی نام ها از دیدگاه لندیور

  1. تشریحی: تشریح کننده­­ی کارکردها و نقش محصول یا خدمت هستند. چنین نام­هایی معمولاً، غیر قابل ثبت هستند. نظیر خطوط هوایی سنگاپور.
  2. پیشنهادی: این نام­ها، مزیت محصول یا خدمت را به مشتری یادآوری می­ کنند. نظیر فن­آوری­های اجیلنت.
  3. ترکیبی: ترکیبی از دو یا چند واژه­؛ گاهی نامرتبط و غیرمنتظره برای مشتری. نمونه­ آن ردهات است.
  4. کلاسیک: برگرفته از ریشه ­های لاتین، یونانی یا سانسکریت، نظیر مریتور.
  5. اختیاری: واژه­ های واقعی بدون هیچ نوع ارتباط معنایی روشن، نظیر اپل.
  6. تخیلی: واژه­ های ابداعی بدون بهره­ گیری از معنایی روشن و واضح، نظیر اونید.

(کلر، ۲۲۲:۱۳۸۹)

 

URL2-3-13-4-

URL (دامنه­های اینترنتی)، مشخص­کننده مکان صفحات روی شبکه­ی اینترنت هستند و در میان عموم جامعه با نام دامین شناخته می­شوند. هر فردی که بخواهد یک دامنه­های اینترنتی منحصربه­فرد داشته باشد، باید آن را ثبت کرده و برای ثبت آن بهایی را بپردازد. در سال­های اخیر با توجه به گرایشِ روزافزون شرکت­ها به حضور در فضای اینترنت، تعداد دامنه­های اینترنتی ثبت شده، افزایش چشم­گیری داشته است. تمامی ترکیبات سه حرفی و نیز تمامی واژه­ های به­کار رفته در لغت نامه­ی انگلیسی تا به امروز ثبت شده ­اند. حجم وسیع دامنه­های اینترنتی ثبت شده اغلب موجب می­ شود که شرکت­ها به استفاده از واژه­ های نوآورانه و نا­آشنا در زبان انگلیسی روی آورند و با انتخاب این نام­ها به­عنوان برندهای جدید خود، سایت اینترنتی مربوط به آن را نیز در اختیار گیرند (کلر،۲۳۲:۱۳۸۹).

یکی دیگر از موضوعاتی که شرکت­ها در بحث دامنه­های اینترنتی با آن مواجه می­شوند، حفاظت از برندها در برابر اعطای دامین همنام، بدون کسب اجازه از آن­ها است. در چنین شرایطی شرکت می ­تواند از دارنده­ی فعلی دامنه­ی اینترنتی همنام با برند خود شکایت کند و او را به دلیل عدم رعایت حق کپی­برداری و استفاده­ی غیر مجاز تحت پیگرد قانونی قرار دهد. به­عنوان مثال، بنا بر ادعای مؤسسه­ی گارتنر حدود دو هزار شرکت در سراسر جهان در سال ۲۰۰۱، دست­کم سیصد دامنه­ی اینترنتی با ترکیبات مختلف نام خود را ثبت کرده بودند. امروزه شرکت­های بزرگ جهان با­دقت، سایت­های اینترنتی را ردگیری می­ کنند تا از هرگونه استفاده­ی غیر قانونی از برندهای خود ممانعت به­عمل آورند (کلر، ۲۳۲:۱۳۸۹).

 

۲-۳-۱۳-۵- لوگو و نماد

اگر چه نام عنصر اصلی برند به شمار می­آید، اما عناصر تصویری و دیداری نقش مهمی در ایجاد ارزش ویژه­ی برند و به­ویژه افزایش میزان آگاهی از برند ایفا می­ کنند. لوگو یکی از عناصری است که به­عنوان یکی از شیوه ­های نمایش خاستگاه، مالکیت و سایر تداعیات مرتبط با برند تاریخچه­ای طولانی دارد (کلر، ۲۳۴:۱۳۸۹).

به­عنوان مثال، در طول قرن­های متمادی، خانواده­ها و کشورها با بهره گرفتن از جلوه­های تصویری و لوگو، نام و هویت خود را متمایز می­ساختند. لوگو، دامنه­ی وسیعی از جلوه­های تصویری را، از طرح­های منحصربه­فرد در نگارش نام شرکت­ها یا علایم تجاری تا طرح­های انتزاعی، دربرمی­گیرد. برندهایی همچون کیت کت، کوکا کولا و دانهیل در زمره­ی نمونه­هایی هستند که جدا از شیوه­ منحصر­به­فردِ نگارش خود، هیچ لوگوی مجزایی برای خود تعریف نکرده ­اند. در حالی­که برندهایی مانند مرسدس(با طرح ستاره)، رولکس (با طرح تاج)، اس­بی­سی (با طرح چشم) و المپیک (طرح حلقه­های تو در تو) در زمره­ی برندهایی هستند که علاوه بر شیوه­ منحصر­به­فرد نگارش برند، طرح گرافیکی خاصی را نیز به عنوان لوگو برگزیده­اند. این لوگوهای تصویری مستقل از شیوه­ نگارش نام، اغلب نماد نام می­گیرند (کلر، ۲۳۴:۱۳۸۹).

بسیاری از لوگوها در حد فاصل نمونه­های ذکر شده قرار می­گیرند. برخی از شیوه ­های نمایش نام برند، با بهره گرفتن از طرح­های تصویری، مفهوم خود را به مصرف­ کنندگان معرفی کرده و سطح آگاهی­های آن­ها را بالا می­برند، به­عنوان مثال، برندهایی همچون اپل یا رالف لورن، یا در زمره­ی این نمونه­ها قرار دارند. برخی از عناصر فیزیکی مرتبط با محصول یا شرکت نیز می­توانند به­عنوان نماد برند قلمداد شوند. به­عنوان مثال، شیوه­ نگارش حرف ” M” ، به شکل دو کمان طلایی رنگ، در بلند مدت به عنوان نماد برند مک دونالد مطرح شده است (کلر، ۲۳۵:۱۳۸۹).

لوگوهای انتزاعی (با طرح­های خیالی) همچون نام­ها می­توانند کاملاً منحصربه­فرد باشند و براین اساس شناسایی برند را برای مشتری­ها ساده­تر کنند. با وجود این، از آنجا که بسیاری از لوگوهای انتزاعی نمی­توانند همچون طرح­های واقعی معنادار باشند. همواره این خطر وجود دارد که مصرف ­کننده مفهوم آن­ها را درک نکند. بنابراین آشنایی با معانی آن­ها نیازمند اجرای برنامه ­های بازاریابی گسترده­ای است. مصرف­ کنندگان تمامی لوگوها را، چه لوگوهای مبتنی بر طرح­های واقعی و چه لوگوهای مبتنی بر طرح­های تخیلی، با توجه به طرح و شکلی که دارند در ذهن خود ارزیابی کنند (کلر، ۲۳۵:۱۳۸۹).

لوگوها و نمادها اغلب به­راحتی قابل شناسایی هستند و به­عنوان شیوه­ای ارزشمند در معرفی برند شناخته می­شوند. اگر چه ممکن است مصرف­ کنندگان، علی رغم شناسایی آن­ها نتوانند رابطه­ مناسبی میان این عناصر و محصول یا برند خاص، برقرار سازند. از دیگر مزایای لوگوها در برند­سازی، قابلیت تطبیق­پذیری آن­ها است. به بیان دیگر از آنجا که لوگوها اغلب به­عنوان شیوه­ ارتباط غیرکلامی شناخته می­شوند، می­توانند در تمامی فرهنگ­ها و تمام رده­های محصولات، به­عنوان عامل ارتباطی میان مشتری­ها و شرکت نقش داشته باشند. بسیاری از شرکت­ها اغلب لوگوی خاصی را طراحی می­ کنند تا بتوانند در تمامی بازارها و حوزه ­های فعالیت برای خود هویتی برتر تعریف کنند و آن­را در خصوص تمامیِ برندهای اصلی و فرعی خود تسری دهند (کلر،۲۳۶:۱۳۸۹).

در شرایطی­که به هر دلیل به­ کارگیری نام برند دشوار باشد، لوگوهای انتزاعی (خیالی)، می­توانند برای شرکت مزایای متعددی را در برداشته باشند.

نکته­ی آخر این که، لوگوها بر خلاف نام­ها می­توانند به­سادگی در طول زمان تغییر یابند و با نیازهای سازمان منطبق شوند. با وجود این، بازاریان در انطباق لوگوها با نیازهای زمان، باید محتاط بوده و به تدریج این تغییرات را اجرا سازند تا مزیت­هایی که این لوگوها در بلندمدت برای شرکت ایجاد کرده ­اند، حفظ شود.

 

۲-۳-۱۳-۶- کاراکترها

کاراکترها نوع خاصی از نمادهای برند هستند که نمایانگر یک انسان یا موجودیت­های برگرفته از زندگی واقعی هستند. کاراکترهای برند اغلب از طریق فعالیت­های تبلیغاتی معرفی می­شوند و می­توانند نقش کلیدی را در مبارزات تبلیغاتی شرکت­ها و طرح بسته­بندی­های آن­ها ایفا کنند. برخی از کاراکترها از شخصیت­های انیمیشن و برخی دیگر از شخصیت­ها و چهره­ های واقعی الگوبرداری شده ­اند (کلر، ۲۳۷:۱۳۸۹).

کاراکترهای برند به این دلیل که اغلب از طرح­های تصویری جذاب و رنگارنگی برخوردارند، می­توانند به­سادگی توجه مشتری­ها را جلب کنند و در ایجاد آگاهی از برند نقش مهمی دارند. کاراکترها همچنین می­توانند برای نفوذ برندها به بازار، راه­گشا باشند و به شرکت­ها کمک کنند تا مزایا و منافع کلیدی محصولات خود را به ساده­ترین شیوه ­ها به مشتری­ها منتقل سازند. استفاده از کاراکترهایِ برخوردار از ویژگی­های انسانی، موجب افزایش میزان محبوبیت برند و شناسایی آن به­عنوان برندی سرگرم­کننده و جالب نزد مصرف­ کنندگان می­ شود. علاوه بر آن، برقراری ارتباط میان مصرف­ کنندگان و برندهای برخوردار از کاراکتر، سریع­تر و ساده­تر رخ می­دهد. کاراکترهای مشهور اغلب به­قدری ارزشمند می­شوند که شرکت­ها می­توانند با اعطای لیسانس بهره ­برداری از آن­ها، درآمدهای سریع و بی­دردسر برای خود ایجاد کنند و با استفاده­ی درست از این کاراکترها، میزان مواجهه­ مشتری­ها با برند خود را افزایش داده و بر ارزش ویژه­ی برند خود بیفزایند (کلر، ۲۳۸:۱۳۸۹).

نکته­ی آخر این­که بیشتر کاراکترهای برند می­توانند برای رده­های دیگر محصولات نیز مورد استفاده قرار گیرند و با انتقال ویژگی­های برتر محصول، به سرعت بر موفقیت سایر محصولات جدید معرفی شده به بازار تأثیر گذارند.

۲-۳-۱۳-۷- شعار

شعار عبارت کوتاهی است که اطلاعات تشریحی یا ترغیبی را در مورد برند به مشتری­ها منتقل می­سازد. شعار اغلب در تبلیغات شرکت مورد استفاده قرار می­گیرند، اما می­توانند بازاریابی شرکت ایفا می­ کنند. به­عنوان مثال، شعار«اسنایکر »: گرسنه ای! یک اسنایکر بردار، در آگهی­های تبلیغاتی شرکت مورد استفاده قرار می­گیرد و روی بسته­بندی شکلات­ها نیز نوشته می­ شود (کلر، ۲۴۲:۱۳۸۹).

شعارها، ابزارهای قدرتمندی در برندسازی به­شمار می­آیند، زیرا همانند نام برند از اثر بخشی چشم­گیری برخوردارند و در ارتقای ارزش ویژه­ی برند نقش مؤثری دارند. به بیان دیگر، شعار در نقش یک «بازوی» قوی است که در درک بهتر مفهوم برند به یاری مصرف­ کنندگان شتافته و آنان را از ویژگی­های منحصربه­فرد برند آگاه می­سازد. شعارها، شیوه ­های پا بر جایی برای تلخیص و ترجمه­ی محتوای برنامه­ی بازاریابی شرکت در قالب چند کلمه یا عبارت ساده هستند (کلر، ۲۴۳:۱۳۸۹).

برخی از شعارها با به بازی کشاندن نام برند، به شیوه­ای خلاقانه به ایجاد آگاهی از برند کمک می­ کنند. مهم­ترین نقش شعارها، تقویت جایگاه برند و توسعه نقاط تمایز مطلوب در میان مشتری­های هدف است (نیومیر و مارتی، ۱۳۸۸). شعارها اغلب با فعالیت­های تبلیغاتی شرکت رابطه­ تنگاتنگی می­یابند و با ارائه­ اطلاعات تشریحی یا ترغیبی، خلاصه­ای از آنچه در تمام تبلیغات گفته شده به مخاطبان ارائه می­ کنند. شعارهای قوی به شیوه ­های متعددی می­توانند در افزایش ارزش ویژه­ی برند نقش داشته باشند. شعار با به میدان آوردن نام برند، علاوه بر افزایش آگاهی، تصویر ذهنی از آن برند را تقویت می­ کند (کلر، ۲۴۶:۱۳۸۹).

 

۲-۳-۱۳-۸- طنین

طنین­ها، پیام­های موزیکالی هستند که در معرفی برند به­کار گرفته می­شوند. این پیام­ها که اغلب توسط موسیقی­دانان حرفه­ای طراحی می­شوند، معمولاً آن قدر متمایز هستند که بتوانند در ذهن شنونده ثبت شوند. در نیمه­ی اول قرن بیستم، زمانی­که تبلیغات رادیویی به­تدریج رواج می­یافت، استفاده از طنین رایج شد (کلر، ۲۵۰:۱۳۸۹).

طنین می ­تواند به عنوان شعار موزیکال برند قلمداد شود. به دلیل ماهیت موزیکال، طنین به­ندرت می ­تواند مانند سایر عناصر برند قابل انعطاف و انتقال باشد. اگر چه این عنصر می ­تواند مزیت­های برند را با مشتری مطرح سازد، اما غالباً مفهوم محصول را به شکل غیر مستقیم، کاملاً غیر انتزاعی و خلاصه انتقال می­دهد. بنابراین تداعیات ناشی از آن، بیشتر می ­تواند جنبه­ های احساسی، شخصیتی و سایر ویژگی­های نامشهود را در ذهن مشتری­ها ایجاد کند. شاید بتوان گفت که طنین­ها با ارزش­ترین عنصر در ایجاد و تقویت آگاهی از برند برای مشتری­ها هستند و اغلب، نام برند را به شیوه­ای هوشمندانه و جذاب تکرار می­ کنند و این کار فرصت رمزگشایی از پیام­های برند و درگیری ذهنی بیشتر را برای مشتری­ها فراهم می­آورد. مصرف­ کنندگان گاهی حتی بعد از این که آگهی تبلیغاتی به اتمام می­رسد، در ذهن خود این طنین مکرراً مرور می­ کنند و این امر فرصت آمیختگی بیشتر ذهن و به­خاطرسپاری برند را افزایش می­دهد (کلر، ۲۵۱:۱۳۸۹).

 

۲-۳-۱۳-۹- بسته­بندی

بسته­بندی به­معنای فعالیت­های طراحی و تولید ظروف یا پوشش محصولات بوده و مانند سایر عناصر برند، از تاریخچه­ای طولانی برخوردار است. انسان­های اولیه برای پوشش و حمل مواد غذایی و آب، از برگ درختان و پوست حیوانات استفاده کردند. ظروف شیشه ­ای برای اولین بار حدود ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در مصر اختراع شد. پس از آن ناپلئون، امپراتور فرانسه، دوازده هزار فرانک به برنده­ی یک رقابت برای یافتن بهترین شیوه­ نگهداری مواد غذایی جایزه داد. این اقدام موجب شد که به­تدریج اولین نمونه­های بسته­بندی با ایجاد خلأ شکل گیرد (کلر، ۲۵۲:۱۳۸۹). از هر دو دیدگاه (شرکت و مصرف ­کننده) بسته­بندی باید از ویژگی­های زیر برخوردار باشد:

  • اطلاعات تشریحی و ترغیبی را در زمینه­ برند و محصول ارائه کند.
  • حمل و نقل و حفاظت از محصول را تسهیل بخشد.
  • نگهداری از کالا را در منزل ساده­تر سازد.
  • فرایند استفاده از محصول را ساده­تر سازد.

 

بازاریابان باید اجزای کارکردی و ظاهری (از زاویه زیبایی­شناسی) را در مورد طراحی و انتخاب بسته­بندی مناسب در نظر گیرند تا بتوانند ضمن دستیابی به اهداف بازاریابی، به نیازهای مصرف­ کنندگان نیز پاسخ دهند. ملاحظات ظاهری و زیبایی­شناسی مربوط به بسته­بندی، دربرگیرنده­ی ویژگی­های اندازه، شکل، جنس، رنگ، نوشتار و طرح­های گرافیکی بسته­بندی است(کلر، ۲۵۲:۱۳۸۹).

نوآوری در فرایندهای چاپ، امروزه این امکان را به بازاریان داده است که از تصاویر گرافیکی جذاب و خیره­کننده بهره برده و با استادی تمام، پیام­های جذاب و رنگارنگی را روی بسته­بندی­ها ثبت کنند و به این­ترتیب در لحظه­ی تعیین سرنوشت (لحظه خرید)، بر مصرف ­کننده تأثیر بگذارد. به­طورکلی، طراحی ساختاری بسته­بندی­ها بسیار مهم است. به­عنوان مثال، در طول سال­های اخیر نوآوری­ها موجب شده که بسته­بندی­های مواد غذایی با امکان بستن دوباره، غیر قابل نفوذ برای هوا، آب یا نور و بسته­بندی­هایی با سهولت استفاده برای مشتری­ها، با نگهداری آسان، سهولت باز کردن یا قابل فشرده­سازی و جمع شدن ، طراحی و به بازار معرفی شود. یکی از قوی­ترین تداعیات ذهنی مصرف­ کنندگان تحت تأثیر ظاهر بسته­بندی شکل می­گیرد. بسته­بندی می ­تواند به­عنوان یکی از شیوه ­های شناسایی برند و انتقال اطلاعات در مورد ایجاد یا تقویت تداعیات ارزشمند از آن تلقی شود. نوآوری­های ساختاری در بسته­بندی می ­تواند نقطه افتراق مهمی ایجاد کرده و حاشیه­ی سود شرکت را افزایش دهد. بسته­بندی­های جدید همچنین می­توانند به توسعه­ بازار محصول و دستیابی به بخش­های جدیدتر بازار منجر شوند (کلر، ۲۵۳:۱۳۸۹).

 

۲-۴- تصویر برند

در دنیای امروز مشتریان تصویر برند را به عنوان قسمت مهمی از محصول یا خدمتی می­ببینند که در حال خریداری آن می­باشند. آن­ها فقط محصول فیزیکی یا اصل خدمت را نمی­خرند، بلکه موقعیت، پرستیژ و مزایایی را که از آن طریق دریافت می­دارند را می­خرند و این کیفیت غیر قابل لمس، همان است که می ­تواند باعث ترجیح خرید یک محصول به محصولات مشابه شده و سهم بازار آن شرکت را افزایش دهد (برمن و همکاران،  ۲۰۰۹). یک برند در بسته­بندی کالا زندگی نمی­کند که با باز کردن بسته­بندی کالا، رها شود. در حقیقت تصاویری که قبلا ایجاد شده ­اند موجب باز شدن بسته کالا می­شوند گاهی مواقع هم این تصاویر هستند که بسته را می­بندند تا هیچ­گاه توسط مشتریان باز نشوند (چانگ و همکاران، ۲۰۰۶).

در ادامه، تعریف و تبیین تصویر برند از دیدگاه­ های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. وجهه یا تصویر برند دربرگیرنده­ی برداشت و ادراک بازار هدف از ویژگی­ها، منافع، موقعیت­های استفاده کاربران، تولیدکنندگان و حتی بازاریابان یک محصول است . به­عبارت­دیگر، این مفهوم به اندیشه و احساس افراد به هنگام دیدن یا شنیدن درباره برند اشاره دارد. تصویر برند گرایش به گذشته دارد و گذشته را نیز نشان می­دهد (کاتلر وآرمسترانگ، ۱۳۸۳: ۲۳۸). تصویر برند از ترکیب واقعیت فیزیکی محصول و باورها و احساسی که در مورد آن به وجود می­آید ساخته می­ شود (موسوی و همکاران، ۱۳۸۶). در میان ابعاد قابل لمس یک محصول، تصویر برند مهم­ترین چیزی است که اکثر استراتژی­ های بازاریابی معطوف به آن هستند و به برجسته­کردن برند گرایش دارند (جوانمرد و سلطان زاده، ۱۳۸۸).

اولین بار گاردنر و لیوی در سال ۱۹۵۵ مفهوم تصویر برند را در مقاله­­ی خودشان مطرح کردند. آن­ها معتقد بودند که محصولات دارای ماهیت مختلف از جمله فیزیولوژیک و اجتماعی هستند. از زمانِ معرفی رسمی آن تاکنون، مفهوم تصویر برند در تحقیقات مربوط به رفتار خریدار (مصرف ­کننده) مورد استفاده قرار گرفته است. تصویر برند می ­تواند یک مفهوم حیاتی برای مدیران بازاریابی باشد. دیوید اگیلوی در کتاب خود، تحت عنوان رازهای تبلیغات، مدعی است که مفهوم تصویر برند را در سال ۱۹۵۳ به عرصه افکار عمومی معرفی کرده است. وی همچنین اظهار می­دارد که این مفهوم، اولین بار در سال ۱۹۳۳ توسط کلود هاپکینز مطرح شده است (موسوی وهمکاران، ۱۳۸۶).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

چگونگی ارزشیابی ما از یک برند، یک محصول و یا یک خدمت بستگی به نحوه ادراک ما از هر یک از آن­ها دارد. نحوه تفکر ما درباره میزان محبوبیت یک برند یکی از ابعاد مهم تصور ما از آن برند خواهد بود که این می ­تواند مبنای انتخاب و خرید ما از آن برند خاص باشد. بنابراین، یک شرکت باید بکوشد محصولاتی را تولید و عرضه کند که با نوع نگرش کنونی افراد سازگار باشد و در صدد برنیاید نگرش آن­ها را تغییر دهد. بدیهی است که در موارد استثنایی، برخی از سازمان­ها کوشیده­اند با هزینه­ های بسیار زیاد نگرش افراد را تغییر دهند و در مواردی هم به نتیجه نرسیده­اند (نیومیر، ۱۳۸۸).

تصویر برند عبارت است از، ادراکات مشتری در مورد ویژگی­های یک برند که باعث ایجاد معنای برند می­گردد و معنای برند عبارت است از، نحوه­ درک­شدن برند توسط مخاطبان در سطح آگاهانه و نحوه انعکاس برند توسط آن­ها در سطح نیمه آگاهانه یا ناآگاهانه. کلیه احساسات و تفکرات ایجاد شده (به صورت مستقیم یا غیرمستقیم) نسبت به برند، سبب مرتبط شدن برند با خصیصه­های خاص در ذهن مشتریان می­ شود و تصویر برند را تداعی می­سازد (بتی، ۲۰۰۸). این تصویر، بازتابِ فعالیت­های برند در راستای ایجاد معنای برند (عملکرد برند و تصویرسازی) در ذهن مشتریان است. تصویر برند، به­شدت بر رفتار مشتریان نسبت به برند تأثیرگذار است. به­گونه­ای که می­توان بیان داشت، اهمیت برند در بازاریابی تحت تأثیر توانایی سازمان در ارزیابی این حقیقت است که مشتریان چگونه تصویر برند را تفسیر می­ کنند و توان سازمان در کنترل این تصویر ذهنی چگونه است (جنانیس و همکاران، ۲۰۰۷).

تصویر برند شامل خصیصه­های مختلفی می­ شود. این خصیصه­ها، طیف وسیعی از خصیصه­های واقعی تا مجازی، آگاهانه تا ناآگاهانه و مستقیم تا غیر مستقیم را دربر می­گیرند (موسوی و همکاران، ۱۳۸۶).

تصویر برند شامل سه مؤلفه؛ ویژگی­ها، مزیت­ها و نگرش­ها می­ شود. ویژگی­ها به آنچه که مشتری در خصوص برند می­اندیشد بر می­گردد و بر اساس ارتباطشان با محصول، به دو دسته ویژگی­های مرتبط و ویژگی­های غیرمرتبط با محصول تقسیم می­شوند. ویژگی­های مرتبط، شامل صفاتی است که از نظر مشتری بر عملکرد محصول یا خدمت تأثیر می­گذارند. این صفات، در انتخاب محصولات و خدمات تأثیر بسزایی دارند و فرایند تصمیم ­گیری خرید را تسهیل می­ کنند. ویژگی­های غیرمرتبط با محصول، تأثیر مستقیمی بر عملکرد محصول نداشته اما از نظر تصمیم ­گیری خرید از اهمیت برخوردارند. مزیت­ها عبارتند از آنچه که مشتریان گمان می­ کنند که برند به آن­ها ارائه خواهد داد. در واقع مزیت، نحوه حل مشکل یا رفع نیاز را برای مشتری تشریح می­ کند . (کاتلر وآرمسترانگ، ۱۳۸۳: ۲۳۹).

طرز تفکر یا نگرش به باورهای مشتری نسبت به میزان ارائه ویژگی­ها و مزیت­های برند و قضاوت در خصوص این باورها اشاره دارد. در واقع نگرش نسبت به برند را می­توان به عنوان پاسخِ تأثیرگذار مشتریان به برند تلقی کرد. تصویر برند شامل تداعی­های نمادین (شخصیت برند) و تداعی­های کارکردی (باورها در مورد برند) است (دیواندری و همکاران، ۱۳۸۸).

.Keller

.CBBE

.Landeor

.Singapore Airlines

.Agilent Technologies

.Redhat

.Meritor

.Apple

.Avanade

.Uniform Resource Locatior (URL)

.Domain

.Gartner

.Logo

.Kit Kat

.Coca-cola

.Dunhil

.Mercedes

.Rolex

.SBC

.Symbol

.Apple

.Ralph Lauren

.MC Donald

.Character

.Slogans

.Sniker

.Jingles

.Packaging

.Vacuum- Packaging

.Resealable

.Squeezable

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




۲-۵-۱- مفهوم ارزش از دیدگاه­ های متفاوت

امروزه، گرایش به مفهوم بازاریابی ارزشی با تأکید بر نیازهای مشتریان روشن است. این مفهوم که توسط سازمان­های مدرن مورد استفاده قرار می­گیرد به­منظور حفظ روابط بلندمدت با مشتریان و ارزش­آفرینی برای آنان به­کار می­رود. ارزش ادراک شده مشتری از خدمات یکسان نبوده و بسته به نوع فرهنگ، صنعت، زمان­های مختلف، معیارها و ابعاد گوناگونی را شامل­ شود (سوئینی و همکاران, ۱۹۹۹).

دانلود پایان نامه

با­ بررسی در مباحث ادبیات مدیریت، سه گروه ارزش نمایان می­ شود:

    • ارزش از دید سهامدار، که اقتصاددانان و کارشناسان مالی طرفدار آن هستند،

عکس مرتبط با اقتصاد

  • ارزش از دید مشتری که بازاریابان به آن می­پردازند،
  • و ارزش از دید ذی­نفعان سازمان.

 

مفهوم ارزش از دید سهامدار، در متون مالی و حسابداری تحت عنوان، افزایش قدرت و تأثیر بازارهای مالی مطرح شده است. راه­کار ارزش از دید سهامدار، در انتخاب استراتژی شرکت و استراتژی تجاری بر مبنای این عقیده است که استراتژی­هایی که خالق برترین ارزش از دید سهامداران شرکت باشند، بیشترین مزیت رقابتی پایدار را برای آن سازمان رقم خواهند زد و در نهایت به رضایت مشتری منجر خواهد شد (خلیفه، ۲۰۰۴).

حسابداری

اما در تجزیه ­و تحلیل نهایی، افزایش ارزش از دیدگاه سهامدار از روابط سودمند با مشتری حاصل می­ شود و نه مبادله­ سهام. منافع و عواید حاصل از رابطه با مشتری، حتی پس از پایان دوره زمانی ارتباط با او بر عملکرد مالی سازمان تأثیر قابل ملاحظه­ای می­گذارد که خواه ناخواه بر ارزش سهام سازمان می­افزاید (قودسوار، ۲۰۰۸). طرفداران ارزش از دید ذی­نفعان، سازمان­ها را مسئول خلق ارزش برای همه­ی ذی­نفعان آن شامل؛ پرسنل سازمان، مشتریان سازمان و جامعه دانسته و مشارکت در تعیین جهت­یابی­های آتی سازمانی که در آن منافعی دارند را حق مسلم آنان می­دانند. در تحقیقات انجام شده در زمینه خلق ارزش برای ذی­نفعان رابطه مستقیم و قوی بین سودآوری و رشد سازمان، وفاداری مشتری، رضایتمندی مشتری، ارزش کالاها و خدمات ارائه شده به مشتری، کیفیت و بهره وری خدمات و نیز قابلیت­ها، توانمندی­ها، رضایتمندی و وفاداری پرسنل سازمان وجود دارد (خلیفه، ۲۰۰۴). اما ارزش از دید مشتری که پژوهش حاضر به آن می ­پردازد هر چند دیدگاه بازاریابان را منعکس می­سازد، مبنا و منبع دو نوعِ دیگر ارزش نیز محسوب می­ شود (نایب زاده، ۱۳۸۵).

Efficiency بهره وری

 

ارزش از دید مشتری
ارزش از دید سهام­دار
ارزش از دید ذی­نفعان

شکل ۲- ۵ گروه­های ارزش

 منبع: نایب زاده( ۱۳۸۵)

 

 

 

 

۲-۵-۱-۱- مفهوم ارزش درک شده مشتری 

طراحی و تبدیل ارزش مشتریِ برتر، کلید موفقیت استراتژی کسب و کار در قرن ۲۱ است. ارزش، نقش فرماندهیِ ارشد در بازار رقابت ایفا کرده، چرا که مشتریان بیشتر از ارزش دریافتی کالا و خدمات، پرداختی نخواهد داشت (جانسون و همکاران، ۲۰۰۳). اما ضعف اصلی موجود در شناخت کاراییِ ارزش درک­شده مشتری، عدم تطابق میان نتایج یافته­ های دانشمندان علم مدیریت و ارزش واقعی از نظر مشتریان است. محققان ارزش درک­شده را ارزیابی کلی مصرف­ کنندگان از چیزی که دریافت شده و داده شده می­دانند (کرونین، ۲۰۰۰). کاتلر معتقد است که مصرف­ کنندگان درک کیفیت را با درک هزینه ترکیب کرده و به ارزیابی از ارزش ادراک شده می­رسانند (کاتلر، ۲۰۰۶). ارزش از دید مشتری در بازار و به­وسیله ادراک مشتری از آنچه می ­پردازد و آنچه دریافت می­ کند، تعیین می­ شود و نه در کارخانه و از طریق تمایلات و مفروضات عرضه­کننده. ارزش آنچه تولید می­ شود نیست بلکه آن چیزی است که مشتری به­دست می­آورد.

مفهوم ارزش درک شده مشتری نه تنها در رشته­های مختلف نظیر مالی، مدیریت، حقوق، اخلاق و سیستم­های اطلاعاتی متفاوت است بلکه در شاخه­های ادبیات بازاریابی مانند بازاریابی رابطه­ای، رفتار مصرف ­کننده، قیمت­ گذاری و استراتژی بازاریابی با یکدیگر متفاوت است (خلیفه، ۲۰۰۴).

زیت­هلم(۱۹۹۸)، کیفیت ادارک­شده را به­عنوان ادراک مشتری از کیفیت یا برتری کلی یک محصول/ خدمت با توجه به هدفی که آن محصول/ خدمت داشته و نسبت به سایر محصولات/ خدمات موجود در بازار تعریف کرده است. ازین­رو برای خلق و مدیریت یک برند قدرتمند، باید کیفیت ادراک­ شده برند توسط مصرف­ کنندگان بررسی شده و تقویت شود (برمن و همکاران، ۲۰۰۹). در همین راستا، برخی از محققین در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده ­اند که کیفیت ادراک شده از برند یکی از عوامل موفقیتِ تعمیم برند محسوب می­ شود؛ زیرا مصرف­ کنندگان تعمیم­های نشأت­گرفته از برندهای با کیفیت بالاتر را بسیار مطلوب­تر از تعمیم­های نشأت گرفته از برندهای با کیفیت متوسط ارزیابی می­ کنند (ولکنر و ساتلر، ۲۰۰۵). این مسئله یک الزام رقابتی است و بسیاری از شرکت­ها امروزه، کیفیت مشتری­مدار را به ابزار استراتژیک نیرومندی مبدل ساخته­اند. آن­ها رضایت و ارزش مشتری را از طریق برآوردن مداوم و سودمند نیازها و ترجیحات مشتریان در مورد کیفیت ارضا کرده ­اند.

کیفیت درک شده می ­تواند به­صورت درک مشتری از، کیفیتِ کلی و یا برتریِ محصول یا خدمت، با توجه به هدف مور انتظارش در مقایسه با گزینه­ های دیگر تعریف شود. در نهایت کیفیت ادراک­ شده، احساسِ کلی و غیرعینی (ناملموس) درباره نام و نشان تجاری است. به­هرحال، کیفیت ادراک­ شده معمولاً، مبتنی بر ابعادی کلیدی است که شامل مشخصات محصول مانند قابلیت اطمینان و عملکرد بوده، به­نوعی پیوست نام ونشان تجاری است. برای فهم کیفیت ادراک­ شده، شناسایی و سنجش ابعاد اصلی آن سودمند خواهد بود اما نباید فراموش کرد که کیفیت ادراک­ شده به­هرحال ، یک برداشت کلی است (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۸۹؛ ۸۴).

 

 

 

بنا بر نظر آکر (۱۹۹۱) کیفیت ادراک­ شده، از پنج راه می ­تواند ایجاد ارزش کند:

  1. دلیلی برای خرید
  2. ایجاد تمایز/ موقعیت
  3. اضافه پرداخت قیمت
  4. تمایل اعضای کانال توزیع به استفاده از محصولات با کیفیت ادراک­ شده بالاتر
  5. توسعه نام و نشان تجاری

 

تعاریف ارائه ­شده توسط صاحب­نظران مختلف را دررابطه با ارزش ادراک شده مشتری جمع­آوری کرده ­اند که به­صورت زیر تقسیم ­بندی گردیده­اند.

  • ارزش ادراک­ شده متشکّل از تمام عوامل – کمی و کیفی، عینی و ذهنی است که به­صورت مشترک تجربه خرید یک مصرف ­کننده را شکل می­دهد.
  • ارزیابی کلّ مصرف ­کننده از مطلوبیت یک محصول براساس ادراکات از دریافتی و پرداختی­ها است.
  • نسبت بین منافع و هزینه­ های ادراک­ شده است.
  • ارزش محصول برای یک مصرف ­کننده، مقایسه منافع محسوس کلّی و سطوح مکمل یک محصول و هزینه کلّ تولید و مصرف آن محصول می­باشد.
  • توازن بین ویژگی­های مطلوب در مقایسه با ویژگی­های نامطلوب است.
  • ارزش ادراک­ شده در واحدهای پولی مجموعه خدمات اقتصادی، فنّی و منافع اجتماعی دریافت­شده توسط یک مشتری در قبال قیمت پرداختی و با احتساب محصولات جایگزین موجود است.
  • ارزیابی مشتریان از ارزش که باتوجه به توازن بین تمام منافع و هزینه­ های مربوطه در یک موقعیت مصرفی خاص توسط عرضه­کننده برای آن­ها ایجاد می شود.
  • ارزش محصول برای یک مصرف ­کننده زمانی ایجاد می­ شود که منافع دریافتی او از یک محصول بیشتر از هزینه­ های بلندمدت مورد انتظار مصرف ­کننده برای آن باشد.
  • ارزش مساوی کیفیت ادراک شده نسبت به قیمت است.

 

در بحث ارزش درک شده می­توان نتیجه گرفت، ارزش درک شده مشتری، تابعِ خدمات و کیفیت ارائه ­شده توسط فروشنده و هزینه­ های پرداختی وی است.

 

.Sweeney, et al.

.Khalifa

.Ghodeswar

.Business Success Strategy

.Johnson, et al.

.Cronin

.Zeithalm

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




باتوجه به بیان ارزش درک­شده از دید مشتری، ۴ مدل برای بررسی ارزش مشتری بیان شده است، اما هیچ­یک از این مدل­ها لزوماٌ جامع و کامل نیستند. هر یک، به یک­سری مفاهیم خاص پرداخته و در عوض از سایر مفاهیم غافل مانده­اند. اما می­توان با ترکیب هدفمند آن­ها به دیدگاه منسجم و جامعی در رابطه با ارزش از دید مشتری دست یافت.

دانلود تحقیق و پایان نامه

 

۲-۵-۱-۳- چارچوب وسیله-نتیجه

در این چارچوب مشتریان کالاها و خدماتی را مورد استفاده قرار می­ دهند که نتایج مطلوبی را بدین­وسیله کسب کنند. می­توان گفت ویژگی­ها و خصوصیات کالا یا خدمت، نتایج و پیامدهای حاصل از مصرف آن و نیز ارزش­های شخصی مشتری شکل­دهنده فرایند تصمیم ­گیری او است. در تحقیقی که وودروف در سال ۱۹۹۷ انجام داده ارزش از دید مشتری یک رجحان نسبت داده شده از سوی وی به کالا است که تحت تأثیر ارزیابی مشتری از ویژگی­ها و خصوصیات کالا و خدمات و پیامدهای ناشی از مصرف آن در جهت تحقق اهداف وی است. چارچوب ارائه شده توسط این محقق سلسله مراتب ارزش مشتری نام دارد و همچنان­که در شکل زیر ملاحظه می­ شود ارزش مطلوب و مورد نظر مشتری در سه موقعیت منجر به رضایتمندی حاصل از ارزش دریافت شده توسط وی می­ شود (خلیفه، ۲۰۰۴).

 

رضایت بر مبنای ویژگی
رضایت بر مبنای پیامد
رضایت بر مبنای هدف
پیامدهای مطلوب مشتری در موقعیت استفاده
رضایت مشتری ناشی از ارزش دریافتی
ارزش مطلوب مشتری
ویژگی­های مطلوب محصول و رجحان ویژگی
اهداف مشتری

شکل ۲-۶ سلسله مراتب ارزش مشتری

منبع: خلیفه،)۲۰۰۴)

 

 

 

 

در این سلسله­مراتب، حرکت در دو جهت بالا به پایین و برعکس صورت می­گیرد: زمانی مشتری به­دنبال کالایی با یک­سری ویژگی­ها و خصوصیات معین (که پیامدها و نتایج شناخته­شده­ای از مصرف آن کالا حاصل می­ شود) می­رود تا به هدفی خاص رسیده یا به رفع یک نیاز مشخص موفق شود. اما گاهی هم مشتری کالایی را خریداری و مصرف می­ کند که نتایج مطلوبی در راستای رفع یکسری نیاز عایدش می­ شود و یاد می­گیرد که از این پس برای رفع آن نیاز از این کالا استفاده کند؛ ارزشی که مشتری در هریک از این حالت­ها به کالا یا خدمت نسبت می­دهد و رضایتمندی او در هر موقعیت با توجه به شکل متفاوت است (خلیفه، ۲۰۰۴).

 

 

۲-۵-۱-۴- چارچوب مؤلفه ­های ارزش

به­طورکلی در مورد درک مشتری نسبت به ارزش یک کالا یا خدمت، سه مؤلفه­ی اصلی را به شرح ذیل می­توان مطرح ساخت:

 

  • رضایت­بخش­ها: خصوصیات مورد انتظار و مورد خواست مشتری که وجود آن­ها موجب رضایت­مندی و گاهی مشعوف و خرسند شدن مشتری می­ شود. به­ طوری که نه تنها خود تمایل به استفاده مجدد از آن کالا یا خدمت دارد بلکه دیگران را نیز از طریق بازاریابی کلامی تشویق به خرید خواهد کرد.
  • ناراضی­کننده­ها: خصوصیات مورد انتظار در یک کالا یا خدمت که عدم وجود آن­ها موجب آزردن و نارضایتی مشتری می­ شود ولی وجودشان برای مشتری خنثی عمل می­ کند.
  • مشعوف­کننده­ها: خصوصیات جدید و نوآورانه­ای که خارج از انتظار مشتری بوده و باعث شگفت زده­شدن مشتری به بهترین وجه یا به عبارتی افزایش رضایت­مندی او تا حد شعف می­شوند. چراکه به شکلی نوآورانه یک نیاز پنهان وی را برآورده می­سازند. عدم­وجود این خصوصیات تا زمانی­که غیرقابل­انتظار و غیرقابل­ پیش ­بینی باشند، تأثیر منفی بر درک مشتری از ارزش دریافتی­اش ندارند بلکه وجودشان تأثیر مثبتی بر نظر مشتری خواهد داشت.

 

همان­طور که در شکل (۲-۷) نشان داده شده است؛ در این چارچوب بین انواع سه­گانه ویژگی­های محصول و میزان رضایت مشتری، ارتباط نزدیکی وجود دارد. زیر خط نقطه چین، منطقه وجود مشخصات لازم و ضروری (استانداردها) بوده و منطقه بالای این خط، نشان­دهنده­ی افزایش رضایت از یک حالت عادی (خنثی) تا حداکثر رضایت یعنی ایجاد شعف است.

 

 

 

 
دلشاد
ناراضی
 عادی
عدم وجود
وجود
ویژگی­ها
سطح رضایت مشتری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۲-۷ مؤلفه ­های تعیین­کننده ارزش یک کالا یا خدمت از دیدگاه مشتری

منبع: سلیم خلیفه،(۲۰۰۴)

 

این چارچوب کمک شایانی در طراحی کالاها و خدمات جدید با خصوصیات و ویژگی­های مطلوب و مؤثر می­ کند. چرا که بیشترین توجه چارچوب به جذب مشتری و بهبود رابطه، بین او و عرضه­کننده کالا و خدمت است. ولیکن توجه بسیار کمی به سیکل فعالیت ذهنی مشتری از تشخیص نیاز تا خرید، استفاده، کنار گذاشتن یا صرف نظر از مصرف کالا و در مقابل تکرار خرید و بازاریابیِ دهان­به­دهان داشته و همچنین به مزایا (منافع) و مضراتی (هزینه­ها) که مشتری در کنار کسب ارزش به­دست می­آورد توجه بسیار کمی دارد (خلیفه، ۲۰۰۴).

 

۲-۴-۱-۵- چارچوب نسبت هزینه- منفعت

در این چارچوب ارزش در ارتباط با این مسئله که مشتری چه به­دست­آورده و چه چیزی را در ازای کسب آن می ­پردازد مطرح می­ شود. منافع حاصل از کسب کالا یا خدمت شامل موارد ملموس و ناملموس­شده و پرداختی­های وی نیز شامل موارد پولی و غیرپولی از قبیل پول، زمان، هزینه جستجو، هزینه یادگیری، هزینه روانی و ریسک­های مالی، روانی و اجتماعی است (هابر و همکاران، ۲۰۰۱).  در واقع ارزش ادراک شده مشتری بیانگر توازنی بین ارزیابی وی از منافع (آنچه به­دست می­آورند) و هزینه (آنچه از دست می­ دهند) می­باشد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

جدول ۲-۲: اجزاء تشکیل­دهنده مفهوم­سازی ارزش ادراک شده، به­صورت هزینه-منفعت

منبع: هابر و همکاران( ۲۰۰۱)

عکس مرتبط با اقتصاد

اجزاء منفعت اجزاء هزینه
منافع اقتصادی هزینه­ های قیمتی
منافع احساسی هزینه­ های زمانی
منافع اجتماعی هزینه­ های سعی و کوشش
منافع رابطه­ای خطر

 

همانطور که در جدول (۲-۲) نشان داده شد، منافع مربوط به ارزش ادراک­ شده شامل موارد زیر می­باشند:

  • منافع اقتصادی: به منافع پولی مصرف­ کنندگان، درخرید خدمات گفته می­ شود. مانند میزان حق بیمه پرداختی توسط بیمه گذار.
  • منافع احساسی: بیانگر دستاورد عاطفی مصرف­ کنندگان از خرید خدمات خاص می­باشد. مانند دریافت پوشش حوادث راننده همراه خرید بیمه شخص ثالث.
  • منافع اجتماعی: نشان­دهنده­ی دستاورد اجتماعی فرد در خرید آن خدمت است. مثلأ، افرادی که به خرید بیمه شخص ثالث می­پردازند در جامعه دارای فردی قانونمند وآینده­نگر دیده می­ شود.
  • منافع رابطه­ای: بیانگر حالتی است که مصرف­ کنندگان خدمات­دهندگان را به­عنوان منبع ارزشمندی تلقّی کرده که به انتظارات آن­ها توجه کرده و نیازهای آن­ها را تأمین می­ کنند. به­عنوان مثال؛ اعتماد بیمه­ گذاران یک شرکت بیمه به کارکنان آن شرکت و قابلیت اعتماد به خدمات که منجر به رابطه بلندمدت با شرکت بیمه می­گردد.

 

 

از طرف دیگر، هزینه­ها شامل موارد زیر می­باشند:

  • هزینه قیمتی: بیانگر هزینه پولی ادراک­ شده توسط مشتریان می­باشد. برای مثال، اگر مشتریان قیمت خدمات را بیشتر از قیمت مورد انتظار دریابند، باید تصمیم بگیرند که آیا هزینه اضافی به­صرفه است یا خیر.
  • هزینه زمانی: شامل میزان زمانی است که مصرف­ کنندگان باید برای شناسایی؛ خرید یا مصرف خدمات صرف کنند.
  • هزینه­ های سعی و کوشش: شامل انرژی فیزیکی می­ شود که افراد برای شناسایی، خرید یا مصرف خدمات اختصاص می­ دهند.
  • هزینه خطر: شامل منافعی است که فرد ممکن است از خرید خدمات درجامعه از دست دهد. مثلاً در صورت خرید بیمه عمر خطر سوء قصد ذینفعان آن بیمه­نامه به جان فرد بوجود می­آید.

 

در هر سیستمی، عرضه محصول یا خدمات مستلزم صرف میزان معینی هزینه است که سیستم با توجه به این هزینه و اقدامات بازیگران خلق ارزش (افرادی مثل نیروی فروش که با رفتار و نوع برخورد مناسب با مشتری به خلق یا افزودن ارزش به محصول نهایی سازمان می­پردازند)، قیمتی را برای محصول نهایی تعیین می­ کند که تفاوت بین قیمت و ارزش ناخالص آن محصول نشان­دهنده ارزش خالص برای مشتری است (نایب زاده، ۱۳۸۵). به­طورکلی، ارزش ادراک شده مشتری پدیده­ای پویا بوده و بین افراد، فرهنگ و در طول زمان متفاوت است.

 

۲-۴-۱-۶- ابعاد کلیدی ارزش

شث و همکارانش در سال ۱۹۹۱ تئوری ارزش مصرف را مطرح ساخته و ارزش مشتری را به پنج بعد کلیدی تقسیم کردند که عبارتند از:

  • ارزش کارکردی که مرتبط با مطلوبیت اقتصادی و نشان­دهنده­ی منافع موجود در کالا یا خدمت از دید اقتصادی است و به کیفیت و ویژگی­های عملکردی محصول اشاره می­ کند.
  • ارزش اجتماعی که بیانگر مطلوبیت اجتماعی و وجهه ناشی از دارابودن آن محصول در نزد دوستان و همکاران و سایر اعضای گروه مرجع از دید مشتری است.
  • ارزش احساسی که به پیامدهای روانی و عاطفی محصول و توانایی و قابلیت محصول در برانگیختن احساسات و خلق موقعیت­های جذاب بر می­گردد.
  • ارزش شناختی که به جنبه­ های نو و شگفت­انگیز محصول و میزان تازگی و نوظهوری آن اشاره می­ کند.
  • ارزش موقعیتی که به مجموعه ­ای از موقعیت­هایی که مشتری در هنگام تصمیم ­گیری با آن­ها مواجه می­ شود بر می­گردد (چن و همکاران، ۲۰۰۵).

 

قابلیت عملیاتی­سازی و سهولت کاربرد مدل شث، باعث شد محققان متعددی به این مدل استناد کنند. از این دست می­توان به تحقیقی که در سال ۲۰۰۴ در تعدادی از سازمان­های خدماتی چین انجام شد اشاره کرد، که رفتار مصرف ­کننده و ارزش مشتری را در قالب چارچوب جامع و منسجمی مورد بررسی قرار دادند. هدف این محققان بررسی کاربردیِ ارزش از دید مشتری در ارتباط با عملکرد مدیریت رابطه با مشتری بود. بنابراین در مدل شث تغییراتی اعمال کردند. در مدل پیشنهادی آن­ها ابعاد کلیدی ارزش شامل؛ کارکردی، اجتماعی، احساسی و بعد چهارم هزینه یا خسارت پرداختی است. به­زعم این محققان، مدل شث با وجود دو بعد شناختی و موقعیتی ارزش به اندازه کافی جامع و درعین­حال کاربردی نیست. به­همین خاطر بعد چهارم را جایگزین این دو بعد کرده و معتقدند در بعد چهارم خسارت­های پولی و غیر پولی مشتری در جهت کسب کالا مثل هزینه­ های جستجو، یادگیری، نگهداری و نیز ریسک­های مالی و اجتماعی و زمان و انرژی صرف­شده از نظر مشتری، هم در کوتاه­مدت و هم در بلندمدت لحاظ می­ شود (یانگ و همکاران، ۲۰۰۴).

مدل شث در مورد ارزش مشتری در ارتباط با سایر مؤلفه ­های بازاریابی نیز مورد استفاده قرارگرفته است که از این بین می­توان به تحقیقی که جهت بررسی رابطه­­ی قیمت، برند و ارزش مشتری در بانک­های تایوان انجام شد اشاره کرد. هدف این تحقیق بررسی رابطه قیمت، نام تجاری محصول و ارزش از دید مشتری و توصیف تأثیری بود که قیمت و برند از طریق کیفیت خدمات و ریسک دریافتی بر ابعاد کلیدی ارزش از دید مشتری می­گذارند. نتایج تحقیق حاکی از تأثیر غیر مستقیم برند از طریق کیفیت خدمات بر ارزش مشتری و نیز تأثیر غیر مستقیم قیمت بر ارزش مشتری از طریق ریسک دریافتی بود و مدیران بانک­ها را برآن داشت تا از طریق سیاست­گذاری به­جا و شایسته در قیمت و موقعیت­یابی مناسب در زمینه برند به ارائه ارزش بالاتری برای مشتریان خود نایل شوند (چن و همکاران، ۲۰۰۵).

.Mikkonen

.The Results-handles Model

.Component Values Model

.The cost – benefit Model

.Huber, et al.

.Economic benefits

.Emotional benefits

.Social benefits

.Relational benefits

.Cost price

.The time costing

.Cost of attempt

.Cost of Risk

.Key aspects of the values model

.Sheth

.Functional value

.The social values

.Sentimental value

.Cognitive value

.Position value

.Chen, et al.

.Yang, et al.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:03:00 ب.ظ ]




مفهوم ریسک و مدیریت آن

ریسک[۱] جزئی جدائی ناپذیر از زندگی بشر می باشد و زندگی امروز در حالی ادامه می یابد که شرایط عدم اطمینان[۲] بر کلیه امور، به علل مختلف تصمیم گیری را به کلی متحول ساخته است. همه افراد به نحوی با مفهوم ریسک آشنائی دارند و اذعان می کنند که کلیه شئونات زندگی با ریسک مواجه است. ریسک در زبان عرف عبارت است از ‌‌  خطری که به علت عدم اطمینان در مورد حادثه ای در آینده پیش می آید، و هر چقدر این عدم اطمینان بیشتر باشد اصطلاحاً گفته می شود ریسک زیادتر است.

فرهنگ وبستر ( ۱۹۸۱) ریسک را  ‹‹ در معرض خطر قرار گرفتن ›› تعریف کرده است. فرهنگ هیلدرس (۱۹۸۸) نیز ریسک را ‹‹ زبان بالقوه سرمایه گذاری که قابل  محاسبه است›› می داند. گالیتز ( ۱۹۹۶) ریسک را هرگونه نوسانات در هر گونه عایدی می داند. تعریف مذکور این مطلب را روشن می کند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص چه مثبت و چه منفی ما را با ریسک مواجه می سازد. بنابراین امکان دارد تغییرات ما را منتفع سازد.

اولین بار هری مارکویتز (۱۹۵۲) بر اساس تعاریف کمی ارائه شده، شاخص عددی [۳] را برای ریسک معرفی کرد. وی ریسک را ‍‹‹انحراف معیار چند دوره ای یک متغییر›› تعریف می کند.

در دیدگاهی دیگر هیوب (۱۹۹۸) ریسک را احتمال کاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه تعریف می کند و تنها به جنبه منفی نوسانات توجه دارد. بنابراین اجماع کلی بر تعریف ریسک اقتصادی وجود ندارد، اما می توان دو دیدگاه کلی برای آن ارائه کرد.

عکس مرتبط با اقتصاد

  • دیدگاه اول: ریسک به عنوان هرگونه نوسانات احتمالی بازدهی اقتصادی در آینده.
  • دیدگاه دوم: ریسک به عنوان نوسانات احتمالی منفی بازدهی اقتصادی در آینده.

با توجه به بازارهای مالی و کالا، نوسانات قیمتها امری طبیعی است و هر کدام از فعالان اقتصادی با یکی از این دیدگاه ها، به نوسانات قیمتهای بازار نظر می کنند. کلیه آنها یا از ریسک فرار می کنند ( ریسک گریزند) و یا سطح قابل قبولی از ریسک را می پذیرند ( ریسک پذیرند).

ریسک در یک معنای عام عبارت است از تغییرات قیمت که خود شامل نرخ های ارز، نرخ های سود، نرخ های کالا و نرخ های بازدهی سهام می باشد. در هر حال این متغیرها به علت تغییر در بسیاری از عواملی است که هر یک به سطوح مختلف ریسک وارد می شوند. به همین علت و با توجه به انواع تقسیم بندی های ریسک در کتب مختلف ریسک به دو دسته کلی تقسیم می شود: دسته اول مربوط به ریسک بازار سرمایه است که در این حالت با توجه به ماهیت مالی متغییرها، سعی بر کنترل آن است ( مانند ریسک سیاسی، ریسک صنعت، ریسک نیروی انسانی و …). البته این تقسیم بندی به مفهوم جدایی ریسک ها از یکدیگر نیست زیرا ریسک غیر مالی ( بازار محصول) بر ریسک های مالی ( بازار سرمایه) تاثیر زیادی دارند. بدین معنی که هر یک از ریسک های غیر مالی در نهایت باعث تغییرات در متغییرهای مالی می گردند. مثلاً ریسک سیاسی ( ریسک غیر مالی) به راحتی به تغییرات نرخ ارز و در نتیجه ریسک نرخ ارز ( ریسک مالی) منجر می شود[۴].

ریسک لزوماً پدیده ای منفی نیست بلکه به همراه هر فرصتی، ریسک نیز وجود دارد و اصولاً     نمی توان کلیه ریسک ها را از بین برد؛ چرا که کلیه فرصتها نیز بدین صورت از بین خواهد رفت . بنابراین می بایست با مدیریت ریسک، به روشی بهینه در مقابل ریسک واکنش نشان داد.

مدیریت ریسک ضابطه ها و روشهایی را به دست داده که اشخاص، موسسه های اقتصادی( صنعتی و تجاری) و غیر انتفاعی و دولتها با بهره گرفتن از آن می توانند وظیفه آینده نگری را در ارزیابی، کنترل و تامین مالی خسارتها انجام دهند. بر این پایه، مدیریت ریسک برخوردی نظام یافته با ریسک را سامان می دهد. بدین منظور همواره در کار پاسخ گفتن به دو پرسش اساسی درباره پیشامدهای احتمالی آینده است. نخستین پرسش اینکه ‹‹ چه خواهد شد؟ ›› ودومی اینکه ‹‹ چه باید کرد؟ ›› مدیریت ریسک همواره در کار برنامه ریزی برای رویارویی با رویدادهای احتمالی آینده است.

مدیریت ریسک در اقتصاد مالی، بر آن دسته از انواع ریسک ها نظارت و کنترل دارد که اولاً در محدوده کنترل باشند و ثانیاً اثرات نقدی داشته باشند. این ویژگی ها شامل دسته اول ریسک، یعنی ریسک بازار سرمایه است و لذا منظور از ریسک در تعریف بالا این نوع می باشد. اما این بدان معنی نیست که نمی توان ریسک بازار محصول را کنترل کرد، زیرا ریسک دسته دوم در نهایت و به گونه ای به ریسک دسته اول تبدیل می شود. از آنجائی که هر فعالیت اقتصادی با ریسک همراه است لذا کنترل و مدیریت آن نیز لازم است که خود مراحلی دارد. در مدیریت ریسک ابتدا باید انواع ریسک ها را شناسایی کرد و سپس با محاسبه مقدار و تاثیر آن بر فعالیت اقتصادی، ابزار و راهکارهای مناسب جهت کنترل آن ارائه داد. در ادبیات مالی پنج راهکار در مواجه با موقعیت های ریسکی و مدیریت آنها آمده است.[۵]

  • در صورت امکان حذف ریسک بدون حذف فرصت های موجود، ریسک را حذف کرد.
  • با ارزیابی دقیق اثرات سوء ریسک، بدون هیچ اقدام حمایتی، ریسک را قبول کرد.
  • جهت بهره برداری هر چه بیشتر از موقعیت های موجود و با انگیزه های بورس بازی می توان به استقبال ریسک رفت.
  • با ایجاد تنوع در ریسک ها و یا تنوع در نهاده ها و ستاده ها، ریسک را کاهش داد.
  • با قبول ریسک دیگری که با ریسک اولیه همبستگی منفی دارد، آن را پوشش داد.

حذف ریسک موقعی امکان پذیر است که مدیریت ریسک از نوسان قیمتها مطمئن باشد و با اتخاذ موضع مناسب، که همان خرید یا فروش محصول مورد نیاز قبل از نوسان است به زعم خود، خود را از ریسک نوسانات مخالف مصون نگاه دارد. در قبول ریسک علی رغم اینکه نوسان احتمالی پیش بینی می شود. ولی این نوسانات مورد قبول واقع می شوند. در واقع با تکیه بر اصل ‹‹ خرید یا فروش هر موقع لازم بود›› معاملات انجام می گیرد. اما عمل حذف ریسک جز در موارد معدودی مقدور نبوده و قبول آن همچنان خسارت بار است که گاه به ورشکستگی می انجامد. لذا راهی جز کاهش یا پوشش ریسک  باقی نمی ماند. کاهش ریسک به وسیله تنوع سازی، بیشتر متوجه شرکتهای تولیدی و سهام داران بورس مالی می باشد؛ در حالی که معامله گران بازار کالا از استراتژی پوشش ریسک بهره بیشتری می برند.

برنامه مدیریت ریسک در صورتی در یک سازمان موفق خواهد بود که با برنامه استراتژیک و همچنین استراتژیهای مالی هماهنگ باشد. بنابراین مدیریت ریسک را افرادی در سازمان باید انجام دهند که با مسائل کلی آشنا باشند و اهداف استراتژیک سازمان را بدانند و علاوه برآن باید در حوزه مدیریت ریسک و استفاده از ابزار آن تجربه کافی داشته باشند، چرا که استفاده از ابزار مدیریت ریسک با خطراتی نیز همراه است که در صورت عدم دقت کافی به نتایج ناخوشایندی منجر خواهد شد. ابزار مدیریت ریسک گاهی به تیغ تشبیه شده است که در صورت استفاده صحیح نتایج مثبتی میتوان ازآن بدست آورد و استفاده نادرست از آن منجر به حوادث وحشتناکی خواهد گردید با این حال این توصیف نمیتواند دلیلی برای استفاده نکردن ازآن باشد.

 

عناصر اصلی در موفقیت ریسک عبارتند از :

۱- تشخیص منابع ریسک

٢ - اندازه گیری میزان ریسک

٣- ارزیابی تأثیر میزان ریسک مورد نظر بر کل سازمان و استراتژیهای مالی

۴- ارزیابی توانایی های سازمان در برنامه ریزی برای مدیریت ریسک یا استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک

۵- انتخاب ابزارهای مناسب و مفید مدیریت ریسک

۲-۳- انواع ریسک:

بنگاه ها در معرض انواع مختلف ریسک قرار دارند که به طور کلی می توان آنها را به دو دسته ریسکهای تجاری و ریسک های غیر تجاری تقسیم کرد:

۲-۳- ریسک تجاری

ریسک های تجاری آنهایی هستند که از دید بنگاه، برای سهامداران، مزیت رقابتی و ارزش افزوده ایجاد می کنند. ریسک تجاری به بازار محصولی که یک بنگاه در آن فعالیت می کند مربوط می شود. این بازار شامل: نوآوری های تکنولوژیک، طراحی محصول، و بازاریابی می شود. پذیرش منطقی ریسک تجاری یک مزیت رقابتی در هر کسب و کاری محسوب می شود. فعالیت های تجاری همچنین با ریسک های اقتصاد کلان سر وکار دارند که ناشی از چرخه های اقتصادی و نوسان در آمد و سیاست های پولی است.

    ۲-۳-۲- ریسک غیر تجاری

سایر ریسک هایی که بنگاه بر آنها کنترلی ندارد، دسته ریسک های غیر تجاری را تشکیل می دهند. این دسته شامل: ریسک های استراتژیک می شوند که نتیجه تغییرات بنیادی در محیط سیاسی و اقتصادی هستند. برای مثال، از بین رفتن سریع تهدید اتحاد جماهیر شوروی در اواخر دهه ۸۰ میلادی، باعث کاهش تدریجی بودجه دفاعی شد و مستقیما روی صنایع دفاعی تاثیر گذاشت. سلب مالکیت و ملی شدن هم جزء ریسک های استراتژیک محسوب می شود. پرهیز از این ریسک ها مشکل است، مگر با توسعه در کسب و کارهای گوناگون یا کشورهای متعدد.

۲-۳-۳- ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک

از سوی دیگر، کل ریسک بازار را می توان به دو دسته ی کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود.

ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله: نوع محصول، ساختار سرمایه، ترکیب سهامداران عمده و غیره می باشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی باشد، به بیان دیگر، ریسک سیستماتیک در اثر حرکت های کلی بازار به وجود می آید. طبق نظریه های پرتفولیو، با تشکیل سبد سهام، می توان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد، ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی می ماند. شاخص بتا شاخصی برای اندازه گیری نوسانات بازده یک شرکت در مقایسه با بازده کل بازار و یا شاخصی برای اندازه گیری ریسک سیستماتیک است.

 

 

 

۲-۴- انواع ریسک های مهم

-۱-۴-۲ریسک اعتباری

به عدم توانایی قرض گیرنده در سررسید، نسبت به بازپرداخت اصل یا بهره وام دریافتی، و احتمال زیان به علت توانایی در بازپرداخت بدهی ها یا کاهش اعتبار شرکت ریسک اعتباری گفته می شود.

ریسک اعتباری: ریسکی است که از نکول یا قصور طرف قرارداد و یا در حالت کلی تر، از اتفاقی اعتباری به وجود می آید. بررسی تاریخی نشان می دهد که این ریسک معمولاً در مورد اوراق قرضه رخ می داد، که این شکل که قرض دهنده ها از بازپرداخت وامی که به قرض گیرنده داده بودند، نگران بودند. به همین خاطر گاهی اوقات ریسک اعتباری را ریسک نکول هم           می گویند. تاثیر این ریسک، با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نکول طرف قرارداد سنجیده      می شود. ریسک اعتباری یکی از مهم ترین عوامل تولید ریسک در بانک ها و شرکت های مالی است.

برای اندازه گیری ریسک اعتباری باید به این موارد توجه کرد:

الف: احتمال نکول: احتمالی است که طرف قرارداد در مدت تعیین شده در قرارداد، به تمام تعهداتش، خواسته یا ناخواسته عمل نکند.

ب: میزان تعهد اعتباری: نشان می دهد که در زمان نکول، چه مقدار از تعهدات متاثر از نکول ( مانده تعهدات) قرار می گیرد.

ج: نرخ بازیافت: در صورت نکول، چه سهمی از تعهدات ممکن است از راه های مختلف مثل وثیقه باز گردد.

د: رتبه اعتباری شرکت ها: بحث مهم دیگری که در اندازه گیری ریسک اعتباری مطرح می شود. رتبه بندی اعتباری شرکت ها است.

 

-۲-۴-۲ ریسک بازار

ریسک بازار به احتمال زیان ناشی از اتفاقات بازار ( تغییرات عرضه و تقاضا، قوانین، رسیدن اخبار جدید در مورد سرمایه گذاری شما یا مجموعه ی بازار و … ) گفته می شود.

ریسک بازار در اثر نوسانات قیمت دارایی ها در بازار ایجاد می شود. اشخاص حقیقی و حقوقی، دارایی های خود را به صورت های مختلف مانند: پول نقد، سهام، اوراق قرضه، مسک، طلا و سایر دارایی های با ارزش نگهداری می کنند. تمام این دارایی ها در معرض تغییرات قیمت قرار دارند، و این نوسانات قیمتی مداوم، عامل اصلی ایجاد ریسک بازار هستند. ریسک بازار که یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده ریسک می باشد، به همراه ریسک اعتباری نقش اصلی را در اکثر ورشکستگی ها ایفا      می کنند. بحران های پیاپی و پیوسته مالی ناشی از ریسک مالی، که در دو دهه اخیر در مقاطع مختلف در سطح جهان روی داده اند، لزوم مدیریت یکپارچه ریسک مالی را با تمرکز بر ریسک بازار و ریسک اعتباری، بیش از پیش مطرح ساخته اند.

[۱] - Risk

[۲] - Uncertainty

[۳]- Numerical Index

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:03:00 ب.ظ ]




ریسک نرخ ارز

تبدیل یک ارز ( ارز اولیه) به ارزی دیگر ( ارز ثانویه) و سرمایه گذاری ارز جدید، به منظور منتفع شدن از نرخ بازده بیشتر، ریسک نرخ تبدیل برای اصل و بهره تا زمان سررسید را به همراه خواهد داشت. اهمیت این ریسک، هنگامی افزایش می یابد که بخش قابل توجهی از پرتفوی شرکت، متشکل از یک ارز و یا ارزهای گوناگون، بر اساس وضعیت بازار ( سبد ارزی) باشد. در مورد بانک ها، حالت دیگری که باعث ایجاد ریسک نرخ ارز می شود این است که بانک، مبادلات ارزی قابل توجهی داشته باشد و یا سپرده های ارزی دریافت نموده و تسهیلات ارزی پرداخت نماید.

دانلود تحقیق و پایان نامه

۴-۴-۲- ریسک عملیاتی

ریسک عملیاتی، احتمال زیان بر اساس عملکرد افراد، رویه ها یا سیستم ها می باشد. ریسک عملیاتی، عموماً ناشی از اشتباهات انسانی یا اتفاقات و خطای تکنیکی است. این ریسک شامل تقلب ( موقعیتی که معامله گرها اطلاعات غلط می دهند)، اشتباهات مدیریتی و کاستی کنترل      می شود. خطای تکنیکی ممکن است ناشی از نقص در اطلاعات، پردازش معاملات، سیستم های جابه جایی یا به طور کلی هر مشکل دیگری در سطح سازمان باشد. ریسک های عملیاتی ممکن است منجر به ریسک اعتباری بازار شوند.

۵-۴-۲- ریسک نقدینگی

ریسک نقدینگی، درجه سهولت تبدیل یک نوع طلب یا دارایی به وجه نقد را بیان می کند. هر چقدر یک طلب ( دارایی) سریع تر و نزدیک تر به قیمت واقعی به وجه نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است. واحد اندازه گیری این ریسک، فاصله بین خرید و فروش اعلام شده توسط شرکت کنندگان در بازار می باشد.

ریسک نقدینگی دو حالت مختلف دارد: ریسک نقدینگی دارایی و ریسک نقدینگی تامین مالی.

۴-۲-۵- ریسک نقدینگی دارایی:

که با نام ریسک نقدینگی بازار محصول هم شناخته می شود، زمانی ظاهر می شود که با قیمت پیش بینی شده قابل انجام نباشد ( به دلیل تغییر وضعیت نسبت به زمان معامله عادی) این ریسک در بین گونه های دارایی ها و در زمان وابسته به شرایط بازار تغییر می کند. بعضی دارایی ها مانند ارزهای اصلی یا اوراق قرضه، بازارهای عمیقی دراند و در اغلب مواقع به راحتی با نوسان کمی در قیمت، نقد می شوند اما این امر در مورد همه دارایی ها صادق نیست.

۴-۲-۵-  ریسک نقدینگی تامین مالی:

که ریسک جریان وجه نقد هم نامیده می شود، به عدم توانایی در پرداخت تعهدات بر می گردد. این موضوع، مخصوصاً برای پورتفوهایی که متوازن شده اند و متعهد به پرداخت حاشیه سود به طلبکاران هستند معضل مهمی است. در واقع، اگر ذخیره وجه نقد کافی نباشد، ممکن است در شرایط سقوط ارزش، بازار، نیاز به پرداخت داشته باشد که منجر به نقد کردن اجباری پورتفو در قیمت پائین می شود. این چرخه ضررها که با حاشیه سود تعهد شده شدیدتر می شود، گاهی به مارپیچ مرگ تعبیر می شود.

ریسک تامین مالی با برنامه ریزی مناسب جریان وجه نقد کنترل می شود. محدود کردن شکاف جریان وجه نقد، متنوع کردن و در نظر گرفتن نقش مهمی در کنترل ریسک نقدینگی دارد.

مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالش هایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانک ها، از محل سپرده های کوتاه مدت، تامین مالی می شود. علاوه بر این، تسهیلات اعطایی بانک ها صرف سرمایه گذاری در دارایی هایی می شود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.

مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت می گیرد. اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب، نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیش بینی         می شود. دومین نوع مدیریت نقدینگی، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانی تر شش ماهه تا دو ساله پیش بینی می کند. سومین نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی می پردازد.

۶-۴-۲- ریسک قانونی

ریسک قانونی احتمال زیان ناشی از مسائل قانونی با تفسیرهای غلط از قانون می باشد.  ریسک قانونی زمانی مطرح می شود که یک معامله از نظر قانونی قابل انجام نباشد. این ریسک می تواند به صورت شکایت سهامداران علیه شرکتی که ضرر ده باشد ظاهر شود . ریسک های قانونی از طریق سیاست هایی که قسمت حقوقی موسسه، با مشاوره مدیر ریسک و مدیریت سطح بالا اعمال می کند، کنترل می شوند. موسسات باید مطمئن باشند قراردادها با طرفین، قابلیت اجرا دارد. با این حال، وقتی پای زیان های بزرگ در میان باشد، کشمکش های هزینه بر به وجود می آید زیرا منافع زیادی درگیر است.

ریسک قانونی که ریسک حقوقی نیز نامیده می شود، یکی از ریسک های اثرگذار بر فعالیت شرکت ها است. دو عامل مهم در میزان ریسک حقوقی تاثیرگذار هستند. عامل اول، ایجاد کننده ریسک حقوقی، نوع و ساختار قوانین، روند قانونگذاری، و همچنین تغییرات قوانین می باشد. عامل دوم، ایجاد کننده ریسک حقوقی، روابط حقوقی بین بانک و اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با بانک است.

۷-۴-۲- ریسک نرخ بهره

احتمال نوسان نرخ بهره در بازار، بر خلاف میل و پیش بینی را ریسک نرخ بهره گویند.

۸-۴-۲- ریسک کشوری

ریسک کشوری، ریسک سیاسی و اقتصادی یک کشور به تمایل یا امکان انجام به موقع تعهدات می باشد. توجه به درجه یا رتبه بندی اعتباری یک کشور نقش به سزایی در کاهش این نوع ریسک دارد یعنی هر چه رتبه اعتباری کشوری بالاتر باشد ریسک کشوری کمتر خواهد بود و از طرف دیگر، اطمینان بیشتری به سرمایه گذاری در این کشورها وجود دارد.

عکس مرتبط با اقتصاد

۹-۴-۲- ریسک دولت

هنگامی که بخش عمومی متقاضی وام باشد، ریسک مشمول آن را ریسک دولتی می نامند. در این حالت، دولت مسئولیت نهایی بدهی را به عهده دارد.

۱۰-۴-۲- ریسک انتقال

این نوع از ریسک هنگامی ایجاد می شود که بخش خصوصی وام گیرنده است و از بعد اقتصادی و مالی قابل اطمینان بوده و توانایی پرداخت بدهی را داشته باشد، لکن شرایط اقتصادی سیاسی و مقررات کشوری و جهانی ( از جمله تحریم سیستم بانکی یک کشور یا ناحیه از سوی شورای امنیت) مانع انتقال وجوه جهت تسویه بدهی و انتقال گردد.

     -۴-۲ ۱۱- ریسک قیمت

ریسک برای یک بنگاه کوچک تا یک شرکت چند ملیتی بزرگ و همچنین در سطح کلان اقتصاد یک کشور نیاز به مدیریت و کنترل دارد. مدیریت ریسک فرآیندی پیچیده بوده و مراحلی چون شناسایی و ارزیابی ریسک، گزینش روشی بهینه جهت مقابله با آن و برنامه ریزی جهت انجام و نظارت بر صحت عمل آن را شامل می شود. پوشش ریسک یکی از راهکارهای مدیریت ریسک است که با بهره گرفتن از ابزارهای مشتقه مالی مانند قراردادهای آتی انجام می گیرد.

هنگامی که فرد یا شرکت تصمیم می گیرد با ورود در بازار آتی، ریسک مربوط به نوسانات نامطلوب قیمت را پوشش دهد، معمولاً هدف این است که با اتخاذ یک موضع معاملاتی، تا حد امکان ریسک مذکور را کاهش دهد و خنثی نماید.[۱]

بازارهای مالی از طریق ایجاد رابطه بین دو گروه پس‌انداز کننده (کسانی که مازاد درآمد دارند اما توانایی بهره‌برداری از آن را ندارند) و کارفرمایان (آنان که توانایی و تخصص لازم را دارند اما فاقد وجوه لازم برای ایجاد کسب و کار هستند)، تجهیز پس‌اندازهای کوچک و بزرگ، تخصیص بهینه سرمایه، افزایش نقدینگی و روان سازی مبادلات و فراهم نمودن شرایط برای مدیریت ریسک، بستر را برای افزایش فعالیتهای مفید اقتصادی فراهم می‌کنند.

به هرحال اگر بخشهای کارآمد اقتصاد گسترش یابند، قادر به جذب عوامل تولید اضافی از بخشهای غیرکارآمد خواهند بود. برای دستیابی به این امر باید بتوان شرکتها و پروژه‌های کارا و سودآور را از شرکتها و پروژه های غیرسودآور تشخیص داد. در بازار مالی کار‌آمد این کار به راحتی انجام می‌شود. در اقتصادی که بازار مالی آن درست عمل کند، از یک سو حجم سرمایه‌گذاری افزایش می یابد و ازسوی دیگر کیفیت و سلامت سرمایه‌گذاریها بیشتر می شود. افزایش دسترسی به ابزارها و نهادهای مالی، هزینه‌های مبادلات و کسب اطلاعات را در اقتصاد کاهش می‌دهد. بازارهای مالی بزرگتر و کاراتر در راستای پوشش و مدیریت ریسک، به بنگاه های اقتصادی کمک می‌کنند و از اینجا باعث افزایش سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی می‌شوند.در چنین چارچوبی امکان افزایش رشد اقتصادی نیز فراهم می گردد.

اثرات توسعه مالی بر رشد اقتصادی بطور گسترده در ادبیات علمی مورد بحث واقع شده است. این فرضیه که توسعه مالی باعث رشد اقتصادی می‌شود به روش‌های گوناگون مورد آزمون قرار گرفته که عمدتا اثر مثبت معنادار تأیید شده است. یافته‌های یک تحقیق نشان می‌دهد که بازارهای مالی از طریق انباشت سرمایه بر رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه تأثیر دارند و در اقتصادهای پیشرفته، توسعه مالی باعث رشد بهره‌وری می‌شود.

تأثیر بهبود عملکرد بازارهای مالی بر رشد اقتصادی در چارچوب مدلهای رشد برون‌زا و درون‌زا مورد تأیید واقع شده است.

یافته‌ها تأیید می‌کند که هم بازار بورس و هم سیستم بانکی بر رشد اقتصادی تأثیر معنادار دارند. این رابطه در کشورهای فرانسه، آلمان و ژاپن قوی اما در آمریکا و انگلستان ضعیف است. بعلاوه این یافته‌ها نیز نشان می‌دهد که سیستم بانکی تأثیر بیشتری دارد.

همچنین مطالعات زیر نقش بازارهای مالی را در رشد و توسعه اقتصادی نشان می‌دهد.

گلد اسمیت برای ۳۵ کشور بین سالهای ۱۸۶۰ تا ۱۹۶۳ ارتباط متناسب بین رشد اقتصاد و گسترش بازار مالی پیدا کرد.

مکینون و شاو رابطه نزدیکی بین گسترش  بازار مالی و رشد اقتصادی در تعدادی کشورها مشاهده کردند. البته این دو، جهت رابطه علی را بین دو متغیر مشخص نکردند.

راجان و زین گالس جهت رابطه علی را بین گسترش  بازار مالی و رشد اقتصادی یافتند. آنها برای نمونه بزرگتری از کشورها در طی دهه ۱۹۸۰ دریافتند که گسترش  بازار مالی رشد اقتصادی را تسهیل می‌کند.

کینگ و لوین در ۱۱۹ کشور توسعه یافته و در حال توسعه بین ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۹ نتیجه گرفتند که نمادهای گسترش بازار مالی بطور معناداری نمادهای رشد را پیش بینی می‌کنند.

لوین بیان می‌کند: «برتری نظری و شواهد تجربی یک رابطه مثبت را بین گسترش  بازار مالی و رشد اقتصادی نشان می‌دهد.»

رابینی و مارتین مدلی را توسعه می‌دهند که نشان می‌دهد که سرکوب مالی از طریق کاهش بهره وری سرمایه و پس انداز به رشد اقتصادی صدمه می‌زند.

Efficiency بهره وری

البته افرادی مانند رابینسون بر این باورند که مقولات مالی در مقایسه با دیگر عوامل که بر تفاوت رشد اقتصادی کشورها اثر می‌گذارند حالت انفعالی دارند. به عبارت دیگر واسطه‌های مالی تنها کانال هدایت پس‌انداز خانوارها به سمت فعالیت‌های سرمایه‌گذاری هستند و عوامل اصلی را باید در موجودی سرمایه و نرخ سرمایه‌گذاری جستجو کرد. [۲]

به هر حال اکثر مطالعات تجربی انجام شده در این زمینه به رابطه مثبت بین توسعه مالی و رشد اقتصادی دست یافته‌اند.[۳]

بنابراین اصلاح و گسترش بازارهای مالی و بخصوص ایجاد و توسعه ابزارهای جدید مالی درجهت تجهیز، تنظیم وهدایت منابع مالی به مکانهای انسجام یافته، باید از اهداف واولویتهای کشورها باشد.

[۱] -Hall-john

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:03:00 ب.ظ ]




تاریخچه بازارهای آتی

قدمت بازارهای آتی به قرون وسطی برمی گردد. هدف از ایجاد این بازارها، برآورده ساختن نیازهای کشاورزان و تاجران بوده است. فرض کنید الان ماه آوریل است، کشاورزی که محصول خود را در ماه ژوئیه برداشت می کند نسبت به قیمت دریافتی محصول خود نگران است. اگر عرضه محصول کم باشد و کشاورز عجله ای برای فروش نداشته باشد، به احتمال زیاد می تواند محصول خود را با قیمت بالایی بفروشد. اما در مقابل، اگر عرضه محصول زیاد باشد، به احتمال زیاد قادر نخواهد بود محصول خود را با قیمت مناسبی به فروش برساند. لذا کشاورز و خانواده وی با ریسک تغییرات نامطلوب در قیمت محصول مواجه اند.

شرکتی را در نظر بگیرید که برای انجام فعالیت خود به محصول کشاورز فوق نیاز دارد. این شرکت در معرض ریسک قیمت قراردارد. در سالهایی که عرضه غلات زیاد است، ممکن است بتواند، محصول مورد نیاز را با قیمت مناسبی تهیه کند. در غیر این صورت مجبور خواهد بود، بهای بیشتری برای همان محصول بپردازد. بنابراین، این راه حل، منطقی به نظر میرسد که شرکت و کشاورز، در ماه آوریل یا قبل از آن، ضمن مذاکره با یکدیگر بر قیمت خاصی توافق کنند؛ یعنی یک معامله از نوع قرارداد آتی، با یکدیگر انجام دهند. انجام این معامله، باعث میشود تا هر یک از طرفین خود را در مقابل ریسک تغییر نامطلوب، در قیمت غلات تحویل ماه ژوئیه مصون نماید.

ممکن است این سؤال مطرح شود که شرکت برای تهیه این محصول در بقیه ماه های سال چه کاری می تواند انجام دهد. اگر شرکت خود به ذخیره غلات اقدام نماید، با ریسک قیمت مواجه نخواهد بود، ولی متحمل هزینه های انبارداری می شود. اگر کشاورز یا هر شخص دیگری، به انبار کردن غلات اقدام کنند، با توجه به اینکه هم فرد ذخیره کننده و هم شرکت با ریسک قیمت آتی غلات مواجه هستند، نقش قراردادهای آتی در این حالت نیز مطرح میشود.

بورس شیکاگو( CBOT)

بورس شیکاگو[۱]در سال ۱۸۴۸، برای گردهم آوردن کشاورزان و تاجران تاسیس شد. در آغاز، مهمترین وظیفه آن، استاندارد کردن کمی و کیفی غلات مورد معامله بود. در همان سالهای اولیه قراردادهایی از نوع آتی ایجاد شد که می توان از آن، با عنوان قراردادهایی که سر می رسند یاد کرد. به سرعت، سفته بازان نیز به جمع معامله گران پیوستند و دریافتند، که معامله قراردادهای آتی غلات خیلی سودمندتر از معامله خود غلات است. امروزه، موضوع قراردادهای آتی را دارایی های مختلفی، همچون ذرت، گندم، جو، سویا، خوراک لوبیا، روغن، اوراق خزانه و اسناد خزانه تشکیل می دهد.

بورس تجاری شیکاگو ( CME)

بورس تجاری شیکاگو، با هدف ایجاد بازار برای کره، تخم مرغ، گوشت و سایر محصولات کشاورزی فاسد شدنی، در سال ۱۸۷۴ تاسیس شد. در سال ۱۸۹۸، معامله گران کره و تخم مرغ از این بورس خارج شدند، تا به طور مستقل، در بورس تخم مرغ و کره شیکاگو ( CBEB) وارد معامله شوند. این بورس در سال ۱۹۱۹، به بورس تجاری شیکاگو( CME)  تغییر نام داد و با سازماندهی جدید، زمینه رونق و افزایش معامله قراردادهای آتی را فراهم آورد. در حال حاضر، در این بورس، بازار آتی برای کالاهایی همچون گوشت خوک، گاو گوشتی،  گاو زنده و گوشت پستانداران ایجاد شده است. در سال ۱۹۸۲ بورس، قراردادهای آتی شاخص سهام ( استاندارد و پورز ۵۰۰) ( S&P500 ) را معرفی کرد. معامله آتی ارزهای خارجی، در بورس تجاری شیکاگو از سال ۱۹۷۲، آغاز شد. در حال حاضر، قراردادهای آتی در مورد انواع مختلف ارزها، شامل پوند انگلیس، دلار کانادا، ین ژاپن، فرانک سوئیس، مارک آلمان، دلار استرالیا، پرو مکزیک، ریل برزیل، دلار نیوزیلند، روبل روسیه و یورو خرید و فروش می شود. در بورس تجاری شیکاگو، قرارداد آتی ( دلار اروپایی) که حجم زیادی از معاملات را تشکیل   می دهد نیز مبادله می شود.

درآغاز، قراردادهای آتی در تالار بورس و از طریق »سیستم حراج حضوری « معامله می شدند. حراج حضوری بدین گونه است که معامله گران و کارگزاران در تالار بورس حضور پیداکرده، با گفتگو و استفاده از »اشارات دستی « معاملات خود را انجام میدهند. این سیستم هنوز در بورس شیکاگو ( CBOT ) و بورس تجاری شیکاگو ( CME ) در طول ساعات اداری معامله، رواج دارد. در سالهای اخیر، سایر بورسها سیستم مبادلات الکترونیکی را با سیستم سنتی »حراج حضور«   جایگزین کرده اند. در این روش، معامله گران درخواستهای خود را از طریق صفحه کلید کامپیوتر وارد سیستم می کنند و این سیستم خریداران و فروشندگان را به هم مرتبط می سازد. هر یک از دو سیستم، حراج حضوری و دادوستد الکترونیکی، طرفداران خاص خود را دارد، ولی تقریباً تردیدی نیست که در نهایت، همه بورس ها مجبورند، از سیستم دادوستد الکترونیکی استفاده کنند.

۲-۶- مطالعات انجام شده:

اولین مطالعات در زمینه پوشش ریسک به وسیله قراردادهای آتی، با مطرح شدن نظریه سنتی یک به یک در سال ۱۹۲۰ آغاز شد. همانطور که در مبانی نظری شرح داده شد؛ طبق این نظریه، پوشش دهنده ریسک باید به ازای هر واحد دارایی پایه یک واحد قرارداد آتی تهیه کند. ورکینگ[۲]  در سال ۱۹۵۳ با انتقاد از نظریه قبلی، نظریه بتا را مطرح کرد.

پس از نظریه بتا، مارکویتز مبانی پرتفوی را بیان کرد و جوهانسون ( ۱۹۶۰ ) و استاین (۱۹۶۱) با بهره گرفتن از این مبانی تئوری و تعمیم آن به مساله پوشش ریسک، رویکرد جدیدی برای مبانی نظری آن ارائه کردند. جوهانسون یک چارچوب نظری برای پوشش دهندگانی که قصد کاهش ریسک و کسب اضافه ارزشی در بازارهای مالی را دارند، ارائه نمود. رتلج ( ۱۹۷۲) هدف پوشش دهندگان ریسک را حداکثرکردن مطلوبیت مورد انتظار معرفی کرد. همچنین ادرینگتون (۱۹۷۹) تئوری پورتفوی جوهانسون و استاین را گسترش داده و با دیدگاه متفاوتی نسبت به رتلج، تئوری پوشش ریسک حداقل واریانس را با یک مطالعه تجربی در مورد کالاهای کشاورزی بیان کرد. وی ثابت کرد که این نرخ از نسبت کوواریانس قیمت های آتی و نقد به واریانس قیمت آتی ها بدست      می آید.

رولفو )۱۹۸۰)، اندرسون و دانتینه ( ۱۹۸۱) نرخ پوششی بهینه را بوسیله حداکثر سازی مطلوبیت مورد انتظار معامله گران محاسبه کردند، که این نرخ پوششی با در نظر گرفتن هردوی بازدهی مورد انتظار و واریانس پورتفوی پوششی تعیین می شود.

الدر و همکاران ( ۱۹۸۴) ثابت کردند چنانچه فرد پوشش دهنده بی نهایت ریسک گریز باشد و یا اگر بازار آتی ها نااریب ( بدون تبعیض) باشد و قیمتهای آتی یک ‹‹ روند مهاری[۳]›› را دنبال کنند، نرخ پوششی حداقل واریانس با نرخ حاصل از حداکثر سازی هم ارز است. این در حالی بود که محققانی از قبیل سیسچتی و همکاران  )۱۹۹۸) و کاستلین ( ۱۹۹۰) این هم ارزی را رد کردند. آنها استدلال کردند که برای محاسبه نرخ پوششی حداقل واریانس (MV) فرض می شود که بازدهی مورد انتظار قرارداد آتی صفر است؛ که این به معنای صرفه نظر کردن سرمایه گذار از یک مقدار بازدهی مورد انتظار زیاد در معامله، به خاطر ریسک جزئی است . و این برای اکثر سرمایه گذاران صدق نمی کند.

اکنون با ذکر یک مثال به بیان تاریخچه بازارهای آتی می پردازیم. سپس مطالعات اولیه مربوط به پوشش ریسک را مطرح کرده و پس از آن مطالعات تجربی صورت گرفته را به تفکیک موضوع بررسی خواهیم کرد. سرانجام مطالعات مربوط به سالهای اخیر و مطالعات داخلی را مطرح می کنیم.

۲-۷- مطالعات اخیر

کندن (۲۰۰۲) در یک کار تحقیقاتی تحت عنوان پوشش ریسک درآمدهای نفتی مبانی تئوری و عملی و موانع ساختاری استفاده از قراردادهای آتی و اختیارات را برای کشورش تشریح کرد و به منافع و هزینه های استفاده از این مشتقات پرداخت.

سوهاکر (۲۰۰۵) به بررسی پوشش ریسک قیمتههای نفت برای اقتصاد اکوادور طی دوره ۹۶-۱۹۹۱ پرداخت و به این نتیجه رسید که یک درصد کاهش در ریسک، بازده را ۶۹% درصد کاهش می دهد.

عکس مرتبط با اقتصاد

۸-۲- مطالعات داخلی

در زمینه مطالعات داخلی می توان گفت کارهای اندکی در این زمینه انجام شده است.

جدیدیان در پایان نامه کارشناسی ارشد (۱۳۸۱) تحت عنوان پوشش ریسک صادرات نفت از طریق بازارهای سلف به طور علمی و کمی، پوشش ریسک در آمدهای نفتی ایران را به وسیله ابزارهای مشتقه مالی بررسی کرد. در این پایان نامه ضمن بازبینی ادبیات مربوط به بازارهای نقد و سلف خصوصیات بازارهای جهانی نفت و تغییرات قیمتی نفت خام از لحاظ انطباق آن با نظریه بازارهای  کارا بررسی شده است. بدین منظور کارایی در بازار، از طریق آزمون دیکی – فولر تعمیم یافته مورد آزمون قرار گرفته و وجود گام تصادفی نتیجه شده است. طبق مدل گام تصادفی نوسانات آینده قیمتها غیر قابل پیش بینی بوده و لزوم تثبیت نوسانات، امری مهم قلمداد می شود. سپس با بهره گرفتن از نظریه پورتفوی پوشش ریسک، نرخ پوششی بهینه در استفاده از قراردادهای سلف به روش رگرسیون کلاسیک به دست آمده و اثر اعمال چنین پوششی از لحاظ تغییرات ریسک و بازده مورد توجه قرار گرفته است. در پایان هم با مقایسه کارایی و هزینه کاهش ریسک در اثر استفاده از قراردادهای سلف برای دوره های مختلف، قراردادهای یک ماهه به عنوان بهترین قرارداد معرفی شده اند. در ضمن از قراردادهای بورس برنت به دلیل عدم وجود مشابه داخلی آن استفاده شده است.

جلالی نائینی و کاظمی منش (۱۳۸۳)، در مقاله ای با عنوان بررسی تغییرات نرخ بهینه پوشش ریسک در بازار نفت نرخ های پوششی ایستا و پویا را با بهره گرفتن از مدلهای اقتصاد سنجی OLS و GARCH دو متغیره در یک دوره پنج ساله و با بهره گرفتن از داده های آتی و نقد هفتگی نایمکس بدست آوردند. آنها به منظور بهینه سازی نرخ پوشش ریسک، پیش بینی قیمت نقد آتی بر اساس قیمت آتی را مهم دانسته و به بررسی شرط کارایی و مدل قیمتی آن پرداختند. سپس با توجه به بررسی های فوق در مرحله آخر ، تغییرات نرخ بهینه پوششی در طول زمان به وسیله مدل GARCH چند متغیره را بررسی و نرخ بهینه پوشش ریسک متغیر زمانی را بدست آورده و نتیجه گرفتند که در اثر افزایش طول دوره قراردادهای آتی، نوسانات نرخ پوششی بیشتر و به یک نزدیک شده و حتی از آن می گذرد.

ابراهیمی و قنبری (۱۳۸۵)، با بهره گرفتن از قراردادهای آتی یک تا چهار ماهه بورس نفتی نایمکس و بکارگیری مدلهای اقتصاد سنجی OLS و BV-GARCH، نرخ بهینه پوشش ریسک نوسانات قیمت نفت ایران را به دست آوردند و با محاسبه میزان ریسک و مطلوبیت هر یک از قراردادهای آتی نتیجه گرفتند قراردادهای آتی با سررسید طولانی تر کارایی بیشتری در کاهش ریسک نوسانات قیمت دارد.

قنبری (۱۳۵۸)، در پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان تثبیت درآمدهای نفتی از طریق بازارهای آتی پوشش ریسک درآمدهای نفتی ایران را به وسیله قراردادهای آتی بررسی کرده است. وی نرخ های پوششی ایستا و پویا را با بهره گرفتن از مدل های اقتصاد سنجی OLS، VAR، VECM و GARCH دو متغیره برای آتی های یک تا چهار ماهه محاسبه نموده و به این نتیجه دست یافته  که قراردادهای آتی ریسک درآمدهای نفتی را کاهش می دهد و در میان آنها کارایی نرخ های پوششی ایستا پیشنهاد می گردد. همچنین آتی های چهار ماهه بهترین وع قرارداد در کاهش ریسک هستند. در ضمن از آتی های بورس نفتی آمریکا ( نایمکس) به دلیل عدم وجود مشابه داخلی و مزایای آنها استفاده شده است.

قنبری(۱۳۸۸)، در مقاله ای با عنوان پوشش ریسک نوسانات درآمدهای نفتی با بهره گرفتن از بورس نفتی نایمکس و داده های آماری سالهای ۲۰۰۴-۲۰۰۳ برای کرایی درون نمونه ای و سال ۲۰۰۵ برای محاسبه کارایی برون نمونه ای، مدلهای رگرسیون کلاسیک، VAR و VECM را تخمین زد. یافته ها با اصل ریسک بیشتر- بازدهی بیشتر همخوانی دارد و با طولانی شدن سررسید قراردادها نرخ پوششی کلیه مدل ها افزایش یافته و ریسک و بازدهی کاهش می یابد. و در هر قرارداد آتی، نرخ های پوششی مدل  VECM کمترین ریسک و بازدهی را دارند و بیشترین ریسک و بازدهی هم مربوط به مدل VAR می باشد که در آتی های یک ماهه استثناء بوده و مدل OLS چنین می باشد. لذا قراردادهای آتی چهار ماهه، با نرخ پوششی مدل VECM که می تواند ریسک نوسانات قییمت نفت خام را ۷/۹۶% کاهش دهد، مناسبترین گزینه است.

۲-۹- پوشش ریسک

بازارهای سهام با کالاهای متنوعی که در سرتاسر بازار فعالیت دارند دستخوش عوامل زیادی از قبیل عرضه و تقاضا، شرایط جغرافیایی، سیاسی و تصمیمات اتخاذ شده سایر کشورها ( تحریم)، تغییرات مالیاتها و سیستم های قانونی و …. بوده که بر قیمت آنها اثر میگذارد.

پس ضروری است که در طراحی مدیریت ریسک قیمت انرژی با برنامه تجاری آن از همه ریسک هایی که بازار درگیر آنهاست و از همه راههایی که آنها را به هم مربوط می کند آگاه باشیم.

نکته مهم این است که به یاد داشته باشیم که هر استراتژی پوشش ریسک که روی یکی از ریسکهای ممکن متمرکز می شود و از بقیه غفلت می ورزد، می تواند از نداشتن هر گونه استراتژی پوشش ریسک بدتر باشد. بنابراین، انگیزه اصلی برای پوشش ریسک، کاهش یا حذف نوسانات منافع و ثبات بخشیدن به ارزش دارایی ها در مقابل تغییرات بازار است.

پوشش ریسک در اختیار داشتن دو یا بیش از دو موقعیت در یک زمان می باشد که هدف از آن این است که زیانهای موقعیت اول را به وسیله سود حاصل از سایر موقعیت ها تعدیل کنیم.

تعاریف زیادی برای پوشش ریسک وجود دارد:

فارکویی و همکاران (۱۹۹۶) پوشش ریسک را به عنوان روش مدیریت ریسک های قیمت می داند که شامل خرید و فروش دارایی های مالی می باشد که ارزش های آنها به بازارهای کالاهای پایه مربوط است.( میتوس، ۲۰۰۵)

جیمز (۲۰۰۳) پوشش ریسک را به عنوان فرایندی تعریف می کند که در آن یک سازمان مواجه با ریسک قیمت انرژی به وسیله اتخاذ یک موقعیت در بازار مشتقات که معادل و مخالف موقعیت بازار فیزیکال است خود را در مقابل تغییرات نامطلوب قیمت محافظت می کند.( میتوس ۲۰۰۵).

پوشش ریسک می تواند توسط عوامل بازار که قصد خرید یا فروش کالایی را در زمانی در آینده دارند و همچنین توسط کسانی که مایل به دانستن قطعی تر قیمتی که می پردازند و یا دریافت می کنند، استفاده شود. پوشش ریسک مدیریت مالی و برنامه ریزی بهتر را فراهم می کند و به فروشندگان و خریداران کالاها اجازه می دهد که خودشان را در برابر عواقب فاجعه آمیز بالقوه تغییرات ناگهانی و پیش بینی نشده در شرایط بازار، محافظت کنند.( کامینسکی، ۲۰۰۴).

در کتاب مشتقات مالی اثر گوپنا ( ۲۰۰۶) چنین آمده است که، پوشش ریسک در وسیع ترین مفهوم آن عمل محافظت از خود در برابر زیان آتی می باشد.

پوشش ریسک به معنای اجتناب از ریسک نیست، بلکه به این معنی است که مدیر ریسک آگاهانه ریسک دیگری را قبول می کند که با ریسک اولیه همبستگی منفی دارد. همبستگی منفی به این معنی است که جهت های این دو ریسک مخالف هم است. معامله گری که در معرض ریسک قرارداد می تواند ریسک مفروض را به شخص دیگری که تمایل به قبول این ریسک دارد، منتقل کند. بنابراین معامله گر اول می تواند با پرداخت مبلغی به معامله گر دوم خود را در مقابل ریسک مفروض ایمن سازد. در حالی که معامله گر دوم با دریافت این مبلغ در مقابل ریسک جدیدی قرار می گیرد. لذا در پوشش ریسک هر گاه سودی عاید معامله گری شود، معامله گر دیگر دقیقاً به همان میزان زیان می بیند که این خصوصیات بر خلاف روال معمول در بازارهای مالی است. بازاری که امکان چنین معاملاتی در آن وجود دارد به بازار مشتقات[۴] معروف است و انواع مختلفی را شامل می شود که به آن مشتقه[۵]  می گویند. ( قنبری ۱۳۸۵).

پوشش ریسک موقعی موفق خواهد بود که مسیر تحول قیمت آتی ها و نقد[۶]یک سو باشد. در واقع استراتژی پوشش ریسک بر این اصل استوار است که معامله گران موضعی در بازار آتی ها اتخاذ می کنند که مخالف موضع آنان در بازار نقدی باشد، تا بدین ترتیب ضرر احتمالی در بازار کالا با سود احتمالی در بازار آتی ها جبران شود. بدین جهت توفیق استراتژی مستلزم قیمتها در هر دو بازار است. ( درخشان ،۱۳۸۳)

تفاوت قیمت نقد دارایی پایه با قیمت آتی آن را ‹‹مبنا[۷]›› می نامند، در بازاری که وضعیت عادی دارد قیمت آتی ها با قیمت نقد در تاریخ تحویل تقریباً برابر است، به عبارت دیگر هنگامی که به تاریخ سررسید قرارداد آتی ( تاریخ تحویل) نزدیک می شویم مقدار مبنا به سمت صفر میل می کند.

فلسفه پوشش ریسک به تصادفی بودن مبنا بر می گردد، مبنا که مرتباً در حال تغییر است، تابعی از متغیرهایی چون هزینه انبارداری، حمل و نقل، نرخ بهره، وضعیت روانی بازار و عملکرد نیروهای عرضه و تقاضاست، بنابراین هدف پوشش دهندگان ریسک آن است که دارایی پایه را در قبال تغییرات متغیر تصادفی مبنا به نحو مناسبی بیمه کنند.( درخشان، ۱۳۸۳)

۲-۱۰- مزایا و معایب پوشش ریسک

مطلوبیت اقدامات پوشش ریسک چنان بدیهی است که تقریباً نیازی به اقامه دلیل نیست. اکثر شرکت هایی که در رابطه با ساخت و تولید، خرده فروشی، عمده فروشی و ارائه خدمات فعالیت می کنند، در زمینه پیش بینی متغیر هایی همچون نرخ های بهره، نرخ برابری ارزها و قیمتهای کالا از تخصص و مهارت کافی برخوردار نیستند. بنابراین منطقی است که اقدام به پوشش ریسک ناشی از متغیرهای مذکور نمایند و از این طریق شرکت ها می توانند بر فعالیت های اصلی خود -که در آنها تخصص و خبرگی دارند- تمرکز نمایند. در واقع شرکت ها با بهره گرفتن از عملیات پوشش ریسک می توانند خود را در برابر رویدادهای غیر مترقبه ناخوشایندی همچون افزایش ناگهانی قیمت یک کالا ( و یا بر عکس آن) بیمه نمایند. البته عملاً ریسک های زیادی وجود دارد که نمی توان آنها را بیمه نمود. در ادامه به بررسی برخی از علل موضوع می پردازیم:

۲-۱۱- پوشش ریسک رقبا

اگر در صنعتی، پوشش ریسک معمول نباشد، انتخاب راهبرد پوشش ریسک توسط یک شرکت از بین شرکت های آن صنعت جهت متفاوت بودن با بقیه شرکت ها منطقی نخواهد بود. فشار رقبا در آن صنعت باعث خواهد شد تا قیمت محصولات یا خدمات با توجه به هزینه های مواد خام، نرخ های بهره و نرخ مبادلات ارزها و نظائر آن دستخوش تغییر و نوسان شود. شرکتی که خود را در مقابل ریسک قیمت بیمه نکرده است می تواند انتظار داشته باشد که دارای حاشیه سود تقریباً ثابتی باشد. ولی شرکتی که خود را در مقابل ریسک قیمت بیمه کرده است می تواند انتظار داشته باشد که حاشیه سود آن دارای نوسانات و تغییر شود. بنابراین همه تاثیرات تغییرات قیمت بر سودآوری شرکت را در هنگام طراحی و تدوین راهبرد پوشش ریسک تغییرات قیمت باید مد نظر قرارداد.

۲-۱۲ سایر نکات

درک این نکته نیز ضروری است که اقدام به پوشش ریسک با بهره گرفتن از قراردادهای آتی در مقایسه با موقعیت عدم اقدام به پوشش ریسک، می تواند منجر به کاهش یا افزایش میزان سود شرکت شود، یعنی ممکن است قیمتها در جهت دلخواه پوشش دهندگان ریسک حرکت کنند و یا بر عکس آن، در هر صورت سود ( زیان) در موضع های معاملاتی با زیان ( سود) به دست آمده در بازار نقدی جبران خواهد شد. برای افرادی که این راهبرد را اتخاذ می کنند از دست دادن فرصت کسب سود چندان اهمیتی ندارد. آنچه که برای آنها در وهله اول مهمتر است، این است که در نهایت از سرمایه گذاری اصلی یا سود حاشیه ای منظم حمایت کنند تا اینکه  بخواهند برای به دست آوردن مقداری سود اضافی اصل سرمایه را به خطر بیندازند، به عبارت دیگر ‹‹ حداقل ساختن ریسک مهمتر ا ز حداکثر ساختن سود است›› ولی ممکن است در برخی مواقع این موضوع به درستی درک نشود.

برای مثال، اگر قیمت نفت کاهش یابد، شرکت بابت فروش نفت خام متحمل زیان می شود. در مقابل اتخاذ موضع معاملاتی در قرارداد آتی به سود منجر می شود که زیان قبلی را پوشش می دهد. لذا مدیر به خاطر پیش بینی و تدارک عملیات پوشش ریسک مورد تشویق واقع می شود. اما اگر قیمت نفت افزایش پیدا کند، از محل فروش نفت، سود نصیب شرکت می شود، در حالیکه به خاطر اتخاذ موضع معاملاتی در قرارداد آتی متحمل زیان می شود که سود حاصل از فروش نفت را ازبین می برد، به عبارت دیگر اگر شرکت اقدام به پوشش ریسک نمی نمود، در وضعیت بهتری می بود. هر چند که تصمیم به پوشش ریسک، اقدامی کاملاً منطقی و معقول می باشد، ولی مدیر برای توجیه تصمیم خود با دشواری و مشکلاتی روبرو خواهد شد. به همین جهت اکثر مدیران از اقدام به پوشش ریسک، گریزان هستند. با اینکه پوشش ریسک باعث کاهش ریسک شرکت می شود، ولی این کار ممکن است موقعیت شغلی مدیران را به خطر بیندازد و مخصوصاً اگر سایر افراد درک کاملی از این راهبرد نداشته باشند. تنها راه حل این مشکل آن است که قبل از اقدام به پوشش ریسک، اطمینان حاصل شود که کلیه مدیران ارشد و اجرایی از ماهیت پوشش ریسک توسط هیات مدیره اتخاذ می شود و به طور کاملاً آشکار به مدیریت و سهامداران شرکت تفهیم می شود.

به کمیته مبادلات شیکاگو نیز ترجمه شده است.chicago board of Trade -[1]

[۲] -Working

[۳] - Martingle

[۴] -Derivatives

[۵] - قنبری، علیرضا ( ۱۳۸۵).  تثبیت در آمدهای نفتی از طریق بازارهای آتی“.پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه بوعلی سینا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ب.ظ ]




تعریف ابزار مشتقه:

ابزار مالی ای است که ساختار پرداخت و ارزش آن از ارزش اوراق بهادار،کالاهای اساسی، نرخ بهره، و شاخص اوراق بهادارمربوطه نشأت می گیرد. این ابزار به دارنده آن ا ختیار و یا تعهد خرید یا فروش یک دارایی مالی را می دهد . ارزش آن از ارزش دارایی های مالی مربوطه مشتق می شود.

بنا به تعریف ابزارهای مشتقه معاملاتی هستند که اصل دارایی در آن جابه جا نشده و عملکرد قیمت ابزارهای مشتقه ناشی از تغییرات قیمت کالای مربوطه است. به دیگر سخن، رفتار این ابزارها از رفتار دارایی مربوطه در بازار ناشی می شود . البته دربسیاری از موارد ،دارایی معامله نشده و فقط مابه التفاوت قیمت ها و یا حق بیمه بین طرفین تسویه می شود . معاملات اخیرصرفا برای کسب سود یا سفته بازی بوده و به منظور انجام معاملات در بورس و خارج از بورس انجام می پذیرد.

ابزار مشتقه، گونه ای از ابزار مالی است که فقط متخصصان فن ازچند و چون عملکرد آنها آگاهی کامل دارند و معمولا خبرگان حرفه ای روی آن ها سرمایه گذاری می کنند . به طور کلی مشتقه ها قراردادی بین دو یا چند طرف است که پرداخت های آن بر اساس موقعیت سنجی تعیین می شود در واقع مشتقه ها ابزارهایی برای کاهش یا انتقال ریسک به شمارمی روند . برخی از مشتقه ها که توسط شرکت های بزرگ صادر شده اند به صورت استاندارد و تضمین شده در بورس سازمان یافته و معامله می شوند و برخی در حاشیه بورس و به صورت خارج از بورس با توافق و مذاکره دو طرف انجام  می گیرد.

به علت نوسانات بازار کالا، تولید کنندگان و مصرف کنندگان اغلب به دنبال راه های پوشش ریسک و مبادله ریسک هستند. برای پاسخ به این نیاز، در بازارها معاملات زیادی صورت می گیرد و استفاده از این معاملات به طور فزاینده ای رو به افزایش است. ابزاری که در این بازارها معامله           می شوند، “ مشتقات” نامیده می شوند. شاید یکی از دلایل مطرح شدن واژه مشتقات در مطالعات مالی آن باشد که بر خلاف قراردادهای سنتی، نه تنها ریسک را به نحو موثری ‹‹کنترل قیمت›› کرد. به بیان دیگر، در مشتقات، خریدار و فروشنده می توانند قبل از انعقاد قرارداد، به دقت قلمرو و ماهیت ریسک موجود را در معامله ارزیابی کنند.

هال (۲۰۰۳) ابزار مشتقه را به عنوان ابزاری که قیمت آنها به قیمت سایر دارائیها بستگی دارد و از آن مشتق می شود، معرفی میکند. بنابراین آنها را ابزار مشتقه نام نهاده اند.

ابزار مشتقه تجاری، ساختار و عملکرد بازار نفت را در طول چند دهه گذشته تغییر داده است. با دادن  کنترل قیمتی بیشتر به شرکت ها و نیز با آوردن شرکت کنندگان جدید مانند بانک ها و تجارت خانه های مالی به داخل بازار، آنها را برای خود با برخی از ریسک های ناشی از نوسانات قیمت نفت آماده می سازیم.( ماتیوس ۲۰۰۵) .

کالپ (۲۰۰۲) مشتقات را به عنوان عرضه خالص صفر[۱] ، قراردادی دو طرفه که ارزش آن از ارزش دارایی های پایه، شاخص یا نرخ مرجع مشتق می شود، تعریف می کند. این تعریف شامل سه ویژگی مشخص می باشد. عرضه خالص صفر یا دو طرفه بودن و بر اساس دارایی پایه بودن. عرضه خالص صفر بدین معنی است که به ازای هر خریدار قراراداد مشتقه، یک فروشنده وجود دارد. اگر ما به خریداری که دارای یک موقعیت خرید[۲] دارایی می باشد و به فروشنده ای که در موقعیت فروش[۳] می باشد نظر افکنیم، می توانیم معیار عرضه خالص صفر را چنین تصریح کنیم ‹‹ برای هر فروشی یک خریدار نظیر به نظیر وجود دارد.››

یک دارایی که در حالت عرضه خالص صفر وجود دارد، ضرورتاً با توافق طرفین برای موقعیت های یک به یک خرید و فروش در بازار ایجاد شده است. قبل از توافق خریدار و فروشنده برای معامله دارایی در آینده، این قرارداد معاملات آتی را برای دارایی که هنوز وجود ندارد تعریف می کند. به علاوه، مشتقات تنها نوع دارایی عرضه خالص صفر نیستند یک مثال آشناتر وام بانکی می باشد که دقیقاً با توافق یک وام دهنده و یک وام گیرنده برای انتقال وجهی نقد به یک وام گیرنده ایجاد شده است. همچنین قراردادها باید بر اساس یک دارایی پایه[۴] باشد. یک دارایی پایه، قیمت دارایی، نرخ مرجع و یا سطح شاخص هست که قراردادهای مشتقه منبع ارزش اصلی خود را از آن به ارث می برند ( هال ۲۰۰۳). در عمل، مشتقات طیف متنوعی از دارایی پایه، شامل دارایی های فیزیکال، نرخهای ارز، نرخهای بهره، قیمتهای سهام و شاخصها را شامل می شوند. همچنین بعضی از مشتقات می توانند بیش از یک دارایی پایه را پوشش دهند( میتوس ۲۰۰۵).

در نهایت مشتقات، قراردادهای دو طرفه هستند آنها ضابطه ای از یک طرف به طرف دیگر را در یک قرارداد ارائه می کنند. ارزش یک قرارداد دو طرفه، فقط به ارزش اصلی آن بستگی ندارد، بلکه همچنین به عملکرد دو طرف قرارداد بستگی دارد. برای مثال، ارزش قرارداد در جایی که یک طرف به طرف دیگر کفش می فروشد، فقط به ارزش کفش بستگی ندارد، بلکه به توانایی هدف فروشنده برای تحویل کفش به خریدار هم بستگی دارد ( ناتنبرگ ۱۹۹۴).

به طور کلی مشتقات را می توان به چهار گروه تقسیم کرد: سلف ها[۵]، آتی ها[۶]، اختیارات[۷] و معاوضات[۸].

قرارداد سلف: معامله ای است که در آن خریدار و فروشنده نسبت به تحویل کالایی با کمیت و کیفیت معین در تاریخ و محل مشخص به توافق می رسند. قیمت قرارداد سلف عبارت است از قیمت تحویل دارایی پایه که با مذاکره در زمان حال برای قرارداد به کار می رود. ( یعنی قرارداد سلف همان قیمت تحویل است که ارزش قرارداد را دقیقاً مساوی صفر می سازد.

قرارداد آتی: قراردادی است که دارنده آن متعهد می شود دارایی موضوع قرارداد، یعنی دارایی پایه را که ممکن است کالا یا ارز یا اوراق بهادار باشد، در آینده خریداری کرد و یا بفروشد. قیمتهای قراردادهای آتی برای یک قرارداد معین عبارت است از همان قیمتی که شما توافق می کنید دارایی را در آن قیمت بخرید یا بفروشید. از سایر خصوصیات آتی ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

انجام معامله در بورس، استاندارد بودن قرارداد آتی، اتاق پایاپای[۱۰] ، پرداخت ودیعه، خروج از بازار آتی ها، گزارش قیمت آتی ها در نشریات خبری.

اما ویژگی اصلی قرارداد آتی استاندارد بودن آن است، بدین معنی که کمیت و کیفیت و خصوصیات فنی دارایی پایه و محل تحویل آن باید بر طبق ضوابط بورس استاندارد باشد. برای مثال به هر ۱۰۰۰ بشکه نفت خام یک قرارداد آتی نفت خام گفته می شود. آتی ها همانند سلف ها ریسک اعتباری ندارند ولی بیشتر برای بازار کالا کاربرد پیدا می کنند.

قرارداد معاوضه مجموعه ای از جریانهای نقدی با نرخ ثابت و نرخ شناور است که با یکدیگر معاوضه می شوند. قرارداد معاوضه جریان نقدی، روی معاملات مختلفی انجام می گیرد که از آن جمله نرخ سود است و به آن ‹‹ قرارداد معاوضه سود›› گویند. از این دست، قرارداد معاوضه نرخ ارز و کالا کاربرد زیادی دارند و در بازار های مالی و کالا از آن استفاده می شود. این قراردادها نیز همانند  سلف ها دارای مساله ریسک اعتباری می باشند.

قرارداد اختیار: در واقع قرارداد یا سندی است که دارنده آن یا خریدار می تواند در قبال پرداخت قیمت اختیار به صادر کننده یا به فروشنده، این حق را به دست آورد که دارایی پایه قرارداد را با قیمت توافقی در تاریخ معین و یا قبل از آن، صادر کننده این قرارداد بخرد یا به او بفروشد بدون آنکه متعهد به این خرید یا فروش باشد. قیمت اختیار را می توان به تعبیری حق بیمه نامید و اختیار خرید و فروش را می توان به دو حالت اروپایی و آمریکایی تقسیم کرد. “  اختیار اروپایی”[۱۱] فقط در تاریخ سررسید قابل اجراست، در حالی که ″ اختیار آمریکایی″[۱۲] را در هر زمان قبل از تاریخ سررسید و یا در تاریخ سررسید می توان اجرا کرد. البته این تقسیم بندی ربط به موقعیت جغرافیایی ندارد و صرفاً زمانبندی اجرای اختیار را بیان می کند. اختیارات از ریسک اعتباری برخوردار نیستند و بیشتر در مدیریت ریسک بازارهای سرمایه و بورس اوراق بهادار کاربرد پیدا می کنند.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

همجنین در یک تقسیم بندی کلی می توان مشتقات را به دو گروه قابل معامله در بورس و خارج از بورس ( فرابورس یا OTC) تقسیم کرد زیرا این ابزار مشتقه هم در بازار فیزیکی و هم در بورسها وجود دارد.

 

 

 

 

 

جدول زیر تلفیقی از دو تقسیم بندی بالا می باشد:

جدول (۲-۱): تقسیم بندی مشتقات

قابل معامله در فرابورس[۱۳] ها قابل معامله در بورس[۱۴] ها

سلف ها

اختیارات

معاوضات

آتی ها

اختیارات

منبع: درخشان مسعود، مشتقات و مدیریت ریسک در بازارهای نفت

اختیارات تنها موردی است که هم در بورس و هم در فرابورس معامله می شود. اختیارات قابل معامله در بورس را اصطلاحاً ‹‹ اختیارات پذیرفته شده›› می گویند. آتی ها را می توان در بورسها خرید و فروش کرد، در حالیکه سلف ها و معاوضات تنها در فرابورس ها قابل معامله هستند.

بازارهای فرابورس بر خلاف بازارهای سازمان یافته بورس که از نظر فیزیکی مکان معینی دارند، به صورت شبکه ای مبتنی بر ارتباطات تلفنی و رایانه ای هستند که معامله گرانی را به هم مرتبط می سازند که نمی توانند بطور حضوری با هم ارتباط برقرار کنند. در بازار فرابورس، بیشتر معاملات در موسسات مالی و یا بین یک موسسه مالی و شرکت مشتری آن، صورت می گیرد. مساله جدی در این نوع بازارها، ریسک اعتباری[۱۵] طرفین معامله است، یعنی این احتمال وجود دارد که طرفین به تعهدات خود عمل نکنند. ( هال ۲۰۰۳).

البته معاملات خارج از بورس در مقایسه با معاملات رسمی، تسهیلات بیشتری در بازار معاملات فراهم می سازد؛ زیرا امکانات بهتر و مناسبتری ایجاد می کند تا معامله گران از طریق گفتگوی مستقیم با یکدیگر بتوانند به راه حل های بهینه در رفع نیازهای خود و دستیابی به یک فرمول مناسب جهت پوشش ریسک برسند.( بدان دلیل که بورسها قوانین خاص خود را داشته و به هیچ عنوان قابلیت تغییر و یا تعدیل را ندارند. این قضیه برتری معاملات فرابورس نسبت به معاملات بورس را نشان می دهد اما همانطور که گفته شد مشکلی که بطور جدی در فرابورسها مطرح است، ریسک اعتباری طرفین معامله می باشد، در حالیکه چنین ریسکی در بورسهای رسمی به دلیل وجود اتاق پایاپای وجود ندارد. در ضمن معاملات OTC خصوصی هستند؛ بدین معنی که عقدی است بین طرفین معامله که معمولاً از طریق تلفن یا شبکه های کامپیوتری انجام می پذیرد. لذا جزئیات آن به اطلاع عموم نمی رسد. از این رو قراردادهای OTC از شفافیت کامل برخوردار نیستند؛ در حالیکه همه اطلاعات مربوط به معاملات در بورسها به استثنای مشخصات معامله گران به اطلاع بازار می رسد.

۲-۱۴- ویژگی های قرارداد آتی ها

  قرارداد آتی یکی از رایج ترین مشتقاتی است که برای ریسک استفاده می شود. یک قرارداد آتی، قراردادی است میان دو گروه، برای خرید و یا فروش یک دارایی در زمان خاصی در آینده در یک قیمت معین. دلیل اصلی استفاده شرکتها و موسسات از این قراردادها، پوشش ریسک است که به طور کامل ریسک خود را جبران کنند. با این حال، در زندگی واقعی، این امر ممکن نیست و بنابراین افراد به جای آن تا حد امکان برای خنثی نمودن ریسک تلاش می کنند. به عنوان مثال اگر کالایی که مورد پوشش ریسک قرار می گیرد به عنوان قرارداد آتی در دسترس نباشد، پوشش دهنده از قرارداد آتی گزینه ای دیگر که نوساناتش نزدیک به آن کالاست استفاده خواهد کرد.

در حقیقت، بازارهای آتی ها، بازارهای سازمان یافته و استاندارد شده بازارهای سلف هستند.

معاملات سازمان یافته آتی ها، قراردادهای سلف غیر استاندارد را استاندارد و متعارف می سازد و این به وسیله تعیین اندازه قراردادها، تاریخ های تحویل و شرایط تحویل کالا صورت می پذیرد. تنها قیمت و تعداد قراردادها به عهده معامله گران آتی برای مذاکره باقی می مانند. افراد می توانند بدون قرارداد شخصی با یکدیگر در یک بازار متمرکز، معامله کنند. کارایی این بازار نیز توسط اتاق پایاپای تضمین میشود. یکی از دلایل با ارزش بودن این بازارها در اقتصاد این است که به پوشش دهندگان ریسک اجازه می دهند که ریسک قیمت را به سفته بازان[۱۶] انتقال دهند. ریسک نوسانات قیمت از کسانی که مایل به در معرض قرارگیری این ریسک نیستند به کسانی که تمایل دارند، انتقال می یابد.

عکس مرتبط با اقتصاد

همانطور که گفته شد یک قرارداد آتی توافقی قیمت دار است، که به منظور معامله کالا یا دارایی های دیگر با مشخصات معین در زمانی مشخص در آینده مبادله می شود. از آنجایی که ما دراین تحقیق از آتی ها به عنوان ابزار پوشش ریسک قیمت سهام استفاده می کنیم، لذا در این بخش به برخی از ویژگی های این قرارداد ها اشاره می کنیم ( هال ۲۰۰۳).

  • دارایی پایه: در صورتی که دارایی مورد نظر در قرارداد، کالا باشد، لازم است شرایط قابل قبول کالا توسط بورس تعیین شود. کمیت و کیفیت دارایی موضوع قرارداد، دقیقاً از قبل تعیین شده است و جز در چارچوب آن ضوابط، نمی توان به نحو دیگری معامله کرد.
  • اندازه قرارداد: اندازه قرارداد، حجم دارایی را که طی یک قرارداد باید تحویل داده شود، مشخص می کند. به عبارت دیگر مقدار استاندارد شده دارایی پایه را به اصطلاح ‹‹ اندازه قرارداد›› گویند. اندازه قرارداد نباید خیلی بزرگ یا خیلی کوچک باشد، بلکه اندازه صحیح یک قرارداد به نوع کاربر بستگی دارد.
  • نحوه تحویل: مکان تحویل کالا باید توسط بورس مشخص شود. این امر خصوصاً در مورد کالاهایی که هزینه حمل و نقل بالایی دارند، اهمیت زیادی پیدا می کند.
  • ماه های تحویل: معمولاً هر قرارداد آتی با توجه به ماه تحویل آن خوانده می شود. بورس باید دوره دقیق زمان تحویل کالا را مشخص می سازد . دوره تحویل در بیشتر قراردادهای آتی، کل ماه است. ماه های تحویل از یک قرارداد به قرارداد دیگر متفاوت است. این ماه ها توسط بورس با توجه به نیازهای معامله گران تعیین می شوند. در هر مقطع زمانی، قراردادها برای نزدیک ترین ماه تحویل و یا سایر ماه های تحویل معامله می شوند. زمان دقیق انجام معامله در ماه، توسط بورس تعیین می شود. همچنین بورس، آخرین روز معامله یک قرارداد را مشخص می کند. معمولاً معاملات، چند روز قبل از تحویل متوقف می شوند.
  • نحوه گزارش ( درج) قیمتها: قیمت آتی به گونه ای درج می شود که به آسانی و راحتی فهمیده شوند.
  • محدودیت های تغییرات روزانه: بورس های رسمی در بسیاری موارد محدوده تغییرات روزانه قیمت را نیز تعیین می کنند تا مانع نوسانات شدید قیمت شوند. اگر قیمت به سمت حد پایین قیمت تعیین شده توسط بورس حرکت کند، اصطلاحاً می گوئیم قرارداد ‹‹ پایین حد مجاز›› است و اگر قیمت به سمت حد بالای قیمت تعیین شده توسط حرکت کند، اصطلاحاً می گوییم قرارداد ‹‹ بالای حد مجاز ›› است. یک ‹‹ حرکت مجاز›› حرکتی است که در بین دو کرانه قیمت مشخص شده توسط بورس باشد. معمولاً با حرکت قیمتها به بالاتر از کرانه بالای مجاز یا پایین تر از کرانه پایین مجاز، معاملات متوقف می شوند. البته در مواردی که قیمت یک کالا در بازار با نوسانات شدید مواجه می شود، بورس ها معمولاً این اختیار را دارند که حد تغییرات روزانه را بزرگتر و یا حذف کنند. هدف از ایجاد محدودیت در تغییرات روزانه قیمتها، جلوگیری از نوسانات شدید قیمت، در نتیجه فزون خواهی سفته بازان است. با این حال این محدودیت ها می تواند هنگام افزایش یا کاهش شدید قیمت دارایی پایه، به صورت یک مانع مصنوعی برای معاملات عمل کند. این پرسش، که آیا محدود کردن حد تغییرات قیمت می تواند نقش مهمی در برقراری و حفظ تعادل به هنگام افزایش قیمتها ایفا کند، پاسخ روشنی ندارد.
  • محدودیت های موضع معاملاتی: محدودیت موضع معاملاتی نشان دهنده حداکثر تعداد قراردادهای آتی است، که یک سفته باز می تواند داشته باشد. البته پوشش دهندگان ریسک که واقعاً به دنبال پوشش ریسک هستند، از این محدودیت مستثنی می باشند. هدف از این محدودیت ها، جلوگیری از نفوذ بیش از حد سفته بازان بر بازار است.
  • پرداخت ودیعه[۱۷] : معامله گرانی که قصد خرید یا فروش آتی ها را دارند ابتدا باید سپرده ای نزد کارگذار بورس بگذارند که به ‹‹حساب ودیعه[۱۸]›› معروف است. میزان این سپرده را بورس تعیین می کند، لیکن کارگذاران بورس می توانند با توجه به میزان اعتبار مالی معامله گر، سطح این سپرده را تغییر دهند. هدف اصلی این ودیعه گذاری، حداقل کردن ریسک پیمان شکنی ( ریسک اعتباری) است. از آنجا که که این ودیعه در فعالیت معامله گران در بازار آتی ها محدودیت ایجاد می کند، سعی بر این است که مبلغ این ودیعه به صورت غیر منطقی زیاد نباشد. البته هنگامی که هر یک از معامله گران به تمام تعهدات خود در قبال قرارداد بطور کامل عمل کرد، ودیعه اولیه به او بازپرداخت می شود. به جز این ودیعه، دو نوع ودیعه دیگر وجود دارند که عبارتند از: ‹‹ حداقل ودیعه ثابت[۱۹]›› و‹‹ ودیعه متغیر [۲۰] ( حاشیه متغیر) ›› هستند. کمترین مبلغی که همواره باید در حساب ودیعه حفظ شود، حداقل ودیعه ثابت نام دارد. از آنجایی که به علت وجود اتاق پایاپای، در پایان هر روز قراردادها قابل نقد شدن هستند و قیمت قراردادها در پایان هر روز مثل قیمت سهام اعلام می شود، لذا اگر معامله گر با کاهش ارزش قرارداد آتی مواجه شود، باید نسبت به تکمیل سپرده ودیعه خود اقدام کند. این مقدار اضافی که به علت تغییرات قیمت پرداخت می شود ودیعه متغیر نام دارد.

در مقایسه قراردادهای آتی با سایر مشتقات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

عده ای معتقدند که نباید ابزارهای معاملاتی قدیمی تر مانند قراردادهای سلف را زیر مجموعه ای از مشتقات دانست. علت این امر به تعریف ریسک بر می گردد. از طرف دیگر قراردادهای سلف فقط در OTC معامله می شوند و ریسک اعتباری بالایی دارند . این عوامل سبب شده که استقبال از سلف ها به عنوان ابزاری جهت پوشش ریسک کم شود. معاوضات هم چون مشکل دوم ( یعنی مساله ریسک اعتباری) را دارند و معمولاً در عملیات بانکی مثل مدیریت ریسک تغییرات نرخ بهره و یا تغییرات نرخ تبدیل ارزها مورد استفاده قرار می گیرند، چندان مورد توجه معامله گران بازارهای سرمایه و کالا را در خود جلب نکرده است، اما اختیارات قابل معامله در بورس و آتی ها، بیشتر ریسک اعتباری صفر داشته و از این رو بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند؛ معاملات اختیاری بیشتر در مدیریت ریسک بازارهای سرمایه و بورس اوراق بهادار ولی آتی ها برای بازار کالا کاربرد پیدا می کنند. همچنین نقدینگی و حجم معامله قراردادهای آتی بسیار زیاد و قابل مقایسه با اختیارات نیست.

با توجه به نکات مذکور، در این مطالعه از قراردادهای آتی سهام به عنوان ابزار مدیریت ریسک جهت پوشش ریسک قیمتهای نفت خام استفاده می شود.

۲-۱۵- فعالان بازار آتی ها

انواع معامله گران در بازار مشتقات به سه دسته زیر تقسیم می شوند:

  • پوشش دهندگان[۲۱] ریسک، که با بهره گرفتن از قراردادهای آتی به دنبال کاهش ریسکی هستند که از حرکت بالقوه آتی در یک متغیر ناشی می شود.
  • سفته بازان، از پیش بینی جهت حرکت آتی قیمت، در یک بازار استفاده می کنند. به استقبال ریسک می روند و موقعیت هایی را متناسب با نوع پیش بینی خود درباره تغییر قیمتها کسب می کنند.
  • آربیتراژگران[۲۲] با اتخاذ موقعیت های متناسب در دو یا چند بازار مختلف، به دنبال کسب سود بدون ریسک هستند. آربیتراژ عبارت است از فرصت دستیابی به سود بدون ریسک، از طریق ورود همزمان در دو یا چند بازار، آربیتراژگران از مزایای تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار مختلف استفاده می کنند.

تانسوچات و همکاران[۲۳] (۲۰۱۰)، معامله گران آتی ها را بطور سنتی در به دو گروه پوشش دهندگان ریسک و سفته بازان تقسیم بندی می کنند. پوشش دهندگان صاحبان دارایی و کالاها هستند که در معرض ریسک قرار دارند. به این معنی که ممکن است انها از تغییرات قیمتی متضرر شوند. آنها قراردادهای آتی را به منظور تعدیل ریسک خود خرید و فروش می کنند. به عبارت دیگر، پوشش دهندگان عملاً کالا یا ابزار مالی مشخص شده در قرارداد آتی را معامله می کنند. با اتخاذ یک موقعیت متضاد با موقعیتی که در بازار نقدی دراند، ریسک تغییرات پیش بینی نشده قیمت را کاهش می دهند و به وسیله کسب سود ( زیان) در موقعیت های آتی زیان ( سود) موقعیت های نقدی را جبران می کنند.

جانسون ( ۱۹۶۰ )، ابتدا بیان می کند که فعالیتهای پوشش ریسک و سفته بازی می توانند در بازارهای مالی ترکیب شوند. اما یک چارچوب نظری برای پوشش دهندگانی که قصد کاهش ریسک خود را دارند و در عین حال به دنیال کسب اضافه ارزشی نیز در بازارهای مالی هستند، ارائه می کنند.

کینز ( ۱۹۳۰) و هیکس ( ۱۹۴۶)، عقیده دارند که انگیزه اصلی پوشش دهندگان ریسک، کاهش ریسک است که می تواند از عوامل ریسک گریز به عوامل ریسک پذیر ( سفته بازان) انتقال یابد.

همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که سفته بازان آتی ها را معامله نمی کنند، مگر آنکه سود مورد انتظار آنها از معاملات مثبت باشد و بر عکس، پوشش دهندگان ریسک حاضر به پذیرش زیان در استراتژی پوشش ریسک اند، زیرا در مقابل این زیان، از سود ناشی از کاهش ریسک بهره مند می شوند ( زانگ و همکاران ۲۰۰۷).

[۱]- Zero Net Supply-

[۲]- Long Position

[۳]-Short Position

[۴]- Underlying Asset

[۵]-Forwards

-۲Futures

-۳Options

-۴Swaps

۵ -Future Contract

۶ -Clearing House

[۱۱]-European options

[۱۲] -American options

[۱۳] -Over The Counter

[۱۴] -Exchange- traded

[۱۵] -Credit Risk -

[۱۶] -Speculators

[۱۷] -Margin

[۱۸] -Margin Account

[۱۹] -Maintenance Margin

[۲۰] -Variation Margin

[۲۱] -Hedgers

[۲۲] -Arbitragers

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ب.ظ ]




اهداف پوشش ریسک[۱]

هدف از تحقیق حاضر پوشش ریسک ناشی از تغییرات نامطلوب قیمتهای آتی می باشد. و اینکه چگونه قیمت مورد نظر خود را پوشش نمائیم؟ ( چگونه هج نمائیم؟)

دانلود تحقیق و پایان نامه

هج کردن ( پوشش خطر ) عبارت است از یک معامله قرارداد آتی که در آینده به عنوان جایگزین یک معامله نقدی عمل می کند.

هدف، مدیریت ریسک است نه اجتناب از ریسک!

سازمانهای مالی علاوه بر اینکه ریسکهای مربوط به خود را اداره می نمایند به دیگران نیز کمک میکنند تا ریسک خود را کاهش دهند، مثلاً آنها محصولاتی را عرضه می نمایند که موجب انتقال ریسک از مشتری به بانک میشود.

ریسک به خودی خود غیر قابل اجتناب است ولی میتوان آن را به اشخاص مختلف منتقل نمود. افزایش فزاینده ریسک بازار سرمایه و ریسک بازار محصول در سازمانهای مالی باعث شده است که بسیاری از مقامات اجرایی در صدد راه فرار و مصون ماندن از این ریسک برآیند.  به تازگی کاهش ریسک برای مشتریان و سازمانهای مالی، بعنوان یکی از فعالیتهای عمده مد نظر است.

ارزیابی سطح قابل قبول ریسک، حداکثر مقداری است که بتوان بدون به خطر انداختن موجودیت سازمانها آن را تحمل کرد و تحمل این ریسک باید همراه با دریافت مقدار مشخصی پاداش به صورت بازده اضافی باشد. میزان آن ریسک نباید آنقدر زیاد باشد که حیات سازمان را به خطر اندازد زیرا هنگامی که سازمان در قید حیات نباشد چه پاداشی را میتواند دریافت کند.

یکی از هدفهای اصلی سازمانهای مالی تعیین میزان مناسبی از ریسک است که قادرند در بازارهای مالی بپذیرند.  با انتقاال دادن ریسک به طرف دیگر، نمیتوان مدعی شد که ریسک از بین رفته است. از آنجا که سازمان های کارا که ریسک پذیر هستند بهای آن مقدار ریسک را تعیین میکنند بنابراین اقدامات استراتژیک مدیریت ریسک عبارتست از شناسایی سازمان هایی که در بهترین موضع یا موقعیت هستند و میتوانند ریسک را بپذیرند. سازمانهایی که با هزینه کم میتوانند ریسک را بپذیرند درنتیجه میتوانند از مزایای حاصل از این اقدام بیشترین سود را ببرند .[۲]

اجرای قرارداد آتی به تولید کنندگان اجازه خواهد داد تا در بازار نقش موثری در مدیریت ریسک بازی نمایند.

تولید کننده می توانند در زمانی که قیمتها روند کاهشی دارد، با فروش قرارداد آتی به قیمتی بالاتر از ریسک کاهش قیمتها در قرارداد آتی سود ببرد.

آنچه استفاده از هج ( پوشش خطر ) را سودمند می سازد این است که قیمتهای نقدی و قرارداد آتی برای یک کالا از گرایش افزایش یا کاهش برخوردار بوده و از این رو زیان وارده از یک قرارداد از طریق سود به دست آمده قرارداد دیگر خنثی و جبران گردد.

روش های پوشش ریسک

با به کارگیری روش های زیر، تا حدودی می توان ریسک ها را پوشش داده و یا منتقل ساخت:

  • تشکیل سبد دارایی ( پرتفوی)
  • هجینگ
  • ابزارهای مشتقه ( آتی و اختیار معامله)
  • سوآپ ( معاوضه)
  • مشتقات اعتباری، آب و هوا، انرژی و بیمه
  • بیمه اعتبارات صادراتی
  • بیمه های خصوصی
  • اخذ وثیقه
  • بکارگیری روش های سندیکایی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ب.ظ ]




چگونگی پوشش ریسک با استفاده آتی ها

با اینکه مدت زیادی از تاسیس بورس های آتی و عرصه انواع مشتقات مالی سهام در بازار            نمی گذرد اما مشتقات مالی چنان مورد استقبال قرار گرفته اند که امروزه تا چندین برابر خرید و فروش واقعی، معاملات کاغذی در بورس صورت می گیرد. معاملات مشتقات مالی با اهداف و مقاصد مختلفی انجام می پذیرد و معامله گران کاغذی  وارد این بازار می شوند. پوشش ریسک نوسانات قیمت یکی از اهدافی است که معمولاً فروشندگان از آن بهره می برند و به وسیله آن ریسک نوسانات نامطلوب قیمت را کاهش می دهند، یکی از استراتژی های مناسب برای شرکتها یا معامله گرانی که نگران کاهش قیمتها هستند اقدام به فروش آتی ها است، در واقع استراتژی پوشش ریسک بر این اصل استوار است که معامله گران، موضعی در بازار آتی ها اتخاذ کنند که مخالف موضع آنان در بازار فیزیکال است تا بدین ترتیب ضرر احتمالی در بازار کالا با سود احتمالی در بازار آتی ها جبران شود. بدین ترتیب توفیق این استراتژی همسویی قیمت ها در دو بازار است.

-۱۸-۲تئوریهای پوشش ریسک

به منظور حل مساله پوشش ریسک، لازم است تا اطلاعات جمع آوری شده؛ شامل داده های مربوط به کالای مورد نظر ( سهام) و ابزار پوششی مورد استفاده ( قراردادهای آتی سهام) در قالب یک مدل پوششی ریسک تحلیل شوند. در این قسمت، ما ابتدا به بیان تعریفی از نرخ بهینه پوششی پرداخته و سپس تئوری های مهم پوشش ریسک و استراتژی های مربوطه را ارائه می کنیم.

-۱-۱۸-۲  نرخ بهینه پوششی ( [۱] OHR)

یکی از مسائل نظری اصلی در پوشش ریسک، تعیین نرخ بهینه پوششی می باشد. محاسبه این نرخ هنوز هم در ادبیات معاملات آتی ها قابل بحث می باشد. به منظور پوشش ریسک، پوشش دهندگانی که دارایی های نقدی در دست دارند، نیاز به داشتن مقدار مشخصی از قراردادهای آتی دارند، بنابراین با یک سوال کلیدی مواجه می باشند، و آن این است که چه تعداد از قراردادهای آتی باید به ازای هر واحد دارایی نقدی در دست داشته باشید و نرخ پوششی مناسب چگونه باید محاسبه شود؟ (یانگ ۲۰۰۱)[۲] . بنابراین نرخ پوششی مناسب به صورت نسبت موقعیت آتی به موقعیت نقد تعریف می شود.

نرخ بهینه پوششی: تعداد قراردادهای آتی لازم به ازای هر واحد دارایی نقدی می باشد.

۲-۱۸-۲- تئوری سنتی یک به یک [۳] ( ساده یا کامل)

در این تئوری هدف از پوشش ریسک، حداقل کردن آن است و پوشش دهندگان ریسک بی نهایت ریسک گریز هستند و می خواهند تمام ریسکی را که از قیمتهای نقد متحمل می شوند حذف کنند.

جهت رسیدن به این هدف موقعیتی متضاد اما از نظر مقدار برابر با موقعیت نقد در بازار آتی ها اتخاذ می کنند. از آنجایی که به میزان دارایی نقد در بازار آتی موقعیت گرفته می شود و تناظر یک به یک برقرار می باشد به این نام شهرت گرفته است. برای مثال، دارایی به میزان X واحد از یک کالا توسط فروش قرارداد آتی آن کالا به میزان  X واحد در برابر کاهش قیمت، و X واحد از آن کالا توسط خریدار قرارداد آتی آن کالا به همان میزان در برابر افزایش قیمت، پوشش ریسک داده می شود. این به آن جهت است که فرض می شود قیمتهای آتی و نقد با هم همبستگی کامل دارند ( کاسیلو ۲۰۰۵).

اما از آنجایی که موقعیت های آتی و نقد به طور کامل در جهان واقعی همبسته نیستند، لذا در این تئوری ریسک پایه ( مبنا ) بوجود می آید و تئوری ساده پوشش ریسک همه ریسک موقعیت نقد را حذف نمی کند، بلکه ریسک قیمت را به ریسک پایه تغییر می دهد. بنابراین استراتژی پوششی ساده برای کاهش ریسک یک استراتژی بهینه نمی باشد. بسیاری از مطالعات نیز روی این همبستگی ناقص تمرکز می کنند و تئوری های دیگر را توسعه دادند.

 

۲-۱۸-۳- نظریه بتا[۴] برای پوشش ریسک

این نظریه در امتداد نظریه قبلی مطرح شده است. نظریه بتا ضمن اینکه روش قبلی ( تئوری سنتی) را بطور کامل رد نمی کند، به نقوص و راهکارهای آن اشاره می کند. به عنوان مثال در نظریه بتا به این نکته اشاره می شود که توسط تئوری سنتی نمی توان توضیح داد که چرا در عمل برخی مواقع افراد زیادی و در برخی مواقع عده بسیار کمتری مایل به انجام پوشش ریسک هستند. همچنین مساله ریسک پایه که در تئوری سنتی نادیده گرفته می شود که اولاً تغییرات قیمتی در بازارهای نقد و آتی همیشه با هم مشابه نیستند و بنابراین فرض تغییرات یکسان قیمتها ( در تئوری سنتی) صادق نمی باشد. ثانیاً با توجه به این ناهمسانی تغییرات قیمت، افراد با این انتظار در بازارها شرکت می کنند که این تغییرات منجر به سود برایشان شود.

نظریه بتا انگیزه حداقل سازی ریسک – که اساس تئوری سنتی را تشکیل می دهد – را مردود دانسته و بر انگیزه حداکثر سازی سود در معاملات پوشش ریسک تاکید می کند. این نظریه فرض می کند گروهی که به منظور پوشش ریسک وارد معاملات آتی یک کالا می شوند بصورت فعال در بازارهای نقدی همان کالا حضور می یابد و بینش بالائی از وضعیت کلی بازار مربوط به آن کالا و نوسان های قیمتی آن دارند.

بر خلاف نظریه سنتی یک به یک – که توجهی به ریسک پایه نمی کرد- این نظریه از ‹‹ مبنا›› به عنوان ‹‹ متغیر تصمیم›› بهره می جوید. به طوری که نظریه بتا را می توان نظریه سفته بازی روی ‹‹مبنا›› نامید. اگر مبنا در شروع دوره کم یا منفی ( خیلی مثبت) باشد، پوشش دهندگان ریسک اقدام به خرید  ( فروش ) آتی ها به همان مقدار دارایی نقد می کنند  و در غیر اینصورت هیج موقعیتی نمی گیرند. لذا طبق این نظریه گرفتن موقعیت در بازار آتی ها برای پوشش ریسک، همانند روش سنتی از نرخ یک یه یک استفاده می شود. موفقیت این استراتژی در وجود رابطه منفی بین سطح پایه جاری و تغییرات آن در دوره بعدی می باشد. بنابراین اولین گام در استراتژی بتا تحقیق و بررسی در رابطه با وجود چنین رابطه ای است. گام بعدی تعیین مقدار پایه است که در آن، تصمیم به گرفتن موقعیت در بازار آتی می شود. انجام این مراحل با بهره گرفتن از مدلهای اقتصادسنجی امکان پذیر است( کاسیلو ۲۰۰۵).

عکس مرتبط با اقتصاد

۲-۱۸-۴- تئوری پورتفوی پوشش ریسک

هر کدام از تئوری های قبلی فقط یک جنبه حداقل کردن ریسک یا حداکثر کردن مطلوبیت را پذیرفته و اقدام به ارائه مدل کرده اند ضمن اینکه نواقص و معایب دیگری نیز داشتند. لیکن با مطرح شدن نظریه پورتفوی پوشش ریسک هم به مساله حداقل سازی ریسک مطرح شده در تئوری سنتی و هم به مساله حداکثر سازی سود مطرح شده در نظریه بتا توجه شده است. لذا می توان آن را جمع بندی دو نظریه قبلی دانست. از طرف دیگر برخلاف نظریه سنتی یک به یک که توصیه به پوشش ریسک کل دارایی می کرد و نظریه بتا که انتخاب بین دو حالت کاملاً پوشش داده شده و یا کاملاً بدون پوشش ریسک توصیه می نمود، این تئوری حالت بینابینی را در نظر گرفته و اقلام پوشش داده شده و بدون پوشش را در یک سبد دارایی به نام پورتفوی توجیه می کند.

معامله گران را می توان از نظر درجه قبول ریسک به دو دسته ریسک گریز و ریسک پذیر تقسیم کرد.

گروه اول از ریسک متنفرند و حاضر هستند به هر قیمتی از آن فرار کنند، اما گروه دوم ریسک را تا حدی می پذیرند، و بازدهی بیشتری نسبت به گروه اول بدست می آورند. از آنجایی که تئوری پورتفوی پوشش ریسک به هر دو جنبه حداقل ریسک و حداکثر مطلوبیت توجه دارند، لذا هر دو گروه می توانند از آن برای پوشش ریسک موقعیت های ریسکی بهره جویند. در اینجا استراتژی پوشش ریسک را در دو حالت حداقل ریسک و حداکثر کردن مطلوبیت شرح می دهیم.

۲-۴-۱۸-۱- حداقل کردن ریسک ( واریانس)

یکی از گسترده ترین کاربردهای پوشش ریسک، بر اساس حداقل کردن واریانس پورتفوی پوشش  ریسک است. نرخ پوششی به دست آمده از این روش ‹‹ نرخ پوششی حداقل واریانس [۶] MV ›› نامیده می شود که از لحاظ تخمین و درک ساده می باشد. نرخ پوششی MV به طور کامل از بازدهی مورد انتظار چشم پوشی می کند. جانسون (۱۹۶۰) و استاین (۱۹۶۱) نرخ پوششی حداقل واریانس را به وسیله حداقل کردن پورتفوی پوششی نتیجه گرفتند. ادرینگتون (۱۹۷۹) تئوری مذکور را توسعه داد. وی بیان کرد، شرکتی که قصد دارد ریسک خود را حداقل کند لزومی ندارد از استراتژی پوشش ریسک ساده استفاده کند. از آنجایی که ریسک در بازار نقدی می تواند به عنوان عدم قطعیت یا نوسان بازدهی تعریف شود، بنابراین می تواند توسط واریانس بازدهی مورد انتظار اندازه گیری شود.

سرمایه گذاری را در دو حالت زیر در موضع فروش در نظر بگیرید:

  • معامله در بازار نقدی بدون استفاده از قراردادهای آتی
  • پوشش ریسک تغییرات قیمت توسط قراردادهای آتی

۲-۱۸-۲-۴- حداکثر کردن مطلوبیت

ورکینگ ( ۱۹۵۳) بیان می کند که انگیزه اصلی پوشش ریسک، کاهش ریسک نیست بلکه کسب سود از تغییرات مبنا می باشد. جانسون (۱۹۶۰)، ابتدا بیان می کند که فعالیت های پوشش ریسک و سفته بازی می توانند در بازارهای مالی ترکیب شوند، اما یک چارچوب نظری برای پوشش دهندگانی که قصد دارند ریسک را کاهش دهند و اضافه ارزشی را نیز در بازارهای مالی بدست آورند ارائه می کند. تئوری پوشش ریسک پورتفوی بر اساس دو فرضیه بالا توسعه یافت. مطابق ادبیات موجود در این زمینه، پوشش ریسک می تواند به عنوان یک انگیزه کاهش ریسک در نظر گرفته شود اما همانطور که ورکینگ ذکر می کند، سطوح پوشش ریسک بوسیله سودهای مورد انتظار تعیین می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ب.ظ ]




منافع ERP :

ERP ها دارای دو فایده عمده می باشند: ابتدا این که یک نمای سازمانی منحصر بفرد از کسب و کار ترسیم می کنند بطوری که تمامی واحدها و وظایف را دربر می گیرند؛ و دوم این که یک بانک اطلاعاتی سازمانی را فراهم می کنند که کلیه تراکنش های کسب و کار در آن وارد، ذخیره، پردازش ، نظارت و مورد گزارش گیری قرار می گیرد. این نمای منحصر بفرد ضمن افزایش وسعت همکاری ها و هماهنگی های بین-دپارتمانی؛ شرکت ها را قادر می سازد تا به اهداف خود در خصوص ارتباطات و پاسخگویی  فزاینده نسبت به سهامداران خود دست یابند (دیلون، ۱۹۹۹). منافع دیگر ERP ها عبارتند از: یکپارچه سازی فراگیر، کاهش ورود اطلاعات، قابلیت بروزرسانی، قابلیت حمل[۱] و اعمال تجارب برتر به سازمان  می باشد. گزارش پانوراما (۲۰۱۰) در حوزه مدیریت تغییر و ERPها نشان می دهد که سه دلیل عمده استفاده شرکت ها از ERP در سال ۲۰۰۹؛ بهبود عملکرد کسب و کار ، یکپارچه سازی سیستم های میان واحدی و جایگزینی سیستم های قدیمی می باشد. این سه عامل در مجموع بالغ بر ۶۵ درصد دلایل استفاده از سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را پوشش می دهد. آلتکار (۲۰۰۴) منافع زیر را بعنوان دلایل محبوبیت کاربرد ERP ها عنوان می کند:

  • توانایی بهبود عملکرد کسب وکار از طریق:
  • کاهش زمان سیکل کاری و بین ایستگاهی
  • افزایش چابکی کسب و کار
  • کاهش موجودی
  • بهبود تکمیل و پاسخ به سفارش/درخواست
  • پشتیبانی از نیازمندی های رشد کسب و کار از طریق:
  • محصول/محصولات جدید، مشتریان جدید
  • احتیاجات جهانی شامل زبان ها و واحدهای پولی چندگانه

 

  • فراهم آوری تصمیم یاری بلادرنگ، یکپارچه و منعطف از طریق بهبود پاسخگویی در سراسر سازمان

 

  • رفع محدودیت های سیستم های قدیمیشامل:
  • پراکندگی داده و پردازش
  • انعطاف ناپذیری در مقابل تغییر
  • فناوری های حمایت ناپذیر

 

بِرَدلی (۲۰۰۸) ضمن بررسی ۸ مطالعه موردی پیاده کننده ERP ، به طبقه بندی منافع پیاده سازی این سیستم ها می پردازد. در این مطالعه که مطابق با چارچوب شنگ و سدون (۲۰۰۲) صورت گرفت، برخی از منافع عنوان شده توسط شرکت ها عبارت بود از: کمک به مزیت رقابتی، پایایی بهتر سیستم های جدید، شفافیت عملکرد مالی و عملیاتی، بهبود تصمیم سازی در سطح سازمان، تبادل بهتر و اثربخش تر اطلاعات بین واحدهای سازمانی. آن ها این منافع را به پنج طبقه عملیاتی، راهبردی، مدیریتی، زیرساختاری فناور اطلاعات و سازمانی تقسیم کردند. ساتشاگلو (۲۰۰۹) ضمن بررسی فواید و منافعی که از ERP عاید سازمان می شود آن ها را در سه طبقه عملیاتی، مدیرتی، فنی و راهبردی طبقه بندی می کند. شش فایده ای که طبق نظرسنجی وی  بالاترین رتبه را از منظر کارکنان بدست آوردند، عبارتند از: مدیریت و کنترل بهتر وظایف، کنترل گردش مالی، کنترل گردش اطلاعات، ظرفیت فزاینده زیرساختار فناوری اطلاعات، کنترل گردش کالاها و تسریع روند زمان پاسخ اطلاعات. در بین این منافع حدود ۶۷% آن متعلق به طبقه بندی مدیریتی است؛ بعبارتی از منظر کارکنان، مهمترین فوایدی که از طریق پیاده سازی ERP متوجه سازمان می شوند عمدتاً جنبه مدیریتی دارند.

 

۳-۲) پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان

پیاده سازی یک سیستم ERP از فعالیت هایی است که عموماً چالش برانگیز است. از یکسو بازه زمانی فرایند پیاده سازی ممکن است از یک تا پنج سال بطول بیانجامد و از سویی دیگر سازمان در این فرایند با عوامل متعددی مواجه شود که اگر نتواند بدرستی آن ها را هماهنگ سازد، ممکن است به وضعیت عملکردیِ بدتری نسبت به وضعیت قبلی خود دچار شود. تحقیقات متعددی در حوزه ERP ها صورت گرفته است که تراکم عمده آن ها معطوف به عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی است. دلیل اصلی این توجه این است که کنترل و مدیریت این عوامل، تاثیر بسزایی در موفقیت پیاده سازی ERP دارد.

 

۱-۳-۲) چرخه حیات سیستم برنامه ریزی منابع سازمان

برای پیاده سازی یک سیستم ERP لازم است تا سازمان درگیر فرآیندی موسوم به فرایند پیاده سازی شود. فرآیندی که متشکل از یکسری مراحل و فازهای اجرایی است که از آن به عنوان چرخه حیات ERP یاد می شود. پیش از آن که سازمان بتواند فازهای پیاده سازی یک سیستم  ERPرا پشت سر بگذارد؛ ممکن است درگیر موانع و مقاومت هایی گردد که خاص آن مرحله ی مربوطه باشد. محققین و پژوهشگران مختلف، مراحل متفاوتی را برای پیاده سازی یک سیستم ERP برشمرده اند. بَنکرافت و همکاران (۱۹۹۸) پنج مرحله را برای پیاده سازی پیشنهاد داده اند. این پنج مرحله و  فعالیت های مربوط به آن ها عبارتند از:

  • تمرکز: شامل استقرار کمیته راهبری، انتخاب و تشکیل تیم پروژه، توسعه اصول راهنمای پروژه و طرح ریزی پروژه.
  • وضعیت موجود: شامل تحلیل وضعیت فعلی فرآیندهای کسب و کار، نصب سیستم ERP، نگاشت[۲] به فرآیندهای کسب و کار و کارآموزی تیم پروژه.
  • وضعیت مطلوب: شامل طراحی سطح بالا و تفصیلی به منظور پذیرش کاربران، نمونه سازی تعاملی[۳] و برقراری ارتباط پایدار با کاربران.
  • ساخت و آزمایش: شامل توسعه پیکره بندی فراگیر، آزمایش نمونه با داده های واقعی، ساخت و آزمایش واسط کاربری، ثبت و آزمایش گزارشات و کاربرد کاربران.
  • پیاده سازی واقعی: شامل ساخت شبکه ها، نصب بر سیستم های کاربران[۴] ، مدیریت آموزش و حمایت از کاربران.

راس (۱۹۹۹) مسیر پیاده سازی را مشتمل بر پنج مرحله می داند.

  • طراحی: این مرحله از نگاه راس، به تصمیم سازیِ سازمان پیرامون تغییر فرآیندهای کسب و کار یا سفارشی سازی بسته ERP منجر می شود. اگر چه وی اشاره می کند که درجه ای از تغییر فرایند در پیاده سازی ERP اجتناب ناپذیر است.
  • پیاده سازی: این مرحله به تعهد پایدار و مستمر سازمان در انجام فرآیندهای کسب و کار اشاره دارد. از نیازمندی های ضروری این مرحله؛ آموزش و کارآموزیدر این زمینه است که ERP چگونه فرآیندهای کسب و کار را تغییر می دهد. تعیین نوع استراتژی پیاده سازی، از تصمیمات اساسی ای است که سازمان باید در این مرحله اتخاذ کند. پیاده سازی مرحله به مرحله (phased) و پیاده سازی کل سیستم به یکباره (big bang) از مشهورترین استراتژی هایی است که سازمان ها برای پیاده سازی در نظر می گیرند.  البته راس (۱۹۹۹) تاکید می کند این که چه راهبرد پیاده سازی ای مناسب سازمان است؛ باید بر اساس اندازه سازمان، پیچیدگی، ساختار، منابع و نگرش کارکنان به تغییر ؛ تعیین شود.
  • تثبیت[۵]: در این مرحله که ممکن است تا دوازده ماه پس از استقرار سیستم بطول بیانجامد؛ سیستم و فرآیندهای جدید سازمان مورد استفاده قرار می گیرند. طی این مرحله ضروری است که تیم پیاده سازی ضمن پشتیبانی از کاربران؛ ارتباط و تعامل نزدیکی با عرضه کننده و مشاور سازمان برقرار نماید تا اشکالات احتمالی در زمان اجرای سیستم را برطرف کند.
  • بهبود مستمر: این مرحله پس از کسب منافع حاصل از عملیات سازمان آغاز می شود و شامل افزایش ماژول هایی است که بخش کارکردی سیستم را توسعه می دهد. علاوه بر این، برخی اقدامات اصلاحی همچون خودکار سازی فروش، پیش بینی فروش و تبادل الکترونیکی داده، جزء این فاز از چرخه حیاتERP محسوب می شوند.
  • تحول[۶] : این مرحله شامل تغییرات پایدار در مورد سازمان هایی است که از فرصت بوجود آمده از ERP استفاده می کنند. این فرصت شامل تغییر مرزهای سازمانی، بازتعریفی فرآیندهای تصمیم سازی سازمان، افزایش سطح مشتری محوری، فرایند گرایی بیشتر و ارتقاء سطح ارتباطی و پیوند بین مشتریان، شرکاء و تامین کنندگان با سازمان است. اگر چه بسیاری از شرکت ها برنامه ریزی چنین تحولی را انجام می دهند، لیکن تعداد کمی از آن ها به این تحول دست می یابند.

مارکوس و تَنیس (۲۰۰۰) چهار مرحله را برای پیاده سازی ERP برمی شمارند:

  • تصمیم به شروع[۷]: در این مرحله سازمان در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش ERP تصمیم می گیرد. در صورت پذیرش؛ سازمان باید فرآیندهای انتخاب در حوزه تیم پیاده سازی، قهرمانان پروژه، نرم افزار، شرکای پیاده سازی را عملیاتی کرده و طرح ریزی پروژه به همراه برنامه زمان بندی آن را تدوین نماید.
  • پروژه: در این مرحله سیستم اجرایی شده و مورد استفاده کاربران نهایی قرار می گیرد. فعالیت های کلیدی این مرحله شامل پیکره بندی و یکپارچه سازی سیستم، آزمایش، تبدیل اطلاعات، آموزش و کارآموزیو در نهایت Roll out کردن سیستم است.
  • افت[۸]: در این فاز، سازمان ضمن برطرف سازی اشکالات بسته نرم افزاری؛ تمهیدات لازم را انجام می دهد تا سیستم کارکرد طبیعی عملیات خود را در پیداکرده و تثبیت شود. این مرحله، فاصله زمانی بین اجرای سیستم و عملیات طبیعی[۹] (کاربرد عادی) سیستم را در بر می گیرد. بازآموزی از دیگر مواردی است که ممکن است در این مقطع به آن نیاز باشد.
  • پیشرفت[۱۰] : این مرحله شامل نگهداشت سیستم، پشتیبانی از کاربران، اکتساب نتایج، بروزرسانی و توسعه سیستم می باشد. در راستای انطباق با نیازهای در حال رشد کسب و کار؛ سازمان در این مرحله به ارتقاء سیستم ERP و فراگردهای کسب و کار خود می پردازد.

استوس و پاستور (۱۹۹۹) ضمن بررسی سیستم های ERP، چرخه حیات ۶ مرحله ای زیر را پیشنهاد کردند(شکل ۱-۲). از آن جا که چرخه حیات پیشنهادی استوس و پاسور (۱۹۹۹) مراحل پس از پیاده سازی را نیز دربر می گیرد؛ باید مدل پیشنهادی آن ها را مدلی دانست که از جامعیت بیشتری نسبت به سایر چرخه ها برخوردار است. این مراحل عبارتند از:

  • تصمیم به انطباق: در این مرحله، مدیریت با توجه به چالش های کسب و کار و راهبرد سازمانی؛ در مورد پیاده سازی یا عدم پیاده سازی یک سیستم ERP تصمیم گیری می کند. این تصمیم تعریف نیازمندی ها، اهداف و منافع سیستم به همراه تحلیل تاثیر پذیرش ERP در سطوح کسب و کار و سازمان؛ را در بر می گیرد.
  • اکتساب[۱۱] : اکتساب شامل انتخاب محصولی است که بیشترین تناسب را با سازمان داشته باشد، بنحوی که نیاز به کمترین سطح سفارشی سازی در سیستم ایجاد کند. در این مرحله ضروری است سازمان یک شرکت مشاور مناسب را انتخاب نماید تا سازمان را در پست سر نهادن سایر مراحل چرخه حیاتERP –بویژه مرحله پیاده سازی- یاری کند. فاکتورهایی چون قیمت، آموزش و خدمات نگهداری از مؤلفه هایی است که در این انتخاب سهیم هستند. تحلیل بازگشت سرمایه (ROI) و تنظیم قرارداد از دیگر اقدامات مرحله اکتساب هستند.
  • پیاده سازی : در این مرحله سازمان درگیر سفارشی سازی،پارامتری کردن و پذیرش سیستم؛ مطابق با نیازهای خود می شود.
  • کاربرد و نگهداری : شامل کاربرد سیستم جدید و حصول منافع مورد انتظار سازمان است. توجه به جنبه های کارکردی، رفع اشکالات، بهینه سازی و بهبود سیستم های عمومی از دیگر اقدامات این مرحله است.
  • تکامل[۱۲]: شامل یکپارچه سازی توانایی های بیشتر در سیستم ERP است. این توانایی ها ممکن است در برگیرنده طرح ریزی و برنامه زمانبندی پیشرفته، مدیریت زنجیره تامین، مدیریت ارتباط با مشتری، گردش کار و توسعه همکاری با شرکای خارجی؛ گردد.
  • بازنشستگی: با ظهور فناوری های نوین، توسعه نیازهای سازمان و ناکارآمد بودن  ERPفعلی؛ ممکن است مدیریت تصمیم بگیرد که سیستم  ERPفعلی را جایگزین نماید.

 

 
شکل ۱-۲) چرخه حیات سیستم های ERP (استوس و پاستور، ۱۹۹۹)

استوس و پاستور (۱۹۹۹) همچنین از ۴ فاکتور محصول، فرایند، افراد و مدیریت تغییر بعنوان ابعاد چرخه حیات یاد می کنند. این ابعاد نقاط دیدی هستند که باید در مراحل مختلف چرخه حیات مورد توجه و تحلیل قرار گیرند.

شنکس و همکاران (۲۰۰۰) با ترکیب مدل راس (۱۹۹۹) و مدل مارکوس و تنیس (۲۰۰۰) به یک مدل پیاده سازی چهار مرحله ای رسیدند. مراحل این مدل بترتیب عبارتند از:

  • برنامه ریزی: این مرحله شامل تمرکز بر کسب و کار (برگرفته از فاز «تصمیم به شروع» مدل مارکوس و تنیس (۲۰۰۰) ) و تاکید بر جنبه های فنی (برگرفته از فاز «طراحی» از مدل راس (۱۹۹۹) ) است.
  • پیاده سازی: این مرحله همان مرحله «پیاده سازی» از مدل راس (۱۹۹۹) را در بر می گیرد.
  • تثبیت : این مرحله نیز مشابه مرحله تثبیت از مدل راس (۱۹۹۹) است. همکاری مبتنی بر رفع اشکال از فعالیت های حائز اهمیت این مرحله است.
  • بهبود : این مرحله شامل اعمال هر دو نوع تغییر جزئی و رادیکال به فرآیندهای کسب و کار مطابق با مرحله پیشرفت مدل مارکوس و تنیس (۲۰۰۰) است.

[۱]- Portability

[۲] - Mapping

[۳] - Interactive Prototyping

[۴] - Installing Desktop

[۵] - Stabilization

[۶] - Transformation

[۷] - Chartering

[۸] - Shakedown

[۹] - Routine Use

[۱۰] - Onward and Upward

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:01:00 ب.ظ ]




یکی از نیازهای اساسی پروژه های پیاده سازی ERP ، انتخاب اعضاء و تشکیل تیم پروژه است. اعضاء تیم بایستی صلاحیت فنی داشته باشند، سازمان و کسب وکار آن را بشناسند و از واحدهایی انتخاب شوند که بواسطه سیستم جدید ERP تحت تأثیر قرار می گیرند (وو، ۲۰۰۷). باید توجه داشت که جهت پیاده سازی موفق ERP بایستی اعضایی انتخاب گردند که از دانش متعادلی در دو  جنبه فنی و کسب و کار برخوردار باشند (بینگی و همکاران، ۱۹۹۹؛ آلن و همکاران، ۲۰۰۲؛ سامرز و نلسون، ۲۰۰۴؛ کینگ و برگز، ۲۰۰۶). اعضاء تیم باید بتوانند بصورت تمام وقت در پروژه مشارکت نمایند و سازمان بایستی با رهاسازی اعضاء تیم پیاده سازی از فعالیت های جاری و کم اهمیت سازمان؛ زمینه ی حضور تمام وقت آنان را در پروژه فراهم سازند (سیریجیندی، ۲۰۰۰). علاوه بر این، سازمان بایستی تصمیم سازان تیم پیاده سازی را در جهت اتخاذ تصمیم های اثربخش و سریع توانمند سازد (پار و شنکس، ۲۰۰۰؛ چن، ۲۰۰۱). نقش این تیم با شروع پروژه آغاز می گردد و پس از نصب سیستم کمرنگ شده و در نهایت از بین می رود. بعبارتی در مراحل اولیه نقش این تیم برجسته تر از سایر مراحل چرخه حیات سازمان می باشد (سامرز و نلسون، ۲۰۰۴).

دانلود تحقیق و پایان نامه

 

۲-۴-۴-۲) قهرمانان پروژه

حضور قهرمانان پروژه تاثیر بسزایی در موفقیت فرایند پیاده سازی دارد (پار و شنکس، ۱۹۹۹). از آن جا که فرایند پیاده سازی ERP نیازمند صرف زمان و تلاش مضاعفی از سوی کارکنان است؛ به مثابه افزایش تراکم ساعات کاری و افزایش استرس بین کارکنان، این فرایند ممکن است با نوعی فرسایش در چرخه حیات خود همراه شود. در چنین موقعیت هایی است که قهرمانان پروژه ضمن مشارکت فعالانه و ترغیب سایر اعضاء تیم پیاده سازی می توانند از این بار منفی بکاهند. سامرز و نلسون (۲۰۰۴) بر این افراد بعنوان عوامل توانمندساز تاکید می کنند. نقش این افراد محدود به جنبه پروزه ای پیاده سازی ERP در سازمان نیست، بلکه آن ها از جایگاه ویزه ای در تحریک تغییر سازمانی (اِن گی و همکاران، ۲۰۰۸) و انگیزش اعضاء تیم پیاده سازی برخوردار هستند (بینگی و همکاران، ۱۹۹۹؛ ویلکاکس و استایکس، ۲۰۰۰؛ تریمر و همکاران، ۲۰۰۲). این دسته از افراد بایستی علاوه بر ویژگی های کسب وکار، فنی و مدیریتی- که در سایر اعضاء تیم پیاده سازی وجود دارد- از مهارت های رهبری قدرتمندی نیز برخوردار باشند (مندِل و گاناسکاران، ۲۰۰۳).

 

۳-۴-۴-۲)کمیته راهبری

یکی دیگر از ساختارهای مدیریت پروژه، کمیته راهبری[۱] است. این کمیته متشکل از مدیران ارشد بخش های وظیفه ای سازمان به همراه نمایندگان مدیر پروژه بوده و عموماً انتخاب سیستم، نظارتِ حین پیاده سازی و مدیریت مشاورین بیرونی سازمان را برعهده دارد. سامرز و نلسون (۲۰۰۳) تشریح می کنند که این کمیته ضمن بهبود ارتباطات بین مدیران فناوری اطلاعات و مدیران کسب و کار؛ در نهایت به تناسب بهتر میان راهبرد سازمان و سیستم سازمانی پیکره بندی شده منجر می شود. تاثیر این عامل در مراحل اولیه چرخه حیات بیشتر از سایر مراحل است (سامرز و نلسون، ۲۰۰۴).

 

۵-۴-۲) تطبیق پذیری متقابل

یکی از عوامل مهم حیاتی موفقیت پیاده سازی ERP نیاز به انطباق پذیری و کاهش شکاف میان فرآیندها (یا رویه های جاری سازمان) با سیستم ERP (فرآیندهای مطلوب) است. این تطبیق پذیری از دو جنبه برخوردار است: جنبه اول در حوزه سیستم و انتخاب سیستم متناسب با سازمان و سفارشی سازی آن رخ می دهد و جنبه دوم نیز پس از خرید (مراحل اولیه پیاده سازی سیستم)؛ در حوزه تغییر و بازطراحی فراگردهای سازمانی محقق می شود. یک تناسب متقابل میان دو جنبه فوق، برای موفقیت پیاده سازی ERP حیاتی و ضروری است (هنگ و کیم، ۲۰۰۲).

 

۱-۵-۴-۲) انتخاب سیستم متناسب و سفارشی سازی سیستم

انتخاب یک سیستم متناسب با شرایط کسب و کار و فراگردهای سازمان، از عوامل مهمی است که در پیشینه تحقیقات صورت گرفته به آن اشاره مکرری شده است (داونپورت، ۱۹۹۸؛ چن، ۲۰۰۱؛ هنگ و کیم، ۲۰۰۲). انجام یک تحلیل شکاف از نیازمندی های سازمان، مشخصات سیستم های مختلف و برقراری ارتباط متناظر میان این نیازها و مشخصات سیستم های موجود، می تواند به انتخاب عقلایی مناسب ترین سیستم کمک کند. طبیعی است هر چه شکاف سیستم انتخابی از نیازمندی های سازمان کمتر باشد، به همان میزان نیاز به صرف تلاش، هزینه و زمان برای آماده سازی سازمان در انطباق با سیستم یکپارچه جدید کمتر بوده و به همان میزان سطح مخاطرات پیاده سازی کاهش می یابد. بسته به نوع راهبرد تهیه ERP و متدولوژی پیاده سازی آن، هر سازمان ممکن است نیازمند سطح خاصی از سفارشی سازی پس از پیاده سازی باشد. پیاده سازی موفق ERP اغلب نتیجه سفارشی سازی حداقل است (سامرز و نلسون، ۲۰۰۴)؛ چرا که سفارشی سازی یک سیستم اطلاعاتی مستلزم صرف هزینه و زمان بوده و ممکن است منجر به عدم توانایی سازمان در بهره مندی از فراگردهای تعمیرات، نگهداشت و بروزرسانی عرضه کننده  سیستم گردد (داونپورت، ۱۹۹۶؛ اولسون، ۲۰۰۵).

 

۲-۵-۴-۲) بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار

برخی از تحقیقات پیشنهاد کرده اند که بهبود عملکرد یک سازمان در گرو ساختاردهی مجدد فرآیندهای کسب و کار سازمان در جهت تناسب بهتر با نرم افزار است (همر، ۱۹۹۹؛ همر و چمپی، ۲۰۰۱). این عامل در کنار عامل پیکره بندی سیستم ERP سومین عامل حیاتی مهمی است که در پیشینه تحقیق پیاده سازی موفق ERP به آن اشاره شده است (ناه و همکاران، ۲۰۰۳؛ المشعری و همکاران، ۲۰۰۳؛ سامرز و نلسون، ۲۰۰۴؛ فاینی و کوربت، ۲۰۰۷). دلیل عمده رویکرد بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار[۲] ، شکاف بین فراگردهای سازمانی با فرآیندهای استانداردی است که در یک سیستم ERP مبتنی بر تجارب برتر شکل می گیرد (هلند و لایت، ۱۹۹۹؛ مندل و گاناسکاران، ۲۰۰۲؛ یوسف و همکاران، ۲۰۰۴). تجربه ثابت کرده که بطور عمومی پروژه پیاده سازی سیستم ERP در یک سازمان منجر به تغییر در فرآیندهای آن می گردد (گاتیکر و گودهیو، ۲۰۰۲) و معمولاً سطح خاصی از بازمهندسی فرآگردهای سازمانی- به مثابه میزان انطباق ناپذیری و شکاف بسته ERP انتخابی و سفارشی سازی شده با ماهیت فراگردهای سازمان؛ اجتناب ناپذیر است (بینگی و همکاران، ۱۹۹۹؛ ناه و همکاران، ۲۰۰۳؛ سامرز و نلسون، ۲۰۰۴). سامرز و نلسون (۲۰۰۴) اشاره می کنند که BPR، بطور خاص در مراحل اولیه چرخه حیات نسبت به مراحل تثبیت و اجرا شدن سیستم، از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار است.

 

۶-۴-۲) مدیریت تغییر

سیستم های ERP معمولاً  با تغییرات بنیادی همراه اند؛ تغییراتی که اگر به خوبی مدیریت نشوند می توانند منجر به مقاومت، آشفتگی، حجم مضاعف اطلاعات[۳] و خطا در سازمان گردند (سامرز و نلسون، ۲۰۰۴). مدیریت تغییر درگیر متعادل سازی تمایل کارکنان به تغییر و تمایل آنان به مقاومت می شود (استِبِل، ۱۹۹۲). از نظر دامنه پیاده سازی، فرایند مدیریت تغییر دو حوزه از عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی را پوشش می دهد. حوزه اول مربوط به آماده سازی کارکنان در زمینه پذیرش ERP بعنوان یک سیستم اطلاعاتی جدید و یکپارچه سازمانی است و حوزه دوم شامل آماده سازی آنان جهت مشارکت و پذیرش فرآیندهای بازمهندسی شده کسب و کار است. این فرایند همچنین دو جنبه مهم سازمانی را در بر می گیرد. جنبه اول مدیریت و آماده سازی برای تغییر کارکنان به عنوان اجزاء فردی سازمان را در بر می گیرد. یک فعالیت کلیدی در این زمینه، فراهم آوری یک نگرش مثبت در کارکنان است (پار و شنکس، ۲۰۰۰؛ راس و ویتال، ۲۰۰۰؛ کومار و همکاران، ۲۰۰۲؛ ابدینور-هلم و همکاران، ۲۰۰۳). دراین راستا باید سعی شود تا هزینه های پذیرش مطابق با چشم انداز تمام ذینفعان تا حد امکان کاهش یابد (العدوانی،۲۰۱). جنبه دوم مدیریت تغییر درگیر استراتژی های تغییر در حوزه گروه های سیاسی و غیر رسمی سازمان می شود، که هر یک دارای تمایلات و منافع خاص خود هستند. این نیاز وجود دارد که رهبر تیم پیاده سازی وارد مذاکره ای اثر بخش میان گروه های مختلف ذینفع شود (اسکاک و لگ، ۲۰۰۲). تفاوت دو جنبه اشاره شده در این است که در جنبه اول، سازمان درگیر مدیریت نگرش بعنوان عامل رفتاری کارکنان در سطح فردی می گردد منتهی در جنبه دوم درگیر مدیریت فرهنگ –با زیرشاخص های فرهنگ سازمانی و ملی- بعنوان عامل رفتاری کارکنان در سطح اجتماعی می شود. یکی از فراگردهای مهم دیگر در مدیریت تغییر، فرایند آموزش و کارآموزی است (اِن گی و همکاران، ۲۰۰۸). از آن جا که تنها بخشی از فرایند آموزش و کارآموزی به فرایند مدیریت تغییر اختصاص دارد؛ لذا در مطالعات انجام گرفته، این عامل بعنوان یک عامل حیاتی موفقیت مستقل مطرح شده است. مدیریت تغییر از همان مراحل ابتدایی چرخه حیات ERP برای سازمان حائز اهمیت است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

[۱] - Steering Committee

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:01:00 ب.ظ ]




موفقیت پیاده سازی ERP

در پیشینه تحقیقات صورت گرفته، تعاریف متعددی از موفقیت پیاده سازی یک سیستم اطلاعاتی ارائه شده است. برخی از این تحقیقات، مؤلفه های عملکردی؛ برخی رضایت کاربران و برخی دیگر ابعاد مدیریت پروژه را  بعنوان شاخص های موفقیت پیاده سازی یک سیستم ERP تعریف کرده اند. این ابعاد شامل میزان تناسب و انطباق زمان و هزینه صرف شده پروژه با زمان و هزینه برنامه ریزی شده می شود. دلون و مک لین (۱۹۹۲) در مطالعه خود اشاره می کنند که نمی توان یک سنجه واحد را برای موفقیت پیاده سازی یک سیستم اطلاعاتی به کار برد. آن ها در یک مدل، ۶ عامل مختلف را توسعه دادند. کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، کاربرد، رضایت خاطر کاربران، تاثیر فردی[۱] و سازمانی[۲]. کیفیت سیستم به مشخصات سیستم که تولید کننده اطلاعات محسوب می شود، اشاره دارد. کیفیت اطلاعات بر مشخصات و قالب مطلوب اطلاعات تاکید دارد. کاربرد و رضایت کاربران، وضعیت تعامل کاربران با سیستم را تحلیل می کند. تاثیر انفرادی، تاثیر سیستم در تصمیم سازی های سازمانی را مورد ارزیابی قرار می دهد و تاثیر سازمانی نیز این تاثیر را بر عملکرد سازمان می سنجد. دلون و مک لین (۱۹۹۲) نشان دادند که عوامل کیفیت سیستم و اطلاعات بر کاربرد و رضایت خاطر کاربران تاثیر دارد. آن ها نشان دادند که فاکتورهای کاربرد و رضایت کاربران در ارتباط با یکدیگر بوده و از طریق تاثیر فردی بر عملکرد سازمانی تاثیر گذارند. ویکسوم و واتسون (۲۰۰۱) میان مفهوم موفقیت پیاده سازی یک سیستم اطلاعاتی در سه حوزه تمایز قائل می شوند:

  • موفقیت سازمانی پیاده سازی.
  • موفقیت پروژه ای پیاده سازی و
  • موفقیت فنی پیاده سازی

موفقیت سازمانی اشاره به سطح پذیرش سیستم توسط کاربران و یکپارچه سازی آن با فرآیندهای کسب و کار دارد (مارکوس و همکاران، ۲۰۰۰). موفقیت پروژه ای شامل تحقق اهداف کارکردی، برنامه ریزی و بودجه ای پیاده سازی (فینچ، ۲۰۰۳؛ اولسون، ۲۰۰۴) بوده و موفقیت فنی نیز شکست موانع فنی در راه پیاده سازی را در بر می گیرد (ویکسوم و واتسون، ۲۰۰۱). از آن جا که ERP ها نیز از انواع سیستم های اطلاعاتی محسوب می شوند؛ بنابراین تعاریف ارائه شده از موفقیت پیاده سازی در مورد آن ها هم صدق می کند. ژنگ و همکاران (۲۰۰۵) هفت سنجه موفقیت مختلف را در پیشینه تحقیق مربوط به حوزه ERP شناسایی و به شرح زیر طبقه بندی کردند:

۱) رضایت کاربران (یوسف و همکاران، ۲۰۰۴؛ المشعری و همکاران، ۲۰۰۳؛ مندل و گاناسکاران، ۲۰۰۲؛ انگ و همکاران، ۱۹۹۵ و۱۹۹۴؛ بِرنز و تِرنیپ سید، ۱۹۹۱؛ وایت ، ۱۹۸۴).

۲) بهبود عملکرد کسب و کار مورد انتظار (یوسف و همکاران، ۲۰۰۴؛ المشعری و همکاران، ۲۰۰۳؛ مندل و گاناسکاران، ۲۰۰۲؛  مارکوس و همکاران، ۲۰۰۰؛ ).

۳) طرح طبقه بندی ABCD   اولیور وایت  (بِرنز و تِرنیپ سید، ۱۹۹۱؛ ویلسون و همکاران، ۱۹۹۴).

۴) اجرای پروژه در زمان تخمین شده (مالبرت و دیگران، ۲۰۰۳؛ المشعری و همکاران، ۲۰۰۳؛ هنگ و کیم، ۲۰۰۲).

۵) اجرای پروژه مطابق بودجه برآورد شده و تخصیص یافته (مالبرت و دیگران، ۲۰۰۳؛ المشعری و همکاران، ۲۰۰۳؛ هنگ و کیم، ۲۰۰۲).

۶) پذیرش و کاربرد سیستم (یوسف و همکاران، ۲۰۰۴؛ انگ و همکاران، ۱۹۹۴).

۷) تحقق اهداف از پیش تعیین شده شرکت (یوسف و همکاران، ۲۰۰۴؛ امیل و همکاران، ۲۰۰۳؛ المشعری و همکاران، ۲۰۰۳).

پایان نامه حاضر موفقیت پیاده سازی  ERPرا بعنوان یک مفهوم چند وجهی مدنظر قرار می دهد. این مفهوم دامنه ی مختلفی از تعاریف؛ از پذیرش، رضایت و کاربرد کاربران گرفته تا تحقق اهداف پروژه ای و عملکردی را در بر می گیرد. گزینش چنین مفهومی تاثیری مستقیم بر دامنه ی پوشش عوامل حیاتی موفقیت در این پایان نامه دارد. از این رو مطالعه حاضر، عوامل حیاتی موفقیت را محدود به مرحله ی خاصی از فرایند پیاده سازی نکرده است و با رویکردی جامع عوامل حیاتی موثر بر آمادگی سازمان در مراحل مختلف پیاده سازی (پیش، حین و پس از پیاده سازی) را لحاظ نماید.

 

۴-۲) عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی ERP:

نرخ بالای شکست در پروژه های پیاده سازی ERP، از پیامدهایی است که لزوم توجه به عوامل تاثیرگذار در موفقیت پیاده سازی ERP را دو چندان ساخته است. علاوه بر این؛ فرایند پیاده سازی ممکن است با صرف زمان و بودجه ای بیشتر از آن چه که در طرح پروژه برآورد شده بود؛ اجرایی گردد. بالغ بر ۵۱ درصد پروژه های ERP در سال ۲۰۰۹ میلادی با بودجه ای فراتر از بودجه تخمین زده شده، پیاده سازی شده اند و در بیش از ۳۵ درصد پروژه های ERP در همین سال؛ زمان پیاده سازی بیشتر از چارچوب زمانی تعریف شده بطول انجامیده است (گروه مشاورین پانوراما، ۲۰۱۰). این رقم در سال ۲۰۱۰ بترتیب به ۱/۷۴ % و ۱/ ۶۱% افزایش یافته است (گروه مشاورین پانوراما، ۲۰۱۱). تعاریف متعددی از عوامل حیاتی موفقیت[۳] ارائه شده است. بولن و راکارت (۱۹۸۶) این عوامل را شمار محدودی از نواحی ای می دانند که نتایج رضایت بخش در آن، می تواند منجر به عملکرد رقابتی برای افراد، واحدهای وظیفه ای یا سازمان ها شود. پینتو و اسلوین (۱۹۸۷) عوامل حیاتی موفقیت را بعنوان فاکتورهایی مطرح می کنند که تمرکز بر آن ها احتمال موفقیت پیاده سازی پروژه را بهبود می دهد. هلند و لایت (۱۹۹۹) CSF ها را عواملی می دانند که باید مورد توجه قرار گرفته و مدیریت شوند تا این اطمینان حاصل شود که خروجی پروژه موفقیت آمیز خواهد بود. در تعداد عوامل حیاتی موفقیت اجماع خاصی وجود ندارد. در تحقیقات مختلف از نه تا شانزده عامل را بعنوان CSF های یک پروژه  ERP برشمرده اند. دوم و همکاران (۲۰۱۰) ضمن بررسی این عوامل، آن ها را در پنج گروه تقسیم می کنند: (۱) چشم انداز، دامنه و اهداف، (۲) فرهنگ، ارتباطات و پشتیبانی، (۳) زیرساختار، (۴) رویکرد و (۵) مدیریت پروژه. مهمترین عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی یک سیستم ERP عبارتند از:

 

۱-۴-۲) تعهد و حمایت مدیریت ارشد

تعهد و حمایت مدیریت ارشد از مهمترین عوامل حیاتی موفقیت است که در شمار زیادی از تحقیقات به آن اشاره شده است (هلند و لایت، ۱۹۹۹؛ آمیل و همکاران، ۲۰۰۳؛ ژنگ و همکاران، ۲۰۰۳؛ کیم و همکاران، ۲۰۰۵؛ وو، ۲۰۰۷)، تا جایی که برخی از آن ها سایر عوامل حیاتی موفقیت را بر اساس کارکردهای سنتی مدیریتی طبقه بندی کرده اند (بردلی، ۲۰۰۸). سارکر و لی (۲۰۰۳) بطور تجربی ثابت کردند که وجود یک رهبر متعهد و قدرتمند در سطوح عالی مدیریت سازمان، برای موفقیت یک پروژه پیاده سازی ERP ضروری است. مدیریت ارشد سازمان بایستی ضمن مشارکت فعالانه در پروژه پیاده سازی، اقدامات لازم را در خصوص تخصیص منابع مورد نیازِ پیاده سازی بعمل آورد (هلند و لایت، ۱۹۹۹ ؛ ناه و همکاران، ۲۰۰۳). نقش دیگر مدیریت ارشد، حل تعارضات گروه های مختلف به مثابه اجرای پروژه پیاده سازی در سراسر بخش های سازمانی است (دانپورت، ۱۹۹۸). این تعارضات عمدتاً ناشی از بروز رفتارهای سیاسی و تمایلات ناهمگون گروه های مختلف کاری در سطح سازمان می باشد. نقش حمایتی مدیریت ارشد صرفاً محدود به راه اندازی پروژه و فراهم آوری تسهیلات اجرای آن نمی شود بلکه نظارت مستمر بر میزان پیشرفت پروژه و هدایت تیم پروژه پیاده سازی را نیز در بر می گیرد (جارار و همکاران، ۲۰۰۰). همچنین این نقش محدود به آماده سازی سازمان برای پیاده سازی  ERP و مرحله پیاده سازی نیست، بلکه مراحل بعد از آن را نیز در بر می گیرد. از این رو برخی از تحقیقات صورت گرفته در خصوص شناسایی مخاطرات پس از پیاده سازی[۴] ، عوامل سازمانیِ ناشی از مدیریت ارشد را بعنوان مخاطراتی معرفی می کنند که ممکن است مرحله پس از پیاده سازی ERP را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد (شِرِر و آلتر، ۲۰۰۴؛ ژنگ، ۲۰۰۴؛ سای و همکاران، ۲۰۰۵؛ گارجیا و بِریدِی، ۲۰۰۵).

مطالعات متعددی که در گستره ملی و فرهنگی مختلف صورت گرفته است بر نقش حمایت، تعهد و مشارکت مدیریت ارشد بعنوان یکی از مهمترین عوامل حیاتی موفقیت صحه گذاشته اند (ژنگ و همکاران، ۲۰۰۵ ؛ وو، ۲۰۰۷ ؛ دوم و همکاران، ۲۰۱۰، اسنایدر و همکاران؛ ۲۰۰۹ ؛ نودوستبنی، ۲۰۱۰). این، خود بر مستقل بودن این عامل در پهنه مناطق مختلف فرهنگی و ملی دلالت دارد.

 

۲-۴-۲) ترسیم چشم انداز و تدوین راهبردهای مورد نیاز

پیاده سازی موفق ERP، مستلزم این است که افراد کلیدی در سراسر سازمان درک روشنی از چشم اندازی که سازمان باید مطابق آن عمل کند؛ داشته باشند. این چشم انداز ترسیم کننده فضایی است که سازمان در راستای جلب رضایت مشتریان، توانمندسازی کارکنان و تسهیل تامین کنندگان ظرف سه تا پنج سال آینده گام خواهد برداشت (آمیل و همکاران، ۲۰۰۳). چشم انداز مذکور می تواند شامل ابعاد مورد توجه سهامداران و ذینفعان سازمان نیز باشد. تدوین راهبردها از دیگر اجزای مهمی است که در هر دو حوزه کسب و کار و  پیاده سازی  ERP  باید انجام گیرد.

 

۱-۲-۴-۲) تدوین طرح کسب وکار

چشم انداز و اهداف پیاده سازی ERP بایستی بطور شفاف در طرح کسب وکار تشریح شوند (هلند و لایت، ۱۹۹۹؛ ناه و همکاران، ۲۰۰۳؛ ژنگ و همکاران، ۲۰۰۳). یک طرح کسب وکار شامل توجیه سرمایه گذاری و بیان روشنی از ماموریت ها و اهداف در ارتباطِ با نیازهای کسب وکار است. این طرح بایستی منافع ملموس و راهبردی، منابع مورد نیاز، هزینه ها و مخاطرات پذیرش ERP را تبیین (اِن گی و همکاران، ۲۰۰۸) و موارد قابل تحویلِ[۵] پس از پیاده سازی را نیز در بر گیرد (آمیل و همکاران، ۲۰۰۳).

فرانسایس و همکاران (۲۰۰۹) اقدامات زیر را در جهت حمایت سازمان از تدوین طرح کسب و کار و چشم اندازهای بلند-مدت لازم می دانند:

  • شناسایی و برقراری یک ارتباط رسمی بین پیوند ERP و راهبرد سازمان
  • شناسایی اهداف پیاده سازی ERP و ارزیابی امکان سنجی مالی، فنی و سازمانی آن
  • ارزیابی مجدد تحقق اهداف در کل پروژه
  • حصول اجماع با هدف پیشروی کل تیم مدیریتی در خصوص اهداف پیاده سازی
  • تعریف پروژه پیاده سازی ERP به عنوان مهمترین پروژه سازمان

۲-۲-۴-۲) تدوین راهبرد پیاده سازی

انتخاب و توسعه یک راهبرد پیاده سازی در سازمان بعنوان یکی دیگر از مهمترین عوامل حیاتی موفقیت محسوب می گردد (اِن گی و همکاران، ۲۰۰۸). برخی از پژوهشگران به نیاز سازمان در تعیین راهبردهای پیاده سازی اشاره کرده و بطور خاص بر پیاده سازی مبتنی بر رویکرد مرحله ای تاکید داشته اند (مندل و گاناسکاران، ۲۰۰۳؛ مُتوانی و همکاران، ۲۰۰۲؛ گوپتا، ۲۰۰۰). برخی دیگر از محققین نیز توجه خود را بر نحوه پیاده سازی ERP بصورت متمرکز یا غیر متمرکز معطوف کرده اند (سیرجینیدی، ۲۰۰۰).

رویکردهای مختلفی در  پیاده سازی ERP مطرح است: هلند و لایت (۱۹۹۹) سه رویکرد را برای پیاده سازی ERP معرفی می کنند:

۱) رویکرد پوسته ای[۶] که طبق آن سازمان پروژه را با پیاده سازی هسته ی مرکزی ERP و یا تعداد محدودی از ماژول های کارکردی آن  آغاز کرده و در مراحل آتی آن را گسترش داده و تکمیل می کند.

۲) رویکرد ماژول-محور (تک ماژول) که مطابق با آن، سازمان سیستم را بصورت ماژول به ماژول پیاده سازی می کند. در این رویکرد سازمان پس از اتمام پیاده سازی هر ماژول، سراغ ماژول های بعد می رود.

۳) رویکرد فراگیر[۷] که سازمان به یکباره کل سیستم را پیاده سازی می کند.

پار و شنکس (۲۰۰۰) نیز سه متدولوژی پیاده سازی ERP را معرفی می کنند که شباهت زیادی با سه متدولوژی فوق دارند. آن ها رویکردهای جامع[۸]، میانه رو[۹] و حداقلی[۱۰] را بعنوان سه رویکرد پیاده سازی عنوان می کنند. رویکرد اول مشابه رویکرد فراگیر هلند و لایت (۱۹۹۹) است. رویکرد میانه رو، یک هسته ی منتخب از ماژول های ERP را در سازمان پیاده سازی می کند. نهایتاً در رویکرد حداقلی نیز حداقل ماژول های یک سیستم ERP بنحوی که تاثیر زیادی بر فرآیندهای کسب و کار نداشته باشد؛ پیاده سازی و مستقر می شوند. این که سازمان از چه رویکردی در پیاده سازی استفاده می کند، بستگی به شرایط سازمان، ساختار و فرآیندهای کسب و کار آن دارد. از این رو برخی نویسندگان رویکرد حداقلی را بعنوان یک رویکرد قابل قبول پیاده سازی در سازمان های مختلف معرفی کرده اند. رویکرد حداقلی، رویکردی است که طی آن سازمان نسخه پایه سیستم را پیاده سازی می نماید. این روش نیازمند کمترین سطح سفارشی سازی[۱۱] است (سامرز و نلسون، ۲۰۰۴؛ مابرت و همکاران، ۲۰۰۳؛ ناه و همکاران، ۲۰۰۱؛ پارو شنکس، ۲۰۰۰).

 

۳-۴-۲) مدیریت پروژه

این عامل شامل کنترل و مدیریت ابعاد پروژه در مراحل مختلف چرخه حیات آن می باشد. هر چند عمده توجه مطالعات صورت گرفته در این حوزه بر بخش هزینه و زمان تمرکز یافته اند، منتهی از آن جا که پیاده سازی یک پروژه ERP همانند سایر سیستم های اطلاعاتی دارای جنبه فنی-اجتماعی است؛ بایستی بر متغیرهای انسانی و اجتماعی تاثیرگذار در فراگرد پیاده سازی نظر داشت. ترکیب عوامل فنی و اجتماعی از مواردی است که ضمن افزایش پیچیدگی های پروژه، ضرورت بازتعریفی مدیریت پروژه را بیش از پیش ساخته است. این عامل تعریف شفاف طرح پروژه شامل: اهداف، راهبردها، دامنه، برنامه زمان بندی، برنامه تخصیص منابع و ابعاد نظارتی پیشرفت پروژه را در بر می گیرد. یک تعریف شفاف از طرح پروژه می تواند به سازمان کمک نماید تا از تغییر تدریجی دامنه[۱۲] پروژه که می تواند به پروژه پیاده سازی هزینه های اضافی تحمیل کند؛ پیشرفت آن را به مخاطره بکشاند و در نهایت پیاده سازی را پیچیده نماید؛ اجتناب کند ( دیویس و همکاران، ۱۹۹۸؛ مینهَن، ۱۹۹۸؛ لاگلین،۱۹۹۹؛ ).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

۴-۴-۲) ساختار اجرایی پروژه پیاده سازی

از آن جا که ساختار اجرایی پروژه پیاده سازی به مثابه ابزار اصلی تحقق مدیریت پروژه و اهداف از پیش-تعیین شده آن است؛ از این رو پس از حمایت مدیریت ارشد از عوامل کلیدی موفقیت پیاده سازی ERP  محسوب می شود. اگر چه بخش مدیریت پروژه معطوف به سطوح ارشد مدیریتی سازمان است، منتهی ساختار اجرایی آن که موظف به پیاده سازی سیستم در حوزه های کارکردی سازمان است به سطوح عملیاتی سازمان – و شاید در مواردی به سطوح مدیریت میانی سازمان؛ باز گردد. ساختار اجرایی پروژه پیاده سازی از چندین وجه برخوردار است که در زیر به آن اشاره می کنیم:

[۱] - Individual Impact

[۲] - Organizational Impact

[۳] - Critical Success Factors (CSFs)

[۴]- Post-Implementation

[۵] - Deliverables

[۶] - Skeleton Approach

[۷] - Big Bang Approach

[۸] - Comprehensive

[۹] - Middle-Road

[۱۰] - Vanilla Approach

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:01:00 ب.ظ ]




ارتباطات برون سازمانی و درون سازمانی

وجود ارتباطات شفاف و موثر بین تمام سطوح یک سازمان، پیش از پیاده سازی و در حین آن یک ضرورت است (بَنکرافت و همکاران، ۱۹۹۸؛ ناه و همکاران، ۲۰۰۳)؛ ارتباطاتی که برای ایجاد توافق جمعی، درک و پذیرش گسترده ERP یک نیاز اساسی محسوب می شود (کریمِرَند و همکاران، ۲۰۰۳). بدون تعریف و رسمیت یافتن ارتباطات موثر، هیچ رویه ساختاریافته ای در سازمان وجود ندارد تا کارکنان دریابند چه اتفاقی در سازمان می افتد. کارکنان، مشتریان و تامین کنندگان بطور مدام شکایت خواهند کرد که نمی دانند تبعات فعالیت های پیاده سازی ERP در سازمان چیست. در حوزه داخل سازمان؛ کارکنان ممکن است درک روشنی از اهداف و منافع چنین پیاده سازی ای نداشته باشند؛ موضوعی که در بیشتر اوقات ممکن است آن ها را دچار دغدغه ها و نگرانی هایی در خصوص جایگاه و منافع شان نماید (وو، ۲۰۰۷). این ارتباطات تضمین کننده همسویی تیم های درگیر پروژه پیاده سازی – که دارای اهداف و دغدغه های متفاوتی هستند- و زمینه ای برای اعلام وضعیت پیشرفت پروژه به سایر افراد سازمان است (هلند و لایت، ۱۹۹۹). جهت حصول اطمینان از این همسویی، برخی محققین معتقدند که سازمان بایستی یک برنامه ارتباطات تهیه نماید (کومار، ۲۰۰۲)؛ برنامه ای که به خوبیِ ارتباط سازمان با حوزه برون سازمانی همچون مشتریان و تامین کنندگان؛ ارتباطات رسمی حوزه های داخلی سازمان را پوشش داده (مِی برت و همکاران، ۲۰۰۳؛ ریموس، ۲۰۰۷) و فعالیت های مرتبط با حوزه مدیریت تغییر و بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار را در بر می گیرد (بنکرافت و همکاران، ۱۹۹۸). در حوزه برون سازمانی این ارتباطات شامل ارتباط تیم پیاده سازی و مشاور، ذینفعان، تامین کنندگان و مشتریان می شود. بسته به نوع سیستم و سازمان، مشتریان ممکن است نقش کاربران نهایی سیستم را ایفا نمایند؛ بانکدارهای اینترنتی و درگاه های خدمات الکترونیکی[۱] نمونه هایی از این دست اند. سامرز و نلسون (۲۰۰۴) از ارتباط خریدار و عرضه کننده سیستم بعنوان یک عامل حیاتی راهبردی برای پیاده سازی موفق ERP یاد می کنند. در حوزه درون سازمانی؛ این ارتباطات بطور عمومی شامل سطوح مختلف سازمانی و واحدهای وظیفه ای آن (مندل و گاناسکاران، ۲۰۰۳) و بطور خاص شامل روابط کارکنان حوزه فناوری اطلاعات و کسب و کار می باشد (گرنت، ۲۰۰۳). دوم و همکاران (۲۰۱۰) مهمترین فعالیت های مرتبط با ارتباطات حوزه درون-سازمانی را چنین عنوان می کنند:

دانلود پایان نامه

  • اعلام محدوده پروژه، اهداف و فعالیت های مربوط به آن پیش از اجرای پروژه
  • ابلاغ انتظارات در سراسر سازمان
  • ارائه رسمی وضعیت پروژه توسط تیم پیاده سازی و اعلام نتایج حاصله

اموآکو-جایامپه و سلام (۲۰۰۴) در بررسی خود دریافتند که ارتباطات یکی از عوامل حیاتی موفقیت است که بر پذیرش تکنولوژی در محیط پیاده سازی ERP تاثیر می گذارد. از این رو، این عامل می تواند از طریق شفاف سازی بر میزان مقاومت کارکنان در برابر پیاده سازی سیستم جدید موثر باشد. سامرز و نلسون (۲۰۰۴) تاثیر این عامل را در مراحل قبل از تثبیت سیستم ERP در سازمان بالا ارزیابی می کنند.

 

۸-۴-۲) زیرساختارهای سازمانی و مدیریت آن

۱-۸-۴-۲) سیستم های قدیمی موجود

واضح است که فرایند پیاده سازی ERP ها مستلزم یک دوره گذار از سیستم های اطلاعاتی و فرآیندهای کسب و کار قدیمی به یک زیرساختار فناوری اطلاعات یکپارچه شده و فراگردهای رایج کسب و کار است (گیبسون و همکاران، ۱۹۹۹). سیستم های قدیمی و به جای مانده  نقش مهمی در پیاده سازی موفق ERP ها دارند. این سیستم ها فراگردهای موجود سازمان، ساختار سازمان، فرهنگ و فناوری اطلاعات را در بر می گیرند (آدولف، ۱۹۹۶؛ بنت، ۱۹۹۵؛ رابرتز و بارار، ۱۹۹۲) و بیانگر حجم تغییراتی اند که سازمان باید در حوزه کسب و کار و فناوری اطلاعات خود اعمال نماید تا فرایند پیاده سازی را با موفقیت پشت سر بگذارد (هلند و لایت، ۱۹۹۹). این سیستم ها شاخص مناسبی از طبیعت و مقیاس مسائل بالقوه ای اند که سازمان در فرایند پیاده سازی با آن مواجه است (فاینی و کوربت، ۲۰۰۷).

 

۲-۸-۴-۲) مدیریت کیفیت اطلاعات

از آن جا که ERP ها یک سیستم یکپارچه شده ای هستند که بخش های کارکردی سازمان را به هم پیوسته می کنند؛ ورود اطلاعات با دقت و کیفیت ناکافی ضمن تاثیر بر کارکرد سایر ماژول ها، در سطحی کلان تر ممکن است عملکرد و تصمیمات سازمانی را با اختلال و چالش مواجه سازد. «ورود اطلاعات ضایع، نتایج ضایع هم به بار می آورد! [۳]». از این رو یکی از عوامل تعیین کننده موفقیت پیاده سازی ERP، کیفیت اطلاعات می باشد (یوسف و همکاران، ۲۰۰۴؛ ژنگ و همکاران، ۲۰۰۵). مدیریت کیفیت اطلاعات دارای دو جنبه می باشد: جنبه اول به خرید بسته نرم افزاری ERP باز می گردد. سازمان بایستی سیستمی را برگزیند که سازگاری بهتری با  نوع و قالب داده ها و اطلاعات سازمانی داشته باشد (ساه و همکاران، ۲۰۰۰). این جنبه مربوط به زیر-عامل «انتخاب سیستم متناسب و سفارشی سازی سیستم» است که در بخش ۱-۵-۳-۲ توضیح داده شد. جنبه دوم نیز شامل آماده سازی، تبدیل، ورود و یکپارچه سازی داده ها/ اطلاعات سازمانی در قالبی سازگار با ساختار سیستم جدید می شود و بایستی در طرح پروژه پیاده سازی از تعریف و جایگاهی مشخص برخوردار باشد (لانگن والتر، ۲۰۰۰؛ ائی تاو و همکاران، ۲۰۰۲). در این مرحله داده ها و اطلاعات قدیمی سازمان جمع آوری (یوسف و همکاران، ۲۰۰۴) و به همراه سیستم های قدیمی از چرخه اطلاعات سازمان حذف می گردند. ایجاد تعهد و ارائه آموزش های لازم به کاربران در خصوص کاربرد سیستم جدید؛ می تواند از تبعات ناشی از چالش های اشاره شده در سازمان بکاهد. علاوه بر این، نوع متدولوژی راه اندازی سیستم نیز ممکن است بر کاربرد سیستم جدید تاثیر گذارد؛ بنحوی که مجاب کردن کارکنان در استفاده از سیستم جدیدی که بطور موازی با سیستم قبلی راه اندازی می شود، چالش های خاص خود را دارد (هاچینز، ۱۹۹۹).

 

۹-۴-۲) مشخصات  سازمانی

شکی وجود ندارد که مشخصات یک سازمان بر موفقیت پیاده سازی سیستم پیاده سازی سیستم ERP آن تاثیر معناداری دارد. سازمان هایی که در پروژه های فناوری اطلاعات مشابهی درگیر شده اند، و یا پروژه تغییر سازمانی را تجربه کرده اند؛ راحت تر می توانند پیاده سازی ERP را دنبال کنند (مارش، ۲۰۰۰؛ آلن و همکاران، ۲۰۰۲). ابعاد مرتبط با ساختار سازمانی از جمله سایز، رسمیت، تمرکز یا عدم تمرکز در تصمیم سازی و سبک های مختلف مدیریتی ممکن است بر موفقیت یا شکست یک سیستم اطلاعاتی تاثیر گذار باشند.

ابدینور-هلم و همکاران (۲۰۰۳) نشان دادند که متغیرهای مربوط به جمعیت شناسی[۴] سازمانی، عامل مهمی در تعیین نگرش های کارکنان به پیاده سازی سیستم های ERP است. در تحقیق آن ها مشخص شد که میان سنوات خدمتی و پذیرش فناوری های اطلاعاتی جدید، ارتباط معناداری وجود دارد؛ بنحوی که کارکنان با سابقه کمتر تمایل بیشتری در پذیرش و تطبیق با فناوری های اطلاعاتی جدیدتر همچون ERP ها داشتند. این نشان می داد که سازمان هایی متشکل از نیروی انسانی جوان تر آمادگی بیشتری جهت پذیرش ERP ها داشتند؛ از این رو سازمان هایی با منابع انسانی نوسازی نشده، احتمالاً نیاز به برنامه های آماده سازی ویژه ای برای تطبیق کارکنان خود با تکنولوژی های جدیدتر دارند.

برخی از این مشخصات سهم بسزایی در موفقیت یا شکست پروژه پیاده سازی دارند. احتمال موفقیت یک سازمان با مدیریت و تجربه کافی در حوزه عوامل حیاتی موفقیت و جنبه های مختلف پیاده سازی یک سیستم اطلاعاتی؛ می تواند به مراتب بیشتر از یک سازمانی باشد که از چنین تجربه ای برخوردار نیست. مشخصات یک سازمان خوب برای پیاده سازی ERP محدود به فرایند پیاده سازی نیست بلکه در کنترل و مدیریت مخاطرات ناشی از مراحل پس از پیاده سازی؛ نیز می تواند موفق باشد. پِنگ و نانز (۲۰۰۹) ضمن بررسی و طبقه بندی عوامل مخاطره انگیز مرحله پس از پیاده سازی ERP در سازمان، به طبقه بندی این عوامل در قالب مخاطرات عملیاتی، تحلیلی، سازمانی و فنی پرداختند. طی این بررسی بخشی از زیر-عوامل مخاطرات که مربوط به عامل سازمانی بودند- در بین ۱۰ مخاطره اول مرحله پس از پیاده سازی ERP ها قرار گرفتند. این ترتیب بر مبنای احتمال وقوع، میزان تاثیر و نوع تصوری که افراد از این عوامل بعنوان مخاطره دارند؛ صورت گرفته بود.

علاوه بر موارد اشاره شده، ماهیت یک سازمان نیز، ممکن است بر ماهیت پیاده سازی تاثیرگذار باشد. یک سازمان خدماتی در مقایسه با سازمان های تولیدی از حساسیت های خاص مدیریتی و منابع انسانی برخوردار است. تکیه این دسته از سازمان ها بر نیروی انسانی بعنوان محور تولید خدمت، آن ها را متمایز از سایر سازمان ها می کند. از این رو در این سازمان ها عوامل حیاتی موفقیت مرتبط با سرمایه انسانی از جایگاه ویژه ای در فراگرد پیاده سازی ERP برخوردارند.

 

۱۰-۴-۲) آموزش و کارآموزی

یکی دیگر از عوامل حیاتی موفقیت که به دفعات در مطالعات پیشین به آن اشاره شده، «آموزش و کارآموزی»[۵] است. آموزش و کارآموزی به فرایند آماده سازی مدیران و کارکنان سازمان با مفهوم کلی و منطقی  ERPاشاره دارد (سام و همکاران، ۱۹۹۷؛ مندل و گاناسکاران، ۲۰۰۳؛ یوسف و همکاران، ۲۰۰۴). برخی از محققین اظهار کرده اند که ارائه سطح مطلوب و کافی آموزش و کارآموزی بر موفقیت پیاده سازی ERP تاثیر دارد (ناه و همکاران، ۲۰۰۳؛ آمیل وهمکاران، ۲۰۰۳؛ وو، ۲۰۰۷). عمده پژوهشگران بر کاربران نهایی بعنوان حوزه اجرایی آموزش و کارآموزی تاکید داشته (بینگی و همکاران، ۱۹۹۹؛ روبِی و همکاران، ۲۰۰۲؛ تریمر و همکاران، ۲۰۰۲؛ مندل و گاناسکاران، ۲۰۰۳؛ ناه و همکاران، ۲۰۰۳؛ آمیل وهمکاران، ۲۰۰۳) منتهی برخی از محققین این فرایند را شامل اعضاء تیم پروژه پیاده سازی نیز می دانند (کومار و همکاران، ۲۰۰۲).

اگر چه تحقیقات صورت گرفته تنها به جنبه های منفرد و خاصی از آموزش توجه داشته اند، ولی فرایند آموزش و کارآموزی از وضعیتی چندوجهی برخوردار است. جنبه اول از آموزش و کارآموزی در بافت مدیریت تغییر سازمان – از دیگر عوامل مهم و حیاتی موفقیت پیاده سازی ERP- شکل می گیرد. تا زمانی که کارکنان سازمان درک روشنی از منافعی که ERP برای آنان ایجاد می کند؛ پیدا نکنند نسبت به پذیرش و کاربرد سیستم جدید از خود مقاومت نشان می دهند. از این رو هدف عمده در این جنبه از فرایند، ایجاد تصویری مناسب از سیستم ERP و منافع آن برای کاربران و ذینفعان سازمانی؛ است. جنبه دوم به حوزه فرآیندی سازمان باز می گردد. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، پیاده سازی یک سیستم ERP مستلزم بازمهندسی فرآیندهای  کسب و کار است. حمایت کلیه اعضاء سازمان از فرآیندهای مهندسی مجدد شده، در گرو آموزش و ارتباط سازمان در خصوص اهداف و چشم اندازهای بلند-مدت مربوط به این حوزه است (مارر، ۱۹۹۹). کارکنان بایستی تصویر واضحی از اثربخشی بازمهندسی صورت گرفته، مشخصات فرآیندهای جدید و بازتعریف نقش ها و وظایف کاری شان داشته باشند. علاوه بر موارد گفته شده، نقش مشارکتی کارکنان در فرایند بازمهندسی فرآیندهای کسب وکار غیر قابل انکار است. در آخر، جنبه سوم آموزش و کارآموزی در ارتباط با حوزه کاربری سیستم ، نقش ها، مسئولیت ها، سطح دسترسی ها و ابعاد کارکردی سیستم می باشد.  این جنبه از آموزش و کارآموزی، موجب می شود تا افراد درک روشن تری از یکپارچگی، و تاثیری که فعالیت های کاری آنان بر حوزه های کارکردی دیگر سازمان  می گذارد؛ پیدا کنند. این جنبه از آموزش و کارآموزی در ارتباط با عامل مدیریت کیفیت اطلاعات – که پیش تر به آن اشاره شد، می باشد. کارکنان افرادی هستند که  نتایج را تولید می کنند و از این رو مسئولیت مستقیم اجرای سیستم در برآورد انتظارات را برعهده دارند. نتایج حاصل از فعالیت های کاری افراد بر نتایج و کارکردهای واحدهای دیگر سازمان و نهایتاً عملکرد کل سازمان تاثیر می گذارد. منافع کامل ERP در سازمان محقق نمی شود مگر آن که کاربران نهایی بنحو مقتضی از سیستم جدید استفاده کنند و رویه های رسمی لازم برای ارتباط با آن ها، کشف مسائل حوزه کاری و سیستم جدید و ارائه راه حل های مناسب توسط مشاورین و عرضه کنندگان نرم افزار؛ در سازمان تعریف شده باشد (آمیل و همکاران، ۲۰۰۳) . در این فراگرد مشاورین با توجه به تجربیات متعددی که در پیاده سازی ERP ها دارند؛ به ارائه آموزش های تجربی و کاربردی لازم به کارکنان پرداخته و مهارت آنان را در کاربرد کارکردهای مختلف سیستم ارتقاء می دهند (ژنگ و همکاران، ۲۰۰۵).

توصیه می شود کارآموزی شامل توسعه مهارت های فناوری اطلاعات کارکنان باشد (استرات من و راث، ۲۰۰۲؛ ووردیج و همکاران، ۲۰۰۳ ؛ طرفدار و روی، ۲۰۰۳) و عملی باشد (العدوانی، ۲۰۰۱). نیاز سازمان به تدوین یک برنامه جامع جهت تسهیل آموزش، از دیگر ملاحظاتی است که در پیاده سازی ERP از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر چه سامرز و نلسون (۲۰۰۴) با توجه به تعریفی که از آموزش و کارآموزی ارائه می کنند- و آن را به حوزه مدیریت تغییر (جنبه اول) محدود می کنند- اهمیت آن را در ابتدای چرخه حیات ERP برجسته تر می دانند؛ منتهی با توجه به ابعاد سه گانه ای که در بالا به آن اشاره شد، واضح است که اهمیت این فرایند در مراحل پس از پیاده سازی کمتر از مراحل اولیه چرخه حیات ERP نیست.

 

۱۱-۴-۲) نظارت، بازخور و ارزیابی عملکرد

نظارت و ارزیابی عملکرد یک فاکتور حیاتی برای موفقیت هر سیستم مبتنی بر فناوری اطلاعات از جمله سیستم ERP ها هست (المشعری، ۲۰۰۳). برای کنترل اثربخش و کارآیی پیاده سازی، میزان پیشرفت پروژه باید بطور منظم مورد اندازه گیری قرار گیرد (ولتی، ۱۹۹۹؛ می برت و همکاران، ۲۰۰۰). نظارت و بازخور از یک سو جهت حصول اطمینان از این که پروژه مطابق با برنامه ریزی های انجام شده در حال پیشرفت است؛ ضروری است (هلند و لایت، ۱۹۹۹) و از سویی دیگر، جهت حصول اطمینان از این که آیا سیستم در حال دستیابی به اهداف و مقاصد کسب و کار هست (ان گی و همکاران، ۲۰۰۸) حائز اهمیت است. فراگرد نظارت و ارزیابی عملکرد دارای پیش نیازهایی است که بایستی در ابتدای تعریف پروژه و مراحل اولیه چرخه حیات سیستم تبیین شوند. بعنوان نمونه می توان به تعریف سنجه های ارزیابی پیاده سازی موفق (آمیل و همکاران، ۲۰۰۳) و طراحی نظام های پرداخت و پاداش مرتبط با آن اشاره کرد (فالکوفسکی، ۱۹۹۸؛ آمیل و همکاران، ۲۰۰۳).

[۱] - e_service  Portals

[۲] - Legacy systems

[۳] - Garbage In, Garbage Out

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ب.ظ ]




مدیریت رفتاری کارکنان

فناوری، شامل دو جزء عینی[۱] و ساختار اجتماعی بنیان می باشد (گودمن و گریفیث، ۱۹۹۱). جزء عینی شامل تمام مشخصات طراحی، ورود اطلاعات و این که آن سیستم چگونه عمل می کند؛ و بخش اجتماعی بنیان شامل معناداری تعلق انسان ها به فناوری و این که چگونه چنین ارتباطی به تاثیرات متقابل آن ها منجر می شود؛ می گردد. بخش اخیر اشاره به این موضوع دارد که افراد در ارتباط با فناوری چه احساسی دارند و در برابر آن چه رفتاری از خود بروز می کنند. با این که پژوهش عمده ای در خصوص نحوه رفتار و پاسخ افراد در برابر  ERP صورت نگرفته، منتهی در حوزه سایر سیستم های اطلاعاتی مطالعات متعددی صورت گرفته است (کازک و همکاران، ۱۹۹۴؛ داونپورت، ۲۰۰۰).

داونپورت (۲۰۰۰) عناصر اصلی رویکرد عقلایی در پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را در دو مقوله توصیف می کند: بخش مربوط به انسان ها و بخش مربوط به سیستم های فنی. بخش اول اشاره به مجموعه فعالیت هایی دارد که حمایت کاربران آتی سیستم را کسب کند، آموزش های لازم را بدهد تا آن ها بتوانند جنبه های فنی سیستم را مورد استفاده قرار دهند و با نحوه انجام کارها و فراگردهایی که پس از پیاده سازی سیستم ها مورد تغییر قرار می گیرند آشنا شوند. بخش دوم نیز درگیر آماده سازی داده ها و اطلاعات جهت گذار از سیستم های قدیمی به سیستم جدید، نصب سیستم و آزمایش آن می گردد.

سازمان می تواند به فاز پیاده سازی در چرخه حیات ERP بعنوان یک فرایند فنی-اجتماعی توجه کند؛ مرحله ای که وظایف، افراد، فناوری و ساختار را تحت تاثیر خود قرار می دهد (لویت، ۱۹۶۴). اسکات و دورینگر (۲۰۰۱) نشان دادند پیامدهایی که ناشی از مسائل موجود در مراحل چرخه حیات ERP ها هستند؛ نه فقط به بّعد فنی بلکه به عوامل گسترده رفتاری باز می گردند. برخی از محققین نیز با توجه به تغییر نقش کاری کارکنان و تعریف نقش های جدید؛ ضمن تاکید بر متاثر شدن آنان از نفوذ و گسترش فناوری در محیط کاری شان؛ بر نقش کلیدی آنان تاکید کردند (هلند و لایت، ۱۹۹۹؛ مارکوس و همکاران، ۲۰۰۰). مدیریت رفتاری کارکنان، از دو جنبه نظری و عملی سعی دارد تا ضمن ارزیابی عوامل نگرشی کارکنان؛ این عوامل را مدیریت نماید. جنبه نظری این فرایند شامل فراگردهای مدیریت و اصلاح نگرش کارکنان نسبت به فناوری های جدید؛ و جنبه عملی نیز شامل مشارکت کارکنان در طراحی فرآیندهای کسب و کار و فراگرد پیاده سازی سیستم جدید می باشد. این دو جنبه در مجموع موجب کاهش مقاومت کارکنان در برابر تغییر، تسهیل پذیرش و تسریع پیاده سازی ERP می گردند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

۱-۱-۶-۴-۲) مدیریت عوامل نگرشی کارکنان

شواهد گسترده ای وجود دارد، که نشان می دهد ادراک کارکنانی که این انتظار می رود از فناوری اطلاعات جدید استفاده نمایند، بر میزان موفقیت یا شکست پیاده سازی سیستم تاثیری حیاتی دارد (نایت و موری، ۱۹۹۲؛ پارسونز و همکاران، ۱۹۹۱؛ گاتایکر و لاوکا، ۱۹۹۱؛ دیویس، ۱۹۸۹ ؛ ماچرزاک، ۱۹۸۷). در حوزه پیاده سازیERP، انتخاب و پیاده سازی یک سیستم صرفنظر از مولفه های ادراکی و نگرشی کارکنان، ممکن است موجب عدم تحقق بخشی از اهداف تعیین شده و یا حتی شکست پروژه گردد؛ اهدافی که بنوعی تبیین کننده موفقیت پیاده سازی سیستم در سازمان هستند. این مؤلفه ها بیانگر نگرش ها و باورهای ادراکی کارکنان در مورد سیستم های مبتنی بر فناوری های جدید بوده و واکنش آتی آنان را در مواجهه با این سیستم ها ترسیم می کند. ازآن جا که کاهش مقاومت کارکنان در پذیرش سیستم های فناورانه جدید از اولویت های پروژه پیاده سازی ERP است، سازمان بایستی بصورت همزمان اقدامات لازم را جهت ترفیع سطح نگرشی و انگیزشی افراد نسبت به فناوری های جدید انجام دهد. متاسفانه عمده مطالعاتی که به بررسی عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی ERP پرداخته؛ از یک سو مولفه های فردی را کمتر مورد توجه قرار داده و از سویی دیگر در صورت پوشش آن، فاقد نقطه نظری نظام مند از نظر ساختاری بوده است.

از آن جا که منابع انسانی از جایگاه ویژه ای در سازمان های خدماتی برخوردارند؛ تبیین متغیرهای نگرشی بعنوان منشأ بروز واکنش های رفتاری، نقش مهمی را در فرایند ارزیابی آمادگی سازمان ایفا می کنند. در حوزه توصیف نوع نگرش افراد نسبت به فناوری/ سیستم های مبتنی بر فناوری های نوین، تحقیقات متعددی صورت گرفته است. برخی از این تحقیقات از نوآوری پذیری[۲] و آمادگی تکنولوژیکی جهت توصیف نگرش افراد به تغییرات پیش رو، بهره گرفته اند (چَندراشکاران و سینها، ۱۹۹۵). چنین پیامدی از اهمیت بالایی برای ما برخوردار است؛ چرا که متعارفاً، یک پروژه ERP با فرایند BPR همراه است و از این رو کاهش مقاومت در برابر تغییر از اقدامات موثری است که سازمان بایستی تمهیدات لازم را برای آن بعمل آورد. والزچ و همکاران، (۲۰۰۷) نشان دادند زمانی که کارکنان برای تغییرات سازمانی آماده اند؛ تمایل بیشتری در تجربه و بکارگیری یک سیستم از خود نشان می دهند. در تحقیقی که کواک و لی (۲۰۰۸) با جمع آوری اطلاعات از بین ۲۸۳ نفر کارمند تیم پیاده سازی ERP در ۷۲ سازمان کره ای انجام دادند؛ ثابت کردند که تمایل رفتاری به استفاده از یک سیستم ERP بطور غیر مستقیم تحت تاثیر آمادگی برای تغییر کارکنان قرار دارد. آمادگی برای تغییر کارکنان با تاثیرگذاری بر ادراک آنان از سودمندی و کاربرد راحت سیستم، میزان تمایل به استفاده از یک سیستم ERP را تعیین می کرد. تحقیقات اشاره شده بر نقش متغیرهای نگرشی و فردی در پذیرش ERP ها و در نتیجه افزایش شانس موفقیت پیاده سازی صحه می گذارند.

در این راستا برخی از مطالعات اقدام به ارائه مدل هایی در خصوص عوامل تاثیرگذار بر پذیرش سیستم های مبتنی فناوری های نوین نموده اند. مهمترین این مدل ها «مدل پذیرش تکنولوژی[۳]» و «شاخص آمادگی فناوری[۴]» است. «مدل پذیرش تکنولوژی» به بررسی تاثیر نگرش و باور افراد بر کاربرد[۵] سیستم های اطلاعاتی پرداخته است (دیویس، ۱۹۸۹). این مدل نگرش افراد نسبت به یک فناوری جدید و در حال پیاده سازی را، ناشی از دو مقوله ادراکی «تصور کارکنان از سودمندی[۶]» و «تصور آنان از کاربرد راحت[۷]» فناوری جدید تعریف کرد.

تحقیقات متعددی صورت گرفته که به بررسی تاثیر ابعاد مدل پذیرش فناوری در پذیرش یک فناوری جدید، کاربرد و یا تمایل به ادامه کاربرد آن پرداخته اند. دَبهولکر (۱۹۹۶) نتیجه می گیرد که سهولت کاربرد از عوامل اساسی است که پذیرش تکنولوزی های خود-خدمت[۸] (همچون سیستم های بانکداری اینترنتی، موبایل، کیوسک های الکترونیکی، تلفنبانک، سیستم های خودپرداز و غیره)  را تحت تاثیر خود قرار می دهد. ماتیسون و همکاران (۲۰۰۱) نشان دادندکه ابعاد مختلف TAM از طریق تاثیر بر نگرش کاربران بر میزان تمایل رفتاری آنان در استفاده از فناوری اطلاعات تاثیرگذار است. پیکارِینن و همکاران (۲۰۰۴) در مطالعه خود نتیجه گرفتند که میزان سودمندی ادراک شده از سوی مشتریان (بعنوان کاربران نهایی) از فاکتورهای اساسی ای است که پذیرش بانکداری اینرنتی را متاثر می سازد. هو و کو (۲۰۰۸) ضمن بررسی تمایل کاربران به ادامه کاربرد بانکداری اینترنتی، در مدلی نشان دادند سهولت کاربرد و  سودمندی ادراک شده از طریق افزایش ارزش و آمادگی مشتریان برای پذیرش فناوری های جدید، به تمایل رفتاری آنان در تداوم استفاده از این فناوری ها منجر شود. در این بررسی در کنار دو محور اصلی TAM–سهولت و سودمندی ادراک شده- از برخی از متغیرهای نگرشی کاربران همچون میزان کنترل ادراک شده نیز بهره گرفته شده است. بخشی از تحقیقات صورت گرفته در این حوزه نشان دادند که TAM بر پیاده سازی موفق ERP ها تاثیر گذار است (اموآکو-جایامپَه و سلام،۲۰۰۴ ؛ اموآکو-جایامپه،۲۰۰۷ ؛ سان و همکاران، ۲۰۰۹). این تاثیر از طریق پذیرش و کاربرد این سیستم ها محقق می شد.

مدل دیگری که میزان آمادگی افراد به منظور بکارگیری تکنولوژی های جدید را در چهار مشخصه فردی اندازه گیری می کند «شاخص آمادگی فناوری» است. این چهار مشخصه عبارتند از: خوش بینی، نوآوری پذیری، احساس عدم راحتی و ناامنی (پاراسورامَن، ۲۰۰۰). مدل TRI قدرت نسبی هر مشخصه را بعنوان میزان گشودگی فرد در برابر فناوری جدید تعیین می نماید؛ از این رو، این مدل صرفنظر از ارزیابی شایستگی افراد در استفاده از فناوری ها، مجموعه ای از باورها را منعکس می کند. این شاخص چند وجهی است و دو عامل محرک و دو عامل بازدارنده در پذیرش سیستم های مبتنی بر فناوری های نوین را در بر می گیرد. جنبه خوش بینی، اشاره به نگاه مثبتی دارد که کارکنان به فناوری جدید دارند؛ باور به این که فناوری به کنترل، انعطاف پذیری و کارآیی در زندگی آنان منجر می شود. جنبه نوآوری پذیری به تمایل کارکنان در کاربرد یک فناوری جدید بعنوان اولین تجربه کنندگانِ آن اشاره دارد. عدم راحتی، فقدان کنترل و احساس طاقت فرسا بودن[۹]  فناوری را مورد ارزیابی قرار می دهد. این مؤلفه ممکن است تا حدود زیادی ناشی از تجربیات پیشین فرد در مواجهه با فناوری های جدید باشد، تا این که منحصراً متأثر از ذهنیت ها و دیدگاه های تصوری وی باشد. بصور کلی افراد با شاخص TRI بالا؛ به منافع فناوری معتقدند، احساس می کنند که فناوری تحت کنترل آن ها هست، در تجربه فناوری های جدید پیشرو هستند و به امنیت در کاربرد آن اعتماد دارند.

 

شکل ۲-۲) تاثیر شاخص آمادگی فناوری بر تمایل به کاربرد فناوری

(لای و همکاران ،۲۰۰۴؛ لیلجاندر و همکاران، ۲۰۰۶؛ لام و همکاران، ۲۰۰۸؛ وست جان و همکاران، ۲۰۰۹)

 

در این حوزه نیز همانند مدل پذیرش فناوری، تحقیقاتی صورت گرفته که به ارزیابی تاثیر شاخص آمادگی تکنولوژی در پذیرش و کاربرد فناوری های نوین پرداخته است (شکل ۲-۲). برخی از این تحقیقات نیز حوزه خاصی از فناوری همچون فناوری های اطلاعات را مورد بررسی قرار داده اند. لای و همکاران (۲۰۰۴) ضمن بررسی تمایل مشتریان انگلیسی به مشارکت در فرایند ارائه و تکمیل اظهارنامه مالیاتی از طریق یک سیستم الکترونیکی جدید؛ نتیجه می گیرند که همبستگی مثبتی میان شاخص آمادگی فناوری و میزان تمایل کارکنان به مشارکت در این فرایند وجود دارد. لین و سیِه (۲۰۰۷) با بررسی نتایج حاصل از نظرسنجی یک نمونه ۴۱۳ نفری از مصرف کنندگان تایوانی، ثابت کردند که TRI بر تمایل افراد به کاربرد تکنولوژی های خود-خدمت تاثیر معناداری دارد. لام و همکاران (۲۰۰۸) نشان دادند که برخی از ابعاد TRI بر زمان پذیرش اینترنت بعنوان یک فناوری تاثیرگذار است. آن ها نتیجه گرفند که خوش بینی تاثیر مثبت و معناداری بر زمان پذیرش و کاربرد فعالیت های مختلف اینرنتی دارد. وِست جان و همکاران (۲۰۰۹) نیز با سنجش میزان آمادگی فناوری و سطح کاربرد سیستم های خودپرداز در بین دانشجویان امریکایی و چینی، نشان دادند که میان این دو مؤلفه ارتباط معناداری وجود دارد. آن ها این فرض را که TRI بر استفاده از فناوری ATM تاثیر دارد؛ در نمونه امریکایی بطور کامل و در نمونه چینی بطور جزئی[۱۰] مورد حمایت قرار دادند. چن و لی (۲۰۱۰) از طریق بررسی TRI و «نظریه رفتار برنامه ریزی شده[۱۱]» نتیجه می گیرند که شاخص آمادگی فناوری بر ابعاد سه گانه این نظریه توجیهِ رفتار (نیت رفتاری، میزان کنترل ادراک شده و هنجار ذهنی[۱۲]) تاثیرگذار است. آن ها تاکید می کنند که مولفه ی اول و سوم این نظریه (نیت رفتاری و میزان کنترل ادراک شده) که جنبه نگرشی دارند بیشترین تاثیر را بر بروز رفتارهای فردی می گذارند. آن ها نشان دادند افرادی که از سطح بالاتر TRI برخوردار هستند دارای نگرش های مثبت تری در برخورد با فناوری (کاربرد خدمات الکترونیک) هستند.

بخشی از مطالعات هم با لحاظ کردن هر دو مدل TAM و TRI ، علاقمند به ارزیابی و یکپارچه سازی دو مدل اشاره شده بودند. این تحقیقات نشان دادند که شاخص آمادگی فناوری بر مدل پذیرش فناوری تاثیرگذار است (لین و همکاران، ۲۰۰۵؛ والزچ و همکاران، ۲۰۰۷). لین و همکاران (۲۰۰۵) نشان دادند که شاخص کلی TRI بر ابعاد مدل پذیرش فناوری (سهولت کاربرد و سودمندی ادراک شده) تاثیر معناداری دارد. آن ها همچنین ثابت کردند که TRI از طریق ابعاد مدل پذیرش فناوری (بعنوان متغیرهای واسطه) بر تمایل استفاده کاربران از فناوری جدید تاثیر معناداری دارد. والزچ و همکاران (۲۰۰۷) نشان دادند که در ساختار TRI ، «خوش بینی» (که در مقایسه با متغیرهای تجربی دیگر؛ مؤلفه ای نگرشی است) بالاترین تاثیر را بر TAM دارد. این مطالعه ثابت کرد باستثناء زیرمقیاس «نوآوری پذیری» که بر زیرمقیاس سودمندی ادراک شده تاثیر نداشت؛ کلیه ابعاد مدل TRI بر ابعاد TAM تاثیرگذارند (شکل ۳-۲-الف). پایرز و داکاستا فیلهو (۲۰۰۸) در مطالعه ای نشان دادند که همTAM  و هم  TRIهمبستگی معناداری با تمایل رفتاری کاربران به کاربرد فناوری دارند. این نتیجه مطابق با نتایج حاصل از مطالعه لیلجاندر و همکاران (۲۰۰۶) است که در آن، این فرضیه اثبات شد که TRI بطور کلی تاثیر مثبتی بر پاسخ (کاربرد) تکنولوژی های خود-خدمت بعنوان فناوری های جدید دارد.

اگر چه تحقیقاتی که در حوزه عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی ERP انجام گرفته است، به ارائه مدل هایی در خصوص تاثیر متغیرهای نگرشی بر موفقیت پیاده سازی سیستم منجر نشده اند؛ منتهی بر پذیرش کاربران بعنوان یک عامل تاثیر گذار در موفقیت پیاده سازی ERP تاکید کرده اند (هلند و لایت، ۱۹۹۹؛ پار و شنکس، ۲۰۰۰؛ متوانی و همکاران، ۲۰۰۲؛ مندل و گاناسکاران، ۲۰۰۳؛ اولسون، ۲۰۰۵؛ فاینی و کوربن، ۲۰۰۷؛ دوم و همکاران، ۲۰۱۰).

 

شکل الف-۳-۲) تاثیر شاخص آمادگی فناوری بر مدل پذیرش فناوری (والزچ و همکاران ،۲۰۰۷؛ لین و همکاران، ۲۰۰۵)

شکل ب-۳-۲)  تاثیر مدل پذیرش فناوری بر پذیرش و کاربرد یک فناوری جدید (ماتیسون و همکاران، ۲۰۰۱؛  اموآکو-جایامپه، ۲۰۰۷؛ کواک و لی، ۲۰۰۸؛ پایرِز و داکاستا فیلهو ، ۲۰۰۸؛ سان و همکاران، ۲۰۰۹)

بنظر می رسد مدل TRI در مقایسه با مدل TAM، مناسب محیط هایی است که سازمان قصد داشته باشد پیش از ورود فناوری جدید و تحمل مخاطرات آن، اقدام به ارزیابی نگرش عمومی کارکنان نسبت به فناوری های جدید نماید. مدل TAM در زمینه فناوری هایی مفید است که مورد تجربه قرار می گیرند و بنابراین مناسب فناوری های سرمایه بَر و پرمخاطره نیست. لین و همکاران (۲۰۰۵) تاکید می کنند که  TAM بتنهایی نمی تواند در سنجش کاربرد یک سیستم جنبه عملیاتی داشته باشد.  آن ها بحث می کنند که برخی اوقات کاربران پیش از آن که تصمیم به پذیرش یک سیستم بگیرند، آن را مورد استفاده قرار نمی دهند. بنابراین با توجه به این مطالب و از آن جا که فرایند ارزیابی آمادگی در مرحله پیش از پیاده سازی انجام می شود (و در این مرحله کاربران فاقد هرگونه تجربه و آشنایی ای نسبت به سیستم جدید هستند) شاخص TRI مدل مناسب تری جهت ارزیابی، برنامه ریزی و مدیریت نگرش کارکنان است. بدین منظور ضروری است تا ضمن سنجش سطح ابعاد چهارگانه این شاخص در سازمان، به بررسی عمیق تری از حالات ممکن و نتایج احتمالیِ حاصل از چنین ارزیابی ای بپردازیم.

پاراسورامن و کالبی (۲۰۰۱) نشان می دهند افرادی که شاخص آمادگی فناوری بالایی دارند؛ دارای خوش بینی و نوآوری پذیری بالایی بوده و احساس راحتی نیز نسبت به فناوری های جدید دارند.  آن ها با توجه به وضعیت متغیرهای چهارگانه TRI، پنج خوشه[۱۳] را شناسایی می کنند (شکل ۴-۲).

 
شکل ۴-۲) تاثیر شاخص آمادگی فناوری بر مدل پذیرش فناوری (پاراسورامن و کالبی، ۲۰۰۱)

 

این پنج خوشه بتریتب عبارتند از:

  • کاوشگران: این افراد در سطح بالایی از آمادگی برای پذیرش فناوری جدید قرار دارند. در این دسته از افراد موانع فناوری تاثیرگذاری کمی دارند. ویژگی این افراد این است که بسادگی جذب فناوری های جدید شده و بعنوان موج اول تجربه گران فناوری های جدید شناخته می شوند.
  • پیشروها: در این گروه از افراد، هم محرک های فناوری و هم موانع فناوری برجسته است. پیشروها در صف دوم پذیرش فناوری قرار دارند. این در صورتی است که این افراد از کارکردها و سودمندی فناوری جدید اطمینان حاصل کنند.
  • کندروها[۱۴]: بعنوان آخرین گروه برای پذیرش فناوری های جدید مطرح هستند و در نقطه مقابل کاوشگران قرار دارند.

عنوان خوشه

 

عنوان مؤلفه

محرک های فناوری موانع فناوری
خوش بینی نوآوری پذیری احساس عدم راحتی احساس عدم امنیت
کاوشگران بالا بالا پایین پایین
پیشروها بالا بالا بالا بالا
شکاکین پایین پایین پایین پایین
پارانویایی ها بالا پایین پایین بالا
کند رو ها (افراد سست) پایین پایین بالا بالا
جدول ۱-۲) تاثیر شاخص آمادگی فناوری بر مدل پذیرش فناوری (پاراسورامن و کالبی، ۲۰۰۱)
  • شکاکان[۱۵]: افراد بی غرضی هستند که به فناوری اعتقاد جدی ندارند. این گروه از افراد نسبت به تکنولوژی بیزار نیستند، منتهی سطح خوش بینی شان پایین تر از سطح خوش بینی بازار (در این جا مشتریان همان کاربران سیستم هستند) است.
  • پارانویایی ها[۱۶]: این دسته از افراد نسبت به فناوری خوش بین هستند، منتهی فاقد تمایل برای نوآوری هستند.

پاراسورامن و کالبی (۲۰۰۱) برای افرادی که زیر-شاخص های موانع یا محرک فناوری در آن ها وضعیت هماهنگی ندارند، دو خوشه مشخص کرده اند. جدول ۱-۲ مؤلفه های های TRI افراد نمایش داده شده در شکل ۴-۲ را نشان می دهد. برخی از محققین تعداد ۴ خوشه از ۵ خوشه اشاره شده توسط پاراسورامن و کالبی (۲۰۰۱) را مورد تایید قرار داده اند (سیکرِتسِس، ۲۰۰۴؛ اسرینیواسن، ۲۰۰۸). بعضی از مطالعات نیز نشان دادند که هر پنج خوشه وجود دارند (لای، ۲۰۰۸).

[۱]- Objective

[۲]-Innovativeness

[۳]- Technology Acceptance Model (TAM)

[۴]-Technology Readiness Index (TRI)

[۵]- Usage

[۶]- Perceived usefulness(PU)

[۷]- Perceived Ease of Use (PEU)

[۸]- Self-Service Technologies (SST)

[۹]- Overwhelming

[۱۰] - Partially

[۱۱] -  (TBP)  Theory of Planned Behavior : این نظریه بیان می دارد که رفتار یک فرد تحت تاثیر تمایل فرد به بروز یک رفتار( نیت رفتاری)، هنجار ذهنی فرد و میزان کنترلی است که وی نسبت به انجام رفتارش در خود می بیند.

[۱۲] - Subjective Norm

[۱۳] - CLuster

[۱۴] - Laggards

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ب.ظ ]




انتخاب عرضه کننده مناسب ERP

علاوه بر ارزیابی مشخصات نرم افزاری؛ یکی از فراگردهای کلیدی ای که در تضمین تناسب ERP و سازمان حائز اهمیت است؛ انتخاب بسته ای است که فروشنده آن از ویژگی های کیفی مناسبی برخوردار باشد. عرضه کنندگان زیادی برای ERP در بازار وجود دارند. انتخاب یک عرضه کننده مناسب از عوامل حیاتی ای است که تاثیر بسزایی در موفقیت پیاده سازی دارد. بخش عمده ای از عوامل حیاتی موفقیت همچون: پیکره بندی و سفارشی سازی سیستم، مدیریت کیفیت اطلاعات، آموزش و کارآموزی، تست و رفع اشکال سیستم وابسته به تجارب و پشتیبانی فروشنده سیستم است. از این رو، چنین انتخابی از این جنبه حائز اهمیت است که یک عرضه کننده خوب می تواند از پیاده سازی در جنبه های مختلفی، از راهنمایی فنی گرفته تا آموزش و کارآموزی؛ حمایت و پشتیبانی کند (بینگی، ۱۹۹۹؛ سامرز و نلسون، ۲۰۰۴؛ ژنگ و همکاران، ۲۰۰۵). علاوه بر این؛ تعمیرات اضطراری و بروزرسانی ها از دیگر عوامل مرتبط با بسته های نرم افزاری اند که در مراحل پس از پیاده سازی از اهمیت بالایی برخوردار هستند (کندل و کندل، ۱۹۹۹). فعالیت فروشنده یک سیستم محدود به فراگردهای پس از پیاده سازی نیست و علاوه بر خدمات پس از فروش؛ ارائه ابزارهایی چون ابزار مدلسازی فرآیندهای کسب و کار در جریان پیاده سازی ERP، می تواند به سازمان کمک نماید تا هزینه و زمان پیاده سازی را کاهش دهد (سامرز و نلسون، ۲۰۰۴). در عمل معیارهای ارزیابی یک عرضه کننده مناسب ERP می تواند شامل شهرت عرضه کننده، قدرت مالی، توانایی های فنی و در نهایت چشم انداز و جهت گیری آن باشد (وِرویل و هَلینگتِن، ۲۰۰۲). ژنگ و همکاران (۲۰۰۵) اشاره می کنند که کیفیت فروشنده یک سیستم ERP را می توان با توجه به سه عامل ارزیابی کرد. این سه عامل عبارتند از: (۱) زمان پاسخ به  خدمت درخواستی، (۲) مشاورت های مقتضی با توانایی های دانشی در زمینه فناوری اطلاعات و فرآیندهای کسب و کار و (۳) مشارکت با سازمان در مقوله پیاده سازی. آن ها ضمن تاکید بر برخورداری فروشنده از مهارت های دانشی در دو جنبه  فناوری اطلاعات و کسب و کار، عنوان می کنند که فروشنده باید دارای مهارت های ارتباطی میان-فردی خوبی باشد.

 

۱۴-۴-۲) انتخاب مشاورین مناسب

بعلت پیچیدگی های پیاده سازی یک سیستم ERP؛ تعداد زیادی از پژوهشگران، از نیاز به یک مشاور برای پیاده سازی ERP حمایت و آن را بخشی از تیم پیاده سازی سازمان قلمداد کرده اند (بینگی و همکاران، ۱۹۹۹؛ ویلکاکس و اسکایکس، ۲۰۰۰؛ متوانی و همکاران، ۲۰۰۲؛ تریمر و همکاران، ۲۰۰۲؛ اسکاک و لگ، ۲۰۰۲ ). ولتی (۱۹۹۹) بحث می کند که موفقیت پیاده سازی یک سیستم، وابسته به توانایی های مشاور پروژه است؛ چرا که آنها از دانش عمیقی درباره نرم افزار برخوردار هستند. سازمان ها به دفعات از مشاورین خارجی برای اجرایی ساختن پروژه های پیاده سازی ERP  استفاده می کنند. مشاورین افرادی اند که تحلیل های مورد نیاز سازمان را اجرا کرده، راه حل های مناسب را ارائه و فرایند پیاده سازی را مدیریت می کنند (سانگ و همکاران، ۱۹۹۴). مشاورین می توانند مهارت های تخصصی، تجربه و دانشی را برای سازمان به ارمغان آورند؛ که اگر سازمان مستقلاً می خواست در داخل، آن را ایجاد نماید می بایست هزینه و زمان زیادی صرف می کرد (گیبل، ۲۰۰۳). بنابراین لازم است تا سازمان ها تمهیداتی را برای فعالسازی مکانیزم انتقال دانش از مشاورین به اعضاء سازمان در نظر گیرند (المشعری و همکاران، ۲۰۰۳) تا بتوانند وابستگی خود را به مشاوران و عرضه کننده سیستم قطع کنند (اسکاک و لگ، ۲۰۰۲). سامرز و نلسون (۲۰۰۴) در کنار مدیریت ارشد و تیم پیاده سازی ERP، از مشاورین بعنوان دیگر بازیگران کلیدی فرایند پیاده سازی یاد می کنند که دارای نقشی حیاتی در این فرایند هستند.

 

۱۵-۴-۲) مدیریت زنجیره تامین

سیستم های اطلاعاتی یک فناوری کلیدی است که برای هماهنگی بخش های سازمانی و سازمان ها در زنجیره تامین یک نیاز محسوب می شوند (نالمایر و همکاران، ۲۰۰۲). پیاده سازی ERP ها موجب می گردد تا یک مدل کسب و کار سازمانی بسط یافته فراهم گردد که طی آن ارزش ایجاد شده در سراسر زنجیره تامین ارتقاء یابد. برای اکتساب کارایی زنجیره تامین، سازمان ها نیازمند این هستند که مقادیر زیادی از اطلاعات- از داده های برنامه ریزی و عملیات گرفته تا اطلاعات مالی و صورتحساب ها بهنگام– را تبادل نمایند . ERPها از منظر فنی بعنوان ستون فقرات[۱] مدیریت زنجیره تامین شناخته می شوند و ابزارهای چندگانه ای را فراهم می نمایند که مهمترین آن ها در حوزه زنجیره تامین؛ عبارت از یکپارچه سازی فراگردهای داخلی و پیگیری تراکنش های بهنگام است (کله و اکبولت، ۲۰۰۵). از دیگر مزایایی که این بسته برای زنجیره تامین به همراه دارد، می توان از آشکارسازی و شفافیت اطلاعات در طول زنجیره تامین، پشتیبانی از هماهنگی های بین شرکاء و ایجاد خطوط راهنما برای پیگیری تراکنش های انجام گرفته در طی زنجیره نام برد. برخی مطالعات از ERP ها بعنوان توانمندساز شایستگی های زنجیره تامین یاد کردند؛ چرا که این بسته های نرم افزاری از طریق فراهم نمودن امکان تبادل و پردازش اطلاعات مورد نیاز؛ شرایط  تصمیم سازی بهنگام در زنجیره تامین را تسهیل می کنند (اکرمانس و همکاران، ۲۰۰۳؛ ساندرز، ۲۰۰۷؛ سو و همکاران، ۲۰۰۹).

ازآن جا که عمده تحقیقات صورت گرفته در حوزه ERP ها به پیامدهای پیاده سازی معطوف بوده است و مطالعات صورت گرفته در حیطه مدیریت زنجیره تامین نیز غالباً به ارزیابی عملکرد و انتخاب تامین کنندگان بر اساس رویکردهای «تصمیم گیری چند معیاره»[۳] پرداخته اند؛ در نتیجه کمتر به ارتباط بین SCM و  ERPو یکپارچه سازی این دو مقوله پرداخته شده است. المشعری و زیری (۲۰۰۰) ضمن تاکید بر مدیریت زنجیره تامین از طریق یک زیرساختار فناوری اطلاعات قدرتمند؛ بحث می کنند تنها در صورتی بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار در طول زنجیره تامین می تواند موفقیت آمیز باشد که یک تعهد و رهبری فراگیری در کل زنجیره وجود داشته باشد.

سامنِر (۲۰۰۵) از مدیریت تامین کنندگان بعنوان یک عامل حیاتی موفقیت یاد می کند. که و همکاران (۲۰۰۶) در تحقیقی نتیجه گرفتند که اگر تامین کنندگان در استفاده از ERP مشارکت ننمایند، سازمان نیز به منظور یکپارچه سازی زنجیره تامین، در کاربرد ERP بی میل خواهد بود.

جدول ۲-۲ دامنه پوشش عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی ERP در تحقیقات مختلف صورت گرفته را نشان می دهد. این تحقیقات یا بطور مستقیم بر عوامل حیاتی موفقیت در حوزه ERP معطوف بوده و یا این که در حوزه موفقیت پیاده سازی و عوامل موثر بر آن انجام گرفته است.

 

 

 

ردیف عامل بَنکرافت و همکارا ن- ۱۹۹۸ بینگی و همکاران- ۱۹۹۹ هلند و لایت- ۱۹۹۹ پار و شنکس- ۲۰۰۰ استوس و پاستور - ۲۰۰۱ اکرمانس و هلدن - ۲۰۰۲
۱ تعهد و حمایت مدیریت ارشد ü ü ü ü ü ü
۲ ترسیم چشم انداز و تدوین راهبردهای مورد نیاز
§    تدوین طرح کسب و کار     ü ü   ü
§    تدوین راهبرد پیاده سازی     ü   ü  
۳ مدیریت پروژه ü ü ü ü ü ü
۴ ساختار اجرایی پروژه پیاده سازی
§    ترکیب و تیم پیاده سازی پروژه ü ü ü ü ü ü
§    قهرمانان پروژه       ü ü ü
§    کمیته راهبری            
۵ تطبیق پذیری متقابل
§   انتخاب سیستم متناسب و سفارشی سازی سیستم ü ü ü ü ü ü
§   بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار ü ü ü ü ü  
۶ مدیریت تغییر
§   مدیریت رفتاری کارکنان              
§  مدیریت عوامل نگرشی کارکنان ü     ü    
§  مشارکت کارکنان     ü   ü  
§   مدیریت فرهنگ (برای تغییر)   ü        
۷ ارتباطات برون سازمانی و درون سازمانی ü ü ü   ü ü
۸ زیرساختارهای سازمانی و مدیریت آن
§  سیستم های قدیمی موجود     ü   ü  
§  مدیریت کیفیت اطلاعات            
۹ مشخصات سازمان     ü      
۱۰ آموزش و کارآموزی ü ü ü   ü  
۱۱ نظارت، بازخور و ارزیابی عملکرد     ü      
۱۲ توسعه، تست و اشکال یابی نرم افزار   ü ü   ü  
۱۳ انتخاب عرضه کننده مناسب ERP   ü       ü
۱۴ انتخاب مشاور مناسب ü ü     ü ü
۱۵ مدیریت زنجیره تامین   ü        
جدول ۲-۲) وضعیت پوشش عوامل مختلف حیاتی موفقیت در مطالعات پیشین

 

ردیف عامل متوانی و همکاران - ۲۰۰۲ اسکاک و لگ - ۲۰۰۲ ناه و همکاران- ۲۰۰۳ مندل و گاناسکاران- ۲۰۰۳ آمیل و همکاران - ۲۰۰۳ المشعری و همکاران-۲۰۰۳
۱ تعهد و حمایت مدیریت ارشد ü ü ü ü ü ü
۲ ترسیم چشم انداز و تدوین راهبردهای مورد نیاز
§    تدوین طرح کسب و کار ü   ü   ü ü
§    تدوین راهبرد پیاده سازی ü ü   ü   ü
۳ مدیریت پروژه   ü ü ü ü ü
۴ ساختار اجرایی پروژه پیاده سازی
§    ترکیب و تیم پیاده سازی پروژه ü ü ü ü ü ü
§    قهرمانان پروژه ü ü ü ü ü ü
§    کمیته راهبری ü          
۵ تطبیق پذیری متقابل
§   انتخاب سیستم متناسب و سفارشی سازی سیستم         ü ü
§   بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار ü ü ü ü   ü
۶ مدیریت تغییر
§   مدیریت رفتاری کارکنان            
§   مدیریت عوامل نگرشی کارکنان ü     ü    
§   مشارکت کارکنان   ü ü ü    
§   مدیریت فرهنگ (برای تغییر) ü ü ü   ü ü
۷ ارتباطات برون سازمانی و درون سازمانی ü ü ü ü ü ü
۸ زیرساختارهای سازمانی و مدیریت آن
§  سیستم های قدیمی موجود     ü ü ü ü
§  مدیریت کیفیت اطلاعات         ü  
۹ مشخصات سازمان   ü        
۱۰ آموزش و کارآموزی ü ü ü ü ü ü
۱۱ نظارت، بازخور و ارزیابی عملکرد     ü ü ü ü
۱۲ توسعه، تست و اشکال یابی نرم افزار ü   ü     ü
۱۳ انتخاب عرضه کننده مناسب ERP     ü     ü
۱۴ انتخاب مشاور مناسب ü ü ü     ü
۱۵ مدیریت زنجیره تامین            
جدول ۲-۲) وضعیت پوشش عوامل مختلف حیاتی موفقیت در مطالعات پیشین (ادامه)

 

 

ردیف عامل سامرز و نلسون- ۲۰۰۴ اولسون - ۲۰۰۵ ژنگ و همکاران- ۲۰۰۵ کیم و همکاران- ۲۰۰۵ کینگ و برگز- ۲۰۰۶ وو- ۲۰۰۷
۱ تعهد و حمایت مدیریت ارشد ü ü ü ü ü ü
۲ ترسیم چشم انداز و تدوین راهبردهای مورد نیاز
§    تدوین طرح کسب و کار ü       ü  
§    تدوین راهبرد پیاده سازی   ü   ü    
۳ مدیریت پروژه ü ü ü ü ü ü
۴ ساختار اجرایی پروژه پیاده سازی
§    ترکیب و تیم پیاده سازی پروژه ü   ü ü ü ü
§    قهرمانان پروژه ü   ü   ü ü
§    کمیته راهبری ü     ü    
۵ تطبیق پذیری متقابل
§   انتخاب سیستم متناسب و سفارشی سازی سیستم ü ü ü ü ü  
§   بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار ü ü ü ü ü ü
۶ مدیریت تغییر
§   مدیریت رفتاری کارکنان            
§   مدیریت عوامل نگرشی کارکنان   ü        
§   مشارکت کارکنان   ü ü      
§   مدیریت فرهنگ (برای تغییر) ü ü ü      
۷ ارتباطات برون سازمانی و درون سازمانی ü ü   ü ü ü
۸ زیرساختارهای سازمانی و مدیریت آن
§  سیستم های قدیمی موجود   ü   ü    
§  مدیریت کیفیت اطلاعات     ü      
۹ مشخصات سازمان       ü    
۱۰ آموزش و کارآموزی ü ü ü ü ü ü
۱۱ نظارت، بازخور و ارزیابی عملکرد       ü    
۱۲ توسعه، تست و اشکال یابی نرم افزار       ü    
۱۳ انتخاب عرضه کننده مناسب ERP ü   ü   ü  
۱۴ انتخاب مشاور مناسب ü ü   ü   ü
۱۵ مدیریت زنجیره تامین   ü        
جدول ۲-۲) وضعیت پوشش عوامل مختلف حیاتی موفقیت در مطالعات پیشین (ادامه)

 

 

ردیف عامل جعفری و همکاران - ۲۰۰۶ فاینی  و کوربت - ۲۰۰۷ ان گی و همکاران- ۲۰۰۸ فرانسایس و همکاران- ۲۰۰۹ اسنایدر و همکاران - ۲۰۰۹ دزدار و سلیمان - ۲۰۰۹ دوم و همکاران - ۲۰۱۰
۱ تعهد و حمایت مدیریت ارشد ü ü ü ü ü ü ü
۲ ترسیم چشم انداز و تدوین راهبردهای مورد نیاز
§    تدوین طرح کسب و کار ü ü ü ü   ü ü
§    تدوین راهبرد پیاده سازی   ü ü ü   ü ü
۳ مدیریت پروژه ü ü ü ü ü ü ü
۴ ساختار اجرایی پروژه پیاده سازی
§    ترکیب و تیم پیاده سازی پروژه ü ü ü ü ü ü ü
§    قهرمانان پروژه ü ü ü ü ü ü ü
§    کمیته راهبری   ü ü     ü  
۵ تطبیق پذیری متقابل
§   انتخاب سیستم متناسب و سفارشی سازی سیستم ü ü ü ü ü ü ü
§   بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار ü ü ü ü ü ü ü
۶ مدیریت تغییر
§   مدیریت رفتاری کارکنان              
§   مدیریت عوامل نگرشی کارکنان   ü         ü
§   مشارکت کارکنان ü ü ü ü   ü ü
§   مدیریت فرهنگ (برای تغییر)   ü ü ü ü ü ü
۷ ارتباطات برون سازمانی و درون سازمانی ü ü ü ü ü ü ü
۸ زیرساختارهای سازمانی و مدیریت آن
§  سیستم های قدیمی موجود   ü ü   ü ü ü
§  مدیریت کیفیت اطلاعات ü ü ü     ü ü
۹ مشخصات سازمان     ü ü      
۱۰ آموزش و کارآموزی ü ü ü ü ü ü ü
۱۱ نظارت، بازخور و ارزیابی عملکرد   ü ü ü ü    
۱۲ توسعه، تست و اشکال یابی نرم افزار   ü ü ü   ü  
۱۳ انتخاب عرضه کننده مناسب ERP ü   ü     ü ü
۱۴ انتخاب مشاور مناسب   ü ü   ü ü ü
۱۵ مدیریت زنجیره تامین     ü       ü
  جدول ۲-۲) وضعیت پوشش عوامل مختلف حیاتی موفقیت در مطالعات پیشین (ادامه)

[۱]-Backbone

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ب.ظ ]




عوامل حیاتی موفقیت برای پیاده سازی  ERP

مدل های طبقه بندی عوامل حیاتی موفقیت:

در حوزه طبقه بندی عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی یک سیستم ERP مطالعات مختلفی صورت گرفته و چارچوب ها و مدل های متنوعی نیز توسعه یافته اند. جایگاه یک مدل طبقه بندی در فرایند ارزیابی آمادگی سازمان از این رو حائز اهمیت است که ابعاد و چشم انداز های مختلف ارزیابی را در رویکردی واحد تجمیع می نماید. هر چند در پیشینه تحقیقات صورت گرفته جایگاه چنین ارتباطی (ارتباط بین مدل طبقه بندی و ساخت محورهای ارزیابی آمادگی سازمان) چندان برجسته نیست و اصولا ما بین وضعیت ارزیابی و راهبردهای اجرایی قابل اخذ برای آماده سازی؛ پیوند مناسبی وجود ندارد. در زیر برخی از مهمترین چارچوب ها و مدل های طبقه بندی عوامل موثر در موفقیت پیاده سازی ERP  ارائه شده است.

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

عامل حیاتی موفقیت صفات عامل
مدیریت/سازمان تعهد، یادگیری، درگیر شدن(مشارکت)، انتخاب تیم پروژه، آموزش، مسئولیت ها و نقش ها
فرایند همترازسازی، مستندسازی، یکپارچه سازی، بازطراحی فراگرد
فناوری سخت افزار، نرم افزار، مدیریت سیستم، واسط کاربری
داده/اطلاعات فایل های اصلی، فایل های تراکنشی، ساختارداده/اطلاعات، نگهداری و یکپارچگی
افراد یادگیری، آموزش، توسعه مهارت ها، مدیریت دانش
جدول ۳-۲) چارچوب پیاده سازی عوامل حیاتی موفقیت (کنشو، ۱۹۹۹)

کنشو (۱۹۹۹) ضمن توسعه چارچوب پیاده سازی ERP، عوامل حیاتی موفقیت را به پنج عامل  مدیریت/سازمان، فرایند، فناوری، داده/اطلاعات و افراد طبقه بندی و برای هر عامل مشخصات و صفاتی را توصیف می کند (جدول۳-۲). در این تحقیق که در میان ۲۰ شرکت کوچک تولیدی انجام شد، مشخص گردید که بالغ بر ۷۰ درصد شرکت های پاسخ دهنده، مشخصاتی را بعنوان عوامل اصلی حیاتی موفقیت خود عنوان کردند که یا مستقیماً با مؤلفه های سازمانی و مدیریتی در ارتباط بود و یا این که بطور غیر مستقیم مرتبط با مشخصات زیرساختاری و ساختاری آن بود. بنظر می رسد بخش عمده ای از مشخصات این چارچوب را می توان در بخش سازمانی- مدیریتی تجمیع نمود؛ بعنوان نمونه برخی از عوامل عنوان شده در این چارچوب مانند عامل افراد (عامل پنجم) عمدتاً به بخش سازمانی باز می گردند تا این که مطابق با توضیحات ارائه شده در بخش ۱-۶-۳-۲  ناظر به بخش نگرشی یا ادراکی کارکنان باشند. علاوه بر این، برخی از مشخصات و صفات اشاره شده در این مدل را نیز می توان در طبقه ای مبتنی بر چشم انداز کسب و کار سازمانی تجمیع کرد؛ از آن جمله می توان به همترازی، یکپارچگی و بازطراحی فرآیندها اشاره کرد. این چارچوب توجه کمتری به فرهنگ سازمانی و مؤلفه های نگرشی کارکنان داشته و عمده تمرکز خود را بر عوامل سازمانی و زیرساختاری (اعم از فنی یا سازمانی) معطوف کرده است. زنجیره تامین و مدیریت تامین کنندگان؛ از دیگر عوامل مدیریتی است که خلأ آن در بخش صفات عامل مدیریت مشهود است.

هلند و لایت (۱۹۹۹) ضمن بررسی دو مطالعه موردی، با تکیه بر عوامل حیاتی موفقیت شناسایی شده در پیشینه تحقیقات و بهره گیری از مدل اسلوین و پینتو (۱۹۸۷)؛ مدلی را پیشنهاد کردند که به مدیران کمک می کند تا یک راهبرد پیاده سازی ERP را توسعه دهند. این مدل عوامل حیاتی موفقیت را به عوامل تاکتیکی و استراتژیکی طبقه بندی می کرد (شکل۵-۲). عوامل راهبردی در ارتباط با هدف گذاری و برنامه ریزی نیل به اهداف تعیین شده هستند. این دسته از عوامل در مراحل ابتدایی چرخه حیات پیاده سازی از اهمیت بالاتری برخوردارند.عوامل تاکتیکی عواملی اند که در ارتباط با پیاده سازی عوامل راهبردی بوده و برخلاف عوامل راهبردی در مراحل بعدی چرخه حیات  دارای اهمیت بالاتری می باشند.




فراگرد پیاده سازی ERP

 

عوامل تاکتیکی

 

-       مشاوره مخدوم (مشتریان/کاربران)

-       پرسنل

-       تغییر فراگردهای کسب و کار و پیکره بندی نرم افزار

-       پذیرش مخدوم (مشتری/کاربر) در فراگرد آزمایش سیستم

-       نظارت و بازخورد

-       ارتباطات

-       رفع اشکالات

عوامل راهبردی

 

-   سیستم های قدیمی

-   چشم انداز کسب و کار

-   استراتژی ERP

-   حمایت مدیریت ارشد

-   طرح/برنامه پروژه

 

شکل ۵-۲ )  مدل عوامل حیاتی موفقیت برای پیاده سازی  ERP(هلند و لایت، ۱۹۹۹)

جارار و همکاران (۲۰۰۰) ضمن بررسی برخی از عوامل حیاتی موفقیت، آن ها را در چهار دسته طبقه بندی کردند. آن ها مفهوم پیاده سازی موفق یک سیستم  ERPرا از دو جنبه مهم (۱) پیکره بندی و اجرای سیستم ERP در سازمان و (۲) تحقق اهداف پروژه ای پیاده سازی-از نظر زمان و هزینه- مورد توجه قرار دادند. جارار و همکاران (۲۰۰۰) به این نتیجه رسیدند که عوامل مختلف حیاتی موفقیت را می توان متناسب با سطوح مدیریت سازمانی )از سطح راهبردی/ارشد تا سطح عملیاتی) بعنوان زیرمجموعه ای از چهار عامل اصلی مطرح کرد. این چهار گروه عبارتند از: حمایت مدیریت ارشد، مدیریت تغییر، زیرساختار فناوری اطلاعات و بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار (شکل ۶-۲). آن ها با توجه به دو جنبه اشاره شده از مفهوم پیاده سازی، تاکید می کنند که برخی از این عوامل همچون حمایت مدیریت ارشد، محدود به راه اندازی پروژه و فراهم آوری تسهیلات اجرای آن نمی شوند بلکه شامل نظارت مستمر و هدایت تیم پروژه پیاده سازی نیز می گردند.

 

 
شکل ۶-۲ )  طبقه بندی عوامل حیاتی موفقیت پیاده سازی  ERP( جارار و همکاران، ۲۰۰۰ )

 

 

استوس و پاستور (۲۰۰۰) بحث می کنند که طبیعت مسائل حوزه پیاده سازی ERP شامل چشم اندازهای سازمانی، فنی، راهبردی و تاکتیکی است. چشم انداز سازمانی به ساختار، فرهنگ و فرآیندهای کسب و کار سازمان می پردازد. چشم انداز فنی بر جنبه های مرتبط با یک محصول خاص ERP و مسائل فنی دیگری چون سخت افزارها و نیازهای مبتنی بر نرم افزار تمرکز دارد. چشم انداز راهبردی در ارتباط با شایستگی های محوری[۱] که به تحقق ماموریت سازمان و اهداف بلند مدت آن کمک می کند؛ است، در حالی که چشم انداز تاکتیکی بر فعالیت های کسب و کار با اهداف کوتاه مدت تطبیق دارد. استوس و پاستور (۲۰۰۰) ضمن تعریف این مفاهیم؛ عوامل حیاتی موفقیت مطالعات پیشین را در قالب یک مدل ماتریسی یکپارچه طبقه بندی کردند (شکل ۷-۲). آن ها نشان دادند که با توجه به حجم و دامنه عوامل ذکر شده در تحقیقات صورت گرفته؛ عوامل راهبردی و تاکتیکیِ حوزه سازمانی از اهمیت بیشتری نسبت به حوزه فنی برخوردارند. آن ها همچنین نتیجه گرفتند که عامل حمایت مدیریت ارشد از بیشترین اهمیت در مقایسه با سایر عوامل برخوردار است.

راهبردی تاکتیکی  

§     مدیریت موثر تغییر سازمانی

§     مدیریت خوب دامنه پروژه

§     بازمهندسی جامع فراگردهای کسب و کار

§     ترکیب مناسب تیم پروژه

§     درگیر شدن و مشارکت کارکنان

§     اعتماد بین شرکا

§     نقش مناسب قهرمانان پروژه

§     اختصاص کارکنان و مشاورین

§     ارتباطات قوی درون سازمانی و برون سازمانی

§     رسمیت بخشیدن به طرح/ برنامه زمان بندی پروژه

§     رفع اشکال پیشگیرانه

§     استفاده مناسب از مشاورین

§     توانمندسازی تصمیم-سازان

سازمانی

§     راهبرد مناسب پیاده سازی سیستم ERP

§     اجتناب از سفارشی سازی

§     نسخه مناسب ERP

§     پیکره بندی مناسب نرم افزار

§     دانش سیستم های قدیمی

فنی
شکل ۷-۲) چارچوب پیاده سازی عوامل حیاتی موفقیت (استوس و پاستور، ۲۰۰۰)

 

اولِری (۲۰۰۰) در قالب یک چارچوب عوامل حیاتی موفقیت را بر اساس نوع مخاطراتی که در چرخه حیات  ERP بهمراه خواهند داشت، طبقه بندی می کند. وی در کتاب خود مخاطرات محتمل در چرخه حیات  ERP را  به سه گروه دسته بندی می کند: مخاطرات فنی، کسب وکار و سازمانی. شکل  ۸-۲ چارچوب طبقه بندی اولری (۲۰۰۰) را نمایش می دهد.

نوع مخاطرات

 

مراحل چرخه حیات

فنی کسب و کار سازمانی
تصمیم به پیاده سازی ERP      
خرید ERP      
طراحی      
پیاده سازی      
پس از پیاده سازی (تثبیت)      
آموزش      
شکل  ۸-۲) چارچوب تحلیل عوامل حیاتی موفقیت مبتنی بر مخاطرات احتمالی و چرخه حیات  (اولری، ۲۰۰۰)

مخاطرات فنی عبارتند از مخاطراتی که برخاسته از فناوری پردازش اطلاعات اند. بعنوان نمونه مخاطراتی که ناشی از سیستم عامل، بانک های اطلاعاتی رابطه ای، فناوری سرویس دهنده و مخدوم [۲] ، نیازمندی های شبکه و نرم افزار باشند در این طبقه جای می گیرند. بطور واضح برخی از CSF ها همچون سیستم های قدیمی و سازگاری زیرساختارهای فنی سازمانی در ارتباط با این مخاطرات می باشند.

مخاطرات کسب و کار مخاطراتی هستند که ناشی از پردازش ها و مدل هایی اند که بعنوان بخشی از فراگرد پیاده سازی ERP انتخاب می شوند. این مخاطرات برگرفته از مجموعه نقشه های پیاده سازی سازمانی در ارتباط با هماهنگی درونی و تناسب بیرونی آن ها با شرکای کسب و کار  مطرح می شوند. بعبارت بهتر این مخاطرات برخاسته از این است که ۱) سازمان چه مدل ها، نقشه ها و فرآیندهایی را بر می گزیند، ۲) آن نقشه ها چگونه در سازمان مورد استفاده قرار می گیرند، ۳) چگونه آن ها تعامل با دیگر شرکای شرکت را تسهیل می کنند (عرضه کننده ها و تامین کنندگان). داشتن منابع کافی برای پیاده سازی و تقویت ارتباط با مشتریان و تامین کنندگان از عواملی است که مرتبط با مخاطرات کسب و کار است. بعبارت بهتر در صورتی که پروژه از نظر زمان و هزینه مطابق با برنامه پیش نرود و سازمان متحمل زمان و هزینه اضافی شود به نوعی با مخاطره کسب و کار (از دست دادن مشتریان و تنزل جایگاه رقابتی ) مواجه خواهد بود. بنابراین عواملی چون آمادگی تامین کنندگان؛ از عواملی است که ممکن است به مخاطرات کسب و کار منجر شود. توجه شود که این دسته از مخاطرات ممکن است در محیط های غیر دولتی، به تضعیف جایگاه رقابتی سازمان منتهی شود و در محیط های دولتی تضعیف جایگاه مأموریتی سازمان را به همراه داشته باشد.

در نهایت مخاطرات سازمانی ناشی از محیط – شامل پرسنل و ساختار سازمانی- می باشد. اولری (۲۰۰۰) از فقدان «حمایت اجرایی» بعنوان یکی از دلایل شکست پیاده سازی  ERPدر دولت فدرال امریکا در دهه ۷۰ یاد می کند. عوامل مرتبط با پیامدهای انسانی همچون انتخاب مشاور، پیامدهای فرهنگی و مدیریت تغییر در تولید این دسته از مخاطرات تاثیرگذارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ب.ظ ]




تقسیم بندی متداول استراتژِی:

استراتژی های کلان

استراتژی های اصلی

استراتژی های خاص (علی احمدی ، ۱۳۸۶ : ۵۷ )

۲-۲-۱-۹ ) مفهوم پارادایم:

پارادایم مجموعه ای از تفکرات، تصورات وارزشهایی است که یک بینش از واقعیت را شکل میدهند. بینشی که اساس راهی قرار می گیرد که یک جامعه خود را بر اساس آن سازماندهی می کند. از منظر دیگر می توان گفت: پارادایم ها ، راهنمایی برای حل مسائل انسان هستند. انسان در چارچوب پارادایم می اندیشد و قضاوت می کند. هر پارادایم محدوده ای را تعریف می کند که در آن قواعدی حاکم است. توجه به این قواعد بسیار مهم بوده و تنها با درک عمیق و بهره گیری از  آنها موفقیت حاصل میشود. ژول بارکر می نویسد: پارادایم مجموعه ای از قواعد هستند که محدوده ای را مشخص کرده و به شما نشان می دهد که برای موفقیت در داخل این محدوده چگونه باید رفتار کنید و الگویی برای حل مسائل به شما ارائه می کند. هنگامیکه پارادایم جدید ظهور می کند در واقع قوانین و قواعد حاکم بر پارادایم قلبی بمرور از بین می رود. بدین ترتیب سازمانهایی که تا آن زمان حتی گمنام بوده اند، فرصت به ظهور رساندن استعدادهای خویش و تثبیت موقعیت خویش را در پارادایم جدید پیدا می کنند.

دانلود پایان نامه

بنابراین دوره انتقال پارادایم ، فرصت بسیار مناسبی برای رقابت و پیروزی کوچک ها در مقابل بزرگ ها است زیرا در پارادایم جدید همه باید از صفر شروع کنند. پارادایم در سازمانها را می توان به سه سطح تقسیم نمود:

  • پارادایمی که فقط به یک سازمان خاص بر می گردد
  • پارادایمی که به مدیریت ، استراتژی و سازمان بر می گردد
  • پارادایم عمومی

بر اساس این تعریف میتوان گفت سازمانهای هوشیار، آنهایی هستند که در سطح دوم پارادایم ها را همواره تغییر می دهند و پارادایم های جدید ایجاد می کنند. با تغییر پارادایم قواعد حاکم قبلی تقریباً منسوخ شده و لذا فرصت های جدید آفریده می شود ، بنابراین سوال اینجاست که با توجه به این فرصتها، سازمانها چگونه استراتژی خود را بر مبنای آنها طرح ریزی نمایند؟

پاسخ سوال مشکل است. زیرا سرمایه گذاری روی مسئله ای که هنوز اتفاق نیفتاده ، قدری عبث و عجیب به نظر میرسد و ریسک بالایی دارد. استراتژی ها بر مبنای چنین فرصتهایی به چهار دسته عمده تقسیم می شوند:

  • استراتژی آگاهانه ( که بر مبنای پارادایم جاری شکل میگیرد)
  • استراتژی خلاقانه (که در فضای پارادایم موجود راه حلهای بدیع را جست و جو می کند)
  • استراتژی های آینده نگر( که بر شناخت پارادایم آینده استوار است)
  • استراتژی آینده ساز (که بر مبنای قاعده شکنی و خلق پارادایم جدید شکل میگیرند)

 

استراتژی های آگاهانه با ریسک نسبتاً محدودی سازمان را نسبت به رقبا تفوق خواهد بخشید ولی این استراتژی ها تحول زا نیستند.

استراتژی های خلاقانه  سازمان را در یک موقعیت برتر نسبت به رقبا قرار می دهند ولی ممکن است در مدت زمان کوتاهی سازمان های دیگر از قابلیت های کلیدی آنان استفاده کرده و استراتژی های مشابه اتخاذ نمایند.

استراتژی های آینده نگر قابلیت رقبا را به شدت خنثی می کند ولی ریسک بالای این رویکرد ممکن است حتی باعث نابودی سازمان بشود.

و اما استراتژی های آینده ساز یک راه میان بر برای فتح قله پیروزی به شمار می روند ولی از آنجاییکه نیاز به خلاقیت بالایی دارند عمدتاً به  افراد خاصی متکی هستند. (علی احمدی ، ۱۳۸۶ : ۸۴ )

شکل (۲-۴) رابطه تفکر و برنامه ریزی استراتژیک

شکل (۲-۵)  نمودار تجزیه و تحلیل  swoT

 

شکل (۲-۶) الگوی اول -  زنجیره ارزش سازن

 

شکل (۲-۷) الگوی دوم  - زنجیره ارزش پورتر

 

۲-۲-۱-۱۰ ) مدل رقابت صنعتی پورتر:

شناخت منابع اصلی فشارهای رقابتی و تعیین درجه قوت آنها یکی از عمده ترین بخشهای تجزیه و تحلیل محیط خارجی به شمار می آید. اهمیت این بخش به دلیل ضرورت شناخت مزیت رقابتی رقبا و استفاده از آن برای ترسیم جایگاه استراتژیک سازمان در بازار می باشد و این موضوعی است که در مدل رقابتی صنعتی پورتر مد نظر قرار گرفته است. شدت رقابت در صنایع مختلف و بین شرکتهای گوناگون بسیار متفاوت است به طوریکه در صنایعی که بازده کمتری دارند شدت رقابت بسیار زیاد است. در این راستا هدف استراتژیست جستجوی موضعی در صنعت است که در آن موسسه بتواند در برابر این نیرو ها از خود دفاع کرده و یا به نفع خود بر آنها تاثیر بگذارد. از دیدگاه پورتر فشار رقابتی ناشی از پنج منبع اصلی بشرح زیر میباشد: (علی احمدی ، ۱۳۸۶ : ۳۸۳ )

  • رقبای موجود
  • فشار تازه واردین (رقبای بالقوه)
  • تهدید محصولات جانشین
  • قدرت چانه زنی خریداران
  • قدرت چانه زنی تامین کنندگان

در روش پورتر، آنالیز این پنج عامل، شکل گیری استراتژی توسعه صنعت را بوجود می آورد.

کلید موفقیت در برنامه ریزی استراتژیک تمرکز روی فرصتها و بخشی کوچک از صنعت است. بهرحال آنالیز رقابتی برروی رقابت بین شرکتهای موجود متمرکز شده و برنامه ریزی را بر اساس توان سایر شرکتهای موجود در صنعت انجام می دهد. پورتر معتقد است که سه نوع استراتژی عمومی می توان انتخاب کرد: (علی احمدی ، ۱۳۸۶ : ۳۹۱ )

  • رهبری در هزینه های بالا سری
  • متمایز سازی
  • متمرکز
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ب.ظ ]




مدل ارزش- مشتری

مدل بالاترین سطح ارزش دهنی HPV با پرداخت کمترین سطح هزینه ها (LDC) :

در تدوین استراتژی رقابتی بیش از هر چیز لازم است تا موقعیت هر یک از محصولات در بازار رقابتی مشخص شود. تمام محصولات (جدید و موجود) در بازار ودر ذهن خریداران دارای موضع و جایگاهی خاص هستند. موضع و جایگاه محصولات را می توان به نحوه ادراک مصرف کنندگان از آن محصولات در مقایسه با ادراک آنها از محصولات رقیب دانست. مشتریان غالباً به سوی محصولاتی گرایش دارند که ارزش بیشتری را با قیمت کمتری برایشان فراهم سازد. از این رو لازم است تا ابعاد مهم ارزش آفرینی هر محصول مشخص شودو بر عواملی که از نظر مشتریان دارای اهمیت ویژه ای می باشد تاکید شود. هر محصول ابعاد ارزش آفرینی خاص خود را داراست که باید با همکاری بخش های مختلف بویژه تحقیقات بازار، شناسایی و وزن دهی شوند. در نمودار ارزش – مشتری که تکنیکی است در جهت شناسایی موقعیت کالا در بازار ، پس از تعیین موقعیت کالا، می توان دو استراتژی را برای رقابت برگزید. (علی احمدی ، ۱۳۸۶ : ۴۰۴ )

شکل (۲-۹) ماتریس تحلیل ریسک محصول / بازار

 

شکل (۲-۱۰) ماتریس رشد آنصوف

 

کسب و کارهای کوچک از اجزای لاینفک اقتصاد هر کشورند، ضمن اینکه منشأ نوآوریهای عمده ای در عرصه صنعت و تجارتند. از این رو صاحبنظران سازمانها و واحدهای اقتصادی کوچک را نیروی محرکه نوآوری در اقتصاد میدانند. هرچند که این واقعیت را کمتر کسی انکار می کند ولی در مورد تعریف این سازمانها، تفاوت آرای زیادی وجود دارد. اگر این سازمانها بر مبنای سهام مالک تعریف شوند. گفته می شود سازمانی است که بخش عمده ای از سهام آن متعلق به (مالک/ مدیر) آن است. سلامت اقتصادی هر کشوری به میزان مطلوبیت مدیریت سازمانها و واحدهای اقتصادی کوچک در آن بستگی دارد. به منظور ارائه تصویر بهتر از قلمرو مدیریت سازمانهای کوچک، مسیرهای پیشرفت شغلی و کارآفرینی در آنها مورد بحث قرار میگیرد.

عکس مرتبط با اقتصاد

پیش از پرداختن به فرصتهای مسیر پیشرفت ، بررسی دو نکته با بهره گرفتن از تجربیات و تحقیقات سایر کشورها اهمیت دارد: ( رضائیان ، ۱۳۷۹ : ۲۶ )

  • افسانه ورشکستگی
  • افسانه مشاغل کم درآمد

آمارهایی که بارها تکرار میشوند حکایت از آن دارند که چهار پنجم سازمانها و واحد های اقتصادی کوچک، حداکثر تا پنج سال اول پس از تاسیس ، با شکست مواجه می شوند. این آمار و ارقام چشم انداز وحشتناکی را برای افرادی که در فکر شروع یک کسب و کار جدیدند ترسیم می کند. اما پژوهشهایی که به تازگی صورت پذیرفته نشان می دهد که میزان ورشکستگی کسب و کارهای کوچک در طول هست سال اول، در حدود ۱۸ درصد است. پنج مسیر پیشرفت واحدهای اقتصادی کوچک به شرح زیر است: (رضائیان ، ۱۳۷۹ : ۲۷ )

  • مشاوران و پیمانکاران مستقل
  • اشتغال در کسب و کارهای کوچک
  • خرید یا مشارکت در واحد های کوچک دارای مالکیت خانگی
  • اخذ مجوز فروش یا نمایندگی شرکتهای دیگر
  • ایجاد یک واحد اقتصادی و کسب و کارهای شخصی

البته هر یک از این مسیرها، جنبه های مثبت و منفی خاص خود را دارند، یعنی بهترین گزینه وجود ندارد و  موفقیت در این بخش، به تلفیق صحیح سرمایه ها، استعدادها، تلاشها و بهره گیری مطلوب از فرصتهای ایجاد شده و رخدادهای پیش بینی نشده بستگی دارد. (رضائیان ، ۱۳۷۹ : ۲۷ )

۲-۲-۱-۱۲ ) کارآفرینی:

کارشناسان کارآفرینی را فراگرد شکار فرصتها به وسیله افراد( به طور انفرادی یا در سازمانها) بدون در نظر گرفتن منابع موجود در اختیار آنها می دانند. در واقع کار آفرینان به هنگام تصور فرصتهای جدید، محدودیتهای منابع جاری را نادیده می گیرند. کارآفرینان سازمانهای بزرگ را کارآفرینان سازمانی می نامند. کارآفرین سازمانی کسی است که در داخل یک سازمان، محصولات ، فعالیت ها و فن آوری های جدید را کشف می کند و به بهره برداری می رساند. (رضائیان ، ۱۳۷۹ : ۲۸ )

۲-۲-۱-۱۳ ) خلاقیت:

دانشمندان ، خلاقیت را با تعابیر متعدد و متنوعی تعریف کرده اند. به طوری که گاهی هر تعریف فقط بیانگر یک بعد از ابعاد مهم فراگرد خلاقیت است. برای مثال هربرت فوکس معتقد است که ((فراگرد خلاقیت عبارت است از هر نوع فراگرد تفکری که مسئله ای را به طور مفید و بدیع حل کند.)) اریک فروم معتقد است که خلاقیت توانایی دیدن و پاسخ دادن است. آبراهام مزلو می گوید :” از یک تاجر چنین آموختم که ایجاد یک موسسه تجاری نیز ممکن است فعالیتی خلاق باشد. همچنین از یک نوجوان و ورزشکار آموختم حمله ای کاری در هنگام بازی ممکن است مانند تولید یک محصول یا سرودن یک غزل زیبا باشد.” به این ترتیب می توان گفت که به طور کلی، خلاقیت عبارت است از به کارگیری توانایی های ذهنی، برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید.

به هر حال آنچه در ایجاد فکر یا چیز جدید  و به طور کلی در فراگرد خلاقیت اهمیت دارد تفکر است.

سازمان در مسیر تطبیق خود با تغییرات ناگزیر از تقویت فراگردهای نوآوری و خلاقیت است.

خلاقیت با تفکر و یافتن نظرها، راه ها و روش های جدید و نوآوری در کاربرد آنها سروکار دارد.

فراگرد ایجاد فکرهای جدید را خلاقیت و تبدیل آن فکرها به عمل و کاربردهای سودمند را نوآوری می گویند. در سازمانها این کاربردها به دو صورت انجام میشود: (رضائیان ، ۱۳۷۹ : ۱۰۲ )

  • نوآوری در فراگرد که موجب بهینه شدن راه های انجام کار میگیرد
  • نوآوری در محصول که به تولید محصولات یا ارائه خدمات جدید و بهبودیافته منجر میشود.

فراگرد نوآوری در محصول خود دارای مراحل چهارگانه زیراست:

  • ایجاد فکر جدید
  • آزمایشهای اولیه
  • تعیین امکان پذیری
  • کاربردنهایی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ب.ظ ]




راهبرد یا استراتژی :

استراتژی یک برنامه جامع برای عمل است که جهت گیری های عمده سازمان را معین می کند و رهنمودهایی برای تخصیص منابع در مسیر کسب هدفهای بلند مدت سازمانی ارائه می دهد.راهبرد الگوی تصمیمهایی است که در سازمان اخذ می شود و فعالیتها و نتایج را شکل می دهد. راهبردهای خوب ابزارهای رقابتی به شمار می آیند و راهبردهای نامناسب، ضعفهایی عمده برای سازمان محسوب می شوند. در نمودار (۲-۱۳) راهبردها در سطح سازمان مادر، سطح موسسه و سطح عملیاتی مقایسه شده اند.

نمودار (۲-۱۱) سطوح سه گانه راهبردها در سازمان

در واقع هدف از برنامه ریزی استراتژیک ، کمک به سازمانها برای کسب مزیت رقابتی است. (رضائیان ، ۱۳۷۹ : ۲۳۹ )

برای تدوین استراتژی در سطح موسسه یا فعالیتهای عمده سازمان، اغلب از روشهایی نظیر تدوین استراتژی ای رقابتی – انطباقی و چرخه عمر محصول استفاده میشود.

۲-۲-۱-۱۵ ) استراتژی های رقابتی پورتر:

رهیافت راهبردهای رقابتی با تحلیل محیط رقابتی سازمان شروع میشود بنابراین می توان راهبرد هایی را انتخاب کردکه مزیت رقابتی سازمان را در مقایسه با رقبایش افزایش دهند.

دانلود پایان نامه

چهار راهبرد کلی که سازمانها برای کسب مزیت رقابتی اتخاذ می کنند عبارتند از:

  • متمایز ساختن – متمایز ساختن محصولات و خدمات خود ازآنچه رقبا ارائه می دهند.
  • پیشتازی در صرفه جویی و کاهش هزینه ها – به حداقل رساندن هزینه تولید و افزایش اثر بخشی عملیات در مقایسه با رقبا
  • صرفه هزینه به صورت متمرکز- متمرکز کردن فعالیتها برای خدمات رسانی به یک بازار خاص یا گروهی از مشتریان
  • متمایز ساختن به صورت متمرکز – ارائه محصولات و خدمات برتر به تعداد محدودی از مخاطبان

در نمودار ۲-۱۴ ، دو متغیر مزیت رقابتی و قلمرو رقابت در نظر گرفته شده اند. در محور افقی مزیت رقابتی مورد نظر شرکت ممکن است کاهش هزینه یا متمایز ساختن بازده باشد. در محور عمودی نیز قلمرو ورقابت ممکن است یک بازار گسترده یا یک بازار محدود باشد.

نمودار (۲-۱۲) راهبردهای رقابتی عام

یادآوری میشود که انتخاب راهبرد مناسب مستلزم اتخاذ نگرش اقتضایی در مواجهه با هر موقعیت است. طبق برخی از مطالعات انجام شده میان تناسب راهبرد با سازمان و رشد درآمد های سازمان در بلند مدت همبستگی وجود دارد. (رضائیان ، ۱۳۷۹ : ۲۵۴ )

۲-۲-۱-۱۶ ) راهبردهای انطباقی:

فرض عمده مدل انطباقی آن است که سازمانها باید راهبردهایی را در مورد محصولات و بازار خود انتخاب کنند که با ماهیت محیط خارجی آنها سازگار باشد. در واقع راهبردهایی که به درستی انتخاب میشوند فرصت و مجالی برای سازمانها ایجاد می کنند که به طور مطلوبی با چالشهای محیطی انطباق یابند. راهبردهای چهارگانه ای که در چارچوب مدل انطباقی مطرح شده اند که عبارتند از:

  • راهبرد پیشروی:

این راهبرد با تاکید بر افزایش نوآوری و جستجوی فرصتهای جدید، به دنبال کشف چشم اندازهای جدیدی برای رشد است و وجود مخاطره را می پذیرد. این راهبرد برای محیطهای پویا و مستعد رشد بهترین انتخاب به شمار میرود.

  • راهبرد تدافعی:

این راهبرد با تاکید بر حفظ سهم بازار فعلی و حمایت از تولید محصولات موجود، به دنبال دستیابی به ثبات است از این رو فقط برای محیطهای پایدار مناسب است و گاهی مورد توجه صاحبان صنایع در حال افول قرار میگیرد.

  • راهبرد تحلیلگری:

این راهبرد بر تلاش برای حفظ موقعیت در فعالیت اصلی تاکید دارد ولی توصیه می کند که به طور گزینشی به فرصتهای نوآوری و تغییر نیز پاسخ مساعد داده شود. از این رو راهبرد تحلیلگری بین راهبردهای پیشرو و تدافعی قرار میگیرد. این راهبرد هنگامی که همه چیز در موقعیت خاص خوب به نظر میرسد بر پیروی از سازمانهای پیشرو تاکید میکند.

  • راهبرد واکنشی :

این راهبرد با تاکید بر ضرورت پاسخگویی به فشارها و تحرکات محیطی تهدید کننده سازمان را ترغیب به واکنش برای حفظ حیات خود میکند. به همین دلیل گاهی آن را راهبرد پیرو می نامند. سازمانهایی که از راهبرد واکنشی استفاده میکنند ویژگی های ساختاری ثابت و پایدار و دیدگاه های برنامه ریزی بلند مدت ندارند. (رضائیان ، ۱۳۷۹ : ۲۵۶ )

۲-۲-۱-۱۷ ) چرخه حیات محصول:

چرخه حیات محصول زنجیره ای از مراحل تولید الی توزیع و بازاریابی یک محصول یا خدمت را در طول حیات آن نشان می دهد. چهار مرحله عمده چرخه حیات هر کالا عبارتند از:

  • معرفی
  • رشد
  • بلوغ
  • افول

بر اساس نگرش اقتضایی راهبردها نباید بر مبنای اصول و قواعد ثابت و کلی اتخاذ شوند بلکه باید فراخور هر وضعیت خاص، راهبرد مناسب آن تدوین گردد. بنابراین در نظر گرفتن چرخه حیات محصول، اطلاعات بسیار سودمندی برای برخورد اقتضایی با تدوین راهبرد سطح موسسه فراهم می آورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ب.ظ ]




تحلیل زنجیره ارزش:

سازمانها برای شناسایی و ارزیابی منابع و توانایی های خود مبادرت به تحلیل زنجیره ارزش اقتصادی می نمایند. به موجب این تحلیل سازمان می تواند آن دسته از اجزا خرده سیستم های خود را که تولید ارزش اقتصادی می کنند شناسایی کند. شناخت اجزای تولید کننده ارزش اقتصادی و متمایز ساختن آنها از اجزایی که ازاین حیث ارزش آفرین نیستند برای مدیریت بسیار حائز اهمیت است زیرا هنگامی سازمان از بازدهی بیش از متوسط برخوردار می گردد که ارزش اقتصادی ایجاد شده در آن از هزینه های ایجاد ارزش اقتصادی بیشتر باشد. زنجیره ایجاد ارزش اقتصادی در سازمان به دو مجموعه از فعالیتهای پشتیبانی و فعالیتهای اصلی تقسیم میشود. هدف اصلی از تحلیل زنجیره تولید ارزش در سازمان این است که با صرف هزینه کمتر ارزش بیشتری ایجاد شود حتی الامکان نوعی ارزش افزوده به دست آید.

عکس مرتبط با اقتصاد

در فضای رقابتی اقتصاد جهانی آن دسته از حلقه های زنجیره ایجاد ارزش که بر کسب آگاهی از سلایق و نیازهای مشتریان متمرکزند اهمیت ویژه ای دارند. (رضائیان ، ۱۳۷۹ : ۲۶۰ )

نمودار ( ۲-۱۴ ) تحلیل زنجیره ارزش اقتصادی

هنگامیکه وجود یک منبع قدرت یا توانایی به ایجاد مزیت رقابتی می انجامد که سازمان بتواند با بهره گرفتن از آن فعالیتی برتر از فعالیت رقبا انجام دهد یا فعالیتی برای ایجاد ارزش انجام دهد که رقبا قادر به انجام آن نباشند. احتمام به این امر گاهی مستلزم آن است که سازمان بخشهایی از زنجیره ارزش اقتصادی را با هم ترکیب کند یا آنها را مورد بازنگری قرار دهد. (رضائیان ، ۱۳۷۹ : ۲۶۰ )

دانلود پایان نامه

۲-۲-۲ ) استراتژی اقیانوس آبی :

برای بردن در آینده شرکت ها باید دست از رقابت با یکدیگر بردارند . در اقیانوس های آبی رقابت بی معناست ، زیرا قواعد بازی هنوز تعریف نشده اند . ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۱۴ )

تحقیقات انجام شده نشان میدهند که تنها ۱۴ % کسب و کارها در فضای اقیانوس آبی راه اندازی میشوند با این حال ۶۱ % کسب و کارهایی که به سودآوری میرسند را تشکیل میدهند . نه شرکت و نه صنعت هیچکدام نمی توانند بهترین واحد تحلیل در مطالعه ریشه های رشد و سودآوری باشند اما حرکت استراتژیک واحد مناست برای این تحلیل است . حرکت استراتژیک مجموعه ای از اقدام ها و تصمیم های مدیریتی است که موضوع آنها ارائه محصول تجاری عمده و بازارساز است که فضای جدیدی را در بازار گشوده یا در اختیار می گیرند و جهشی قابل ملاحظه در تقاضا را همراه دارند . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۱۸)

خالقان اقیانوس های آبی با کمال تعجب از رقابت به عنوان ملاک عمل استفاده نمی کنند ، در عوض آنها پیرو منطق استراتژیک متفاوتی هستند که ما آن را نوآوری در ارزش می نامیم . شرکت ها به جای تمرکز روی شکست حریف در رقابت روی حذف رقابت و بی معنا ساختن آن تمرکز می کنند . این حذف با خلق جهشی در ارزش برای خریداران و برای شرکت و درنتیجه گشودن فضایی جدید و بی رقیب در فضای بازار به دست می آید . ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۲۴ )

نوآوری در ارزش فقط هنگامی رخ میدهد که شرکت ها نوآوری را با جایگاه های خود از نظر مطلوبیت ، قیمت و هزینه همراستا سازند . اگر آنها نتوانند در این مسیر نوآوری را با ارزش مهار کنند ، نوآوران تکنولوژیک و پیشتازان بازار اغلب بذری می کارند که شرکت های دیگر آنها را درو میکنند . این شرکت ها تمایز و هزینه کمتر را به عنوان هدف به صورت همزمان منبال میکنند که با منطق معمول بازارهای موجود در تضاد است . ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۲۵ )

نوآوری در ارزش در محدوده ای ایجاد میشود که اقدام های شرکت تاثیر قابل ارائه برای خریداران دارد . صرفه جویی های هزینه ای با حذف یا کاهش در عواملی ایجاد میشود که صنعت روی آنها رقابت میکند . ارزش برای خریدار نیز با افزایش یا خلق عناصری ارتقا داده میشود که در آن صنعت هرگز عرضه نشده بوده اند . با گذشت زمان هزینه ها بازهم بیشتر کاهش می یابند زیرا صرفه مقیاس به علت افزایش حجم فروش در کار وارد میشود . ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۲۹ )

این نوآوری چیزی بیش از نوآوری های صِرف ، مانند نوآوری در تولید و یا نوآوری در محصول میباشند . خلق اقیانوس های آبی ، تحقق همزمان کاهش هزینه ها و افزایش ارزش برای خریداران است . به این ترتیب جهشی در ارزش برای هر دو طرف ، یعنی شرکت و خریداران محصولِ شرکت بدست می آید . ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۳۰ )

تحقق استراتژی اقیانوی آبی شامل شش اصل اساسی است که چهار اصل اول آن مربوط به تدوین و دو اصل آخر ، اصول اجرای آن را تشکیل میدهند :

 

اصول تدوین عامل ریسکی که هر اصل آن را کاهش میدهد
مرزهای بازار را دوباره بسازید ریسک جستجو
روی تصویر کلان تمرکز کنید و نه روی اعداد ریسک برنامه ریزی
به فراتر از تقاضای موجود بیندیشید ریسک مقیاس
دنباله اقدامات استراتژیک را بدرستی اجرا کنید ریسک مدل کسب و کار
اصول اجرا عامل ریسکی که هر اصل آن را کاهش میدهد
بر موانع سازمانیِ کلیدی غلبه کنید ریسک سازمانی
اجرای استراتژی را در درون استراتژی قرار دهید ریسک مدیریت

جدول ( ۲-۱۵ ) شش اصل استراتژی اقیانوس آبی

اما قبل از شروع به تدوین باید بوسیله ابزارها و چارچوبهای تحلیلی مشخصی نقات قوت و ضعف یک کسب و کار برای ورود به این حوزه ، آشکار ، و اقدامات مورد نیاز برای آماده سازی شرایط برای تحقق مدل کسب و کار مبتنی بر استراتژی اقیانوس آبی تعیین گردد . بعد از این مرحله میتوان با پیروی از اصول ششگانه فوق کار تدوین و اجرای استراتژی اقیانوس آبی را برای کسب وکار مورد نظر شروع کرد . در ادامه با ابزار تحلیلی مورد نظر و نحوه تهیه آنها آشنا میشویم :

۲-۲-۲-۱ ) تابلوی طراحی استراتژی :

تابلوی طراحی استراتژی چارچوبی برای تشخیص و همچنین برای اقدام است که در ساخت استراتژی های بسیار جذاب اقیانوس آبی به دو منظور به کار میرود :

اول آنکه          وضعیت کنونی بازی در فضای بازار شناخته شده را نشان میدهد .

دوم آنکه          نشان میدهد به منظور خلق یک منحنی ارزش جدید و رسیدن به تمایز و کاهش هزینه به طور همزمان چه اقداماتی باید صورت پذیرد .

در تابلوی طراحی استراتژی ، محور افقی عواملی را نشان میدهد که بازیگران صنعت و رقبا روی آنها رقابت و در آنها سرمایه گذاری میکنند . این عوامل را میتوان به عنوان کلید هایی که در تبلیغ محصولات یا خدمات ارائه شده توسط این بازیگران به عنوان محصولی خاص برای مشتریان به کار میرود شناسایی کرد .  محور عمودی در تابلوی طراحی استراتژی سطح عرضه ای را نشان میدهد که خریداران برطبق هریک از این عوامل کلیدی رقابت از هر تولید کننده ای دریافت میکنند . ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۳۹ )

برای رسیدن به  منحنی ارزش جدید برای کسب و کار مورد نظر باید چهار اقدامِ حذف ، کاهش ، افزایش و خلق را برای آن شناسایی نمود . برای این منظور چهار پرسش کلیدی بشرح ذیل مطرح میشود که منطق استراتژیک و مدل کسب و کار رایج هر صنعتی را به چالش میکشد :

 

۱ ) از بین عواملی که صنعت آنها را بدیهی فرض میکند ، کدام عوامل را باید حذف کرد ؟

۲ ) کدام عوامل را باید تا فاصله ای قابل ملاحظه زیر استاندارد صنعت کاهش داد ؟

۳ ) کدام عوامل را باید تا فاصله ای قابل ملاحظه بالاتر از استاندارد صنعت افزایش داد ؟

۴ ) کدام عوامل باید خلق شوند که صنعت هرگز آها را عرضه نکرده است ؟

 

هنگامی که چارچوب چهار اقدام را برای تابلوی طراحی استراتژی صنعت خود به کار میبندید به دیدگاه جدید و روشنگری از حقایق پیشتر پذیرفته شده میرسید . با تعقیب دو پرسش اول میتوانید دریابید که چگونه باید ساختار هزینه خود را در مقایسه با رقبا پائین بیاورید از سوی دیگر دو پرسش بعدی به شما قدرت تشخیص و درکی میدهند تا بفهمید چگونه میتوان ارزش نزد خریداران را ارتقا داد و تقاضای جدید بوجود آورد . در اینجا اقداماتی که برای حذف و خلق انجام داده میشوند و شرکت ها را در مسیری فراتر از بیشینه سازیِ ارزش شرکت حرکت میدهند دارای اهمیتی ویژه هستند . این اقدامات به شما فرمان میدهند که عوامل را خودتان تغییر دهید و در نتیجه قواعد موجود در رقابت را نا معتبر سازید . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۴۳ )

ابزار کمکی برای چارچوب چهار اقدام جدول (حذف – کاهش – افزایش – خلق) نام دارد  که نمایی ساده ، خلاصه و مفید از پاسخ های بدست آمده در مورد هریک از چهار سوال چالش برانگیز مذکور میباشد .

پس از تشکیل جدول (حذف – کاهش – افزایش – خلق) ، با ترکیب عوامل موجود در آن میتوان استراتژی های جالبی برای خلق اقیانوس آبی تدوین کرد ، اما کدام استراتژی برای این منظور از شرایط حداقلِ لازم برخوردار بوده و برای بررسی بیشتر مناسب است ؟ برای پاسخ به این سوال ، سه مشخصه را میتوان به عنوان محکی اولیه از اعتبار سنجی ِ تجاری ِ ایده های اقیانوس آبی به حساب آورد . این سه کیفیتِ مکملِ یکدیگر برای استراتژی اقیانوس آبی هنگامی که با بهره گرفتن از منحنی ارزش بیان میشوند عبارتند از تمرکز ، واگرایی و یک پیام گیرا و تاثیر گذار .

هر استراتژی بزرگی دارای تمرکز است و نمای استراتزیک هر شرکتی یا منحنی ارزش آن باید به روشنی آن را نشان دهد . یه عبارت دیگر این استراتژی باید روی موارد مشخصی از عوامل استراتژیک رقابتِ منحنی ارزش مربوطه تاکید داشته باشد نه همه موارد .البته این تمرکز باید به گونه ای باشد تا واگرایی ایجاد نماید . هنگامی که استراتژی شرکتی به صورت منفعل و بر اساس تلاش آن شرکت برای حفظ جایگاه خود در رقابت شکل میگیرد شرکت یکتایی خود را از دست میدهد . در واقع منحنی های ارزش رقبا همه یکسان هستند و بنابراین مینوان آنها را بطور خلاصه با یک منحنی ارزشِ تک ، روی تابلوی طراحی استراتژی نشان داد . اما در مقابل ، منحنی های ارزش استراتژیست های اقیانوس آبی همواره جدا و متفاوت از دیگرانند . با بهره گرفتن از چهار اقدام حذف ، کاهش ، افزایش و خلق ، آنها نمای  استراتژیک خود را از نمای متوسط صنعت متمایز می سازند . در نهایت یک استراتژی خوب ، درارای پیامی تاثیر گذار ، روشن و دقیق است . یک پیام خوب نه تنها لازم است پیغامی روشن را انتقال دهد بلکه باید در تبلیغ یک پیشنهاد صداقت نیز داشته باشد در غیر اینصورت مشتریان اعتماد و علاقه خودر را از دست خواهند داد . در حقیقت یک روش خوب برای اثربخشی و استحکام  استراتژی این است که ببینیم آیا پیام قوی و اصیلی دارد یا خیر ؟ ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۵۴ )

هنگامی که منحنی ارزش شرکتی با این سه معیار که معرف یک استراتژی خوب اقیانوس آبی هستند مطابقت دارد ، شرکت در مسیر درست قرار دارد . این سه معیار را میتوان به عنوان یک آزمون اولیه از درجه اعتبار تجاری ایده های اقیانوس آبی به حساب آورد . اما برای دستیابی به یک استراتژی خوب با توجه به معیار های فوق چه باید کرد ؟

چالش مطرح ، شناسایی موفقیت آمیز فرصت های دارای جذابیت تجاری در اقیانوس آبی از بین توده هایی از موراد امکان پذیر است . شرکت ها باید برای دستیابی به این مهم و تدوین یک استراتژی مناسب همواره توصیه های زیر را مد نظر داشته باشند . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۵۹ )

توصیه اول :

شرکت باید تصمیم بگیرد که چه عواملی را حذف کند و چه عواملی را کاهش دهد و فقط نمیتواند به فکر افزایش و خلق باشد تا منحنی ارزش واگرا بسازد . در غیر اینصورت ساختار هزینه آن بیشتر متایل به آن است که بالا باشد و مدل کسب و کار آن در پیاده سازی و اجرا پیچیده خواهد بود که کاملا با نوآوری در ارزش که سنگ بنای استراتژی اقیانوس آبی ، یعنی افزایش ارزش نزد خریداران همراه با کاهش هزینه برای شرکت ، در تناقض خواهد بود . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۵۹ )

توصیه دوم :

شرکت باید از استراتژی ناهمگن بپرهیزد . هنگامی که منحنی ارزش شرکت شبیه یک ظرف ماکارونی به نظر میرسد و در آن عرضه شرکت را میتوان به صورت ( بالا – پائین - بالا – پائین - بالا – پائین ) توصیف کرد بدان معنی است که شرکت دارای استراتژی همگنی نیست و استراتزی آن بیشتر مبتنی بر استراتژی های فرعی مستقل از یکدیگر است . این استراتژی های فرعی ممکن است به تنهایی معنی دار باشند اما به طور وسیع و در کل اثر آنها در متمایز ساختن شرکت از بهترین رقبا و ایجاد یک چشم انداز استراتژیک روشن ناچیز است . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۵۹ )

توصیه سوم :

شرکت باید از تناقض های استراتژیک در تدوین استراتژی بپرهیزد . این تناقض ها معرف حوزه هایی از عملکرد شرکت هستند که در آنها شرکت سطح بالایی از عرضه را برای یک عامل رقابتی دارد در حالی که عوامل دیگری را که آن عامل را پشتیبانی میکنند نادیده میگیرد . ناهمخوانی ها و نبود انسجام استراتژیک در عدم تطابق بین سطح عرضه محصول و خدمات شرکت به مشتری و قیمت ها نیز قابل مشاهده است . تعجبی ندارد که چنین شرکتی به سرعت سهم بازار خود را از دست خواهد داد . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۶۰ )

توصیه چهارم :

شرکت باید در هنگام ترسیم تابلوی طراحی استراتژی از منظری بیرون به درون استفاده کند . نوع زبان مورد استفاده در تابلوی طراحی استراتژی مفاهیم مهمی را دربردارد و نشان میدهد که چشم انداز استراتژیک شرکت بر اساس منظری بیرون به درون ساخته شده و رانشگر آن ، طرف تقاضا و مشتری است یا آنکه از منظری درون به بیرون و با رانشگرهای عملیاتی شکل گرفته است . آیا عوامل رقابتی به صورتی بیان شده اند که برای خریداران قابل درک و ارزش گذاری باشد ؟ تجزیه و تحلیل زبانِ تابلوی طراحی استراتژی به شرکت کمک میکند که دریابد فاصله اش با ایجاد تقاضا در صنعت چقدر است . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۶۰ )

به طور کلی اولین اصل استراتژی اقیانوس آبی تجدید ساختار مرز های بازار برای خروج از دایره رقابت و خلق این اقیانوس های آبی است . این چالشی کلیدی است زیرا مدیران نمیتوانند روی استراتژی خود بر اساس شهودشان یا بر اساس نقشه های تصادفی قمار کنند .

۲-۲-۲-۲ ) شش رویکرد پایه اقیانوس آبی :

به طور مشخص شش رویکرد پایه یا مسیر برای بازسازی مرزهای بازار وجود دارد . این مسیر ها در بخش های مختلف صنعت به طور کلی کاربری دارند و میتوانند شرکت ها را به کریدور های ایده های اقیانوس آبی معتبر از نظر تجاری رهنمون شوند . هیچ یک از این مسیر ها نیازمند چشم اندازی خاص یا پیش بینی آینده نیست . تمام آنها تنها مبتنی بر نگاه به داده های آشنا از منظری جدید هستند . توجه به فراتر از مرز ها در هریک ازین مسیر ها میتواند راهی برای خلق اقیانوس آنی مورد نظر باشد .

۲-۲-۲-۲-۱ ) مسیر ۱ : دیدن فراتر از صنایع جایگزین

جایگزین ها در مقایسه با جانشین ها گستره وسیع تری دارند . محصولات یا خدماتی که دارای فرم های متفاوتی هستند اما کارکرد واحدی دارند یا کاربری اصلی آنها یکسان است اغلب جانشین یکدیگر نامیده میشوند . اما محصولات و خدمات جایگزین دارای کارکرد ها و فرم های متفاوت اما مقصود واحد و یکسان هستند . هر تغییر در قیمت ، هر تغییر در مدل حتی هر برنامه تبلیغاتی جدید میتواند باعث واکنش قابل ملاحظه از طرف رقبای حاضر در یک صنعت شود اما اقدامات مشابه در صنعتی جایگزین معمولا مورد توجه قرار نمیگیرد . این در حالی است که در اغلب موارد فضای بین صنایع جایگزین فرصت هایی را برای نوآوری در ارزش فراهم می آورد . با تمرکز روی عوامل کلیدی که خریداران را به جابجایی بین جایگزین ها تشویق میکنند می توان اقیانوسی آبی از فضای بازار جدید خلق کرد . ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۶۵ )

( صنایع جایگزین مطرح برای صنعت شما کدامند ؟ )

 

۲-۲-۲-۲-۲ ) مسیر ۲ : در نظر گرفتن گروه های استراتژیک در صنایع

اصطلاح گروه استراتژیک به معنی گروهی از شرکت ها در داخل یک صنعت است که استراتژی مشابهی را دنبال میکنند . گروه های استراتژیک را معمولا میتوان در قالب سلسله مراتبی تقریبی رده بندی کرد که دارای دو بعد است : قیمت و عملکرد

هر پرش در قیمت جهشی متناظر در بعدی از عملکرد ایجاد کند . اغلب شرکت ها روی بهبود جایگاه رقابتی خود در داخل گروهی استراتژیک متمرکز میشوند  زیرا خود را رقیب یکدیگر نمی دانند . کلید خلق اقیانوس های آبی در گروه های استراتژیک موجود ، رهایی از محدودیت دید منحصر به گروه ها و درک عواملی است که تعیین کننده سازوکار تصمیم گیری مشتریان برای انتخاب در موازنه بین یک گروه با گروه دیگر است . ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۷۳ )

( گروه های استراتژیک حاضر در صنعت شما کدامند ؟ )

 

۲-۲-۲-۲-۳ ) مسیر ۳ : در نظر گرفتن زنجیره خریداران

در اغلب صنایع ، رقبا درباره تعریفی مشترک برای خریدار هدف خود به نوعی همگرایی میرسند . خریدارانی که برای کالا یا خدمتی پرداخت میکنند ممکن است با کاربران واقعی آن کالا ها یا خدمات متفاوت باشند و در بعضی موارد تاثیر گذاران عمده ای نیز در این زنجیره حضور دارند . در اغلب موارد این افراد تعریف های متفاوتی از ارزش برای خود دارند . به چالش کشدن خرد متداول و رایج صنعت درباره چگونگی انتخاب گروه هدف از خریداران میتواند به کشف اقیانوس های آبی جدید منتهی شود . شرکت ها میتوانند روی مجموعه ای از این خریداران تمرکز کنند که تا پیش از آن اساسا در نظر گرفته نمی شدند . ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۷۹ )

( چه کسی می تواند و چه کسی باید خریدار هدف باشد ؟ )

( زنجیره خریداران در صنعت شما کدامند ؟  )

( چه گروهی از خریداران در کانون توجه صنعت شما قرار دارند ؟ )

 

۲-۲-۲-۲-۴ ) مسیر ۴ : در نظر گرفتن محصولات و خدمات مکمل

خدمات و محصولات معدودی هستند که در خلاء مورد استفاده قرار میگیرند اما در اغلب موارد محصولات و خدمات دیگری روی ارزش آنها تاثیر میگذارند . در اغلب صنایع رقابت ها در محدوده محصولات و خدمات عرضه شده در همان صنعت محدود شده و همگرا میشوند . ارزش دست نخورده اغلب در محصولات و خدمات مکمل پنهان است . کلید کار ارائه راه حلی کلی و جامع برای خریداران است . راه حل ساده ، فکر کردن درباره چیزی است که قرار است اتفاق بیفتد . اتفاقی که قبل ، در طول و یا پس از استفاده از محصول رخ خواهد داد . در نظر گرفتن راه حلی جامع برای مشتریان و یافتن و حذف نکات ناراحت کننده برای آنها میتواند به یک فرصت برای خلق اقیانوس آبی تبدیل شود .      ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۸۵ )

( زمینه ای که در آن محصولات و خدمات شما به کار گرفته میشوند کدامند ؟ )

( قبل ، در طول و پس از مصرف محصول شما چه اتفاقی می افتد ؟ )

 

۲-۲-۲-۲-۵ ) مسیر ۵ : در نظر گرفتن جذابیت های کارکردی یا احساسی برای خریداران

بعضی صنایع اساساً روی قیمت و کارکرد محصول یا خدمات و عمدتاً بر اساس محاسبات مطلوبیت رقابت میکنند جذابیت آنها در این حالت منطقی است . صنایع دیگر تا حد زیادی روی احساسات رقابت میکنند ، جذابیت آنها احساسی در نظر گرفته میشود . با این حال جذابیت اغلب محصولات و خدمات بندرت و در ذاتِ خود یکی از این دو مورد را دارد ، بلکه این تمایل یه شکل گیری رقابت و همگرایی آن معمولاً نتیجه روشی است که بعضی شرکت ها در رقابت خود در گذشته به کار گرفته اند . این روش به صورتی نا خودآگاه مصرف کنندگان را آموزش میدهد که چه چیزی را انتظار داشته باشند . هنگامی که شرکت ها میخواهند تمایل کارکردی یا احساسی در صنایع خود را به چالش بکشند اغلب فضای بازار جدیدی را می یابند .

صنایع احساس محور افزوده های متعددی را عرضه میکنند که قیمت را افزایش میدهند ، بدون آنکه کارکرد را بهبود دهند ، با حذف این افزوده ها میتوان محصول کارکردی تر و البته ارزان تری ارائه کرد . برعکس ، صنایع کارکرد محور اغلب میتوانند ، با افزودن عناصری محصولات خود را احساسی تر کنند . به این ترتیب هر دو میتوانند تقاضای جدیدی را در بازار تحریک کنند . ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۹۰ )

( صنعت شما روی کدامیک از وجوه کارکردی یا احساسی و جذابیتهای آنها رقابت دارد ؟ )

 

۲-۲-۲-۲-۶ ) مسیر ۶  : در نظر گرفتن زمان

تمام صنایع تحت تاثیر روند های بیرونی قرار دارند که روی کسب و کار آنها در طول زمان تاثیر میگذارند . اغلب شرکت ها به صورت مرحله ای و جزئی و تا حدی به صورت انفعالی خود را با این روند ها و در موقعیتی که با آنها روبرو میشوند تطابق میدهند . آنها اعمال و اقدامات خود را با این روند ها به گونه ای تطابق میدهند که با توسعه روند هایی که آنها را دنبال میکنند ، همگام شوند . اما درک و دریافت های کلیدی از استراتژی اقیانوس آبی به ندرت از بررسی خودِ روند ها به دست می آید . توجه به این روند ها از منظری درست ، میتواند به شما نشان دهد که چگونه فرصت هایی را برای خلق اقیانوس های آبی ایجاد کنید . برای رسیدن به مطلوبیتی بی سابقه برای مشتریانِ خود و خلق اقیانوس آبی باید بدانید : ( پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۹۷ )

( چه روند هایی به احتمال زیاد میتوانند روی صنعت شما تاثیر بگذارند ، برگست نا پذیرند و در مسیری روشن رو به تکامل هستند ؟ )

۲-۲-۲-۳ ) غیر مشتری ها :

نکته اساسی در خلق یک اقیانوس آبی از طریق هریک از مسیر های فوق توجه به مرزی فراتر از تقاضای موجود در بازار است . رویکرد متداول شرکت ها بر اساس خردِ رایج تمرکز بر افزایش سهم بازار خود از بازار موجود بوسیله شناساییِ تفاوت های مشتری و تقسیم بازار به بخش های کوچکتر برای تمرکز بر یک بخش به عنوان بازار هدف میباشد . اما برای خلق و توسعه ابعاد اقیانوس آبی شرکت باید مسیری وارون را طی کند . به جای تمرکز روی مشتری ها آنها باید روی غیر مشتری ها دقت کنند و به جای تمرکز روی تفاوت های مشتری ها باید روی نقاط اشتراکِ قدرتمندی که خریداران برای آنها ارزش قائل هستند متمرکز شوند . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۱۲۹ )

با اینکه دنیای غیر مشتری ها به طور معمول فرصت های بزرگی در اقیانوس آبی ارائه میدهد ، شرکت های معدودی به درک دقیقی از این مسئله رسیده اند که چه بخشی از غیر مشتری ها را باید هدف قرار دهند و چگونه آنها را آزاد سازند .

غیر مشتری ها در سه لایه میتوانند به مشتری تبدیل شوند . آنها در فاصله نسبیِ خود از بازار شما با یکدیگر تفاوت دارند .

لایه اول :         نزدیک ترین گروه به بازار شما هستند . غیر مشتری هایی که اگر جهشی در ارزش به آنها عرضه شود به زودی مشتری میشوند و روی لبه بازار به انتظار پریدن روی عرشه شما هستند .

لایه دوم :         غیر مشتری های رد کننده که آگاهانه خلاف بازار شما انتخاب میکنند . آنها خریدارانی هستند که محصولات صنعت شما را به عنوان انتخاب یا گزینه ای برای ارضای نیاز های خود دیده اند ، اما به آنها رای منفی داده اند .

لایه سوم :        غیر مشتری های ناشناخته دورترین افراد به بازار شما هستند . آنها کسانی هستند که هرگز به پیشنهاد های بازار شما به عنوان یک گزینه فکر نکرده اند .

 

با تمرکز روی نقاط مشترک کلیدی بین این غیر مشتری ها و مشتری های موجود شرکت ها میتوانند در یابند چگونه باید آنها را به بازار جدید خود بکشانند و با عبور از مرزهای بازار موجود به فضایی جدید برای خلق اقیانوس آبی برای خود دست یابند .

آخرین گام در تدوین استراتاتژی اقیانوس آبیِ خوب برای یک کسب و کار و تصمیم گیری برای ورود به مرحله اجرا رعایت ترتیب درست چهار مرحله استراتژیک آن و بررسی شاخص ایده اقیانوس آبی یا شاخص BOI برای آن میباشد . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۱۴۵ )

این مراحل عبارتند از :           مطلوبیت خریدار ، قیمت ، هزینه ، پذیرش کالا یا خدمات

 

۲-۲-۲-۴ ) مطلوبیت خریدار :

آیا ایده شما مطلوبیتی استثنائی برای خریدار دارد ؟

آیا توده مردم دلیل قانع کننده ای برای خرید آن محصول دارند ؟

بسیاری از شرکت ها نمی توانند ارزشی استثنائی ارائه دهند ، زیرا بسیار تحت تاثیر نو بودن محصول یا خدمت خود قرار میگیرند ، به خصوص اگر تکنولوژی جدیدی در تولید محصول جدید به کار رفته باشد . بزرگترین موانع در مسیری مطلوبیت ، اغلب معرف بزرگترین و موثرتین فرصت ها برای عرضه ارزش های استثنائی به خریداران هستندبرای ارزیابی میزان مطلوبیت خریدار از نقسه مطلوبیت خریدار استفاده میشود که از دو بعد تشکیل میشود . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۱۴۸ )

بعد اول :          شش مرحله چرخه تجربه خریدار شامل خرید ، تحویل ، استفاده ، مکمل                      ها و ضمائم ، نگهداری و دورانداختن

بعد دوم :         شش اهرم مطلوبیت شامل بهره وری ، سادگی ، راحتی ، ریسک ، وجهه و                                جالب بودن محصول و تطابق با مسایل زیست محیطی

Efficiency بهره وری

 

۲-۲-۲-۵ ) قیمت :

آیا قیمت شما برای جذب توده انبوهی از خریدارانِ هدف قابل پذیرش است ؟

برای آن که جریان قوی درآمد از یک محصول تضمین شود ، لازم است قیمت استراتژیک درستی برای محصول تعیین شود . بسیاری از شرکت ها در مسیری وارون حرکت میکنند ، آنها ابتدا آبهای اقیانوس آبی محصول یا خدمات جدید را می آزمایند و قثط در طول زمان قیمت های خود را کاهش میدهند تا جریان اصلی را به خود جذب کنند . این اقدام تقلید رقابتی را برای رقبا میسر میسازد . نبودن توان انحصار ، ریسک سواری رایگان را افزایش میدهد .

بسیاری از قوی ترین ایده های اقیانوس آبی ارزشی قابل ملاحظه دارند اما در درون خود هیچ کشف تکنولوژی جدیدی ندارند در نتیجه ، نه قابل ثبت به عنوان اختراع هستند و نه قابل انحصار به روش قانونی و در نتیجه از نظر تقلید و نسخه برداری ، آسیب پذیرند . قیمت استراتژیک تعیین شده برای محصول نه تنها تعداد زیادی از خریداران را ره خود جذب میکند ، بلکه در حفظ مشتریان نیز موثر است . شهرت محصولی که امکان بالقوه بالایی برای سواری رایگان ایجاد میکند باید در همان روز اول ایجاد شود . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۱۵۶ )

به همین دلیل ، شرکت ها باید با قیمتی شروع کنند که خریداران توان رد کردن آن را نداشته باشند و از طرف دیگر نیز باید ان را به گونه ای نگه دارند تا هر نوع تقلید از آن برای سواری رایگان ،دلسرد کننده به نظر آید . این همان چیزی است که به قیمت گذاری استراتژیک جایگاهی کلیدی میدهد .

ابزاری که برای تعیین قیمت استراتژیک مورد استفاده قرار میگیرد به دالان قیمت توده خریداران مشهور است . این ابزار دارای دو گام متمایز اما متقابل است :

گام اول :          شناسایی کریدور قیمت برای توده خریداران .

در تعیین قیمت ، تمام شرکت ها ابتدا به محصولات و خدماتی که بیش ازهمه به ایده آنها از نظر فرم شباهت دارند نگاه میکنند . اما چالش عمده در تعیین قیمت استراتژیک ، درک حساسیت های قیمتی مردمی است که محصول یا خدمات جدید را با گروهی از محصولات و خدمات کاملاً متفاوت عرضه شده توسط شرکت های خارج از گروه رقبای سنتی مقایسه میکنند تهیه فهرستی از گروه های محصولات و خدمات جایگزین ، این امکان را به مدیران میدهد که تمام طقف خریدارانی را که میتوانند از صنایع دیگر جذب کنند ، ببینند . کلید کار در اینجا قیمت گذاری با هدف رقابت در داخل صنعت نیست ، بلکه هدف قیمت گذاری برای رقابت با جانشین ها و جایگزین ها در صنایع دیگر و حتی حوزه های دیگر غیر از صنایع است . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۱۵۹ )

گام دوم :         تعیین یک تراز در کریدور قیمت

دومین قسمت این ابزار به مدیران در تصمیم گیری برای تعیین بالاترین قیمتی که میتوانند در محدوده کریدور قیمت انتخاب کنند کمک میکند ، بدون آنکه محصولات و خدمات تقلیدی را به رقابت دعوت کنند . این ارزیابی به دو عامل اصلی بستگی دارد . اولین عامل درجه حمایت قانونی از محصولات و خدمات با ثبت اختراع یا کپی رایت است . دومین عامل ، میزان مالکیت شرکت بر دارایی های انحصاری یا قابلیت های کلیدی است . شرکت ها با توجه به میزان برخورداری از دو عامل فوق نسبت به تعیین قیمت استراتژیک خود در بالا ، میانه و یا پائین کریدور تصمیم بگیرند . شرکت هایی که یکی از موارد زیر در مورد آنها صادق است ، بهتر است از سیاست قیمت گذاری استراتژیک میانه به پائین ، از همان آغاز کتر پیروی کنند . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۱۶۱ )

  • عرضه اقیانوس آبی آنها دارای هزینه های ثابت بالا و هزینه های متغییر پائین است .
  • جذابیت آنها تا حد زیادی به عوامل شبکه ای بیرونی بستگی دارد .
  • ساختار هزینه های آنها دارای شیب تندی از نظر صرفه مقیاس و صرفه ابعاد است .

 

این دو گام یعنی مطلوبیت خریدار و قیمت بر طرف درآمدیِ مدل کسب و کار شرکت توجه دارند . آنها این اطمینان را ایجاد میکنند که شما جهشی در ارزشِ خالصِ خریدار بوجود می آورید . ارزش خالص خریدار مساوی است با مطلوبیتی که خریدار دریافت میکند منهای بهایی که برای آن می پردازد .

۲-۲-۲-۶ ) هزینه :

آیا میتوانید در قیمت استراتژیک خود به هزینه هدفِ خود برسید ؟

برای بیشینه کردن سودآوری بالقوه ایده اقیانوس آبی ، شرکت ها باید با قیمت استراتژیک آغاز کنند و پس از آن ، با بهره گرفتن از قیمت و سطح هزینه ای که هدف گیری شده است ، در باره حاشیه سود مطلوب نتیجه گیری کنند . در اینجا ، قیمت منهای هزینه ملاک است و نه قیمت گذاری بر اساس افزودن سود به جمع هزینه ها . برای رسیدن به سطح هزینه هدف ، شرکت ها سه اهرم اصلی در اختیار دارند . (پورممتاز ، ۱۳۹۲ : ۱۶۳ )

  • اهرم اول ، هموار سازی عملیات و استفاده از نوآوری های هزینه ای از ساخت و تولید تا توزیع .
  • اهرم دوم ، مشارکت ، شامل پرکردن خلأ ها در قابلیت ها و توانمندی های شرکت با بهره گرفتن از خرید و جذب شرکت های کوچک .
  • اهرم سوم ، تغییر مدل قیمت گذاری در صنعت .

 

عبور موفق از مجموعه سه مرحله فوق ( مطلوبیت ، قیمت ، هزینه ) نوآوری در ارزش ایجاد خواهد کرد .

 

۲-۲-۲-۷ ) پذیرش کالا یا خدمات :

موانع مسیر پذیرفتن محصول و عملی ساختن ایده کسب و کار شما کدامند ؟

آیا از قبل به آنها و نحوه رویارویی با این موانع توجه کرده اید ؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ب.ظ ]




مدیریت بازاریابی را کوشش آگاهانه برای دستیابی به نتایج مبادله مطلوب با بازارهای مورد نظر معرفی کردیم. شناخت فلسفه هایی که راهنمای این گونه تلاشهای بازاریابی هستند و آگاهی از ارزش نسبی هر یک از آنها در رابطه با سازمان ، مشتریان و جامعه موضوع مورد بحث ما در این بخش است.

دانلود تحقیق و پایان نامه

پنج مفهوم و گرایش وجود دارد که سازمانهای انتفاعی و غیرانتفاعی می‌توانند در اجرای فعالیتهای بازاریابی خود آنها را بررسی و پیگیری کنند.

گرایش تولید :

گرایش تولید یکی از قدیمی ترین فلسفه ها برای رهنمود دادن به فروشندگان است. گرایش تولید بر پایه این اصل بنا شده است که مصرف کنندگان خواهان محصولاتی هستند که در دسترس بوده، استطاعت خرید آن را داشته باشند. بنابراین مدیریت باید فعالیت خود را بر بهبود کارایی تولید و توزیع متمرکز کند.

گرایش تولید برای دو حالت مناسب است : حالت اول زمانی است که تقاضا برای یک محصول بیشتر از عرضه باشد. در این حالت مدیریت باید در جستجوی راههایی باشد تا تولید را افزایش دهد . حالت دوم موقعیتی است که هزینه تولید محصول در سطح بالایی قرار داشته باشد و برای پائین آوردن هزینه ، تولید بیشتر لازم باشد. فلسفه هنری فورد که اولین خودرو را به طور انبوه تولید کرد این بود که تولید مدل تی را بالا ببرد و قیمت را هر چه بیشتر پائین بیاورد تا افراد بیشتری استطاعت خرید آن ماشین را داشته باشند.

۲-۲-۳-۶-۱ ) گرایش محصول :

گرایش محصول بر این اصل بنا شده است که مصرف کنندگان محصولاتی را که بهترین کیفیت، کارکرد و شکل را دارند خواهند خرید. بنابراین سازمان باید انرژی خود را به بهبود دائم محصول اختصاص دهد.

در موردگرایش محصول، مثلی مشهور در آمریکا وجود دارد. تله موش بهتری بسازید ، مردم دنیا بلافاصله به خرید آن اقدام می کنند.

ولی این مثال درستی نیست. خریداران در جستجوی راه حلی برای مشکل موش هستند نه تله موش بهتر.

بعلاوه تله موش بهتر فروش نخواهد داشت مگر اینکه تولید کننده آن را به قیمت مناسبی در بسته بندی جالبی به بازار عرضه کند، توجه خریداران را به کیفیت بالای آن جلب کند، آنان را متقاعد سازد که جنس آن مرغوب است و به طور وسیع آن را توزیع کند. نتیجه گرایش محصول نزدیک بینی در بازاریابی است .

۲-۲-۳-۶-۲ ) گرایش فروش :

گرایش فروش بر این پایه استوار است که مشتریان مقدار کافی از محصولات شرکت را نخواهند خرید مگر آنکه برای فروش و تبلیغات و ترفیعات فعالیتهای چشمگیری صورت پذیرد.

شرکتهایی که از این روش پیروی می کنند باور دارند که محصولاتشان باید فروخته شود نه اینکه خریداری شود. پس باید در جستجوی مشتریان بود و مزایای محصول را به آنان معرفی کرد و بدین ترتیب آن را فروخت . در این روش ریسک بالاست و احتمال اینکه مشتری را برای همیشه از دست داد نیز وجود دارد. در اینجا فروش نقشی اساسی دارد و رضایت مشتری در مرتبه دوم اهمیت است .

۲-۲-۳-۶-۳ ) گرایش بازاریابی :

گرایش بازاریابی ایده ای جدید در تاریخ روابط و مبادلات به حساب می آید و بر این اساس است که وظیفه اصلی هر سازمان تعیین نیازها، خواسته ها و ارزشهای بازار هدف و تطبیق سازمان برای ارضای آنها به گونه ای موثرتر و مفیدتر از سایر رقباست.

مفروضات عمده این گرایش به شرح زیر است :

الف) سازمان رسالت خود را ارضای خواسته های مشخص گروهی از مشتریان معین می داند.

ب)سازمان تشخیص میدهد که ارضای خواسته ها مستلزم ایجاد برنامه‌ای پویا برای تحقیق بازاریابی جهت آگاهی از خواسته است .

ج)سازمان باور دارد که ارضای مشتریان به نحو مطلوب باعث ایجاد وفاداری، اعتقاد، تکرار معامله و تجارت میشود که همه عواملی حیاتی دربرآورده شدن هدفهای سازمان هستند.

د)سازمان تشخیص میدهد که فعالیتهای آن باید تحت کنترل آمیخته بازاریابی باشد.

از آنجا که مفهوم فروش و بازاریابی اغلب باعث اشتباه و گمراهی میشود، لازم است تفاوت بین این دو را بیشتر بررسی کنیم . مقایسه مفهوم قدیم (فروش) و جدید (بازاریابی) در شکل زیر نشان داده شده است .

 

شکل ( ۲-۱۸ ) مقایسه مفهوم قدیم و جدید بازاریابی

همانگونه که مشاهده میشود سه عامل مبنا، وسیله وهدف در دو مفهوم فروش و بازاریابی کاملا متفاوتند .

۲-۲-۳-۶-۴ ) گرایش بازاریابی اجتماعی :

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

برخی از صاحبنظران اعتقاد دارند که گرایش بازاریابی برخواسته های مشتریان منتخب بیش از حد تاکیدمی کند و رفاه اجتماعی را به حساب نمی‌آورد. این افراد طرفدار وسیع تر کردن فلسفه بازاریابی جهت منطبق کردن آن با فلسفه مسئولیت اجتماعی شرکتها هستند.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۲۲)

۲-۲-۳-۷ ) تحقیقات بازاریابی :

یکی از قوی ترین ابزارهای موجود برای مدیران بازاریابی تحقیقات بازاریابی است. این تحقیقات در گذشته عبارت بود از روش جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کمک به مدیران در اخذ تصمیمات مطلوب بازاریابی . این تعریف بر این نکته تکیه دارد که تحقیقات بازاریابی از طریق جمع آوری اطلاعات و استفاده از آن به تصمیم گیریهای مختلف بازاریابی کمک می کند. اما در دهه ۱۹۹۰، تحقیقات بازاریابی یکی از اجزای مکمل مراحل تصمیم گیری تلقی شد و به همین دلیل تعریف جدید آن جامع تر است. انجمن بازاریابی آمریکا جدیدترین تعریف از تحقیقات بازاریابی را به این شرح عرضه کرده است. تحقیقات بازاریابی عبارتست از فعالیتهایی که ارتباطات لازم را بین مصرف کنندگان ، خریداران، عامه مردم و مدیران بازاریابی از طریق تبادل اطلاعات برقرار میکند. از این اطلاعات در تجزیه و تحلیل مسائل و بهره گیری از فرصتهای بازاریابی استفاده میشود. لازم است توجه داشته باشیم که بین داده (اطلاعات پردازش نشده) و اطلاعات اختلاف وجود دارد.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۸۷)

۲-۲-۳-۸ ) تقسیم بازار و تعیین بازار هدف :

تقسیم بازار یا بخش بندی بازار هسته مرکزی استراتژی بازاریابی است. چون استراتژی بازاریابی شامل دو بخش اساسی است. گزینش بازار هدف و توسعه و تدوین برنامه بازاریابی موثر برای موفقیت در بازار هدف. از اینرو بخش بندی بازار روندی است برای تشخیص و مجزا کردن ویژگیهای خریداران به منظور :

  • انتخاب بازارهایی که سازمان می خواهد یا می تواند محصولات و خدماتش را به آن عرضه کند .
  • طراحی محصولات و برنامه های بازاریابی برای پاسخگویی به احتیاجات خریداران مورد نظر.

تقسیم بازار سبب میشود بازار نامتجانس به خرده بازارهایی با خصوصیات متجانس تقسیم شود. تقسیم بازار برای تولید کننده یا فروشنده دست کم دارای مزایای زیر است :

  • چنانچه رضایت مشتریان از محصولات رقبادرسطح پائینی باشد می‌تواند از این موقعیت برای فروش تولیدات خود استفاده کند .
  • می تواند متناسب با بازارهای مختلف بودجه های بازاریابی مناسبی را به آنها تخصیص دهد.
  • می تواند در برنامه های تولیدی و عملیات بازاریابی خود تغییراتی ایجاد کند و برای جلب رضایت بیشتر گروه های مصرف کننده تلاش نماید.

هدف فروشنده حرفه ای از تقسیم بازار خود این است که به طور دقیق خواسته های خریدارانش را برآورده کند و فروش خود را بالا ببرد تا به سود برسد.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۱۴۸)

۲-۲-۳-۸-۱ ) معیارهای تقسیم بازار :

برای گروه بندی مشتریان و خرده بازارها باید معیارها و متغیرهای گوناگونی در بازار مورد توجه قرار گیرد. پنج معیار اصلی برای تقسیم بازار عبارتست از :

  • قابلیت افزایش سود و بازده سرمایه گذاری
  • مشابه بودن نیازهای خریداران در هر قسمت
  • متفاوت بودن نیازهای خریداران در قسمتهای گوناگون بازار
  • امکان فعالیت بازاریابی برای دستیابی به یک قسمت
  • سادگی و هزینه کم تقسیم بازار به قسمتهای گوناگون

اگر تقسیم بازار براساس معیارهای فوق مفید نباشد نباید بازار را تقسیم کرد.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۱۵۳)

۲-۲-۳-۸-۲ ) استراتژی های مختلف انتخاب بازار هدف :

سه نوع استراتژی برای طبقه بندی بازار هدف وجود دارد. اگر سازمان فقط یک نوع محصول یا خدمتی را به بازار عرضه کند و کوشش نماید با یک برنامه بازاریابی همه خریداران را جذب کند از استراتژی بازاریابی یکسان استفاده کرده است . همین سازمان ممکن است در هر خرده بازار برای عرضه چند محصول از برنامه های بازاریابی مختلف استفاده کند. این استراتژی را استراتژی بازاریابی تفکیکی می نامند ولی اگر تمام فعالیت خود را روی یک یا چند بخش از بازاری بزرگ و پرمنفعت متمرکز سازد از استراتژی بازاریابی تمرکزی استفاده کرده است . (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۱۶۱)

۲-۲-۳-۹ ) عوامل موثر در انتخاب استراتژی بازاریابی :

به طور کلی مهم ترین عوامل موثر در انتخاب استراتژی بازاریابی عبارتند از:

  • منابع موسسه : در وضعیتی که منابع موسسه محدود است و نمی‌توان تمام بازار را در اختیار گرفت تصمیم عاقلانه استفاده از بازاریابی تمرکزی است .
  • همجنس بودن و مشابهت محصولات : بیشتر مصرف کنندگان خصوصیات برخی از محصولات مشابه را تشخیص نمی دهند دراین حالت استفاده از استراتژی بازاریابی یکسان بیشتر از بازاریابی تمرکزی یا تفکیکی موثر است . محصولاتی از قبیل نمک و فولاد. برای محصولاتی که دارای ویژگیهای قابل تشخیص بوده و به آسانی از محصولات مشابه دیگر تمیز داده می شوند بازاریابی تمرکزی یا تفکیکی قاعدتا مناسب تر است محصولاتی مانند دوربین و اتومبیل.
  • مرحله عمر محصول : اگر سازمانی بخواهد محصول جدید را به بازار عرضه کند معمولا منطقی نمی داند که در ابتدا بیش از یک یا حداکثر چند نوع از آن را تولید کند. هدف اولیه سازمان ایجاد و توسعه تقاضای اولیه است. تقاضای اولیه تقاضایی است کلی برای نوعی محصول یا خدمت برحسب مصرف سرانه. در این وضعیت استفاده از استراتژی بازاریابی یکسان مناسب تر به نظر میرسد. ولی بتدریج که محصول به مراحل بعدی منحنی عمر خود می رسد و به مرحله افول نزدیک میشود سازمان هم برای برآوردن نیازهای ارضا نشده مصرف کننده به منظور حفظ سهم بازار خود فعالیت بیشتری می‌کند. به این دلیل در مرحله بلوغ وافول عمر محصول سازمانها بیشتر تمایل دارند از استراتژی بازاریابی تفکیکی استفاده کنند.
  • مشابه بودن بازار : در بازارهای متجانس اغلب از استراتژی بازاریابی یکسان استفاده میشود
  • استراتژی بازاریابی رقبا : زمانی که رقبا به طبقه بندی بازار می‌پردازند سازمان به سختی می تواند از استراتژی بازاریابی یکسان استفاده کند.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۱۶۳)

۲-۲-۳-۱۰ ) پیش بینی فروش :

پس از فرایند تقسیم بازار و انتخاب بازار هدف. پیش بینی فروش مناسب باعث برنامه ریزی های استراتژیک و اصولی میشود. اندازه بازار به تعداد خریداران موجود بستگی دارد. خریداران موجود دارای سه خصوصیت هستند : علاقه ، درآمد و دسترسی . معمول ترین راه برای تخمین زدن افراد علاقمند به محصولات این است که با نمونه هایی تصادفی از مصرف کنندگان تماس گرفته ، سوال شود آیا علاقمندید صاحب یکی از محصولات ما باشید ؟ درصد افرادی که پاسخ مثبت به این سوال میدهند ، بازار بالقوه محصولات را تشکیل میدهند . ولی برای مشخص کردن اندازه بازار علاقه مصرف کننده کافی نیست. خریداران بالقوه باید توان مالی برای خرید محصول را داشته باشند و باید به این سوال نیز پاسخ مثبت بدهند که از نظر مالی قدرت خرید محصول را دارند یا خیر . هر چه قیمت بالاتر باشد تعداد خریداران کمتر میشود.

اندازه بازار که تابع علاقه و درآمد مصرف کنندگان است. بر پایه دسترسی به محصول محدودتر می شود. اگر محصول در منطقه ای توزیع نشود افراد آن منطقه جزو بازار نیستند. بنابراین بازار موجود  جمع کل خریدارانی است که علاقه – درامد کافی و دسترسی به محصول دارند. در برخی بازارها ممکن است محدودیتهایی وجود داشته باشد. مانند قانونی که طبق آن فروش بعضی محصولات به افراد کمتر از ۱۸ سال ممنوع است. مصرف کنندگانی که باقی می مانند بازار موجود واجه شرایط را تشکیل می دهند. بازار هدف قسمتی از بازار است که شرکت آمیخته بازاریابی خود را به آن گروه عرضه میکند. بازار رخنه شده ، گروه مصرف کنندگانی هستند که از شرکت مورد نظر یا رقبا محصول خریده اند . تعاریف مزبور ابزارهایی برای برنامه ریزی بازاریابی است . بالتبع چند راه برای شرکت وجود دارد. می‌تواند سعی کند درصد بیشتری از بازار هدف را به خود اختصاص دهد یا از راه های دیگری استفاده کند. برای مثال شرایط لازم برای بازار بالقوه را پائین آورد، مناطق دیگری را به بازار موجود اضافه ، کند قیمت را پائین آورد تا بدین وسیله سطح بازار موجود بالاتر رود ، با تبلیغات سطح بازار بالقوه رابالاتر برد. البته لازم است یادآوری کنیم که نیازهای کل بازار عددی ثابت نیست بلکه تابع شرایط به خصوصی است . از جمله میزان فعالیت بازاریابان و وضع عمومی اقتصادی (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۱۶۷)

عکس مرتبط با اقتصاد

۲-۲-۳-۱۱ ) موضع یابی :

برای واژه پوزیشنینگ در فارسی می توان از معادل هایی مانند موضع‌یابی –موضع سازی – موضع گیری – مکان یابی و یا به زبان عامیانه جا انداختن محصول به معنی یافتن جایگاهی در بازار و ذهن خریداران استفاده کرد. موضع و جایگاه محصول عبارتست از نحوه ادراک مصرف کنندگان  از آن محصول در مقایسه با ادراک آنها از محصولات رقیب . موضع یابی محصول با توجه به نیازها و خواسته های مصرف کنندگان در بازار هدف شکل میگیرد. موضع یابی برای محصولات موجود و هم برای محصولات جدید مهم است . زیرا نیازها و گرایشهای مشتریان و محیط بازاریابی به طور مداوم در حال تغییر است . اگر بخواهید موقعیت محصول جدیدی را تثبیت کنید یا برای محصول موجود جایگاه جدیدی بوجود آورید می‌توانید به شیوه های گوناگون موضع سازی کنید. این شیوه ها عبارتند از :

  • توجه به نیازهای مصرف کنندگان و سود مورد نظر آنان، که در جستجوی آن هستند. در این راستا می توان به عرضه با قیمت پائین‌تر، به عنوان جنبه دیگری که از ایجادسود برای مصرف کننده که اغلب در موضع یابی محصول مورد استفاده قرار میگرد اشاره کرد.
  • توجه به ویژگیهای ظاهری محصول، مانند رنگ، بسته بندی و غیره
  • توجه به کاربرد، مانند زمان ، مکان و چگونگی مصرف
  • شناسایی استفاده کنندگان مانند کودکان ، ورزشکاران ، بانوان ، مدیران و ….
  • رقابت مانند در برابر رقیب ، نزدیک به رقیب ، دور از رقیب

با در نظر گرفتن تمام عواملی که در موضع محصول اثر دارد باید بر عواملی تاکید کرد که از نظر مشتریان دارای اهمیت ویژه ای باشد . برای پیدا کردن بهترین موضع برای محصول خاص باید عواملی که مشتریان به آنها اهمیت می دهند، نحوه قضاوت آنان در مورد محصولات رقیب (با توجه به این عوامل) و نیز عقیده مشتریان را درباره محصول (با توجه به همان عوامل) بررسی کنید. پس از آن می توانید نمودار برداشت خریداران را ترسیم کنید که نشان میدهد چگونه مشتریان در بازار با توجه به مهمترین ویژگی محصول ، آن را انتخاب میکنند. وقتی که از نمودار برداشت خریداران استفاده کنید به عقاید مصرف کنندگان توجه دارید نه ویژگیهای ظاهری محصول و در می یابید که نظر مشتریان درباره محصولات شما و محصولات رقبا چیست .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ب.ظ ]




بدلیل ایجاد تغییرات سریع در وضعیت رقبا، تکنولوژی و تمایلات مشتریان ، شرکت نمی تواند همواره به محصولات موجود خود تکیه کند . مشتریان در جستجوی محصولات جدیدتر و پیشرفته تر هستند و شرکتها ناچارند محصولات جدیدی تولید و عرضه کنند که جوابگوی نیازها، سلیقه ها و انتظارات مشتریان باشد . به همین دلیل هر شرکت به برنامه توسعه محصول جدید نیاز دارد. هر شرکت به دو روش می تواند محصولات جدید را بدست آورد:

  • مالکیت که از طریق خرید شرکت دیگر، گرفتن حق امتیاز انحصاری یا اجازه تولید محصول شرکت دیگر یا فرد دیگر صورت میگیرد.
  • استفاده از بخشهای بازاریابی و تحقیق و توسعه شرکت با منظور تاکید بر ایجاد محصول جدید.

همچنین باید به این نکته توجه داشت که مشتری محصول را جدید می داند یا نه . نوآوری ممکن است بسیار مخاطره آمیز باشد . تحقیقاتی در این زمینه درصد شکست محصولات جدید مختلف را به این ترتیب نشان می دهد.

دانلود تحقیق و پایان نامه

۴۰ درصد برای محصولات مصرفی ، ۲۰ درصد برای وسایل شخصی و ۱۸ درصد برای خدمات .

شرکت تحقیقاتی بوز، آلن و هامیلتون اخیرا با بررسی هفتصد شرکت خصوصی ، موفقیت کامل در عرضه محصولات جدید را ۶۵درصد تعیین کرده است. چرا بسیاری از محصولات جدید شکست می خورند ؟ دلایل متعددی وجود دارد. گاهی ایده مناسب نیست، گاهی ایده خوب است، ولی اندازه بازار با دقت براورد نمی شود. یا طراحی محصول آن طور که باید انجام نمی گیرد . در بعضی از موارد نیز به خوبی تبلیغ نمی شود یا قیمت تعیین شده بالاست ، گاهی هم ممکن است هزینه های توسعه محصول از مبلغ مورد انتظار تجاوز کند یا اینکه رقبا سریعتر از آنچه پیش بینی شده وارد بازار شوند . به هر حال به دلایل مختلف ممکن است در آینده موفقیت در توسعه محصول جدید مشکل‌تر هم باشد ، از جمله :

    • کم بودن ایده های مهم برای محصولات جدید
    • بازارهای خرد شده و رقابت شدید
    • رشد سریع محدودیتهای قانونی و اجتماعی

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • گرانی فرایند تولید محصول جدید
  • کمبود سرمایه
  • کوتاه بودن عمر محصولات موفق

با توجه به مطالب مذکور شرکتها با مشکلی اساسی روبرو هستند. آنها باید محصولات جدیدی را توسعه دهند ولی موفقیتشان حتمی نیست. آنها می‌توانند با برنامه ریزی دقیق و منظم این مشکل را کاهش دهند ، مراحل اصلی این فرایند در شکل زیر نشان داده شده است .

شکل ( ۲-۱۹ ) تعداد ایده ها از ایده زایی تا تجاری کردن

ایجاد محصول جدید با جستجوی ایده های جدید آغاز میشود شرکت موفق باید ایده های بسیاری را بوجود آورد تا بتواند از بین آنها محصولات جدیدی را ایجاد کند. شرکت تحقیقاتی بوز، آلن و هامیلتون این مسئله را روی یک منحنی برای ایده های محصول جدید خلاصه کرده است. همانطور که در شکل ملاحظه میشود شرکتها از هر هفت ایده یک محصول جدید را به مرحله تولید می رسانند.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۲۱۳)

۲-۲-۳-۱۳ ) منحنی عمر محصول و مصرف کنندگان :

منحنی عمر محصول به میزان فروش محصولات به مصرف کنندگان بستگی دارد. اغلب مصرف کنندگان در مرحله معرفی محصول برای خرید آن اقدام نمی کنند و براساس منحنی عمر محصول بیشترین مقدار فروش پس از مرحله معرفی محصول است. تعدادی از مردم در مراحل اولیه به محصول توجه می کنند افراد دیگر پس از آنکه بستگان یا دوستانشان محصول را خریداری کردند اقدام به خرید آن می کنند.

در نمودار ۲-۲۳ مصرف کنندگان با  توجه به زمان مصرف در منحنی عمر محصول به پنج طبقه تقسیم میشوند. برای موفقیت آمیز بودن فروش یک محصول باید نوجویان و انتخاب کنندگان اولیه آن را خریداری کنند. وقتی که نوجویان و خریداران اولیه محصولات جدید را مورد توجه قرار دهند اکثریت اولیه، اکثریت بعدی و آخرین گروه خریداران آن را خریداری خواهند کرد.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۲۳۴)

نمودار ( ۲-۲۰ ) پنج گروه از انتخاب کنندگان محصول

۲-۲-۳-۱۴ ) آمیخته محصول :

هر یک از موارد نام گذاری، بسته بندی، ضمانت نامه و خدمات می تواند در حوزه محصول بر میزان فروش و موضع یابی موثر باشد. حال به بررسی اجمالی هر کدام از عناصر مختلف درآمیخته محصول می پردازیم.

۲-۲-۳-۱۴-۱ ) نام گذاری و مارک محصول :

یکی از تصمیهای بسیار مهم در بازاریابی محصولات ، تعیین مارک و یا نام تجاری محصول است. مارک تجاربی محصول عبارتست از هر گونه کلمه، طرح، صدا، شکل ، رنگ یا ترکیبی از اینها که برای ایجاد تمایز بین محصولات و خدمات یک تولید کننده یا فروشنده و محصولات و خدمات رقبا مورد استفاده قرار می گیرد. علامت بازرگانی مشخص می کندکه شرکت به صورت قانونی مارک یا نام تجاری خود را به ثبت رسانیده است و حق دارد به طورانحصاری از آن استفاده کند. در ایران علائم بازرگانی در اداره ثبت علائم، و اختراعات به ثبت می رسد. هنگام انتخاب نام تجاری مناسب که کار دشواری است چهار معیار باید در نظر گرفته شود :

  • نام تجاری باید مزایای محصول را توصیف کند .
  • مارک محصول باید گیرا، گویا و رسا باشد و در خاطره ها بماند.
  • مارک محصول باید مناسب با فعالیت شرکت یا تصویر ذهنی‌ای ازمحصول باشد.
  • مارک محصول انتخابی نباید محدودیت قانونی داشته باشد.
۲-۲-۳-۱۴-۲ ) بسته بندی محصول :

بسته بندی محصول عبارتست از هر گونه ظرف یا بسته ای که محصول در آن برای فروش به بازار عرضه میشود یا بوسیله آن اطلاعات لازم در مورد محصول به مصرف کنندگان منتقل میگردد. معمولا اولین چیزی که مصرف کنندگان و هنگام خرید مشاهده می کنند بسته بندی محصول است. بسته‌بندی محصول از عوامل پرهزینه و مهم استراتژی بازاریابی است . بسته بندی محصولات علی رغم هزینه های زیاد آنها ضروری است زیرا مزایای بسیاری دارد. مزیت اصلی بسته بندی اطلاعاتی است که به مصرف کننده منتقل می کند. بسته بندی اغلب در سهولت کاربرد، نقل و انتقال، حفاظت و انبار کردن محصول تاثیر بسیاری دارد. نکته دیگر درمورد بسته‌‌بندی ذهنیتی است که در مصرف کننده ایجاد میکند. بسته بندی ممکن است نشان دهنده وضعیت یا حتی کیفیت محصول باشد. در گذشته رنگ بسته‌بندی ها به صورت ذهنی انتخاب می شد. در ایران گاهی رنگ بسته بندی همرنگ لباس تیم فوتبال مورد علاقه مدیران شرکت انتخاب میشود که ممکن است بسیار نامناسب باشد. امروزه مشخص شده است که انتخاب رنگها در بازاریابی اهمیت بسیاری دارد در بسته بندی و تبلیغات باید به این عامل مهم توجه شود. امروزه سازمانها بسته بندی را راهی برای جذب مشتری به سوی محصول می دانند. یکی از مواردی که مدیران بازاریابی هنگام تعیین نوع بسته بندی با آن مواجهند تاثیرات محیطی است. تاثیرات منفی بسته بندی های پلاستیکی بر روی حیوانات و انسانها باعث نگرانیهای بسیاری شده است .

۲-۲-۳-۱۴-۳ ) ضمانت نامه محصول :

قسمت دیگری که در مورد یک محصول باید ملاحظه شود ضماتنامه آن است که عبارتست از تعهد کتبی ای که شرکت به مشتری میدهد. در سالهای اخیر در بسیاری از کشورهای پیشرفته شرکتها باید به طور صریح بیان کنند که ضمانت نامه های ارائه شده محدودند یا کامل . در ضمانتنامه محدود به طور مشخص موارد تحت پوشش و نیز مواردی که تحت پوشش نیست مشخص میگردد. در حالی که در ضمانتنامه کامل همه موارد تحت پوشش قرار میگیرد. همچنین تولید کنندگان مسئول نواقصی هستند که در محصولات وجود دارد.

مطالعات نشان میدهد که ضمانتنامه ها ، ارزشیابی محصولات به وسیله مصرف‌کنندگان را تحت تاثیر قرار میدهند .

۲-۲-۳-۱۴-۴ ) خدمات :

یکی ازنکات بسیار مهم در مورد هر نوع محصول خدمات پس از فروش است، با توجه به اهمیت خدمات در بازاریابی جدید خدمات فقط به خدمات پس از فروش اطلاق نمی شود بلکه خدماتی فراگیر و شامل سه مرحله پیش از فروش، در خلال فروش، و پس از فروش مورد توجه است .

خدمات پیش از فروش شامل حل مشکلات مشتریان است حتی در شرایطی که با محصول شرکت ارتباط  ندارد. خدمات درخلال فروش آن خدماتی است که اطلاعات کافی را در اختیار مشتری قرار میدهد و او را ترغیب به خرید کرده در تصمیم خرید راهنمایی میکند. خدمات پس از فروش نیز شامل حمل و نقل محصول، نصب و راه اندازی دستگاه ها ، آموزش نگهداری و تعمیرات است. مجموع این خدمات مبنای بازاردارای و حفظ مشتریان است زیرا باعث وفاداری آنان به محصول و شرکت می گردد.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۲۳۵)

۲-۲-۳-۱۵ ) آمیخته قیمت

قیمت فروش چه مبلغی باید باشد؟ این سوال هنگامی پیش می آید که سازمان محصول یا خدمت جدیدی را معرفی می کند یا امکان تغییر قیمت یک محصول یا خدمت موجود را بررسی می نماید. قیمت گذاری هنوز یک هنر است (نه علم) و در تعیین آن گاهی به عوامل ذاتی نیاز است . قیمتها همیشه آزمایشی هستند. یک قیمت به طور ساده یک پیشنهاد یا تجربه ای برای آزمایش نبض بازار است. قیمت عبارتست از : ارزشی که مشتریان احتمالا برای محصول یا خدمتی قائل می شوند . قیمت تنها عنصر در آمیخته بازاریابی است که درآمد ایجاد میکند. در قیمت گذاری موثر و مشتری گرا ، گام اول درک این نکته است که مشتریان چه ارزشی برای مزایایی که از محصول دریافت می کنند قائل اند. در گام دوم قیمت پایه طوری تعیین گردد که با این ارزش مطابقت داشته باشد . به همین دلیل بازاریابان استراتژی‌های قیمت گذاری مختلفی برای گروه های گوناگون مشتریان که نسبت به قیمت حساسیتهای متفاوتی نشان می دهند ایجاد میکنند.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۲۷۶)

۲-۲-۳-۱۵-۱ ) رابطه قیمت و تقاضا :

منحنی تقاضا تعداد واحدهای محصول را که مصرف کنندگان در زمان معین با قیمتهایی مختلف خواهند خرید نشان میدهد در حالت عادی تقاضا و قیمت با هم رابطه ای معکوس دارند .

یعنی هر چه قیمت بالاتر باشد تقاضا پائین تر خواهد بود ولی برای محصولات تشخصی و پرستیژی گاهی از قاعده ای دیگر تبعیت می‌کند.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۲۸۴)

نمودار( ۲-۲۱ ) منحنی تقاضا برای محصولات پرستیژی

اگر تغییر تقاضای مشتری برای محصول، با تغییر قیمتها برابر باشند مشتریان نسبت به قیمت بسیار حساس خواهند بود. دو نوع حساسیت تقاضا وجود دارد که عبارتند از :

الف) تقاضای غیرحساس به این معناکه درآمد با کاهش قیمت کاهش می یابد.

ب)تقاضای حساس نقطه مقابل تقاضای غیرحساس که درآن کاهش قیمت باعث افزایش درآمد کل میشود.

تقاضای کاملا غیرحساس به این معناست که تغییرات در قیمت به هیچ وجه بر تقاضا تاثیری نخواهد داشت .

و تقاضای کاملا حساس به معنای آن است که تغییرات تقاضا منجر به هیچ گونه تغییری در قیمت نمی شود .

در ارزیابی حساسیت تقاضاها بازاریابان باید به چند نکته توجه داشته باشند:

ارزش متمایز : اگر مشتریان باور کنند که محصول دارای ارزشی است که در محصولات دیگر یافت نمی شود حاضرند مبلغ بیشتری برای خرید آن بپردازند.

آگاهی از محصولات جانشین : مشتریان آگاه از محصولات و خدمات جانشین نسبت به قیمت بسیار حساس می شوند.

دشواری مقایسه : اگر مقایسه محصولات و خدمات برای مشتری دشوار باشد مشتری نسبت به قیمت کمتر حساس میشود.

مبلغ یا هزینه کل : ۱۰% کاهش قیمت یک نوشابه در مقابل ۱۰% کاهش قیمت اتومبیل محرکی ناچیز است .

سهم و نقش محصول : این عامل در  مورد محصولات صنعتی بیشتر صادق است. به عنوان مثال تاثیر تغییر قیمت فولاد برای تولید کننده میز با تولید کننده کیف دستی به یک میزان نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ب.ظ ]




دو روش عمده قیمت گذاری در ادامه به اختصار شرح داده میشوند :

۲-۲-۳-۱۵-۲-۱ ) روش قیمت گذاری مبتنی بر تقاضا

الف- قیمت گذاری ارزشی : در این روش انتخاب قیمتها براساس ارزشی است که مشتریان برای محصول ما نسبت به محصول رقبا قائلند.

ب-قیمت گذاری پرمایه و گران : در این روش هدف کسب سود زیاد برای دوره ای کوتاه است و با ورود رقبا برای حفظ یا افزایش سهم بازار ، قیمتها کاهش یافته در سطح قیمت رقبا قرار می گیرد.

ج-قیمت گذاری نفوذی : باید دقت کنیم که این روش در شرایطی موثر است که مصرف کنندگان نسبت به قیمتها حساس می باشند .

د-قیمت گذاری تشخصی یا پرستیژی : در این روش با بهره گرفتن از قیمت بالا ذهنیت و تصویری از کیفیت یا انحصار ایجاد میگردد.

اگر چه قیمت گذاری تشخصی و پرمایه هر دو گرانند دو تفاوت عمده دارند:

  • هدفهای دو روش متفاوت است . قیمت جزئی از تصویر کلی محصول (پرستیز) یا قیمت برای کسب سود زیاد (پرمایه)
  • قیمت گذاری تشخصی یک استراتژی بلند مدت ولی پرمایه کوتاه مدت است.

هـ) قیمت گذاری با اعداد خرده : این روش همانند روش قیمت گذاری تشخصی برای تاثیرات روانی روی مصرف کننده استفاده می شود. مانند ۹۹ تومان به جای ۱۰۰ تومان .

و)قیمت گذاری گروهی و ردیفی : وقتی شرکتی بیش از یک محصول در رشته های مختلف دارد می تواند از این روش استفاده کند. حد نهایی صف‌بندی قیمت را قیمت گذاری یکسان می نامند که در آن همه محصولات به یک قیمت فروخته می شود.

ز)دیگر روش های قیمت گذاری مبتنی بر تقاضا : مانند قیمت گذاری براساس واحد ، قیمت گذاری جمعی یا بسته ای ، قیمت گذاری پس رو

۲-۲-۳-۱۵-۲-۲ ) روش های قیمت گذاری مبتنی بر قیمت تمام شده و سود:

الف) قیمت تمام شده به اضافه درصد سود : فروشنده هزینه را مشخص می‌کند ودرصد خاصی از هزینه ها را به آن اضافه می کند. در مورد محصولاتی که نسبت به قیمت حساس اند سهم سود استاندارد پائین‌تر در نظر گرفته می شود .

ب)قیمت گذاری براساس منحنی تجربه، مفهوم منحنی تجربه این است که همراه با افزایش تجربه شرکت در تولید محصولات هزینه های تولید و بازاریابی آن کاهش می یابد.

این روش قیمت گذاری زمانی منطقی به نظر میرسد که سه شرط ذیل حاکم باشد:

  • اثر منحنی تجربه باید چشمگیر باشد.
  • شما باید از نظر تجربه پیشاپیش رقبا باشید.
  • مشتریان باید نسبت به قیمت محصول حساس باشند.

ج)قیمت گذاری براساس میزان بازده سرمایه گذاری : در این روش به میزان بازده مورد انتظار به هزینه ها اضافه می شود. ضعف این روش زمانی مشخص میشود که میزان تقاضا را زیاد پیش بینی کرده باشید. بنابراین در این روش باید ملاحظات مربوط به تقاضا و رقبا را در نظر داشته باشید.

۲-۲-۳-۱۵-۲-۳ ) روش های قیمت گذاری مبتنی بر رقابت :

الف) قیمت گذاری رهبر (محصول ارزان) برای جلب مشتریان : قیمت گذاری رهبر با رهبری قیمت متفاوت است. قیمت گذاری رهبر یعنی استراتژی قیمت‌گذاری یک یا چند محصول درقیمتهای پائین بسیار چشمگیر و معمولا با سود بسیار کم برای جذب مشتریان و فروش ترکیبی از محصولات دیگر همراه با محصولات رهبر به طوری که سود کلی شرکت قابل قبول گردد.

ب)قیمت گذاری موضع یابی : در اینجا می خواهید قیمتهای خود را کمتر یا برابر با رقبا تعیین کنید تا محصول شما جایگاه مناسبی در ذهن مشتریان بیابد.( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۰۴)

۲-۲-۳-۱۵-۳ ) تعدیل قیمتها و تخفیفها :

قیمت بازار که قیمت واقعی فروش است کاملا متفاوت با قیمت رسمی است. انواع تخفیف ها به شرح ذیل است :

    • تخفیفهای مقداری غیرانباشتی و انباشتی – معمولا تخفیفهای مقداری غیرانباشتی مشتریان را تشویق به سفارشهای بزرگ تر می‌کند. تخفیفهای انباشتی بر پایه حجم کل خریدهایی است که طی دوره زمانی خاصی انجام شود مزایای این تخفیفها برای فروشنده این است که مشتریان را به خود وابسته می کند. این تخفیفهای ویژه در فروش محصولات فاصد شدنی مفید است .
    • تخفیفهای تجاری : این تخفیفها در مقابل وظایف بازاریابی که خریداران انجام می دهند به آنها پرداخت می شود.
    • تخفیفهای نقدی : هر تخفیف نقدی شامل سه عنصر است. درصد تخفیف ، دوره زمانی که طی آن از تخفیف می توان استفاده کرد و زمانی که از موعد پرداخت صورتحساب گذشته است .
    • تخفیفهای ترفیعی : این نوع تخفیف برای برنامه های ترفیعی شرکت و موقتی است. مانند حراج و کوپنهای تخفیف که برای خرید بیشتر محصول به مشتریان و مصرف کنندگان داده میشود. گاهی نیز از تخفیفهای غیررسمی(فوق العاده) برای ترغیب به خرید استفاده میکنند که به دو صورت است : خریدهای جایگزینی یا معاوضه نو با کهنه و تخفیفهای پس از فروش .
  • تخفیفهای جغرافیایی : درمورد بعضی از محصولات هزینه های حمل ممکن است بخش زیادی از قیمت پرداخت شده بوسیله مشتریان را در برگیرد قیمت گذاری جغرافیایی به روش های قیمت گذاری صوب مکان تولید – قیمت گذاری تحویل یکسان – قیمت گذاری تحویل منطقه ای – قیمت گذاری تقبل قسمتی از هزینه های حمل و نقل . (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۱۲)

۲-۲-۳-۱۶ ) آمیخته توزیع :

توزیع به زبان ساده یعنی رساندن محصول مورد نظر مشتری در زمان مطلوب به مکان مورد  نظر . هر کدام از اعضای کانال توزیع حلقه اتصالی شبکه سازمانی بین تولید کننده و مصرف کننده هستند. اگر چه اغلب محصولات و خدمات موجود در محلهای نسبتا محدودی تولید می شود تا از مزیت هزینه انبوه و گسترده استفاده شود خریداران بسیار پراکنده اند به همین دلیل وجود سیستم توزیع برای انتقال محصولات و خدمات از تولید کننده به مصرف کننده ضروری است . منتقدان بازاریابی گاهی  بالا بردن قیمتها را ناشی از وجود واسطه های گوناگون می دانند که وظایفی تکراری و غیرضروری را دنبال می کنند. البته تعداد واسطه ها را میتوان کاهش داد اما هزینه های توزیع را نمی توان حذف کرد. در بازاریابی شاید بتوان واسطه‌ها را حذف کرد اما وظایف واسطه گری حذف شدنی نیست .( سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۲۳)

۲-۲-۳-۱۶-۱ ) طبقه بندی واسطه ها :

واسطه ها بنابر نقش و وظیفه ای که به عهده دارند دارای عناوین گوناگونی هستند که بهترین آنها عبارتند از :

  • خرده فروشها : کسانی هستندکه محصولات را خریداری کرده و به مصرف کنندگان و استفاده کنندگان نهایی و سازمانی می فروشند. خرده فروشها ممکن است مالک یک محصول گردند یا آنها را به طور امانی و با دریافت حق العمل بفروشند .
  • کارگزاران یا دلالها : گروهی هستند که مذاکرات خرید یا فروش و یا هر دو را بر عهده می گیرند، مالک محصول نمی گردند. با توجه به اینکه این نوع واسطه ها صاحب محصول نیستند مخاطرات بازار مانند تغییر قیمت ها کمتر متوجه آن می گردد.
  • عمده فروشان یا توزیع کنندگان : کسانی هستند که محصولات را خریداری کرده سپس به خرده فروشها یا بازرگانان دیگر و استفاده کنندگان صنعتی، نهادی یا تجاری می فروشند. مقدار کمی از محصولات را نیز به مصرف کنندگان نهایی عرضه می کنند. این گروه محصولات را مالک شده و گاهی عنوان محصولات را به خود اختصاص می دهند . (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۲۶)
۲-۲-۳-۱۶-۲ ) کانالهای اصلی توزیع :

توزیع محصولات مصرفی :

تولید کننده – کارگزار – عمده فروش – خرده فروش – مصرف کننده

توزیع محصولات صنعتی :

تولید کننده – کارگزار – توزیع کننده صنعتی – استفاده کننده

توزیع خدمات :

تولید کننده – کارگزار – مصرف کننده (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۳۵)

۲-۲-۳-۱۶-۳ ) توزیع فیزیکی :

توزیع فیزیکی در بازاریابی در اصل مشکلی است مربوط به امور تدارکات ، وظایف توزیع فیزیکی را می توان به پنج قسمت یا در اصل به پنج سیستم فرعی تقسیم کرد :

  • محل موجودی و انبارداری
  • اداره مواد
  • کنترل موجودی
  • پردازش سفارشها
  • حمل ونقل

تصمیم گیری در مورد هر کدام از قسمتها بر قسمتهای دیگر اثر می گذارد .

نداشتن موجودی به از دست دادن فروشها ، کاهش ارتباط مناسب با مشتریان وحتی از دست دادن مشتریان منجر می شود. توانایی در تامین کامل و به موقع سفارشها مستلزم موجودی های بسیار زیاد وپرهزینه است. مدیریت باید مقدار بهینه سفارش مجدد را مشخص سازد. در اینجا لازم است درباره اصطلاح مقدارسفارش اقتصادی توضیح دهیم. مقدار سفارش اقتصادی عبارتست ازحجمی که درآن هزینه نگهداری موجودی به اضافه هزینه پردازش سفارش ها در حداقل ممکن است درنمودار۲-۲۵ نقطه  EOQ نشان دهنده مقدار سفارش با کمترین هزینه است البته مقدار سفارش بهینه اغلب قدری بیشتر است. (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۶۱ )

عکس مرتبط با اقتصاد

نمودار( ۲-۲۲ ) مقدارسفارش اقتصادی

قسمت اصلی سیستم توزیع فیزیکی در بسیاری ازشرکتها شامل ارسال محصولات برای مشتریان است مدیریت باید راجع به مشکل حمل و نقل و شرکت حمل و نقل تصمیم بگیرد. (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۶۲ )

۲-۲-۳-۱۷ ) آمیخته ترفیع

هنگام بررسی سیستمی شرکتها باید همه فعالیتهای ترفیعی به عنوان سیستم های فرعی دردرون سیستم کل بازاریابی شناسایی شود.از لحاظ تنوری های اقتصادی هدف اصلی ترفیعات عبارت است ازتغییر محل و شکل منحنی های تقاضا و درآمد برای محصولات شرکت . به طور اساسی ترفیعات یا ارتقا عبارت است از مجموعه فعالیت های اطلاع رسانی ، ترغیب و اثرگذاری که این سه کاملا باهم مربوطند. در این مورد از وسایل متعددی می توان استفاده کرد. مشکل این است که مدیریت از میزان دقیق اثر بخشی و کارایی تبلیغات ، آگهی ها ، فروش شخصی و وسایل ترفیعی دیگر برای دستیابی به اهداف برنامه ای فروش اطلاع ندارد ونمی داند که تا چه حد باید برای فعالیت های ترفیعی خرج کند. (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۶۵)

۲-۲-۳-۱۷-۱ ) عوامل موثر درترکیب ترفیع

چهار عامل در تصمیمات مدیریت راجع به ترکیب ترفیع اثر دارند که عبارتند از :

۱) میزان پول در دسترس

۲) چگونگی وماهیت بازار

۳) ماهیت محصول

۴) چرخه عمر محصول

۲-۲-۳-۱۷-۲ ) تبلیغات و آگهی:

تبلیغات عبارت است ازارتباط و معرفی غیر شخصی محصول یا خدمات از طریق حاملهای مختلف در مقابل دریافت وجه برای موسسات انتفاعی یا غیر انتفاعی یا افرادی که به نحوی درپیام مشخص شده اند. با اینکه در دنیای امروز امکانات شناخت و شناساندن نسبت به قرن گذشته به مراتب بیشتر شده است بر جسته سازی و شاخص قراردادن موضوعی خاص و جلب افکار عمومی و نفوذ درذهن و قلب دیگران نیزمشکل تر و پیچیده تر گردیده است. درواقع داشتن مشتری ازداشتن چیزی برای فروش مهم تر است به عبارت دیگرایجاد بازار از تولید خود محصول شکل تر است. آگهی ها را می توان براساس اینکه هدف آنها ۱) آگاه کردن ۲) ترغیب کردن ویا ۳) یادآوری است طبقه بندی کرد.

آگهی آگاه کننده هنگامی که محصول جدیدی به بازار معرفی می شود و هدف ایجاد تقاضای اولیه است بسیارمورد استفاده قرارمی گیرد- آگهی ترغیب کننده زمانی که رقابت افزایش می یابد و هدف ایجاد تقاضای انتخابی است مورد استفاده قرارمی گیرد. در بعضی کشورها برخی آگهی های ترغیب کننده به آگهی های تطبیقی یا مقایسه ای تبدیل شده است که از طریق آن یک مارک بطور مستقیم یا غیر مستقیم با یک یا چند مارک دیگر مقایسه می شود. آگهی یادآوری کننده زمانی که محصولی درمنحنی عمر خود درمرحله بلوغ قرار می گیرد و هدف این است که مصرف کنندگان راجع به آن محصول به طور مداوم فکرکنند مورد استفاده قرار می گیرد. تصمیم در مورد بودجه آگهی عموما به چهارصورت زیراتخاذ می شود.

  • روش مبتنی بر امکانات شرکت
  • روش درصد فروش
  • روش برابری با رقبا
  • روش مبتنی بر هدف و وظیفه

پس از تعیین اهداف و بودجه آگهی مدیریت باید استراتژی خلاقانه ای را توسعه دهد دراین راستا باید از سه مرحله بگذرد تهیه و تنظیم پام- ارزیابی و انتخاب پیام و اجرای پیام . عرضه کننده آگهی باید پیام های مختلفی را تهیه و ارزیابی کند. این پیام ها باید دارای سه ویژگی باشد:

۱ ) مطلوبیت محصول را به مشتریان متذکرشود (جلب توجه)

۲ ) بیان کند که چرا محصول از مارک های رقیب بهتر است (متمایزبودن)

۳ ) باور کردنی باشد (باورپذیر بودن)

عرضه کننده آگهی باید پیام را به صورتی که توجه بازار هدف را جلب کند ارائه دهد. او معمولا از عباراتی در برگیرنده اهداف محتوا یا جملاتی با لحن مثبت تائید کننده استفاده میکند. پیام ها را می توان درسبک های اجرایی مختلف ارائه کرد مانند نمایی از زندگی ، شیوه زندگی ، خیال ورویا ،  حالات روحی و ذهنییتها ، موسیقی ، شخصیت نمادی یا سمبولیک ، تخصص فنی ، شواهد علمی و تائید . در آگهی ها باید از کلمات ، عبارات و جملات به یاد ماندنی وجالب توجه استفاده کرد. هزینه آگهی و تاثیری که درجلب مصرف کنندگان دارد با توجه به عنوان ، اندازه ، رنگ و شکل آن تعیین می شود. تغییری کوچک در طرح آگهی ممکن است تاثیرآن را چند برابر کند. آگهی کننده باید رسانه آگهی را برای ارائه پیام انتخاب کند. برای انتخاب رسانه میزان رسایی ، فراوانی و اثر گذاری آن اهمیت فراوانی دارد. (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۷۱ )

۲-۲-۳-۱۷-۳ ) پیشبرد فروش

یکی دیگر از اجزای آمیخته ترفیع ، پیشبرد فروش است که شامل محرکها و مشوقهای کوتاه مدت برای تشویق به خرید یا فروش یک محصول یا خدمت است. پیشبرد فروش شامل انواع گسترده ای از ابزارترفیعی است که برای برانگیختن واکنش های قوی تر یا سریعتر بازار طراحی شده است . برخی از این ابزارها برای ایجاد مشتری است که شامل ارائه نمونه های محصول ، کوپنهای تخفیف و جایزه برای خرید محصول است دیگر ابزارهای پیشبرد فروش که برای ایجاد مشتری نسیتند عبارتند از بسته های بزرگتر شامل چند عدد از محصول با قیمت پایین تر ، اعطای جوایزی که به خرید محصول ارتباط ندارند ، قرعه کشی ها ، مسابقه ها و تخفیف های تجاری . ابزارهای پیشبردی که مشتری ایجاد می کنند به دلیل تاثیرات درازمدتشان مطلوب ترند. ابزار پیشبرد فروش باید عموما آگهی شوند تا مردم از آنها اطلاع یابند . (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۸۸ )

۲-۲-۳-۱۷-۴ ) روابط عمومی:

روابط عمومی یکی دیگر از اجزای آمیخته ترفیع است که عبارت است از تشویق غیر شخصی تقاضا برای یک محصول ، خدمت یا واحد تجاری از طریق درج اخبار تجاری با اهمیت و مثبت در یک رسانه انتشاراتی یا پخش آن از رادیو تلویزیون بدون اینکه سازمان ذی ربط پولی پرداخت کند. گاهی نتایج روابط عمومی بسیار مطلوب است. روابط عمومی شرکت ها دارای چندین هدف است که عبارتند از اعلان عمومی مثبت برای شرکت ، ایجاد تصویری مثبت از شرکت ونحوه اداره کردن  فعالیت ها درمورد شایعات و داستان های منفی راجع به شرکت . استفاده از روابط عمومی در مقایسه با آگهی هزینه بسیار کمتری دارد درحالی که اثر آن بر آگاهی عموم مردم بیشتر است. (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۳۹۶ )

۲-۲-۳-۱۷-۵ ) فروش مستقیم

هدف تمام کوشش های بازاریابی عبارت است ازافزایش فروش سود آوراز طریق ارضای خواسته های بازار در دراز مدت. فروش حضوری در رسیدن به این هدف نقش مهمی دارد.

یکی از دلایل رشد اقتصادی چشمگیر کشورهای پیشرفته مطلوبیت فروش حضوری در سیستم بازرگانی این کشورهاست. اما متاسفانه فروش حضوری که در کشور ما گاهی به طور عامیانه ویزیتوری نامیده می شود غالبا مورد انتقاد قرار گرفته و بسیار مشکل است که افراد جوان واجد شرایط را برای این شغل ها جلب کرد. فروش عبارت است از انتقال اطلاعات درباره محصول ، خدمت ، ایده و نظایر این ها به مشتریان جهت متقاعه کردن آنها برای خرید. یکی از مزایای فروش حضوری این است که در بیشتر موارد به فروش واقعی منجر می شود. آگهی نظر ها را جلب کرده تمایلات را برمی انگیزد ولی معمولا به عمل خرید جهت کامل کردن فعالیت های فروش منجر نمیشود . محدودیت اصلی فروش حضوری هزینه بالای آن است. در واقع استفاده از نیروی فروش شرکت را قادر می سازد که با حداقل کوشش های هدر رفته به بازار خود برسد ولی هزینه توسعه آموزش و اداره کردن نیروی فروش بالا است. (سه استاد ، ۱۳۹۲ : ۴۰۰)

امروزه امکان بازاریابی مستقیم بهتری توسط رسانه های جدید مانند کامپیوترفراهم شده اند استفاده از این ابزارها در مقایسه با هزینه هایشان نسبتا قابل قبول است. مراکز فروش کالا با کاتالوگ ، فروشندگان با پست مستقیم و بازاریابان تلفنی همه به جمع آوری مشتریان و فروش مستقیم کالا به آن ها می پردازند. بازاریابی مستقیم طبق تعریف انجمن بازاریابی مستقیم عبارت است از یک سیستم بازاریابی متقابل که با بهره گرفتن از یک یا چند رسانه تبلیغاتی اسباب یک واکنش قابل اندازه گیری و یا معامله ای را در هر محل فراهم می سازد. به این بازاریابی گاهی بازاریابی سفارش مستقیم هم گفته می شود. (پرچ ، ۱۳۹۲ : ۳۵۱)

۲-۲-۴ ) بازاریابی الکترونیک :

۲-۲-۴-۱ ) تجارت الکترونیک:

تجارت الکترونیک به عنوان برآیند دو انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات و جهانی شدن و به عنوان یکی از مظاهر کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در اقتصاد بازرگانی مطرح بوده و مزایای فراوان آن شامل حذف محدودیت های زمانی و مکانی در تجارت ، کاهش هزینه های مبادلاتی، دسترسی تولید کنندگان و فروشندگان به مشتریان زیاد ، دسترسی مصرف کنندگان به تامین کنندگان کالا و خدمات در سطح وسیع و غیره موجب توجه به این پدیده شده است. تجارت الکترونیکی به عنوان یکی از مظاهر واقعی کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در اقتصاد و یکی از اثرات اقتصاد دانش محور مطرح است.

گسترش تجارت الکترونیکی در سطح بین المللی به قدری سریع صورت گرفته و مزایای مترتب بر آن به اندازه ای روشن و روز به روز در حال افزایش است که کشورهای در حال توسعه به شدت به استفاده از آن ترغیب شده و هرکدام برنامه های خاصی را برای شروع تجارت الکتریکی ، نهادینه کردن آن و گسترش و رشد آن انتخاب کرده اند. (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۳)

۲-۲-۴-۲ ) روند تجارت الکتریکی:

روند رشد استفاده از تجارت الکترونیکی را باید در دو بخش تجارت الکترونیکی مصرف کننده (B2C) و تجارت الکترونیکی بین بنگاهی ( B2B) بررسی کرد. نگاهی به آمارها و برآوردهای انجام شده دراین خصوص نشان می دهد که تجارت الکترونیکی در هر دو بخش از رشد بسیار مناسبی برخوردار بوده است. شکل زیر روند رشد درآمد های حاصل از تجارت الکترونیکی در بخش مصرف کننده را نشان می دهد.

شکل ( ۲-۲۳ ) روند درآمد های حاصل از تجارت الکترونیک در بخش مصرف کننده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ب.ظ ]




هرچند که مدل جامع و یکپارچه ای در خصوص کاربردهای تجارت الکترونیکی وجود ندارد اما در این بخش برخی از این مدلها به صورت مختصر معرفی می شوند. لازم به ذکر است که با توجه به تنوع کاربردهای تجارت الکترونیکی تلاش شده است تا کاربردهای عام و کلان تجارت الکترونیکی معرفی شوند .

تاسابجی (Tassabehji,2003,pp.68-70) با تمرکز بر تجارت الکترونیکی مبتنی بر وب کاربردهای تجارت الکترونیکی را به شرح زیر برشمرده است:  (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۸)

  • مدیریت روابط مشتریان به شکل الکترونیکی
  • بازارهای الکترونیکی
  • خدمات الکترونیکی
  • بازاریابی الکترونیکی
  • زنجیره تامین الکترونیکی

مدل توربان نیز از جمله مدل هایی است که از آن می توان جهت شناسایی و طبقه بندی انواع کاربردهای تجارت الکترونیکی بهره گرفت. مدل توربان بسیار جامع است و عناصر زیرساختی را نیز مورد توجه قرار داده است که زیر ساخت های تجارت الکترونیکی از حوزه این تحقیق خارج میباشند و صرفاً کاربردهای تجارت الکترونیکی معرفی می شوند. توربان انواع مدلهای تجارت الکترونیکی را که به معنای کاربردهای تجاری این پدیده است به شرح زیر معرفی می کند: (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۹)

  • بازاریابی مستقیم برخط
  • سیستم های مناقصه الکترونیکی
  • بازاریابی پیوندی
  • بازاریابی ویروسی
  • خرید گروهی
  • حراجی های برخط
  • سفارشی سازی محصول یا خدمات
  • یکپارچه سازی زنجیره تامین
  • ارائه کنندگان خدمات زنجیره عرضه
  • دلالان اطلاعات.

در ادامه به توضیح بعضی از موارد فوق که با موضوع تحقیق مرتبط هستند پرداخته میشود.

بازاریابی مستقیم برخط:

این روش عموما شامل فروش کالا توسط کارخانه به مصرف کننده ( به معنای حذف واسطه ها) و فروش کالا از خرده فروش به مصرف کننده (ارتقای کارایی توزیع) است. این کاربرد در طبقه شرکت به شرکت و مشتری به مشتری تعریف می شود.

بازاریابی پیوندی:

یکی دیگر از کاربردهای تجارت الکترونیکی ، بازاریابی پیوندی است که همزمان سعی میشود مشتری یا خریدار یک کالا به سایت سایر فروشندگان آن کالا ارجاع داده شود. این شکل ، معمولا با بهره گرفتن از بنرهای تبلیغاتی انجام می شود.

بازاریابی ویروسی:

خرید گروهی:

در سیستم تجارت سنتی معمولا خریدهای با مقدار زیاد با تخفیفات قابل توجهی همراه است. یکی از کاربردهای تجارت الکترونیکی شناسایی خریدان یک کالاست، به گونه ای که تعداد مورد تقاضای آن ها با یکدیگر جمع و خرید به صورت یکباره انجام می شود.این امر مهم  برای خریدار ارزشمند است که خرید ارزانتر انجام می دهد و هم برای فروشنده که فروش بیشتری دارد.معمولا واسطه در این شرایط به دلیل ارزشهای ایجاد شده ، از هر دو طرف حق الزحمه ای دریافت می دارد. مانند سایت نت برگ در ایران که البته بدلیل شرایط تجارت الکترونیکی در ایران و تازه بودن این روش ها تنها از فروشنده حق الزحمه دریافت می کند.

یکپارچه سازی زنجیره ارزش:

یکی دیگر از کاربردهای تجارت الکترونیکی، ایجاد تعامل قویتر بین اجزا و زنجیره ارزش است. شرکت های مختلف معمولا خدمات مختلفی برای عرضه کالا به مصرف کننده ارائه می دهند. مانند حمل و نقل، بیمه، تولید قطعات ، تولید کالاهای نهایی، انبارسازی، توزیع و غیره. تجار اغلب از اینترنت برای ایجاد اتصال اطلاعاتی بین اجزای زنجیره ارزش استفاده می کنند. به عنوان مثال میتوان به سایت فروتل در ایران اشاره کرد که خدمات پستی و پرداخت در هنگام تحویل کالا را برای خریداران ، همچنین خدمات ارسال کالا و دریافت مبلغ کالا را در کنار خدمات جانبی از قبیل ایجاد فروشگاه اینترنتی و راحتی در پرداخت به فروشندگان ارائه می کند.

ارائه کنندگان خدمات زنجیره عرضه:

زنجیره عرضه کالا شامل کلیه بنگاههایی است که خدمات لازم را از مرحله تامین مواد اولیه تا تحویل کالا به مصرف کننده و حتی خدمات پس از فروش ارائه می کنند. این کاربرد به انجام هر یک از خدمات زنجیره عرضه با بهره گرفتن از اینترنت مربوط است. نظیر حمل و نقل الکترونیکی، بیمه الکترونیکی، تحویل الکترونیکی، پرداخت الکترونیکی و غیره. به عنوان مثال سایت هایی که محصولات الکترونیکی از قبیل نرم افزار، فایل های صوتی و تصویری و کتابهای الکترونیکی را ازطریق ایجاد امکان دانلود به مشتریان خود تحویل می دهند مانند سایت دانلودها ، آپارات و یا بانکها که با ارائه درگاه پرداخت الکترونیکی به فروشندگان امکان پرداخت آنلاین را برای خریداران ایجاد می کند و یا استفاده از نماد اعتماد الکترونیکی (اینماد) روی سایت که خدمتی است جهت نمایش امنیت و قانونی بودن فعالیت سایتهای دارای این نشان که توسط مرکز توسعه تجارت الکترونیکی ارائه می شود.

دلالان اطلاعاتی:

از دیگر کاربردهای تجارت الکترونیکی ، استفاده از اینترنت برای حفظ محرمانگی اطلاعات شخصی، امنیت، جستجو، عرضه محتوای اطلاعاتی و دیگر خدمات گردآوری ، طبقه بندی و توزیع اطلاعات تجاری است. و یا سایتهایی که شماره تلفن یا ایمیل افراد با طبقه بندی مشاغل، منطقه جغرافیایی و غیره را در اختیار تبلیغ کنندگان قرار می دهند.

از دیگر کاربردهای تجارت الکترونیکی می توان به معامله پایاپای ، عضویت، بهبود زنجیره عرضه، بازار الکترونیکی ، فروشگاه الکترونیکی، پاساژ الکترونیکی، تدارکات الکترونیکی خدمات شخص ثالث و واسطه گری الکترونیکی اشاره کرد.   (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۸)

بر اساس مدل ایزو ۱۵۰۰۰ نیز می توان انواع کاربردهای تجارت الکترونیکی را به پنج گروه شامل طراحی، شناسایی، توافق، اجرا و پس از اجرا تقسیم بندی کرد . یکی از دیدگاه های موثر در شناسایی کاربردهای تجارت الکترونیکی بهره گیری از فرایند های فرعی این دسته بندی است. از جمله این فرایندهای فرعی از کاربردهای تجارت الکترونیکی میتوان به کاربرد اینترنت در تبلیغات، کاربرد اینترنت در تحقیقات بازار، کاربرد اینترنت در عقد قرارداد و کاربرد اینترنت در مذاکره و غیره اشاره کرد. انجام هر یک از فرآیندهای فوق با بهره گرفتن از اینترنت نیز در یک دیدگاه تفصیلی تر شامل به کار گیری مجموعه ای از ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی است که از آن جهت می توان به موتورهای جستجو، اتاق های گپ زنی، پورتال، وب سایت، پایگاه های اطلاعاتی تحت وب، پست الکترونیکی و غیره اشاره کرد . در این معنا ، کاربردهای تجارت الکترونیکی ماهیتی ماتریسی پیدا می کنند که شامل ترکیبی از فرآیندهای تجاری و ابزارهای مختلف اینترنتی برای انجام این فرایند ها است. به عنوان مثال فروشگاه الکترونیکی شامل استفاده از وب سایت برای تبلیغات ، فروش محصول، پرداخت و یا استفاده از پست الکترونیکی برای تبلیغات است. (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۱۳)

۲-۲-۴-۴ ) خرید الکترونیکی و عوامل محرک جهت استفاده از آن:

تعاریف مختلفی از خرید الکترونیکی ارائه شده است. به صورت کلی ، استفاده از تکنولوژی اطلاعات جهت خرید کالا و خدمات مورد نیاز، خرید الکترونیکی نام دارد. هاریگان و همکاران  (Harrigan,et.al,2008,492) در مطالعه عوامل محرک جهت استفاده از خرید الکترونیکی را به هفت دسته زیر تقسیم کرده اند که در زیر به ترتیب اهمیت مرتب شده اند:( اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۴۷)

  • توسعه خطوط مخابراتی
  • بهبود امنیت
  • توسعه معماری مبتنی بر وب
  • توسعه تکنولوژی
  • فعالیتهای عرضه کنندگان
  • فعالیتهای رقبا
  • مزایای بالقوه

 

۲-۲-۴-۵ ) بازاریابی و رفتار خریدار:

فیلیپ کاتلر بازاریابی را اینگونه تعریف کرده است: بازاریابی فرایند شناسایی نیازها و خواسته ها و ارضای آن از طریق فرایند مبادله است. بر این اساس وظیفه هر سازمانی شناسایی نیازها، خواسته ها و ارزشهای بازار هدف و تطبیق سازمان برای ارضای آنها به گونه ای موثرتر و مفیدتر از رقباست. خریدار برای خرید یک محصول در ابتدا از وجود محصولات مختلف آگاهی های لازم را به دست می آورد و سپس برای ارزیابی و انتخاب نهایی محصول مورد نظر اطلاعات مورد نیازخود را جمع آوری می کند و در نهایت بر اساس این اطلاعات چند محصول را به عنوان انتخاب اولیه برای خرید در نظر می گیردو در مرحله آخر ، محصول مورد نظر خود را خریداری می کند که این امر به مالکیت کالا منجر می شود.

برای تعریف بازاریابی الکترونیکی ابتدا باید بدانیم که نقش بازاریابی در هر یک از مراحل فوق چیست؟

در اینجا نقش بازاریابی به دو دسته تقسیم می شود:

  • شناسایی و ایجاد نیاز - در ایفای این نقش ، بازاریابی تقاضای موجود در بازار را معطوف محصولات خود کرده یا برای محصولات خود تقاضا ایجاد می کند. این کار از طریق ارائه اطلاعات، تبلیغات و غیره انجام می شود. به طور کلی می توان گفت که در این مرحله تصویری از محصول به مشتریان بالقوه منتقل میشود.
  • رفع نیازها - در این مرحله بازاریابی از طریق ارائه محصول به مشتری نیازهای آنان ارضا میشود. در واقع در این مرحله مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل تبدیل میشوند . به طور کلی می توان گفت که در این مرحله محصول به مشتریان منتقل میشود. (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۷۳)

۲-۲-۴-۶ ) بازاریابی الکترونیکی:

برخی بازاریابی الکترونیکی را معادل بازاریابی سنتی می دانند که صرفا از فناوری اطلاعات در جهت دستیابی به اهداف خود استفاده میکند و باعث بهبود کارایی بازاریابی میشود.( ایفای نقشهای بازاریابی به روش الکترونیکی) . به عبارت دیگر ، اگر هر دو نقش بازاریابی که در فوق به آنها اشاره شد (انتقال تصویر و  انتقال محصول) به روش الکترونیکی انجام شود، به آن بازاریابی الکترونیکی می گویند.

بازاریابی الکترونیکی به طور ساده عبارت است از به کار گیری کانال های الکترونیکی ارتباطات به منظور نشر پیام های بازاریابی.

۲-۲-۴-۷ ) برنامه بازاریابی الکترونیکی:

واقعیت ساده ارتباطات و بازاریابی مبتنی بر وب این است که هر اطلاعاتی را به هر مخاطبی ابلاغ کرد. اما این کار نه مقرون به صرفه است و نه موثر. به همین منظور، هر بازاریابی قبل از ایجاد فعالیتهای بازاریابی مبتنی بر اینترنت باید فعالیتهایش را به دقت برنامه ریزی کند. برنامه ریزی بازاریابی الکترونیکی مانند هر برنامه ریزی بازاریابی دیگری به دلایل زیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است:

  • بدون وجود یک برنامه از پیش تعیین شده نمی توان پیشرفت ، موفقیت یا شکست یک فعالیت مبتنی بر وب را اندازه گیری کرد.
  • گزینه های ارتباطی بسیار متنوعی در وب وجود دارد که باید ترکیبی از آنها را انتخاب کرد.
  • به کمک برنامه میتوان تعیین کرد مخارج انجام فعالیتهای مورد نظر چقدر است و این فعالیت ها را چگونه تامین مالی کنیم.
  • برنامه به فعالیت ها جهت داده و آنها را یکپارچه می کند. به عنوان استفاده کنندگان وب، باید فعالیتهای انجام شده از طریق وب را به سمت یک هدف ارتباطی مشخص جریان دهیم که برنامه ریزی این امر را ممکن می سازد.

یک برنامه بازاریابی با در نظر گرفتن اهداف شرکت، اهداف خاص بازاریابی را وضع و دنبال می کند، به گونه ای که بتوان با تحقق این اهداف به اهداف کلی شرکت دست یافت.

یک برنامه بازاریابی الکترونیکی شامل اهداف بازاریابی و ارتباطی یک وب سایت است، به گونه ایی که با رسیدن به این اهداف بتوان اهداف شرکت را تحقق بخشید. (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۷۵)

۲-۲-۴-۸ ) مخاطبان ما چه کسانی هستند؟

از منظر کلی مخاطبان به دو گروه اصلی تقسیم بندی میشوند:

مخاطبان بالقوه در اینترنت، همه کاربران اینترنت مخاطبان بالقوه یک وب سایت هستند.

مخاطبان هدف، کسانی که ما قصد داریم تا با آنها ارتباط برقرار کنیم.

تعیین مخاطبان هدف یک وب سایت، احتمالاً مهم ترین جنبه برنامه ریزی بازاریابی الکترونیکی است. با پاسخ به این سوال، مخاطبان یا گروه هایی را که قصد داریم با آنها ارتباط برقرار کنیم تعیین میشوند که شامل افراد در گروه های زیر هستند که هر کدام به اطلاعات متفاوتی نیاز دارند:

  • مشتریان فعلی: کسانی که هم اکنون از طریق سایر رسانه ها با آنها تجارت می کنیم. این افراد ممکن است به دنبال اطلاعاتی در مورد قیمت های به روز شده، مشخصات فنی محصول و سیستمی برای سفارش اینترنتی باشد.
  • مشتریان جدید: کسانی که تمایل داریم هم اکنون از طریق اینترنت با آنها ارتباط تجاری برقرار کنیم. این افراد ممکن است دنبال محصول جدید یا خرید راحت تر باشند.
  • سهامداران: کاربری که دارای سهام شرکت است. این افراد ممکن است دنبال قیمت جدید سهام یا گزارش مالی دقیق تر باشند.
  • کارکنان داخلی: به وسیله اینترنت می توان باآنها ارتباط برقرار کرد که نیازمند اطلاعاتی در مورد منابع، قراردادها، عملیات و آموزش هستند.
  • کارکنان خارجی: فروشندگان و شرکا، به وسیله اینترنت میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد که ممکن است به دنبال ارتباط راحت تر ، تبادل اطلاعات از طریق اینترنت باشند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ب.ظ ]




با توجه به این که امروزه اینترنت ، وب و پست الکترونیکی با بهره گرفتن از تکنولوژی های جدید در بسیاری از مکان ها قابل دسترسی هستند، در بسیاری از شرایط  ، مکان جغرافیایی محدودیت مهمی به شمار نمی آید ولی در برخی از شرایط تعیین این که در چه مکانی ارتباطات رخ می دهند مهم است مانند:

دانلود پایان نامه

  • ارائه خدمت و محصول در برخی از مکان ها امکان پذیر نیست. این امر در تعیین مشتریان هدف موثر است.
  • قیمت گذاری و حمل ونقل محصول ممکن است براساس موقعیت جغرافیایی صورت گیرد.
  • مشتریانی که ممکن است درمحل کار به اینترنت دسترسی نداشته باشند باید تشویق شوند که در خانه از وبسایت دیدن کنند.
  • فروش به مشتریان بین المللی با توجه به کشور هدف، مباحث زیادی از جمله واحد پولی، قوانین صادرات و حمل و نقل و غیره ایجاد میکند.

زمان نیز مانند مکان جغرافیایی، با توجه به اینکه امکان دسترسی به اینترنت و وب در هر زمانی وجود دارد در بسیاری از شرایط امر مهمی به شمار نمی آید. ولی  تعهد تحویل به موقع کالا  و زمان پاسخگویی به سفارشات و پست الکترونیکی مخاطبان نیازمند توجه به امر زمان در ارتباطات الکترونیکی است. (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۷۸)

۲-۲-۴-۱۰ ) به چه طریقی با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنیم؟

همانند بازاریابی سنتی می توانیم از متن، تصویر و ویدئو برای توضیح ، نشان دادن و تشریح موضوعات در وب استفاده کنیم. اینترنت امکان استفاده از این ابزارها را به مراتب تسهیل می کند. ضمن اینکه امکانات زیر را نیز فراهم میکند:

  • اگر به تایید سفارش یا پاسخ به سوال خاصی از طرف افراد هدف نیاز داشته باشیم می توانیم از پست الکترونیکی استفاده کنیم.
  • از طریق فرم های گنجانده شده در صفحات وب می توانیم اطلاعات لازم را از مخاطبین کسب کنیم.( اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۸۰)

۲-۲-۴-۱۱ ) سیر تکاملی بازاریابی الکترونیکی:

مراحل سیرتکامل بازاریابی الکترونیکی را میتوان به شرح زیر برشمرد:

سطح اول : تبلیغات - دراین سطح اولیه که از یک صفحه اصلی و تعدادی کلید اتصال (لینک) تشکیل شده بود شرکت ها غالبا برای نشان دادن اطلاعاتی مانند تصویر شرکت، پیام از مدیر عامل به همراه تلفنی برای تماس با شرکت ارائه می کردند.

سطح دوم : پیشبرد - پیشبرد شرکت هدف اصلی این سطح بود. در واقع سهولت نسبی ایجاد صفحات وب منجر به تبدیل بروشورهای موجود و دیگر عناصر ترفیع به صفحات الکترونیکی وب شد. اما در این سطح نیز ارزش ارتباطی کمی برای کاربر ارائه میشود.

سطح سوم : کنش متقابل - این اولین سطحی است که ارزشی را برای مشتری ارائه می دهد. وقتی مشتری به این سایت متصل میشود میتواند در مورد محصولات شرکت اطلاعاتی به دست آورد، راه حلی را برای مشکل خود بیابد و حتی چگونگی خرید آن راه حل را نیز بفهمد. امکان دانلود کردن اطلاعات نیز ممکن است. این سطح از کنش متقابل ، هزینه ارائه خدمات را کم می کند.

سطح چهارم : تعامل - ارتباط در این سطح ورای تبادل اطلاعات است. مشتری می تواند کالا سفارش داده یا خواستار خدمات فنی کارکنان شرکت باشد یا این که صورت حسابی از خریدهای گذشته اش را دریافت کند درنتیجه هزینه فروش کاسته شده و خدمات بهبود می یابند.

سطح پنجم : تحول -  در این سطح روابط بین شرکت و بازارش از شکل سنتی به شکل الکترونیکی تغییر کرده است که این شکل از ارتباطات عملیات داخلی شرکت را نیز متأثر می سازد. در اینجا اینترنت نه به صورت موردی بلکه به عنوان وسیله ارتباطی پذیرفته شده استفاده می شود.

سطح ششم : انجمن ها - در این سطح گروهی از افراد می توانند با توجه به علایق مشترک و تعلق عاطفی دور هم جمع شوند. این علایق مشترک می تواند از تعهد فردی به یک موضوع مانند بهداشت یا یک گروه حرفه ای که هم دیگر را از طریق انتقال اطلاعات یاری میدهند متغیر باشد. (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۸۲)

۲-۲-۴-۱۲ ) طراحی معماری وب سایتهای تجاری و نقشه سایت:

نیازها، خواسته ها و تمایلات مخاطبان باید برآورده شود. معماری یا طراحی وب سایت های تجاری می طلبند که فعالیت های ارتباطی براساس مخاطبان  و اهداف اطلاعاتی آنان پایه گذاری شود. اگر این هدف تحقق یابد آنگاه می توان مطمئن بود که مخاطبان در فعالیت های ارتباطی شرکت می کنند. به عبارتی ساده تر درست به همان نحوی که با توجه به گروه های خاص مخاطبان، محتویات سایت را تعیین می کردیم، طراحی سایت نیز باید مخاطب محور باشد.

سایت ها باید برای راحتی کاربران نهایی طراحی شوند. کاربران مختلف دارای اهداف متفاوتی هستند و هریک نیازمند راهنمایی های متفاوتی به سمت اطلاعات مورد نیازشان هستند. در تمامی مراحل تهیه نقشه یک سایت باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که چگونه می توان با بهره گرفتن از متن، گرافیک، آیکن ها و باکس های مختلف، مخاطب را به سمت اطلاعاتی که به دنبال آن است راهنمایی کنیم. تهیه نقشه یک سایت را می توان به دو مرحله تقسیم کرد: (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۸۶)

در مرحله اول: ما باید تبادلاتی را که هم اکنون با مخاطبان خود ( به روش سنتی) داریم و اطلاعاتی راکه طی این تبادلات رد و بدل می شوند تعریف و مستند سازی کنیم.

در مرحله بعدی بایدسعی کنیم تا روش هایی که با بهره گرفتن از آن ها می توانیم این تبادلات را از طریق اینترنت صورت دهیم را تعیین کنیم و برآن اساس نقشه سایت را طراحی کنیم.

۲-۲-۴-۱۳ ) ترفیع فعالیت های ارتباطی الکترونیکی به دو روش سنتی و برخط:

آیا مخاطبان شما از وجود وب سایت و محتویات آن آگاهی دارند؟ ایجاد یک وب سایت مانند نصب یک بیلبورد است تا کسی آن را نبیند موثر واقع نمیشود. پیشبرد یک فعالیت الکترونیکی مخاطبان جاری و آتی شما را از وجود چنین فعالیتی مطلع می کند و برای آنها فرصتی را به وجود می آورد که ارتباط خود را به روش الکترونیکی به شما آغاز کنند. طبقه بندی گزینه ای در دسترس برای پیشبرد فعالیت های ارتباطی الکترونیکی به شرح زیر است:

  • پیشبرد از طریق رسانه ها و کانالهای ارتباطی سنتی
  • فعالیتهای پیشبردی که می توانند برروی اینترنت صورت گیرد.
۲-۲-۴-۱۳-۱ ) روش های سنتی:

برخی از روش های سنتی ترفیع به شرح زیر است:

ارتباطات مبتنی بر پست : شامل پست کارت ها، نامه ها و کاتالوگ ها. این رسانه پایه بسیاری از فعالیت های بازاریابی مستقیم است و هنوز هم برای ارتباط با مشتری و مخاطبان احتمالی بسیار موثر است. ویژگی این روش هدفمندی و هزینه پایین آن است .

رسانه های گروهی : شامل تلویزیون و رادیو که هزینه بالایی دارند اما اگر هدف دستیابی به گروه کثیری از افراد باشد می تواند بسیار موثر باشند. رادیو موثرتر از تلویزیون می تواند مخاطبین هدف را جدا سازد. بسیاری از شرکت ها ازتبلیغات رادیویی جدید جهت ارائه پیام به مسافران در زمان رانندگی استفاده میکنند یا از شنونده های ایستگاههای رادیویی خاص برای دستیابی به مخاطبان هدف خاص بهره می برند.

روابط عمومی : یک فعالیت پیشبردی غیر مستقیم است. روابط عمومی شامل انتشار پیام از رسانه ها و کنفرانس های  مطبوعاتی جهت اطلاع رسانی در مورد موضوعات مختلف می شود که ممکن است مکان مناسبی برای اطلاع رسانی به مخاطبان هدف شما در مورد وب سایت شما باشد.

رسانه های چاپی : که آگهی های شما را می پذیرند. روش دیگری است تا در مورد ارتباطات الکترونیکی خود اطلاع رسانی کنید. آدرس اینترنتی و پست الکترونیکی خود را می توانید در فضاهای تبلیغاتی این رسانه ها قرارداده و نیز مخاطبان را به سمت وب سایت خود فرا خوانید.

بسته بندی محصولات :  و نیز بسته های اطلاعاتی (مانند لوح فشرده) نیز ابزار دیگری برای پیشبرد است. از این طریق می توانید به مشتریان کنونی خود در مورد فعالیت الکترونیکی خود اطلاع رسانی کنید.

بیلبوردها و تبلیغات محیطی دیگر نیز از جمله ابزارهای سنتی هستند.

۲-۲-۴-۱۳-۲ ) روش های بر خط:

برخی از روش های برخط ترفیع به شرح زیر است:

  • موتورهای جستجو و دایرکتوری ها
  • ایجاد لینک در وب سایت های دیگر یا به اشتراگ گذاشتن لینک با سایت های دیگر
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ب.ظ ]




چه تعداد کاربر روزانه از سایت شما دیدن می کنند؟ آنها چه کسانی هستند؟ از چه مناطق جغرافیایی به وب سایت شما سر می زنند؟ چه چیزی را دنبال می کنند؟

از طریق اندازه گیری فعالیت مبتنی بر وب می توانید اطلاعات مفیدی را به دست آورید که به شما کمک می کند تا ارتباطات موثرتری را با مخاطبان خود برقرار کنید و میزان اثربخشی فعالیت خود را بسنجید. (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۸۹)

۲-۲-۴-۱۵ ) بازاریابی الکترونیکی:

بازاریابی الکترونیکی عبارتست از به کارگیری فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی در حوزه بازاریابی کالاها و خدمات. نکته حائز اهمیت در بازاریابی الکترونیکی این است که ، بازاریابی الکترونیکی الزاماً به این مفهوم نیست که یک کسب و کار تمام فعالیت های بازاریابی و فروش خود را به روش الکترونیکی انجام دهد. به طور مثال اگر یک واحد کسب و کار محصولات خود را از طریق اینترنت ( به طور مثال دریک سایت پر بیننده خبری) تبلیغ نماید نیز در واقع می توان گفت که بخشی از فعالیت بازاریابی خود را به روشی الکترونیکی انجام داده است.  (اسفیدانی ، ۱۳۹۱ : ۹۲)

دانلود پایان نامه

 

۲-۲-۴-۱۶ ) فاکتورهای موفقیت در تجارت الکترونیک

جهت موفقیت در تجارت الکترونیک می بایستی فاکتورهای زیررا درنظر گرفت:

- تامین روش امن و مناسب سفارش گذاری: کارتهای اعتباری متداولترین روش پرداخت در اینترنت می باشد و بالغ بر ۹۰٪ از معاملات از طریق کارتهای اعتباری انجام می شود.

- تهیه دیدگاه ۳۶۰ درجه ای از ارتباط با مشتری به طوریکه همه پرسنل تامین، سرویس و کلیه کارمندان شرکت می توانند از آن بهره مند شوند.

- به روز بودن نسبت به تغییرات تکنولوژی که کمک بسیارزیادی به ماندن در عرصه رقابت تجارت الکترونیک می نماید.

- تهیه وب سایت با طراحی و برنامه نویسی مناسب نیز امکانی است که کمک زیادی به تجارت الکترونیک می نماید.

شاید بسیاری فکر کنند که قیمت در تجارت الکترونیک مهمترین معیار برای خرید می باشد البته باتوجه به اینکه خرید کنندگان در تجارت الکترونیک امکان مقایسه قیمت و دیدن چندین سایت را قبل از خرید دارند، اما مهمترین معیار در ترجیع دادن مشتریان به تجارت الکترونیک به جای خرید کردن از فروشگاه های سنتی در دسترس بودن در همه زمانها وصرفه جویی در وقت می باشد.

۲-۲-۴-۱۷ ) جایگاه تجارت الکترونیک در ایران

در ایران بحث  تجارت الکترونیک بحث تازه ای می باشد و هنوز به طور کامل قابلیت اجرا پیدا نکرده است . دلایلی از قبیل عدم اطمینان فروشنده و خریدار بدین ترتیب که فروشنده ریسک سرمایه گذاری برای فروش از طریق اینترنت را نمی کند و بزرگترین دلیل آن عدم اطمینان از برگشت سرمایه اش می باشد. خریداران نیز اطمینان خرید از طریق اینترنت را ندارد و ترس از جابجا شدن اشتباه پول از حساب خود و دیگر موارد مشابه.

البته راه حل پرداخت که مهمترین عامل در این زمینه می باشد تاثیر زیادی روی تجارت الکترونیک در ایران دارد. بعضی از شرکت ها با بهره گرفتن از روش پرداخت به هنگام تحویل ، کالاهای خود را می فروشند که این مورد با توجه به تازه بودن تجارت الکترونیک جای خرسندی دارد. بسیاری از شرکت ها نیز از سایت خود به عنوان یک کاتالوگ و یا بروشور الکترونیکی استفاده می کنند (حسنی ،۱۳۸۵)

۲-۲-۴-۱۸ )  مروری بر تجارت الکترونیک

انسان همواره دوست داشته که از موانع و محدودیت های اطراف خود عبور کند و فراسوی دیوار های امکانات موجود، خود را ببیند. انسانی که علاوه بر فتح زمین، همواره چشم به آسمان و دریا نیز داشته و قدم خود را به آنها هم گشوده است، به آشنایی با زمین و آسمان قناعت نمی کند. هزاره جدید دوران تسخیر و تصغیر جهان به داخل رایانه و صفحه نمایشگر است. انسانی که پس از فتح آسمان ها آرزوی غلبه بر زمان را داشت، ناگزیر از تسلیم شدن در برابر ظرف زمان، تصمیم به غلبه بر ظرف مکان گرفت. شبکه ها فاصله اتاقها و ساختمان ها را از بین بردند و آنقدر بزرگ شدند تا اینترنت بتواند معنای شهر و استان و کشور و قاره را در یک واژه دهکده جهانی خلاصه کند. دهکده ای که وسایل نقلیه آن موس و صفحه کلید می باشد و آدرس های آن خلاصه در چند حرف بودند و به مثابه یک شهر واقعی عمل می کردند. دهکده ای که ملیون ها شهروند دارد و هر شهروندی جهت تامین نیاز خاص خود از دنیای واقعی فراتر رفته و وارد دنیای مجازی می شوند. (۲۰۰۲ Building)

انسان دوباره به دوران کهن تاریخ بازگشته و می بایست مجدداً شهر و شهرنشینی را خلق می کرد.

همه چیز خلق گردید و به دنبال زندگی الکترونیکی ، جزء لاینفک آن نیز تجارت الکترونیکی بوجود آمد.  تجارت الکترونیک به فرایند خرید، فروش، ارائه خدمات، در یک سیستم الکترونیکی مثل اینترنت یا شبکه های کامپوتری گفته می شود. البته معنای تجارت الکترونیک با گذشت زمان تغییر یافته است. تجارت الکترونیک در ابتدا به معنای تجهیز کردن معاملات با بهره گرفتن از ابزار الکترونیکی بود. یعنی بدین ترتیب که تجارت الکترونیک شامل ارسال مدارک از قبیل فاکتور فروش، سفارش خرید به صورت الکترونیکی بوده است که “مبادله الکترونیکی داده ها” که در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی معرفی شد.

بعداً تجارت الکترونیک ابعاد گسترده تری به خود گرفت و خرید و فروش محصولات و خدمات را از طریق اینترنت شامل گردید. ابتدا روش پرداخت بدین ترتیب بود که اقلام را خریداری کرده و پول به هنگام تحویل پرداخت می گردید. با گذشت زمان و ایجاد امنیت بیشتر و استقبال بسیار خوبی که از تجارت الکترونیک شد، کارتهای اعتباری بهترین راه حل برای پرداخت در تجارت الکترونیک به شمار آمدند. (همان منبع ،۲۱۷-۲۱۶)

وقتی در سال ۱۹۹۴ تجارت الکترونیک به طور کامل معرفی شد، بسیاری از کارشناسان تجارت اکترونیک را بخش بزرگ اقتصادی آینده عنوان نمودند. با این حال ۴سال تا ایجاد امنیت معطل شد و در سال ۱۹۹۸ با ایجاد پروتکل امنیتی کلیه راه حلهای تجارت الکترونیک ایمن برای همه ایجاد شد. و بدین ترتیب بود که در اروپای غربی و آمریکا بین سالهای ۱۹۹۸تا ۲۰۰۰شاهد میل بسیار زیاد به ایجاد سایتهای اینترنتی و هجوم به سوی تجارت الکترونیک بودیم.

عکس مرتبط با اقتصاد

البته بین سالهای ۲۰۰۰-۲۰۰۱ شاهد ورشکستگی تعدادی از سایتهای تجارت الکترونیک بودیم. اما در همین زمین کسانیکه از تجارت غیر الکترونیک و سنتی سود می بردند علاوه بر دادن اطلاعات از طریق سایتهای خود، قابلیت تجارت الکترونیک را نیز به سایت خود اضافه نموده و از آن بهرمند شدند.

در سال ۲۰۰۵ تمامی کشورهای اروپا، آمریکا و کانادا از تجارت الکترونیک بهره می بردند و اکنون وسعت تجارت الکترونیک و رشد آن در آسیای شرقی وسعت چشمگیری داشته است. اما کشورهای جهان سوم رشد بسیار کمی در این زمینه داشتند و حتی در برخی از این کشورهای تجارت الکترونیک اصلاً انجام نمی شود.

تجارت الکترونیک باعث آسایش خریداران می شود. آنها می توانند در هر زمان که دوست دارند از طریق اینترنت ، محصولات فروشندگان مختلف را ببینند و قیمت و خصوصیات آنها را با یکدیگرمقایسه کنند و نهایتاً دست به خرید بزنند؛ و همه اینها بدون اینکه خانه خود را ترک کنند انجام می گیرد. در بعضی موارد، مانند کتاب های الکترونیکی، موسیقی، یا نرم افزارها، مشتریان می توانند همان موقع به خدمات مورد نظر خود دسترسی پیدا کنند.

از دید فروشندگان، تجارت الکترونیک ابزاری برای کاهش هزینه ها و گسترش بازار فروش است.

البته تجارت الکترونیک مشکلات و معایبی نیز داشته است. برخی اقلام هستند که مشتریان تمایلی به خرید الکترونیکی آنها ندارند؛ به عنوان مثال در مورد مبلمان که بهای گزافی باید برای آن بپردازند، ترجیح می دهند که به شکل واقعی آن را امتحان کنند و از کیفیت آن اطمینان حاصل کنند و بعد دست به خرید بزنند. از سویی، بعضی از افراد هستند که خرید را یک رفتار اجتماعی می دانند و از رفتن به خرید به همراه یک جمع لذت می برند و این امکان در شبکه ایجاد نمی شود. و مشکل اساسی تر دیگر نیز، عدم اطمینان به امنیت استفاده از کارتهای اعتباری است.(همان منبع،۲۲۳-۲۱۹)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

۲-۲-۴-۱۹ ) بازاریابی الکترونیکی

تحقیقات نشان می دهد که بکارگیری فناوری ارتباطی و اطلاعاتی در کسب و کار (مثلاً فرایند های بازاریابی) لزوماً منجر به افزایش بهره وری نشده و حتی در مواقعی منجر به کاهش آن نیز می گردد. در زمینه کاربرد فناوری، شرکت هایی موفق اند که درک درستی از زمان و مکان کاربرد فناوری در فرایندهای کسب و کار خود داشته و زیربنای سازمانی لازم را برای آن ایجاد کرده باشند.بسیاری از شرکت ها بدون توجه به این مساله، سرمایه گذاری های کلانی در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباط کرده اند که منجر به ایجاد ارزش تجاری قابل قبول نگردیده است.

Efficiency بهره وری

کسب بازده قابل قبول از سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات، وابسته به دارایی مکملی است که در قالب توانمدی های سازمانی، زمینه لازم را برای استفاده اثر بخش از فناوری اطلاعات در سازمان در اختیار قرار می دهند.

برای تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات در هر حوزه ای از کسب و کار، لازم است در ابتدا توانمدی های لازم برای پیاده سازی و بکارگیری فناوری اطلاعات شناسایی شده و سپس سطح فعلی این توانمدی ها در سازمان اندازه گیری شود، تا از این طریق امکان ایجاد بهبودهای لازم برای خلق بستر مناسب پیاده سازی و بکارگیری فناوری اطلاعات ایجاد گردد.

بازاریابی الکترونیکی، یعنی بکارگیری طیف وسیعی از فناوری های اطلاعات برای تغییر و تحول استراتژهای بازاریابی برای خلق ارزش بیشتر برای مشتری (استراتژی های اثربخش تر در بخش بندی بازار، انتخاب بازار هدف، تمایز و موضع یابی), برنامه ریزی و اجرای کارآمدتر مفهوم سازی، توزیع، ترفیع و قیمت گذاری کالا، خدمات و ایده ها, خلق مبادلاتی که اهداف مشتریان فردی و سازمانی را برآورده سازد.(۲۰۰۳(Judy Strauss  بعبارت دیگر بازاریابی الکترونیکی نتیجه بکارگیری فناوری اطلاعات در بازاریابی سنتی است و آن را از دو طریق افزایش کارایی در انجام وظایف بازاریابی سنتی و تغییر بسیاری از استراتژی های بازاریابی که حاصل از فناوری های بازاریابی الکترونیکی است، متاثر می سازد. حوزه بازاریابی الکترونیکی شامل ابزارهایی می گردد که برقراری تعاملات با مشتریان را در یک محیط دیجتالی تعاملی و شبکه ای امکان پذیر ساخته و شامل ارتباطات تعاملی با بهره گرفتن از رسانه های دیجیتالی نیز می گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ب.ظ ]




انواع کاربردهای تجارت الکترونیک

الف- فروش محصولات

سایتهای خرده فروشی عموماً شامل کاتالوگهای الکترونیکی هستند که محصولات مورد فروش را نمایش داده و توضیح می دهند. مشتریان می توانند به دنبال مورد خاصی بگردند یا به طور تصادفی در میان کاتالوگهایی که به مراتب بیشتر از نسخه های چاپی هستند، به جستجو بپردازند. بسیاری از این فروشندگان به مشتری خود اجازه می دهند که جنس مورد نظر خود را سفارش داده و مراحل حمل و نقل آن را پیگیری نماید. برخی فروشندگان  رایانه هم اجازه می دهند تا خریدار قطعات مورد نظر خود را با توجه به نیازها و بودجه خود انتخاب کند. سپس آنها می توانند مراحل تولید دستگاه مورد نظر خود را دنبال کنند یا گاهی خود شرکت از طریق پست الکترونیکی خریداران را مطلع می کند.

دانلود پایان نامه

ب- فروش خدمات

تجارتهای دیگر الکترونیکی به ارائه خدمات می پردازند. خدمات مالی بخش عظیمی از این دسته را در بر می گیرد. دلالان اینترنتی سهام، به ازای مبالغ اندکی از طرف مشتریان خود به خرید و فروش سهام می پردازند؛ آنها معمولاً هزینه کمتری نسبت به دلالان معمول می گیرند. بعضی سایت ها هم امکانات جستجو و دستیابی به وام و تسهیلات را ارائه می کنند. سایتهای مسافرتی شیوه های برنامه ریزی پرواز، اجاره خودرو و رزرو هتل را عرضه می کنند. مسافران از طریق این سایتها می توانند برنامه سفرهای کاری و تفریحی خود را بریزند، اتاق خود را رزرو نمایند و بلیط خود را هم از همان سایت تهیه کنند.

ج- حراجی ها

در ازای این خدمات، فروشندگان مبلغ معین اندکی به علاوه درصدی از مبلغ فروش به سایت مربوطه می پردازند. برخی از سایتها این امکان را به طور معکوس پیاده می کنند ودرآنجا خریداران مبلغی را که می توانند برای جنس خاصی بپردازند مشخص می کنند و به دنبال فروشنده می گردند.(حسنی،۱۳۸۵)

۲-۲-۴-۲۱ ) تجارت الکترونیکی

در آخر دهه ۱۹۹۰، فناوری باعث ظهور پدیده ای به نام تجارت الکترونیکی شد که باعث تحول در امر تجارت و خودکارسازی مبادلات کالا و خدمات گردید. تجارت الکترونیکی امروزه مفهوم وسیعی دارد که جنبه های مختلف تجارت و اقتصاد را در بر می گیرد. رشد و گسترش روز افزون فناوری اطلاعات، انقلابی در ابعاد مختلف زندگی انسان و عملکرد سازمان ایجاد کرده است. این فناوری، روش ها و نگرش ها را دگرگون ساخته و باعث ایجاد صنایع و مشاغل جدید شده است. تجارت الکترونیکی از نتایج عمده نفوذ و گسترش فناوری اطلاعات می  باشد. این فناوری روش های اداره بنگاه ها را تغییر داده و از این رو موجب تبدیل بازارهای مرسوم به اشکال جدیدتری که به مهارت های جدید نیاز دارد، شده است.

عکس مرتبط با اقتصاد

توربان (۲۰۰۴) تجارت الکترونیکی را به این صورت تعریف میکند : خرید و فروش کالاها ، خدمات و اطلاعات از طریق شبکه های رایانه ای نظیر « اینترنت» . اینترنت یعنی اینکه همه افراد در دنیا اطلاعاتی را روی رایانه خود ذخیره می کنند و از طریق خط تلفن به یکدیگر متصل می شوند و می توانند اطلاعات رایانه دیگران را در حد مجاز مشاهده کنند. بنابراین تجارت الکترونیکی به این معناست که شما کالای مورد نظر خود را برای فروش به یک رایانه می دهید و دیگران می توانند این کالا را بدون مراجعه حضوری به مغازه شما، ببینند گاهی اوقات شما تسهیلاتی را روی رایانه خود می گذارید که طرف مقابلتان می تواند با اعلام از طریق رایانه خود به رایانه بانک دستور دهد که مبلغی از حساب وی برداشت و به حساب شما واریز شود. شما نیز پس از مشاهده این قضیه به انبار خود دستور می دهید کالا را به مشتری تحویل دهد. (فتحی ، ۱۳۹۳ : ۴)

۲-۲-۴-۲۲ ) کسب و کار الکترونیکی:

واژه کسب و کار الکترونیکی و تجارت الکترونیکی در بسیاری از متون هم معنا بکار رفته است. اما بسیاری از نویسندگان تفاوت هایی بین این دو واژه از نظر معنایی قائل شده اند. به طور کلی اختلاف نظری در مورد تفاوت کسب و کار الکترونیکی و تجارت الکترونیکی مانع از ارائه تعریف واحدی از این دو واژه شده است. در این بخش ابتدا به تعاریفی اشاره خواهد شد که برای واژه کسب و کار الکترونیکی آمده است و در ادامه به تفاوت این دو واژه پرداخته میشود. کسب و کار الکترونیکی حوزه وسیعتری از تجارت الکترونیکی است که شامل خدمات مشتری و فرایند های بین شرکای تجاری نیز می شود. کسب و کار الکترونیکی اغلب به جای تجارت الکترونیکی و بالعکس به کار می رود. کسب و کار الکترونیکی  یعنی تبدیل و تحول فرآیندهای کلیدی کسب وکار از طریق استفاده از فناوری اینترنت . کسب و کار الکترونیکی تنها به تجارت الکترونیکی محدود نیست. یعنی تمامی فعالیت ها ی یک شرکت را الکترونیکی میکند. به طور خلاصه کسب وکار الکترونیکی تلفیق سیستم ها ، فرایند ها ، زنجیره تامین و کل بازار با بهره گرفتن از اصول و فناوری های مرتبط با بهره گرفتن از ابزار اینترنت است.

واژه کسب و کار الکترونیکی برای نخستین بار در سال ۱۹۹۷ توسط شرکتIBM مطرح گردید. تجارت الکترونیکی بیشتر تکیه بر ارتباط بیرونی بنگاه یا فرد دارد، درحالی که کسب و کار الکترونیکی علاوه بر ارتباطات بیرونی به راهکار درون سازمان نیز اشاره دارد و شامل تجارت الکترونیکی، هوشمندی تجاری و مدیریت روابط با مشتری CRM می شود. در تعریف کسب و کار، لانگمن آن را شامل «سازمانی که کالایی را می فروشد یا خدماتی را ارائه می دهد» ، می داند. این فرهنگ لغت در تعریفی دیگر از این واژه، آن را به معنای«حرفه، وظیفه یا کار معمول یک فرد» معرفی می کند. بنابراین کسب و کار عبارت است از هرگونه فعالیت تجاری که با هدف کسب سود به عنوان شغل عمومی، حرفه، کار یا نقش یک فرد در جامعه صورت می گیرد. از طرفی بنا به تعریف آکسفورد از کسب و کار به عنوان یک سازمان، می توان نتیجه گرفت که کسب و کار علاوه بر فعالیت های بازرگانی و مبادله می تواند سایر فعالیتهای یک سازمان تجاری را شامل شود. از جمله این بخش ها می توان به مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت زنجیره عرضه اشاره کرد. بنابراین می توان ادعا کرد که تجارت الکترونیکی زمانی که با هدف کسب سود، امرار معاش یا به عنوان شغل و حرفه فرد انجام گیرد. کسب و کار الکترونیکی نامیده می شود، اما زمانیکه از این صفات برخوردار نباشد (نظیر خرید خودرو از طریق اینترنت برای مصرف شخصی)، مشمول کسب وکار الکترونیک نخواهد بود. از مجموعه تعاریف ارائه شده می توان نتیجه گرفت که زمینه های کاربرد کسب و کار الکترونیکی بسیار گسترده تر از مبادله کالا، خدمات و وجوه است و در تعریف آن و تعیین سیاست های مورد نظر باید علاوه بر کاربردهای بالفعل به کاربردهای بالقوه نیز توجه داشت. (فتحی ، ۱۳۹۳ : ۶)

۲-۲-۴-۲۳ ) طیف تجارت الکترونیکی:

توربان (۲۰۰۴) در تعریف تجارت الکترونیکی مدلی را ارائه کرده که بر مبنای آن، تجارت الکترونیکی به صورت یک طیف دیده شده است. او تجارت الکترونیکی را مستلزم الکترونیکی شدن تمامی فعالیت ها و عناصر تجاری نمی داند، بلکه آن را طیفی سه بعدی می داند که از ابعاد محصول، بازیگران و فرایند ها تشکیل شده است. توربان ادعا می کند که تجارت الکترونیکی کامل زمانی اتفاق می افتد که تمامی عناصر تجارت الکترونیکی فراهم باشند، اما در عین حال اگر هر یک از آن ها تا حدی هم الکترونیکی شده باشند، باز هم مفهوم تجارت الکترونیکی وجود دارد شکل(۲-۲۸). توربان (۲۰۰۴) در تعریف تجارت الکترونیکی بیان جالبی دارد. وی مدلی را ارائه کرده که بر مبنای آن، تجارت الکترونیکی به صورت یک طیف دیده شده است. توربان معتقد است تجارت الکترونیکی زمانی شکل کامل به خود میگیرد که درآن هم محصول شما از طریق اینترنت تحویل شود (مثل موسیقی یا سی دی بازی)، هم کالای شما الکترونیکی شود (مثل مذاکره، قرار داد و غیره) و هم افراد الکترونیکی شوند (یعنی به جای اینکه یک نفر فروشنده وجود داشته باشد و جواب مشتری را بدهد، مشتری اطلاعات خود را از رایانه دریافت کند) (فتحی ، ۱۳۹۳ : ۸)

شکل ( ۲-۲۵ )   طیف تجارت الکترونیکی

 

در مورد تعریف تجارت الکترونیکی و کسب و کار الکترونیکی، علاوه بر فرایند ها که مشمول این مفاهیم می شوند. بر سه نوع ابزار الکترونیکی مورد استفاده در مبادله اطلاعات یا مصادیق واژه الکترونیکی در مفاهیم تجارت الکترونیکی و کسب و کار الکترونیکی نیز اتفاق نظر وجود ندارد. به این معنا که برخی آن را شامل شبکه های الکترونیکی میدانند. برخی شبکه های رایانه ای و حتی برخی صرفاً اینترنت را به عنوان مصادیق این واژه پذیرفته اند. در این بعد از کسب و کار الکترونیکی نیز میتوان طیفی از ابزارهای الکترونیکی را تعریف کرد که در یک قطب آن ابزارای یک طرفه، تک رسانه ای، غیر فراگیر و محدود و در قطب دیگر، ابزارهای چند طرفه، چند رسانه ای، فراگیر و جهانی قرار دارند.

شکل ( ۲-۲۶ ) طیف کسب و کار الکترونیکی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ب.ظ ]




پارادوکس بهره وری

Efficiency بهره وری

رابرت سولو (۱۹۸۷) در جمله معروف خود اشاره کرده است که «رایانه بر همه چیز تاثیر داشته است، به غیر از بهره وری». این جمله پایه و بنیان واقعیتی بنام پارادوکس بهره وری را بنا نهاد. پارادوکس بهره وری به این معناست که بسیاری از تجربیات توسه تجارت الکترونیکی حاکی از کسب مزایای وسیع از توسه این پدیده و همچنین زیان های قابل توجه برای صاحبان این فناوری بوده است. حال باید دید دلایل این امر و مسائلی که باعث می شود در برخی شرایط تجارت الکترونیکی و فناوری اطلاعات به کسب مزایای مالی و مادی منجر شود و در شرایط دیگر بی اثر یا حتی منفی ظهور کند چیست. برینجالفسون و یانگ (۱۹۹۶) بیان می دارند که در طول دهه هشتاد مطبوعات و نشریات علمی و تجاری، چندین بار وجود معمای بهره وری را در عرصه فناوری اطلاعات گوشزد کرده اند. از سویی، نقش فناوری اطلاعات در اقتصاد ایالات متحده در دهه اخیر، د رحدود دو برابر افزایش یافته است.

(شکل ۲-۱)

به رغم توسعه روزافزون فناوری اطلاعات در سرتاسر جهان که حتی با عنوان انقلاب بزرگ فناوری اطلاعات نیز شناخته شده است، برخی از صاحب نظران بر این عقیده اند که فناوری جدید موجب سردرگمی انسان ها شده و هرگز موجب بهبود بهره وری و عملکرد اقتصادی نشده است. برخی نیز بر این عقیده اند که حجم داده هایی که این فناوری بر افراد تحمیل میکند، اغلب موجب کاهش بهره وری سازمان و اثر بخشی افراد در محیط کار می شود. اینترنت به عنوان عامل معمای بهره وری شناخته شده و پژوهش های گسترده ای که انجام گردیده، ارتباط معنا داری بین فناوری اطلاعات و بهره وری در دهه هفتاد و هشتاد میلادی مشاهده نشده است. همچنین باکوس و کمرر (۱۹۹۲) نیز اظهار داشته اند: نتایج اغلب پژوهش های ما نشان می دهد که نمی توان افزایش بهره وری سازمان را به کاربرد فناوری اطلاعات نسبت داد. در مقابل، دانشمندانی همچون برینجالفسون و هیت (۱۹۹۳,۱۹۹۵) و لیختنبرگ (۱۹۹۵) دریافته اند که سرمایه گذاری روی فناوری اطلاعات ، منافع زیادی به همراه داشته و نهایت کم لطفی است که بگوییم بین فناوری اطلاعات و سودآوری، ارتباطی وجود ندارد. واژه ای که در هفته نامه کسب و کار بارها تکرار شده، عصر بهره وری است که به خاطر روند رو به رشد بهره وری از سال ۱۹۹۵ طرح شده است و آن را به فناوری اطلاعات نسبت داده اند و مقالات زیادی نیز در مجله فورچون به چاپ رسیده که منافع فناوری اطلاعات را بی حد و حصر می داند. همانگونه که اشاره شد، در زمینه ارتباط فناوری اطلاعات با عملکرد بهره وری مطالعات زیادی صورت گرفته که بطور عمده با نتایج متضادی نیز همراه بوده است. تضاد در این نتایج پدیده ای را شکل داده است که از آن تحت عنوان معمای بهره وری یاد می شود. تعداد زیادی از پژوهشگران تلاش کرده اند این پارادوکس را حل کنند. برینجالنسون چهل دلیل کلی را برای معمای بهره وری ارائه کرده است که عبارتند از: (فتحی ، ۱۳۹۳ : ۳۴)

عکس مرتبط با اقتصاد

  • اندازه گیری نادرست تجارت الکترونیکی، بهره وری و رابطه آنها
  • وقفه ها یا شکاف های ناشی از یادگیری و اصلاح فرایند ها و ساختار سازمان
  • توزیع سود
  • سوء مدیریت در توسعه فناوری اطلاعات

۲-۲-۴-۲۵ ) درجه دیجیتال شدن محصول:

در یکی از نگاه هایی که به مدل های کسب و کار میشود مدل ها را شامل مدل های تضایفی، ضد آینه، آینه، موازی و مجازی می دانند. عقیده بر آن است که به طور معمول زمانی که محصول به شکل الکترونیکی قابل انتقال نیست، نمی توان کل سیستم سازمان را الکترونیکی کرده و با نظام به طور کامل مجلزی فعالیت کرد و لازم است بخشی از فعالیت های بنگاه که با مبادله کالا در ارتباط کمتری قرار دارد، الکترونیکی شده و برخی دیگر که با مبادله کالا ارتباط مستقیمی دارد به صورت غیر الکترونیکی مدیریت شود. در این صورت الگوهای تضایف که بخشی از فرآیندها الکترونیکی و برخی دیگر غیر الکترونیکی است ، مبنای عمل قرار گیرد. (فتحی ، ۱۳۹۳ : ۹۱)

۲-۲-۴-۲۶ ) عوامل اثر گذار بر پذیرش تجارت الکترونیکی توسط مشتریان

عوامل مختلفی می تواند موجب ایجاد انگیزه توسعه تجارت الکترونیکی چه در ذهن خریدار و چه ذهن فروشنده شود. تعدادی از این عوامل برای ایجاد انگیزه در خریداران به شرح زیر است: (فتحی ، ۱۳۹۳ : ۹۶)

  • قیمت محصول
  • میزان زمان لازم برای جستجو ، یافتن و دسترسی به محصول
  • امکان مقایسه محصولات طبقه بندی شده در خرید اینترنتی
  • امکان دریافت اطلاعات در مورد محصول از فروشنده
  • امکان آزمایش محصولات به هنگام خرید
  • دستیابی به محصولات به سرعت پس از سفارش
  • تردید در مورد تطبیق سفارش
  • سادگی مقایسه و انتخاب نام های تجاری متفاوت محصول
  • ارائه خدمات پس از فروش
  • امکان برگشت دادن کالا در صورت داشتن اشکال
  • کیفیت محصولات
  • پرداخت هزینه حمل و نقل کالا
  • اهمیت نام تجاری
  • میزان زمان و تلاش به منظور جمع آوری اطلاعاتی درخصوص محصول و بررسی مشخصات آن
  • افزایش چشمگیر قدرت خریدار
  • دسترسی به انواع بیشتری از کالا ها و خدمات
  • کسب اطلاعات فراوان تقریباً در مورد همه چیز
  • سهولت بیشتر در سفارش دادن ، روابط متقابل و تحویل گرفتن سفارش
  • قابلیت تبادل نظر در مورد محصولات و خدمات

۲-۲-۴-۲۷ ) قابلیت دیجیتالی کردن محصول:

فرآیندهای مختلفی در تجارت وجود دارند که دارای قابلیت الکترونیکی شدن هستند. به عنوان مثال سفارش کالا، پرداخت پول، تبلیغ و اطلاع رسانی محصولات، مذاکره تجاری، تدوین قرار داد تحویل وغیره . در انجام بسیاری از خدمات، نیازی به انتقال الکترونیکی کالا نیست، اما در مورد فرایند تحویل، در صورتی که کالا قابلیت دیجیتالی شدن و انتقال از طریق شبکه را نداشته باشد (پیتزا، لباس، عطریات) امکان الکترونیکی کردن این فرایند و به تبع آن کاهش هزینه های حمل و نقل، انبار داری وغیره وجود ندارد، اما در مورد محصولاتی مانند کتاب، موسیقی، نرم افزار، خدمات مالی وغیره انتقال آن از طریق شبکه های الکترونیکی ممکن است. بنابراین تجارت الکترونیکی برای محصولات دیجیتالی مرسوم تر از سایر محصولات است. (فتحی ، ۱۳۹۳ : ۱۵۱)

۲-۲-۴-۲۸ ) معروفیت و شهرت محصول:

عدم قابلیت دیجیتالی شدن در برخی از محصولات مانند مواد عذایی، پوشاک و خودرو گاهی اوقات امکان سفارش الکترونیکی محصول را نیز سلب می کند. چون مصرف کننده پیش از سوار شدن به خودرو و حس کردن راحتی و سهولت کار با آن، پیش از چشیدن ماده غذایی و ارزیابی کیفیت آن و پیش از پوشیدن لباس و حس کردن میزان لطافت آن، حاضر به خرید کالا نیست، اما نکته مهمی که مطرح می شود، این است که در مورد خردید خودروی پیکان که تقریباً ویژگی های فنی ، سهولت استفاده و راحتی آن برای مصرف کنندگان مشخص است، در مورد نوشابه زمزم که مزه و طعم آن برای مصرف کننده شناخته شده است، امکان سفارش الکترونیکی محصول نیز وجود دارد. بنابراین شهرت و مارک محصول و اینکه محصول با مارک خاص از ویژگی های فنی ثابتی برخوردار باشد و مصرف کننده با دانستن نام و مدل آن شناخت کاملی از ویژگی های آن به دست آورد ، خود عامل جبران کننده ای برای عدم قابلیت دیجیتالی شدن محصول محسوب می شود. (فتحی ، ۱۳۹۳ : ۱۵۲)

۲-۲-۴-۲۹ ) عناصر اصلی وب سایتهای موثر :

بسیاری از شرکتها تعریف و اجرای راهبرد اینترنتی خود را به تیم فنی خود محول می نمایند. درنتیجه ، پیچیدگی فنی استراتژی اینترنتی آنها و نه ارزش افزوده برای افرد ذینفع شرکت (مشتریان ، سهامداران ، کارمندان) دو چندان می گردد. بسیاری دیگر از شرکتها تعریف و اجرای راهبرد اینترنتی خود را به طراحان وب واگذار می نمایند و در نتیجه هزینه های نصب و نگهداری راهبرد اینترنتی آنها و نه ارزش افزوده افراد ذینفع (مشتریان، سهامداران، کارمندان) افزایش می یابد.

برای جلوگیری از افتادن در تله های فوق در زیر فهرستی از عناصری که یک وب سایت بازرگانی موثر باید دارا باشد آمده است:

  • ایجاد اعتماد نماید - به این منظور مراجعه به عوامل جهان واقعی اطمینان بخش و کارساز می باشد. مثال: تصاویری از ساختمانهای شرکت، آرم، نشانی پستی، تصاویر مدیران شرکت و… آنقدر ضرورت ندارد که صحیح نوشتن برای تاثیر گذاری مفید است.
  • سریع و یاور کاربران باشد - نتیجه منطقی این که انیمیشن ها و گرافیکهای تخیلی که به زمان زیادی (و حتی نرم افزار خاصی ) برای پیاده شدن نیاز دارند، باید استفاده نشوند یا در استفاده از آنها امساک شود. به عبارت دیگر یک وب سایت نباید نمایشگاه توانایی های فنی صاحب وب باشد.
  • هدف آن ایجاد ارتباط باشد و نه تزئین - به عبارت دیگر در مورد هر عنصر در یک وب سایت، باید بخوبی اندیشیده شده باشد. باید تاکید گردد که طراحیهای چاپی به سه دلیل نباید مستقیماً برای وب سایتها مورد استفاده قرار بگیرند:
  • رنگها و طرح صفحه کامپیوتر نمی تواند به صورت کامل توسط یک ناشر وب کنترل شود.
  • وضوح صفحه کاهش می یابد.
  • زمان پیاده کردن باید به هر ترتیبی کاهش یابد. لذا این امر از استفاده از گرافیکهای بزرگ جلوگیری می نماید. همچنانکه مدیریت سایت یاهو بیان کرده است:” اگر لازمه ی تاجر الکترونیک موفق بودن، داشتن زشت ترین وب سایت است، ما خوشحالیم که زشت ترین وب سایت را داریم".
  • به زور کردن و ارتقإ آن آسان باشد. در صورت امکان حتی کارمندان غیر ماهر نیز باید بتوانند اطلاعات را به روز نماید.

هشدار: بسیاری از طراحان وب می گویند که به روز کردن یا ارتقای سایتهای آنها بسیار دشوار می باشد مگر توسط خود آنها.

  • دائماً قابل دسترسی باشد - از لحاظ تئوریک هر وب سایتی ۲۴ ساعته و هر۳۶۵ روز سال قابل دسترسی می باشد. با این حال به دلایل فنی بسیاری یک سایت ممکن است قابل دسترسی نباشد. حتی اکثر سایتهای حرفه ای نیز گاهی خراب و غیر قابل دسترسی هستند. بنابراین هدف باید به حداقل رساندن این زمان خرابی مثلاً از طریق انتخاب یک ارائه کننده حضور در وب باشد.
  • حفاظت کافی برای جلوگیری از دزدان کامپیوتری داشته باشد - چنانچه قبلاً گفته شد، هیچ وب سایتی از دستبرد دزدان کامپیوتری مصون نیست. ولی وب سایت ها باید تمهیداتی بیندیشند که استفاده نابجا از سایت آنها آنقدر مشکل باشد تا دزدان کامپیوتری ترجیح دهند سراغ سایر سایتها روند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ب.ظ ]




مشارکت کارکنان چیست؟

مقصود از مشارکت کارکنان انواع روشها و فعالیتهایی است که در زمینه مشارکت اعضای سازمان ، می شود. برای مثال، اگر سیستم اداری شرکت به گونه ای باشد که کارکنان درتصمیم گیریها شرکت کنند ، یا مدیریت مشارکتی وجود داشته باشد سیستم به گونه ای دموکراسی به اجرا درآید و سرانجام اگر کارکنان دارنده سهام و مالک شرکت باشند ، از این عبارت استفاده می شود. در این مقطع موضع ما این است که تمام این شیوه ها را به عنوان روشهایی تلقی کنیم که دارای ویژگیهای منحصر به فرد هستند ، یعنی عنوان یا عبارت هرچه باشد مقصود این است که کارکنان در امور سازمان یا شرکت مشارکت می کنند.

بنابراین مقصود از بیان «مشارکت دادن کارکنان۱» چیست؟ در تعریف این عبارت می گوییم که این امر نوعی فرایند مشارکتی است که هدف آن تشویق و ترغیب کارکنان و اعضای سازمان به دادن تعهد و مشارکت هرچه بیشتر در امر موفقیت سازمان است. پایه و اساس اندیشه مزبور بر این منطق قرار دارد که کارکنان در فرایند تصمیماتی که بر سرنوشت آنان اثر می گذارد ، مشارکت می کنند ، در کار اداری و سازمانی  خود از آزادی عمل بیشتری برخوردارند ، بر زندگی کاری خود کنترل هایی اعمال می نمایند ، سازمان بدین وسیله موجبات انگیزش هرچه بیشتر آنان را فراهم می آورد ، افراد تعهد بیشتری به سازمان پیدا می کنند ، بازدهی ، تولید و بهره وری در سازمان افزایش می یابد و سرانجام این که آنان نسبت به کار خود ، بیشتر ابراز رضایت می کنند.(رابینز ، ۱۳۸۳ ، ۳۹۵)

Efficiency بهره وری

 

۲-۱۷ تئوری های انگیزشی و برنامه های مشارکت کارکنان :

برنامه های مشارکت کارکنان بر پایه چندین تئوری انگیزش مورد بحث قرار دارد. برای مثال تئوری Y با برنامه مشارکت مدیریت سازگار است و تئوری X با شیوه خودکامگی مدیران ـ که به صورت سنتی وجود داشت است. با توجه به تئوری بهداشت ـ انگیزش ، برنامه مشارکت کارکنان می تواند موجب انگیزش باطنی کارکنان  شود و در نتیجه آنها فرصتهایی برای رشد ، پذیرش مسئولیت و مشارکت بیشتر در امور پیدا کنند.(رابینز ، ۱۳۸۳ ، ۴۰۱)

 

۲-۱۸ استقرار عوامل انگیزه زا :

بر اساس روش های مشارکتی ، گفتگویی و مبتنی بر اقتصاد جبران خدمت سیستم های انگیزشی و مشارکت در منافع ، روش هایی برای جبران خدمت هستند که به دستاوردها مشخصی پاداش می دهند. و این سیستم های انگیزشی برای حرفه ی دریانوردی ، متکی بر روش های خاصی (که برخاسته از جو و فضای حرفه ای این شغل می باشند) و برای رسیدن به دستاوردهای مشخصی (که به نیاز جامعه ی دریانوردان پاسخ گوید) جاری می گردند .

عکس مرتبط با اقتصاد

با توجه به آن که در حرفه ی دریانوردی ، در فضای اداری و ساختاری در بخش خشکی و فضای عملیاتی و حرفه ای در بخش دریایی ، به صورت ویژه ای خود را در فضای این حرفه بازتاب می دهد لذا ، سیستم های انگیزشی «از طریق مشارکت در منافع» می تواند روحیه ی همکاری بیشتری را در کارکنان بخش دریایی ، موجب شود و به این ترتیب ، ترجیحی قابل توجه را نسبت به کار دریا به وجود آورد .

اقدام فوق انگیزه ای برای تقویت روحیه ی همکاری است که از طریق «درگیری مستقیم فرد شاغل با کار» به وجود می آید . در چنین شرایطی ، فرد شاغل ، شغل را متعلق به خود دانسته و به صورت مستقیم خود را مسوول سود و زیان حاصله می بیند ، این باورمندی در نهایت می تواند منتهی به تعهد بیشتر در بهبود عملکرد ، کارآیی و طول مدت مانده گاری در بخش دریایی شود .

از طریق ایجاد پیوند بین سیستم انگیزشی و مشارکت در منافع ، دریانورد ، احساس خواهد نمود که شریک ، مالک و عضو کلی مدیریت و تمامیت جامعه ی دریانوردی است . پردازش چنین فضایی ، منجر به افزایش جاذبه های بخش دریا نسبت به بخش خشکی شده و جریان تمایل را از سمت «دریا به خشکی» تمایل به جریان خشکی به دریا خواهد نمود .

احساس سرنوشت مشترک از طریق ایجاد پیوند بین منافع دریانورد و منافع سامانه ی شغلی حاوی بسیاری پیام است که یکی از آن ها می تواند این باشد که رونق و رفاه بیشتر دریانورد ، وابسته به رونق و رفاه سامانه ی شغلی وی است و به این ترتیب است که آنان در می یابند تحت یک سیستم انگیزشی کار می کنند که عملکرد آن ها ، تمام یا بخش قابل توجهی از درآمدشان را تعیین می کند . در نتیجه ، سیستم های انگیزشی عملکرد را ، با روال و منطقی منظم و مستمر که دارای پایداری و ثبات نیز هست ، تقویت می کنند . بر خلاف پاره ای از افزایش های حقوقی یا پاداش های عبوری و موردی ، تقویت های مشارکتی ، حالتی انسانی تر ، نهادینه تر و سریع تر برخوردار است و از آنجا که دریانوردان ، نتیجه ی رفتار مطلوب اقدام های شغلی خود را به سرعت مشاهده و تجربه می کنند ، به آن رفتار خاص ادامه می دهند . سامانه های شغلی نیز از این سیستم بهره مند می شوند زیرا هر نوع پرداخت و عامل انگیزه زا را متناسب با کارایی کارکنان می بینند. (ودادی ، ۱۳۸۴ ،   )

 

 ۲-۱۹ کیفیت زندگی کاری :

یکی از جالبترین روش های انگیزش ، توجه به برنامه های کیفیت سیستم کار یا کیفیت زندگی کاری می باشد. این برنامه ها یک گرایش سیستمی به طراحی شغل معرفی می کند و راه گشای قلمرو گسترده «غنی سازی شغل» است که ریشه در گرایش سیستم های فنی ـ اجتماعی در مدیریت دارد.

«کیفیت زندگی کاری» بیشتر به جوکاری مربوط می شود. در تجزیه و تحلیلی که از کیفیت زندگی کاری شده آن را چنین تعریف می کنند :

  1. توجه به اثر کار روی کارکنان و اثر بخشی سازمان
  2. مشارکت در حل مشکلات سازمانی و تصمیم گیری

(Nadler & Lawler III,(winter,1983):26)

هدف مشخص، تغییر جو کاری است و به این منظور تعامل عوامل انسانی ـ تکنولوژی ـ سازمانی به طرف کیفیت بهتر زندگی کاری رهنمون می شود. با تحلیلهایی که مشخص شده که گرایش فنی ـ اجتماعی در طراحی شغل به ارتباط و هماهنگی وظایف انسانی ـ اجتماعی ـ تکنولوژیکی توجه دارد. (Katzell & Thompson:145) کاربرد QWL ، طراحی مجدد فرایندهای کار تکنولوژیکی و تشکیل گروه های کار خود ـ گردان و خود ـ کنترل است.(برومند، ۱۳۸۸ ، ۱۳۸) و در نگرش جدید مدیریت منابع انسانی صرفاً خدمات کارکنان از طریق پرداخت حقوق و مزایای آن جبران نمی گردد بلکه میزان کیفیت زندگی کاری که شامل مزایای مستقیم مالی و غیرمالی است مورد توجه است.(میرسپاسی ، ۱۳۸۴ ، ۱۱۹)

 

۲-۲۰ رضایت از حقوق :

رابطه ای که بین رضایت و حقوق وجود دارد، از جالبترین روابط است. حقوق جزء عوامل بهداشتی (عوامل بیرونی) به حساب می آید. بنابراین ، اگر حقوق منصفانه باشد ، برای کارمند ، حالت روانی عدم نارضایتی فراهم خواهد آورد ؛ در صورتی که حقوق غیرمنصفانه نارضایتی به بار خواهد آورد. هرچند حقوق به عنوان یک عامل بهداشتی وارد عمل می شود ، آن قدر قدرت دارد که بتواند جزء عوامل انگیزشی به حساب آید و ، همان طور که مطالعه ۱۹۵۹ نشان داده ، با رضایت همراه باشد. بنابراین ، می توان حقوق را نوعی توجه به حساب آورد و در این حالت ، نسبت به زمانی که از دید مادی در نظر گرفته می شود ، نیروی بیشتری پیدا می کند.

بنابراین، حقوق دو ویژگی دارد : وقتی با شرایط کار ارتباط پیدا می کند ، به عامل نارضایتی (عامل بهداشتی) تبدیل می شود ؛ اما وقتی در مقابل کاری که خوب انجام می گیرد ، به عنوان پاداش داده می شود، به عامل انگیزشی تبدیل می شود. (گنجی ، ۱۳۸۷، ۷۵)

 

۲-۲۱ رضایت از کار :

همانطور که بیان شد، عوامل انگیزشی به ماهیت کار مربوط می شوند ، در صورتی که عوامل بهداشتی با محیط کار همراه است. بنابراین ، اگر مدیر بخواهد انگیزش به کار یک کارمند را بهبود بخشد ، باید حوزه فعالیت او را تغییر دهد. باید کار را طوری انطباق دهد که رضایت و انگیزش بالا ایجاد کند و اینجاست که بهبود احتمالی بازده و تولید ممکن خواهد شد.(گنجی ، ۱۳۸۷، ۷۶)

 

۲-۲۲ شرایط محیط کار:

متغیرهایی که ماهیت فیزیکی دارند ، اما به اندازه متغیرهای انسانی می توانند بر عملکرد فرد اثر بگذارند. این متغیرها تحت عنوان شرایط محیط کار شناخته می شوند.

بدیهی است که شرایط بد کار ، نه تنها بازده ، بلکه رضایت ، نارضایتی و میزان استرس را تحت تأثیر قرار می دهد ؛ مثلاً ، کارکنانی که هرروز ، برای رفت و آمد به سر کار ، مسأله دارند ، هر لحظه احتمال دارد که به خفگی یا کمی اکسیژن گرفتار شوند ، درجه حرارت محیط کار آنها خیلی پایین یا خیلی بالاست ، و … ، مسلماً از بهداشت روانی مناسبی برخوردار نخواهند بود و به همراه آن بازده پایینی خواهند داشت.

امروزه معلوم شده است که شرایط محیط کار ، از جمله میزان روشنایی ، سر و صدا ، موسیقی ، ساعت کار ، استراحت ، تعطیل هفتگی و شرایط آب و هوایی ، همه بر عملکرد اثر دارند. (گنجی ، ۱۳۸۷، ۲۶۷)

 

۲-۲۳ معیارهای شرایط کار :

برای مطالعه اثر شرایط کار بر افراد ، معیارهای متفاوتی استفاده می شود. سه معیار اصلی عبارتند از معیارهای فیزیولوژیک ، معیارهای روانی و معیارهای تولیدی. البته معیارهای دیگری نیز مورد استفاده قرار گرفته است. انتخاب مناسبترین معیار ، طبیعتاً به موقعیت وابسته است. به علاوه ، مردم از معیارها و هنجارهای شرایط کار ، معمولاً با عبارتهای خستگی یا کسالت نام می برند. اما این کلمات ، هم برای افراد تازه کار و هم برای افراد متخصص ابهام دارد ، بنابراین ، سعی خواهیم  کرد معنای آنها را ، در تحلیلی که به دنبال دارد می آید ، روشن کنیم.

معیارهای فیزیولوژیک کار انسان ، با دخالت برخی فرایندهای فیزیولوژیک انجام میگیرد . وقتی انسان کار می کند ، مخصوصاً اگر کار بدنی باشد ، در حالت فیزیولوژیک او تغییرات بسیار متعدد و متنوعی به وجود می آید. اگر کار به اندازه کافی طولانی و سخت باشد ، امکان دارد که توانایی های جسمی فرد به پایین ترین میزان خود برسد.

کاهش توانایی جسمی برای انجام دادن یک کار را به راحتی می توان نشان داد. بدین صورت که انقباض یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچه ها را اندازه گرفت. اگر این کار باشد که کارگر ، مثلاً فنری را به مدت دو ثانیه فشار دهد ، او به تدریج متوجه خواهد شد که فشار فنر رفته رفته کاهش می یابد ، و اگر کار همچنان ادامه یابد ، زمانی فرا خواهد رسید که فنر هیچ تغییری پیدا نخواهد کرد. این نوع کارها به کمک نیروی بالقوه انجام می گیرد که در ماهیچه به شکل شیمیایی ذخیره شده است. هر اندازه از این نیرو بیشتر صرف شود ، به همان اندازه ماهیچه کمتر توانایی خواهد داشت که بتواند کار موردنظر را انجام دهد. کاهش نیروی بالقوه ماهیچه را خستگی فیزیولوژیک یا خستگی جسمی نیز می نامند.

معیارهای روانی. علاوه بر تغییرات فیزیولوژیک عادی ، مثلاً خستگی جسمی ، برخی تغییرات روانی نیز ، در جریان کار یا زمانی که فرد در شرایط خاصی قرار می گیرد ، به وجود می آید. ابعاد و ویژگیهای این تغییرات روانی هنوز به طور دقیق روشن نشده است. با این همه ، می توان به دو متغیر اشاره کرد که اولی معمولاً تحت عنوان کسالت به کار می رود و بر اثر اشتغال به کارهایی به وجود می آید که مورد علاقه فرد نیست. البته کسالت ، در اغلب موارد ، بر اثر کارهای تکراری یا خیلی ساده حاصل می شود.  با این همه ، نباید فراموش کرد که کار در نفس خود کسالت آور نیست بلکه واکنش فرد در مقابل کار است که ویژگی کسالت آور بودن را به آن نسبت می دهد. در واقع ، کارگر یا کارمند است که کار را کسالت آور توصیف می کند نه اینکه کار کسالت آور بودن خود را نشان دهد.

متغیر دوم ، که در برخی موارد پیش می آید تحت عنوان خستگی ذهنی به کار می رود و احساسهای کاملاً شناخته شده کوفتگی، بی میلی به کار، دلزدگی، چشم پوشی از کار یا ترک آن را در بر می گیرد. از این متغیر تحت عنوان خستگی روانی نیز نام برده می شود. (گنجی ، ۱۳۸۷، ۲۶۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ب.ظ ]




فرایند برنامه ریزی راهبردی گردشگری

 تصویر درباره گردشگری

طبق مدل مفهومی دیوید(نمودار ۲-۵) فرایند برنامه ریزی استراتژیک  به قرار زیر می باشد:

الف)تعیین ماموریت:

رسالت یا ماموریت سازمان نموداری است که مسیر آینده سازمان را مشخص می نماید که نشان دهنده طیف فعالیت از نظر محصول وبازار می شود(دیوید،۳۴:۱۳۷۹)ماموریت یک سازمان گردشگری نشان دهنده ارزش های آن سازمان،ذینفعان،وجامعه می باشد که نشان دهنده فلسفه وجودی آن سازمان است که همین امر باعث متمایز شدن آن از سایر سازمان های مشابه  می شود.

ماموریت سازمان با عناوینی همچون بیان مقصود،بیان باورها، بیان اصول سازمان،بیان چشم انداز سازمان می نامند که معرف سازمان است.بیانیه ماموریت سازمان چشم انداز سازمان در قالب آنچه که می خواهد باشد وکسانی که می خواهند به آنها خدماتی را ارائه نمایند،است.

 

ب)بررسی عوامل خارجی

مقصود از عوامل فرصت ها وتهدیدات خارج از محیط سازمانی است که به میزان زیادی خارج از کنترل مدیریت وسازمان می باشد. دیوید در کتاب خود«مدیریت استراتژیک» نیروهای خارجی را به پنج گروه طبقه بندی کرد:۱ )نیروهای اقتصادی ؛۲ )نیروهای اجتماعی،فرهنگی،بوم شناختی ومحیطی؛۳  )نیروهای سیاسی ،دولتی و قانونی؛۴)نیروهای فناوری و۵)نیروهای رقابتی. بقای بسیاری از این سازمانها در گرو این واقعیت است که آنها بتوانند فرصت های موجود در محیط را شناسایی واز آنها بهره برداری کنند(دیوید،۲۱۴:۱۳۷۹).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پ)بررسی عوامل داخلی

نقاط ضعف وقوت داخلی در زمره فعالیت های قابل کنترل سازمان قرار می گیرد که سازمان آنها را به شیوه ای بسیار عالی یا بسیار ضعیف انجام می دهد.فعالیت اصلی در این مرحله بدین صورت است که نقاط ضعف وقوت سازمان شناسایی وارزیابی شود بعد در جهت تقویت نقاط قوت برآیندونقاط ضعف را برطرف کنند.

نقاط ضعف وقوت یک سازمان در مقایسه با ضعف وقدرت رقبا انتخاب می شود(همان:۱۳۷۹: ۱۳۶).در زمینه گردشگری نیز یک مقصد نیازمند است ابتدا بررسی از عوامل داخلی،نقاط ضعف وقوت خود داشته باشد تا بتواند از قوت هاودر بعضی مواردمزایای نسبی اش (ویژگی های است که مقاصد رقیب فاقد آن ویژگی می باشند)جهت توسعه بهره برده وبر نقاط ضعف فائق آید وآنها را کنترل کند ویا آنها را تبدیل به قوت کند.

ت)تعیین هدف های بلند مدت

هدف های بلند مدت را می توان به صورت نتیجه های خاصی که سازمان می کوشد در تامین ماموریت خود به دست آورد،تعریف کرد.مقصود از دوره بلندمدت،دوره ای است که بیش از یک سال باشد.از آن نظر این هدف ها برای موفقیت سازمان لازم وضروری هستند که تعیین کننده مسیر شرکت می باشد۰(همان،۱۳۷۹: ۳۹).برای مثال برنامه ریزان تعیین می کنند که در چندسال آیند سطح محصولات گردشگری خود را ارتقا دهند.

ث)انتخاب استراتژی

ابزاری است که شرکت می تواند بدان وسیله یه هدف های بلند مدت خود دست یابد.

۲-۶ مدل تحلیلی تحقیق

این تحقیق بر اساس مدل های سوات (SWOT)برای تعیین استراتژی هاوبرنامه ریزی کمی راهبردی(QSPM) برای انتخاب جذاب ترین استراتژی  می باشداین روش هابرای توسعه گردشگری روش  هایی  نسبتاً نو و موفقی به شمار می آید که اکنون در نقاط مختلف دنیا مورد استفاده قرار می گیرد.اما طی فرایند تدوین این مدل ها می بایست ابتدا ماتریس ارزیابی عوامل داخلی(IFE)وخارجی(EFE) را تدوین کنیم.بنابر مطالب ذکر شده تدوین راهبردهای کلان در سه مرحله ورودی، مقایسه وتصمیم گیری صورت می پذیرد.

 

 

 

 

 

 

شناسایی عوامل درونی

 

 

قدرت
ضعف

ارزیابی عوامل درونی(IEF)

 

 

 

تحلیل قوت ها، ضعف ها، فرصت ها، تهدیدها

SWOT

ماتریس داخلی وخارجی

IE

 

 

QSPM

    

فرصت

ارزیابی عوامل بیرونی(EFE)

 

   

شناسایی عوامل بیرنی
تهدید

نمودار۲-۶:گذرگاه تحلیل استراتژیک(رهنما وهمکاران:۱۳۹۱)

 

ورودی
مقایسه
تصمیم گیری

 

 

 

 

 

 

مرحله اول ،مرحله ورودی شامل ماتریس ارزیابی عوامل داخلی(IEF) و خارجی(EFE) است که بعد از فهرست کردن عوامل داخلی(قوت، ضعف)وخارجی(فرصت،تهدید) به دست می آید.

مرحله دوم که مرحله مقایسه می باشد با تهیه ماتریس سوات(SWOT)، انواع راهبردها مورد بررسی قرار می گیرد.

در مرحله سوم که مرحله تصمیم گیری است با بهره گرفتن از نتایج بدست آمده از مرحله قبلی،استراتژی ها توسط ماتریس برنامه ریزی کمی(QSPM)،الویت بندی می گردند.

۲-۶-۱ مدل سوات  (SWOT )

یکی از ابزارهای بسیارمهم در فرایند تدوین راهبرد،تکنیک SWOT است که به وسیله آن اطلاعات مقایسه می شود.اساسا SWOT یک ابزار برنامه ریزی راهبردی است(Hom haacke,2003:3)ویک چارچوب مفهومی برای تحلیل های سیستمی محسوب می شود(نوری وهمکاران،۲۶:۱۳۸۵).

تاریخچه این روش به پروژه ای مربوط می شود که در خلال سال های ۱۹۶۰-۱۹۷۰ به رهبری« آلبرت هامفری» در دانشگاه استنفورد در حال انجام بود.روش سوات،تفکری است سیستماتیک برای تشخیص جامع وکامل از عوامل موثر مربوط به یک محصول جدید،تکنولوژی مدیریت ویا برنامه ریزی است(کنگاس[۱] وهمکاران،۱۸۹:۲۰۰۴).این مدل براین اصل استوار است که هر پدیده،در یک محیط رقابتی  تحت تاثیر شرایط درونی قرار دارد.این شرایط به دو دسته شرایط بیرونی کلان که تاثیرات غیرمستقیمی خواهد داشت وشرایط درونی خرد که تاثیرات مستقیم بر پدیده می گذارد،قابل تفکیک است.بنابراین تحلیل قوت هاوضعف ها در محیط درونی وتحلیل فرصت ها وتهدیدها در محیط بیرونی،جریان نظامندی است که به ارائه پشتیبانی برای موفقیت تصمیم گیری می پردازد (هریسون:۱۳۸۲).آنالیز قوت، ضعف ها(SW)؛ فرصت، تهدیدها(OT)شکل- بندی اهداف مقدماتی،راهبرد توسعه ویک رتبه بندی مقدماتی را به دست می دهد که دستیابی به اهداف کوتاه مدت،میان مدت، وبلندمدت را تسهیل می کند(مافی:۱۳۸۸). با بهره گرفتن از ماتریس ارزیابی عوامل خارجی و داخلی، امکان تدوین چهار انتخاب یا راهبرد متفاوت از نظر درجه کنشگری های متفاوت در فضا فراهم می شود. البته در عمل، برخی از استراتژی ها با یکدیگر همپوشانی دارند و یا به طور هم زمان و هماهنگ با یکدیگر به اجرا در می آیند (هریسون، کارون،۱۳۸۲ :۱۹۲).

 

جدول۲-۱:  استراتژی های چهارگانه ماتریس SWOT ونحوه تعیین آن (دیوید،۳۶۵:۱۳۷۹)

 

ماتریس SWOT

نقاط قوت-S

 

نقاط قوت را فهرست کنید

نقاط ضعف-W

 

نقاط ضعف را فهرست کنید

فرصت-O

 

فرصت ها را فهرست کنید

استراتژی هایSO

(حداکثر-حداکثر)

 

با بهره جستن از نقاط قوت درصدد بهره برداری از فرصت ها برآیید

استراتژی های WO

(حداقل- حداکثر)

 

با بهره جستن از فرصت ها،نقاط ضعف را از بین ببرید

تهدید-   T

 

تهدیدات را فهرست کنید

استراتژی هایST

(حداکثر-حداقل)

 

برای احراز از تهدیدها،از نقاط قوت استفاده کنید

استرتژی هایWT

(حداقل- حداکثر)

 

نقاط ضعف را کاهش دهید واز تهدیدات پرهیز کنید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدل SWOT در حالت معمولی متشکل از یک جدول مختصاتی دوبعدی است که هر یک از چهار نواحی آن نشانگر یک نوع راهبرد است؛ لذا با بهره گرفتن از این الگو می توان عوامل درونی بیرونی صنعت گردشگری را به خوبی شناسایی وبابهره برداری بهینه از آنها در جهت مدیریت بهتر گام نهاد .این چهار راهبرد به قرار زیر است:

  • راهبردهای تهاجمی(SO):در قالب این راهبردها،سازمان بااستفاده از نقاط قوت داخلی می کوشد از فرصت های خارجی بهره برداری نماید وبا بره گیری از نقاط قوت،فرصت ها را به حداکثر برساند.
  • راهبردهای رقابتی(ST):سازمان با اجرای این راهبردها می کوشد تابا استفاده از نقاط قوت خود،اثرات ناشی از تهدیدات موجود را کاهش داده ویا آنها را از بین می برد.
  • راهبردهای محافظه کارانه(WO):هدف از این راهبرد ها،بهبود بخشی نقاط ضعف داخلی صنعت با بهره برداری از فرصت های موجود در محیط داخل است.
  • راهبردهای تدافعی(WT):صنعت با بکارگیری این راهبرد،حالت تدافعی به خود می گیرد.هدف از این راهبرد،کم کردن نقاط ضعف داخلی وپرهیز از تهدیدات ناشی از محیط خارجی است.

 

به طور کل راهبردها برای دست یابی به موقعیتی مطلوب تر تدوین می شوند ؛وشامل سلسله اعمال ویژه ی مورد نیاز برای تامین خط مشی ها هستند که می توانند تعیین کنند چه نوع گردشگری،درکجا باید توسعه یابد وچه سیاستی را اتخاذ کرد تا از تسهیلات وخدمات استفاده شود.

۲-۶-۲ مدل برنامه ریزی راهبردی کمی(QSPM)

مدل QSPM یا برنامه ریزی راهبردی کمی روشی تحلیلی است که به واسطه آن می توان جذابیت هرکدام از راهبردهای بدست آمده در مرحله ورودی ومقایسه را مشخص و پایداری هرکدام از راهکارها در مواجهه با شرایط بیرونی را بدست دهد که دراین جا اگر راهبردی توان مواجهه با شرایط متغییر بیرونی را نداشته باشد از لیست راهبرد ها حذف می گردد.

 

جدول۲-۲: ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی(QSPM) (دیوید،۳۸۶:۱۳۷۹)

انواع استراتژی های قابل اجرا
عوامل اصلی           ضریب نسبی         استراتژی اول       استراتژی دوم استراتژی سوم
عوامل خارجی        
عوامل داخلی        
مجموع  

          

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ب.ظ ]




الگوهای روابط کار :

۲-۲۴-۱ الگوی روابط انسانی کار :

تحقیق بسیار مهمی که بر الگوی روابط انسانی تأکید دارد ، در وسترن الکتریک انجام شده است. در سطور پایین ، شیوه و نتایج آن را به طور خلاصه شرح می دهیم.

پژوهشگران ابتدا این فرضیه را عنوان کرده اند که بین شرایط فیزیکی کار و بازده رابطه وجود دارد. نتایج به دست آمده نشان داده است که انسانها ، غیر از نیازهای فیزیکی و مالی ، نیازهای دیگری نیز دارند که با کار کردن برطرف می کنند. این مطالعه نشان داده است که برای درک رفتار کاری ، باید عوامل روانی و اجتماعی را در نظر گرفت.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

این کشف ، با جلب توجه به شرایط رضایت از کار ، به جای توجه به شرایط کار ، مفهوم سنتی کار را به هم ریخته است : موضوعی که به توضیح و بحث جداگانه ای نیاز دارد.(گنجی ، ۱۳۸۷، ۲۲)

 

۲-۲۴-۲ الگوی معاصر روانشناسی کار :

در الگوی معاصر چنین القا می شود که برای مدیریت ، یک «فلسفه جهانی» وجود ندارد و مدیریت به متغیرهای زیادی وابسته است..

می توانیم بگوییم که روان شناسان کار ، به صورتی که امروزه مطرح است ، یک رشته التقاطی است که در آن بر تنوع شیوه های رفتار در کار ، چه در مورد فرد و چه در مورد گروه ، تأکید می شود. مفاهیم روانشناسی کار، بسیاری از اصول اداری، مخصوصاً اصول مدیریت منابع انسانی را در بر می گیرد.(گنجی ، ۱۳۸۷، ۲۲)

عکس مرتبط با منابع انسانی

 

۲-۲۵ ارتباط در محیط کار :

عملکرد هر سازمانی بر ارتباط واکنشهای مقابل بین اعضای آن استوار است. در همه سازمانها ، ارتباط است که کنشهای متقابل نظامها را تضمین می کند ، اشخاص را متحد می سازد و به آنها اجازه می دهد که با هم و در کنار هم کار کنند. برای آنکه سازمانها عملکرد خوبی داشته باشند ، اولین مسئولیت مدیران این است که در ایجاد حفظ روابط مناسب بین اعضا و واحدهای محیط کار بکوشند. با این همه ، وقتی بین افراد دشواریهای ارتباطی وجود دارد ، مدیران بیشتر از دیگران توانایی دارند که بتوانند سازمانها و ساختهای آنها را تغییر دهند تا ارتباط با شفافیت تمام مجدداً برقرار شود و نارضایتیها به طور مستقیم حل شود.

پدیده پویا ، پیچیده و ناپایدار روابط بین اشخاص ، از هر جهت ناشناخته است که ارتباط در سازمانها و محیط کار کمتر مورد توجه قرار گیرد و کمتر به مطالعه اهمیت آن پرداخته شود.

 

۲-۲۶ تغییر در شرایط کار دریانوردی از حیث قبول آن به عنوان یک حرفه سخت (مشاغل سخت) چگونه و چه اندازه می تواند به عنوان تقویت کننده مثبت در نگهداری منابع انسانی دریانوردوایجاد انگیزه دریانورد عمل کند؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ب.ظ ]




گردشگری فرهنگی- تاریخی

 تصویر درباره گردشگری

مقصود از گردشگری فرهنگی[۱] آن بخش از فعالیت گردشگری است که به جذابیت های فرهنگی خاص توجه می کند (کاظمی:۱۳۸۵) از این منظر گردشگری فرهنگی را می توان از دو زاویه مورد بررسی قرار داد:نخستین بخش از گردشگری فرهنگی به گردشگری مرتبط با میراث تاریخی یک جامعه باز می گردد محور این دیدگاه بعد تاریخی یک جامعه است درحالی که در بخش دیگرگردشگری فرهنگی،زمان حال محور موضوع است وفرهنگ های جامعه را به عنوان موضوع مورد مطالعه قرار می دهد. گردشگری مبتنی بر میراث تاریخی شامل بازدید از موزه ها، بناهای تاریخی- مذهبی،اماکن و دالان های تاریخی وغیره است و گردشگری مبتنی بر میراث شامل بازدید از وقایع جاری جامعه همانند آداب ورسوم ،نوع پوشش مردم،غذاها ونوشیدنی ها،گالری های هنر،فستیوال ها،صنایع دستی،نمایشگاه ها وغیره می باشد.

گردشگری فرهنگی،بخش مهمی از تقاضای جهانی گردشگری را تشکیل می دهد.طبق آمار سازمان جهانی گردشگری۳۷ درصد گردشگری بین المللی با انگیزه فرهنگی انجام می شودو این تقاضا سالانه در حال افزایش است.رشد گردشگری فرهنگی و گردشگری میراث[۲] به عنوان عناصر گردشگری نوین،توجه سیاست گذاران ومحققان را درسراسر دنیا به خود جلب کرده است، به طوری که امروزه در ادبیات گردشگری فرهنگی به چشم می خورد(Richards,2000:9).در تعریفی دیگر از گردشگری فرهنگی، دو بعد مد نظر قرار می گیرد:بعد مفهومی که افراد با هدف جمع آوری اطلاعات وتجربه های نو به سوی جاذبه های فرهنگی دور از محل اقامت فعلی خود حرکت می کند تا نیاز های فرهنگی خویش را تامین کنند (نبوت،۵۳:۱۳۸۶) و از نظر فنی،حرکت انسان برای جاذبه های فرهنگی خاصی چون مکان های دارای میراث تاریخی،نشانه های زیبا شناختی وفرهنگی،هنرهاو نمایش هایی انجام می گیرد که خارج از مکان معمولی سکونت قرار دارد(Bachleitner & Zins,1999,201).که این دو بعد از گردشگری فرهنگی،به همزیستی بهتر واستمرارو ثبات امنیت کمک می کند.

گذرزمان در جوامع درحال توسعه گاهی موجب کم شدن توجه مردم به میراث فرهنگی وهنری خود می شود وسنت ها کم رنگ می شوند و جز برخی نمادها چیزی باقی نمی مانداما گسترش گردشگری فرهنگی باعث می شود این سنت ها وآیین ها وجشن ها با تقاضا روبرو شوند که نتیجه آن زنده سازی وتقویت میراث فرهنگی است(مجیدی:۱۳۸۹) به عبارتی گردشگر در این نوع فعالیت به جستجو، فراگیری،تجربه درباره فرهنگ حال وگذشته جامعه خود یا دیگران می پردازد البته این مراسم وآیین ها نباید صرفا جهت خوشایند گردشگران به اجرا درآیند و تبدیل به کالا شوند.توسعه گردشگری فرهنگی برای ساکنان محلی از جنبه های مختلفی دارای اهمیت می باشد؛ اولا گردشگری فرهنگی جامعه میزبان رابه سایر جوامع وفرهنگ ها معرفی می کند دوما صنعت گردشگری فرصتی برای ساکنان ایجاد می کند تا فرهنگ خود را مستقیم و بدون واسطه وبه شکل واقعی به علاقه مندان عرضه کند.این عمل به ویژه باعث غرور وهمبستگی جامعه میزبان وافزایش حدتحمل آنان در برابر فرهنگ های دیگر می شود(Richard,2000:18-20).در گردشگری فرهنگی،گردشگران خود را متعهد به رعایت قواعد فرهنگی جامعه مقصد می دانند وبه نوعی می کوشند تا به سنت ها احترام بگذارند.رابطه تاثیرگذاری وتاثیرپذیری میان گردشگر ومقاصد متقابل است.در جوامع با پایه های فرهنگی  قوی تاثیرپذیری از مهمان کم رنگ تر ودر مقابل تاثیرگذاری به آن ها قوی تر باشد ولی اگر جامعه مقصد دچار چندپارگی فرهنگی باشد تاثیرپذیری آن از فرهنگ مهمان می تواند گسترده تر باشد.

سازمان فرهنگی وآموزشی ملل متحد(یونسکو)براساس تحقق های انجام شده در زمینه گردشگری،در سمینار پاریس(۱۹۹۶)اعلام کردکه مسئله اساسی قرن بیست ویکم برای پدیده گردشگری «فرهنگ» است وگردشگر بدون فرهنگ وجود ندارد.

این نوع گردشگری طبق منشور گردشگری فرهنگی اهداف زیر را دنبال می کند:

    1. تشویق وتسهیل متصدیان کار متصدیان حفظ ومدیریت میراث به منظور نشان دادن اهمیت میراث به جامعه میزبان وبازدیدکنندگان
    2. کمک به پیشرفت وتشویق صنعت گردشگری برای حمایت واداره گردشگری به شیوه ایی که میراث و فرهنگ های زنده زنده جامعه میزبان را محترم شمارد وآن را اصلاح کند.
    3. تسهیل وتشویق گفت وگو میان طرفداران محیط زیست و متولیان صنعت گردشگری درباره اهمیت و شکنندگی مکان های میراثی،مجموعه هاوفرهنگ های زنده از جمله نیاز رسیدن به آینده ای پایدار برای آنها

عکس مرتبط با محیط زیست

  1. تشویق تدوین کنندگان طرح ها وسیاست ها برای شکل دادن به اهداف وراهبردهای جامع وقابل اندازه گیری مرتبط با ارائه و تبین مکان های میراث و فعالیت های فرهنگی در زمینه حفظ و نگهداری آنها .

 

۲-۳-۵ گردشگری مذهبی

مذهب یکی از قدیمی ترین ومهم ترین عوامل در گردآوری جمعیت ها وایجاد اقوام بوده است ومعتقدات مذهبی واحساسات دینی از مهم ترین وکهن ترین انگیزه مسافرت انسان وهمچنین از قوی ترین عامل جغرافیایی در تکوین اولیه شهرها بوده است به این صورت که درابتدا دهکده هایی در اطراف معابد،آرامگاه ها ایجاد شده اند که امر زیارت این مکان ها با توسعه حمل ونقل ودیگرتسهیلات مورد نیاز،رفته رفته مراکز شهری بزرگ را در طی زمان به وجود آورده است.

انسان ابتدای تاریخ مکان هایی را مقدس می دانسته وبرای تامین نیازها وخواسته های روحی وروانی ومادی خود ونیز ترس از بلایای طبیعی وغیرطبیعی ای که زندگی او را تهدید می کرد،به زیارت ودیدن مکان های مقدس میرفته است (محلاتی،۱۲:۱۳۸۰).زیارت مکان های مقدس می تواند شامل پدیده های طبیعی از قبیل کوه ها،رودخانه هایا پدیده های فرهنگی مانند قبرها،معابد وآثار تاریخی و مذهبی باشد.

اگر نگاهی به تاریخ گذشته در زمینه سفرهاوگردش های مذهبی داشته باشیم، به گردش های مذهبی ای چون مراسم مقدس یونانیان باستان در معابدآپولو،سفرمصریان برای دیدار از فراعنه (دورانت،۲۰۵:۱۳۷۷)ایرانیان باستان به معبد کنگاور(مومنی ودیگران،۱۴:۱۳۷۸ برگرفته از کریستین سن،۲۳۲:۱۳۶۹)ونظایر آن برمی خوریم که هر یک به گونه ایی قدمت و رواج این شکل از گردشگری را در میان ملل مختلف نشان می دهند.در واقع زیارت وگرددشگری مذهبی ریشه در اعتقادات دینی-مذهبی دارد(مومنی وهمکاران،۱۴:۱۳۸۷)که دشواری های اقلیمی یا بدی آب وهوا نیز مانع آن نمی شود(منشی زاده،۱۳۹:۱۳۸۴) وقدمت آن به قدمت خود فرهنگ دینی می رسد.

سازمان جهانی گردشگری،گردشگری مذهبی را جزء پنج نوع گردشگری مهم ،که اهم فعالیت های این سازمان را پوشش می دهد،قرار داده وآن را این گونه تعریف می کند:«گردشگری مذهبی عبارت است از بازدید گردشگران از مکان های مقدس نظیر زیارتگاه ها،مقابر،امامزاده ها ونظایر آنها».

حوزه نفوذ بعضی از زیاتگاه ها،جهانی است مثل کعبه که مسافرانی را در سطح بین الملل می پذیرد در صورتی که حوزه نفوذ بعضی دیگر از امان مذهبی منطقه ایی و محلی است مانند حرم مطهر حضرت رضا که در سطح منطقه ایی جای می گیرد وامامزادگان در کشورمان در سطح محلی می باشد. به طور کلی در جهان بیش از دو میلیون مسلمان،سالیانه به زیارت مکه،پنج میلیون زائر به لوردس در فرانسه وبیست وهشت میلیون رائر هندو برای انجام اعمال مذهبی به رودخانه گنگ در هند می روند (Singh,2006:222).گردشگران مذهبی به دو گروه تقسیم می شوند:یک گروه زائران ،کسانی که انگیزه ی آنهااز مسافرت،فقط انجام امور مذهبی است وزمان ومدت اقامت آنها تابع اوقات فراغت نیست ودیگری گردشگران مذهبی که ضمن انجام زیارت وشرکت در مراسم مذهبی از مکان های دیگر گردشگری(اعم از مذهبی وغیرزیارتی) نیز دیدن می کنند ویا به عبارتی دیگر،اهداف مسافرت آنها چندمنظوره با الویت زیارت است(مومنی وهمکاران،۱۴:۱۳۷۸).

گردشگری مذهبی با همه اجزاء وگونه های مختلف آن،به سبب ویژگی های ساختاری وکارکردی خاص توانسته خود را در متن گردشگران جهان جای دهد .به طوری که حوزه نفوذ آن سراسر جهان را فرا گرفته است(مومنی ودیگران،۱۵:۱۳۷۸ برگرفته از Nola,1989:11/Satos,2004:8).

 

 

 

۲-۴ برنامه ریزی گردشگری

برنامه ریزی در جامع ترین تعریف عبارت است از سازماندهی برای دستیابی به هدف های معین. بنابراین در برنامه ریزی یک عنصر قوی پیش بینی وجود دارد ،زیرا تلاش می کند که آینده را اگرچه به صورتی جامع از پیش تعیین کند.این جامعیت ناشی از وجود عوامل زیادی است که به صورت خیلی دقیق قابل پیش بینی نیست(ضرغام بروجنی، حمید،۷۷:۱۳۸۹). در گردشگری نیز انواع برنامه‌ریزی‌ها می‌تواند صورت بگیرد. برنامه‌ریزی زیربنایی به منظور ساخت و راه‌اندازی جاده‌ها به فرودگاه‌ها ، برنامه‌ریزی اجتماعی به منظور گسترش خدمات اجتماعی نظیر بهداشت عمومی، برنامه‌ریزی فرهنگی جهت ارائه دستاوردهای فرهنگی و هنری، برنامه‌ریزی امنیتی و ایمن‌سازی برای افزایش ضریب امنیت و احساس امنیت در جامعه، برنامه‌ریزی اقتصادی جهت رشد و توسعه اقتصادی که جهانگردی می‌تواند محور یا یکی از بخش‌های تابعه آن باشد. (اینسکیپ، ۱۹۹۱: ۴۰۳ نقل از گی، ۱۳۸۵: ۴۱۶) .نکته مهم در برنامه‌ریزی بر اساس حدود تغییرات قابل قبول آن است که برنامه‌ریزان باید منافع ذی‌نفعان گردشگری را در منطقه در نظر بگیرند و به گونه‌ای تغییرات را انجام دهند که حتی‌المقدور، رضایت نسبی همگان جلب شود(الوانی، ۱۳۸۵: ۱۱۱). سیاست فرهنگی مملکت، محتاج برنامه ریزی های دامنه دار، سرمایه گذاری های بزرگ  ودراز مدت، پژوهش های متنوع وطولانی است (مجموعه مقالات فرهنگ شرق، ۱۳۸۱  :۷۴) از جمله باید به کشور و مردمانی فکر کرد که سنخیت فرهنگی مشترکی با ما دارند. در این میان کشورهای خاورمیانه، هندوستان ،جمهوری های آسیای میانه وآسیای شرقی را نباید از نظر دور داشت(محمدی،۱۷۷:۱۳۸۰(.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ب.ظ ]




اهمیت برنامه ریزی گردشگری

 تصویر درباره گردشگری

گردشگری به دلایل گوناگون توسعه یافته است.یک هدف اصلی آن ایجاد منافع اقتصادی حاصل از ارز خارجی(برای جهانگردی بین المللی)،درآمد،شغل وعواید دولتی است که به عنوان سرعت دهنده ای برای توسعه بخش های دیگر اقتصادی نظیرکشاورزی،شیلات،جنگل داری وصنعت وبرای کمک کردن به نیازهای اقتصادی وهزینه های بازسازی زیرساخت ها که مورد استفاده مردم نیز هستند به کار می رود.همچنین گردشگری می تواند هزینه های لازم برای محافظت از میراث فرهنگی و طبیعی را که در غیر این صورت،منابعی برای آن ها در دسترس نیست،فراهم می کند.از لحاظ اجتماعی،گردشگری در بهترین شکل خود خدمات وتسهیلات تجاری،فرهنگی وتفریحی ای را هم برای استفاده گردشگران وهم ساکنان محلی فراهم می کند که بدون گردشگری  ممکن نیست توسعه داده شوند. گردشگری فرصتی برای آموزش افراد درباره فرهنگ ها و محیط های دیگر به علاوه میراث ملی واغلب،تفاوت های سیاسی وایدئولوژی فریبنده وکاهش نگرش های متعصبانه؛یعنی رسیدن به تعامل وارتباطات میان فرهنگی را فراهم می کند(ضرغام بروجنی،۶۰:۱۳۹۲).بنابراین گردشگری می تواند ضمن بهره برداری اصولی از منابع،وسیله ای مهم برای حفظ محیط زیست ومنابع طبیعی در مناطقی باشد که قابلیت محدودی برای برآوردن اهداف وحراست محیطی دارند.البته این کار از طریق برنامه ریزی محیطی انجام پذیر است.برنامه ریزی محیطی مستلزم این است که تمام عناصر محیطی در تعیین مناسب ترین محل ونوع توسعه به دقت مورد بررسی وتوجه قرار گیرد.با توجه به مطالبی که ذکر شد، برای دستیابی به موفقیت در مدیریت وتوسعه گردشگری ،برنامه ریزی گردشگری در تمام سطوح ضروری است،چراکه گردشگری به طور ناگهانی یا تصادفی در یک منطقه پا نمی گیرد بلکه این امر نیازمند برنامه ریزی است. برنامه‌ریزی از جمله ضروریات در هر فعالیتی است. همانگونه که پیشتر ذکر شد در گردشگری انواع برنامه ریزی می تواند صورت پذیرد همچون برنامه ریزی اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی،امنیتی و برنامه ریزی وتوسعه منابع انسانی که برای توفیق در امر توسعه گردشری نیازمند توجه و پرداختن به انواع این برنامه ریزی ها می باشد.

دانلود پایان نامه

تجربه بسیاری از مناطق گردشگری در دنیا در دراز مدت نشان داده است که روش برنامه ریزی شده برای گردشگری می تواند بدون ایجاد مشکلاتی مهم،فوایدی به همراه آورد وبازارهای گردشگری رضایت بخشی را حفظ کند.مکان هایی که در آن گردشگری،بدون برنامه ریزی توسعه می یابد،اغلب دچار مشکلات اجتماعی ومحیطی می شوند.این مسائل برای ساکنان زیان آور وبرای بسیاری از گردشگران ناخوشایند است وموجب ایجاد مشکلاتی در دادوستد وکاهش منافع اقتصادی(سازمان جهانی جهانگردی،۱۱:۱۳۷۹)،آشفتگی اقتصاد محلی،اضمحلال وفرسایش محیط زیست،از دست دادن  هویت وانسجام فرهنگی وسوء تفاهمات میان فرهنگی وتقویت تعصبات وپیش داوری های موجود می شود. همچنین ذکر این نکته قابل توجه است که مقاصد توریستی وجود نداردکه از حوادث وتحول پیش رویشان در امان باشند.حوادث اخیر(مانند۱۱ سپتامبر،بیماری سارس، تسونامی اقیانوس هند،آلودگی نفتی در سواحل آمریکا،زلزله اخیر ژاپن)آن شهرت وشرایط مطلوب وقابلیت عرضه ی مقاصد توریستی معروف را در زمان اندکی به کلی دگرگون ساخت.این امر،حاکی از این است که گردشگری،نیازمند برنامه ریزی وچشم انداز راهبردی است که همه شرایط در آن لحاظ شود وبرای آن تدابیر مخصوص سنجیده شود.باید همه ی جنبه ها را(نقاط قوت، ضعف، فرصت وتهدید)در آن لحاظ نمود ومتناسب با آن هدف گذاری کرد(Wickramasinghe and ,Takano,2009:2).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

گردشگری فعالیت نسبتا پیچیده ای است که چندین بخش جامعه واقتصاد را دربر می گیرد.این امر،بدون برنامه ریزی ممکن است باعث ایجاد صدمات ناخواسته وغیرمنتظره ای شود.در کشورهایی که گردشگری رونق زیادی ندارد برنامه ریزی،می تواند رهنمون لازم را برای توسعه آن فراهم کند.برای مناطقی که گردشگری رونق دارد،برنامه ریزی اغلب برای حیاط دوباره بخشیدن به این بخش وحفظ کارایی آینده آن است(همان:۱۳۷۹). نکته مهم در برنامه ریزی براساس حدود تغییرات قابل قبول آن است که برنامه ریزان باید منافع ذی نفعان گردشگری را در منطقه در نظر بگیرند وبه گونه ایی تغییرات را انجام دهند که حتی المقدور، رضایت نسبی همگان جلب شود(الوانی،۱۱۱:۱۳۵۸) مخصوصا ساکنان محلی که بدون رضایت وخواست آنان،توسعه در بخش ها و زیربخش های گردشگری امکان پذیر نیست هر چند برنامه به درستی طرح ریزی  شده باشد بنابراین ضروری است در امر برنامه ریزی به افراد محلی توجه خاصی شود ودر امر تصمیم گیری شرکت کنند تااحساس کنند نقش مهی در توسعه مناطق خود ایفا می کنند.

عکس مرتبط با اقتصاد

در کل جوامع،مناطق وکشورها از برنامه ریزی صحیح گردشگری نفع می برند ودر آینده این کار را بیشتر انجام خواهند داد.در دنیایی که رقابت گردشگری رو به افزایش است،ملاحظات مربوط به حفاظت از منابع گردشگری  نیز افزون می شود.مکان هایی با بهترین برنامه توسعه گردشگری، به احتمال هم از دیدگاه رسیدن به سطح بالای رضایت گردشگران وهم از بابت به دست آوردن منافع اساسی با کم ترین نقصان ولطمه به اقتصاد محلی،محیط زیست وجامعه ،بهترین مقصد ها یه شمار می روند(ضرغام بروجنی،۶۴:۱۳۹۲).

 

۲-۴-۲ سیر تکاملی برنامه ریزی گردشگری

برنامه ریزی ملی،منطقه ای،محلی وتفرجگاهی گردشگری در اواخر دهه ۱۹۵۰ از زمانی آغاز شد که معلوم شد گرشگری در بسیاری مناطق،از جمله منطقه آسیا-اقیانوسیه(در سال۱۹۵۹)به یکی از فعالیت های مهم اقتصادی-اجتماعی بدل شده است ومی تواندمنافع ومشکلاتی را به وجود آورد.برای مثال در طرح ایالت هاوایی،که امروزه یکی از موفق ترین وپیشرفته ترین جزایر مقصد گردشگری است،برنامه گرشگری به عنوان یک جزو اصلی در برنامه کلی توسعه منطقه تلفیق شد.این اقدام،در زمان خود تصمیمی پیشرو بود.برنامه ریزی در این منطقه در سراسر دهه های ۱۹۶۰و۱۹۷۰ تداوم یافت وبرنامه هایی برای مکان هایی نظیر سریلانکا،پاکستان،  نپال،تایوان،مالزی،بالی،فیجی،پلی نزیا فرانسه ومناطق مرکزی استرالیا فراهم شد.برنامه در هاوایی ،با تهیه طرح های تفضیلی کاربری زمین برای نواحی تفرجگاهی پی گیری شد.در اروپا در طول این دوره،برنامه های مهمی برای گردشگری تهیه شدکه یوگسلاوی،قبرس،کروسیکا وناحیه بندری روسیلیون(Languedoc-Roussillon)در فرانسه را نیز شامل می شود.برنامه ریزی گردشگری  برای برخی از جزایر کارائب نیز انجام شد.برای مثال در برنامه ملی کالبدی برای جاماییکا که برای دهه های ۱۹۷۰ تا۱۹۹۰ تدارک دیده شد،برنامه گردشگری یک عنصر عمده بود.

در طول دهه ۱۹۸۰ برنامه ریزی گردشگری برای بسیاری از کشورها توسعه یافته ودر حال توسعه جهان انجام شده است.این اقدام بازبینی وبه هنگام سازی برخی از برنامه های فراهم شده در گذشته را نیز دربر داشته است.امروز در بسیاری از کشورها ومناطقی که تمایل دارند گردشگری را به شکلی کنترل شده توسعه دهند ،برنامه ریزی گردشگری،در دستور کار قرار گرفته است.یک نشانه شناخت بین المللی کشورها،اهمیتی است که به دو موضوع گردشگری به عنوان یک بخش توسعه ای ونیاز برای برنامه ریزی گردشگری داده شده است.

برنامه ریزی فراگیر بلند مدت ۱۹۹۰

 

تحلیل سیستمی ۱۹۸۵

ملاحظات مردمی

(استعداد سنجی محیطی) ۱۹۷۵

ملاحظات زیست محیطی

(سود سرمایه،حفظ منابع) ۱۹۷۰

 

توسعه فاعده مند

(طرح جامع) ۱۹۸۰

توسعه پایدار ۱۹۹۰

 

برنامه ریزی راهبردی

(راهبردی،ساختاری،عملیاتی) ۱۹۹۶

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فنون مدیریت وپروژه های بزرگ

۱۹۶۰    GPM & PERT

 

تحقیق در عملیات ۱۹۴۵

 

تحلیل های اقتصاد سنجی

(فناوری رایا نه) ۱۹۵۰

 

نمودار۲-۳: دوران های تحول درفنون برنامه ریزی توسعه جهانگردی(ضرغام بروجنی،۸۱،۱۳۹۲)

 

پایان جنگ جهانی دوم

 

 

 

 

 

طرح های اخیر گردشگری نسبت به گذشته،برروی عامل های محیطی وفرهنگی-اجتماعی توسعه گردشگری وبه مفهوم توسعه پایدار تجزیه وتحلیل دقیق منابع وکنترل توسعه ای تاکید بیشتری دارند.امروزه فنون پیمایش وتحلیل به حد زیادی بهبود  یافته اند واصول برنامه ریزی واستانداردهای توسعه بهتر درک شده اند واکنون به شیوه های کارآمدتری اجرای برنامه ها توجه بیشتری معطوف می شود.در هر صورت، برنامه ریزی فعلی گردشگری از توسعه فنونی که برخی از آنها را در برنامه های نوین ترکیب می کند.در حقیقت برخی از توسعه های پیشین نظیر هتل های کلاسیک وتفرجگاه ها، وسایل حمل ونقل جالب ومنزلگاه های تاریخی مهم می تواند از عناصر مهم برنامه های امروزی باشد(ضرغام بروجنی ،۱۳۹۲ :۶۵ ).

 

۲-۴-۳ مراحل برنامه ریزی گردشگری

فرایند بنیادی برنامه ریزی که برای آماده سازی هر نوع برنامه کاربرد دارد به شیوه های گوناگون ارائه می شود،اما رویکرد مفهومی همه آنها یکسان است. این روش که قابل استفاده در هر گونه شرایط برنامه ریزی ملی،منطقه ای است در نمودار زیر(۲-۴) مشخص شده است(سازمان جهانی جهانگردی،۱۳۷۹ :۲۹-۲۲):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ب.ظ ]




۳-۱ موقعیت جغرافیایی استان گلستان
گلستان نام جدید سرزمینی است که در طول تاریخ وتاسده هفتم هجری به نام ایالت گرگان واز آن پس تا آغاز سده دهم به نام استرآباد ودر نوشته های دوران اولیه اسلامی به نام جرجان واز اسفند ۱۳۱۶ همراه با استان های تهران،مازندران،قم و سمنان بخشی از استان دوم ایران به شمارآمد .این استان تاسال۱۳۷۶ بخشی از استان مازندران بود اما درآن سال به صورت استان مستقلی به نام گلستان که نام جنگل شرقی استان است،در عرصه ی سیاسی واداری مطرح شد وشهر گرگان به عنوان مرکز این استان برگزیده شد.این استان در اوستا به صورت «هرکانه» ،در کتیبه بیستون«ورکانه» ثبت شده است ونویسندگان یونان باستان آن را «هیرکانیان» نامیدند. بیشتر شهرهای کنونی استان از دیرینگی چندانی برخوردار نیستند واز بزرگ شدن روستاها به وجود آمدند وبه عبارتی روستاشهر به شمار می آیند با این همه،شهرهای گرگان وگنبدکاووس ریشه تاریخی دارند[۱].در واقع اهمیت آن به خاطر زایش تمدن آریایی در شمال کشور می باشد.
 
نقشه۳- ۱: موقعیت استان گلستان در کشور
گلستان استانی در شمال کشور بین۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه تا ۳۸ درجه و ۸ دقیقه شمالی و در طول جغرافیایی ۵۳ درجه و ۵۷ دقیقه تا ۵۶ درجه و ۲۲ دقیقه شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است که این استان از شمال به جمهوری ترکمنستان،از سمت شرقی به استان خراسان شمالی،از جانب غربی به استان مازندران ودریای مازندران واز سمت جنوب به استان سمنان منتهی می شود که مساحتی حدود۱۲۷/۲۰۳۶۷ کیلومتر مربع که تقریبا برابر ۳/۱درصد مساحت کل کشور است و به عبارتی رتبه ۲۱ را در سطح پوشش بین استان های کشور دارد که حدود یکصد  کیلومتر خط ساحلی(بندرگز، ترکمن،نوکنده وگمیشان) این استان می باشد.طبق سرشماری سال ۱۳۹۰  استان  گلستان دارای ۱۷۷۷۰۱۴ جمعیت دارد که سهم آن از کل کشور ۳۶/۲ درصد می باشد.
۳-۲ تقسیمات سیاسی استان گلستان
موقعیت جغرافیایی شهرستان ها،دهستان ها وروستاهای استان گلستان هریک ازنظر مختصات جغرافیایی ومجاورت دارای ویژگی منحصر به فرد خود می باشد که فاصله مکانی،دوری ونزدیکی به دریای مازندران ،قرارگیری در دشت وپایکوه ها به خصوص نواحی جنگلی،از مواردی است که به لحاظ اقامت وسکونت وچشم انداز محیطی حائز اهمیت اند(فلاح تبار، رحمانی:۱۳۸۸). استان گلستان در سال ۱۳۷۶ از استان مازندران جدا شده است. نام گلستان از چشم اندازهای طبیعی و بکر استان و همچنین از پارک ملی گلستان گرفته شده است. تا سال ۱۳۵۸ این استان شامل دو شهرستان گرگان و گنبد بوده است. شهرستان های علی آباد و ترکمن در همین سال از شهرستان گرگان جدا شده اند. در سال ۱۳۵۹ شهرستان کردکوی از شهرستان گرگان، در سال ۱۳۶۸ ، شهرستان مینودشت از شهرستان گنبد، در سال ۱۳۷۶ شهرستان بندرگز از شهرستان کردکوی، در سال ۱۳۷۹ شهرستان آق قلا از شهرستان گرگان، شهرستان کلاله از شهرستان مینودشت و در سال ۱۳۸۰ شهرستان های آزادشهر و رامیان از شهرستان گنبد و در سال ۱۳۸۷بخش مراوه تپه از شهرستان کلاله و در سال ۱۳۸۸ بخش گمیشان از شهرستان ترکمن و در سال۱۳۸۹ بخش گالیکش از شهرستان مینودشت جدا شدند و به شهرستان های مراوه تپه، گمیشان و گالیکش ارتقاء یافتند. واز آن پس هیچ گونه تغییری در تقسیمات سیاسی استان روی نداد.براین مبنا طبق گزارش آماری سال ۹۰استان گلستان دارای ۱۴ شهرستان، ۲۷ بخش،۲۵ شهر،۶۰ دهستان ،۱۰۰۸ آبادی مسکونی و۴۷ آبادی غیرمسکونی می باشد.از این میان شهرستان گنبد با۳/۵۰۷۱ کیلومترمربع (۸۱/۲۴ درصد ازساحت استان)بزرگ ترین وشهرستان بندرگز با۳۱/۲۳۹ کیلومتر مربع (۱۷/۱ درصد از مساحت استان)،کوچکترین شهرستان استان ی باشند.تراکم نسبی جمعیت استان در سال ۱۳۹۰ معادل ۸۷ نفر در کیلومتر مربع بوده که شهرستان گرگان با ۲۸۶ نفر وشهرستان مراوه تپه با ۱۷ نفر بالاترین وپایین ترین تراکم نسبی جمعیت را داشته اند. پراکندگی مکانی واحدهای شهرستانی برحسب تقسیمات سیاسی استان گلستان وجمعیت استان به شرح زیر است:

نقشه۳-۲:نقشه تقسیمات سیاسی استان گلستان:(مرکز آمار ایران:۱۳۹۰ )

آزادشهر:این شهرستان با قرار گرفتن در محل تلاقی مسیرهای گرگان، گنبد کاوس و شاهرود دارای چشم اندازهای طبیعی و تاریخی بسیاری است. این شهرستان مساحتی در حدود ۸۷۲کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۹۰۱۶۱ نفر دارد.:
آق قلا: شهرستان آق قلا که در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی گرگان و در کنار رودخانه گرگانرود قرار گرفته است دارای جمعیتی بالغ بر ۱۱۱۵۸۷ نفر و وسعتی در حدود ۱۷۶۳ کیلومتر مربع است. این شهر توسط شاه عباس در سال ۱۰۲۰ هجری قمری بنا شده که به نام اسپیدژ یا دژ سفید و در زمان حکومت پهلوی به پلوی دژ تغییر نام داد و امروز آق قلا نام گرفته است.
بندرگز:این شهرستان که در منتهی الیه غربی استان گلستان واقه شده است، جمعیتی بالغ بر ۴۵۸۵۳ نفر و وسعتی در حدود ۲۳۹ کیلومتر مربع را دارا است.
ترکمن:این شهرستان که یکی از شهرهای غربی استان گلستان است دارای ۱۲۳۱۲۵ نفر جمعیت و مساحتی در حدود ۱۵۷۶ کیلومتر مربع است. در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در محلی که قرارگاه نظامیان بود شهر بندرترکمن تأسیس شد.
رامیان:این شهرستان که از نظر طبیعی به دو قسمت جلگه ای و کوهستانی تقسیم می شود جمعیتی بالغ بر ۸۲۲۶۰ نفر و وسعتی در ۸۷۰ کیلومتر مربع دارد این شهرستان دارای جنگل های غنی و چشم اندازهای زیبا است.
علی آباد:این شهرستان با جمعیتی بالغ بر ۱۲۴۸۷۵ نفر، وسعتی در حدود ۱۱۶۰ کیلومتر مربع و با وجود جاذبه های طبیعی و تاریخ و صنایع دستی متنوع از جمله مراکز عمده گردشگری در استان گلستان است.
کردکوی: شهرستان کردکوی با جمعیتی بالغ بر ۶۷۰۵۱ نفرومساحتی در حدود ۵/۸۱۵کیلومتر در غرب استان و در فاصله ۲۹۰ کیلومتری گرگان واقع شده است. این شهرستان از شمال به شهرستان بندر ترکمن از جنوب به رشته کوه های البرز شرقی و استان سمنان از شرق به شهرستان گرگان و از غرب به شهرستان بندر گز محدود می باشد.
جنوب این شهرستان را ارتفاعات البرز شرقی تشکیل می دهد ، که مهمترین کو ههای آن دراز نو، وزمه کزه، چلستان، جهان نما ، پلاش و حداکثر ارتفاع آن از سطح دریا به ۳۵۰۰متر می رسد . بخش شمالی شهرستان از زمین های جلگه ای هموار با شیب ملایم تشکیل و به زمین های بندر ترکمن ، رودخانه قره سو و خلیج گرگان منتهی می گردد. کشاورزی از ارکان اصلی اقتصاد این شهرستان به شمار می رود . از محصولات مهم کشاورزی پنبه ،گندم ، برنج و سویا است. شهرستان کردکوی دارای مراتع غنی جنگلی و چمنزار های ییلاقی است. به سبب حاصلخیزی منطقه و توسعه کشاورزی بیشتر صنایع این شهرستان در رابطه با محصولات کشاورزی تاسیس شده اند . از مهمترین آنها کارخانه پنبه پاک کنی ، صابون سازی ،روغن کشی ، شالیکوبی ،چوب بری ، و دان ماکیان و نئوپان را می توان نام برد . از صنایع دستی شهرستان حصیر بافی ، نمد زنی ،بافتن چادر شب محلی و جوراب پشمی است.وجود چشم اندازهای طبیعی و تاریخی و صنایع دستی زیبا موقعیت گردشگری مناسبی را برای این شهرستان به وجود آورده است.
کلاله: این شهرستان یکی از شهرستانهای جدید و مهم استان گلستان است ، که از شمال به جمهوری ترکمنستان ، از جنوب به شهرستان مینودشت ( بخش گالیکش )، از شرق به استان خراسان و از غرب به شهرستان گنبد محدود می شود.  وسعت این شهرستان در پهنه استان گلستان حدود ۴۷/۴۹۶۲ کیلومتر مربع و از نظر مختصات جغرافیایی بین ۵۵ درجه و ۲۹ دقیقه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۲۲ دقیقه عرض شمالی واقع شده است. موقعیت شهرستان کلاله در پهنه جغرافیایی استان گلستان از سه جهت اهمیت فراوان دارد، واقع شدن در مسیر ارتباطی گلستان – خراسان و ارتباط با جمهوری ترکمنستان که سبب رفت و آمد های بسیار و ارتباطات گسترده شده که می تواند در توسعه و عمران این ناحیه نقش بسزایی داشته باشد. افزون بر آن بخشی از طبیعت زیبای پارک ملی گلستان و سرچشمه رودخانه زاو که از سرچشمه های پر آب گرگانرود است ، در این منطقه واقع گردیده است.  این شهرستان دارای ۱۵۵۸۸۶ نفر جمعیت است ، و ترکیب جمعیتی آن بسیار متنوع می باشد بیشترین جمعیت این شهرستان را ترکمن تشکیل داده است.
گالیکش: این شهرستان محل تلاقی سه استان گلستان، خراسان شمالی و سمنان ، به عنوان گلوگاه استان در منتهی الیه شرقی بشمار می آید. ازشمال به شهرستانهای کلاله و گنبد کاووس ، از جنوب به استان سمنان ، از شرق به استان خراسان شمالی و شهرستان بجنورد و از غرب به مینودشت محدود و متصل می شود .  در فاصله ۱۲۳ کیلومتری از مرکز استان واقع شده است. مساحت این شهرستان حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن بالغ بر۶۰۰۰۰ نفر است.
گرگان: شهرستان گرگان مرکز استان گلستان شهری زیبا و آراسته در متن طبیعت با دیدنی های فراوان است. وشهرستان گرگان(مرکزاستان)ازشمال به آق قلا،ازجنوب به استان سمنان واز شرق وغرب به ترتیب با علی آباد کتول وکردکوی محدود است(دهزاد وهمکاران:۱۳۸۷).مساحت این شهرستان در حدود۲/۱۶۱۵ کیلومتر مربع و جمعیت آن بالغ بر ۳۹۷۹۴۶ نفر است.
گمیشان:این شهرستان در فاصله ۴۵ کیلومتری از مرکز استان گلستان است دارای ۶۱۹۸۲ نفر جمعیت و مساحت ۰۰/۱۲۸۵ کیلومتر مربع می باشد . وجود آثار تاریخی و تپه های باستانی ، نشان از فرهنگ و تاریخ درینه این شهرستان است این منطقه نقطه آغاز دیوار تاریخی گرگان بوده است که در حال حاضر خرابه های آن با نام محلی قزل آلان شناخته می شود .
گنبدکاووس: این شهرستان که بعد از گرگان مهمترین شهر استان محسوب می شود از نام گنبد قابوس بن وشمگیر گرفته شده است که مقبره وی نیز در شمال شهر قرار دارد.مساحت این شهرستان حدود ۵۰۷۱ کیلومتر مربع و جمعیت آن بالغ بر ۲۸۶۶۲۰ نفر است.
مراوه تپه: شهرستان مراوه تپه، در شرقی ترین نقطه استان گلستان واقع می باشد که از لحاظ موقعیت جغرَافیایی از طرف شمال به کشور ترکمنستان و از شرق به استان خراسان شمالی و از طرف غرب به بخش داشلی برون شهرستان گنبد و از طرف جنوب به شهرستان کلاله (جنگل گلستان) منتهی می گردد. مساحت شهرستان حدود ۳۰۶۰ کیلومتر مربع بوده و جمعیت آن بالغ بر ۵۰ هزار نفر که دارای ۲ بخش مرکزی و گلیداغ می باشد.
مینودشت:این شهرستان در ناحیه شرقی استان گلستان در دنباله دامنه کوه های البرز شرقی واقع شده است. مساحت این شهرستان در حدود ۱۵۷۶ کیلومتر مربع جمعیت آن بالغ بر ۱۲۷۴۲۲ نفر است. نام قدیم مینودشت حاجیلر بوده، این شهرستان با توجه به مناظر طبیعی، تفرجگاه های زیبا، وجود آثار باستانی صنایع دستی و تولید ابریشم و تولید عسل یکی از جاذبه های گردشگری استان محسوب می شود.
 
جدول ۳-۱ :تقسیمات سیاسی استان گلستان به تفکیک شهرستان(معاونت برنامه ریزی استانداری،۱۳۹۱)

 تصویر درباره گردشگری

 
شهرستان
 
بخش
 
مرکز بخش
 
دهستان
 
مرکز دهستان
 
 
شهر
 
 
 
آزادشهر
مرکزی
 
آزادشهر نظام آباد نگین شهر نگین شهر
آزادشهر
خرمارودشمالی آزادتپه
چشمه ساران نوده خاندوز خرمارودجنوبی نوده خاندوز  
نوده خاندوز
چشمه ساران فارسیان
 
 
 
آق قلا
مرکزی
 
 
آق قلا
 
 
آق آلتین عطا آباد  
آق قلا
شیخ موسی گری دوجی
گرگان بوی قانقرمه
وشمگیر انبارالوم  مزرعه جنوبی چین سیولی انبارالوم
مزرعه شمالی انبارالوم
 
 
 بندرگز
مرکزی
 
بندرگز انزان غربی گزغربی    بندر گز
انزان شرقی گلفرا
 
نوکنده
 
نوکنده
 بنفشه تپه نوکنده  
   نوکنده
لیوان لیوان غربی
 
 
ترکمن
مرکزی بندرترکمن قره سوی شرقی قره قاشلی  
 
بندرترکمن
قره سوی غربی نیازآباد
سیجوال سیجوال جعفربای جنوبی پنج پیکر
قراغی خواجه سر
 
رامیان
مرکزی رامیان دلند دلند  
رامیان-دلند
 
قلعه میران باقرآباد
 
فندرسک
 
 خان ببین
فندرسک شمالی سعدآبادفندرسک  
 خان ببین
فندرسک جنوبی دارکلاته
 
 
علی آباد
 
مرکزی
 
علی آباد
کتول مزرعه  
 
فاضل آباد
زرین گل کردآباد
 
کمالان
 
فاضل اباد
شیرنگ علیا شیرنگ علیا
آستراباد فاضل آباد
 
کردکوی
 
مرکزی
 
کردکوی
سدن دستاق شرقی سیاقی  
کردکوی
سدن دستاق غربی چهارده
چهارکوه سرکلاته خرابشهر
 
 
  کلاله
 
مرکزی
 
کلاله
آق سو آجن سنگرلی  
 
 
کلاله
تمران تمرقره قوزی
کنگور کنگور
پیشکمر پیشکمر زاوه کو گوکجه
غرب داغ عزیز آباد
گالیکش مرکزی
 
گالکش
 
ینقاق ینقاق  
 
گایکش
نیلکوه فارسیان
لوه صادق آباد        قراولان     آق قمیش
گلستان تنگراه
گرگان  
   مرکزی
 
  گرگان
استرآبادجنوبی جلین علیا گرگان جلین
روشن آباد لمسک
انجیرآباد زنگیان
بهاران سرخنکلاته استرآباد شمالی سرخنکلاته سرخنکلاته
قرق نوده ملک
 
 
گمیشان
مرکزی گمیش تپه
 
     نفتلیجه قلعه جیق بزرگ گمیش تپه
 
جعفربای غربی خواجه نفس
گل دشت سیمین شهر  قزل آلان آرخ بزرگ سیمین شهر
جعفربای شرقی بصیرآباد
 
گنبد
  مرکزی
 
گنبد
 
آق آباد آق آباد  
گنبدکاووس
باغلی ماراما باغلی ماراما
 
داشلی برون
 
اینچه برون
فجر فجر  
اینچه برون
سلطانعلی
 
ساطانعلی
 
مراوه تپه
مرکزی
 
مراوه تپه مراوه تپه سوزش  
 
مراوه تپه
پالیزان قازان قایه
گلی داغ گلی داغ گلی داغ گلی داغ
شملی عرب قره حاجی
 
مینو دشت
مرکزی مینودشت چهل چای الفجر مینودشت
قلعه قافه قلعه قافه
کوهساران دوزین سرگل درچین
گرو صفی آباد

 
۳-۳ جاذبه های گردشگری
۳-۳-۱ جاذبه های طبیعی
۳-۳-۱-۱ کوه ها
رشته کوه های البرز در قسمت جنوب و شرق استان گلستان به طور موازی و در جهت شرقی- غربی کشیده شده است و از مرز استان مازندران و گلستان شروع شده و به صورت نواری هلالی امتداد یافته و در شرق و شمال شرقی استان به کوه های آلاداغ،بینالود و هزار مسجد در استان خراسان شمالی می پیوندند. رشته کوه های البرز در سرتاسر جنوب استان، به منزله سدی است که از عبور رطوبت و ابرهای باران زا به داخل فلات مرکزی جلوگیری کرده، و سبب بارش های بیشتر در این منطقه می شود. به همین دلیل سراسر بخش جنوبی استان، به جز برخی از مناطق مرتفع تر تا ۲۴۰۰ متر، پوشیده از جنگل های انبوه است. ارتفاعات البرز شرقی که جنوب شهرستان کردکوی را فرا گرفته است، دارای قله هایی چون درازنو، وزمه کوه، چلستان، جهان نما و پلاش است.
بلندترین کوههای این ناحیه، شاهوار و شاهکوه نام دارند که ارتفاع آنها به ترتیب ۳۹۴۵ و ۳۸۱۶ متر و اغلب پوشیده از برف با دامنه هایی مه آلودند. در ارتفاعات شاهکوه یخچال های طبیعی وجود دارد. در این بخش، آبشارهای و مناطق حفاظت شده قرار دارندکه از میراثهای طبیعی استان به شمار می روند.از دیگر ارتفاعات این استان می توان از قلعه ماران(۳۰۱۰ متر)، کوه  وج متو و چالو (۲۷۵۸ متر)، قله چالویی(۳۷۵۰ متر)،شمشیربر و قزلق (۲۸۵۰ متر)، قله خوش ییلاق(۲۸۰۲ متر) و کورخود در شرق گنبد کاووس(۲۸۱۹ متر) اشاره نمود. قله کهکشان نیز با ارتفاع (۳۸۱۳ متر)، بین استان گلستان و سمنان قرار دارد که از مرتفع ترین قله های ایران به شمار می آید.در زیر برخی از کوه های جنگلی استان گلستان به اختصار شرح داده شد:
 
پیرگرده:کوه جنگلی پیرگرده در فاصله بیست و پنج کیلومتری جنوب شرقی گرگان و در ۸ کیلومتری روستای چهار باغ قرار گرفته است. ارتفاع این کوه حدودا سه هزار  متر است و سرچشمه رودهای چهار باغ، آب قزاق و باغشاه می‌باشد.
زرشک کوه:کوه نیمه جنگلی زرشک‌کوه دربیست و چهارکیلومتری جنوب گرگان و در فاصله هفت کیلومتری شرق روستای حاج‌آباد واقع شده است. ارتفاع این کوه حدود دوهزارو هفتصدوهفتاد متر و سرچشمه سوته‌رود و خاصه رود می ‌باشد.
 
شکل۳-۱  :زرشک کوه[۲]
زیلان:کوه جنگلی زیلان در بیست و هفت کیلومتری جنوب شرقی گرگان و در فاصله هشت کیلومتری جنوب غربی روستای خولین دره در دهستان کوهپایه قرار دارد. ارتفاع این کوه حدود دوهزارو هشتصدوده متر و سرچشمه رودهای چل‌چلی، امام‌زاده قتور و خولین‌دره می ‌باشد.
گاوکشان:این کوه در سی و هفت کیلومتری جنوب گرگان و در فاصله شش کیلومتری جنوب شرقی روستای شاه کوه پایین قرار گرفته است. ارتفاع این کوه حدود سه هزارو هشتصدو سیزده متر است. کوه گاو‌کشان سرچشمه رودهای سرتنگه‌، چهارده و آب ترودبان می ‌باشد. دامنه‌های شمالی این کوه به شهرستان گرگان ودامنه‌های جنوبی آن به شهرستان‌های شاهرود و دامغان مشرف است.
میلانه:این کوه در بیست و چهار کیلومتری جنوب غربی گرگان و در دو کیلومتری شمال روستای حاجی ‌آباد قرار گرفته است. ارتفاع این کوه جنگلی دوهزاروهفتصدوسی وپنج متر است و سرچشمه رودخانه پاییز بن رودبار نیز می ‌باشد.
جهان نما:این کوه در ارتفاعات جنوبی شهر گرگان و جنوب شرقی کردکوی واقع شده و جزو سلسله جبال البرز شرقی محسوب می ‌شود. این کوه سه هزارو هشتادو شش متر ارتفاع دارد و نام خود را از روستایی که در دامنه آن واقع شده، گرفته است. کوه جهان‌نما یکی از مهم‌ترین زیستگاه‌های حیات‌ وحش استان گلستان است[۳].
 
شکل۳-۲  : کوه جها نما

۳-۳-۱-۲ غارها
غارهای زیادی در استان گلستان دارد که اهم آن ها به قرار زیر است:
غارآبریزطلاکوهی:در خصوص نام این غار به دلیل ریزش آب از بلندی و ایجاد غار، احتمالا آبریز نام گرفته و طلا کوهی نیز به دلیل وجود آثار باستانی در دنباله آن گفته می شود. این غار در ارتفاع ۳۸۱ متری از سطح دریا قرار دارد و دارای یک دهانه می باشد.این غار در ۶ کیلومتری مینودشت در سمت جنوب جاده مبارک آباد در انتهای روستای جاده چشمه قرار دارد. طول غار ۸۰ متر و عمق آن ۲۰ متر می باشد. این غار طبیعی بر اثر جریان آب در زیر آبشاری که هم اکنون از آن اثری نیست به وجود آمده است وهم اکنون در آن آبی وجود ندارد ولی به دلیل وجود سنگهای لایه ای از جنس آهک، از چند نقطه ریزش کرده و مسیر اصلی آب نیز اکنون پس از۹ متر بسته شده است. در داخل مقدار زیادی از فضولات خفاش دیده می شود ولی از این جانوران اثری نیست.
غار کیارام:این غار که در محلی به  نام «غار وسط دل» معروف است، در نزدیکی روستای فرنگ فارسیان از توابع شهر گالیکش شهرستان مینودشت قرار دارد. غار کیارام به لحاظ قدمت، قدیمیترین غار مسکونی شناخته شده در استان گلستان محسو ب
می شود. در سال ۱۳۴۲ خورشیدی، چارلز مک بورنی از دانشگاه کمبریج انگلستان مکان باستانی فوق را شناسایی و اقدام به گمانه زنی نمود. بر اساس آثار به دست آمده از حفاری، قدمت این مکان به دوره پارینه سنگی میانه (حدوداً صدهزار سال قبل از میلاد)می رسد و این غار در این دوران محل سکونت گروه های شکارچی و جمع آوردگان غذا بوده است.

 
شکل۳-۳ : غار کیارام در گالیکش

غار شیرآباد: از غارهای مهم طبیعی و جالب غار شیرآباد در شهرستان رامیان است که ضمن جاری بودن آب از آن و ایجاد آبشارهای گوناگون، زیستگاهی بسیار مهم برای بعضی از گونه ها از جمله سمندر کوهستانی به شمار می رود. درباره این غار، افسانه ها وروایات گوناگونی در محل وجود دارد. عده ای آن را غار دیو سپید می نامند. بر قسمت اعظم غار تاریکی مطلق حکم فرماست و در انتهای آن نیز چشمه هایی وجود دارد که منشأ ایجاد غار در طول قرنهای گذشته بوده است. به دلیل ویژگی های ساختمانی و جنس زمین، حرکت آب باعث تشکیل استخر و سنگهای حوضچه های استالاکتیت )قندیل های آهکی که از سقف غار آویزان هستند)شده است. آب این آبشارها که با درخشندگی و صدای خاصی از این ارتفاع به داخل استخرهای پایین دست فرو می ریزند، به عنوانعنصر ممتاز طبیعی به شمار می آیند و قابلیت‌های فوق العاده ای را برای جذب جهانگردان و محققان ایرانی و خارجی فراهم آورده است. از آن جایی که محیط های بیرونی غار، کوهستانی و جنگلی است، زیستگاه مناسبی برای مرال، شوکا، خرس، پلنگ و سایرگونه های جانوری است. مجموعه غار و آبشارهای شیرآباد به عنوان یک اثر طبیعی ملی به سازمان حفاظت محیط زیست معرفی شده است. غار و آبشارهای شیرآباد در شهرستان رامیان و در نزدیکی شهر خان ببین واقع شده اند. از خان ببین به روستای شیرآبادحدود۵ کیلومتر به سمت جنوب راه می باشد. بعد از روستای شیرآباد و گذشت ۳ کیلومتر از جاده آسفالته، راه مالرویی وجود دارد که به سمت آبشارها پیش می رود. این غار بعد از آبشار دوم و نرسیده به آبشار سوم واقع است. دهانه بزرگ این غار در سمت راست به خوبی مشخص است.

عکس مرتبط با محیط زیست

 
شکل۳-۴: غارشیرآباد رامیان

غار پشمکی: این غار در ارتفاع ۱۱۹۹ متری از سطح دریا قرار دارد و دارای یک دهانه می باشد. این غار دارای۳۰ متر طول و ۲ متر عمق است و در شهرستان رامیان در روستای پاقلعه قرار دارد
.
 
شکل۳-۵:غار پشمکی رامیان
غار حمام خدایی: در قدیم به دلیل شکل خاص غار، مردم روستای پنو در زمستان برای استحمام از آب داخل غار و در تابستان از آب موجود در مقابل غار استفاده می کردند بنابراین به دلیل کارکرد این غار برای مردم محل، به این نام معروف شد. این غار درارتفاع ۱۰۵۰ متری از سطح دریا قرار دارد و دارای یک دهانه می باشد. در شرق روستای پنو و در کنار راه فرعی روستای پنو به دوزین، دهانه بزرگ این غار به خوبی در کنار دره کم عمقی که اهالی محل به آن اریبی می گویند، مشخص می باشد.
 
شکل۳-۶: غار حمام خدایی
 
غار سم: نام این غار(سُم)در زبان محلی به معنای حفره و غار می باشد. این غار در ارتفاع ۱۷۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد و دارای یک دهانه می باشد. غار سم در نزدیکی قله کوه خواجه قنبر (امامزاده بالای کوه)و در قسمت غربی روستای  نام نیک به فاصله تقریبی ۲ ساعت راهپیمایی قرار گرفته است. این غار طبیعی از جنس آهک می باشد که بر اساس جریان آب از داخل سنگهای آهکی بسط و گسترش یافته است. دهانه این غار در یک محوطه باستانی قرار دارد و در داخل غار بقایای سفال مربوط به دورانکهن و اسکلت هایی دیده شده است. در دهلیزهای آغازین این غار نیز بقایای اسکلت انسانی موجود است. غار سم؛ دومین غار عمیق کشور می باشد.
 
 
شکل۳-۷: بقایای اسکلت انسانی درغار سم

 
شکل۳-۸ : نمای غار گرو در شهرستان مینودشت

غار گرو(گرآو):غار گَرُو در ارتفاع ۱۱۸۹ متری از سطح دریا واقع شده است و دارای یک دهانه می باشد. طول این غار تقریباً ۲۰۰ متر است. این غار طبیعی بر اثر جریان آب تشکیل شده و در بهار و سالهای پرآبی، آب از دهانه این غار جاری می شود و در راهروهای ورودی غار جریان می یابد. این غار در شهر گالیکش شهرستان مینودشت، روستای دوزین قرار دارد.

۳-۳-۱-۳ آبشارها
چشم گیرترین پدیده گردشگری در استان گلستان آبشارهای زیبای آن می باشد که همین جاذبه شمار اعظمی از گردشگران را همه ساله به این استان جذب می کند. در زیر به مم ترین این جاذبه ها اشاره شده است:

آبشارهای لُوه: در فاصله۱۴ کیلومتری غرب پارک ملی گلستان و در جنوب روستای لوه در شهر گالیکش شهرستان مینودشت، مجموعه آبشارهایی به همین نام واقع شده است. از تقاطع راه اصلی تا این آبشارها نزدیک به ۵ کیلومتر است. مجموعه آبشارهای لوه از چندین آبشار کوچک و بزرگ به صورت پلکانی تشکیل شده که هر کدام آنها، حوضچه هایی را تشکیل داده اند. ارتفاع یکی از آبشارها به ۱۵ متر می رسد. همجواری این آبشار با پارک ملی گلستان و شاهراه تهران- مشهد، در کنار طبیعت زیبا و هوای لطیف آن، ارزش جهانگردی ویژه ای به آن بخشیده است.

 
 
شکل۳-۹:نمای آبشار لوه در شهرستان گالیکش

آبشار کبودوال: این آبشار در ۴ کیلومتری جنوب شهرستان علی آباد کتول و در عمق دره ای از جنگل های انبوه قرار دارد. این آبشار بزرگ ترین آبشار خزه ایی جهان محسوب می شودآب این آبشار که از چشمه های جنوبی ارتفاعات تشکیل شده است، زلال و شفاف و قابل آشامیدن مــی باشد.  این آبشار یکی از مهم ترین تفرجگاه ها استان محسوب می شود و از تنوع گونه های گیاهی و چشمه های فراوان برخوردار است. این آبشار در فصول بهار و تابستان محل تفریح انبوه زیادی از مردم منطقه و گردشگران و طبیعت دوستان می باشد.

آبشار گلستان: آبشار گلستان در بالادست گردشگاه آبشار در پارک ملی گلستان واقع شده است. ارتفاع آبشار حدود۵/۱۹ متر و دارای آب همیشگی است.
شکل۳-۱۰ :نمای آبشارگلستان
آبشار زیارت: این آبشار در ۱۸ کیلومتری شهر گرگان و در ۵ کیلومتری جنوب روستای زیارت واقع شده است. آبشار زیارت در مسیر یکی از شعبات فرعی رودخانه خاصه رود قرار دارد. این رود از ارتفاع حدود ۱۶ متری به داخل حوضچه های می ریزد. این آبشار درفصول بهار و تابستان محل بازدید و گردش مردم منطقه و سایر نقاط کشور است.

آبشارهای شیرآباد: آب این آبشارها که با درخشندگی و شکوه خاصی از ارتفاع زیاد به داخل استخرهای پایین دست فرو می ریزند، به عنوان عنصر ممتاز طبیعی به شمار می  آیند و قابلیت های فوق العاده ای را برای جذب جهانگردان و محققان ایرانی و خارجی فراهم آورده است. امروزه این مجموعه آبشارها مورد توجه زیادی قرار گرفته است. مجموعه غار و آبشارهای شیرآباد به عنوان یک اثر طبیعی ملی به سازمان حفاظت محیط زیست معرفی شده است. غار و آبشارهای شیرآباد در شهرستان رامیان و در نزدیکی شهرخان ببین واقع شده اند. از خانببین به روستای شیرآباد حدود ۵ کیلومتر به سمت جنوب راه می باشد. بعد از روستای شیرآباد و گذشت ۳ کیلومتر از جاده آسفالته، راه مالرویی وجود دارد که به سمت آبشارها پیش می رود. آبشار اول ۲۵متر ارتفاع و ۸۱ متر عمق و آبشار دوم آن ۱۲ متر ارتفاع و ۸۰ متر عمق دارد و به عنوان و عروس آبشارهای منطقه نیز شناخته میشود. آبشارهای شیرآباد همه ساله تعداد بیشماری از مسافران و علاقه مندان طبیعت را به سوی خود جذب می کنند.

                                           شکل۳-۱۱ : آبشار شیرآباد
 
 
آبشار باران کوه:یکی از نقاط جذاب ودیدنی محسوب می شود که در جنگل های شصت کلاته واقع شده است که در جنوب شرقی شهر گرگان قرار دارد.
شکل۳-۱۲: نمای آبشارباران کوه
 
۳-۳-۱-۴ رودخانه ها
با توجه به موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی، این استان دارای رودخانه های پرآب و مهمی است که از ارتفاعات رشته کوههای البرز سرچشمه می گیرند. رودهای جاری استان که تعداد آن بالغ بر ۴۰ رود است و عموماً از جنوب به شمال و از شرق به غرب جریان دارند، از شریان های اصلی و ارزشمند حیات اقتصادی به ویژه در عرصه کشت انواع محصولات کشاورزی استان به شمار می آیند. در این میان سه رود مهم اترک، گرگان رود و قره سو از جمله رودهای دائمی استان می باشند که همواره بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان را تحت الشعاع خود قرار داده اند.
رود اترک: وجه تسمیه این رود برگرفته از اتراک(جمع ترک) می باشد. علت آن است که در طی دوران مختلف تاریخی بعد از اسلام، ترکها (شاخه اوغوزها) در کناره های آن می زیستند. رود اترک یکی از طولانی ترین رودهای  کشور محسوب می شود که از ارتفاعات هزار مسجد استان خراسان شمالی سر چشمه می گیرد. طول آن ۵۴۵ کیلومتر بوده و تقریباً ۱۲۰ کیلومتر از رود، مرز دو کشور ایران و ترکمنستان را شامل می شود. جهت این رود شرقی –غربی می باشد که پس از عبور از مناطق کوهستانی به تپه ماهورهای کم ارتفاع مرزی و دشت سرازیر شده و در محلی بنام«چات»(مرز ایران و ترکمنستان)، رشته فرعی سومبار به آن می پیوندد. رود اترک در خاک ترکمنستان در خلیج حسنعلی به دریای مازندران می ریزد. مهمترین شاخه های آن شامل سومبار، آجی  سو، آق سو، خسرتوت، گرگانلی و گوگول چای می باشد. سطح حوضه آبریز رودخانه اترک در خاک ایران دارای ۲۶۹۰۰ کیلومتر مربع می باشد. این رود تأثیر بسزایی در کشت محصولات کشاورزی داشته و یکی از عوامل توسعه اقتصادی استان در نواحی شمال و شمال شرقی به شمار می آید.
شکل۳-۱۳  :رودخانه اترک

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

رود گرگانرود: این رودخانه با طول حدود ۳۰۰ کیلومتر و با حوضه آبریز ۱۰۲۵۰ کیلومتر مربع از دامنه های شمالی البرز شرقی و دامنه های غربی ارتفاعات استان خراسان شمالی سرچشمه می گیرد و از به هم پیوستن رودهای زاو، دوغ، چهل چای، زطرین گل، تیل آباد، رامیان، محمدآباد و … تشکیل می شود. جهت جریان آب این رودخانه ها از شرق به غرب می باشد و شاخه های آن از رشته کوه البرز سرچشمه گرفته و از جنوب به شمال جریان دارند و پس از عبور از شهرهای گنبد کاووس و آق قلا در غرب خواجه نفس با تشکیل دلتای بزرگی به دریای مازندران می ریزد. متوسط آب دهی سالانه آن حدود ۹۲۰ میلیون متر مکعب می باشد که حدود ۴۲۰ میلیون متر مکعب آن به مصرف کشاورزی می رسد. در استان گلستان به منظور بهره برداری بیشتر از آب برای توسعه کشاورزی، سد وشمگیر و گلستان ۱ و۲ بر روی رود گرگان و شاخه های آن احداث شده است. ناحیه هایی که این رودخانه در آن جریان دارد جدای از این که یکی ازحاصل خیزترین مناطق کشاورزی استان و کشور را تشکیل می دهد، منشأ و منبع تحولات عظیم تاریخی و اجتماعی در طی دوره های مختلف بوده است.

                                                         شکل۳-۱۴: گرگانرود

رود قره سو: شاخه اصلی این رودخانه از ارتفاع ۲۹۰۰متری کوه های اسب چر، سوس و قزیمان سرچشمه می گیرد و بعد از پیمودن چشمه سارها و شاخه های فرعی به نام رودخانه باغشاه و کمی پایین تر به نام گرماب دشت، سرانجام با سایر شاخه های فرعی، رودخانه قره سو را تشکیل می دهد. طول آن ۱۶۰ کیلومتر و در جنوب استان با جهت شرقی- غربی جریان دارد. از مهمترین شاخه های آن می توان به گرماب دشت، چهل چهار آب، شصت کلا، فسن رود ، النگ دره، نوشن و زیارت اشاره نمود. این رود بعد از پیمودن از چند دهستان بین بندر ترکمن و بندر گز در کنار روستای قره سو به خلیج گرگان میریزد.این رود از یک سو مهمترین منبع تغذیه کننده خلیج گرگان بوده و از سوی دیگر یکی از مراکز عمده تکثیر انواع ماهیان استخوانی نظیر ماهی کلمه، ماهی سفید، سیم، کپور و کفال می باشد. به منظور تأمین آب آشامیدنی شهر گرگان و آبیاری زمینهای کشاورزی، سد کوثر بر روی رود گرماب دشت؛ از شاخه های اصلی قره سو، احداث شده است.

شکل۳-۱۵ : رودخانه قره سو(نوجه ده)

۳-۳-۱-۵ تالاب ها
کلمه تالاب معادل Wetland بوده که از دو کلمه تال و آب تشکیل شده است، تال به معنی رشته و آب معادل زمین های خیس می باشد. براساس آن به اراضی مردابی، اراضی باتلاقی وبرکه هایی که مصنوعی یا طبیعی، به طور دائم یا موقت دارای آب ساکن یا جاری، شیرین، شور یالب شور می باشند یا مناطق ساحلی دریاها که هنگام جذر، ارتفاع آب بیشتر از ۶ متر نباشد تالاب نامیده می شوند.تالاب ها دارای نقش و اهمیت اکولوژیک، اقتصادی و زیست محیطی در خور توجهی هستندو آبزیان بویژه ماهیان وابستگی زیادی به تالاب ها جهت تکثیر و تکمیل چرخه زندگیشان دارند.
تالاب آلماگل: (آلماگل یعنی دریاچه سیب) از مجموعه تالاب های بین الملی ایران است که در سال ۱۹۷۵ میلادی در کنوانسیون رامسر ثبت شده است این تالاب در شمال استان گلستان و در فاصله حدود ۷۲ کلیومتر ی شهر گرگان و نزدیک به مرز ایران و ترکمنستان قرار دارد.آلماگل یکی از سه تالابی است که به نام مجموعه تالاب های بین الملی معروف هستند .مدیریت این تالاب به عهده سازمان حفاظت محیط زیست و جزو مناطق آزاد(یعنی به جز مناطق چهار گانه مدیریتی) این سازمان است.دو تالاب دیگر با نام های آلماگل و آجی گل در جنوب و جنوب غربی آن قرار دارند.مساحت آلماگل حدود ۲۰۷ هکتار و مختصات جغرافیایی آن ۳۷ درجه و ۲۵ دقیقه عرض شمالی و ۵۴ درجه و ۳۸ دقیقه طول شرقی است.از شمال به اراضی کشاورزی و از جنوب به روستای تنگلی منتهی می شود.در عمیق ترین نقطه از سطح دریاهای آزاد حدود ۴ متر ارتفاع دارد.آب و هوای ان مدیترانه ای گرم و دارای تابستان های خشک و گرم و زمستان های ملایم است. بارندگی سالانه آن ۳۰۰-۲۵۰ میلی متر و رطوبت بین ۲۶ تا ۱۰۰ درصد متغیر و متوسط دمای منطقه حداقل ۵- وحداکثر ۴۲ درجه سانتی گراد است .خاک این محدوده جزو خاک های شور و قلیایی محسوب می شود.رودخانه مرزی اترک واقع در شمال تالاب آلماگل که از جمله رودهای اصلی و مرزی حوزه آبریزی دریای خزر می باشد.منبع اصلی تامین آب آن است.در تالاب آلماگل انواع گونه های آبزی و کنار آبزی زندگی می کنند که تنوع زیستی آن را نشان می دهند که علاوه بر ارزش زیست محیطی،ارزش اقتصادی چه به صورت مصرفی (ماهیگری)و غیر مصرفی(مشاهده پرندگان) نیز دارند[۴] .
شکل ۳-۱۶ : تالاب آلماگل
 
تالاب آلاگل: تالاب آلاگل در ۶۰ کیلومتری شمال گنبد کاووس و در شرق جاده آق قلا به اینچه برون واقع شده است. مساحت آن در زمان پرآبی به ۲۵۰۰ هکتار و عمق آن به ۲/۵ متر می رسد. آب این تالاب همانند تالاب های آجی گل و آلماگل از رودخانه مرزی۲اترک و زهکشی های طبیعی نهرهای شور به نام های سامان و شورجه تأمین می شود. بعضی از نقاط پیرامونی تالاب با نی و جگن و درختچه های گز پوشیده شده و بستر آن را در اکثر نقاط، پوشش سبزی از جلبک به طور یکنواخت دربر گرفته است. هر ساله در فصل مهاجرت، هزاران پرنده به این تالاب و دیگر تالاب های استان آمده و انواع قو، فلامینگو، اردک، پرستوی دریایی، چنگر، غاز، سلیم، کاکائی، بالکان، آبچلیک و … را میتوان در آنجا مشاهده کرد.
                                                    شکل۳-۱۷ :تالاب آلاگل
تالاب آجی گل: این تالاب در شمال شهرستان گنبد کاووس و در جنوب روستای تنگلی واقع شده است. مساحت آن حدود۳۶۰ هکتار می باشد. در ضلع غربی این تالاب دریاچه نمک به مساحت حدود ۸۰ هکتار قرار گرفته است. عمق این تالاب از ۱ تا ۱۵ متردر نقاط مختلف متغیر است. آب این تالاب نیز از رود مرزی اترک تأمین می گردد.

تالاب گمیشان: در شمال غرب بخش گمیشان در شهرستان بندر ترکمن تالابی زیبا واقع شده است. ضلع جنوبی تالاب به رودخانه گرگانرود، ضلع شمالی آن به مرز ایران و ترکمنستان، ضلع غربی آن به دریای خزر و شرق آن به دشت گمیشان متصل است وحدود ۷ کیلومتر نیز در خاک کشور ترکمنستان امتداد دارد. بخش شمالی تالاب گمیشان به علت دارا بودن شرایط مطلوب به عنوان منطقه حفاظت شده معرفی و در فهرست تالاب های بین المللی در کنوانسیون رامسر قرار گرفته است.

 
شکل۳-۱۸: تالاب گمیشان

خلیج گرگان: خلیج مثلث شکل گرگان که بر اثر پیشروی رشته ساحلی شبه جزیره میانکاله به سمت شرق در دریای خزر تشکیل شده است، ۴۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد. طول آن در جهت غربی- شرقی ۵۵ کیلومتر و عرض آن بین ۴ تا ۱۲ کیلومتر متغیراست. دهانه خلیج باریک و اندازه آن ۷۰۰ متر است. عمق آن از ۱ تا ۵ متر متغیر است. در جنوب و غرب خلیج دشت وسیعی قرار دارد که بیشتر آن را زمینهای زراعی و واحدهای دامداری فرا گرفته است.

شبه جزیره میانکاله: شبه جزیره میانکاله در سواحل جنوبی و منتهی الیه جنوب شرقی دریای خزر واقع شده است. این شبه جزیره با تپه های شنی ساحلی به طول۵/۶ کیلومتر از دریا جدا می شود. میانکاله از شمال به دریای خزر و از جنوب به خلیج گرگان و از شرق به آشوراده و از غرب به مرداب لپو (در استان مازندران) محدود است. در این شبه جزیره درختچه هایی از قبیل انار و تمشک وحشی می روید. این شبه جزیره به همراه خلیج گرگان در زمره پناهگاه های حیات وحش کشور است که به علت اهمیت زیاد آن به عنوان ذخیره گاه زیست کره در جهان به ثبت رسیده است و پوشش گیاهی و جانوری ویژه و چشم اندازهای طبیعی و متنوع آن به ویژه در منطقه ساحلی، این محدوده را یکی از قطب های مهم گردشگری در استان گلستان و شمال کشور تبدیل نموده است.

 
شکل۳-۱۹ :شبه جزیره میانکاله

۳-۳-۱-۶ دشت ها
ناحیه دشت از جایی که دامنه های کوهپایه های با اراضی حاصل خیز به پایین ترین ارتفاع در مراکز جمعیتی و کشاورزی در کناره گرگان رود می رسند، شکل می گیرد. جلگهای پهناور با طول ۱۵۰ و عرض ۶۰تا ۸۰ کیلومتر. این ناحیه به دشت گرگان و بخشی از آن به نام ترکمن صحرا مشهور است. پدید آمدن این جلگه حاصل ته نشست دریای خزر است. حدّ شمالی آن رود اترک و حدّ جنوبی، بخش میانی استان و رودخانه گرگانرود است[۵].

۳-۳-۱-۷ گل فشان ها
گل فشان نفتچه:این گل فشان در نزدیکی شهر گمیشان استان گلستان قرارگرفته است.در مقایسه با گل فشان های جنوب ایران از روان روی بیشتری داشته وغلظت مواد خروجی آن کمتر است.بوی نفت خام که در اطراف این گلفشان به مشام می رسد،احتمال ارتباط آن را با منابع نفت وگاز دریای خزر را در ذهن ایجادمی کند.دانه های فرعی گاز که به شکل کراترهای آتشفشانی کوچک هستند،از جنبه های زیبایی این گل فشان به شمار می رود.
 
شکل۳-۲۰ :گلفشان نفت چه

گل فشان اینچه:گل فشان اینچه یکی دیگراز گل فشان های دشت گرگان در ۲۶ کیلومتری شمال آق قلا در مجاورت دریاچه ای به همین نام ، که در بعضی منابع از آن به عنوان تالاب یاد شده است ، قرار دارد. دریاچه اینچه در سمت راست مسیر جاده آق قلا به اینچه برون واقع شده است. بلندی میانگین آن از سطح دریا ۷ متر و گستردگی در حدود ۲۰۰ هکتار است. بخش شمالی دریاچه را شوره زار تشکیل می دهد ، و آب های ناشی از طغیان رودخانه اترک و هرز آب های موضعی ، نمک ها را در خود حل نموده و پس از ورود به دریاچه باعث بالا رفتن شوری آن می شود ، به این دلیل در مواقع کم آبی قشر سفیدی از نمک در کناره ها و بستر آن قابل مشاهده است..
 
شکل۳-۲۱ : گلفشان اینچه
گل فشان گوبکلجه:این گل فشان در شهرستان آق قلا ودر شمال تپه گوبکلجه ودر حاشیه شرقی صوفیکم واقع شده است،که به صورت پنج چاله کوچک برون مخروط با قطر تقریبی دو متر در مجاورت هم ودر یک امتداد مشاهده می گردد.در چاله های یاد شده،آب گل آلود به صورت ممتد در حال جوشش است.گوبکلجه در گوبش ترکمنی به معنی “ناف کوچک"است.جاده صوفیکم ،اینچه برون از جاده مرزی است واین گل فشان فاصله کمی تا مرز ترکمنستان دارد.

گل فشان قارنیاق:گل فشان قارنیارق در۱۸کیلومتری شمال غرب شهرستان آق قلاودرحاشیۀ شرقی روستای سقرتپه قراردارد.علت نام گذاری آن به قارنیارق به این علت است که درگویش ترکمنی قارن به معنی شکم ویارق به معنی پاره است،ودرمجموع شکم پاره ویا جایی که شکم زمین شکافته وپاره گشته است.گل فشان یادشده به شکل یک برجستگی حلقوی (مخروط گل فشان)به قطربیرونی حداکثر۷۰۰مترمی باشد.یک فروافتادگی درداخل این حلقه به عمق تقریبی۱۰-۱۵ متر وجود دارد ، که دریاچه ی گل فشان را در گذشته تشکیل می داده است.

۳-۳-۱-۸ پارک های طبیعی

پارک جنگلی ناهارخوران:  پارک جنگلی ناهارخوران گرگان قدیمى ترین تفرجگاه استان گلستان در گرگان است که بسیارى از ایرانیان با آن آشنایى دارند. ناهارخوران منطقه ای جنگلی در حدود۴کیلومتری جنوب شهر گرگان، یکی از نقاط گردشگری ایران و استان گلستان به شمار می رود که دارای شهرتی ملی است به طوری که برای بسیاری نام گرگان، ناهارخوران را در ذهن تداعی می کند .این پارک مجموعه اى از فضاهاى جنگلى در اطراف جاده و همچنین حاشیه رودخانه و محدوده هاى تاسیسات شهردارى و جهانگردى را شامل می شود که از سال ۱۳۳۸ توسط سازمان جنگل ها و مراتع کشور به منظور تامین تفرجگاه اهالى گرگان در اختیار شهردارى گرگان قرار داده شده است.این مجموعه بدلیل موقعیت خاص جغرافیایى و واقع شدن در دامنه  پر شیب، داراى آب و هواى مناسبى می باشد و همواره پذیراى گردشگران بسیارى است. درختان بلوط ، انجیلی ، ممرز ، افراپلت ، نمدار ، گیلاس وحشی ، آزاد ، خرمندی و درخچه های تمشک ، کوله خاس ، ازگیل و ولیک از گیاهان طبیعی و بومی و کاج ، سرو ، ماگنولیا ،شمشاد ، برگ نو ، بید مجنون ، پاپیل و مینا از گونه های دست کاشت آن است. منابع آبی موجود در ناهارخوران شامل چندین چشمه در محدوده این منطقه است که معروف ترین آن سفید چشمه واقع در ارتفاعات اطراف آن است . تنها رودخانه ناهارخوران نیز زیارت است که از ارتفاعات روستای زیارت سرچشمه می گیرد.
جاذبه های گردشگری ناهارخوران طبیعی است و عمده بازدیدکنندگان برای استفاده از محیط ، چشم انداز ها ، آب و هوا ، پیک نیک ، پیاده روی ، ورزش ، کوهپیمایی و فعالیت های مشابه به این منطقه می آیند .
هم اکنون بیشتر نواحی مورد استفاده گردشگران در کنار بلوار قرار دارد مانند ناحیه معروف به تپه باباطهر ، محوطه و میدان ناهارخوران ، جنگل دست کاشت و کاج و ناحیه معروف به پارادایز که با هتل ها ، رستوران ها ، شهر بازی بچه ها ، بازارچه خرید و دیگر امکانات شرایط مطلوبی را برای گذرندان اوقات فراغتی همراه با آرامش در این منطقه فراهم کرده است .

پارک جنگلی النگدره: این پارک در طول جغرافیایی ۲۵ درجه و۵۴ دقیقه و عرض جغرافیایی ۴۹ درجه و ۳۶ دقیقه ،در ضلع جنوب شهرستان گرگان و در جنگل های طبیعی واقع گردیده است. حداقل ارتفاع آن از سطح دریا۳۱ مترو حداکثر آن ۴۳۰ متر می باشد.  رودخانه ای از جنوب پارک تا شمال امتداد داشته و به طور تقریب از وسط آن می گذرد ودر مجاورت این رودخانه سرچشمه آب با کیفت بالاتر قرار دارد. این پارک طی سال های ۱۳۷۰- ۱۳۷۶ توسط اداره کل منابع طبیعی استان گلستان احداث گردیده است و مساحت آن ۱۷۴ هکتار می باشد. متوسط بارندگی سالانه ۶۷۰ میلی متر که بیشتر این بارش در فصل بهار و زمستان است. حداقل درجه حرارت ۵ سانتی گراد در حداقل آن ۳۵ + درجه سانتی گراد است و به دلیل اختلاف ارتفاع حدود ۳۰۰ متر با شهر گرگان، ۵ تا ۷ درجه خنک تر از شهر می باشد که خود فاکتور مثبت جهت گردشگر در پارک است. تپ گیاهی منطقه، آمیخته با انواع درختان جنگل های جلگه ای مثل جامعه انجیلی و ممرزستان بوده و میزان موجود در هکتار بیش از ۱۰۰ مترمکعب است از دیگر گونه های آن توسکا، لرک، افرا، بلوط، بید، شیردار، خرمندی را می توان نام برد. آب مورد نیاز پارک از چشمه افرایی که در اطراف پارک واقع شده تامین می شود. سایر امکانات موجود عبارتند از: برق رسانی، سرویس ها بهداشتی، جاده آسفالته، نمازخانه، پارک کودک، زمین ورزش، ساختمان نگهبانی، منطقه کمپینگ و حصار برای جلوگیری از ورود دام.
شکل۳- ۲۲ :پارک جنگلی النگدره
پارک جنگلی قرق: این پارک در ۲۳ کیلومتری شرق گرگان در کنار جاده اصلی ترانزیت واقع شده و مساحت آن ۶۵۰ هکتار است. بخش اعظم پارک جنگلی قرق در محیط جلگه ای قرار گرفته و دارای امکانات تفرجی است. این پارک محل نگهداری گوزن های  بومی  جنگل های شمال ایران است.

 

 
شکل۳-۲۳: پارک جنگلی قرق
 
پارک جنگلی دلند: پارک جنگلی دلند در ۱۱ کیلومتری غرب آزادشهر و در کنار جاده اصلی گرگان – مشهد واقع شده است. این پارک پوشیده از درختان با ارزش جنگل های شمال مانند بلوط، آزاد، افرا و انجیلی است و از امکانات تفرجگاهی مانند آب آشامیدنی، سرویس بهداشتی و کمپ چوبی برخوردار است.
 
۳-۳-۱-۹ دیگر جاذبه های طبیعی
هزارپیج (هزارچم): تپه ای مشرف، دارای چشم انداز وسیعی بر شهر گرگان و از معدود تفریحگاه های این شهر است که از قدیم به عنوان یک تفرجگاه مورد استفاده قرار می گرفته است.این تپه جنگلی که بخشی از تجهیزات صدا و سیما نیز بر آن قرار دارد، در مقطعی شاهد پاک تراشی جنگل بود که با درخت کاری مجدد، در سال های اخیر دوباره تفریحگاهی برای مردم و میزبانی برای برخی از گونه های جانوری بومی شده است. چشم انداز اطراف این مسیر شامل جنگلهای مصنوعی از سرو و کاج، درختچه‌های طبیعی، پوشش مرتعی و جنگلهای انبوه است. در بلندترین نقطه آن وزش باد به طور مستمر وجود دارد که ناشی از اختلاف فشار بین دو دامنه‌ی سایه و آفتابی و همچنین بین کوه و دره می ‌باشد. هنگامی که در بلندترین نقطه ایستاده‌ایم، مناظر بدیعی از گستره شهر گرگان، معابر آن، روستاهای مجاور شهر و روستاهای دوردست، جاده‌های منتهی به شهر، جاده‌های بین روستاها، دره‌ها با جنگلهای انبوه در جنوب شهر، مزارع کشاورزی، ابنیه مذهبی، فرودگاه، آب‌ بندان محمد آباد به وضوح نمایان است و حتی بخشی از خلیج گرگان قابل مشاهده می باشد.
دهکده ییلاقی جهان نما :این دهکده در محدوده حفاظت شده جهان نما واقع شده است و به دلیل دارا بودن چشم اندازهای طبیعی جالب و زیبا و آب و هوای مناسب و دل انگیز علاقمندان فراوانی را به ویژه در فصول گرم سال به خود جلب می نماید . وجود درختان پهن برگ و سوزنی برگ و پوشش جانوری متنوع و واقع شدن بنای تاریخی گنبد رادکان، جاذبه طبیعی و فرهنگی خاصی را به این دهکده بخشیده است.
شکل۳-۲۴ : دهکده جهان نما
دهکده ییلاقی درازنو :این دهکده در جنوب شهرستان کردکوی و در محدوده روستای سورم سرا    ( بالاجاده ) واقع شده است. دهکده درازنو به سبب دارا بودن آب و هوای مناسب، چشم اندازهای طبیعی زیبا ، برخورداری از مناطق جلگه ای، موقعیت منحصر به فردی را در میان سکونتگاه های مناطق کوهستانی استان خلق نموده است.شرافیت گردشگران بر مناطق شهری شهرستان های گرگان، کردکوی و بندر ترکمن و روستاهای پیرامون آن منظره ای به یادماندنی در ذهن و خاطره آنها ایجاد می نماید.
دهکده افراتخته :این دهکده  ارتفاعات  جنوب شرقی شهرستان علی آباد کتول واقع شده است و دارای جاذبه های طبیعی فراوان جهت جلب گردشگران می باشد. بنا به گزارش کارشناسان سازمان جهانی فائو ، منطقه افرا تخته به عنوان یکی از مرغوب ترین رویش گاه های سرخدار جهان محسوب می شود.
شکل۳- ۲۵: دهکده توریستی افراتخته
منطقه شکار ممنوع عزیز آباد :این منطقه در ۲۴ کیلومتری شرق شهرستان کلاله واقع گردیده است . مساحت آن در حدود ۱۷۰۰۰ هکتار است و بلندترین قسمت منطقه از سطح دریا ۹۰۰ متر ارتفاع دارد . منطقه عزیز آباد یکی از مهمترین زیستگاههای قرقاول در سطح کشور به شمار می رود.
گل رامیان:یک استخر طبیعی بیضی شکل است که طول آن ۹۰ متر، عرض  آن۸۰ متر و عمق آن بین۴۴ تا ۸۰ متر می باشد.گل رامیان در ۵ کیلومتری جنوب شهر رامیان واقع شده است . آب آن که از عمق می جوشد به علت داشتن عمق زیادمنظره زیبایی ایجاد نموده است . گل رامیان که در میان جنگلهای انبوه پهن برگ بویژه گونه های با ارزش زربین واقع شده دارای چشم انداز زیبایی است.

شکل۳-۲۶: چشمه گل رامیان
چشمه آبگرم زیارت:آب گرم زیارت در حاشیه جنوبی روستای زیارت ،واقع در ۱۲ کیلومتری جنوب گرگان ، در مجاورت امام زاده ی معروف این روستا ،به نام امام زاده عبدالله قرار دارد .وجود این امام زاده باعث شده است که پیشینیان نام زیارت را براین آبادی بگذارند. در بین امام زاده وآب گرم ،رودخانه زیارت (خاصه)رود جریان دارد.سکنه زیارت از قدیم ،نام گرماندو( Garmanad ow) وگرماب (Garmad) را به آن اطلاق می کردند.
آب گرم زیارت دارای چهار مظهر ومحل خروجی به فاصله تقریبی ۲۰-۱۰ متر است . اولین مظهر چشمه زیر تخته سنگی است که روی آن کتیبه ی کوچکی به ابعاد ۲۰*۱۵ سانتی متر به خط عربی تاریخ ۱۰۳۵ را نشان می دهد.مظهر دوم به فاصله ۲۰ متر در جنوب مظهر اولی قراردارد. دومظهر دیگر هریک با فواصل ۱۵-۱۰ متر از زیر بدنه تراشه طبیعی جاری هستند. حجم آب چهار  رشته ،روی هم رفته قابل توجه بوده ودر حدود ۱۵ اینچ است.کتیبه فوق به تاریخ ۱۰۳۵ هجری قمری که اهمیت چشمه را در نزد گذشتگان بازگو می نماید. در اثر عملیات تسطیح وساخت جاده ناپدید شده است.این چشمه های آب گرم دارای خاصیت درمانی است که بازسازی اخیر آب گرم ، آن را قابل بهره برداری عموم نموده است.
شکل ۳-۲۷: آبگرم زیارت

جزیره آشوراده : جزیره به سبب نوسانات آب واجد مساحت متفاوت است ودر زمان های مختلف تغییر می کند اما مساحت آن ۱۴ کیلومتر مربع می باشد . کم توجهی دولت مرکزی به این جزیره باعث شده که این جزیره توسعه مناسبی از نظر گردشگری نداشته باشد بالا آمدن آب دریای خزر در سال ۱۹۹۲ میلادی موجب تخریب واحدهای مسکونی جزیره و تخلیه جمعیتی جزیره گردید .در حال حاضر آموزش و پرورش دارای یک اردوگاه تفریحی دانش آموزی در این جزیره است و شیلات مرکز صیادی و استحصال خاویار در این جزیره دارد و استانداری گلستان با واگذاری بخش هایی از این جزیره به بخش خصوصی درصدد سرمایه گذاری در جهت جذب گردشگر می باشد.
۳-۳-۲ جاذبه های فرهنگی- تاریخی
سابقه تمدن استان گلستان با توجه به کاووش های باستانی به حدود شش هزارسال قبل برمی گرددو درحقیقت یکی ازقدیمی ترین ایالت های ایران ومرکزعمده شکل گیری تمدن آریایی در شمال ایران بوده است.تا کنون تعداد ۱۱۰۰ اثرویادمان تاریخی شامل قلعه،تپه،معابر،گذرگاه ،مساجد،عمارت،برج ها وغیره در استان گلستان شناسایی وکم وبیش مورد مطالعه قرار گرفته است(مدیریت میراث فرهنگی استان:۱۳۸۰)
۳-۳-۲-۱ تپه ها
تورنگ تپه:در فاصله ۲۲ کیلومتری شمال شرقی گرگان ودر مجاورت روستایی به همین نام ودر کنار استخرآبی واقع است.تورنگ تپه از تپه های تاریخی استان گلستان بوده که شهرت جهانی داردوتوجه بسیاری از باستان شناسان دنیا را به خود جلب کرده است.قدمت آن به استناد گزارش ها ونتایج بررسی وکاووش های علمی باستان شناسان خارجی به هزاره سوم پیش از میلاد یعنی پنج هزارسال پیش برمی گردد.آثار به دست آمده از این تپه تاریخی بنا به اظهار باستان شناسان،گواه سکونت انسان پیش از آریایی ها در آنجاست. شباهت هایی که بین آثار بدست آمده از این تپه،با آثار تپه حصار دامغان،جزیره کرت واقع در دریای اژه وغیره نشانگر ارتباط اقوام  وتاثیرپذیری وتاثیرگذاری هنرآنان بریکدیگر است.مجسمه های کوچگ گلی با نقش مردان وزنان در این تپه با اشیایی مکشوفه در جزیره کرت که متعلق به هزاره دوم پیش از میلاد شباهت زیادی دارد.این تپه ظرفیت وتوان بالقوه زیادی جلب گردشگران به آثار تاریخی را دارد(مداح،سیدکاظم:۱۳۷۲)
شکل۳-۲۸: تورنگ تپه گرگان
قره شیخ تپه:این تپه در حدود ۲کیلومتری جنوب غربی  روستای قره قوری در شمال رودخانه گرگانرود واقع شده است.طول این تپه ۲۲ متر و عرض آن ۱۷۰ متربوده است.ظاهرا این تپه باستانی روی تپه ماهورهای طبیعی به وجود آمده که در چندین دوره ی تاریخی سکونت گاه انسان بوده است.بقایای آثار معماری( قطعات سفال وسنگ)به صورت پراکنده برروی تپه دیده می شود .به نظر می رسد این تپه اهمیت نظامی داشته است.سفال های مکشوفه از این تپه بیشتر لعابدار ونقوش بوده وبه زنگ قرمز ساده وخاکستری دادار است.قدمت تپه را از هزارسال اول  قبل از میلاد تا قرن دوم وسوم هجری می دانند(شربتی ،اکبر:۱۳۸۹).
تپه قلعه خندان: تپه فعلی قلعه خندان که پیش از این قلعه ای به نام «قلعه خندان» بوده و در جنوب غربی شهر گرگان در بلوار الغدیر جنب میدان شهید باهنر قرار دارد، یکی از مهمترین مجموعه های باستانی است که در محدوده شهر گرگان(استرآباد قدیم) قرار دارد و نخستین بار دمرگان در سال ۱۲۶۹خورشیدی از آن بازدید و نقشه آن را تهیه کرد. در نقشه دمرگان این قلعه به صورت مستطیلی با دو مثلث متساوی‌الساقین در دو طرف آن نشان داده شده که ۱۲ برجک دیده بانی دورتا دور ان را احاطه کرده است.تپه قلعه خندان گرگان بر فراز صخره و نهشته های رسوبات رودخانه تول‌چشمه قرار دارد. هم چنین یکی از بناهای با ارزش دوره صفویه به نام قدمگاه خواجه خضر در دامنه ضلع شرقی این قلعه قرار دارد و در گذشته نیز قبرستان بزرگی در کنار آن قرار داشته است. قلعه خندان گرگان متعلق دوره ساسانی- اسلامی است و به شماره ۱۷۰۱ در فهرست آثار ملی قرار دارد.
نرگس تپه:در دو کیلومتری روستایی به نام یامپی از توابع بخش مرکزی گرگان و در حاشیه شمالی باند فرودگاه این شهرستان واقع است. این تپه در جهت شمالی - جنوبی  است و بقایای سنگ مزارهایی به خط ثلث متعلق به قرون دهم و یازدهم قمری بر سطح آن دیده می ‌شود هر چند پوشش گیاهی انبوه حاشیه و سطح آن را پوشانده است. در کاوشهای به عمل آمده؛ قطعاتی از سفال قرمز منقوش بدست آمده که دارای نقوش هندسی سیاه بر روی قرمز غلیظ بوده و از نظر فرم و نقشه مشابه سفال شاه تپه، آق تپه و متعلق به دوره فلات قدیم هزاره پنجم بوده است. همچنین سفال نخودی منقوش با طرحهای هندسی به رنگ سیاه و قهوه‌ای روی زمینه نخودی به دست آمده که از نظر فرم و نقش مشابه سیلک است. سفال خاکستری نیز که بصورت قطعات و ظروف به میزان فراوان بدست آمده و شامل تنگ، کوزه، پیمانه و کاسه است که از نظر رنگ و فرم مشابه ظروف شاه تپه است که قدمت آن به دوره مفرغ و آهن برمی گردد. قطعات و ظروف سفال قرمز بدست آمده از نظر تعداد و تنوع از سفال خاکستری کمتر بوده و قدمت ظروف مکشوفه که بیشتر کوزه، تنگ و پیمانه بود متعلق به دوره آن است. همچنین ابزار فلزی کشف شده در نرگس تپه از جنس مفرغ و آهن و شامل ابزار آلات کشاورزی، شکار و جنگی نظیر خنجر، پیکان و تبر و زیورآلات شامل دستبند، سنجاق سر، پلاک لب و مهره‌های تزئینی و پیکرک‌های حیوانی مربوط به دوره مفرغ می‌ باشد. تدفین‌های انسانی در نرگس تپه شامل ‪ ۱۰۱گور به صورت انفرادی، یک گور شامل تدفین دو انسان (به همراه دو سگ) و یک گور شامل تدفین چهار انسان است. در مزارهای مکشوفه تدفین‌های اسلامی مربوط به اواسط اسلام تادوره قاجاریه مشاهده شده‌ است.
یاریم تپه: این تپه به فاصله تقریبی۹ کیلومتری جنوب شهرستان  گنبد کاووس واقع شده است . رودخانه قره سو از شمال تپه می گذرد و تقریباً تمام قسمت شمالی تپه را شسته است . به همین دلیل این تپه را به لهجه محلی « یاریم تپه »به معنی «نیم تپه» می نامند .یاریم تپه ، تپه ای است مدور با قطر دایره ۱۶۹ متر که حدود ۲۰ متر از سطح  زمین های اطراف و از سطح آب رودخانه قره سو حدود ۲۷ متر ارتفاع دارد . یاریم تپه در سال ۱۹۶۰و ۱۹۶۲ میلادی برابر با ۱۴۴۹ و ۱۳۴۱ خورشیدی توسط مو سسه ی انگلیسی و مطا لعات ایران و به سرپرستی «دیوید استرو ناخ » مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت ، و حفاری شد. و در نتیجه آن ۳۳ لایه استقراری درآن  مشخص شد.
قدیمی ترین و تحتانی ترین لایه استقراری یاریم تپه در بر دارنده بقایای دوره نو سنگی است که قدمت آن حداقل به هزاره پنجم پس از میلاد  می رسد و  از اواخردوره نو سنگی ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ پیش از میلاد همیشه مورد استفاده قرار گرفته و بعد از یک ویرانی از حدود ۱۱۰۰ پیش از میلاد ( عمر آهن ) تا دوران پارتی( ۲۰۰ میلادی ) دارای سکونت بوده است این تپه شماره ۷۲۸ و در تاریخ ۲۴/۱/۱۳۴۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است .

شکل۳-۲۹: یاریم تپه
۳-۳-۲-۲ قلعه ها
قلعه تاق: این قلعه در جنوب شرقی روستای بالاجاده(سورم سرا)و در جنوب قلعه شاه نشین واقع شده واز اهمیت ویژه ای برخوردار است.پس از خرابی گوژان شهر(گگبران شهر)در جنوب شرقی شهر کردکوی در حوالی روستای بالاجاده،مردم این ناحیه در قلعه تاق ساکن شدند این منطقه از سه طرف به رشته کوه های طبیعی محدود است.قلعه تاق وآبادی تاق بند(بالاجاده قدیم)به دست مردان با غیرت،در دوره ای حساس، به خصوص زمانی که مردم منطقه از دادن خراج سرباززده بودند،جهت پایداری ومقاومت ساخته شد.
قلعه ماران:یکی از نقاط دیدنی دیدنی وبا شکوه استان گلستان،قلعه ماران است که در ۱۲ کیلومتری جنوب رامیان وبین شهرهای رامیان وعلی آبادکتول قرار دارد.این قلعه، دارای چشم اندازهای جالب وزیباست.در بالای آن چشمه آبی وجود دارد.در گذشته این قلعه به دلیل موقعیت مناسب دژ محکمی برای پناه گرفتن بود.از جمله آثارآن زمان،چاه های  گندم است.طبیعت اطراف این قلعه از غنای طبیعی جالبی برخوردار می باشد.

۳-۳-۲-۳  مساجد  
مساجد مهم ترین بناهای مذهبی هر شهر و روستا بوده اند که اغلب در مراکز شهرها،نزدیک بازارها ومحدوده دارالحکومه ساخته شده اند.در این میان می توان به مسجد جامع گرگان ومسجد کریم ایشان اشاره کرد.برپایه استاندارها ومعماریهای ارائه شده سازمان میراث فرهنگی کشور در استان گلستان سه مسجد کهن قدیمی دارای آثار وارزش های تاریخی ومذهبی است(شربتی،اکبر،۶:۱۳۸۹).
مسجد گرگان:مسجد جامع در جنب بازار اصلی شهر(نعلبندان) واقع شده است.بانی آن را قول سالخوردگان استرآبادی از اهل تسنن واز ترکمن های طایفه ایمر معرفی کرده اند.این مسجد در عرصه درخشان معماری ایران،یعنی دوره سلجوقیان احداث شده،فقط مناره آجری آن که دارای کتیبه ای به خط کوفی است،باقی مانده است.منبر چوبی مسجد هشت پله دارد که در آن منبت کاری شده وبا قاب شیشه ای پوشانده شده است.این منبر دارای دو کتیبه می باشد که تاریخ های ۱۰۱۸ و۱۱۵۸ هجری-قمری برآن نوشته شده است.مسجد جامع دارای صحن بزرگ با ایوانی بلند است.محراب شبستان اصلی که گنبد بلندی نیز بالای آن دیده می شود.برخلاف سنت شیعه به سوی شرق است که خود گواه براین بود که مسجد در ابتدا برای اهل سنت ساخته شده است.درب ورودی مسجد از لحاظ منبت کاری بی نظیر است.در چهارچوب درب،کتیبه هایی به خط کوفی دیده می شود،مناره مسجد جامع کم ارتفاع بوده واین هم به سبب رطوبت هوای این منطقه است که مناره ها در این نواحی را کم ارتفاع می ساختند(همان:۱۳۸۹).
 
شکل۳-۳۰: سردر ورودی مسجد جامع گرگان

مدرسه ومسجد کریم ایشان:این بنا در شرق شهر کلاله،در روستای کریم ایشان ودر مسیر جاده کلاله به مراوه تپه واقه شده واز آثار دوره قاجاراست.ساختمان آجری مسجد که عاری از هرگونه تزئین می باشد به نقشه مربع-مستطیل بنا شده است.این مسجد شامل یک شبستان با سه ورودی در سمت جنوبی می باشد که سقف آن به وسیله چهارگنبد پوشش یافته است.مدرسه کریم ایشان نیز با آجربناشده که نمای خارجی سردر ورودی آن با کاشی تزئین گردیده است.در قسمت فوقانی سردر،اتاق کوچکی است که به وسیله پنجره ایی از جهات شرقی وغربی،به محوطه مسجد ومدرسه چشم انداز دارد.نمای خارجی واضلاع طرفین سردر اتاق را نماهای آجری می پوشاند. درب ورودی مدرسه که فاقد ظرافت هنری است حاوی یک بیت شعر است که تاریخ ساخت این مسجد را روشن می کند(قائمی، رمضانعلی:۱۳۷۹).حیاط مدرسه چهارضلعی است که در یکی از اضلاع آن حجره هایی ساخته شده است.در زوایای اضلاع مدرسه،برج های آجری نیم دایره با آثار مناره های آجری به چشم می خورد،به طوری که ساختمان مسجد ومدرسه کریم ایشان،از استحکام قابل توجهی برخوردار بوده است ولی براثرزمان وبه ویژه زلزله سال ۱۳۸۶ خورشیدی صدمه فراوان دیده است.
شکل۳-۳۱: نمای مسجدومدرسه کریم ایشان
مسجد گلشن: این مسجد در جنب بازاراصلی ودائمی شهرگرگان واقع شده است.ساخت آن در عصرسلجوقیان بوده ودارای مناره ای است که روی آن کتیبه ای به خط کوفی است.زمین مسجد ۱۶۰۰ مترمربع بوده وبرروی دیواره های غربی سنگ نبشته های زیادی نصب گردیده است.

۳-۳-۲-۴  زیارتگاه ها
در استان گلستان امامزادها وزیارتگا های زیادی وجود دارد که یکی از دلایل آن حکمرانی اقوام زیدیه براین خطه از کشور بوده است.از جمله ی زیارتگاه استان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
زیارتگاه خالدنبی(ع): مرقد خالد بن سنان مشهور به خالد نبی در ۹۰ کیلومتری شمال شرقی شهرستان گنبد کاووس و ۶ کیلو متری روستای گچی سو  و برفراز کوه ‹‹ گوگجه داغ ›› واقع شده است نام ایشان در دعای ام داود در مفاتیح الجنان امده است.ایشان جزو۴ پیامبری هستند که حدفاصل حضرت عیسی تا پیامبر اسلام مبعوث شدند . راه ارتباطی این زیارتگاه کوهستانی بوده اما از ضلع شمالی شهرستان کلاله و از روستای تمر قره قوزی مقصد سهل الوصولی دارد.
زیارتگاه صالح پیغمبر :این زیارتگاه در پنج کیلومتری غرب شهرستان آق قلا و در شمال رود گرگان بر بالای تپه ای منفرد و طولی واقع شده است.
زیارتگاه آق امام :این زیارتگاه بر قله ی کوه آق امام و در ۶ کیلومتری ضلع شمالی شهرستان آزادشهر واقع شده است و متعلق است به حضرت محمد ابن زید ابن اسماعیل ابن حسن بن علی بن ابیطالب ( ع ) که با برادرش حسن معروف به « داعی کبیر» در سال ۲۵۰ هجری قمری سلسله ی زیدیه علویان را در طبرستان ( مازندران ) فعلی تشکیل دادند.
زیارتگاه تکیه بابا :زیارتگاه تکیه بابا در دامنه ی شمالی نیل کوه در ۶۰۰ متری غرب روستای پاسنگ پایین و در ۱۴ کیلو متری شهر گالیکش واقع شده است.بنا به اعتقادات مردم ، این زیارتگاه متعلق به آصف بن برخیا وزیر دانای حضرت سلیمان ( ع ) می باشد و به سبب اینکه در حال فرار از سوی دشمنان به این منطقه رسیده و در هنگام تکیه به درخت انار به قتل رسید «به تکیه بابا » شهرت یافت.
امامزاده اسحاق (نور):این امامزاده که به شکل کثیرالاضلاع ساخته شده است، در محله سرچشمه گرگان قرار دارد. این امامزاده دارای تزئینات آجری محراب گچبری و دو لنگه در قدیمی و صندوق چوبی نفیس است که تاریخ ۸۶۷ ه.ق در روی آن حک شده است. این بنا از بناهای قرن نهم هجری قمری است.
امامزاده یحیی بن زید :مقبره این امامزاده در قسمت غربی شهر گنبد کاووس واقع شده است. این بنا از معروف ترین بناهای متبرکه استان گلستان و از فرزندان امام زین العابدین که در زمان حکومت بنی امیه قیام نموده و درسال ۱۲۰ قمری به قتل رسید. از بناهای قدیمی این بقعه محراب ایلخانی آن عصر که دارای تزئینات گچین با نقوش گیاهی هندسی آیاتی به خط کوفی است.
آرامگاه مختومقلی فراغی :آرامگاه مختومقلی فراغی شاعر و عارف نامی و یکی از مفاخر فرهنگی کشور در محلی به نام آق تقه یا آق تقای (دشت سفید) بین مراوه تپه و کرند و در ۱۵۵ کیلومتری شمال شرق شهرستان گنبد کاووس قرار دارد. احداث آرامگاه مختومقلی فراغی متعلق به عصر حاضر می باشد که سبک طرح نقشه آن آمیزه ای از گل وحشی و آلاچیق  ترکمنی است.

شکل۳-۳۲ :آرامگاه مختومقلی فراغی
۳-۳-۲-۵ کاخ ها
کاخ آقامحمدخان: این بنا توسط محمد خان قاجار ساخته شده و در شهرستان گرگان قرار دارد ویژگی معماری و اسلوب ساخت نشانگر آن است که این بنا در تاریخ ۱۲ هجری قمری ساخته شده است. این کاخ در نزدیکی دروازه بسطام سابق حدود فلکه کاخ و پارک شهر فعلی و ساختمان شهرداری گرگان قرار دارد و فعالا در اختیار سپاه پاسداران است .این کاخ دارای عمارت های دارالعماره و دارالحکومه – کلاه فرهنگی عباس خانی و سلسیان خانی می باشد .
کاخ سلطنتی(کاخ موزه): کاخ شهر گرگان پس از مرمت به کاخ موزه گرگان تبدیل شد. این بنا که در دو طبقه به سبک اروپایی در سال ۱۳۱۷خورشیدی به دستور رضاخان در کنار مجموعه ای از ساختمان های اداری ساخته شده است. کاخ شهر گرگان با قدمتی بیش از۷۰ سال در سال ۱۳۴۳خورشیدی به عنوان بیست و چهارمین موزه کشور و نخستین موزه شمال کشور مطرح بوده که در سال ۱۳۳۶خورشیدی به ثبت آثار ملی رسیددر حال حاضر، در طبقه همکف این کاخ فقط تعدادی شیء کشف شده از شهر تاریخی جرجان به نمایش گذاشته شده و در عین حال بخش مشاهیر شامل تندیس چند از اندیشمندان و نام آوران جرجان و استرآباد در این طبقه قرار دارد و به بخش مشاهیر مشهور است. در طبقه بالا با اشیای مربوط به دوره پهلوی دوم تجهیز شده است. این کاخ در پارک شهر گرگان واقع شده است.
۳-۳-۲-۶ کاروانسراها
کاروانسرای قزلق: این کاروانسرا در ۳۷ کیلومتری جنوب شرقی شهر گرگان و در شرق جاده ارتباطی گرگان به شاهکوه در منطقه ای در حد فاصل گچیان و سفالی در کتل قزلق قرار دارد.کاروانسرای قزلق به عنوان نمونه ای از کاروانسراهای کوهستانی با مصالح سنگ و ملات گچ ، آهک و ساروج در مسیر جاده قدیم استرآباد ـ شاهرود احداث شده است و سبک آن سرپوشیده با پلان مستطیل شکل و به جهت شمالی ـ جنوبی است.
کاروانسرای رباط سفید: این کاروانسرا که به ‹‹ سرعلی آباد›› نیز معروف است در ۴۹ کیلومتری شهر گرگان و ۵۵ کیلومتری شرق روستای چهارباغ ، دهستان استرآباد جنوبی ، بخش مرکزی شهرستان گرگان واقع است. این کاروانسرا بعد از روستای چهار باغ است و در نهایت بعد از روستاهای تالش بالا و پایین به شاهرود منتهی می شود که این مسیر خود یکی از راه های باستانی بوده که به شاهراه اصلی جاده خراسان بزرگ در شاهرود متصل می شده است .کاروانسرای رباط سفید یکی از ابنیه قدیمی دوره صفوی و طول آن حدود ۲۳ متر و عرض آن ۲۰ متر است و فضاهای داخلی تقریبا به صورت قرینه قرار گرفته اند. عرض دروازه ورودی به کاروانسرا ۹۲/۲ متر است.
کاروانسرای میدان عباسعلی: این کاروانسرا در شمال خیابان امام خمینی ، کوچه بادگیر شهر گرگان واقع شده است . این بنا متعلق به دوران قاجاریه است . سازه کاروانسرا آجری بوده که با ملات گل آهک و اندود گچ و کاهگل ساخته شده است . در سمت شمال بنا درب چوبی بزرگی وجود دارد که ورودی بنا می باشد که دریچه مربع شکلی در قسمت پایین یکی از لنگه درها برای عبور و مرور شبانه ایجاد کرده اند.
کاروانسرای دیمه لو:این کاروانسرا در ضلع غربی جاده کوهستانی گرگان ـ شاهکوه و در حد فاصل کاروانسرای قزلق در شمال و کاروانسرای رباط سفید در جنوب واقع شده است.

۳-۳-۲-۷ خانه های کهن
خانه خراسانی: خانه خراسانی در خاور امام‌زاده نور، در کوچه خراسانی واقع است و از جمله بناهای اواخر عهد قاجاریه گرگان است‎.تاریخ ساخت این بنا بر اساس سنگ نبشته‌ی سطوح زیرین سرشیرهای آن به ۱۲۹۵  می رسد که با سلطنت  ناصر الدین شاه هم‌ زمان است. این بنا در دو  بخش   ساخته شده : ۱- بخش شمالی ۲- بخش جنوبی. عمده ارزش‌های معماری ‌برجای مانده بنا‌‎؛ بخش جنوبی آن است و بخش شمالی فاقد ارزش تاریخی است. بنای خانه خراسانی در طبقه دوم از پیشکن به عنوان عنصر ارتباط دهنده استفاده نموده است که در نمای شمالی بنا ساخته شده است. این عنصر معماری در معماری جنوب ایران نیز به چشم می خورد .تعداد بازشوها از دیگر ویژگی‌های این بناست که خاص معماری مناطق گرم و مرطوب ایران است تا بتوان در اوج گرما و شرجی از کوران استفاده نمود.‌طاق‌ها و طاق نماها، تزیینات گچ بری موسوم به دندان موشی، ارسی های زیبا و پنجره های مشبک، با شیشه های رنگین، نقاشی های سطوحخ زیرین سر شیرها که با آیات و اشعار آمیخته شده است. این بنا در سال ۱۳۷۷ طی شماره ۲۲۷۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید .
خانه شفیعی:یکی از با ارزش ترین بناهای تاریخی بافت قدیم گرگان خانه شفیعی است که در محله سرچشمه و در بین محلات دربنو، دوشنبه ای، نعلبندان و آثار با ارزشی چون امامزاده نور، حمام سرچشمه، خانه های شیرنگی، تقوی ، باقری، میرشهیدی، رضاقلی نژاد قرار دارد .خانه شفیعی با پلان مستطیل شکل و کشیدگی شرقی غربی متعلق به دوران قاجاریه است، و دارای دو حیاط مرتبط با هم که به شیوه حیاط مرکزی ساخته شده است. درب ورودی این بنا در سمت شرق قرار دارد و بوسیله دالانی به حیاط منتهی می گردد.سازه اصلی بنا؛ آجر و تا حدی چوب با اندود کاهگل و گچ می باشد که در بعضی قسمتها بر روی کرسی چینی آجری قرار گرفته است. سقف بنا شیروانی با پوشش سفال همگون با بافت تاریخی گرگان می باشد.
خانه شیر محمدی:این خانه در بافت قدیم شهر گمیشان و یکی از رفیع ترین بناهای تاریخی شهر به شمار می رود . قدمت آن به اواخر دوره قاجاریه می رسد . این بنا در سه طبقه با مصالح آجر، گچ و چوب و با سقف شیروانی حلبی اجرا شده است . هر طبقه دارای چهار اتاق با کف پوش ها و پنجره های چوبی بوده و فضای داخلی اتاق ها دارای راهروی مرکزی و راه پله چوبی بوده که عنصر ارتباط دهنده اتاق ها و طبقات با یکدیگر به شمار می رود.
خانه امیرلطفی گرگان: خانه امیر لطفی در محله چهارشنبه‌ای واقع شده است و بنایی است دو طبقه و روبه جنوب با یک هزار متر مساحت که شامل دوبخش ۱- هسته اصلی بنا و ۲- بخش های خدماتی است. عمده ارزش بنا به هسته ساختمان اصلی بستگی دارد و در مرکز خود هر طبقه یک اطاق سه دربی و دو راه پله در مجاورت آن و سپس یک اطاق دیگر در هر سو دارد. بدین صورت بنایی است که ۳ اتاق و دو راه پله نمای اصلی آن را تشکیل می دهد. در خانه امیر لطفی از فضای مورد استفاده در کرسی چینی نیز به نحو مطلوب استفاده شده است و با ساخت حوض‌ خانه؛ در مسیر آب شهری که از جنوب وارد ساختمان می شود، فضایی برای ایام گرم تابستان فراهم آورده شده است. درب های چوبی دو لنگه که در طبقه اول دارای کتیبه و در طبقه دوم دارای هلال می باشند نمای اصلی بنا را جلوه ای خاص بخشیده اند.فرم موزون رعایت تقارن، ارتفاع مناسب با ابعاد بنا سرشیرهای پیش آمده و آجر فرش گچ ‌بری اتاق ها تفکیک فضاهای خدماتی چون آشپزخانه و انباری و بخش خدمه از هسته اصلی از ویژگی های بنای امیر لطفی است. تاریخ ساخت این بنا به اواخر دوره قاجاریه می رسد و اوج رونق بنا زمان پهلوی اول بوده است. این بنا در سال ۱۳۷۸ با شماره ۲۳۹۲ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.
خانه تقوی ها:این مجموعه از بناهای دوره قاجار است که در مساحتی بیش از ۲۰۰۰ متر مربع ساخته شده و ساخت آن منسوب به حاج میرزا محمدتقی تقوی (تقی اف) می باشد. خاندان تقوی از تجار بزرگ منطقه ی استراباد بودند که به علت تجارت با روسیه عنوان تلگرافی آن ها «تقی اف» بود. این مجموعه ی تاریخی شامل بیش از ده حیاط اصلی و فرعی می باشد.مصالح به کار رفته در این ساختمان ها کچ ، خاک ، آهک ، آجر ، خشت خام و چوب می باشد. چوب های به کار رفته در ستون ها اغلب چوب درخت سرخدار و چوب های به کار رفته در درها اغلب چوب درخت آزاد می باشند.ساختمان ها اغلب دو طبقه هستند و کف طبقه ی دوم با چوب، لمبه کوبی شده تا بار کمتری بر سقف طبقه ی تحتانی وارد شود. این ساختمان ها اغلب یک متر بالا تر از سطح زمین ساخته شده و زیر آن ها خالی می باشد تا از نفوذ رطوبت به داخل بنا جلوگیری شود. در داخل حیاط ها ایوان هایی طراحی شده که به آن ها «مهتابی» می گویند. این ایوان ها از تابش مستقیم نور خورشید در امان بوده و محل خوبی برای نگهداری برخی آذوقه ها بوده اند.
مجموعه باقری ها :مجموعه تاریخی باقری گرگان مربوط به اواخر دوره قاجار است که در سال ۸۱ در فهرست آثار تاریخی به ثبت رسیده است. خانه باقری ها در بافت تاریخی و محله سرچشمه گرگان با مساحت ۳ هزار مترمربع و زیربنای یک هزار و ۵۵۵ مترمربع، ۷ حیاط، ۴۲اتاق و ۴ در دارد. موقعیت قرارگیری بنا در بافت قدیم گرگان که از شرق به راسته بازار نعلبندان و مسجد جامع و از شمال و شمال غرب به مجموعه تاریخی تقوی و امامزاده نور منتهی می شود به ارزش بنا افزوده است.در این بنا اتاق های طبقه اول که در جنوب و شرق قرار دارند چون در معرض نور آفتاب بیشتری هستند در زمستان مورد استفاده قرار می گرفتند. اما اتاق های طبقات فوقانی دارای در و پنجره های متعددی در شمال و جنوب بنا هستند.
خانه رضاقلی نژاد : بنا مربوط به دوران قاجار می باشد. خانه رضاقلی نژاد در محله سرچشمه گرگان واقع شده است که از شرق به امامزاده نور و از جنوب شرق از طریق معبری به مجموعه تقوی و باقری مرتبط می شود. بنای تاریخی رضاقلی نژاد حدود ۵۰۰ متر مربع می باشد .این بنا دارای دو درب ورودی از معبر شرقی و جنوبی می باشد درب ورودی شرقی به دالانی که سیرکولاسیون اصلی ورود به مجموعه را تشکیل می دهدمتصل می باشد. بعد از ورود از درب ورودی شرقی به دالان یا هشتی وارد می شود و از طریق این گذر به حیاط اندرونی اصلی مجموعه وارد می شویم که حیاطی مرکزی است بااتاق هایی که در اطراف این حیاط مرکزی قرار دارند. هشت اتاق در طبقه اول که شامل دو اتاق درشمال ـ دو اتاق درجنوب ـ دو اتاق در شرق و دو اتاق درغرب حیاط می باشند و در قسمت غرب دو اتاق هم درطبقه فوقانی قرار دارند . درقسمت شمالی حیاط و در زیراتاق های این طرف زیرزمینی واقع شده است. این بنا هم مانند خانه های دیگردر بافت بر روی کرسی چینی های ۸۰ تا ۹۲ سانتی متری واقع شده است ومصالح عمده دربنا آجرهای ۲۰ ×۲۰ خشت، سفال ،  چوب ، آهک ، گچ و خاک رس می باشد. نور اطاق ها از طریق پنجره های معمولی و پنجره هایی مشبک با شیشه های رنگی تامین می شد. پوشش بنا هم شیروانی و سفال پوش است که با شیر سرهای چوبی که حدود ۵/۱ متر ازدیوار پیش آمده پوشش یافته است.
خانه خوزینی: از خانه های قدیمی شهر گمیشان است که در خیابان قدس قرار دارد . قدمت آن حدود ۱۳۰ سال می باشد . بنا در دو طبقه و با مصالح چوب اجرا شده است . این خانه دارای تراس چوبی می باشد که دور تا دور هر طبقه را فرا گرفته است که در فاصله های نزدیک ستون های چوبی به کار رفته است . هر طبقه دارای چهار اتاق جدا از هم می باشد . مسیر دسترسی اتاق ها بصورت راهروی عمود بر هم است که جهت شرقی ـ غربی و شمالی ـ جنوبی دارد.
خانه گوگلانی ها : خانه گوگلانی ها واقع در بافت تاریخی شهرستان گمیشان با معماری خاص منطقه، نمونه بارز از بناهای ارزشمند استان گلستان و مربوط به معماری دوره پهلوی اول  است.این بنا توسط آنه بردی حاجی گوگلانی برای پسر بزرگش تاج بردی خان صد سال پیش در دو طبقه ساخته شده که طبقه پایین آن دارای دو اتاق بوده که به عنوان انبار غلات و محل نمک سود کردن و نگهداری ماهی به شمار می رفته و طبقه دوم دارای چهار اتاق است.ساختمان دارای دو ورودی است که یکی در ضلع شمالی و دیگری در ضلع جنوبی بنا قرار دارد و شالوده بنا سطحی و به شکل نواری اجرا شده و  پی بنا براساس روش های رایج درناحیه، منظم بوده و شفته ریزی شده است.طبقه همکف بنا آجری و طبقه اول آن از مصالح چوبی است. طبقه اول بنا با بازشوهای متعدد مقابل هم، تابستان نشین و طبقه هم کف بنا به نوعی زمستان نشین بوده است.
خانه امیر مختار روس:این بنا در زمان استقرار ارتش روسیه در جزیره آشوراده ساخته شده و شاهدی بر تاریخ پر فراز و نشیب ایران است.

مجموعه شیرنگی:مجموعه شیرنگی در محله نعلبندان و جنب امامزاده نور شهرستان گرگان واقع شده است. پلان این بنا بصورت مربع و مستطیل شکل در دو طبقه و هر طبقه دارای دو اطاق می باشد. کف اطاق طبقه دوم با چوب نراد روسی فرش شده و در و پنجره های بنا نیز چوبی است. مصالح بکار رفته در این بنا عبارتند از : آجر ۲۵×۲۵ سانتیمتر و خشت خام در دیوارها ، سقف سفال پوش، تزئینات گچی در نمای زیر سقف می باشد.این بنا از آثار اواخر دوره قاجاریه می باشد[۶].

۳-۳-۲-۸ موزه های استان گلستان
اولین راویان تاریخ،آداب وسنن هر منطقه ای ،موزه های آن به شمار می روند.بنابراین ،در راستای معرفی جاذبه های تاریخی استان گلستان، به معرفی موزه ها که خود به تنهایی نماینده تاریخ پرفراز ونشیب این دیار پهناور می باشند،پرداخته ام.در استان گلستان در مجموع هفت موزه وجود دارد که سعی شده است به اختصار به هر یک از آنها پرداخته شود.
موزه گرگان: پیشینه افتتاح اولین موزه در شهر گرگان مربوط به سال ۱۳۴۳ است که تعدادی از آثار تاریخی در بنای کاخ سلطنتی گرگان به نمایش درآمد. اما پیشینه موزه گرگان در مکان فعلی به سال ۱۳۵۵ باز می گردد که به عنوان موزه سنگ قبر افتتاح شد و در بهمن ماه سال ۱۳۶۷ با افزودن اشیاء باستان شناسی به صورت « موزه باستان شناسی» در آمد. در این موزه تاریخ و تمدن مردم دشت گرگان از هزاران سال پیش تا کنون در معرض بازدید علاقه مندان قرار گرفته است.
شکل ۳-۳۳ : موزه گرگان
کاخ موزه گرگان: این موزه در بنایی تاریخی مربوط به دوره پهلوی اول در محیطی سرسبز واقع در مرکز شهر گرگان  قرار دارد. دو بخش اصلی موزه شامل بخش معرفی مشاهیر استان گلستان و بخش اشیاء سلطنتی می باشد. تندیس علما، دانشمندان و فرهیختگان ناحیه گرگان قدیم و استراباد و اشـیای سلطـنتی مربوط به مبلمان کاخ به نمایش در آمده است. در بخش دیگر موزه، فضایی تحت عنوان نمایشگاه موقت قراردارد که به نمایش موضوعات مختلف تاریخی و هنری خواهد پرداخت.
 

شکل۳-۳۴: کاخ موزه گرگان

موزه صنایع دستی گرگان:موزه صنایع دستی گرگان به عنوان اولین موزه صنایع دستی استان گلستان، در خانه امیرلطیفی و در مرکز شهر گرگان (در بافت تاریخی این شهر در محله نعلبندان) قرار دارد. بنای موزه نیز متعلق به اواخر دوره قاجار، با حیاط مرکزی که دور تا دور آن اتاق های زیبایی است. بخش های مهم این موزه شامل اتاق های کرسی خانه، صنایع دستی روستاهای زیارت و شاهکوه، رامیان و علی آباد کتول و ترکمن و قزاق است. از دیگر بخش های به نمایش درآمده در موزه کارگاه های مسگری و آهنگری، بافندگی(نمد مالی، قالی بافی، جاجیم بافی، حلاجی، پنبه زنی و نخ ریسی)، خراطی و حصیربافی است.
 
شکل۳-۳۵: موزه صنایع دستی گرگان
موزه گمیشان: موزه مردم شناسی گمیشان در ساختمانی تاریخی معروف به گوگلانی مربوط به دوره پهلوی اول و در میان بافت سنتی و زیبای شهر گمیشان نگاه هر بیننده ای را به خود جلب می نماید. اغلب مردم ساکن در شهرستان گمیشان ترکمن می باشند و دارای هنرهای سنتی و صنایع دستی و آداب و رسوم و آیین ها و مشاغل بومی خاص خود هستند. از بخش های مختلف موزه می توان به بخش معرفی یک خانواده ترکمن، بخش بافندگی همچون قالی بافی، نمد مالی و گلیم بافی، بخش سوزندوزی، ساخت زیورآلات سنتی و حصیر بافی و بخش معرفی مشاغل بومی و آیین های سنتی اشاره نمود. بخش دیگر موزه، کارگاه های آموزشی است که با هدف حفظ و احیای صنایع دستی مردم ترکمن فعال است.

شکل۳-۶۳: موزه گمیشان

موزه مردم شناسی علی آباد کتول: این موزه با هدف معرفی یکی از اقوام مهم ساکن در استان گلستان معروف به کتول که بخش اعظمی از آنها در شهرستان علی آباد کتول ساکن هستند، راه اندازی شده است. مردم این منطقه دارای فرهنگ، آداب و رسوم، اعتقادات، باورها و گویش های متنوع و مخصوص به خود هستند. از بخش ها مهم موزه می توان به بخش عاروس یاری، بخش دوخت پوشاک محلی، بخش نمد مالی و بخش موسیقی کتولی اشاره نمود که در معرض بازدید عموم مردم قرار دارد.
شکل۳-۳۷ : موزه مردم شناسی علی آبادکتول

موزه تاریخ طبیعی علی آباد کتول: این موزه در گروه موزه های تاریخ طبیعی است که در ساختمانی مربوط به دوره معاصر و در میان جنگلی انبوه از درختان واقع شده است. تنوع جغرافیایی استان گلستان از دشت و صحرا گرفته تا نقاط جنگلی و کوهستانی، سبب شده است تا بتوان به کمک این موزه، گوشه ای هرچند کوچک از ظرفیت های میراث طبیعی استان را به نمایش درآورد. معرفی زیستگاه های آبی، خشکی، تالابی، کوهستانی و استپی و غرفه های تاکسیدرمی شده پستانداران، حشرات، صدف ها، کانی ها و فسیل ها از موضوعاتی هستند که در این موزه در معرض بازدید علاقه مندان قرار گرفته اند.
شکل۳-۳۸: موزه تاریخ طبیعی
موزه مینودشت:اولین موزه شهرستان مینودشت در بنایی تاریخی مربوط به دوره پهلوی اول و در محیطی پوشیده از درختان عظیم و سر به فلک کشیده و سرسبز، نگاه هر بیننده ای را به خود جلب می کند. شهرستان مینودشت آکنده است از جاذبه های عظیم تاریخی و طبیعی و مردمی با فرهنگ کهن که شاهد این مدعا وجود محوطه های تاریخی همچون تپه بازگیر، دشت حلقه و هنرهای سنتی و صنایع دستی متنوع همچون گلیم بافی، نمد بافی، چادرشب بافی و ابریشم بافی است. این موزه در حال حاضر به معرفی تپه تاریخی بازگیر و یافته های آن و هنرهای سنتی مردم منطقه به ویژه ابریشم بافی و مراحل مختلف بافت آن می پردازد. نمایش نوع و شکل پوشاک زنان و مردان قزلباش از دیگر بخش های موزه می باشد[۷].

شکل۳-۳۹: موزه مینودشت
 
۳-۳-۲-۹ کانون های شهری روستایی تاریخی
شهرباستانی تمیشه:این کانون در غرب شهرکردکوی بوده،که در خرابه های آن روستایی تحت عنوان سرکلاته خرابشهر احداث گردیده است.این شهر به دلیل داشتن دیواردفاعی وخندق معروف آن،مرکز مهم مقاومت دربرابرهجوم دشمنان این منطقه محسوب می شده واز اهمیت خاصی برخوردار بود.تمیشه قبل ازحمله مغولان به گرگان وطبرستان شهری بزرگ وآباد بود.برطبق قراین تاریخی،قدمت این شهر به دوران انوشیروان ساسانی می رسد ولی اسفندیار در تاریخ خود بنای شهرتمیشه را به فریدون منتسب می کند.درحفاری سال ۱۹۶۴ میلادی مشخص گردید که دیوار تمیشه از جنگل تا دریا (شمال تا جنوب)ادامه داشت وبا آجرهای بزرگ ساخته شده وشامل برج های مدوری بود که شباهت زیادی به برج های قلعه ساسانی تورنگ تپه گرگان داشت به علاوه سفال های بدون لعاب به دست آمده نیز تعلق این منطقه را به دوره ی ساسانی تایید می کند.
شکل۳-۴۰: شهرباستانی تمیشه ودیوار آن
خرابه های گرگان قدیم(شهرجرجان):گرگان از شهرهای مهم تاریخ ایران است که در طول تاریخ،اسامی گوناگونی به خود گرفته است.ورکان،هیرکان وگرگان از معروف ترین اسامی آن بوده اند.این شهرپس از ورود اعراب به ایران،جرجان نام گرفت وقرن ها مهد تمدن وفرهنگ ودانش بوده است.شهرگرگان قدیم مرکز ایالتی به همین نام بود.گرگان قدیم در حملات مغول ویران شد وپس از تهاجمات تیمور،تنها اسمی ازآن باقی ماند.این شهراز دو قسمت تشکیل شده بود.بخشی ازآن بکرآباد وبخشی شهرستان نام داشت.امروزه باستان شناسان آثار گرانقدری از خرابه های گرگان قدیم پیدا کرده اند که اعظم هنر ودرجه تمدن،فرهنگ،معماری وشهرسازی مردم آن دوره را می رساند.قرن هابعد شهرگنبدگاووس کنونی در کنار آن ساخته شد وتوسعه پیداکرد.یکی دیگر ازشهرهای مهم گرگان،استرآباد بود که در غرب آن واقع بود،در سال ۱۳۱۶ خورشیدی به دنبال تغییراسامی برخی شهرها،نام گرگان به خود گرفت واکنون این گرگان (استرآباد قدیم)مرکز استان گلستان می باشد.
گرگان چندی عرصه ی تاخت وتاز علویان زیدی مذهب بود ومدتها مرکز حکومت زیاریان بوده ومهم ترین اثرتاریخی این سرزمین،برج قابوس،یادگارآن دوره است.
دو رشته حصار که در وسط آن خندقی قرار داشت شهررا محصور  کرده بود.مصالح حصار شهر،آجروسنگ به ابعاد ۵*۲۵*۲۵ سانتیمتر بوده است .ارگ شهر در قسمت مرکزی به صورت شش ضلعی در بلندترین نقطه قرار داشت.خیابان های شهر شبکه بندی واز شمال به جنوب وشرق به غرب کشیده شده بودند.از آثار عصر ساسانی در خرابه های گرگان قدیم یک تالار رستوران دار وکوره های آهنگری است.ازآثار دوران سلجوقیان وایلخانان ،خانه های شهرداری با کچ وآجرتزئین وبیشتر منازل دارای چاه آب بودند.از آثاری که به وضوح در گرگان قدیم یافت می شد،ظروف سفالی وشیشه ایی می باشد.خرابه های این شهر در کنار گنبدکاووس کنونی می باشد(مشکوتی،نصرالله،۱۳۴۵).
دشت حلقه:شهرباستانی دشت حلقه در۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر گنبد واقع شده است.این شهربه صورت هشت ضلعی نا منظم است که اندازه این اضلاع از ۲۳۸ متر تا ارتفاع ۱۶۷۷ متر متغییراست،دور دیوار شهر را محصور  می نمود که دیوار داخلی چهارمترودیوار خارجی۷۵/۶ مترارتفاع داشته است وخندقی هم در فاصله دو دیوار کنده شده که۵۳ مترعرض دارد ودر بعضی قسمت ها به ۶۰ متر می رسد.پیرامون این شهر باستانی هفت کیلومتر ومساحت آن ۳۳۸ هکتار است.در قسمت جنوب شرق شهر تپه ای به ارتفاع ۲۰ متر وبه مساحت سه هکتار وپیرامون آن ۸۲۴ متر وجود دارد که به احتمال قوی دژ شهر برروی این تپه بناشده است.تپه ای که دژ شهر به روی آن واقع شده مربوط به پیش از تاریخ است.در کاوش های باستانی،سفال لعابدار رنگارنگ قرون هفتم وهشتم هجری ودر قسمت پایین تر،سفال های دوره ساسانی به دست آمده است.تپه ایی که شهر بر روی آن واقع شده،مربوط به پیش از تاریخ است.
برج قابوس بن وشمگیر:یکی از بی نظیر ترین یادمان های برجسته معماری ایران در دوره اسلامی،گنبدقابوس بن وشمگیر است  که در شمال شهر گنبدکاووس ودر سه کیلومتری بازمانده شهر قدیم جرجان قرار دارد وار نظر هنرمعماری وتاریخی یادگار بس ارزنده ای از دوران آبادانی وشوکت سرزمین جرجان ودودمان ال زیار است.
اثرمذکور بر فراز تپه بزرگ مصنوعی (ارتفاع تپه ۱۵متر) در سال ۳۹۲ هجری قمری به دستور شمس المعالی قابوس بن وشمگیر ساخته شده است.به ظاهر جسدقابوس با تابوت شیشه ایی در آن نهاده شده است.روزنه کوچک در سمت شرق برای ورود وخروج کارگران ومصالح تعبیه شده است(مدیریت میراث  فرهنگی گلستان:۱۳۷۹).بلندی این برج از روی تپه ۵۱ متر بوده است.برج قابوس به دلیل موقعیت ویژه خود در شهر گنبدکاووس،علاوه براین که تفرجگاهی دائمی برای ساکنین شهر گنبد وروستاهای اطراف آن است  وهمچنین همه ساله علاقه مندان زیادی برای سیاحت وبازدید از دیگراستان ها وخارج از کشور رهسپار این دیار می شوند.
شکل۳-۴۱: نمای برج قابوس

جاده شاه عباسی:در دوره سلسله ی صفوی به دستور شاه عباس،جاده ایی سنگفرش از استان مازندران به استان گیلان واصفهان ساخته شد که در اثر گذشت زمان بخشی از شهرستان گرگان بقای این جاده مشهود است.جاده با سنگ،گچ،آهک وآجر ساخته شده ودر بین راه چندین پل نیز احداث شده و سطح جاده را نسبت به اراضی حاشیه بالا آوردند،در دو طرف جاده نهر کندند تا آب در جاده نیافتند.این جاده در حدود ۵۰۰ کیلومتر طول و۴۸/۳۰ متر عرض داشت.
پل آق قلا:این پل در شهر آق قلا در شمال گرگان واقع است.قدمت آن به دوره صفویه می رسد ودر گذشته هایی نه چندان دور تنها پلی بود که ارتباط دو طرف گرگانرود را در این منطقه برقرار می کرد.در عصر قاجار،در محل پل،قلعه نظامی مهم ومعتبری نیز احداث گردید که پل در داخل ومحوطه قلعه قرار گرفت.درمدخل پل دروازه هایی احداث گردیده که برای کنترل ورود وخروج مورد استفاده قرار می گرفت.در حقیقت این قلعه وپل، سد محکمی برای جلوگیری از هجوم ویورش قبایل صحرانشین بوده است.ولی سال هاست قلعه ویران شده و به جای آن شهر آق قلا بناشده وپل در وسط شهر قرار گرفته است .پل آق قلا از پل های قدیمی ایران است.اکثرمنابع،ساخت این پل را به دوره صفوی ،اما در بعضی از منابع به قرن نهم هجری نسبت می دهند.این پل با شماره ثبت ۹۱۹ در فهرست آثارملی ایران به ثبت رسیده است.
شکل۳ -۴۲: پل تاریخی آق قلا
دیواردفاعی گرگان:یکی از معروف ترین آثارتاریخی استان گلستان دیوار دفاعی گرگان می باشد که به نام های سداسکندر،سدانوشیروان،سدفیروز،سد قزل الان(مارسرخ) در طی دوره های مختلف شهرت یافته است.دیوار دفاعی گرگان،از شرق دریای خزردر ناحیه گمیشان شروع  وپس ازگذراز شمال آق قلا وگنبدکاووس به طرف شرق ادامه داشته ودرکوه های پیش کمر محدود می گردد.طول دیوار حدود ۱۵۵ کیلومتر است. مسیر دیوار از طرف شرق،به موازات گرگانرود پیش رفته واز محوطه های باستانی مهمی که در قسمت شمالی دیوار واقع شده اند می گذرد.دیوار دفاعی در قسمت میانی،از شمال شهر جرجان قدیم یا گنبد کاووس کنونی عبورکرده وپس  از عبو از نقاط باستانی مهم به طرف غرب ادامه پیدا می کند.دیواردفاعی از محوطه بی بی شیروان به سمت جنوب تغییر مسیر داده وپس از گذشتن از قلعه های معروف از شمال شهرآق قلا گذشته واز محوطه شهرگمیشان  عبور کرده وبه دریای خزر می رسد.در نزدیکی دریا به سبب تغییرات آب سطح دریا،مسیر آن به درستی معلوم نسیت.در حال حاضردیوار در فواصل مسیرهای مختلف بین دو تا  پنج مترارتفاع  وحدود ۱۰ متر عرض دارد.جهانگردان اروپایی در قرون ۱۶و۱۷ میلادی نام آن را اسکندر نامیدند.در قرون اخیر اسمیت[۸] ، با بررسی هوایی که دراین منطقه اجام داد،طول آن را ۱۷۰ کیلومتر وزمان احداث آن را بین حمله اسکندرواوایل اسلام دانست.رابینو نیز در کتاب مازندران واسترآباد آن را بنای اسکندر می داند که در دوران انوشیروان تجدید بنا گردید.پروفسور آرنه[۹] سوئدی،تاریخ بنای آن را زمان ساسانیان می داند.درحین کاووش های دیواردفاعی ،اشیایی همچون سفال،شیشه،فلز بدست آمده،که سفال آن از اهمیت یشتری برخوردار است(مهندسین مشاورهامون:۱۳۸۲).درحال به صورت یک رشته تپه کوتاه وممتد در منطقه خودنمایی می کند وشاید خاک وماسه به صورت پوشش ،مانع تخریب .انهدام کامل دیوار شده است.به هرحال دیواردفاعی گرگان یکی از آثار تاریخی مهم وباارزش بوده که بازدید آن برای هر بیننده جالب وعبرت اموز می باشد.زیرا نمایانگر گوشه ای از تاریخ پرفرازونشیب سرزمین پهناور کشور ایران وبیانگر اراده وتلاش نیاکان ما در حفظ ونگهداری سرزمین خود درمقابل دشمنان متجاوز می باشد.
شکل۳-۴۳: دیوار دفاعی گرگان

برج رادکان:در میان رشته کوه های البرز،در جنوب شهرستان کردکوی ودر دو کیلومتری شرق روستای رادکان برجی با گنبد مخروطی دیده می شود که به رادکان معروف است.این برج در محل،قلعه گبری نامیده می شود.ارتفاع برج ۳۵متر وساختمان بنا مدفن یکی از اسپهبدان خاندان باوند طبرستان است.در زیر مخروط برج دو ردیف کتیبه به زبان پهلوی وکوفی دیده می شود.
وجود خط پهلوی در بعضی از برج های ایران دلیل روشنی است   به تداوم فرهنگ باستانی مردمان نقاط شمالی ایران که هنوز همگی فرهنگ قوم مهاجر را پذیرا نشده  وبرای نمایاندن شاخص های فرهنگی خود کوشش داشته وبدین ترتیب استقلال فرهنگی خویش را تا اندازه ایی حفظ می کرده اند.
مخروط برج را برخی تقلیدی از برخ قابوس دانسته اند.بااین تفاوت که گنبد برج رادکان دارای دو پوشش به شکل مخروط بلند که جلب توجه می نماید.اما آجرهای آن از جهت پختگی ورنگ شبیه آجرهای به کاررفته در برج قابوس است.تفاوت دیگر آن با قابوس در جای روزنه است که در برج قابوس این روزنه در بدنه مخروط قرار دارد درحالی که در برج رادکان دربدنه مدور برج دیده می شودبه لحاظ کچ بری نیز برگنبد قابوس برتری دارد.برج رادکان،همانند بسیاری از اماکن تاریخی دیگر،از حفاری های غیر مجاز افرادسودجو،بی نصیب نمانده است.در سال ۱۳۳۵ خورشیدی داخل آن را حفاری کردندوبه استخوان های یک انسان بلند قامتی برخوردند.برای حفاظت برج درسال ۱۳۵۰ خورشیدی،در روستای رادکان انجمنی به نام حفاظت آثار باستانی تشکیل شد.این برج به شماره ثبت ۱۴۵ آثار ملی ایران به ثبت رسید(قائمی،رمضانعلی،۱۳۷۹).
شکل۳-۴۴: نمای برج رادکان

۳-۳-۲-۱۰ آداب ورسوم مردم گلستان
آداب ورسوم نوشته یا نانوشته ی هر منطقه ایی جزیی از میراث گرانقدر تاریخی آنان به شمار می رود که نسل به نسل توسط افراد مختلف حفظ ومنتقل شده است.در گلستان نیز به خاطر قدمت تاریخی این خطه ووجود اقوام گوناگون که اگر هر کدام از آنان در جهت حفظ حداقل یک نمونه از روسومات خودبرمی آمدند،گلستان را تبدیل می کردند به نگارخانه  که هرگوشه آن به رنگی است.براین اساس سعی شده است تا گوشه ایی از این آداب ورسومات را به تصویر کشیده وبه آن بپردازم .
رقص خنجر: در این رقص که با حرکات متهورانه ای همراه است، ابتدا جوانان ترکمنی لباس های سنتی خود را پوشیده؛ به دور هم حلقه زده و دست به گردن یکدیگر می اندازند. بعد شمشیردار در میان قرار گرفته و ذکر خوانده می شود. تعداد خاصی در عدد ذکر خوانان مطرح نبوده و گاه شش و گاه هشت نفر یا بیشتر در میان می آیند و به ذکر خوانی می پردازند.
جشن شصت وسه سالگی«آق آش»: جشن ۶۳ سالگی که در میان ترکمن ها به «آق آشAg-Ash- » غذای سفید معروف است. از گذشته نسبتا دور در میان آنها متداول بوده است در واقع هر یک از مردان ترکمن که به سن ۶۳ سالگی می رسید به سبب رسیدن  به  سن پیامبر با دعوت از  نزدیکان، آشنایان  و  دوستان جشنی را با پخت  غذای محلی «چگدرمه» ( برنج با گوشت ) بر پا می کنند .
نوروز خوانی :از اوایل اسفند ماه هر سال در اکثریت شهرهای استان ، نوروزخوانان محلی با چوب دستی و کوله پشتی که بر پشت خود می گذاشتند با خواندن اشعار بر وصف نوروز، بهار را نوید می دادند و به در خانه های مردم می رفتند و مردم هم به فراخور توانایی مالی خود، انعامی به نوروزخوانان می دادند. این هدایاعمدتا“ برنج، قند،حتی لباس، روسری و سکه پول بود تمامی افراد محل بر گرد نوروزخوانان می آمدند و ورودشان را به فال نیک می گرفتند .در واقع «نو بهار» قبل از عید، فراررسیدن عید و بهار را نوید می داد. آنها غالبا“ دو نفر بودند که در کوچه و خیابان به راه می افتادند و جلوی هر خانه ای اشعار می خواندند : « صد سلام، صد علیک، صاحبخانه، سلام علیک، آمده تنه خدم، با عزت و حرمت، فردا روز قیامت، خدا بده رحمت و غیره» البته این آیین در استان های گلستان ومازندران به خاطر خاستگاه مشترکشان،به صورت مشترک برگزار می شود.
چهارشنبه سوری : آخرین چهارشنبه ماه سال است که مردم از کوچک تا بزرگ بر روی کوه وپای آتش اشعار «‌زردی من از تو، سرخی تو از من »‌را می خوانند و در اکثریت روستاهای این منطقه در همین هنگام شب کوزه های آب نمک را می شکنند. زیرا معتقد بودند با خرید کوزه نو برکت خانه در سال نو بیشتر می شود .در این شب برخی از دختران به همراه آینه ای به کوچه می رفتند و سخن اولین فردی را که از کنار او عبور می کرد به عنوان نتیجه اعمال و آرزوهای خود تعبیر می کنند.
 
۳-۳-۲-۱۱ زبان مردم گلستان
زبان ایرانیان ترکمن، ترکمنی متعلق به خانواده زبان«اورال –آلتایی» با ریشه اُغزی است که به آن «تاغلی» هم گفته می شود. گروه اُغُزی خود به دو شاخه ترکی اُغُز شرقی و ترکی اُغُز غربی تقسیم می شود. شاخه غربی را ترکی ترکیه و شاخه شرقی راترکمنی می نامند.
در کتاب حدودالعالم در خصوص زبان مردم گرگان آمده است که آنها به دو زبان سخن می گویند یکی لوترا و دیگر پارسی گرگانی. زبان لوترا نوعی زبان زرگری بوده که در برخی از نقاط ایران، به نامهای گوناگون رایج بوده است. اما پارسی گرگانی به نظرمی رسد ترکیبی از گویش خراسانی، تبری(طبرستانی) و قومسی(کومش= دامغان) بوده است. امروز به جز گویش فارسی گرگانی، گویشهای سیستانی، مازندرانی، شاهرودی از زبان فارسی و زبانهای ترکمنی و قزاقی به علت حضور این اقوام در این منطقه، رایج هستند. در شهرستان کردکوی زبان رایج، فارسی با گویش طبری(تبری=  طبرستانی) است. در شهرستان علی آباد کتول زبان رایج مردم، فارسی و طبری(تبری) است و با این حال، گویش های سیستانی، شاهرودی و خراسانی نیز در بین مهاجران رواج نسبی دارد. زبانهای رایج در شهرستان مینودشت، فارسی، ترکی و ترکمنی است. در شهرستان کلاله، ترکیب جمعیتی شامل اقوامی است که به زبانهای ترکمنی، فارسی، سیستانی و بلوچی صحبت می کنند  .اغلب ساکنان رامیان، علاوه بر زبان فارسی، به گویشی از ترکی تکلم می کنند و از ایل گرایلی به شمار می روند. این ایل در دوره صفوی برای جلوگیری از هجوم ازبکها به این منطقه انتقال داده شده بودند. علی خان فرمانده ایل که در زمان شاه عباس تمرد کرده بود، به جلاد سپرده شد.زبان رایج مردم در بندر ترکمن، ترکمنی و فارسی است[۱۰].

۳-۳-۲-۱۲ موسیقی مردم گلستان
موسیقی سنتی کتولی و ترکمن از عمده ترین و شاخص ترین موسیقی های سنتی استان گلستان به شمار می آید همچنین در این استان موسیقی سنتی مازندرانی ، سیستانی نیز مرسوم و متداول می باشد.
موسیقی سنتی ترکمن : نوازندگان ترکمن را« سازنده»( یعنی آن که ساز می زند) و خوانندگان را باخشی  (Baxshi) می نامند. از آلات موسیقی ترکمن می توان به دو تار (تامدرا)، کمانچه (قجق ـ Qejq) ، قاووز (Qavooz)، تویتک(Toitek) (نی)، ویدی بوغین (Yedi Boqin ـ نی هفت بند) اشاره کرد اما مهمترین آنان دو تار و کمانچه محسوب می شوند. موسیقی در ترکمن صحرا از دیر باز به عنوان یک رکن معنوی در زندگی مردم منطقه حضور داشته و عمدتا بوسیله باخشی ها که سند زنده تاریخ این خطه هستند حفظ و اشاعه یافته است.
موسیقی سنتی کتولی :این موسیقی به لحاظ رایج و متداول بودن آن در میان ساکنین کتولی شهرستان علی آباد بنام موسیقی کتولی معروف است. اساس ساختار آن مبتنی  بر سه مقام آوازی به نام های هرائی، راسته مقام و کله کش است که هر یک از این مقامات در زمان های مختلف  بر حسب ذوق و استعداد هنری خوانندگان و نوازندگان به اشکال مختلفی اجرا شده است که پس از شکل گیری و تثبیت به نام آن هنرمند، خوانده شده است که از جمله آنان می توان به مقام علی محمد صنم، یحیی گالش و حسنخانی اشاره نمود[۱۱] .
 
۳-۳-۲-۱۳ پوشاک مردم گلستان
لباس های سنتی استان گلستان بسته به منطقه ای که مردم در آن زندگی می کنند با نام هر محله شناخته می شود. زنان در نواحی مختلف از زمان های بسیار دور نوارهای تزئینی را با دستگاه های خانگی می بافتند تا پارچه های ابریشمی و دستبافی را که با قیچی می بریدند و با سوزن یا با چرخ های خیاطی می دوختند تزئین کنند. سکه، منجوق و گلدوزی جزو جدایی ناپذیر لباس ها بود. کارشناسان براین عقیده اند که شناسایی لباس های سنتی مناطق مختلف نه تنها به احیا و ماندگاری آنها کمک می کند بلکه رشته های وابسته به آن همچون نوار دوزی، سوزن دوزی، سنگ دوزی و غیره که در خطر فراموشی قرارگرفته اند دوباره احیا می شود. همچنین شناسایی لباس های سنتی که حالادیگر منسوخ شده اند می تواند در استقبال دوباره از آنها مؤثر باشد. شناخت لباس های محلی هر منطقه بی گمان سبب شناسایی اعتقادات، آداب و رسوم اجتماعی و فرهنگی هر قوم می شود. ازسویی احیای البسه محلی، دیگر رشته های صنایع دستی هر قوم را معرفی می کند. هنگامی که مردمان رامیان با لباس های محلی ابریشمی و مردمان ترکمن با لباس قرمزرنگ و تزئینات سوزن دوزی در مکان های مختلف حضوریابند، ذهنیت همگان در خصوص رشته های وابسته دیگر بازمی شود. به همین سبب شناخت لباس های محلی هر استان و به یاد سپردن آنها در حفاظت از میراث باارزش صنایع دستی اهمیت دارد.
لباس سنتی زنان قزاق: زنان قزاق از قدیم الایام از لباس سنتی خود با زیورآلات خاص استفاده می کردند آنها جلیقه ای بلند از جنس جیر روی پیراهن بلند که بیشتراز پارچه های کتان سفید است می پوشند. لباس های آنان نیز با نخ های رنگین ابریشمی و اغلب با رنگ قرمز شرابی سوزن دوزی می شود . علاوه براین زنان و دختران قزاق گاه کلاهی خاص به جای روسری بر سر می گذارند؛ این کلاه از جنس پارچه های نخی آهاردار و دارای تزئینات گلدوزی شده با رنگ های قرمز، نارنجی، آبی و سبز است روی سر بسته می شود. قسمت جلوی کلاه را روی پیشانی می بندند و آن را از پشت سر گره می زنند. چکمه چرمی یا «تیک» نیز از اجزای لباس زنان قزاق بوده که در قدیم نقره کاری می شده است. جلیقه روی لباس نیز از جنس پارچه جیر است و آسترنخی دارد و از یراق های طلایی، آئینه و مروارید برای تزئین آن استفاده می شود.
لباس محلی زنان روستای زیارت : لباس زنان زیارت در گذشته دور عبارت بود از پیراهن، دامن، نیم تنه، انواع کت، جلیقه، شلوار، روسری و کفش. زنان در گذشته از این نوع لباس با فرم و تزئینات متنوع در جشن ها استفاده می کردند، اما امروزه آنها بیشتر لباس های ساده می پوشند و به همین سبب به گفته اعلام معاون صنایع دستی گلستان لباس محلی زیارت از جمله صنایع دستی در حال منسوخ شدن است. لباس محلی زیارت در واقع ویژه مردمان این روستا است و در دیگر مناطق استان گلستان دیده نمی شود. پیراهن آنها بلند و از پارچه های طرح دار و آستین بلند با چاک دو طرف است که دور تا دور با نوار تزئین می شود دامن از جنس کرباس سفید رنگ با نام شلیته که زیر آن شلوار مشکی به تن می کنند و روی پیراهن نیز جلیقه کوتاه می پوشند و با کمربند مثلث شکل به فرم روسری کمر را می بندند.کت زنان که «چک وند» نامیده می شود از جنس ابریشم قرمز رنگ، دستباف با طرحی ساده و دارای چاک تا ناحیه آرنج است. روسری زنان زیارت هم دو نوع است که به روی هم بسته می شود ابتدا روسری دستباف به رنگ مشکی که از قسمت پیشانی به پشت گردن گره می خورد و سپس روسری قرمز را روی آن می بندند که به آن پیشانی بند می گویند و روسری دیگری را هم در بالای سر گره می زنند.
پوشاک محلی مردان زیارت : لباس مردان پیراهنی از جنس کرباس به رنگ آبی و دکمه دار بود و با توف یا نوار تزئین می شد. برای آنها با پارچه های پشمی دستباف خودرنگ جلیقه، کت، شلوار و پالتو دوخته می شد. کفش مردان زیارت در گذشته چاروق بود. شال یا آنگونه که محلی ها می گویند عمامه نیز پارچه ای سفید رنگ، پنبه ای و دارای نقش بود که در دو رنگ به صورت عمامه استفاده می شد. علاوه بر آن مردان کلاه پشمی به رنگ شتری با لبه های برگردان بر سرمی گذاشتند که هنوز هم این کلاه ها را می توان در بازارها یافت.
لباس محلی زنان علی آباد کتول :زنان این منطقه از دیر باز لباس های مزین به نوارهای دستباف، سکه و یراق می پوشند. لباس محلی آنان پیراهن، دامن پرچین، کلاه، روسری و پیش جامه است. خانم ها در گذشته از این نوع لباس ها بطور کامل در جشن ها استفاده می کردند و در زندگی روزمره تنها پیراهن، دامن و روسری می پوشیدند. تزئینات روی لباس برای طبقه اشراف نوارهای دستباف بیشتر بود و عامه مردم ازنوار های کمتری استفاده می کردند پیراهن بلند با آستین هایی که تزئیناتی بر لبه آن دوخته می شود روی دامن از پارچه شال پشمی گلدار، لباس علی آبادی ها را تشکیل می دهد. آنها کلاهی که زیر ساخت آن مقوای ضخیم است و از پارچه مخمل و قرمزرنگ استفاده می شود با تزئینات یراق زیر روسری برسر می گذارند. روی لباس پیش جامه ای پر از سکه های قدیمی از پارچه مخمل  دوخته می شود. پیش جامه دارای یقه است و مانند گردنبند به گردن آویخته می شود[۱۲].
پوشاک مردان ترکمن: لباس اصلی مردان ترکمن، ردای بلندی است از ابریشم، که تا زیر زانوان می رسد و «دون» نام دارد.«چاکمن» بالاپوشی بلندتر از کت معمولی است که از پشم شتر بافته می شود «پوستین» یا«ایچمک » پوششی دیگر است که در هوای سرد مورد استفاده قرار می گیرد. پوستین را از پوست گوسفند تهیه می کنند. برای هر پوستین یا ایچمک، پنج تا هشت پوست گوسفند لازم است «کونیک» هم، پیراهن ساده و فاقد یقه با آستینهای بلند است که به جای دکمه، بندهایی در آن به کار می رود. شلوار مردانه عبارتست از تنبان گشادی که رشته ای پنبه ای، لیفه ی آن را تشکیل می دهد. این شلوار«بالاق» نام دارد. مردان ترکمن دو نوع کلاه دارند؛ یکی « تلپک » که کلاه پوستی است با پشم های نسبتاً بلند و  «بوریک » یا عرقچین که غالباً با نقوش گوناگون، سوزندوزی می شود.
 
شکل۳-۴۵ : لباس مردان ترکمن
پوشاک زنان ترکمن: زنان ترکمن، پیراهن های ابریشمین می پوشند که بیشتر به رنگهای شاد و از آن میان سرخ یا قرمز است و از این رو« قیر میز کونیک» نام دارد. در قسمت یقه و سرِ آستین، سوزندوزی دارد.« چابیت » هم بالاپوشی است که روی پیراهن می پوشند. شلوار زنان نیز در انتهای پاچه تا ساق پا، سوزندوزی می شود. دختران ترکمن «بوریک»  یا عرقچینی دارند که با زینت آلات نقره آن را می آرایند. وقتی دختری ازدواج می کند به جای عرقچین، پیشانیبندی جایگزین   آن می شود که در نزد طوایف گوناگون با نامهای توپبی، هاساوا و آلیندانگی شهرت دارد.علاوه بر اینها چاشو(casov )روسری ابریشمی نسبتا ضخیم زنان ترکمن بوده است وبه رنگهای قرمز و سبز با طرح های مربع شکل و خطوط افقی و عمودی در رنگ های متنوع است. این سرپوش امروزه فقط در مراسم عروسی استفاده وبا آن سر و روی عروس را می پوشانند.
از آن جایی که پرورش کرم ابریشم در استان گلستان بسیار رواج دارد از این رو لباس بیشتر مردم ترکمن صحرا از ابریشم بوده و پرورش و تربیت کرم ابریشم نیز به عهده زنان ترکمن بود. ترکمن ها، پارچه های ابریشمی را در دستگاه سادهای به نام « تا را» به عمل می آورند و با رنگهای طبیعی که از پوست یا دانه انار و دیگر گیاهان تهیه می کنند،آن ها رنگ آمیزی می کنند[۱۳].

شکل ۳-۴۶: لباس زنان ترکمن

۳-۳-۲-۱۴ صنایع دستی استان
صنایع دستی استان گلستان، هرچند با گذشت زمان و تغییر در سبک زندگی، بخش هایی از آن به فراموشی سپرده شده، ولی هنوز حیات پررنگی داشته و گسترش بسیاری دارد. بافت انواع قالی و قالیچه توسط ترکمنهای آق قلا، جاجیم درروستای زیارت گرگان، پارچه های ابریشمی شامل لباس، روسری، شال گردن، چادر شب، نوار حاشیه ای لباس در روستای کسر حوالی شهرستان کلاله حائز اهمیت است. از دیگر صنایع دستی استان می توان به بافت نمد، سوزندوزی یا سیاه دوزی،  ساز سنتی وساخت زیورآلات ترکمنی اشاره کرد.
قالیبافی: عمده ترین صنایع دستی رایج در استان گلستان، قالی بافی است که صرفاً در بین زنان ترکمن رایج است. زنان و دختران ترکمن از روزگاران بسیار کهن به قالیبافی اشتغال داشته و این هنر را از نسلی به نسل دیگر انتقال داده اند و نیز یکی از عمده ترین راه های معیشت در بین ترکمن ها، قالی بافی بوده است. در ایران بهترین قالیهای ترکمن به وسیله ایل تکه بافته می شود که مرکز اصلی این ایل در چهارده فرسنگی شمال غربی گنبد کاووس است. ایل آتابای و ایل جعفر بای نیز در بافت قالی های نفیس مشهورند. قالی و قالیچه های ترکمنی به طور کلی دارای گره ترکی باف است که به طور عمده بر روی دستگاه های افقی بافته می شود. در رنگ آمیزی قالی های ترکمن گرچه رنگهای لاکی و عنابی بیشتر به چشم می خورد، ولی از رنگهای سفید، سیاه، سورمه ای، شتری و دیگر رنگ ها هم که تزیین بافته ها را بیشتر می کند، استفاده می شود. منشأ نقوش قالیهای ترکمن، مظاهر طبیعت و محیط زندگی ترکمن ها بوده است. نقش شاخ قوچ که نشانی از قدمت و باروری است، نقش عقرب به عنوان دفع شر و نقوش پرندگانی چون قو و حیواناتی نظیر اسب در قالی ترکمن مشهورند. طرح قالی های ترکمنی بیشتر شکسته و هندسی است و قرینه سازی نقوش از ویژگی های آن است.

نمدمالی:بدلیل داشتن شرایط آب وهوایی واقلیمی مناسب و وجود مراتع وچراگاه ها، دامپروری وپرورش گوسفند بسیارمورد توجه است، وبه همین سبب شرایط پرداختن به نمدمالی مهیا می باشد. و زنان نمدمال بیشتر در فصل بهار وتابستان بعد از چیدن پشم گوسفندان، به نمدمالی می پردازند.نمد عمدتا برای پوشش کف خانه به کار می رود . نمد در میان ترکمن ها انواع مختلفی بر اساس نوع کاربرد آن دارد .
سوزن دوزی: سوزن دوزی در استان گلستان عمدتا در میان دو قوم ترکمن و بلوچ مشاهده می شود. سوزن دوزی در میان اکثریت خانوادهای ساکن در مناطق ترکمن نشین از سابقه ای نسبتا طولانی برخوردار است آنها سوزن دوزی را با بهره گرفتن از رنگ های متنوع و شاد بر روی یقه، سر آستین و حاشیه های جلوی پیراهن و روی سینه پیراهن های سنتی که به«دون[۱۴] » معروف است، انجام می دهند.
جاجیم بافی: جاجیم دستبافی ضخیم و بدون پرز از جنس ابریشم، پنبه ای و دارای چله کشی بلند بوده و بصورت راه راه با خطوط افقی در رنگ های متنوع و زیبا جهت مصارفی چون زیر انداز، پادری، لیف و پشتی استفاده می شود . مواد اولیه جاجیم بافی از پشم و پنبه بوده و ابزار مورد نیاز برای آن چرخ ، شانه ، ماسوره ، ماکو و گورد می باشد .
ابریشم بافی: از حدود یک قرن پیش هنر و صنعت ابریشم بافی در مناطق شرق استان گلستان و متناسب با ویژگی های اقلیمی بویژه در شهرستان های رامیان، مینودشت و کلاله به فعالیت خود ادامه می دهد. تهیه و تولید پارچه های ابریشمی مستلزم طی مراحل مختلف از جمله نوغانداری ـ نگهداری از تخم ابریشم جهت تولید پیله می باشد.در بین صنایع دستی روستاییان این استان ؛ابریشم بافی جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است. ومعمولا به همان شیوه سنتی خود انجام می شود و زنان بیش از مردان به کار نوغانداری وابریشم بافی می پردازند. انواع دست بافته های سنتی ابریشمی عبارتند از : انواع شال و روسری ، انواع چادرشب ، انواع دستمال ، انواع روسری وغیره
پلاس بافی:قالی بدون پرز و از نوع فرشینه های گره دار است که «مخمل» و «ماهوتی»  نیز نامیده می شود و در مناطق مختلف استان به ویژه در حوزه شهرستان مینودشت، رامیان، کلاله و شهرها و روستاهای ترکمن نشین بافته می شود.

گلیم بافی: نوعی فرش بدون پرز است که در ابعاد مختلف و مطابق سلیقه بافنده، بافته می شود و عمدتا برای پوشاندن اسب، زین اسب و خورجین به کار می رود . اندازه بزرگتر آن جهت پوشاندن کف اتاق یا «اوی»(oy)-آلاچیق ترکمن-  استفاده می شود. نقش گلیم معمولا با طرح های هندسی و خطوط مستقیم و شکسته، شکل می گیرد.
قارچین/ پشتی: ترکمن ها پشتی را « قارچین» (Qarchin ) می گویند و آن فرشینه ای است که به نقوش مختلف مثل « گلین بارماق، آق سو، قولپاقلی »  بافته می شود.
پارچه های ابریشمی: این پارچه ها شامل: لباس، روسری، شال گردن، چادر شب و نوار حاشیه ای لباس می باشد.این بافته ها تا چند دهه پیش تر، پوشاک و البسه غالب مردمان منطقه بوده و هم اکنون از آنها در جشن ها و مراسم محلی استفاده می شود،همچنین لباس های قرمز کونیک،که از لباسهای سنتی ترکمنی محسوب می شود، هنر دست ابریشم بافانی است که بیشترشان در روستای کسر، حوالی شهرستان کلاله، به سر می برند.
سوزن دوزی(سیاه دوزی): این نوع دوخت که در بین ترکمن ها با نام های کشته،کوجمه،ایلمه معروف است در گذشته کاربرد فراوانی در بین آنان داشته؛ ولی امروزه تنها برای تزیین لباس های مردانه،زنانه و کودکانه و همچنین انواع پرده و رومیزی به کار می رود.نقوش مورد استفاده در سوزن دوزی ها بیشتر هندسی و متقارن بوده و به صورت ذهنی دوخته می شود. نقوشی نظیر: مؤی (عنکبوت)، ساری ایچیان(عقرب) ،قوچان(شاخ قوچ)، نمونه طرح هایی از این هنرند.
جواهرات ترکمن:از میان عشایر ایران، هیچ یک همانند ترکمن ها، هنر جواهر سازی را به کمال نرسانده اند. زنان ترکمن از کودکی با انواع زیورهای طلا، نقره و سنگهای تزئینی آشنا شده و خود را با آن می آرایند. استفاده از زیور در نزد ترکمن ها نه تنها جنبه خود آرایی و تزیینی داشته و دارد، بلکه از جنبه اقتصادی و فرهنگی نیز حائز اهمیت بوده است. از نظر فرهنگی، زیور آلات ترکمن ها به واسطه آویز های مختلف در هنگام حرکت، ایجاد سروصدا می کرده است که بیانگر قسمتی از فرهنگ آنها است. طلسم ها و طومارها که حامل ادعیه می باشند و قاب های قرآن که به گردن می آویزند، جنبه های اعتقادی استفاده از زیور آلات نزد ترکمن ها را روشن می سازند. به زیورآلات زنان ترکمن« یراق» می گویند و شامل کمربندی سنگین از پولک های نقره ای، پابندها و مفصل های متصل به هم است که با استادی آنها را تراشیده، در تسمهای چرمی نشانده و به سگکی زیبا که به یکی از پولکها می آید، بسته و دوخته اند گوشواره های بزرگ، النگوها و گردنبندهای طلا و نقره از زیورآلات زنان است. از زیورآلات دیگر   می توان « گوموش » را نام برد که زیورآلات سینه است و برای پیشگیری از چشم زخم می بندند.«طومار» هم از زیورآلات سینه است و برای نگهداری دعا به کار می رود.«آسیق» هم زیوری است که زنان جوان بر موهایشان می بندند از تزئینات گردن و سینه، گل یقه، گوشواره، دستبند، تلفیقی از انگشتر و دستبند، تزئینات پیراهن، کت و نیز تزئینات خاصی که برروی وسایل مورد استفاده زنان نظیر شانه، انگشتانه و ابزار نخ ریسی انجام می گیرد را می توان نام برد. آنان همچنین زیورآلاتی نیز بر خلعت خود می دوزند. آنها بنابر معمول، هم پیراهن پسران و هم پیراهن دختران را با این وسایل آرایش می دهند . مردان ترکمن هم از زیورآلات خاص خودشان نظیر انگشترهای نقره و طلا، کمربندهای نقره ای، خنجر، شلاق اسب استفاده می کنند. اسباب بازیها ی کودکان و لباس آنان نیز با زیور آلات تزئین می شود[۱۵].
 

شکل۳-۴۷: جواهرات ترکمن

ساز سنتی: هرچند که انواع سازهای کلاسیک و سنتی همچون سه تار، دو تار، سنتور، عود، تنبک، دف، از فرآورده های منطقه است؛ اما تنها دو تار را می توان به عنوان ساز بومی استان نام برد. این تار دارای کاسه ای کشیده و دسته ای بلند با پرده های فلزی است. شهرستان های کلاله و گنبد از جمله محل های ساخت این ساز در استان اند.

۳-۳-۲-۱۵ مشاهیر استان
یکی از عوامل معروفیت وشناخته شدن یک مکان مربوط به بزرگان وفرزانگانی می شود که آن سرزمین در دل خود آنان را پروراند که در عصر حاضر علاقه مندان با بازدید از محل تولد،اقامت ومحل دفن آنان سعی در شناختن شیوه وسلوک زندگی آنان بر می آیند.در این راستا این مکان ها از منظر گردشگران وعلاقه مندان به  مواریث فرهنگی –تاریخی یکی از اصلی ترین جاذبه های هر منطقه ایی محسوب می شود واستان گلستان نیز از این موهبت بی بهره نمانده وردر طی اعصار گوناگون شاهد رشد وشکوفایی فرزانگان بزرگی بوده است.که در اینجا به چند تن از آنان اشاره کوتاهی می شود:
محمدبن حسن رضی استرابادی ملقب به نجم الائمه ( متولد ۶۸۶ ه.ق) از سر آمدان علم نحو. او که شیعه بود، نگارش کتاب کافیه خود را در نجف به پایان رساند؛ کتابی که در وصفش گفته شده که در علم نحو هیچ کتابی پس از آن، به خوبی اش نرسد. از دیگر کتاب های او شرح شافیه در صرف است.
مولی نصیرالدین محمد استرابادی انصاری از علمای برجسته عصر شاه طهماسب صفوی.
ابوالقاسم میر فندرسکی، از حکما و عرفای عصر شاه عباس صفوی و شاه صفی صفوی. نقل شده که او استاد ملاصدرا بوده است. از او آثاری چون: صناعیه(به زبان فارسی) مقوله الحرکت و التحقیق فیها ( به زبان عربی)، تاریخ الصفویه، شرح کتاب الطهاره، چند منظومه مانند: سامی، غزوات حیدری، و چند قصیده حکیمانه با لحنی اشراقی و عرفانی بر جا مانده است.از مهمترین آثار او می توان به انساب النواصب اشاره کرد.مقبره او هم اکنون در تخت فولاد اصفهان قرار دارد.
مولانا سلطان محمد استرابادی از شعرای مشهور و دانشمند در قرن دهم هجری.
میر فخرالدین محمدبن حسین حسینی سماکی استرابادی: از دانشمندان مشهور قرن دهم هجری.
محمد امین استرابادی فقیه: متکلم و محدث و از علمای بزرگ مکتب اخباری در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری.
میر محمد باقر داماد استرابادی: فیلسوف، حکیم و از مشاهیر و دانشمندان عصر صفوی، و جامع علوم منقول و معقول. او که بعدها با لقب معلم ثالث شهرت یافته بود در استراباد متولد شد و تحصیلاتش را در مشهد انجام داد و سپس به اصفهان رفت و در آنجا ساکن گردید. وی همتای شیخ بها الدین عاملی بود و در بیشتر علوم خصوصا در حکمت، لغت،ریاضیات،طب،فقه، تفسیر و حدیث، مهارت و تسلط داشت و کتب بسیاری تالیف نمود از جمله آن کتب: عیون المسایل، خلسه الملوک تقویم الایمان، حادیث الامامیه، السبعه الاشداد، ضوابط الرضا، ایماضات و تشریفات، صراط مستقیم و افق مبین.
شمس المعالی قابوس بن وشمگیر: شاعر و پادشاه معروف زیاری که در سال ۴۰۵ ه.ق فوت کرد.
عنصر المعالی کیکاوس: از مردان دانشمند زمان خود و نویسنده قابوسنامه.
ابوسهل عیسی بن یحیی: مسیحی گرگانی، از پزشکان قرن چهارم و پنجم که تالیفات بسیاری داشته است.
فخرالدین اسعد گرگانی: از داستانسرایان بزرگ ایران در قرن پنجم که قصه ویس و رامین، از داستان های کهن ایرانی، را به نظم درآورد.
ابراهیم استرابادی: از خوشنویسان خط های تعلیق و نستعلیق قرن دهم هجری.

۳-۳-۳ جاذبه های انسان ساخت
۳-۳-۳-۱ بازارهای استان گلستان
بازارها شامل بازارهای دائمی وبازارهای موقت(هفتگی وبازار روز) است که این بازارها،یکی از مراکز بزرگ گردشگر پذیر در هر شهر وآبادی می باشد که در حال تبدیل شدن به یک جاذبه اصلی است.بازارهایی که در زیر به آنها اشاره شده است از مهم ترین بازار ها در استان گلستان می باشد.
۳-۳-۳-۱-۱ بازارهای دائمی
بازارچه مرزی اینچه برون: ینچه‌بُرون شهری مرزی در شهرستان گنبد کاووس است. این شهر مرکز بخش داشلی‌برون است در واقع باید این شهر را یک شهر مرزی دانست.بازارچه مرزی اینچه برون مهمترین عامل تردد و جاذبه گردشگری این شهر کوچک است. تفریح‌گاه الماگل از نقاط دیدنی آن است. زمینهای اطراف اینچه برون بیشتر شوره‌زار است. تالاب آلاگل دریاچه بزرگ آب شوریست که در کنار این شهر قرار دارد. اینچه برون محل اصلی وقوع حوادث رمان هفت جلدی آتش بدون دود مهمترین اثر نادر ابراهیمی است.
بازار قدیمی گرگان: این بازار به بازار «بغل بندان» معروف است و در داخل بافت قدیم شهر گرگان ـ بعد از میدان شهرداری ـ قرار دارد . بازار قدیمی گرگان در روزگاران گذشته از جمله مراکز مهم داد و ستد کالا، توزیع و نشر افکار و عقاید فرهنگی ـ اجتماعی بوده است. این بازار اگر چه در اثر گذشت زمان و عوامل اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی تحول یافته، امروزه نیز به عنوان مرکز کالبد اصلی شهر ، محل داد و ستد کالا و تجمع فروشندگان و خریداران کالا است. بازار قدیمی گرگان که قدمتی دیرینه دارد، از نظر سبک معماری و راسته‌های مربوطه، یکی از زیباترین بازارهای منطقه شمال ایران محسوب می شود. این بازار یکی از مراکز مهم عرضه انواع محصولات بومی و غیر بومی است و محصولات مهم صنایع دستی آن، به ویژه دست بافت‌های ترکمنی معروفیت خاصی دارد .
۳-۳-۳-۱-۲ بازارهای موقت
پنج‌شنبه بازار آق‌قلا در مرکز شهر آق‌قلا قرار دارد. در این بازار انواع کالاها و تولیدات صنایع روستایی عرضه می‌شود.دوشنبه‌بازار ترکمن که بخشی از بازار قدیمی ترکمن‌ها محسوب می‌شود و در ابتدای ورودی شهر تشکیل می‌گردد و محل عرضه انواع کالاها وتولیدات صنایع روستایی است.همچنین می توان به سه شنبه بازار بندرگز ویکشنبه بازار کردکوی و جمعه بازار گنبد که محل تجمع دستفروش‌ها توزیع‌کننده‌های اجناس و انواع کالاهاست اشاره کرد که در ابتدای ورودی شهر گنبد در روزهای جمعه تشکیل می ‌شود.
چهارشنه بازار گرگان  در بلوار الغدیر وجمعه‌بازار گرگان در خیابان امامزاده عبدالله نیز از بازار های هفتگی هستند که دستفروش‌ها و توزیع‌کنندگان، اجناس خود را در این محل به معرض فروش می‌گذارند[۱۷].
۳-۳-۳-۲ بازارچه های صنایع دستی استان گلستان
استان گلستان سابقه‏اى بس دیرینه در تولید صنایع دستى در کشور دارد. در این میان اهالى دشت گرگان از گذشته‏هاى دور داراى صنایع دستى بوده که با آن هم احتیاجات خویش را رفع مى‏کرده و هم مازاد آنرا براى فروش به بازارها عرضه مى‏داشته‏اند.معروف ترین صنایع دستی استان گلستان مربوط به شهرستان های بندرترکمن،گنبدکاووس می باشد مخصوصا فرش های ترکمنی که در نوع خود با ارزش و معروف است و انواع قالى ترکمنى با رنگهاى متفاوت و ظرافت خاص خود در اکثر بازارهاى ایران به فروش مى‏رود.
بطور کلى دست بافته‏هاى ترکمن را مى‏توان به سه دسته تقسیم نمود:
۱ـ دسته بافته‏هایى که جهت مصارف شخصى بافته مى‏شود (توتلیق).
۲ـ دسته بافته‏هایى که جهت فروش به بازار عرضه مى‏شود (ساتلیق).
۳ـ دسته بافته‏هایى که از روى نقشه‏هاى شطرنجى نماکارى مى‏گردند (پورى).
زنان ترکمن در قالى بافى و نمد مالى و پلاسر بافى مهارت بسیار دارند. این کار بیشتر اختصاص به زنان جوان دارد و زنان مسن به عنوان راهنمایى در بافت قالى کمک مى‏کند. تعداد نقوش قالى ترکمن به بیش از صد نوع مى‏رسد.
سایر صنایع دستى ترکمن‏ها عبارتند از: پلاس (گلیم)، هال کوچک و هال بزرگ که براى بستن تن شتر است، نوار حاشیه، خورجین، قارجین (که نوعى پشتى است)، قالیچه کوچک دیوارى و همچنین گلدوزى و نمد مالى. علاوه بر اینها سوزن دوزى، قلاب دوزى، چادر شب بافى، پوستین دوزى، زیور آلات فلزى نیز از صنایع دستى مشترک بین ترکمن و غیر ترکمن مى‏باشد.
صنایع دستی با توجه به ویژگی‌های شغل‌آفرینی آسان و پایدار و کم‌هزینه، ظرفیت بالایی برای تحقق توسعه‌ی استان در بعد اقتصادی و در نتیجه توسعه پایدار دارد. براین اساس باید به صنایع دستی استان، از سویی به عنوان بازوی صنعت گردشگری و از دیگر سوی به عنوان حوزه پرتحرک اقتصادی و اشتغال چشم دوخت.
صنایع دستی استان گلستان در سال ۱۳۹۱ بالغ بر یک میلیون و ۹۰۰ هزار دلار صادرات داشت که کشورهای اروپایی و عربی مهمترین مشتریان اصلی این محصولات بودند .

۳-۴ وضعیت راه های دسترسی وحمل ونقل استان گلستان
موقعیت استان گلستان به نحوی است که ارتباط زمینی قسمت اعظم کشور با کشورهای آسیای مرکزی از طریق راه های واقع در محدوده این استان صورت می گیرد. موقعیت ویژه جغرافیایی وطبیعی از لحاظ بازرگانی داخلی و تجارت خارجی با کشورهای آسیای مرکزی وتنوع فعالیتهای اقتصادی به توسعه شبکه راه های استان بستگی دارد.در سال های اخیر، فعالیت های گسترده ای در زمینه احداث و توسعه زیربناها به ویژه راه و ارتباطات انجام گرفته و ابزار و نهادهای مورد نیاز برای ایجاد تحول در زمینه های مختلف تولیدی و خدماتی در این خطه از کشور بوجود آمده است.
شایان ذکر است که زیربناها، به عنوان اساسی ترین ابزار توسعه اقتصادی – اجتماعی به حساب می آیند. به نحوی که بدون زیربناها و زیر ساخت های لازم و مناسب، توسعه امکان پذیر نیست. در واقع این زیربناها هستند که می توانند روابط میان کانون های زیست و فعالیت را در درون منطقه سامان بخشیده و ارتباط منطقه را با مناطق مجاور و مراکز مهم اقتصادی میسر می سازد. بنابراین گستره جغرافیایی فعالیت بخش حمل و نقل بسیار وسیع بوده و نقش مهمی درتمامی عرصه های تولید، توزیع و مصرف، جابجایی کالا و انسان(بار و مسافر) را ایفا می نماید
از مجموع۱۲۴۶ کیلومتر راه منطقه ای و بین شهری استان ۲۴۴ کیلومتر(۶/۱۹درصد) بزرگراه،۷۵۱ کیلومتر(۳/۶۰ درصد) راه اصلی،۲۵۱ کیلومتر(۱/۲۰درصد )سایر راه ها بوده است. بیشترین طول راه های منطقه ای وبین شهری مربوط به شهرستان گنبد با ۳۰۲ کیلومتر و کمترین راه مربوط به شهرستان رامیان با ۷ کیلومتر بوده است.با توجه به شرایط طبیعی و اقلیمی، تعداد وتراکم پل ها در سطح شبکه جادهای استان فراوان می باشد.تعداد ۲۵۴۲ دهنه بوده که ۲۴۰۹ دهنه(۸/۹۴ درصد) پل زیر ۶ متر و ۱۳۳ دهنه(۲/۵ درصد)پل بالای۶ متر بوده است. طول راه های روستایی استان گلستان در سال ۱۳۹۰ معادل۱۱/۳۴۳۲ کیلومتر بوده که۲۳۸۵ کیلومتر(۵/۶۹ درصد) راه آسفالته، با مشخصات فنی، ۵۶/۳۸۰ کیلومتر(۱۱درصد)راه شوسه با مشخصات فنی۶۶۶٫۵۴ کیلومتر(۵/۲۰درصد)راه بدون مشخصات فنی بوده است.بیشترین طول راه روستایی مربوط به شهرستان  گنبد با۱۳/۵۸۷ کیلومتروشهرستان مراوه تپه با۷۶/۴۴۳ کیلومتر و  کمترین طول راه روستایی مربوط به شهرستان ترکمن با۸۱/۷۲ کیلومتر می باشد. طول راه های مرزی استان بالغ بر ۱۲/۴۱۷ کیلومتر که در شهرستانهای گمیشان، آق قلا، گنبد و مراوه تپه واقع شده است. تراکم راه های منطقه ای و بین شهری درسال ۱۳۹۰ معادل ۹۸۸/۸۶ کیلومتر در صد کیلومتر مربع وترکم راه های روستایی استان۸/۱۶ کیلومتر در صدکیلومتر مربع بوده است.

جدول ۳-۲: طول شبکه جاده ایی استان گلستان به تفکیک شهرستان در سال ۹۰

شاخص شهرستان طول راه منطقه ایی بین شهری(کیلومتر) طول راه روستایی (کیلومتر) طول راه مرزی (کیلومتر)  
راه آسفالته با مشخصات فنی راه شوسه با مشخصات فنی طول راه بدون مشخصات فنی جمع تراکم راه راه آسفالته با مشخصات فنی راه شوسه با مشخصات فنی طول راه بدون مشخصات فنی  
طول راه تراکم راه  
۱۰۰ کیلومتر مربع ۱۰۰۰ کیلومتر مربع    
۱۰۰ کیلومتر مربع ۱۰۰۰ کیلومتر مربع    
بندرگز ۷۰ ۲۵۱/۲۹ ۱۵/۱ ۲۳/۸۵ ۰ ۱۵/۳۵ ۳۸/۱۲۰ ۳۷/۵۱ ۶۵/۲        
کردکوی ۴۸ ۸۶۱/۵ ۷۱/۰ ۰۹/۵۷ ۳۶/۲۷ ۶۹/۹۳ ۱۴/۱۷۸ ۶/۲۱ ۶۱/۲        
بندرترکمن ۷۲ ۲۰۹/۲۴ ۹۳/۰ ۵۹/۵۴ ۰ ۲۳/۱۸ ۸۱/۷۲ ۴۸/۲۰۳ ۵۷/۱        
گمیشان ۴۲ ۲۸۴/۳ ۷۴/۷۹ ۰ ۷۶/۳۱ ۵/۱۱۱ ۴۵/۹ ۰۵/۴۲ ۲۱/۴۷ ۲۱/۴۷  
گرگان ۱۰۲ ۳۱۲/۲ ۲۵/۰ ۵۱/۲۸۰ ۲/۳ ۶۵/۴۴ ۳۶/۳۲۷ ۳۶/۲۰ ۸۲/۰        
آق قلا ۵۳/۱ ۶۷۶/۸ ۳۹/۱ ۲۴/۱۵۸ ۰ ۲۸/۲۵ ۲۲/۱۸۴ ۱۶/۱۰ ۶۳/۱ ۰ ۲۴/۳۰ ۲۴/۳۰  
علی آباد ۹۲ ۲۳/۷ ۷۳/۰ ۴۳/۲۱۳ ۹۳/۱۱ ۲۶/۵۲ ۶۲/۲۷۷ ۰۵/۲۴ ۲/۲        
رامیان ۷ ۹/۰ ۰۹/۰ ۷۸/۱۹۷ ۹۵/۹ ۱۱/۱۲ ۸۴/۲۱۹ ۲/۲۸ ۶۷/۲        
آزادشهر ۱۰۴ ۹۱۶/۱۱ ۱۶/۱ ۶۴/۹۸ ۹۳/۱۶ ۷۱/۲ ۲۸/۱۱۸ ۶/۱۳ ۳۲/۱        
گنبد ۳۰۲ ۹۵۵/۵  ۰۴/۱ ۲۲۵/۴۰۰۲۷/۶۳ ۳۵۵/۷۴ ۵۵/۱۱۲ ۱۳/۵۸۷ ۴۲/۱۱ ۲ ۷۶/۴ ۶۹/۲۱۶ ۷۷/۴  
کلاله ۴۷ ۶۸۲/۲  ۹۳/۰ ۲۴/۲۶۲ ۲۷/۶۳ ۷۳/۶۸ ۲۴/۳۹۴ ۹۴/۷ ۴۷/۵ ۰ ۴/۷۱ ۰  
مراوه تپه ۹۸ ۰۵۳/۳ ۸۲/۱۹۲ ۳۹/۱۳۰ ۵۵/۱۱۶ ۷۶/۴۴۳ ۸۳/۱۳        
مینودشت ۲۳ ۹۱/۶ ۸۵/۰ ۱۸/۱۹۱ ۳/۲۴ ۵۴/۶ ۰۲/۲۲۲ ۱/۲۵ ۰۸/۳        
گالیکش ۸۶ ۶/۱۰۸ ۹۸/۱۹ ۳۴/۴۶ ۸۱/۱۷۴        
استان ۱۲۴۶ ۹۸۸/۸۶ ۷۳/۰ ۲۳۸۵ ۵۶/۳۸۰ ۵۴/۶۶۶ ۵۴/۶۶۶ ۱۱/۳۴۳۲ ۱۲/۲ ۸۱/۴۶ ۵۴/۳۶۵ ۷۷/۴  
                             

۳-۴-۱ شبکه خدمات پروازی و تأسیسات مربوطه
 
در استان گلستان دو فرودگاه گرگان و کلاله وجود دارد. که برای جابجایی مسافر مورداستفاده قرار می گیرد. مشخصات فرودگاه گرگان شامل طول وعرض باند به ترتیب ۳۰۰۰ و۶۰ متر، هواپیمای قابل پذیرش ایرباس و فوکر(بدنه متوسط) و ظرفیت همزمان پارکینگ ۳ فروند،مساحت ترمینال مسافری ۴۳۲۰متر مربع می باشد و مشخصات فرودگاه کلاله شامل طول وعرض باند به ترتیب ۲۱۱۷و ۴۵ متر، هواپیمای قابل پذیرش فوکر (بدنه متوسط) و ظرفیت همزمان پارکینگ ۲ فروند،مساحت ترمینال مسافری۷۵۰ متر مربع می باشد ، تعداد ۲۶۷۴۷۷ نفرمسافر در سال ۱۳۹۰ از طریق فرودگاه های استان)که از این تعداد۲۲۰۴۸۱نفر مسافر داخلی و ۴۶۹۹۶ نفر مسافر بین المللی( با ۳۳۹۶ پرواز جابه جا شده اند. همچنین۲۳۱۶۶۷ تن بار جابجاشده که ۱۴۶۸۵۸ تن در پروازهای داخلی و ۸۴۸۱۰ تن در پروازهای بین المللی جابجا شده است.

جدول ۳-۳ :شاخص فرودگاهی استان گلستان در سال ۹۰

شاخص معیار اندازه گیری سال ۱۳۹۰
اعزام وپذیرش مسافر در پروازهای داخلی نفر ۲۲۰۴۸۱
اعزام وپذیرش مسافر در پروازهای بین المللی نفر ۴۶۹۹۶
اعزام وپذیرش مسافر در کل پروازها نفر ۲۶۷۴۷۷
تعداد پروازهای داخلی پرواز ۳۱۷۲
تعداد پروازهای بین المللی پرواز ۲۷۴
تعداد کل پروازها پرواز ۳۳۹۶
تعداد بار جابه جا شده توسط مسافرین  در پروازهای داخلی تن ۱۴۶۸۵۸
تعداد بار جابه جا شده توسط مسافرین در پروازهای بین المللی تن ۸۴۸۱۰
میزان بار جابه جا شده توسط مسافرین در کل پروازها تن ۲۳۱۶۶۷
تعداد پروازهای غیر برنامه ایی پرواز ۳۲۴

 
 
 
 
۳-۴-۲  بنادر
بنادر استان گلستان شامل بندرگز و بندرترکمن دارای سابقه دیرینه در امر تجارت خارجی باروسیه بوده اند. وجوداین بنادر در فاصله حدود یکصد کیلومتری بندر سنواسک کشور ترکمنستان و ارتباط از طریق رودخانه ولگا به دریای سیاه از اهمیت به سزایی بر خوردار می باشد. راه اندازی،تجهیز و توسعه بنادر مذکور نقش ارزندهای را در توسعه استان بر عهده خواهند داشت .بندرگز با کاربری  مسافری  توریستی دارای ۳ اسکله و ۱۸۰۰ متر مربع پایانه مسافر و۲۴۰۰۰متر مربع محوطه و بندر ترکمن با کاربری چند منظوره دارای۲ اسکله و۳۳۰۰ مترمربع پایانه بار و۳۰۰۰۰ مترمربع محوطه می باشد. در حال حاضر از این بنادر فقط برای اوقات فراغت و تفریح و تفرج استفاده می گردد. همه ساله به ویژه در فصل تابستان جمعیت زیادی از سطح استان و کشوربرای تفریح و گذران اوقات فراغت از ساحل زیبا و آرام بندرگز و ترکمن بهره می گیرند.راه اندازی، تجهیزو توسعه این بنادر نقش ارزنده ای را در توسعه استان می تواند ایفاء نماید.

جدول۳-۴ :مشخصات بنادراستان در سال ۱۳۹۰

نام بندر تعداد اسکله مساحت (مترمربع) طول اسکله (متر) آبخور طول موج شکن اصلی وفرعی(متر) نوع کاربری
پایانه محوطه
مسافر بار
بندرگز ۲ ۱۸۰۰ ۰ ۲۴۰۰۰ ۳۵۰ ۱ ۳۴۰ مسافری-توریستی
بندر ترکمن ۲ ۰ ۳۳۰۰ ۳۰۰۰۰ ۲۶۳ ۱/۱ ۲۷۵ چندمنظوره

۳-۴-۳حمل ونقل ریلی
استان گلستان از طریق راه آهن سراسری (راه آهن شمال) از شهر گرگان تا بندر ترکمن و از آنجا به ساری و سوادکوه و گرمسار و تهران متصل شده است. همه ساله به دلیل موقعیت خوب استان در مسیر مسافرین عازم به مشهد از سمت استان مازندران پذیرای هزاران گردشگر ایرانی است.

۳-۴-۴ ظرفیت جابجایی مسافر وبار
 
استان گلستان در مجموع دو هزار و ۲۵۰ دستگاه ناوگان حمل و نقل فعال در اختیار دارد که از این تعداد ۴۵۰ دستگاه اتوبوس، ۴۵۰ سواری و یک هزار و ۳۵۰ مینی بوس هستند.در سال ۱۳۹۰ تعداد مسافر جابه جا شده شبکه حمل ونقل جادهای استان گلستان۹/۶۰۸۴ هزار نفر بوده که ۴/۴۴۳۴ هزار نفر(۷۳ درصد ( درون استانی و ۱۶۵۰ هزار نفر(۲۷ درصد) برون استانی بوده که از مجموع مسافرین ۸/۱۵ درصد به وسیله اتوبوس،۲/۷۴ درصد به وسیله مینی بوس،و۱۰درصد به وسیله سواری جابه جا شده اند.میزان بار جابجا شده شبکه حمل ونقل جادهای استان گلستان در سال مذکورمعادل۴۵۴۷۳۸۲ تن بوده که نسبت به سال قبل حدود ۳درصد افزایش داشته است.تردد کامیونهای ترانزیتی حمل بار از گمرک اینچه برون در سال ۱۳۹۰ معادل ۱۵۷۶۵ دستگاه که ازاین تعداد ۳۲۹۱ دستگاه ورودی و ۱۲۴۷۴ دستگاه خروجی بوده است. ظرفیت جابجایی باردر سال مذکور از گمرک اینچه برون معادل۲۸۶۵۲۳ تن بوده است.
تعداد شرکت های حمل ونقل بین المللی که در استان گلستان به فعالیت مشغول می باشد،هجده شرکت می باشد که براساس نمودار زیر پراکنش آن ها به ترتیب در شهرستان های گرگان،آق قلا،گنبد وبندر ترکمن می باشد.

نمودار۳-۱:پراکنش شرکت های حمل ونقل استان گلستان
 
تعداد شرکت های حمل ونقل مسافربری داخل استان به ۷۳ مورد می رسد که از این تعداد ۴۲ شرکت اتوبوسرانی،۲۷ شرکت مربوط به مینی بوس وتعداد۴ شرکت سواری می باشد که بیشتر این شرکت در مرکز استان قرار دارند.در نمودار های زیر تعداد این شرکت ها به تفکیک شهرستان  آورده شده است  :

نمودار۳-۲: شرکت های مسافر بری داخلی استان گلستان

نمودار۳-۳ : شرکت های حمل ونقل مسافربری(اتوبوس)استان گلستان
نمودار۳-۴: شرکت های مسافربری (مینی بوس)استان گلستان

نمودار ۳-۵: شرکت های مسافربری(سواری) استان گلستان

جدول ۳-۵:تعداد سفر و مسافر جابه جا شده برحسب وسیله نقلیه در سال ۱۳۹۰

   نوع    وسیله   نقلیه
سال
اتوبوس مینی بوس سواری جمع
تعداد سفر مسافر تعداد سفر مسافر تعداد سفر مسافر تعداد سفر مسافر
۱۳۹۰ ۷۳۸۷۲ ۹۶۲۵۹۸ ۲۴۱۴۵۵ ۴۵۱۵۲۸۷ ۱۵۵۸۱۲ ۶۰۷۰۶۸ ۴۷۱۳۹ ۶۰۸۴۹۴۴

 
۳-۵ مراکز اقامتی استان گلستان
۳-۵-۱ هتل ها
طبق آمار سال ۱۳۹۰،تعداد ۱۹ واحد هتل فعال در استان وجود دارد که در شهرهای گرگان،کردکوی،مینودشت،آزادشهر،علی آباد وگنبدمستقر می باشند که در مجموع دارای ۴۶۰ اتاق، ۱۱۸۲ عددتخت و۶۲ واحد سوئیت می باشند.از نظر پراکنش هتل ها بیشترین تعداد آنها در شهر گرگان با ۹ هتل می باشد. از بین هتل های استان، هتل جهانگردی با ۶۹ اتاق و ۱۸۹ تخت و ۱۱ سوئیت بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده است[۱۹].شرح این هتل ها در زیر آمده است.

نمودار۳-۶ : پراکنش هتل های استان

          جدول۳-۶ :  تعداد مسافران داخلی وخارجی اقامت داده شده در هتل های استان در سال های ۸۹-۹۰

شرح مسافران خارجی مسافران داخلی کل مسافران
۱۳۸۹ ۱۳۹۰ ۱۳۸۹ ۱۳۹۰ ۱۳۸۹ ۱۳۹۰
استان ۲۴۳۷ ۱۸۱۹ ۱۲۰۴۶۸ ۱۲۵۶۲۶ ۱۲۲۹۰۵ ۱۲۷۴۴۵

جدول۳-۷:هتل های استان گلستان

ردیف نام/کد/
 درجه هتل
بهره بردار/ مدیر سال تاسیس تعداد پرسنل  تعداد سوئیت تعداد اتاق تعداد تخت نشانی تلفن
۱ سرفراز/ دو ستاره A/7502 /2
(غیر فعال)
محمد تقی سرفراز
نقی سرفراز
۱۳۶۲ ۱۰ ۷ ۱۳ ۲۶ گرگان  بلوار جرجان ۳۳۵۷۸۶۶
۰۹۱۱۳۷۷۸۰۱۰
۲ طهماسبی /دو ستاره A/75023/2 نرگس طهماسبی
اسماعیل مطلبی
۱۳۶۷ ۷ - ۴۴ ۹۶ گرگان خیابان جمهوری ۴۴۲۲۷۸۰
۰۹۱۱۱۷۱۷۷۹۱
۳ معروف/ یک ستاره  A  / ۷۵۰۲۵/۲ محمد حسین معروف ۱۳۵۳ ۱۳ ۶ ۴۰ ۹۲ گرگان –خیابان جمهوری ۴۴۲۵۵۹۱
۰۹۱۱۱۷۱۸۲۳۸
۴ مجتمع جهانگردی ناهار خوران/کد ۷۵۰۲۰/۲/دوستاره T شرکت سرمایه گذاری ایرانگردی و جهانگردی/     جواد شکیبازاده ۱۳۵۱ ۳۶ ۱۱ ۶۹ ۱۸۹ گرگان – ناهار خوران ۵۵۲۱۲۷۸
۰۹۱۵۵۷۱۰۷۵۲
۵ شهرداری/دو ستارهA
۷۵۰۲۲/۲
شهرداری گرگان
محمد رضا اشرفی
۶۱ ۱۵ - ۱۳ ۲۶  گرگان – ناهار خوران ۵۵۲۴۰۷۷
۰۹۱۱۱۷۰۶۹۰۴
۶ آذین/ چهار ستاره T
۷۵۰۳۵/۲
شرکت شاذین محمود طهماسبیفر ۱۳۸۱ ۳۸ ۱۱ ۳۵ ۱۰۵ گرگان ۲۲۴۰۲۲۲
۰۹۱۱۳۷۷۲۵۰۰
۷ پارک /یک ستاره A
۷۵۰۲۱/۲
شرکت توسعه عامل سید مرتضی حسینی ۱۳۵۶ ۵ - ۹ ۲۰ آزاد شهر – خ شهید بهشتی ۲۵۴۵-۰۱۷۴۶۷۲
۰۹۱۲۴۹۵۹۵۹۳
۸ استقلال /دو ستاره A
۷۵۰۱۸/۲
سید علیرضا پدرام ۱۳۵۴ ۲۶ ۶ ۳۸ ۸۴ مینو دشت – جنب پلیسراه ۳۰۱۱۲-۰۱۷۴۵۲
۰۹۱۲۳۰۵۷۱۳۵
۹ هتل بهمن/سه ستاره A/75038/2 باب ا… تجری ۱۳۸۲ ۲۰ ۲ ۲۶ ۴۶ کرد کوی – بلوار امام ۹-۳۲۲۱۵۰۱
۰۹۱۱۳۷۳۱۵۱۱
۱۰ هتل راه و ماه گلستان
دو ستاره/A                  ۷۵۰۳۹/۲
شرکت خدمات مسافرتی سپهر گشت/عیسی کاملی ۱۳۸۴ ۱۵ ۱ ۱۰ ۲۰ گرگان – ناهار خوران ۵۵۲۰۰۳۰
۰۹۱۱۱۷۱۸۱۴۲
۱۱ هتل فرهنگیان گرگان
سه ستارهA/75040/2
آموزش و پرورش گرگان
سید ضیاء حسینی
۱۳۸۰ ۳۵ ۳ ۳۰ ۱۳۲ گرگان-نهار خوران ۳-۵۵۲۱۶۵۲
۰۹۱۱۲۷۰۴۹۷۲
۱۲ هتل فرهنگیان گنبد   دو ستارهA/75041/2 آموزش و پرورش کنبد/محمدرضا رجب زاده ۱۳۷۴ ۲۵ - ۱۹ ۴۴ گنبد خیابان طالقانی شرقی ۵۵۵۵۱۴۷
۰۹۱۱۱۷۲۳۶۲۶
۱۳ کانیار/دو ستاره  A
۷۵۰۴۲ /۲
شرکت کاکتوس شرق گلستان
سید حسن حسینی
۱۳۸۵ ۳۰ ۲ ۱۰ ۳۲ علی اباد کتول ۰۱۷۳۶۲۳۲۴۵۰
۰۹۱۱۱۷۱۵۳۸۶
۱۴ قابوس/یک ستار A   ۷۶ ۷۵۰/۲ آنه محمد نیازپور ۱۳۷۶ ۷ - ۱۸ ۴۲ گنبد- میدان امام علی ۰۹۱۱۷۰۲۸۶۶۲
۰۱۷۲۳۳۴۵۴۰۶
۱۵ زیارت/دو ستاره  T
۷۵۰۷۷/۲
سید ابراهیم خادمی ۱۳۸۶ ۱۰ ۶ ۱۸ ۴۷ گرگان- زیارت ۰۹۱۱۳۷۱۱۰۰۹
۷-۲۴۶۳۰۰۶
۱۶ قصر/ ۷۵۰۷۸/۲ ابراهیم ممشلی ۱۳۸۹ ۲۰ - ۲۳ ۷۸ مینودشت ۰۹۱۱۳۷۴۰۰۳۸
۱۷ پارمیس/ ۷۵۰۷۹/۲ شرکت ذائقه ساز گلستان/        مهدی تجری و فاطمه تجری ۱۳۸۹ ۱۵ ۳ ۱۱ ۲۸ علی آباد ۰۹۱۱۳۷۳۰۰۴۲
۱۸ عجم شرکت جوجه طلایی آزاد شهر/
محمد عجم
۱۳۸۹ ۱۵ ۴ ۳۴ ۷۵ آزاد شهر –کمربندی ۰۹۱۱۱۷۲۱۸۴۰
۱۹ آلتن صحراء
۷۵۰۸۱/۲
طواق قلیچ چپرلی ۱۳۸۹ ۸ - - - آق قلا-بعد از پلیس راه ۰۹۱۱۱۷۵۵۹۲۵
۰۱۷۳۵۲۲۸۳۳۰

 
 ۳-۵-۲ مهمانپذیرها
مهمانپذیرها پس از هتل ها باامکاناتی محدودتر مسافران را اسکان می دهند.تعداد این مهمانپذیرها که با درجه ستاره(سه ستاره،دو ستاره،یک ستاره )مشخص می شود در استان گلستان ۱۲ واحد است که از این تعداد پنج مهمانپذیر،سه ستاره،پنج مهمانپذیر،دو  ستاره و دو واحد از این مهمانپذیرها تک ستاره می باشند که در مجموع دارای ۲۲۳ اتاق و۶۴۲تخت است. بیشترین تعداد مهمانپذیرهای استان در شهرستان گرگان با ۴ مهمانپذیر واقع شده اند. در بین مهمانپذیر های استان بیشترین تعداد اتاق و تخت مربوط به مهمانپذیر توریست در شهرگرگان با ۴۵ اتاق و ۱۴۸ تخت می باشد.

جدول۳-۸: مهمانپذیرهای استان گلستان

 نام مهمانپذیری   درجه              شماره تلفن/ فکس                                نشانی
توریست ** ۳۳۵۳۷۹۷-۰۹۱۱۳۷۵۹۹۷۴ گرگان- ابتدای بلوار جرجان
بنفشه *** ۲۲۲۴۶۴۷-۰۹۱۱۲۷۰۲۳۶۸ گرگان- خ شهیدبهشتی- جنب مخابرات
رازی ** ۲۲۲۴۶۱۳-۰۹۱۱۳۷۱۳۳۴۵ گرگان-میدان وحدت- پشت بازار امام
پارس ** ۲۲۲۹۵۵۰-۰۹۱۲۷۶۴۰۱۱۷ گرگان- میدان وحدت- پشت بازار امام
زرندی *** ۶۲۲۹۲۲۹ علی‌آباد- خ امام رضا- انتهای بلوار
گلستان ** ۳۳۳۰۰۱۷-۰۹۱۱۱۷۶۰۴۷۹ مینودشت- خ سی‌متری الغدیر
گالیکش *** ۵۹۷۲۰۰-۰۹۱۱۳۷۶۶۴۸۶ گالیکش – جنب پمپ بنزین
خیام گنبد ** ۲۲۲۷۶۶۳-۰۹۱۱۹۹۶۵۲۶۰ گنبد- خ اما‌م خمینی- پاساژ قاضی‌مقدم
فردوسی *** ۳۳۳۰۳۶۴-۰۹۱۱۱۷۲۰۱۸۳ گنبد- میدان امام علی(ع)
مازندران * ۶۷۲۴۲۸۲-۰۹۱۱۸۷۴۹۵۶۵ آزادشهر- خ شهید بهشتی
رسالت * ۶۲۲۲۱۰۸-۰۹۱۱۱۷۰۶۷۹۹ علی‌آباد- خ امام رضا(ع)
مینودشت *** ۵۲۲۳۱۸۸- ۰۹۱۱۱۷۶۰۴۸۹ مینودشت- کمربندی – روبروی میدانبار

۳-۵-۳ پا نسیون ها
واحدهای اقامتی که به صورت مشارکتی ودربست در اختیارمسافران قرار می گیرد که طبق آمارهای منتشرشده سازمان میراث فرهنگی استان،تعداد۱۶ پانسیون در استان وجود دارد که پنج واحد سه ستاره وده واحد،دو ستاره ویک واحد از آنها تک ستاره می باشد که دوازده واحد از این پانسیون ها در شهرستان گرگان واقع شده اند
 
جدول ۳-۹: پانسیون های استان گلستان

ردیف  نام پانسیون
کد شناسائی
نام بهره بردار نام مدیر درجه/ ستاره نشانی محل واحد
۱ آفتاب/ ۷۵۰۷۸/۲ احمد میر وکیلی حلاوت  میر وکیلی ۲T گرگان، جرجان، جرجان چهرم
۲ یاس/ ۷۵۰۷۹/۲ مرضیه لیاقی نرجس شیخ حسنی ۳A گرگان، ولیعصر، عدالت ۲۹، پلاک۱۱
۳ پائیزان/ ۷۵۰۸۰/۲ اعظم بهلول اعظم بهلول ۱ A گرگان، فلکه کریمی، مطهری جنوبی
۴ خیام/ ۷۵۰۸۱/۲ سعید سلمانیان ژیلا قادری افشار ۲ A گرگان، خیابان شهید بهشتی
۵ تسنیم/۷۵۰۸۶/۲ افسانه رحیمی افسانه رحیمی ۲A گرگان، جرجان، جرجان دوم
۶ اندیشه/ ۷۵۰۸۷/۲ محمد تقی آجدانی محمد تقی آجدانی ۲A آزاد شهر، خیابان شهید بهشتی
۷ زمرد/ ۷۵۰۹۲/۲ حسن منتظری حسن منتظری ۳A علی آباد، جنب زمین فوتبال خارکلاته
۸ سماء/ ۷۵۰۸۶/۲ قنبر جلالی مرضیه  حاجی بیک ۳A گرگان،  پشت بانک ملی
۹ پرند/ ۷۵۰۸۸/۲ سکینه جلالی سکینه جلالی ۲ A گرگان- گلشهر- نبش گلشهر ۱۹
۱۰ رز/ ۷۵۰۸۹/۲ آزیتا سیفی آزیتا سیفی ۳ A گرگان-خیابان شالیکوبی-عدالت ۳۸
۱۱ ایراندخت/۷۵۰۹۵/۲ شهربانو نظری شهربانو نظری ۲ T علی آباد-خیابان هنرستان-آفتاب ۱۶
۱۲ هیرکان/ ۷۵۰۹۷/۲ خسرو انصاری خسرو انصاری ۳A گرگان-روبروی دانشگاه آزاد اسلامی
۱۳ مهر/۷۵۰۹۸/۲ عباس زنگانه شهربانو تخم افشان ۲A علی آباد-خیابان هنرستان
۱۴ پارسیان/ ۷۵۰۹۹/۲ محسن علی آبادی مونا گرزالدین ۲A گرگان – فلکه بسیج – جنب اتوبانک

 
۳-۵-۴ کمپ ها
کمپ ها واحد های  اقامتی خدماتی بین راهی  هستند که سعی آنان در جهت اسکان موقت مسافران واطلاع رسانی در رابطه با جاذبه های گردشگری دراستان مورد نظر  می باشد.در این راستا کمپ های دائمی  که در استان گلستان پرپا هستند مجموعا برابر ۱۳  کمپ می باشد  که این کمپ ها شامل کمپ ساحلی نوکنده،کمپ ساحلی بندرگز در شهرستان بندرگز،کمپ ساحلی بندر ترکمن،کمپ های النگدره،کمپ جنگلی قرق وزیارت در شهرستان گرگان،کمپ های امام رضا والنگ در شهرستان کردکوی،کمپ های دارکلاته،دلند،شیرآباد در شهرستان رامیان، کمپ کبودوال وکمپ گنبد در شهرستان گنبد کاووس می باشد. اما در زمان های اوج گردشگری کمپ هایی نیز به صورت موقت در سطح استان برپا می شود برای نمونه در نوروز ۱۳۹۳ تعداد ۲۴ کمپ موقت در استان برپا شدند که این کمپ ها در مسیر اصلی جاده بین المللی و روستاهای پر تردد ایجاد شده است که با ارائه آبجوش، بروشور وامکانات مورد نیاز،به مسافرین خدمات رسانی می کردند.

۳-۶ مراکز پذیرایی وخدمات بین راهی استان گلستان
در استان گلستان تعداد ۱۶ واحد مجتمع پذیرایی وتفریحی،۱۲ واحد رستوران،۱۰ واحد سالن پذیرایی،۵واحد کبابی، ۶واحد اغذیه فروشی، ۷واحد سفره خانه سنتی و۸ واحد چایخانه و ۱واحد اقامتگاه طبیعت گردی در شهرستان کلاله دارد که مجموعا تعداد آنها به ۶۵ مورد می رسد وبیشتر این مراکز در شهرستان گرگان تمرکز دارند ،که در نمودار زیر پراکنش این مراکز خدماتی به نمایش گذاشته شده است[۲۰].

نمودار۳-۷: پراکش مراکز خدماتی وپذیرایی در استان
 
۳-۷  مناطق نمونه گردشگری[۲۱]
مناطق نمونه گردشگری به محدوده ای جغرافیایی اطلاق می شود که در این محدوده یک یا چند و یا مجموعه ای از جاذبه های تاریخی ، طبیعی و فرهنگی وجود دارد که وجود آنها انگیزه ای برای سفر و اقامت گردشگران خواهد بود . لذا فراهم بودن زیرساخت های مناسب برای بهره برداری و توسعه این مناطق از واقعت های اجتناب ناپذیر است. از مهم ترین ویژگی های مناطق نمونه گردشگری،  هدایت و مدیریت سرمایه ها و سرمایه گذاری در منطقه خواهد بود.براین اساس که دولت می تواند پس از مشخص کردن  مناطق مستعدکشور  وقطب های گردشگری با تاکید برمناطق کمتر توسعه یافته به سرمایه گذران، اجازه تاسیس مناطق نمونه گردشگری را بدهد.
با توجه به عرصه مورد نیاز برای احداث تأسیسات گردشگری اعم از اقامتی و پذیرایی و زیر ساخت های مورد نیاز در این محدوده جغرافیایی به حسب ظرفیت و مساحت عرصه در چهار سطح محلی (‌با حداقل سی هکتار ) ، استانی (‌حداقل پنجاه هکتار ) ، ملی ( حداقل یکصد هکتار ) و بین المللی
( حداقل سیصد هکتار ) ‌سطح بندی می شود . لیکن سطح بندی نهایی آن براساس شاخص های مربوط ، با توجه به سطح خدمات و سرمایه گذاری انجام یافته توسط سازمان مشخص می گردد .
به استناد ماده (۸) قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ـ مصوب۱۳۸۲وطبق جلسه سال۱۳۸۷ هیئت وزیران در مجموع پنجاه منطقه در استان گلستان مشخص گردیده است که از این تعداد سی منطقه به عنوان مناطق نمونه گردشگری به ثبت رسیده است و دارای مصوبه ی هیئت وزیران می باشد امابیست وپنج منطقه دیگر در زمره مناطقی هستند که استعداد لازم را برای تبدیل شدن به منطقه نمونه گردشگری را دارند اما  تاکنون به تصویب هیئت وزیران نرسیده اند.در ادامه اسامی این مناطق نمونه آوره شده است
جدول ۳-۱۰ : مناطق نمونه گردشگری




ردیف نام منطقه نمونه گردشگری موقعیت منطقه
۱ چشمه آق سو کلاله
۲ ساحل بندر ترکمن بندرترکمن
۳ چشمه قلقلی بندرگز
۴ محور قطب بین المللی گمیشان (کاسپین) بندرترکمن
۵ محورچهل چای مینودشت
۶ محورامامزاده قرن آیاد کلاته
۷ محور روستای زیارت به آبشار زیارت گرگان
۸ محور توسکستان گرگان
۹ ساحل بندرگز بندر گز
۱۰ محور روستای پاقلعه به قلعه موران رامیان
۱۱ چشمه گل رامیان
۱۲ محور النگ رامیان
۱۳ حاشیه طبیعت گردی اترک بندرترکمن،آق قلا،گنبد،کلاله
۱۴ جزیره آشوراده بندر ترکمن
۱۵ پارک طبیعی شیرآبااد رامیان
۱۶ محور محمد آباد علی آباد
۱۷ دهکده ییلاقی درازنو کردکوی
۱۸ دهکده ییلاقی جهان نما کردکوی
۱۹ جنگل شموشک کردکوی
۲۰ زیارتگاه خالد نبی کلاله
۲۱ پارک ناهارخوران گرگان
۲۲ هزارپیج گرگان
۲۳ پارک شبنم نوده خاندوز آزادشهر
۲۴ جنگل النگدره گرگان
۲۵ دلند رامیان
۲۶ قرق گرگان- علی آباد
۲۷ آبشار وسدکبودوال علی آباد
۲۸ محور پارک امام رضا به دهکده درازنو وجهان نما کردکوی
۲۹ زیارتگاه مختومقلی فراغی مراوه تپه
۳۰ جنگل شصت کلاته
جدول ۱۰-۳ : مناطق نمونه گردشگری

گرگان

۳-۸ سرمایه گذاری های انجام گرفته یادرحال انجام گردشگری در استان گلستان
سرمایه گذاری هایی که در استان گلستان در رابطه با گردشگری انجام می شود بیشتر مربوط به بخش اقامتی است که مجموعا تعداد طرح های مذکور به۴۳ مورد می رسد وعمدتا محل اجرای آنها مرکز استان می باشد.بعضی از این طرح ها درحال انجام،بعضی فعال وبرخی دیگر غیرفعال اند که علت غیرفعال بودن آنان اغلب مربوط به کمبود منابع وعمدتا منابع مالی می باشد که این امر نشان از عدم حمایت ارگان های مربوطه از فعالیت های گردشگری می باشد:خلاصه ی طرح ها به قرار زیر است:
نمودار۳-۸ : پراکنش طرح ها سرمایه گذاری در استان گلستان
 
 
جدول ۳-۱۱:  طرح های سرمایه گذاری گردشگری در استان گلستان

ردیف عنوان طرح محصول تولیدی مجری طرح محل اجرا وضعیت طرح
۱ اقامتی پذیرایی تجاری (هتل ۴ستاره میامی) اقامتی و پذیرایی ورزشی تفریحی وتجاری به ظرفیت ۱۸۰ اتاق،۲۰۰ تخت مهدی اسدی گرگان در حال اجرا
۲ دهکده گردشگری نگین ترکمن مجتمع اقامتی پذیرایی وتفریحی وتجاری دهکده توریستی گردشگری نگین ترکمن بندرترکمن غیرفعال
۳ اقامتی پذیرایی احداث تالار وپذیرایی در ۳طبقه و۱۶ واحد سوئیت اقامتی به همراه فضای پارکینگ ومحوطه سازی هتل آسمان (موذن) گالکش درحال اجرا
۴ اقامتی پذیرایی واحد اقامتی وتالارپذیرایی وواحدتجاری وتفریحی مهدی محمدی گنبد درحال اجرا
۵ مجتمع اقامتی وپذیرایی  وتفریحی و.. واحد اقامتی در ۴ طبقه،تالار پذیرایی وفضای سبز و… محسن دایی بندرگز درحال اجرا
۶ مجتمع اقامتی،پذیرایی وتفریحی وتوریستی(۲ ستاره) شامل بخش های اقامتی وپذیرایی وفضای سبز،باغ گل وبازی کودکان،گلخانه،فروشگاه نظام علی کوهستانی آزادشهر درحال اجرا
۷ اقامتی پذیرایی مهمانپذیر به ظرفیت ۱۱ سوئیت و۲ اتاق جمعا۱۳واحدو۲طبقه تالار پذیرایی صفرعلی عجم آزادشهر فعال
۸ مجتمع اقامتی وپذیرایی وتفریحی ایجادفضای اقامتی و فضاهای پذیرایی ،فضاهای ورزشی ،فروشگاه صنایع دستی محمدجواد عامل گرگان درحال اجرا
۹ مجتمع اقامتی وپذیرایی(هتل شهاب، ۲ستاره) واحداقامتی وپذیرایی ،حداقل با۲۰اتاق وسالنهای متعدد پذیرایی مجزای زنانه ومردانه وبه ظرفیت ۵۵ اتاق،۱۵۰ تخت سیدوجیح الله حسینی گرگان فعال و درحال اجرا
۱۰ مجتمع اقامتی پذیریی تفریحی ظرفیت رستوران۱۲۵۰ نفر،ظرفیت تالار ۱۷۰نفر،ظرفیت پذیرایی سنتی۲۵۰ نفر ظرفیت اقامت۲۵۰نفر سیدحسن حسینی گرگان غیرفعال
۱۱ مجتمع فرهنگی تفریحی توریستی وورزشی ایجاد مجتمع تفریحی توریستی تاریخی و اقامتی شامل:زمین فوتبال، سالن ورزشی، بازی کودکان،رستوران، استخر شرکت رهپویان مبین گلستان گرگان غیرفعال
۱۲ مجتمع اقامتی پذیرایی واحداقامتی،تالارپذیرایی، سید رمضان حسینی کردکوی فعال
۱۳ مجتمع خدماتی رفاهی بین راهی واحداقامتی،تالارپذیرایی،پمپ بنزین،مسجد ،پرورش اسب و… حمید راضی آزادشهر درحال اجرا
۱۴ اقامتی پذیرایی تفریحی توریستی مرکز تجاری خدماتی (هتل وهتل آپارتمان) موزه ترکمن ورزشهای ابی و… پروژه گردشگری دهکده جهانگردی گلستان بندرترکمن فعال
۱۵ اقامتی پذیرایی طرح شامل:لابی،پذیرش ، اشپزخانه،چ ایخانه سنتی ،تالار ویژه خانم هاواقایان محمد جعفری فاضل آباد غیرفعال
۱۶ مجتمع اقامتی تفریحی وتجاری واحدهای اقامتی،پزیرایی،فروشگاه های خرید شرکت قصرروشن گلستان وپیمان قصر سفید گرگان درحال اجرا
۱۷ هتل  ۵ ستاره بوتانیک سالن کنفرانس واستخرسرپوشیده،دوسالن بدنسازی،سالن بیلیارد،زمین تنیس، فروشگاه، ظرفیت ۱۰۰اتاق،۲۵ تخت کامران احدپور گرگان درحال اجرا
۱۸ مجتمع تفریحی توریستی وپارک آبی واحدهای پزیرایی،تفریحی وپارک آبی مجتمع تفریحی توریستی موج آبی گنبد درحال اجرا
۱۹ مجتمع اقامتی پذیراییوتفریحی واحدهای اقامتی،پزیرایی،تفریحی اسمانه دریای خزر اراضی ساحلی بندرترکمن درحال اجرا
۲۰ ایجاد مجموعه بزرگ تفریحی توریستی اتاق،رستوران،سالنهای پذیرایی وورزشی ،  استخرسرپوشیده،بولنگ،پاتیناژ،تله کابین، پارکینک سرپوشیده و… شرکت ارین پارسه کیش ناهارخوران گرگان درحال اجرا
۲۱ اقامتی پذیرایی تفریحی وتوریستی(آرمان طبیعت) فضای تجاری، آپارتمانهای مسکونی، بخش اداری،فانوس دریایی،بندرگاه،آلاچیقهای دریایی،کمپ ساحلی ،خدمات بین راهی، شرکت ساحلی بندر گز:آرمان طبیعت بندرگز غیرفعال
۲۲ مجتمع گردشگری سوئیت آلاچیق رستوران سالن پذیرایی بهروز اردوانی بندرترکمن مسیر اسکله درحال اجرا
۲۳ مجتمع تفریحی توریستی ورزشی ایجاد مجتمع تفریحی توریستی ورزشی واقامتی(فاز اول به بهره برداری رسیده است) شرکت گردشگری اسب وطبیعت گرگان فعال
۲۴  طرح توسعه هتل آذین استخر سونا جکوزی فضای اقامتی وپذیرایی محمود طهماسبی گرگان فعال
۲۵ مجتمع خدماتی رفاهی بین راهی احداث پمپ بنزین ،نمازخانه، فضای پارکینگ، واحدهای اقامتی وپذیرایی مجتمع خدمات رفاهی نسیم گرگان گرگان فعال
۲۶ واحد اقامتی پذیرایی (متل) ایجاد تالر پذیرایی واقامتی در ۸اتاق علی بائیان جزی بندر گز درحال اجرا
۲۷ مجتمع خدماتی بین راهی ایجاد خدمات بین راهی،پمپ بنزین، اپاراتی،فتعویض روغن وواحد پذیرایی احمدبوجاری گنبد درحال اجرا
۲۸ اقامتی پذیرایی واحد اقامتی وتالار پذیرایی مجتمع گردشگری رفاهی اقامتی شباهنگ کلاله درحال اجرا
۲۹ مججتمع اقامتی پذیرایی   مهدی جعفری زاده   غیرفعال
۳۰ مجتمع پذیرایی واقامتی (طواق قیچ چیرلی ۲ستاره) مجتمع در ۳طبقه با ۱۰ اتاق بادرجه ۲ستاره وتالار ،فروشگاه،کافی شاپ ،چایخانه سنتی، شرکت طواق قیچ چیرلی آق قلا فعال
۳۱ اقامتی وپذیرایی ایجاد واحدهای اقمتی وپذیرایی از نوع متل ،فروشگاه وپارکینک حسین حاجی زاده گالیکش فعال
۳۲ مجتمع خدماتی رفاهی بین راهی سالن پذیرایی رستوران فضاهای تجاری واقامتی رضا حمیدی بندرگز درحال اجرا
۳۳ واحد اقامتی پذیرایی ایجاد یک مجموعه اقامتی وپذیرایی مهدی دیلم کتولی فاضل آباد درحال اجرا
۳۴ واحد اقامتی پذیرایی (هتل ۲ ستاره) ایجاد مجتمع اقامتی پذیرایی ۸طبقه با ۳۰اتاق وسالن های مجزای زنانه ومردانه جعفر رایجی گرگان غیرفعال
۳۵ اقامتی پذیرایی (هتل یک ستاره) طرح با ۱۰ اتاق: زیرزمین محل قرار گیری تاسیسات،طبقه همکف فضای پذیرایی، طبقه اول بخش اقامتی سید رمضان حسینی گرگان غیرفعال
۳۶ اقامتی پذیرایی واحد اقامتی به صورت سوئیت با ویلاهای پراکنده، فروشگاه موادغذایی ،سالنهای پذیرایی و وپارکینگ وفضای سبز رضا ریحانی گرگان غیرفعال
۳۷ مهمانپذیر(۲ستاره) رستوران کافه سنتی تاج بی بی ریگی گالیکش غیرفعال
۳۸ مجتمع اقامتی وپذیرایی وتوریستی تجاری ایجاد مجموعه ۲ستاره،تالار مراسمات وواحد تجاری علی اکبر زارع گنبد غیرفعال
۳۹ واحد اقامتب پذیرایی (هتل) طرح در ۵طبقه شامل لابی وپذیرش وکافی شاپ در همکف، سالنهای پذیرایی واقامتی   گرگان فعال
۴۰ مجتمع پذیرایی سنتی پذیرایی سنتی ورستوران الهام شیدایی گرگان فعال
۴۱ واحد اقامتی پذیرایی (پانسیون) یک واحد اقامتی (پانسیون) شامل ۶ سوئیت محمدتقی طاهری گرگان فعال
۴۲ مجتمع اقامتی پذیرایی وتجاری احداث تالار در ۲طبقه و۶سوئیت سیدرضا لطیف عقیلی کردکوی درحال اجرا
۴۳ مجتمع اقامتی پذیرایی دارای۲ سالن تالار همایش وجشن عروسی رستوران وتریا، آلاچیق ،وفضای سبز زهرا نجفی نودیجه گرگان فعال

منبع: سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی وگردشگری استان گلستان

۳-۹ تبلیغات وبازاریابی گردشگری انجام گرفته در استان گلستان
در رابطه با تبلیغات انجام شده در زمینه  گردشگری استان گلستان باید گفت که تا کنون هیچ گونه تبلیغاتی به صورت ممتد از سوی هیچ ارگانی انجام نگرفته است.اما به صورت مقطعی سازمان میراث فرهنگی ،صنایع دستی وگردشگری استان فقط در ایام نوروز مبادرت به انتشار برشور وکاتالوگ هایی جهت شناساندن استان وجاذبه های آن کرد ه است این تعداد در نوروز ۹۳ به ۶۷۶ هزار و ۵۷۶ نسخه بوده است علاوه بر این در این مدت  سامانه ارسال بلوتوث معرفی جاذبه‌های گردشگری استان گلستان در سه نقطه استان: در شرق پایگاه رزواسیون نوکنده- بافت تاریخی گرگان- در غرب پلیس راه تنگراه راه اندازی شده بود همچنین در این مدت ستاد های سفر در اکثر مناطق راه اندازی شده و خطوطی را برای ارتباط مستقیم مسافران وگردشگران  با رئیس ستاد اختصاص داده بودند .ودر زمینه پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی تنها منبع رسمی وب سایت اطلاع رسانی سازمان گردشگری استان «GolestanCHTO.IR  »   می باشد.اما به صورت غیر رسمی چندین پایگاه دیگر همچون «شمال نیوز»،«تبیان»،«آفتاب»،«پیام سرا» وچند وبلاگ دیگر به معرفی استان گلستان وجاذبه های آن  می پردازند.

۳-۱۰ تقاضای گردشگری استان گلستان
۳-۱۰-۱ تعدادگردشگران ورودی
طبق سرشماری های سال ۱۳۹۰ تعداد ۹/۶۰۸۴ هزار نفردر استان تردد کرده اند که از این تعداد ۴/۴۴۳۴ هزار نفر(۷۳ درصد) درون استانی و۱۶۵۰ هزارنفر(۲۷ درصد) برون استانی بوده اند.همچنین در همان سال هتل های استان گلستان پذیرای ۱۸۱۹ نفر گردشگر خارجی و۱۲۵۶۲۶ هزار نفر  گردشگر داخلی  بوده اند که این میزان نسبت به سال ۱۳۸۹ برای گردشگران خارجی ۲۵ درصد کاهش وبرای گردشگران داخلی ۴درصد افزایش داشته است. واز مجموع ۱۲۹۳۵۵ هزار گردشگر که از مرز استان (داشلی برون) وارد استان استان شدند،۲۶۹۹۳ هزار نفر ایرانی و۱۰۲۳۶۲ هزار نفر گردشگران خارجی بوده اند.

سال جمع (نفر) درون استانی برون استانی درصد تغییرات
تعداد درصد تعداد درصد درون استانی برون استانی
۱۳۸۹ ۶۸۱۶۴۳۲ ۴۶۳۲۲۷۲ ۶۷ ۲۱۸۴۱۵۰ ۳۲ ۱۰ ۱۱-
۱۳۹۰ ۶۰۸۴۹۴۴ ۴۴۳۴۴۸۷ ۷۲ ۱۶۵۰۴۵۷ ۲۸ ۱- ۲۴-

جدول۳-۱۲:تعداد مسافر جابه جا شده استان گلستان به تفکیک درون استانی وبرون استانی طی سالهای ۹۰-۱۳۸۹
 
جدول ۳-۱۳: تعداد مسافران ایرانی و خارجی وارد شده و خارج شده از مرزپل در سال۱۳۹۰

عنوان گردشگران ایرانی گردشگران  خارجی
ورودی خروجی ورودی خروجی
استان گلستان بهار ۲۳۶۸ ۵۰۸۸ ۱۱۲۹۳ ۱۱۸۱۰
تابستان ۲۲۵۱ ۴۱۳۳ ۱۲۰۹۴ ۱۲۵۱۰
پائیز ۱۹۹۵ ۴۲۷۳ ۱۲۳۸۰ ۱۳۸۸۹
زمستان ۲۵۹۶ ۴۲۸۹ ۱۳۶۲۲ ۱۴۷۶۴
جمع ۹۲۱۰ ۱۷۷۸۳ ۴۹۳۸۹ ۵۲۹۷۳

۳-۱۰-۲ مدت اقامت گردشگران
به علت اینکه استان گلستان بین استان گردشگرپذیر وساحلی مازندران واستان خراسان رضوی؛ قطب گردشگری مذهبی کشور، قرار دارد،بیشتر نقش یک گذرگاه را بازی می کند تا یک استان هدف گردشگری.که این مشکل به عوامل زیادی از جمله عدم اطلاع رسانی در رابطه با جاذبه های گردشگری استان یا به عبارتی عدم شناخت مسافران از استان،مربوط می شود.که این عامل نیز ناشی از ضعف در بازاریابی و برنامه های به عمل آمده در استان می باشد.اما در طی چند سال اخیر تلاش هایی برای افزایش ماندگاری مسافران به عمل آمده است که نتایج امیدوار کننده ایی حاصل شده است وبه این معنی است که گلستان به تدریج در حال فاصله گرفتن از حالت انفعالی وگذرگاه بودن و در حال تبدیل شدن به یک استان هدف گردشگری است.طبق آمارهای سازمان میراث فرهنگی وگردشگری استان  ماندگاری مسافرین و گردشگران در استان از ۵/۱ نفر شب درسال ۱۳۹۱ استان به ۳ نفرشب افزایش در سال ۱۳۹۲ یافته است؛ مدت اقامت مسافرین در هتل‌ها نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۳۱ درصد،افزایش مدت اقامت مسافرین در مهمانپذیرها نسبت به مدت مشابه سال گذشته ،۳۴ درصد، افزایش اسکان مسافرین در مدارس نسبت به مدت مشابه سال قبل ۴۳ درصد،افزایش مدت اقامت مسافرین در منازل استیجاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته ، ۲۵ درصد بوده است در مجموع مدت اقامت مسافران در سال ۹۲ ، ۳۷۹/۴۲۳/۱ نفر بوده که نسبت به سال گذشته ۴۲ درصد افزایش داشته است.

۳-۱۰-۳ انگیزه سفر گردشگران
طبق آمارهای منتشرشده توسط سازمان آمار استان از مجموع مسافرین وارد شده به استان گلستان در سال۱۳۹۰،تعداد ۲۷۳۳۳۲ نفر از موزه ها وبناهای تاریخی استان گلستان دیدن کردند هچنین طبق جدید ترین آمار که مربوط به نوروز سال۹۳ می باشدجمعیت این گونه از گردشگران در استان گلستان به ۳۰۸۴۷ نفر ( تعداد ۲۴ هزار و ۱۳۴ نفر از گنبد جهانی قابوس، ۳ هزار و۶۱۸ نفر ازکاخ موزه، ۴۷۶ نفر از موزه علی آباد کتول، ۵۴۲ نفر از موزه گمیشان، ۸۲۵ از موزه صنایع دستی، ۷۱۶ مورد از موزه حیات وحش و ۵۳۶ نفر نیز از موزه مینودشت )  می رسد .این آمارها نشان دهنده این موضوع است که مهم ترین انگیزه گردشگران ورودی به استان گلستان را انگیزه های تاریخی وفرهنگی تشکیل می دهد واز سویی نشان دهنده غنای تاریخی وفرهنگی وپیشینه پرفراز ونشیب استان  می باشد.

نمودار۳-۹ :تعداد بازدیدکنندگان از مکان های تاریخی - فرهنگی

۳-۱۰-۴ شیوه های سفر گردشگران
یکی از شکل های متداول سفر،سفر به صورت گروهی ودر قالب تورهای مسافرتی است که هنوز همه گیر نشده است اما  به شکل تورهای کوچک که اغلب توسط جوانان تشکیل می شود انجام می پذیرد که در این نوع سفرها، بهترین وسیله نقلیه استفاده از وسایل نقلیه  توریستی کوچک همچون مینی باس ها است که از امکانات لازم برای انجام سفرهای کوتاه برخوردار  است که  براساس آمارهای منتشرشده از سوی سازمان آمار کشور،رشد چشمگیری در سالهای اخیر داشته است که نشان دهنده مقبولیت این شیوه سفر نزد گردشگران به لحاظ راحتی   می باشد.طبق جدل زیر مشاهده می شود که در سال ۱۳۹۰ بیشترین تعداد سفر (۲۴۱۴۵۵) وبیشترین تعداد مسافر (۴۰۶۴۷۰۷) دررون استانی وبرون استانی  توسط میدل باس ها انجام شده است.
جدول ۳-۱۴: تعداد سفر و مسافر درون استانی جابجا شده استان گلستان به تفکیک شهرستان بر حسب وسیله نقلیه در سال ۱۳۹۰

شهرستان تعداد سفر تعداد مسافر
مبدا اتوبوس مینی باس سواری جمع اتوبوس مینی باس سواری جمع
گرگان ۳۵۸ ۶۹۶۸۹ ۵۶۸۱۹ ۱۲۶۸۶۶ ۱۴۴۷۸ ۱۲۷۵۳۷۳ ۲۲۷۲۳۰ ۱۵۱۷۰۸۱
گنبد ۴۶ ۶۳۱۲۵ ۳۳۴۶۳ ۹۶۶۳۴ ۱۶۵۰ ۱۲۲۳۴۲۰ ۱۳۰۷۵۶ ۱۳۵۸۲۶
آزادشهر ۰ ۱۶۶۲۴ ۳۴۹۰ ۲۰۱۱۴ ۰ ۳۱۷۱۶۷ ۱۳۹۵۸ ۳۳۱۱۲۵
بندرترکمن ۰ ۲۵۱۶۹ ۰ ۲۵۱۶۹ ۰ ۴۸۱۴۰۹ ۰ ۴۸۱۴۰۹
کردکوی ۹ ۴۵۲۴ ۰ ۴۵۳۳ ۳۲۰ ۸۳۵۷۴ ۰ ۸۳۸۹۴
بندر گز ۰ ۹۰۴۳ ۰ ۹۰۴۳ ۰ ۱۷۲۶۹۹ ۰ ۱۷۲۶۹۹
علی اباد ۰ ۵۴۴۱ ۱۷۶۵۰ ۲۳۰۹۱ ۰ ۹۴۳۶۹ ۷۰۵۰۵ ۱۶۴۸۷۴
آق قلا ۰ ۱۲۵۳۸ ۰ ۱۲۵۳۸ ۰ ۲۴۵۴۷۵ ۰ ۲۴۲۴۷۵
کلاله ۰ ۲۷۹۶ ۹۵۰۸ ۱۲۳۰۴ ۰ ۴۶۸۶۳ ۳۷۷۴۳ ۸۴۶۰۶
مینودشت ۱ ۲۸ ۰ ۲۹ ۱۶ ۴۸۲ ۰ ۴۹۸
جمع ۴۱۴ ۲۰۸۹۷۷ ۱۲۰۹۳۰ ۳۳۰۳۲۱ ۱۶۴۶۴ ۳۹۳۷۸۳۱ ۴۸۰۱۹۲ ۴۴۳۴۴۸۷

 
جدول ۳-۱۵ : تعداد سفر و مسافر برون استانی جابجا شده استان گلستان به تفکیک شهرستان بر حسب وسیله نقلیه در سال ۱۳۹۰

 
شهرستان
تعداد سفر تعداد مسافر
اتوبوس مینی باس سواری جمع اتوبوس مینی باس سواری جمع
گرگان ۴۰۷۵۵ ۱۵۶۹۲ ۲۹۶۲۶ ۸۶۰۷۳ ۵۷۵۵۵۵ ۱۰۵۹۸۷ ۲۷۸۹۴۶ ۹۶۰۴۸۸
گنبد ۲۲۱۳۱ ۱۷۰۰ ۱۵۹ ۲۳۹۹۰ ۲۵۴۲۶۹ ۶۲۱ ۲۸۲۸۷ ۲۸۳۱۷۷
آزادشهر ۵۰۹ ۳۲۱۱ ۴۹۵۱ ۸۶۷۱ ۵۲۹۱ ۱۹۷۵۲ ۶۳۱۵۴ ۸۸۱۹۷
بندرترکمن ۱۴۹۹ ۲۶۳۷ ۰ ۴۱۳۶ ۳۴۲۴۰ ۰ ۴۷۵۷۰ ۸۱۸۱۰
کردکوی ۲۴۸۵ ۶۸۶۲ ۰ ۹۳۴۷ ۲۲۲۳۸ ۰ ۱۲۱۳۵۸ ۱۴۳۵۹۶
بندرگز ۰ ۴۸۷ ۰ ۴۸۷ ۰ ۰ ۹۶۲۵ ۹۶۲۵
علی آباد ۱۰۳۱ ۱۳۶۳ ۸۱ ۲۴۷۵ ۱۴۳۱۸ ۳۱۲ ۲۰۱۴۱ ۳۴۷۷۱
آق قلا ۰ ۱۷۲ ۰ ۱۷۲ ۰ ۰ ۳۱۵۳ ۳۱۵۳
کلاله ۲۸۸۱ ۳۱۰ ۶۵ ۳۲۵۶ ۲۲۳۹۷ ۲۰۴ ۴۶۶۰ ۲۷۲۶۱
رامیان ۴۲۵ ۰ ۰ ۴۲۵ ۲۰۴۸ ۰ ۰ ۲۰۴۸
مینودشت ۱۷۴۲ ۴۴ ۰ ۱۷۸۶ ۱۵۷۷۸ ۰ ۵۵۳ ۱۶۳۳۱
جمع ۷۳۴۵۸ ۳۲۴۷۸ ۳۴۸۸۲ ۱۴۰۸۱۸ ۵۷۷۴۴۷ ۱۲۶۸۷۶ ۵۷۷۴۴۷ ۱۶۵۰۴۵۷
جمع کل ۷۳۸۷۲ ۲۴۱۴۵۵ ۱۵۵۸۱۲ ۴۷۱۱۳۹ ۱۵۹۳۹۱۱ ۴۰۶۴۷۰۷ ۱۰۵۷۶۳۹ ۶۰۸۴۹۴۴
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ب.ظ ]




بررسی ویژگیهای طبیعی شهرستان سیاهکل

۳-۲-۲-۱- زمین شناسی و لرزه خیزی

بین واحدهای ساختمانی – رسوبی گرگان – رشت و واحد البرز – آذربایجان گسل بزرگی قرار گرفته که از گرگان تا لاهیجان بصورت شرقی – غربی ادامه می یابد . ولی در جنوب لاهیجان روند آن تغییر یافته و روند شمال شرقی – جنوب غربی پیدا می کند . این روند از شهرستان سیاهکل گذشته تا حوالی شهرستان رودبار و سپس روند جنوب شرقی – شمال غربی پیدا نموده و تا شرق میانه ادامه می یابد . این گسلها عامل اصلی زلزله خیزی سواحل جنوبی دریای خزر هستند . با توجه به سابقه زلزله در منطقه گیلان لزوم تمهیداتی جهت جلوگیری از خسارات ناشی از زلزله با بهبود و تقویت ساختمانها ساخته شده و ساختمانهای آتی با اصول فنی و مهندسی الزامی می باشد.

دانلود پایان نامه

۳-۲-۲-۲- توپوگرافی

از لحاظ توپوگرافی شهرستان سیاهکل را می توان در سه بخش جلگه ای ، پایکوهی و کوهستانی جداسازی نمود.

۳-۲-۲-۲-۱- بخش جلگه ای : این بخش دارای ویژگیهای متفاوتی با دو بخش دیگر است . از ویژگیهای عمده این محدوده شیب بسیار کم ، تراکم زیاد جمعیت ، توسعه زراعی ، رسوب گذاری زیاد رودخانه ها ، خاک مناسب می باشد . ارتفاع زمین در این محدوده پایین بوده و در قسمت شمالی آن ارتفاع به پایین صفر می رسد .

۳-۲-۲-۲-۲- بخش کوهپایه ای : این بخش دامنه های کم شیب ، ارتفاعات و مخروطه افکنه رودخانه ها و دره های کم عمق را در بر گرفته و دارای توپوگرافی نسبتا زیاد و شیب بین ۵ تا ۲۰ درصد می باشد . این بخش بدلیل دارا بودن شرایط مناسب ، قسمت عمده ای از اراضی آن یا به زیر کشت محصولات مختلف قرار گرفته یا فضای سکونتگاهی در آن شکل گرفته است .

۳-۲-۲-۲-۳- بخش کوهستانی : این بخش قسمتهای جنوبی شهرستان را شامل گردیده و دارای ارتفاعات بلندی از جمله درفک می باشد.

این بخش از دشتهای کوهستانی وسیع برخوردار بوده و از نظر پوشش گیاهی تا ارتفاع ۱۲۰۰ متری دارای جنگلهای انبوه است اما بالای ۱۲۰۰ متر مراتع و زمین های عاری از پوشش گیاهی دیده می شود. بخش کوهستانی تقریبا وضعیت طبیعی آن حفظ شده و کمتر تحت تاثیر و تخریب انسان قرار گرفته است . شیب زمین در این بخش زیاد است . از اینرو حفظ و پایداری آب و خاک شدیدا به پوشش جنگلی وابسته است . ( بنیاد مسکن انقلاب اسلامی گیلان ، ۱۳۹۳)

۳-۲-۲-۳- اقلیم ( آب و هوا)

برای بررسی مسائل هواشناسی ( اقلیمی ) شهرستان سیاهکل از آمار ایستگاه هواشناسی لاهیجان استفاده شده است.

۳-۲-۲-۳-۱- درجه حرارت : میانگین درجه حرارت سالانه شهرستان سیاهکل ۴/۱۶ درجه سانتیگراد و از ۶/۷ درجه در ماه دی تا ۶/۲۵ درجه در ماه تیر نوسان می باشد . بدین ترتیب از نقطه نظر دما ، هیچ یک از ماه های سال دمایی کمتر از ۷ درجه سانتیگراد ندارد و متوسط حداقل دما در طول دوره آماری بین ۹/۲ درجه تا ۲۰۶ درجه در نوسان بوده و بدین ترتیب حتی متوسط حداقل دما نیز در هیچ کدام از ماه های سال منفی نبوده است.

۳-۲-۲-۳-۲- ریزش های جوی ( بارندگی ) : شهرستان سیاهکل در منطقه پر باران استان گیلان واقع شده است . بنابراین از نظر اقلیمی میزان بارندگی این شهرستان همانند سایر نقاط گیلان بسیار بالا می باشد . متوسط کل بارندگی سالانه این شهرستان در دوره آماری مورد بررسی ۱۳۸۴ میلیمتر است. میانگین بارندگی در ماه های مختلف نشان می دهد حتی در ماه تیر که از کمترین بارندگی برخوردار است ، باز هم حدود ۴۰ میلیمتر باران فرو میریزد . بیشترین متوسط بارندگی متعلق به ماه مهر است.

۳-۲-۲-۳-۳- رطوبت نسبی : رطوبت نسبی در این شهرستان ۶۵ درصد پایین تر نمی آید و در ساعات اولیه صبح در تمام ماه های سال میانگین رطوبت نسبی از ۸۵ درصد بالاتر است . در ماه های گرم سال که دما بالاتر می رود میزان رطوبت نسبی اندکی پایین می آید و بالعکس در ماه های سرد سال رطوبت نسبی برخلاف درجه حرارت بالاتر می رود .

۳-۲-۲-۳-۴- باد : باد فعال در شهرستان سیاهکل را می توان به سه دسته تقسیم نمود . این سه دسته که شامل باد غربی ، باد شمال غربی و باد شمال شرقی می باشند بیش از بادهای دیگر می وزند . باد غربی و شمال غربی بعنوان باد غالب اول بیشتر در ماه های فصل سرد سال یعنی پاییز و زمستان می وزد ولی باد شمال شرق بعنوان همین بادها در فصل بهار و تابستان غلبه می یابد.

۳-۲-۲-۴- هیدرولوژی و منابع آب

در سطح شهرستان سیاهکل همچون سایر مناطق استان گیلان رودهای کوچک و بزرگ زیادی جریان دارد که از مهمترین این رودها می توان از شمرود و دیسام رود نام برد.

۳-۲-۲-۴ -۱- شمرود : این رودخانه از ارتفاعات جنوبی شهرستان سیاهکل سرچشمه می گیرد و پس از گذشتن از دهستان توتکی و مالفجان و شهر سیاهکل از محدوده این شهرستان خارج می گردد و با سیراب نمودن اراضی جلگه ای در نهایت به دریای خزر سرریز می گردد . طول شاخه اصلی این رودخانه ۲۹ کیلومتر است.

۳-۲-۲-۴-۲- دیسام رود :این رودخانه از ارتفاعات جنوبی دهستان خرارود سرچشمه می گیرد و پس از گذشتن از دهستان در نهایت پس از آبیاری زمینهای کشاورزی حاشیه خود در نهایت به رودخانه سپیدرود سرریز می گردد . طول شاخه اصلی این رودخانه ۲۲ کیلومتر است.(ماخذ : شرکت سهامی آب منطقه ای استان گیلان)

۳-۲-۲-۵- پوشش گیاهی

شهرستان سیاهکل از سه بخش جلگه ای ، پایکوهی و کوهستانی تشکیل شده است . بخش جلگه ای شهرستان که شهر سیاهکل در آن وقع شده است عموماً از مزارع برنج ، چای و دیگر محصولات کشاورزی پوشیده شده است . بنابراین در بخش جلگه ای شهرستان به جزء مجتمع های درختی که دست کاشت انسان است ، جنگل و مرتع وجود ندارد . در بخش پایکوهی این شهرستان نیز در ارتفاعات پایین باغات و جنگل مخلوط هستند اما در ارتفاعات بالاتر تنها اراضی جنگلی وجود دارد . در بخش کوهستانی تا ارتفاع ۲۰۰۰ متری جنگل و از این ارتفاع جنگل جای خود را به تدریج به مرتع می دهد . گونه های جنگلهای این شهرستان از ارتفاع پایین به طرف ارتفاع بالاتر به ترتیب شامل سفیدپلت ، توسکا ، انجیلی ، لیلکی ، کوچی ( لرک) ، ممرز ، بلوط ، گیلای وحشی ، افرا ، راش ، نمدار ، ملج و سرخدار است.

 

۳-۳- ساختار اجتماعی فرهنگی و سیاسی ناحیه مورد مطالعه

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۳-۳-۱- وجه تسمیه و سوابق تاریخی

« سیاهکل » شهری است بر بستری از خاطرات کهن گیلان زمین و یادآور شکوه « دیلمان » . شهر سیاهکل از سه روستای « کلسر » و « کدوبنک » و « برفجان» که حدود ۱۵۰ سال پیش بر پایه تلاش « حبیب الله خان مشیر الممالک » برپا شده است برخی این نام را برگرفته اند از نام طایفه ای « کرد سیاهکلی » دانسته اند که حدود ۱۵۰ سال پیش ، از طرف « قزوین » به این منطقه کوچ داده شده اند و امروزه ، بازماندگان آنان به نام « ایلیات  ها » در سیاهکل زندگی می کنند ( مروجی ، ۱۳۹۱ : ۶۰).

سیاهکل با توجه به موقعیت جغرافیایی دارای آب و هوای معتدل و مرطوب بوده است که آب و هوای خنک تر قسمت کوهپایه ای آن را تحت تاثیر قرار می دهد . نام این شهر از دو کلمه ( سی و کل ) تشکیل شده که(سی ) به معنای پای کوه و (کل ) به معنای جایگاه است .که به مرور زمان به سیاهکل تغییر کرده است . سیاهکل دارای سابقه تاریخی درخشانی است . دیلمان خاستگاه یکی از قدرتمندترین سلسله های حکومتی ایران به نام آل بویه است . که حتی توانستند بغداد را نیز به تصرف در آورند. این سرزمین به عنوان پناهگاه شیعیان مشهور بوده ، دانشمندان زیادی را نیز به جامعه ایرانی تحویل داده است . (میراث فرهنگی ، ۱۳۸۸ : ۱۲).

۳-۳-۲- تعداد ، توزیع و تحولات خانوار و جمعیت

۳-۳-۲-۱-تعداد و تراکم جمعیت

تعداد جمعیت شهرستان سیاهکل طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن ، در سالهای ۶۵ ، ۷۵ ، ۸۵ ، ۹۰ به ترتیب ۵۲۱۶۲ ، ۵۱۶۷۵ ، ۴۶۹۹۱ و ۴۷۰۹۶ نفر گزارش شده است . درصد نرخ رشد جمعیت شهرستان در دهه های ۷۵ – ۶۵ و ۸۵-۷۸ به ترتیب ۰۹/۰- و ۹/۰- درصد بدست آمده است . لازم به ذکر است که درصد نرخ رشد جمعیت مناطق شهری و مناطق روستایی این شهرستان در دهه ۷۵-۶۵ به ترتیب ۵/۴ و ۳/۱- درصد و در دهه ۸۵-۷۵ به ترتیب ۰/۲ و ۲/۲- درصد بدست آمده است.

تراکم نسبی جمعیت در این شهرستان ۴۹ نفر در هر کیلومتر مربع می باشد . این تراکم در سطح استان ۱۵۲ نفر در هر کیلومتر مربع است . شهرستان مورد مطالعه از نظر تراکم جمعیت در بین ۱۶ شهرستان استان گیلان از رتبه پانزدهم برخوردار می باشد .

بر پایه آمار سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۶۵ از کل جمعیت ساکن در شهرستان ۷۸/۱۶ درصد در مناطق شهری و ۲۲/۸۳ درصد در مناطق روستایی و در سال ۱۳۷۵ ، ۲۴/۲۶ درصد در مناطق شهری و ۷۶/۷۳ درصد در مناطق روستایی ساکن بوده اند . در سال ۱۳۸۵ این رقم در مناطق شهری ۱۹/۳۵ درصد و در مناطق روستایی ۸۱/۶۴ درصد و در سال ۱۳۹۰ این رقم در مناطق شهری ۴۲ درصد و ۵۸ درصد در مناطق روستای بوده است.

تعداد خانوار شهرستان طبق آمار سرشماری عمومی نفوس و مسکن سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۸۵ به ترتیب ۱۱۷۸۴ و ۱۳۱۹۶ خانوار گزارش شده است . بعد خانوار نیز در این سالها به ترتیب ۴/۴ و ۶/۳ نفر بدست آمده است . از کل تعداد خانوار شهرستان در سال ۱۳۷۵ ، ۳۲۶۷ خانوار در مناطق شهری و ۸۵۱۷ خانوار در مناطق روستایی ساکن بوده اند در حالی که در سال ۱۳۸۵ این میزان برای مناطق شهری ۴۷۱۷ خانوار و برای مناطق روستایی ۸۴۷۹ خانوار شده است . بعد خانوار در مناطق شهری شهرستان در سال ۷۵ و سال ۸۵ ، ۵/۳ نفر و ۱/۴ نفر و در مناطق روستایی شهرستان در سال ۷۵ ، ۶/۴ نفر و در سال ۸۵ ، ۶/۳ نفر بوده است.

۳-۳-۲-۲- ساختار جنسی و سنی

در سال ۱۳۷۵ از تعداد کل جمعیت ۵۱۶۷۵ نفر شهرستان سیاهکل ، تعداد ۲۵۱۴۷ نفر مرد و ۲۶۵۲۸ نفر زن بوده اند و نسبت جنسی آن ۹۵ نفر بدست آمده یعنی در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن ۹۵ نفر مرد قرار داشته است . در سال ۱۳۸۵ از کل جمعیت ۴۶۹۹۱ نفر شهرستان ، ۲۲۶۵۸ نفر مرد و ۲۴۳۳۳ نفر زن بوده و نسبت جنسی نیز ۹۳ نفر بدست آمده است .

نسبت جنسی سال ۱۳۷۵ در مناطق شهری ۹۵ نفر و در مناطق روستایی این شهرستان نیز ۹۵ نفر بوده و همچنین در سال ۱۳۸۵ ، جمعیت مناطق شهری ۸۰۵۵ نفر مرد و ۸۴۸۰ نفر زن و جمعیت مناطق روستایی ۱۴۶۰۳ نفر مرد و ۱۵۸۵۳ نفر زن بوده و نسبت جنسی جمعیت نیز در مناطق شهری ۹۵ نفر و در مناطق روستایی ۹۲ نفر بدست آمده است.

 

جدول ۳-۲ :جمعیت و درصد نرخ رشد در دهه های ۷۵-۱۳۶۵ و ۸۵-۱۳۷۵

شرح دهه ۷۵-۱۳۶۵ دهه ۸۵-۱۳۷۵
جمعیت درصد نرخ رشد جمعیت درصد نرخ رشد
شهرستان ۵۱۶۷۵-۵۲۱۶۲ ۰۹/۰- ۴۶۹۹۱-۵۱۶۷۵ ۹/۰-
مناطق شهری ۱۳۵۶۲-۸۷۵۱ ۵/۴ ۱۶۵۳۵-۱۳۶۵۲ ۰/۲
مناطق روستایی ۳۸۱۱۳-۴۳۴۸۱ ۳/۱- ۳۰۴۵۶-۳۸۱۱۳ ۲/۲-

منبع : مرکز آمار ایران – سرشماری عمومی نفوس و مسکن شهرستان سیاهکل طی دهه های ۷۵-۱۳۶۵ و ۸۵-۱۳۷۵

 

 

 

جدول ۳-۳ :جمعیت و درصد شهرنشینی و روستانشینی در شهرستان سیاهکلطی دوره های آماری ۶۵ ، ۷۵ ، ۸۵ و ۹۰

شرح سال ۶۵ سال ۷۵ سال ۸۵ سال ۹۰
جمعیت درصد جمعیت درصد جمعیت درصد جمعیت درصد
شهری ۸۷۵۱ ۷۸/۱۶ ۱۳۵۶۲ ۲۴/۲۶ ۱۶۵۳۵ ۱۹/۳۵ ۱۹۸۳۲ ۴۲%
روستایی ۴۳۴۱۱ ۲۲/۸۳ ۳۸۱۱۳ ۷۶/۷۳ ۳۰۴۴۵۶ ۸۱/۶۴ ۲۷۲۶۴ ۵۸%
شهرستان ۵۲۱۶۲ ۱۰۰ ۵۱۶۷۵ ۱۰۰ ۴۶۹۹۱ ۱۰۰ ۴۷۰۹۶ ۱۰۰%

منبع : مرکز آمار ایران – سرشماری عمومی نفوس و مسکن شهرستان سیاهکل – سال ۱۳۹۰

جدول ۳-۴ :تعداد و بعد خانوار در مناطق شهری و روستایی شهرستان سیاهکل در سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۸۵

شرح سال ۱۳۷۵ سال ۱۳۸۵
تعداد خانوار بعد خانوار تعداد خانوار بعد خانوار
شهرستان ۱۱۷۸۴ ۴/۴ ۱۳۱۹۶ ۶/۳
مناطق شهری ۳۲۶۷ ۱/۴ ۴۷۱۷ ۵/۳
مناطق روستایی ۸۵۱۷ ۶/۴ ۸۴۷۹ ۶/۳

منبع : مرکز آمار ایران – سرشماری عمومی نفوس و مسکن شهرستان سیاهکل – سال ۱۳۹۰

جدول ۳-۵ :جمعیت شهرستان سیاهکل و دهستانهای آن ( ۱۳۹۰ )

نام آبادی تعداد خانوار کل جمعیت مرد زن
شهرستان ۸۷۲۶ ۲۷۱۱۳ ۱۳۲۳۷ ۱۳۸۷۶
بخش مرکزی ۵۵۸۶ ۱۷۷۴۲ ۸۶۵۱ ۸۹۸۱
دهستان خرارود ۲۲۶۵ ۷۳۱۸ ۳۵۷۰ ۳۷۴۸
دهستان مالفجان ۲۰۰۶ ۶۱۳۰ ۳۰۷۴ ۳۰۵۶
دهستان توتکی ۱۲۷۷ ۴۱۸۴ ۲۰۰۷ ۲۱۷۷

منبع : مرکز آمار ایران – سرشماری عمومی نفوس و مسکن شهرستان سیاهکل – سال ۱۳۹۰

شکل۳-۱ :سهم دهستان ها در جمعیت بخش مرکزی شهرستان سیاهکل

 

شکل۳-۲ :ترکیب جنسی جمعیت بخش مرکزی شهرستان سیاهکل

 

 

 

 

۳-۳-۳- وضعیت سواد

از کل جمعیت شهرستان سیاهکل در سال ۱۳۹۰بر اساس آخرین نتایج سرشماری مرکز آماری ایران ۴۴۰۷۹ نفر در گروه سنی ۶ ساله و بیشتر قرار داشته اند که از این گروه ۳/۷۷ درصد (۳۴۰۹۴ نفر ) با سواد بوده اند و در گروه سنی (۱۰ الی ۴۹ سال ) ۳۰۰۴۹ نفر قرار داشته اند که از این گروه ۲/۹۳ ( ۲۸۰۱۳ نفر ) باسواد بوده اند و در این گروه سنی در بین ۱۶ شهرستان استان در رتبه ۱۲ قرار دارد.

 

جدول ۳-۶ :تعداد و درصد باسوادی سال ۱۳۹۰

سن

 

جنس

شش ساله و بیشتر ۱۰ الی ۴۹ ساله
جمع باسواد درصد باسوادی جمع باسواد درصد باسوادی
مرد و زن ۴۴۰۷۹ ۳۴۰۹۴ ۳/۷۷ ۳۰۰۴۹ ۲۸۰۱۳ ۲/۹۳

منبع :سرشماری سال ۱۳۹۰ نهضت سواد آموزی شهرستان سیاهکل

به طور کلی درصد باسوادی استان طی سی و پنج سال گذشته با ۷/۳۳ درصد رشد از ۶/۵۰ درصد در سال ۱۳۵۵ به ۳/۸۴ در سال ۱۳۹۰ افزایش یافته است. ( معاونت نهضت سواد آموزی اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان ،  ۱۳۹۲ )

۳-۳-۴- زبان و مذهب

« ساکنان اصیل منطقه دیلمی ، گالش هایی هستند که در دامنه های درفک و ییلاقات مجاور زندگی می کنند و از فرهنگ و آداب و رسوم گیلکی و دیلمی برخوردارند و دارای لهجه ای شبیه به شرق گیلانی ها هستند ( مروجی ، ۱۳۹۱ : ۶۰ ).

زبان و گویش مردم سیاهکل اگرچه گیلکی است ولی با زبان گیلکی در جنوب ، مرکز و غرب گیلان کاملا متفاوت و اکثر مردم به زبان گیلکی شرق گیلانی ، و عده ای نیز که اکثرا مهاجر هستند به زبان گیلکی گالشی تکلم می نمایند . علاوه بر گویش گیلکی در قسمت کرف پشته ایلیاتی ساکنان کرد بود و زبان کردی صحبت می کنند و بر اثر تاثیر پذیری از زبان گیلکی امروزه اکثر کردهای سیاهکل نیز به زبان گیلکی تکلم می نمایند . ( طرح هادی شهر سیاهکل : ۷۵ ) . دین و مردم سیاهکل اسلام و مذهب آنان تشیع است.

۳-۳-۵- مهاجرت

جمعیت روستاهای شهرستان سیاهکل به دلیل عدم فراهم بودن زمینه های شغلی و فقدان خدمات از سال ۱۳۷۵ تا سال ۱۳۸۵ کاسته و به شهر سیاهکل افزوده شده است.

اما با توجه به توانایی های اقتصادی در زمینه زراعت ( کشت برنج ) ، باغداری ( چای ) از وجود کاربری های مناسب و کافی در تمامی زمینه ها از قبیل درمانی ، بهداشتی ، آموزشی و تجاری و غیره موفق شده است ، نه تنها جمعیت تعدادی از روستاها کاسته نشده بلکه تعداد چهار روستا افزایش قابل توجه داشته اند. و با توجه به موقعیت قرار گیری و محیطی سرسبز و زیبا باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد و تدابیری در خصوص پویایی مجموعه مورد مطالعه اتخاذ شود.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

جدول ۳-۷ :آبادی هایی که جمعیت آنها در سال ۹۰ نسبت به سال ۸۵ افزایش قابل توجه داشته اند .

(در بخش مرکزی شهرستان سیاهکل )

روستا خانوار۸۵ جمعیت ۸۵ خانوار ۹۰ جمعیت ۹۰ شهرستان بخش دهستان روستا تفاوت ۸۵ به ۹۰
کرف پشته تازه آباد ۴۸ ۱۹۲ ۱۰۷ ۳۶۹ سیاهکل مرکزی توتکی کرف پشته ۱۷۷
لیش ۱۱۶ ۴۱۷ ۲۲۰ ۷۲۰ سیاهکل مرکزی توتکی لیش ۳۰۳
سردار آباد ۴۵ ۱۶۶ ۸۴ ۲۳۷ سیاهکل مرکزی خرارود سردارآباد ۷۱
کرف پشته گالشی ۴۵ ۱۷۸ ۷۳ ۲۵۴ سیاهکل مرکزی توتکی کرف پشته گالشی ۷۶

منبع :سرشماری نفوس مسکن شهرستان سیاهکل ، ۱۳۹۰

 

 

 

۳-۴- بررسی ساختار اقتصادی ناحیه از نظر وضعیت برخورداری از انواع فعالیت

۳-۴-۱- کشاورزی

۳-۴-۱-۱- زراعت : ویژگیهای مطلوب محیطی باعث شده که بیشتر فعالیت های زراعی شهرستان به کشت برنج مراحل کاشت ، داشت و برداشت اختصاص یابد . سطح زیر کشت برنج در شهرستان سیاهکل در سال ۱۳۸۲ و ۱۳۹۰ به ترتیب ۲۸۶۳ و ۴۴۳۴ هکتار بوده که مقدار ۸۹۳۰ تن شلتوک و ۱۷۲۴۴ با عملکرد ۱/۳ تن و ۹/۳ تولید داشته است.محصول سبزیجات نیز سطح زیر کشتی معادل ۱۱۰ هکتار را به خود اختصاص داده که تولید آن ۵۱۹ تن با عملکرد ۷/۴ تن گزارش گردید.

۳-۴-۱-۲- باغداری

در سال ۱۳۸۲ و ۱۳۹۰ به ترتیب سطح زیر کشت محصولات باغی شهرستان سیاهکل ، ۱۱۳۸۹ ، ۳۸۲۶ هکتار با تولید ۷۹۰۹ تن و ۵/۱۵۰۰۴ تن بوده است . این محصولات شامل : گردو با سطح زیر کشت ۵۰۰۵ هکتار و ۳۶۵ هکتار تولید ۲۲۸ تن و ۳۹۰ تن با عملکرد ۲۲ تن و ۱/۱ تن ، فندق با سطح زیر کشت ۲۸۳۷ هکتار و ۱۶۹۷ هکتار تولید ۶۷۰ تن و ۴/۱۳۳۵ با عملکرد ۹/۳ تن و ۸/۰ تن ، چای با سطح زیر کشت ۲۶۱۱ هکتار ۱۷۶۴ هکتار و تولید ۶۹۶ تن ۱۳۲۷۹ تن با عملکرد ۷/۳ تن و ۵/۷ تن می باشد.

۳-۴-۱-۳- دامداری

تعداد گاو و گاو میش موجود در شهرستان سیاهکل در سال ۱۳۸۲ ، ۲۷۵۸۹ راس گزارش گردید . بر پایه آمار دریافتی از کشتار دام ، از ۲۳۱۷ راس گاو و گاو میش کشتار شده در شهرستان در سال ۱۳۸۲ مقدار ۲۳۵ تن گوشت قرمز تولید شده است . میزان شیر تولید شده از گاو و گاو میش های موجود شهرستان در این سال برابر ۴۵۶۹ تن گزارش گردید . شهرستان سیاهکل در سال ۱۳۸۲ دارای ۱۸۱۹۳ راس گوسفند و بز بوده است که با کشتار ۱۷۶۷ راس از آن ، مقدار ۸ تن گوشت قرمز تولید شده است . در این سال از مجموعه گوسفند و بز موجود شهرستان مقدار ۱۱۱۴ تن شیر تولید گردیده است .

در سال ۱۳۸۲ از ۲۲۷۶ کندوی عسل موجود در شهرستان ، مقدار ۲۱۵۴۲ کیلوگرم عسل تولید شده که از این مقدار در ۱۷۹۶ کندوی جدید مقدار ۱۸۷۲۹ کیلوگرم و در بقیه آن یعنی ۴۸۰ کندوی قدیمی ۲۸۱۳ کیلوگرم عسل تولید شده است.

تولیدات ماهی شهرستان سیاهکل انواع کپور و آمور ، فیتوفاک و … است که میزان کل تولید آنها در سال ۱۳۸۴ معادل ۲۷۱۱۲ تن می باشد.

جدول ۳-۸ :سطح زیر کشت ، تولید و عملکرد محصولات عمده زراعی در شهرستان سیاهکل سال ۱۳۹۰و ۱۳۸۲ (هکتار – تن)

سال نام محصول سطح زیرکشت تولید عملکرد
۱۳۸۲ برنج ۲۸۶۳ ۸۹۳۰ ۱/۳
۱۳۹۰ برنج ۴۴۳۴ ۱۷۲۴۴ ۴

ماخذ : سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان – مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان سیاهکل ۱۳۹۰ و ۱۳۸۲

جدول ۳-۹ :تعداد و انواع دام ، طیور و تولیدات دامی در شهرستان سیاهکل

سال نوع دام تعداد دام تعداد دام کشتار شده مقدار ، ( تولیدات ( تن)
گوشت قرمز شیر
۱۳۸۲ گاو و گاو میش ۲۷۵۸۹ ۲۳۱۷ ۲۳۵ ۴۵۶۹
۱۳۸۲ گوسفند و بز ۱۸۱۹۳ ۱۷۶۷ ۸ ۱۱۱۴
۱۳۹۰ گاو و گاو میش ۳۰۱۸۱ - ۱۷۷۷ ۱۲۹۳
۱۳۹۰ گاو میش ۲۱۸ -
۱۳۹۰ گوسفند و بز ۶۸۵۴۹ -

منبع : سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان – مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان سیاهکل ۱۳۹۰ و ۱۳۸۲

 

 

 

 

 

۳-۴-۲-صنعت

صنعت به هر شکل که باشد ، اعم از سنگین ، سبک ، صنایع کوچک و صنایع دستی میتواند در توسعه هر کشوری دخالت نماید و این تاثیر زمانی زیاد می شود که صنعت مراحل تعالی را پیموده و به شکوفایی برسد . صنایع کوچک روستایی و صنایع دستی دو صنعت مورد توجه روستاهاست .

کوچاندن صنعت به روستا می تواند این مزیت را داشته باشد که در بلند مدت ، توزیع اقتصادی بین جوامع شهری و روستایی ، شکل عادلانه تری بخود بگیرد . استقرار صنعت در روستا می تواند با جذب و بکار گیری نیروی کار در مشاغل غیر کشاورزی ، از نسبت زمین بکار بکاهد و در نهایت موجب افزایش خود اتکایی در روستا را فراهم آورد . همچنین با ایجاد صنایع روستایی می توان در مقاطعی از سال که فعالیتهای زراعی تعطیل می شوند ، نیروی کار را برای کسب درآمد های بیشتر به این سمت سوق داد                   ( امامی نژاد ، ۱۳۰ : ۶۲ ) .

بطور کلی صنعتی که در اکثر روستاهای بخش مرکزی شهرستان سیاهکل موجود و فعال است ، کارخانه برنجکوبی است که در اکثر روستاها از قبیل فشتال ، کلامسر ، کاجان ، خرارود ، چالشم ، مالفجان ، ازبرم ، چوشل ، مهربن ، آسو ، لشکریان ، سپردان ، دهبنه ، بیدرون ، کوجیل ، دوستلات و … مستقر می باشد .

۳-۴-۳-خدمات

یکی از مهمترین محورهای توسعه روستایی ، موضوع ارائه خدمات همراه با تولید است . نقش خدماتی سکونتگاه های روستایی طیف وسیعی از خدمات زیر بنایی شامل شبکه ارتباطی ، حمل و نقل ، آب آشامیدنی ، برق ، گاز ، پست و مخابرات ، فاضلاب ، دفع زباله ، بهسازی مسکن روستایی ، همچنین خدمات روبنایی مانند خدمات آموزشی ، درمانی ، اداری ، انتظامی ، مذهبی و فرهنگی ، ورزشی و تفریحی و تجاری را دربر می گیرد . در این میان خدمات زیربنایی که مهمترین عامل تاثیرگذار جهت تثبیت جمعیت در روستاها است ، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند . به همین دلیل است که ارائه این نوع خدمات به مناطق روستایی درصدر برنامه های دولت قرار گرفته است و از این طریق سعی گردیده که زمینه های لازم برای ماندگاری روستاییان در روستاها فراهم شود تا متعاقباً خدمات برتر و بالاتری بدانها ارائه شود . خدماتی که برای توسعه روستایی کشور بر دستگاه های اجرایی حاکم است ، عبارت است از راهسازی ، برق رسانی ، آب رسانی و … . البته مراد از خدمات در تحقیق حاضر خدمات آموزشی و نحوه توزیع آن است .

در برنامه ریزی روستایی توسعه خدمات برخی به نظریه مکان مرکزی توجه نموده اند . اما آنچه مسلم است رویکردهایی چون کارکردهای شهری در توسعه روستایی و مدل های تخصیص مکانی به نوعی تاثیر پذیرفته و برخاسته از نظریه مکان مرکزی هستند . به عبارت دیگر ریشه این دو رویکرد در نظریه مکام مرکزی نهفته است ( افتخاری ، ۱۳۸۰ : ۳۱ ) .

 

۳-۴-۳-۱-برق

از مجموع روستاهای بخش مرکزی ۱۰۳ روستا معادل ۸۳ درصد درای برق هستند که شامل ۲۶ روستای دهستان خرارود ، ۳۴ ر.ستای دهستان مالفجان و ۳۴ روستای دهستان توتکی می باشد .

بخش مرکزی سیاهکل دهستان خرارود دهستان مالفجان دهستان توتکی
تعداد ۲۶ ۳۴ ۳۴
درصد ۲۳ ۳۰ ۳۰

جدول ۳-۱۰ :تعداد روستاهای دارای برق به تفکیک دهستان در بخش مرکزی شهرستان سیاهکل

منبع :اداره برق شهرستان سیاهکل ، ۱۳۹۳

شکل۳-۳ :وضعیت برخورداری از شبکه برق در بخش مرکزی شهرستان سیاهکل

۳-۴-۳-۲-آب

در کل بخش مرکزی ۷۴ روستا معادل ۶۶ درصد دارای سیستم آب لوله کشی بوده که شامل ۲۴ روستای دهستان خرارود ، ۳۱ روستای دهستان مالفجان و ۱۹ روستای دهستان توتکی می باشند .

بخش مرکزی سیاهکل دهستان خرارود دهستان مالفجان دهستان توتکی
تعداد ۲۴ ۳۱ ۱۹
درصد ۲۱ ۲۷ ۱۷

جدول ۳-۱۱ :تعداد روستاهای دارای آب لوله کشی تصفیه شده به تفکیک دهستان در بخش مرکزیسیاهکل

منبع :اداره آب روستایی شهرستان سیاهکل ، ۱۳۹۳

شکل۳-۴ :وضعیت برخورداری از شبکه آب تصفیه شده در بخش مرکزی شهرستان سیاهکل

 

۳-۴-۳-۳-مخابرات و ارتباطات

روستاهای بخش مرکزی شهرستان سیاهکل در مجموع از لحاظ برخورداری از خدماتی مانند مخابرات و ارتباطات دارای ۷ روستای دارای صندوق پست ، ۱۰ روستای دارای مخابرات ، ۵ روستای دارای فناوری ، ۷ روستای دارای اینترنت ، ۶ روستای دارای دفترپست می باشد که در جدول زیر به تفکیک دهستان آورده شده است .

 

جدول ۳-۱۲ :تعداد روستاهای برخوردار از مخابرات و ارتباطات به تفکیک دهستان در بخش مرکزیسیاهکل

بخش مرکزی شهرستان سیاهکل دهستان خرارود دهستان مالفجان دهستان توتکی
صندوق پست تعداد ۰ ۷ ۰
درصد ۰ ۶ ۰
دفتر پست تعداد ۰ ۶ ۰
درصد ۰ ۵ ۰
مخابرات تعداد ۴ ۲ ۴
درصد ۳ ۱ ۳
فناوری تعداد ۲ ۳ ۰
درصد ۱ ۲ ۰
اینترنت تعداد ۳ ۴ ۰
درصد ۲ ۳ ۰
بانک تعداد ۰ ۰ ۱
درصد ۰ ۰ ۹/۰

منبع :نتایج  سرشماری عمومی نفوس مسکن شهرستان سیاهکل، ۱۳۹۰

 

شکل۳-۵ :وضعیت برخورداری از خدمات مخابرات و ارتباطات در بخش مرکزی شهرستان سیاهکل

 

 

۳-۴-۳-۴-بهداشت و درمان

از مجموع روستاهای بخش مرکزی شهرستان سیاهکل ۱ روستا دارای داروخانه ، ۵ روستا دارای مرکز بهداشتی – درمانی ، ۲۴ روستا دارای خانه بهداشت ، ۹ روستا دارای پزشک ، ۲۷ روستا دارای بهورز ، ۳۳ روستا دارای غسالخانه ، ۲ روستا دراری دامپزشک و ۱۷ روستا دارای سامانه جمع آوری زباله است که سهم هر دهستان به تفکیک در جدول و نمودار ذیل آمده است .

جدول ۳-۱۳ :تعداد روستاهای برخوردار از خدمات بهداشتی-درمانی به تفکیک دهستان در بخش مرکزیسیاهکل

بخش مرکزی شهرستان سیاهکل دهستان خرارود دهستان مالفجان دهستان توتکی
داروخانه تعداد ۰ ۱ ۰
درصد ۰ ۹/۰ ۰
مرکز بهداشتی - درمانی تعداد ۲ ۱ ۲
درصد ۸/۱ ۹/۰ ۸/۱
خانه بهداشت تعداد ۱۰ ۹ ۵
درصد ۹ ۱/۸ ۵/۴
پزشک تعداد ۲ ۵ ۲
درصد ۸/۱ ۵/۴ ۸/۱
بهیار یا بهورز تعداد ۱۲ ۱۰ ۵
درصد ۸/۱۰ ۹ ۵/۴
غسالخانه تعداد ۱۰ ۱۵ ۸
درصد ۹ ۵/۱۳ ۲/۷
دامپزشک تعداد ۰ ۲ ۰
درصد ۰ ۸/۱ ۰
سامانه جمع آوری زباله تعداد ۴ ۹ ۴
درصد ۵/۳ ۱/۸ ۵/۳
جمع ( درصد ) ۹۰/۳۵ ۸۰/۴۶ ۳۰/۲۳

منبع :آمار سرشماری نفوس مسکنگیلان، ۱۳۹۰

 

شکل۳-۶ :وضعیت برخورداری از خدمات بهداشتی-درمانی در بخش مرکزی شهرستان سیاهکل

 

۳-۴-۳-۵-آموزش

خدمات آموزشی موجود در بخش مرکزی شهرستان سیاهکل شامل دبستان ، مدرسه راهنمایی شبانه روزی پسرانه ، مدرسه راهنمایی پسرانه و دخترانه و مختلط ، دبیرستان شبانه روزی پسرانه ، دبیرستان نظری  پسرانه و دخترانه ، و فنی و حرفه ای می باشد که در دهستانهای بخش پراکنده شده اند .

بر اساس آمار سرشماری عمومی نفوس مسکن ، ۴۴ دبستان ، ۱۰ مدرسه راهنمایی پسرانه ، ۷ مدرسه راهنمایی دخترانه ، ۳ مدرسه راهنمایی مختلط ، ۱ دبیرستان شبانه روزی پسرانه ، ۴ دبیرستان پسرانه ، ۳ دبیرستان نظری دخترانه ، ۱ دبیرستان کار و دانش پسرانه و ۱ هنرستان فنی و حرفه ای پسرانه در بخش مرکزی این شهرستان فعال است که در جدول و نمودار صفحه بعد تمامی خدمات آموزشی این شهرستان به تفکیک دهستان های مورد مطالعه با ذکر درصد بیان شده است .

 

 

 

 

جدول ۳-۱۴ :تعداد مراکز آموزشی در مقاطع مختلف به تفکیک در بخش مرکزی شهرستان سیاهکل

بخش مرکزی شهرستان سیاهکل دهستان خرارود دهستان مالفجان دهستان توتکی
دبستان تعداد ۱۶ ۱۴ ۱۴
درصد ۴۰/۱۴ ۶۱/۱۲ ۶۱/۱۲
مدرسه راهنمایی پسرانه تعداد ۶ ۲ ۲
درصد ۴۰/۵ ۸۰/۱ ۸۰/۱
مدرسه راهنمایی دخترانه تعداد ۵ ۱ ۱
درصد ۵۰/۴ ۹/۰ ۹/۰
مدرسه راهنمایی مختلط تعداد ۱ ۲ ۰
درصد ۹/۰ ۸۰/۱ ۰
دبیرستان شببانه روزی پسرانه تعداد ۰ ۱ ۰
درصد ۰ ۹/۰ ۰
دبیرستان نظری پسرانه تعداد ۳ ۱ ۰
درصد ۷۰/۲ ۹/۰ ۰
دبیرستان نظری دخترانه تعداد ۲ ۱ ۰
درصد ۸۰/۱ ۹/۰ ۰
دبیرستان کار و دانش پسرانه تعداد ۰ ۱ ۰
درصد ۰ ۹/۰ ۰
هنرستان فنی و حرفه ای پسرانه تعداد ۰ ۱ ۰
درصد ۰ ۹/۰ ۰
جمع ( درصد ) ۷۰/۲۹ ۶۱/۲۱ ۳۱/۱۵

منبع :آمار سرشماری نفوس مسکنگیلان، ۱۳۹۰

 

 

شکل۳-۷ :وضعیت برخورداری از خدمات آموزشی در بخش مرکزی شهرستان سیاهکل

 

۳-۴-۳-۶-فرهنگی ، ورزشی و مذهبی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]




مدیریت ارتباط با مشتری در موسسات مالی و بانکها

مدیریت ارتباط با مشتریان، یکی از تکنیک هاست که در دهه ۹۰ میلادی همراه با توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات به عنوان رویکردی مهم در کسب و کار و با هدف بازگشت به بازاریابی شخصی، تعریف و تکامل یافت. به طور کلی تغییر رفتار مشتریان در موسسات مالی و خدماتی به ویژه در بانکها به دلیل ماهیت پولی فعالیتهای آنها حساسیت بیشتری داشته و نیازمند برنامه ریزی دقیق و به موقع توسط مدیران شبکه بانکی و خدماتی است. یک مشتری در بانک مساوی حداقل یک دارایی است.

امروزه بانکداری موظف است خود را در آینه وجود مشتری ببیند و سعی کند در محیط پر از رقابت، خواسته ها و تمایلات مشتریان خود را درک نماید و کاری کند که مشتری از بانکش رضایت کامل داشته باشد. در بازاریابی امروز هزینه از دست دادن یک مشتری برابر است با از دست دادن منافع مربوط به خدماتی که آن مشتری در طول عمر خود به آن نیاز دارد و این برای بانک یک زنگ خطر به شمار می رود. علاوه بر این، منافع خدماتی که می توانست ناشی از مشتریان جدیدی باشد که او معرفی می کرد را نیز از دست خواهیم داد. بنابراین مشتری مداری رکن بسیار حساسی است که باید به آن توجه کنیم (طیار، ۱۳۸۶).

دانلود پایان نامه

برای تحقق مشتری مداری باید به چند نکته توجه شود که مهمترین آنها پاسخگوی روشن و صریح به نیازهای روز مشتری یعنی تنوع خدمات و خدمات تازه، جدید و ابتکاری است. اگر امروز بحث دنیای الکترونیک مطرح می شود، بانکهایی موفق هستند که ابزارها و زمینه های لازم برای پاسخ دادن به نیاز مشتری در زمینه بانکهای الکترونیکی را فراهم آورند. اگر امروز کارت اعتباری مورد نیاز است بانکی موفق است که زمینه استفاده از آن را بهتر از دیگر رقبا فراهم کند. برای بانکها حفظ مشتری و ارتباط دائم با مشتری به شکلهای مختلف ضروری است. این ارتباط می تواند از طریق رئیس شعبه و یا هر یک از کارکنان شعبه صورت گیرد. بانکداری یکی از رقابتی ترین فعالیت ها در کشور ایران است. همه بانکها سعی دارند از طریق تبلیغات و سایر شیوه های ارتباطی، مشتریان را به سوی خود جلب کنند. اولین نکته اساسی این است که در روش های رقابت با سایر بانک ها واقع گرا باشید. این حقیقت را بپذیرید که سایر بانکها در جامعه نیز مؤسسات خوش نامی هستند که افرادی خوب را به خدمت گرفته اند و این کارکنان مثل شما با صداقت و بدرستی به مشتریان خود خدماتی را ارائه می دهند. اگر چه در صنعت بانکداری رقابت وجود دارد، اما مسولین و کارکنان بانک نسبت به هم رفتاری دوستانه دارند و این سنت خوبی است که باید حفظ شود. وقتی مشتری در یک شعبه با مانع روبرو می شود، سعی می کند خواسته خود را در بانک دیگری تأمین نماید و با توجه به رقابت شدید در عرصه بانکداری، بانکی که بتواند رضایت مشتری را تأمین کند، موفق­تر خواهد بود (ونوس و صفائیان، ۱۳۸۳ ).

تحقیقی که توسط انستیتوی برنامه ریزی استراتژیک در واشنگتن دی سی انجام شد نشان می دهد که برگشت سرمایه گذاری ۲۰ % از بانک هایی که به نیاز مشتریان خود اهمیت داد ه اند تقریباً دو برابر بانکهایی بوده که به این موضوع توجه نکرده اند. طبق تحقیقی دیگر توسط “باب” و “دی اسمیت” مسئولین مرکز تحقیقات بازاریابی اسمیت در کنتاکی، مشتری راضی به سه تا پنج نفر دیگر در مورد بانک خود اطلاع می دهد در حالی که مشتری ناراضی با پانزده تا بیست نفر در مورد تجربه بدی که در یک بانک داشته صحبت می کند. بنابراین بها دادن و ارزش گذاشتن به آرا و نظرات مردم بهترین سبک بازاریابی محسوب می شود و مهمترین مسأله در بانکداری جلب رضایت مشتریان است (ونوس و صفائیان، ۱۳۸۳ ).

امروزه مشتری مداری و مشتری گرایی یکی از مقوله های بسیار مهم در امر توسعه همه جانبه سازمانها می باشد.

بانک ها نیز به عنوان سازمان های ارائه دهنده خدمات مالی نه تنها از این امر مستثنی نیستند بلکه به دلیل اینکه قسمت اعظم سرمایه بانکها از سپرده های مشتریان آنها تامین می شود بایستی مشتری مداری و مشتری گرایی را رکن اصلی فعالیت های خود قرار دهند. امروزه مشتری مداری در بانک ها به عنوان یکی از مهم ترین سیاست های بانک ها تلقی می شود و مدیران بانک ها نیز بایستی در امر سیاستگذاری نظام بانکی توجهی بیشتر به این مقوله داشته باشند (آقاداود، ۱۳۸۵).

 

۲-۵-جایگاه مدیریت ارتباط با مشتری در نظام بانکی ایران

به هر حال با وجود آنکه توانایی تحلیلی و منبع دانش یکپارچه زیرساختار مطلوبی را برای پروسه مدیریت مشتری به صورت مؤثر و کارامد فراهم می کنند، اما آنها لزوماً به معنای ابزاری برای به وجود آوردن یک راهبرد CRM ارزش ساز نیستند. توانایی عملیاتی یکپارچه میتواند وسیله ای باشد که ابتکارات CRM که از توانایی تحلیلی و منبع دانش داخلی مشتق می شوند را در نقطه تماس مشتری ارائه نماید برعکس، توانایی های عملیاتی یکپارچه که امکان به دست آوردن داده های صحیح را با روش صحیح و در زمان صحیح را میسر میسازند میتوانند کانال سیستماتیکی باشندHyung, 2010))

مدیریت ارتباط با مشتریان را می توان به عنوان یک استراتژی لحاظ کرد که به منظور کسب آگاهی بیشتر درمورد نیازها و رفتارهای تجاری مشتریان برای ارتباط بیشتر و قویتر با آنان استفاده
می شود. در تکنیک مدیریت ارتباط با مشتریان، تکنولوژی های بسیاری قابل تعریف و استفاده است، اما داشتن تصویر صرفاً تکنولوژیک در مدیریت ارتباط با مشتریان، کاملاً نادرست است. لذا برای درک بهتر از مدیریت روابط مشتریان، باید آن را فرایندی دانست که برای جمع آوری اطلاعات مختلف از مشتریان، بخش فروش، اثربخشی فعالیت های بازاریابی، سرعت عمل در پاسخگویی به مشتریان و نیز تمایلات بازار مورداستفاده قرار می گیرد. همان طور که می دانیم، مؤسسات مالی و بانکها هستند که در ارتباط مستقیم با مشتریان، اقدام به ارائه خدمات خود می کنند، لذا در بازار رقابتی امروز ناگزیر از جمع آوری اطلاعات رفتاری مشتریان و واکنش ها و رفتارهای آنها (حتی مشتریان راضی و وفادار) برای اتخاذ استراتژی های متفاوت از طرف رقبا هستند زیرا در نهایت به قول پیتر دراکر در کتاب «چالش های مدیریت در قرن بیست و یکم» : «در بزرگراه تغییر اگر توقف کنیم، دیگران از روی ما رد خواهند شد» مثال بارز این امر تغییر نرخ سودهای بانکها از طرف برخی مؤسسات مالی و بانکها درخصوص سپرده های سرمایه گذاری کوتاه مدت و اقدام تبعی سایر بانکها به منظور جلوگیری از کاهش منابع خود به لحاظ جذب مشتریان توسط رقباست. با ظهور بانک های خصوصی، شرایط رقابتی فزاینده و شرایط اقتصادی نوین، توسعه ی ارتباطات قویتر با مشتریان از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. در حقیقت مدیریت ارتباط با مشتری کلیه فرایندها و فناوری‌هایی است که سازمان برای شناسایی، انتخاب، ترغیب، گسترش، حفظ و خدمت به مشتری به کار می گیرد. به عبارتی نگرش مشتری به عنوان شریک یک بانک دارای شش رکن وپایه اساسی می باشد: اصل سخاوت، اصل اعتماد، اصل آرزو، اصل حقیقت، اصل تعادل و اصل متانت (حیدرزاده،، ۱۳۸۱).

عکس مرتبط با اقتصاد

۲-۶-فرضیه های اساسی مدیریت ارتباط با مشتری دربانک

ایده اساسی CRM این است که رفتار آینده مشتری توسط رفتار مشابه یا قبلی آنان تعیین می شود. به عبارت دیگر مردم مانند دیروز و یا ماه قبل خود رفتار می کنند. این فرض تا حدی درست است و تا حدی نادرست. با مرور زمان الگوهای رفتار تغییر می کند بنابراین مساله مهم پیش بینی رفتار آینده است که با این کار بانک می تواند به روش بهتری به تقاضاها و ترجیحات در حال تغییر مشتریان خود خدمت کند.اطلاعات فعلی مربوط به مشتریان همیشه درست است.حفظ کیفیت اطلاعات رفتاری و جمعیت شناختی مشتریان (سن، جنس، درآمد و غیره) از اهمیت شایانی برخوردار است. تصمیم صحیح مستلزم داده ها و اطلاعات صحیح است.آیا می توانیم به داده های موجود در پایگاه داده ها یا انبار داده ها اعتماد کرده و آن را باور کنیم؟ پایگاه داده های مشتری از منابع مختلف و توسط روش های مختلف وروردی بدست می آید. لازم است به مرتب سازی و پاکسازی داده ها به طور دوره ای توجه و برای آن هزینه قابل ملاحظه ای شود تا برای کاربرد در CRM مفید واقع شوند..فرض اساسی CRM این است که مشتریان همیشه خواهان کالاها و خدمات منحصر به فردند با این حال این فرض همیشه نمی تواند برآورده شود زیرا یک سازمان علی الخصوص بانک همیشه نمی تواند تمام کالا و خدمات لازم را ارائه دهد. افزون بر این به جای اختصاصی سازی محصولات وخدمات، تصمیمات خرید مشتریان برای کالاها و خدمات از یک روند خاصی تبعیت می کند. توسعه فناوری نیز در فرایند تصمیم گیری مهم است. بنابراین برخی ها به اهمیت ارائه کالاها و  خدمات صحیح در زمان صحیح به جای ارائه کالاها و خدمات اختصاصی شده معتقدند .(Gray & Byun, 2003).

 

۲-۷-مزایای مهم به کارگیری مدیریت ارتباط با مشتری در بانک

بانک بدون وجود مشتری بی معنی می باشد. بانک سه نوع مشتری دارد: اول مشتریانی که منابع در اختیار بانک می گذارند، دوم مشتریانی که از منابع استفاده می کنند و سوم برخی دیگر که هم منابع به بانک می دهند و هم از منابع بانک استفاده می کنند و قطعاً برای توسعه بانکداری بحث CRM و یا همان مدیریت ارتباط با مشتری یک امر بدیهی است. برای جلوگیری از روی گردانی مشتری موضوع  CRMبه شدت مورد توجه است و در کنار آن نیز بحث کشف دانش و داده کاوی مطرح بوده که اینها لازم و ملزوم یکدیگر است (ونوس و صفائیان، ۱۳۸۳)

  1. سهولت ۲٫ سرعت   ۳٫ صحت  ۴٫ دقت  ۵٫ صراحت  ۶٫ صداقت  ۷٫ حرمت  ۸٫ حراست ۹٫ هدایت و حمایت ۱۰٫ امانت.

در رابطه با ابعاد فوق بانکهای ایرانی برخی از موارد را برای مشتریان خود مهیا می کنند، از جمله حراست و امانت. در رابطه با برخی دیگر از عوامل، برخی شعبات بانکها قوی عمل می کنند از جمله صحت، دقت، صراحت، صداقت، حرمت، هدایت و حمایت و امانت(ونوس و صفائیان، ۱۳۸۳).

۲-۸-نقاط ضعف و قوت مدیریت ارتباط با مشتری در بانکهای ایرانی

الف. نقاط قوت:

  • صرفه جویی در وقت،
  • ارائه خدمات با سرعت و دقت،
  • بهبود طرز برخورد کارکنان با مشتریان،
  • ارائه خدمات خاص به مشتریان کلیدی،
  • ارائه خدمات مشاوره ای،
  • افزایش سطح رضایت مندی مشتریان،
  • افزایش سودآوری،
  • داشتن یک بانک اطلاعاتی ازسوابق مشتریان،
  • بالا رفتن ارزش و کرامات انسانی مشتریان،
  • برقراری ارتباط سودمند ودوجانبه،

ب. نقاط ضعف:

  • هزینه بر و وقت گیر بودن،
  • عدم پذیرش اجرای CRMاز سوی مدیران،کارکنان و مشتریان،
  • نبودن زیر ساختهای مناسب برای اجرای CRM،
  • موقعیت مکانی وزمانی شعبه که امکان دسترسی مشتریان به بانک را تحت الشعاع خود قرار می دهد،
  • ارائه خدمات خاص با کیفیت بالاتر از سوی بانکهای رقیب،
  • وجود مشتریان بی وفاو وفادار رقیب (ونوس و صفائیان، ۱۳۸۳).

 

بخش دوم: مبانی نظری مزیت رقابتی

۲-۹- استراتژی بازاریابی

در گذشته استراتژی بازاریابی به‌عنوان بیانیه­ای که تعیین­کننده مسیر حرکت سازمان در دستیابی به اهداف بازاریابی است، تعریف شده است (کاتلر و آمسترانگ، ۲۰۰۱). محققین بسیاری، مفهوم استراتژی بازاریابی را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده و تعاریف بسیاری از آن ارائه داده­اند که در ادامه به تعدادی از این تعاریف اشاره شده است. بنابر تعریف هامبریک و دیگران (۱۹۹۶)، استراتژی بازاریابی شامل اتخاذ تصمیماتی بلندمدت و تخصیص منابع لازم برای توسعه حصول در حوزه ­های «تدوین اهداف بازار»، «انتخاب بازار هدف»، «قیمت‌گذاری»، «بسته­بندی»، «تبلیغات» و «توزیع» می­باشد. مدیران بازاریابی، به هنگام توسعه فعالیت‌های حوزه وظیفه ­ای خود با ۲ دسته از متغیرهای کلیدی سر و کار دارند؛ الف) متغیرهای مرتبط با آمیزه­های بازاریابی ب) متغیرهای مرتبط با تولید محصول (گونزالس و دیگران، ۲۰۰۴). معمولاً تصمیماتی که در راستای تدوین استراتژی‌های بازاریابی اتخاذ می­شوند با هدف دستیابی به افزایش رضایتمندی مشتریان و در جهت کسب سود بیشتر برای سازمان می­باشند (جاوورسکی و کوهلی، ۱۹۹۳).

سازمان‌های مختلف بر اساس ترکیب‌های گوناگون از آمیزه‌های بازاریابی، استراتژی‌های متفاوتی تدوین می‌کنند که این استراتژی‌ها معمولاً زیر مجموعه استراتژی‌های کلان زیر در حوزه بازاریابی می­باشند؛

- استراتژی قیمت گذاری

- استراتژی توزیع کالا

- استراتژی تبلیغات کالا

- استراتژی شرکت در خصوص محصول

همانند سایر راهبردهای وظیفه ­ای، استراتژی بازاریابی نیز باید بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و پشتیبان مأموریت سازمان باشد که در این راستا نتایج اجرای استراتژی بازاریابی در چارچوب نتایج مالی و همچنین به صورت الگوهای رفتاری شرکت در بازار هدف مشخص می­ شود (جین، ۱۹۸۹). علیرغم اهمیت بسیار زیاد ارتباط استراتژی بازاریابی و عملکرد تجاری سازمان، تحقیقات تجربی کمی در این زمینه انجام شده است (کوتب  و اومارا، ۱۹۸۹؛ شوهام و آلبام، ۱۹۹۴)

انطباق استراتژی‌های تولید و بازاریابی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]




الگوهای عقلایی تدوین استراتژی بازاریابی

بر اساس نگرش برنامه ­ریزی عقلایی (منطقی) بین استراتژی‌های سطح سازمان و استراتژی‌های سطوح پایین­تر، یک رابطه یک طرفه و از بالا به پایین وجود دارد و استراتژی سطوح پایین­تر بر اساس استراتژی سطح سازمان (اگرچه نه به صورت کامل) قرار دارند، به این معنی که هدف‌ها، استراتژی‌ها و سیاست‌های سطوح پایین­تر  در جهت سازگاری با هدف‌های سازمان تدوین می­شوند. استراتژی­ای که از این دیدگاه مورد توجه قرار می­گیرد، استراتژی آبشاری است که از بالاتر فرو می­ریزد و در فرایند تدوین استراتژی در سطح سازمان به نیازهای سازان توجه می­ شود و آنها را معرفی می­ کند ( مامبرگر، ۱۳۸۱: ۳۸-۳۶).

الگوهای عقلایی در صورتی قابل اجرا هستند که استراتژی سازمان، به صورت آماده و از قبل تهیه شده باشد. البته در این صورت، هر گونه اشتباه و انحراف در فرایند تدوین سازمان عیناً به استراتژی بازاریابی نیز سرایت می­ کند. از جمله الگوهای عقلایی تدوین استراتژی‌های بازاریابی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

الگوی واکر و روکرت (۱۹۸۷)، ۲- الگوی اسلاتر و اُولسون (۲۰۰۱)، ۳- الگوی کاتلر (۲۰۰۴).

۲-۱۰-۱- الگوهای طبیعی تدوین استراتژی بازاریابی

باوجود اینکه نظریه پردازن سیستم‌های عقلایی، سازمان‌ها را مرکب از اجزایی می دانند که طبق برنامه و در جهت هدف‌های خاص گرد آمده­اند، ولی طرفداران سیستم طبیعی معتقدند سازمان‌ها را نمی‌توان صرفاً تنها ابزار حصول به هدف‌های مشخص دانست بلکه آنها متشکل از گروه­های اجتماعی هستند که می­کوشند خود را با شرایط ویژه­ای که در آن به سر می­برند وفق داده و حفظ کنند (اسکات، ۱۳۸۲: ۸۰-۷۹). برای تدوین استراتژی سطوح بالاتر، عوامل موقعیتی نیز تأثیر گذارند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

واکر و همکاران (۲۰۰۳)، ویلسون و گیلیگان (۲۰۰۵)، مولینز و همکاران (۲۰۰۵)، کریونس (۲۰۰۰)، پراکتر (۲۰۰۰)، سادهارشان (۱۹۹۵)، و مک دانیل و کولاری (۱۹۸۷) صاحب نظرانی هستند که الگوهای ارائه شده توسط آنها برای اتخاذ استراتژی بازاریابی از نوع الگوهای طبیعی هستند.

۲-۱۰-۲-الگوهای همه جانبه تدوین استراتژی بازاریابی: کاربرد نظریه نقاط مرجع استراتژیک

شوهام و فیگن بام (۱۹۹۹) نشان دادند که رفتار انتخاب استراتژیک استراتژی‌های بازاریابی بر اساس توازن بین رفتار ریسک­گریزی و ریسک­پذیری می­باشد و این رفتار بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک بازاریابی شکل می­گیرد. آنها پارادیم توسعه استراتژی‌های رقابتی بازاریابی بر مبنای نظریه نقاط مرجع استراتژیک (SRP’s) را به‌عنوان پارادیم نوین در حوزه الگوهای تدوین استراتژی بازاریابی مطرح می­ کنند. نقطه مرجع، محل یا نقطه­ای است که تمام اندازه ­گیری‌ها و انتخاب‌ها در مقایسه با آن سنجیده می­ شود (اسکافی، ۱۳۸۴: ۳۵) و نقاط مرجع استراتژیک به‌عنوان هدف‌ها و نقاط ارجاع هستند که مدیران از آنها در ارزیابی گزینه­ ها، اتخاذ تصمیم استراتژیک و در مخابره کردن اولویت‌های سازمانی به افراد کلیدی سیستم­شان استفاده می­ کنند (بامبرگر و فیگن بام، ۱۹۹۶: ۹۲۷). سازمان نقاط مرجع استراتژیک را در جهت دست یابی به هماهنگی استراتژیک و یا انجام اقدامات و عملیات­های مناسب انتخاب می­ کند (فیگن بام و همکاران، ۱۹۹۶: ۲۲۰). به عبارت دیگر، نقاط مرجع استراتژیک، نقاطی برای هماهنگی هستند و اگر همه عناصر و سیستم‌های سازمان خود را با آن هماهنگ کنند یک هماهنگی همه جانبه به وجود می­آید (اعرابی، ۱۳۸۵).

در مبانی فلسفی، نقاط مرجع استراتژیک تئوری‌های مدیریت طبقه ­بندی ارائه شده توسط بورل و مورگان (۱۹۷۹) بهترین و قابل استفاده­ترین طبقه ­بندی در تئوری‌های اجتماعی می­باشد (کلارک، ۱۳۸۲: ۳۹). ادعای محوری آنها این است که «تمام نظریه­ های سازمان بر فلسفه­ای از علم و نظریه­ای از جامعه مبتنی است» و بدین ترتیب دو دسته پیش­فرض­ فلسفی را به‌عنوان نقاط مرجع معرفی می­ کنند که عبارتند از: (۱) پیش­فرض­هایی دربارۀ ماهیت علوم اجتماعی (که بُعد عینی/ذهنی حاصل می­ شود) و (۲) پیش­فرض­هایی درباره ماهیت جامعه (که بُعد نظم­دهی/تغییر بنیادی حاصل می­ شود). در این پژوهش دو بُعد فوق به‌عنوان SRP در مبانی فلسفی تئوری‌های مدیریت در نظر گرفته شده است. در مبانی منطقی نقاط مرجع استراتژیک در تئوری‌های مدیریت سه دسته­بندی معروف و رایج انجام شده است که عبارتند از: جمع­بندی نظریه­ های غالب و سرآمدان نظریه­پردازان در چهار دوره زمانی که متوسط اسکات (۱۹۹۸) انجام شده است؛ چهار پارادایم برای تحلیل نظریه­ های اجتماعی که توسط بورل و مورگان (۱۹۷۹)؛ و الگوی اثربخشی و مجموعه‌ای از ارزش‌ها که توسط هال (۲۰۰۱) ارائه شده ­اند. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش‌های قبلی (اسکافی ۱۳۸۴، باستان ۱۳۸۴؛ پیرمراد ۱۳۸۴؛ آرمان­پور ۱۳۸۳؛ مورعی ۱۳۸۲) می‌توان نتیجه گرفت که سه دیدگاه مطرح شده در مبانی منطقی تئوری‌های مدیریت (اسکات؛ بورل و مورگان؛ و هال) مترادف یکدیگر هستند و نقاط مرجع مورد استفاده آنها بر یکدیگر تطابق دارند. برای گونه­شناسی الگوهای هر یک از سیستم‌ها و زیر سیستم‌های سازمان، باید از بین نقاط مرجع گفته شده، «نقاط مرجع اعلم» را انتخاب کرد و سپس اقدام به گونه­شناسی کرد. این موضوع در خصوص گونه­شناسی استراتژی‌های مختلف در هر یک از سطوح استراتژی نیز صادق است (اعرابی، ۱۳۸۵). در این پژوهش برای یافتن نقاط مرجع استراتژیک بازاریابی و نیز گونه­شناسی استراتژی‌های سطح کسب و کار از نقاط مرجع بر اساس دیدگاه هال یعنی دو بُعد توجه به داخل/خارج و میزان کنترل کم/شدید استفاده شده است (هال، ۱۳۸۱: ۴۵۵).

گونه­شناسی استراتژی‌های بازاریابی بر اساس نقاط مرجع استراتژیک، تمرکز اصلی استراتژی بازاریابی بر روی تخصیص مناسب و هماهنگ کردنِ منابع و فعالیت‌های بازاریابی به منظور تأمین هدف‌های شرکت از حیث یک محصول–بازار خاص می­باشد. بنابراین مسأله حیاتی مربوط به قلمروی استراتژی بازاریابی، عبارت است از تعیین بازار­های هدف خاص برای یک خانواده محصول یا یک محصول خاص. سپس، شرکت‌ها از طریق طراحی و اجرای برنامه مناسب عناصر آمیخته بازاریابی (اساساً چهار آمیخته محصول، قیمت، توزیع و ترویج) طبق نیازها و خواسته­ های مشتریان بالقوه در آن بازار هدف، به دنبال کسب مزیت رقابتی و ایجاد هم­افزایی می­باشند (واکر و همکاران، ۲۰۰۳: ۱۲).

بر اساس دیدگاه واکر و همکاران، مدل چرخه حیات محصول، چارچوبی است که وقوع فرصت­ها و تهدیدها در بازار و صنعت را نشان می­دهد و به این وسیله شرکت‌ها بهتر می‌توانند تغییر در هدف بازار استراتژیک محصول، تغییر در استراتژی آن و تغییر در برنامه بازاریابی شرکت را پیش ­بینی کنند (واکر و همکاران، ۲۰۰۳: ۱۲۳). دو متغیر اصلی برای تشخیص مراحل چرخه حیات محصول «میزان رقابت (تعداد رقبا)» و «توجه به بازار فعلی یا جدید» می­باشند (واکر و همکاران، ۲۰۰۳: ۱۲۰؛ کاتلر، ۱۳۸۲: ۴۰۰). این دو نقطه مرجع با الگوی اثربخشی هال تطابق دارد (جدول ۳-۱).

۲-۱۱- گونه­شناسی استراتژی‌های سطح کسب و کار بر اساس نقاط مرجع استراتژیک

استراتژی سطح کسب و کار اشاره دارد به این که چگونه شرکت‌ها در یک صنعت یا بازار به رقابت می­پردازند (واکر و همکاران، ۲۰۰۳؛ اولسون، اسلاتر و هولت، ۲۰۰۵؛ هانگر و ویلن، ۲۰۰۱؛ اسلاتر و اولسون، ۲۰۰۱؛ واراداراجان و کلارک، ۱۹۹۴؛ واکر و روکردت، ۱۹۸۷). دو چارچوب رایج و حاکم برای استراتژی‌های کسب و کار عبارتند از گونه شناسی مایلز و اسنو که تمرکز دارد بر نرخ تمایل به تغییر محصول–بازار؛ و گونه­شناسی پورتر که تمرکز بر مشتریان و رقبا دارد (همبریک، ۲۰۰۳).

جدول( ۲-۱): نقاط مرجع استراتژیک بازاریابی

نقاط مرجع استراتژیک بازاریابی توضیحات مراحل چرخه عمر محصول متناظر
SRP اول- میزان رقابت (میزان کنترل) زیاد تعداد رقبا زیاد، کنترل کم بر عوامل (انعطاف­پذیری)، محصولات متمایز رشد و بلوغ
کم تعداد رقبا اندک، کنترل شدید بر عوامل، محصولات استاندارد معرفی و افول
SRP دوم – محور تمرکز، دخل یا خارج بازارهای فعلی داخل سهم بازار فعلی، اشاره به کارایی سازمان دارد. معرفی و رشد
خارج کسب بازار جدید، افزایش سهم بازار، اشاره به اثر بخشی سازمان دارد

منبع: واکر و همکاران (۲۰۰۳)

کم

میزان کنترل

زیاد

خارجی   → کانون توجه ←  داخلی
رشد بلوغ
معرفی افول

منبع: واکر و همکاران (۲۰۰۳)

 

 

 

 

شکل (۲-۱): جانمایی مراحل چرخه عمر محصول در ماتریس نقاط مرجع استراتژیک

 


 
   

 

 

 

 

 

 

میزان کنترل

 
   

 

 

 

 

شدید

استراتژی‌های مرحله رشد:

الف- برای شرکت‌های پیشگام:

۱- استراتژی دژ یا دفاع یا دفاع از موقعیت.

۲- دفاع از طریق هجوم کاذب

۳- مقابله

۴- توسعه بازار

۵-انقباض یا عقب­نشینی استراتژیک

ب- برای شرکت‌های پیرو:

۱- حمله مستقیم

۲- جهش بلند

۳- حمله از اطراف

۴- محاصره

۵- حمله چریکی

۱-استراتژی‌های مرحله بلوغ:

الف- استراتژی حفظ سهم بازار

ب-استراتژی‌های تمدید رشد فروش:

۱-استراتژی‌های تمدید رشد فروش:

۱-استراتژی افزایش نفوذ

۲-افزایش میزان استفاده

۳- توسعه بازار

 

 

 

 

استراتژی‌های مرحله ورود به بازار (معرفی) :

۱- استراتژی نفوذ در بازار انبوه

۲- استراتژی نفوذ در بازار بسیار خاص

۳- ورود موقت به یک بازار و عقب­نشینی سریع از آن

استراتژی‌های مرحله افول:

۱- استراتژی برداشت

۲- استراتژِ حفظ

۳-استراتژی بازمانده سودآور

۴- استراتژی بازار بسیار خاص و کوچک

منبع: واکر و همکارن (۲۰۰۳)

شکل( ۲-۲): گونه­شناسی استراتژی‌های بازاریابی بر اساس نقاط مرجع استراتژیک

 

مایلز و اسنو (۱۹۷۸) یک چارچوب جامع توسعه دادند که بر روش‌های مختلفی که سازمان‌ها قلمروی محصول–بازار خود را تعریف می­ کنند (مسائل کار آفرینانه)، و ساختارها و فرایندها را در جهت رسیدن به مزیت رقابتی در قلمروهای انتخاب شده استراتژی شناسایی کردند که چگونگی تأکید سازمان‌ها بر این مسائل را نشان می­ دهند:

(۱) «فرصت جویان که دائماً تلاش می­ کنند تا از فرصت‌های بازار استفاده کنند و محصولات جدید عرضه کنند، (۲) «مدافعان» تلاش می­ کنند تا قسمتی از یک بازار کل را قبضه کنند تا بتوانند مجموعه‌ای از محصولات و مشتریان ثابت برای خودشان به دست آورند. (۳) «تحلیل گران» که از طریق پیروی از فرصت جویان در قلمروهای محصول بازار جدید و در عین حال محافظ از یک مجموع از مشتریان و محصولات ثابت، در حد وسط بین فرصت­جویان و مدافعان قرار می­گیرند و (۴) «منفعلان» که پاسخی خاص به مسائل کارآفرینانه نمی­دهند و استراتژی تعریف شده مشخصی ندارند.

در مقابل، پورتر (۱۹۸۵) می­گوید که استراتژی کسب‌و‌کار باید به‌عنوان نتیجه­ای ناشی از روش‌های شرکت برای خلق ارزش برای مشتری در مقایسه با رقبایش (تمایز یا حداقل هزینه) و یا ناشی از نحوه تعریف قلمرو بازار تحت پوشش (محدود و یا گسترده)، نگریسته شود. گونه‌شناسی مایکل پورتر برای رقابت با سایر رقبای موجود در یک صنعت، دو استراتژی رقابتی عمومی را پیشنهاد می­ کند: هزینه کمتر و تمایز محصول. یک واحد تجاری می‌تواند یک بازار گسترده (هدف­گیری بازار متوسط یا انبوه) یا یک بازار محدود (یک بخش خاص از بازار) را انتخاب کند. ترکیب این دو نوع بازار هدف با دو استراتژی رقابتی مذکور، به پیدایش چهار نوع استراتژی عمومی منجر می­ شود که عبارتند از: رهبری هزینه­ها، تمایز، تمرکز بر تمایز و تمرکز بر هزینه (هانگر و ویلن، ۱۳۸۱: ۱۳۹-۱۳۳).

واکر و روکرت (۱۹۸۷) نشان دادند که بر خلاف پژوهش‌هایی که دو گونه­شناسی مذکور را تقویت کردند هیچ یک از این دو روش به تنهایی کامل نیست. آنها نتایج مطالعات خود را به صورت تلفیقی از دو گونه­شناسی فوق ارائه می­ دهند که عبارتنداز: فرصت­جویان، مدافعان کم­هزینه و مدافعان تمایز­طلب. در ادامه پژوهش‌های واکر و روکرت، پژوهشگران دیگری نیز به نقد و بررسی، و تلفیق دو گونه­شناسی پورتر، و مایلز و اسنو در سطح استراتژی سطح کسب و کار پرداختند (اُولسون و همکاران، ۲۰۰۵؛ دِساربو و همکارن، ۲۰۰۵؛ دساربو و همکاران، ۲۰۰۳؛ دِساربو و همکاران، ۲۰۰۶؛ اسلاتر و اولسون، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ ؛ شورتل و زاجاک، ۱۹۹۰) که نتایج پژوهش‌های آنها چهارگونه اصلی استراتژی کسب و کار را نشان می­ دهند؛ فرصت جو، تحلیل­گر، مدافع کم هزینه و مدافع تمایز طلب. شکل ۴، گونه شناسی این چهار نوع استراتژی را بر مبنای SRP نشان می­دهد.

 

  خارجی → کانون توجه ← داخلی

کم

میزان کنترل

شدید

تحلیل­گر مدافع تمایزطلب
فرصت­جو مدافع کم­هزینه

منبع: واکر و همکاران (۲۰۰۳)

شکل( ۲-۳): جانمایی استراتژی‌های سطح کسب و کار بر اساس نقاط مرجع

شکل ۳-۳ چارچوب مفهومی پژوهش را نشان می­دهد. در این چارچوب، هماهنگی استراتژیک بین «استراتژی بازاریابی و استراتژی سطح کسب و کار» به‌عنوان متغیر مستقل، «عملکرد سازمان» به‌عنوان متغیر وابسته؛ «چرخه حیات محصول» به‌عنوان متغیر تعدیل کننده و «هماهنگی استراتژی بازاریابی با سایر واحدهای «کارکردی»، «ساختار سازمانی»، «تکنولوژی» و «فرهنگ سازمانی» به‌عنوان متغیرهای کنترل می­باشند.

۲-۱۲- مفهوم سازی مجدد استراتژی رقابتی

اکثر درک ما از استراتژی رقابتی را می‌توان در چارچوب پورتر (۱۹۸۵)[۱] جستجو کرد که تمرکز آن بر روی متمایز سازی مبتنی بر هزینه پایین است. پژوهش وی حمایت‌های گسترده‌ای –اگرچه نه جهانی- در ادبیات دریافت کرده است و به‌عنوان یک انتقال کلیدی در این حوزه توسط شروع یکپارچه‌سازی عوامل مختص سازمانی در یک مدل مربوط به عملکرد شرکت که تحت تسلط دیدگاه صنعتی سازمان است، محسوب می شود. با این حال، اخیراً دو توسعه کلیدی –یکی در ادبیات تحقیقاتی و یکی در محیط تجاری– صورت گرفته است که باعث ایجاد یک مفهوم‌سازی مجدد در خصوص دیدگاه مبتنی بر پورتر در خصوص استراتژی رقابتی شده است.

اول اینکه، اکثر کارهای برجسته در ادبیات تحقیقاتی از یک گرایش نوع شناسی، به نقش برجسته عوامل مختص و مخصوص سازمانی که توسط دیدگاه مبتنی بر منابع مشخصه بندی می شوند، تغییر کرده است (فاس و نادسن، ۲۰۰۳؛ ری و همکاران، ۲۰۰۴)[۲]. این تمرکز بر روی منابع شرکت باعث مشخص شدن هر چه بیشتر ماهیت و پیچیدگی‌های مرتبط با تغییرات سازمان‌ها شده است (بارنی، ۲۰۰۱؛ بارنی و همکاران، ۲۰۰۱؛ پریم و باتلر، a2001 ، b2001)[3]. تاکید بر روی منابع به همراه افول کاربرد گونه شناسی نشان دهنده دیدگاه روز افزون و در حال رشد در این حوزه است مبنی بر اینکه چارچوب متمایز سازی “هزینه پایین[۴]” ناقص است و به طور کامل با دیدگاه کنونی مبتنی بر منابع [۵](RBV) در خصوص شرکت سازگار نیست (کیم و همکاران، ۲۰۰۴)[۶]. با این حال، این لزوماً به این معنا نیست که انواع مختلف استراتژی دیگر سودمند نمی‌باشند و اینکه یکپارچه‌سازی دیدگاه‌های رقابتی ممکن نیست (لیبلین، ۲۰۰۳؛ کومورا و موردوکوتاس، ۲۰۰۰؛ پیتلیس و سریدیس، ۱۹۹۹)[۷].

دوم اینکه، سرعت و شدت تغییرات در محیط تجاری جهانی در دو دهه اخیر توجه بیشتری را به خود معطوف کرده است. در نتیجه این امر، سرعت –زمان پاسخ به رقبا و مشتریان– از ارزش بیشتری به‌عنوان یک اسلحه رقابتی برخوردار شده است. علاوه بر این، اینترنت اهمیت مرزها و فاصله فیزیکی را به حداقل رسانده است و به شرکت‌ها توانایی خدمت رسانی به بازارهای بزرگتر به شیوه مؤثرتر را داده است (کیم و همکاران، ۲۰۰۴)[۸].

استراتژی عمومی پورتر (۱۹۸۵)[۹] یکی از برجسته ترین موارد در خصوص رقابت شرکت‌ها در بازار است. بر اساس پورتر، یک شرکت می‌تواند عملکرد خویش را به دو روش، به حداکثر میزان خود برساند. یکی از این روش‌ها یا استراتژی‌ها تلاش برای تبدیل شدن به تولید کننده با پایین ترین هزینه در یک صنعت است و دیگر توسط متمایز سازی لاین محصولات یا خدمات شرکت از دیگر شرکت‌ها است؛ هر یک از این رویکردها می‌تواند همراه با تمرکز تلاش های سازمان بر روی یک بخش خاص از بازار باشد.  علاوه بر این، تلاش یک شرکت برای ترکیب کردن تاکید خود بر روی هزینه های پایین و متمایز سازی منجر به گیر کردن آن شرکت در یک وضعیت میانه می‌شود (پورتر، ۱۹۸۰، ص ۴۱)[۱۰] که این ایده در ابتدا حمایت های قابل توجه محققان دیگر را به خود جلب کرد (دس و دیویس، ۱۹۸۴؛ هامبریک، ۱۹۸۱، ۱۹۸۲؛ هاوس و کریتندون، ۱۹۸۴)[۱۱] ولی بعدها توسط شماری دیگر از تحقیقات به چالش کشیده شد (بازل و گیل، ۱۹۸۷؛ بازل و ویرسما، ۱۹۸۱؛ هال، ۱۹۸۳؛ هیل، ۱۹۸۸؛ موری، ۱۹۸۸؛ پارنل،  ۱۹۹۷؛ فیلیپس و همکاران، ۱۹۸۳؛ پراف ، ۲۰۰۰؛ وایت ، ۱۹۸۶؛ رایت ، ۱۹۸۷)[۱۲].

در پی این منطق، بومان و فاکنر (۱۹۹۷)[۱۳] (همچنین می توانید به فاکنر و بومان، [۱۴]۱۹۹۲ رجوع کنید) اشاره به اهمیت ارزش فعالیت‌های استراتژی‌های رقابتی می کنند. این به این دلیل است که خریداران قیمت نهایی کالا را می بینند و هزینه ها را نمی بینند. آنها بر این باورند که مزیت رقابتی پایدار توسط ارائه خدمات و محصولاتی به دست می آید که توسط مشتریان به صورت زیر ادراک می شوند:

  1. بدون توجه به قیمت از محصولات و خدمات رقبا بهتر هستند؛
  2. از لحاظ رقابت با محصولات و خدمات رقبا برابر بوده ولی قیمت آنها پایین تر است ؛ یا
  3. بهتر و ارزان تر هستند.

از این رو، باومن و فاکنر این ایده را معرف می کنند که خریداران در تصمیم گیری‌های خویش به منظور خرید نسبت به بررسی و ارزیابی هم قیمت و هم کیفیت ادراک شده اقدام می کنند و بسیاری از این تصمیم گیری ها تابعی از هر دوی این عوامل است. تلاش های دیگر به منظور توسعه بیشتر یا اصلاح استراتژی پورتر صورت گرفته است (میلز و اسنو، ۱۹۷۸؛ میلر، ۱۹۸۶؛ میلر و فرایسن، ۱۹۸۴؛ شرر، ۱۹۸۰)[۱۵].

عدم رضایت از تاکید‌های محدود قرار گرفته بر روی نقش عوامل مختص سازمان در تحلیل گروه استراتژیک و گسترش انواع استراتژی، اصلی ترین مشوق برای علاقه نو و تجدید شده به منابع شرکت به‌عنوان پایه‌ای برای استراتژی رقابتی یک شرکت است (بارنی، ۱۹۸۶، ۱۹۹۱؛ کامرر و وپسالینین، ۱۹۸۸؛ کولیس، ۱۹۹۱؛ گرانت، ۱۹۹۱؛ هاچ و دایر، ۲۰۰۴؛ لولس و همکاران، ۱۹۸۹؛ اورگان و قبادیان، ۲۰۰۴)[۱۶]. الگوی حاصل، نظریه مبتنی بر منابع، از کارهای اولیه پنروز (۱۹۵۹)[۱۷] و ورنرفلت (۱۹۸۴)[۱۸] گرفته شده است و بر روی منحصربفرد بودن قابلیت‌ها، مهارت‌ها و منابع شرکت در تدوین، اجرا و عملکرد استراتژی تاکید می‌کند (داتا و همکاران، ۲۰۰۵؛ کور و ماهونی، ۲۰۰۵؛ ماهونی و پاندیان، ۱۹۹۲)[۱۹].

ارزش، یکی از جنبه‌های کلیدی در استراتژی رقابتی است و ارتباط زیادی با محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده توسط یک سازمان دارد. یکی دیگر از جنبه‌های استراتژی رقابتی یعنی کنترل بازار، اشاره به بکارگیری منابع سازمانی برای دست یابی به فضایی از بازار است که بیش از همه مساعد و سازگار با شرکت است. سازمان ها می توانند از خود سه نوع از کنترل بازار را نشان بدهند:

  1. کنترل بر روی دسترسی به بازار که در اختیار رقبای آتی است (یعنی موانع ورود به بازار)؛
  2. کنترل بر روی تأمین کنندگان؛ و
  3. کنترل بر روی دسترسی مشتریان به رقبا.

کنترل تا حدی یکی از متغیرهایی است که دارای نقش تعیین کننده است، زیرا مسائلی نظیر قدرت خریدار، قدرت تأمین کننده و موانع ورود به بازار، اجزایی از ساختار یک صنعت هستند (پورتر، ۱۹۸۰)[۲۰].

[۱] Porter, 1985

[۲] Foss and Knudsen, 2003; Ray et al., 2004

[۳] Barney, 2001; Barney et al., 2001; Priem and Butler, 2001a, 2001b

[۴] Low-cost-differentiation framework

[۵] Resource-based view (RBW)

[۶] Kim et al., 2004

[۷] Leiblein, 2003; Kumura and Mourdoukoutas, 2000; Pitelis and Pseiridis, 1999

[۸] Kim et al., 2004

[۹] Porter (1985)

[۱۰] Porter, 1980, p. 41

[۱۱] (Dess and Davis, 1984; Hambrick, 1981, 1982; Hawes and Crittendon, 1984)

[۱۲]  (Buzzell and Gale, 1987; Buzzell and Wiersema, 1981; Hall, 1983; Hill, 1988; Murray, 1988; Parnell, 1997; Phillips et al., 1983; Proff, 2000; White, 1986; Wright, 1987)

[۱۳] Bowman and Faulkner, 1997

[۱۴] Faulkner and Bowman, 1992

[۱۵] (Miles and Snow, 1978; Miller, 1986; Miller and Friesen, 1984; Scherer, 1980)

[۱۶] (Barney, 1986, 1991; Camerer and Vepsalainen, 1988; Collis, 1991; Grant, 1991; Hatch and Dyer, 2004; Lawless et al., 1989; O’Regan and Ghobadian, 2004)

[۱۷] Penrose, 1959

[۱۸] Wernerfelt, 1984

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]




مدل نیروی‌های پنجگانه رقابتی

موضوع تدوین و اجرای استراتژی رقابتی معمولاً از دیدگاه شرکت‌های بزرگ، به خوبی تثبیت شده و چندبخشی دیده می شود. با این حال، دستیابی به یک مزیت رقابتی پایدار اهمیت بیشتری برای بقای شرکت‌های کوچکی دارد که به تازگی کار خویش را شروع کرده‌اند. اگر چه تحقیقات بسیاری در خصوص چگونگی ایجاد و خلق ارزش توسط شرکت‌های تازه وارد برای خودشان و نیز چگونگی معرفی محصولات توسط آنها به بازار انجام گرفته است، ولی با این حال تحقیقات بسیار کمی در خصوص به کارگیری ایده های استراتژی کلاسیک شرکت‌ها بزرگ به شرکت‌ها تازه وارد صورت گرفته است. دیویس و اولسن  (۲۰۰۸)[۱] در مقاله خویش ۱۱ مورد از تفاوت‌های متمایز بین شرکت‌های بزرگ و به خوبی تثبیت شده و شرکت‌های تازه وارد را در خصوص درنظرگیری ابتکارات استراتژی با نگاهی به سوق دادن شرکت به موفقیت بیشتر بیان می کنند. این ۱۱ مورد تفاوت متمایز کننده شرکت‌های بزرگ و به خوبی تثبیت شده و شرکت‌های تازه وارد به شرح زیر می باشد:

دانلود تحقیق و پایان نامه

  1. توانایی‌های بازار
  2. سایز بازار
  3. دستیابی به منابع
  4. وجود محدودیت‌ها
  5. برخورداری از دیدی مناسب نسبت به رقبا
  6. انتظارات سرمایه گذاران
  7. تحمل ریسک سرمایه گذار/سهامدار
  8. پروسه‌ها و فرایند‌ها
  9. مدیریت پروسه‌ها، روش‌ها و تکنولوژی‌های شرکت
  10. ارجحیت‌ها و اولویت‌ها
  11. افق زمانی برای رسیدن به دستاوردها

این یک اصل به خوبی پذیرفته شده است که یک استراتژی رقابتی تک و فردی به طور ذاتی بر دیگر استراتژی‌های رقابتی، برتری دستیابی و ایجاد بازدهی‌های بالا برای سهامداران را ندارد. در حالیکه شرکت‌هایی مانند Hyundai، Dell، Wall-Mart، Days Inn توانسته اند با موفقیت به رقابت در ایالات متحده توسط دنبال کردن استراتژی هزینه‌های پایین بپردازند و در مقابل شرکت‌های Porsche، Apple، Target و Ritz-Carlton توسط دنبال کردن استراتژی‌های متمایز سازی برتر به موفقیت در بازار دست می یابند. با این حال، تمامی این مثال ها یک وجه مشترک دارند: این ها، شرکت‌های بالغ هستند.

بر خلاف تکنیک‌های مدیریتی نظیر  TQM (مدیریت جامع کیفیت) و فرایند مهندسی از نو، که شهرت و محبوبیت خویش را از دست داده اند، با این حال برنامه‌ریزی استراتژیک کماکان گسترده‌ترین تکنیک مدیریتی اقتباسی توسط مدیران و یکی از تکنیک هایی است که اکثر مدیران با حاشیه قابل توجه و چشم گیری از آن رضایت دارند (ریگبی، ۲۰۰۵)[۲]. شرکت‌های بزرگ و سازماندهی شده به خوبی از اهمیت اجرای تحلیل‌های رسمی بازار، مدیریت پروسه‌های شرکت، تحلیل‌های هزینه–سود و غیره به منظور بهینه‌سازی تخصیص منابع محدود و یک قدم جلوتر بودن از شرایط در حال تغییر و دگرگونی بازار بهره می گیرند. در مقابل، شرکت‌های نوپا معمولاً منابع ضروری برای دستیابی به چنین پروسه و فرایند رسمی و سیستماتیکی را ندارند. ولی با این حال، این شرکت‌ها نیز برای بقا در محیط‌های رقابتی تجارت، امروزه نیاز به درک مشتریان، تأمین کنندگان، رقبا و مشکلات نوسانات بازار دارند (اسلاتر و اولسون، ۲۰۰۲)[۳].

دیویس و اولسن، ۲۰۰۸[۴] در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که نه مدل کلاسیک پروتر (۱۹۸۰) و نه مدل اصلاح شده اسلاتر و اولسن (۲۰۰۲) در خصوص نیروهای استراتژیک  در بیان تفاوت‌های بین شرکت‌های قدیمی و جاافتاده و شرکت‌های نوپا در تدوین و اجرای استراتژی‌های مختلف، کافی و مؤثر نمی‌باشند. به همین دلیل، آنها تصمیم به توسعه و طراحی یک مدل جدید در این خصوص گرفتند. آنها پایه و اساس مدل خویش را بر روی مدل پروتر قرار داده و نیروهای مشابه را ترکیب کرده و نیروهای جدیدی را نیز به آن اضافه کردند. مدل بدست آمده در شکل ۱ نشان داده شده است. در این مدل، چهار نیروی خارجی و یک نیروی داخلی وجود دارد. در زیر نیروهای موجود در مدل آنها ارائه شده است که چهار مورد اول مربوط به نیروهای خارجی و مورد پنجم مربوط به نیروی داخلی است.

  1. تأمین کنندگان: این نیرو در هر دو مدل‌های (پورتر و اسلاتر/اولسن) بیان شده است، ولی آنها در مدل جدید خود یک زیر مجموعه جدید به این نیرو اضافه کرده‌اند که بیانگر تأمین کنندگان سرمایه مالی است. همانطور که می‌توان مشاهده کرد، تأمین کنندگان مالی تأثیر کمی بر روی تدوین استراتژی شرکت‌های بزرگ دارند ولی نقش عمده‌ای بر روی تدوین استراتژی‌های شرکت‌های نوپا ایفا می‌کنند.
  2. مشتریان/بازارها: در این مدل سه نیروی اسلاتر/ اولسن در یک نیرو ادغام می‌شود زیرا به طور تنگاتنگی با هم در ارتباط هستند: نیروی مشتری، رشد تغییرات بازار و تلاطم های متغیر بازار.
  3. رقابت: با بهره گرفتن از مدل اسلاتر/اولسن، این مدل سه نیروی اصلی پورتر را ترکیب به یک نیرو می‌کند (یعنی رقبا، کسانی/شرکت‌هایی که احتمال دارد وارد بازار شوند و کسانی که ممکن است توسط شرکت‌های دیگر جایگزین شوند).
  4. قوانین: قوانین مربوط به هر صنعت و دولت نقش عمده و مهمی بر روی استراتژی‌های شرکت‌های بزرگ و شرکت‌های نوپا دارد. بنابراین این نیروی جدید به مدل اضافه شده است.
  5. فرهنگ درونی : فرهنگ مسلط بر یک شرکت نیز می‌تواند تأثیر شگرفی بر روی گزینه های آن در تعیین و تدوین استراتژی داشته باشد.

۲-۱۴- یادگیری سازمانی و راهبرد رقابتی

 

منابع سازمانی و توانمندی‌ها، زیربنای طراحی راهبردهای رقابتی را تشکیل می دهند. (هانت و مورگان، ۱۹۹۵). استراتژی‌های رقابتی، گام‌های مورد نیاز دسترسی به یک اتحاد کامل با شرایط بازار با در نظر گرفتن منابع سازمانی و توانمندی های موجود را ایجاد می کنند( گرانت، ۱۹۹۱).

 

شکل ۲-۴): مدل نیروی های پنجگانه رقابتی طراحی شده توسط داویس و اولسن ، ۲۰۰۸

 
   

کانستنتین و لاش  (۱۹۹۴) منابع را به دو منبع کنش‌زا و عملوند تقسیم می کنند. منابع دسته اول منابعی هستند که “یک عملیات یا یک عمل بر پایه آنها انجام می‌شود تا یک تأثیر را ایجاد کند” و در مقابل منابع عملوند منابعی هستند که “با هدف اقدام بر روی منابع کنش‌زا به کار گرفته می‌شود یا بر روی سایر منابع عملوند‌” (مادهاوارام و هانت، ۲۰۰۸ ، ص ۶۹)[۵]. بر اساس هانت (۲۰۰۴)[۶]، منابع عملوند معمولاً منابعی ملموس و فیزیکی هستند و منابع کنش زا متشکل از انواع غیرملموس منابع مانند مالی، حقوقی، انسانی، سازمانی، اطلاعاتی یا منابع رابطه‌ای هستند. قابلیت‌ها و توانایی‌های سازمانی حاکی از توانایی یک سازمان در برازش این دو نوع منابع برای اجرای یک سری از کارها و وظایف هماهنگ شده با هدف دستیابی به یک نتیجه خاص می‌باشد (بارنی، ۱۹۹۱؛ گرانت، ۱۹۹۵؛ هلفات و پیتراف، ۲۰۰۳؛ شولز، ۱۹۹۴)[۷]. هانت (۲۰۰۴)[۸] بر این باور است که می‌توان توانایی‌ها و قابلیت‌های یک سازمان را به‌عنوان منابع کنش‌زا دید زیرا این منابع دسته از منابع پایه‌ای هستند.

به منظور دستیابی به راهبرد رقابتی، منابع سازمانی و توانمندی‌ها باید با ارزش، کمیاب، بی نظیر و غیر قابل تعویض باشند(بارنی، ۱۹۹۷). این ادبیات، از مفهوم یادگیری سازمانی به‌عنوان یک توانمندی  غیر قابل تغییر پشتیبانی می کند. بنابراین یادگیری سازمانی ارزشمند است زیرا این توانمندی می‌تواند کمک  کند تا فرصت‌ها غنیمت شمرده شده و تهدید‌ها خنثی شوند که منجر به وضعیت بازار مساعد و مقرون‌به‌صرفه می شود. (هالت، کچن و نیکولز، ۲۰۰۳). و به طور خاص، یادگیری سازمانی، یک توانمندی ارزشمند در راه دستیابی به دانش بیشتر و درک عمیق تر از محیط زیست و شرکت است، به طوری که این شرکت می‌تواند مؤثرتر نیازهای نهفته و واقعی مشتریان خود را از طریق محصولات و خدمات خود برآورده نماید(دی، ۱۹۹۴؛ سینکولا، ۱۹۹۴).

عکس مرتبط با محیط زیست

در این معنا، یادگیری سازمانی کمک می‌کند تا احساس پیچیدگی محیط زیست نیز کاهش یافته و از احتمال وقوع یک بن‌بست در تصمیم گیری استراتژیک ناشی از نامطمئن بودن جلوگیری می نماید (اسلاتر و نارور، ۱۹۹۵). توسعه یادگیری سازمانی نیز پیچیده و دشوار است زیرا فرایند و مفهومی که معرف آن است نیاز به مهارت های ایجاد دانش جدید و اقتباس دانش کسب شده دارد (هابر، ۱۹۹۱)[۹]. از آنجائیکه تعداد کمی از سازمان توانایی روبرو شدن با این چالش‌ها را به طور همزمان دارند، یادگیری سازمانی نیز یک قابلیت نادر و کمیاب است (اسلاتر و نارور، ۱۹۹۵)[۱۰]. علاوه بر این، تقلید و انتقال دانش نیز دشوار و سخت می باشد. یادگیری سازمانی بستگی به ذخیره دانش موجود در سازمان دارد و اگر چه رقبا ممکن است رفتار ایجاد شده ناشی از دانش مذکور را بتوانند مشاهده کنند ولی منطق و دانش پایه‌ای، پشت سر رفتار مذکور برای آنها چندان روشن و واضح نخواهد بود (هالت و همکاران، ۲۰۰۳)[۱۱]. یادگیری سازمان به راحتی قابل انتقال دادن نیز نمی باشد، زیرا این منبع غیر ملموس بوده و ریشه در فرآیندهای سازمانی دارد (بارنی، ۱۹۹۱؛ هابر، ۱۹۹۱)[۱۲]. به طور مشابهی، یادگیری سازمانی دارای معادل‌های استراتژیکی نمی‌باشد و جایگزین کردن آنها در بازارهای کنونی دشوار و سخت است (هالت، نیکولز، گیونیپرو، و هارلی، ۲۰۰۰)[۱۳]. این بررسی ها بر این باورند که به‌عنوان یک قابلیت، یادگیری سازمان نقشی مرتبط در تدوین استراتژی‌هایی دارند که منجر به دستیابی به مزیت های رقابتی می‌شود (کنی، ۲۰۰۶)[۱۴].

علاوه بر این، یادگیری سازمانی باعث می‌شود که سازمان علاوه بر انطباق با تغییرات بازار، باعث تغییر آن نیز بشود، زیرا یادگیری سازنده یکی از اجزای کلیدی توسعه نوآوری های مهم است (سنج، ۱۹۹۰)[۱۵] که نهایتاً به شرکت امکان ایجاد بازارهای جدید و تعریف مجدد قوانین فعلی را می‌دهد (داروچ، ۲۰۰۵)[۱۶]. انعطاف پذیری موجود در سازمان‌های مبتنی بر یادگیری همچنین به آنها امکان تخصیص مجدد منابع را در هنگام شناسایی و تشخیص فرصت‌های جدید بازار می‌دهد (بیر و همکاران، ۲۰۰۵؛ لامپکین و لیختن اشتاین، ۲۰۰۵؛ اسلاتر و نارور، ۱۹۹۵)[۱۷]. از این رو، یک توانایی و قابلیت یادگیری بیشتر و بزرگتر، امروزه برای رقابت در بازار مورد نیاز و ضروری است، که این نیاز به دلیل سرعت بالای تغییرات در بازار و تکنولوژی و نیز گوناگونی بالای اطلاعات موجود و اهمیت اقدام از پیش است (سانتوس و همکاران، ۲۰۰۵)[۱۸]. در این حالت، یادگیری سازمانی باید نقش مرتبطی در اجرای استراتژی، به‌عنوان یک قابلیت و توانایی پویا که امکان اقتباس و انطباق سریع با تغییرات محیطی را می دهد، داشته باشد که به نوبه خویش به یک شرکت امکان تولید مستمر کالاهایی را می‌دهد که به بخش‌های مختلف بازار ارائه می‌کند (مادهاوارام و هانت، ۲۰۰۸)[۱۹] و همچنین به آن امکان پاسخ و واکنش مؤثر به نیازهای در حال تکامل و توسعه بازار را نیز می‌دهد (بیر و همکاران، ۲۰۰۵)[۲۰].

بارنی (۲۰۰۱)[۲۱] اشاره می‌کند که چگونه وارد کردن تحلیل اجرای استراتژی به درون منطق مبتنی بر منابع، یک سوال باز و بدون جواب باقی مانده است، سوالی که احتمال این است که “توانایی اجرای استراتژی‌ها، به خودی خود، یک منبع است که می‌تواند منبع مزیت استراتژی پایدار باشد” (بارنی ، ۲۰۰۱، ص ۵۴)[۲۲] با در نظر گرفتن اینکه توانایی و قابلیت سازمانی برای یادگیری تعیین کننده مؤثر بودن اجرای استراتژی است که می‌تواند این محدودیت را حل کند. این مسئله نیاز به بررسی‌های بیشتر دارد زیرا ادبیات تحقیقاتی توجه بسیار کمی به رابطه درونی بین یادگیری سازمانی و اجرای استراتژی کرده است (پسیتاناند و همکاران، ۲۰۰۷)[۲۳]. در این متن، پژوهش حاضر به گسترش ادبیات تحقیقاتی مرتبط توسط تحلیل نقش یادگیری سازمانی به‌عنوان یک پیش زمینه از اجرای استراتژی رقابتی شرکت‌ها کمک می‌کند و اینکه آیا این تأثیر تفسیر به عملکرد برتر مرتبط با مشتری و عملکرد کلی سازمانی می‌شود یا خیر.

تحقیقات به تحلیل و آنالیز استراتژی رقابتی توسط  نوع شناسی پورتر (۱۹۸۰)[۲۴] می پردازند. برای پورتر، استراتژی معرف یک بردار منسجم از فعالیت‌هایی است که هدف آنها ایجاد یک فرم و شکل خاص از مزیت های رقابتی است: هزینه های پایین یا متمایز سازی. اگرچه انواع شناسی ممکن است به اهمیت جنبه های گوناگون استراتژیکی اذعان نداشته باشد (اسپید، ۱۹۹۳)[۲۵]، توسط تحلیل تأثیر یادگیری سازمان بر روی استراتژی‌های پورتر، این پژوهش به بررسی این می پردازد که آیا یادگیری سازمانی به طور همزمان مزیت‌های موقعیتی کلیدی ارزش برتر مشتری و هزینه های کمتر و پایین تر نسبت به رقبا را به کار می برد یا خیر.

بر اساس مدل دی و ونسلی (۱۹۸۸)[۲۶]، این مزیت های موقعیتی باید منجر به عملکردی بالاتر از میانگین در بازدهی‌های شرکت شود مانند وفاداری مشتری، سود دهی و سهم بازار. اگرچه پورتر (۱۹۸۰) در پژوهش خود امکان اجرای دو استراتژی را به طور همزمان برقرار نکرده است، وی بعدها اذعان دارد که بسیاری از شرکت‌ها راه کاهش هزینه‌ها، نه تنها بدون آسیب رساندن به سطح متمایز سازی خویش را کشف کرده‌اند، بلکه نسبت به افزایش و بالابردن سطح متمایز سازی خویش نیز اقدام می کنند (پورتر، ۱۹۸۵)[۲۷]، از این رو به طور آشکار قبول کرده‌اند که دو استراتژی می توانند به طور همزمان وجود داشته باشند و معرف یک سطح بالایی از برتری رقابتی باشند (وورهیز، ۱۹۹۸)[۲۸]. در واقع تحقیقات پیشین  (کریسمن، هوفر و بولتن، ۱۹۸۸ ؛ دی، ۱۹۹۰؛ هامل و پراهالاد، ۱۹۸۹؛ موری، ۱۹۸۸)[۲۹] بر روی بقای عملی اقتباس استراتژی‌های مدیریت هزینه و متمایز سازی به طور همزمان تمرکز می کنند. با این حال، کارهای تحقیقاتی اخیر، (آکوا و یاسای–اردکانی، ۲۰۰۸؛ لی و لی، ۲۰۰۸؛ اسپانوس، زارالیس و لیوکاس، ۲۰۰۴) یادآوری از این هستند که کماکان بحث و بررسی‌های قابل توجه و چشمگیری بر روی این پرسش که آیا استراتژی‌های مدیریت هزینه و متمایزسازی به طور همزمان معرف رویکردهایی متقابلاً منحصربفرد و سازگار است یا خیر. پژوهش حاضر از این رو در تلاش است تا به این بحث و بررسی توسط تحلیل این موضوع که آیا یادگیری سازمان به طور همزمان اجرای استراتژی‌های متمایزسازی و مدیریت هزینه را مورد استفاده قرار می‌دهد یا خیر، کمک کند و اینکه آیا اجرای همزمان این دو استراتژی با هم منجر به عملکرد برتر می‌شود یا خیر.

یک استراتژی متمایزسازی به معنای توسعه محصولات به همراه مزیت‌های افزوده شده است، که در صنعت و ارائه مزیت‌های بیشتر به مشتری منحصر‌به‌فرد و متمایز می شود. استراتژی‌های متمایز سازی رابطه قوی و محکمی با فعالیت‌های نوآوری دارند. ادبیات تحقیقاتی موجود در این زمینه به طور گسترده‌ای نسبت به شناسایی نفوذ یادگیری سازمانی بر روی نوآوری به‌عنوان یک عامل پشتیبان برای خلاقیت اقدام کرده است و نیز به‌عنوان یک الهام برای دانش و ایده‌های جدید و نیز افزایش توانایی درک و اجرای آنها است (آراگون–کوریا، گارسیا-مورالس و کوردون–پوزو، ۲۰۰۷؛ ویراواردنا و همکاران، ۲۰۰۶)[۳۰]. در واقع پیشرفته ترین فرم و شکل یادگیری سازمانی (یعنی یادیگری سازنده) نقشی تعیین کننده برای پذیرش و قبول نوآوری‌ها و خلاقیت‌های رادیکال و افراطی دارد. متعاقباً، مفید بودن یادگیری سازمان برای دستیابی به ارزش برتر مشتری توسط فعالیت‌های مستمر متصل کننده به بازار، خصوصاً روشن و واضح است زیرا یادگیری سازمانی از توانایی شرکت‌ها برای اجرای ایده‌ها، روش‌ها یا ابزارهای جدید برای راضی کردن نیازها و خواسته های مشتریان پیشتیبانی می‌کند (کالکا و برتون، ۲۰۰۶)[۳۱]. ازاین‌رو، یادگیری سازمانی می‌تواند به اجرای استراتژی‌های متمایز سازی کمک کند.

استراتژی مدیریت هزینه، با هدف دستیابی به هزینه‌های پایین در مقابل (به‌جای) رقابت بدون قربانی کردن کیفیت، خدمات یا دیگر جنبه‌ها اجرا می شود. این استراتژی تلاش می‌کند تا کارآیی و بهره‌وری داخلی را به هزینه‌های پایین تر یا قیمت تمام شده کاهش یافته برای مشتریان تبدیل کند. مدرسه اقتصادی یادگیری سازمانی (بل ، ویتول و لوکاس، ۲۰۰۲)[۳۲] یادگیری را توسط انجام کار به‌عنوان یکی از بهترین مکانیزم ها برای دستیابی به افزایش در بهره‌وری شرکت‌ها در نظر می‌گیرد. تجربه تجمیعی به یک سازمان امکان کاهش مقدار لازم و ضروری از منابع صرف شده برای دستیابی به یک کار یا وظیفه را می دهد. از این رو سازمان توسط تبدیل این کاهش هزینه به دستاوردهای بهره‌وری به مزیت های رقابتی دست می یابد. علاوه بر این، سنج (۱۹۹۰)[۳۳] نفوذ یادگیری سازمانی را به فعالیت‌های تولیدی توسعه و بسط می‌دهد و فنگ و ونگ (۲۰۰۶)[۳۴] نشان می‌دهد که یادگیری سازمانی ترویج دهنده حدی است که در آن شرکت فعالیت می‌کند تا هزینه های تولیدی را کاهش بدهد درحالیکه سعی در حفظ کیفیت و اعتبار خود دارد. از این رو، سازمان های یادگیرنده بیشتر احتمال اجرای استراتژی‌های مدیریت هزینه را دارند.

عکس مرتبط با اقتصاد

[۱] Davis  & Olson, 2008

[۲] Rigby, 2005

[۳] Slater & Olson, 2002

[۴] Davis  & Olson, 2008

[۵]  Madhavaram & Hunt, 2008, p. 69

[۶] Hunt, 2004

[۷]  (Barney, 1991; Grant, 1995; Helfat & Peteraf, 2003; Schulze, 1994)

[۸] Hunt, 2004

[۹]  Huber, 1991

[۱۰]  Slater & Narver, 1995

[۱۱]  (Hult et al., 2003)

[۱۲]  (Barney, 1991; Huber, 1991)

[۱۳]  (Hult, Nichols, Guinipero, & Hurley, 2000)

[۱۴]  Kenny, 2006

[۱۵]  Senge, 1990

[۱۶]  Darroch, 2005

[۱۷]  (Beer et al., 2005; Lumpkin & Lichtenstein, 2005; Slater & Narver, 1995)

[۱۸]  Santos et al., 2005

[۱۹]  (Madhavaram & Hunt, 2008

[۲۰] Beer et al., 2005

[۲۱] Barney, 2001

[۲۲] Barney, 2001, p.54

[۲۳] Paisittanand et al., 2007

[۲۴] Porter (1980)

[۲۵]  Speed, 1993

[۲۶]  Day and Wensley (1988)

[۲۷] Porter, 1985

[۲۸] Vorhies , 1998

[۲۹]  (Chrisman, Hofer, & Boulton, 1988; Day, 1990; Hamel & Prahalad, 1989; Murray, 1988)

[۳۰]  (Aragon-Correa, Garcia-Morales, & Cordon-Pozo, 2007; Weerawardena et al., 2006)

[۳۱]  Kaleka & Berthon, 2006

[۳۲] Bell, Whitwell, & Lukas, 2002

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ب.ظ ]




مزیت رقابتی

مزیت رقابتی از موضوعات مهمی است که در سال های اخیر در ادبیات مدیریت و بازاریابی استراتژیک مورد تاکید قرار گرفته است. در این رابطه، چشم اندازهای متفاوتی نسبت به عوامل تعیین کننده و موثر ارائه شده است، جایی که توریسینهای سازمان صنعتی[۱]، عوامل محیطی را عوامل مسلط و تعیین کننده مزیت رقابتی می دانند. اولین شخص از میان این نظریه پردازان بین[۲] است که در سال ۱۹۶۸ نظریه خود را بیان داشت. با این حال نظریه پرداز معروف این گروه مایکل پورتر[۳] محسوب می شود. طبق مدل پورتر، واحد صنعتی برای تجزیه و تحلیل صنعت است. در این راستا وی اعتقاد دارد که سودآوری شرکت ها به جذابیت صنعت و موقعیت نسبی شرکت در صنعت بستگی دارد. طبق این مدل، چنانچه استراتژی باعث شود که سازمان فعالیت ها را متفاوت و متمایز از رقبا انجام دهد در آن صورت شایستگی های محوری امکان انتخاب تنوع و تمایز را تسهیل می کنند و باعث کسب مزیت رقابتی برای سازمان می شوند(تونی و تونچیا[۴]،۲۰۰۳).

پایان نامه - تحقیق

از نظریات دیگر این گروه می توان به نظریه آمیت و شومیکر[۵] اشاره کرد. طبق این نظر این دو، سودآوری شرکت به میزان سازگاری دارایی های استراتژیک و عوامل استراتژیک صنعت بستگی دارد و لذا اساس مزیت رقابتی برمبنای تعامل سازمان صنعتی و تئوری شایستگی قرار می گیرد(آمیت و اسچومز[۶]،۱۹۹۳). در مقابل این دسته از نظریات، تعدادی از تئوری پردازان بر اهمیت عوامل درون سازمانی در کسب مزیت رقابتی تاکید دارند که از ان جمله می توان به نگرش بر مبنای منابع[۷] و نگرش قابلیت های پویا[۸] اشاره کرد.

نگرش بر مبنای منابع، سازمان ها را به عنوان مجموعه های منابع می نگرد و معتقد است که مبنای مزیت رقابتی سازمان، منابع آن است، مشروط بر اینکه ویژگی های نادربودن، باارزش بودن، قابلیت جایگزینی اندک، و تقلید ناپذیر بودن یا مشکل بوده تقلید را دارا باشند. به بیان دیگر، منبع مزیت رقابتی منابع سازمان است و در صورتی که منابع، ویژگی های چهارگانه فوق را دارا باشند مزیترقابتی از نوع پایدار خواهد بود(لیسمن و مارگارت[۹]،۲۰۰۴).

نگرش قابلیت های پویا، منبع مزیت رقابتی را فرآیندهای متمایز(راه های هماهنگی و ترکیب) می داند. در این نگرش، واژه پویا اشاره به ظرفیت بازسازی شایستگی های سازگار با محیط متغیر کسب و کار، وابستگی های مسیر معین و موقعیت های واقعی بازار دارد و واژه قابلیت ها به نقش کلیدی مدیریت استراتژیک در تطابق سازی، یکپارچه سازی و پیکربندی مجدد شایستگی ها، منابع و مهارت‌های سازمانی جهت تامین الزامات محیط متغیر تاکید می کند. بر اساس این نگرش امکان خرید قابلیت های پویا از بازار وجود نداشته، ایجاد آن مستلزم فرآیندهای پویای مدیریتی درون سازمانی است. به طور کلی می توان گفت که درن ظریات محیطی، واحد تجزیه و تحلیل، صنعت و در نظریات مبتنی بر منابع و قابلیت های پویا و نیز نظریه شایستگی های محوری، واحد تجزیه و تحلیل سازمان است(میگوئل و همکاران[۱۰]،۲۰۰۲).

قبل از بیان علل و عوامل مؤثر در کسب مزیت رقابتی، تعریف مفهوم و ابعاد آن ضروری می نماید. بدیهی است هر چه بیان مفاهیم سه گانه مذکور از جامعیت بیشتری برخوردار و واجد خصوصیت مانع بودن نیز باشد کارایی بیشتری خواهد داشت. در این راستا ابتدا تعدادی از تعاریف ارائه شده در باب مزیت رقابتی بیان می شود:

  • مزیت رقابتی میزان فزونی جذابیت پیشنهادهای شرکت از نظر مشتریان درمقایسه با رقبا است.
  • مزیت رقابتی، تمایز در ویژگیها یا ابعاد هر شرکتی است که آن را قادر به ارائه خدمات بهتر از رقبا به مشتریان می کند(هوآما[۱۱]،۱۹۹۹).

مزیت رقابتی، ارزشی است که سازمان به مشتریان خود عرضه می کند؛ به نحوی که در آن زمان این ارزش توسط رقبای بالقوه و بالفعل عرضه نمی شود. (میگوئل و همکاران،۲۰۰۲).

  • مزیت رقابتی، ارزشهای قابل ارائه شرکت برای مشتریان است؛ به نحوی که این ارزشها از هزینه های مشتری بالاتر باشد(پورتر[۱۲]،۱۹۹۰).

با توجه به تعاریف فوق و سایر تعاریف ارائه شده در مورد مزیت رقابتی بیانگر این است که مفهوم مزیت رقابتی، ارتباط مستقیم با ارزشهای مورد نظر مشتری دارد؛ به نحوی که در یک طیف مقایسه ای هر چقدر ارزش های عرضه شده یک سازمان به ارزش های مورد نظر مشتری نزدیک تر یا با آن منطبق تر باشد می توان گفت که سازمان نسبت به رقبای خود در یک یا چند معیار رقابتی دارای برتری و مزیت است. با این حال بیان روشن مفهوم مزیت رقابتی در گرو تشریح زوایای مختلف آن است که به اختصار ابعاد آن بیان می گردد. با این حال در رابطه با مقوله مزیت رقابتی دو موضوع مهم و مورد تأکید است: ۱). ایجاد و کسب مزیت رقابتی از طریق تلفیق کارآمد و مؤثر منابع محیطی، و منابع سازمانی با بهره گرفتن از قابلیت های شبکه ای و هوشمندی رقابتی؛ ۲). پایدارسازی مزیت رقابتی به دست آمده که در این رابطه و براساس مکتب نگرش بر مبنای منابع، مسأله مهم، میزان تقلیدپذیر بودن مزیت رقابتی است که به طورکلی این موضوع به ماهیت مزیت رقابتی، برنامه های حفاظتی سازمان و قابلیت ها و اقدامات رقبا بستگی دارد. هر چقدر منابع مزیت رقابتی دارای ابهام علّی و تولید و روابط آن از نظر اجتماعی پیچیده باشد تقلیدپذیری آن مشکل خواهد بود (Yahdih, 2003).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

 

۲-۱۶- عوامل موثر بر مزیت رقابتی

۲-۱۶-۱- قابلیت های محیطی

واقعیت این است که امروز رقابت در گسترده جهانی صورت می گیرد و جهانی شدن نیز به صورت روزافزون، دیوارهای حمایتی کشورها از صنایع ملی را یکی پس از دیگری فرو می ریزد. در چنین فضایی، کشورها و شرکتهایی قادر به بهره برداری از فرصت های بازار جهانی خواهند بود که توانایی خلق و توسعه مزیت رقابتی را داشته باشند. بدیهی است که در چنین شرایطی، فضای جهانی به عنوان سیستم اصلی حاکم و فضای ملی کشورها به عنوان سیستم فرعی تلقی می شود. توانایی سیستم های فرعی و زیر مجموعه های آن(صنایع وشرکت های کشورها) در تعامل مثبت با اقتصاد جهانی، تا حد زیادی به قابلیت های فضای ملی هر کشور ارتباط مستقیم دارد. به عنوان مثال، فضای ملی انگیزشی و رقابتی ژاپن یکی از علل اصلی موفقیت شرکت های ژاپنی در عرصه رقابت جهانی است(پورتر،۱۹۹۰).

عکس مرتبط با اقتصاد

از سوی دیگر، براساس مفاهیم مدیریت استراتژیک، توان رقابتی هر سازمان تا حد زیاد تحت تأثیر عوامل محیط دور، شامل محیط اقتصادی، محیط سیاسی، محیط اجتماعی، محیط تکنولوژی و محیط قانونی و نیز محیط صنعتی شامل ساختار صنعت، شدت رقابت، نرخ رشد صنعت و…. است. مایکل پورتر در تلاش برای تبیین مدل تئوریک به منظور تشریح چگونگی موفقیت صنایع و سازمانهای کشورها در رقابت جهانی بیان می کند که مزیت رقابتی نه تنها از درون مرزهای صنایع، بلکه از موقعیت محیطی سازمانها یا صنایع نیز حاصل می شود. در این راستا وی معتقد است که یک سازمان وقتی می تواند مزیت رقابتی خود را افزایش دهد که به وسیله دیوارهای قوی از خریداران، عرضه کنندگان و صنایع مرتبط با قابلیت رقابت در سطح جهانی محصور شده باشد. او در تبیین مزیت رقابتی ملت ها برای رقابت جهانی، چهار عامل عمده را تعیین کننده می داند که عبارتند از: ۱). شرایط عاملی[۱۳]؛ ۲). شرایط تقاضای ملی[۱۴]؛ ۳). صنایع عرضه کننده و مرتبط[۱۵] و ۴). استراتژی و ساختار سازمان.

۲-۱۶-۲- زیر ساختارهای ملی

زیرساختارهای ملی، متشکل از پنج زیرساختار اساسی و تعیین کننده در سطح ملی است که شامل زیرساختار اقتصادی، زیرساختار سیاسی، زیرساختار قانونی، زیرساختار اجتماعی و زیرساختار تکنولوژیکی است

۲-۱۶-۳- استراتژی توسعه کشور

بررسی صنایع در دنیا بیانگر آن است که کشورهای پیشرفته، مانند آمریکا، آلمان و ژاپن هرکدام در صنایع خاصی دارای مزیت رقابتی هستند. به عنوان مثال، ژاپن در صنعت اتومبیل و صنایع الکترونیک مصرفی، آلمان در صنعت شیمیایی و اپتیک و آمریکا در گروهی از خدمات، مشاوره مالی و صنایع پزشکی چنین موقعیتی دارند. این موضوع بیانگر جهت گیری استراتژی های توسعه صنعتی این گونه کشورها است. تجارب موجود، حکایت از اهمیت استراتژی توسعه صنعتی در رقابت پذیری صنایع ملی کشورها دارد. مهم ترین نقش استراتژی توسعه صنعتی، هماهنگی مؤثر بین فعالیتهای مختلف صنعتی و تعیین نحوه و میزان تخصیص منابع به صنایع مختلف است، که در این راستا لازم است استراتژی توسعه صنعتی دانش مدار و سازگار با الزامات بازار جهانی بوده، بر نوآوری های بازارگرا و جهانی کردن تکنولوژی تأکید داشته باشد.

۲-۱۶-۴- شرایط تقاضای ملی

ماهیت تقاضا در یک کشور برای کالاها و خدمات یک صنعت مهم است؛ زیرا عامل بسیار مهم و تعیین کننده در رابطه با پیشرفت و نرخ نوآوری شرکت های صنعت است. شرایط تقاضای داخلی می تواند نقش مؤثری در موفقیت یا عدم موفقیت صنعت ملی در بازارهای جهانی ایفاء کند. طبق نظر مایکل پورتر، سه ویژگی تِقاضای ملی برای کسب مزیت رقابتی مهم هستند که عبارتند از: ترکیب تقاضای کشور، اندازه و الگوی رشد تقاضای ملی، و مکانیزم های انتقال ترجیحات ملی به بازارهای جهانی(پورتر،۱۹۹۰). در این راستا، مهمترین تأثیر تقاضای داخلی بر مزیت رقابتی از طریق آمیخته نیازهای خریداران داخلی صورت می گیرد. هر چقدر دانش و اطلاعات خریداران در رابطه با کالاها و خدمات صنعت بیشتر و فشار آن برای یادگیری و نوآوری صنعت بیشتر باشد، شرکت های فعال در صنعت مجبور خواهند بود که برای تأمین این نیازها برنامه های اساسی را در عرصه های مختلف کارکردی طراحی و اجرا کنند و این موضوع، در ارتقای ظرفیت یادگیری و نوآوری آنها بسیار مؤثر خواهد بود (Ghoneim, 2007).

از سوی دیگر، وجود بازار داخلی بزرگ با نرخ رشد مناسب و با ثبات برای حداکثر بهره مندی ازمزایای اقتصاد مقیاس و رسیدن به توان رقابتی در یک صنعت ضروری است. به علاوه وجود مکانیزم‎های انتقال ترجیحات ملی به بازارهای جهانی در معرفی و عرضه کالاها و خدمات صنعت ملی در گستره جهانی حائز اهمیت است(هوآ ما،۱۹۹۹).

۲-۱۶-۵- صنایع مرتبط و تأمین کننده

وجود صنایع تأمین کننده و صنایع مرتبط با توانمندی و قابلیت رقابت جهانی به طرق مختلف در دسترسی صنایع کشورها به مزیت های رقابتی مؤثر است؛ زیرا زمینه دسترسی کارا، سریع و گاهی ترجیحی صنعت به نیازمندی های خود را با کیفیت و هزینه مناسب و رقابتی فراهم آورده، توان رقابتی صنعت را ارتقا می بخشد. به علاوه صنایع تأمین کننده، مانند صنعت قطعه سازی و صنایع مرتبط، مانند صنایع ریخته گری، آهنگری، الکتریکی و الکترونیکی، مهندسی مواد و… بخش مهمی از زنجیره ارزش بیرونی صنعت خودرو را تشکیل می دهند. وجود صنایع مرتبط با قابلیت رقابت جهانی در یک کشور، باعث فراهم آوری فرصت هایی برای چرخه اطلاعات و تعاملات فنی می شود؛ ضمن اینکه نزدیکی و تشابهات فرهنگی در مقایسه با رقبای خارجی، اینگونه تعاملات را تسریع می کند. همچنین صنایع مرتبط به شناسایی و درک فرصتهای جدید در صنعت کمک می کنند(پورتر،۱۹۹۰).

۲-۱۶-۶- قابلیت های سازمانی

نگرشهای مبتنی بر سازمان صنعتی که به نگرش های محیطی مزیت رقابتی معروفند دارای محدودیت هایی بوده، در یک دهه اخیر انتقاداتی به آنها وارد شده است. در این راستا، تلاش های زیادی برای رفع خلأهای نظری موجود در رابطه با مزیت رقابتی صورت گرفته که عمدتا بر نقش منابع و قابلیت های درونی سازمان در کسب و توسعه مزیت رقابتی تأکید دارند که از آن جمله می توان به نگرش بر مبنای منابع[۱۶](RBV) و نگرش رقابت بر مبنای شایستگی[۱۷](CBC) و نگرش قابلیت های پویا[۱۸](DCV) اشاره کرد. این سه نگرش، علیرغم تفاوت های اندک اصولاً راه حل های نسبتا یکسانی را در رابطه با تئوری شایستگی ارائه می کنند. تئوری شایستگی[۱۹](CT) مناسبترین گزینه برای مدل سازمان صنعتی است. در ادامه به طور خلاصه به هر کدام از نگرش های سه گانه مذکور می پردازیم(تونی و تونچی،۲۰۰۳).

۲-۱۷- نگرش های مرتبط با مزیت رقابتی

۲-۱۷-۱- نگرش بر مبنای منابع

این نگرش اساسا عملکرد سازمانی را تابع ویژگی های سازمانی می داند و رابطه بین مشخصه های سازمانی و نتایج عملکردی را بررسی می کند. اصل پایه ای نگرش بر مبنای منابع این است که سازمان متشکل از مجموعه های منابع است و منبع مزیت رقابتی، منابع سازمان بوده، ویژگیها و خصوصیت منابع، چگونگی مزیت و حد پایداری آن را تعیین می کند(پارک[۲۰]،۱۹۹۶).

منابع سازمان، شامل همه دارایی ها، قابلیت ها، فرایندهای سازمانی، مشخصه ها و ویژگی های سازمان، اطلاعات، دانش و سایر موارد تحت کنترل سازمان است که آن را قادر به تدوین و اجرای استراتژی هایی برای بهبود کارایی و اثر بخشی اش می کند (Ts Saher, 2010).

در زبان تحلیل استراتژیک سنتی، منابع سازمانی، قوت هایی است که سازمان می تواند برای تدوین و اجرای استراتژی هایش مورد استفاده قرار دهد. نویسندگان و صاحبنظران، لیست های مختلفی از ویژگی های سازمانی ارائه کرده اند که می تواند سازمان را قادر به تدوین و اجرای استراتژی های ایجاد ارزش کند.با توجه به موضوع تحقیق حاضر، طبقه بندی گرانت به عنوان نمونه ارائه می گردد. گرانت، منابع را به شش گروه، شامل منابع مالی، منابع فیزیکی، منابع انسانی، منابع تکنولوژیک، منابع شهرت و اعتبار، و منابع سازمانی تقسیم می کند. یکی از صاحبنظران اصلی نگرش بر مبنای سازمانی بارنی است. وی برای اینکه منابع منبع مزیت رقابتی پایدار باشد به دو شرط اساسی و ضروری قائل است: ۱). ویژگی عدم تجانس منابع؛ ۲). تحرک ناقص منابع. از نظر نویسندگان، این دو در صورتی ضرورت هستند که اولا منابع با ارزش باشند و البته معیار با ارزش بودن منابع در توانایی آنها برای افزایش کارایی و اثربخشی است، ثانیا مًنابع نادر باشند، به این معنا که فقط یک یا چند شرکت امکان دسترسی به آنها را داشته باشد؛ ثالثا مًنابع مذکور دارای قابلیت تحرک ناقص باشند که تحقق این شرط، مستلزم شرایط تاریخی منحصر بفرد، ابهام علّی و پیچیدگی اجتماعی است. ابهام علّی موقعی است که رابطه بین منابع سازمانی و مزیت رقابتی یا اساسا درک نشود و یا اینکه فقط به صورت جزئی قابل درک باشد و پیچیدگی اجتماعی نیز دلالت به پیچیدگی روابط داخلی منابع با یکدیگر و روابط آنها با مشتریان و عرضه کنندگان دارد؛ رابعا منابع خاصیت جایگزینی ناقص داشته باشند، به این معنا که از نظر استراتژیک، منابع مشابهی که دارای کارکرد مشابه باشند، وجود نداشته باشند(میگوئل و همکاران،۲۰۰۳).

[۱] industrial organization

[۲] Bain

[۳] Micheal Porter

[۴] Toni and Tonchia

[۵] Schoemaker and Amit

[۶] Amit and Schoemake

[۷] resource – based view

[۸] dynamic capability view

[۹] Lismen and Margaret

[۱۰] Miguel et al.

[۱۱] Hao Ma

[۱۲] Porter

[۱۳] Factor Conditions

[۱۴] Demand Conditions

[۱۵] supplier and related industries

[۱۶] Resource -Based View

[۱۷] Competence -Based Competition

[۱۸] Dynamic Capability View

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ب.ظ ]




نگرش رقابت بر مبنای شایستگی

زمینه مطالعه نگرش رقابت بر مبنای شایستگی اساسا بر نگرش بر مبنای منابع است تا حدی که برخی از نویسندگان مانند مایکل پورتر اعتقاد دارند تفاوتی بین آنها وجود ندارد. با این حال، نگرش رقابت بر مبنای شایستگی نسبت به نگرش بر مبنای منابع از ویژگی عملگرایی[۱] و تعمدی بودن[۲] بیشتری برخوردار بوده، بر جنبه های رفتاری برنامه ریزی استراتژیک تأکید دارد و بدین جهت دارای قلمرو چشم انداز وسیعتر است. به علاوه مونتگومری[۳] اعتقاد دارد که نگرش بر مبنای شایستگی فرایندگرا است، در حالی که نگرش بر مبنای منابع اینگونه نیست.

بررسی پیشینه آکادمیک رقابت بر مبنای شایستگی بیانگر این است که اولین بار سلزنیک[۴] به شایستگی متمایز[۵] اشاره کرده است. با این حال، روش استراتژیک بر مبنای شایستگی اخیرا با مقاله معروف پراهالاد و هامل[۶] مورد توجه جدی قرار گرفته است. این دو محقق، عوامل تعیین کننده موفقیت سازمانی را شایستگی های هسته ای[۷] می دانند.

آنها شایستگی هسته ای را به عنوان یادگیری جمعی در سازمان مخصوصا چگونگی هماهنگی مهارت های مختلف تولید و یکپارچه سازی جنبه های چندگانه تکنولوژی تعریف می کنند. نگرش رقابت بر مبنای شایستگی، ظرفیت ایجاد، تقویت و توسعه شایستگی های هسته ای سازمان را برای تولید محصولات موفق در بازار، پایه و اساس مزیت رقابتی با ثبات می داند. از نظر پراهالاد و هامل، هر نوع شایستگی را نمی توان به عنوان شایستگی هسته ای تلقی کرد و تنها شایستگی هایی که دارای ویژگی های سه گانه زیر باشند شایستگی های هسته ای سازمان را تشکیل می دهند:

  1. توانایی تسهیل دسترسی بالقوه به بازار را داشته باشند؛
  2. باعث شوند مشتریان سازمان را به عنوان منبع اصلی ارزش افزوده محصول/ خدمت تلقی کنند؛
  3. برای تقلید توسط رقبا مشکل باشند.

گرانت اعتقاد دارد که منابع و شایستگی ها از یک سو تدوین و اجرای استراتژیهای سازمان را تسهیل می کنند و از سوی دیگر منبع اولیه و اصلی برای سودآوری سازمان هستند و در نتیجه وی برای برنامه ریزی استراتژیک مؤثر پنج گام را پیشنهاد می کند (Ismail, Shaker, 2010).

۲-۱۷-۳- نگرش قابلیت های پویا

روش قابلیت های پویا، توجه را متمرکز بر توانایی سازمان برای نوسازی و تجدید ساختار منابع سازمان متناسب و سازگار با تغییرات محیطی سازمان کرده، و به جنبه های نزدیکی به مشتری و توسعه شایستگی ها/ قابلیت ها در طول کل زنجیره ارزش سازمان تأکید دارد. این روش به توانایی سازمان برای تغییر پایه منابع از طریق ایجاد، یکپارچه سازی، بازترکیب و آزادسازی اشاره می کند (پارک،۱۹۹۶).

چارچوب تئوریک قابلیت های پویا توسط تیس و همکاران[۸] ارائه شد. براساس این چارچوب، مزیت رقابتی بر فرایندهای متمایز(روش های هماهنگی و ترکیب دارایی های سازمان و مسیرهای تکاملی سازگارسازی آنها)مبتنی است. پویایی[۹] در این نگرش به ظرفیت نوسازی و بازسازی شایستگی ها به منظور سازگاری با محیط متغیر کسب و کار، وابستگی های معین مسیرها، و موقعیت های واقعی بازار اشاره دارد، در حالیکه قابلیت ها بر نقش کلیدی مدیریت استراتژیک در سازگارسازی، یکپارچه سازی و انسجام بخشی و بازپیکربندی منابع، شایستگی ها و مهارت های سازمانی با هدف تأمین الزامات محیط متغیر و به روش مناسب تأکید دارند. سؤال اساسی در این روش این است که پتانسیل مزیت رقابتی بلندمدت کجا قرار دارد؟ ایسنهارت و مارتین[۱۰] در پاسخ به این سؤال می گویند که سازمان ها با پیکربندی وساختاردهی منابع و با استفاده زیرکانه تر و سریعتر از قابلیت ها  نسبت به رقبا  به مزیت رقابتی بلندمدت دست می یابند و در این رابطه نقش و اهمیت اقدامات مدیریتی برای استفاده پویا از قابلیت ها نسبت به خود قابلیت ها برجسته تر و تعیین کننده تر است. منظور از قابلیت ها در تحقیق آنها، منابع و شایستگی های بالقوه و بالفعل در سطوح ملی، سازمانی و مجازی(بین سازمانی) است. با توجه به مبانی موجود، قابلیت‌های سازمانی در تحقیق  آنها در چهار گروه کلی، شامل قابلیت های محتوایی، قابلیت های بازاریابی، قابلیت های فنی و تکنولوژیک، و قابلیت های استراتژیک مورد بررسی قرار گرفته است(تونی و تونچی،۲۰۰۳).

۲-۱۷-۴- گرش قابلیت های شبکه ای و ارتباطی

عصر اطلاعات و ارتباطات، الگوهای سنتی رقابت را با چالش های اساسی روبه رو کرده، به نحوی که روابط مبتنی بر رفتارهای رقابتی خصومت آمیز و استعمارگرایانه به صورت روزافزون جای خود را به روابط بلندمدت مبتنی بر اعتماد، اشکال مختلف مشارکت، شبکه های بین سازمانی و همکاری بلندمدت می دهند؛ به نحوی که مدل رقابت شبکه ای[۱۱] با بهره گرفتن از تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی بین سازمانی[۱۲] به سرعت جایگزین مدل رقابت انفرادی یک سازمان با مجموعه ای از سازمان های رقیب می شود. در مدل جدید، سازمان ها با یکدیگر شبکه های کارآمدی را ایجاد کرده، با بهره گرفتن از سیستم های همکاری و ارتباطات بلندمدت اعضای درونی شبکه و بهره گیری از سنرژی[۱۳] حاصل در مقابل شبکه های رقیب به رقابتی فراگیر اقدام می کنند. از نمونه شبکه های بین سازمانی می توان به شبکه های عرضه، بازاریابی، نوآوری، توسعه محصول و سایر شبکه های رقابتی مختلف اشاره کرد که سازمانها برای ایجاد استاندارد صنعت و رقابت مؤثر در قبال سایر شبکه ها یا در قبال بازیگر مسلط صنعت ایجاد می کنند. شبکه ها مزایایی را برای اعضای خود به وجود می آورند که معمولاً در درون مرزهای سازمانی هیچیک از اعضای شبکه به تنهایی به دست نمی آید. تقسیم کار به اعضای شبکه اجازه می دهد که با بهره گرفتن از شایستگی های متمایز اعضا در فعالیت ایجاد ارزش تخصص ویژه پیدا کنند که نتیجه آن، افزایش کارآیی و کسب مزیت رقابتی برای اعضای شبکه است(مولر و ساوهان[۱۴]،۲۰۰۳) به عنوان مثال، شبکه های عرضه به شرکت های بازاریابی اصلی مانند دل، ایکیا و نوکیا، اجازه می دهند سریعتر رشد کرده، در زمان های رکود اقتصادی که تقاضا کاهش می یابد انعطاف پذیر باشند؛ ضمن اینکه تخصصی شدن موجب اقتصادی شدن سازمان ها و افزایش وابستگی آنها به یکدیگر می شود. امروزه به خاطر پراکندگی دانش و منابع تکنولوژیک هیچ شرکتی به تنهایی قادر به عرضه سیستماتیک محصول یا نوآوری های با ارزش نیست. سازمانها جاه طلبانه سعی دارند از طریق جستجوی انتقال دانش و تولید مشترک دانش و نوآوری های جدید از طریق شبکه های افقی و عمودی بر مشکل پراکندگی منابع دانش و تکنولوژی غلبه کنند. سازمان های شبکه ای با رسانه های دیجیتالی[۱۵] تقویت شده و انتظار می رود نقش رهبری را در نوآوری های اجتماعی و اقتصادی در عصر جهانی شدن، جمع گرایی و افزایش روزافزون دانش ایفا کنند و با توجه به ظرفیت عالی تولید و پردازش اطلاعات و انعطاف پذیری، سازگاری مناسبی با محیط فرا رقابتی داشته باشند(ویلسون و ولسکی[۱۶]،۱۹۹۸).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

به طور کلی می توان گفت که استفاده از الگوی رقابت شبکه ای و ایجاد زنجیره ارزش رقابتی تر در مقایسه با زنجیره ارزش شبکه های رقیب از ضرورت های اساسی رقابت در عصر فرا رقابتی کنونی است که در این راستا، ایجاد شبکه های عرضه، خدمات پس از فروش، توزیع و نیز هماهنگی مؤثر و برقراری روابط بلندمدت مبتنی بر اعتماد با اعضای شبکه با بهره گرفتن از سیستم اطلاعاتی و ارتباطی بین سازمانی در تقویت توان رقابتی اعضای شبکه نقش مؤثری را می تواند ایفا کند.

تحقیقاتی که اخیراً در مورد سیستم های اطلاعاتی بین سازمانی[۱۷] صورت گرفته تأثیر به کارگیری این سیستم ها را در مدیریت درون سازمانی و بین سازمانی در زمینه هایی مانند ایجاد ارزش اقتصادی و نیز به عنوان ابزاری برای مزیت رقابتی استراتژیک بررسی کرده است. ولسکی و ویلسون[۱۸] دریافتند که استفاده از تکنولوژی سیستم های اطلاعات بین سازمانی به خاطر ماهیت غیر خطی کردن تعاملات ادراکات و انتظارات در روابط اعضا، مانع از گسست روابط اعضا می گردد. این نتایج با یافته های کلمون و رو تطابق دارند(روناخ و سنتی[۱۹]،۲۰۰۱).

عکس مرتبط با اقتصاد

[۱] proactive

[۲] deliberativeness

[۳] Montogomery

[۴] Selznick

[۵] distinctive competence

[۶] Prahalad and Hamel

[۷] core competence

[۸] Teece, Pisano and Shuen

[۹] dynamic

[۱۰] Esenhart and Martin

[۱۱] network competition

[۱۲] interorganizational eommunication and information technology

[۱۳] senergy

[۱۴] Moller and Svahn

[۱۵] digital media

[۱۶] Wilson and Volsky

[۱۷] interorganzational information system (IOS)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ب.ظ ]




هوشمندی رقابتی

یکی از ویژگیهای بارز و مسلط عصر حاضر، تغییرات فزاینده در دانش بشری و عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، صنعتی، سیاسی و تکنولوژیک است. در چنین شرایطی، یکی از الزامات اساسی رقابت، شناخت ماهیت تغییرات و پیشبینی روندهای آتی بازار، رقابت، فناوری، نوآوری، ترجیحات و الگوهای رفتاری مشتریان  و…است. این قبیل موضوعات در کانون توجه هوشمندی رقابتی قرار دارد. در واقع، هوشمندی رقابتی توانایی حاصل از فرایند منظم و سیستماتیک جمع آوری، بررسی و تحلیل اطلاعات درباره محیط، رقبا، مشتریان، عرضه کنندگان، روندهای صنعت، بازار و الگوهای رفتاری آینده عناصر محیطی و بازار است و به بیان دیگر می توان آن را هنر جذب و انتقال دانش از عناصر فرا سازمانی و محیط طی قواعد خاص و ضوابط معین به سازمان برای حفاظت از تهدیدات رقابتی، شناخت و بهره برداری از فرصت های بالقوه و ساختن آینده نامید(بنسوسان[۱]،۱۹۹۸). دراکر[۲](۱۹۹۸) هوشمندی را مرتبط با دانش دانسته، بیان می کند که سازمان ها برای بقا مجبور به ایجاد سیستم هایی هستند که قادر به پرورش و بهینه سازی ارزش افزوده اطلاعاتی باشند و برای نیل به این هدف، باید دانش مدار باشند (Abu Fara, 2006).

به طور کلی می توان دانش را به دو جزء تقسیم کرد. یک جزء آن اطلاعاتی است که قبلا ایجاد و مستند شده اند که همواره قابل دسترسی و استفاده اند و جزء دیگر، چگونگی دانستن[۳] و قضاوتهای خبره و بصیرت است که این جزء در حل معماهای غامض و پیچیده، کارکرد بسیار مؤثری دارد. برای تبدیل این دو جزء به دانش لازم است همه افراد درسازمان از آن آگاهی داشته، توانایی به کارگیری و استفاده صحیح و بهنگام از آن را پیدا کنند. آینده گرایی، جامع و مانع بودن، عینی بودن، به هنگام بودن و قابلیت استفاده داشتن از الزامات اساسی تبدیل اطلاعات به هوشمندی رقابتی است. در رابطه با موضوع مزیت رقابتی شناسایی و تعریف روشن انواع و منابع هوشمندی رقابتی بسیارحائز اهمیت است. دسچامپز و نایاک[۴](۱۹۹۵) هوشمندی رقابتی را در سه طبقه ارائه کرده اند که عبارتند از:

۱). هوشمندی بازار[۵]: این نوع هوشمندی، وظیفه تهیه و عرضه روندهای حال و آینده نیازها و ترجیحات مشتریان به بازارهای جدید و ایجاد فرصت های بخش بندی و تغییرات اساسی و اصلی در بازاریابی و توزیع رقبا را به عهده دارد.

۲).  هوشمندی مرتبط به رقبا[۶]: این نوع هوشمندی از طریق ملاحظه و بررسی مستمر و نظامند تغییرات در ساختار رقبا، محصولات جایگزین جدید، و وارد شوندگان جدید به صنعت، وظیفه ارزیابی تکامل استراتژی رقابتی رقبا را به عهده دارد.

۳). هوشمندی تکنولوژیکی(تحلیل هزینه)[۷]: فایده تکنولوژی های جدید و فعلی و نیز پیشبینی تکنولوژی هایی که درآینده از بین می روند و تکنولوژی هایی که در آینده مسلط می شوند به عهده این نوع هوشمندی است. دانیل روچ و پاتریس سانتی[۸] هوشمندی اجتماعی و استراتژیک را به این طبقه بندی اضافه کرده اند. از نظر آنها، این هوشمندی شامل مقررات مالی و مالیاتی مباحث سیاسی و اجتماعی و همچنین موضوعات منابع انسانی و اجتماعی می شود. این چهار نوع هوشمندی روندهای رفتار اجتماعی را ملاحظه و تحلیل می کنند؛ ضمن اینکه این چهار طبقه با یکدیگر مرتبطند (بنسوسان،۱۹۹۸)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

با توجه به ادبیات موجود و با عنایت به هدف تحقیق که ارائه یک الگوی جامع برای مزیت رقابتی است می توان هوشمندی رقابتی را در سه طبقه کلی، شامل هوشمندی اجتماعی و بازار و هوشمندی تکنولوژیکی، و هوشمندی استراتژیک تقسیم کرد. این تقسیم بندی شبیه تقسیم بندی دسچامپز و نایاک است، با این تفاوت که هوشمندی اجتماعی و بازار علاوه بر موضوعات مرتبط به مشتری، عرصه های مختلف اجتماعی و بازار را در یک طیف وسیع، شامل قوانین و مقررات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و الگوهای رفتاری فعلی و آینده این حوزه ها مورد توجه قرار می دهد. از سوی دیگر، هوشمندی استراتژیک، شبیه هوشمندی مرتبط به رقبا است، با این تفاوت که این نوع هوشمندی به دنبال شناسایی چالش های استراتژیک و نقاط کور استراتژی های فعلی و آینده رقبای بالقوه و بالفعل از یک طرف و نیز شناسایی نقاط کور استراتژی های خود سازمان از طرف دیگر به موازات مطالعه الگوی تکاملی رفتار رقابتی و تغییر و تحولات بالقوه و بالفعل در قواعد بازی رقابت است.

عکس مرتبط با اقتصاد

در راستای طراحی الگوی جامع مزیت رقابتی می توان گفت که قابلیت های محیطی، قابلیت‌های سازمانی و قابلیت های شبکه ای و ارتباطی سه رکن اساسی برای مزیت رقابتی هستند و هوشمندی رقابتی فونداسیونی است که این پایه ها باید بر روی آن قرار گیرند و هر چقدر این فونداسیون استحکام بیشتری داشته باشد، ظرفیت پایداری و مقاومت ستون ها بیشتر و در نتیجه، مزیت رقابتی از استحکام و پایداری بهتری برخوردار خواهد بود.

 

 

۲-۱۹- انواع مزیت رقابتی

باتوجه به مبانی نظری موضوع و پویائیهای واقعی و عینی رقابت می توان مزیت رقابتی را به پنج نوع کلی زیر تقسیم بندی کرد:

  1. مزیت موقعیتی در مقابل مزیت جنبشی (پویا)؛
  2. مزیت متجانس در مقابل مزیت نامتجانس؛
  3. مزیت مشهود در مقابل مزیت نامشهود؛
  4. مزیت ساده در مقابل مزیت مرکب؛
  5. مزیت موقتی در مقابل مزیت پایدار؛

۲-۱۹-۱- مزیت موقعیتی در مقابل جنبشی (پویا)

مزیت های موقعیتی از ویژگیها و موجودی های شرکت ایجاد می شود که عوامل ایجاد کننده این نوع مزیت ها معمولا ایستا بوده و براساس مالکیت منابع و دارائیها و یا براساس دسترسی هستند. بـه عنوان مثال در بازار سس ماینز کشور موقعیت محصولات شرکت مهرام نسبت به سایر رقبا به خاطر قدرت اقناع سازی مشتری است که نتیجه آن تسهیل فروش محصولات شرکت است. یا به عنوان مثال دیگر می توان به فضای قفسه اشاره کرد که در بازار محصولات خرده فروشی محصولات بعضی از شرکتها در مقایسه با محصولات رقبا فضای قفسه فروشگاه های خرده فروشی را بیشتر اشغال می کنند که نتیجه آن دسترسی مطلوبتر به مشتریان است. به طور کلی چند مثال از مزیت رقابتی موقعیتی شامل مزیت رقابتی براساس موهبتها (شامل استعدادهای مدیریتی، کارکنان ماهر و متخصص و فرهنگ سازمانی برتر(بارنی[۹]،۱۹۹۱). مزیت رقابتی براساس اندازه(شامل قدرت بازار، اقتصاد مقیاس و اقتصاد تجزیه (گیماوات[۱۰]،۱۹۸۶)، مزیت براساس دسترسی(شامل رابطه خوب با همکاران، رابطه مناسب با تکمیل کننده ها(برندربرگ[۱۱]،۱۹۹۶)، کنترل بهتر شبکه عرضه و دسترسی مطلوب به شبکه توزیع(پورتر،۱۹۸۰) و داشتن استاندارد فنی صنعت مانند اینتلPC است.

مزیتهای رقابتی جنبشی (پویا) اساس کارایی و اثربخشی شرکتها در بازار است زیرا این نوع مزایا باعث می شود که شرکتها فعالیتهای کسب و کار خود را کاراتر و اثربخـش تر از رقبا انجام دهند که معمولاً برمبنای دانش و قابلیت‌های سازمان استوار است. به چند نمونه از این نوع مزیت در چند شرکت به شرح زیر اشاره می شود. توانایی برتر سونی در کوچک سازی باعث تقویت رهبری شرکت در بازار جهانی دستگاه های شخصی و پرتابل می شود یا توانایی تولید انعطاف پذیر تویوتا باعث پاسخگویی سریعتر شرکت به تغییرات بازار و انتظارات جدید نسبت به رقبا است. یا در کسب و کار کارتهای اعتباریMBNA آمریکا قادر به شناسایی سریع و ارائه خدمت مطلوب به گروه بزرگی از مشتریانی است که درآمد زیاد دارند(ریچلد[۱۲]،۱۹۹۸). مزیتهای رقابتی جنبشی (پویا) را می توان در چهار طبقه کلی زیر طبقه بندی کرد:

قابلیت‌های کارآفرینی: این نوع قابلیت‌ها بیانگر توانایی شرکت در شناسایی و جذب مشتریان باارزش و بهره برداری از فرصتهای موجود بازار و ایجاد فرصتهای جدید است؛

قابلیت‌های فنی: این نوع قابلیت‌ها باعث توسعه و ارتقای خلاقیت، کارایی، انعطاف پذیری، سرعت یا کیفیت فرایندهای شرکت و نیز بهبود کیفیت محصولات شرکت می گردد؛

قابلیت سازمانی: این نوع قابلیت‌ها شامل ویژگیهای ساختاری و فرهنگی سازمان است که برای تحرک و پویایی کارکنان، یادگیری سریعتر سازمانی و تسهیل تغییرات ضروری لازم است؛

قابلیت‌های استراتژیک: این نوع قابلیت‌ها برای ایجاد، انسجام بخشی و هماهنگیهای کارآمد و موثر دانش و شایستگیهای گوناگون شرکت و نیز ساختاردهی مجدد و ایجاد تحرک و نقل و انتقال موثر آنها به موازات تغییرات و پویائیهای محیطی و فرصتهای فراروی، ضرورت دارد. بدیهی است که بین مزیتهای موقعیتی و مزیتهای پویا تعامل وجود دارد و این دو روی همدیگر تاثیر گذاشته و از یکدیگر ناشی می شوند. در واقع مزیتهای پویا می توانند مزیتهای موقعیتی را تقویت کنند و به موازات ارتقای موقعیت سازمان و شاخصهای موقعیتی و به کارگیری سازوکار مدیریتی کارآمد، معیارهای مزیتهای پویا نیز ارتقاء می یابند. بـــه عنوان مثال، قابلیت‌های تحقیق و توسعه و نیز تولید کانن در تحکیم موقعیت مسلط و شهرت جهانی شرکت در کسب و کارهای اتوماسیون اداری بسیار موثر بوده است ضمن اینکه ادامه این وضعیت توسعه قابلیت‌های تحقیق و توسعه(R&D) و تولیدی شرکت را می تواند به دنبال داشته باشد(گوشال[۱۳]،۱۹۹۲).

۲-۱۹-۲- مزیت متجانس در مقابل نامتجانس

مزیتهای موقعیتی و مزیتهای پویا می توانند متجانس یا غیر متجانس باشند وقتی که شرکت و رقبایش اساسا بااستفاده از مهارت ها و قابلیت های متجانس و مشابه به روش یکسان رقابت می کنند. در این صورت مزیت رقابتی از انجام فعالیت های مشابه به صورت بهتر حاصل می شود. به بیان دیگر وقتی مزیت رقابتی شرکتها از منابع و روش های مشابهی حاصل می شود در این صورت شرکت هایی به مزیت رقابتی بادوام دست خواهند یافت که به صورت کاراتر و اثربخش تر منابع را به کار گرفته و روش ها را اجرا کنند زیرا در این صورت شرکتها بدون اینکه فرصت متمایزبودن در بازی مشابه را داشته باشند مجبور به ایفای نقش هستند و لذا تنها تعیین کننده مزیت رقابتی بادوامکارایی عملیاتی است. در این رابطه و در ارتباط با مباحث استراتژیک گفتنی است که اینگونه مزیت ها نمی توانند استراتژیک باشند زیرا انجام برخی امور به صورت متمایز و نه انجام امور مشابه به صورت بهتر و یکی از ضرورتهای اساسی استراتژی است. البته این مطلب اهمیت مزیتهای متجانس برای عملکرد برتر یک بنگاه اقتصادی را با چالش جدی مواجه نمی کند (Abu club, 2008).

در نقطه مقابل مزیت متجانس مزیت های نامتجانس قرار دارد که اساساً ایفای نقش متمایز در بازی یا به طور کلی ایفای نقش در بازی متفاوت است. در این نوع مزیت متفاوت بودن نقش تعیین کننده و اساسی دارد به نحوی که بـه وسیله مهارت ها ترکیبات متفاوت منابع و یا محصولات متفاوت، خدمات بهتر و ارزش بیشتری برای مشتری فراهم سازد، شرکتهایی که محور مزیت رقابتی خود را انجام متفاوت امور قرار داده اند این کار را از طریق ایجاد تمایز در فرهنگ سازمانی، فرایندها و سیستم های سازمانی، ساختار سازمانی، شیوه های متفاوت هماهنگی و همکاری، روش های متفاوت بازاریابی و استراتژی های متفاوت تعقیب می کنند. به عنوان مثال، در کسب و کار کپی کانن نسبت به زیراکس دارای مزیت رقابتی است اما این مزیت رقابتی ناشی از انجام بهتر آنچه که به صورت سنتی توسط زیراکس انجام می شود نیست، بلکه کانن از طریق دژ مستحکم فروش و نیروهای صف به مزیت رقابتی زیراکس پیش دستی کرد ضمن اینکه فرایند نوآوری جدید این شرکت اجازه تولید دستگاه های کپی با هزینه پایین و کیفیت بالا را به او می دهد. از سوی دیگر، کانن با تولید محصولات در اندازه های کوچکتر (نسبت به زیراکس) آن بخشی از بازار را که امکان استفاده از محصولات زیراکس را نداشتند مورد توجه قرار داد و لذا دسترسی ادارات و سازمانهای کوچکتر به محصولات کانن به خاطر اندازه کوچک آن و سازگاری بیشتر با امکانات آنها تسهیل شد. نتیجه این نوع مزیتهای رقابتی نامتجانس دسترسی شرکت به نتیجه های جدید بازار و توسعه قلمرو کلی بازار کپی است.

دیدگاه مزیت رقابتی بر مبنای منابع و قابلیت ها بر اهمیت مزیت های نامتجانس تاکید دارد. وقتی منابع و قابلیت های شرکت منحصر به فرد، خاص و مشکل برای تقلید باشد در آن صورت مزیت رقابتی ایجاد می شود(بارنی،۱۹۹۱). به عنوان مثال می توان به فرهنگ سازمانی به عنوان مفروضات و اعتقادات اساسی مشترک بین کلیه کارکنان سازمان شامل مدیران و نیروهای صف و ستاد اشاره کرد که می تواند منبع مزیت رقابتی نامتجانس باشد. البته توانایی فرهنگ به عنوان منبع مزیت رقابتی به میزان سازگاری آن با شرایط محیط خارجی بستگی دارد(سچین[۱۴]،۱۹۸۴).در این صورت هرچه فرهنگ سازمانی با شرایط و الزامات محیط پیرامونی سازگارتر باشد توانایی سازمان در پاسخ به انتظارات محیطی و نیازهای بازار ارتقا می یابد که این امر پاسخگویی به مشتری را تسهیل می سازد و از این طریق دسترسی سازمان به مشتریان را بهبود بخشیده و موجبات ارتقای موقعیت رقابتی به شاخصها و متغیرهای موثر مزیت رقابتی و عناصر تشکیل دهنده آن بیشتر اشاره خواهد شد (Claessens, 2007).

[۱] Bensoussan

[۲] Drucker

[۳] know - how

[۴] Deschamps and Ranganath Nayak

[۵] market intellingence

[۶] competitor intelligence

[۷] technological intelligence

[۸] Daniel Rouach & Patrice Santi

[۹] Barney

[۱۰] Ghemawat

[۱۱] Brandenberg

[۱۲] Reicheld

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ب.ظ ]




مزیت مشهود در مقابل نامشهود

مزیت رقابتی مشهود آن نوع مزیتی است که منشاء آن منابع مشهود بوده که به صورت داده فیزیکی مانند ماشین آلات، تجهیزات و… می توان آن را مشاهده کرد. مزایای مشهود معمولاً ناشی از تعهد شرکت به مقدار زیادی منابع در عرصه های خاص است که به راحتی قابل تغییر نیست که از آن جمله می توان به سرمایه گذاری سنگین در ماشین آلات اشاره کرد. در مقابل مزیت نامشهود آن نوع مزیتی است که امکان مشاهده آن در شکل فیزیکی به راحتی مقدور نیست. این نوع مزیتها معمولاً پشت عوامل مشخصی پنهان است. این نوع مزیت می تواند ناشی از رازهای تجاری(BRAND) شهرت، یادگیری و شیوه یادگیری و دانستن کارکنان، فرهنگ سازمانی و… باشد. به عنوان مثال، مزیت رقابتی ناشی از فرهنگ سازمانی مبتنی بر نوآوری بازار محور آن است که آن شرکت را قادر می سازد که در هر سال بخش قابل ملاحظه ای از فروش خود را از محل محصولات نوآور به دست آورد ضمن اینکه سیاست شرکت مبنی بر اینکه مهندسان بتوانند ۱۵ درصد وقت اداری خود را روی پروژه های خود صرف کنند تا حدود زیادی به نوآوری محصولات شرکت کمک کرده است. به طور کلی می توان گفت که هرچقدر مزیتهای رقابتی سازمان مبتنی بر مزیت های نامشهود باشد. امکان تقلید آن مشکل تر و زمان برتر خواهد بود ضمن اینکه جابه جایی و جذب مزیت نامشهود بسیار مشکل تر از مزیت مشهود است زیرا به احتمال زیاد مزیت نامشهود از خصائص، مشخصات و قابلیت های سازمان مشتق می شوند که از نظر علّی مبهم و از نظر اجتماعی پیچیده هستند(بارنی،۱۹۹۱).

در واقع مزیت های مشهود از منابع فیزیکی و قابل مشاهده سازمان ناشی می شود ولی مزیت های نامشهود از قابلیت های سازمان منتج می گردد که ناشی از شیوه های برنامه ریزی، سبک های مدیریتی، فرایندها، ساختار و سیستم های سازمانی، چگونگی یادگیری، روش های هماهنگی و نیز کارهای تیمی است و به همین علت هم هست که تقلیدپذیری آن مشکل خواهد بود. برای اینکه هرکدام از مقولات فوق یا ترکیبی از آنها کارکرد اثربخش داشته باشند مستلزم الزامات سازگار و مناسب هستند که فراهم آوری آن برای سازمانهای رقیب مشکل است.

۲-۱۹-۴- مزیت ساده در مقابل مرکب

مزیت رقابتی از حیث عملکرد می تواند به تنهایی عمل کرده یا به صورت ترکیبی از مزیت های چندگانه به عنوان یک کلیت ادغامی و در تعامل با یکدیگر کار کند که در حالت اول مزیت رقابتی از نوع ساده و در حالت دوم از نوع ترکیبی یا مرکب است. بدیهی است که مزیت ترکیبی از حیث رتبه نسبت به مزیت ساده جایگاه بالاتر و تعیین کننده تری دارد. برای روشن شدن مطلب دو مثال ارائه می گردد. در کسب و کار ارتباطات مالکیتAT&T به شبکه وسیعی از خطوط کابلی و فیبر نوری این امکان را برای شرکت فراهم می آورد که خدمات تلفنی مسافت های طولانی را به صورت اثربخش مورد پشتیبانی و حمایت قرار دهد. این مزیت که از نوع ساده است مستقیماً به عملکرد رقابتی شرکت کمک می کند ضمن اینکه مزیتهای ساده وقتی که در ابتدا از مالکیت یا منابع برمبنای دسترسی ناشی می شوند معمولاً از نوع مزیتهای موقعیتی هستند. چندنمونه از این نوع مزیتها عبارت از موقعیت محلی، دارائی های منحصر به فرد فیزیکی، امتیازات، ویژگیها و داراییهای فکری، قراردادهای همکاری، توان بالای نقدینگی است.

در مقابل ملاحظه می شود که در صنعت نوشیدنی عملکرد عالی کوکاکولا تا حدود زیادی بستگی به نام تجاری(BRAND) آن دارد. چنین مزیت رقابتی یک مزیت رقابتی از نوع ترکیبی است زیرا ترکیب و تعامل چندین مزیت ساده به ایجاد چنین مزیت مسلط و تعیین کننده منجر شده است که از آن جمله می توان به راز فرمول مزه خوب، دسترسی به سیستم های توزیع پیشرفته، حدود یک قرن تبلیغات و فعالیتهای پیشبرد فروش و… اشاره کرد(هاوآ ما،۱۹۹۹).

وقتی که مزیت های ترکیبی اساسا از دانش و قابلیت های شرکت ناشی می شوند معمولاً از نوع مزیت های جنبشی و پویا هستند(ایوانس[۱]،۱۹۹۲). چنین مزیت های ترکیبی می توانند از قابلیت برتر تحرک زائی و هماهنگی کاراتر دارائی ها و مهارت های متفاوت برای ایجاد مزیت رقابتی در تمایز، محصولات و خدمات کیفی، هزینه پایین، پاسخ سریع به بازار و نیز نوآوری مستمر ناشی شوند. به عنوان مثال، توانایی کانن در پردازش تصویر و ارتقای قابلیت های تولید و بازاریابی ناشی از تجهیز شایستگی های چندگانه باعث شده است که شرکت با کسب مزیت رقابتی دامنه وسیعی از محصولات نوآور را با کیفیت بالا و کارایی زیاد و هزینه پایین به بازار عرضه کند.

۲-۱۹-۵- مزیت موقتی در مقابل پایدار: مزیت رقابتی

از هر نوع که باشد می تواند از حیث عملکرد رقابتی به صورت پایدار یا موقتی باشد. مزیت موقتی اشاره به مزیتی دارد که کوتاه مدت و انتقالی است. به عنوان مثال، سیستـم رزرو رایانه ای هوشمند «آمریکن ایرلاینز» در زمان معرفی از حیث بهره برداری از ظرفیت و دسترسی سریع به مشتریان و سایر جنبه های عملیاتی مزیتی را برای شرکت ایجاد کرد. می توان گفت که هرچه ویژگی های مشهود و ساده بودن مزیت رقابتی بیشتر باشد، به طور بالقوه قابلیت آن بیشتر است. باوجود این، اگر شرکت دارای فرهنگ سازمانی نوآور محور و قابلیت نوآوری بازار محوری بالا داشته باشد می تواند اولاً به صورت هوشمندانه از ویژگی پیش دستی خود بهره برده و مزیت موقعیتی خود را ارتقا دهد ثانیاً قبل از اینکه رقبا به مزیت موقتی آن دست یابند مزیت جدیدی را خلق کرده و رقبا را همواره پشت سر خود داشته باشند.

در مقابل مزیت رقابتی موقتی، مزیت رقابتی پایدار قرار دارد که اولاً از نظر زمانی طولانی مدت بوده و زودگذر نیست و ثانیاً به راحتی توسط رقبا قابل دسترسی نیست. مثال بارز آن نام تجاری قوی و شهرت کوکاکولا است که بیش از یک قرن است ادامه داشته و باعث غبطه همه رقبا می شود. به طور کلی می توان گفت که مزیت رقابتی پایدار از ویژگی های نظیر بادوام بودن، قابلیت پدافندی بالا، تحمل پذیری مناسب، دارای قابلیت مدارا، قابلیت زیستی بالا، قابلیت حمایتی و پشتیبانی زیاد، قابلیت پذیرش بالا، قدرت توجیه پذیری و اقناع سازی مناسب، توان مذاکره ای قابل ملاحظه برخوردار است که البته متناسب با شدت و قدرت پایداری مزیت رقابتی همه یا بعضی از ویژگی های فوق در آن وجود خواهد داشت. به عنوان مثال، اگر سازمان در مقابل رقبا مجبور به حفاظت از ارزش های خود باشد در این صورت واژه پایداری بیشتر با تحمل پذیری و قابلیت پدافندی سازگارتر است یا چنانچه مزیت رقابتی سازمان به گونه ای باشد که او را قادر به طراحی و اجرای استراتژی های تهاجمی در عرصه های مختلف بازار کند واژه پایداری مزیت رقابتی بیشتر در گرو قابلیت تهاجمی آن خواهد بود.

یکی از صاحب نظران(گرانت[۲]،۱۹۹۵). قابلیت پایداری مزیت رقابتی را با ابعاد طولانـی بودن، تحرک و انعکاسی بودن در نظر می گیرد(چهارباغی و لینچ[۳]، ۱۹۹۹).

طولانی بودن برحسب توانایی رقبا در تقلید یا به دست آوردن منابع ایجادکننده مزیت رقابتی بیان می شود و گویای این مطلب است که مزیت رقابتی پایدار اساساً با تعداد زیادی مجموعه فرعی[۴] مرتبط بوده و دارای ماهیت پویا است. هرکدام از ابعاد پایداری مزیت رقابتی به ماهیت وظیفه استراتژیک در سطوح مختلف سازمان بستگی دارد و به همین دلیل قابلیت پایداری به جای مفهوم ایستا به عنوان یک فرایند پویا درنظر گرفته می شود و لذا می توان گفت که مزیت رقابتی پایدار یک مقصد با فاصله معین نیست بلکه یک سفر بی انتها است که بستگی به توانایی مسافر و اهداف وی ادامه می یابد. بااین مفهوم باید گفت که مزیت رقابتی پایدار مثل فردا است که نزدیک است اما هرگز نمی آید و این به خاطر ماهیت پویای محیط و تغییرات سریع در خواسته ها و انتظارات بازار و نیز تغییر الگوی رفتاری رقبا و همچنین ماهیت پیچیده خود مزیت رقابتی است.

نکته حائز اهمیت دیگر اینکه بین مزیت رقابتی موقتی و مزیت رقابتی پایدار رابطه وجود دارد به نحوی که بعضی مواقع مزیت رقابتی پایدار از مجموع یکسری از مزیتهای رقابتی موقتی حاصل می شود. به عنوان مثال در صنعت رایانه تسلط شرکت اینتل در بازار رایانه ارزان به وسیله خلق مجموعه ای از مزیتهای موقتی حاصل شده است که در ادامه نیز مزیت جدیدی را خلق و براساس آن محصول جدیدی را به بازار عرضه می کند و در نتیجه آن رقبایی که درصدد تقلید و کپی برداری هستند مجبورند برای دستیابی به مزیت جدید فعالیت جدیدی را شروع کنند و این راز تداوم مزیت رقابتی اینتل در صنعت فرارقابتی رایانه طی دو دهه اخیربوده است.

فرسایش و تحلیل مزیت رقابتی با پایداری آن متعارض است. یک مزیت رقابتی به طرق مختلف از جمله تهدیدات تقلید رقابتی، غفلت یا عملکرد غلط شرکت، جایگزینی، تغییرات پیش بینی نشده محیطی، قوانین و مقررات دولتی و… از بین می رود(ایوانس و ورستر[۵]،۱۹۹۷).

بنابراین تنها معدودی از مزیتهای رقابتی پایدار باقی می مانند و بیشتر آنها به دلایل فوق و دلایل دیگر دچار فرسایش شده و از بین می روند. لذا باتوجه به این حقیقت لازم است شرکتها ضمن تلاش برای حفظ و صیانت از مزیت پایدار و بهره برداری مناسب از آن جهت تحکیم و توسعه موقعیت رقابتی همواره به صورت نظام یافته سعی کنند پتانسیل مناسبی از مزایای بالقوه را ایجاد کرده و برای عملکرد عالی طولانی مدت آمادگی کسب کنند. و این همان چیزی است که شرکت نایک(NIKE) با انجام آن در طول سه دهه توانسته است در سطح بالای صنعت مزیت پایدار خود را نسبت به رقبا حفظ کند. مهمترین مزیت این شرکت مزیت در هزینه و اسم تجاری آن است (زاینون توامات و مالکوم اسمیت ، ۲۰۱۱).

علاوه بر تقسیم بندی پنجگانه فـوق می توان مزیت نسبی در مقابل مطلق و مزیت مستقیم در مقابل غیرمستقیم را نیز به تقسیم بندی مذکور اضافه کرد. در یک مقیاس مقایسه ای چنانچه مزیت سازمان نسبت به رقبا در تفاوتهای کوچک باشد مزیت از نوع نسبی است. ولی در صورتی که مزیت سازمان نسبت به رقبا مسلط و تعیین کننده موقعیت بازار باشد مزیت از نوع مطلق است. در این راستا مزیت مستقیم به آن نوع مزیتی اطلاق می شود که به صورت مستقیم در ایجاد ارزشهای رقابتی سازمان تاثیر می گذارد. در حالی که مزیت غیرمستقیم بااستفاده از عوامل واسطه ای نقش خود را ایفا می کند.

[۱] Evans

[۲] Grant

[۳] Chaharbaghi and Lynch

[۴] Sub-set

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ب.ظ ]




انواع اعتماد:

  ۱  - اعتماد بنیادی

اعتماد بنیادی، نگرشی است که فرد نسبت به خود و دنیای پیرامون دارد و موجب تقویت این احساس می‌شود. که افراد و امور دنیا، قابل اعتماد و دارای ثبات و استمرار هستند(گیدنز،۱۳۷۸: ۲۳). اریکسون معتقد است این نوع اعتماد، محصول فرایندهای دوره نوزادی است. اگر دیگران نیازهای اصلی مادی و عاطفی نوزاد را تامین کنند، حس اعتماد در کودک به وجود می‌آید، اما عدم تامین این نیازها، سبب می‌شود. نوعی بی اعتمادی نسبت به جهان، به ویژه در روابط شخصی بوجود آید(جرالد۱۹۹۶٫:۱۰۰).

دانلود تحقیق و پایان نامه

اعتماد از همان آغاز بر نوعی تجربه دوسویه دلالت می‌کند. کودک یادمی­گیرد که به تداوم و توجه تامین کنندگانش اتکاء کند. ولی در ضمن این را نیز فرا می‌گیرد که نیازهایش را به گونه‌ای برآورده سازد که تامین کنندگانش را خرسند سازد. در واقع آنها چشمداشت اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد در رفتارش دارند. ایمان به عشق فرد مواظبت کننده در کودکی، جوهر اعتقاد به نوعی پایبندی است که اعتماد بنیادی و همه گونه اعتماد بعدی به آن نیاز دارند(گیدنز،۱۳۷۷: ۱۱۳). والدین حس اعتماد در کودکشان را با یک نوع مدیریتی ایجاد می‌کنند که به گونه‌ای کیفی مراقبت دلسوزانه از نیازهای فردی کودکشان را با حس شدید قابلیت اعتماد شخصی در چهارچوب مورد اعتماد سبک زندگی فرهنگشان ترکیب می‌کنند.

همین قضیه مبنایی رابرای ادراک هویت کودک می‌سازد که در دوران بعدی زندگی، حس خوب بودن و خود بودن را با حس تبدیل شدن به فرد مورد احترام دیگران ترکیب می‌کند.

یکی از ویژگی های بنیادی شکل‌گیری اولیه اعتماد، اعتماد به بازگشت فرد مواظبت کننده است. احساس اعتمادپذیری دیگران که در ضمن تجربه مستقلی است و برای درک تداوم تشخیص هویت خود نقش اساسی دارد، موکول به تشخیص این قضیه است که غیبت مادر نشان دهندۀ ترک عشق نیست.

بدین سان اعتماد فاصله زمانی– مکانی را معلق می‌کند و در نتیجه از دلهره‌های وجودی جلوگیری می‌کند، اعتماد، امنیت وجودی و احساس تداوم چیزها و اشخاص در شخصیت بزرگسالی به هم وابسته باقی می‌مانند. اعتماد به دیگران، در واقع نوعی نیاز روانی از نوع مداوم و تکراری آن است.اطمینان داشتن از اعتمادپذیری یا صداقت دیگران، نوعی عادت عاطفی است که باتجربه محیط‌های آشنای اجتماعی و مادی همراه است(گیدنز،۱۳۷۷: ۱۱۷).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

منشاء امنیت در افراد بالغ در تجربیات دوران کودکی نهفته است. افراد طبیعی میزان بالایی از اعتماد را در اوایل زندگی دریافت می‌کنند. افراد بالغ مایه کوبی یا تلقیح احساسی که آنها را در برابر نگرانی­ها و اضطراب­ها، حفاظت می­ کند. در طفولیت بدست می‌آورند و عامل این تلقیح برای اکثریت مردم و در تمامی جوامع مادر می‌باشد. رابطه بین کودک و مادر معمولاً در طی مراحل رشد کودک دارای اهمیت زیادی است  و اگر این رابطه به هر طریقی آسیب پذیرد، می‌تواند نتایج وخیمی به بارآورد.

به اعتقاد گیدنز آنچه در جریان شکل‌گیری اعتمادبنیادی آموخته می‌شود، تنها همبستگی و صداقت و پاداش نیست. چیز دیگری که دراین جریان آموخته می‌شود، روش‌های بسیار پیچیده آگاهی علمی است که وسیله حفاظتی با دوام در برابر اضطراب هاست. در برخوردهای چهره دار، حفظ اعتماد بنیادی از طریق رد و بدل کردن نگاه، حالت بدنی، ادا و عرف‌های گفتگوی متعارف تحقق می‌یابد(گیدنز، ۱۳۷۸ : ۷۰ ).

به نظر وی اعتماد بنیادین شرط اساسی تدارک هویت شخصی، هویت دیگر اشخاص و اشیاء است. زیرا فراگیری مختصات اشخاص و اشیای غایب پذیرش دنیای واقعی بعنوان واقعیت وابسته به همان امنیت عاطفی است که اعتماد بنیادین فراهم می‌آورد. احساس گم گشتگی یا عدم واقعیت که گاه در زندگی بعضی افراد لانه می‌کند، معمولاً ناشی ازتوسعه ناکافی اعتماد بنیادین درزمان کودکی آنهاست(گیدنز، ۱۳۷۸ : ۱۱۸).

۲- اعتماد متقابل بین شخصی

این اعتماد حاصل روابط مستقیم و چهره به چهره میان اعضای جامعه است. زتومپکا در توضیح این نوع اعتماد اظهار می‌دارد: باریک ترین شعاع اعتماد در بین اعضای خانواده است که فضایی مملو از صمیمیت و نزدیکی بر آن حاکم است. این اعتماد معطوف به افرادی است که آنها را به اسم می‌شناسیم و با آنها به عنوان دوست، همسایه، همکار و شریک تجاری رابطه چهره به چهره داریم(زتومکا،۱۹۹۹: ۴۲).

با توجه به اینکه صمیمیت و نزدیکی از مشخصه‌ های مهم اعتماد میان فردی در جوامع سنتی است، در چنین جوامعی خطوط مشخصی بین خودی و بیگانه وجود دارد، بنابراین دایره اعتماد محدود به کسانی است که به یک جمع خاص تعلق دارند. با تغییر جوامع از سنتی به مدرن؛ وضعیت گذشته متحول شده است. در اثر این تحول، دامنه اعتماد از محدوده دوستان و آشنایان فراتر رفته و شکل دیگری از اعتماد تحت عنوان عام یا تعمیم یافته بوجود امده است.

 

۳-اعتماد تعمیم یافته یا عام

این نوع اعتماد در سطحی گسترده تر از خانواده، دوستان و آشنایان قرار می‌گیرد. زتومپکا[۳] معتقد است هدف یا جهت‌گیری اعتماد، ممکن است معطوف به جنسیت(من به زن‌ها اعتماد دارم، اما به مردها اعتماد ندارم)، سن(من به افراد میانسال اعتماد دارم، اما به افراد جوان اعتماد ندارم)،نژاد(من به سفیدپوست‌ها اعتماد دارم، اما به سیاه پوست‌ها اعتماد ندارم)، قومیت(من به ترک‌ها اعتماد دارم، اما به فارس‌ها اعتماد ندارم)و مذهب(من به مسیحی‌ها اعتماد دارم، اما به یهودی‌ها اعتماد ندارم)باشد(جواهری،۱۳۸۵: ۴).

۴- اعتماد به نظام انتزاعی

در جامعه مدرن، الزاماً دو سوی فرایند ارتباط را ارتباط گران انسانی تشکیل نمی‌دهند، بلکه انسان‌ها گاهی با کنشگران غیرفردی ارتباط برقرار می‌کنند. به این ترتیب شکل دیگری از اعتماد مطرح می‌شود که متوجه ساختارهای غیرشخصی است. در این مورد دو نوع اعتماد مدنی و اعتماد نهادی اشاره شده است. اعتماد نهادی به نهادهای رسمی و دولتی و اعتماد مدنی به نظام‌های تخصصی مربوط می‌شود(استون۲،۲۰۰۱ :۲۵).

گیدنز از جمله نظریه پردازانی است که این نوع اعتماد را بیشتر مورد توجه قرار داده است. از نظر او، این نوع اعتماد معادل اعتماد به نظام‌های انتزاعی است، یعنی به طور عمده نهادهای تخصصی است که یکی از نیروهای مدرنتیه محسوب می‌شود. اعتماد به نظام در واقع اعتماد به این امر است که ساختارهای غیرشخصی، این امکان را برای فرد فراهم می‌آورند که او آینده موفقیت آمیزی را برای خود پیش بینی کند(عسگری مقدم،۱۳۸۲: ۴۷).

در جوامع نوین، به نظر گیدنز، افراد هرچه فاصله زمانی ـ مکانی بیشتری از هم داشته باشند، به اعتماد نیاز بیشتری دارند. در جوامع ماقبل نوین که خصلتی محلی و بومی دارند، کنش‌های متقابل، بیشتر در سطح محلی و رودررو رخ می‌دهند، درروابط اجتماعی افراد چنان صراحت و شفافیتی به چشم می‌خورد که نیازی به اعتماد ندارند. زیرا این اعتماد به طور طبیعی وجو دارد. اما در جوامع بزرگ و گسترده که روابط اجتماعی در فاصله زمانی ـ مکانی بسیار دوری انجام می‌گیرد و افراد درگیر این روابط کمتر با یکدیگر آشنایی چهره به چهره دارند، به اعتماد از طریق نظام‌های پولی و حقوقی(انتزاعی) بسیار نیازمندند(ریتزر۳، ۱۳۷۴ : ۸۲۲ ).

اعتمادبه نظام‌های انتزاعی، شرط فاصله‌گیری زمانی- مکانی و حوزه‌های گسترده امنیت در زندگی روزانه است، که در نهادهای مدرن در مقایسه با جهان سنتی ارائه می‌کنند. برای یک آدم غیرمتخصص اعتمادبه نظام‌های تخصصی نه به آشنایی کامل با این فراگردها و نه به تسلط بر دانشی که این فراگردها بدست می‌دهند، بستگی دارد. پس اعتماد دست کم به گونه‌ای جزئی، خواه ناخواه یکی از موارد ایمان به شمار می‌آید. بنا به تاکید اریکسون، اعتماد به اشخاص، مبتنی بر پاسخ متقابل ودخالت داشتن است، ایمان به صداقت دیگران، سرچشمه اصلی احساس یکپارچگی و اصالت خود است. اعتماد به نظام‌های انتزاعی امنیت را در اعتماد پذیری روزانه فراهم می‌سازد. اما ذاتاً نمی‌تواند ادراک متقابل یا صمیمی را عرضه نماید. روابط اعتماد شخصی ارائه می‌کنند. از این یافته این دین‌ها انتقال مستقیم اعتماد فردی را با عناصر فراوانی از ادراک متقابل امکان پذیر می‌سازند. اما بر خلاف آنها، در مورد نظام‌های انتزاعی، اعتماد مستلزم اعتقاد به اصول غیرشخصی است. اصولی که تنها به شیوه‌ای آماری پاسخگو می‌شوند. آنهم زمانی­که نتایجی که آدم‌ها از آنها انتظار دارند بدست ندهند. به اعتقاد گیدنز در اعتماد به نظام ها، صورت، پایبندی­های بی­چهره‌ای را به خود می‌گیرد که طی آن ایمان به کارایی­های دانشی که شخص عادی تقریباً از آن چیزی نمی‌داند، حفظ می‌شود. در صورتی­که در اعتماد به اشخاص، به پایبندی­های چهره­داری نیاز است که طی آن نشانه‌های صداقت دیگران(در چهارچوب حوزه‌های معین کنش) جستجو می‌شود(ریتزر، ۱۳۷۴ : ۱۰۵ ).

د.چارچوب نظری شکل گیری اعتماد اجتماعی:

در بررسی پیشینه مطالعاتی اعتماد اجتماعی ضعف عمده در کمبود مطالعه نظری و تجربی عوامل مؤثر بر شکل گیری اعتماد اجتماعی است. با مروری بر نظریه پردازی های صورت گرفته، اعتماد و نظریه های مربوط به آن را می توانیم در سه سطح خرد، میانی و کلان مورد توجه قرار دهیم. در هر یک از این سطوح، می توان تئوری های متفاوتی را قرار داد که هر یک از منظر و دیدگاه خاصی به اعتماد می نگرند.
در سطح خرد اعتماد به عنوان ویژگی فردی مطرح می شود و بر احساسات، عواطف و ارزش های فردی تأکید می گردد و در بررسی اعتماد تئوری های شخصیت و متغیرهای فردی مورد توجه قرار می گیرد. بر اساس این دیدگاه اعتماد  با مفاهیمی چون همکاری، صداقت، وفاداری، صمیمیت، امید و دگرخواهی ارتباط نزدیکی دارد. نظریه پردازانی همچون کلمن، اریکسون، پیتر ام بلاو و جانسون و … از منظر نظریه های خرد به بررسی و تحلیل مفهوم اعتماد پرداخته اند. نظریه پردازان خردنگر به منظور تحلیل معنا و مفهوم اعتماد سطح تحلیل خرد و سطح مطالعه کنش را برگزیده اند. همه این نظریه پردازان اعتماد را به عنوان یک ویژگی فردی و متأثر از کنش های افراد در نظر می­گیرند.

در سطح کلان اعتماد به­عنوان ویژگی روابط اجتماعی و یا ویژگی نظام اجتماعی و به­ طور کلی به عنوان یک ویژگی جمعی مفهوم سازی می شود. نظریه پردازانی مانند دورکیم۱، تونیس۲، اسپنسر۳، زیمل، پارسنز۴، اینگلهارت۵، پاتنام، فوکویاما، لوهمان ۶و غیره سعی کرده اند با تاکید بر ساخت اجتماعی جامعه، به مطالعه اعتماد اجتماعی بپردازند. همه این نظریه پردازان سطح تحلیل کلان را برای بررسی خود درباره اعتماد برگزیده اند. همین طور در بررسی و تحلیل مفهوم اعتماد، سطح مطالعه خود را بر روی ساخت اجتماعی متمرکز ساخته اند.

در بینابین نظریه های خرد و کلان اعتماد، نظریه پردازانی چون گیدنز با طرح تئوری ساختار بندی هر گونه تقلیل گرایی را در بررسی مفهوم اعتماد رد کرده و با تلفیق سطح تحلیل خرد و کلان و سطح مطالعه ساخت و کنش به بررسی و تحلیل مفهوم اعتماد پرداخته اند. به عقیده گیدنز “در جوامع پیش از مدرن اعتماد از نوعی پایبندی چهره دار و مبتنی بر هم حضوری بوده است. در حالی که در عصر مدرنیته و جهان مدرن امروزی وضعیت این چنین نیست. اعتماد غیر شخصی به دیگران ناشناس ناشی از ماهیت رشد یابنده نظام های انتزاعی می باشد. وجه عمده اعتماد در دوران مدرنیه، پایبندی بی چهره ای است که در نظام های تخصصی معنا پیدا می کند (ریتزر،۷۶۸:۱۳۸۶).

در این نوشتار از ارائه نظریات متعدد خودداری و تنها آرای جیمز کلمن، فرانسیس فوکویاما و آنتونی گیدنز به عنوان نماینده اصلی این سه سطح مورد بررسی قرار می گیرد.

جیمز کلمن ۷(سطح خرد)

نظریات جیمز کلمن که در چارچوب نظریات سرمایه اجتماعی مطرح شده است، اگرچه به ابعاد اعتماد شخصی و انتزاعی توجه دارد، اما به طور کلی شیوه روانشناختی مبادله را مبنای تحلیل های خود قرار داده و به خصوص در تحلیل روابط گروه های با تعداد نسبتا زیاد، تنها همان قواعد گروه های دو و سه نفره را به کار می برد. حال آن که در تئوری مبادله به خوبی نشان داده شده شده است که قواعد حاکم بر گروه های بزرگ به صورتی ماهوی با قواعد جاری در گروه های کوچک متفاوت است (ارمکی،۱۱۰:۱۳۸۳).
به نظر کلمن “در هر رابطه مبتنی بر اعتماد  حداقل دو جزء وجود دارد، اعتماد کننده و اعتماد شونده و فرض بر این است که در کنش هر دو جزء هدفمند بوده و به دنبال ارضای نیازهای خود هستند. طرف اعتماد کننده باید تصمیم بگیرد که با دیگری وارد معامله شود یا نه (یعنی خطر را بپذیرد یا نه) و طرف اعتماد شونده نیز باید بین حفظ اعتماد و یا شکستن آن دست به انتخاب بزند. بنابراین یک رابطه مبتنی بر اعتماد، یک رابطه دوجانبه است و بر مبنای اصل به حداکثر رساندن فایده تحت شرایط مخاطره قرار دارد” (کلمن،۲۷۱:۱۳۷۷).

به عقیده کلمن “اصولا در یک رابطه مبتنی بر اعتماد ما با کنش گرانی عقلانی مواجه هستیم، در این رابطه اگر برای کنشگر شانس پیروزی در مقایسه با شانس شکست بیشتر باشد اعتماد خواهد کرد، زیرا او موجودی عقلانی است و باید اعتماد کند. این بیان ساده مبتنی بر اصل به حداکثر رساندن سودمندی تحت شرایط ریسک است. اعتماد کننده بالقوه باید بین اعتماد نکردن (که در این صورت هیچ تغییری در سودمندی او حاصل نمی شود و اعتماد کردن که در این صورت به کنش طرف مقابل بستگی دارد تصمیم گیری کند(کلمن،۱۹۹۹: ۲۵). بنابر آنچه ذکر گردید، طبق نظر کلمن چون انسان موجودی عقلانی است که کنش های او مبتنی بر گزینش معقولانه است، لذا همیشه در فکر این است که در روابط خود حداکثر سود ممکن را کسب کند. او برای این کار ابتدا مقداری از منابع را از طرف خود هزینه می کند که به عنوان هزینه اعتماد در نظر گرفته می شود تا به­تواند در جریان اعتماد به سودی متناسب با آن هزینه دست یابد. لذا اگر جریان و رابطه اعتمادی سودآور باشد، اعتماد و روابط اعتمادی بیشتر خواهد شد ولی اگر این رابطه اعتماد سودآور نباشد و یا اینکه باعث ریسک بالا و عدم کسب سود متناسب باشد آنگاه اعتماد و رابطه اعتمادی کاهش می­یابد.

فرانسیس فوکویاما ۱(سطح کلان)

فوکویاما با نوعی رویکرد اقتصادی به تبیین مسأله اعتماد می پردازد و مبنای نظری و کانون تمرکز وی بر حفظ سرمایه اجتماعی به عنوان مجموعه معینی از هنجارها و ارزش های غیر رسمی است و اعضای گروهی که با یکدیگر همکاری و همیاری دارند، در آن سهیم هستند. از دید فوکویاما این ارزش ها و هنجارها باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دو جانبه باشد (فوکویاما، ۲۰۰۸: ۱۷).به طوری که مشارکت در این ارزش ها و هنجارهای غیر رسمی با چنین ویژگی هایی، توسط گروهی از افراد که با یکدیگر همکاری دارند اعتماد را به وجود می آورد. البته به عقیده فوکویاما این همکاری و همیاری به منطور افزایش بهره وری اقتصادی صورت می گیرد و بنابراین وی اعتماد را بر مبنای سرمایه اجتماعی و در عرصه اقتصادی مطرح می سازد.

عکس مرتبط با اقتصاد

فوکویاما یکی از مفاهیم مهم در تبیین سرمایه اجتماعی را «شبکه اعتماد» می داند، شبکه اعتماد عبارت است از گروهی که بر اساس اعتماد متقابل به یکدیگر، از اطلاعات، هنجارها و ارزش‌های یکسانی در تبادلات فیمابین خود استفاده می‌کنند. از این‌رو، اعتماد فی‌مابین نقش زیادی در تسهیل فرایند‌ها و کاهش هزینه‌های مربوط به این‌گونه تبادلات دارد. شبکه اعتماد می‌تواند بین افراد یک گروه و یا بین گروه‌ها و سازمان های مختلف به وجود آید. فوکویاما معتقد است که ” قبل از ورود به هر سیستم تجاری یا اجتماعی، باید اطلاعات کافی درباره شبکه‌های اعتماد موجود در آن سیستم و ویژگی‌های آن به دست آورد. زیرا اعتماد را پایه هر گونه مبادلات اقتصادی و اجتماعی می‌داند” (الوانی و شیروانی، ۱۳۸۵: ۱۵۶).

فوکویاما عنوان می کند، بین سطح اعتماد با پیشرفت جوامع ارتباط معنی داری وجود دارد. به عقیده وی جوامع توسعه یافته در مقایسه با جوامع دیگر از سطح اعتماد بالاتری برخوردارند. وی در این باره می نویسد: “خوشبختی یک ملت و همین طور تواناییش برای رقابت منوط است به داشتن یک ویژگی فرهنگی واحد فراگیر که آن سطح اعتماد در جامعه است(فوکویاما،۱۹۹۵: ۲۴).

آنتونی گیدنز (سطح میانی)

دیدگاه جامعه شناس بریتانیایی آنتونی گیدنز به دلیل اینکه هر دو وجه جامعه شناسی و روانشناسی را به صورت توأمان در تبیین اعتماد اجتماعی به کار گرفته، توجه بسیاری از محققین داخلی و خارجی را به خود جلب نموده و بسیاری از آن ها با محوریت این تئوری به بررسی این پدیده اجتماعی پرداخته اند. مهم ترین خصلت آرای گیدنز تلفیق سطوح خرد و کلان و نیز ویژگی تحلیل الگوهای اعتماد در دوران ماقبل مدرن و مابعد مدرنتیه و چگونگی ساز و کار تغییر آن می باشد. به عقیده وی ” پویایی مدرنیت سه سرچشمه مهم دارد: “جدایی زمان و مکان"، “تحول مکانیسم های از جا کندگی” و “تخصیص بازاندیشانه". در دید وی نشانه های نمادین و نظام های تخصصی، نظام های انجام دادن کار فنی یا مهارت تخصصی است که حوزه های وسیعی از محیط های مادی و اجتماعی زندگی کنونی ما را سازمان می دهند (گیدنز،۲۰۰۹: ۳۳).

از نظر گیدنز ” اعتماد در جوامع ماقبل نوین از اهمیت کمتری در مقایسه با جوامع جوامع نوین برخوردار است. چرا که افراد هر چه فاصله زمانی- مکانی بیشتری از هم داشته باشند، به اعتماد بیشتری نیاز خواهند داشت. در جوامع ماقبل نوین که خصلتی محلی و بومی دارند و کنش های متقابل بیشتر در سطح محلی و رو در رو رخ می دهند، در روابط اجتماعی افراد چنان صراحت و شفافیتی به چشم می خورد که نیازی به اعتماد ندارند، زیرا این اعتماد به طور طبیعی وجود دارد اما در جوامع بزرگ و گسترده که روابط اجتماعی در فاصله زمانی و مکانی بسیار دوری انجام می گیرد و افراد درگیر این روابط کمتر با یکدیگر آشنایی چهره به چهره دارند، به اعتماد از طریق نظام های پولی و حقوقی بسیار نیازمند هستند” (ریتزر،۷۶۷:۲۰۰۷).گیدنز در مباحث خویش بین دو نوع اعتماد تمایز قائل می شود: اعتماد به افراد خاص و اعتماد به افراد یا نظام های انتزاعی. اعتماد انتزاعی در برگیرنده آگاهی از مخاطره و فرد مورد اعتماد است.

لذا در حالی که کنشگر می تواند به راحتی در مورد میزان ارزش اعتماد به افراد خاص قضاوت کند، می تواند درباره میزان ارزش اعتماد نسبت به دیگران تعمیم یافته نیز دارای ایده ها و باورهایی باشد. افراد همچنین می توانند درباره میزان ارزش اعتماد نسبت به نظام های انتزاعی نظیر نهادها نیز دارای باورهایی باشند. از این فرایند می توان تحت عنوان سطح نهادی اعتماد نام برد. این همان چیزی است که گیدنز آن را ایده اعتماد به نظام های تخصصی می نامد. یعنی ممکن است کنشگر از فردی که اتومبیل یا خانه او را ساخته، شناختی نداشته باشد ولی نسبت به نظام استاندارد، تنظیم قواعد و قوانین، نظارت و کنترل کیفیت، دارای میزانی از اعتماد باشد (شارع پور،۱۰۴:۱۳۸۰). گیدنز همچنین برای نشان دادن نقطه مقابل اعتماد از مفهوم و اصطلاح بی اعتمادی استفاده می کند که شامل اعتماد نسبت به اشخاص و نظام های انتزاعی است (گیدنز،۱۱۹:۲۰۰۷).

 

 

                 متغیر وابسته                                                   متغیر مستقل

 
   

 

 

 

(سوسا و همکاران،۲۰۰۸: ۱۸)

شکل۱-۲رابطه متغیرمستقل اعتمادبامتغیروابسته کارایی خدمات

 

۲-۷٫تعهد عاطفی:

سومین نگرش از نگرش‌های شغلی، تعهد سازمانی است؛ که عبارت از حالتی است که کارگر سازمان به‌­خصوص، هدف­هایش را معرف خود می­داند و آرزو می­ کند که در عضویت آن سازمان به­ماند. بنابراین سطح بالایی از وابستگی شغلی به‌معنی این است که فرد، شغل خاصی را به‌خود نسبت می­دهد و آن‌را معرف خود می­داند؛ ولی تعهد سازمانی، بدان معنا است که فرد، سازمانی را معرف خود می­داند. درواقع، نتیجه پژوهش ها نشان می­دهد که برای پیش ­بینی و توجیه رفتار فرد (به‌مراتب، بیش از رضایت شغلی) تعهد سازمانی مورد استفاده قرار می­گیرد و با بهره گرفتن از تعهد سازمانی، بهتر می­توان میزان غیبت و جابه‌جایی کارکنان را پیش‌بینی کرد(رابینز۲، استیفن۳،۲۰۰۹: ۲۷).

Job Satisfaction - رضایت شغلی

مفهوم تعهد سازمانی در سه دوره متوالی، توسعه و تکامل یافته است. در اولین دوره، تعهد به توصیف شده است. بکر به عنوان مشهورترین پژوهشگر این دوره، تعهد را با عنوان کمربند جانبی استفاده از نظریه کمربند جانبی تعریف کرده است. وى اصطلاح ”کمربند جانبی“ را برای توصیف  سرمایه گذارى هاى ارزشمند تجمیع شده اى به کار برده است که یک کارمند با ورود به سازمان  و ماندگاری اش در سازمان انجام می دهد، به گونه ای که با ترک سازمان، همه آنها از بین خواهد  رفت. بنابراین، ترس و تهدید نابودی این سرمایه گذاری ها و نیز ادراک فقدان گزینه های جایگزین سبب می شود که یک کارمند به سازمانش متعهد شود(بیکر۱، ۱۹۶۰: ۳۳).

تعهد از نظر لغوی عبارت از به‌کار گرفتن کاری، به‌عهده گرفتن، نگاه داشتن، عهد و پیمان بستن و در اصطلاح عبارت است از:

  1. عمل متعهد شدن به یک مسئولیت یا یک باور؛
  2. عمل ارجاع یا اشاره به یک موضوع؛
  3. تقبل یا عهده­دار شدن انجام کاری در آینده( صادقی فر، ۱۳۸۶: ۳۳).

پورترو همکاران ۲وی تعهد سازمانی را همسان‌سازی و پیوند به آن تعریف می‌کنند؛ که از سه عامل زیر تشکیل می­ شود:

  1. قبول داشتن سازمان و پذیرش اهداف آن؛
  2. آمادگی برای بذل کوشش قابل توجیه بیشتر؛
  3. علاقه­مندی به حفظ عضویت در سازمان( مرتضوی و دیگران؛۱۳۷۹).

تعهد سازمانی عبارت از میزان نسبی همانندسازی با سازمانی خاص و یا دلبستگی به آن سازمان که می ­تواند حداقل به­وسیله سه عامل مشخص شود:

  1. اعتقاد راسخ به ارزش­ها و اهداف سازمان
  2. تمایل به تلاش بیش­تر در راه تحقق اهداف سازمان.
  3. تمایل قوی به باقی ماندن و عضویت در سازمان( صادقی فر، ؛۱۳۸۶: ۳۴)
  1. Gerald
  2. Emotional inoculation
  3. Sztompka

۲٫Ston

  1. Ritzer, George

۱.Durkeim

۲.Tonnise

۳.Spencer

۴.Parsons

۵٫Inglehart,Ronald

۶٫Luhmann

۷.Colman,Jamess

۱.Fukuyama,Francis

۱٫Sousa et al

۲٫Robyns

۳٫Stephen

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ب.ظ ]




مدل سه‌بخشی تعهد ­سازمانی

      1. تعهد عاطفی؛ این بخش از تعهد سازمانی، به‌عنوان تعلّق خاطر به یک سازمان که از طریق قبول ارزش‌های سازمانی و نیز به‌وسیله تمایل به ماندگاری در سازمان مشخص می­گردد، تعریف می­ شود.

    1. تعهد تکلیفی یا هنجاری؛ تعهد تکلیفی، به‌عنوان یک وظیفه درک‌شده برای حمایت از سازمان و فعالیت­های آن تعریف می­ شود و بیان‌گر احساس دِین و الزام به باقی ماندن در سازمان است؛ که افراد فکر می­ کنند ادامه فعالیّت و حمایت از سازمان، دینی بر گردن آن­هاست.
  1. تعهد مستمر؛ ناشی از درک افزایش یافتن هزینه­ های از دست رفته در یک سازمان است. هزینه­ های از دست رفته عبارت است از مخارج یک فعالیت یا پروژه که قابل بازیافت نباشند. بنابراین اگر کسی دارای تعهد مستمر باشد، نسبت به افزایش چنین هزینه­هایی حسّاس خواهد شد.

ارائه‌کنندگان این مدل، معتقدند که بهتر است تعهّد هنجاری، مستمر و عاطفی را به‌عنوان اجزای تشکیل‌دهنده تعهّد در نظر گرفت؛ تا انواع خاص آن. به‌دلیل اینکه اگر انواع خاصی از تعهد باشند، فرد عضو، الزام و احساس وظیفه اندکی نسبت به باقی ماندن در سازمان در خود احساس می‌کند( صادقی فر، ۱۳۸۶ :۳۸).

 

۲-۷-۳٫اهمیت تعهد

اخیرا نگرش کلّی تعهد ­سازمانی به‌عنوان عامل مهمی برای درک، فهم و پیش‌بینی رفتار سازمانی و پیش ­بینی‌کننده خوبی برای تمایل به باقی ماندن در شغل آورده شده است. تعهد و پایبندی مانند رضایت، دو طرز (نگرش) نزدیک به هم هستند که بر رفتارهای مهمی مانند جا به ­جایی و غیبت اثر می­گذارند. همچنین تعهد و پایبندی می ­تواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشد.

اندیشه تعهّد، موضوعی اصلی در نوشته­های مدیریت است. این اندیشه، یکی از ارزش­های اساسی است؛ که سازماندهی بر آن متّکی است و کارکنان بر اساس ملاک تعهد، ارزشیابی می­شوند. اغلب مدیران اعتقاد دارند که این تعهد، برای اثربخشی سازمانی ضرورتی تام دارد.

برای این‌که کارکنان بتوانند کارآیی بیش­تر و تمایل قوی برای ماندن در شغل خود داشته باشند از دلبستگی شغلی نیز برخوردار باشند و همچنین احساس تعهد بالایی به انجام وظایف خود نمایند؛ که این خود، موجب احساس مسئولیت، درک عمیق از شغل و از خودگذشتگی می­ شود( صادقی فر، ۱۳۸۶ :۴۱).

 

۲-۷-۴٫انواع تعهد

هرسی و بلانچارد : در پژوهشات خود اظهار می‌دارند که مدیران اثربخش در مجموعه ­ای مرکب از تعهدات زیر اتفاق نظر دارند:

  1. تعهد نسبت به ارباب رجوع؛ یک مدیر یا کارمند موفق می ­تواند تعهد در کار خود را از طریق خدمت کردن به ارباب رجوع و اهمیت قائل شدن برای او نشان دهد.
  2. تعهد نسبت به سازمان؛ مدیران یا کارکنان مؤثر به سازمان­شان افتخار کرده و این افتخار را در رفتار خودشان متجلی می­سازند. این مدیران یا کارکنان، تعهد خود را به‌گونه­ های متفاوتی انجام می­ دهند و می­کوشند تا با ایجاد فضای مناسب سازمانی، حمایت مدیران عالی و رعایت ارزش­های اساسی سازمان، به این مهم دست یابند.
  3. تعهد نسبت به خود؛ همواره مدیران یا کارکنان تصویر قوی و مثبتی به دیگران ارائه می‌دهند و تمامی موقعیت­ها، به‌عنوان یک نیروی مثبت عمل می­ کنند؛ ولی این امر، نباید با خودخواهی یا خودمحوری اشتباه شود. تعهد، خود را با نشان دادن استقلال عمل، کسب مهارت­ های لازم برای اعمال مدیریت و پذیرش انتقادهای سازنده مشخص کنند.
  4. تعهد نسبت به افراد و گروه کاری؛ مدیران یا کارکنان موفق به افراد گروه کاری نیز متعهدند و نسبت به آن­ها تعلق خاطر خاصی نشان می­ دهند.
  5. تعهد نسبت به کار؛ مدیران یا کارکنان مؤثر، تلاش می­ کنند، با حفظ تمرکز صحیح بر کار، اهل عمل بودن و روشن کردن اهمیت کار، به کارهایی که خود و دیگران انجام می­ دهند، معنا و مفهوم ببخشند و با متمرکز نمودن توجّه کارکنان دیگر به کار و ارائه هدایت­های لازم آنان، از انجام موفقیت­آمیز امور اطمینان حاصل کنند( صادقی فر، ۱۳۸۶: ۴۳).

 

۲-۷-۵٫هدف­های سازمانی

در هر سازمان، چندین نوع هدف وجود دارد و برای تأمین هریک، باید کار به‌خصوصی انجام شود. هدف­هایی که به‌صورت رسمی تعیین می­شوند و با هدف‌های عملیاتی که سازمان در صدد تأمین آن­هاست، تفاوت عمده وجود دارد. تعیین و تأمین اهداف، مزایای ذیل را دربردارد:

مشروعیت بخشیدن به عمل؛ یک سازمان نوع مأموریت (هدف رسمی) خود را مشخص و آن‌را به گروه­های ذی‌نفع، در داخل و خارج سازمان، اعلان می­نمایند. هدف رسمی بیانگر آرمان یا مقصد نهایی سازمان است. فراتر از اینکه، هنگامی که کارکنان از هدف­های اعلان‌شده و مشروع سازمان آگاهی یابند به آن می­پیوندند و نسبت به آن متعهد می­شوند.

هدایت و انگیزش کارکنان؛ هدف موجب می­ شود که عضو سازمان، مسیر خود را مشخص کند. هدف نهایی که سازمان برای رسیدن به آن تلاش می­ کند و استراتژی­هایی را که در این راه به اجرا درمی­آورد، تعیین‌کننده کاری است که کارکنان و اعضای سازمان باید انجام دهند.

راهنمایی­هایی برای تصمیم‌گیری؛ تعیین هدف سازمان یعنی قید و بند گذاشتن یا محدود کردن رفتار فرد و تصمیماتی که او باید بگیرد. این هدف­ها به افراد کمک می­ کند تا در فرایند تعیین ساختار سازمان، نوآوری­ها، رفاه اعضا و کارکنان یا رشد و پیش­رفت آنان، تصمیمات معقول و مناسب بگیرند.

ارزش­های اخلاقی در سازمان؛ رعایت اخلاق و حفظ ارزش­های اخلاقی، به‌صورت یکی از مهم­ترین پدیده­هایی درآمده، که در بیش­تر سازمان ها مورد توجه قرار می­گیرد. اصول اخلاقی به‌صورت بخشی از سیاست­های رسمی و فرهنگ­های غیر رسمی سازمان ها در آمده است. اخلاق، یعنی رعایت اصول معنوی و ارزش‌هایی که بر رفتار شخص یا گروه حاکم است؛ مبنی بر اینکه درست  چیست و نادرست  کدام است( ریچارد ال، دف۱؛۱۳۸۶).

 

۲-۷-۶٫ تعهد سازمانی :

یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول سالهای گذشته موردعلاقه بسیاری از پژوهش گران رشته های رفتار سازمانی و روانشناسی خصوصا روانشناسی اجتماعی بوده است. این نگرش در طول سه دهه گذشته دستخوش تغییراتی شده است که شاید عمده ترین تغییر در این قلمرو مربوط به نگرش چندبعدی به این مفهوم تا نگرش یک بعدی به آن بوده است. همچنین باتوجه به تحولات اخیر در حیطه کسب و کار ازجمله کوچک سازیها و ادغامهای شرکتها در یکدیگر عده ای از صاحبنظران را بر آن داشته تا اظهار کنند که اثر تعهد سازمانی بر دیگر متغیرهای مهم در حوزه مدیریت منجمله ترک شغل، غیبت و عملکرد کاهش یافته است و به همین جهت بــررسی آن بی مورد است. اما عده ای دیگر از پژوهش گران این دیدگاه را نپذیرفته و معتقدند که تعهدسازمانی اهمیت خود را از دست نداده و همچنان می تواند موردپژوهش  قرار گیرد. از این رو در این مقاله سعی شده است به طور مختصر به الگوهای چندبعدی اشاره شده و دیدگاه­ های موافق و مخا­لف درمـــورد اهمیت تعهدسازمانی نیز به طور کامل­تر بیان شوند(فرهنگی، ۱۳۸۴: ۱۶).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

ب.کارایی خدمات:

کارایی‌ به ‌معنای‌ کمترین‌ زمان‌ یا انرژی‌ مصرفی‌ برای‌ بیشترین‌ کاری‌ که‌ انجام شده است.سطح‌ افزایش‌ کارایی‌ مستقیماً‌ ‌بدست‌ مدیران‌ سپرده‌ شده‌ است. افزایش‌ کارایی‌ موجب‌ ارتقا بهروری‌ و کمک‌ موثر در نیل‌ به‌ اهداف‌ سازمانی‌ خواهد شد (امامی میبدی،۱۳۸۷: ۴۲).

واژه‌ کارایی، مفهوم‌ محدودتری‌ دارد و در رابطه‌ با کارهای‌ درون‌ سازمانی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد. کارایی‌ سازمان‌ عبارت‌ است‌ از مقدار منابعی‌ که‌ برای‌ تولید یک‌ واحد محصول‌ به‌ مصرف‌ رسیده‌ است‌ و می‌توان‌ آن را برحسب‌ نسبت‌ مصرف‌ به‌ محصول‌ محاسبه‌ کرد(ابطحی ،۱۳۸۶: ۱۷).

‌اگر سازمانی‌ بتواند در مقایسه‌ با سازمان‌ دیگر با صرف‌ مقدار کمتری‌ از منابع‌ به‌ هدف‌ مشخص‌ برسد، می‌گویند که‌ کارایی‌ بیشتری‌ دارد.

به ‌عبارت‌ دیگر کارایی‌ به‌معنای‌ کمترین‌ زمان‌ یا انرژی‌ مصرفی‌ برای‌ بیشترین‌ کار انجام‌ شده‌ است. یا در واقع نسبت مقدار کاری که انجام می شود به مقدار کاری که باید انجام می­گرفته است (قریان،۱۳۸۵: ۳۶).

تعریف دیگری از کارایی

(کارایی)عبارتست از نسبت تولید کالا یا خدمات نهایی به منابع به کار رفته در آن و با این مفهوم نشان داده می شود .

کارایی، یک مفهوم کمی است و اصولاً به میزان رضایت مشتری یا میزان دستیابی به اهداف مورد نظر اشاره دارد(طاهری،۱۳۹۰: ۲۸).

ج.تعریف کارایی از دیدگاه علم مدیریت

کارایی مفهومی است که هزینه منابع صرف شده در فرایند کسب هدف را ارزیابی می‌کند. بدین صورت که مقایسه خروجی‌ها بدست آمده با ورودی‌های مصرف شده میزان کارایی را مشخص می‌کند.

برای سنجش کارایی هزینه تأمین منابع انسانی، هزینه استفاده از تجهیزات، نگهداری تسهیلات و نرخ بازگشت سرمایه و نظایر آن مورد ملاحظه قرار می‌گیرد.در این تعبیر از کارایی، کاراترین سرپرست کسی است که واحدش بتواند با کمترین هزینه مواد و دستمزد روزانه کار کند(رضائیان، ۱۳۸۸).

د.عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری نیروی انسانی

Efficiency بهره وری

در تعیین عوامل مؤثر بر بهره وری نظرات متفاوتی وجود دارد و هر یک از دانشمندان و صاحبنظران عواملی را به عنوان عامل مؤثر مشخص کرده اند و به طور اجمال عواملی چون آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان، ارتقاء انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر، ایجاد زمینه های مناسب بطور ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق، وجدان کاری و انضباط اجتماعی تحول در سیستم و روش ها که نقش حساس و کلیدی دارند، تقویت حاکمیت و تسلط سیاست های سازمان بر امور، صرفه جوئی به عنوان وظیفه ملی در بهره وری مؤثر می باشد(اورعی، ۱۳۸۷).

  1. Hersey and Blanchard
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




رابطه ی تعهد عاطفی با کارایی خدمات:

تعهد سازمانی یکی ازمسائل مهم انگیزشی است که بر اساس آن فرد به شدت هویت خود را در سازمان می گیرد، در سازمان مشارکت دارد و با آن در می­آمیزد و از عضویت در آن لذت می برد .  تعهد سازمانی یعنی درجه همانند سازی روان شناختی و یا چسبیدگی به سازمانی که ما برای آن کار می­کنیم . تعهد سازمانی دارای اجزاء زیر است :قبول ارزش ها و اهداف سازمان ، تمایل تلاش برای سازمان  و دارا بودن میل قوی برای پیوسته ماندن به سازمان (مودی ،پورتر و استیرز۱،۱۹۸۲). دلایل بسیار زیادی وجود دارد از اینکه چرا یک سازمان بایستی سطح تعهد سازمانی اعضایش را افزایش دهد (استیرز و پورتز ،۱۹۹۲). اولا تعهد سازمانی یک مفهوم جدید بوده وبه طور کلی با وابستگی و رضایت شغلی تفاوت دارد . پرستاران ممکن است که کاری را که انجام می دهند دوست داشته باشند ولی از بیمارستانی که در آ؛ن کار می کنند ناراضی باشند که در آن صورت آنها شغلهای مشابه را در محیط های مشابه جستجو خواهند کرد (گرینبرگ و بارون ۲،۲۰۰۲). ثانیا پژوهش ها زیادی نشان دادهاند که تعهد سازمانی با پیامدهای از قبیل رضایت شغلی و رفتار سازمانی فرا اجتماعی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و با تمایل به ترک شغل رابطه منفی دارد(شیان چنج و همکاران۳ ،۲۰۰۲). همچنین عملکرد بالا در سازمان ها، شرکت‌ها و مؤسسات ناشی از عوامل مختلف و متنوع است. روش‌های متفاوتی نیز برای رفع مشکلاتی که منجر به عملکرد پایین شده‌اند وجود دارد که یکی از این روش‌ها متمرکز شدن بر ویژگی های شخصیتی افراد در  سازمان ها می‌باشد.برای موفقیت در یک برنامه بهبود بهره وری، شما همچنین به تعهد شخصی و قلبی افراد درگیر در برنامه خود نیازمند هستید. ابتدا حسن تعهد خود را بیازمایید. باید قلباً باور داشته باشید که برنامه شما جامه عمل خواهد پوشید. شما و کارمندانتان انسانهای درستی برای انجام این کار هستید و اینکه این برنامه و موفقیت آن برای سازمان شما ضروری و حیاتی می باشد. تعهد را در میان اعضای گروه از طریق هدفگذاری؛ طرحریزی ایجاد کنید و تداوم ببخشید. وظایف مناسب افراد را بطور ماهرانه به عهده آنان واگذار نمایید. کار را به کسانی  ارجاع نمایید که از عهده انجام آن کار برآیند. پیوسته اهمیت برنامه را در کل و وظیفه هر یک را به طور فردی یادآور شوید. تعهد هنگامی خود را نشان خواهد داد که گروه بر یک بحران فایق آید و این امر فقط بر اثر پیش بینی های انجام شده ممکن می باشد.

از طرف دیگر هیچ چیز مانند شاهد بر باد رفتن زحمات خویش بودن در مقابله با یک مشکل پیش بینی نشده باعث کشتن تعهد نمی­ شود. سؤال کنید که کجای کار اشتباه است؟ از کجا باید می دانستیم که چنین اتفاقی روی خواهد داد؟ چگونه می توانیم از آن جلوگیری کنیم؟ و … در طول مدت انجام کار، خود را الگویی جهت دقت و عملکرد کارمندان خود - آنگونه که از آنها توقع دارید – قرار دهید. وقتی که تعهد خود را در عمل نشان دادید، آخرین آثار بدبینی نیز در میان افراد شما از بین خواهد رفت.

پژوهش ها نشان داده است که کارکنان علاقه مند و وفادار به سازمان عملکرد شغلی بالاتری دارند به تمایل به ماندگاری آنها در سازمان بیشتر است، کمتر غیبت می کنند ،از انگیزه کاری بالاتری برخوردار هستند و موافقت وهمراهی آنان با تغییرات سازمان بیشتر است. بدین ترتیب سازمان ها می توانند با شناخت میزان تعهد سازمانی کارکنان خود و تغییر در عوامل موثر بر آن اهداف مورد نظرسازمان را تحقق بخشند.(ساعتچی، ۱۳۸۲) .

مدل تاثیر تعهد عاطفی بر کارایی خدمات:

                   متغیر وابسته                                             متغیر مستقل

 
   

 

 

 

 

 

(سوسا و همکاران،۲۰۰۰۸: ۱۸)

شکل ۲-۲ رابطه متغیرمستقل تعهدعاطفی باکارایی خدمات

 

۲-۸٫ حساسیت فرهنگی :

تمرکز بر روی شایستگی های فردی و شخصیت چند فرهنگی و یا ورود به آمادگی فرهنگی برای ارائه ی خدمات در بیمارستان را نمایان می سازد.

حساسیت فرهنگی به پذیرش، گشودگی، احترام به افراد بدون نظر گرفتن فرهنگشان اشاره دارد. یک رابطه حمایت کننده بر اساس احساس اعتماد و امنیت بوجود می اید و این نتیجه احساس پذیرفته شدن از سوی دیگری است. بنابراین اولین مسئولیت استاد مشاور ارزش قائل شدن برای دانشجویی است که از زمینه فرهنگی متفاوتی آمده است.

  • ذهن خود را صادقانه درباره تعصب یا پیش داوری بررسی کنید.همیشه چیزی برای آموختن وجود دارد.
  • فکر کنید ریشه سوء گیری شما از کجا است.
  • متعهد باشید که به عنوان استاد مشاور حساسیت فرهنگی داشته باشید.
  • ابتدا و قبل از هر چیز دانشجو را فردی منحصر بفرد و ارزشمند بدانید.
  • تفاوت فرهنگی فرصتی برای یادگیری است.(رحیمی مدیسه،۱۳۸۶).

 

۲-۸-۲٫مفهوم مدیریت فرهنگی

با توجه به این که تمام شکل‌های مدیریت، دارای سه جزء تشکیلات، طرح و منابع هستند، می‌توان مدیریت فرهنگی را به عنوان گروهی از مردم که برای پیشبرد سیاست‌های فرهنگی با بهره گرفتن از منابع لازم در حال تکاپو و تلاشند، تعریف کرد.

البته باید بین مدیریت بر یک مجموعه فرهنگی که در بردارنده فعالیت‌های فرهنگی است و مدیریت بر یک فعالیت فرهنگی، تمایز قایل شد؛ آنچه حقیقتاً به عنوان مدیریت فرهنگی مدنظر است، همان قسم اول است و قسم دوم چیزی جز مدیریت یک پروژه یا طرح اجرایی با ماهیت فرهنگی نیست.

سه مورد از اصول مبانی مدیریت فرهنگ

مدیریت فرهنگی دارای مبانی زیر است:
۱- برقراری ارتباط فکری با مخاطب
۲- پرورش استعداد مخاطب
۳- ایجاد رفتار مطلوب در ارتباط با هدف‌های تعیین شده که در هر زمینه متفاوت است. این سه مورد اصول مبانی مدیریت فرهنگی است به این معنا که مدیریت فرهنگی یک تلاش فکری است و صرفاً اجرایی تلقی نمی‌شود و از طریق این تفکر و برقراری ارتباط مخاطب، توانبخشی می‌شود(بیانی،۱۳۸۶).

 

۲-۸-۳٫نکات اصلی مدیریت‌های کاربردی آموزشی فرهنگی

چهار نکته اصلی مدیریت‌های کاربردی آموزشی فرهنگی جهت رسیدن به اهداف علمی درونی‌سازی نظامهای هنجاری،اجتماعی درسطح کلان جامعه و نظام‌های کار(درسطح خرد جامعه) به شرح زیر می‌باشد:
اول: در مدیریت‌های راهبری آموزشی در الگوی فرهنگی مدیریت‌ها باید با فرهنگ زمان مطابقت داشته باشد، مدیران باید خصوصیات فرهنگی جامعه مورد بهره‌برداری را دقیقاً بشناسند…

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دوم: نقش مدیریت در آگاه‌سازی و روشنگری مخاطبین می‌باشد، رسیدن به اهداف این برنامه غالباً جزء کارکردهای آموزش و پرورش در دو بعد رسمی و غیررسمی می‌باشد…

سوم: … در نظر گرفتن سرعت اجتماعی جامعه و ارزیابی تغییر و تحول در مدیریت‌های کاربردی آموزشی فرهنگی است.

چهارم: تأکید ویژه بر کل‌نگری و ساختار انگاری نهادهای جامعه می‌باشد. هنگامی مدیریت‌های کاربردی آموزش فرهنگی می‌تواند به اهداف از پیش تعیین‌شده یعنی برآوردن مطلوب فرهنگی نیازهای جامعه امید داشته باشد که تمامی نهادها مانند یک ساخت منظم تکمیل کننده و در یک جریانی سیستمی ارتباط ماتریسی با یکدیگر داشته باشند(نوابخش،۱۳۸۸).

مراحل مدیریت فرهنگی

مدیریت فرهنگی، در حوزه خرد یا کلان، متشکل از فعالیت‌هایی منظم است که آن را در قالب مراحل این فرایند تعریف می‌کنیم. این مراحل عبارتند از:

 

- شناخت وضعیت موجود

- شناخت وضعیت مطلوب

- شناسایی راه‌ حل ‌های اصلی و جایگزین

- گزینش بهترین راه ‌حل ‌ها

- اجرا

-  نظارت

- ارزشیابی(حاجی‌ده‌آبادی،۱۳۷۹).

 

۲-۸-۴٫حیطه مدیریت فرهنگی

سروکار مدیریت فرهنگی با عموم اقشار اجتماعی است وحتی اگربه ظاهر یک قشرخاص در معرض برنامه‌های مستقیم آن باشد، به طور غیرمستقیم وچه بسا اساسی‌تر، سایر اقشار نیزدر دیدرس ودامنه برنامه‌هاوفعالیت‌های او قرار دارند. به همین جهت درمدیریت‌های فرهنگی مدارس و مساجد و فرهنگسراها اثربرنامه‌هایی که برای نوجوانان طراحی می‌شود، هیچ‌گاه به خود نوجوانان محدود نمی‌شود، بلکه خانواده آنان را نیز متأثر می‌سازد؛ همچنان که برای تأثیرپذیری و شرکت فعال نوجوانان دراین‌گونه فعالیت‌ها وبرنامه‌ها، هماهنگی وهمراهی خانواده‌ها نقش بسیار مؤثری ایفا می‌کند(محمدعلی حاجی‌ده‌آبادی،۱۳۸۹)
شناخت ابزارهای فرهنگی

حراست از فرهنگ، هوشیاری فرهنگی را می‌طلبد و این هوشیاری الزاماً از طریق مطالعه مستمر و شناخت نیازهای جدید و به موازات آن شناخت ابزارهای فرهنگی جدید محقق می‌شود. آگاهی اگر برای یک بنگاه مالی نوعی «ابزار» محسوب می‌شود، برای مدیریت‌های فرهنگی اولین سرمایه و ضروری‌ترین نیاز است و این سرمایه هر روز باید نسبت به روز قبل کاملتر و جامع‌تر باشد(عامری،۱۳۸۸: ۹).

اهمیت نقش سیاست

پرهیز از سیاسی‌نگری به هیچ عنوان به معنای نداشتن بینش سیاسی یا غافل بودن از جریان‌های سیاسی نیست. بلکه برعکس، آگاهی و حتی اشراف بر جریان‌های سیاسی روز، برای یک مدیر فرهنگی لازم و ضروری است چرا که سیاست نیز بخشی از حوزه وسیع فرهنگ است(عامری،۱۳۸۸: ۱۰).

حساسیت واثرگذاری فرهنگ

ایجاد تغییردرفرهنگ به معنای فراهم ساختن زمینه‌ای مناسب برای تحقق توسعه سیاسی،اقتصادیو اجتماعی باتوجه به نظام ارزشی وآرمان‌های جامعه است.ازاین روفرهنگ ازحساسیت واثرگذاری بسیار بالایی برخوردار است ومدیریت فرهنگی به دلیل ماهیت پیچیده خودکه به­طورعمده‌ناشی از درونی بودن آن است ازجمله پیچیده‌ترین مقوله‌های مربوط به دانش مدیریت به شمارمی‌رود(سازمان مدیریت صنعتی؛۱۳۸۸:۱۲۷).
اهمیت تأثیر فرهنگ در مدیریت فرهنگی

عکس مرتبط با اقتصاد

یکی از موارد مهم درمدیریت فرهنگی و هنری که برخاسته از اهمیت و تأثیر ویژه فرهنگ و هنر است، نظارت بر عرضه آثار وخدمات فرهنگی و هنری است. شاید در نگاه نخست این نظارت را مربوط به حوزه کتاب و مطبوعات ودرمرحله بعد سینما بدانیم، اما واقعیت آن است که نظارت بر تولید و عرضه آثار و خدمات فرهنگی وهنری به همه انواع و گونه‌های فعالیت فرهنگی، فکری و هنری مربوط است(امین صدیقی،۱۳۸۹).
ویژگی‌های مدیریت فرهنگی:

۱- حساسیت اجتماعی به فعالیت‌ها و کالاهای فرهنگی

محصولات و دستاوردهای فرهنگی، هرگز قابل مقایسه با دستاوردهای صنایع اقتصادی و صنعتی نیست؛…

  • حساسیت عمومی

فعالیت‌ها وبرنامه‌های فرهنگی درمقایسه با سایر فعالیت‌ها از حساسیت عمومی بیشتری برخوردار است. …
۳- حداکثر پیچیدگی و دشواری

ایفای وظایف فرهنگی به مراتب پیچیده‌تر و دشوارتر از انجام وظایف دیگر است و از این رو زمان و فرصت بیشتری را نیز می‌طلبد.

۴-حداکثر اهتمام اجتماعی

امور فرهنگی نقش مبنایی و محوری، برای انجام دیگر فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی، آموزشی و… دارد؛
۵- حداکثر ارتباط با جامعه

مدیریت فرهنگی در مقایسه با مدیریت صنعتی یا بازرگانی یا سیاسی و… بیشترین میزان ارتباط را با جامعه دارد.

۶- حداکثر ظرافت و دقت در مدیریت‌های فرهنگی( حاجی‌ده‌آبادی،۱۳۸۵).

فرهنگ ایده‌آل

درست است که فرهنگ موجوددر یک جامعه ممکن است با معیارها و ضوابط اسلامی همخوانی نداشته باشد، امامدیریت فرهنگی هیچ‌گاه به فرهنگ موجود در یک جامعه به عنوان مبدأ و مقصد نمی‌نگرد، بلکه سمت وسوی فعالیت‌ها و برنامه‌ها باید متوجه «فرهنگ ایده‌آل» باشد.دراین صورت هرچند به یکباره با عناصرفرهنگی مغایر باارزش‌ها وآرمان‌های موجوددریک اجتماع برخوردنمی‌شود،ولی کوشش برآن است که

درگذرزمان وبامحوریت دین، جهت‌گیری دینی به فرهنگ وعناصرآن داده شود(حاجی‌ده‌آبادی،۱۳۸۵: ۱۰۴).
موارد مورد توجه در هدف‌های فرهنگی

در ترسیم هدف‌های فرهنگی باید توجه داشته باشیم که:

اولاً این هدف‌ها قابل فهم باشند. هدف‌های مبهم و غیرقابل درک نمی‌توانند فعالیت‌های فرهنگی را قرین موفقیت سازند و اساساً ارزیابی آنها را غیرممکن می‌سازند.

ثانیاً هدف‌ها باید قابل اجرا و دست‌یافتنی باشند.

ثالثاً هدف‌ها باید مرتبط با یکدیگر و مؤید هم باشند.

رابعاً هدف‌ها باید همه جانبه باشند؛ زیرا مخاطب برنامه‌های فرهنگی انسان‌ها هستند و فرهنگ در عمق روح انسان‌ها ریشه دارد و در رفتار و احساساتشان نمود می‌یابد. از این رو هدف‌های فرهنگی بایستی هم هدف‌هایی شناختی (مربوط به سطح باورها و شناخت‌های آدمیان) باشند و هم احساسات و عواطف آدمیان را پرورش دهند و تأمین کنند و هم هدایت‌کننده رفتارهای آدمیان باشند(حاجی‌ده‌آبادی، ۱۳۸۵ :۸۷).

اهداف مدیریت فرهنگی

هدف‌های کلی که برای مدیریت فرهنگی قائل هستیم به شرح ذیل می‌باشد.

  • برقراری ارتباط با مخاطب
  • تأثیرگذاری در اندیشه مخاطب
  • ایجاد رفتار و حرکت‌های مطلوب در مخاطب (بیانی،۱۳۸۶).

هدف نهایی مدیریت فرهنگی

هدف نهایی مدیریت فرهنگی، اصلاح یا تقویت عناصر فرهنگ جامعه، بویژه فرهنگ عمومی، از طریق برنامه‌ریزی‌ها و فعالیت‌های فرهنگی است(مدیریت صنعتی،۱۳۸۷: ۱۲۶-۱۲۷).

هدف نهایی مدیریت فرهنگی

هدف نهایی مدیریت فرهنگی، تقویت مؤلفه‌های فرهنگی مدنظر نخبگان و بزرگان جامعه برای دست‌ یافتن به یک جامعه آرمانی و محیطی امن و سالم برای رشد و تکامل و در نهایت یافتن و تثبیت هویت دینی و ملی است(عامری،۱۳۸۶).

 

 

 

 

 

 

مدل تاثیر حساسیت فرهنگی بر کارایی خدمات:

                  متغیر وابسته                                              متغیر مستقل

 
   

 

 

 

(سوسا و همکاران،۲۰۰۰۸: ۱۸)

شکل ۲-۳ رابطه متغیرمستقل حساسیت فرهنگی با متغیروابسته کارایی خدمات

 

  1. organization commitment

 

  1. porter& steers.mowdy
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




شایستگی های زبانی ارائه کنندگان خدمات:

  مدیریت پر پایه شایستگی یا به عبارت دیگر مدیریت منابع انسانی با رویکرد شایستگی، بعد از مقاله مهم لاولر۱ (۱۹۹۴)مطرح شد که در آن مقاله از اهمیت شایستگی در سازمان ها سخن به میان آمد. لاور سیر تحولی سازمان ها، از سازمان های تحلیل شغل-محور، به سازمان های شایستگی محور یا شایسته سالار را بررسی کرد.امروزه تعداد وسیعی از سازمان ها، روش های مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی ۲ را به کار می‌برند. شایان گفتن است که با وجود استفاده و کاربرد آن به روش های متفاوت، به نظر می‌رسد شایستگی‌ها از لحاظ مفهومی، نیاز به تفسیر و توضیح دارند.

عکس مرتبط با منابع انسانی

با بررسی تعاریف گوناگون شایستگی، چنین به نظر می‌رسد که شایستگی همانند چتری دربرگیرنده هر آن چیزی است به گونه‌ای مستقیم یا غیرمستقیم بر روی عملکرد شغلی تاثیر دارد. به عبارت دیگر شایستگی‌ها بیانگر این مساله است که افراد چگونه باید انجام وظیفه کنند و یا در شرایط خاص چگونه واکنش نشان داده، یا چگونه رفتار کنند؟

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

۲-۹-۲٫تعریف شایستگی

روان شناسان، شایستگی را محرک، ویژگی یا مهارت برجسته تعریف کرده‌اند که منجر به عملکرد شغلی بهتر می‌شود.  همچنین تعریف ارائه شده توسط جامعه بین المللی عملکرد (ISPI) می‌گوید: مجموعه دانش، مهارت و نگرشهایی که کارکنان را قادر می‌سازد به صورتی اثربخش فعالیتهای مربوط به شغل و یا عملکرد شغلی را طبق استانداردهای مورد انتظار انجام دهند شایستگی نامیده می‌شود.

اسپنسر۳(۱۹۹۳) شایستگی را ویژگی زیربنایی فرد که به طور کلی با عملکرد اثربخش ملاک مدار و یا عملکرد برتر در یک شغل یا وضعیت، رابطه دارد تعریف می‌کنند.

 

۲-۹-۳٫سطوح شایستگی

شایستگی را می‌توان در سه سطح فردی، سازمانی و راهبری دسته بندی کرد.

  • سطح فردی

شامل دانش و مهارتهای بالقوه، ظرفیت­ها (قابلیت‌ها) و صلاحیت‌های کارکنان.

  • سطوح سازمانی

شامل روش ویژه سازمان در ترکیب منابع گوناگون. به عبارت دیگر، شایستگی شامل ترکیب متقابل دانش و مهارتهای کارکنان با دیگر منابع سازمان، مانند دانش سیستم­ها، امورجاری، رویه‌ها و تولیدات فناورانه است.

  • سطح راهبردی

ایجاد و حفظ برتری رقابت آمیز، از راه ترکیب خاصی از دانش، مهارتها، ساختارها، راهبردها و فرایندها است.

 

۲-۹-۴٫الگوهای شایستگی

الگوی شایستگی عبارت است از یک الگوی قابل اندازه گیری برای سنجش توانایی‌ها و رفتارهای مورد نیاز برای انجام دادن فعالیت‌های کاری به صورت موفقیت آمیز. هدف از تدوین مدل شایستگی در هر سازمان ارائه الگویی برای یکپارچه سازی عملکرد سامانه منابع انسانی است. به گونه‌ای که منجر به عملکرد مؤثر و موفقیت سازمانی شود. (دهقانان ۱۱۸:۱۳۸۶) الگوی شایستگی یک شکل انتزاعی است که رابطه بین شایستگی‌های مورد نظر را به صورت سیستماتیک و مفهومی نمایش می‌دهد.

مدل تاثیر شایستگی های زبانی بر کارایی خدمات:

 

                         متغیر وابسته                                             متغیر مستقل

 

       
       

 

 

(سوسا و همکاران،۲۰۰۸: ۱۸)

 

(سوسا و همکاران،۲۰۰۰۸: ۱۸)

شکل ۲-۴ رابطه متغیرمستقل شایستگی های زبانی باکارایی خدمات

 

 

 

 

۲-۱۰٫ مدل مفهومی پژوهش:

کارایی خدمات به عملکرد مالی و غیر مالی تقسیم می شود.عملکرد مالی ارائه ی خدمات اشاره به شدت ارائه ی خدمات ، شدت سود خدمات و رشد ارائه ی خدمات است(لاگز۱ ،۲۰۰۰: ۳۶). شاخص های غیر مالی عملکرد صادراتی عبارتند از: دستیابی به هدف، رضایت، موفقیت درک و اهمیت درک شده از یک آیتم خاص به صادرات عملکردسایر شاخص های غیر مالی رضایت و وفاداری مشتریان، کارکنان و سهامداران اقدامات مالی و غیرمالی را می توان در شرایط عینی و ذهنی عملیاتی. با این حال، بسیاری از اقدامات مالی عینی هستند و اکثر اقدامات غیر مالی که ذهنی هستند.

عنوان اقدامات غیر مالی عملکرد ارائه خدمات ما شامل یک آیتم برای درک موفقیت دو مورد برای رضایت کلی با عملکرد ارائه خدمات و یک مورد برای هر یک از رضایت و وفاداری کارکنان، مشتریان و سهامداران اعتماد که شامل سه زیر مجموعه تعهد عاطفی، حساسیت فرهنگی، شایستگی­های زبانی صادرکننگان را شامل می­ شود(میر جی پی۲؛ ۲۰۰۴: ۲۳).

 

 

 
   

 

 

           متغیر وابسته                                متغیر مستقل

 
   

 

 

 

 

(سوسا و همکاران،۲۰۰۰۸: ۱۸)

         شکل ۲-۵ تاثیرمتغیرمستقل اعتمادبر کارایی خدمات

 

۲-۱۱٫بیمارستان:

     بیمارستان (به فارسی افغانستان: شفاخانه) نهادی است برای تیمارداری و درمان بیماران که در آن انجام مراقبت و درمان از سوی پزشکان، جراحان، پرستاران، متخصصان و دیگر افراد انجام می‌گیرد.

در قدیم به بیمارستان، مریضخانه و شفاخانه هم گفته می‌شد. در منابع قدیم فارسی از واژه‌هایی چون دارالشفا و بیت‌الادویه نیز برای نامگذاری بیمارستان استفاده می‌شده‌است.

بخش­های بیمارستان

بیمارستان­ها بر حسب ماموریت و وسعت انها به سطح بندی‌های مختلفی تقسیم گشته‌اند. اما مهمترین بخش­ها شامل:

  • داخلی
  • جراحی
  • آی سی یو
  • اورژانس
  • سی سی یو
  • زنان
  • فیزیوتراپی(این نام استاندارد بین المللی است که در ایران گاهی از نام­هایی دیگر مانند توابخشی و یا طب فیزیکی بصورت غیر علمی استفاده میگردد).
  • اطفال
  • عفونی
  • سوختگی
  • روانی

الف.بیمارستان طالقانی:

بیمارستان طالقانی یکی از مراکز مهم درمانی در سطح استان ومنطقه غرب می­باشد که با دار بودن ۲۲۸ تخت فعال و کادر پزشکی متخصص و پرسنل مجرب ، ارائه خدمات درمانی در سطح تخصصی و فوق تخصصی به بیماران را بر عهده دارد . این بیمارستان در سا ل ۱۳۵۲ به عنوان یک بیمارستان دولتی تاسیس شد . بیمارستان بیستون سرویس دهی پزشکی خود را از تاریخ ۲۱/۱/۷۸ شروع نموده و به عنوان یک مرکز پزشکی خصوصی در شهر کرمانشاه مجوز خود را از وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی دریافت نموده است بیمارستان بیستون یک بیمارستان ۲۱۵ تختخوابی و دارای حدود ۴۰۰ کارمند می­باشد این بیمارستان دارای قابلیت های بالایی جهت سرویس دهی به بیماران سرپایی بیماران بستری و بیماران در بخش اورژانس می­باشد.

ب.بیمارستان بیستون:

بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی بیستون به عنوان بزرگترین بیمارستان خصوصی در غرب کشور و دارای ۲۱۵ تختخواب و ۲۹ تخت مراقبت­های ویژه شامل ۸ تخت جنرال، ۱۵ تخت جراحی قلب و ۶تخت و ۱۵ اتاق عمل جراحی می باشد.

در این مرکز کلیه رشته­های تخصصی پزشکی و فوق تخصصی ارائه خدمت می­ کنند که شامل:

جراحی عمومی،جراحی مغزواعصاب،جراحی گو وحلق و بینی، جراحی ارتوپدی وفوق تخصصی جراحی دست واعصاب محیطی،زنان وزایمان،جراحی چشم،جراحی اورولوژی،جراحی فوق تخصصی توراکس،جراحی فوق تخصصی قلب وعروق ،جراحی فوق تخصصی چشم(شبکیه،پیوند قرنیه)،جراحی فو تخصصی عروق ،داخلی عفونی کودکان ونوزادان،انکولوژی،سونوگرافی،اکوکاردیوگرافی،آنژیوگرافی ،رادیولوژی،آزمایشگاه،پاتولوژی،فیزیوتراپی،داروخانه می­باشد.

این بیمارستان به دلیل فعالیت ۱۳۶ پزشک متخصص و فوق تخصص در رشته­های مختلف پزشکی و حضور پزشکان با سابقه و اعضاء هیئت علمی و کادر فنی مجرب و تجهیزات پزشکی مدرن آمادگی پذیرش بیماران از استان­های همجوار و کشورهای هم مرز را دارد.

در این بیمارستان سالانه به طور متوسط ۱۸۰۰۰ عمل جراحی انجام می­ شود و با توجه به راه اندازی بخش فوق تخصصی جراحی قلب بالغ بر ۲۵۰ عمل جراحی قلب باز با ۹۸% موفقیت انجام گرفته است.

در این مرکز مواردی از اعمال جراحی توسط لاپاراسکوپ و یا با آنژیوگرافی توسط متخصصینرادیولوژی انجام می­گردد.بیمارستان بیستون توانایی انجام اعمال جراحی ماژور را دارا بوده و بیماران صعب العلاج از شهرستان­ها و استان­های همجوار به این مرکز ارجاع و توسط متخصصین مربوطه تحت درمان قرار گرفته و با توجه به حضورمتخصصین به صورت مقیم وآنکال این بیمارستان آمادگی پذیرش بیماران ترومایی را دارد.

 

۲-۲-۱۲٫مطالعه تطبیقی تاثیراعتمادبرکارایی خدمات ارائه شده در بیمارستان طالقانی و بیستون کرمانشاه

این روش یکی از مهمترین و پرکاربردترین روش های علوم اجتماعی کلان نگر است که به دنبال پاسخ دادن به پرسش های بزرگ می پردازد و در سطح میانی و کلان  واحدهای مشاهده و سطح تحلیل خودرا مورد بحث قرار می دهد. در واقع در علوم اجتماعی  این پژوهشی در پی بررسی تفاوت و تشابه در بین کل ها و ترتیبات اجتماعی است. تحلیل روش تطبیقی علاوه بر توصیف و تبیین مشابهت ها و تفاوت ها شرایط و پیامدها واحدهای اجتماعی کلان و بزرگ مقیاس همچون ملت ها، جوامع و کشورها را مورد مطالع قرار داده است. مهمترین تکنیک تحقیق کیفی تطبیقی که در بررسی تحلیلی پدیده های اجتماعی از جمله مباحث جامعه شناسی سیاسی- تاریخی و انقلاب در این نوع پژوهش ها مورد توجه قرار گرفته است، جبر بولی است، که توسط راگین در کتاب  راهبردهای کمی و کیفی روش تطبیقی خود مورد بحث و تشریح قرار گرفته است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۱٫Lawler

  1. Competency-based HRM Practices
  2. Spencer,Herbert

۱٫Lages

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




واژه جنگ نرم (Soft War) در برابر جنگ سخت (Hard War) کاربرد دارد. البته در ردیف واژه­ های مرتبط و هم‌خانواده با آن، از واژه تهدید نرم و قدرت نرم نیز بهره گرفته می‌شود. نظریه جنگ نرم طی دهه‌ های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است. در این حوزه منسجم‌ترین کتابی که به تحریر درآمده، کتاب «قدرت نرم» (Soft Power) اثر پروفسور جوزف نای می‌باشد. وی معتقد است: «مبنای قدرت سخت بر اجبار و مبنای قدرت نرم بر اقناع است.» او برخلاف برخی از صاحب‌نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در ذیل قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه به‌عنوان قدرت نرم نام برده است. (نای, ۲۰۰۴, ص. ۱۲)

عکس مرتبط با اقتصاد

در باب چیستی جنگ نرم باید گفت، سابقه پیدایش جنگ نرم به انقلاب فرانسه و انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و جنگ جهانی اول باز می‌گردد و به‌طوری‌که تشکیل وزارت تبلیغات بعد از جنگ جهانی اول و دوم در آلمان نشان دهنده درک اهمیت جنگ روانی، تبلیغات و جنگ نرم در بین سران کشورهای مختلف در مقاطع حساس دارد. به‌طورکلی جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه‌ای است که جامعه هدف و یا گروه هدف را نشانه می­گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش، رقیب را به انفعال یا شکست وا‌می‌دارد. (ابراهیمی خوسفی, ۱۳۸۷, ص. ۵۲)

جنگ نرم بیش از همه زاییده دوران جنگ سرد است. پس از پایان جنگ دوم جهانی و دونیم شدن جهان در سیطره شوروی و آمریکا، سلاح­های سخت جای خود را به سامانه‌های اطلاعاتی، رسانه، و استحاله نمودن فرهنگ­ها سپردند و این آغازی بود بر جنگی که سرد نام گرفت. چراکه در آن اثری از گرمای جرقه و باروت نبود. ازآن‌پس،‌کشورها به‌ویژه آمریکا و شوروی به فکر تقویت ابزار و سلاح­های خود در جنگ نرم افتادند.

تحقیق - متن کامل - پایان نامه

ازجمله سلاح‌هایی که در جنگ نرم مورد استفاده قرار می‌گیرند عبارت‌اند از:‌ رسانه‌های خبری، سینما، کتاب و هر وسیله ارتباط‌جمعی دیگری که در آن فرهنگ هدف (فرهنگی که قرار است جایگزین فرهنگ کشور هدف گردد.) مجذوب­تر از حد واقع جلوه داده شده باشد، علم و دانش و سامانه‌های اطلاعاتی، توان شبکه‌سازی اجتماعی،‌ ایدئولوژی فراگیر با حداقل قیودات. (ضیائی پرور, ۱۳۸۴, ص. ۸۱)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

باید به این نکته توجه نمود که در یک جنگ نرم، هر کشور که بتواند از ابزارهای متنوع‌تر، بیشتر، پرحجم‌تر، مدرن‌تر و تکنولوژی‌های جدید ارتباطی استفاده کند، قادر خواهد بود که موفقیت بیشتری را در عرصه جنگ برای خود تضمین نماید. ابزارهای مورد استفاده در جنگ نرم ذهن مخاطب را مورد هدف قرار داده و هدف آن تغییر رفتار سیاسی،‌فرهنگی، اجتماعی و … است. (آذرکمند, ۱۳۸۸, ص. ۳۷)

مهم‌ترین ویژگی‌های جنگ نرم در کاهش خونریزی و تسلط بدون خونریزی و هزینه، کوتاه­تر شدن جنگ‌ها و کمتر شدن هزینه‌های مالی ارتش­ها و ترویج و تغییر مبانی فکری و ارزش­های فرهنگی یک جامعه و تغییر در اصول رفتاری یک نظام و جامعه است. (آذرکمند, ۱۳۸۸, ص. ۳۸)

هدف بلندمدت دشمن برای راه‌اندازی این جنگ، براندازی است. هدف میان‌مدت، تضعیف نظام و ناکارآمدی آن است. دشمن در اهداف بلندمدت خود به‌صورت موزاییک عمل می­نماید. یعنی مؤلفه‌ها و موارد مختلف را در طول زمان در کنار هم قرار می‌دهد و درنهایت منجر به تضعیف و ناکارآمدی و حذف و تغییر یک نظام می‌شود. (ضیائی پرور, ۱۳۸۴, ص. ۲۱)

بدون شک رسانه ­ها در جنگ نرم، در خط مقدم قرار دارند و به‌راحتی می­توانند جریان مهمی را هدایت و نظارت و کنترل نمایند. از طرفی هم خود جریان‌ساز باشند. در جنگ نرم،‌رسانه‌ها ابزار بسیار قوی و کارآمدی محسوب می‌شوند. آن‌ ها اغلب در اختیار مراکز ثروت و قدرت هستند. جنگ نرم بر اساس و چهارچوب تئوریک شکل می‌گیرد و جنگ آینده، ‌جنگ مراکزی است که تئوری­ها را تولید و بازتولید می‌کنند. (ضیائی پرور, ۱۳۸۳, ص. ۱۱ و ۳۰۳)

نظریه‌پردازان جنگ نرم معتقدند، درصورتی‌که عملیات فرهنگی و جنگ نرم به موفقیت برسد، تبعات ناشی از روش‌های رویکرد تقابل‌گرایانه را به‌همراه نخواهد داشت. رهیافت‌های دیپلماسی سیاه، ضمن اعتقاد به کاربرد روش‌های غیر خشونت‌آمیز،‌ جنگ فرهنگی و نرم را برای برخورد با کشورهای اسلامی و در رأس آن‌ ها ایران اسلامی پیشنهاد می‌کند. کمیته بررسی این پیشنهاد، در سال ۲۰۰۴ گزارشی تحت عنوان ایران یک رویکرد جدید ارائه می­دهد که در این گزارش با رویکرد جنگ نرم تهدیدات ناشی از جمهوری اسلامی بررسی و سپس راه‌کارهایی را برای مقابله ارائه می‌دهند. در این گزارش حمایت مالی از شبکه‌های تروریستی، گسترش رسانه‌های فارسی‌زبان ضد ایران و حمایت از اپوزیسیون خارج­نشین ایران،‌ تخریب ارکان نظام اسلامی و چندین پیشنهاد دیگر ارائه می‌شود. (نائینی, ۱۳۸۶, ص. ۸۱ و ۸۲)

۱-۲-۳-۲ جنگ نرم در فضای سایبر

بر اساس نظر کارشناسان، در آینده، بخش عمده‌ جنگ نرم در حوزه سایبر[۱] رخ خواهد داد. “فضای سایبر” به سیستم جهانی کامپیوترهای متصل به اینترنت، زیرساخت‌های مخابراتی (ارتباطاتی)، نهادهای برگزارکننده‌ی کنفرانس‌های آنلاین، پایگاه‌های داده، و خدمات اطلاعاتی، که عموماً به “شبکه” معروف‌اند، اطلاق می‌شود. اما به‌جز فضای سایبر که اکنون بشر در حال تجربه­ی آن است؛ در آینده، دو حوزه دیگر مبتنی بر اطلاعات، بیش‌ازپیش متبلور خواهد شد که اندیشمندان قدرت نرم، حرکت انسان در وب محوری را به آن دو حوزه محتوم می­دانند.

این دو حوزه عبارت‌اند از اینفوسفر[۳] و نوسفر[۴]. (پیوست ۵ نوپالیتیک، مقاله آرکویلا)

اینفوسفر: گاهی به‌اشتباه دو واژه‌ی سایبر و اینفوسفر به‌جای یکدیگر به کار می‌روند؛ اما اینفوسفر از فضای سایبر بسیار وسیع‌تر است و علاوه بر اینکه آن را شامل می‌شود، سیستم‌های اطلاعاتی‌ای که ممکن است بخشی از شبکه نباشند را نیز دربر

می‌گیرد. این اصطلاح حتی رسانه‌های چاپی و خبرپراکنی و غیره (درکل مدیاسفر)، و همچنین نهادهایی چون کتابخانه‌ها را نیز شامل می‌شود. اینفوسفر به‌جای زیرساخت‌های کامپیوتری سایبر، بر روی “محیط‌های اطلاعاتی” تأکید می‌کند و یک “حوزه‌ی متمایزِ بنا شده بر روی اطلاعات” است. ضمن آنکه واژه سایبر نسبت به اینفوسفر و نوسفر بار تکنولوژیکی بیشتری دارد.

نوسفر[۵]: در میان سه مفهوم معرفی‌شده، نوسفر انتزاعی‌ترین اصطلاح بوده و تاکنون کمتر مورد توجه قرارگرفته است. این اصطلاح توسط پیر تیلهارد دی کاردین[۶] اشاعه یافت که از نظر او جهان در ابتدا به‌صورت یک ژئوسفر بود و سپس تدریجاً به یک بایوسفر تبدیل شد. اما اکنون جهان در حال تبدیل شدن به یک نوسفر می‌باشد؛ که “شبکه‌ای از اندیشه‌ی زنده” است.

از نظر وی، نیروهای ذهن در طول اعصار مشغول ساختن نوسفر بوده‌اند. به‌زودی قطعات آن در کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت، و در آن مردمان از ملیت‌ها، نژادها و فرهنگ‌های مختلف، (فرهنگ- به تعاریف رجوع کنید) اذهان خود را طوری شکل خواهند داد که بدون از دست دادن هویت شخصی خود، بینشی جهانی داشته باشند. آن‌ ها معتقدند که اگر نوسفر به‌طور کامل درک شود، بشریت را به سطحی جدید از تکامل ارتقا خواهد داد. امتزاج نهایی نوسفر ممکن است با یک شوک جهانی و احتمالاً یک انقلاب عظیم همراه باشد.

فضای سایبر، اینفوسفر، و نوسفر همگی بر “اطلاعات” در اشکال مختلف آن مبتنی هستند و در این میان، نوسفر همانند مغز یک سیستم پردازش اطلاعات و سازمان‌دهی اطلاعات است.

با رشد این سه قلمرو (حوزه)، فضای سایبر کوچک‌ترین آن‌ ها و در دل دو قلمرو دیگر باقی خواهد ماند. اینفوسفر قلمرو بزرگ بعدی است، و نوسفر همه‌ی آن‌ ها را در بر خواهد گرفت. با رشد یک قلمرو، بقیه نیز باید رشد کنند.

تصویر  ۱-۲ محدوده‌های اطلاعات

به اعتقاد جریان سلطه، اکنون زمان آن رسیده که بازیگران دولتی نیز حرکت در این جهت را آغاز کنند، بخصوص به این دلیل که در عصر اطلاعات، قدرت بیش از هر زمان دیگر از توانایی بازیگران دولتی و بازاری در همکاری مشترک با بازیگران جامعه‌ی مدنی نشأت خواهد گرفت. این یعنی فرارسیدن زمان برای ایجاد یک رویکرد جدید در دیپلماسی و استراتژی؛ چیزی که آن را نوپالیتیک می‌نامند.

آن‌چنان‌که بر قلم رفت، تحولات در حوزه “وب­محوری"، بسیار است و آینده­شناسی آن نیز با فراز و نشیب­های بسیاری همراه است. این مسیر به‌موازات تحول در مخاطب و تطور او شکل گرفته و همگام با تغییر و تحول او، رسانه نیز ناگزیر از دگردیسی است. کاربر یا مخاطب امروز، از حالت منفعلانه گذشته خود خارج شده و به مخاطبی فعال بدل گشته و با منسوخ نمودن ارتباط یکسویه، سهم خویش از ارتباط می­کاود؛ فلذا امروزه، رادیو، تلویزیون و اینترنت یا وب اولیه، به­آرامی در حال ترک صحنه­اند و جایگاه خود را به وب ۲٫۰ که بر مبنای تعامل دوسویه است، سپرده­اند. این موضوع تحولی عظیم در عالم ارتباطات را رقم زده و “ارتباط” را دگرگون کرده است.

ازاین‌رو در معادلات توازن قدرت، نیز آنکه بر وب۲٫۰ چیرگی یابد، قدرت مسلط جهانی خواهد بود. به ضرس قاطع تشکیل سازمان­هایی نظیر دارپا[۷] (مرکز تحقیقات پیشرفته پنتاگون که تسلط بر وب۲٫۰ را به‌عنوان یکی از مأموریت‌های خود دنبال می­ کند) توسط آمریکا، در راستای چنین تحولی در رسانه و مخاطب است و جهان­خواران، رسانه را مأمنی یافته­اند تا از آن مجرا و با تأثیرگذاری و نفوذ بر مخاطبان فراملی، بر کرسی سلطنت جهانی تکیه زنند.

 

۳-۳-۲ رقابت و یا جنگ رسانه‌ای، در سپهر رسانه‌ای جهان

در عصر ارتباطات و اطلاعات که موانع کمتری در راه دسترسی به اطلاعات و اخبار برای مخاطبان وجود دارد، بیش از هر زمان دیگری اخبار نادرست یا تحریف‌شده و منطبق با درخواست و اراده صاحبان رسانه ارائه می‌گردد. به همین منظور ارتباطات و اطلاعات به مثابه رگ‌های حیاتی جامعه بشری بستر مبارزات و چالش‌های آینده بین‌المللی و جهانی به‌حساب می‌آیند. الوین تافلر نیز معتقد است عرصه نبرد فردا را گستره پیام‌سازان، رسانه‌ها و پیام‌گیران شکل می‌دهد و محور تبادل قدرت را در آینده، ‌تاکتیک‌های اطلاعاتی شکل خواهند داد و این تاکتیک‌ها چیزی نیست جز قدرت دست‌کاری در اطلاعات که بخش عمده آن حتی پیش از آنکه این اطلاعات به رسانه برسد انجام خواهد شد.

بخشی از رقابت رسانه‌ای به رقابت پارادایمی مربوط است و بخش دیگر آن رقابت متعارف رسانه‌ای در بازار رسانه است. دنیای امروز نیز صحنه منازعه پارادایمی در جهان است که به‌وضوح امروز میان پارادایم‌های اسلام، لیبرالیسم و سپس پارادایم روبه‌زوال کمونیسم منازعه جدی‌تری در حال وقوع است. این منازعه تا پیش‌ازاین منازعات دیپلماتیک و سپس منازعه سخت نظامی بوده است. اما با تقویت قدرت رسانه‌ها و همچنین تغییر چهره استعمار، از استعمار اولیه و سپس استعمار نوین به استعمار فرانو، رسانه‌ها عناصر اصلی این منازعه‌اند.

در سه دهه اخیر ایران به دلیل تعقیب آرمان­های انقلابی،‌تضادهای ایدئولوژیک با شرق و غرب و نیز تفاوت­های رفتاری در حوزه سیاست خارجی خود در مقایسه با دیگر کشورهای اسلامی و در حال توسعه، همواره آماج بیشترین حمله‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی در افکار عمومی بین‌المللی بوده است. به راه انداختن پروژه‌های اسلام هراسی، شیعه‌هراسی و ایران­هراسی، به همراه اتهام‌های ضد حقوق بشری، حمایت از تروریسم، تلاش برای گسترش سلاح‌های کشتار جمعی و برهم زدن ثبات در خاورمیانه و فاصله میان دولت و ملت در ایران، محورهای ثابتی است که در نقد هر رفتار و موضع سیاست خارجی ایران از سوی دولت‌ها و رسانه‌های غربی بازتولید می­ شود. (سلطانی فر & خانزاده, ۱۳۹۲, ص. ۱۹۸)

از این منظر میان پارادایم‌های زنده دنیا رقابت رسانه‌ای و به عبارت بهتر، جنگ رسانه‌ای موضوعیت دارد. لذا رقابت رسانه‌ای برای جذب مخاطب و همچنین ربودن مخاطبان رسانه‌های رقیب به‌منظور تسخیر قلب و ذهن آن‌ ها در جریان است. در جنگ رسانه‌ها تمامی فعالیت‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن افکار و اعمال افراد در جهت اهدافی معین به کار می‌رود. درواقع در این نبرد آنچه شلیک می‌شود آن گلوله سربی معروف و هدف، نقطه حساس از بدن فرد مقابل که منجر به کشته شدن او می‌شود نیست. بلکه در جنگ رسانه‌ای گلوله از جنس پیام است و به‌طرف افکار و اذهان هدف‌گیری می‌شود و به‌وسیله سلاح و ابزارآلات رسانه‌ای- ارتباطی شلیک می‌شود و هدف از آن نیز تخریب قدرت تفکر و تلاش برای تسخیر اذهان است. چراکه رسانه ابزار کارآمدی برای برقراری ارتباطات است. (قاسمی, بدون تاریخ)

رقابت و یا جنگ رسانه‌ای ازآن‌جهت به‌عنوان پرکاربردترین حربه تهاجمی ‌دشمنان انقلاب اسلامی قرارگرفته است که با کمترین هزینه ممکن بیشترین بهره‌برداری با انعکاس سریع و حجم وسیع را برای تأثیرگذاری بر مخاطب را به دنبال داشته و تلفات بسیاری را نیز به وجود آورده است. به عبارت دیگر جنگ رسانه‌ای یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های جنگ نرم و جنگ‌های جدید بین‌المللی است. اگرچه رسانه‌ها بیشتر به هنگام جنگ‌های نظامی کاربرد بیشتری پیدا می‌کند، اما این به آن معنی نیست که در سایر مواقع جنگ رسانه‌ای مورد استفاده قرار نمی‌گیرد بلکه جنگ رسانه‌تنها نبردی است که حتی در شرایط صلح نیز بین کشورها به‌صورت غیررسمی ادامه دارد و هر کشوری از بیشترین توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش با بهره گرفتن از رسانه بهره‌برداری می‌کند.

درواقع در این نبرد دشمن با بهره گرفتن از رسانه‌ها اعم از مطبوعات، خبرگزاری‌ها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و… به فرافکنی و شایعه‌پردازی پرداخته و ظاهراً مفسران مطبوعاتی، خبرنگاران خبرگزاری‌ها شبکه‌های خبری و سایت‌های اینترنتی میدان‌دار این جریان هستند؛ اما واقعیت آن است که در پشت این جدال و نبرد چیزی جز سیاست رسانه‌ای یک کشور نهفته نیست که به‌طور مستقیم توسط بودجه‌های رسمی مصوب مجلس و پارلمان دولتی یا بودجه‌های سری سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی و سرویس‌های جاسوسی تغذیه می‌شود. در حقیقت سربازان جنگ رسانه‌ای متخصصان و طراحان راهبردی تبلیغات بین المللی و کارگزاران رسانه‌ها هستند.

 

از سویی دیگر رقابت میان رسانه‌ها گاهی به منازعات تمدنی و پارادایمی برنمی‌گردد. بلکه صرفاً به رقابت اقتصادی و جلب مشتری و مخاطب می‌اندیشند و یا جذب بیشتر مخاطب برای توسعه رسانه‌ای خود. ازاین‌رو به باور بسیاری از کارشناسان و محققان ارتباطات، ایجاد رقابت در سپهر رسانه‌ای از وظایف مهم و اصلی رسانه‌های جمعی است. بر این اساس مدیران و صاحبان رسانه‌ها در صورت استفاده صحیح از مزیت‌های رقابت سازمانی، می‌توانند حوزه فعالیت خود را چه در جذب مخاطب و چه در تولید پیام‌های اثرگذار گسترش دهند. این اصلی است که رسانه ملی همواره توجه ویژه‌ای به آن داشته و بر اساس آن به تولید محتوا پرداخته است. اگر مراکز استانی صداوسیما را به‌عنوان منابع و اجزای متعدد این سازمان درنظر بگیریم، ایجاد رقابت میان این مراکز نه فقط به افزایش کیفیت محتوایی برنامه‌های این شبکه‌ها منجر می‌شود که حتی در سطحی عمیق‌تر، پویایی هرچه بیشتر رسانه ملی و افزایش قدرت نفوذ و تأثیرگذاری آن براقشار مختلف مردم را نیز به همراه خواهد داشت. (جلالی, ۱۳۹۰)

 

ماتریس نظریه­ های مربوط به رقابت

نام نظریه و ارائه‌کنندگان آن نظریه ربط نظریه به رقابت رسانه‌ای

نهاد و سازمان رسانه (رسانه میدان و نیرو)

دنیس مک کوییل

رسانه‌ها تابع هنجارها (نهادها)، نقش­آفرینی می‌کنند و در یک تأثیرگذاری متقابل با ارزش‌ها و هنجارهای درون و برون سازمانی قرار می‌گیرند. رقابت رسانه‌ای تحت تأثیر فضای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیرامون رسانه‌ است.

سیستم‌ها

لودویگ ون برتالانفی

هریک از اجزای سیستم و کلیت سیستم، با یکدیگر و با محیط، در تعامل و تاثیرات متقابل می‌باشند. اقدامات رسانه در رقابت، مبتنی بر حفظ بقای سازمان است و عوامل درونی و بیرونی روزنامه‌ها در بقای سازمان نقش دارند.

 

نظریاتی که ارتباط مستقیم به بحث رقابت داشته باشد، وجود ندارد. اما دو نظریه را می‌توان مرتبط با بحث رقابت دانست. نظریه نهاد و سازمان رسانه (رسانه میدان و نیرو) از جامعه شناس و اندیشمند علوم ارتباطات دنیس مک کوییل و نظریه سیستم‌ها از لودویگ ون برتالانفی، این دو نظریه هستند. (مرتضوی & مرادی, ۱۳۸۹, ص. ۲۲۵)

در ادبیات نوین، از جنگ رسانه‌ای و یا رقابت رسانه‌ای تحت عناوین تلطیف شده‌ای مانند «دیپلماسی عمومی» یا دیپلماسی رسانه‌ای یاد می­ شود. فرهنگ واژگان و اصطلاحات بین‌المللی نیز که در سال ۱۹۸۵ از سوی وزارت خارجه آمریکا منتشر شد، ‌دیپلماسی عمومی را از برنامه‌های تحت حمایت دولت معرفی می‌کند که هدف آن‌ ها اطلاع­رسانی یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است. بر اساس این تعریف، ‌ابزار اصلی این فرایند، انتشار متن،‌ تصاویر متحرک، مبادلات فرهنگی و رادیو و تلویزیون است. (کیسینجر, ۱۳۸۳)

 

۴-۳-۲ دیپلماسی عمومی و ارتباطات استراتژیک

امروزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها به‌عنوان یک عامل تعیین­کننده در نظام بین‌الملل تحت تأثیر تحولات شگرف در عرصه ارتباطات قرارگرفته است؛ چنان‌که «دیپلماسی رسانه­ای» به‌عنوان یکی از شاخه­های اصلی فعالیت­های دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی بخش قابل‌توجهی از دیپلماسی عمومی کشورهای به‌ویژه قدرتمند جهانی را به خود اختصاص داده است. (رضاییان م. , ۱۳۸۷, ص. ۸۱)

«دیپلماسی عمومی و ارتباطات استراتژیک» از مفاهیم کلیدی دانش ارتباطات در غرب است. برای این دو مفهوم که گاه بدل از هم گرفته می­شوند، تعاریف مختلف و متکثری وجود دارد.

دیپلماسی عمومی از منظر انستیتو بروکینگز، به آن بخش از برنامه‌های دولتی گفته می‌شود که به قصد اطلاع‌رسانی و یا اعمال نفوذ بر افکار عمومی سایر کشورها انجام می‌شود. دیپلماسی عمومی از دیپلماسی سنتی فراتر می‌رود و به تعامل میان گروه‌های ذی‌نفوذ و جریان فراملی اطلاعات و آراء و به‌تبع آن جهت‌دهی افکار عمومی مردم سایر کشورها می‌پردازد.  (brookings, بدون تاریخ)

دیپلماسی عمومی، از مجرای اعطای بورسیه تحصیلی و برنامه ­های تبادل دانشجو، آموزش زبان، رسانه ­ها و به‌ویژه رسانه­های جدید و شبکه ­های اجتماعی، سلبریتی دیپلماسی و یا دیپلماسی مشاهیر، توریسم و یا دیپلماسی شهروندی، دیپلماسی معماری، دیپلماسی پزشکی، دیپلماسی ورزشی، دیپلماسی غذا، دیپلماسی حیوانات و … محقق می­ شود.

وزارت امور خارجه ایالات‌متحده آمریکا در سال ۱۹۸۵ در  تعریف دیپلماسی عمومی آورده است:

دیپلماسی عمومی به برنامه‌های تحت حمایت دولت اشاره دارد که هدف از آن‌ ها اطلاع‌رسانی و یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است.

این وزارت خانه دیپلماسی عمومی را در تعریفی جدید در سال ۱۹۹۵ بدین شرح بیان می کند:

دیپلماسی عمومی می‌کوشد منافع ملی ایالات‌متحده را از طریق مفاهیم اطلاع‌رسانی و تأثیرگذاری بر مخاطبان خارجی ارتقاء دهد.” (مشرق, ۱۳۹۱)

اما به دلیل تنیدگی این مفهوم با قدرت نرم، آن را می­توان این‌گونه تعریف نمود:

توانایی تأثیرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج مطلوب از طریق جذابیت به‌جای اجبار یا تطمیع. به عبارت دیگر قدرت نرم توانایی به دست آوردن نتایج مطلوب است به دلیل آنکه دیگران ‌همان چیزی را بخواهند که شما می‌خواهید." (دیپلماسی عمومی مشرق, ۱۳۹۱)

در یک جمع‌بندی، می­توان دیپلماسی عمومی را آمیزه­ای از شیوه ­های غیررسمی برای انتقال پیام به مخاطبان جهانی دانست که از طریق “اقناع اذهان و ارضای قلوب” به تصرف قلب و ذهن آنان خواهد انجامید؛ که ترمیم و یا ارائه وجهه و چهره یک دولت-ملت، در نزد آن مخاطبان نیز از تبعات آن خواهد بود.

از دستگاه­های دولتی که هم‌اکنون برای پیشبرد اهداف دیپلماسی عمومی و ارتباطات استراتژیک آمریکا، به‌طور مستقیم تلاش می­ کنند، می­توان به موارد زیر اشاره نمود:

در ساختار امنیت ملی، معاونت ارتباطات استراتژیک مشاور امنیت ملی (DNSA/SC)، هیئت‌مدیره درگیرسازی جهانی در ستاد امنیت ملی (NSS/GE)، “کمیته سیاست­گذاری بین‌سازمانی برای ارتباطات استراتژیک (IPCs)،

وزارت امور خارجه، “معاونت دیپلماسی عمومی و روابط عمومی وزارت امور خارجه، و برخی دیگر ادارات

وزارت دفاع، عملیات‌های اطلاعاتی (IO)، پشتیبانی وزارت دفاع از دیپلماسی عمومی (DSPD)،‌روابط عمومی (PA)، و امور غیرنظامی (CA) –، و برخی دیگر از بخش­ها

هیئت مدیران پخش؛ “هیئت مدیران پخش ” (BBG) با مسئولیت سازمان‌های غیرنظامی و بین‌المللی پخش اخبار

آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا؛ آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا ” (USAID) جهت اطلاع‌رسانی به دریافت‌کنندگان و شرکای کمک‌های بشردوستانه و برنامه‌های عمرانی آمریکا

جامعه اطلاعاتی “دفتر مدیر اطلاعات ملی ” (ONDI) به‌عنوان رئیس “جامعه اطلاعاتی ” (IC) مسئول هماهنگ‌سازی فعالیت‌های آژانس‌های اطلاعاتی برای انجام تحقیقات و تحلیل در مورد افکار عمومی خارجی

مرکز ملی مبارزه با تروریسم “گروه درگیرسازی جهانی” در “هیئت برنامه‌ریزی عملیاتی استراتژیک” در “مرکز ملی مبارزه با تروریسم” فعالیت‌های دولت آمریکا را به‌منظور مبارزه با افراطی‌گرایی خشونت‌طلبانه

همچنین روابط عمومی کلیه سازمان‌ها و…

زمانی که دیپلماسی عمومی برای اهداف خود از رسانه استفاده می­ کند؛ “دیپلماسی رسانه­ای” نامیده می­ شود. یا آنکه اگر از محبوبیت مشاهیر و سوپراستارها برای پیشبرد اهداف دیپلماسی عمومی بهره گرفته شود، مفهوم “سلبریتی دیپلماسی” معنا می­یابد. اگر برای تصرف قلوب و اذهان از قدرت فرهنگی شهروندان یک جامعه و مواجهه توریستی آن‌ ها با جامعه هدف استفاده شود، سیتیزن دیپلماسی موضوعیت خواهد یافت. سایر شقوق دیپلماسی عمومی نیز به همین ترتیب در تصرف قلب و ذهن ملت­ها و مهندسی و افکار عمومی آن‌ ها، به اقناع و ارضا خواهند پرداخت.

نکته آنجاست که اگر انقلاب اسلامی برای صدور خود به شیوه ­های غربی دیپلماسی عمومی متوسل گردد؛ آیا نیت آن باز هم تصرف قلب‌ها و ذهن‌هاست؟ آیا این امر با نیت “قربت الی الله” تعارض ندارد؟ یا آنکه این دو موضوع با یکدیگر قابل اجتماع‌اند؟

مراد ما پاسخ دادن به این پرسش نیست، وگرنه شاید این مهم‌ترین مسئله­ای باشد؛ که هواداران تئوری­های دیپلماسی عمومی در این آب‌وخاک، باید نسبت به آن پاسخگو باشند.

[۱]. Cyberspace به سیستم جهانی کامپیوترهای متصل به اینترنت، زیرساخت‌های مخابراتی (ارتباطاتی)، نهادهای برگزارکننده‌ی کنفرانس‌های آنلاین، پایگاه‌های داده، و خدمات اطلاعاتی، که عموماً به “شبکه” معروف‌اند، اطلاق می‌شود. این واژه بیش از همه تداعی‌گر اینترنت است؛ اما می‌تواند به محیط‌های الکترونیکی و زیرساخت‌‌های حیاتی یک شرکت، ارتش، حکومت، یا سازمان دیگر نیز اطلاق گردد.

واژه سایبر، نسبت به اینفوسفر و نوسفر بار تکنولوژیکی بیشتری دارد. اما همیشه این گرایش وجود داشته که فضای سایبر چیزی بیش از تکنولوژی تلقی گردد. چنین دیدگاه‌هایی از همپوشانی فضای سایبر با نوسفر حکایت می‌کنند.  (مقاله جان آرکوییلا و دیوید رانفلت،  John Arquilla David Ronfeldt تحت عنوان The Emergence of Noopolitik: Toward an American Information Strategy در موسسه مطالعات استراتژیک رند rand)

[۲]  The Net

[۳].  Infosphere

[۴].  Noosphere

[۵] . نوسفر از کلمه‌ی یونانی noos به معنای “ذهن” ساخته شده، و اولین بار در سال ۱۹۲۵ توسط پیر تیلهارد دی کاردین، که دانشمند رشته‌ الهیات بود، ابداع شد و درطی دهه‌های۵۰ و ۶۰ در آثاری که پس از مرگ او منتشر شدند، اشاعه یافت. (مقاله جان آرکوییلا و دیوید رانفلت،  John Arquilla David Ronfeldt تحت عنوان The Emergence of Noopolitik: Toward an American Information Strategy در موسسه مطالعات استراتژیک رند rand)

[۶]. Pierre Teilhard de Chardin

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




مفهوم ارتباطات استراتژیک نیز که دایره وسیع­تری از آنچه دیپلماسی عمومی نامیده می­ شود را در برمی‌گیرد؛ و اساساً غرب پس از تجربه دیپلماسی عمومی، محتاج به فرایند ارتباطات استراتژیک شد. اما تعریف ارتباطات استراتژیک را باید بازهم از خاستگاه آن بررسی نمود.

دانلود پایان نامه

بر اساس درخواست کنگره­ی ایالات‌متحده آمریکا از اوباما، مبنی بر ارائه گزارشی از برنامه ­های “دیپلماسی عمومی” و “ارتباطات استراتژیک” دولت، وی اولین گزارش خود را از برنامه ­های"دیپلماسی عمومی” و “ارتباطات استراتژیک” منتشر نموده و طی آن ارتباطات استراتژیک را این‌گونه تعریف نمود که: (دیپلماسی عمومی مشرق, ۱۳۸۹)

 

در چند سال گذشته استفاده از واژه “ارتباطات استراتژیک” رواج بسیاری یافته است. بااین‌حال استفاده‌های متفاوت از این واژه سردرگمی زیادی پدید آورده است. بنابراین، در ابتدای این گزارش منظور خود را از عبارت “ارتباطات استراتژیک” تبیین می‌کنیم. در نظر ما “ارتباطات استراتژیک” عبارت است از:

الف) همگام‌سازی بین گفتار و اعمال و همچنین چگونگی درک آن‌ ها از جانب مخاطبین منتخب،

ب) برنامه‌ها و فعالیت‌هایی که هدف از آن‌ ها برقراری ارتباط و درگیری با مخاطبین منتخب است، برنامه‌ها و فعالیت‌هایی که توسط متخصصین روابط عمومی، دیپلماسی عمومی و عملیات‌های اطلاعاتی تدوین و اجرا می‌گردند.

وی همچنین اولویت­های ارتباطات استراتژیک را این‌گونه برمی­شمرد:

ارتباطات و درگیرسازی به‌مانند دیگر عناصر قدرت ملی، باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که از اهداف مندرج در خط‌مشی‌ها پشتیبانی کرده و تأثیرگذاری‌های خاصی داشته باشند که عبارت‌اند از:

  • مخاطبین خارجی باید حوزه‌های وجود منافع مشترک با آمریکا را دریابند.
  • مخاطبین خارجی باید باور کنند که آمریکا نقش سازنده‌ای در مسائل جهانی ایفاء می‌کند؛ و
  • مخاطبین خارجی باید آمریکا را به‌صورت شریکی قابل‌احترام در تلاش برای مواجهه با چالش‌های پیچیده جهانی بپندارند.

از طرفی “رابرت گیتس” وزیر دفاع پیشین آمریکا نیز طی نامه‌ای که “گزارش ارتباطات استراتژیک پنتاگون (دیپلماسی عمومی مشرق, ۱۳۸۹)” نامیده شده، در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۸۹ به “ایلک اسکلتون” رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا، عملکرد و برنامه‌های پنتاگون برای ارتباطات استراتژیک وزارت دفاع آمریکا در جهان را گزارش داد. وی موارد زیر را به‌عنوان اهداف طراحی شده در فرایند ارتباطات استراتژیک اعلام کرده است:

  • بهبود اعتبار و مشروعیت آمریکا
  • تضعیف اعتبار و مشروعیت دشمنان
  • متقاعد کردن مخاطبان هدف برای اتخاذ اقدامات خاصی که در جهت اعتلای اهداف بین‌المللی آمریکا هستند.
  • مجبور کردن یک دشمن و یا رقیب برای اتخاذ یا پرهیز از اتخاذ یک اقدام خاص

به‌علاوه، سازمان رند نیز طی یک بررسی به تحلیل ارتباطات استراتژیک سازمان ناتو پرداخته و اقدامات آن را در راستای ارتباطات استراتژیک، در چارت زیر این‌گونه به تصویر می‌کشد:

تصویر ۲-۲ ارتباطات استراتژیک از منظر بنیاد رند

 

 

بنابراین در ارتباطات استراتژیک، پیوندی تنگاتنگ میان ‌همه اقدامات سطح استراتژیک در حوزه دیپلماسی عمومی با یکدیگر هماهنگ­سازی می­شوند؛ بر این اساس در یک جمع­بندی ارتباطات استراتژیک را می­توان، این‌گونه تعبیر نمود :

“همگام‌سازی بین گفتار و اعمال و همچنین چگونگی درک آن‌ ها از جانب مخاطبین منتخب، که هدف از آن اعمال، برقراری ارتباط و درگیری با مخاطبین هدف است و به‌منظور تأمین منافع بلندمدت، در بازه زمانی طولانی‌مدت و به‌صورت مستمر و در حوزه جغرافیایی خارج از سرزمین و دوربرد، اجرا می‌گردند”

ضمن آنکه ارتباطات استراتژیک با دو مفهوم دیگر نیز تنیدگی خاصی دارد، یکی “نفوذ استراتژیک[۱]” و دیگری “ارتباطات مؤثر"؛ که در اینجا به شرح نفوذ استراتژیک بسنده می­کنیم.

رییس‌جمهور ایالات‌متحده، در سندی که طی آن گزارش خود را به کنگره این کشور ارائه نمود؛ ضمن تشریح ارتباطات استراتژیک در دولت خود، از واژه­ی نفوذ استراتژیک نیز نام برد، که البته از آن هیچ­گونه تعریفی ارائه نکرد. تعریف آن را باید در جایی دیگر جستجو کرد.

دکتر مایکل والر، مدیر برنامه دیپلماسی عمومی و نبرد سیاسی در موسسه “سیاست جهان” در نشریه امور امنیت بین‌الملل[۲]،  مقاله­ای با عنوان” لزوم جدیت در نفوذ استراتژیک[۳]” با انتقاد شدید از نبود نگاه راهبردی و استراتژیک در حوزه دیپلماسی عمومی در میان نهادهای مسئول در این حوزه به نقد سیاست­های این کشور در حوزه دپیلماسی عمومی پرداخته و مأموریت اصلی “دیپلماسی عمومی” آمریکا را طرح­ریزی قدرت و “نفوذ استراتژیک” آمریکا در سراسر جهان دانست. وی در تشریح “نفوذ استراتژیک” می­نویسد:

“مأموریت دیپلماسی عمومی باید مشابه مأموریت نیروهای مسلح باشد. مأموریت عبارت است از طرح­ریزی قدرت و نفوذ آمریکایی و تأمین یک سیستم دائمی از طریقی که منافع ملی آمریکا را در سراسر جهان را تضمین کند”

بنابراین نفوذ استراتژیک را می­توان سلسله اقداماتی که از طریق یک سیستم دائمی به تسلط طولانی‌مدت آمریکا و تأمین منافع وی در سراسر جهان بیانجامد.

به‌عنوان‌مثال، در نمونه ­ای از یک “نفوذ استراتژیک"، دستگاه سیاست خارجی آمریکا، از سال ۱۹۸۷برنامه تدریس و تعاملات بین‌المللی ژاپن (JET)  را برگزار نموده و به‌وسیله آن، فارغ‌التحصیلان این دوره را در بالاترین سطح دولت آمریکا در مسائل مرتبط با ژاپن به کار گرفته است که در حال حاضر آن‌ ها برای تأمین منافع آمریکا در ژاپن به‌شدت تلاش می­ کنند. بعضی از شرکت­کنندگان سابق این دوره ، اکنون از چهره‌های سرشناس بزرگ‌ترین حزب مخالف دولت ژاپن یعنی حزب لیبرال دموکرات هستند و به افرادی بانفوذ و تأثیرگذار برای پیشبرد اهداف آمریکا در ساختار سیاسی ژاپن بدل شده ­اند.

دانستنش خالی از لطف نیست که، قریب به ده سال است که وزارت دفاع آمریکا، اداره­ای تحت عنوان “اداره نفوذ استراتژیک"[۴] راه­اندازی نموده است.

 

 

 

 

۵-۳-۲ دیپلماسی رسانه‌ای

دیپلماسی نوین

به بیان آلن تورن: «قدرت در گذشته در دست شاهزادگان، اشراف و نخبگان حاکم قرار داشته است و به‌عنوان توان تحمیل اراده بر دیگران و تعدیل رفتار آنان تعریف می‌شده است. چنین تصویری از قدرت دیگر با واقعیت دوران ما تطابق ندارد. قدرت همه‌جا هست و هیچ‌جا نیست». در گذشته‌ای نه‌چندان دور دیپلماسی را ورزش اختصاصی پادشاهان می‌نامیدند. تشریفات و پروتکل سیطره‌ای همه‌جانبه بر مناسبات دیپلماتیک و وزارت امور خارجه اغلب کشورهای دنیا، ماهیتی اریستوکرات داشت. فضای خاصی بر محافل دیپلماتیک حاکم بود. سرّی و پنهان بودن امور، دلیلی بر دیپلماتیک بودن آن‌ ها قلمداد می‌گردید. محافل دیپلماتیک جزایری جدا از سایر بخش‌های اجتماعی و در مواردی حتی از سایر بخش‌های حاکمیتی بودند و این فضای بسته و محدود، البته قدرت مانور ویژه‌ای به دستگاه‌های دیپلماتیک می‌بخشید و حل‌وفصل امور و رتق‌وفتق مسائل در چنین فضاهایی چندان صعب به نظر نمی‌رسید. ( کاظم پور, ۱۳۸۳, ص. ۳۰)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

اما امروزه وضع کاملاً دگرگون شده است و مرزهای سنتی دیپلماسی متحول شده‌اند. مرزهای حوزه خصوصی و عمومی در سیاست خارجی و مرزهای جداکننده سیاست داخلی از سیاست خارجی شکسته شده‌اند و پویایی سیاست خارجی آن‌چنان فشرده، شامل و فراگیر شده‌اند که آنچه ورزش اختصاصی پادشاهان نامیده می‌شد، در حال حاضر، بخشی از زندگی روزمره همه انسان‌ها قلمداد می‌گردد. انسان‌های معمولیِ امروز را نه‌تنها نمی‌توان در موضع‌گیری‌های سیاست خارجی نادیده گرفت، بلکه آن‌ ها را باید بازیگرانی پنداشت که به کمک رشد و مهارت‌های مربوط به دسترسی به اطلاعات و بروز انقلاب ارتباطات، در عرصه عملی سیاست خارجی بازیگرانی غیرقابل اغماض‌اند. ( کاظم پور, ۱۳۸۳, ص. ۳۰, ۳۱)

دیپلماسی سنتی بیشتر شخصی، رسمی، با حرکتی آهسته و معمولاً مبتنی بر پنهان‌کاری بود. [۵] (Bartston, 1997)  «دیپلماسی نوین» که بعد از جنگ جهانی اول پدیدار شد، نیازمند رسانه‌های مدرن است تا در اسرع وقت بتواند با کشورهای دیگر به تبادل آراء و افکار بپردازد. (قوام, ۱۳۸۲, ص. ۸۹) به معنایی این دیپلماسی نوظهور به پردازش جریان دیپلماتیک در فضای رسانه‌ها و در پی آن، در فضای عمومی پیوسته است.

در این میان، فضای نوین دیپلماتیک ضرورت بهره‌گیری از دیپلماسی عمومی را بالا برده است. هم‌اینک به مدد تکنولوژی‌های نوین ارتباطات و اطلاعات، زمینه مناسب برای ارتباط با افکار عمومی ملی و فراملی در کنار اقناع و تأثیرگذاری بر آن‌ ها از طریق رسانه‌های جهانی فراهم است. بازخوردهایی که در نتیجه عملکرد دیپلماسی عمومی سایبر فراهم می‌گردد، برای بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها، سیاست‌گذاری‌ها و تعیین اهداف آینده دستگاه‌های دیپلماتیک و سیاست خارجی مفید است و درست به این دلیل که گفتمان‌سازی، تصویرسازی و اقناع دیگران، در تعاملات دیپلماتیک و سیاست خارجی جایگاهی نوین یافته‌اند، نقش رسانه‌ها در پردازش و اقناع دیگران بسیار کلیدی‌تر از گذشته شده است.

 

۱-۵-۳-۲ تبدیل اطلاعات سری به اطلاعات آشکار

فضای سایبر رسانه‌های نوین، ویژگی نوینی به دیپلماسی افزوده است Real – Time شدن و ظهور Real – Time Diplomacy . تکنولوژی‌های نوین ارتباطات و اطلاعات، حضور خبرنگاران و رسانه‌های فارغ از زمان در وقایع مهم جهانی، ازجمله عوامل Real Time کردن روندهای دیپلماتیک هستند.

به همین سبب دیپلمات‌ها، علاوه بر الزام به ایجاد روابط متعامل با رسانه‌ها، به‌شدت از سوی رقیبان تازه خود یعنی رسانه‌ها، مجلات، روزنامه‌ها، سایت‌های خبری، کانال‌های ماهواره‌ای، World Wide Web ها، وب‌های سفارتخانه‌ها، آژانس‌های اطلاعاتی، خبرنگاران ‌همراه و هر عاملی که به فضای سایبر رسانه‌‌ها مرتبط است، به چالش کشیده شده‌اند.

چنین چالشی نشانه ظهور رسانه‌ها به‌عنوان نهادهای خصوصی، تأثیرگذار و Real Time دیپلماتیک، در کنار دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورهاست. بازیگرانی که نه‌تنها به‌عنوان عوامل ظهور دیپلماسی نوین، بلکه ازجمله طراحان سیاست خارجی و از مجریان اصلی استراتژی‌های دیپلماتیک عصر حاضر به شمار می‌آیند.

شفافیت اطلاعات و ارتباطات دیپلماتیک در فضای سایبردیپلماسی، موجبات تبدیل Intelligence به Information را در دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی فراهم آورده است. در عصر پساوستفالیا؛ رشد سریع و بی‌وقفه تکنولوژی‌های نوین ارتباطات و اطلاعات و نفوذ بیش‌ازپیش آن در حیطه‌های انسانی، موجبات تبدیل اطلاعات پنهان دیپلماتیک به اطلاعات آشکار و قابل‌ دسترس برای رسانه‌ها و به‌تبع آن مخاطبان عمومی سراسر جهان را فراهم آورده است. به‌بیان‌دیگر، بسیاری از اطلاعات دیپلماتیک، از[۶] اطلاعات سرّی به[۷] (اطلاعات آشکار) تبدیل شده‌اند.

با افزایش تعداد، گستره و حوزه نفوذ منابع آزاد و آشکار[۸] جهانی، دیپلماسی بیش‌ازپیش به شفاف‌سازی[۹] روی خواهد آورد.

 

۲-۵-۳-۲ رسانه‌ها؛ نهادهای خصوصی دیپلماتیک

درواقع، این موضوع خود مهم‌ترین چالش دستگاه‌های دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها در جامعه شبکه‌ای امروز این است که گسترش اطلاعات از طریق فناوری‌های نوین ارتباطات، روابط بین دولت‌ها در عرصه منطقه‌ای، بین‌المللی و جهانی را که پیش‌تر توسط دیپلمات‌ها انجام می‌گرفت؛ به روابطی چندجانبه تبدیل کرده است که در آن بیشترین تلاش دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی برقراری روابط با ملت‌ها آن‌هم از طریق رسانه‌ها و در فضای مجازی حاصل از به‌کارگیری آن‌ ها است. به‌طوری‌که کارکنان رسانه‌ها و بازیگران غیردولتی بانفوذ به افشاگری می‌پردازند و با انگیزه جلب افکار عمومی به دخالت در مسائل می‌پردازند. این روندها موجب شده است که گفتگو و مذاکره با مقامات برای سفیران بسیار دشوار شود؛ زیرا آنان باید با بازیگران زیاد و درعین‌حال گوناگونی درگیر شوند. اطلاعات گوناگونی کسب نمایند. آن‌هم در شرایطی که شاهد تبدیل بازیگران فراوان به بازیگرانی محدودتر اما هشیارتر، مانند سازمان‌های غیردولتی هستیم که با برخورداری از توانایی اتخاذ روش‌های سازمان‌یافته و جمعی، نظم دیپلمات‌ها را در تمام جهان دستخوش تحول کرده‌اند.

خدماتی که سیستم‌های الکترونیک اطلاع‌رسانی و در رأس آن‌ ها اینترنت ارائه می‌دهند به مباحث سیاست خارجی الزاماتی را تحمیل کرده‌اند. دسترسی آزاد، هزینه کم، سرعت و گستره اطلاعات انعکاس رویدادها، تفسیرها و تبلیغات سیاسی به نفع گروه‌های خاص به‌گونه‌ای مفهوم حاکمیت دولت‌ها را به تحلیل کشانده‌اند که دیگر دولت‌ها نمی‌توانند نسبت به آن بی‌تفاوت باشند. در این فضا مرزهای ژئوپلیتیک به‌تدریج اهمیت پیشین خود را از دست می‌دهند و ژئوکالچرها جای آن‌ ها را می‌گیرند.

با زاویه دید گذشته نمی‌توان به دنیای امروز نگریست. به دنیایی که با یک کلیک، ظرف چند ثانیه با سرعت وارد اتاق ما می‌شود. شاید فردا همه به تصویرهای رسانه‌ای جهان بسنده کنند. مگر در حال حاضر دیپلمات‌ها جهان را از ویترین رسانه‌های جهانی تماشا نمی‌کنند؟

 

۳-۵-۳-۲ دیپلماسی رسانه‌ای؛ عرصه دیپلماسی افکار عمومی

درست اواخر دهه ۱۹۹۰ بود که چندین نیروی به هم مرتبط – جهانی‌شدن، انقلاب اطلاعات، پایان جنگ سرد و گسترش دموکراسی به عرصه روابط بین‌الملل – نظریه‌های دیپلماتیک را با چالش‌های عدیده‌ای مواجه کردند. از این رهگذر، شاید دیپلماسی عمومی بیش از سایر وجوه دیپلماتیک دچار تحول شده باشد. دنیای نوین امتیاز ویژه‌ای برای اقناع، آشکارسازی، گشودگی و ایجاد ائتلاف در مقابل توحش و استفاده از زور با خود به ارمغان آورده است. اهداف دیپلماتیک امروز، بیش از آن‌که بر دستیابی به توافقات مبتنی باشد، بر ایجاد جاذبه و خلق پیروانی با انگیزه و تمایل بالا تأکید دارد. به بیان نای، قدرت در جهان بدون سیم عصر اطلاعات، عبارت است از بهره‌گیری از عقاید و دانایی به‌منظور اعمال تاثیرات بین‌المللی. (Nye & A Owens, 1996)

پیش از این هرگز مرزها تا به این حد به روی جریان عقاید و تصاویر گشوده نبوده‌اند. با افزایش دسترسی به اطلاعات و نیز افزایش سرعت انتقال اطلاعات، توانایی دولت‌ها برای ترویج دیدگاه‌های خود به افکار عمومی خارجی به ویژگی اصلی دیپلماسی تبدیل شده است. بعد «عمومی» در عصر اطلاعات، نه‌تنها حساسیت افکار عمومی نسبت به امور دیپلماتیک را به میزان قابل‌توجهی برانگیخته است، بلکه افکار عمومی را متعهد ساخته است تا با همفکری، مشورت و ارائه بازخوردهای خود به توسعه امور دیپلماتیک کمک کند.(K. Hindell, 1995, p. 73)

مردمان تحصیل‌کرده آگاه‌تر می‌شوند و می‌توانند در برابر تبلیغات واکنش نشان دهند. (شکرخواه, ۱۳۸۴, ص. ۱۶۴) از بسیج عمومی «مخالفان جهانی‌سازی» تا «طرفداران حقوق بشر» و حتی شهروندان معمولی، جملگی از رسانه‌های سنتی و تکنولوژی‌های نوین اطلاعات برای رساندن صدای خود بهره می‌گیرند. این امر رقابت‌های نوینی را برانگیخته است بر این مبنا که برای جلب اعتماد رویکردی با گستره‌ای جهانی اتخاذ کنند.

اینک مطالعات سیاست‌گذاری تصویرسازی دولت‌ها نزد افکار عمومی دیگر یک ورزش فکری برای تعدادی پژوهشگر نیست، بلکه عرصه‌ای برای نهایی کردن تصمیمات استراتژیک است.

به‌این‌ترتیب، دیپلماسی نوین ناظر به نکته‌ای مهم است: این دیپلماسی باید بیشتر مورد بررسی و نظارت عمومی قرار گیرد. البته از نظارت عمومی کمتر استنباط می‌شود که مردم الزاماً در فرایند دیپلماسی دخالت کنند، بلکه منظور این است که مفاد دیپلماسی و اطلاعات مربوط به سیاست خارجی، آشکارا در دسترس عمومی قرار گیرد. رعایت این نکته، دو جزء اصلی و به هم پیوسته در دیپلماسی سنتی را با مشکل مواجه می‌سازد که عبارت‌اند از: پنهان‌کاری شدید و انتخاب دیپلمات‌ها از طبقه ممتاز و اشراف. (ساسانی, ۱۳۸۴)

 

۴-۵-۳-۲ رسانه‌ها؛ حلقه اتصال دولت‌ها به افکار عمومی جهانی

در متن سیاست دموکراتیک، دسترسی به دیپلماسی مؤثر بستگی به توان بسیج اکثریت افکار مردم به‌ویژه مخاطبان دولت در عرصه بین‌المللی و جهانی دارد؛ چراکه در جوامع معاصر مردم اساساً از طریق رسانه‌ها، به‌ خصوص تلویزیون، اطلاعات کسب می‌کنند و عقیده سیاسی خود را شکل می‌دهند.

مادامی‌که رسانه‌ها نسبتاً مستقل از قدرت سیاسی باشند، کنشگران سیاسی مجبورند با قواعد، تکنولوژی و منافع رسانه‌ها کنار بیایند. رسانه‌ها چارچوب سیاست هستند و می‌توان گفت که حکومت کردن به ارزیابی‌های روزانه تاثیرات بالقوه تصمیم‌گیری‌های نهاد حکومت بر افکار عمومی وابستگی می‌یابد. (کاستلز, ۱۳۸۰, ص. ۳۷۷)

ارزیابی‌های روزانه از طریق سنجش افکار و تحلیل‌های پژوهشی دیگر میسر می‌شود. علاوه بر این در دنیایی که به‌طور فزاینده از اطلاعات اشباع می‌شود‌، پیام‌ها هر چه ساده و دوپهلو باشند، مؤثرترند؛ زیرا بدین‌سان اجازه اظهار وجود به افکار و احساسات مردم می‌دهند. تصاویر بهتر از بقیه انواع پیام‌ها با توصیف‌ها سازگارند. رسانه‌های سمعی ـ بصری مهم‌ترین تغذیه‌کننده‌های ذهن مردم هستند. (کاستلز, ۱۳۸۰, ص. ۳۷۷)

«دیپلماسی رسانه‌ای» به‌صورت عام به معنای بارگیری رسانه‌ها برای تکمیل و ارتقای سیاست خارجی است. «راما پراساد» محقق آمریکایی آن را به‌عنوان نقشی که رسانه‌ها در فعالیت‌های دیپلماتیک میان کشورها بازی می‌کنند، تعریف کرده است. برای تشریح دیپلماسی رسانه‌ای از واژه‌های خاصی مانند دیپلماسی روزنامه‌ای، رادیو و تلویزیون، دیپلماسی ماهواره‌ای و دیپلماسی اینترنتی نیز استفاده می‌شود. (بختور, ۱۸/۳/۱۳۸۱, ص. ۶)

پارامترهای بسیاری در گسترش ابعاد امنیت نقش دارند که از مهم‌ترین آن‌ ها یکی ظهور و رشد رسانه‌های گروهی و تأثیر آن‌ ها در تنویر اذهان عمومی، به چالش کشیدن قدرت دولت‌ها و یا برعکس، افزایش قدرت آن‌هاست. ماهیت رسانه‌ها به‌گونه‌ای است که بسیاری از سطوح سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و علمی از تأثیر آن‌ ها مصون نیستند؛ به‌گونه‌ای که ثبات سطوح ذکر شده در جوامع مدرن از طریق کنترل اجتماعی رسانه‌ها تا حد زیادی تحقق می‌یابد. امروزه اطلاعات یکی از منابع قدرت به شمار می‌رود و سازوکار دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی با تکیه بر ماهیت اطلاعاتی رسانه‌ها شکل می‌گیرد. همچنین از تأثیر چشمگیر ارتباطات بر نظام تصمیم‌گیری نباید غافل شد و این، نقطه تلاقی رسانه و قدرت است.

لذا امروزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها به‌عنوان یک عامل تعیین‌کننده در نظام بین‌الملل، تحت تأثیر و تعامل تحولات شگرف در عرصه ارتباطات قرارگرفته است. چنانکه «دیپلماسی رسانه‌ای» به‌عنوان یکی از شاخه‌های اصلی فعالیت‌های دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی پدیدار شده است. (رضاییان م. , ۱۳۸۷, ص. ۸۶)

گروهی از متخصصان و کارشناسان این‌گونه تحلیل  می‌کنند که اساساً دیپلماسی رسانه‌ای از رسانه‌ها در جهت ارتقای سیاست خارجی کشورها استفاده می‌کند و رسانه را به مثابه ابزاری در دیپلماسی، مورد محک و در معرض چالش‌های دیپلماتیک قرار می‌دهند. بر اساس این تحلیل‌ها رسانه‌ها بر دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها تأثیرگذار است و دیپلماسی رسانه‌ای نیز به‌طور عمده در جهت اهداف سیاست خارجی، منافع ملی کشورها و تأثیرگذاری بیشتر به افکار عمومی و تغییر و تحولات عمل می‌کند. (معاونت پژوهش های فرهنگی و اجتماعی, ۱۳۸۷)

دیپلماسی رسانه‌ای از طریق فعالیت‌های متعدد رسانه‌ای عادی و ویژه، پیگیری می‌شود که این فعالیت‌ها شامل کنفرانس‌های مطبوعاتی، مصاحبه‌ها، دیدار سران حکومت‌ها و میانجی‌گران در کشورهای رقیب و رویدادهای رسانه‌ای برانگیزاننده است که برای گشودن عصری جدید در روابط متقابل سازمان‌دهی می‌شوند. (Gilboa, 2003, fall, p. 33)

 

[۱] . strategic influence

[۲] . The Journal of International Security Affairs

[۳] . Getting Serious about Strategic Influence

[۴] . The Office of Strategic Influence, or OSI

[۵] . R.P. Bartston, “Modern Diplomacy”,London: Longman, 1997; H.G. Nicholson, “Diplomacy”, London: Oxford University Press, 1963.

[۶]. Intelligence

[۷]. Information

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ب.ظ ]




مدل تحلیل شکاف پنج‌گانه کیفیت خدمات

این مدل در سال ۱۹۸۸ توسط پاراسورامون و همکارانش برای سنجش کیفیت خدمات توسعه داده شد. مدل سروکوال در موارد زیر که تحت عنوان شکاف از آن­ها یاد می‌رود و در شکل ۷-۲ نیز ترسیم‌شده قابل‌استفاده است.

شکاف ۱- تفاوت بین ادراکات مدیریت ازآنچه مشتریان انتظار دارند و انتظارات واقعی مشتریان.

شکاف ۲- تفاوت بین ادراکات مدیریت و مشخصات کیفیت خدمات (استانداردهای کیفیت خدمات).

شکاف ۳- تفاوت بین مشخصات کیفیت خدمات و ارائه خدمت واقعی؛ آیا استانداردها به‌طور مداوم رعایت شده‌اند؟

شکل ۷-۲ مدل تحلیل شکاف خدماتی (پاراسورامون و زیتمل)

 

شکاف ۴- تفاوت بین ارائه خدمت و آنچه در خارج از سازمان موردنظر است؛ آیا به تعهدات به‌صورت مداوم عمل شده است؟

شکاف ۵- تفاوت بین آنچه مشتریان از یک خدمت انتظار دارند و آنچه را که عملاً دریافت می­ کنند.

شکاف اصلی در مدل سروکوال شکاف پنجم می‌باشد و عبارت است از: «عدم رضایت مشتری از خدمت دریافت شده از طریق سازمان». (کشته‌گر، ۱۳۸۹: ۴۱) مطالعات پیشین درزمینه کیفیت خدمات، انتظارات را به‌عنوان ابزاری مؤثر در ارزیابی کیفیت خدمات معرفی می‌کنند. انتظارات به‌عنوان امیال و خواسته‌های مشتریان شناسایی‌شده است. خدمتی دارای کیفیت است که بتواند نیازها و خواسته‌های مشتریان را برآورده کند و با سطوح انتظارات مشتریان منطبق باشد، انتظارات مشتری نیز با آنچه مشتریان خواهان آن‌اند و آنچه احساس می‌کنند ارائه‌دهنده خدمات باید به آن­ها عرضه کند، در ارتباط است. بنابراین، کیفیت را مشتری تعیین می‌کند. کیفیت خدمات نسبت به آنچه مشتری از خدمات دریافتی خود انتظار دارد، ارزیابی می‌رود.

۱۰-۲ مدل تحلیل شکاف هفت‌گانه

شکاف در ارائه خدمات، بحرانی‌ترین مساله است چراکه ارزیابی کلی مشتری ازآنچه انتظار داشته در مقایسه با آنچه دریافت کرده، می‌باشد. هدف نهایی در بهبود کیفیت خدمات کم کردن این شکاف‌ها تا حد امکان می‌باشد. بر این اساس لاولاک و رایت از هفت شکاف بالقوه در کیفیت خدمات نام می‌برد که عبارت‌اند از:

شکاف شناختی: تفاوت بین باور ارائه‌دهندگان خدمت از انتظارات مشتریان و نیازها و انتظارات واقعی مشتریان.

شکاف استاندارد: تفاوت بین ادراکات مدیریت از انتظارات مشتری و استانداردهای کیفیت برقرارشده برای ارائه خدمت.

شکاف ارائه خدمت: تفاوت بین استانداردهای مشخص‌شده ارائه خدمت و عملکرد واقعی ارائه‌دهنده خدمت

شکاف در ارتباطات داخلی: تفاوت بین آنچه کارکنان فروش و تبلیغات شرکت فکر می­ کنند خصیصه، عملکرد و سطح کیفیت خدمت است و آنچه شرکت واقعاً قادر به ارائه آن است.

شکاف ادراکی: تفاوت بین آنچه واقعاً ارائه می­ شود و آنچه مشتریان فکر می­ کنند دریافت کرده ­اند. چراکه آن­ها قادر به ارزیابی کیفیت خدمات به شکل عینی نمی­باشند.

شکاف تأویلی: تفاوت بین آنچه تلاش‌های ارتباطی ارائه‌کننده خدمت واقعاً قول داده است و آنچه یک مشتری فکر می‌کند به‌وسیله این ارتباطات قول داده‌شده است.

شکاف خدمت: تفاوت بین آنچه مشتریان انتظار دریافت آن رادارند و ادراکات آن­ها از خدمتی که واقعاً دریافت کرده ­اند.

شکل ۸-۲ مدل هفت‌گانه شکاف (لاولاک و رایت ۱۹۹۹،۹۳)

۱۱- ۲ مدل بهبود کیفیت خدمات سازمانی

این مدل که در زمره مدل‌های تجویزی به شمار می‌رود (توسط مور پیشنهادشده)، چارچوبی برای انجام یک برنامه بهبود کیفیت ارائه می‌دهد. این مدل گام‌های فرایند تحقق کیفیت سازمانی و عوامل مطرح در هر گام را مشخص می­نماید. (شکل ۹-۲)

 

شکل ۹-۲ مدل بهبود کیفیت خدمات سازمانی منبع (قبادیان ۲۰۰۲، ۵۸)

۱۲-۲ مدل گذر خدماتی تعدیل‌شده

مشتریان خدماتی که دریافت می­ کنند ارزیابی می­ کنند. در این میان انتظاراتشان از خدمات، در تعیین رضایتمندی آن­ها نقش فوق­العاده­ای دارد. درنتیجه فهمیدن اینکه چگونه انتظارات شکل می­گیرد در ارائه خدمات یا کیفیت نقش حیاتی ایفا می‌کند. بر این اساس نش (۲۰۰۲) مدل گذر خدماتی را ارائه کرد که در شکل (۱۰-۲) نشان داده‌شده است. بر اساس این مدل تجربه­ی هر مرحله و انتظارات شکل‌گرفته قبل از خرید، به شکل گرفتن انتظارات مرحله بعدی کمک می‌کند، این مدل با نیاز آغاز می­ شود و چنانچه بین نیازهای مشتری­ و خدمات ادراک‌شده تطابق وجود داشته باشد. وی خرید خواهد کرد. ارتباطات درست و شهرت عوامل کلیدی هستند که بدان وسیله مشتریان ارائه‌کننده خدمات را انتخاب می­ کنند. بعلاوه فعالیت‌های ترفیعی و ارتباطی، ادراکات مشتری در مراحل مشارکت، ترک کردن، منعکس کردن را تحت تأثیر قرار می‌دهد (قبادیان ۲۰۰۲،۵۹)

 

شکل ۱۰-۲ مدل گذر خدماتی (منبع قبادیان و همکاران ۲۰۰۲، ۶۱)

بخش سوم

۱۳-۲ روش‌های سنجش کیفیت خدمات

برای سنجش رضایتمندی مشتری می‌توان از مدل‌های مختلفی استفاده نمود. بر اساس نوعی تقسیم‌بندی که موردتوافق تاپفر و سباستین پافرات و همکارانش می‌باشد، مدل‌های اندازه‌گیری رضایتمندی مشتری به دو نوع عینی و ذهنی تقسیم‌بندی می‌شوند. مدل‌های عینی بر ایده استوار می‌باشند که رضایتمندی مشتری از طریق شاخص‌هایی قابل‌سنجش هستند که با شدت رضایتمندی مشتری همبستگی داشته باشند نظیر سهم بازار، تعداد شکایت، سود سالانه و… استفاده می­ کنند. بایستی توجه داشت که از آنجائی که این شاخص‌ها دربرگیرنده عقاید شخصی مشتریان نیستند، اعتبار این مدل‌ها تردید برانگیز است، به‌عنوان‌مثال میزان فروش یک محصول را نمی‌توان به‌عنوان رضایتمندی مشتری تفسیر نمود. در مقابل، مدل‌های ذهنی بر اساس سطح رضایتمندی نیازهای مشتریان می‌باشند. به‌عبارت‌دیگر این مدل‌ها بر اساس ادراک مشتریان از رضایتشان عمل می­ کنند. این مدل‌ها مستقیماً از عقاید مشتریان استفاده می­ کنند و رویکردی از رضایتمندی مشتریان ارائه می­ دهند که به ادراک آن­ها نزدیک‌تر است. در زیر تقسیم‌بندی مدل‌های سنجش رضایتمندی مشتریان سروکوال آورده شده است.

همان‌طور که در شکل ۱۱-۲ مشاهده می­ شود، مدل سروکوال زیرمجموعه‌ای از مدل‌های ذهنی می‌باشد که ادراک و عقاید مشتریان را نیز در نظر می‌­گیرد. این مدل سعی دارد کیفیت‌ خدمات را در محیط‌هایی اندازه‌گیری کند که کیفیت ‌خدمات به‌عنوان یک ضرورت برای درک مشتری، احساس شود. مدل پاراسورامون دارای ویژگی‌هایی است که برای طیف گسترده‌ای از محیط‌های خدماتی می‌تواند کاربرد داشته باشد.

 

شکل ۱۱-۲ مدل‌های سنجش رضایتمندی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ب.ظ ]




مفهوم سروکوال

سروکوال برگرفته از Service Quality یا کیفیت خدمات است. سروکوال یک مقیاس چندعاملی است که برای سنجش ادراک مشتری از کیفیت خدمات یک سازمان خدماتی یا خرده‌فروشی استفاده می‌رود. مقیاس سروکوال از مشهورترین روش‌های اندازه‌گیری کیفیت خدمات بوده که توسط پاراسورامان، بری و زیتمل به وجود آمد. شروع کار آن­ها مربوط به سال ۱۹۸۳ بود که پروژه اندازه‌گیری کیفیت خدمات، زیر نظر مؤسسه علوم بازاریابی آمریکا به تصویب رسید. تا آن زمان (۱۹۸۵) آن­ها توانسته بودند یافته‌های خود را در سطح صنایع خدماتی همچون: بانکداری، بیمه، کارت‌های اعتباری، مخابرات راه دور، تعمیر و نگهداری، بروکرهای ایمنی و شرکت‌های حمل‌ونقل جاده‌ای آزمایش کنند. این طیف وسیع از صنایع خدماتی، عمق کار آن­ها را نشان داده و اعتبار نتایج پیشنهادی آن­ها را مشخص می‌کند. آن­ها به‌منظور انجام این طیف وسیع تحقیق‌ها، گروه‌های مصاحبه‌ای متعددی را با مشتریان، کارمندان، مدیران و نیروهای خط مقدم صنایع مذکور، انجام دادند که باعث شد مطالعات آن­ها کاملاً عملی باشد و نتایج به‌دست‌آمده نیز اکنون جنبه کاملاً کاربردی دارد.

مطالعات پیشین درزمینه کیفیت خدمات، انتظارات را به‌عنوان ابزاری مؤثر در ارزیابی کیفیت خدمات معرفی می‌کنند. انتظارات به‌عنوان امیال و خواسته‌های مشتریان شناسایی‌شده است. خدمتی دارای کیفیت است که بتواند نیازها و خواسته‌های مشتریان را برآورده کند و با سطوح انتظارات مشتریان منطبق باشد، انتظارات مشتری نیز با آنچه مشتریان خواهان آن‌اند و آنچه احساس می‌کنند ارائه‌دهنده خدمات باید به آن­ها عرضه کند، در ارتباط است. بنابراین، کیفیت را مشتری تعیین می‌کند. کیفیت خدمات نسبت به آنچه مشتری از خدمات دریافتی خود انتظار دارد، ارزیابی می‌رود.

۱۵-۲ آشنایی با مدل کانو

۱-۱۵-۲ مدل کانو

مدل کانو برگرفته از نام نوریاکی کان استاد دانشگاه توکیو است که در اواخر دهه هفتاد قرن بیستم ارائه گردید. با معرفی مدل‌های فازی و سپس ارائه مدل QFD استفاده از مدل کانو در تحلیل QFD مرسوم گردید. از مدل کانو در مطالعات سنجش کیفیت با مقیاس سروکوال نیز می‌توان استفاده کرد؛ اما دانشجویان ایران بیشتر بر مدل QFD-Kano تأکیددارند. بر اساس مدل کانو محصولات و خدمات قابل‌ارائه در سازمان­های تولیدی و خدماتی را می‌توان بر اساس میزان رضایت مشتریان و همچنین اهمیت آن از دیدگاه آنان در سه گروه خدمات اساسی، عملکردی و انگیزشی دسته‌بندی کرد. بر اساس مدل کانو رضایت مشتری بر اساس این سه دسته از ویژگی‌های محصول/خدمت قابل‌ردیابی است. که عبارت است از:

الزامات اساسی (پایه) مدل کانو: دسته اول خصوصیات، الزامات اساسی هستند که از دید دکتر کانو، در صورت لحاظ شدن کامل آن­ها در محصول، فقط از نارضایتی مشتری جلوگیری می‌کند و رضایت و خشنودی را در وی فراهم نمی‌آورد (زی هانگ و در آن[۳]۲۰۰۱).

الزامات عملکردی (تک‌بعدی) مدل کانو: دسته دوم خصوصیات کیفی، الزامات عملکردی محصول است که عدم برآورده ساختن آن­ها موجب نارضایتی مشتریان می‌رود و در مقابل، برآورده شدن کامل و مناسب آن­ها رضایت و خشنودی مشتری را به دنبال خواهد داشت. (زی هانگ و در آن)

الزامات انگیزشی (مهیج) مدل کانو: دسته سوم خصوصیات کیفی در مدل کانو خواسته‌های کیفی هستند که در زمان کاربرد محصول به‌عنوان یک نیاز و الزام از دید مشتری تلقی نمی‌شوند و درنتیجه عدم برآورد ساختن این گروه از الزامات کیفی، موجب عدم رضایت مشتری نمی‌شود، ولی ارائه آن­­ها در محصول، هیجان و رضایت بالایی را در مشتری پدید می‌آورد.

هیچ تردیدی وجود ندارد که در بازار رقابتی، محصولات و کالاها باید بی‌عیب باشند و از هر سه نوع کیفیت بهره ببرند. برآورده کردن کیفیت اساسی باعث جلوگیری از عدم رضایت و شکایت می‌رود. تسریع در برآورده کردن انتظارات عملکردی کالا، باعث پیروزی در رقابت می‌رود و ابداع و نوآوری در محصول سازمان باعث ایجاد انگیزه و وفاداری در مشتری خواهد شد.

در مدل کانو، هر سه دسته ویژگی‌های کیفی محصول، در یک نمودار دوبعدی نمایش داده است. در محور افقی میزان ارائه و ارضای هر یک از ویژگی‌های کیفی محصول نمایش داده می­ شود. محور عمودی نیز میزان رضایت مشتری از ویژگی‌های کیفی محصول را نشان می‌دهد. بالاترین و پایین‌ترین نقطه از محور عمودی بیانگر جایی است که مشتری در حالت تعادل ازنظر رضایت است. محل تلاقی محور افقی و عمودی بیانگر جایی است که مشتری در حالت تعادل ازنظر رضایت و عدم رضایت قرار دارد. (ژیو و همکاران، ۲۰۰۸) شکل زیر مدل «کانو» را نشان می‌دهد.

 

شکل ۱۲-۲ نمودار طبقات کانو (ژیو و همکاران، ۲۰۰۸)

 

محور عمودی میزان رضایت و یا خشنودی مشتری و محور افقی میزان ارائه الزام کیفی موردنظر مشتری را نشان می‌دهد. بالاترین یا پایین‌ترین نقطه از محور عمودی نمودار به ترتیب بیانگر نهایت رضایت مشتریان و عدم رضایت مشتریان است. محل تلاقی محور افقی و عمودی بیانگر جایی است که مشتری در حالت تعادل ازنظر رضایت و عدم رضایت قرار دارد. سمت راست محور افقی، بیانگر جایی است که الزام کیفی مورد انتظار به‌طور کامل عرضه‌شده است و سمت چپ محور افقی، نقطه ارائه محصولی است که خصوصیات کیفی مورد انتظار را ندارد و الزام کیفی موردنظر به‌هیچ‌عنوان در محصول یا خدمت لحاظ نشده است.

برخی از مزایا و نتایج اجرای مدل کانو به شرح زیر می‌باشد:

  1. شناسایی اولویت‌های پیشرفت محصول
  2. درک و شناسایی بهتر ویژگی‌های محصول
  3. احترام به نظرات مشتریان و ایجاد انگیزه وفاداری در آن­ها
  4. برنامه‌ریزی بهینه جهت توسعه ویژگی‌های کیفی محصول
  5. سهولت تصمیم‌گیری مدیران
  6. جهشی برنامه‌ریزی‌شده برای رهبری بازار

۱۶-۲ گام‌ها و مراحل مدل کانو

۱-۱۶-۲ مرحله اول: شناسایی نیازهای محصول) در کفش‌های مشتری خود راه بروید(

نقطه شروع برای ساختن پرسشنامه کانو این است که نیازهای محصول در بررسی‌های کاوشگرانه تعیین‌شده باشد. گریفین و هاوسر در سال ۱۹۹۳ به این نکته پی بردند که تنها با در نظر گرفتن ۲۰ تا ۳۰ نفر از مشتریان در بخش‌های همگن می‌توان تقریباً ۹۰ تا ۹۵ درصد همه نیازهای محصول را تعیین نمود (گریفین و هاوسر، ۱۹۹۳). برای شناسایی نیازهای محصول بهتر است ابتدا به‌جای بررسی تمایلات مشتریان، به تجزیه‌وتحلیل مشکلات آنان پرداخته شود. انتظارات ذکرشده به‌وسیله مشتری تنها قسمت فوقانی یک توده یخ شناور می‌باشد، بنابراین برای شناسایی تمامی نیازهای مشتری، مشخص کردن نیازها و مشکلات بخش مخفی الزامی است (زی هانگ و در آن، ۲۰۰۱).

استفاده از پرسش­های زیر می ­تواند ما را در شناسایی و بررسی نیازهای مشتریان یاری نماید:

۱ - وقتی‌که مشتریان از محصول x استفاده می‌کنند، چه نوع شرکت‌هایی موردنظر آن­ها قرار می­گیرند؟

۲ مشتریان در هنگام استفاده از محصول x چه مشکلات، عیب‌ها و شکایاتی را شناسایی می‌کنند؟

۳ مشتری کدام معیارها را در هنگام خرید محصول x مدنظر قرار می‌دهد؟

۴ کدام ویژگی‌ها یا خدمات بهتر می‌توانند انتظارات مشتری را تأمین نمایند؟ و کدام عوامل باعث می‌شوند تا مشتری از خرید محصول­ x منصرف شود؟ (زی هانگ و در آن، ۲۰۰۱).

۲-۱۶-۲ مرحله دوم: طراحی و توزیع پرسشنامه

راه‌های مختلفی جهت شناسایی نیازهای مشتریان وجود دارد که هرکدام مزایا و معایبی دارند، اما یکی از آن راه‌ها که هزینه نسبتاً کمتری داشته و به سهولت نیز قابل‌استفاده است پرسشنامه می‌باشد. در مدل کانو نیز برای جمع‌ آوری اطلاعات از این ابزار به‌طور ویژه‌ای استفاده می‌شود. در این پرسشنامه هر سؤال دارای دو بخش می‌باشد: بخش اول مربوط به ویژگی­هایی می‌شود که جنبه مثبت داشته و مشتری در هنگام مصرف محصول یا خدمت باید با آن روبه‌رو شود. این بخش به بررسی این نکته می ­پردازد که اگر ویژگی موردنظر در محصول ارائه شود احساس مشتری چگونه است

اما بخش دوم مربوط به پرسش­های می‌رود که جنبه منفی داشته و مشتری هنگام مصرف محصول یا خدمت نباید با آن روبه‌رو شود. این بخش نیز به بررسی حالتی می ­پردازد که در آن اگر ویژگی موردنظر در محصول ارائه نشود احساس مشتری چگونه است. بخش اول هر سؤال را بافرم مطلوب و بخش دوم را بافرم نامطلوب می­شناسیم. در هر بخش از پرسش­ها، مشتری می ­تواند به یکی از پنج گزینه مطرح‌شده پاسخ دهد (گریگرودیس و دیگران[۶]، ۲۰۰۴).

شکل کلی برای هر سؤال به‌صورت جدول ۳-۲ می‌باشد.

در طراحی پرسشنامه کانو لازم است به نکات زیر توجه شود:

  1. پرسش­ها را به‌طور واضح بیان کنید و از استفاده از واژه‌های منحرف‌کننده خودداری نمایید.
  2. همواره فرم مطلوب را در بخش اول سؤال و فرم نامطلوب را در بخش دوم بنویسید.
  3. از قرار دادن چند ویژگی در یک سؤال بپرهیزید.
  4. از واژه‌های پیچیده استفاده نکنید و پرسشنامه را بر اساس اصطلاحات قابل‌فهم مشتری طراحی کنید.
  5. پرسشنامه را به‌گونه‌ای طراحی کنید که اعتبار سازمان را حفظ نماید و تصویر ذهنی مشتری از شرکت را بهتر نماید.
  6. ابتدا از اعضای تیمی که پرسشنامه را طراحی کرده‌اند بخواهید که به آن پاسخ دهند.
  7. از کسانی که در اطراف شما در شرکت مشغول به کار می‌باشند، مانند مدیر شرکت، مهندسین فنی، کارکنان بازاریابی و … بخواهید تا پرسشنامه را پاسخ دهند.
  8. در صورت لزوم پرسش­ها را اصلاح کنید و مجدداً دو مرحله آخر را تکرار نمایید.
  9. بدون تعصب و به‌طور دقیق به پرسشنامه اصلاحی تکمیل‌شده توجه کنید و پس از اصلاحات نهایی آن را برای توزیع آماده نمایید (گریگرودیس و دیگران، ۲۰۰۴).

 

 

جدول ۳-۲ شکل کلی پرسش­های پرسشنامه مدل کانو

اگر ویژگی x ام محصول I خوب باشد

شما چه احساسی دارید؟

(شکل مطلوب سؤال)

من این ویژگی را دوست دارم

این ویژگی باید باشد

برای من فرقی نمی‌کند

ویژگی برایم قابل‌تحمل است و می‌توانم با آن کنار بیایم

ترجیح می‌دهم این ویژگی نباشد

اگر ویژگی x ام محصول I ضعیف باشد

شما چه احساسی دارید؟

(شکل نامطلوب سؤال)

من این ویژگی را دوست دارم

این ویژگی باید باشد

برای من فرقی نمی‌کند

ویژگی برایم قابل‌تحمل است و می‌توانم با آن کنار بیایم

ترجیح می‌دهم این ویژگی نباشد

 

۳-۱۶-۲ مرحله سوم: ارزیابی و تحلیل پرسشنامه

پس‌ازاینکه پرسشنامه توزیع‌شده بین مشتریان گردآوری شد نوبت به ارزیابی و تحلیل پرسشنامه می­رسد. برای این کار ابتدا باید پاسخ‌های مشتریان به پرسش­های مختلف در ماتریس نتایج گردآوری شود. برای تبدیل نظرات مشتریان به اطلاعات مورداستفاده در ماتریس نتایج از جدول ارزیابی کانو استفاده می‌شود.

۴-۱۶-۲ مرحله چهارم: جدول ارزیابی کانو

این جدول دو بخش هر سؤال را به یک پاسخ تبدیل می‌کند. پاسخ‌های موجود در جدول کانو در شش طبقه دسته‌بندی می‌شوند. در این جدول M بیانگر نیازهای الزامی می‌باشد O بیانگر ویژگی‌های یک‌بعدی و A نیز به مشخصات جذاب محصول اشاره می‌کند. این سه ویژگی، همان سه‌طبقه نیازهای مدل کانو می‌باشند.

از سه ویژگی دیگر I مربوط به مواقعی می‌رود که مشتری نسبت به وجود یا عدم وجود یک ویژگی در محصول تقریباً دلسرد و بی‌توجه باشد.Q بیانگر زمانی می‌باشد که مشتری سؤال را نفهمیده باشد و یا اطلاعات موجود در سؤال ناقص باشد یا به‌عبارت‌دیگر مشتری نسبت به این معیار تردید داشته باشد. R نیز زمانی به وجود می‌آید که شکل مطلوب و نامطلوب تدوین‌شده در پرسشنامه به‌زعم مشتری برعکس باشد و مشتری نظری مخالف نظر طراح پرسشنامه داشته باشد. جدول ۴-۲ نشان‌دهنده جدول ارزیابی کانو می‌باشد.

 

جدول ۴-۲ جدول ارزیابی کانو
  صورت غیر عملکردی سؤال (نامطلوب)
بسیار خوب ۵

خوب

۴

فرق نمی‌کند

۳

خوب نیست

۲

بسیار نامطلوب

۱

صورت عملکردی سؤال (مطلوب) بسیار خوب ۵ Q A A A O
خوب ۴ R I I I M
فرق نمی‌کند ۳ R I I I M
خوب نیست ۲ R I I I M
بسیار نامطلوب ۱ R I R R Q
راهنمای جدول A: طبقه جذاب M: باید­ها O: تک‌بعدی R: معکوس I: بی‌تفاوت Q: معکوس

 

پس از استخراج پاسخ هر سؤال از جدول ارزیابی کانو، پاسخ‌ها را به ماتریس نتایج منتقل می‌کنیم. شکل کلی ماتریس نتایج به شرح جدول ۵-۲ می‌باشد.

تشکیل ماتریس نتایج کانو به‌منزله شروع آخرین مرحله مدل کانو یعنی مرحله تحلیل داده‌های جمع‌ آوری‌شده می‌باشد

 

جدول ۵-۲ ماتریس نتایج کانو
TOTAL I Q R O M A CR
۲۳       ۲۱ ۱ ۱ ۱
۲۳   ۱     ۲۲   ۲
۲۳ ۵     ۵   ۱۳ ۳
۲۳ ۱۱   ۱ ۴ ۱ ۶ .
۲۳ ۶   ۱ ۶ ۹ ۱ .

.

۵-۱۶-۲ تحلیل داده‌های مدل کانو

فن‌ها و روش‌های گوناگونی جهت تحلیل و بررسی پرسشنامه کانو وجود دارد که به آن­ها اشاره‌کرده و با آن­ها آشنا می‌شویم.

۱-۵-۱۶-۲ تحلیل پرسشنامه بر اساس بیشترین فراوانی

این روش ساده‌ترین روش تحلیل مدل کانو می‌باشد. در این روش در انتهای ماتریس نتایج ستون جدیدی اضافه‌شده و در آن ستون از بین پاسخ‌های مربوط به هر ویژگی آنکه بیشترین فراوانی را دارد انتخاب می‌شود. جدول ۴ نشان‌دهنده نمونه‌ای از کاربرد این روش می‌باشد.

 

جدول ۶-۲ نمونه‌ای از کاربرد روش بیشترین فراوانی
GRADE TOTAL I Q R O M A CR
O ۲۳       ۲۱ ۱ ۱ ۱
M ۲۳   ۱     ۲۲   ۲
A ۲۳ ۵     ۵   ۱۳ ۳
I ۲۳ ۱۱   ۱ ۴ ۱ ۶
M ۲۳ ۶   ۱ ۶ ۹ ۱
I ۲۳ ۱۰ ۱ ۳ ۲   ۷

 

 

 

نکاتی راجع به روش تحلیل پرسشنامه بر اساس بیشترین فراوانی

۱- اگر برای هر ویژگی دو پاسخ نما داشتیم یعنی دوطبقه دارای بیشترین فراوانی بودند و یا حتی اختلاف بین بیشترین طبقه و طبقه دوم بسیار نزدیک بود، می‌توان نتیجه گرفت که داده‌های ارائه‌شده در سؤال مربوط به این ویژگی کافی نبوده است و برای طبقه‌بندی آن ارائه اطلاعاتی بیشتری به پاسخ‌دهندگان برای تکمیل الزامی می‌باشد.

۲ - اگر تعداد قابل‌توجهی از پاسخ‌های مربوط به یک ویژگی، به گزینه Q اختصاص‌یافته بود، بهتر است در پرسشنامه ‌این سؤال به‌طور موقت از طبقه‌ها خارج شود تا ابهام به وجود آمده در مشتریان اصلاح شود.

۳- اگر تعداد بسیار زیادی از پاسخ‌دهندگان که به یک ویژگی مطرح‌شده در پرسشنامه پاسخ R داده باشند، چنین استنباط می‌شود که تفکرات آن­ها راجع به آن ویژگی مخالف و برعکس طراح سؤال است. برای اصلاح این قبیل تناقضات به دو شکل می‌توانیم عمل کنیم. در حالت اول برای این قبیل پرسش­ها باید جای فرم مطلوب و نامطلوب را عوض کرده و از مشتریان خواسته شود مجدداً به پرسش­ها پاسخ دهند. در حالت دوم بر اساس داده‌هایی که اکنون جمع‌ آوری‌شده‌اند باید جای پرسش­ها و پاسخ‌ها معکوس شود (گریگرودیس و دیگران، ۲۰۰۴).

 

۲- تحلیل و اولویت‌بندی ویژگی‌ها بر اساس قاعده I < A< O < M

مبنای این مدل تحلیل بر اساس روش بیشترین فراوانی شکل‌گرفته است، ولیکن در این روش به دومین و سومین فراوانی حداکثر نیز توجه می‌شود. رویه این روش بدین شکل است که در گام نخست جدولی تهیه می‌کنیم که بیشترین فراوانی اول، دوم و سوم را نشان دهد. سپس با توجه به‌قاعده I < A< O < M ویژگی‌ها و نیازهای مشتری فهرست می‌شوند. در این اولویت‌بندی معیارهایی که بیشترین فراوانی آن­ها M می‌باشد جزء اولین اولویت‌ها قرارگرفته و سایر معیارها نیز با توجه به قانون بالا رتبه‌بندی می‌شوند.

 

جدول ۷-۲ نمونه‌ای از کاربرد روش مذکور را نشان می‌دهد.

 

 
 
 
 
جدول ۷-۲ کاربرد روش تحلیل و اولویت‌بندی ویژگی‌ها بر اساس قاعده I < A< O < M
سومین پاسخ دومین پاسخ اولین پاسخ CR   سومین پاسخ دومین پاسخ اولین پاسخ CR
    M ۲   O A ۱
  A M ۴     M ۲
I M O ۶   A O ۳
  A O ۳   A M ۴
  O A ۱ M O A ۵
M O A ۵ I M O ۶

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش چهارم بانکداری الکترونیک

۱۷-۲ بانکداری الکترونیک

رشد و گسترش روزافزون فناوری ارتباطات، انقلابی را در ابعاد مختلف زندگی انسان­ها و عملکرد سازمان‌ها ایجاد کرده است. این فناوری روش‌های کارکرد و نگرش افراد، سازمان‌ها و دولت‌ها را دگرگون ساخته و باعث ایجاد صنایع نوین، مشاغل جدید و خلاقیت در انجام امور شده است. ظهور پدیده‌هایی چون کسب‌وکار الکترونیک، تجارت الکترونیک و بانکداری الکترونیک از نتایج عمده نفوذ و گسترش فناوری اطلاعات در بعد اقتصادی است.

عکس مرتبط با اقتصاد

۱-۱۷-۲ تعریف

مولر (۲۰۰۸)، بانکداری الکترونیک را استفاده بانک‌ها از اینترنت برای ارائه خدمات بانکی به مشتریان و استفاده مشتریان از اینترنت برای ساماندهی، کنترل و انجام تراکنش بر روی حساب‌های بانکی خود تعریف می‌کند (مقدسی، ۱۳۸۹). بااین‌حال، برخی از صاحب‌نظران تعریف کلی‌تری ارائه کرده‌اند و استفاده از سایر ابزارها و کانال‌های الکترونیک نظیر تلفن همراه، تلفن و تلویزیون دیجیتال به‌منظور اطلاع‌رسانی، ایجاد ارتباط و انجام تراکنش بانکی را نیز مشمول تعریف بانکداری الکترونیک دانسته‌اند (قلی پور سلیمانی، ۱۳۸۹). مهم‌ترین کانال‌های بانکداری الکترونیک عبارت‌اند از:

  • رایانه‌های شخصی
  • کیوسک
  • شبکه‌های مدیریت یافته
  • تلفن ثابت و همراه
  • دستگاه‌های خودپرداز
  • پایانه‌های فروش

[۱] SERVQUAL

[۲] Basic quality

[۳] Zhang & von dran

[۴] Performanc quality

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ب.ظ ]




  • روش ساخت، بهره ­برداری، انتقال (O.T)

B.O.T به عنوان یک نوع قرارداد انجام پروژه با تأمین مالی توسط پیمانکار مطرح می­باشد در این شیوه بخش خصوصی تأمین مالی، طراحی، ساخت و بهره ­برداری از پروژه را در مدت تعیین شده به عهده می گیرد و پس از سپری شدن دوره­ مورد توافق، پروژه به کارفرما منتقل می­ شود. در این روش پیمانکار از طریق فروش محصولات یا خدمات ناشی از اجرای پروژه (در زمان بهره ­برداری) بازگشت اصل سرمایه، هزینه­ های جاری به اضافه­ی سود مورد نظر را جبران می­نماید، در مواردی که رغبت کمی نسبت به سرمایه ­گذاری از طریق این روش وجود داشته باشد، کارفرما می ­تواند دریافت مبلغ مورد نظر در طول دوره­ بهره ­برداری را تضمین نماید که در این صورت ریسک سرمایه ­گذاری کاهش و انگیزه برای نوسعه­ی چنین روش­هایی افزایش می­یابد.

تحقیق - متن کامل - پایان نامه

از مزایای این روش می­توان به موارد ذیل اشاره نمود:

کاهش مسئولیت و تعهدات کارفرما

تأمین منابع مالی از سوی پیمانکار

انتقال ریسک به پیمانکار

امکان جذب تکنولوژی­های نوین

کاهش اختلافات و دعاوی بین کارفرما و پیمانکار

  • روش ساخت، بهره ­برداری، تملک، انتقال (O.O.T)

B.O.T نیز مانند B.O.T یک نوع قرارداد انجام پروژه با تأمین مالی توسط پیمانکار می­باشد. با این تفاوت که کارفرمات (دولت) می­پذیرد که مالکیت طرح در زمان بهره ­برداری در اختیار سرمایه­گذار باشد و پس از دوره­ مورد نظر که معمولاً بلند مدت است مالکیت طرح به دولت منتقل می­گردد. پیمانکار در دوره­ بهره ­برداری، سود سرمایه ­گذاری، استهلاک و هزینه­ های جاری خود را از طریق فروش محصولات یا خدمات ناشی از اجرای پروژه (در زمان بهره ­برداری) جبران می­نماید و در پایان دوره­ بهره ­برداری ضمن توافق، مالکیت طرح به دولت انتقال می­یابد.

  • روش ساخت، تملک، بهره ­برداری (O.O)

در روشB.O.O[3] نیز سرمایه ­گذاری، ساخت و بهره ­برداری به عهده­ پیمانکار بوده و مالکیت نیز متعلق به او می­باشد و هیچ الزامی در خصوص انتقال مالکیت به دولت وجود ندارد. پیمانکار (سرمایه­گذار) از طریق جمع­آوری عوارض، فروش خدمات و دیگر موارد، سود سرمایه ­گذاری و هزینه­ های جاری خود را تأمین می­نماید. دولت نیز می ­تواند خرید خدمات یا محصولات تولیدی را تضمین نماید (لطفی،۱۳۸۸).

  • مرور مدل­های انتخاب پیمانکار

انتخاب پیمانکار از دشوارترین و مهم­ترین تصمیمات کارفرما در پروژه های عمرانی می­باشد. هر پروژه عمرانی ممکن است با شرایط بد و عدم اطمینان مواجه شود و یک پیمانکار نامناسب احتمال تأخیرات، افزایش هزینه ها، کار و کیفیت پایین تر از استاندارد، مجادلات و حتی ورشکستگی را افزایش می­دهد (هاتوش و اسکیتمور،۱۹۹۷). برای پروژه های ساختمانی پیچیده و با میزان ریسک بالا، رویکرد پایین­ترین قیمت پیشنهادی، گزینه ای سودمند برای مواجهه با مسائل انتخاب پیمانکار نمی ­باشد، زیرا مالک باید ریسک بالای عدم موفقیت را متقبل شود (Marzouk, 2006). در این شرایط رویکردی ترکیبی باید مورد توجه قرار گیرد، این رویکرد عواملی هم­چون قیمت پیشنهادی، عملکرد محتمل و مواردی از این دست را مدنظر قرار می­دهد. در سه دهه اخیر، روش های متفاوت بسیار زیادی به منظور بهبود احتمال و میزان موفقیت در پروژه های عمرانی در زمینه انتخاب پیمانکاران به کار گرفته شده اند.

هالت[۴] (۱۹۶۶) رویکردی برای رتبه بندی پیمانکاران به وسیله تحلیل خوشه­ای[۵] را ارائه کرد (هالت وهمکاران،۱۹۹۴؛ هالت،۱۹۹۷).

دیکمن (۱۹۸۱) تئوری کاربرد پذیری چند خاصیتی را برای یک مورد مطالعاتی در ارزیابی و انتخاب پیمانکار برای قراردادهای Cost Plus به کار برد.

Nguyen (1985) تئوری مجموعه فازی را برای ارزیابی پیمانکاران بر اساس یک سری از پارامتر های تصمیم گیری به کار برد.

جاسلسکیس[۶] و راسل[۷] (۱۹۹۲) رویکردی به انتخاب پیمانکار از نقطه نظر تحلیل ریسک[۸] را بنا نهادند؛ فوتیوس[۹] و سوسن لیو[۱۰] (۱۹۹۲) روشی بر اساس میانگین پیشنهادات در مناقصات رقابتی را مطرح کردند.

پونگ پنگ[۱۱] و لیستون[۱۲] به کاربرد ترکیبی از تابع مطلوبیت و تابع رفاه اجتماعی برای ارزیابی توانایی پیمانکاران در زمان بررسی پیشنهادات اشاره کرده اند. ونگ[۱۳] و همکاران (۲۰۰۱) بکارگیری شیوه تشخیص چند متغیره[۱۴] را به منظور بهبود و توسعه مدلی جهت رده بندی پیمانکاران برای معیارهای ویژه پروژه مورد کاوش قرارداده اند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

مدل تجمیع وزن دهی ابعادی[۱۵] (DWA) به وسیله راسل و اسکیبنوسکی[۱۶] ایجاد و توسعه داده شد. رویکرد دیگری که توسط مهدی[۱۷] و همکاران و تاپکو[۱۸] ارائه شده است از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای انتخاب پیمانکاران بهره گرفته است.

مونایف[۱۹]، AHP را برای انتخاب پیمانکاران بکار گرفته است. این مدل معیارهای ارزیابی مقدماتی پیمانکاران را با قیمت پیشنهادی به عنوان یکی از معیارهای تصمیم به منظور دستیابی به بهترین پیشنهاد مناقصه ترکیب می کند. روشی کمی برای انتخاب پیمانکار، توسط هالت وهمکاران معرفی شده است، که از تحلیل چندشاخصه[۲۰] و تئوری مطلوبیت[۲۱] بهره می­گیرد.

هاتوش و اسکیتمور استفاده از شیوه های نظام مند تحلیل تصمیم چندمعیاره را به منظور انتخاب پیمانکار و ارزیابی پیشنهادات بر مبنای تئوری مطلوبیت پیشنهاد داده اند، که ارزیابی انواع متفاوتی از قابلیت های پیمانکار را میسر می سازد (هاتوش و اسکیتمور، ۱۹۹۸).

آقای الصبحی[۲۲] و همکارانش (۲۰۰۱) در امر تعیین صلاحیت پیمانکاران از AHP استفاده کرده اند برای این منظور توانمندی پیمانکاران با توجه به معیار های تعیین صلاحیت شده توسط مدل ریاضی AHP که بر اصل مقایسات زوجی استوار است با یکدیگر سنجیده می شود و افراد تعیین صلاحیت شده مشخص می شوند.

راسل و اسکیپنیوزکی پنج روش غالب و کاربردی برای پیش ارزیابی پیمانکاران بیان کردند. سنجش ابعادی، پیش ارزیابی دو مرحله ای، استراتژی در ابعاد گسترده، فرمول پیش ارزیابی و قضاوت شخصی.

سونمز و همکاران (۲۰۰۱) پس از آنکه اظهار داشت که در یک گزینش موثر باید پیش ارزیابی را به عنوان بخشی از عمل انتخاب گنجاند یک روش تحقیقاتی ثانویه استاندارد را برای ارزیابی پیمانکاران معرفی کردند.

انجی و اسکیتمور (۱۹۹۹) از طریق انجام پژوهش تجربی گسترده ای که در انگلستان انجام شد، به بررسی واگرایی معیارهای داوری (تصمیم گیری) که توسط سازمان های مشاوره ای مختلف در پیش ارزیابی پیمانکاران انجام می شود پرداختند.

از مهمترین افرادی که در زمینه مدل های انتخاب پیمانکاران فعالیت های زیادی انجام داده است می­توان به آقای جفری راسل[۲۳] اشاره کرد. وی با همکارانش در سال ۱۹۹۰ یک برنامه رایانه ای به نام Qualifier تهیه کرده اند که بر اساس یک مدل خطی از فاکتورهای وزنی معقول تهیه شده توسط کاربر اجرا می گردد و رتبه پیمانکار را محاسبه می کند هم­چنین آقای راسل برنامه Qualifire -2 را که یک مدل بر اساس سیستم های خبره می باشد را تولید کردند تا پیشنهاد دهنده مناسب را انتخاب کنند (روانشادنیا و همکاران،۱۳۸۵).

از ساده ترین روش های انتخاب، روش سافت پارامتر[۲۴] می باشد. در این روش پارامترهایی برای ارزیابی پیمانکار در نظر گرفته شده و به هر پارامتر ارزش مشخصی بر حسب اینکه تا چه اندازه نیازهای کارفرما را تکمیل نمایند، داده می شود. حاصل جمع ارزش پارامترها، پیمانکار برنده را مشخص می کند (محمد و علی. حیدری، ۱۳۸۷).

یکی دیگر از ساده ترین مدل های انتخاب، مدل A +B می باشد این مدل بر اساس ترکیبی از قیمت اقلام قرارداد (A) و هزینه مربوط به زمان مورد نیاز برای تکمیل کار ها به ازای هر روز (B) ابداع شده است پایین ترین مبلغ A+B، پیمانکار برنده را مشخص خواهد کرد (حیدری، ۱۳۸۷).

آقا باقری و همکارانش از تئوری Grey (خاکستری) که توسعه ای از روش MADM فازی است برای رتبه بندی و انتخاب پیمانکاران استفاده کرده اند. این روش برای حالات ناشناخته و عدم قطعیت بسیار مناسب می باشد و مزایای زیادی نسبت به آنالیز ریاضی دارد. تئوری Grey یکی از تئوریهای ریاضی جدید است که مبنای ترکیب مفاهیم تئوری سیستم و تئوری فضا بنا نهاده شده است (آقا باقری و همکاران، ۱۳۸۹).

کرامتی و وکیلی ضمن مرور اجمالی تکنیک ها و معیار های رتبه بندی و انتخاب پیمانکاران، یک تکنیک جدید مبتنی بر تصمیم گیری چند معیاره را تحت عنوان مدل رتبه بندی مادونی پیمانکاران (SIR)[25] معرفی کرده اند. در این مدل با تعیین وزن معیار ها، تشکیل ماتریس بر تری (S) و مادونی (I) و به دست آوردن مقادیر روند برتری و مادونی با بهره گرفتن از تکنیک های SAW و TOPSIS، رتبه بندی پیمانکاران در چندین مرحله صورت گرفته و در نهایت جمع بندی در مورد بهترین گزینه انجام می شود (کرامتی و وکیلی، ۱۳۸۹).

صادقی و همکارانش یک روش یکپارچه فازی جهت ارزیابی و انتخاب پیمانکاران در پروژه های EPC[26] انجام داده اند. در روش آنها مفهوم مختلف فن دلفی، تئوری مجموعه های فازی و تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره، جهت کاهش عدم قطعیت و پیچیدگی موجود در مسائل تصمیم گیری و شناسایی معیار های مناسب و رتبه بندی پیمانکاران با یکدیگر تر کیب شده ­اند (صادقی و همکاران، ۱۳۸۸).

آروین وهمکارانش با تأکید بر اهمیت موضوع انتخاب پیمانکار جزء در پروژه های ساختمانی، یک مدل مبتنی بر تکنیک AHP را برای تعیین مناسب پیمانکار جزء ارائه داده­اند (آروین و همکاران، ۱۳۸۷).

عباس نیاوهمکاران (۱۳۸۴) روند انتخاب پیمانکار را به دو بخش پیش صلاحیت و تعیین برنده ی مناقصه تقسیم کردند و یک مدل ریاضی برای تعیین صلاحیت ارائه دادند که با در نظر گرفتن معیارها و زیر معیارهای تصمیم گیری و هم­چنین وزن این معیارها از نظر هیأت برگزار کننده ی مناقصه و ارزش گذاری هر کدام از این معیارها برای مناقصه گران به تعیین صلاحیت پرداخته اند. آنها به بررسی توأم دو روش حذفی و امتیازی پرداخته اند. به طوری که با تعریف دو حد وتویی و آستانه ای یک هم­پوشانی بر روی دو روش حذفی و امتیازی صورت گرفته است و با بهره گرفتن از تکنیک TOPSIS مدلی جدید برای ارزیابی پیش صلاحیت پیمانکاران ارائه داده اند (عباس نیا و همکاران، ۱۳۸۴).

رضوان و همکارانش یک رویکرد فازی بر اساس مفهوم ELECTRE جهت ارزیابی و انتخاب پیمانکاران ارائه کرده اند مزیت این رویکرد در استفاده از متغیر های زبانی برای ارزیابی تقدم ها و اوزان معیار ها می باشد. این تقدم زبانی می تواند به صورت اعداد فازی مثلثی و ذوزنقه ای بیان شود (رضوان و همکاران، ۱۳۸۵).

طاهری و رضوانیان بر اساس روش مجموع ساده وزنی (SAW) از روش های تصمیم گیری چند معیاره، مدلی را برای انتخاب روش برون سپاری بسته های کاری ارائه می نمایند و این مدل را برای انتخاب روش برون سپاری ایستگاه ها در پروژه خط هفت متروی تهران به تصویر کشیده اند (طاهری و رضوانیان، ۱۳۸۷).

رجایی و حضرتی (۱۳۸۷)، نتیجه بررسی­های خود را تحت دو روش تصمیم گیری چند معیاره Fuzzy SAW و Fuzzy TOPSIS برای ارزیابی صلاحیت و انتخاب پیمانکاران ارائه کردند و نتایج آن ها را با یکدیگر مقایسه کردند. آنها بر این عقیده اند که با توجه به اینکه بسیاری از معیارهای ارزیابی صلاحیت پیمانکاران کیفی می باشد بنابراین تئوری فازی به عنوان ابزاری مناسب برای پیش صلاحیت و انتخاب پیمانکاران می تواند مورد استفاده قرار گیرد. آنها در تحقیقشان از دوروش تصمیم گیری چند معیاره Fuzzy Saw و Fuzzy Topsis برای تأیید پیش صلاحیت و انتخاب پیمانکاران استفاده کرده اند. با مقایسه نتایج این دو روش در یافته اند که Fuzzy Saw یک روش محافظه کارانه بوده اما روش Fuzzy Topsis برای تصمیم گیرنده ریسک پذیر بهتر می باشد (رجایی و حضرتی، ۱۳۸۷).

درویش و همکاران (۲۰۰۹) در مقاله‌ای باعنوان «به‌کارگیری تئوری‌ گراف و روش‌های ماتریسی به منظور رتبه‌بندی پیمانکار» نشان داده‌اند که چگونه تئوری گراف و روش‌های ماتریسی به‌عنوان ابزار تحلیلی تصمیم‌گیری برای انتخاب پیمانکار می‌تواند به‌کار گرفته شود، به ‌طوری که مسؤولین پروژه می‌توانند این روش را به‌عنوان سیستم پشتیبانی تصمیم در شناسایی پیمانکار واجد شرایط جهت انعقاد قرارداد به‌کار گیرند.

 

در ‏جدول ۲-۱ مشخصات برخی روش شناسی های فوق در انتخاب پیمانکار تشریح می گردد.

  • مشخصات روش شناسی های انتخاب پیمانکار (۱۹۹۸، Holt)

 

ردیف روش شناسی کاربرد شناخته شده درجه ذهنی بودن ماهیت داده های ورودی ماهیت خروجی چشم انداز آتی در رابطه با مسأله
۱ روش های بسپوک پرکاربرد در صنعت بسیار ذهنی توصیفی، دوتایی، زبانی، ذهنی دوتایی/توصیفی محدود به علت کمی
۲ تحلیل چند شاخصه مدل های امتیاز دهی ساده و کاربرد در محیط علمی ورودی های موثر بر روی ارزیابی ذهنی شاخص ها فاصله ای و ترتیبی ولی غالباً ذهنی امتیازات عددی و بر این اساس رتبه بندی میان گزینه ها محدود به علت کمی بودن
۳ مطلوبیت چند شاخصه کاربرد دانشگاهی ورودی، داده های کیفی را به کمی تبدیل می کند داده های خام غالباً کیفی هستند، مطلوبیت، داده های فاصله ای را به دست می دهد

امتیازات عددی و رتبه بندی میان گزینه ها

 

 

 

خوب در صورتی که منحنی های نشان دهنده مطلوبیت استنتاج شوند
۴ رگرسیون چند گانه کاربرد دانشگاهی با دستیابی به داده های فاصله ای، متمایل به ارزیابی ذهنی است پیشگویانه ی فاصله ای عددی، بعلاوه ارزش خوب چشم اندازی برای تحقیق
۵ آنالیز خوشه ای محدود هیچ، در صورتی که داده های چند متغیره خام استفاده شود چند متغیره عضویت گروه و مشخصات گروهی عالی، چشم انداز برای تحقیقات آتی
۶ مجموعه های فازی کاربرد دانشگاهی قلمرویی برای توسعه نمودارهای مخصوص شاخص ها توصیفی/کیفی تبدیل شده به فاصله ای عضویت گروه خوب، ولی احتمالاً برای پذیرش آسان در صنعت بسیار پیچیده است
۷ تحلیل تفکیک کننده چند متغیره کاربرد قبلی کمی چند متغیره عضویت گروه /مشخصات گروهی بیشتر استفاده شده اما احتمال چشم انداز وسیع تری است

 

 

در ‏جدول ۲-۲ برخی از مهم­ترین مدل های مورد استفاده در انتخاب پیمانکار معرفی می­ شود.

  • مدل های انتخاب پیمانکار (۲۰۰۶، Anagnostopoulos and Vavatsikos)

 

ردیف مدل محققان سال
۱ وزن دهی تجمعی راسل و اسکینیوسکی ۱۹۹۰
۲ فرایند تحلیل سلسله مراتبی

الصبحی، الحربی

آناگنوستوپولوس و همکاران

فونگ و چوی

تاپکو

 

۲۰۰۱

۲۰۰۴

۲۰۰۰

۲۰۰۴

۳ رویکرد بسپوک هالت ۱۹۹۸
۴ تحلیل خوشه ای هالت ۱۹۹۶ و ۱۹۹۸
۵ ارزیابی مقدماتی پیمانکار بر مبنای سه دسته معیار پالانیزواران و کومارازوامی ۲۰۰۱
۶ وزن دهی ابعادی

راسل و اسکینیوسکی

سونمز و همکاران

۱۹۹۸

۲۰۰۲

۷ استراتژی وسیع ابعادی

راسل و اسکینیوسکی

سونمز و همکاران

۱۹۹۸

۲۰۰۲

۸ استدلال مدرکی سونمز و همکاران

۲۰۰۲

 

۹ مدل مجموعه های فازی

ان گوین

لین و چن

۱۹۸۵

۲۰۰۴

۱۰ مدل عملکرد عمومی آلاکرون و مورجس ۲۰۰۲
۱۱ مدل متمرکز بر دانش راسل و همکاران ۱۹۹۰
۱۲ تحلیل چند شاخصه هالت و همکاران ۱۹۹۵
۱۳ تئوری مطلوبیت چند شاخصه هاتوش و اسکیتمور ۱۹۹۸
۱۴ روش رگرسیون چند گانه هالت ۱۹۹۸
۱۵ تحلیل تفکیک کننده چند متغیره

هالت

اسکیتمور و مارسدن

۱۹۹۸

۱۹۹۸

۱۶ سیستم امتیاز دهی ارزیابی عملکرد (PASS) کومارازوامی ۱۹۹۶
۱۷ قاعده ارزیابی مقدماتی

راسل و اسکینیوسکی

سونمز و همکاران

۱۹۹۸

۲۰۰۲

۱۸ تحلیل رسیک جاسلسکیس و راسل ۱۹۹۲
۱۹ ارزیابی کیفیت ساده شده ریکس ۱۹۹۷
۲۰ قضاوت ذهنی

راسل و اسکینیوسکی

سونمز و همکاران

۱۹۹۸

۲۰۰۲

۲۱ ارزیابی مقدماتی دو مرحله ای

راسل و اسکینیوسکی

سونمز و همکاران

۱۹۸۸

۲۰۰۲

 

در ‏جدول ۲-۳ به بررسی مزایا و معایب مدل­های فوق می­پردازیم.

 

  • مقایسه میان مدل های ارزیابی مقدماتی پیمانکاران (Sawalhi et al.,2007 )

 

 

ردیف نوع مدل مولف مزایای مدل معایب مدل
۱ تجمیع وزن دهی (DWA ) راسل و اسکینیوسکی

کاربرد ساده

نیازمند دانش ویژه ای نمی باشد.

-به قضاوت های ذهن تصمیم گیرندگان وابسته است.

-امتیازی پایین در یک قسمت می تواند توسط امتیازی بالاتر در قسمتی دیگر جبران شود.

ریسک های همپیوند با تناقض اطلاعات پیمانکار را در نظر نمی گیرد.

-ریسک های ذاتی ناشی از عقاید متفاوت تصمیم گیرندگان را لحاظ نمی کند.

-قابلیت همساز کردن معیار های متفاوت با واحد های نا همسان اندازه گیری را دارا نمی باشد.

۲ سیستم دانش محور (KBS) راسل و همکاران به قواعد تصمیم ابتکار شانسی برای استفاده جهت انتظارات بهتر را می دهد. محدودیت موجود در مدل، طرز عمل تلویحی عدم اطمینان ذاتی دانش ابتکاری می باشد.
۳ تحلیل جند شاخصه (MAA) هالت و همکاران

-MAA یک مدل امتیاز دهی ساده است

-به دلیل سادگی به کررات توسط تصمیم گیرندگان مورد استفاده قرار می گیرد.

-متغیر ورودی که توسط کاربران استفاده می شود غالبا، یک مقدار بسیار ذهنی است.

-مدل نمی تواند بررسی های نظام مند را بر پایه قضاوت ها با یکدیگر پیوند دهد.

-غیر خطی بودن میان معیار های تصمیم و ویژگیهای پیمانکاران را مد نظر قرار نمی دهد.

-عدم قطعیت اطلاعات پیمانکاران در نظر گرفته نمی شود.

۴ ارزیابی مقدماتی با مجموعه های فازی آن گوین

-با داده های کمی و کیفی سر و کار دارد

-با عضویت گروهی کار می کند

-به داده های غیر قطعی رسیدگی می کند.

- مشکلات همیشه با فرمول بندی توابع عضویت برای معیار های ارزابی مقدماتی و تعداد پارامتر ها و پیچیدگی چار چوب.
۵ مدل PERT برای ارزیابی مقدماتی هاتوش و اسکیتمور -رتبه بندی های چند گانه را با هم پیوند داده و برسی عدم قطعیت در داده های پیمانکاران را میسر می سازد.

- ماهیت ذهنی قضاوت ها بر سطح مقاصد تأثیر گذار است.

- این شیوه قابلیت سر و کار داشتن با ارتباطات غیر خطی ذاتی بین شاخص های پیمانکاران و تصمیمات ارزیابی مقدماتی متناظرشان را دارا نمی باشد.

۶ فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مونایف، الحاربی، مهدی و تاپکو

-تصمیم گیری گروهی را امکان پذیر می سازد.

- قضاوت های ذهنی را به وزن های معنی دار و نسبت هایی بر مبنای تصمیمات پایه انتقال می دهد.

-قضاوت های متنوع تصمیم گیرندگان را می توان به وسیله این شیوه که آن قضاوت را به نتیجه ای بیانگر تبدیل می کند، همساز کرد.

-با دقت زیاد به ناسازگاری های موجود در قضاوت ها اشاره می کند.

-ماهیت ذهنی اختیار دادن به تصمیم گیرنده در ارتباط با وزن، تصمیم نهایی را تحت تأثیر خواهد داد.

–مقیاس به کار رفته واضح نیست.

- احتمال وقوع رتبه بندی معکوس وجود د ارد.

-مقایسه میان دو معیار به واسطه دو مقیاس متفاوت صورت می گیرد.

 

 

۷

 

 

 

مطلوبیت چند شاخصه

 

 

 

هاتوش و اسکیتمور

 

 

-ارزیابی انواع متفاوتی از قابلیت های پیمانکاران را امکان پذیر می کند.

-داده های غیر قطعی را به کار می برد.

-ریسک تصمیم گیرنده را متحد می کند.

 

 

-باز یافتن تر جیحات پیمانکاران عمومی از طریق تابع مطلوبیت مشکل می باشد.

-به منظور استنتاج تابع مطلوبیت نیاز مند مقررداشتن مقادیر دقیق احتمال می باشد.

- فرایند تصمیم گیری زمان بسیار زیادی را نیاز داشته و در صورت زیاد بودن تعداد معیار ها ملالت آور می شود.

-نیاز مند وقوف بسیار زیادی بر نظریه احتمالات می باشد.

-فاقد توانایی رسیدگی به چندین تصمیم گیرنده به طور همزمان می باشد.

۸ استدلال مورد محور ان جی

راه حلی کاربردی ساده ای را در زمانی که آگاهی درباره سیستم مخصوص ارزیابی مقدماتی ضعیف می باشد می تواند ارائه کند.

-راه حل های به دست آمده از موارد قبلی می توانند برای تطابق با موقعیت فعلی از طریق توابع انطباق تعبیه شده در سیستم، اصلاح و تعدیل شوند.

-مدل نیازمند وارد کردن تعداد زیادی از مورد هادر زمان راه اندازی اولیه می باشد که ممکن است در عمل مشکل باشد

- در مورد هایی که هیچ راه حل تقریبی و یا مشابهی برایشان وجود ندارد، سیستم یک راه حل معکوس را ارائه خواهد کرد.

-این سیستم یک سیستم تطابق پذیر که توانایی یا گیری و پیش بینی راه حل های جدید را داشته باشد، نیست.

۹ شبکه های عصبی مصنوعی طاها، خسرو شاهی، لام و همکاران

-روش های داده –رانده خود انطباق که در آنها تعداد معدودی دلایل قبلی در باره مدل های مسائل تحت مطالعه وجود دارد.

-نیازی برای معلوم بودن توزیع آماری داده ها وجود ندارد.

-سوای از ساختار داخلی شبکه های عصبی، واگرایی داده ها به طور ضمنی محاسبه می شود.

-برای تحلیل کردن روابط غیر خطی در میان متغیر های خروجی مناسب است.

-نتایج شبکه های عصبی را می توان عمومیت داد.

-دارای توانایی انجام هر دوی محاسبات و استنتاج ها برمبنای ترکیبی پیچیده از داده های کمی و کیفی می باشد.

- عدم قطعیت و عدم دقت ها به کمترین میزان کاهش می باشد.

- برای مدل شبکه عصبی ارائه توضیحی راجع به اینکه چرا یک پیمانکار داوطلب واجد شرایط و یا فاقد شرایط لازمه بوده، دشوار می باشد.

-شبکه عصبی غالباً به علت نشان دادن درجه پایینی از قابلبت درک، مورد انتقاد قرار گرفته است.

-مدل شبکه عصبی از دشواریهای در اکتساب زوجهای آموزشی برای پروژه های خصوصی کارفرمایان رنج می برد.

-شبکه عصبی به منظور آموزش نیازمند مقادیر زیادی از داد ه های گذشته می باشد.

 

 

  • شاخص های انتخاب

در فرایند ارزیابی و انتخاب پیمانکاران مهم­ترین مرحله، تعیین شاخص های انتخاب می باشد. زیرا انتخاب کردن یک نوع تصمیم گیری می باشد و هر تصمیم ­گیری بر مبنای یک سری شاخص انجام می­گیرد.

هاتوش و اسکیتمور (۱۹۹۷) اطلاعاتی را که برای سنجش معیارهای پیش ارزیابی و ارزیابی مناقصه لازم هستند را به پنج دسته اطلاعات مالی، اطلاعات فنی و تکنیکی، اطلاعات مدیریتی و اطلاعات امنیتی تقسیم کردند.

جنینگ و هالت از طریق توزیع پرسشنامه، معیارهای مهم در انتخاب پیمانکاران را جویا شده اند و نه معیار قیمت، تجربه کار مشابه، شهرت پیمانکار، ثبات مالی، روابط کاری قبلی، اتمام به موقع پروژه ها، تجربه پرسنل کلیدی، صلاحیت کارکنان کلیدی و تصور موجود از شرکت پیمانکار را مهمترین عوامل در انتخاب پیمانکار می­دانند (Jennings &Holt,1998 ).

واتس هشت معیار کلیدی را برای ارزیابی پیمانکاران برشمرده است که به ترتیب اولویت عبارتند از:

خبرگی سازمانی، ظرفیت کاری، خبرگی در مدیریت پروژه، عملکرد در پروژه های قبلی، شهرت شرکت، روابط پیمانکار با کارفرما، توانایی فنی، روش انجام کار (کاظمی و زاهدی، ۱۳۸۸).

عباس نیا و همکارانش برای ارزیابی پیش صلاحیت پیمانکاران از ۳۲ معیار استفاده کرده اند که این معیارها را در هشت مجموعه ی تجربه، پایداری مالی، سوابق شرکت، کیفیت، کارهای جاری، منابع، ساختار شرکت و تکنولوژی شرکت، دسته بندی کرده اند (عباس نیا و همکاران،۱۳۸۴).

جلالیان و صبحیه ۳۲ فاکتور موثر بر عملکرد پیمانکاران که در سیستم های ارزیابی مقدماتی کشورهای استرالیا، ایران، آمریکا و کویت مورد استفاده قرار می گیرد را شناسایی کرده اند و پنج فاکتور به اتمام رسانیدن پروژه های قبلی در موعد مقرر، سابقه و تجربه مرتبط با نوع پروژه، تجهیزات و ماشین آلات، حجم و تعداد پروژه های انجام شده و ظرفیت مالی را به عنوان موثرترین معیارها برای ارزیابی عملکرد پیمانکاران معرفی کرده ­اند (جلالیان و صبحیه، ۱۳۸۵).

کرامتی و وکیلی از معیارهایی که آقای وانگ در سال ۲۰۰۰ در تحقیقاتش به آنها اشاره کرده است، ۳۴ معیار را برگزیده اند که در نه حوضه تجربه کارکنان، منابع و موجودی ها، توانایی های اجرایی و مدیریتی، بهداشت و ایمنی، گزارش عملکرد، شهرت پیمانکار، پیشنهادات پیمانکار، ظرفیت کاری، سایر معیارهای ارزیابی دسته بندی کردند (کرامتی و وکیلی، ۱۳۸۹).

بتولی و همکارانش با بررسی ۳۰ مقاله و نظر خبرگان، ۲۹ عامل کلیدی را در انتخاب پیمانکاران صنعت ساختمان شناسایی کرده اند که این معیارها را در چهار دسته کلی منابع پیمانکار، قیمت پیشنهادی، سوابق پیمانکار و قابلیت های مدیریتی پیمانکار ارائه داده اند. ایشان از طریق پرسش نامه و توزیع آن بین شرکت های مشاور رتبه یک، میزان اهمیت این معیارها را نیز مشخص کرده ­اند (بتولی و همکاران، ۱۳۸۹).

آقاباقری وهمکارانش با بهره گرفتن از مصاحبه با خبرگان صنعت ساختمان و از طریق پرسشنامه ۲۸ شاخص موثر بر انتخاب پیمانکاران را مشخص کرده و این شاخص ها را در شش گروه شامل شاخص فنی، شاخص مهارتی - توانایی، شاخص اقتصادی - مالی، شاخص مدیریتی و کادر تخصصی، شاخص تجهیزات، شاخص حسن سابقه و اعتبار تقسیم بندی نمودند (آقاباقری وهمکاران، ۱۳۸۹).

عکس مرتبط با اقتصاد

  • رویه های ارزیابی و انتخاب پیمانکاران در کشورهای مختلف

یک سری مطالعات اولیه صورت گرفته در کشور هنگ کنگ نشان می دهند که رویکردهای متفاوتی به جهت انتخاب پیمانکاران واجد شرایط در کشورها و سازمانهای مختلف وجود دارند و در این راستا معیارهای بسیار زیادی تدوین شده اند. در ادامه نمونه هایی از رویه های ارزیابی مقدماتی، تعیین صلاحیت و انتخاب پیمانکار در کشورهای هنگ کنگ، استرالیا، ترکیه و انگلیس شرح داده می­شوند.

  • ارزیابی مقدماتی پیمانکاران در هنگ کنگ

صنایع ساخت و ساز هنگ کنگ شامل کارفرمایان زیادی در بخش خصوصی می باشد. بار کاری پروژه­ های ساخت و ساز در این کشور بیانگر مشارکت بالای بخش عمومی در این زمینه است.

کارفرمایان دولتی دارای ادارات مختلفی زیر نظر اداره کل کارهای عمومی این کشور هستند که می توان از سازمان های مسکن هنگ کنگ، سازمان حمل و نقل ریلی و سازمان حمل و نقل هوایی در این زمینه نام برد.

رویه انتخاب پیمانکار واجد شرایط توسط اداره کارهای عمومی هنگ کنگ بدین صورت است که تنها پیمانکاران موجود در لیست تأیید صلاحیت، مجاز به شرکت در مناقصه هستند.

لیست های پیمانکاران صلاحیت دار به سه دسته بر حسب ظرفیتشان تقسیم می شوند. در هرگروهی دو سطح وضعیت وجود دارد. سطح اول را سطح آزمایشی و سطح دوم را سطح تأیید می نامند. تأیید پس از آزمایش، با اتمام رضایت بخش کار به همراه سوابق عملکردی خوب میسر خواهد شد. ارتقاء پیمانکاران در هر گروهی بستگی به برآورده شدن نیازهای مالی، توانایی های فنی- مدیریتی و اتمام رضایت بخش قراردادها دارد. لیست های پیمانکاران تأیید شده سالیانه به تفکیک هر گروه، تدوین و بازنگری می شوند.

فرایند انتخاب پیمانکاران واجد شرایط در دو مرحله صورت می گیرد. در مرحله اول آن دسته از پیمانکارانی که آشکارا غیر قابل قبول هستند، از لیست پیمانکاران مورد بررسی حذف می شوند.

در مرحله دوم پیمانکاران منتخب در مرحله اول مورد ارزیابی دقیق­تری قرار می گیرند. معیارهای مرحله اول بر این اساس قرار دارند که آیا پیمانکار مورد نظر نیازهای اولیه ذکر شده در اطلاعیه یا آگهی را برآورده می سازد یا خیر؟ معیارهای مرحله دوم شامل جنبه های تخصصی فرایند بررسی می باشند که عبارتند از: تجربه قراردادهای دولتی هنگ کنگ در پنج سال گذشته؛ تجربه قراردادهای محلی و هم­چنین بین المللی دیگر در پنج سال گذشته؛ تجربه، مقبولیت و سازماندهی مدیران، متخصصین و کارکنان فنی؛ تجربیات مرتبط با انواع یا اندازه ساختمان­ها و غیره یا انواع ساخت و سازهای صورت گرفته در پروژه ها در ۵ سال گذشته؛ در دسترس بودن و جزئیات ماشین آلات تخصصی، تجهیزات، کارگاه ها و غیره؛ جزئیات منابع مالی و…. (Kumaraswamy,1996 )

  • تعیین صلاحیت اولیه پیمانکاران در ترکیه

در ترکیه آن دسته پیمانکارانی که نیازهای ضروری قراردادی پروژه ها را برآورده می سازند، می توانند در مناقصات این گونه پروژه ها شرکت نمایند. این نیازمندی ها وابسته به وضعیت مالی پیمانکاران می باشند. اگر آن بخش استفاده نشده اعتبار پولی یا اسنادی پیمانکار بدهی مالیاتی داشته باشد، اجازه شرکت در مناقصه را ندارد. از این رو یک فرایند دو مرحله ای برای انتخاب پیمانکارانی که نیازهای پروژه را برآورده ساخته اند، وجود دارد. این مراحل عبارتند از:

تعیین صلاحیت اولیه پیمانکار

انتخاب پیشنهاد دهنده با پایینترین قیمت از میان متقاضیان واجد شرایط

در مرحله اول معیارهای ارزیابی مقدماتی پیمانکار عبارتند از: توانایی اتمام به موقع پروژه، تخصص سازمانی، در دسترس بودن کارمندان متخصص و با تجربه و در دسترس بودن منابع از قبیل ماشین آلات و تجهیزات. پیمانکارانی که امتیازی کمتر از حد استاندارد کسب نموده اند، در این مرحله حذف می گردند. سپس میانگین امتیازات متقاضیان باقیمانده محاسبه شده و پیمانکارانی که امتیازی بیشتر از ۹۵ درصد میانگین امتیازات را به دست آورده باشند، واجد شرایط برای ورود به مرحله بعدی خواهند شد. اگر تعداد پیمانکاران متقاضی از ۵ شرکت کمتر باشد، تمامی پیمانکاران باقیمانده امتیازی بالاتر یا برابر با امتیاز استاندارد دارند و تمامی آن ها واجد شرایط خواهند شد. در مرحله دوم قیمت های پیشنهادی آنان مورد بررسی قرار می گیرند.

تفاوت های قیمتی برآورد هزینه کارفرمای پروژه و قیمت های پیشنهادی پیمانکاران محاسبه می گردند. پیمانکاری که بیشترین اختلاف را با هزینه برآوردی دارد، برنده مناقصه خواهد شد (به عبارت دیگر پایینترین قیمت پیشنهادی برنده مناقصه خواهد شد) (Topcu,2004).

  • رویکردهای انتخاب پیمانکار در انگلیس

بیشتر کارفرمایان در انگلیس از رویکردی انتخابی در انتخاب پیمانکاران واجد شرایط در مناقصاتشان استفاده می نمایند. این رویکرد در کاهش مناقصات بی نتیجه و هزینه های مازاد مفید می باشد. هم­چنین این رویکرد فرصتی را جهت ارزیابی رقابت پذیری و ظرفیت بالقوه پیمانکاران در راستای کسب رضایتمندی کارفرمایان را پیش روی آنان قرار می دهد.  فرم عمومی این فرایند ارزیابی، ارزیابی مقدماتی پیمانکار است که به دنبال شناسایی پیمانکارانی اصلح چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ توانایی فنی می باشد. این فرایند دربردارنده اندازه گیری و ارزیابی قابلیت های بالقوه پیمانکاران بر اساس مجموعه های از معیارها است که معیارهای ارزیابی مقدماتی نام دارند (Wong et al. ,2001).

مطالعات انجام گرفته در انگلیس نشان می دهد که بیش از نود درصد کارفرمایان از معیارهای تصمیم گیری خاص خودشان در انتخاب پیمانکار واجد شرایط استفاده می نمایند و هیچ مجموعه استانداردی از معیارها که مورد تایید طرفین قرارداد باشد، وجود ندارد. دو عامل اصلی اثر گذار بر فرایند تدوین معیارهای ارزیابی مقدماتی عبارتند از: اهداف کارفرما و ادراکات تصمیم گیرندگان (Wong,2004 ).

تحقیقات صورت گرفته نشان می دهند که اختلافات معنی داری بین کارفرمایان بخش عمومی و خصوصی از نقطه نظر معیارهای ارزیابی وجود دارد. نحوه قرارداد، توانایی مدیریتی، پیشرفت کار، روابط پیمانکار- کارفرما و پاسخگویی در برابر دستورالعمل­ها، معیارهایی هستند که بیشترین اختلاف نظر رتبه ای بین کارفرمایان بخش عمومی و خصوصی را دارا می­باشند (Singh & Tiong,2006 ).

به طور کلی ده معیار اصلی و مهم در ارزیابی مقدماتی پیمانکاران به ترتیب عبارتند از: عملکرد کلی پیمانکاران، اقدامات فریبکارانه، ثبات مالی، توانایی مدیریتی، ثبات سازمان، رقابت پذیری، پیشرفت کار، استاندارد کیفیت، قراردادهای شکست خورده و روابط با کارفرما.

ده معیار با کمترین میزان اهمیت در تعیین صلاحیت اولیه پیمانکاران عبارتند از: تعداد پیشنهادات قبلی، میزان کار ار جاعی به پیمانکارن فرعی، سوابق فعالیت در کسب و کار، نحوه قرارداد، موقعیت فیزیکی، روش­های تدارکات و خرید، تجارت خاص، سرمایه در گردش، روابط با پیمانکاران فرعی و سطح تکنولوژی. (میر احمد زاده، ۱۳۸۵)

[۱] Build-Operate-Transfer

[۲] Build- Operate- Own- Transfer

[۳] Build- Own- Operate

[۴]  Holt

[۵] Cluster Analysis

[۶] Jaselskis

[۷] Russell

[۸] Risk Analysis

[۹] Photios

[۱۰] Sou-Sen Leu

[۱۱] Pong Peng

[۱۲] Liston

[۱۳] Wong

[۱۴] Multivariate Discernmene Techniqe

[۱۵] Dimentional Weighting Aggregation Model

[۱۶] Skibniewski

[۱۷] Mahdi

[۱۸] Topcu

[۱۹]  Manaif

[۲۰] Multi Attribute Analysis

[۲۱] Utility Theory

[۲۲] Al-Subhi

[۲۳] Jeffrey S.Russell

[۲۴] Parameters Soft

[۲۵] Superiority & Inferiority Ranking

[۲۶] Engineering, Procurement and Construction

[۲۷] Aggregated Weighing

[۲۸] Al- Harbi

[۲۹] Anagnostopoulos

[۳۰] Dimensional Weighting

[۳۱]Dimensional – Wide Strategy

[۳۲] Sonmez

[۳۳] Evidential Reasoning

[۳۴] Lin

[۳۵] Chen

[۳۶] General Performance Model

[۳۷] Alacron

[۳۸] Mourges

[۳۹] Knowledge – Intensive Model

[۴۰] Marsden

[۴۱] Performance Assessment Scoring System

[۴۲] Prequalification Formula

[۴۳] Risk Analysis

[۴۴] Simplified Quality Assessment

[۴۵]  RICS

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ب.ظ ]




دیپلماسی عمومی از منظر انستیتو بروکینگز[۱]، به آن بخش از برنامه‌های دولتی گفته می‌شود که به قصد اطلاع‌رسانی و یا اعمال نفوذ بر افکار عمومی سایر کشورها انجام می‌شود. دیپلماسی عمومی از دیپلماسی سنتی فراتر می‌رود و به تعامل میان گروه‌های ذی‌نفوذ و جریان فراملی اطلاعات و آراء و به‌تبع آن جهت‌دهی افکار عمومی مردم سایر کشورها می‌پردازد.

دیپلماسی عمومی، از مجرای اعطای بورسیه تحصیلی و برنامه ­های تبادل دانشجو، آموزش زبان، رسانه‌ها و به‌ویژه رسانه­های جدید و شبکه ­های اجتماعی، سلبریتی دیپلماسی و یا دیپلماسی مشاهیر، توریسم و یا دیپلماسی شهروندی، دیپلماسی معماری، دیپلماسی پزشکی، دیپلماسی ورزشی، دیپلماسی غذا، دیپلماسی حیوانات و … محقق می­ شود.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

وزارت امور خارجه ایالات‌متحده آمریکا، در سال ۱۹۸۵ در  تعریف دیپلماسی عمومی این‌گونه آورده است که؛ «دیپلماسی عمومی به برنامه‌های تحت حمایت دولت اشاره دارد که هدف از آن‌ ها اطلاع‌رسانی و یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است.» (مشرق, ۱۳۹۱)

دانلود پایان نامه

اما به دلیل تنیدگی این مفهوم با قدرت نرم، آن را می‌توان این‌گونه تعریف نمود:

«توانایی تأثیرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج مطلوب از طریق جذابیت به‌جای اجبار یا تطمیع. به عبارت دیگر قدرت نرم توانایی به دست آوردن نتایج مطلوب است به دلیل آنکه دیگرآن‌همان چیزی را بخواهند که شما می‌خواهید.» (مشرق, ۱۳۹۱)

در یک جمع‌بندی، می‌توان دیپلماسی عمومی را آمیزه­ای از شیوه ­های غیررسمی برای انتقال پیام به مخاطبان جهانی دانست که از طریق «اقناع اذهان و ارضای قلوب» به تصرف قلب و ذهن آنان خواهد انجامید؛ که ترمیم و یا ارائه وجهه و چهره یک دولت-ملت، در نزد آن مخاطبان نیز از تبعات آن خواهد بود.

قدرت نرم:

«قدرت نرم، توانایی کسب از طریق جذب به‌جای اجبار» است. این نوع قدرت «از طریق روابط با متحدان، کمک­های اقتصادی و تبادلات فرهنگی حاصل می‌شود» (S.Nye, 2004)

عکس مرتبط با اقتصاد

جوزف نای این‌گونه عنوان می­ کند: «قدرت نرم جلب نمودن مردم به‌جای مجبور کردن آن‌ ها است » (گلشن پژوه, ۱۳۸۷, ص. ۲۲)

این نوع از قدرت می ­تواند موجب به وجود آمدن و توسعه افکار عمومی مطلوب­تر و کسب اعتماد بیشتر در میان کشورهای دیگر شود. به نظر نای، اساس قدرت نرم در ارزش­های فرهنگی و سیاسی یک کشور نهاده شده است، در فرهنگ عمومی و نحوه­ رفتار سیاسی با هر کشور در سطح بین المللی؛ و درواقع ایجاد حس مشروعیت برای اهداف بین المللی یک کشور. وی در مقاله­ای دیگر می‌نویسد: قدرت نرم، توانایی به دست آوردن چیزی است که با جذب و اقناع سایرین برای اهداف خود می‌خواهیم. به‌هرحال، قدرت نرم، واژه­ای است که در نظریه­ های روابط بین‌الملل برای توصیف یک مجموعه سیاسی، مانند دولت به کار می‌رود؛ توانایی­ای که به‌طور مستقیم بر رفتار یا منافع سایر نهادهای سیاسی از طریق شیوه ­های فرهنگی و ایدئولوژی سیاسی تأثیرگذار است. البته این مفهوم در مقایسه با قدرت سخت معنا پیدا می‌کند که به لحاظ تاریخی معیار واقع­گرایانه و مسلط قدرت ملی محسوب شده و شاخص‌های سنجش آن کمّی و شامل مواردی چون جمعیت، سرمایه ­های نظامی ملموس و واقعی، یا تولید ناخالص ملی است. (گلشن پژوه, ۱۳۸۷, ص. ۲۲)

 

 

 

سازمان‌دهی:

سازمان‌دهی فراگردی است که طی آن با تقسیم‌کار میان افراد و گروه‌های کاری، و ایجاد هماهنگی میان آن‌ ها برای کسب اهداف تلاش می‌شود. وظیفه سازمان‌دهی و طراحی سازمان در شمار وظایف مهم مدیران است که میزان انعطاف‌پذیری سازمان در مقابل تحولات محیطی را معین می‌کند. (رضاییان, ۱۳۸۳, ص. ۲۷۳)

کنترل و نظارت:

کنترل و نظارت فراگردی است که از طریق آن،‌عملیات انجام‌شده با فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده تطبیق داده می‌شوند. کنترل امری است که به‌صورت مستمر دائمی بر آن باید اهتمام شود و تا انتها استمرار می‌یابد. (stoner, 1983, p. 592)

مدیریت منابع انسانی:

عکس مرتبط با منابع انسانی

مدیریت منابع انسانی، اصطلاحی است برای توصیف گستره‌ای از فعالیت‌های متنوع شامل جذب،‌نگهداری، و پرورش نیروی کار با استعداد و پر انرژی. مدیریت منابع انسانی برای مسئولیت مدیران برای تجهیز سازمان با کارکنان توانمند و حصول اطمینان از مطلوبیت به‌کارگیری استعدادهای آنان دلالت دارد. برخی از صاحب‌نظران بر این باورند که «اگر افراد مناسب استخدام شوند و در جای مناسب به کار روند همه‌چیز خوب پیش خواهد رفت.»‌ (Bridges, 1994, p. 130)

هدایت:

هدایت بر تلاش مدیر برای انگیزش کارکنان به‌منظور نیل به اهداف سازمانی دلالت دارد که از سه طریق؛‌ رهبری،‌ انگیزش و برقراری ارتباط صورت می‌گیرد. (Agrawal, 1982, p. 7)

هماهنگی:

هماهنگی فراگردی است که طی آن، همه بخش‌های تشکیل دهنده یک کل برای کسب یک هدف مشترک ترکیب می‌شوند. هماهنگی با مجموعه‌ای از سازوکارهای رفتاری و ساختاری تحقق می‌یابد که برای مرتبط ساختن اجزای سازمان با یکدیگر به کار می روند و نیل به اهداف سازمانی را تسهیل می‌کنند. (رضاییان, ۱۳۸۳, ص. ۳۶۳)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم: مبانی نظری

 

 

 

۱-۲ مقدمه

 

فصل حاضر، به پیشینه و مبانی نظری پژوهش اختصاص دارد که بخش اول آن مربوط به تحقیقات پیشین می­باشد. در این بخش تلاش نگارنده بر آن بود که، پژوهش­هایی را که به لحاظ موضوعی با این پایان‌نامه، قرابت دارد، برگزیند و آن‌ ها را به ترتیب اولویت، مورد ارزیابی قرار دهد. شایان ذکر است که، متأسفانه در بررسی حوزه الگوی آرایش رسانه­ای، تحقیق خاصی مشاهده نگردید.

بخش دوم فصل حاضر نیز، به مبانی نظری پژوهش می‌پردازد. مواردی از قبیل جنگ نرم ،‌ قدرت نرم، دیپلماسی عمومی، ارتباطات استراتژیک، رقابت در سپهر رسانه‌ای، مدیریت استراتژیک رسانه،  رسانه به مثابه پدیده‌ای انسان­وار و همچنین سیر تطور رسانه و مخاطب در فضای نوین رسانه‌ای جهان، ازجمله مواردی هستند که مبانی نظری تحقیق حاضر را شکل می‌دهند که در بخش دوم تحقیق آمده است.

 

۲-۲ بررسی تحقیقات پیشین

 

۱-۲-۲ تحقیقات داخلی

نزدیک‌ترین پژوهش­هایی که در حوزه داخلی به موضوع تحقیق حاضر یافت شد، موارد زیر می‌باشد:

  • آزرکمند، احسان (۱۳۸۸). آرایش رسانه­ای ناتو فرهنگی در تضعیف فرهنگ دینی و ملی با تأکید بر شبکه ­های فارسی‌زبان. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده صداوسیما، قم.

این پژوهش به‌منظور بررسی و تحلیل آرایش رسانه­ای ناتو فرهنگی در تضعیف فرهنگ دینی و ملی نگاشته شده و بیش از آرایش رسانه­ای صداوسیما، به تحلیل ناتوی فرهنگی می ­پردازد. ازآنجاکه مقوله ناتوی فرهنگی با آرایش رسانه­ای خود درصدد هدف قرار دادن ذهن­ها و اندیشه­ های جامعه ماست، پژوهش حاضر، به شناخت آن و ارائه راهکارها با توصیف و تحلیل و تبیین روند موجود، روش‌های مورد استفاده رسانه­های فارسی‌زبان ناتوی فرهنگی، در تضعیف فرهنگ دینی و ملی کشورمان می ­پردازد.

این پژوهش، با بهره گرفتن از روش تحلیلی، تبیینی و اسنادی و توصیف روند موجود به بررسی شگردها و عملکردهای آرایش رسانه‌ای ناتوی فرهنگی در تضعیف فرهنگ ملی و دینی می‏پردازد و با تبیین مؤلفه‌های سکولاریسم، لیبرالیسم، تهاجم فرهنگی، جنگ نرم، فرهنگ برهنگی، فرهنگ عفاف، اسلام آمریکایی، تشیع ناب، مذاهب ملحد و…، و بررسی متغیرهای اصلی و فرعی درصدد تبیین مسئله پژوهش می‏باشد. بر اساس یافته­ های این پژوهش، متغیر ترویج اسلام آمریکایی با شاخصه سکولاریسم با ۸۰%، متغیر ترویج فرهنگ برهنگی در مقابل فرهنگ عفاف با ۷۰% ، متغیر تقویت مذاهب ملحد در مقابل تشیع ناب با ۶۰% و متغیر تضعیف کارآمدی دین در عرصه سیاست با ۵۰% به ترتیب دارای بیشترین درصد فراوانی در برنامه‌های شبکه­‏های فارسی‌زبان ناتوی فرهنگی بوده ­اند.

وجه تمایز آن با پژوهش پیشِ رو، در آنجاست که، اولاً در مواجهه رسانه­ای ناتوی فرهنگی با جمهوری اسلامی ایران، نگاه این تحقیق معطوف به صف رسانه‌ای دشمن است و همچنین آرایش و رفتار رسانه­ای ناتوی فرهنگی را مورد مداقه قرار داده است. ثانیاً اینکه، روش تحقیق آن به شیوه­ کمی بوده، درحالی‌که تحقیق حاضر ناظر بر روش‌های کیفی انجام‌گرفته است. ثالثاً آنکه به الگوی آرایش رسانه‌ای نمی­پردازد.

 

  • البرزی دعوتی، هادی (۱۳۹۱). آینده‌پژوهی حضور صداوسیمای ایران در فضای اینترنت. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه صداوسیما، تهران.

در این پژوهش، با توجه به تکامل و توسعه اینترنت، ابتدا از طریق مطالعات اسنادی، روندهای مؤثر در آینده رسانه ملی در عرصه اینترنت شناسایی شده که عبارت‌اند از: رشد فناوری، تغییرات فرهنگی و اجتماعی، اسناد بالادستی، رقبای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی، رقابت حرفه‌ای در تقابل با رقابت غیرحرفه­ای، هزینه و فایده در تولیدات رسانه­ای، ویژگی­های رسانه­های نوین، جایگزینی تبلیغات تلویزیونی با تبلیغات اینترنتی، آغاز به کار اینترنت ملی و تشکیل شورای عالی مجازی. همچنین آینده­های محتمل رسانه ملی در فضای اینترنت، تعریف شده که با بررسی دیدگاه­ های ۲۰ صاحب‌نظر- با بهره گرفتن از روش دلفی- نتایج پژوهش به تفکیک درصدهای اولویت حضور، به دست آمد. با توجه به درصد نتایج، در آینده موازی، توجه به رسانه‌اینترنت و فضای مجازی از لحاظ تأمین نیروی انسانی، بودجه و سایر موارد موردنیاز مانند رسانه‌های سنتی «رادیو و تلویزیون»، در این پژوهش، پیش ­بینی شده ­است.

بر این اساس، وجه قرابت موضوعی آن را با پژوهش حاضر می‌بایست در نوع حضور و آرایش صداوسیما در اینترنت دانست. اما وجه افتراق آن در آنجاست که، هدف پژوهش حاضر پیشنهاد «الگوی آرایش رسانه­ای بوده و همچنین ناظر بر شبکه ­های ماهواره­ای است و نه حوزه­ اینترنت.

 

  • باصری، احمد (۱۳۹۱). راهبردهای مقابله با جنگ رسانه‌ای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران.

این پژوهش، در ابتدا جنگ رسانه­ای، برای تصاحب عرصه افکار عمومی را مورد مداقه قرار داده است و در مواجهه با این جنگ رسانه­ای که بخصوص در شبکه ­های ماهواره­ای نمود یافته، این پژوهش به دنبال شناسایی و ارائه راهبردها و راهکارهای عملی متناسب با توانمندی‌های موجود رسانه‌ای کشور می‌باشد. در این پژوهش با بهره گرفتن از روش «دلفی»، راهبردها و راهکارهای پیشنهادی مورد ارزیابی متخصصان قرارگرفته است. جامعه آماری این مطالعه، متخصصان علوم ارتباطات، جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی و کارشناسان و متخصصان رسانه و جنگ رسانه‌ای در کشور بودند که با بهره گرفتن از روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد ۳۰ نفر انتخاب و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند.

نتایج به‌دست‌آمده‌ی این تحقیق حاکی از آن است که مهم‌ترین راهبردهای مقابله با جنگ رسانه‌ای غرب بر ضد جمهوری اسلامی ایران «افزایش اعتماد مخاطب به رسانه ملی از راه پاسخ‌گویی جامع و کامل به همه نیازهای خبری، اطلاعاتی، سیاسی و اجتماعی» و اتخاذ سیاست رسانه‌ای «مصون‌سازی مخاطب در برابر اثرات مخرب شبکه‌های ماهواره‌ای» به‌جای تلاش در جهت حذف فیزیکی یا آزاد گذاری کامل این رسانه‌ها می‌باشد و مهم‌ترین راهکارهای پیشنهادی، افزایش اعتماد مخاطب به رسانه از راه ارائه اخبار و اطلاعات شفاف، روشن، چندجانبه و دقیق به مخاطب، افزایش اعتماد مخاطب به رسانه ملی از راه تهیه و تولید اخبار و گزارش‌های داخلی و خارجی بی‌طرفانه و غیر جانب‌دارانه و افزایش تطابق پیام رسانه ملی با نیازهای اطلاعاتی و خبری مخاطب از راه ارزیابی مداوم نیازهای مخاطبان در گروه‌های مختلف اجتماعی و سنی است.

همان‌گونه که نتایج تحقیق نشان داد، وجه تمایز این تحقیق با تحقیق حاضر(پیشنهاد الگوی آرایش رسانه­ای)، در آن است که این تحقیق راهکار مقابله با جنگ رسانه­ی دشمن را ارائه می‌دهد و  تحقیق حاضر بر آن است تا یک الگوی آرایش رسانه­ای، پیشنهاد دهد.

 

  • باقریان، علی (۱۳۹۰). شیوه‌ها و راهکارهای اجرایی آمریکا در استراتژی جنگ نرم علیه ایران در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ با تأکید بر اسناد ویکی‌لیکس. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران.

آمریکا رویکردهای مختلفی را تاکنون برای به‌زانو درآوردن ایران و وادار کردن آن به تسلیم و نهایتاً تغییر رژیم بکار برده است. این رویکردها در دو دسته کلی سخت­ افزارانه و نرم­ افزارانه قرار داشته است. ناکامی این کشور در دستیابی به اهداف رویکردهای سخت افزارانه باعث شد تا راهبرد نرم افزارانه یا جنگ نرم را اتخاذ نماید. امروزه با کوچک‌تر و پیچیده‌تر شدن جهان به‌واسطه رشد روزافزون وسایل ارتباط‌جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره معادلات گذشته در تنظیم روابط بین کشورها تا حدود زیادی به‌هم‌خورده و جای خود را به معادلات جدیدی داده است؛ به‌گونه‌ای که به‌جای به‌کارگیری مستقیم زور، توجه قدرت‌ها به استفاده از قدرت نرم و ایجاد تغییرات از طریق مسالمت‌آمیز با به‌کارگیری شیوه‌های نوین مداخله در امور داخلی کشورها، مورد توجه قرار گیرد. لذا این تحقیق در پی آن است که شیوه ­ها و راهکارهای اجرایی آمریکا در استراتژی جنگ نرم علیه ایران را بررسی نماید.

نگاه این تحقیق بیش از همه معطوف به شناخت شیوه ­ها و راهکارهای آمریکا در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی است.

 

  • علی‌اکبر زاده انزابی، ابراهیم (۱۳۹۱). راهبردهای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در دیپلماسی رسانه‌ای کشور. پایان‌نامه کارشناسی ارشد،

این تحقیق ضمن بررسی راهبردهای موجود رسانه ملی در رابطه با دیپلماسی رسانه­ای کشور به دنبال ارائه پیشنهادهای عملی در رابطه با دیپلماسی رسانه­ای کشور می‌باشد.

 

  • قنادیان، حسن (۱۳۸۶). استراتژی جنگ رسانه‌ای استعمار فرانو در منطقه خاورمیانه مطالعه مورد جمهوری اسلامی ایران. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران.

هدف این پژوهش بررسی قدرت رسانه ­ها و ارتباط آن‌ ها با مراکز قدرت، بررسی ماهیت استعمار فرانو و چیستی جنگ رسانه­ای و ارتباط این دو باهم، عملکرد جنگ رسانه­ای استعمار فرانو در قبال مسلمانان و جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه است. روش پژوهش نیز برای تجزیه‌وتحلیل اطلاعات از روش توصیفی - تحلیلی و برای جمع‌ آوری اطلاعات از روش‌های کتابخانه­ای و بررسی اسناد و مدارک استفاده شده است.

این تحقیق، در پایان به یک نتیجه کلی اکتفا می­ کند و آن اینکه رسانه­های وابسته به شبکه قدرت استعمار فرانو، پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و همچنین بیداری اسلامی در کشورهای منطقه،  آن‌ ها را نشان رفته و می­خواهند سرچشمه بیداری اسلامی را که جمهوری اسلامی ایران است؛ تضعیف ، استحاله و براندازی نماید.

 

  • عبدالهی نژاد ، علیرضا (۱۳۸۹). مطالعه الگوهای نوین جنگ رسانه­ای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران. دو فصلنامه مطالعات قدرت نرم ، ۱(۱) .

(مورد شناسی: تحلیل محتوای مطالب خبری مرتبط با دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در تارنمای بی‌بی‌سی فارسی)

این مقاله با اشاره به رسانه­های جمعی و تأکید بر قدرت تأثیرگذاری و اقناع آن، به حوادث انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ و هجمه وسیع و سنگین روانی و سیاسی از سوی امپریالیسم رسانه­ای غرب علیه ایران می ­پردازد.

مقاله حاضر همچنین، به بازنمایی مطالب خبری مرتبط با دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ در تارنمای فارسی بی‌بی‌سی می ­پردازد که به روش تجزیه‌وتحلیل محتوا انجام‌شده است. همچنین نگارنده مقاله تلاش نموده تا با تمرکز ویژه بر الگوهای فرایندی خبر، نحوه تهیه و تنظیم مطالب خبری در رسانه بی‌بی‌سی ـ با تأکید بر وب‌گاه (تارنما) بی‌بی‌سی فارسی ـ و چگونگی بازنمایی پدیده انتخابات دهم ریاست جمهوری در این رسانه، یکی از اساسی‌ترین شیوه ­ها و تاکتیک‌های اثرگذاری رسانه‌ای بر مخاطبان هدف یعنی «بازنمایی» و «انگاره سازی» رسانه‌ای در یک چارچوب توصیفی ـ تبیینی مورد واکاوی و ارزیابی قرار گیرد. جامعه آماری این پژوهش، مطالب خبری مرتبط با ایران در پایگاه اینترنتی (تارنما) فارسی «بی‌بی‌سی» است که در ۶ ماهه نخست سال ۱۳۸۸ به‌صورت به هم پیوسته و روزانه به‌دست‌آمده است و حجم نمونه این تحقیق شامل ۳۰۰ مطلب متنوع خبری کاملاً مرتبط با پدیده انتخابات بوده است. بر اساس یافته­ های پژوهش، تمرکز اصلی وب‌سایت بی‌بی‌سی فارسی بر ارزش­های خبری «شهرت» و «برخورد» یا ترکیبی از این دو است.

این رسانه به دور از اصول روزنامه­­­نگاری حوادث مربوط به صحنه انتخابات ایران در چارچوب راهبردهای خبری ـ تبلیغی خود علیه جمهوری اسلامی پرداخته و به نسبت ۶۶درصد اخبار خود را با جهت­گیری منفی علیه ایران منتشر کرده است. بی‌بی‌سی از این رهگذر به دنبال ارائه تصویری فراواقعی و بازنمایی شده از صحنه سیاسی ایران و القای «بحران»، «آشوب»، «بی‌ثباتی سیاسی»، «تشدید نافرمانی مدنی» به مخاطبان انبوه خود در داخل کشور و محیط بین‌المللی برآمده است. دغدغه این مقاله که با روش‌های کمی به نتایج خود رسیده است، در صف جنگ رسانه­ای علیه ایران، تنها متمرکز بر بی­بی­سی بوده و رفتار رسانه­ای آن را ارزیابی نموده است.

 

  • نیازمند بناب، رامین (۱۳۹۱). تأثیر قدرت نرم­افزاری آمریکا بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و نقش رسانه ملی در مقابله با آن. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی(دانشکده علوم سیاسی)، تهران.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ب.ظ ]




بازشناسی به معنای «تشخیص تفاوت بین دو چیز» است و بازشناسی اشیاء در اصطلاح بینایی ماشین، به معنای توانایی تشخیص یک شی از بین مجموعه ­ای از اشیاء است. به عنوان نمونه، بازشناسی تصاویر چهره شامل توانایی تشخیص هویت یک فرد از روی تصویر چهره­ی او با داشتن پایگاه داده­ای از تصاویر افراد مختلف است. چندین دهه است که این مفهوم به عنوان ابزاری پر کاربرد، مورد توجه محققین قرار گرفته است.

۱-۲-۲-۱)فرایند طراحی یک سیستم بازشناسی اشیاء

از آن جایی که هر شی دارای الگوی خاصی است که آن را از سایر اشیاء متمایز می­ کند، سیستم­های بازشناسی اشیاء زیرشاخه­ای از سیستم­های بازشناسی الگو هستند و از فرآیندهای حاکم بر این سیستم‌ها پیروی می­ کنند. هر سیستم بازشناسی الگو برای این که قدرت تمایز بین الگوهای مختلف را پیدا کند و در اجرای وظیفه­ی تشخیص و بازشناسی الگو­ها با موفقیت عمل کند، باید ابتدا آموزش ببیند.  ساختار کلی فرایند آموزش در یک سیستم بازشناسی الگو در شکل(۱-۲) نمایش داده شده است. اولین گام در فرایند آموزش یک سیستم بازشناسی الگو، جمع­آوری تعداد مناسبی نمونه از الگوهای مورد نظر (به طور مثال تصاویر اشیاء در یک سیستم بازشناسی اشیاء) است. خصوصیات این نمونه­ها باید به گونه­ای باشد که اهداف نهایی مورد نظر در سیستم بازشناسی الگو را برآورده کند و حتی­الامکان همه­ی حالت­های قابل پیش ­بینی برای الگوها در بین این نمونه­ها وجود داشته باشد. این بخش زمان زیادی از فرایند طراحی سیستم بازشناسی الگو را به خود اختصاص می­دهد و گاهی اوقات با مشکلاتی نیز همراه است.

گام بعدی پس از جمع­آوری نمونه­های لازم، استخراج ویژگی[۱] از نمونه­ها است. استخراج ویژگی نگاشتی از فضای الگوها به فضای ویژگی­ها است و حاصل آن یک بردار ویژگی عددی برای هر نمونه است. استخراج ویژگی در واقع خصوصیات کیفی الگوها را به ویژگی­های کمی تبدیل می­ کند و بردار ویژگی هر نمونه، توصیفی کمی از آن نمونه ارائه می­دهد. این کار عملا یک فرایند کدگذاری[۲] است، چرا که از نظر هندسی هر الگو را می‌توان به عنوان یک نقطه در فضای اقلیدسی در نظر گرفت. انتخاب نوع ویژگی­ها نیازمند دانش اولیه در مورد الگوها است. این انتخاب باید به گونه­ای باشد که ویژگی­های استخراج­شده بین الگوهای متعلق به یک کلاس حداکثر تشابه و بین الگوهای متعلق به کلاس­های متفاوت حداکثر تمایز را به وجود آورند.

پس از استخراج ویژگی باید روش یادگیری در سیستم بازشناسی الگو تعیین شود تا گام­های اصلی آموزش سیستم شروع شود. روش یادگیری می‌تواند از نوع بدون نظارت[۳] یا بانظارت[۴] باشد. در یادگیری بدون نظارت، الگوها برچسب کلاسی ندارند و بر اساس شباهتشان در کلاس­های یکسان قرار می‌گیرند. در واقع در این روش، هدف کاربر این است که تعیین کند آیا گروه­هایی در مجموعه­ی داده وجود دارند و اگر وجود دارند، چه مشخصاتی الگوهای داخل یک گروه را به هم شبیه می­ کند و چه مشخصاتی الگوهای موجود در گروه­های متفاوت را از یکدیگر متمایز می­ کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دنیای واقعی(جایی که همه مسائل از آن جا نشأت می­­گیرد)
جمع­آوری داده
استخراج ویژگی
انتخاب مدل خوشه­بندی
خوشه­بندی داده­ ها
نتیجه قابل قبول است؟
آموزش رده­بند
آزمایش رده­بند
گزینش ویژگی
انتخاب مدل رده­بندی
نتیجه قابل قبول است؟
دنیای واقعی(جایی که همه راه­حل­ها به آن جا باز می­گردد)
بانظارت
بدون نظارت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۱‑۲   فرایند آموزش در یک سیستم بازشناسی الگو   (۲۰۰۶Kuncheva,)

 

 

در یادگیری بانظارت، برای هر الگو در مجموعه­ی داده، علاوه بر یک بردار ویژگی، یک برچسب کلاس هم وجود دارد. هدف این است که بر اساس نمونه­های موجود، یک رده­بند[۵] به گونه­ای آموزش داده شود که بتواند نمونه‌های جدیدی را که تاکنون ندیده است با کمترین خطا در کلاس مربوط به خودشان رده‌بندی کند. روش یادگیری با توجه به ماهیت مسأله تعیین می­ شود. اگر الگوها برچسب کلاس داشته باشند، از روش یادگیری بانظارت و اگر الگوها برچسب کلاس نداشته باشند از روش یادگیری بدون نظارت استفاده می­ شود.

اگر روش یادگیری بانظارت باشد، گام بعدی اجرای فرایند گزینش ویژگی[۶] است. ویژگی­هایی که در مرحله­ی استخراج ویژگی از الگوها استخراج می‌شوند، دارای کیفیت و اهمیت یکسانی نیستند و برخی از آن‌ ها نسبت به بقیه از اهمیت و کیفیت بالاتری برخوردارند. هر چه قدرت یک ویژگی برای جداسازی نمونه­ها در کلاس­های مختلف بیشتر باشد، کیفیت بالاتری دارد. در مرحله­ی گزینش ویژگی، زیرمجموعه­ای از ویژگی­ها که بیش‌ترین اهمیت را در جداسازی کلاس­های الگو دارند، از بین مجموعه­ی ویژگی­ها گزینش می­شوند. با این کار هم ابعاد بردار ویژگی کاهش می­یابد و بار محاسباتی سیستم کمتر می­ شود و هم کیفیت توصیف الگوها توسط این ویژگی‌ها بهتر می­ شود. البته اجرای این مرحله در فرایند آموزش یک سیستم بازشناسی الگو اختیاری است و اگر ویژگی­های استخراج­شده در مرحله­­ی استخراج ویژگی به حد کافی مطلوب و باکیفیت باشند، نیازی به اجرای این مرحله نیست.

پس از گزینش ویژگی، باید مدل رده­بندی انتخاب شود. مدل رده­بندی هر الگوی ناشناخته را بر اساس ویژگی­های آن به یکی از کلاس­های شناخته­شده نسبت می­دهد. به بیان ریاضی، به هر نگاشتی از فضای n-بعدی ویژگی­ها به فضای k-بعدی برچسب­های کلاس، یک رده­بندی[۷] گفته می‌شود. بنابراین یک رده­بند تابعی است مانند D که با رابطه­ (۱-۱) توصیف می­ شود:

رابطه ۱-۱

که در آن  مجموعه­ی برچسب کلاس الگوها است. یک رده­بند، میزان تعلق بردار ویژگی  به هر یک از کلاس­های الگو را به صورت یک عدد حقیقی بیان می­ کند. تاکنون مدل­های رده­بندی متنوعی برای سیستم­های بازشناسی الگو پیشنهاد شده ­اند که هر کدام کاربرد متفاوتی دارند. از جمله­ این رده­بندها می­توان به رده­بند بیزین[۸]، رده­بند نزدیک­ترین همسایگی، رده‌بند ماشین بردار پشتیبان(SVM[9]) و شبکه ­های عصبی اشاره کرد.

گام بعدی پس از انتخاب مدل رده­بندی، آموزش رده­بند است. منظور از آموزش رده­بند در واقع تجزیه و تحلیل نمونه­های آموزشی[۱۰] و استنتاج تابعی از آن­ها برای تعیین برچسب کلاس نمونه­های جدید است. این تابع نگاشتی از فضای ویژگی­ها به فضای برچسب­ کلاس­ها است.

پس از آموزش رده­بند، نوبت به آزمایش رده­بند و اعتبارسنجی آن می­رسد. در این مرحله با بهره گرفتن از نمونه­های آزمون[۱۱]، کارایی رده­بند مورد ارزیابی قرار می­گیرد و اگر اهداف مورد نظر طراحی را برآورده نکند، طراح سیستم به یکی از گام­های قبلی برمی­گردد و با انجام اصلاحاتی در آن فرایند آموزش را تکرار می­ کند و این تکرار تا زمانی که اهداف طراحی برآورده شود، ادامه می­یابد تا دست­یابی به سیستمی قابل تعمیم به نمونه­های جدید را تضمین کند.

اگر روش یادگیری بدون نظارت باشد،پس از جمع‌ آوری داده­ ها و استخراج ویژگی از آن­ها، یک روش خوشه­بندی[۱۲] برای گروه­بندی داده­ ها انتخاب می‌شود. اگر نتیجه­ خوشه­بندی قابل قبول نباشد، با تغییر روش خوشه‌بندی یا تغییر پارامترهای خوشه‌بندی،کار ادامه پیدا می‌کند تا نتیجه مورد نظر حاصل شود.

پس از این که سیستم بازشناسی الگو آموزش داده شد، برای کارکرد عادی و اجرای وظیفه­ی بازشناسی الگوها آماده می­ شود. شکل(۱-۲) فرایند حاکم بر یک سیستم بازشناسی الگو را در حالت کارکرد عادی و تشخیص الگو در نمونه­های جدید نشان می­دهد. برای هر نمونه­­ی ورودی، ابتدا ویژگی­ها استخراج می­ شود و سپس این ویژگی­ها وارد رده­بند آموزش­دیده در مرحله­ی آموزش می‌شوند تا کلاس الگو در نمونه­­ی ورودی تعیین شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

استخراج ویژگی

رده­بند آموزش دیده در مرحله آموزش

 

نمونه ورودی
برچسب کلاس

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ‏۰۱-۳ فرایند حاکم بر یک سیستم بازشناسی الگو در حالت کارکرد عادی

[۱] Feature Extraction

[۲] Coding

[۳] Unsupervised Learning

[۴] Supervised Learning

[۵] Classifier

[۶] Feature Selection

[۷] Classification

[۸] Baysian

[۹] Support Vector Machine

[۱۰] Training Examples

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ب.ظ ]




امروزه تکنولوژی RFID در حوزه های علمی و عملی به عنوان روشی برای تهیه اطلاعات دقیق و به موقع، بدون دخالت انسان مورد توجه قرار گرفته است.

تکنولوژی RFID  با توجه به بهبود سرعت ، دقت، کارایی و امنیت انتقال داده ها نقش وسیعی در مدیریت زنجیره تامین پیدا کرده است (جونز[۱]، ۲۰۰۴). با بهره گرفتن از توانمندی RFID می توان هزینه موجودی، حمل و نقل و توزیع را کاهش داد و از طریق کاهش درخواستهایی که با کمبود مواجه می شوند فروش را افزایش داد (کانن[۲]، ۲۰۰۳). از طرفی با ایجاد یک سیستم موجودی کارا و کاهش موجودی ذخیره اطمینان می توان جریان نقدینگی را بهبود بخشید.

تکنولوژی RFID  می تواند برای ردیابی کتابهای کتابخانه ها و یا  ردیابی سایر مستندات و نیز دارو ها (کالین[۳]، ۲۰۰۴) و ردیابی و مدیریت تجهیزات بیمارستانی (مک گی[۴]، ۲۰۰۴) مورد استفاده قرار گیرد.

در واقع به خاطر این گونه مزایا سوپر مارکتهای زنجیره ای مانند Wal-Mart و سازمان دفاع امریکا از مهمترین حامیان اجرای RFID  بوده اند.

از ژوئن ۲۰۰۳ تا ژانویه ۲۰۰۵، ۱۰۰ شرکت تامین کننده برتر Wal-Mart فرصت داشته اند که جعبه ها و پالتهای ارسالی خود به مراکز توزیع Wal-Mart را به برچسب های RFID  مجهز کنند. این تعداد تا ژانویه  ۲۰۰۶ باید به ۳۰۰ شرکت می رسیده و سایر تامین کنندگان تا پایان سال ۲۰۰۶ فرصت دارند تا این کار را انجام دهند. (ا کانر[۵]، ۲۰۰۵) از دیگر سازمانهای خرده فروشی حامی اجرای RFID  می توان به موارد Woolworth’s, Prada, Benetton, Marks & Spence اشاره کرد(والدینگ و دلگادو[۶]، ۲۰۰۴). سازمان دفاع امریکا از ۴۳۰۰۰ تامین کننده خود خواست تا از برچسبهای RFID  بر روی جعبه ها و پالتها و حتی هر محصول ارسالی به این سازمان تا اول ژانویه ۲۰۰۵ استفاده کنند (کالین[۷]، ۲۰۰۴)

همچنین سازمان غذا و دارو امریکاFDA  برای جلوگیری از ارائه داروهای تقلبی در زنجیره تامین دارو از سازمانهایی که در این صنعت کار میکنند خواسته است که تا سال ۲۰۰۷ پالتها و جعبه های خود را به برچسب های RFID  مجهز کنند (لی[۸]، ۲۰۰۶) ولی در هر یک از این موارد در حین پیاده سازی پروژه های RFID  مشکلاتی نیز به وجود آمده است که در ادامه بررسی چالشهای مربوط به اجرای RFID  و راه حل های ارائه شده این چالشها می باشد. که می تواند به عنوان راهنمای مناسبی برای به کارگیری RFID در صنایع مختلف به کار رود.

 

۲-۲-۱) (Radio frequency identification) RFID

اساس تکنولوژی RFID  به مطالعات آزمایشگاهی در دهه ۱۹۴۰ بر میگردد و به صورت تجاری در دهه ۱۹۸۰ در صنعت حمل و نقل ریلی مورد استفاده قرار گرفت. از برچسبهای RFID  فعال[۹]  باطری دار که به صورت منحصر به فرد طراحی شده بود برای ردیابی و مدیریت واگنها و کانتینرها استفاده می شد. (دینینگ[۱۰]، ۲۰۰۳) توسعه RFID و کاربردهای متنوع آن در حوزه های مختلف کسب و کار به خاطر کاهش هزینه های تولید تکنولوژی RFID و تولید برچسب های بدون باطری غیرفعال[۱۱] بود که می توانست به جای بارکدها به عنوان وسیله ای برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد. بارکدها امروزه نیز دارای کاربرد وسیعی می باشند ولی به خاطر اینکه برای تمام اقلام موجود در واحد نگهداری کالا ۱ بارکد مشترک است بنابراین ردیابی هر یک از کالاها که باید فراخوانی شود دشوار است در عوضRFID  می تواند برای شناسایی کالاها حتی در سطح واحد کالا نیز مورد استفاده قرارگیرد.همچنین برای شناسایی و خواندن اطلاعات برچسب هایRFID مانند بارکدها نیازی به وجود اسکنر و دید مستقیم وجود ندارد و می توان با آزادی عمل بیشتری با این برچسب ها کارکرد. همچنین می توان به صورت همزمان اطلاعات چندین برچسب را دریافت کرد و حتی به راحتی این برچسب ها را برنامه ریزی کرد زیرا برچسبها می توانند بیش از ۶۴ بیت اطلاعات را در خود حفظ کنند که این مقدار در تکنولوژی بارکد فقط ۱۹ بیت می باشد. این توانایی به برچسب­های RFID  این امکان را می­دهد که اطلاعات بیشتری ازقبیل فاصله، شرایط محیطی، تاریخ انقضاء و … را در خود ذخیره نمایند. (لی[۱۲]، ۲۰۰۶)

 

 

۲-۲-۲) مرور ادبیات RFID

(جونز[۱۳]، ۲۰۰۴) به بررسی فرصت­ها و چالش­های پیش روی اجرای تکنولوژی RFID  برای صنعت خرده­فروشی در انگلستان پرداخته است.

(ساماروس[۱۴]، ۲۰۰۰) به بررسی استفاده از RFID  برای جمع آوری اطلاعات مشتری و ارائه مدل جدیدی برای خواروبار فروشی الکترونیکی و ارائه سرویس به مشتریان پرداخته است.

(برور[۱۵]، ۱۹۹۹) RFID  را به عنوان روشی برای ردیابی هوشمند در تولید و پشتیبانی از برنامه ­های لجستیکی و اجرای این برنامه­ها معرفی کرده است.

(جانسون[۱۶]، ۱۹۹۹) به استفاده از RFID  برای کنترل کانتینرها و مدیریت آنها پرداخته است(کانن، ۲۰۰۴) در مورد پتانسیل RFID  در افزایش کارایی زنجیره تامین شرکت خرده فروشی Sainsbury در انگلستان برای کالاهایی که دارای عمر مصرف کوتاهی هستند پرداخته است.          (لپید[۱۷]، ۲۰۰۴) در مطالعات خود به مزایای RFID  در دقت پیش بینی­ها پرداخته است.                 (جینز[۱۸]، ۲۰۰۴) چالش­های تکنولوژیکی و رفتاری مربوط به پیگیری بیماران به وسیله RFID  را در واحد روانی بیمارستان Elvis Presley واقع در Memphis بررسی کرده است.                          (سریواستا[۱۹]، ۲۰۰۴) مزایای مربوط به یکپارچه سازی در زنجیره تامین به وسیله RFID  را بیان کرده است.(لی[۲۰]، ۲۰۰۴) با مرور ادبیات مربوطه به بیان مزیت­های استفاده از RFID  در یکپارچه سازی زنجیره تامین می ­پردازد. (انگلس[۲۱]، ۲۰۰۵) راهنمایی برای پیاده­سازی تکنولوژی RFID  در زنجیره تامین برای مدیران تهیه کرده است.

 

 

۲-۲-۳) اجزاء سیستم RFID

تمام سیستم­های RFID  از سه جزء تشکیل شده ­اند.

۱- برچسب­ها یا فرستنده­های RFID  که بر روی شئی مورد نظر که باید شناسایی شود متصل می شود و وظیفه نگهداری اطلاعات در سیستم RFID  را بر عهده دارد.

۲- خواننده یا دستگاه گیرنده RFID  که توانایی خواندن و ثبت اطلاعات بر روی فرستنده­ها را دارد.

۳- پایگاه داده پشتیبان که داده ­های خوانده شده در آن نگهداری می­ شود.

(جونز[۲۲]، ۲۰۰۴)

۲-۲-۳-۱) برچسب­های RFID  

برچسب­های RFID  می­توانند فعال، غیرفعال و یا نیمه فعال باشند. برچسب­های فعال دارای باطری بوده و با انرژی این باطری برچسب تا شعاع حداکثر ۱۰۰ فوتی می تواند سیگنال ارسال کند.

برچسب­های غیرفعال باطری نداشته و تولید آن­ها نیز ارزان­تر است این برچسب­ها هنگامی که در محدوده امواج الکترومغناطیس که توسط خواننده ارسال می­ شود قرار می­گیرند قابل شناسایی می­باشند.(دینینگ[۲۳]، ۲۰۰۴)

دسته سوم برچسب­ها، برچسب­های نیمه فعال می­باشند که هم دارای باطری داخلی بوده و هم توسط امواج الکترومغناطیسی که توسط خواننده ارسال می­ شود قابل شناسایی می باشند(انگلس[۲۴]، ۲۰۰۵). این برچسب­ها می­توانند در مونیتورنگ شرایط محیطی مانند مقدار رطوبت فضای یک کانتینر و یا دمای یک غذای یخ زده مورد استفاده قرار گیرد.

از نگاه دیگر برچسب­ها می توانند دارای تراشه باشند و یا بدون تراشه طراحی شوند.

برچسب­های بدون تراشه در کاربردهای جلوگیری از سرقت و جعل کاربرد دارند.

تراشه برچسب­های تراشه دار شامل بخشی برای ذخیره اطلاعات و یک عنصر پیوسته نظیر انتن حلقوی است که برای برقراری ارتباط از طریق فرکانس­های رادیویی مورد استفاده قرار می گیرد.

سه نوع برچسب تراشه دار وجود دارد

۱-  تنها خواندنی

۲-  یک بار نوشتن / بارها خواندن

۳-  خواندنی / نوشتنی

داده­ ها در برچسب­های خواندنی قابل تغییر نیستند مگر اینکه برچسب دوباره برنامه ­ریزی شود و اکثرا این نوع برچسب­ها برای ردیابی دارایی­ هایی که در تمام طول دوره عمر خود یک شماره شناسایی دارند مورد استفاده قرار می­گیرد. در حالی که در برچسب­های خواندنی / نوشتنی می توان داده ­های ذخیره شده در برچسب را تغییر داده و بنابراین به عنوان وسیله مناسبی در ردیابی عناصر موجود در زنجیره تامین می ­تواند مورد استفاده قرار گیرد.

(وایلدینگ[۲۵]، ۲۰۰۴)

در ادامه بنا به دلایل زیر ما  بر روی برچسب­های غیرفعال تراشه دار خواندنی / نوشتنی تمرکز می­کنیم.

۱-  برچسب­های غیرفعال به مراتب ارزان­تر از برچسب­های فعال بوده و می­توان از لحاظ هزینه به شکل موثرتری از آنها در ردیابی پالت­ها، جعبه­ها و عناصر استفاده کرد.

۲-  تکنولوژی برچسب­های غیر فعال در عمل امروزه با اقبال بیشتری روبرو شده است.

۳-  برچسب­های خواندنی / نوشتنی می­توانند یک تاریخچه از زمان وجود یک عنصر در هر مرحله از زنجیره تامین تهیه کنند.

چیپ­ها و کد برچسب­های RFID در فرمت­های مختلفی تهیه می­شوند. یکی از این فرمت­ها که  مورد حمایت جدی صنعت خرده فروشی قرار گرفته است. “کد محصول الکترونیکی[۲۶]” می باشد.

EPC[27] از یک طرح ۹۶ بیتی که مورد حمایت EPC جهانی ( مرکز Auto-ID سابق) می باشد استفاده می­ کند. این ۹۶ بیت به صورت زیر تخصیص می­یابد:

۸ بیت به عنوان عنوان[۲۸] برای شناسایی شماره نسخه EPC

۲۸ بیت برای شناسایی تولید کننده (مدیریتEPC)

۲۴ بیت برای شناسایی [۲۹]SKU (واحد نگهداری کالا)

۳۶ بیت برای شناسایی واحد محصول به صورت یکتا (شماره سریال)

فرمت ۹۶ بیتی EPC برای شناسایی ۲۶۸ میلیون تولید کننده ، بیش از ۱۶ میلیون SKU برای هر تولید کننده و حدود ۶۹ بیلیون واحد محصول در هر SKU می ­تواند مورد استفاده قرار گیرد.  (بروک[۳۰]، ۲۰۰۱)

EPC جهانی یک استاندارد برای فرکانس ۱۳٫۵۶ MHz (کلاس ۱)  و دو استاندارد برای فرکانس­های بالا (UHF) (کلاس صفر و یک) ارائه داد که در دسامبر ۲۰۰۴ یک استاندارد جدید (نسل۲) جایگزین کلاس صفر و یک شد. پروتوکل­های استاندارد نسل ۲ باعث راحت­تر شدن برنامه ­ریزی برچسب­ها و اجازه حفظ داده ­های بیشتر در برچسب­ها می­شد.

(سالیوان[۳۱]، ۲۰۰۴)

[۱] Jones

[۲] Kakkainen

[۳] Collins

[۴] McGee

[۵] O’Connor

[۶] Wilding and Delgado

[۷] Collins

[۸] Li

[۹] Active

[۱۰] Dinning and Schuster

[۱۱] Passive

[۱۲] Li and Visich

[۱۳] Jone

[۱۴] Smaros and Holmstrom

[۱۵] Brewer and Sloan

[۱۶] Jansen and Krabs

[۱۷] Lapide

[۱۸] Janz

[۱۹] Srivastava

[۲۰] Li and Visich

[۲۱] Angeles

[۲۲] Jones

[۲۳] Dinning and Schuster

[۲۴] Angeles

[۲۵] Wilding and Delgado

[۲۶] EPC

[۲۷] Engineering, Procurement and Construction

[۲۸] Header

[۲۹] Stock Keeping Unit

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ب.ظ ]




ابتدا یک نشانگر یکتا مانند EPC در میکرو چیپ موجود در برچسب قرار داده می­ شود. البته میکرو چیپ می ­تواند کاربردهای دیگری مانند رمزنگاری، کنترل دسترسی، یکپارچه سازی حسگرها و نگهداری داده ­های خواندنی / نوشتنی نیز داشته باشد.

برچسب بر روی آیتم مورد نظر، جعبه و یا پالت آن قرار می­گیرد و هنگامی که شیء مورد نظر در فضای  تحت پوشش قرائت­گر[۱] حرکت می­ کند امواج الکترومغناطیسی که از قرائت­گر ساطع می­ شود توسط آنتن موجود در برچسب دریافت می­ شود. برچسب انرژی موجود در امواج الکترومغناطیس را گرفته و از آن برای راه اندازی مدارات میکرو چیپ استفاده می­ کند سپس امواج دریافتی را مطابق کد شناسه خود و یا کدی که با آن برنامه ریزی شده است، تغییر داده  و سیگنال فرکانس رادیویی را منعکس و یا انتقال می­دهد. در بازگشت سیگنال تغییر یافته توسط قرائت­گر دریافت می­ شود و مطابق با نوع تغییر در سیگنال دریافتی اطلاعات توسط قرائت­گر دریافت می شود و بر اساس اطلاعات، عملی صورت می­گیرد و یا اطلاعات توسط یک پورت ارتباطی به کامپیوتر میزبان ارسال می­ شود.       (جونز[۲]، ۲۰۰۴)

۲-۲-۵) کاربردهای RFID:

۲-۲-۵-۱) خرده فروشی:

شرکت Wal-Mart  به منظور کاهش کمبود کالا از سیستم ردیابی RFID  استفاده می­ کند. Reader برچسب­ها در سکوی تحویل کالا و درمحل عرضه کالا به مشتری و محل جمع آوری جعبه و پالت­های خالی کالا قرار دارند. هنگامی که جعبه کالاها به شرکت می­رسد قبل از ورود کالا به انبار اطلاعات برچسب­های RFID  توسط قرائت­گرها دریافت می­ شود و نیز اطلاعات جعبه­هایی از کالا که فروخته شده ­اند توسط قرائت­گرها دریافت می­ شود و مقدار موجودی به راحتی در هر لحظه و به صورت اتوماتیک تعیین  می­ شود و از کمبود جلوگیری می­ شود. کارکنان Wal-Mart دستگاه قرائت­گر قابل حمل خاصی دارند که در هنگام عبور از کنار کالایی که مقدار موجودی آن در محل عرضه از حد مجاز کمتر شده است به آن­ها هشدار می دهد و اطلاعات مربوط به هر سه قرائت­گر که وضعیت موجودی هر کالا در هر مرحله از فروش را مشخص می­ کند در اختیار زنجیره تامین قرار می­گیرد.(رابرت[۳]، ۲۰۰۵)

بخش غذایی شرکت خرده فروشی  M&S برای ردیابی ۵/۳ میلیون سینی  پلاستیکی خود که  برای حمل محصول مورد استفاده قرار  می­گرفت بارکدهای خود را با برچسب­های RFID  تعویض کرد  این سینی­ها در سال کلا ۸۵ میلیون بار مورد استفاده قرار می­گرفتند و ۷۰ درصد محصول خط تولید فاسد شدنی بودند با این کار زمان خواندن اطلاعات مربوط به سینی­ها ۸۵ درصد و مقدار گم شدن سینی­ها ۱۵ درصد کاهش یافت و نیز زمان دریافت سفارش نیز کاهش یافت و منجر به بهبود مدیریت محصول و ردیابی محصول به صورت تقریبا لحظه­ای گردید. (وایلدینگ[۴]، ۲۰۰۴)

 

۲-۲-۵-۲) تولید:

شرکت موتورسیکلت سازی سفارشی Viper برای ردیابی مجموعه­های زیر مونتاژ در فرایند تولید خود از برچسب­های RFID استفاده می­ کند. برچسب­های RFID  کاربردهای ضد سرقت نیز دارند برای مثال شرکت Viper بر روی قطعاتی که بیش از ۷۵ دلار ارزش داشتند برچسب RFID  نصب کرد و پس از اجرای یک ممیزی موجودی تصادفی مدیریت توانست محل قطعات مفقوده با ارزشی معادل ۲۴۰۰ دلار را مشخص کند. (سالیوان[۵]، ۲۰۰۴)

۲-۲-۵-۳) صنعت دارو / مراقبتهای بهداشتی

استفاده از RFID  در صنایع مراقبت­های بهداشتی و سلامت به شکل گسترده و جدی وارد نشده است و تعداد محدودی به عنوان پیشرو از این تکنولوژی استفاده کرده ­اند. St Luke’s Health System در امریکا در بیمارستان جدید خود که در ابتدای سال ۲۰۰۶ تاسیس شده است از تکنولوژی RFID  برای ردیابی و پیگیری بیماران خود استفاده می­ کند این شیوه برای کاهش خطاهای پزشکی موثر است و برای بیمارستان استفاده از RFID  بهتر از استفاده بارکد می­باشد زیرا رطوبت ناشی از شستشوی دست به مرور زمان باعث کاهش میزان خوانایی بارکد می­ شود از طرفی بارکدها برای ردیابی وضعیت بیماران سیار در بیمارستان مناسب نیست.(بکر[۶]، ۲۰۰۴) شرکت Cardinal Health که شرکتی پیشرو در زمینه ارائه وسایل و تجهیزات بهداشتی می­باشد از برچسب­های RFID  در محصولات مربوط به جراحی پزشکی استفاده کرد تا بعد از عمل جراحی پزشکان بتوانند مطمئن شوند که وسایل جراحی را در بدن بیمار جا نگذاشته­اند. (مک گی[۷]، ۲۰۰۴) در نوامبر سال ۲۰۰۴ شرکت داروسازی امریکایی Purdue Pharma بر روی هر جعبه ۱۰۰ تایی از قرص اکسی کانتین که به فروشگاه­های Wall-Mart و HD Smith می­فرستاد یک برچسبRFID  متصل می­کرد اگر چه این کار بخشی از الزام شرکت Wal-Mart برای زنجیره تامین خود بود ولی شرکت داروساز از برچسب­های RFID  برای جلوگیری از بازار رو به گسترش داروهای تقلبی و سرقت دارو استفاده کرد. (کالین[۸]، ۲۰۰۴)

۲-۲-۵-۴) سایر کاربردها:

برچسب­های RFID  در حوزه ­های متفاوت دیگری می­توانند مورد استفاده قرار گیرند از اتصال به حیوان و انسان گرفته تا اتصال به لباس و توشه همراه.

مسولین پارک Legoland دانمارک به والدین توصیه می­ کند که برای جلوگیری از گم شدن فرزندان خود از دستبند مجهز به RFID  استفاده کنند این دستنبند قادر به شناسایی و مکانیابی فرزند گم شده در فاصله ۵ فوتی از محل وی می­باشد .(استکپول[۹]، ۲۰۰۳)

خطوط هوایی دلتا برای جانمایی اثاثیه گمشده مسافران که سالانه ۱۰۰ میلیون دلار امریکا برای شرکت مخارج در بردارد قصد دارد از نوعی از برچسب­های یکبار مصرف RFID  استفاده کند. (سوارتز[۱۰]،۲۰۰۴)

۲-۲-۶) چالش­های تکنیکی و استراتژی­ها:

در به­ کارگیری تکنولوژی RFID  مشکلات زیادی وجود دارد. در یک مطالعه پیمایشی که از بیش از ۳۵۰ مجری IT در آوریل ۲۰۰۴ نظرخواهی شد سه ریسک عمده استفاده از RFID  در کسب و کار عبارتند از:

۱-  استانداردهای تکنیکی هنوز نهایی نشده­اند.

۲-  بازگشت سرمایه گذاری و مزایای تجاری آن هنوز روشن نیست.

۳-  هنوز در حوزه وسیعی از صنایع گوناگون مورد توافق قرار نگرفته است.

(امرجی[۱۱]، ۲۰۰۴)

بر اساس گزارش مطالعه دیگری فقدان استانداردهای جهانی، فرکانس­های کاری متفاوت، مشخصات برچسب­ها، سازگاری قرائت­گرها با شرکای زنجیره تامین و مسایل امنیتی موانع اصلی مقبولیت RFID  می­باشد.(اوما[۱۲]، ۲۰۰۴)

در مطالعه پیمایشی دیگری که در مورد ۵۰ شرکت انجام شد عدم اطمینان از بازگشت سرمایه، عدم قطعیت در مورد استانداردهای تکنولوژیکیRFID  ، هزینه­ های مربوط به برچسب­ها/فرستنده ها و تغییرات پی در پی تکنولوژیکی از عوامل عدم مقبولیت RFID  بیان شده ­اند. (کالین[۱۳]، ۲۰۰۴) همانطور که مشاهده می­ شود مسایل و مشکلات زیادی پیش روی اجرای RFID می­باشد که در جدول ۲-۱ می­توان به صورت خلاصه این مشکلات و استراتژی­ های مناسب را مشاهده کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۲-۱ چالش­ها و استراتژی­ها

  چالش تکنیکی استراتژی مربوطه
هزینه

هزینه هر برچسب غیر فعال از ۲۰ سنت تا ۱ دلار

سرمایه گذاری ۴۰۰۰۰۰ دلاری برای هر مرکز توزیع خرده فروشان اصلی

سرمایه گذاری ۱۰۰۰۰۰ دلاری برای هر مرکز فروش برای مدیریت داده­ ها و هزینه ۳۵ تا ۴۰ میلیون دلاری برای یکپارچه سازی سیستم RFID  با سایر سیستم­های اطلاعاتی موجود

این هزینه مدام در حال کاهش می باشد

ملاحظات سود / هزینه و نرخ بازگشت سرمایه در اجرا و پیاده­سازی

استاندارد

نبود استاندارد عمومی قابل قبول

ISO 11785 برای ۱۲۵KHz،ISO 15693 برای ۱۳٫۵۶MHz،   ISO 18000-6 برای ۸۶۰-۹۳۰MHz

ISO 15693 برای برچسب­های غیر فعال، خواندنی / نوشتنی با فرکانس کاری ۱۳٫۵۶Mhz

استاندارد انستیتو استاندارد امریکا برای ۹۱۵MHz UHF

UHF به عنوان استاندارد در زنجیره تامین خرده فروشی
انتخاب برچسب و Reader

فرکانس کاری برچسب

شکل آنتن Reader

طراحی آنتن برچسب

نرخ خواندن داده

اعتبار داده ­های خوانده شده

استفاده از انتن مدور قطبی شده برای Reader اگر جهت برچسب در فضای کاری مشخص نیست. استفاده از انتن خطی قطبی شده برای نفود بیشتر و افزایش فضای تحت پوشش.

آنتن چند جهته در برچسب بهتر از آنتن یک جهته کار می­ کند. برچسب­ها باید دور از حضور مایعات و یا فلزات قرار گرفته و یا در حفاظ­های تفلونی قرار بگیرند.

استفاده از سیستم­های ضد خطاسازی برای اعتبار بخشی به داده­ ها

مدیریت داده

کیفیت و همزمانی داده ­های استخراج شده از RFID

داده ­های اشتباه و یا خواندن داده ­های متفاوت از برچسب

نویز و داده ­های غلط

استفاده کارآمد از حجم انبوه داده ­های ایجاد شده

استفاده از ابزارها و نرم افزارهای میانی برای پردازش اطلاعات و حذف داده های اضافی و غیر ضرور
یکپارچه سازی سیستم یکپارچه­سازی داده­ ها با سایر نرم افزارها و پایگاه­های داده

ایجاد همزمانی و تقارن در داده­ ها

تمرکز ارائه دهندگان سیستم­های ERP مانند SAP و Oracle بر یکپارچه سازی سیستم RFID  با سایر سیستم­های اطلاعاتی

امنیت

استراق سمع داده­ ها

نفوذ به اطلاعات مربوط به ردیابی

 

استفاده از روش­ها و الگوریتم­های ویژه

استفاده از Blocking tag

استفاده از Reader های ویژه

 

 

۲-۲-۷) هزینه RFID  :

هزینه یا بازگشت سرمایه یکی از چالش­های اصلی در اجرای تکنولوژی RFID  می­باشد.

هزینه­ های سیستم RFID   تهیه برچسب­ها، قرائتگرها، سخت­افزار و نگهداری سیستم می­باشد. سایر هزینه­ های برچسب­ها عبارتند از هزینه اتصال برچسب به پالت/ جعبه /آیتم برای ردیابی و برنامه ­ریزی برچسب. به علاوه ممکن است سازمان مجبور شود از سیستم بارکد و RFID  به طور همزمان استفاده کند تا بتواند نیازهای مشتریانی را که دارای تکنولوژیRFID نیستند را برآورده کند.                (لجستیک[۱۵]، ۲۰۰۴) از طرف دیگر مزایای پیاده سازی سیستم RFID  در دو بخش کاهش هزینه (مانند کاهش هزینه­ های موجودی، کاهش هزینه­ های نیروی کار و… ) و ایجاد ارزش (مانند افزایش رضایت مشتری، مبارزه با کالاهای جعلی، افزایش درآمد و…) می­باشد و به خاطر نوظهور بودن این تکنولوژی میزان بازگشت سرمایه و میزان دقیق مزایای پیاده سازی این تکنولوژی فعلا مشخص نیست. (وو[۱۶]، ۲۰۰۶)

شرکت مشاوره A.T Kearney تخمین زده است که خرده فروشان بزرگ در هر مرکز توزیع خود به ۴۰۰۰۰۰ دلار و در هر شعبه  ۱۰۰۰۰۰ دلار سرمایه ­گذاری برای مدیریت اطلاعات از طریق RFID نیاز دارند و از طرفی یکپارچه­سازی سیستم­های اطلاعاتی موجود با سیستم RFID  به ۴۰-۳۵ میلیون دلار سرمایه ­گذاری نیازمند است. (فدر[۱۷]، ۲۰۰۳) و این در حالی است که  هزینه برچسب­های غیرفعال از حدود یک دلار برای هر برچسب در سال ۲۰۰۰ به حدود ۲۰ سنت تا پایان سال ۲۰۰۴ کاهش یافته است و نیز هزینه قرائتگرها و سایر تجهیزات مرتبط با آن به­ طور قابل ملاحظه­ای در حال کاهش می­باشد. یک کارت امتیازی تهیه کرده ­اند که شرکت DELL برای تصمیم گیری در مورد سرمایه ­گذاری در مورد اجرا و پیاده­سازی سیستم RFID  ازآن استفاده کرد. این کارت امتیازی برای تعیین پتانسیل­های پروژه­ های RFID  و آنالیزهای مالی شامل سود، هزینه­ های اولیه و هزینه­ های دوره­ای استفاده می­ شود.

[۱] Reader

[۲] Jones

[۳] Roberti

[۴] Wilding and Delgado

[۵] Sullivan

[۶] Becker

[۷] McGee

[۸] Collins

[۹] Stackpole

[۱۰] Swartz

[۱۱] Emery

[۱۲] IOMA

[۱۳] Collins

[۱۴] Source: Li. S et all 2006

 

[۱۵] Logistics

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:46:00 ب.ظ ]
1 2