کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia
 



 

بوکیت و اسکندر (۲۰۰۹)، در پژوهشی این موضوع را بررسی کردند که آیا مازاد جریان وجوه نقد بالا با مدیرین سود رابطه دارد یا نه؟ آن ها در پژوهش خود فرض کردند که مدیران شرکت های دارای مازاد جریان وجوه نقد آزاد بالا انگیزه درگیر در فعالیت های مدیریت سود را دارند. با این وجود، زمانی که کمیته حسابرسی مستقل تر است مدیریت سود کمتر به وقوع می پیوندد. آن ها در پژوهش خود نشان دادند که کمیته حسابرسی مستقل به شرکت های دارای مازاد جریان وجوه نقد آزاد بالا کمک می‌کند تا فعالیت های مدیریت سود که باعث افزایش سود می شود، را کاهش دهند.

 

پنمن و یهودا (۲۰۰۹) در تحقیقی ارزش گذاری سود و جریان نقد آزاد را با بهره گرفتن از اصول حسابداری تعهدی مورد بررسی قرار دادند. آن­ها دریافتند که درآمدها آن چنان که انتظار می­رود ارزش مثبتی دارند اما در صورت ثابت بودن درآمدها جریان نقدی آزاد هیچ قدرتی در توضیح بازده سهام ندارد.

 

کوین کی لی (۲۰۰۸) در پژوهشی با عنوان «کیفیت سود و سرمایه‌گذاری ثابت آتی : شواهدی از اقلام تعهدی اختیاری» به بررسی این موضوع پرداخته که چگونه یک جنبه از کیفیت سود- یعنی اقلام تعهدی اختیاری- طرح و کارایی سرمایه‌گذاری ثابت ثانویه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. نتایج این پژوهش نشان داد در یک سطح از فرصت سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاری در دارایی‌های ثابت در دوره t برای شرکت‌های با مقدار بالای اقلام تعهدی اختیاری مثبت در دوره t-1 ، کمتر به جریان وجوه نقد داخلی حساس است. همچنین درسطح معینی از سرمایه‌گذاری در دارایی‌های ثابت در دوره t ، بازگشت داراییها در دوره t+1 برای شرکت‌های با مقدار بالای اقلام تعهدی اختیاری مثبت در دوره t-1 پایین تر است. در کل نتایج این پژوهش اثبات کرد که شرکت‌های با مقدار بالای اقلام تعهدی اختیاری مثبت منابع را به طور نابجا تخصیص می‌دهند و ‌بنابرین‏ باعث کاهش کارایی شرکت می‌گردند.

 

کین چن و دیگران(۲۰۰۸) در مقاله‌ای باعنوان «مجموعه فرصت های سرمایه‌گذای و مدیریت سود: شواهدی از نقش کنترل سهام‌داران» انگیزه و تاثیرات کنترل سهامدارن بر روی رابطه بین مجموعه فرصت سرمایه‌گذاری و مدیریت سود در تایوان را بررسی کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که شرکت‌های با فرصت سرمایه‌گذاری بالا بیشتر تمایل دارند که اقدام به مدیریت سود نمایند. همچنین متغیر کنترل سهام‌داران – که به وسیله صورت جریان وجوه نقد اندازه‌گیری گردید- با احتمال پایین‌تر مدیریت سود مرتبط است.

 

دیچو و تانگ (۲۰۰۸) دریافتند، که درآمدهای ناپایدار گذشته، قدرت توضیح ماندگاری درآمدهای جاری را دارد و رابطه ی منفی با قابلیت پیش‌بینی درآمدهای آتی را دارد.

 

استیون کـان و دیگران(۲۰۰۶) در مقاله‌ای باعنوان «تخـصص حسـابرس : تاثیر فرصت‌های سـرمایه‌گذاری» این مطلب را بررسی کرده‌اند که چرا تخصص حسابرس از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت است؟ آن ها در این مقاله تمرکز حسابرس را به عنوان معیاری برای تخصص در صنعت تلقی کرده‌اند. آن ها فرض کردند که مجموعه فرصت‌های سرمایه‌گذاری نقش مهمی در تعیین یک صنعت به عنوان هدفی جذاب برای تخصص حسابرس و ایجاد مشکل برای ورود سایر حسابرسان ایفا می‌کند. آن ها ‌به این بحث پرداختند که وقتی مجموعه فرصت‌های سرمایه‌گذاری ویژه صنعت بالا باشد، حسابرسان سرمایه‌گـذاری‌های بالایی برای آن صنعت انجام می‌دهند که به آن ها اجازه می‌دهد تا برای این صنعت خاص خدمات متمایزی ارائه بدهند و موانعی برای ورود دیگر شرکت‌های حسابرسی ‌به این صنعت خاص ایجاد کنند. با بهره گرفتن از دو معیار متفاوت برای مجموعه فرصت‌های سرمایه‌گذاری و سه نوع طبقه‌بندی صنایع، آن ها مشاهده نمودند که تخصص حسابرس با افزایش سطح فرصت‌های سرمایه‌گـذاری در صنعت و با کـاهش تنوع مجموعه فرصت‌های سرمایه‌گذاری در درون یک صنعت افزایش می‌یابد.

 

کیم لای (۲۰۰۲) در پژوهشی با عنوان « فرصت سرمایه گذای و کیفیت حسابرسی» به بررسی رابطه بین فرصت سرمایه‌گذاری و کیفیت حسابرسی پرداخته و نتیجه‌گیری ‌کرده‌است که شرکت‌های با فرصت سرمایه‌گذاری بالا احتمال بیشتری دارد که اقلام تعهدی اختیاری زیادی داشته باشند ولی این احتمال وقتی که چنین شرکتهایی دارای ۵ حسابرس بزرگ (حسابرس با کیفیت بالاتر) باشند کاهش می‌یابد وی همچنین نتیجه‌گیری نموده که نسبت بالاتری از شرکت‌های با فرصت سرمایه‌گذای بالا وجود دارد که ۵ حسابرس بزرگ دارند و سرانجام گزارش کرده که شرکت‌های دارای فرصت سرمایه‌گذای بالا که ۵حسابرس بزرگ دارند در مقایسه با شرکت‌های دارای فرصت سرمایه‌گذای پایین که ۵ حسابرس بزرگ دارند اقلام تعهدی اختیاری کمتر و کیفیت حسابرسی مشاهده شده بالاتری دارند.

 

گوپال کریشنان (۲۰۰۲) در مقاله‌ای با عنوان «کیفیت حسابرسی و قیمت گذاری اقلام تعهدی اختیاری» به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و قیمت گذاری اقلام تعهدی اختیاری پرداخت. نتایج این پژوهش نشان داد که رابطه بین بازده سهام واقلام تعهدی اختیاری برای شرکت‌های حسابرسی‌شده توسط ۶ حسابرس بزرگ نسبت به شرکت‌های حسابرسی‌شده توسط سایر مؤسسات حسابرسی بزرگتر است. بعلاوه اقلام تعهدی اختیاری مشتریان ۶حسابرس بزرگ رابطه بیشتری با قابلیت سودآوری آتی دارد.

 

۲-۱۳-۲ پژوهش های داخلی

 

ملکیان و همکاران (۱۳۹۲) رابطه بین جریان نقد آزاد مثبت و میزان نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۹۰- ۱۳۸۶ بررسی کردند و ‌به این نتیجه رسیدند که در سطح اطمینان ۹۵ درصد بین جریان نقد آزاد مثبت و میزان نگهداشت وجه نقد رابطه مثبت معنادار خطی (با توجه به مدل رگرسیونی) و همبستگی (با توجه به آزمون پیرسون) وجود دارد.

 

رضایی و تیموری (۱۳۹۱)، در پژوهشی به بررسی رابطه بین ریسک جریان های نقدی آزاد با متغیرهای حاکمیت شرکتی و میزان بدهی پرداختند آن ها ‌بر اساس نمونه ای متشکل از ۱۲۰ شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی۱۳۸۱ لغایت ۱۳۸۹ با بهره گرفتن از روش حداقل مربعات سه مرحله ای ‌به این نتیجه رسیدند که بین متغیرهای حاکمیت شرکتی (تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی) با ریسک جریان های نقدی آزاد رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین بین اهرم مالی با دارایی های ثابت مشهود، اندازه شرکت، فرصت‌های رشد، رابطه مثبت و معنادار و بین اهرم و مالیات بر درآمد رابطه منفی و معنادار و بین استقلال اعضای هیئت مدیره و بدهی با ریسک جریان نقدی آزادرابطه منفی و معنادار وجود دارد.

 

پیکانی (۱۳۹۱) در پژوهشی تحت عنوان «رابطه بین جریان وجوه نقد آزاد و جریان نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی با سود هر سهم در شرکت های خودرو سازی» در دوره زمانی ۱۳۸۸-۱۳۸۴ ‌به این نتیجه رسید که بین جریان وجوه نقد آزاد هر سهم و جریان حاصل از فعالیت های عملیاتی با سود هر سهم رابطه معنی داری وجود دارد همچنین در بررسی همبستگی پیرسون بین متغیرها ‌به این نتیجه رسید که بین جریان وجوه نقد آزاد هر سهم با نسبت نقدینگی رابطه همبستگی مثبت و قوی وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-22] [ 02:28:00 ق.ظ ]




 

این نتیجه با این منطق که برداشت های مشتریان از کیفیت محصول یا خدمت اغلب تحت تاثیر تجارب قبلی با محصول یا خدمت قرار می گیرند و به ندرت اتفاق می افتد که عملکرد حاضر محصول بتواند ان برداشت را تغییر دهد مطابقت دارد . این تمایل باعث می شود مشتریان قصوری را که در حال حاضر رخ داده به علت تجربه مثبت خود در گذشته ناپایدار بدانند . بنا براین می توان نتیجه گرفت که کیفیت عملکرد خدماتی در گذشته اسنادهای مشتریان را تعدیل می‌کنند . هم چنان که تعداد تعاملات گذشته با سازمان افزایش می‌یابد . مشتری مدارک بیشتری ‌در مورد عملکرد سازمان خدماتی جمع می‌کند و از انتظاراتش ‌در مورد خدمات در اینده مطمئن تر می شود . بنا براین می توان نتیجه گرفت اثر کیفیت عملکرد در گذشته بر اسنادهایی که انجام می شود روی مشتریانی که یک برخورد با سازمان داشته اند بیشتر خواهد بود . مشتریانی که انتظارات بالاتری از تداوم رابطه با سازمن دارند در مقایسه با کسانی که انتظارات پایین تری از تداوم رابطه با سازمان دارند قصور را ناپایدارتر خواهند دانست . مصرف کنندگانی که به طور کلی تجارب راضی کننده ای دارند احتمالا نگرش های مثبت قوی تری نسبت به سازمان پیدا می‌کنند و ارائه دهنده خدمت مذکور را بیشتر ترجیح می‌دهند . مشتریانی که انتظارات بالاتری برای تداوم رابطه دارند در مقایسه با مشتریانی که انتظارات پایین تری از تداوم رابطه دارند نگرش های مثبت تری به سازمان پدا می‌کنند و این نگرش های مثبت می‌تواند برای سازمان به ویژه در هنگام قصور از خدمت بسیار مفید باشد و مشتریان با احتمال کمی قصور را به عوامل پایدار نسبت می‌دهند .( هس و همکاران ، ۲۰۰۳) .

 

اینگونه ادعا می شود که اسناد کنترلی و اسناد پایداری به چندین پیامد رفتاری وابسته اند که بر رضایت مشتری اثر منفی دارد . به طور مثال زمانی که یک نارسایی و نقص رخ می‌دهد چنانچه مصرف کننده احساس کند که مسئولان امر توان کنترل بر دلایل این امر را داشته اند یا این که قرار است این نقص و نارسایی چندین بار تکرار شود بیشتر نا امید خواهند شد . هم چنین مصرف کننده زمانی که دلایل نقص از نظرش تکرار شدنی باشند نیز رضایت کمتری خواهند داشت ( نیکبین[۷۶] ، اسمایل[۷۷] ، ماریموتا [۷۸]، ۲۰۱۰) .

 

پس از بروز قصور از خدمت چنانچه مشتری در یابد که شرکت مورد نظر از توانایی برای جلوگیری این اتفاق برخوردار بوده است جلب رضایت او دشوارتر خواهد بود . ( چیو و ماتیلا ، ۲۰۰۸)

 

۱۰-۲پاسخ های مشتریان به قصور از خدمت :

 

مشتریان هنگام مواجه با قصور از خدمت پاسخ های احساسی ، شناختی و رفتاری از خود نشان می‌دهند .

 

۱-۱۰-۲پاسخ های احساسی[۷۹]

 

اگر چه مدل های بسیاری برای طبقه بندی احساسات ارائه شده است اما بیشتر تحقیقات از یک دیدگاه دو بعدی برای طبقه بندی احساسات استفاده می‌کنند و به سادگی آن ها را به احساسات مثبت( شادی ، لذت و راحتی ) و احساسات منفی ( عصبانیت ، ناراحتی و اضطراب ) تقسیم می‌کنند .تحقیقات نشان می‌دهند که قصور در خدمت می‌تواند انواع مختلفی از احساسات از جمله عصبانیت ، نا امیدی ، ندامت ، ترحم به خود و عکس العمل های انتقام جویانه را در فرد به وجود اورد . علاوه براین مشتریان هرگاه یک قصور در خدمت را شدید بدانند احساسات منفی بیشتری در آن ها ایجاد می شود و این احساسات منفی هنگامی که احساس کنند با آن ها غیر منصفانه برخورد شده است شدیدتر خواهد بود . معمول ترین پاسخ احساسی که در ادبیات قصور از خدمت بیش از همه مورد بررسی قرار گرفته است عدم رضایت است . فرض بر این است که به دنبال قصور از خدمت ، سطحی از عدم رضایت رخ خواهد داد . انا برخی از عوانل تعدیل کننده این اثر خواهد بود . هرجه قصور در فرایند ارائه خدمات زود تر رخ دهد ، درجه عدم رضایت مربوط به ان بیشتر خواهد بود . همچنین اگر قصور ادراک شده تحت کنترل شرکت باشد درجه عدم رضایت مشتری بالا می رود . وقوع چند قصور در کنار هم نیز عدم رضایت را بالاتر می‌برد .

 

۲-۱۰-۲پاسخ های شناختی [۸۰]

 

پاسخ های شناختی بسیاری در ادبیات قصور از خدمت و جبران ان مورد بررسی قرار گرفته اند که عبارتند از : انصاف ادراک شده ، خیانت ادراک شده ، اعتماد و تعهد . در کل قصور از خدمت رابطه منفی با انصاف ادراک شده ، اعتماد و تعهد دارد و با خیانت ادراک شده دارای رابطه مثبت است .

 

۳-۱۰-۲پاسخ های رفتاری [۸۱]

 

از پاسخ های رفتاری مشتریان نسبت به قصور از خدمت می توان به وفاداری اشاره کرد که برابر با ماندن در رابطه و خرید مجدد ار ارائه کننده خدمت است و متضاد خروج/ تغییر می‌باشد . از پاسخ های رفتاری دیگری که مورد بررسی قرار گرفه اند می توان به مقابله به مثل یا انتقام و اجتاب که مشابه تغییر است اشاره نمود . در کل قصور از خدمت رابطه ای مثبت با مقابله ، اجتناب و انتقام دارد و رابطه ان با وفاداری منفی است .

 

۴-۱۰-۲مقابله به مثل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




 

امتناع لیبی از این کار غیر منتظره نبود. دولت لیبی ادعا می­کرد که این تقاضا اولاً دخالت در امور داخلی لیبی تلقی می­ شود. ثانیاًً استرداد اتباع لیبی خلاف قوانین داخلی لیبی بوده، نقض حقوق اتباع لیبی را در پی خواهد داشت.[۱۴۴]

 

در ژانویه ۱۹۹۲، شورای امنیت در قطعنامه شماره ۷۳۱ خود، ضمن محکوم نمودن عدم همکاری لیبی در قضیه لاکربی، از آن کشور خواست تا به تقاضای آمریکا، انگلیس و فرانسه جواب مثبت بدهد.[۱۴۵] دولت لیبی در یک یاداشت رسمی اعلام کرد که استرداد اتباع لیبی خلاف قانون داخلی لیبی ‌می‌باشد. جواب رد لیبی منجر به قطعنامه ۷۴۸ شورای امنیت شد و مطابق آن شورای امنیت اقدامات شدیدی را علیه لیبی تصویب کرد که با ‌تحریم‌هایی شامل منع فروش سلاح و منع ارتباط هوایی با آن کشور از آن جمله بود.[۱۴۶] این نخستین تصمیم شدید شورای امنیت در زمینه تروریسم بر ضد امنیت هواپیمایی بود.[۱۴۷] در سوم مارس ۱۹۹۲ دولت لیبی با ثبت دادخواستی در دبیرخانه دیوان بین ­المللی دادگستری، علیه انگلستان و ایرلند شمالی دعوایی اقامه کرد. لیبی در دادخواست خود اعلام نمود: الف: معاهده ۱۹۷۱ مونترال در این دعوی قابل استناد بوده و مبنای صلاحیت دیوان نیز هست؛ ب: لیبی به تعهدات خود بر اساس معاهده مذبور عمل نموده است؛ ج: بریتانیا به تعهدات خود ناشی از مقررات بندهای ۲ و۳ ماده ۵ ، ماده ۷ و بند ۳ ماده ۸ و ماده ۱۱ معاهده مونترال عمل ننموده است؛ د: بریتانیا باید، ضمن رعایت حقوق لیبی، از اقداماتی که مغایر با اصول منشور ملل متحد و حقوق بین ­الملل مبنی بر ممنوعیت استفاده از زور و تجاوز به حاکمیت و استقلال آن­ها ‌می‌باشد، خودداری نماید.لیبی، بلافاصله پس از تقدیم دادخواست به استناد ماده ۴۱ اساسنامه دیوان، تقاضای صدور قرار تأمین نمود که دیوان درخواست لیبی را رد و اعلام کرد که با توجه به شرایط موجود، نیازی به صدور قرار تأمین نیست.

 

دولت بریتانیا به جای ورود در ماهیت دعوی، به صلاحیت دیوان برای رسیدگی به دادخواست لیبی، ایراد مقدماتی وارد کرد. وی از دیوان خواست تا قرار عدم صلاحیت صادر نماید. بریتانیا اعلام کرد با توجه به صدور قطعنامه­های شورای امنیت، لیبی نمی­تواند به حقوق خود ناشی از معاهده مونترال استناد نماید.دیوان پس از بررسی­ های لازم، استدلال بریتانیا را در خصوص عدم صلاحیت دیوان رد نمود. دیوان، در خصوص استدلال بریتانیا مبنی بر عدم صلاحیت دیوان به علت صدور قطعنامه­های شورای امنیت، اظهار داشت قطعنامه­های شورای امنیت پس از تقدیم دادخواست از طرف لیبی صادر شده است.در چارچوب توافقی که اواخر مارس ۱۹۹۹ با میانجیگری نلسون ماندلا، رئیس جمهور آفریقای جنوبی صورت گرفت، لیبی دو متهم را در پنجم آوریل ۱۹۹۹ در فرودگاه طرابلس پایتخت لیبی به مقامهای سازمان ملل تحویل داد.[۱۴۸] متهمان در دادگاهی در هلند و بر اساس قوانین اسکاتلند تحت محاکمه قرار گرفتند.پس از گذشت ۱۲ سال از انفجار هواپیما، در ۳۱ ژانویه ۲۰۰۱، یکی از متهمان به حبس ابد محکوم شد و فرد دیگر از اتهام وارده برائت حاصل نمود. وی در زندانی در گلاسو (اسکاتلند) محکومیت خود را می­گذرانید. متهم که به سرطان پروستات مبتلا شده بود در ۲۰ اوت ۲۰۰۹ دولت انگلستان پذیرفت وی را از زندان آزاد کند تا اواخر عمر را در لیبی در کنار خانواده بگذراند.به نظر می­رسید این امر به لغو تحریم‌های بین ­المللی علیه لیبی کمک خواهد کرد. رئیس جمهور آمریکا اظهار داشت دولت آمریکا به تحریم‌های اعمال شده علیه لیبی تا قبول مسئولیت انفجار به وسیله دولت لیبی ادامه خواهد داد. کاخ سفید ضمن اظهار رضایت از رأی صادر شده، اعلام کرد صدور رأی بدین معنی نیست که سازمان ملل به تحریم‌های علیه لیبی پایان خواهد داد.

 

درخواست استرداد

 

کشورها مجبور نیستند اتباع خود را در صورت نبود قرارداد دو یا چند جانبه مسترد نمایند. بعضی معتقدند که امروز عدم استرداد مجرمانی که تابعیت کشور مذبور را دارند جزو عرف بین ­المللی محسوب می­ شود. این موضوع بدین صورت قابل توجیه است که اولاً کشورها ترجیح می­ دهند مقررات ملی خود را برای مجازات اتباع خود که در خارج مرتکب جرمی می­شوند، اعمال نمایند. لذا از استرداد مجرمان خودداری ‌می‌کنند؛ ثانیاًً بسیاری از حقوق ‌دانان معتقدند که کشور متبوع مجرم حق دارد او را محاکمه کند.[۱۴۹] بنا به گفته آنان، در حقیقت این حق مجرم است که در جایی محاکمه شود که تابعیت آنجا را دارد و به سیستم قضایی آنجا آشناست و نه به دست خارجیانی که ممکن است وی را بر اساس ملاحظات فرهنگی یا سیاسی خود مجازات کنند. از سوی دیگر قاضی ممکن است به دلیل مشابه نبودن سیستم­های قضایی و نامتجانس بودن قوانین جزایی دو کشور نتواند به عدالت رأی دهد.[۱۵۰]

 

این سؤال مطرح شده است که اگر لیبی به درخواست ایالات متحده به استرداد متهمین پاسخ مثبت می­داد، آیا آمریکا صلاحیت رسیدگی به جرم را داشت؟ در این مورد باید به مقررات و قوانین داخلی، عرف بین ­الملل و معاهدات بین ­المللی توجه نمود. همچنان که خواهیم دید اگر چه محاکم آمریکا صلاحیت رسیدگی به جرم و مجازات مجرمان را داشته اند ولی دولت لیبی هم مطابق مقررات بین ­المللی حق داشته است از تسلیم اتباع خود خودداری نماید.

 

صلاحیت تحت مقررات داخلی آمریکا

 

قانون فدرال آمریکا براتباع آمریکا در داخل و خارج اعمال می­ شود. کنگره، با توجه به قانون اساسی این کشور، قدرت توسعه صلاحیت دادگاه­ های آمریکایی بر جرایم ارتکابی در خارج از کشور را نیز دارد.[۱۵۱] معاهده ۱۹۷۰ لاهه برای اجرا در داخل آمریکا تصویب شده و بر اساس آن، اصل فرا سرزمینی در دادگاه­ های آمریکا به رسمیت شناخته شده است. به موجب بخش ۳۲ قسمت ۱۸ قانون آمریکا «هر کسی عمداً در عملیات و کار هر نوع هواپیما، چه در داخل و چه در پروازهای بین ­الملل، خللی ایجاد کند و یا موجب تخریب و یا آتش سوزی در آن­ها گردد، و یا هر کسی وسایل مخرب در داخل هواپیما و یا نزدیک هواپیما کار بگذارد و یا به عنوان شریک جرم در کار هواپیمایی خللی ایجاد نماید. به حداکثر یکصد هزار دلار جریمه نقدی و یا ۲۰ سال زندان و یا هر دو محکوم خواهد شد.» به عبارت دیگر قوانین ‌ایالات متحده، صلاحیت دادگاه­ های آمریکا را به جرایم ارتکابی در هواپیماهای آمریکایی که در خارج از سرزمین آمریکا پرواز می­نمایند، و شامل پان آمریکن پرواز شماره ۱۰۳ هم خواهد بود، گسترش داده است.

 

صلاحیت بر مبنای معاهده ۱۹۷۱ مونترال

 

برخلاف معاهده قبلی مربوط به هواپیما ربایی، معاهده ۱۹۷۱ مونترال، هر کس را که بر خلاف قانون، تأسیسات یا سرویس­های هوانوردی را از بین برده، یا به آن­ها آسیب برساند یا کار آن­ها را مختل سازد و یا عمل وی به نحوی باشدکه طبیعت آن، امنیت هواپیمای در حال پرواز را به مخاطره اندازد، مجرم شناخته است (ماده یک). لذا این معاهده در قضیه لاکربی قابل اجراست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:16:00 ق.ظ ]




 

وفاداری به برند از طریق استفاده از برند توسعه پیدا می‌کند. برخلاف آگاهی از برند و کیفیت ادراک شده، وفاداری به برند تنها در صورتی وجود خواهد داشت که مردم یک محصول را خریداری و از آن استفاده کرده باشند، در صورتی که خرید و استفاده از برند برای کسب آگاهی از برند و کیفیت ادراک شده ضروری نیست. با این وجود، ابعاد ارزش ویژه برند به یکدیگر وابسته هستند و وفاداری به برند گره خورده است (آکر، ۱۹۹۱).

 

ارزش ویژه برند به ارزش ذخیره شده‌ای اشاره می‌کند که در یک برند به منظور کسب مزیت بازار ایجاد می‌شود. ارزش ذخیره شده از راه های متعددی مثل آزمایش محصولات جدید درک می‌شود. به عبارت دیگر، ماندگار ماندن در ذهن مصرف‌کننده بر اساس چیزی که او یاد گرفته حاکی از قدرت برند است (کلر، ۱۹۹۸). ارزش ویژه برند از قدرت کیفی مورد نیاز بازار برند ناشی می‌شود (پیتا و کاتسانیس، ۱۹۹۵). از بین ابعاد ارزش ویژه برند یا دارایی‌ها، وفاداری به برند منجر به ارزش ویژه بیشتری نسبت به سایر ابعاد می‌شود (آتیلگان و همکاران، ۲۰۰۵).

 

۲-۱۰-۹- انواع وفاداری به برند

 

وفاداری به برند بازتابی از قدرت برند و نتیجه مهم آگاهی از برند و تصویر برند است. ادبیات بازاریابی سنتی بر دو بعد متفاوت وفاداری به برند تأکید می‌کند- وفاداری رفتاری و نگرشی. مورگان بیان می‌کند تفاسیر متعددی از کلمه “وفادار” ارائه شده که از وفاداری محرک (مؤثر یا چیزی که احساس می‌کنیم) تا وفاداری رفتاری (کاری که انجام می‌دهیم) متغیر است (مورگان، ۲۰۰۰). وفاداری رفتاری منعکس کننده رفتار تکرار خرید است (دیک و باسو[۸۵]، ۱۹۹۴). کلر معتقد است وفاداری به برند به سادگی از طریق رفتار تکرار خرید اندازه‌گیری نمی‌شود و وفاداری مشتریان پیچیده‌تر از آن است که با رفتار ساده خرید منعکس شود (کلر، ۱۹۹۸). وفاداری رفتاری به تنهایی برای توضیح موقعیت‌های مختلف مثل خرید به علت وجود انگیزه های شخصی کافی به نظر نمی‌رسد. ‌بنابرین‏ رفتار باید با نگرش مثبت همراه باشد. محققان معتقدند اگر وفاداری شامل هر دو، وفاداری رفتاری و نگرشی، باشد قدرت پیش‌بینی کنندگی آن ها نسبت به مفاهیمی که وفاداری را فقط از جنبه رفتاری می‌سنجد، بیشتر است (بالدینگر و رابینسون، ۱۹۹۶). وفاداری نگرشی به برند شرط لازم برای وفاداری رفتاری است. وفاداری نگرشی به عناصر قوی شناختی مؤثر بر ادامه خرید یک برند اشاره می‌کند (ملنز و همکاران، ۱۹۹۶) و شامل ابعاد شناختی، عاطفی و بعد نیت رفتاری است.

 

ارزش ویژه برند تاثیر زیادی بر وفاداری مشتری دارد (وگل و همکاران، ۲۰۰۸) و به احتمال زیاد بر تمایل مشتری خرید دوباره از برند و توصیه برند به دیگران تاثیر می‌گذارد. یک ویژگی مهم مشتریان وفادار این است که طرفدار یک برند هستند و از خرید دیگر برندها خودداری می‌کنند (گروور و سیرنیواسان، ۱۹۹۲). خریداران وفادار کمتر تحت تاثیر رقبا قرار می‌گیرند. سطوح بالای وفاداری به برند به طور قابل توجهی فروش یک برند را افزایش می‌دهد و فروش بالا، بدون افزایش غیرمتجانس هزینه ها، سوددهی برند را افزایش می‌دهد. مزیت اصلی ارزش ویژه برند تاثیر مثبت آن بر تقاضاست. انتظار می‌رود ابعاد ارزش ویژه برند عملکرد بازار را افزایش دهند. این ابعاد ارزش ویژه برند به سازمان کمک می‌کند تا مشتری را جذب و حفظ کند (وبستر، ۲۰۰۰).

 

چادهوری و هالبروک در مدلی که برای وفاداری به برند ارائه دادند، بیان می‌کنند وفاداری رفتاری منجر به کسب سهم بیشتری از بازار می‌شود در حالی که وفاداری نگرشی منجر به قیمت‌گذاری بیشتر برند می‌شود (چادهوری و هالبروک[۸۶]، ۲۰۰۱). محققان نشان دادند که اگر نگرش نسبت به یک برند مثبت باشد، خریداران وفادار تمایل دارند تا وفادار باقی بمانند (بالدینگر و رابینسون، ۱۹۹۶). از جمله مزایای وفاداری زیاد به برند توانایی اعمال سیاست‌های قیمت‌گذاری بالاتر، قدرت مذاکره بیشتر در ارتباط با کانال‌های توزیع، کاهش هزینه های فروش، موانع بیشتر برای ورود تازه‌واردان است. تحقیقات نشان می‌دهد که مشتریان وفادار حساسیت کمتری به قیمت دارند (ریچلد و تیئل[۸۷]، ۱۹۹۶)، به راحتی برای استفاده مجدد از برند تحریک می‌شوند، تمایل دارند مبلغ بیشتری برای برند بپردازند (دیویس، ۲۰۰۲). اهمیت وفاداری مشتریان ‌به این خاطر است که هزینه جذب مشتری جدید نسبت به حفظ مشتری موجود بسیار بیشتر است، به ویژه زمانی که مشتریان موجود راضی و وفادار هستند. در صورت وجود مشتریان وفادار به برند هزینه پیگیری مشتریان جدید (دالینگ و آکنلز، ۱۹۹۷) و همچنین هزینه های بازاریابی کاهش می‌یابد و سودآوری سازمان به صورت مستقیم تحت تاثیر سطوح وفاداری به برند قرار می‌گیرد (آکر، ۱۹۹۱). وفاداری به برند جریان نقد و سودآوری سازمان را افزایش می‌دهد. مشتریان وفاداری خود به برند را به چند طریق نشان می‌دهند: آن ها ممکن است به یک تولیدکننده وفادار باقی بمانند یا تعداد خریدها و فراوانی خرید را افزایش دهند یا به طور همزمان هر دو را افزایش دهند. ‌بنابرین‏، به روش‌های مختلف مشتریان وفادار درآمد بیشتری برای برند ایجاد می‌کنند.

 

وفاداری به برند به تعهد عمیق به برند اشاره می‌کند و تمایز زیادی بین تکرار خرید و وفاداری واقعی به برند وجود دارد (بلوئمر و کاسپر، ۱۹۹۵). بر اساس تحقیقات انجام شده محققان ادعا می‌کنند که تکرار خرید، خرید واقعی دوباره از یک برند است، در حالی که وفاداری شامل پیشایندها، یک دلیل یا واقعیت است که قبل از رفتار اتفاق می‌افتد. وفاداری به برند را می‌توان به وفاداری مجازی و واقعی تقسیم کرد. وفاداری مجازی پاسخ رفتاری انحرافی را نشان می‌دهد که در طول زمان به وسیله واحدهای تصمیم‌گیری با توجه به یک یا چند برند جانشین به عنوان تابعی از جبر ارائه می‌شود. وفاداری واقعی برند شامل موارد فوق است ولی فرایند روانی ناشی از تعهد به برند جایگزین جبر می‌شود (مویزسکو و آلن، ۲۰۱۰).

 

۲-۱۰-۹-۱- وفاداری رفتاری[۸۸]

 

دیدگاه وفاداری رفتاری که به وسیله اغلب محققان مورد استفاده قرار گرفته است، بر رفتار واقعی خرید مصرف‌کننده از یک برند در طول زمان تأکید می‌کند (اهرنبرگ و گودهارت، ۲۰۰۰). برای برجسته کردن این دیدگاه، نیومن و وربل مصرف‌کنندگان وفادار را به عنوان «افرادی که یک برند را دوباره می‌خرند، فقط همان برند را در نظر می‌گیرند و به دنبال جست‌وجوی اطلاعات مرتبط با برند هستند» تعریف کردند (نیومن و وربل، ۱۹۷۳). ‌بنابرین‏ آن ها وفاداری برند را به عنوان تکرار خرید مصرف‌کننده از یک برند تعریف می‌کنند. جاکوبی و چستنات وفاداری به برند را از طریق یک الگوی خرید تکراری بدون در نظر گرفتن قصد مصرف‌کننده اندازه می‌گیرند (جاکوبی و چستنات، ۱۹۷۸). در این دیدگاه، الگوی خرید مصرف‌کننده از طریق پرسیدن از آن ها ‌در مورد اینکه هر چند وقت یک بار از یک برند خاص خرید یا از خدمت ویژه استفاده می‌کنند، تعیین می‌شود (بک، ۲۰۰۵). این روش بیشتر بر اساس یادآوری مصرف‌کننده قرار داد تا به حساب

 

    1. Mittal and Kamakura ↑

 

    1. Geyskens et al ↑

 

    1. Awareness ↑

 

    1. Perceived quality ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 11:47:00 ب.ظ ]




 

لذا درست نیست در مقام ابطال این نظریه بگوییم: «طفل فقط در صورتی به مادر خود ملحق نمی شود که مادر زناکار محسوب شود و ‌در مورد لقاح مصنوعی اعم از این که زن جاهل یا عالم به آن باشد، زنا صدق نمی کند،پس طفل ملحق به مادر است.» ( همان، ص ۱۰۳ ) چرا که اگر رابطه ی میان زن و مرد، زنا هم باشد، همبستگی خویشاوندی میان آن ها و کودک همچنان برقرار است و فقط ‌در مورد توارث استثنا شده است.

 

۳-۲٫ آثار حقوقی پذیرش یکی از دو رویکرد مطرح شده

 

در صورتی که اهدای جنین و گامت را بپذیریم یا نپذیریم آثاری به جود خواهد آمد که می بایست بررسی شود. در حال حاضر قانون نحوه ی اهدای جنین به زوجین نابارور و آیین نامه ی آن در ایران اجرا می شود و کودکانی بدنیا می‌آیند که والدین ژنتیکی آ نها معلوم نمی باشند. اگر رویکرد افشای هویت کودک را بپذیریم آثاری و اگر رویکرد محرمانه بودن هویت کودک را بپذیریم، آثار دیگری خواهد داشت که می بایست به آن پرداخت.

 

۳-۲-۱٫ آثار پذیرش رویکرد محرمانگی

 

مهم ترین بخش قانون تبیین رابطه ی بین کودک متولد شده و زوجین گیرنده ی جنین است. از آنجا که در فرض قانون مندرج در ماده ی یک قانون نحوه ی اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب ۱۳۸۲ ، جنین از اسپرم مرد و تخمک همسر شرعی وی تشکیل شده است ، رابطه ی ژنتیک بین گیرندگان جنین و طفل متولد از آن ها وجود ندارد. رحم زوجه ی گیرنده محیطی مساعد برای پرورش جنین تشکیل شده از نطفه دیگران است. با این وصف، قانون گذار به منظور تضمین آینده ی کودک متولد از این طریق، در صدد ایجاد همان حقوق و تکالیفی بوده است که پدر و مادر و اولاد با یکدیگر دارند. لذا در ماده ی ۳ قانون نحوه ی اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب ۱۳۸۲ ، رعایت حقوق و تکالیف حاکم بر روابط فرزند و پدر و مادر بر زوجین گیرنده ی جنین، الزامی تلقی شده بود. تطبیق حقوق و تکالیف فرزند متولد از طریق انتقال جنین با حقوق و تکالیف اولاد و پدر و مادر به دلیل فقدان رابطه ی نسبی بین کودک و گیرنده ی جنین، مورد مخالفت شورای نگهبان قرار گرفت. در نظریه ی شورای نگهبان آمده است:

 

« اگر مفصود از مفاد ماده ی ۳ ترتب کلیه ی آثاری است که بر فرزند واقعی می‌باشد، خلاف شرع است و اگر مقصود دیگری است مشخص شود تا اظهار نظر شود.»

 

با اصلاح ماده ی ۳ توسط مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۱۸/۳/۱۳۸۲ به شرح زیر به شورای نگهبان ارسال گردید:

 

« وظایف و تکالیف زوجین اهدا گیرنده ی جنین و طفل متولد شده از لحاظ نگه داری و تربیت و نفقه و احترام نظیر حقوق و تکالیف اولاد پدر و مادر است.»

 

این ماده مجددا مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفت . علت ایراد تغییر کلمه ی «وظایف» به « حقوق» در ذیل ماده بود که نظر شورای نگهبان به شرح زیر اعلام شد:

 

کلمه ی «وظایف» در صدر ماده ی ۳ ، در ذیل همین ماده، به کلمه ی «حقوق» تغییر یافته است که موجب ابهام است، باید روشن شود تا اظهار نظر شود.»

 

با اصلاح کلمه ی مذکور و تغییر آن به وظایف در ذیل ماده و سایر اصلاحات قانون مزکور در ۸/۶/۱۳۸۲ شورای نگهبان آن را تأیید کرد. ماده ی۳ قانون نحوه ی اهدای جنین به زوجین نابارو مقرر می‌دارد :

 

«وظایف و تکالیف زوجین اهدا گیرنده ی جنین و طفل متولد شده از لحاظ نگه داری و تربیت و نفقه و احترام، نظیر وظایف و تکالیف اولاد و پدر و مادر است.»

 

با این وصف قانون گذار به صورت حصری به شرح زیر در چهار مورد تکالیفی برای پدر و مادر و اولاد بر شمرده است:

 

۳-۲-۱-۱٫ ولایت و وظیفه ی نگه داری طفل

 

ماده ی ۱۱۶۸ ق.م، نگهداری اطفال را تکلیف پدر و مادر می‌داند و درعین حال حقی برای آن ها تلقی می کند. این حق را حق الحضانه تعبیر کرده‌اند. حضانت به معنای حمایت از صغیر و برای نگه داری جسمی و روحی اوست.

 

قانون گذار با انتخاب واژه ی نظیر، وظایف و تکالیف گیرندگان جنین را همان تکالیف مندرج در ماده ی ۱۱۶۹ اصلاحی سال ۱۳۸۲ بر شمرده است. در اصلاح قانون مذکور در حضانت و نگه داری طفل اعم از پسر و دختر ، در صورتی که پدر و مادر جدا از هم زندگی می‌کنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن حق حضانت با پدر است. سایر ترتیبات در خصوص حضانت و تکالیف هر یک از پدر و مادر همان است که در ماده ی ۱۱۷۰ تا ۱۱۷۵ قانون مدنی آمده است.

 

این وظیفه مستلزم قابل شناخت بودن والدینی می‌باشد. علاوه بر این حق شناخت هویت والدین، اهمیت روابط بیولوژیکی فرد علاوه بر روابط اجتماعی با افراد دیگر، که نیاز به ارتباط برقرار کردن با آن ها است منعکس می‌کند.

 

در بحث تلقیح مصنوعی، قانون تعیین تکلیف نکرده که ولایت‏ هم حق است و هم تکلیف. آیا ولایت ماهیتاً حق است که آن را به موجب قرارداد به گیرنده منتقل کرده؟ ولایت که سرتاسر حق نیست.تکلیف نیز هست.اگر در آینده، گیرنده سرپرستی طفل را نکرد آیا اهداکننده مسئولیتی ندارد؟ قانون ساکت است و به هیچ وجه تعیین تکلیف نکرده است. ( محقق داماد ،۱۳۸۸،ص۴۲ )

 

مصلحت کودک می‌تواند معیار تمییز شخصی باشد که دادگاه حضانت از کودک را به او می سپارد.با همین معیار بایستی پدر یا مادر را برگزید یا بیگانه ای را بر آن ترجیح داد. حضانت تنها حق پدر یا مادر نیست؛ سمت اجتماعی است که در اعطای آن شایستگی و توان به عنوان شرط ضروری، مورد توجه قرار می‌گیرد. ولی این معیار در تمییز نسب کاربردی ندارد: مادر ناشایسته را می توان از نگه داری و تربیت فرزند محروم کرد، ولی خلع سمت مادری بر این مبنا امکان ندارد. ( کاتوزیان ، ۱۳۸۶،ص۵۱ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ب.ظ ]




 

۲-۷-۲-۱ طرحواره ی وابستگی / بی کفایتی[۷۴] :

 

اعتماد به اینکه فرد نمی تواند مسئولیت ها روزمره را (مثل مراقبت از دیگران ، حل مشکلات روزانه، قضاوت خوب ، از عهده ی تکالیف جدید بر آمدن و تصمیم گیری صحیح) بدون کمک قابل ملاحظه دیگران در حد قابل قبولی انجام دهد. این حالت ، اغلب به صورت درماندگی افراطی و حالت انفعالی ظاهر می شود.

 

۲-۷-۲-۲ طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری[۷۵] :

 

ترس افراطی از اینکه فاجعه ای نزدیک است و هر لحظه احتمال وقوع آن وجود دارد و اینکه خود فرد نمی تواند از آن جلوگیری کند. این افراد از چنین فجایعی می ترسند : ۱- پزشکی( مانند بروز حملات قلبی، ابتلا به بیماری ایدز). ۲- هیجانی( مانند دیوانه شدن، از دست دادن کنترل). ۳- محیطی (مانند وقوع تصادف ها، جنایت ها و بلایای طبیعی).

 

۲-۷-۲-۳ خود تحول نیافته/ گرفتار[۷۶] :

 

ارتباط عاطفی شدید و نزدیک بیش از حد با یک یا چند نفر از افراد مهم زندگی اغلب والدین، به قیمت از دست دادن فردیت یا رشد اجتماعی طبیعی مشاهده می شود این بیماران سخت معتقدند که حداقل یکی از افراد این رابطه نمی توانند بدون دیگری به زندگی ادامه دهد یا شاد باشد. این طرحواره اغلب به صورت احساس پوچی و سردرگمی، جهت نداشتن و بی هدفی، غرق در شخصیت طرف مقابل شدن، فقدان هویت و یا در موارد شدید به صورت شک و تردید در موجودیت و ساختار وجودی فرد بروز می‌کند.

 

۲-۷-۲-۴ طرحواره شکست [۷۷]:

 

باور به اینکه فرد شکست خورده است و یا در آینده شکست خواهد خورد و اینکه شکست برای او اجتناب ناپذیر است. فرد در مقایسه با همسالانش در حیطه های پیشرفت (مثل تحصیل، شغل، ورزش و ……) غالبا احساس بی کفایتی می‌کند. اغلب شامل این باور است که شخصی، دیوانه، بی استعداد، نالایق و نادان است و نسبت به دیگران موفقیت کمتری دارد.

 

۲-۷-۳ حیطه سوم :

 

حدود مرزهای مختل[۷۸] : بیمارانی که این طرحواره هایشان در این حیطه قرار دارد، محدودیت های درونی شان در خصوص احترام متقابل و خویشتن پذیری به اندازه کافی رشد نکرده است. آن ها ممکن است در خصوص احترام به حقوق دیگران و همکاری، متعهد بودن یا دستیابی به اهداف بلند مرتبه مشکل داشته باشد. علاوه بر این چنین بیمارانی اغلب خودخواه، لوس، بی مسئولیت، خود شیفته به نظر می‌رسند آن ها معمولا در خانواده هایی بزرگ شده اند که خیلی سهل انگار و بیش از حد مهربان بوده اند. این بیماران در دوران کودکی ملاحظه دیگران را نمی کرده و خویشتن دار نبوده اند. در نتیجه در بزرگسالی توانایی مهار تکانه های خود را ندارند و نمی توانند ارضاء نیازهای آنی خود را به خاطر دست یابی به منافع آتی به تأخیر بیاندازند. طرحواره های این حیطه عبارتند از: استحقاق بزرگ منشی خویشتن داری/ خود انضباطی ناکافی می‌باشد.

 

۲-۷-۳-۱ طرحواره های استحقاق/ بزرگ منشی[۷۹] :

 

فردی که چنین طرحواره ای دارد معتقد است که نسبت به دیگران یک سر و گردن بالاتر است حقوق ویژه ای برای خودش قائل است و تعهدی نسبت به رعایت اصول روابط متقابل که راهنمای تعاملات اجتماعی هنجار هستند ندارند. اغلب بر این نکته پافشاری می‌کند که دیگران باید ایجاد فاصله ی هر آنچه را که او می‌خواهد برایشان فراهم کنند. بدون توجه به اینکه آیا درخواست او منطقی است ، چه چیزی از نظر دیگران معقول است و یا اینکه چه هزینه ای در بر دارد چنین افرادی برای اینکه بتوانند تمایلات خود را ارضا کند بدون همدلی با دیگران و یا بدون توجه به نیازها و احساسات آن ها به رقابت افراطی یا کنترل رفتارهای دیگران روی می آورد.

 

۲-۷-۳-۲ طرحواره ی خویشتن داری/ خود انضباط ناکافی[۸۰] :

 

این بیماران مشکل مستمر در خویشتن داری مناسب و تحمل نکردن ناکامی های در راه دستیابی به اهداف شخصی یا ناتوانی در جلوگیری از بیان هیجان ها و تکانه ها دارند. در شکل های خفیف تر آن بیمار به شدت از ناراحتی اجتناب می‌کند خودی که چنین طرحواره ای دارد، درد را نمی توان تحمل کند، از مسئولیت پذیری گریزان است، به هر قیمتی که شده از تعارض جلوگیری می‌کند و زیاد به خودش سخت نمی گیرد. این عوامل باعث می شود از رضایت شخصی تعهد و انسجام شخصیتی چنین فردی جلوگیری شود.

 

 

 

۲-۷-۴ حیطه چهارم:

 

هدایت شدن توسط دیگران (اطاعت) [۸۱]: بیمارانی که طرحواره هایشان در این حیطه قرار دارد به جای رسیدگی به نیاز های خود بر مبنای ارضاء نیازهای دیگران هستند. آغاز این کارها را برای رسیدن به تأیید ، تداوم رابطه هیجانی یا اجتناب از انتقام انجام می‌دهند. آن ها در دوران کودکی، آزاد نبوده اند تا تمایلات طبیعی خودشان پیروی کنند و در بزرگسالی به جای اینکه از درون جهت دهی شوند از محیط بیرونی تاثیر می‌پذیرند و از خواسته های دیگران تبعیت می‌کنند. ریشه تحولی طرحواره های این حیطه، مبتنی بر پذیرش مشروط بوده است و در اکثر این خانواده ها، والدین به جای توجه به اهمیت قائل شدن به نیازهای شخصی به فرد کودک، بیشتر نیازهای هیجانی یا منزلت اجتماعی خود را مهم می‌داند طرحواره های این حیطه عبارتند از: فداکردن، خود قربانی کردن، تأیید جویی/ جلب توجه.

 

۲-۷-۴-۱ طرحواره ی فداکردن (ایثار[۸۲]) :

 

بیماران دارای این طرحواره، احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران برای اجتناب از خشم، محرومیت یا انتقام را دارا می‌باشند. دو نوع از مهمترین فداکردن ها عبارتنداز: الف) فداکردن نیازها : واپس زنی تمایلات، تصمیمات و ترجیحات شخصی. ب) فداکردن هیجان ها : واپس زنی هیجان های شخصی بویژه خشم معمولا این طور به نظر می‌رسد که تمایلات عقاید و احساسات فرد، فاقد ارزشند یا برای دیگری اهمیت ندارند. این طرحواره ها به طور کلی منجر به خشمی می شود که در قالب یکسری نشانه های ناسازگار از جمله رفتارهای منفعل – پرخاشگرانه، طغیان های عاطفی کنترل شده، علایم روان تنی، کناره گیری از عواطف، برون ریزی و سوء مصرف مواد آشکار می شود.

 

۲-۷-۴-۲ طرحواره خود قربانی کردن [۸۳]:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:38:00 ب.ظ ]




 

مبحث پنجم-ادله ضمان معاوضی بایع قبل از تسلیم

 

در فقه امامیه که قانون مدنی ایران از آن پیروی نموده است، ضمان معاوضی بایع در اثر تلف مبیع قبل از تسلیم آن به مشتری را مبتنی بر دلایل ذیل دانسته اند.

 

گفتار اول-روایات

 

الف – روایت نبوی مشهور مبنی بر اینکه هر مبیعی که قبل از تسلیم آن به مشتری تلف شود از مال فروشنده است. «کل مبیع تلف قبل قبضه فهو من مال بایعه.

 

در این روایت به طور مطلق، تلف مبیع قبل از تسلیم به مشتری بر عهده بایع نهاده شده است. اگر چه روایت از حیث سند مورد اطمینان کامل نیست و ضعیف محسوب می شود(رمضانی،۲۴۵:۱۳۹۱) ولی مشهور فقهاء به آن عمل نموده اند و مفاد آن را تحمیل ضمان معاوضی بر فروشنده دانسته اند. با وجود ضعف سندی، این روایت به صورت قاعده مشهور تلف مبیع قبل از قبض معروف گشته است و هر چند برخی فقهاء آن را به دلیل ضعف سند نپذیرفته اند ولی اکثریت آن ها، همین روایت را از مهمترین ادله ضمان معاوضی فروشنده به حساب آورده و ادله دیگر را مؤید مفاد آن دانسته اند.
ب – در روایتی که عقبه بن خالد از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند،
آن حضرت در پاسخ به سؤالی ‌در مورد شخصی که کالایی را خریداری نمود و آن را نزد او گذاشت و تحویل نگرفت تا روز بعد برای تحویل گرفتن آن نزد فروشنده بیاید و در این فاصله کالای خریداری شده به سرقت رفت، فرمود: مال مسروقه از اموال فروشنده به سرقت رفته و خسارت آن بر او تحمیل می شود زیرا تسلیم صورت نپذیرفته است ولی هر گاه فروشنده پس از معامله، مبیع را تسلیم خریدار نماید، مسئولیت به او منتقل می شود و در صورت تلف یا سرقت و مانند آن باید ثمن را به فروشنده بپردازد.(همان،ص۲۴۸)

 

مفاداین روایت نیز مؤید نبوی مشهور است که تا زمانی که تسلیم صورت نگرفته، مسئولیت ناشی از تلف یا خسارت بر عهده فروشنده است. این روایت نیزاز لحاظ سندی ضعیف شمرده شده ولی مشهور فقهاء آن را به عنوان مؤید مضمون روایت سابق مورد عمل قرار داده‌اند; در صورتی که عمل به آن را موجب تقویت سند آن و جبران کننده این ضعف بدانیم می‌تواند مورد استناد واقع شود.

 

در هر حال، خواه با صرف نظر از ضعف سند، این روایات معتبر تلقی شود و مستند ضمان معاوضی قرار گیرد یا به دلیل عدم وثوق و اطمینان به صدور آن ها از ناحیه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و امام صادق علیه السلام از آن ها چشم پوشی گردد، مفاد آن ها که ضمان را بر فروشنده تحمیل می کند، حکایت از یک رویه عقلایی و متعارف دارد. زیرا همان‌ طور که اشاره خواهد شد، اصولا در معاملات معوضی، تشکیل عقد به منظور حصول نتیجه و دست یابی هر یک از طرفین به عوض متقابل است. در این صورت شاید بتوان گفت بنای عقلاء در چنین معاملاتی، قرینه ای بر صحت صدور مفاد این روایات باشد یا به بیان دیگر مفاد این روایات، تاکیدی بر رویه عقلایی و متعارف در معاملات معوضی است.(صابری،۱۲۴:۱۳۹۰)

 

گفتار دوم-اجماع

 

بسیاری از فقهاء علاوه بر روایات مذکور، اجماع را نیز مستند ضمان معاوضی بایع دانسته اند. و لیکن اجماع را نمی توان به عنوان دلیل مستقل در این خصوص پذیرفت زیرا ارزش اجماع به کاشف بودن آن از رأی‌ معصوم علیه السلام است. در حالی که در فرض مورد بحث یعنی ضمان معاوضی، قبل از اجماع استناد به روایات مذبور شده است و این نشان می‌دهد که اجماع مبتنی بر همان روایات بوده و دلیل مستقلی محسوب نمی شود. به بیان دیگر، استناد به روایات در کنار ادعای اجماع، این ظن قوی را ایجاد می‌کند که مدرک و منشا اجماع نیز همان روایات باشد. و در این صورت اجماع نمی تواند به عنوان دلیل مستقلی در این موضوع مورد توجه قرار گیرد و ارزش مستقل داشته باشد. ولی با این وجود، صرف نظر از ادعای اجماع، نفس تمایل عمومی یا اکثریت بر چنین ضمانی، حکایت از این واقعیت دارد که در معاملات معوض مبادله دو عوض به طور متقابل مورد خواست مشترک طرفین عقد است. پس وجود این اتفاق نظر یا تمایل اکثریت حقوق ‌دانان و فقهاء بر ضمان معاوضی فروشنده یک امر منطقی است که می‌تواند نوعی اجماع نیز بر آن حاصل شود(رحیمی،۶۸:۱۳۸۸).

 

گفتار سوم-بنای عقلاء

 

یکی از ادله مورد استناد در ضمان معاوضی بایع و شاید مهمترین آن بناء عقلاء است و روایات نیز بر همین رویه عقلایی و معمول بین خردمندان تأکید دارد. منظور از بناء عقلاء آن است که انسان های عاقل بر اساس مصلحت و اندیشه تصمیم می گیرند و به اجرا می‌گذارند، در معاملات معوض بنای آن ها بر این است که به منظور رسیدن به حصول نتیجه و به دست آوردن عوض متقابل اقدام به انعقاد معامله می نمایند و اگر در آغاز چنین امری قابل تحقق نباشد به انشاء عقد مبادرت نمی ورزند. در هنگام عقد این توافق ضمنی و خواست مشترک وجود دارد که انتقال مبیع و یا قبول تعهد منوط به رسیدن به عوض مقابل است و در صورتی که به هر دلیل امکان تسلیم وجود نداشته باشد، چون زمینه اجرای تعهد طرف مقابل از بین می رود، طرف دیگر نیز از انجام تعهد به طور قهری معاف می‌گردد. زیرا لازمه پیوند و همبستگی دو عوض آن است که هر یک در مقابل آنچه تسلیم می‌کند معادل آن را به عنوان عوض دریافت دارد و در صورت تلف یکی، عوض مقابل نیز تسلیم نمی شود. (سلیمانی،۲۳:۱۳۸۷)

 

البته اگر شرط تشکیل و بقاء عقد وجود موضوع معین و قابلیت تسلیم آن باشد، باید گفت همان گونه که اگر در هنگام عقد موضوع معامله موجود نباشد یا قدرت بر تسلیم آن در هیچ زمان نباشد، عقد تشکیل نمی گردد پس از تشکیل نیز اگر موضوع از بین رود یا تسلیم آن به هر دلیل غیر ممکن گردد، عقد خود به خود از بین می رود و قابلیت بقاء ندارد زیرا بقاء آن به دارا بودن موضوع قابل تسلیم است و اصولا عقد بدون موضوع معقول و منطقی نیست، در این صورت روایات و اجماع و بناء عقلاء دلیل یا مستند ضمان معاوضی نیستند بلکه خود حاکی از این واقعیت هستند که چون با از بین رفتن موضوع عقد، امکان بقاء در استمرار آن نیست و به طور قهری منفسخ می‌گردد. تکلیفی نیز برعهده طرف مقابل عقد نخواهد بود. (همان،ص۲۴)

 

گفتار چهارم – شرایط تحقق

 

با توجه به ادله مورد استناد در اثبات ضمان معاوضی و ماده ۳۸۷ قانون مدنی ایران که در مقام بیان شرایط تحقق آن است، امور زیر برای تحقق ضمان معاوضی فروشنده در صورت تلف مبیع لازم است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ب.ظ ]




“نمی­دانم”و “موافقم” انجام می­ شود که به ترتیب نمرات ۱ تا ۳ به گزینه­ ها تعلق ‌می‌گیرد، لذا نمرات مقیاس بین ۴۰ تا ۱۲۰ نمره در نوسان است. پرسشنامه از نوع مداد – کاغذی و زمان اجرای آن تقریبا ۳۰ دقیقه است. روایی و پایایی این مقیاس برای استفاده در فرهنگ ایرانی را لطیفیان و شیخ­الاسلامی (۱۳۸۳) مورد بررسی قرار داده ­اند. این محققان پایایی بازآزمایی را برابر ۷۰/۰ و ضریب آلفای کرونباخ را برابر ۹۰/۰ گزارش داده ­اند. زکی (۱۳۸۶) جهت تعیین روایی این مقیاس از ضریب همبستگی هر گویه با نمره کل مقیاس استفاده کرده که ضرایبی برابر با دامنه­ ۵۸/۰ تا ۷۳/۰ به دست آورده است.

 

۳-۱-۴- تجزیه و تحلیل آماری

 

برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش، با بهره گرفتن از نرم­افزار آماری SPSS (نسخه ۱۷)، جهت بررسی سوال پژوهشی ۱‌، از ضریب همبستگی پیرسون و جهت بررسی سوالات ۲ و ۳ از روش رگرسیون چند‌گانه به شیوه همزمان استفاده شد.

 

برای بررسی هر یک از سوالات پژوهشی ۴ و ۵ (سوالات فرعی) نیز از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد که در آن ها، جنسیت و پایه تحصیلی به عنوان متغیرهای مستقل و تعامل رفتاری – عاطفی دانش ­آموزان و مهارت­ های اجتماعی آنان به عنوان متغیرهای وابسته تلقی ‌شده‌اند.

 

فصل چهارم

 

یافته ­های تحقیق

 

در این فصل ابتدا یافته ­های توصیفی از متغیرهای مورد مطالعه و سپس نتایج تجزیه و تحلیل مربوط به سوالات پژوهشی ارائه می­گردد.

 

۴-۱- یافته ­های توصیفی

 

جدول ۴-۱ میانگین و انحراف معیار نمرات دختران و پسران را در متغیرهای مورد پژوهش نشان می­دهد.

 

جدول ۴-۱: میانگین و انحراف معیار نمرات دختران و پسران در متغیرهای مورد پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیرها دختران (۱۸۳n= ) پسران (۱۷۱n= ) کل (۳۵۴n=) میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار

  1. ثبات عاطفی

۷۷/۲۶ ۴۰/۷ ۹۳ /۳۰ ۷۰/۸ ۷۸/۲۸ ۳۱/۸

  1. گشودگی در تجربه

۵۶/۳۶ ۷۷/۵ ۱۷/۳۷ ۳۴/۶ ۸۵/۳۶ ۰۵/۶

  1. وظیفه مداری

۱۵/۳۵ ۹۶/۵ ۴۰/۳۶ ۵۶/۷ ۷۵/۳۵ ۸۰/۶

  1. توافق پذیری

۸۸/۴۰ ۰۷/۶ ۸۸/۳۹ ۲۸/۷ ۴۰/۴۰ ۶۹/۶

  1. برون گرایی

۸۴/۲۹ ۳۴/۵ ۵۷/۳۰ ۶۹/۵ ۲۰/۳۰ ۵۲/۵

  1. مهارت­ های اجتماعی مناسب

۰۲/۷۲ ۵۲/۹ ۱۳/۷۲ ۷۴/۸ ۰۷/۷۲ ۱۴/۹

  1. رابطه با همسالان

۹۲/۳۲ ۶۴/۵ ۵۷/۳۴ ۰۰/۶ ۷۲/۳۳ ۸۶/۵

  1. تعامل رفتاری

۶۵/۲۹ ۸۵/۴ ۷۷/۳۰ ۱۴/۵ ۱۹/۳۰ ۰۲/۵ ۹- تعامل عاطفی ۷۴/۴۸ ۶۹/۹ ۹۷/۴۹ ۷۴/۹ ۳۳/۴۹ ۷۲/۹

۴-۲- سؤالات پژوهش

 

در اینجا یافته ­های پژوهش بر اساس سؤالات پژوهشی ارائه می­گردد.

 

۴-۲-۱- سؤال اول پژوهش

 

آیا بین ویژگی­های شخصیتی، مهارت اجتماعی و تعامل رفتاری – عاطفی دانش ­آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد؟

 

جهت ‌پاسخ‌گویی‌ به سؤال پژوهشی ۱ از روش همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن در جدول ۴-۲ ارائه شده است. همان‌ طور که جدول نشان می­دهد ویژگی­های شخصیتی شامل توافق­پذیری، وظیفه­مداری، ثبات عاطفی و گشودگی در تجربه با تعامل رفتاری و عاطفی روابط مثبت و معناداری را نشان داده ­اند. اما بعد برون­گرایی با ابعاد تعامل رفتاری و عاطفی رابطه نداشت و به همین علت نیز در محاسبات بعدی رگرسیون کنار گذاشته شد. همچنین ابعاد گشودگی در تجربه، وظیفه­مداری، توافق پذیری و برون­گرایی به جز ثبات عاطفی با متغیر مهارت اجتماعی مناسب رابطه مثبت و معناداری را نشان داده ­اند لذا بعد ثبات عاطفی در محاسبه بعدی رگرسیون با متغیر مهارت اجتماعی مناسب کنار گذاشته شد. از طرف دیگر ابعاد ثبات عاطفی، وظیفه­مداری، توافق­پذیری و برون­گرایی با بعد رابطه با همسالان رابطه معناداری داشتند، در حالی که بعد گشودگی در تجربه، با متغیر رابطه با همسالان همبستگی معناداری نداشت که این بعد نیز در محاسبه بعدی رگرسیون با متغیر رابطه با همسالان کنار گذاشته شد.

 

جدول ۴-۲ : ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهش (۳۵۴N=)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متغیرها ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱٫ برون­گرایی ۱ ۲٫ توافق­پذیری *۱۷/۰ ۱ ۳٫ وظیفه­مداری ۰۵۷/۰ *۵۲/۰ ۱ ۴٫ ثبات عاطفی *۱۶/۰ *۲۶/۰ *۳۹/۰ ۱ ۵٫ گشودگی در تجربه *۲۵/۰ *۴۶/۰ *۴۷/۰ *۲۱/۰ ۱ ۶٫ مهارت­ های اجتماعی مناسب **۱۰/۰ *۵۸/۰ *۳۴/۰ ۰۶/۰ *۳۱/۰ ۱ ۷٫ رابطه با همسالان *۲۹/۰ *۲۲/۰ *۲۹/۰ *۴۴/۰ ۰۷/۰ *۲۷/۰ ۱ ۸٫ تعامل رفتاری ۰۰۸/۰- *۳۱/۰ *۴۲/۰ *۲۳/۰ *۲۶/۰ *۲۶/۰ *۲۴/۰ ۱ ۹٫ تعامل عاطفی ۰۸/۰ *۳۶/۰ *۴۶/۰ *۳۶/۰ *۲۵/۰ *۳۱/۰ *۳۱/۰ *۶۴/۰ ۱

* P=05/0

 

** P=01/0

 

۴-۲-۲- سؤال دوم پژوهش

 

آیا ویژگی­های شخصیتی می ­توانند پیش ­بینی کننده مهارت اجتماعی دانش ­آموزان دوره راهنمایی باشند؟ برای پاسخ ‌به این سؤال از روش آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد، به گونه ­ای که در آن ویژگی­های شخصیتی به عنوان متغیرهای پیش­بین و مهارت اجتماعی مناسب و رابطه با همسالان به عنوان متغیر ملاک (به تفکیک از یکدیگر جدول ۴-۳ و جدول ۴-۴) وارد معادله گردید. نتایج جدول ۴-۳ نشان می­دهد مقدار آزمون F برای بررسی تاثیر ویژگی­های شخصیتی بر مهارت­ های اجتماعی مناسب برابر ۸۶/۴۶ بوده که در سطح ۰۰۰۱/۰P< معنادار است. مقدار R2 بیانگر آن است که ۳۴ درصد از واریانس مهارت اجتماعی مناسب توسط ویژگی­های شخصیتی تبیین می­ شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:41:00 ب.ظ ]




 

خودکارآمدی رگه شخصیتی[۴۷] نیست. بسیاری از مفاهیم مهارگری و صلاحیت مانند عزت نفس، موضع مهارگری، خوش‌بینی، امیدواری و سخت‌رویی به عنوان رگه یا شبه رگه در نظر گرفته می‌شوند.

 

خودکارآمدی به عنوان رگه شخصیتی تعریف و ارزیابی نشده است، بلکه باورهای فرد ‌در مورد توانایی انجام مهارت‌ها و توانایی‌ها برای دستیابی به اهداف و پیشرفت طرح ریزی شده در شرایط و موقعیت خاص می‌باشد(مادوکس به نقل از همان منبع، ۱۸).

 

-خودکارآمدی خود پنداری[۴۸] نیست. داوری فرد ‌در مورد صلاحیت خودش می‌باشد.‌بنابرین‏ خودکارآمدی ادراک شده[۴۹] عبارت است از باورهای فرد درباره قابلیت‌هایش برای انجام سطوح طرح ریزی شده عملکرد و پیشرفت و مهار رویدادهایی که در زندگی‌اش تأثیر بسزایی دارند (بندورا،۱۹۹۸، به نقل از همان منبع ).

 

-خودکارآمدی، باوری است که یک فرد ‌در مورد انجام یک رفتار مشخص دارد. و اطمینان به توانایی خود در کنترل افکار، احساسات و ‌فعالیّت هاست و ‌بنابرین‏ روی پیامد اعمال مؤثر است. انتظارات خودکارآمدی بر عملکرد واقعی افراد ، هیجانات،انتخاب رفتار و سرانجام میزان تلاش و کوششی که صرف یک فعالیت می‌شود مؤثر است( میلتیادو و سیونی، ۲۰۰۳، به نقل از همان منبع).

 

۲-۳-۲-اثرات باورهای خودکارآمدی

 

عمده‌ترین و اصلی‌ترین مکانیسم در کارکرد شناختی انسان، باورهای خودکارآمدی است. باورهای افراد ‌در مورد لیاقت‌هایشان جهت اعمال کنترل روی حوادث مؤثر بر زندگی اصطلاحاً باورهای خودکارآمدی نامیده می‌شوند (بندورا،۱۹۹۱ ، به نقل از همان منبع).

 

باورهای خودکارآمدی مبنای انگیزش، بهزیستی و دستاوردهای بشری می‌باشد. ‌به این دلیل است که با وجود این که مردم باور دارند اعمالشان می‌تواند نتایجی را که می‌خواهند به بار آورد، اما در صورت مواجه با مشکل کمتر تمایل به عمل دارند.

 

برخی از پژوهش‌های پیشین این فرض‌ها را مورد تأیید قرار داده‌اند. این پژوهش‌ها نشان داده‌اند که باورهای مربوط به توانایی به طور مثبت بر کاربرد راهبردهای یادگیری اثر می‌گذارند. افرادی که خودکارآمدی بالایی دارند نسبت به کسانی که خود تردیدی بر آن‌ ها حاکم است، راهبردهای یادگیری بیشتری را به کار می‌برند. از طرف دیگر بر اساس نظریه بندورا خودکارآمدی زمانی که به تکلیف معینی اختصاص داشته باشد، یعنی شامل قضاوت‌های فرد ‌در مورد توانایی خود در انجام تکالیف معینی باشد؛ پیش‌بینی بهتر و دقیق‌تر برای پیشرفت تحصیلی است. بندورا معتقد است که باورهای خودکارآمدی مورد انتظار افراد در حوزه فعالیت‌های خاص یا موقعیت‌های خاص تغییر می‌کند. برای مثال یک دانش‌آموز ممکن است در زمینه ریاضیات باور خودکارآمدی قوی داشته باشد اما در مهارت نوشتن یا در مهارت‌های ادبی باورهای ضعیفی داشته باشد. ‌بنابرین‏ به احتمال بیشتر ترجیح می‌دهد درس‌هایی را دنبال کند که تأکید بر ریاضیات دارند به جای انتخاب درس‌هایی که بر ادبیات تکیه می‌کنند. علاوه بر این بندورا معتقد است که وقتی کودکان بزرگتر شده و به کلاس‌های بالاتر می‌روند انگیزه عامل مؤثرتر و مهمتر در آموختن می‌شود و دانش آموزانی که خود را با کفایت و لایق می‌دانند کمتر تحت تأثیر شرایط قرار می‌گیرند (بندورا، ۱۹۸۹،به نقل از یوسفی،۱۳۸۷، ۳۵ ).

 

۲-۳-۳- منابع باورهای خودکارآمدی

 

به نظر بندورا داوری شخصی درباره سطح کارایی شخصی او (باور خودکارآمدی) بر اساس چهار منبع اطلاعاتی شکل می‌گیرد. این چهار منبع عبارتند از:

 

۱- دستاوردهای عملکردی (با تجربه های شخصی)

 

۲-تجربه های جانشینی یا مشاهده عملکرد دیگران،

 

۳-ترغیب کلامی

 

۴-حالت‌های فیزیولوژیکی و هیجانی (بندورا، ۱۹۸۲ به نقل از یوسفی، ۱۳۸۷،۳۶ )

 

وضعیت جسمانی و فیزیولوژیکی که فرد با توجه به آن ‌در مورد توانایی‌ها و قابلیت‌های خود قضاوت می‌کند نمودار(۲-۱۰) این وضعیت را نشان می‌دهد.

 

منبع: بندورا، ۱۹۹۷، به نقل از بختیاری، ۱۳۸۶، ۵۶

 

حصول عملکردی(تجربه مستقیم)

 

تجارب جانشینی

 

ترغیب کلامی

 

حالت فیزیولوژیکی

 

نمودار ۲- ۷منابع عمده انتظارات خودکارآمدی

 

۲-۳-۴- مراحل رشد خودکارآمدی

 

خودکارآمدی در انسان به طور ناگهانی و ‌یک دفعه ایجاد نمی‌شود بلکه در گذر زمان و طی مراحل مختلفی در انسان شکل می‌گیرد که در ذیل به مقاطع حساس رشدی که خودکارآمدی در آن رشد می‌یابد اشاره می‌شود.

 

کودکی:

 

خودکارآمدی در انسان به تدریج رشد می‌کند. زمانی که کودکان می‌کوشند تا بر محیط پیرامون خود اعمال نفوذ کنند، پرورش و رشد خودکارآمدی را آغاز می‌نمایند آن‌ ها با آموختن و توانایی‌هایی چون زبان، مهارت‌های اجتماعی و … بر محیط خود تأثیر می‌گذارند. در دوران کودکی خانواده سهم عمده‌ای در خودکارآمدی و تحول باورهای خوکارآمدی کودکان دارند، تعاملی بین کودک و والدین برقرار می‌شود، والدین محیط تحریک کننده را برای کودک خود فراهم می‌کنند. والدین اجازه آزادی رشد و کاوش را به کودکان می‌بخشند و این تجربیات اولیه کارایی‌ساز در این مراحل بر والدین متمرکز است. جایگاه خواهر و برادر (ترتیب تولد)، کامل بودن خانواده (آیا کودک با پدر یا بامادر و یا با هر دو زندگی می‌کند) و تعداد افراد خانواده در چگونگی شکل‌گیری باورهای خودکارآمدی کودکان تأثیر می‌گذارد (فلامر[۵۰] ،۱۹۹۵ به نقل از ابراهیمی بخت، ۱۳۸۶، ۳۰).

 

تأثیر دوستان و همسالان در خودکارآمدی کودکان از چند طریق صورت می‌گیرد.یکی از این راه ها سرمشق‌گیری از کودکانی است که شبیه او هستند. کودکانی که تجربه بیشتری دارند و مطمئن‌ترند.مدرسه محل تحول صلاحیت‌های شناختی و کسب دانش و مهارت‌های ضروری حل مسئله برای مواجهه اثر بخش با اجتماع بزرگ‌تر می‌باشد.

 

نوجوانی:

 

هر دوره‌ای از رشد، چالش‌های خاص خود را دارد. تجربیات انتقالی نوجوانی، شامل کنار آمدن با درخواست‌ها و فشارها، از آگاهی جنسی گرفته تا انتخاب دانشگاه و شغل می‌باشد. در دوران نوجوانی و جوانی گروه همسالان و محیط مدرسه اهمیت فوق العاده زیادی پیدا می‌کنند. نوجوانان با فرا رسیدن این دوره باید یاد بگیرند که مسئول کارهای خود باشند و این امر مستلزم آموختن مهارت‌های تازه و شیوه های زندگی در جامعه بزرگسالان است.در هر موقعیت که مستلزم سازگاری است نوجوان باید شایستگی‌های جدید، ارزیابی‌های جدید از توانایی‌هایش را ایجاد نماید، بندورا خاطر نشان ساخت که موفقیت در این مرحله انتقالی بین کودکی و بزرگسالی به سطح کارایی شخص ایجاد شده در سال‌های کودکی بستگی دارد (شولتز،۱۳۷۷،به نقل از بختیاری، ۱۳۸۶، ۶۸ ).

 

بزرگسالی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:13:00 ب.ظ ]




 

اگر سازشی که بین طرفین انجام می شود بر اموری نامشروع باشد، باطل و بلا اثر خواهد بود(ماده ۷۵۴ ق.م). ‌بنابرین‏، درصورتی که سازش انجام شده بین طرفین، مخالف صریح قواعد آمره یا اخلاق حسنه باشد بی اثر و باطل است. ( مواد ۱۰ و ۹۷۵ ق.م) .

 

مثلا : به تراضی و توافق طرفین به جدایی بدون صدور گواهی عدم امکان سازش و یا حکم طلاق از دادگاه نمی توان ترتیب اثر داد ؛ به موجب سازش نامه نمی توان کسی را از شمار وارثان خارج و یا داخل در ورّاث قرار داد ، در دعوای حجر نمی توان به موجب مصالحه و سازش کسی را محجور یا دارای اهلیت تلقی کرد و… بحث دیگری که در شرایط مربوط به تحقق سازش به آن می پردازیم این است که آیا در سازش، مورد صلح و سازش باید معلوم و معین باشد یا اینکه علم اجمالی در آن کافی است ؟ در پاسخ باید گفت ، نظر به اینکه در بسیاری از اختلافات، طرفین نسبت به حدود قلمرو حق مورد نزاع آگاهی ندارند ‌بنابرین‏، علم اجمالی نسبت به موضوع مورد صلح کافی است . برای مثال : در دعوای مطالبه خسارت ناشی از تصادف، طرفین بدون اطلاع از مبلغ واقعی خسارت با قبول مبلغی اقدام به مصالحه می‌کنند که این صلح صحیح و نافذ است .

 

ماده ۷۶۶ ق.م مقرر می‌دارد :« اگر طرفین به طور کلی تمام دعاوی واقعیه و فرضیه ی خود را به صلح خاتمه داده باشند کلیه دعاوی داخل در صلح محسوب است اگر چه منشاء دعوی در حین صلح معلوم نباشد مگر اینکه صلح به حسب قرائن شامل آن نگردد».

 

‌بنابرین‏ هرگاه طرفین، دعاوی مختلفی داشته باشند که دارای منشائهای مختلف است مانند: ارث، معاملات تجاری و خرید ملک و کلیه دعاوی واقعیه و فرضیه را به طریق سازش پایان دهند، بعداً کشف شد که در معامله خانه یکی از طرفین مغبون شده است . در این حالت منشاء دعوا که غبن است در حین تحقق صلح و سازش معلوم نبوده است ، ولی چون منشاء مذبور قبل از تاریخ صلح وجود داشته، سازش انجام شده صحیح و دیگر اقامه دعوای غبن مسموع نخواهد بود .

 

امّا اگر بین طرفین ، دعاوی متعددی در خصوص ترکه ی مورّث در جریان باشد و آن ها کلیه دعاوی واقعیه و فرضیه خود را مصالحه نمایند، ولی بعداً مشخص گردد که در معامله ای که آن ها ‌در مورد ملکی انجام داده‌اند ( معامله بعد از تحقق سازش انجام شده )یکی از طرفین مغبون شده است .

 

وجود دعاوی ارثی و نبودن اختلافات دیگر قرینه ای است بر اینکه صلح و سازش انجام شده صرفاً مشمول دعاوی ارثی بوده و مشمول دعوای غبن نمی شود . پس دعوای غبن در دادگاه قابل طرح و رسیدگی است . (همان ، ص۳۱۸ ) .

 

لازم به ‌ذکر است که منشاء دعوا باید پیش از صلح ایجاد شده باشد ، اگرچه طرفین نسبت به آن بی اطلاع باشند. نکته دیگری که به آن پرداخته می شود، میزان اثرگذاری خیارات در سازش انجام شده بین طرفین اختلاف است. یعنی آیا سازش انجام شده بین طرفین با احراز شرایط یکی از خیارات قابل فسخ است یا خیر ؟ ماده ۷۶۱ ق.م مقرر می‌دارد :« صلحی که ‌در مورد رفع تنازع یا مبنی به تسامح باشد قاطع بین طرفین است و هیچ یک نمی تواند آن را فسخ کند اگر چه به ادعای غبن باشد مگر در صورت تخلف از شرط یا اشتراط خیار» قانون‌گذار در خصوص سازش ( برخلاف سایر اقسام صلح ) صرفاً دو نوع خیار را جاری دانسته است. چرا که صلح دعاوی برای قطع و فصل دعوا و رفع اختلاف است و معامله تجاری نیست تا خیارات که معیار تصدیق حقوق متعاملین در داد و ستد می‌باشد در آن جاری شود . (همان ، ص ۳۲۳ ).

 

نظر مخالف نیز وجود دارد که بر آن اساس طرفین حق دارند فسخ سازش را به سبب تدلیس و حتی عیب و امثال آن تقاضا کنند، مگر این که از اوضاع و احوال بر آید که از حق خیار خود گذشته اند. (کاتوزیان ، ۱۳۸۹،ص۱۲۸ ).

 

مبحث پنجم : دعاوی قابل سازش :

 

در این مبحث ‌به این موضوع می پردازیم که صلح و سازش در چه دعاوی مجاز و امکان پذیر است و در چه مواردی با ممنوعیت یا محدودیت روبرو می شود .

 

به عنوان مقدمه باید گفت، مصالحه و سازش به ‌عنوان یک امر پسندیده و دارای مبانی فقهی و قانونی بوده و اصولاً ‌در مورد هرادعایی می توان سازش کرد .

 

ماده ۷۵۴ ق.م مقرر داشته :« هر صلح نافذ است جز صلح به امری که غیر مشروع باشد » همچنین ماده ۱۸۶ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می‌دارد :« هر کسی می‌تواند ‌در مورد هر ادعایی از دادگاه نخستین به طور کتبی درخواست نماید که طرف او را برای سازش دعوت کند .» امّا این اصل حقوقی مانند بسیاری از اصول دیگر دارای استثنائاتی است در برخی موارد موجب ممنوعیت و یا محدودیت صلح و سازش در موضوعات خاص می‌گردد .

 

گفتار اول : دعاوی که سازش در آن ممنوع است

 

صلح و سازش نسبت به هر موضوعی که با قواعد مربوط به نظم عمومی و قوانین آمره در تعارض باشد ممنوع و فاقد اثر است و در عین حال، ‌ادعایی که مورد درخواست سازش قرار می‌گیرد باید مربوط به حقوقی باشد که طرفین قانوناً بتوانند آزادنه در آن دخل و تصرف نمایند. ‌بنابرین‏ جنبه ی عمومی جرایم قابل مصالحه و سازش نیست، نمی توان با سازش و مصالحه حق شفعه را به دیگری انتقال داد، زوجین نمی توانند با مصالحه حق حضانت را از خود ساقط نمایند، یا طرفین اختلاف بر مال موقوفه نمی توانند مصالحه به فروش یا تقسیم آن نمایند، در دعوای ورشکستگی طلبکاران و تاجر نمی توانند سازش نمایند که تاجر ورشکسته محسوب نشود، حق زوجیت را نمی توان با صلح و سازش اسقاط یا به دیگری واگذار کرد. همچنین احوال شخصی و اهلیت اشخاص و بیشتر روابط خانوادگی قابل مصالحه و سازش نیست. لذا، سازش در محجور تلقی کردن شخصی یا دارای اهلیت دانستن شخص محجور امکان پذیر نمی باشد .

 

نکته قابل ذکر در تمامی موارد بالا این است که اسقاط دعوای موضوعات بالا با ممنوعیت روبرو نیست . ‌بنابرین‏ مثلاً در دعوای حجر یا ورشکستگی و … می توان اصل دعوا را با صلح ساقط کرد . لازم به ذکر است که ممنوعیت هایی که در بالا به آن اشاره کردیم مواردی است که به طور مطلق و در تمامی مراجع اعم از دادگاه ، شورای حل اختلاف ، دفاتر اسناد رسمی و مرجع داوری می بایست مورد توجه قرار گیرد و مصالحه و سازش در آن ها فاقد اثر می‌باشد .

 

گفتار دوم : دعاوی که برای سازش با محدودیت مواجه اند

 

برخی دعاوی برای صلح و سازش با محدودیت مواجه اند و به عبارت دیگر برای مصالحه در آن دعوا می بایست تشریفاتی رعایت شود تا سازش انجام شده در آن موضوع ، دارای اثر و قابل اجرا باشد . از جمله دعاوی که برای سازش نیاز به رعایت تشریفات خاصی دارند، دعاوی مربوط به اموال عمومی و دولتی و همچنین سازش در دعاوی تاجر ورشکسته می‌باشند .

 

بند اول : سازش در اموال عمومی و دولتی

 

سازش ‌در مورد دعاوی مربوط به اموال عمومی و دولتی با محدودیت و مشروطیت روبرو می‌باشد که نیازمند گذراندن تشریفات خاصی برای صلح و سازش است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ب.ظ ]




 

از نظر فقها نیز در صورت جهل بایع خیار او ساقط نمی شود زیرا اصل بر عدم آگاهی می‌باشد(انصاری،۱۳۷۵،ص۲۴۹).

 

۳-۲-۳- انتقال خیارتأخیر ثمن

 

خیارتاخیر درزمره حقوق مالی است و لذا مانند سایر حقوق مالی قابل نقل وانتقال می‌باشد. نقل و انتقال خیار مزبورمانند سایر خیارات به دو صورت ممکن است انجام گیرد: اول : انتقال قراردادی. دوم : انتقال قهری.

 

۳-۲-۳-۱- انتقال قراردادی

 

منظورانتقالی است که با قصد و رضایت صاحب خیار (بایع ) صورت می‌گیرد. زیرا هر صاحب حقی می‌تواند هرتصرفی را که بخواهد در حق خود بنماید.انتقال حق نیزیک نوع تصرف محسوب می شود و لذا هر صاحب حقی می‌تواند حق خود را به غیرمنتقل نماید. انتقال خیار به دو صورت می‌تواند انجام گیرد : انتقال به من علیه الخیار و انتقال به شخص ثالث .

 

خیار فسخ ممکن است از راه قرارداد به من علیه الخیار ( مشتری ) منتقل شود. نفوذ این قرارداد با هیچ مانعی روبرو نمی شود. در رابطه بین بایع و مشتری، خیار بدون شک ارزش مالی دارد : وضع یکی را ثابت و بی خطر می‌کند و دیگری را از ضرر می رهاند. پس همه ویژگی ها و اوصاف حق مالی را دارد و انتقال آن نیز دارای منفعت عقلائی ومشروع است.

 

بایع می‌تواند خیارتاخیر را به صورت مجانی یا معوض به شخص ثالث نیزمنتقل نماید. در این حالت شخص ثالث صاحب خیار می‌گردد و حق خیار بایع از بین می رود بعضی از حقوق ‌دانان معتقدند که خیار را به شخص ثالث نمی توان انتقال داد زیرا در این حالت شخص بیگانه هیچ استفاده مادی برای انتقال گیرنده ندارد و برای او حق مالی محسوب نمی شود ولی می توان گفت که داشتن ارزش مالی برای یکی از دو طرف قرارداد کافی است، به ویژه که دست کم برای بیگانه نیز از لحاظ معنوی نفع عقلانی دارد وعرف این انتقال را بیهوده نمی بیند. چرا که توان جلب مال برای دیگری نیز قدرتی مطلوب است(کاتوزیان،۱۳۸۱،ص۳۶۶).

 

۳-۲-۳-۲- انتقال قهری خیار

 

قانون مدنی ارث خیار را به عنوان قاعده اعلام می‌کند. ماده ۴۴۵ مقرر می‌دارد : «هریک از خیارات بعد از فوت منتقل به وراث می شود». ‌بنابرین‏ وراث حق فسخ قرارداد را به ارث می‌برد و در این باره قائم مقام متوفی می شود. در این مورد بین فقها اختلافی دیده نمی شود ولی ابوحنیفه اعتقاد دارند که خیار با فوت مورث قطع می‌گردد و ورثه قائم مقام مورث نمی گردد.شبهه ای نیست که طبق قانون مدنی و فقه اسلامی خیار قابل توارث‌ است هر قسم خیاری باشد.علاوه بر اینکه فطرت اقتضای این معنی را دارد که تمام آنچه متوفی و میت مالک و سلطه دارد به جانشینان او انتقال ‌می‌یابد، چون مبنای فقه اسلامی بر ادله اربعه است.کتاب و سنت-و اجماع-و عقل‌ در این مورد دلائل اربعه قائم است بر مورث بودن خیار. (شیخ طوسی،۱۳۸۷،ج۳، ص۱۲).

 

خیار از حقوق مالی است وهرحق مالی قابل وراثت است و دکتر ناصرکاتوزیان در این زمینه می فرمایند : «برای پیوستن حق خیار به ترکه وانتقال به وارثان، ضرورتی ندارد که خیار فعلیت یابد و قابل اجراء باشد. همین اندازه که سبب آن به وجود آید و مقتضی فراهم آید کافی است و ‌بنابرین‏، اگر فروشنده قبل از پایان سه روز تاخیرتادیه بمیرد، حق او به میراث می‌رسد واگر تأخیر تا سه روز به درازا کشد وارثان خریدار می‌توانند عقد را فسخ کنند»(کاتوزیان،۱۳۷۶،ج۵ص۱۰۹).

 

۳-۲-۳-۲-۱- نحوه توارث خیار

 

منظورآن است که خیار تابع ارث مالی است یا اینکه خیار خود به صورت مستقل و جداگانه قابل وراثت می‌باشد. دراینجا چند حالت قابل تصور است :

 

الف- در صورتی که برای انتقال اموال مورث مانعی باشد و این مانع از موانع ارث نباشد مانند مستغرق بودن دین در ترکه این مانع موجب عدم انتقال خیار به ورثه نمی گردد هرچند که مالی که درآن خیار می‌باشد به سبب وجود دین به ورثه انتقال نمی یابد.علت آن است که وراث حق فسخ قرارداد را به میراث می‌برد و در این باره قائم مقام متوفی می‌گردد و این حق تابع مالکیت وراث بر بخشی از ترکه نیست.

 

نتیجه آن خواهد بود که بین حق ارث خیار با تملک بخشی از ترکه ملازمه ای وجود ندارد. یعنی ممکن است وارث چیزی از ترکه به ارث نبرد و درعین حال حق فسخ را به قائم مقام مورث داشته باشد. ‌بنابرین‏ ممکن است حق خیار به وراث منتقل بشود ولی اموالی که محل خیار است وثیقه دیون باشد. ‌بنابرین‏ طلبکاران می‌توانند بطورمستقیم دخالت کنند و ازآن محل به طلب خود برسند. ولی تصمیم درباره حق خیار با وارثان است و طلبکاران نمی توانند اجبار آنان را به فسخ یا رضای به قرارداد مجبورسازند. تنها حقی که برای آنان تصور می شود این است که اگر اقدام وارث را به زیان خود دیدند، بر مبنای ماده ۷۹۳ ق.م ابطال آن را از دادگاه بخواهند. درضمن معامله به عین که محل خیار است درهرحال نافذ نیست ونیاز به رضای طلبکاران دارد(کاتوزیان،۱۳۷۱،ج۵ ص۱۰۹).

 

ب- درصورتیکه مانع انتقال اموال مورث ،از موانع ارث باشد : مانند کفرو قتل درچنین موردی همان‌ طور که وارث قاتل و کافر از حقوق مالی مورث ارث نمی برد از خیارهم که جزو حقوق مالیست ارث نمی برد.

 

ج- درصورتیکه مانع انتقال اموال مورث، حکم شارع و قانون‌گذار باشد : مانند ارث نبردن زوجه از عرصه یا سایر ورثه از اموال حبوه. در این حالت باید دید آیا زوجه از حق خیار مربوط به عرصه و یا سایر ورثه به جز پسر بزرگ از حق خیارمربوط به اموال حبوه ارث می‌برد یا خیر؟ جواب مثبت است زیرا حق خیار حق مالی مستقل است، که تمامی ورثه به مقدار سهم الارث خود در آن سهیم می‌باشند پس زوجه وسایر ورثه از حق خیار ارث می‌برند .‌بنابرین‏ خواه شوهر زمین خود را بفروشد و خواه زمین را بخرد حق فسخ او به زن نیز می‌رسد به ویژه که درهیچ صورت نمی توان او را در سرنوشت معامله بی تفاوت شمرد و فسخ را از دیدگاه او بیهوده پنداشت : در موردی که ثمن به ترکه باز می‌گردد این نفع معلوم است. زیرا زوجه می‌تواند از آن ارث ببرد. ولی، در فرضی هم که زمین فروخته شده و ثمن به ترکه پیوسته است ، نفع او درعدم فسخ عقد با تأمل در چگونگی تقسیم میراث معلوم می شود(کاتوزیان،همان).

 

۳-۲-۳-۳-۲- نحوه اعمال خیار

 

در این مورد قانون مدنی ساکت می‌باشد. فقهای امامیه در این امر دارای اقوال مختلفی می‌باشند که مهمترین آن ها ذیلاً بیان می شود :

 

الف- هر یک از ورثه دارای خیار مستقلی می‌باشند که می‌توانند تمامی عقد را فسخ نماید اگرچه بقیه آن را امضاء کنند(توحیدی،۱۳۷۷،ج۲،ص۱۸۱).

 

ب- هریک از ورثه به نسبت سهم الارث خود خیار دارند هرگاه همگی فسخ یا امضا کنند بحثی پیش نمی آید و اگر بعضی امضا کنند بحثی پیش نمی آید و اگر بعضی فسخ و بعضی امضا کنند معامله به نسبت سهم آن کس که فسخ نموده و به نسبت سهم دیگران امضا می شود لکن طرف دیگر معامله خیار تبعض صفقه پیدا می‌کند( یزدی،۱۳۸۵،ج۱،ص۳۹۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:25:00 ب.ظ ]




 

تفاوت دیگر مجلوب ثالث تقویتی باشاهد این است که شاهدنفعی درموضوع دعوا ندارد اما مجلوب ثالث تقویتی ممکن است دردعوا ذینفع باشد. برای مثال شخص الف ماشینی رابه نمایندگی ازشخص ب به ج می فروشد. شخص د باادعای مالکیت قصد استرداد ماشین رااز ج دارد. شخص ج به فروشنده یعنی الف اعتماد کامل دارد ونمی خواهدبحث بیع فضولی رامطرح نماید به همین خاطر مالک ماشین، یعنی ب رابه دعوا فرامی خواند تاوی اثبات نماید که برچه اساسی مالک بوده ‌و ماشین رابه ج انتقال داده است. صاحب ماشین اگردردعوا حاضر نشود حکمی علیه وی نمی توان صادر نمود اما شخص د دردعوای اقامه شده حاکم می شود. شاهد نمی تواند نفعی در دعوا داشته باشد زیرا ذینفع بودن شاهد ازجهات جرح او محسوب می شود.

 

بهتر است قواعد جلب ثالث درهردوحالت آن رعایت شودزیرادعوای جلب ثالث خودیک دعوای کامل می باشدوباشهادت ماهیتی بسیار متفاوت دارد. لذاشایسته است قانون‌گذار صریحاً جایگاه مجلوب ثالث تقویتی را در دعاوی مشخص نماید چون علاوه برتقسیم این عنوان در کتب حقوقی،رویه قضایی هم ‌به این تقسیم بندی پایدار است. زمانی که جایگاه شخصی دردعوامشخص ومعین باشد،فرد مذکور از حقوق و تکالیفش آگاه می شود ودیگراصحاب دعوا درانتخاب راه حل دفاعی، بهتر عمل می نمایند. طبق آنچه گذشت وطبق رویه قضایی مجلوب ثالث تقویتی،خوانده محسوب نمی شوداماچون مقنن به طورکلی آن ‌را خوانده دانسته، نمی توان وی راشاهد،مطلع دانست ومطابق با این عناوین با مجلوب ثالث تقویتی برخورد نمود.

 

مبحث دوم : سابقه ی قانونگذاری در زمینه دعوای جلب ثالث

 

گفتار اول : درقوانین قبل ازانقلاب اسلامی

 

بند اول : قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۲۹۰

 

برای نخستین بار۹ماده درمبحث سوم ازفصل دهم قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب۱۲۹۰ هجری شمسی به بیان جلب ثالث پرداخته بود. در این قانون مهلت اقامه ی دعوای جلب ثالث در دو ماده ۴۰۸و۴۰۹ برای خواهان وخوانده جداگانه پیش‌بینی شده بود. یکی ازموارد متفاوت این قانون با قوانین بعدازخود این است که دادگاه درصورت عدم حضور مجلوب، بادرخواست خواهان جلب، مکلف به صدور قرار تامین مدعی به نسبت به شخص ثالث بود. وازوجه تشابه این قانون ‌با قوانین بعداز خود می توان به عدم تقسیم بندی جلب ثالث به اصلی ‌و تقویتی اشاره نمود.

 

بند دوم : قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸

 

قانون آیین دادرسی مدنی مصوب۱۳۱۸درمواد ۲۷۴ تا ۲۸۳، جلب ثالث، تشریفات وشرایط آن را ذکرکرده بود.به موجب قانون مردادماه ۱۳۳۴مواد۲۷۵ ۲۸۰و۲۸۱و۲۸۲اصلاح شد ودرآبان۱۳۴۹ماده۲۷۷ ملغی شد.[۲۸]بدین ترتیب از سال ۱۳۴۹مقررات راجع به تجویز جلب ثالث درمرحله واخواهی ملغی شد. در این قانون مهلت اقامه دعوای جلب ثالث در دادرسی عادی واختصاری تفکیک شده بود. مقررات قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸با اصلاحات۱۳۳۴و۱۳۴۹تا اوائل سال۱۳۷۹حاکم بودتا اینکه قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی در سال۲۱/۱/۱۳۷۹به تصویب رسید.

 

گفتار دوم : درقوانین بعد ازانقلاب اسلامی

 

بند اول : قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹

 

در این قانون مبحث جلب ثالث باتفاوتهایی نسبت به قوانین قبل اعاده شد. مقررات ماده۲۷۷ق.آ.د.م ۱۳۱۸با اصلاحاتی وارداین قانون شد وبه محکوم علیه غیابی و طرف او اجازه ی جلب ثالث داده شد، این مطلب درماده۱۳۶قانون آیین دادرسی مدنی۱۳۷۹تصریح شده است.به هر حال باتحول قوانین، درحال حاضرقانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی وانقلاب درامورمدنی مصوب۱۳۷۹حاکم بردعاوی جلب ثالث می‌باشد.

 

بند دوم : سایر قوانین

 

علاوه بر وجود دعوای جلب ثالث در محاکم حقوقی، این دعوا در قوانین دیگری هم پیش‌بینی شده است که به بیان بعضی ازآنها می پردازیم.

 

الف) قانون شورای حل اختلاف مصوب ۱۳۸۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:57:00 ب.ظ ]




 

ثالثاً : باید توجه داشت که این معافیت در کلیه مراحل مربوط به دعوی قابل استفاده است . ولیکن معسر نمی تواند ازاین حکم برای معافیت از پرداخت هزینه دادرسی دعاوی دیگر بهره ببرد .

 

رابعاً : اگر طرف دعوی مدعی اعسار در دعاوی متعدده یک نفر باشد و وی بتواند نسبت به یکی از

 

پرونده ها حکم اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را اخذ کند ، اثر این حکم نسبت به دعاوی دیگر نیز جاری است .مشروط بر اینکه این دعاوی هم زمان اقامه شده باشند .

 

خامساً: چون قانون گذار اعسار نسبت به قسمتی از هزینه دادرسی را پذیرفته است ، لذا محکمه در صورت احراز صحت ادعای مدعی می‌تواند نسبت به آن قسمت ادعا را قبول ونسبت به قسمت دیگر طبق مقررات عمل نماید . نظریه مشورتی نیز موید چنین امری است . [۹۵] سادساً : به نظر می‌رسد معافیت از پرداخت هزینه دادرسی شامل هزینه نشر آگهی موضوع ماده ۳۷۳ قانون آیین دادرسی مدنی نیز می شود .

 

گفتار دوم :آثار ناشی از حکم قبول اعسار نسبت به دائنین

 

در آثاری که از حکم قبول اعسار نسبت به دائنین حاصل می شود عبارت اند از :

 

اولاً : با توجه به اینکه ماده ۳۶ قانون اعسار مقرر می‌دارد : « در کلیه اختیارات در حقوق مالی مدعی اعسار که استفاده از آن مؤثر در تادیه دیون باشد طلبکاران قائم مقام قانونی مدعی اعسار بوده وحق دارند به جای او از اختیارت وحقوق مزبوره استفاده نمایند .. »

 

‌بنابرین‏ چنانچه حکم اعسار علیه مدیون صادر شود ، طلبکاران می‌توانند به قائم مقامی وی از کلیه اختیارات وحقوق مالی که کمک در تادیه دیون کند، استفاده کنند.

 

یکی از نویسندگان می‌گوید : « این ماده مقتبس از ماده ۱۱۶۹ ، [منظور ماده ۱۱۶۶ است .] قانون مدنی فرانسه است .[۹۶]

 

ثانیاًً : اگر ضامنی در حین عقد ضمان معسر باش، مضمون له در صورت نا آگاهی از این وضعیت حق فسخ قرارداد ضمان را دارد . یکی از شارحین قدیمی حقوق مدنی در این باره اینگونه توضیح می‌دهد : « ضمان از طرف ضامن لازم است وحق فسخ ان را به هیچ وجه ندارد وهم چنین است از طرف مضمون له مگر وقتی که ضامن معسر بوده ‌و مضمون له علم به اعسار او نداشته باشد در اینصورت ضامن می‌تواند ضمانت را فسخ کرده ومطالبه حق خود به مضمون عنه مراجعه کند ، مدار در اعسار به حال ضمان است پس اگر در حال ضمان موسر بوده ‌و بعداً معسر شده باشد ضامن حق فسخ آن را نخواهد داشت ، برعکس در صورتی که در حال ضمان معسر بوده ‌و بعداً معسر شده باشد حق فسخ برای او باقی است»[۹۷]

 

ثالثاً : چنانچه محال علیه حواله ای معسر شود، محتال ( طلبکار ) در صورتی که از اعسار وی خبر نداشته باشد ، می‌تواند حواله ‌را فسخ کرده وبه حواله دهنده رجوع کند .[۹۸] رابعاً : چنانچه تفسیر به عمل آمده ازخیار تفلیس در ماده ۳۸۰ را مبنی بر تغییر آن به خیار اعسار یا حق فسخ مذکور در آن را به عنوان یک قاعده وتاویل مواد دیگر قانون مدنی درباره « مفلس » به معسر را بپذیریم : [۹۹]

 

وفق ماده ۳۸۰ قانون مدنی : « در صورتی که مشتری مفلس شود وعین مبیع نزد او موجود باشد بایع حق استرداد آن را دارد واگر مبیع هنوز تسلیم نشده باشد می‌تواند از تسلیم آن امتناع نماید . »

 

البته قسمت اول این ماده ‌در مورد معسر اعمال نمی گردد. لذا چنانچه خریدار معسر شود ‌و فروشنده هنوز مبیع را تسلیم نکرده باشد می توانداز تسلیم آن به مشتری خودداری نماید . علت عدم اجرای قسمت اول این ماده ‌در مورد معسراین است که ایجاد حق فسخ در این بخش « به طور ضمنی موکول به حالت تفلیس ، یعنی منع خریدار از تصرف در دارایی خود وتقسیم دارایی بین طلبکاران است ، که با موقع کنونی اعسار یکسان نیست : در صورتی که عین مال نزد معسر باقی باشد واو نتواند ثمن رابپردازد ، فروشنده می تواندبا درخواست توقیف همان مال وفروش آن را به دست بیاورد ، واگر مبیع از بین برودیا به سودسایرین تامین شده باشد، دیگر جایی برای اجرای حکم ماده ۳۸۰وجود ندارد.[۱۰۰]

 

البته ماده ۳۸۰فقط ناظر به عقد بیع است ، ولی می توان حکم آن را در اجاره وصلح معوض معاوضه … ومانند این ها نیز اجرا کرد.[۱۰۱]

 

اقرار شخص معسر نسبت به اموال خود بر ضرر طلبکاران نافذ نیست . در ماده ۱۲۶۴قانون مدنی است که : « اقرار مفلس و ورشکسته نسبت به اموال خود بر ضرر دیان نافذ نیست . »

 

البته این در صورتی است که مفلس در این ماده را با عنایت به تفسیری که در مبحث چهارم فصل اول صورت گرفت محجور ندانیم وبه معنای معسر بگیریم . در هر حال به نظر می‌رسد غرضی که موجب می شود که اقرار غیر نافذ شود ناتوانی وعجز از پرداخت دین وبیم سوء استفاده وتبانی مدیون می‌باشد که هم در حالت اعسار وهم در حالت افلاس به مفهوم فقهی وجود دارد .[۱۰۲]

 

مبحث سوم : آثار ورشکستگی در حقوق موضوعه ایران

 

حکم ورشکستگی درباره تاجر وضع جدیدی را اعلام می‌کند که در وضع تاجر ورشکسته و طلبکارها و کلیه کسانی که با تاجر روابطی دارند ، تاثیر داشته و و ظایفی برای سازمان ورشکستگی ایجاد می‌کند. اداره اموال تاجر و تصفیه اموراو به دستگاه تصفیه محول شده و تاجر از دخالت در امور خود منع می شود. به طور خلاصه آثار ورشکستگی به قرار زیر می‌باشد:

 

۱ـ منع مداخله تاجر در اموال خود

 

۲ـ تصفیه امور ورشکسته به وسیله مدیر تصفیه یا اداره تصفیه امور ورشکستگی

 

۳ـ اثر حکم ورشکستگی نسبت به بستانکاران ورشکسته

 

۴ـ اثر حکم ورشکستگی نسبت به بدهکاران ورشکسته

 

۵ـ اثر حکم ورشکستگی نسبت به اشخاصی که با ورشکسته ارتباطی دارند

 

۶ـ اثر حکم ورشکستگی در معاملات ورشکسته

 

۷ـ اثر حکم ورشکستگی در شرکت هایی که ورشکسته مشارکت دا رد.

 

۸ـ سلب اعتبار تاجر ورشکسته و اعاده اعتبار

 

۹ ـ مجازات ورشکسته درصورت صدور حکم ورشکستگی به تقصیر و تقلب.[۱۰۳]

 

گفتار اول : منع مداخله تاجر در اموال خود

 

طبق ماده ۴۱۸ قانون تجارت « تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم از مداخله در تمام اموال خود، حتی آنچه که ممکن است در مدت ورشکستگی عایداو گردد، ممنوع است. در کلیه اختیارات وحقوق مالی ورشکسته که استفاده از آن مؤثر در تادیه دیون او باشد ،مدیر تصفیه قائم مقام قانونی اوبوده و حق دارد بجای او از اختیارات و حقوق مزبوره استفاده کند».[۱۰۴]

 

ورشکستگی اعلام وضع تاجری است که قابلیت انجام تعهدات خود را از دست داده وقادر به تادیه دیون خود نیست چنین شخصی دیگر قابل اعتماد نبوده و درجامعه با سوء ظن به او نگاه می‌کند و چون دارایی ورشکسته وثیقه انجام تعهدات او است اداره این دارایی و تصفیه دیون و مطالبات ورشکسته از اختیار او خارج می شود به طوری که قبلاً توضیح داده شد در قدیم الایام حتی شخص ورشکسته به بردگی بستانکاران در می‌آمد تا هر نوع آنان تشخیص دهند با او رفتار نمایند ولی با تحریم اصول بردگی و توسعه افکار اخلاقی و بشردوستی و از بین رفتن مجازات‌ها در امور حقوقی قوانین امروزی در مواردی که تاجر ورشکسته مرتکب تقصیر یا تقلبی نشده باشد حکم ورشکستگی را فقط مؤثر در دارایی ورشکسته می د انند واگر در بعضی مواقع توقیف شخص ورشکسته را نیز تجویز می‌کنند این اقدام جنبه جزایی نداشته و فقط از لحاظ اقدامات احتیاطی برای حفظ حقوق بستانکاران و عدم تفریط دارایی ورشکسته می با شد.[۱۰۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ب.ظ ]




 

«تفسیر یک معاهده؛ هر موضوعی که مربوط به حقوق بین الملل باشد، واقعیت هر امری که در صورت ثبوت، نقض یک تعهد بین ­المللی محسوب شود؛ نوع و میزان غرامتی که باید برای نقض یک تعهد بین ­المللی معین شود.»

 

چنانچه اختلافی هم جنبه حقوقی و هم جنبه سیاسی داشته باشد، دیوان تنها به ابعاد حقوقی آن رسیدگی خواهد نمود.[۱۵۳] این مسئله در قضیه شکایت نیکاراگوئه علیه آمریکا مطرح شد که، ایالات متحده ‌در مورد صلاحیت دیوان استدلال کرده بود «مواردی که نیکاراگوئه در دادخواست خود مطرح ‌کرده‌است همه از نوع مسائل سیاسی هستند و باید در شورای امنیت و یا در چهارچوب سازمان کشورهای آمریکایی مطرح شوند و دیوان صلاحیت رسیدگی ‌به این قبیل اختلافات را ندارد» دیوان در پاسخ به استدلال های آمریکا اظهار داشت: «در این مورد، دیوان خود را جزئی از سیستم ملل متحد دانسته و معتقد است که رسیدگی در شورای امنیت می‌تواند همزمان با رسیدگی در دیوان انجام شود. شورای امنیت دارای وظایفی با ماهیت سیاسی است، درحالی که وظایف دیوان دارای ماهیت حقوقی است. ‌بنابرین‏ هر دو ارگان که وظایفشان مکمل یکدیگر است می‌توانند جداگانه موضوع را مورد بررسی قرار دهند»[۱۵۴]

 

ج) از حیث رضایت دولت‌ها؛ دیوان تنها در صورت رضایت کامل اصحاب دعوی می‌تواند به اختلافات حقوقی رسیدگی کند و به صرف مراجعه یکی از اصحاب دعوی و تسلیم شکایت نمی توان طرف دیگر را به پای میز محاکمه کشاند مگر آنکه طرف دعوی قبلاً رضایت خود را مبنی بر رسیدگی به اختلافات اعلام کرده باشد و یا پس از بروز اختلاف، صلاحیت دیوان را جهت رسیدگی به آن اختلاف بپذیرد.[۱۵۵]

 

د) از حیث مجاری رضایت دولت‌ها؛ باید رضایت دولت‌ها جهت دادرسی اختلافات خود نزد دیوان محرز و مسلم باشد و چنانچه رضایت دولت‌ها برای دیوان احراز نشود، دیوان صلاحیت رسیدگی به دعوی را نخواهد داشت.

 

در عمل اعلام رضایت دولت ها یا قبول صلاحیت دیوان ممکن است به دو شکل صورت گیرد:

 

۱- صلاحیت اختیاری دیوان[۱۵۶] که طبق بند ۱ ماده ۳۶ اساسنامه در صورتی اعمال می شود که طرفین دعوی پس از بروز یک اختلاف حقوقی، بعد یا قبل از اقامه دعوی، رضایت خود را به صلاحیت دیوان برای حل و فصل آن اختلاف به طریقی ابراز نمایند که این امر به دو طریق صورت می‌گیرد؛ از طریق قراردادهای خاص؛[۱۵۷] از طریق رضایت ضمنی یا معوق (بعدی).[۱۵۸] (لازم به ذکر است که خوانده پس از اعلام رضایت دیگر نمی تواند آن را مسترد کند برای اینکه این امر مغایر اصل عدم تناقض و اصل حسن نیت و اصل استاپل[۱۵۹] است که فاقد عنصر سوء نیت می‌باشد و خوانده حق مطرح کردن ایرادات مقدماتی را در این شیوه ابراز رضایت از خویش سلب نموده است.)[۱۶۰]

 

دیوان دائمی در قضیه مدارس اقلیت ها راه حل صلاحیت معوق را مورد تأیید قرار داده است و بیان نمود: «اگر خوانده ‌در مورد خاصی با اظهارات صریح خود به گونه ای رضایت خود را برای دریافت نظرات دیوان درباره ماهیت یک دعوی ابراز دارد یا قصد خویش را مبتنی بر عدم صلاحیت دیوان اعلام دارد، آن دولت دیگر نمی تواند در مراحل بعدی رسیدگی اظهارات خود را رد کند».[۱۶۱]

 

به موجب این تئوری دیوان با رضایت ضمنی دولت خوانده دعوی نسبت به صلاحیت و علی رغم وجود مبنای صلاحیتی مشخص اولیه، صالح به رسیدگی خواهد بود. اما اعمال افاده کننده رضایت خوانده دعوی باید واقعاً مفید رضایت او باشد تا این که بتواند مستند دیوان برای اعلام رضایتش قرار گیرد. زیرا ممکن است خوانده دعوی برای اثبات عدم صلاحیت دیوان ناچار گردد که به یک یا چند نکته ماهیتی برای توضیح نکات صلاحیتی اشاره نماید. همان طورکه در دعوی نفت ایران و انگلیس، دولت
ایران برای نفی صلاحیت دیوان[۱۶۲] نکات مشخصی از ماهیت دعوی را مورد بررسی قرار داد.[۱۶۳]

 

۲-صلاحیت اجباری دیوان که در واقع اعلام رضایت دولت‌ها پیش از بروز اختلاف، جهت پذیرش صلاحیت دیوان است. به عبارتی، تعهد قبلی دولت ها مبنی بر پذیرش صلاحیت دیوان برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات حقوقی است که در آینده امکان دارد بروز نماید. پذیرش صلاحیت اجباری به دو طریق محقق می‌گردد: قیود مذکور در عهدنامه های معتبر بین ­المللی؛ صدور اعلامیه های اختیاری یک جانبه.[۱۶۴]

 

امروزه اغلب موافقتنامه ها و عهدنامه های بین ­المللی، حاوی موادی راجع به پذیرش صلاحیت اجباری دیوان برای تفسیر یا حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات حقوقی مرتبط با آن معاهده هستند.[۱۶۵] ‌به این ترتیب طرفین آن معاهده یا موافقتنامه بین ­المللی با همدیگر توافق می نمایند که در صورت بروز اختلافی در آینده، در ارتباط با آن معاهده، موضوع را برای رسیدگی به دیوان ارجاع دهند.

 

معمولی ترین شیوه پیش‌بینی چنین قیدی ‌به این ترتیب می‌باشد که در ماده ای از مواد یک معاهده درج می‌گردد «اگر در فرایند اجرا یا تفسیر عهدنامه مورد نظر، اختلافی بین دولت های عضو آن معاهده پیش آید، هر طرف اختلاف می‌تواند به طور یک جانبه به دیوان رجوع کند» در این مورد، پرونده مورد اختلاف به وسیله یک دادخواست کتبی نزد دیوان اقامه می‌گردد و دولت خوانده ملزم به حضور نزد دیوان است. این الزام نتیجه رضایتی است که دولت خواهان و خوانده، ضمن قبولی عهدنامه مورد استناد خواهان از قبل ابراز نمودند.[۱۶۶]

 

از جمله این عهدنامه هایی که بر مبنای آن اقامه دعوی صورت گرفته می توان به کنوانسیون اروپایی حل و فصل مسالمت­آمیز اختلافات (عهدنامه استراسبورگ – ۱۹۵۷) که پرونده اموال خاص (لیختن اشتاین علیه آلمان)،[۱۶۷] پرونده مصونیت صلاحیت دولت­ها ( آلمان علیه ایتالیا)[۱۶۸] و یا کنوانسیون آمریکایی حل و فصل اختلافات (بوگوتا – ۱۹۴۸) که دعاوی اختلافات مرزی (نیکاراگوئه علیه هندوراس)،[۱۶۹] پرونده اختلافات مرزی و دریایی (نیکاراگوئه علیه کلمبیا)[۱۷۰] و یا معاهدات دوجانبه مودت، بازرگانی و بحرپیمایی که ایالات متحده با برخی از کشورها منعقد نموده بود که در پرونده سکوهای نفتی (ایران علیه آمریکا) و پرونده نیکاراگوئه (نیکاراگوئه علیه آمریکا) مطرح گردید، اشاره نمود.[۱۷۱]

 

اعلامیه های اختیاری یک جانبه پذیرش صلاحیت اجباری دیوان نیز بر اساس بند ۲ ماده ۳۶ اساسنامه دیوان که مقرر نموده است: «دولت های امضاء کننده این اساسنامه می‌توانند در هر موقع اعلام دارند که قضاوت اجباری دیوان بین‌المللی دادگستری را نسبت به تمام اختلافاتی که جنبه حقوقی داشته و مربوط به موضوعات ذیل باشد در مقابل هر دولت دیگری که این تعهد را متقبل گردد به خودی خود و بدون قرارداد خاصی قبول می نمایند. . . »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:59:00 ب.ظ ]




 

  • هنجار­ها و ارزش­های مشترک

اعتماد، موضوعی ‌یک‌سویه و مستقیم نیست و اهمیت دوجانبه دارد. در متون مختلف از سناریوهای متفاوتی جهت سنجش اعتماد طرفین استفاده شده است. سونسون معتقد است ‌می‌توان تحقیقات پیرامون روابط خریدار-فروشنده را بر اساس جهت گیری شان نسبت به موضوع اعتماد، به چهار دسته تقسیم کرد:

 

جدول شماره ۲-۱ – ماتریس طبقه بندی تحقیقات پیرامون اعتماد در روابط خریدار-فروشنده

 

 

 

 

 

 

 

اعتماد دو جانبه عدم اعتماد- اعتماد خریدار-فروشنده اعتماد نهایی مشتری اعتماد تامین کننده

فرضیات تحقیقاتی که در خانه اعتماد دوجانبه قرار می گیرند این است که خریدار و فروشنده، هر دو باید به هم اعتماد داشته باشند. در مقابل، خانه عدم اعتماد قرار دارد. این دسته از تحقیقات، هیچ اهمیتی برای اعتماد در روابط خریدار-فروشنده لحاظ نکرده ­اند. برخی تحقیقات نیز نگرش ‌یک‌سویه نسبت به اعتماد داشته اند. خانه اعتماد نهایی مشتری، تحقیقاتی را دربر ‌می‌گیرد که تنها به اهمیت اعتماد خریدار به فروشنده پرداخته­اند و در مقابل، خانه اعتماد تامین کننده قرار دارد که شامل تحقیقاتی می­ شود که تنها به اهمیت اعتماد فروشنده به خریدار پرداخته­اند. اینکه هر دو طرف به هم اعتماد داشته باشند یا اینکه اعتماد ‌یک‌سویه باشد، کاملا با یکدیگر متفاوت است و هر کدام اثر خود را بر نوع روابط خواهند گذاشت.

 

در سراسر مبادلات و روابط اجتماعی، اعتماد همچون روان­کننده ­ای، چرخ­های کنش اجتماعی را، راحت­تر به حرکت در ­‌می‌آورد. اعتماد تسهیل کننده مبادلات در فضای اجتماعی است که هزینه مذاکرات و مبادلات را به حداقل می­رساند، در نهایت اینکه در محیط­های کسب وکار امروزی به طور طبیعی کار­بران و محیط طبیعی سیستم­هایی را می­پذیرند که از قابلیت اتکا و اعتماد بالایی برخوردار باشد.

 

۲-۶ ارزش مشتری

 

پیتر دراکر یکی از معروف‌ترین اندیشمندان مدیریت، هدف اصلی هر کسب و کار و سازمان را، خلق مشتری و ایجاد ارزش برای وی می­­داند (ناصحی فرد و دیگران،۱۳۸۹). گر­چه اهمیت ارزش مشتری[۴۸] به­طورگسترده­ای مورد توجه قرار گرفته، اما از آنجا که تحقیقات در رابطه با مفهوم ارزش به گونه ­ای تخصصی صورت گرفته، هیچ تعریف واضحی ازآن وجود ندارد. مطالعات اخیر در رابطه با تأثیرات استراتژی­ های بازاریابی، بحث می­ کند که ارزش با توجه به کیفیت محصول، قیمت آن و نیز انتظارات مشتریان تعیین می­گردد. Zeithaml , 1988 ارزش را ارزیابی کلی مشتری از میزان مطلوبیت یک محصول بر مبنای ادراک وی از آنچه دریافت کرده در ازای آنچه پرداخت کرده، تعریف می­ کند. Gale, 1994 ارزش را کیفیت ادراک شده خدمات که مطابق با قیمت محصول است، در نظر ‌می‌گیرد.

 

Woodruff, 1997 ارزش مشتری را ترجیح (اولویت)، درک شده مشتری و ارزیابی محصول، عملکرد و ویژگی­های محصول و نتایج و پیامد­های استفاده از آن برحسب اهداف و مقاصد مشتری تعریف می­ کند. اگر­چه این دیدگاه ­ها متفاوتند، واضح است که در رابطه با آن ها در برخی حوزه ها اجماع وجود دارد. ارزش مشتری با به ­کارگیری محصولات معین مرتبط است و مقوله­ای است که توسط مشتریان درک می شود؛ به­ علاوه، این فرایند­های ادراکی در برگیرنده­ی روابط بین آنچه مشتریان دریافت می­ کند (از جمله کیفیت، منافع، مطلوبیت، کاربرد) و آنچه از دست رفته می­پندارند (از جمله قیمت، هزینه­ فرصت، هزینه­ های حفظ مشتریان و آموزش کارکنان)، ‌می‌باشد.

 

‌بنابرین‏ در رابطه با ارزش به دو دیدگاه ‌می‌توان اشاره کرد:

 

– دیدگاهی که ارزش مشتری را بر حسب اجزای گرفته­ها (منافع)، درازای داده ­ها (ارزش­های از دست رفته)، تعریف می­ کند.

 

– دیدگاهی که ارزش ادراک شده را فقط شامل منافع کسب شده توسط مشتریان می­داند.

 

پیروان دیدگاه اول، معتقد­ند ارزش مشتری از ادراکات، ترجیحات و ارزیابی­های مشتریان ناشی می­ شود و هریک از ملاحظات مشتری نیز بایستی جزء این فاکتور­ها به ­حساب آید. همچنین دو رهیافت مکمل در زمینه­ سنجش ارزش وجود دارد؛ رهیافت اول، در جستجوی ارزش دریافت شده به ­وسیله­ مشتریان کالا و خدمات سازمان است. وقتی این ارزش بهتر و بالا­تر از ارزش پیشنهادی رقبای سازمان باشد، فرصت موفقیت و حفظ موقعیتی رقابتی سازمان در بازار فراهم می­ شود. رهیافت دوم، به سنجش ارزشی می ­پردازد که یک مشتری یا گروهی از مشتریان به سازمان می­رسانند و در اینجا سازمان به صورت مداوم و جدی به ارتقاء و حفظ مشتریان ارزشمند می ­پردازد تا انگیزه­ خرید ­مجدد و وفاداری آنان را افزایش دهد و تلاش می­ کند مشتریان با ارزش کمتر، یا به­عبارتی مشتریانی که میزان هزینه­ صرف­شده برای آنان بیش از منافع حاصله از مبادله با ایشان است، را نیز به گروه ­های بالا­تر از ارزش سوق دهد.

 

۲-۶-۱ مدل ارزش مشتری

 

در تدوین استراتژی رقابتی، پیش از هر چیز لازم است تا موقعیت هر یک از محصولات، در بازار رقابتی مشخص شود. تمامی محصولات (جدید و موجود)، در بازار و در ذهن خریداران، دارای موضع و جایگاهی خاص هستند. موضع و جایگاه محصولات را ‌می‌توان به نحوه­ ادراک مصرف کنندگان از آن محصولات در مقایسه با ادراک آن ها از محصولات رقیب نسبت داد؛ در واقع در عرصه­ رقابت، دو گزینه اصلی در مقابل سازمان­ها قرار دارد:

 

    • کسب بالا­ترین سطح ارزش ذهنی[۴۹] HPV

 

  • دست­یابی به پایین­ترین سطح هزینه­ های تولید[۵۰] LDC

در عمل و واقعیت، اکثرمؤسسات و سازمان­ها سعی ‌می‌کنند تا حدودی به هر دو عامل دست یابند.

 

در دنیای رقابت امروز ضروری است تولید­کنندگان موقعیت محصول خود و رقبا را در نظرخریداران مورد سنجش و مقایسه قرارداده و اقدامات عقلایی در جهت بهبود موقعیت محصول خود از نظر خریداران به عمل آورند. چرا که، مشتریان غالباً به ­سوی محصولاتی گرایش دارند که ارزش بیشتری را با قیمت کمتری برای آن ها فراهم می­سازد. هر موقعیتی که بتواند ارزش بیشتری را با قیمت کمتری برای مشتریان فراهم سازد، می ­تواند سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهد. از این ­رو لازم است تا ابعاد مهم ارزش آفرینی هر محصول مشخص شود و بر عواملی که از نظر مشتریان دارای اهمیت ویژه­ای می­باشند، تأکید شود. این روش دقیقاً همان چیزی است که تولید­کنندگان ژاپنی علیه شرکت­های غربی به­ کار بردند. ورود به بازار غرب، در وضعیتی که سطح هزینه­ های تولیدی کمترین مقدار خود را دارد، ژاپنی­ها را کمک کرد تا از طریق حفظ موقعیت خود در بازار که با کمک سرمایه ­گذاری­های هنگفت روی تکنولوژی ساخت و تولید محصولات انجام گرفت، موفق شوند سریعاً سهم بازار سایر تولید­کنندگان غربی را نیز به ­خود اختصاص دهند. این اقدام ژاپنی­ها باعث شد شرکت­های غربی، برای حفظ موقعیت خود در بازار، سرمایه ­گذاری بیشتری روی تکنولوژی تولید انجام دهند و علاوه بر حفظ موقعیت خود در بازار، جایگاه مناسبی را نیز از لحاظ دست­یابی به پایین­ترین سطح هزینه­ های تولید به دست آورند. (علی­احمدی، ودیگران،۱۳۸۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:31:00 ب.ظ ]




 

شکل کلی برای هر سؤال به صورت جدول ۳-۲ می‌باشد.

 

در طراحی پرسشنامه کانو لازم است به نکات زیر توجه شود:

 

    1. پرسش­ها را به طور واضح بیان کنید و از استفاده از واژه های منحرف‌کننده خودداری نمایید.

 

    1. همواره فرم مطلوب را در بخش اول سؤال و فرم نامطلوب را در بخش دوم بنویسید.

 

    1. از قرار دادن چند ویژگی در یک سؤال بپرهیزید.

 

    1. از واژه های پیچیده استفاده نکنید و پرسشنامه را بر اساس اصطلاحات قابل‌فهم مشتری طراحی کنید.

 

    1. پرسشنامه را به گونه‌ای طراحی کنید که اعتبار سازمان را حفظ نماید و تصویر ذهنی مشتری از شرکت را بهتر نماید.

 

    1. ابتدا از اعضای تیمی که پرسشنامه را طراحی کرده‌اند بخواهید که به آن پاسخ دهند.

 

    1. از کسانی که در اطراف شما در شرکت مشغول به کار می‌باشند، مانند مدیر شرکت، مهندسین فنی، کارکنان بازاریابی و … بخواهید تا پرسشنامه را پاسخ دهند.

 

    1. در صورت لزوم پرسش­ها را اصلاح کنید و مجدداً دو مرحله آخر را تکرار نمایید.

 

  1. بدون تعصب و به طور دقیق به پرسشنامه اصلاحی تکمیل‌شده توجه کنید و پس از اصلاحات نهایی آن را برای توزیع آماده نمایید (گریگرودیس و دیگران، ۲۰۰۴).

 

جدول ۳-۲ شکل کلی پرسش­های پرسشنامه مدل کانو

 

 

 

 

 

 

اگر ویژگی x ام محصول I خوب باشد

 

شما چه احساسی دارید؟

 

(شکل مطلوب سؤال)

من این ویژگی را دوست دارم

 

این ویژگی باید باشد

 

برای من فرقی نمی‌کند

 

ویژگی برایم قابل‌تحمل است و می‌توانم با آن کنار بیایم

 

ترجیح می‌دهم این ویژگی نباشد

اگر ویژگی x ام محصول I ضعیف باشد

 

شما چه احساسی دارید؟

 

(شکل نامطلوب سؤال)

من این ویژگی را دوست دارم

 

این ویژگی باید باشد

 

برای من فرقی نمی‌کند

 

ویژگی برایم قابل‌تحمل است و می‌توانم با آن کنار بیایم

 

ترجیح می‌دهم این ویژگی نباشد

 

۳-۱۶-۲ مرحله سوم: ارزیابی و تحلیل پرسشنامه

 

پس‌ازاینکه پرسشنامه توزیع‌شده بین مشتریان گردآوری شد نوبت به ارزیابی و تحلیل پرسشنامه می­رسد. برای این کار ابتدا باید پاسخ‌های مشتریان به پرسش­های مختلف در ماتریس نتایج گردآوری شود. برای تبدیل نظرات مشتریان به اطلاعات مورداستفاده در ماتریس نتایج از جدول ارزیابی کانو استفاده می‌شود.

 

۴-۱۶-۲ مرحله چهارم: جدول ارزیابی کانو

 

این جدول دو بخش هر سؤال را به یک پاسخ تبدیل می‌کند. پاسخ‌های موجود در جدول کانو در شش طبقه دسته‌بندی می‌شوند. در این جدول M بیانگر نیازهای الزامی می‌باشد O بیانگر ویژگی‌های یک‌بعدی و A نیز به مشخصات جذاب محصول اشاره می‌کند. این سه ویژگی، همان سه‌طبقه نیازهای مدل کانو می‌باشند.

 

از سه ویژگی دیگر I مربوط به مواقعی می‌رود که مشتری نسبت به وجود یا عدم وجود یک ویژگی در محصول تقریباً دلسرد و بی‌توجه باشد.Q بیانگر زمانی می‌باشد که مشتری سؤال را نفهمیده باشد و یا اطلاعات موجود در سؤال ناقص باشد یا به عبارت دیگر مشتری نسبت ‌به این معیار تردید داشته باشد. R نیز زمانی به وجود می‌آید که شکل مطلوب و نامطلوب تدوین‌شده در پرسشنامه به‌زعم مشتری برعکس باشد و مشتری نظری مخالف نظر طراح پرسشنامه داشته باشد. جدول ۴-۲ نشان‌دهنده جدول ارزیابی کانو می‌باشد.

 

جدول ۴-۲ جدول ارزیابی کانو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

صورت غیر عملکردی سؤال (نامطلوب) بسیار خوب ۵ خوب

 

۴

فرق نمی‌کند

 

۳

خوب نیست

 

۲

بسیار نامطلوب

 

۱

صورت عملکردی سؤال (مطلوب) بسیار خوب ۵ Q A A A O خوب ۴ R I I I M فرق نمی‌کند ۳ R I I I M خوب نیست ۲ R I I I M بسیار نامطلوب ۱ R I R R Q راهنمای جدول A: طبقه جذاب M: باید­ها O: تک‌بعدی R: معکوس I: بی‌تفاوت Q: معکوس راهنمای جدول A: طبقه جذاب M: باید­ها O: تک‌بعدی R: معکوس I: بی‌تفاوت Q: معکوس

پس از استخراج پاسخ هر سؤال از جدول ارزیابی کانو، پاسخ‌ها را به ماتریس نتایج منتقل می‌کنیم. شکل کلی ماتریس نتایج به شرح جدول ۵-۲ می‌باشد.

 

تشکیل ماتریس نتایج کانو به‌منزله شروع آخرین مرحله مدل کانو یعنی مرحله تحلیل داده های جمع‌ آوری‌شده می‌باشد

 

جدول ۵-۲ ماتریس نتایج کانو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

TOTAL I Q R O M A CR ۲۳ ۲۱ ۱ ۱ ۱ ۲۳ ۱ ۲۲ ۲ ۲۳ ۵ ۵ ۱۳ ۳ ۲۳ ۱۱ ۱ ۴ ۱ ۶ . ۲۳ ۶ ۱ ۶ ۹ ۱ .

.

 

۵-۱۶-۲ تحلیل داده های مدل کانو

 

فن‌ها و روش‌های گوناگونی جهت تحلیل و بررسی پرسشنامه کانو وجود دارد که به آن­ها ‌اشاره کرده و با آن­ها آشنا می‌شویم.

 

۱-۵-۱۶-۲ تحلیل پرسشنامه بر اساس بیشترین فراوانی

 

این روش ساده‌ترین روش تحلیل مدل کانو می‌باشد. در این روش در انتهای ماتریس نتایج ستون جدیدی اضافه‌شده و در آن ستون از بین پاسخ‌های مربوط به هر ویژگی آنکه بیشترین فراوانی را دارد انتخاب می‌شود. جدول ۴ نشان‌دهنده نمونه‌ای از کاربرد این روش می‌باشد.

 

جدول ۶-۲ نمونه‌ای از کاربرد روش بیشترین فراوانی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

GRADE TOTAL I Q R O M A CR O ۲۳ ۲۱ ۱ ۱ ۱ M ۲۳ ۱ ۲۲ ۲ A ۲۳ ۵ ۵ ۱۳ ۳ I ۲۳ ۱۱ ۱ ۴ ۱ ۶ … M ۲۳ ۶ ۱ ۶ ۹ ۱ … I ۲۳ ۱۰ ۱ ۳ ۲ ۷ …

نکاتی راجع به روش تحلیل پرسشنامه بر اساس بیشترین فراوانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ب.ظ ]




 

در پرونده « Karter v. Boom »، قاضی این نکته را روشن نمود که « احتیاجی نیست بیمه­گر از اوضاع و احوالی که خطر پیش ­بینی شده در بیمه ­نامه را کاهش می­دهد، مطلع شود. اگر بیمه­گر خطری را برای سه سال بیمه می­ کند، لازم نیست اطلاعاتی که این خطر را به دو سال تقلیل می­دهد، به آگاهی او رسانده شود. یا اگر کشتی با امکان انحراف از مسیر بیمه شود، احتیاجی نیست بعدا به بیمه­گر اطلاع داده شود هیچ­گونه انحراف مسیری انجام نخواهد شد.»[۱۱۶]

 

گفتار سوم : محدوده زمانی تعهدات اطلاعاتی در قرارداد بیمه

 

قلمروی وظیفه ارائه اطلاعات به لحاظ زمانی نیز قابل تحدید است. در انعقاد قراردادهای جدید این وظیفه در طول مذاکرات طرفین تا هنگامی که قرارداد به صورت قطعی منعقد شود وجود دارد. در اصلاح یا تمدید اعتبار قراردادهای موجود نیز قلمروی این وظیفه محدود به افشای حقایق جدید و تغییرات به وجود آمده نسبت به شرایط گذشته می­ شود.

 

در مرحله بعد از انعقاد قرارداد نیز تکلیف افشای حقایق همچنان وجود دارد، لیکن این وظیفه متفاوت از بیان حقایق هنگام انعقاد قرارداد است، این وظیفه نسبت به آن دسته از موضوعاتی خواهد بود که در طول اجرای قرارداد ایجاد می­شوند.

 

بند اول : انعقاد قرارداد

 

وظیفه افشای حقایق از زمانی که متقاضی تقاضای صدور بیمه­نامه می­ نماید، شروع شده و در طی مذاکرات مقدماتی تا زمانی که قرارداد با قبول بیمه­گر منعقد شود، ادامه می­یابد. پس از تقاضای اولیه که با تکمیل فرمی که در اختیار متقاضیان قرار ‌می‌گیرد تحقق می­یابد، تا زمان انعقاد نهایی قرارداد، ممکن است تغییراتی در شرایط و اوضاع احوال اعلام شده از سوی طرفین روی دهد. مثلا به موجب آیین­ نامه شورای عالی بیمه که پس از مذاکرات اولیه و قبل از انعقاد نهایی قرارداد لازم الاجرا شده است، شرایط جدیدی برای جبران خسارت از سوی شرکت­های بیمه در نظر گرفته شود که با شرایط اعلام شده به متقاضی متفاوت باشد.

 

در خصوص اینکه قرارداد بیمه چه زمانی منعقد شده محسوب می­ شود، قانون بیمه ایران ساکت است. مطابق قواعد عمومی قراردادها عقد با ایجاب و قبول منعقد می­ شود. لذا زمان قبول قطعی بیمه­گر را باید زمان انعقاد قرارداد بیمه دانست. ماده ۲۱ قانون بیمه دریایی انگلستان در این خصوص مقرر نموده است « زمانی که پیشنهاد بیمه­گذار از سوی بیمه­گر پذیرفته شد قرارداد بیمه منعقد شده تلقی می­ شود اعم از اینکه بیمه­نامه همان موقع یا بعد از آن صادر شده باشد.»[۱۱۷]

 

‌بنابرین‏ تا زمانی که قرارداد منعقد نگشته این وظیفه برای طرفین همچنان وجود دارد، به ویژه اگر بیمه­نامه موقت صادر شده و هنوز بیمه­نامه اصلی تحت مذاکره باشد و در این حین موضوعی که دارای اهمیت عمده است اتفاق بیفتد، باید به طرف مقابل اطلاع داده شود، در غیر این صورت ضمانت اجراهای نقض وظیفه ارائه اطلاعات قابل اعمال ‌می‌باشد.

 

در موردی که یک طرف از برخی شرایط موضوع قرارداد مطلع نبوده و یا پس از انعقاد قرارداد پی به وجود آن ها می­برد، یا اطلاعات دیگری به دست ‌می‌آورد، آیا ملزم است آن اطلاعات جدید را به طرف مقابل اطلاع دهد یا اینکه تعهد ارائه اطلاعات با انعقاد قرارداد پایان می­یابد؟

 

تعهد افشای اطلاعات به صرف انعقاد قرارداد پایان نمی­پذیرد. اطلاعات جدید ممکن است مبتنی بر این باشد که آنچه در گذشته به طرف قرارداد گفته شده است، بر خلاف واقع بوده، هر چند در زمانی که ارائه شده درست بوده یا تصور می­شده که درست بوده. توجیه این تکلیف می ­تواند این باشد که طرف قرارداد بر اطلاعات قبلی ارائه شده اعتماد کرده و از طرف دیگر متعاقبا این فرصت ایجاد شده است که اتکای به وجود آمده تصحیح و تعدیل شود. امتناع از این کار می ­تواند ایجاد مسئولیت نماید.[۱۱۸]

 

در پرونده شرکت « Nijer insurance corporation v. Gardian insurance corporation » که به حمل کالا از انگلستان به افریقا مربوط می­شد، در نتیجه فقدان فضای کافی تراکم کالا به وجود آمده بود. بیمه­نامه در ژانویه ۱۹۱۶ منعقد شده و موضوع تراکم چند روز بعد از انعقاد قرارداد ایجاد شده بود. زمانی که از بیمه­گر مطالبه خسارت شد، یکی از دفاعیات او این بود که بیمه­گذار وجود تراکم در چیدن کالاها را به او اطلاع نداده است، ‌بنابرین‏ بیمه­گر مسئول خسارات ناشی از حمل کالا که به علت تراکم بیش از حد ایجاد شده بود، نیست. مجلس اعیان انگلستان این دفاع بیمه­گر را مردود اعلام کرد و خواسته بیمه­گذار را محق تشخیص داد، ‌به این دلیل که هیچ عدم افشایی وجود نداشته است. عدم افشای حقایق موضوعی بوده که تا زمان انعقاد قرارداد مطرح بوده و بعد از آن دیگر چنین چیزی ضرورت ندارد.[۱۱۹]

 

قاضی «لرد سامنر» در قسمتی از رأی‌ خود مقرر داشته «افشای حقایق عبارت است از اینکه حقایق عمده مربوط به موضوع بیمه قبل از انعقاد قرارداد به اطلاع رسانده شود به­گونه ­ای که او با توجه ‌به این حقیقت مبادرت به انعقاد قرارداد بیمه کرده یا از امضای قرارداد امتناع ورزد. به نظر من این غیر اصولی است که بگوییم هر گونه تغییری در قرارداد بیمه سبب بروز موقعیتی می­ شود که به موجب آن افشای حقایق امری اجباری در می ­آید چرا که قرارداد تغییر یافته همان قرارداد دست نخورده نیست و ‌بنابرین‏ تغییر یاد شده معامله جدیدی است که به موجب آن قرارداد بیمه جدیدی به وجود آمده است … .»[۱۲۰]

 

بند دوم : اصلاح یا گسترش قرارداد

 

اگر تغییر یا اصلاح بیمه­نامه موجود به­نحوی صورت بگیرد که به طور کلی ماهیت آن را تغییر دهد، مانند آنکه نوع پوشش بیمه یا خطر موضوع بیمه تغییر نماید، قرارداد سابق خاتمه یافته و یک قرارداد جدید شکل گرفته است، ‌بنابرین‏ مانند یک قرارداد جدید وظیفه ارائه اطلاعات در آن وجود خواهد داشت.[۱۲۱]

 

اعمال تغییراتی که بعد از انعقاد قرارداد َبه دلیلی در بیمه­نامه ایجاد می­ شود، از طریق صدور نوشته­ای به نام الحاقیه انجام می­پذیرد که به بیمه نامه ضمیمه می­گردد و جزء جدایی ناپذیر آن تلقی می­ شود. شرایط الحاقیه عبارت است از اینکه اولا بین طرفین بیمه­نامه کامل و معتبری وجود داشته باشد. دوما تغییرات پیشنهادی به­گونه ­ای باشد که طرفین در انتخاب یا رد آن آزاد باشند و روشن، دقیق و کامل تنظیم شوند. سوما هر دو طرف با اعمال آن ها در بیمه­نامه موافقت نمایند.

 

اگر تغییرات به­نحوی باشد که بدون تغییر ماهیت صرفا اصلاح یا گسترش بیمه­نامه تلقی شود، یک وظیفه محدود در ارتباط با موارد جدید اعمال شده در قرارداد به وجود می ­آید، و اگر واقعیت عمده­ای به وجود آمده باشد باید به اطلاع طرف مقابل برسد.[۱۲۲]

 

بند سوم : تجدید اعتبار قرارداد

 

بحث دیگری که در خصوص تعهد اطلاعاتی بیمه­گذار بعد از انعقاد قرارداد مطرح می­ شود، مسئله تجدید قرارداد است. به استثنای برخی از انواع بیمه عمر، اکثر بیمه­نامه­ ها شرایط ثابتی دارند و معمولا بعد از یکسال بیمه­نامه تجدید می­ شود. اگرچه این فرایند به عنوان تجدید قرارداد مورد اشاره قرار ‌می‌گیرد، اما وضعیت حقوقی آن روشن است؛ قراردادی جدید منعقد می­ شود که می­بایست اطلاعات لازم به طرف مقابل منتقل شود. ‌بنابرین‏ تعهد به افشای حقایق اساسی به همان صورت که بر درخواست اولیه برای بیمه اعمال می­ شود، بر تجدید قرارداد هم اعمال می­ شود.[۱۲۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]




 

    • روانرنجوری[۱۷]؛ یا تمایل عمومی به تجربه عواطفی چون ترس، غم، دستپاچگی، عصبانیت، احساس گناه، نفرت

 

      • برونگرایی[۱۸]؛ یا ویژگی‌های فردی اجتماعی، خوش مشرب، علاقمند به تعامل و گفتگو، هیجان خواه، تکانشی، حاضرجواب، تنوع طلب، خوشبین و دائماً درحال تحرّک

 

    • انعطاف پذیری/بازبودن[۱۹]: یا خصوصیات فردی با تصور فعال، احساس زیباپسندی، متوجه به احساسات درونی، تنوع طلب، دارای کنجکاوی ذهنی، مستقل در قضاوت و مهمتر اینکه خصوصیت فردی با تجارب غنی و علاقمند به پذیرش عقاید جدید و ارزش‌های غیرمتعارف

 

    • دلپذیر بودن/سازگاری[۲۰]: (که همانند برونگرایی، دلپذیر بودن مقدمات بعدی از تمایلات بین فردی است)؛ نوع دوستی، همدردی نسبت به دیگران و باور داشتن به کمک متقابل دیگران

 

  • باوجدانی/وظیفه شناسی[۲۱]: یا ویژگی افرادی که اد می گیرند که چگونه با آرزوهایشان کنار آمده و رفتارهای خود را کنترل کنند، همچنین می‌تواند به مفهوم “قدرت طرحریزی خیلی فعال، سازماندهی و انجام مطلوب وظایف محوله” باشد.

تعریف عملیاتی: در این تحقیق، منظور از ویژگی شخصیتی نمره ای است که آزمودنی بر اساس پنج بعد آزمون تجدیدنظر شده شخصیتی (NEO-FFI) مک کری و کوستا (۱۹۸۵، a1989) به دست می آورد.

 

  • اسنادهای مذهبی و غیرمذهبی (متغیر پیش بین)

تعریف مفهومی: اسنادها به علتهایی که فرد برای رویدادها و نتایج اعمالش بر می گزیند اشاره دارند؛ اسناد فرایندی استنباطی است که افراد در تبیین علل حالات روانی و رفتارهای خود و دیگران به کار می بندند. این علتها می‌توانند به عوامل مذهبی و یا غیرمذهبی نسبت داده شوند (لاپفر و دِ پائولا، بروک و کلمنت ۱۹۹۴).

 

تعریف عملیاتی: اسناد مذهبی و غیرمذهبی نمره ای است که آزمودنی‌ها بر اساس پرسشنامه “راهیابی در حوادث و رخدادهای زندگی” کسب نمودند.

 

۱-۵ اهداف تحقیق

 

    • هدف کلّی: تعیین رابطه ویژگی‌های شخصیتی و اسنادهای علّی مذهبی و غیرمذهبی با اضطراب امتحان دانش آموزان

 

    • اهداف جزئی:

 

    • تعیین رابطه اسنادهای علّی مذهبی با اضطراب امتحان دانش آموزان دختر

 

    • تعیین رابطه اسنادهای علّی غیرمذهبی با اضطراب امتحان دانش آموزان دختر

 

    • تعیین رابطه ویژگی‌های شخصیتی با اضطراب امتحان دانش آموزان دختر

 

    • تعیین رابطه اسنادهای علّی مذهبی با ویژگی‌های شخصیتی امتحان دانش آموزان دختر

 

  • تعیین رابطه اسنادهای علّی غیرمذهبی با ویژگی‌های شخصیتی امتحان دانش آموزان دختر

۱-۶: فرضیه‌ها و سؤالات تحقیق

 

فرضیه ۱: مؤلفه های فعّال و منفعل اسناد به خدا با اضطراب امتحان دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان رابطه دارد.

 

فرضیه ۲: مؤلفه های اسناد علّی غیرمذهبی (تلاش شخصی، عوامل طبیعی و کمک افراد دیگر) با اضطراب امتحان دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان رابطه دارد.

 

فرضیه ۳: ویژگی‌های شخصیتی (روان رنجوری، برونگرایی، باوجدانی/وظیفه شناسی، بازبودن/انعطاف پذیری و دلپذیری/سازگاری) با اضطراب امتحان دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان رابطه دارد.

 

فرضیه ۴: بین مؤلفه های فعّال و منفعل اسناد به خدا و ویژگی‌های شخصیتی دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان رابطه وجود دارد.

 

فرضیه ۵: بین مؤلفه های اسناد علّی غیرمذهبی (عوامل طبیعی، کمک افراد دیگر و تلاش شخصی) و ویژگی‌های شخصیتی (روان رنجوری، برونگرایی، باوجدانی/وظیفه شناسی، بازبودن/انعطاف پذیری و دلپذیری/سازگاری) دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان رابطه وجود دارد.

 

فصل دوّم

 

    • پیشینه نظری متغیرها

 

  • پیشینه تجربی متغیرها

۲-۱: پیشینه نظری متغیرها

 

در این بخش ابتدا به تعاریف اضطراب، نشانه های اضطراب در سطوح مختلف، طبقه بندی اختلالات اضطرابی، ضوابط تشخیصی هراس خاصّ موقعیتهای ارزشیابی (؛ اضطراب امتحان) ‌بر اساس DSM IV، الگوهای نظری اضطراب، پرداخته شده است و سپس ‌در مورد متغیر ویژگی‌های شخصیتی، ریشه ابی واژه شخصیت، تعاریف و اصطلاحات معادل آن و بعد نظریه های ارائه شده راجع به شخصیت، و بالأخره، تعاریف و پیشینه نظری اسنادهای علّی مذهب و غیرمذهبی مورد بررسی قرار گرفته اند.

 

۲-۱-۱-۱: اضطراب

 

بالعکس، اضطراب مرضی نیز وجود دارد، چرا که حدی از اضطراب می‌تواند سازنده و مفید باشد و اغلب مردم اضطراب را تجربه می‌کنند، اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در اینصورت نه تنها نمی توان پاسخ را سازش یافته دانست بلکه باید آن را به منزله منبع شکست، سازش نایافتگی و استیصال گسترده ای تلقی کرد که فرد را از بخش عمده ای از امکاناتش محروم می‌کند، فقط ‌بر اساس راهبردهای محدود کنننده آزادی و انعطاف فردی کاهش می‌یابد و طیف گسترده ای از اختلال‌های اضطراب را که از اختلال‌های شناختی و بدنی تا ترس‌های غیرموجه و وحشتزدگیها گسترده اند، به وجود می آورد (دادستان۱۳۷۶).

 

۲-۱-۱-۲: تعاریف اضطراب

 

دست یافتن به تعریفی دقیق از اصطلاح اضطراب دشوار است. اکثر نظریه پردازان با لانگ[۲۲] موافقند که اضطراب یک مفهوم فرضی است؛ یعنی اضطراب نوعی تصوّر است که وجود خارجی و عینی ندارد، ولی در تفسیر پدیده‌های مشاهده پذیر می‌تواند مفید باشد. لانگ مدلی سه سیستمی از اضطراب ارائه داده است که وسیعاً به فهم تعریفهای مختلف از اضطراب کمک ‌کرده‌است.

 

شکل ۲-۱: مدل سه سیستمی لانگ

 

گفته می شود اضطراب آمیزه پیچیده ای از هیجانهای ناخوشایند و شناختهایی است که بیشتر به سمت آینده گرایش دارد و نه تنها عناصر شناختی/ذهنی بلکه عناصر فیزیولوژیکی و رفتاری هم دارد. اضطراب در سطح شناختی/ذهنی، خلق منفی، نگرانی ‌در مورد تهدید یا خطر احتمالی در آینده، اشتغال ذهنی، و احساس ناتوانی در پیش‌بینی کردن تهدید آینده ا کنترل کردن آن در صورتی که روی دهد، را دربردارد. اضطراب در سطح فیزیولوژیکی اغلب نوعی حالت تنش و برانگیختگی مفرط مزمن ایجاد می‌کند که ممکن است آمادگی برای پرداختن به خطر را که احتمال دارد روی دهد، منعکس کند. گرچه فعالسازی پاسخ جنگ و گریز که در ترس یافت می شود وجود ندارد، امّا اضطراب فرد را برای پاسخ جنگ و گریز درصورتیکه خطر مورد انتظار روی دهد، آماده می‌سازد. اضطراب در سطح رفتاری، ممکن است گرایش نیرومندی را به اجتناب از موقعیتهایی که ممکن است فرد با خطر روبرو شود ایجاد کند، امّا ‌در مورد اضطراب این است که به او کمک می‌کند تا برای تهدید احتمالی برنامه ریزی کرده و آماده شویم. اضطراب در درجات خفیف یا متوسط اغلب انطباقی است، چنانچه مزمن یا تشدید شود، ناسازگارانه است (باچر و همکاران ۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:15:00 ب.ظ ]




 

همچنین روش تدریس زمانی مؤثر تلقی می­ شود که فرد را به تفکر خلاق و انتقادی برانگیزد به طوری که از این رفتار لذت ببرد و آن را لازمه­ی زندگی بداند. و کلاً شاخص­ های تدریس مؤثر به صورت زیر است: ۱ـ تأکید بیشتر و مداوم بر تفکر منطقی ۲ـ تأکید بیشتر و مداوم روی ضرورت تحقیق و کشف مسایل یا اموری که مستلزم تحقیق­اند ۳ـ راهنمایی دانش ­آموزان برای چگونگی تحقیق مؤثر ۴ـ تأکید بر روی تسلط و مهارت مطلوب در آموختن ۵ـ هدایت محصلان بر چگونگی منبع­یابی و استفاده مؤثر از منابع ۶ـ تمرین (شعاری نژاد، ۱۳۸۰).

 

۲-۱-۴-۲- نقش عوامل مؤثر بر یادگیری در روند تدریس

 

در فرایندهای تدریس عوامل مختلفی موجب مطلوبیت آن گشته و فرایند تدریس را مؤثر می نمایند که عبارتند از:

 

آمادگی: در شروع و حین تدریس باید به همه جنبه­ های آمادگی شاگردان توجه کرد.

 

انگیزه و هدف: هدف افراد و میزان رغبت و علاقه آن ها به روند یادگیری باعث بهبود روش تدریس می شود و در جریان تدریس عواملی ایجاد می­ کند تا میزان رغبت افزایش یابد.

 

تجربه ­های گذشته: دانستن میزان معلومات افراد سبب کامل شدن روند تدریس و جلوگیری از خستگی و عدم درک مفاهیم می­گردد.

 

موقعیت یادگیری: هر چه امکانات و تجهیزات کامل­تر یادگیری بهتر باشد کارایی بالاتر است.

 

روش تدریس معلم: روش تدریس باید خلاقانه باشد و متناسب با نیاز دانش آموزان باشد.

 

توجه به کل به جای جزء: معلم باید در حد امکان ابتدا مطالب درسی را به صورت کلی مطرح کند و ارتباط افراد را با کل مشخص کند و پس از آن به بررسی اجزاء بپردازد.

 

تمرین و تکرار: معلم باید در روند تدریس طوری عمل کند تا مطالب خوانده شده بیشتر تکرار و تمرین شوند (بورگ[۶۶]، ۲۰۰۳).

 

۲-۱-۴-۳- برخی از عیوب روش تدریس

 

همان‌ طور که دانش آموزان از نظر فردی در یک سطح نیستند و سرعت یادگیری ها آن ها همسان نیست روش تدریس معلمان نیز با توجه به دانش ، موقعیت و نوع درس متفاوت است. در این میان نداشتن مهارت کافی معلمان و منفعل بودن آنان باعث نواقصی در تدریس آن ها شده و آن را از حالت مطلوب خارج می‌سازد (شیه[۶۷]، ۲۰۱۲). معلمان در کلاس­های درس از روش­های تدریس گوناگونی استفاده ‌می‌کنند. هر کدام از این روش های تدریس مزایا و معایبی دارد که جزء ویژگی­های آن نوع از روش تدریس ‌می‌باشد. در این میان عیوب روش تدریس را به شرح ذیل بیان می­دارد.

 

    1. تصور یک روش تدریس به عنوان قاعده­ای ثابت و انعطاف­ ناپذیر برای تمام دروس و فراگیران؛

 

    1. تصور ثابت بودن سبک یادگیری هر یک از فراگیران و احتمال تغییر نکردن آن؛

 

    1. نحوه­ ارائه؛ یعنی شیوه­ای که با آن اطلاعات رد وبدل می­ شود، یکی از دلایل شکست معلمان در ارائه دروس این است که نحوه ارائه معلم مناسب سطح تجربه­ دانش آموز نیست (کدیور،۱۳۸۳).

 

  1. عدم توجه به بیداری تفکر دانش آموزان؛ از آنجا که تفکر هم اساس یادگیری است و هم بنای یاددهی، بیداری تفکر نه تنها روش علمی و منطق تحقیق را به دانش ­آموز یاد می­دهد، بلکه سبب می­ شود که او دانش را آزمایشی و آماده برای بازبینی بداند و در هر عملی تعمق و تأمل را مقدم بدارد و از شتابزدگی در نتیجه گیری بپرهیزد (کاردان،۱۳۸۱).

سالم[۶۸] و دیگران (۲۰۰۹) معتقدند تمامی عیوب در روش تدریس را ‌می‌توان با عواملی نظیر ایجاد انگیزه، بالا بردن سطح دانش معلم، ارائه متناسب با وضعیت و استفاده از لوازم و ابزار آموزشی مناسب از میان برد.

 

۲-۱-۵-روابط انسانی

 

وجود روابط انسانی در محیط­های آموزشی به ویژه مدارس، اشتیاق و افزایش روحیه مطلوب و مثبت کارکنان (معلمان) را به دنبال دارد. مدارس که مقاصد تعلیم و تربیت را تعقیب ‌می‌کنند، مطلوب­ترین محل برای بهره بردن از مفاهیم روابط انسانی هستند. اهداف سازمان­ های آموزشی، با به کارگرفتن محتوا و مفاهیم روابط انسانی، آسان تر به دست می ­آید. رهبران و مدیران آموزشی باید به ارزش شخصیت هر فرد ایمان و اطمینان عمیق داشته باشند، زیرا اعتماد، اطمینان و احترام متقابل از عناصر اصلی برقراری روابط انسانی به شمار می‌آیند.

 

روابط انسانی جزء مهمی از مدیریت آموزش و پرورش است. مدیران آموزشی پیش از داشته باشند و همه افراد را با ارزش بدانند «شیوه تفکر اساسی» بحث درباره روابط انسانی باید و این باور را در رفتارشان متجلی کنند. به عبارت دیگر برای مدیر مدرسه کافی نیست که فقط در جلساتی که پیش از آغاز سال تحصیلی تشکیل می شود از اعتقادش درباره به دانش آموزان، والدین، معلمان و رعایت مناسبات انسانی مؤثر با آنان صحبت کند، بلکه باید این اعتقاد را هر روز با رفتار خود نشان دهد. این جریان سبب می شود چنین نگرش­هایی به صورت عادتی مطلوب در کارکنان ایجاد شود.

 

حقیقت این است که روابط انسانی خوب، عرضه نیّت خوب و مطلوب است. انسانیت را باید در داشتن روابط انسانی مشاهده کرد (دانیل گریفیت، ۱۹۵۶). موفقیت یک مدرسه با روابط انسانی که در آن مدرسه اشباع می شود، همراه است. چنانچه در برقراری روابط انسانی ارتباط دو طرفه نباشد، همه تکنیک­های روابط انسانی بی فایده خواهند شد. برای مدیر تنها کافی نیست که از علایق خویش سخن بگوید، بلکه باید با رفتار خود علاقه اش را نشان دهد و این احساس را در محیط کار پدید آورد که باید احترام متقابل همیشه وجود داشته باشد. مدیری که رفتارش، نادرستی گفتارش را ثابت می­ کند، مشکل می ­تواند روابط انسانی و ارتباط مطلوب را میان خود و کارکنان پدید آورد (تورانی و یزدانی میلاجردی، ۱۳۸۸).

 

لزوم داشتن اراده و نیت خوب و خَلق محیط توأم با احترام متقابل در گسترش روابط بدیهی است. برای برقراری روابط انسانی و ارتباط میان مدیر و کارکنان دو شرط نیت خیر و احترام متقابل ضرورت دارد، اما این دو مقوله به هیچ وجه کافی به نظر نمی رسند، زیرا این دو شرط به تنهایی نمی توانند تمام مفهوم وسیع روابط را در بر گیرند (کرامنت[۶۹]، ۲۰۰۶).

 

علاوه بر تعابیر فوق سه تعریف برای روابط انسانی ارائه می شود تا نکات ضروری برای ایجاد روابط انسانی در مدیریت به خوبی روشن شود. کیمبل وایلز می­گوید: مدیر و رهبر آموزشی باید به ارزش شخصیت دیگران اعتقاد داشته باشد و به خواسته ها و احساسات معقول آن ها احترام بگذارد و بداند زندگی و کار با هم آمیخته اند و رضات خاطر در کار می‌تواند تا حد زیادی رضایت زندگی را فراهم کند (وایلز، مترجم طوسی، ۱۳۸۳). روتلیز برگر[۷۰](۱۹۳۴) می­گوید: در حال حاضر، روابط انسانی، توسعه دادن مهارت عملی تا شخص بیاموزد چگونه خویش را با محیط اجتماعی خود سازگار کند. مهارت انسانی یعنی قابلیت برقراری ارتباط با عقاید و احساسات دیگران، تا با دریافت پاسخ مطلوب و ایجاد ارتباط از سوی دیگران، خوی اجتماعی بودن در او پرورش یابد (روتلیز برگر به نقل از لین[۷۱]، ۲۰۰۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:46:00 ب.ظ ]




 

۶- همدلی

 

عبارت است از توانایی آگاهی، درک و قدردانی از احساسات دیگران و حساس بودن به اینکه آن ها چرا و چگونه و چه چیزی را این گونه ‌به این طریق احساس می‌کنند، است. همدل شدن یک توانایی با شناخت هیجان‌ها و عواطف دیگران است.

 

۷- روابط بین فردی[۱۱]

 

مهارت ارتباطی بین فردی شامل توانایی برقراری و حفظ ارتباطهای متقابل و عنایت بخشی است که محبت و تعادل وضعیت از ویژگی های آن است.

 

از ویژگی های ارتباط مثبت بین فردی، توانایی صمیمیت و محبت و انتقال دوستی به شخص دیگر است. این مهارت اجتماعی عموماً نیاز به داشتن حساسیت مثبت به دیگران، تمایل به برقراری ارتباط ‌ها و احساس رضایت از این روابط است.

 

۸- مسئولیت پذیری اجتماعی[۱۲]

 

مسئولیت پذیری اجتماعی نشان دادن خود به عنوان یک عنصر سازنده، شرکت کننده و همکاری کننده در یک گروه اجتماعی است. این توانایی شامل مسئول بودن است حتی اگر شخصاً از این رابطه سود برده نشود. چنین افرادی دارای وجدان اجتماعی هستند و رفتارهای آن ها به صورت پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی جلوه گر می شود.

 

۹- حل مسأله[۱۳]

 

قابلیت حل مسأله توانایی شناسایی و تعریف مشکلات، همچنین خلق و انجام راه حلهای بالقوه مؤثر است. حل مسأله ماهیتی چند مرحله ای دارد و شامل توانایی انجام این مراحل است.

 

الف) احساس وجود مشکل و احساس داشتن کفایت و انگیزه کافی برای مقابله مؤثر با آن

 

ب) تعریف و تدوین مشکل تا حد امکان

 

ج) تصمیم گیری و انجام یکی از راه حل ها.

 

۱۰- واقعیت آزمایی[۱۴]

 

واقعیت آزمایی توانایی ارزیابی انطباق بین آنچه تجربه می شود و آنچه عیناً وجود دارد، می‌باشد. بخش میزان انطباق بین آنچه فرد تجربه کرده و آنچه واقعاً وجود دارد. شامل تحقیق درباره شواهد عینی برای تأیید توجیه و اثبات احساسات، ادراکات و اندیشه هاست.

 

واقعیت آزمایی شامل درک موقعیت کنونی، تلاش برای فهم امور به طور صحیح و تجربه رویدادها آن گونه که واقعاً هستند، بدون خیالبافی و رویاپردازی بیش از اندازه است. به زبان ساده تر، واقعیت آزمایی توانایی درک صحیح موقعیت جدید است.

 

۱۱- انعطاف پذیری[۱۵]

 

انعطاف پذیری توانایی منطبق ساختن عواطف، افکار و رفتار با موقعیت‌ها و شرایط دائماً در حال تغییر است. افراد منعطف افرادی فعال، زرنگ، همیار و قادر به واکنش به تغییر هستند. این افراد زمانی که مشخص شود اشتباه کرده‌اند، قادرند ذهنیات خود را تغییر دهند.

 

۱۲- تحمل فشار[۱۶]

 

عبارت است از توانایی مقاومت در برابر رویدادها و موقعیتهای فشارزا و بدون توقف از طریق سازگاری فعال در برابر فشار، این توانایی به معنی پشت ‌سر گذاشتن موقعیتهای شکل ساز بدون از پا در آمدن. کسانی که تحمل فشار را در حد بالایی دارند. بحران‌ها و مشکلات را بهتر پشت سر می‌گذارند و کمتر دچار ناامیدی و بی یاوری می‌شوند.

 

۱۳- کنترل تکانه[۱۷]

 

کنترل تکانه توانایی مقاومت یا به تأخیر انداختن تکانه، سائق یا وسوسه انجام عمل است. این توانایی شامل پذیرش تکانه های پرخاشگر، خوددار بودن و کنترل خشم، پایین بودن تحمل ناکامی، ناتوانی در کنترل مشکلات فقدان خود کنترلی و رفتارهای تند و غیر قابل پیش‌بینی تجلی می‌کند.

 

۱۴- شادکامی[۱۸]

 

شادکامی توانایی راضی بودن از زندگی خود، لذت بردن از خود و دیگران و شاد بودن است.

 

این مؤلفه‌ از هوش هیجانی شامل توانایی لذت برون از جنبه‌های مختلف زندگی خود و به طور کلی زندگی است. افراد شادمان اغلب احساس خوبی و راحتی چه در محیط کار و چه در اوقات فراغت دارند. شادکامی با احساس کلی شادی و نشاط مرتبط است.

 

۱۵- خوش بینی[۱۹]

 

خوش بینی توانایی نگاه کردن به طرف روشن تر زندگی و حفظ یک نگرش مثبت حتی رویارویی با بد اقبالی است. خوش بینی نشان دهنده امید به زندگی و رویکردی مثبت به زندگی روزمره است.

 

شناسایی حالت های هیجانی

 

اصلی ترین و بنیادی ترین مهارتی که به هوش هیجانی کمک می‌کند: توانایی شناخت دقیق حالت‌های هیجانی است. دلیل این ادعا ساده است: ناتوانی در تشخیص و شناخت یک هیجان، یا ناتوانی در شناخت تفاوت یک هیجان از هیجان دیگر، باعث می شود تا مهارت‌های دیگر بدون استفاده و مفید واقع شوند.

 

با آن که شناسایی هیجان‌ها بسیار مهم است، قبل از آن باید به موضوع بسیار مهمتری که تا کنون به آن اشاره نکرده ایم، بپردازیم. اینکه محل یا مکان هیجانی که می‌خواهیم آن را شناسایی کنیم کجاست. طبق نظریه های هوش هیجانی این نوع هیجان‌ها در هر مکانی می‌توانند باشند، در دیگران و در خود.

 

شناسایی حالت‌های هیجانی خود

 

همه ما می‌توانیم زمانهایی را به یاد بیاوریم که در آن هیجانهای بسیار قوی یا بسیار شفاف و واضح بوده است. آن قدر قوی یا شفاف که در شناسایی آن هیچ مشکلی نداشتیم، بعضی وضعیتها، به جای آن که واکنش‌های قوی و شفاف ایجاد کنند، هیجانهایی ایجاد می‌کنند که بسیار خفیف هستند و بعضی دیگر در وضعیت ها تنها یک هیجان آن هم هیجان شناخته نشده نامدار ایجاد نمی کنند، بلکه مخلوط پیچیده ای از انواع احساسات را به وجود می آورند.

 

هیجان ها درباره قضاوت هایتان اطلاعاتی در اختیار شما می‌گذارند

 

هیجان ها نوعی اطلاعات هستند. چون هیجان‌ها آشکارا به شما می‌گویند در حال ارزیابی مثلاً مردم اشیاء اوضاع و عقاید هستند، درک دقیق هیجان‌ها ‌به این معنا است که درباره ارزیابی هایتان اطلاعات دقیق تری دارید. شناخت دقیق هیجان‌ها درباره آنچه را که دوست دارید. آنچه را که دوست ندارید یا آنچه را که مطمئن نیستید دوست دارید یا نه. اطلاعات بیشتری به شما می‌دهند.

 

هیجان ها به شما می‌گویند که چگونه رفتار کنید.

 

اطلاع داشتن از قضاوت هایتان درباره بهترین روش های رفتاری در وضعیت های مختلف علایم مهمی را در اختیار شما می‌گذارد. بسیاری از هیجان‌ها علایمی هستند که به شما می‌گویند توجه خود را به کجا معطوف کنید و چگونه انرژی‌های خود را جهت بدهید. اگر نتوانید هیجان را دقیقاً شناسایی کنید نخواهید توانست به بهترین شیوه عمل کنید.

 

هیجان ها سودهای جانبی بیشتری دارند

 

سومین دلیل در تأیید اهمیت شناخت دقیق احساسات خود این است که داشتن این نوع دانش درباره حالات درونی می‌تواند به نتایج سودمند دیگری ختم شود. برای مثال، پژوهش نشان داده است، کسانی که از هیجانهای خود شناخت بسیار خوب و واضحی دارند معمولاً کمتر دچار افسردگی می‌شوند و نسبت به کسانی که احساسات خود را زیاد درک نمی کنند کمتر از ناراحتیهای هیجانی رنج می‌برند. طبق یافته های پژوهش‌ها در وضعیت هایی با استرس بالا و برانگیختن کسانی که از حالات هیجانی خود شناخت بهتری دارند معمولاً عملکرد بهتری دارند.

‌بنابرین‏، داشتن دانش دقیق از حالات روانی خود می‌تواند، در انجام دادن کارها کمک خوبی باشد. (براوبری – گریوز/ ترجمه، گنجی ۱۳۸۴)

 

رضایت زناشویی

 

رضایت زناشویی، احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شدن توسط زن یا شوهر است. قسمتی که همه جنبه‌های زندگی مشترکشان را در نظر بگیرند. (الیس، ۱۹۸۶ به نقل از فیروز بخت ۱۳۸۱)

 

و صورت توجه به عوامل رضامندی زناشویی می توان انتظار داشت که با افزایش سطح رضامندی و بهداشت روانی بسیاری از مشکلات روانی، عاطفی و اجتماعی کاهش می‌یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:17:00 ب.ظ ]




برای ورود به بحث، بخش آغازین تحقیق را به موضوع مبنایی و محوری تحقیق که «سهم» است، اختصاص می‌دهیم. به همین خاطر در این بخش با بررسی منابع و مراجع معتبر و مقررات حاکم بر سهم، ابتدا به تعریف خود «سهم» و آثار حقوقی و قانونی آن پرداخته و در فصل مستقل دیگری به ذکر انواع سهام پرداخته خواهد شد.

 

فصل نخست: تعریف سهم و آثار مترتب بر سهم

 

در این فصل ابتدا به تعریف «سهم» پرداخته می شود و پس از به دست آمدن تعریف مشخصی از آن به ذکر آثار حقوقی و قانونی مترتب بر سهم که حقوق و تعهدات حاصل از سهم را در بر می‌گیرد، می پردازیم. لذا مبحث اول این بخش به تعریف سهم و مبحث دوم آن به آثار مترتب بر آن اختصاص داده شده است.

 

مبحث نخست: تعریف سهام

 

«سهام» جمع مکسر واژه «سهم» است. در تعریفی که ماده ۲۴ لایحه اصلاحی قانون تجارت از «سهم» ارائه ‌کرده‌است، «سهم» حاصل تجزیه سرمایه شرکت های سهامی به اجزاء مساوی و مشخص است که هم مشخص کننده میزان مشارکت دارنده آن در سرمایه شرکت و هم تعیین کننده حدود مسئولیت وی در برابر شرکت و هم نمایانگر حقوق و اختیارات وی در شرکت است.

 

«ورقه سهم» هم سند متحد الشکلی تعریف شده که از طرف شرکت صادر می شود و معرف میزان سهمی است که صاحب آن از شرکت در اختیار دارد.

 

ماهیت حقوقی خاص و منحصر به فرد «سهام» شرکت های سهامی، مانع می شود تا به سادگی بتوان آن را حق مطلق سهام‌داران نسبت به شرکت فرض کرد و در دسته بندی های رایج راجع به «حق»، بتوان آن را در دسته «حقوق عینی» یا «حقوق دینی» مطلق قرار داد.[۱] بلکه به طوری که به آن پرداخته خواهد شد، تلقی صرف «حق» از «سهم» ، به «ورقه سهم» که سند مثبت «سهم» است، محدود می شود و به خود «سهم» که در واقع ترکیب و آمیزه ای از حق و تکلیف است، مربوط نمی شود.[۲]

 

در تعریف «ورقه سهم» ، ماده ۲۴ لایحه اصلاحی قانون تجارت «ورقه سهم» را سند مثبت حقوق و تکالیف صاحب «سهم» تعریف ‌کرده‌است.[۳] در عین حال ماده ۲۷ همان قانون نیز صدور «ورقه سهم» را به تادیه و تصفیه کامل مبلغ اسمی آن منوط ‌کرده‌است. ‌بنابرین‏ از آنجا که تنها تکلیف عمده سهامدار در قبال شرکت سهامی، به پرداخت مبلغ اسمی سهام تعهد شده وی محدود می شود و تا این مبلغ به طور کامل به حساب شرکت پرداخت نگردد، «ورقه سهم» در اختیار سهامدار قرار داده نمی شود و در چنین شرایطی طبق ماده ۲۴ لایحه اصلاحی صرفاً «گواهینامه موقت سهم» در اختیار سهامدار قرار می‌گیرد، ‌بنابرین‏ تعریف قانون‌گذار از «سهم» که در بردارنده حق و تکلیف سهامدار است، با «گواهی موقت سهم» سازگار تر خواهد بود تا با «ورقه سهم» که صدور آن به ایفاء کامل تعهد مالی سهامدار به شرکت منوط است.

 

به طوری که بیان شد؛ سرمایه شرکت در شرکت های تجاری بویژه شرکت های سهامی، از محل آورده های نقدی و غیر نقدی سرمایه گذاران تامین می شود و «سهم» نیز به طور مستقیم به سرمایه شرکت سهامی مربوط می شود و سرمایه گذار بر مبنای آورده مالی و یا تعهد به تامین آن است که در شرکت ذیسهم شناخته می شود و حسب شرایط «گواهی موقت سهم» و یا «ورقه سهم» در اختیار وی قرار داده می شود. از سوی دیگر قانون‌گذار نیز با توجه به اینکه در شرکت های سرمایه محور، سرمایه تنها منبع تامین دیون شرکت به حساب می‌آید، در مطابقت سرمایه اعلامی شرکت با آورده واقعی سرمایه گذاران توجه ویژه دارد. بر این اساس؛ هر آنچه که خارج از این چهار چوب قانونی و بدون مابه الازاء مالی از سرمایه، به عنوان سهم در اختیار اشخاص قرار داده شود را نمی توان «سهم» به مفهوم واقعی آن تلقی کرد. بر پایه همین استدلال اوراق و امتیازاتی که با عنوان «سهام موسس» و بدون مابه الازاء مالی و صرفاً در ازاء برخی خدمات و اعتبار حضور و …. در اختیار برخی موسسین قرار داده می شود، بواسطه اینکه در قبال صدور آن سرمایه ای به شرکت اختصاص نیافته را نمی توان در مفهوم واقعی «سهم» قرار داد.

 

در شرکت های سهامی، «تعهد» و «حقوق» و «اختیار» سهامدار بر پایه میزان سهم وی قرار داده شده است و تحصیل سود و تحمیل زیان به وی نیز بر همین اساس صورت خواهد پذیرفت. ‌بنابرین‏ اگر امکان مداخله سرمایه گذار در امور شرکت نیز بر همین مبنا قرار داده شود، منصفانه خواهد بود چرا که ایجاد تناسب میان ریسک و خطر پذیری سرمایه گذار با کنترل وی بر امور شرکت، منطقی ترین حقی است که در قبال سرمایه گذاری وی می توان به او عرضه کرد و این امر قاعده ای نیست که قانون‌گذار در وضع مقررات مربوط به شرکت های سرمایه ای، نسبت به آن بی توجه بوده باشد و یا مصلحتی را بر خلاف آن برتابد و یا آن را دستخوش مصلحتی دیگر قرار دهد.

مبحث دوم: آثار مترتب بر سهم

 

از آثار مترتب بر سهم؛ به دو دسته از امور می توان اشاره کرد. ابتدا تعهداتی که سهامدار به تبع سهام خود مقید به آن است. دوم حقوقی که سهامدار به سبب سهام خود، از آن منتفع خواهد شد. حقوق مربوط به سهام خود شامل دو دسته است. «حقوق مالی» و «غیر مالی» که به تبع سهم در اختیار سهامدار قرار داده می شود. لازم بذکر است که از حقوق غیر مالی سهم، با عنوان «اختیار» هم می توان یاد کرد.[۴]

 

بند نخست: تعهد مترتب بر سهم

 

به طوری که بیان شد؛ عمده ترین تعهد مترتب بر سهام شرکت های سهامی عام، علاوه بر التزام سهامدار به اساسنامه شرکت، تعهدی است که سهامدار به پرداخت وجه مورد تعهد سهم خود در برابر شرکت دارد.[۵] همان گونه که قبلاً بیان شد، تعهد سهامدار به پرداخت وجه مورد تعهد سهم، به «گواهی موقت سهم» مربوط می شود و به «برگه سهم» که صدور آن به تصفیه این وجوه منوط است، ارتباطی پیدا نمی کند.

 

نکته مهم در رابطه با ماهیت تعهد مربوط به سهم، انصراف آن از ضمانت اجراهای عمومی سایر تعهدات است. به طوری که؛ در عموم تعهدات مدیون در هر حال ملزم به اداء دین خود بوده و اموال وی وثیقه دین وی محسوب می شود و دائن استیفاء طلب توسط دائن در هر حال وجود دارد. اما در رابطه با تعهد و بدهی سهامدار بابت وجوه مورد تعهد سهام، قانون‌گذار از این قاعده پیروی نکرده و در مقررات ماده ۳۳ و ۳۵ لایحه اصلاحی قانون تجارت، در مطالبه دین موضوع این تعهد صرفاً به ارسال اخطار به سهامدار و تادیه آن در صورت تمکین سهامدار اکتفا کرده و در غیر اینصورت سهام سهامدار مدیون بفروش رسیده و از محل فروش آن مبلغ اسمی سهم که دین سهامدار محسوب می شود، تامین و تادیه می شود. و در این رابطه از سایر ضمانت اجراهای مربوط به استیفاء طلب و یا حتی الزام سهامدار به پرداخت وجه آن تبعیت نمی شود و صرفاً به سلب امکان رأی‌ برای این قبیل سهام اکتفاء شده است. [۶] ‌بنابرین‏ آن گونه که در سایر تعهدات مالی مقرر است، مفهوم تعهد در رابطه با تعهد موضوع سهام تعهد شده حاکم نخواهد بود.

 

بند دوم: حقوق مترتب بر سهام

 

حقوق مترتب بر سهام که هم برگه سهم و هم گواهی موقت سهم را در بر می‌گیرد، خود بر دو دسته تقسیم بندی شده که در ۲ قسمت مورد بررسی دقیق قرار می‌گیرد.

 

الف) حقوق مالی و حقوق غیر مالی مترتب بر سهام

 

در این قسمت ابتدا به حقوق مالی سهام و تفاوت های آن با سایر حقوق مالی و سپس به ذکر انواع سهام پرداخته می شود و سپس به حقوق غیر مالی سهام که از آن با عنوان اختیار نیز می توان یاد کرد، پرداخته می شود. اما موضوعی که در ارتباط بیشتری با موضوع این تحقیق است، راجع به حق رأی‌ سهام است که در زمره حقوق غیر مالی سهم قرار گرفته و به جهت اهمیت موضوع در یک بند مجزا به صورت دقیق تر به آن پرداخته خواهد شد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:48:00 ب.ظ ]




 

۲-۳ اصول تامین مالی اسلامی

 

از آنجایی که مبنای فعالیت بانکداری متداول (غربی) بر اساس ارزش ذاتی پول بنا نهاده شده است و با احکام اسلامی (منع ربا) در کشور های مسلمان همخوانی نداشت، دانشمندان مالی اسلامی بر اساس عقود شرعی به نوآوری های مالی و ایجاد ابزاری که در این کشورها کارایی داشته باشد، روی آوردند.که حاصل آن ایجاد سیستم بانکداری اسلامی در کشورهای اسلامی و نیز ارائه ابزارهای تامین مالی اسلامی (صکوک) بود.

 

۲-۳-۱ تاریخچه بانکداری اسلامی

 

بیش از سی سال از تأسیس بانک های اسلامی می گذرد. هر یک از بانک های اسلامی به تناسب مذهب فقهی و وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه کوشیده از انواع شیوه ها برای تامین مالی خانوارها، بنگاه ها و دولت ها استفاده کند. این تنوع شیوه ها تامین مالی گرچه در کوتاه مدت مناسب است و باعث کسب تجربه و شناسایی شیوه های کاراتر می شود اما در بلند مدت مانع از شکل گیری نظام بانکداری اسلامی یک پارچه در کشورهای اسلامی می شود. بر این اساس ضرورت دارد به سوی طراحی شیوه های استاندارد که از جهت فقهی و کارایی مورد وفاق تمام بانکداران مسلمان باشد، حرکت کنیم. در این جهت به صورت خلاصه شیوه های تامین مالی برخی از بانک های مهم اسلامی بررسی می شود. (موسویان ۱۳۸۸).

 

۲-۳-۱-۱ بانکداری اسلامی مصر

 

بانکداری اسلامی مربوط به کشور مصر است، دکتر احمد النجار در سال ۱۹۶۳ میلادی مؤسسه‌ای را تأسیس کرد که ‌بر اساس آموزه‌های اسلامی فعالیت می‌کرد. این مؤسسه به علت سیاسی با شکست روبه‌رو شد. در سال ۱۹۷۲ بانک اجتماعی ناصر به ‌وسیله دولت مصر تأسیس شد و ‌بر اساس نظام بدون بهره شروع به فعالیت کرد، بعد از آن بانک‌های اسلامی دیگری در مصر تأسیس شدند و روش‌های گوناگون تأمین مالی را تجربه کردند، امروزه بانک‌های اسلامی مصر از راه قرض‌الحسنه، مرابحه، اجاره، اجاره به شرط تملیک، سلف، استصناع، مضاربه و مشارکت، تسهیلات پرداخت می‌کنند (موسویان, ۱۳۸۸).

۲-۳-۱-۲ بانکداری بدون ربای ایران

 

بانکداری بدون ربای ایران که از سال ۱۳۶۳ آغاز به کار کرده کامل‌ترین روش‌های تأمین مالی را به کار گرفته است، بانک‌های ایران که همه ‌بر اساس قانون عملیات بانکی بدون ربا کار می‌کنند برای تأمین مالی مشتریان و طرح‌های اقتصادی از روش‌های قرض‌الحسنه، قرارداد‌های مبادله‌ای (فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک، جعاله، سلف و خرید دین)، قرارداد‌های مشارکتی (مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی، مضاربه، مزارعه و مساقات) و سرمایه‌گذاری مستقیم، استفاده می‌کنند (موسویان, ۱۳۸۸).

 

۲-۳-۱-۳ بانک دبی اسلامی

 

این بانک که در جایگاه نخستین بانک خصوصی اسلامی شناخته می‌شود، در سال ۱۹۷۵ میلادی تأسیس شد این بانک برای تأمین مالی مشتریان از شیوه های قرض‌الحسنه، مرابحه، اجاره، استصناع، مضاربه و مشارکت استفاده می‌کند (موسویان, ۱۳۸۸).

 

۲-۳-۱-۴ بانک اسلامی اردن

 

این بانک نیز که از نخستین بانک‌های اسلامی شمرده می‌شود، برای تأمین مالی مشتریان از شیوه های قرض‌الحسنه، مرابحه، مضاربه و مشارکت کاهنده استفاده می‌کند (موسویان، ۱۳۸۳: ۱۳۰).

 

۲-۳-۱-۵ بانک توسعه اسلامی

 

این بانک که در سال ۱۹۷۵ میلادی تأسیس و به صورت بین‌المللی فعالیت می‌کند، برای تأمین مالی طرح‌ها و پروژ‌های عمرانی از شیوه های قرض‌الحسنه، مرابحه، اجاره به شرط تملیک، استصناع، مضاربه و مشارکت استفاده می‌کند (موسویان, ۱۳۸۸).

 

۲-۳-۱-۶ بانک الجزیره عربستان

 

این بانک که در سال ۱۹۷۵ میلادی تأسیس و امروزه یکی از بانک‌های بزرگ اسلامی شمرده می‌شود، برای تأمین مالی مشتریان از شیوه های قرض‌الحسنه، مرابحه، اجاره، استصناع، مضاربه و مشارکت استفاده می‌کند (موسویان, ۱۳۸۸).

 

۲-۳-۱-۷ بیت‌التمویل کویت

 

این بانک که در سال ۱۹۷۷ میلادی تأسیس و امروزه دومین بانک‌ بزرگ اسلامی شمرده می‌شود، برای تأمین مالی مشتریان از شیوه های قرض‌الحسنه، مرابحه، اجاره، سلف، استصناع، مضاربه و مشارکت استفاده می‌کند (موسویان, ۱۳۸۸).

 

۲-۳-۱-۸ بانکداری اسلامی سودان

 

نخستین بانک اسلامی سودان بانک فیصل بود که در سال ۱۹۷۷ میلادی تأسیس و در کنار بانک‌های متعارف فعالیت می‌کرد، تحول اساسی در بانکداری سودان در سال ۱۹۹۲ رخ داد و مطابق قانون هر معامله‌ای که مطابق شریعت نبود در بخش مالی ممنوع اعلام شد و ‌به این ترتیب بانکداری سودان نیز مانند ایران به صورت کامل ‌بر اساس بدون ربا طراحی شد. بانک‌های اسلامی سودان برای تأمین مالی مشتریان از شیوه های قرض‌الحسنه، مرابحه، اجاره، جعاله، مضاربه و مشارکت استفاده می‌کنند (موسویان, ۱۳۸۸).

 

۲-۳-۱-۹ بانکداری اسلامی پاکستان

 

روند اسلامی‌شدن نظام بانکی در پاکستان از سال ۱۹۷۷ شروع شد و از سال ۱۹۸۰ به صورت رسمی بانک‌های اسلامی شروع به کار کردند و از سال ۱۹۸۵ و با ممنوعیت نظام مبتنی بر بهره، کل نظام بانکی تبدیل به بانکداری بدون ربا شد. بانک‌های اسلامی پاکستان برای تأمین مالی مشتریان از شیوه های قرض‌الحسنه، مرابحه، اجاره، اجاره به شرط تملیک، خرید دین، مضاربه و مشارکت استفاده می‌کنند (موسویان, ۱۳۸۸).

 

۲-۳-۱-۱۰ بانکداری اسلامی مالزی

 

سابقه بانکداری اسلامی در مالزی به سال ۱۹۶۳ مربوط می‌شود زمانی که «مؤسسه پس‌انداز زائرین» برای سرمایه‌گذاری سپرده‌های حجاج مالزی تشکیل شد اما فعالیت رسمی بانک‌های اسلامی از سال ۱۹۸۳ که قانون بانکداری اسلامی تصویب شد، با تأسیس بانک برهاد آغاز شد و تا سال ۱۹۹۳ فقط بانک اسلامی مالزی بود بعد از آن بانک‌های دیگری تأسیس شد. بانک‌های اسلامی مالزی برای تأمین مالی مشتریان از شیوه های قرض‌الحسنه، مرابحه، اجاره، اجاره به شرط تملیک، خرید دین، تورق، مضاربه و مشارکت استفاده می‌کنند (موسویان, ۱۳۸۸).

 

۲-۳-۲ شیوه های تأمین مالی از دیدگاه اسلام

 

دین اسلام در کنار تحریم قرض با بهره به عنوان ربا، قراردادهای متعدد و متنوعی جهت سامان‌دادن نیازهای مردم تأیید ‌کرده‌است. برخی از این قراردادها افزون بر کاربردهای فردی قابلیت کاربرد سیستمی در نظام اقتصادی به‌ویژه بازارهای مالی اسلامی و بانک‌ها را نیز دارند. در این قسمت ابتدا با تعریف، ماهیت، ارکان و شرایط صحت این قراردادها آشنا می‌شویم

 

۲-۳-۲-۱ قرض الحسنه

 

یکی از قراردادهایی که می‌تواند در بخش تخصیص منابع در سیستم مالی اسلامی مورد استفاده قرار گیرد، قرارداد قرض بدون بهره یا قرض‌الحسنه است.

 

تعریف قرض.قرض در لغت به معنای بریدن است و در اصطلاح قرض عقدی است که به موجب آن احد طرفین مقدار معینی از مال خود را به طرف دیگرتملیک می‌کند که طرف مذبور مثل آن را از حیث مقدار و جنس و وصف رد نماید و درصورت تعذر رد مثل، قیمت یوم الرد را بدهد (حقوق مدنی، ماده ۶۴۸).

 

ارکان عقد قرض

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:51:00 ب.ظ ]




 

۹٫ Pawlak, R. (1970). Manufacturer’s Design Liability: The Expanding Frontiers of the Law, Defense Law Journal, vol.19, 148-171

 

۱۰٫ Phillips, J. (1977). The Standard for Determining Defectiveness in Products Liability. Cincinnati Law Review, Vol. 46, 101-121.

 

۱۱٫ Traynor, R. (1965). The ways and meanings of defective products and strict liability. Tennessee Law Review, vol. 32, 363-376.

 

۱-۴- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

همان گونه که ذکر شد رکن مسئولیت ناشی از کالای معیوب- اعم از مسئولیت قراردادی و قهری-، معیوب بودن کالا است. با توجه ‌به این­ که مفهوم عیب در قانون مدنی و سایر قوانین همچنان مبهم باقی مانده است؛ مفهوم عیب و رمزگشایی از اینکه چه کالایی معیوب و تولید و فروش آن موجب ایجاد مسئولیت است اهمیت فراوانی داشته و شرط تحقق مسئولیت و در نتیجه اجرای قانون و جبران خسارات زیان­دیدگان است. از سوی دیگر شناخت مفهوم عیب و معیار و ملاک تشخیص آن در ارزیابی خسارات قابل مطالبه ضروری است بر این اساس به نظر می‌رسد بررسی مفهوم عیب، معیار و ملاک تشخیص آن در مسئولیت ناشی از کالای معیوب و به ویژه در مسئولیت ناشی از عیب تولید – با توجه به خیل عظیم تولیدکنندگان صنعتی- در راستای پاسخ به سؤالات ذیل ضرورت دارد.

 

۱-۵- سؤالات پژوهش

 

سؤال اصلی:

 

الف– آیا مفهوم عیب در عیب تولید با مفهوم سنتی (فقهی و حقوقی) آن تفاوت دارد؟

 

سؤالات فرعی:

 

الف. آیا خطر ناشی از استعمال یک محصول نیز عیب آن کالا شمرده می‌شود؟

 

ب. آیا تأییدیه­ی مؤسسه­ی استاندارد، دلیل بر سلامت و غیر معیوب بودن کالا است؟

 

ج. آیا اراده طرفین در معیوب تلقی شدن کالا مؤثر است؟

 

د. آیا فقدان اوصاف ذاتی یا اساسی کالا، عیب آن کالا محسوب می‌شود؟

 

۱-۶- اهداف پژوهش

 

هدف پژوهش حاضر در مرتبه­ی نخست توسعه و افزایش دانش تئوریک علم حقوق در زمینه­­ی مورد بحث و شفاف نمودن جوانب موضوع مورد تحقیق در حقوق ایران، آمریکا و فقه امامیه است. در این خصوص ‌می‌توان به عنوان نمونه و به طور مشخص از اهداف ذیل نام برد.

 

۱- بررسی تحولات و رویکردهای نوین در خصوص مفهوم عیب کالا که موجد مسئولیت است.

 

۲- ارائه­ تعریف و مفهوم دقیق و مناسب از عیب کالا، ارائه­ ملاک و ضابطه­ی تشخیص عیب کالا و اقسام آن.

 

۳- مطالعه­ تطبیقی ماهیت عیب در حقوق آمریکا.

 

۱-۷- فرضیه‌های پژوهش

 

فرضیه­ اصلی:

 

مفهوم عیب در عیب تولید از مفهوم سنتی (فقهی و حقوقی) عیب فاصله گرفته و اعم از آن است.

 

فرضیه ­های فرعی:

 

۱- هرگاه استفاده­ متعارف از کالایی، ملازمه با برخی خطرات داشته باشد چنین کالایی را نمی‌توان معیوب تلقی نمود.

 

۲- تأییدیه­ی مؤسسه­ی استاندارد، دلیل قطعی بر سلامت و غیر معیوب بودن کالا نبوده و صرفاً اماره‌ای بر سلامت کالا است که خلاف آن قابل اثبات خواهد بود.

 

۳- اراده­ی طرفین در سالم یا معیوب تلقی شدن کالا مؤثر است و امکان دارد کالایی که در عرف معیوب تلقی می‌شود در رابطه­ طرفین معیوب نباشد و یا بالعکس.

 

۴- فقدان اوصاف ذاتی یا اساسی کالا، عیب آن کالا محسوب نمی‌گردد.

 

۱-۸- روش تحقیق

 

روش انجام پژوهش مانند اکثر پژوهش‌های صورت گرفته در علم حقوق، تحلیلی-توصیفی است و اطلاعات به شیوه کتابخانه‌ای و اسنادی جمع‌ آوری شده است. نویسنده با مراجعه به کتب و مراجع مرتبط در حقوق ایران، فقه امامیه و حقوق آمریکا و مطالعه­ مقالات فارسی و انگلیسی، به جمع‌ آوری مطالب پرداخته، سپس با تحلیل و توصیف این مطالب اقدام به ترسیم پلان و نگارش پایان‌نامه نموده است.

 

فصل دوم: مفاهیم

 

در این فصل، مفهوم کالا و انواع آن، مفهوم تولیدکننده، ‌توزیع کننده‌ی، عرضه‌کننده، فروشنده، خریدار و مصرف‌کننده به عنوان اشخاص دخیل در چرخه‌ی تولید تا مصرف کالا مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

 

۲-۱- کالا و انواع آن

 

در این قسمت ابتدا مفهوم کالا و انواع آن بیان و در پایان، منظور از کالا در عیب تولید مورد بحث قرار می‌گیرد.

 

۲-۱-۱- کالا

 

کالا در لغت فارسی به معنای متاع، مال‌التجاره، لباس و اسباب خانه آمده است. (عمید،۱۳۷۹: ۱۶۱۳) معادل عربی کالا، متاع به معنای هر چیزی که نیازها را رفع کند از قبیل طعام، اسباب خانه، ادوات و غیر آن به استثنای طلا و نقره است. (مسعود، بی‌تا: ۴۴۶) معانی اصطلاحی متعددی برای کالا ذکر شده که به عنوان نمونه به موارد ذیل اشاره می‌شود:

 

۱- هر مال منقول (جعفری لنگرودی،۱۳۸۸: ۲۹۹۸)

 

۲- کالا اجناس و اموالی دانسته شده که جنبه تجارت و مبادله داشته و دارای مصرف می‌باشند. (صالحی، ۱۳۷۲: ۲۵۳)

 

۳- کالا اعم از ساخته شده، خام و غیره شامل هر شیء خارج از وجود انسان است که خواهش بشری را برآورده می‌سازد، خواه مادی باشد و خواه غیرمادی. (مؤسسه‌ مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی، ۱۳۷۷: ۶۲۸)

 

۴- منظور از کالا عبارت است از هر چیز دارای ارزش اقتصادی که قابلیت تقویم به پول را داشته و برآورده کننده‌ نیازی از نیازهای انسان ‌باشد. (مددی، ۱۳۸۸، ۲۹)

 

۵- کالا شامل کالاهای منقول می‌گردد که ممکن است خود کالای مجزا باشد یا در کالای منقول دیگر و یا در مالی غیرمنقول نصب شده باشد. (ابراهیمی،۱۳۸۲: ۵۳)

 

در حقوق ایران هرچند قانون‌گذار در موارد متعددی از لفظ «کالا» استفاده نموده لیکن فقط در بند ۲ ماده یک قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ‌ایران و اجراء سیاست‌های کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی مصوب ۱۳۸۷ کالا را «هر شیء منقول و یا غیر منقول دانسته است که می‌تواند مورد مبادله و استفاده قرار گیرد» و در سایر قوانین[۴] تعریفی از آن ارائه نکرده است؛ ‌بنابرین‏ در حال حاضر و در نظام حقوقی ایران، کالا معادل مال دانسته شده و مصادیق آن بسیار متنوع است و از مواد خوراکی و آشامیدنی تا مواد شیمیایی و بهداشتی، انواع اسباب و لوازم خانگی، ابزارهای صنعتی، اسباب‌بازی‌ها، وسایل نقلیه، پوشاک، مواد دارویی و پزشکی، مصالح به کار رفته در ساختمان‌ها، آب، برق، گاز، تلفن و حتی اموال غیرمنقول و خدمات را نیز در برمی­گیرد.

۲-۱-۲- انواع کالا

 

کالاها از نظر چگونگی برآورده ساختن نیازهای مصرف‌کننده به کالاهای نهایی، تولیدی و واسطه‌ای تقسیم می‌شوند. فایده این تقسیم‌بندی در علم حقوق به لحاظ تشخیص مسئول خسارات ناشی از عیب کالا است. چنان چه عیب کالای نهایی به علت عیب در کالای سرمایه‌ای یا واسطه‌ای باشد، مسئولیت ناشی از عیب کالای نهایی ممکن است با توجه به شرایط و اوضاع و احوال بر عرضه‌کننده‌ کالای سرمایه‌ای یا واسطه‌ای به تنهایی یا به همراه عرضه‌کننده کالای نهایی تحمیل گردد.

 

۲-۱-۲-۱- کالاهای سرمایه‌ای یا تولیدی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ق.ظ ]




 

الف – نگهداری

 

۱ – دیدگاه فقهی

 

حضانت، نگهداری و حمایت از طفل و تأمین نیاز های جسمی و روانی او است. فقها بر این باورند که فرزندان در واقع امانتی از جانب خداوند نزد پدران و مادرانشان هستند و شایسته است به درستی و با دقت تمام از آن‌ ها مراقبت کرده و در محافظت و مراقبت از جسم آن‌ ها کوشا باشند[۵۹].

 

۲ – دیدگاه قانونی

 

مطابق ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی، پدر و مادر موظف هستند از فرزند خود نگاهداری نمایند. از نقطه‌ نظر حقوق‌دانان، نگاهداری به‌معنای عام کلمه شامل همه کارهایی است که برای سرپرستی و مواظبت از کودک لازم است[۶۰]. نگاهداری باید به حدی باشد که لااقل صحّت جسمانی طفل تأمین گردد. ‌بنابرین‏ کلیه اقدامات لازم از قبیل محافظت از طفل در مقابل گرما و سرما، رعایت بهداشت جسمانی او و اجرای برنامه غذایی و آشامیدنی، تأمین لباس طفل[۶۱]و امثال آن، آن چه سن طفل اقتضای آن را دارد، و چنانچه طفل بیمار گردد بردن نزد پزشک متخصص و دادن دوا و پرستاری لازم از وظایف مربوط به نگاهداری طفل است. در هر سنی صغیر یک نوع نگهداری می‌خواهد که متناسب با طبیعت او می‌باشد[۶۲].

 

۳ – دیدگاه قانون حمایت از خانواده

 

به‌موجب ماده ۱۲ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۵۳، دادگاه درصورت صدور گواهی عدم سازش ترتیب نگاهداری اطفال را معین می‌کند. ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ نیز به دادگاه این اختیار را داده تا درمورد چگونگی حضانت و نگهداری اطفال تصمیم بگیرد. این دو قانون درکنار واژه حضانت از نگهداری نام برده‌اند و چنین برداشت می‌شود که در حضانت مسئله‌ای که در ابتدا مورد توجه قانون‌گذار واقع شده بحث حفاظت و نگهداری مادی از طفل است. ‌بنابرین‏ اولین تکلیفی که حضانت برعهده والدین می‌گذارد، مواظبت از کودک و حفاظت از او دربرابر خطرات مادی و حوادث و سوانحی است که جسم او را به‌خطر می‌اندازد. همچنین پدر و مادر وظیفه دارند سلامت طفل را تأمین کرده و هر اقدامی که درجهت رشد و نمو فیزیکی او لازم به‌عمل آورند.

 

ب – تربیت

 

۱ – دیدگاه فقهی

 

اسلام به دوران طفولیت توجه بسیاری نموده و شارع مقدس تأمین سعادت طفل را در سایه تمدن و تربیت اسلامی عملی می‌داند. فقها از حضانت سخن گفته‌اند و ظاهر، آن است که مقصود فقها از کلمه حضانت معنای عامی است که شامل تربیت نیز می‌شود هرچند که به صورت مستقل از مسائل مربوط به آن بحث نکرده‌اند. مرحله کودکی مرحله تعلیم و تربیت است و آن چه که والدین یا معلم و دیگران به کودک می‌آموزند در قلب او نفوذ می‌کند[۶۳]. گفته شده حضانت، شرعاً تربیت کسی است که نمی‌تواند مستقلاً امور مربوط به خود را در آن چه به مصلحت او است اداره کند[۶۴]. تربیت، حقِ فرزندان است[۶۵]. والدین باید به فرزندانشان احکام اسلام را بیاموزند همچنین واجبات دینی را که هنگام بلوغ، مکلف به انجام آن‌ ها می‌شوند مانند طهارت و نماز و روزه و همچنین دوری از محرمات و رذائلی که شارع مقدس به انجام آن‌ ها حتی از جانب غیرمکلفین، راضی نیست مانند دزدی و زنا آموزش دهند و به تربیت آن‌ ها به شیوه نیکو و با مهربانی بپردازند و آنان را به سعادت دنیوی و اخروی سوق دهند و فرزندانشان از هرآن‌چه که باعث انحراف و گمراهی آنان می‌شود حفظ کنند و به‌عبارت دیگر به تربیت طفل بپردازند و اموری را که برای مصلحت طفل، ضرورری است به او آموزش دهند. پدر و مادر می‌توانند با تربیت صحیح طفل، او را به توحید و معرفت رهنمون ساخته و موجب سعادتمندی او شوند و یا با تربیت نادرست موجب ضلالت و بدبختی او شوند؛ ‌بنابرین‏ مسئولیت والدین درقبال تربیت فرزندانشان بسیار عظیم و جدی است[۶۶].

 

۲ – دیدگاه قانونی

 

قانون‌گذار در ماده ۱۱۰۴ قانون مدنی، تربیت را از وظایف پدر و مادر دانسته و همچنین آن را از عناصر حضانت می‌داند. واژه تربیت به پرورش و فراهم کردن زمینه رشد استعدادهای انسانی دلالت می‌کند[۶۷]. هدایت کودک در شناسایی محیط و آموختن تجربه زندگی و عادات و رسوم آن و تأمین وسیله تحصیل و مانند این‌ها در شمار تکالیف مربوط به تربیت کودک است[۶۸].

 

تربیت طفل عبارت است از آموختن آداب اجتماعی و اخلاق متناسب با محیط خانوادگی او و همچنین کوشش در فرا گرفتن علم یا صنعت یا حرفه متناسب با زمان و وضعیت اجتماعی خانوادگی که بعداً بتواند به وسیله به دست آوردن عایدات کافی زندگانی خود را به رفاه بگذراند[۶۹]. این است که ماده ۱۱۷۸ قانون مدنی می‌گوید :« ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش برحسب مقتضی اقدام کنند و نباید آن ها را مهمل بگذارند ».

۳ – دیدگاه قانون حمایت از خانواده

 

قانون حمایت از خانواده مصوب سال ۱۳۵۳، در بحث حضانت از « تربیت » نام نبرده اما با توجه ‌به این‌که به‌موجب ماده ۱۲ این قانون، دادگاه با توجه به وضع اخلاقی ابوین، مسئول حضانت را مشخص می‌کند باید گفت که در این قانون نیز به وضع رو حی و اخلاقی کودک توجه شده و ‌بر اساس ماده ۱۳ چنانچه وضعیت طفل از لحاظ اخلاقی در معرض خطر قرار گیرد، حضانت را به شخص دیگری محول می‌کند.

 

در قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۹۱، در بحث حضانت در فصل پنجم در کنار واژه حضانت از نگهداری اطفال نام برده‌ و در سایر مواد نیز همین رویه را پیش گرفته ‌است و به نظر می‌رسد که تربیت طفل مورد توجه قانون‌گذار واقع نشده. اما قانون حمایت از خانواده به مصالح و منافع فرزندان توجه ویژه‌این نموده و علاوه‌بر آن با اندکی دقت متوجه می‌شویم که در فصل هفتم که مقررات کیفری را بیان نموده به بحث تربیت نیز توجه کرده ‌است. قانون‌گذار در ماده ۵۰، مجازات ازدواجی را که برخلاف مقررات ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی صورت گرفته بیان نموده و در تبصره این ماده، مسئول حضانت را عهده‌دار تکالیف نگهداری، مراقبت و تربیت طفل دانسته ‌است.

 

پ – رضاع

 

۱ – دیدگاه فقهی

 

رضاع به‌معنی شیر دادن است و نهایت مدت آن، دو سال کامل[۷۰] و کمترین زمان آن بیست و یک ماه می‌باشد[۷۱]. و لِبَأ نیز به اولین شیر هنگام تولد طفل[۷۲] یا تا سه روز پس از تولد[۷۳] گفته می‌شود. اکثر فقهای شیعه معتقدند که مادر مکلف نیست فرزند خود را شیر بدهد[۷۴] مگر هنگامی که مرضعه ای جز مادر طفل یافت نشود و یا پدر کودک از اجیر کردن مرضعه، ناتوان باشد که در این ‌صورت شیر دادن به کودک بر مادر واجب می شود[۷۵]. از نظر امام خمینی شیر دادن به کودک چه به صورت مجانی و چه با اجرت بر مادر واجب نیست و این حکم درصورتی هم که مرضعه‌ دیگری جز مادر یافت نشود اما از راه‌های دیگر که ضرری برای کودک ندارد بتوان او را حفظ و نگهداری کرد، جاری است[۷۶].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:38:00 ق.ظ ]




 

به عنوان نتیجه، بعید است که هوگ راد هلندی از این مسیر منحرف گردد. با این وجود، به نظر می‌رسد که در ۲۰۰۱ در خصوص انتخاب صورت‌گرفته از سوی طرفین قراردادی برای اعمال CMR در خصوص حمل‌ونقل جاده‌ای داخلی که هیچ عنصر خارجی نداشته، این کار انجام شد.[۸۶] در این پرونده هوگ راد تعیین کرد که قواعد CMR بر مقررات متعارض حقوق قابل اعمال داخلی برتری دارد. نیاز به گفتن نیست که هوگ راد دلیل مشروعی برای این نوع تصمیم گیری داشته است. دلیل آن را می‌تواند در مادۀ ۸:۱۱۰۲BW یافت.[۸۷] این ماده به طرفین اجازه می‌دهد که از قواعد الزام‌آور مسئولیت متصدی در خصوص حمل‌ونقل جاده‌ای مقرر در مادۀ ۸:۱۰۵BW منحرف شوند. اگر آن‌ ها صریحاً توافق کنند که در خصوص حمل‌ونقل مقصود این کار را انجام دهند و چنین توافقی در قرارداد جداگانه بیان گردد.[۸۸]

 

۳-۱- قانون حاکم بر حمل مرکّب در صورت عدم وجود قانون واحد قابل اعمال

 

در بسیاری از موقعیت‌ها دادگاه باید تعیین کند کدام رژیم ملی در اختلاف حمل‌ونقل مرکّب اعمال می‌گردد. بارزترین نمونه آن است که هیچ کنوانسیون بین‌المللی در خصوص قرارداد حمل‌ونقل مستقیماً اعمال نمی‌گردد؛ زیرا موضوع مورد اختلاف، خارج از محدودۀ اعمال کنوانسیون‌های حمل‌ونقل است. این مورد معمولاً زمانی رخ می‌دهد که مرحلۀ وقوع خسارت یا ضرر، یک مرحلۀ حمل‌ونقل داخلی است که تحت پوشش هیچ یک از محدوده‌های رژیم حمل‌ونقل واحد قرار نمی‌گیرد و یا هنگامی که خسارت یا ضرر وارده بر کالا نمی‌تواند متمرکز باشد.[۸۹] به عنوان مثال حمل‌ونقل میکروسکوپ‌ها ازطریق هوایی و جاده‌ای از هوف‌دراپ در هلند، به بدفورد و کرو در انگلستان، به دوبلین در ایرلند و بعد به کرناردو در ایتالیا با TNT در سال ۲۰۰۰ منجر به چنین خسارت غیرمتمرکزی شد.[۹۰] از آنجایی که محل ورود خسارت مبهم بود، کارگران TNT، متهم به سرقت محموله شدند. در این دعوا با اعمال مادۀ (۴) ۴ کنوانسیون رم، قانون هلند قابل اعمال اعلام گردید.[۹۱] بر پایۀ قواعد حمل‌ونقل مرکّب قانون مدنی هلند نیز قواعد کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا به طور غیرمستقیم قابل اعمال بودند. دلیل آن هم این بود که کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا، در بین رژیم‌هایی که در مراحل مختلف حمل‌ونقل که احتمال داشت خسارت در ضمن آن‌ ها وارد شده باشد، رژیمی بود که بالاترین مقدار غرامت را مقرر می‌داشت.[۹۲]

 

علاوه بر اختلافاتی که شامل ضرر داخلی یا غیرمتمرکز (ضررهایی که در مراحل مختلف حمل رخ می‌دهند) می‌شوند، موقعیت‌هایی دیگری وجود دارند که در آن‌ ها باید رژیم ملی قابلیت اعمال را پیدا کند؛ زیرا که مسئله تحت پوشش کنوانسیون‌های بین‌المللی موجود قرار نمی‌گیرد. باید توجه داشت که برخی جاهای خالی در کنوانسیون‌های واحد حمل‌ونقل، تعمدی بوده‌اند. درعین‌حال، هنگامی که مسئله تحت شمول سایر کنوانسیون‌ها قرار می‌گیرد صریحاً از محدودۀ آن‌ ها مستثنا شده است؛ به طور مثال، اختلاف بیان‌شده در نزد رشتبانک[۹۳] آمستردام n vow,w حمل دسته های چوب از فنلاند به ژاپن، حاوی چنین استثنایی بود.[۹۴] رشتبانک مستقیماً قواعد ژنو-ویزبی را در خصوص قرارداد حمل‌ونقل قابل اعمال دانست؛ زیرا قرارداد ‌بر اساس بارنامه‌ای منعقد شد که در فنلاند (که عضو این معاهده است) صادر شده بود. از آنجایی که مادۀ یک این قواعد حمل‌ونقل حیوانات زنده را استثنا می‌سازد و در قرارداد مقرر شده بود که محموله باید روی عرشۀ کشتی حمل گردد و همان طور که در قواعد ژنو-ویزبی مقرر شده بود، رشتبانک مجبور بود پرونده را ‌بر اساس رژیم ملی قابل اعمال حل نماید. از آنجایی که در این پرونده قواعد مسئولیتی رژیم ژنو-ویزبی اعمال نگردید، می‌بایست ‌بر اساس قانون داخلی تعیین می‌شد که آیا متصدی به نحو مشروع، خود را از مسئولیت محموله بر روی عرشه مستثنا ساخته است یا نه. در این وضعیت اگر حقوق فنلاند قابل اعمال می‌بود، استثنای عام مسئولیت برای محموله روی عرشه قابل پذیرش قرار نمی‌گرفت. در حالی که حقوق هلند به طرفین قرارداد امکان مستثناسازی مسئولیت را در چنین شرایطی می‌دهد. از آنجایی که هیچ رژیم حقوقی ملی خاصی توسط طرفین انتخاب نشده بود، رشتبانک از مادۀ ۴ کنوانسیون وین برای اثبات قابلیت اعمال قانون ملی هلند بهره می‌جست.

 

این نمونه ها نشان می‌دهند که تقریباً اکثر دعاوی ناشی از قراردادهای حمل‌ونقل مرکّب تحت پوشش حقوق واحد حمل‌ونقل قرار می‌گیرند. از میان مسائلی که به حمل‌ونقل مرکّب مرتبط بوده و ورای محدودۀ اعمال کنوانسیون‌های حمل‌ونقل واحد هستند، مسئله مربوط به ضررهای غیرمتمرکز از مهم‌ترین این مسائل بوده و خلأهای بسیاری در حقوق حمل‌ونقل واحد پیرامون آن‌ ها وجود دارد. این جاهای خالی اکثراً غیرقابل پیش‌بینی و غیرعمدی بوده و در رژیم‌های حمل‌ونقل بین‌المللی با اعمال قواعد حقوق داخلی پر می‌شود. بااین‌حال، در خصوص ضرر غیرمتمرکز شناسایی و اعمال قواعد داخلی اجتناب‌ناپذیر است.

 

۳-۱-۱- قانون حاکم در خصوص خسارات غیرمتمرکز

 

در این‌خصوص باید بیان داشت که موقعیت‌هایی که شامل ضرر غیرمتمرکز است مستلزم تعیین رژیم حقوقی ملی قابل اعمال می‌باشند. عبارت خسارت غیرمتمرکز ظاهراًً به ضرر اشاره ندارد؛ بلکه به اوضاع ‌و احوالی اشاره دارد که خسارت یا ضرر به کالای حمل‌شده وارد آمده؛ اما محل و زمان دقیق ورود خسارت یا ضرر را دقیقاً نمی‌توان تعیین کرد.[۹۵] در ضررهای غیرمتمرکز، خود ضرر غیرمتمرکز نیست؛ بلکه علت ضرر باعث غیرمتمرکزبودن آن است.[۹۶] وقوع ضرر غیرمتمرکز به‌ خصوص زمانی که حمل‌ونقل با کانتینر انجام گردد فرضی محتمل‌الوقوع است.[۹۷] در این وضعیت، زمانی که علت ضرر یا خسارت نمی‌تواند به یک مرحلۀ خاص از حمل‌ونقل مربوط باشد، هیچ یک از کنوانسیون‌های واحد اعمال نخواهند گردید، مگر در اوضاع‌واحوال بسیار خاص[۹۸] که در آن یک یا بیش از یک کنوانسیون حمل‌ونقل اعمال می‌گردد و همچنین در وضعیتی که خسارت غیرمتمرکز در نتیجۀ قرارداد حمل‌ونقلی که شامل موارد زیر است، اعمال می‌گردد:

 

    1. مادۀ ۲ حمل‌ونقل جاده‌ای

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ق.ظ ]




 

مشارکت مردمی، باعث ایجاد تعهد، مسئولیت پذیری، همدردی، اعتماد و وفاداری در افراد جامعه نسبت به حکومت، دولت و جامعه شده و احساس مالکیت و تلاشگری را افزایش می‌دهد.

 

مشارکت باعث تقویت بنیانهای اعتقادی و عامل بروز و شکوفایی افکار و ایده های بدیع (خلاقیت و نوآوری) در عرصه جامعه می شود.

 

مشارکت، تضادها، تعارض ها و تنگ نظری ها را در درون جامعه کاهش می‌دهد و موجب افزایش وفاق، همدلی، همگرایی، انسجام و انتقادپذیری می شود.

 

مشارکت انگیزش را نیرومند می‌سازد و با ارضای نیازهای معنوی افراد جامعه، آن ها را ترغیب می‌کند که بیش از پیش در راستای اهداف راهبردی و بلند مدت جامعه تلاش بکنند(نژاد ایرانی، ۱۳۷۵).

 

مشارکت، حاشیه نشینی را از بین می‌برد. یکی از دشواری های عمده اکثر کشورهای در حال توسعه این است که اکثریت بی تفاوت در کنار اقلیتی دست اندرکار و مسئول قرار دارند، فراهم آوردن شرایط مناسب برای مشارکت مردم در سرنوشت خویش، راهکارهای برای بدر آمدن ار بی تفاوتی و مبارزه با حاشیه نشینی است.

 

مشارکت، فرهنگ سکوت را درهم می شکند و موجب به میدان کشیدن شدن گروه‌ها و قشرهای محروم جامعه شده و باعث می‌گردد آنان نیز پای به میدان فعالیت بگذارند و علاوه بر یافتن کرامت خود دوشادوش دیگران به تولید بپردازند.

 

مشارکت، ناتوانان را توانمند می‌سازد. ناتوانی یک امر عرضی است و نا ماهوی؛ بسیاری از مزدم در زندگی به ناتوانی گرفتارند چرا که بخت پروردن توانایی‌های خود را نیافته اند. مشارکت انسان را به راه توانمندی هدایت کرده و توانایی‌های بالقوه آنان را به شکوفایی می رساند(طوسی، ۱۳۷۱).

 

۲-۲-۶- دیدگاه امام راحل (ره) درباره مشارکت در فرهنگ جهادی

 

پس از انقلاب اسلامی، طرح ایده همبستگی و مشارکت عمومی برای همدلی مسلمانان، وحدت و یکپارچگی آنان، از ضروریات جهان اسلام و مه مترین استراتژی برای مقابله با توطئه های استکبار جهانی است. انقلاب اسلامی که شدیداً استکبار جهانی و سکولاریسم را به چالش کشانده، برای حفظ هویت خویش نیازمند، فاصله گرفتن از آن و تثبیت موقعیت و تحقق آرما نهای خویش است. از این رو، ایده همبستگی، وحدت و مشارکت عمومی به عنوان یک استراتژی همواره موضوعی بکر و تازه م یباشد. حضرت امام (ره) با اعتقاد راسخ به آیه (امام در سخن خود از مشارکت در تمام امور از جهت سیاسی و اقتصادی و شرکت در طراحی و اجرای امور و دانشجوهای عزیز، متخصصان، مهندسان، بازاریان و کشاورزان و همه قشرهای ملت ». ساختن کشور سخن گفته است داوطلب برای این است که ایران به طور مخروبه به دست ما آمده است را بسازند. از این جهت ما به یک جهاد نیاز داریم.

 

در این سخن از همه نیروها درخواست مشارکت شده است و از طرفی حوزه فعالیت نیروها را فقرزدایی و ساختن نقاط دور دست و محروم می‌داند.

 

۲-۲-۷- مبانی فلسفی مشارکت

 

به طور کلی مبانی فلسفی مشارکت از چهار دیدگاه قابل بررسی است که خلاصه آن ها در جدول شماره۲- ۱ ارائه شده است.

 

جدول ۲-۱ : اهداف و نکات کلیدی در دیدگاه های فلسفی مشارکت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظریه دموکراسی نگرش انسانی ابزار مدیریتی دیدگاه ایدئولوژیکی دموکراسی کاری

 

برابری قدرت

 

مسئولیت جمعی

 

جمع گرایی

 

حقوق بشر

رشد انسانی

 

نیازهای روحی و روانی

 

کار با معنی

 

بهداشت روانی

بهبود انسانی

کیفیت

 

رضایت

 

عملکرد

 

تعهد

 

بهروه وری

امور اخلاقی

 

اولویت سیاسی

 

ارزش مذهبی

 

تقاضای اجتماعی

 

لحن جهانی

(منبع: رهنورد، ۱۳۷۸)

 

مشارکت[۴] یکی از بهترین روش ها برای انتقال خواسته های سطح محلی به برنامه ریزان و مدیران شهری است. از دیدگاه ارنشتاین مشارکت دارای سطوح متفاوتی است. این سطح از بی قدرتی محض شهروندی تا کنترل شهروندی ادامه دارد. او مشارکت شهروند را به پلکانی توصیف ‌کرده‌است که از بی قدرتی شهروند شروع شده تا اختیار و قدرت تفویض شده شهروندی کشیده می شود.

 

 

 

دو پله اول ,اصلا شکلی از مشارکت مردمی را دارا نیست و فقط جنبه‌های ‌فریب‌کاری و دستکاری مردمی را در خود دارد. سطح میانی که سه پله دارد به انتقال اطلاعات و دریافت پیشنهادات می پردازد, اما ضمانتی بر اعمال نظرات و پیشنهادات وجود ندارد و شکل یک طرفه ای دارد. اما مرحله سوم که کنترل شهروندی را شامل می شود شامل شراکت, تفویض اختیار و کنترل شهروندی است. در این مرحله شهروندان به کار مسئولین شهری نظارت و مدیریت دارند.

 

نکته مهم این است که ایجاد مشارکت شهروندی به صورت پله ای و سلسله مراتبی است و بودن در هر مرحله دلیلی بر حرکت رو به رشد پله های مشارکتی است.

 

مشارکت از مؤلفه‌ های با اهمیت توسعه پایدار است و نتایج مطلوبی بر کارایی اجتماعی دارد. مشارکت پذیری محلی یکی از ظرفیت های با اهمیت اجتماعات انسانی است و به عنوان یکی از نتایج مطلوب سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار می‌گیرد.

 

از سویی مشارکت مردمی یکی از ابزار های با اهمیت مقتدر سازی است. مقتدر شدن مردم برای به عهده گرفتن مسئولیت های خود و برآمدن از آن ها به وسیله مشارکت و ورود مردم به چرخه امور محله ای و شهری ممکن خواهد شد (سعادت، ۱۳۷۲).

 

۲-۲-۸-پیش‌شرطهای مشارکت[۵]

 

شرایط و زمینه‌های آماده برای مشارکت را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد، پیش‌شرطهای‌ملی یا کلان و پیش‌شرطهای سازمانی خرد.

 

الف-پیش‌شرطهای ملی(کلان) : در فرایند مردمی کردن نظام اداری از آنجا که هدف حساس‌کردن مردم نسبت به سرنوشت حکومت و از بین‌بردن حالت بی‌تفاوتی در آن ها‌ است، باید ابتدا زمینه‌های مشارکت فراهم شود. افزایش ظرفیت‌نظام حکومتی مستلزم تامین زیر‌ساخت‌های‌ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متناسب با مشارکت است. در این راه بحرانهایی وجود دارد که پس از پشت سر گذاشتن آن ها می‌توان به‌مشارکت گروه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی ‌و سیاسی امید بست. بحرانهایی مانند بحران‌ هویت، بحران وحدت، بحران مشروعیت، بحران توزیع، بحران ارتباطات و بحران‌ مشارکت. در این فرایند سه جریان عمده نیز باید محقق گردد که عبارتند از نهادی کردن مشارکت، جامعه‌پذیری و درونی کردن.

 

بر اساس بحران‌های فوق شرایطی را که وجود آن ها، زمینه‌ساز تحقق مشارکت مردم در نظام‌اداری است به شرح زیر است:

 

*متشکل شدن جماعات و گروه‌های مختلف ‌جامعه. در این صورت افراد و گروه‌ها از عزلت‌گسیختگی و لا قیدی خارج شده و در قالب ‌تشکل‌ها، احزاب و انجمن‌های حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای هویت پیدا می‌کنند و از عناصری ‌بی‌هویت و خودباخته به اعضایی دارای نقش و اقتدار تبدیل می‌شوند.

 

*برقراری رابطه مورد قبول بین رهبران و مردم. این شرط که می‌توان از آن تحت عنوان‌مشروعیت و مقبولیت یاد کرد، گرچه خود تا حدودی ناشی از گسترش مشارکت واقعی‌مردم است اما تا حدود زیادی نیز منشاء بروز و ظهور مشارکت مردم است. این شرط بیانگر وجود رابطه بین قدرت و نظام ارزشی جامعه‌است. هرچه این رابطه قوی‌تر باشد مشروعیت‌مورد نیاز شرکت مردم در حکومت و مدیریت نیز قوی‌تر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ق.ظ ]




 

و بالاخره مجلس شورای اسلامی در مصوبه مورخه ۲۸/۶/۱۳۶۶ که در تاریخ ۱۵/۹/۱۳۶۷ به تأیید مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید و ازتاریخ ۵/۱۰/۱۳۶۷ در سراسر کشور اجرا شد و همچنان ادامه دارد ، اختلاس اموال دولتی را در ماده پنج قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری ، جرم دانسته و مقرر داشته است ؛

 

«هر یک ‌از کارمندان و کارکنان اداری و سازمان ها یا شوراها یا شهرداری ها و مؤسسات و شرکت های دولتی که به کمک مستمر دولت اداره می‌شوند یا دارندگان پایه قضایی و به طور کلی قوای سه گانه و همچنین نیروهای مسلح و مامورین به خدمات عمومی اعم از رسمی یا غیر رسمی وجوه یا مطالبات ‌یا حواله ها یا سهام و اسناد ‌و اوراق بهادار ‌یا سایر اموال متعلق به هر یک از سازمان ها و مؤسسات فوق الذکر یا اشخاص را که به حسب وظیفه به آن ها سپرده شده است ، به نفع خود یا دیگری برداشت و تصاحب نماید ، مختلس محسوب و به ترتیب زیر مجازات خواهد شد …»

 

چنان که ملاحظه می‌شود این ماده اولا ، جامع تر از سایر قوانین گذشته درباره اختلاس می‌باشد و ثانیاً ، اموال نهادهای انقلابی را جزو اموال عمومی و مأموران رسمی وغیر رسمی نهادها که بعد از انقلاب تحت عناوین واسامی مختلف تشکیل و فعالیت می‌کنند را جزو مأموران دولتی تلقی ‌کرده‌است و خلاهای موجود بالاخص در خصوص نهادهای انقلاب که با توجه به گسترش آن ها وتوسعه فعالیت آن­ها بالاخص در زمینه اقتصادی مثل بنیاد مستضعفان و در اختیار گرفتن اموال زیاد و داشتن اختیارات بی حد در زمینه‌های اقتصادی را پرنمود و آن ها را تابع ضوابط و شرایط مقرر قرار داد . تعدی چنین افرادی به اموال متعلق ‌به این نهادها که در حقیقت متعلق به عموم مردم می‌باشد ، اختلاس محسوب و قابل مجازات می‌باشد .

به علاوه این قانون شامل نیروهای مسلح نیز شده است که با توجه به لایحه قانونی اعاده صلاحیت دادگاه های دادگستری مصوب ۱۱/۸/۵۸ که ضمن آن دادگاه های انتظامی صلاحیت خود را در رسیدگی ‌به این جرایم از دست داده بودند و نیز به موجب قانون تشکیل دادگاه های عمومی و دیوان کیفر کارکنان دولت گردیده بود . با این کیفیت افسران و درجه داران و ‌هم‌ردیفان نظامی و کادر مسلح درنیروهای انتظامی و نظامی را در ردیف مأموران رسمی و غیر رسمی دولت به حسب مورد و با توجه به مقتضای شغل و منصب آن ها قرار داده و آن ها را نیز با سایرین یکسان قابل مجازات دانسته و بر آن ها نیز عنوان مختلس را با داشتن شرایط مقرر قانونی اطلاق کرده ، به علاوه نسبت به ماده ۴۰۰ قانون آیین دادرسی و کیفرارتش این قانون دارای این مزیت است که ماده ۱۵۲ قانون مجازات عمومی و ماده ۷۵ قانون تعزیرات ، کادر نیروهای مسلح و کارکنان و پرسنل نظامی را ازحیث خیانت به اموال و وجوهی که متعلق به اشخاص بوده ، حسب وظیفه به آن ها سپرده شده باشند ، مشمول عنوان اختلاس دانسته و از این حیث اشخاص مذکور را قابل مجازات دانسته است ، درادامه در سال ۱۳۶۷ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری برای تشدید مبارزه با اختلاس به تصویب رسید .

 

با عنایت به قوانین کیفری قبل و بعد از انقلاب ، روشن شد که از هنگام شروع به تدوین قانون کیفری ایران و حکومت قانون مدون در این کشور تاکنون عمل اختلاس جرم تلقی گردیده ، مرتکبین به مجازات مقرر ، محکوم می‌گردیده اند .

 

ب) حقوق عراق

 

باب ششم قانون عقوبات عراق، مصوب ۱۹۶۹، با عنوان ((الجرائمالمخلهبواجباتالوظیفه )) ، از ماده ۳۰۷ تا ماده ۳۴۱ ، به جرایمی چون رشوه ، اختلاس، تصرف غیر قانونی در اموال دولتی و اضرار به اموال دولتی ، اختصاص دارد. در ماده ۳۱۵ قانون عقوبات عراق که ، جرم اختلاس، اینچنین تعریف شده است: « هر شخص موظف یا متعهد به خدمات عمومی، مال، متاع و اوراقی را که مثبت حقی برای غیر است، اختلاس و یا مخفی کند، به مجازات حبس محکوم می شود.»

 

این تعریف مختصر از اختلاس در قانون عقوبات عراق، از شفافیت کافی برخوردار نیست و شباهت چندانی با اصول و قواعد جرم انگاری ندارد.در این ماده، همان طور که ملاحظه می‌گردد هیچ اشاره ای به عنصر مادی و رفتار مجرمانه لازم برای تحقق جرم اختلاس نشده است. همچنین هیچ اشاره ای نیز به عنصر معنوی لازم برای این جرم نشده است و از این جهت قابل انتقاد می‌باشد.

 

گفتار دوم: رکن مادی

 

نیت و افکار افراد، هرچقدر هم که سوء و مضر برای دیگران و حتی کلیت جامعه باشد، از حیث حقوق کیفری ، جرم و قابل مجازات نیست.[۳۲]در نظام‌های جزایی کنونی، کسی را فقط به خاطر اندیشه مجرمانه ـ اگر با عمل و واکنشی توأم نباشد ـ مجازات نمی‌کنند، هرچند که در گذشته، افراد را با بهره گرفتن از انواع شکنجه‌های جسمانی و روانی وادار به بیان عقاید پنهانی خود می‌کردند و اگر این عقاید، مخالف و معارض اصول و نظرهای حکومت‌ها (به طور اخص کلیساها در دوران قرون وسطی) تلقی می‌شد، صاحب آن را به سختی مجازات می‌کردند. نمونه بارز و شگفت‌آوری که در موارد فوق وجود دارد، اعترافاتی بود که در ضمن آن زنان ساحره و جادوگر، خود را معاون و دستیار شیطان معرفی می‌کردند و چه بسا به علّت این اعترافات بر سر چوبه‌های دار، زنده زنده می‌سوختند.[۳۳] ‏ لذا عنصر مادی، صرف اندیشه و قصد مجرمانه نیست و می توان آن را تظاهر خارجی عملی ناشی از قصد مجرمانه ( اراده جهت یافته به مقاصد نهی شده در حقوق جزا) یا خطای جزایی (تقصیر کیفری) توسط فاعل جرم دانست.[۳۴]

 

در جرم اختلاس نیز عنصر مادی ، عمدتاً، تصاحب و برداشت ، با لحاظ سایر شرایطی که در ماده ۵ قانون تشدید بیان شده است، ‌می‌باشد . به عبارت دیگر، مرتکب نباید نسبت به مال و یا اشیاء دیگری که به حسب وظیفه به او سپرده شده خیانت کند ،لذا صرف قصد موجب تعقیب کیفری نیست وعمل ارتکابی است که عنوان جرم دارد . با مقایسه ماده پنج قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری با ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی ملاحظه می‌شود که مقنن در جرم اختلاس دو خصوصیت«مامور دولت» و «برحسب وظیفه» را به جرم خیانت در امانت به مفهوم اخص اضافه نموده است[۳۵]. به عبارت دیگر یکی از فروض جرم خیانت در امانت به معنای اخص ، جرم اختلاس می‌باشد که اختلاف آن با خیانت در امانت آن است که مرتکب آن مامور دولت بوده ، نسبت به اموال متعلق به دولت یا اموالی که از طرف اشخاص نزد دولت به امانت گذاشته شده ، به حسب شغل یا مأموریت‌ نزد وی می‌باشد ، مرتکب خیانت می‌شود[۳۶].

 

الف) رفتار مرتکب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ق.ظ ]




 

۵- دخالت گروهی: انجام بعضی تمرین‌های ساده و کوچک مشخص شده و درجه بندی شده با اعضای خانواده می‌تواند کمک کند تا بیمار بتواند در راه تعلیم موفقیت‌های گروهی که باید از آن استفاده نماید گام‌هایی مؤثری بردارد و در ارتباط با اعضای گروه از نتیجه و بازتاب رفتار خود در گروه آشکار شود.

 

۶- ایجاد مهارت‌های شناختی: ‌افراد افسرده معمولاً دارای افکار منفی و بیهوده هستند و از آینده خود رنج می‌برند. بسیاری از این بیماران معیارهای رفتار، موفقیت بالا و سختگیرانه‌ای برای خود دارند. لذا، مهارت‌های اجتماعی و شغلی فعلی خود را برای رسیدن به آن‌ ها کافی نمی‌دانند. تغییر دادن اصلاح این جنبه‌های ذهنی یا شناختی مورد توجه رفتارگرایان است.

 

۷- روش فرافکنی زمان لازاروس: اساس این روش عبارت است از تصویر یا تجسم حوادث و فعالیت‌های مثبت و مطبوع در آینده مواقعی که احساس افسردگی به بیمار دست می‌دهد. این فعالیت‌های لذتبخش از کارهای ساده‌ای چون خوردن یک غذای لذیذ یا گرفتن دوش آب گرم تا فعالیت‌های فکری، کوشش و صحبت با دوستان مورد علاقه را می‌تواند در بر گیرد(اکبری، ۱۳۸۹، صص۲۲۶-۲۲۵).

 

دارو درمانی

 

هرچند روان درمانی های اختصاصی اختلال افسردگی اساسی را تحت تأثیر قرار داده است. اما رویکرد درمان دارویی برای اختلالات خلقی موجب متحول شدن درمان آن ها و تأثیر شگرف بر سیر اختلالات خلقی و کاهش هزینه ها گردیده است. در این رابطه، درمان های مؤثر و اختصاصی مانند داروهای سه حلقه ای برای درمان اختلال افسردگی اساسی حداقل از چند دهه قبل فراهم بوده است. با کشف داروهای جدید افسردگی در اواسط ۱۹۵۰، پیشرفت عظیمی در درمان افسردگی به وجود آمد. در این رابطه، نخستین علائمی که در اختلال افسردگی اساسی در دارودرمانی بهبود می‌یابند، بدخوابی و بی اشتهایی است(کاپلان، ۱۹۹۴؛ ترجمه ی پورافکاری، ۱۳۷۵، ص۲۶۰).

 

داروهای ضد افسردگی به دو دسته تقسیم می‌شوند: داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای و داروهای مهار کننده مونوآمین اکسیداز.این داروها در ایجاد انباشت و رها سازی ناقل های عصبی گوناگون در مغز که تصور می شود با افسردگی همبسته هستند اثر می‌گذارند. علت نامگذاری ضد افسردگی سه حلقه ای این است که دارای ساختار شیمیایی سه حلقه ای هستند. ایمی پرامین که در سال ۱۹۵۷ کشف شد، اولین داروهای سه حلقه ای بود که برای درمان افسردگی مورد استفاده قرار گرفت. این داروها را با میزان اندک شروع می‌کنند و میزان آن ها را به تدریج افزایش می‌دهند تا آنکه به میزانی که تأثیر لازم را بر جای می‌گذارد برسند. معمولا این مقدار ۱۵۰ میلی گرم در روز است.این داروها به خوبی مورد آزمایش قرار گرفته اند و در کمک به افراد افسرده جهت رفع علائم افسردگی مؤثر واقع شده اند. با مصرف آن ها خلق بهبود می‌یابد، الگوی خواب به حالت اولیه خود بر می‌گردد، تمرکز، اشتها، تمایلات جنسی و علائق معمول و دیگر علائم بهبود می‌یابند. در کل این داروها بیشتر برای افسردگی هایی که علائم جسمانی در آن ها غلبه دارد از جمله اشکال در خواب، اشتها، تمایلات جنسی و کندی حرکات یا تحریک پذیری مؤثرند. در مجموع، شواهد و قرائن حاکی از آن است که تقریبا ۷۵% این گونه افراد افسرده با تجویز داروهای سه حلقه ای بهبود می‌یابند. مهار کننده های مونو آمین اکسیداز، دومین گروه اصلی داروهای ضد افسردگی را تشکیل می­ دهند. مونو اکسیداز نوعی آنزیم است که در بافت های معینی از بدن و همین طور در مغز یافت می­ شود. این آنزیم به در هم شکستن ناقل های عصبی همچون نورآدرنالین و هیدروکسی تریتپامین ۵ کمک می‌کند که در تنظیم هیجان و کارکردهای دیگری که افسردگی را متأثر می‌سازند، نقش دارند .این مهار کننده ها باعث مهار یا کند شدن این فرایند می‌شوند. اثرات جانبی مونو آمین ها نه اعتیاد آورند و نه باعث ایجاد عادت می‌شوند. اما بر خلاف داروهای سه حلقه ای نباید همراه با داروهای مخصوص و همچنین غذاهای مشخصی که سرشار از ماده شیمیایی تیرامین هستند، مصرف کرد. از جمله مواد غذایی تیرامین دار برخی انواع پنیر، شراب، نمک، ترشی را نام برد. مصرف غذای تیرامین دار همراه با مونوآمین باعث می شود که فشار خون به طور خطرناکی افزایش یابد(بلاک برن، ۱۳۸۲، ص۴۳-۴۰).

 

قابل توجه است که داروهای ضد افسردگی بر مغز نیز اثر می‌گذارند و موجب فعالیت سیستم عصبی می‌شوند. زیرا مغز در اصل نظامی الکتریکی است و اعصاب که حکم سیم رابط را دارند، علائم الکتریکی را به کمک آمین های پیغام به مغز منتقل می‌کنند. با کاهش سطح آمین های مغز، امور احساسی و ذهنی دچار نوعی ایستایی می شود. ایستایی احساسی، با افسردگی رابطه مستقیم دارد. اما با تشدید فعالیت و عملکرد سیستم عصبی، افزایش می‌یابد(برنز، ۱۳۸۱، ص۴۱۰).

 

شوک درمانی

 

شوک درمانی(E.C.T) یا درمان به وسیله شوک الکتریکی اولین بار در دهه ی ۱۹۳۰ به عنوان روش درمانی برای بیماری های روانی مطرح شد. اگرچه طی ده الی پانزده سال گذشته مورد تأکید کمتری بوده است. با این حال، اثر بخشی آن در افسردگی کاملاً محرز شده است. در حال حاضر فقط برای افسردگی های شدید تجویز می شود. مانند مواردی که فرد مبتلا دارای هذیان باشد و یا حالت بی قراری و بی تابی شدیدی داشته باشد، وزنش به شدت کاهش یافته باشد، بی خوابی شدید به خصوص سحرخیزی غیر عادی داشته باشد و همچنین خلق ناشاد یکنواختی پیدا کرده باشد که به موقعیت های شاد واکنشی نشان ندهد. همچنین، زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که فرد به درمان­های دارویی ضد افسردگی هیچ گونه پاسخی ندهد یا در صورتی که به دلیل وجود بیماری جسمانی دیگری همچون وضعیت وخیم قلبی نتوان دارویی برای او تجویز کرد(بلاک برن، ۱۳۸۲، ص۴۶). در شوک درمانی، به منظور کاهش تشنجات محیطی ناشی از این نوع درمان و کاهش عوارضی که این تشنج را ایجاد می‌کند، امروزه این روش را توأم با بهره گرفتن از داروهای که عوامل دپورلاریزان عصبی عضلانی هستند مانند ساکین سل کولین که تشنج ناشی از الکتروشوک را کاهش می‌دهد، به کار می‌برند. در صورتی که الکتروآنسفالوگرافی در دسترس باشد، می‌تواند با مقادیر زیاد این دارو، تشنج محیطی را حذف کرد (قرچه داغی، ۱۳۷۷).

 

شناخت درمانی

 

شناخت درمانی که آرون بک(۱۹۶۷) پدید آورنده ی آن است، بر دگرگونی های شناختی که فرض می شود در اختلال افسردگی اساسی وجود دارد، متمرکز است. این دگرگونی ها مشتمل بر توجه انتخابی به جنبه‌های منفی موقعیت ها و استنباط های بیمارگونه غیر واقع گرایانه ‌در مورد پیامدها هستند. هدف شناخت درمانی، رفع دوره های افسردگی و پیشگیری از عود آن ها از طریق شناسایی و آزمایش شناخت های منفی، ایجاد روش های تفکر متفاوت، مثبت و انعطاف پذیر، و نیز تمرین پاسخ های شناختی رفتاری است(کاپلان، ۱۹۹۴؛ ترجمه ی پورافکاری، ۱۳۷۵، ص۲۵۴).

 

 

الگوی شناختی افسردگی بک که به عنوان یکی از اساسی ترین و بانفوذ ترین دیدگاه شناختی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:19:00 ق.ظ ]




 

۵-شخصیت مجموعه ای از مشخصات مشترک وهمچنین منحصر به فرد است هر فردی در بعضی از مشخصات با دیگران مشترک و در جنبه‌های دیگر متفاوت است.

 

۲-۲-۱-۳ نظریه های شخصیت :

 

شخصیت[۲۳] را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روانشناسی دانست؛ زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند یادگیری، انگیزه، ادراک، تفکر، عواطف و احساسات، هوش ومواردی از این قبیل است. در این قسمت سعی شده است نظریه های دانشمندان و متخصصان امور شخصیت عرضه شود(شاملو،۱۳۸۲).

۲-۲-۱-۳-۱٫ زیگموند فروید

 

از دیدگاه فروید روان با شخصیت انسان به مثابه تکه یخ قطبی بسیار بزرگی است که تنها قسمت کوچیکی از آن آشکار است، این قسمت سطح آگاه را تشکیل می‌دهد . بخش عمده دیگر آن ، زیر آب است که ناخوداگاه را تشکیل می‌دهد. بخش ناخودآگاه، جهان گسترده ای از خواسته ها، تمایلات، انگیزه ها و عقاید سرکوب شده است که انسان از آن ها آگاهی ندارد. در حقیقت تعیین کننده اصلی رفتارهای بشر، همین عوامل ناخودآگاه او هستند که از سه قسمت عمده تشکیل می‌شوند: نهاد ، خود ، فراخود . این سه عنصر اساسی شخصیت همواره و به صورتی متقابل ، بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند، اما از لحاظ ساختار، کنش، عناصر تشکیل دهنده و پویایی، به طرز مشخصی با یکدیگر تفاوت دارند. از نظر فروید رفتار یا روان یا شخصیت انسان، همیشه محصول ارتباط متقابل متعامل و یا متعارض این سه عامل است(شاملو،۱۳۸۲).

 

نهاد:

 

بخشی از دستگاه روانی است، که از بدو تولد به صورت ارثی در انسان موجود است. نهاد رامی توان منبع تمام نیروی روانی دانست. این منبع باعث به کار انداختن دو قسمت دیگر دستگاه روانی یعنی خود و فراخود می‌گردد؛ که از نهاد منشعب می‌شوند. نهاد به نوبه خود ؛ نیروی خود را از دستگاه های جسمانی دریافت می‌کند. به عبارت دیگر نهاد شامل تمام انگیزه های خام و تشکل نیافته حیوانی ، یا به اصطلاح قدما نفس اماره می شود؛ انگیزه هایی مانند غریزه جنسی و پرخاشگری که هیچ قانونی را نمی شناسد و از هیچ اصلی به غیر از «اصل لذت» تبعیت نمی کند(شاملو،۱۳۸۲).

 

خود:

 

فرایند نخستین نهاد، به تنهایی نمی تواند تنش موجود را کاهش دهد، به عبارت دیگر فقط با تصور وتخیل نمی توان نیازها را برطرف کرد به همین علت ، قسمتی از نهاد از آن منشعب می شود و به صورتپاره دوم شخصیت که خود نام دارد، در می‌آید. خود به انسان کمک می‌کند تا از تنش درونی خود بکاهد و نیازهایش را ‌بر اساس واقعیت و در ارتباط با آن و با بهره گرفتن از امکانات واقعی برآورده سازد؛ بنابرین خود از اصل واقعیت تبعیت می‌کند و از روش هایی استفاده می‌کند که به آن ها فرآیندهای ثانویه می‌گویند.فرآیندهای ثانویه همان طرز تفکر واقع بینانه است(شاملو،۱۳۸۲).

 

فراخود:

 

فراخود آخرین قسمت از شخصیت انسان است که از نهاد منشعب می شود در واقع نماینده درونی ارزش های فرهنگی ، اجتماعی و اخلاقی است، که توسط خانواده به کودک منتقل می شود و جایگزینی و پایداری آن از طریق پاداش و تنبیه صورت می‌گیرد(شاملو،۱۳۸۲).

 

۲-۲-۱-۳-۲٫کارل گوستاو یونگ

 

یونگ[۲۴] شخصیت را مرکب از چندین سیستم یا دستگاهروانی می‌داند که جدااز یکدیگرند ، ولی در یکدیگر تاثیر متقابلدارند. این سیستم‌ها عبارتند از :

 

– من یا خود آگاه

 

– ناخودآگاه فردی

 

– ناخود آگاه همگانی با مفاهیم کهن

 

– ماسک(چهره ساختگی)

 

– جنبه‌های مردی و زنی (آنیما و آنیموس)

 

– سایه

 

– توجه شخصیت و کنش های آن: خود(شاملو،۱۳۸۲).

 

۱ – من :

 

همان شعور یا ضمیر خودآگاه است که از احساسات و خاطره ها و افکار و تمایلات و عواطف و به طور کلی از هر آنچه که معلوم شخص است، یا می‌تواند معلوم او باشد تشکیل یافته و علم شخص را به وحدت

 

و هویتش میسر می‌سازد(شاملو،۱۳۸۲).

 

۲ – ناخودآگاه شخصی و عقده های آن

 

ناخودآگاه شخصی به اعتقاد یونگ از همه کیفیات و خصوصیاتی تشکیل یافته است، که زمانی خودآگاه بوده اند ولی به دلایلی واپس زده و طرد گردیده یا فراموش شده اند و یا اینکه مورد غفلت قرار گرفته اند؛ و همچنین از کیفیاتی که در آغاز ظهور بسیار ضعیف بوده و نتوانسته اند تاثیری روی شخص بگذارند.

 

عقده[۲۵] : گروهی از احساسات، خاطره ها، اندیشه ها، عاطفه ها که در پیرامون مرکزی گردآیند و با آن منظومه ای را تشکیل دهند مرکز این منظومه یا سازمان قوه ی جاذبه ای دارد که وضع و حال و نگرش مخصوصی به شاخص می‌دهد و فعالیت های او را رهبری می‌کند(شاملو،۱۳۸۲).

 

۳ – ناخود آگاه جمعی و مفاهیم کهن:

 

گنجینه ای است از خاطره آثاری که آدمی از نیاکان بسیار دوردست و حتی غیر انسانی (حیوانی) خود به ارث بردهاست. مفاهیم کهن تجارب و معلوماتی هستند، که از نیاکان به ارث رسیده و ناخودآگاه جمعی ما از آن ها تشکیل یافته است؛ که احساس و ادراک و اندیشیدن فرد تا حدی مطابق این مفاهیم کهن صورت می‌گیرد(شاملو،۱۳۸۲).

 

۴ – برسونا:

 

واژه یونانی است و به معنی ماسک یا صورت ساختگی است، که در قدیم بازیگران برای ایفای نقش مربوط به صورت می زدند. یونگ این واژه را ‌به معنی وضع و حال و قیافه ای که آدمی باآن در اجتماع ظاهر می شود؛ بهکار می‌برد. ولی غالباً این اجتماع است که با آداب ورسوم و سنت های خود این قیافه را به او تحمیل می‌کند(شاملو،۱۳۸۲).

 

۵ – آنیما و آنیموس:

 

اصل دو جنسی بودن آدمی، یعنی این اصل که هر آدمی ذاتاً ، هم جنبه زنی دارد و هم جنبه مردی؛ بیش از آنکه قبول عام یابد از طرف یونگ اعلام گردید. یونگ این دو جنبه زنی مرد آنیما و جنبه مردی زن را آنیموس می‌خواند(شاملو،۱۳۸۲).

 

۶ – سایه:

 

جنبه وحشیانه و خشن غرائز؛ یعنی جنبه حیوانی طبیعت انسان را یونگ سایه نامیده است. سایه مجموعه ای از غرائز است که از اجداد حیوانی به ارث رسیده و در ناخودآگاه همگانی جای دارند، تشکیل یافته است(سیاسی،۱۳۷۴).

 

۷ – خود:

 

یکی از مفاهیم کهن به اعتقاد یونگ خود است، و آنمعرف کوشش هایی است که برای عدول از پراکندگی وکثرت ووصول به اعتدال و وحدت از آدمی سر می زند(سیاسی،۱۳۷۴).

 

۲-۲-۱-۳-۳٫ کارل راجرز

 

مفهوم خویشتن مهمترین پدیده و عنصر اساسی در نظریه راجرز است. به نظر راجرز انسان عوامل محیط خود را درک می‌کند و در ذهن خود به آن ها معنی می دهدو مجموعه این سیستم ادراکی و معنایی، میدان پدیداری روانی فردزا می‌سازد . خویشتن عبارت است از الگوی سازمان یافته ای از ادراکات انسان ، خویشتن شامل آن قسمت از میدان پدیداری می شود، که فرد آن را با مفاهیم خویشتن من و خود بیان می‌کند. خود ایده آن خودپنداره ای است که انسان دوست دارد از خود داشته باشد اگر چهخویشتن دائماً تغییر می‌کند. لیکن همیشه در هر فرد ،‌نوعی سازمان، هماهنگی و ثبات، تجانس و شکل یافتگی خاصی خود را دارد.خودپنداره شخص ، جریانی آگاهانه مداوم ونسبتاً ثابت است . راجرز بیشتر برای روند، کنش و پویایی شخصیت ارزش قائل بود. او انسان را علاقه‌مند به آینده می‌دانست که در نتیجه این علاقه از سویی همواره در صدد لذت طلبی و کاستن تنش و از سوی دیگر در جست و جوی تکامل و پیشرفت و در نهایت رسیدن به خودشکوفایی است(شاملو،۱۳۸۲).

 

۲-۲-۱-۳-۴٫ دالارد و میلر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:45:00 ق.ظ ]




 

لایحه جدید قانون تجارت ‌به این امر توجه داشته و مسئولیت تضامنی متعهدها در تعهدات مشترک را پذیرفته و نقص موجود در قانون تجارت فعلی را جبران ‌کرده‌است.

 

در ماده ۲۸۵ لایحه مذکور می‌خوانیم: «صادر کننده یا صادرکنندگان و ظهرنویس­ها در مقابل دارنده سفته، مسئولیت تضامنی دارند. دارنده سفته در صورت عدم تادیه می‌تواند به هر کدام از آن ها که بخواهد منفرداً یا مجتمعاً رجوع کند. همین حق را هر یک از ظهرنویس­ها نسبت به صادرکننده و ظهرنویس های ماقبل خود دارند». ‌بنابرین‏ ملاحظه می‌کنیم در این ماده در صورتی که صادرکنندگان سفته متعدد باشند همگی به طور تضامنی مسئول پرداخت وجه سفته هستند.

 

با توجه به آنچه گفته شد خلاصه مطالب به شرح زیر است:

 

۱- در روابط تجاری و قراردادها و تعهدات مشترک تجاری اصل بر تضامن بین متعهدها است

 

۲- طبق ماده ۴۰۳ ق.ت. یکی از منابع تضامن قانون است. پس در این قانون بر خلاف قانون مدنی مسئولیت تضامنی در قراردادها مورد پذیرش واقع شده است.

 

۳- شیاع در علم اصول فقه از امارات محسوب می‌شود. همان‌ طور که ملاحظه می‌شود در قوانینی که پایبندی به فقه در آن ها کمتر مشاهده می‌شود، از جمله قانون تجارت تضامن شیاع داشته و نمی‌توان برای نفی اصل تضامن در قانون تجارت واثبات اصل تساوی در تعهدات مشترک به قاعده فقهی «اصل دلیل حیث لا دلیل له» استناد نمود چرا که شیاع جزء امارات محسوب می‌شود. لذا مانع از ظهور اصل می‌شود.

 

۴٫ عرف و عادت در روابط تجاری نیز دلالت بر این امر دارد که، بازرگانان برای انجام دادن اعمال تجاری بیشتر به دنبال اطمینان هستند. و تضامن بین متعهدهای مشترک تضمین چنین اطمینانی محسوب می‌شود. لذا این تضامن به ‌عنوان وثیقه‌ای در معاملات تلقی می‌شود.

 

نتیجه:

 

در تعهدات مدنی اصل بر تساوی مسئولیت متعدها در تعهدات مشترک است، قانون مدنی چنین اصلی را صراحتاً مقرر نکرده است. ولی با توجه به پشتوانه فقهی و نیز برخی مواد که حاکی از پذیرش این اصل در قانون مدنی است، قابل استنباط است در حقوق مدنی «تضامن یک اصل حقوقی نیست زیرا تضامن، وثیقه است و پیدایش آن محتاج به دلیل است»[۱۲۶]. رویه قضایی نیز با توجه به فقه و قانون مدنی و وجود برخی اشتباهات قانونی متمایل به همین نظر است.اما در حقوق تجارت با توجه به وجود خصیصه تجاری بودن تعهدات، قانون‌گذار در بیشتر موارد مسئولیت تضامن را صراحتاً پذیرفته است. ‌بنابرین‏ می‌توان گفت که در تعهدات مشترک در حقوق تجارت اصل بر تضامن است. ماخذ حقوق تجارت که حقوق تجارت فرانسه می‌باشد نیز این اصل را در تعهدات تجاری خود پذیرفته است.و کنوانسیون ژنو ۱۹۳۰ نیز در تعهدات مشترک مسئولیت متعهدها را تضامنی تلقی ‌کرده‌است. از طرفی لایحه جدید قانون تجارت نیز در توجه به همین نیازها و متاثر از حقوق خارجه اصل تضامن را با صراحت بیشتری مورد پذیرش قرار داده است. ‌بنابرین‏ نمی‌توان گفت که در تعهدات تجاری تضامن خلاف اصل است.

 

مبحث دوم: ضمانت اجرای تخلف از تعهدات در حقوق مدنی و حقوق تجارت

 

هدف اصلی تعهداتی که طرفین از انعقاد آن دنبال می‌کنند، در واقع رسیدن به عوضین و انجام تعهدات قراردادی است. در این راستا این احتمال وجود دارد که هر دو طرف قرارداد ضمانت اجرای تخلف از تعهد را در مفاد عقد ذکر کنند، و یا اینکه به سکوت و اجمال از آن بگذرند. از طرفی قانون‌گذار نیز جهت نظم بخشیدن به اعمال طرفین ضمانت اجراهای خاصی را پیش‌بینی ‌کرده‌است. حقوق ایران در این خصوص بین تعهدات مدنی و تجاری رویه یکسانی بر خلاف سایر نظامهای حقوقی اتخاذ نکرده است. و بین این تعهدات قائل به تفکیک شده است.

 

مع الوصف در این مبحث مقررات حاکم بر تعیین ضمانت اجرا را در حوزه حقوق مدنی و حقوق تجارت با نگاهی به قوانین خارجی و در اصول قراردادهای بین‌المللی و اروپایی و کنوانسیون وین و حقوق برخی کشورها مورد بررسی قرار می‌دهیم.

 

لذا جهت روشن موضوع بناچار مقدمتاً کلیت بحث از جمله، انواع ضمانت اجراها در قوانین داخلی و خارجی را بررسی می­کنیم و نهایتاًً در مبحث دوم ضمانت اجرای پذیرفته شده در حقوق مدنی و حقوق تجارت را بیان خواهیم کرد.

 

گفتار اول:مفهوم و انواع ضمانت اجراها

 

طبیعت روابط افراد جامعه بگونه­ای است؛ که همیشه احتمال بروز اختلاف و عهد شکنی وجود دارد. لذا جامعه شناسان و حقوق ‌دانان همیشه در اندیشه مقرر کردن قوانین خاصی برای جلوگیری از این عهد شکنی­ها بوده ­اند. در روابط اخلاقی و عاطفی موجود بین افراد معمولاً نمی توان ضمانت اجراهای مادی در نظر گرفت، لذا باید از جنس خود این روابط ضمانت اجراهای خاصی را مقرر کرد که در این موارد معمولاً ندای وجدان را ضامن اعمال خویش قرار می‌دهند.

 

بر عکس در روابط اقتصادی نمی­ توان ضمانت اجرای غیر مادی را وسیله تامین و تضمین انجام تعهد به حساب آورد. وجدان و اخلاق هر چند پسندیده است ولی در روابط اقتصادی جایگاه خاصی ندارد. لذا حقوق ‌دانان بحق ضمانت اجراهای عادی را برای نقض و عهد شکنی در چنین روابطی مقرر دانسته ­اند.

 

مع الوصف وضع همین ضمانت اجراها و نحوه استفاده از آن ها در همه نظامهای حقوقی به طور یکسان نیست. چرا که اندیشه تنبیه کردن متخلف از انجام تعهدات خویش طبعاً از فرهنگ بومی هر کشور و مذهب رایج در آن کشور نشأت ‌می‌گیرد. لذا بالطبع با گونه­گونی این فرهنگ‌ها و مذاهب ضمانت اجراهای گوناگونی نیز لازم می‌آید. در این قسمت نیز ما به تسری از این اندیشه انواع ضمانت اجراهای موجود در حقوق مدنی و حقوق تجارت در حقوق ایران و حقوق خارجه را بررسی می‌کنیم تا مقدمه بحث هر چند به طور مختصر، کامل شود.

 

بند اول:انواع ضمانت اجرای نقض تعهدات در حقوق مدنی ایران

 

در این قسمت نگاهی به انواع ضمانت اجراهای موجود در قانون مدنی و حقوق بیگانه می­کنیم.

 

توجه ‌به این نکته لازم است، که ما در مقام شرح و تشریح هر یک از این ضمانت اجرا در حقوق بیگانه به طور کامل نیستیم، بلکه در حد بسیار مختصر به آن اشاره می‌کنیم.اما با این حال جهت بررسی انواع ضمانت اجراها در کامن­لا اجراهای مقرر در حقوق انگلیس را با تفصیل بیشتری در بحث آتی بررسی می­کنیم.

 

الف:ضمانت اجراهایی که ریشه قانونی دارند

 

نخستین گروه از ضمانت اجراء، حقوق یا اختیاراتی هستند که در قانون برای متعهدله به رسمیت شناخته ‌شده‌اند. یعنی در صورتی که متعهد به میل و رغبت خود و یا پس از مطالبه متعهدله از ایفاء تعهد سرپیچی کند، قانون از حقوق و اختیاراتی را برای متعهدله در نظر گرفته که با اعمال آن ها بتواند به عین موضوع تعهد یا بدل آن دست یابد. بر همین اساس ضمانت اجراهای مقرر در قانون یه شرح زیر بیان می­ شود.

 

۱-حق اجبار به اجرای عین تعهد[۱۲۷]

 

اجبار به اجرای عین تعهد، اولین حقی است که متعهدله در سایه آن می ­تواند،متعهد را ملزم به اجرای مفاد قرارداد کند و بموجب این حق هر گاه متعهد از وفای به عهد خودداری کند، متعهد­له حق دارد با بهره گرفتن از قوای عمومی و مثلاً با بهره گرفتن از اجرائیه صادره از سوی دایره ثبت یا قرار و حکم صادره از سوی دادگاه متعهد را ملزم به اجرای عین تعهد بنماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ق.ظ ]




 

۲-۱۸-۱-۲-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و سرسختی

 

در پژوهشی که توسط برکتین، توکلی، ماهگل و نشاط دوست(۱۳۸۷) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و سرسختی و تیپ های شخصیتی که بر روی ۹۶ نفر از دانشجویان سال اول دانشگاه تربیت معلم انجام شد، نتایج نشان داد که افراد دارای کمال گرایی از سرسختی بالاتری برخوردارند.

 

همچنین در پژوهشی که توسط حقیقتی، عطاری، سینارحیمی ونشاط دوست (۱۳۸۵)تحت عنوان بررسی رابطه بین کمال گرایی و سرسختی آوری بر روی ۱۸۰۰ نفر از دختران و پسران دبیرستانی استان تهران انجام شد، نتایج نشان دادند که بین سرسختی و کمال گرایی رابطه معنی داری وجود دارد.

 

در پژوهش که توسط جابرید(۱۳۸۱) تحت عنوان بررسی رابطه سرسختی و کمال گرایی که بر روی ۱۵۰۰ نفر از دانشجویان تهران انجام شد ،نتایج نشان دادند که افراد با سبک های مقابله ای ناکارآمد (هیجانی و اجتنابی) تاب آوری پایین تر و سبک مقابله ای مثبت مسئله مدار تاثیری در تاب آوری نداشت.

 

۲-۱۸-۱-۳-پژوهش هایی درباره رابطه سرسختی و رضایت زناشویی

 

در این رابطه در پژوهشی که توسط جوکار (۱۳۸۶) تحت عنوان بررسی رابطه تاب آوری و سرسختی روانشناسی با رضایت زناشویی بر روی ۱۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه مشهد انجام شد، نتایج بیانگر این بودند که بین سرسختی با رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. و افراد دارای سرسختی بالاتر از میزان رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند.

 

همچنین در پژوهشی دیگر که توسط علیزاده (۱۳۸۸) تحت عنوان بررسی ارتباط بین بهزیستی ذهنی با سرسختی و رضایت زناشویی بر روی ۵۰۰ نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های تهران انجام شد، نتایج نشان داد که زوج های دارای تاب آوری و سرسختی بالاتر، از میزان رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند.

 

در تحقیقی دیگر که توسط خسروجاوید (۱۳۸۱) تحت عنوان بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با سرسختی و رضایت زناشویی که بر روی ۷۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد ایلام انجام شد و نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی با سرسختی و رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد.

 

۲-۱۸-۲-پژوهش های انجام گرفته در خارج از کشور

 

۲-۱۸-۲-۱-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و رضایت زناشویی

 

در پژوهشی که توسط دینر(۲۰۰۳) تحت عنوان بررسی رابطه بهزیستی ذهنی با کمال گرایی و رضایت زناشویی به صورت مطالعاتی همه گیر شناختی در شهر لندن انجام شد، نتایج نشان داد که زوج هایی که از میزان بهزیستی ذهنی پایین تری نسبت برخوردارند، میزان رضایت زناشویی کمتری دارند و نیز افراد دارای کمال گرایی بالاتر، از میزان رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند.

 

در پژوهشی دیگر در این خصوص که جانسون (۲۰۱۲) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و رضایت زناشویی، بر روی ۲۲۰ نفر از دانشجویان متاهل انجام شد، که نتایج نشان دادند که زوج های دارای کمال گرایی از میزان رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند.

 

۲-۱۸-۲-۲-پژوهش هایی درباره رابطه کمال گرایی و سرسختی

 

در پژوهشی که توسط دانوان و هاپرن[۴۴](۲۰۰۲)تحت عنوان بررسی رابطه بین سبک های مقابله ای با کمال گرایی و سرسختی بر روی والدین کودکان نجات یافته از سرطان و نوجوانان دارای اختلالات عاطفی شدید،انجام شد، نتایج نشان داد والدینی که سبک های مقابله ای کارآمد تری دارند، از سرسختی بالاتری درشرایط استرس زا برخوردارند و نیز به افراد دارای کمال گرایی از میزان رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند.

 

در پژوهشی که توسط دینر ،امونسن،لارسن و لوکاس[۴۵](۲۰۰۳) تحت عنوان بررسی رابطه کمال گرایی و سرسختی بر روی زوج های زلزله زده انجام شد، نتایج نشان داد که افراد دارای ویژگی شخصیتی کمال گرایی از میزان رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند.

 

۲-۱۸-۲-۳-پژوهش هایی درباره رابطه رضایت زناشویی و سرسختی

 

در تحقیقی توسط آیستن،سالوفسکی و اگان[۴۶](۲۰۰۶)تحت عنوان بررسی رابطه رضایت زناشویی و سرسختی که بر روی دانشجویان انجام شد، نتایج نشان داد که افرادی سرسختی بالاتری دارند، در شرایط استرس زا از میزان رضایت زناشویی بالاتری داشتند، برخوردارند.

 

فصل سوم

 

روش پژوهش

 

در این فصل، ابتدا به طرح پژوهش ،جامعه آماری، روش انتخاب نمونه و سپس ابزار سنجش و در نهایت تحلیل های آماری داده ها پرداخته خواهد شد.

 

۳-۱-طرح پژوهش

 

طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که ‌بر اساس آن رابطه بین کمال گرایی ، سرسختی و رضایت زناشویی مورد بررسی قرار می‌گیرد، از طرح همبستگی زمانی استفاده می شود که کشف رابطه بین متغیرها مورد نظر باشد. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی می‌باشد.

 

۳-۲-طبقه بندی متغیرها

 

    • متغیرپیش بین: سرسختی و رضایت زناشویی

 

    • متغیرملاک: کمال گرایی

 

  • متغیرکنترل: سن، سطح تحصیلات

 

۳-۳-جامعه آماری پژوهش

 

جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی دانشجویان متاهل مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد کرمانشاه است که شامل ۳۵۰۰ نفر می‌باشند و ‌در سال‌ تحصیلی ۹۴-۹۳ مشغول به تحصیل هستند.

 

۳-۴-نمونه آماری پژوهش و روش نمونه گیری

 

برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه برابر با ۳۴۶ نفر تعیین شد که لازم به ذکر است که این ۳۴۶ نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند که این تعداد شامل ۱۷۳ نفر زن و ۱۷۳ نفر مرد می‌باشد که در مرحله اول تعداد ۴ رشته تحصیلی به طور تصادفی انتخاب شد و در مرحله دوم از این ۴ رشته تحصیلی ۹ کلاس به صورت تصادفی انتخاب ‌گردید و آزمون های مربوطه روی آن ها انجام گردید.

 

۳-۵-ابزار سنجش

 

۳-۵-۱-پرسش نامه رضایت زناشویی

 

برای سنجیدن رضایت زناشویی در پژوهش حاضر از مقیاس رضایت زناشویی که توسط انریچ[۴۷](۱۹۸۸) ، استفاده گردید. که این مقیاس دارای ۳۲ ماده است که به منظور سنجش میزان سازگاری و رضایت زناشویی تهیه شد. و مؤلفه‌ یا زیر مقیاس خاصی ندارد. نمره گذاری پاسخ های آزمودنی ها در این مقیاس نیز به شیوه لیکرت است که درجه بندی پاسخ ها متفاوت است . در مجموع حداقل نمرات به دست آمده از این مقیاس که نشانگر عدم سازگاری زناشویی است صفر و حداکثر نمره که در مقابل بالا ترین سطح سازگاری زناشویی را نمایش می‌دهد ۱۵۱ است. اعتبار و روایی این مقیاس را انریچ (۱۹۸۸) بر حسب آلفای کرونباخ ۸۸/۰ به دست آورد. در ایران اکبری (۱۳۸۱) اعتبار مقیاس را با روش باز آزمایی ۹۱/۰ و با روش آلفای کرونباخ ۸۷/۰ گزارش نمود . میزان آلفای کرونباخ این پرسش نامه در پژوهش حاضر ۸۹/۰ برآورد شد.

 

۳-۵-۲-پرسش نامه کمال گرایی اهواز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:26:00 ق.ظ ]




Edward’s. D.Jبه وسیله، جک تامسون، ران گریگوری و ای دی مک ویلنی تأسيس شد. شرکت oracle هم به وسیله لاری ایسون و همزمان با شرکت Edward’s. D.j شرکت در سال ۱۹۷۷ تأسيس شدند. oracle اولین سیستم مدیریت پایگاه داده‌ای رابطه‌ای را نام SQL)زبان پرس‌وجوی ساختاری) را در سال ۱۹۷۹ معرفی کرد. در سال ۱۹۷۸ جان پان شرکتBaanرا در هلند به منظور ارائه خدمات مشاوره‌ای مالی و مدیریتی راه‌اندازی کرد.

 

در سال ۱۹۷۵ IBM سیستم حسابداری و مدیریت ساخت و تولید خود را با نام MMASمعرفی کرد که بیل رابینسون آن را جزء پیشگامان واقعی صنعت ERP می‌داند. که قادر بود دفتر معین کل و هزینه های هر شغل را به علاوه پیش‌بینی‌های به دست آمده از تبادلات تولید و موجودی را تهیه کند این سیستم همچنین قادر بود سفارشات تولید را با بهره گرفتن از سفارشات مشتریان محاسبه کند.

در آن زمانIBM تلاش می‌کرد تا نرم‌افزارهای جدید خود را با ارائه سیستم‌های سخت‌افزار جدید هماهنگ کند در سال ۱۹۷۸ سیستمIBM، یک مینی‌کامپیوتر و ارزان‌تر از مین‌ فریم‌های اولیه که شامل مجموعه‌ای جدید از نرم‌افزارهای کاربردی بود و با تنظیم ساخت و تولید، حسابداری و اطلاعات تولید و کنترل یا به اصطلاح MAPICS نامیده می‌شد را معرفی کرد. این نرم‌افزار یکپارچه کاربردی MMAS را به سطح دیگری با قابلیت دفتر معین کل، حسابهای پرداختی ورودی‌های سفارش و فاکتورهای، حسابهای دریافتی، تحلیل سیستم پشتیبانی و جمع‌ آوری اطلاعات حقوق، تعریف محصولات و تولید، مدیریت موجودی، برنامه‌ریزی احتیاجات مواد و کنترل تولید ارتقاء دارد.

 

توسعه سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای جدید سیستم‌های ابتدایی MRP را منسوخ کرد. با بهبود مستقر سخت‌افزارها و در دسترس بودن آن‌ ها با قیمت مناسب و روند رو به رشد بهبود نرم‌افزارها امکان اضافه نمودن کارکردهایی با قابلیت دسترسی به پایگاه داده مرکزی فراهم شد درحقیقت تکنولوژی جدید اجازه گسترش سیستم به منظور پشتیبانی از کارکردهای متنوع‌تر و در عین حال مزیت استفاده از یکپارچگی را می‌داد. درحقیقت با جایگزینی سریع دیسک‌های سخت محدودیت‌های فیزیکی پیش‌روی بسیاری از شرکت‌ها از جمله تولیدکنندگان نرم‌افزارهای MRP برداشته شد.

 

در سال ۱۹۷۸، SAPنسخه با قابلیت یکپارچگی بیشتری از نرم‌افزار خود را که سیستم SAP/2نامیده می‌شد معرفی کرد R/2 تمامی مزیت‌های تکنولوژی‌های مین فرم‌های زمان خود را که اجازه تعامل بین ماژول‌ها را می‌داد به علاوه قابلیت‌های اضافی مانند ردیابی سفارشات را نیز دارا بود.

 

۲-۱-۳ دهه ۱۹۸۰ MRP II:

 

در اوایل ۱۹۸۰ J.D Edward تمرکز و تلاش خود را برای نوشتن نرم‌افزاری برای نوشتن نرم‌افزاری برای سیستم IBM [38] آغاز کرد. این سیستم بسیار گزینه کم‌هزینه‌تری برای کامپیوترهای مین فریم بود. این سیستم دیسک درایوهای انعطاف‌پذیری به لحاظ ظرفیت را فراهم می‌کرد که برای کسب و کارهای با اندازه کوچک و متوسط مناسب بود، واژه MRP به جای برنامه‌ریزی احتیاجات مواد کم‌کم به عنوان برنامه‌ریزی منابع ساخت و تولید به کار می‌رفت. سرانجام واژه MRP II برای بیان قابلیت‌های سیستم جدیدتر ابداع شد. در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ میلادی سیستم MRP II که شکل توسعه‌یافته MRP بود توسط اولیور وایت معرفی شده در این سیستم علاوه بر اطلاعات موارد مورد نیاز، برای سایر منابع از جمله ماشین‌آلات و تجهیزات، پرسنل، ابزار، ظرفیت، انبار و… نیز برنامه‌ریزی انجام می‌شد.

 

بدین ترتیب بهره‌وری منابع و کارایی سازمان به شکل چشمگیری افزایش یافت، قبل هر سیستم MRP II در خودداری منطق MRP بود که حال به شکل کدهای مدرن تری بازنویسی شده بود.

 

هم زمان با این تغییر در حوزه کاربرد نرم‌افزارها، فشار رقابتی صنایع ساخت و تولیدی در دهه ۱۹۸۰ در سایه توجه به مسئله کیفیت و ظاهر شدن اساتید برگ آن شامل جوران، دمینگ، کراسبی، ایشیکاوا و دیگران تغییر پیدا کرد. استراتژی‌های ساخت و تولید در کلاس جهانی و تمرکز بیشتر بر کنترل فرایند، ساخت و تولید در کلاس جهانی و تمرکز بر کاهش هزینه های بالاسری تغییر پیدا کرد، چرخه بسته زمان‌بندی، گزارش‌گیری ارتقاء یافته‌تر از تولید کارگاهی ارتباط آن با زمان تحویل، زمان‌بندی و تامین به علاوه گزارش‌های هزینه‌ای با جزئیات بیشتر در سیستم جدید MRP II، به منظور پشتیبانی از این اولویت‌های جدید در نظر گرفته شده‌اند. در این دوره بود که کم‌کم یکپارچه‌سازی پکیچ‌های نرم‌افزاری به وجود آمد. ایده یکپارچه‌سازی کردن پکیچ‌های نرم‌افزاری از اینجا بود که می‌خواستند تراکنش‌های فروش، موجودی خرید، اطلاعات موجودی و حسابداری را به‌روز کند، این ایده بسیار نوآورانه بود و به کمک این ایده می‌شد چندین سیستم مجزا را به کمپانی‌ها در آن زمان برای بخش‌های مختلف خود در نظر می‌گرفتند را با یک سیستم‌ جایگزین کرد، IBM J.D. Edwardsسیستم ۳۸ و سیستم بعدی ۴۰۰ IBM AS را با هم معرفی کردند، با این سیستم‌ها در دوره های معینی از کار به شکل دسته‌ای مورد پردازش واقع شده و خروجی چاپی این سیستم‌ها وضعیت جاری این سازمان را نشان می‌داد. این کامپیوترهای کوچک IBAM به کمک زبان برنامه‌نویسی ۲PRG که یک زبان تراکنش‌گرا که توسط خود IBM توسعه یافته و مناسب پردازش دسته‌ای بود. برنامه‌ریزی شده بود. درعوض شرکت تجهیزات دیجیتال EC مینی‌کامپیوترهایی را که تحت سیستم‌عامل Unix چندکاربره کار می‌کرد را توسعه داد این توسعه جدید امکان دستیابی به تراکنش‌های آنی و لحظه‌ای از سیستم و در نتیجه امکان پشتیبانی بهتر از تصمیمات را با توجه به فراهم بودن گزارشات در هر زمان که مدیران اراده می‌کردند را می‌داد.

 

در اواخر دهه ۱۹۸۰، IBM, MAPICS به بالاترین میزان موقعیت خود رسید. در آن زمان تخمین زده می‌شد که حدوداً ۶۵% صنایع ساخت و تولید از سیستم‌های IBM 400 AS و ۳۸ استفاده می‌کردند. حتی IBM سیستم خود را برای تدریس در آن زمان سیستم MAPICS IBM دارای نواقصی بود از جمله اینکه در تابع حسابداری آن تولید از ماده خام به کار در جریان ساخت WIP و موجودی مطلوب تکمیل شد FGI به علاوه تراکنش‌های ارسال و دریافت به شکل مستقیمی در دفتر معین به شکل بلادرنگ منعکس نمی‌شد و درعوض تراکنش‌ها خلاصه شده و سپس در دفتر معین کل در پایان ماه آورده می‌شد.

 

با گسترش جهانی شدن Baan در ۳۵ کشور جهان شعبه ایجاد کرد در سال ۱۹۹۵، Baan دارای حدود ۱۸۰ مشتری جهانی و بیشتر از ۱۰۰۰ کارمند شد. با ادامه روند جهانی شدن people soft در کانادا، اروپا، آسیا،‌ آفریقا و آمریکای مرکزی و جنوبی دفاتری ایجاد کرد. سال ۱۹۹۲ سال انتشار نسخه R/3 و SAP بود. مشخصه اصلی تمایز R/3 از سیستم‌های ERP پیشین استفاده از معماری سخت‌افزاری server-client بود این معماری به سیستم اجازه می‌داد که بر روی دامنه متنوعی از پلتوزم‌های کامپیوتری مانند Unix و ویندوز NT اجرا شود. R/3 با رویکرد معماری باز طراحی شده بود که به کمپانی‌های دیگر Third-Partyاجازه توسعه های نرم‌افزارهایی که در SAP R/3 موجود بود را می‌داد. کامپیوتر (متعلق به شرکت های تجهیزات دیجیتال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 11:11:00 ب.ظ ]




۲- الف) کرم­های رایانه­ای[۸۲]۳

 

اغلب مردم کرم­های رایانه­ای را با ویروس­ها اشتباه می­ گیرند، چون هر دو دستگاه­ها را آلوده ‌می‌کنند و می ­تواند آثار مخربی مانند حذف فایل­ها و پاک کردن آن ها را تغییر در داده ­ها را داشته باشد.

 

کرم­های رایانه­ای برنامه­ هایی هستند که خود را در سیستم پخش ‌می‌کنند و معمولاً این عمل را با ایجاد کپی­هایی از خود در حافظه سیستم­ها اقدام و اغلب موجب از کار افتادن سیستم­ها و تخریب دستگاه­ها نیز می­شوند.

 

۳- الف) اسب تراواها[۸۳]۱

 

این مورد برگرفته از اسب چوبی که یونانیان جهت نفوذ به داخل شهر تراوا که آن را مفید می­دانستند، گرفته شده. در علوم رایانه­ای نیز اسب­های تراوا، مشابه اسب معروف دئر افسانه برنامه­ای است که ظاهراًً مفید است ولی در باطن در بر گیرنده برنامه ­های ویرانگر و مختل کننده است که نمونه ­های موجود آن ‌می‌توان ۱- بمب­های منطقی[۸۴]۲ ۲- حملات از نوع DDOS,DOS

 

ب- اخلال در داده ­ها یا سامانه­های مجازی

 

معمولاً شخص مرتکب با ابزارهایی که بیان گردید در صدد اختلال­هایی در داده ­ها و تغییر در نحوه ارائه آن ها و کسب داده ­های ارزشمند برای مرتکب می­ نماید.

 

۳) نتیجه جرم

 

تخریب و اخلال در داده ­های سامانه­های مجازی (سایبر) یک جرم مقید بوده و به صرف ارسال ابزارهای ویرانگر مانند ویروس­ها و … تا وقتی که اختلال و تخریب که عمدتاًً نتیجه جرم است ایجاد نگردد، نمی­ توان گفت اقدامی صورت گرفته و چنانچه اقدام فرد به همان اندازه باشد ولی عمل تخریب و اخلال ایجاد نشده باشد با وجود شرایطی ‌می‌توان شروع به جرم دانست و یا بر اساس مواد قانونی دیگر اقدام نمود، لذا باید نتیجه جرم همان تخریب یا اخلال ایجاد گردد تا بتوان عمل مرتکب را مشمول مواد قانونی مندرج در قانون جرایم رایانه­ای دانست.

 

گفتار سوم) رکن روانی

 

این جرم مانند جرایم دیگر از جرایم عمدی ‌می‌باشد و نیاز به سوءنیت عام دارد، یعنی مرتکب باید عمد در تولید و توزیع و انتشار برنامه ­های مخرب داشته باشد. این جرم باید سوءنیت خاص نیز مورد نظر قرار گیرد و اقدام کننده قصد خاص یعنی تخریب و اخلال در داده ­های خاص را انجام داده باشد و این عمل را جهت ارتکاب جرم انجام داده باشد. ‌بنابرین‏ شخصی که این اعمال را به جهت اختراع انجام داده باشد و یا ناآگاه از اعمال مذکور بوده باشد جرم مذکور تحقق نمی­یابد و عموماً این عمل بدون مجوز ورود از سوی مرتکب صورت ‌می‌گیرد.

 

فصل ششم

 

جرایم مرتبط با تجارت الکترونیک در فضای مجازی

 

یکی از قابلیت ­های فضای سایبر در زمینه تجارت الکترونیک ‌می‌باشد تجارت الکترونیک با بهره گرفتن از مجموعه کامل ابزار الکترونیک برای برقراری ارتباط میان مشتریان، تولیدکنندگان، توزیع کنندگان کالا و کارمندان یک مؤسسه و تولید اتوماتیک اطلاق می­ شود به زبان ساده تجارت الکترونیکی، پردازش عملیات­های تجاری دو یا چند طرف تجاری از طریق رایانه­های شبکه­بندی شده است. تجارت الکترونیک از زمینه­هایی است که با وجود پیشینه کوتاه خود به سرعت متحول شده و روز به روز بر گستردگی و پیچیدگی آن افزوده می­ شود. تجارت الکترونیک وسیله­ای است برای تضمین سرعت در اعمال تجارت به گونه ­ای که امکان بازدید از پایگاه ­های مختلف و آگاهی از کیفیت کالا و سفارش آن با هزینه و وقت اندک موجب شده است که این رشته در کشورهای مختلف با استقبال گسترده ­ای روبرو شود. اما بعضی از کاربران با سوء استفاده از فضای سایبر و تسهیلاتی که در این فضا موجود است مرتکب جرایم گوناگونی می­شوند. از جمله این جرایم، جرایم علیه اسرار تجاری و علائم تجاری ‌می‌باشد که به بررسی آن می­پردازیم.

 

مبحث اول) جرایم علیه اسرار تجاری

 

تحصیل یا افشا غیر مجاز اسرار تجاری در قوانین بسیاری از کشورها جرم ناشناخته می­ شود. این جرایم به جاسوسی صنعتی و تجاری موسم هستند. اختراع رایانه و سایر ارکان فناوری اطلاعات و استفاده گسترده از آن باعث شده است که روش­های جدید جمع­اوری، ذخیره و پردازش و انتقال اسرار ارزشمند تجاری، صنعتی، اقتصادی از طریق فناوری اطلاعات، جای روش­های جمع ­آوری و حفظ اسرار حرفه­ای را بگیرد. مجرمان نیز همگام با پیشرفت علم فناوری، روش­های کلاسیک ارتکاب جرم را رها کرده و از ابزارها و تکنیک­های جدید برای دستیابی به اسرار ارزشمند تجاری، صنعتی و اقتصادی بهره می­برند به نحوی که امروزه بسیاری از مصادیق جاسوسی صنعتی و نقض اسرار تجاری شکل جاسوسی رایانه­ای به خود ‌گرفته‌اند قانون تجارت الکترونیک نیز به جرم انگاری نقض اسرار تجاری پرداخته است و در ماده ۷۵ ضمانت اجرای کیفری برای آن تعیین ‌کرده‌است. که به بررسی آن می­پردازیم.

 

گفتار اول) رکن قانونی

 

در بستر مبادلات الکترونیک، علیه اسرار تجاری دو نوع جرم به وقوع می­پیوندند که در ماده ۶۴ و ۷۵ به آن پرداخته شده است. ماده ۶۴ قانون تجارت الکترونیک مقرر می­دارد: «به منظور حمایت از قابلیت ­های مشروع و عادلانه در بستر مبادلات الکترونیکی، تحصی غیر قانونی اسرار تجاری و اقتصادی بنگاه­ها و مؤسسات برای خود و یا افشای آن برای شخص ثالث در محیط الکترونیکی جرم محسوب و مرتکب به مجازات مقرر در این قانون خواهد رسید».

 

و در ماده ۷۵ مقرر شده است: «متخلفین از ماده ۶۴ این قانون و هر کس در بستر مبادلات الکترونیکی به منظور رقابت، منفعت و یا ورود خسارت به بنگاه­های تجاری، صنعتی، اقتصادی و خدماتی با نقض حقوق قراردادهای استخدام مبنی بر عدم افشای اسرار شغلی و یا دستیابی غیر مجاز اسرار تجاری آنان را برای خود تحصیل نموده و یا برای اشخاص ثالث افضا نماید به حبس از شش ماه تا دو سال و نیم، جزای نقدی معادل پنجاه میلیون ریال محکوم خواهد شد».

 

گفتار دوم) رکن مادی

 

الف) رفتار مجرمانه مرتکب

 

رفتار مجرمانه هر دو جرم از فعل مثبت مرتکب تشکیل شده است. که عبارتند از تحصیل اسرار تجاری برای خود یا افشای آن برای اشخاص ثالث از طریق نقض قرارداد عدم افشای اسرار شغلی یا تحصیل غیر قانونی اسرار تجاری برای خود و افشای آن برای اشخاص ثالث که به بررسی این موارد می­پردازیم.

 

۱) نقض حقوق قراردادهای استخدام مبنی بر عدم افشای اسرار شغلی یا دستیابی غیر مجاز

 

با توجه به اینکه هر شرکت و بنگاهی دارای اسرار تجاری مختص به خود ‌می‌باشد که باعث حفظ آنان در بازار رقابت می­ شود و از طرفی به موجب ماده ۶۵ قانون تجارت الکترونیک، اسرار تجاری الکترونیکی، داده پیامی است که در دسترس عموم قرار ندارد و تلاش جهت حفظ آن انجام شده است، لذا شرکت­ها اقدام به انعقاد قرارداد عدم افشای اسرار تجاری با کارمندان خود که به جهت شرایط شغلی ‌به این اسرار دسترسی دارند می­نمایند. لذا اگر کارمندی پس از امضای قرارداد اقدام به امضای اسرار تجاری شرکت برای شخص ثالث کند و یا اینکه به اسراری که صلاحیت دسترسی به آنان را نداشته به صورت غیر مجاز دست پیدا کند جرم نقض اسرار تجاری به موجب ماده ۷۵ منعقد می­ شود.[۸۵]۱

 

۲) تحصیل غیر قانونی اسرار تجاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ب.ظ ]




اهداف تحقیق

 

هدف کلی

 

بررسی روایی و اعتبار امتحانات نهایی دروس ادبیات فارسی و زیست شناسی رشته تجربی سال سوم متوسطه در تعیین میزان حصول اهداف آموزشی و همچنین قابلیت استفاده از آن ها به عنوان ملاکی جهت گزینش داوطلبان ورود به مؤسسات و مراکز آموزش عالی بود. همچنین ارائه­ پیشنهاداتی به منظور تسهیل فرایند نمره­گذاری و افزایش دقت آن­ها در تصمیم­سازی های آموزشی را ‌می‌توان از دیگر اهداف این تحقیق نام برد.

 

اهداف جزیی

 

    • تحلیل ساختاری و محتوایی امتحانات نهایی

 

    • برآورد اعتبار امتحانات نهایی با بهره گرفتن از طرح­های اندازه ­گیری GT

 

    • تعیین ویژگی­های روان­سنجی سوالات بر اساس CTT برحسب داده ­های خام و داده ­های کدگذاری شده

 

    • محاسبه ویژگی­های روان­سنجی سوالات بر اساس مدل های IRT

 

    • بررسی وضعیت قبولی آزمودنی­ها و توزیع نمرات آن ها در امتحانات­نهایی

 

  • مقایسه عملکرد دانش ­آموزان دختر و پسر در امتحانات­نهایی

سوالات تحقیق

 

    • روایی امتحانات­نهایی دروس ادبیات­فارسی و زیست­شناسی رشته تجربی سال سوم متوسطه چگونه است؟

 

    • آیا سوالات امتحانات نهایی از لحاظ ساختاری از مطلوبیت کافی برخوردار است؟

 

    • آیا سوالات امتحانات نهایی از نسبت روایی محتوایی مطلوب برخوردارند؟

 

    • توزیع طبقه ­بندی سوالات امتحانات­نهایی بر اساس سطوح یادگیری چگونه است؟

 

    • آیا سوالات امتحانات نهایی، تمام فصل­های کتاب را به طور منطقی تحت پوشش قرار داده است؟

 

    • اعتبار امتحانات­نهایی دروس ادبیات­فارسی و زیست­شناسی رشته تجربی سال سوم متوسطه چگونه است؟

 

    • آیا امکان مقایسه نمرات دانش ­آموزان به صورت معتبر وجود دارد؟

 

    • آیا می توان دشواری سوالات را به طور معتبری اندازه گیری کرد؟

 

    • آیا نمرات اختصاص داده شده توسط مصححان، اعتبار لازم را دارد؟

 

    • با تغییر تعداد سطوح رویه­ ها، چه تغییری در اندازه­ ضرایب تعمیم­پذیری به وجود می ­آید؟

 

    • آیا سوالات امتحانات­نهایی بر اساس CTT از ویژگی­های روان­سنجی مطلوب برخوردارند؟

 

    • تجزیه و تحلیل شاخص­ های سوال در مدل کلاسیک بر اساس داده ­های خام به چه صورتی است؟

 

    • تجزیه و تحلیل شاخص­ های سوال در مدل کلاسیک بر اساس داده ­های کدگذاری شده به چه صورتی است؟

 

    • آیا سوالات امتحانات­نهایی بر اساس IRT از ویژگی­های روان­سنجی مطلوب برخوردارند؟

 

    • وضعیت قبولی آزمودنی­ها و توزیع نمرات آن ها در هر یک از دروس مورد مطالعه چگونه است؟

 

  • آیا تفاوتی در عملکرد آزمودنی­های دختر و پسر در امتحانات­نهایی وجود دارد؟

اهمیت و ضرورت تحقیق

 

بدون تردید ایجاد هر تحول در سطح ملی نیاز به برنامه­ ریزی اساسی و تفصیلی دارد که در آن تحولات جهان و نیازهای ملی، تفاوت­های اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و ویژگی­های مشترک و غیر مشترک فراگیران به دقت مورد بررسی قرار گرفته است. ‌به این دلیل به هر ایده­ای که قصد تحول در سیاست­های آموزشی و ارزشیابی دارد باید به همین دید نگریست(رستگار، ۱۳۸۸، ص۱۵۳). شناسایی مناسب­ترین نظام گزینش دانشجو برای انتخاب شایسته­ترین افراد امری ضروری است تا پذیرفته شدگان بتوانند تحصیلات دانشگاهی خود را با علاقه و پشتکار طی نمایند و نیاز جامعه به داشتن نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده برطرف شود. در این میان آنچه ضرورت دارد انجام مطالعات گسترده و علمی به منظور جایگزینی نظام جدید گزینش دانشجو ‌می‌باشد و در کنار گذاشتن شیوه ­های سنتی نیز باید با احتیاط و سنجیده عمل کرد. در سال­های اخیر بحث تغییر و تحول نظام پذیرش دانشجو در کشورمان مطرح بوده است که طرح سنجش و پذیرش دانشجو، مصوبه مرداد ۱۳۹۲ نتیجه آن ‌می‌باشد. ‌بر اساس این مصوبه، تأثیر سوابق تحصیلی در پذیرش دانشجو می­بایست به ۸۵ درصد طی ۵ سال برسد. آنچه که همگان ‌در مورد آن اتفاق نظر دارند، افزایش تأثیر سوابق تحصیلی در پذیرش دانشجویان است و این خود بیانگر حساسیت و اهمیت بالای امتحانات نهایی نظام متوسطه است. امتحاناتی که زمانی تنها برای اخذ مدرکی بنام دیپلم مهم بودند و امروزه پل ورود به دانشگاه محسوب می‌شوند. این امتحانات ترکیبی از فرمت های مختلف سوال را دارا است و تصحیح شان بر طبق راهنمای تصحیح و توسط دبیران انجام می پذیرد.

 

با توجه به اینکه کیفیت سوالات و نحوه­ دقت عمل مصححان، نمرات دانش آموزان را متأثر می­سازند، لذا بررسی این امتحانات از جنبه­ های مذکور از اهمیت خاصی برخوردار است. در بسیاری از تحقیقات، آزمون­های عینی[۸]مورد تجزیه و تحلیل قرار ‌گرفته‌اند و این خود گام بزرگی برای بهبود کیفیت این آزمون­ها بوده است. اما متأسفانه به آزمون­های ذهنی [۹]و روش­های تحلیل و تصحیح آن ها کمتر توجه شده است. ‌بنابرین‏ انجام چنین تحقیقی کاملاً احساس می­ شود.

 

نتایج حاصل از این پژوهش با بهره گرفتن از نظریه پرسش پاسخ می ­تواند به ارتقاء کیفیت سوالات آزمون، کاهش دغدغه­ی دانش ­آموزان در خصوص کفایت و منصفانه بودن سوالات آزمون کمک کند. همچنین، با تکیه بر GT ‌می‌توان منابع مختلفی از خطا را به طور همزمان در نظر گرفت و به دنبال آن برآورد دقیق­تری از ضریب اعتبار امتحانات­نهایی به دست آورد و از آن جا که طرح سوال و روند تصحیح مستلزم صرف هزینه و زمان است با کمک نتایج به دست آمده از GT ‌می‌توان ترکیب مناسبی از سوال و مصحح را با توجه به اندازه اعتبار مورد نظر، به دست آورد و با در نظر گرفتن دیگر محدودیت­های عملی، طرح اندازه ­گیری مطلوبی برای این امتحانات طراحی کرد.

 

همچنین، اطلاع یافتن از وضعیت تصحیح امتحانات­نهایی می ­تواند به برنامه­ ریزان و عوامل اجرایی حوزه­ تصحیح در جهت برطرف کردن نقاط ضعف و تثبیت نقاط قوت روند تصحیح به منظور ارتقاء کیفیت تصحیح کمک کند تا تصمیمات درست­تر و دقیق­تری در خصوص عملکرد دانش ­آموزان به منظور حفظ حقوق آن­ها گرفته شود. در مجموع، این پژوهش به افزایش دانش سنجش و اندازه ­گیری در سطح وزارت آموزش و پرورش کمک می­ کند.

 

تعاریف واژه ها و اصطلاحات

 

نظریه کلاسیک اندازه گیری: این نظریه برای کمی­سازی خطاهای اندازه ­گیری به وجود آمده است و به ما می­گوید که تا چه حد ‌می‌توان به نمرات به دست آمده از آزمون اعتماد کرد. این نظریه اساساً در ارتباط با اعتبار آزمون است.

 

نظریه پرسش- پاسخ: خانواده ای از مدل­های ریاضی است که برای تبیین رابطه تابعی بین یک صفت یا ویژگی مکنون که غالباً توانایی است با احتمال پاسخ صحیح به سوال مورد استفاده قرار می­ گیرند(جزوه کلاسی فلسفی نژاد، ۱۳۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ب.ظ ]




گفتار اول : مفهوم خسارت

 

خسارت در لغت به معنای ضد ربح ، ضرر کردن ، زیانمندی ، ضرر و زیان است . لیکن در اصطلاح به دو معنی به کار رفته است :

 

    1. خسارت به معنی زیان وارده

 

  1. خسارت به معنای جبران ضرر وارده [۵۳]

آنچه که در این گفتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت خسارت در معنای اول است . خسارت در معنای اول با کلماتی از قبیل ضرر و زیان به کار می رود . در متن کنوانسیون برای واژه خسارت کلمه (Detriment) به کار برده شده که به معنای هر گونه ضرر و زیان وارد به اموال و اشخاص است۲ اصطلاح خسارت عمده یکی از نوآوری های کنوانسیون است که این نوآوری را با مقایسه ی کنوانسیون با قانون متحدالشکل بیع بین الملل به روشنی می توان دید. پس واژه خسارت (Detriment) چیست ؟ و کدام خسارت عمده (substantial) هستند ؟ به نظر می‌رسد که واژه خسارت در متن ماده ۲۵ودراین حیطه ی قانونی مطلب جدیدی باشد.در اسناد بین‌المللی اثری از این اصطلاح قابل رؤیت نیست …

 

مراجعه به سیر قانون گذاری بین‌المللی کمکی در پاسخ ‌به این سوالات و رفع تردیدهای مذبور نمی کند . تفسیر دبیرخانه در پیش نویس کنوانسیون ۱۹۷۸ نیز کمک مهمی در این زمینه فراهم نمیکند.

 

توضیح اینکه اصطلاح خسارت بدواً در جلسه ششم گروه کاری آنسیترال در سال ۱۹۷۵ و به منظور اجتناب از نقص و ایراد ماده ۱۰ کنوانسیون ۱۹۶۴ لاهه و ارائه ی یک معیار عینی و واقعی برای نقض اساسی پیشنهاد شد و در پیش نویس ۱۹۷۸ درج گردید و نهایتاًً در ماده ۲۵ کنوانسیون وین تکرار شد. ماهیت و مفهوم این اصطلاح نه در طی مذاکرات گروه کاری آنسیترال و نه در کنفرانس دیپلماتیک وین مورد بررسی قرار نگرفته است . بررسی سایر اسناد بین‌المللی نیز کمکی در این خصوص نمی کند زیرا اثری از این اصطلاح در آن ها دیده نمی شود .[۵۴]

 

عدم تعریف جامع و مواجه شدن با ابهامات موجود در تفسیر و تبیین واژه مذبور منجر به متوسل شدن برای تفسیر و تبیین واژه مذبور با توجه به سیستم های حقوقی ملی یا داخلی می‌گردد . منتها متوسل شده به سیستم های حقوق داخلی یا ملی نیز کمک مهمی برای واضح گشتن واژه خسارت فراهم نمی کند و به کنار گذاشتن این واقعیت است که هر سیستم حقوق داخلی یا ملی با نیاز های کنوانسیون برای تفسیر متحدالشکل و مستقل تناقص دارد. خسارت به عنوان یک اصطلاح فنی در حقوق عمومی دنیا ناشناخته است . بررسی اجمالی این سیستم ها مبین این مطلب است که واژه (Detriment) برای آن ها نامأنوس می‌باشد و بدین جهت نمی توانند رهنمودی در این زمینه ارائه دهند.

 

نسخه های دیگر کنوانسیون ۱۹۸۰ وین نیز کمک چندانی در این مورد نمی نماید . توضیح اینکه به جای واژه (Detriment) مندرج در متن انگلیسی کنوانسیون در نسخه های فرانسوی ، اسپانیایی و روسی به ترتیب اصطلاحات prejudice و perjuicio و bpeg به کار رفته است . هر کدام از این اصطلاحات در سیستم داخلی مربوطه معرف یک مفهوم مشترک میان صدمه ، آسیب و تلف[۵۵]می‌باشد که متأسفانه این اصطلاحات نیز مبهم هستند و بدون ارائه کمک در تعیین عناصر خسارت می‌باشند[۵۶]با این حال، با توجه به خاستگاه بین‌المللی (CisG) و این واقعیت که قانون‌گذار بین‌المللی برای تبیین و تفسیر واژۀ خسارت بدون استفاده از یک سیستم مجرد قوانین یا اصطلاحات حقوق داخلی تلاش می‌کند ،[۵۷] به وجود آمدن یک روش مستقل و خودگردان برای تفسیر واژۀ خسارت نیاز است . ‌به این معنا که ما در پروسه ی تفسیر واژه مذبور نباید اقدام به تفسیر با توجه ساختار و اصطلاحات حقوق داخلی یا ملی برآییم . بلکه واژه خسارت باید با توجه به تاریخ قانونگذاری کنوانسیون و نیز با توجه به اهداف مورد نظر کنوانسیون به صورت مستقل تفسیر شود . با در نظر گرفتن تاریخ کنوانسیون و مقصود از آن هر گونه تفسیر مضیق را باید استثناء کرد . لغت Detriment هم معنی واژه Damage یا هر گونه اصطلاح ادبی داخلی و بین‌المللی نیست ، به همین منوال ترجمه ی هماهنگ به هر زبان دیگری ، اعم از اینکه دارای اثر قانونی مشابه باشد یا خیر ، به یک اصطلاحی که ممکن است در آن زبان آشنا باشد یا نه ، را نمی توان به عرف و سنت داخلی محدود و وابسته نمود .

 

اصطلاح خسارت بدون تقید کلامی معمولاً اثر کنارگذاری برخی از پرونده ها را دارد ، برای مثال زمانی که نقض یک وظیفه ی اساسی صورت گرفته ولی باعث خسارت نشده ؛ یعنی وقتی که ، فروشنده وظیفه ی خود را مبنی بر بسته بندی نادیده گرفته یا کالا را بیمه نکرده ولی علی رغم آن کالا به سلامت به مقصد می‌رسد ، با وجود این ، اگر خریدار احتمالاً در فروش مجدداً سودی داشته ولی از آن محروم گردیده و یا یکی از مشتریان را از دست داده باشد خسارت صورت گرفته است .

 

نهایتاًً به نظر می‌رسد که تغییراتی به نفع معیار مضیق تر صورت گرفته است ف آن هم محدودیتی که از هر دو طرف محدود و مضیق است .

 

از این به بعد تعیین درجه ی خسارات مربوطه ، و رسم یک خط افتراق بین عمده و غیر عمده ، به نظریات مطلقه و فردی قاضی واگذار نشده ، بلکه به انتظارات فرد خسارت دیده موکول گردیده است ، و در عین حال این انتظارات به نوبه ی خود به احساسات درونی فرد خسارت دیده واگذار نشده بلکه به جای آن به شروط مذکور در قرارداد گره خورده است . در حالی که شروط قرارداد تعیین شده است هنوز زندگی تجاری جریانی را تعقیب می‌کند که هرگز قابل پیش‌بینی نیست . لذا باید به اوضاع و احوال در حال تغییر توجه داشت که ، در موارد استثنایی ممکن است یک خسارت ظاهراًً عمده را به یک خسارت جزئی تبدیل کند یا بالعکس.

 

نکته ی دیگری که باید خاطر نشان کرد این است که برای فسخ قرارداد بر مبنای نقض اساسی ، ورود وقوع خسارت ( خسارت بالفعل) لازم نیست بلکه همان‌ طور که بیان شد ، پیش‌بینی نقض اساسی و به عبارتی پیش‌بینی وقوع خسارت در تحت شرایط خاص موجب تحقق حق فسخ می‌گردد .

 

‌بنابرین‏ اگر قبل از فرارسیدن موعد اجراء قرارداد ورود و وقوع خسارت در آینده واضح و روشن باشد، امکان تحقق نقض اساسی و فسخ پیش از موعد قرارداد وجود دارد . لذا چنانچه یک طرف قرارداد از طریق شواهد ، قرائن یا دلیل قانع کننده ‌به این نتیجه برسد که طرف مقابل وی قصد ارتکاب عملی را دارد که نقض اساسی قرارداد تلقی می شود . در این صورت او حق خواهد داشت ، حتی پیش‌بینی از ارتکاب نقض اساسی قرارداد ، به طور یک جانبه قرارداد را فسخ و پس از آن جبران خسارت وارده بر خویش را درخواست نماید .

 

بر این اساس بند ۱ ماده ۷۲ کنوانسیون مقرر می‌دارد : « ۱٫ هرگاه پیش از تاریخ اجرای قرارداد ، معلوم شود که یکی از طرفین مرتکب نقض اساسی قرارداد خواهد شد ، طرف دیگر می‌تواند قرارداد را باطل اعلام نماید ».[۵۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:45:00 ب.ظ ]




در قانون مجازات اسلامی جدید مصوبه ۱/۲/۹۲ نیز تعریفی از جنین به عمل نیامده و صرفاً از مواد ۷۱۶ الی ۷۲۶[۱۲] در خصوص دیه سقط جنین مراحل تکامل جنین توضیح داده شده است . ملاحظه می شود این مواد با توجه به نظر فقها مراحل تکامل جنین را ۶ قسمت تقسیم کرده و بر اساس آن دیه را مشخص می‌کند. این مراحل عبارتند از ۱- نطفه۲- علقه،که به صورت خون بسته است.۳- مضغه،که به صورت گوشت درآمده است.۴- مرحله ای که به صورت استخوان درآمده و هنوز گوشت نروییده است.۵- گوشت و استخوان بندی تمام شده ،ولی هنوز روح در آن پیدا نشده.۶- زمانی که روح در آن پیدا شده ،که البته تعریفی از نحوه دمیده شدن روح در جنین و زمان تشخیص آن هر چند که بسیار مهم بوده و مشخص کننده میزان مسئولیت در پرداخت دیه و مجازات می‌باشد به عمل نیامده است.

 

مبحث دوم :

 

شناخت حقوقی جنین

 

از هنگام لقاح بین تخمک و اسپرم و به وجود آمدن تخم چند سلولی حیات جنین آغاز می‌گردد،‌بنابرین‏ تولد تنها معیار و ملاک حیات انسان نمی باشد.

 

جنین رو به تکامل،بالقوه انسان کاملی است و طبعاً از لحظه لقاح دارای حقوقی می‌باشد.ولی چون اراده او تکامل نیافته است،تصور تکلیف بر عهده او میسر نمی باشد.

 

فلذا به لحاظ شخصیت انسانی ،احکام و حقوقی به آن مترتب است. در این خصوص به بررسی مقررات شرعی و قوانین مدنی و کیفری خواهیم پرداخت.

 

گفتار اول:

 

اهلیت جنین:

 

آیا جنین دارای اهلیت می‌باشد؟برای بررسی و بحث در خصوص آن باید به تفحص در خصوص اهلیت پرداخت .از نظر حقوقی اهلیت عبارت است از صلاحیتی که شخص برای برخورداری و اجرای حق دارد و این صلاحیت دارای دو چهره است:اهلیت تمتع یا اهلیت تملک و آن صلاحیتی است که شخص به موجب آن می‌تواند از حقوق مدنی بهره مند شود واهلیت تصرف یا استیفاء و آن صلاحیتی است که به موجب آن شخص قادر به اجرای حق است.

 

انسان از زمان انعقاد نطفه به شرط زنده متولد شدن تا هنگام مرگ اهلیت تمتع (برخورداری) از حقوق را دارد و برای اینکه انسان اهلیت تصرف (اجرای حق) داشته باشد،باید بالغ و عاقل و رشید باشد.

 

الف : اهلیت جنین در قوانین ایران

 

طبق م ۹۵۶ق. م: «اهلیت برای دارا بودن حقوق، با زنده متولد شدن انسان، شروع وبا مرگ تمام
می شود.»

 

طبق م۹۵۷ ق.م حمل از حقوق مدنی متمتع می‌گردد، مشروط بر اینکه زنده متولد شود طبق این دو ماده که فقط به بررسی قسمتی از اهلیت (اهلیت تمتع) پرداخته شده و دارا بودن حقوق (یعنی اهلیت تمتع) زنده متولد شدن را ملاک دانسته و مرگ را ملاک پایان یافتن اهلیت تمتع دانسته است، قانون‌گذار در م ۹۵۷ درصدد گسترش دامنه اهلیت تمتع بر آمده وحمل را نیز از اهلیت تمتع برخوردار دانسته ولی آن را مشروط به زنده متولد شدن دانسته، یعنی حمل از بدو پیدایش دارای اهلیت تمتع می‌باشد مشروط، بر اینکه زنده متولد شود.‌بنابرین‏ فرض، حمل از لحظه پیدایش دارای حقوق می‌باشد ولیکن اگر مرده متولد شود، مرگ او به صورت قهقرایی آثار اهلیت را که از بدو پیدایش حمل موجود بوده، از بین می‌برد .طبق ماده ۹۵۸ ق.م «هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود، لیکن
نمی توان حقوق خود را اجرا کند ، مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد». قسمت اول این ماده ناظر به اهلیت تمتع یا تملک یعنی برخورداری از حق می‌باشد قسمت دو م ناظر به اهلیت استیفاء یا تصرف و یا اجرای حق می‌باشد، که قانون‌گذار آن را مشروط به داشتن اهلیت قانونی ‌کرده‌است.

 

حال باید دید برای اجرای حق چه شرایطی از نظر قانون لازم است .

 

طبق ماده ۱۲۰۷ ق .م اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند:

 

۱-صغار

 

۲-اشخاص غیر رشید

 

۳-مجانین

 

مشاهده می شود که در این ماده قانون‌گذار برای اهلیت استیفاء (تصرف) یا اجرای حق شرایطی در نظر گرفته است:۱- صغیر نباشد، یعنی بالغ باشد طبق تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ سن بلوغ در پسر ۱۵ سال تمام قمری و در دختر ۹ سال تمام قمری در نظر گرفته شده است، اما طبق تبصره ۲ همان ماده اموال صغیری که بالغ شده است، در صورتی می توان به او دادکه رشد او ثابت شده باشد، یعنی قانون شرط تصرف اموال را رشد قرار داده است. ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی اصلاحی هشتم دیماه ۶۱ که علی القاعده رسیدن صغار به سن بلوغ را دلیل رشد قرار داده وخلاف آن را محتاج به اثبات دانسته، ناظر به دخالت آنان در هر نوع امور مربوط به خود می‌باشد، مگر ‌در مورد امور مالی که به حکم تبصره ۲ ماده مرقوم مستلزم اثبات رشد شده است .

 

به عبارت اخری صغیر پس از رسیدن به سن بلوغ و اثبات رشد می‌تواند نسبت به اموالی که از طریق انتقالات عهدی یاقهری قبل از اثبات رشد از این نوع مداخله ممنوع است .بر این اساس نصب قیم به منظور اداره امور مالی و استیفای حقوق ناشی از آن برای افراد فاقد ولی خاص پس از رسیدن به سن بلوغ وقبل از اثبات رشد هم ضروری است . [۱۳]

 

طبق ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی ، غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد. با جمع موارد مذکور، مشخص می‌گردد که جنین تنها از قسمتی از اهلیت به معنای بر خورداری از حقوق. ‌بنابرین‏ از قسمتی اهلیت که استیفاء یا اجرای حقوق می‌باشد، به دلیل موانع قانونی و طبیعی برخوردارنمی باشد. فلذا اهلیت جنین ناقص بوده و با رشد و تکامل او وعدم سفه و جنون تکمیل می‌گردد . ‌بنابرین‏ در قابلیت برخورداری حمل از حقوق مدنی شکی وجود ندارد ،لیکن این قابلیت به طور مشروط می‌باشد وبه علت فقد اراده، اهلیت استیفاء (اجرای) حق را ندارد و در صورت لزوم باید این حق از طریق اشخاص خاص (اولیای خاص و امین)[۱۴] وتحت شرایط خاصی برای او صورت پذیرد.

 

ب: بررسی تطبیقی اهلیت جنین

 

در قوانین برخی از کشور ها مانند فرانسه ،اهلیت جنین منوط به زنده متولد شدن و قابلیت بقاء طفل بعد از تولد است. ‌بنابرین‏ طفل نارس که قبل از پایان مدت طبیعی حمل زنده بدنیا بیاید ولی قابلیت بقا را نداشته باشد و یا اگر طفل خارق الطبیعه باشد مثلاً بدون کبد باشد و مستقلاً قابلیت ادامه حیات را نداشته باشد دارای شخصیت حقوقی نیست.

 

طبق ماده اول قانون مدنی آلمان و ماده سی ویکم قانون مدتی سوئیس قابلیت بقاء پس از تولد را شرط دارا شدن اهلیت و شخصیت برای طفل قرار نداده اند و حتی اگر نارس و خارق الطبیعه وناقص الخلقه هم باشد و یا یک لحظه بعد از تولد بمیرد کشف می شود که از زمان انعقاد نطفه دارای اهلیت بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:57:00 ب.ظ ]




بیچ ، اسمیت و فینچام [۲۵] ( ۱۹۹۴ ) ، در پژوهشی به بررسی سودمندی مداخلات زناشویی برای پیشگیری و درمان افسردگی در زوجها با روابط ناهماهنگ پرداختند . نتایج نشان داد که مداخلات زناشویی در افزایش رضایت زناشویی زوجها ، پیشگیری از علایم افسردگی و درمان آن مؤثر است .

 

دیک [۲۶] ( ۱۹۹۸ ) ، در مطالعه کنترل شده ای سه شیوه روان درمانی گروهی شناختی ، رفتاری و تحلیل روانی با گروه کنترل برای دانشجویان افسرده به کار برد و در پایان مشخص شد که افراد سه گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل افسردگی شان به میزان زیادی بهبود یافته بود ( به نقل از آقا محمدی ، ۱۳۷۸) .

 

استیس [۲۷] ( ۲۰۰۴ ) ، ۲۴ زوج با مشکلات پرخاشگری و خشونت ( خفیف تا متوسط ) را به صورت تصادفی در دو گروه درمانی قرار داد . یک گروه از زوجها به صورت انفرادی و گروه دوم به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند و ۹ زوج به عنوان گروه کنترل ( مقایسه ) انتخاب شدند . شش ماه بعد از درمان ، تکرار خشونت در زوجهایی که در گروه درمانی شرکت کرده بودند ، به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود و رضایت زناشویی آن ها افزایش یافته ، پرخاشگری مردان و پذیرش خشونت توسط زنان به طور معناداری نسبت به گروه کنترل و گروه زوجهایی که به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفته بودند ، کاهش پیدا کرد ( به نقل از آقا محمدی ، ۱۳۷۸) .

 

لژر [۲۸] ( ۲۰۰۲ ) در پژوهش خود سودمندی کاربرد اصول شناختی ، رفتاری و هیجانی را در افزایش سلامت روان نشان داده است ( به نقل از آقا محمدی ، ۱۳۷۸) .

 

السون و فاورز ( ۱۹۸۹ ) گونه های زوجین را شامل زوجین : ۱- سر زنده ۲- سازگار ۳- سنتی و۴- متعارض می‌داند . از نظر او زوجین سر زنده , رضایتمندی زناشویی مطلوب دارند و توانایی بیان احساسات و حل مشکل را دارند . آن ها از روابط خود خوشحال هستند و مسائل اخلاقی ومذهبی را مهم می دانند . زوجین سازگار نیز رضایتمندی زناشویی در سطح متوسط و رضایت نسبی دارند , احساس می‌کنند که همسران آن ها , درک می‌کنند و با کمک هم به حل مشکلات قادر هستند هر چند که گاهی دیدگاه آن ها نسبت به ازدواج قدری غیر واقعی است وممکن است درباره فرزندان و ارتباط آن ها اتفاق نظر نداشته باشند . زوجین سنتی در حوزه های ارتباطی , نارضایتی متوسطی دارند و از عادات شخصی همسر خود ناراضی هستند . در بیان احساسات و برخورد با مشکلات احساس راحتی ندارد . زوجین متعارض از عادات و شخصیت همسر خود ناراضی هستند ومشکل ارتباطی دارند . برخی از الگوهای خاص تبادلی مشکل ساز میان زوجین شامل تبادلات اجباری , کناره گیری , تبادلات تلافی جویانه , شکایت دو جانبه و سندرم خود محوری در بحث ‌و گفتگو شایع است . در تبادلات اجباری همواره یکی از زوجین در پاسخ به تقویت مثبتی که از طرف مقابل دریافت می‌کند , تقویت منفی می‌گیرد . مثلاً مرد برای رسیدن به هدف خود ‌و گرفتن امتیاز , زن را مورد حمله و انتقاد قرار می‌دهد و این کار تا آنجا ادامه می‌دهد که زن بحث را رها کرده و اجازه پیروز شدن را به همسر خود بدهد ( نقل از حافظ شعر باف، ۱۳۸۲) .

 

پژوهش ها نشان داده‌اند ویژگی های شخصیتی مشابه ( کاسپی و هربنر , ۱۹۹۰ ) . داشتن انتظارات مشابه , پذیرش نقش جنسی ( هارلی ۱۹۹۶ ؛ کارول و دوهرتی , ۲۰۰۳ ) , اعتقاد مذهبی ( فاکس و کلی ۱۹۹۵ ) سطح رفاه اقتصادی ( ناکونزی ۱۹۹۵ ) , سال‌های زندگی مشترک ( مایر و لندزبرگر , ۲۰۰۲ ؛ هالفورد و همکاران , ۲۰۰۳ ) زوج ها را در مقابل احساس تهدید شدگی ناشی از تنیدگی های اجتماعی مقاوم می‌کند ( نقل از حافظ شعر باف، ۱۳۸۲) .

لینک [۲۹] ( ۲۰۰۳ ) در پژوهش خود به بررسی اثر بخشی آموزش کنترل خشم با روش شناختی – رفتاری پرداخت . در این پژوهش ۹۱ نفر با مشکل عدم کنترل خشم به صورت تصادفی در دو گروه ، گروه درمانی شناختی – رفتاری و گروه کنترل جایگزین شدند . نتایج نشان داد پیشرفت آزمودنی‌ها در کنترل خشم در گروه آزمایشی به طور معنی داری بیش از گروه کنترل بود . ( جوادی، ۱۳۸۵) .

 

لانگ ، بارند و اند [۳۰] ( ۱۹۹۸ ) ، در پژوهش خود به بررسی اثر بخشی کنترل خشم برای زوجهای درمانده پرداختند . در این پژوهش به ۲۸ زوج در سه جلسه آموزش که هدف آن افزایش خویشتنداری و نیز بیان افکار و هیجانات به شکل سازگارانه بود تکالیفی داده شد . نتایج نشان دادند که زوجها به طور معناداری در کنترل خشم خود بهبودی نشان دادند ( به نقل از حاجی ابول زاده ،۱۳۸۱ ) .

 

کوپر [۳۱] و استرنبرگ [۳۲] ( ۱۹۸۷ ) در پژوهشی برنامه ای را جهت غنی سازی رابطه جنسی بین زوجها اجرا کردند . نتایج نشان داد افزایش اطلاعات در خصوص روابط جنسی موجب رضایت مندی زناشویی می شود (به نقل از بنی اسد ، ۱۳۷۵ ) .

 

ویلیام ساکو ( ۱۹۹۹) از تحقیقات خود نتیجه گرفت که زنان شاغلی که به طور نیمه وقت به کار اشتغال دارند از نظر میزان رضامندی زناشویی در سطح بالاتری از زنان خانه دار قرار دارند و در مقابل زنان شاغلی که به طور شیفتی و شبها مشغول به کار هستند نسبت به زنان شاغل دیگر رضامندی زناشویی پایین تری دارند ( نقل از حافظ شعر باف، ۱۳۸۲) .

 

درآمد به عنوان عاملی که می‌تواند امنیت اقتصادی افراد را تامین کند از جمله عواملی است که نقش مؤثری در رضایت از زندگی زناشویی افراد دارد. بدین معنی که میزان درآمد پایین در کاهش رضامندی زناشویی و انحلال آن مؤثر است ( جوادی، ۱۳۸۵) .

 

در تحقیق سینارکور ( ۱۹۹۹) مشخص شد که بین زنان شاغل و خانه دار از نظر میزان رضامندی زناشوئی تفاوت معنا داری وجود ندارد ( نقل از حافظ شعر باف، ۱۳۸۲) .

 

در پژوهش دیگری با عنوان ”رابطه بین دلبستگی و روش های حل تعارض و رضایت زناشویی (فینی [۳۳] ، ۱۹۹۹) ایمنی دلبستگی با رضایت زناشویی زوجین همبستگی مثبت داشت. همچنین مذاکره ‌دو جانبه درباره حل تعارض‌ها، مهمترین عامل واحدی بود که رضایت ازدواج را برای زنان و مردان پیش‌بینی می ‌کرد. در این پژوهش، در رابطه‌ بین دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی، الگوهای ارتباطی فقط برای زنان متغیر واسطه۱۳ (میانجی) بود. برای مردان الگوهای ارتباطی تنها به طور جزیی واسطه بین دلبستگی ایمن با رضایت از ازدواج بود و اضطراب درباره روابط، تفاوت در رضایت زناشویی را توجیه می ‌کرد .

 

مشهورترین پژوهش‌ها در این زمینه پژوهش‌های هازن[۳۴] و شیور[۳۵]،۱۹۸۷؛اینزورث[۳۶]،۱۹۹۱(نقل از پینز،۲۰۰۵)هستند که با الهام از، نظریه بالبی[۳۷] (۱۹۶۹)، ‌در مورد ماهیت پیوندهای عاطفی، نقش دلبستگی‌های متقابل[۳۸] بزرگسالان را در روابط زوجین بررسی کردند. نتایج نشان داند که مشخصه‌ های پیوند عاطفی بین زوجین با مشخصه‌ های پیوندهای عاطفی کودک- مادر قابل مقایسه است و سبک‌های شناخته شده دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا، افکار، احساسها و رفتار زوجین را در روابط زناشویی تحت تأثیر قرار می‌دهند ( به نقل از حاجی ابول زاده ،۱۳۸۱ ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:09:00 ب.ظ ]




۱- دسته بندی خود اگاهی ،خوداگاهی شامل :

 

۱٫ خوداگاهی هیجانی: نشان دهنده اهمیت شناخت احساسات خود و تاثیر آن ها در عملکرد است .۲٫خود ارزیابی صحیح : کلید شناخت توان یک فرد به نقاط قوت و ضعف خود است . افراد با قابلیت خود ارزیابی صحیح از توانایی ها و محدودیت خود اگاه هستند و در جستجوی اشتباهات خود و یادگیری و دانستن اینکه کجا نیاز به پیشرفت دارند می‌باشند خود ارزیابی صحیح یک قابلیت است که در افراد برجسته پیدا شده است ۳٫ اعتماد به نفس : تاثیر مثبت اعتماد به نفس بر روی عملکرد در بسیاری از مطالعات نشان داده شده است . سطح اعتماد به نفس در حقیقت یک پیش‌بینی قوی تر برای عملکرد می‌باشد تا سطح مهارت و اموزشهای قبلی ( گلمن ، ۲۰۰۱).

 

۲٫ دسته خود مدیریتی ،دسته خود مدیریتی شامل ۶ قابلیت می‌باشد :

 

۱٫ خود کنترلی هیجانی : این قابلیت مانع از بروز فشارهای روانی مضر و احساسات مخرب می شود . افراد با این قابلیت می‌توانند در شرایط استرس زا یا هنگام مواجه با افراد ناسازگار و مخالف بدون اینکه دست به خشونت بزنند خونسردی و ارامش خود را حفظ کنند . ۲٫ قابلیت وفاداری : به افراد امکان می‌دهد که ارزش‌های مبانی پایه ای تمایلات و احساسات خودشان را بشناسند و به نحوی رفتار کنند که با آن ها همخوانی داشته باشد . این قابلیت باعث برخورد صادقانه افراد با لغزشها و خطاهای خودشان و دیگران می شود . نقص در این توانایی باعث اختلال در کار ، حرفه و شخصیت می شود . شاخص مؤثر بودن در تمام کارها وفاداری است .۳ . وظیفه شناسی یا وجدان کاری : ویژگی های این قابلیت شامل دقت ، خود نظمی، درستکاری ، صداقت و وسواس در انجام مسئولیت‌های محوله است . عامل موفقیت و نردبان ترقی کارکنان ‌به این قابلیت بستگی دارد . ۴٫ سازگاری : این قابلیت را می توان در عملکرد کارکنان ممتاز و برجسته در کلیه رده ها مشاهده کرد . آن ها با اغوش باز به استقبال اطلاعات جدید می‌روند و مفروضات قدیمی را به راحتی کنار می‌گذارند یا آن ها را با شرایط جدید تطبیق می‌دهند .۵٫ موقعیت گرایی : قابلیتی است که موفقیت کارکنان را به دنبال دارد . مطالعه در زمینه مقایسه میان مدیران دارای عملکرد برتر با سایر مدیران نشان می‌دهد که مدیران برتر، از خود رفتارهای مبتنی برموفقیت گرایی عملی نشان می‌دهند و بیشترریسک های حساب شده رامی پذیرند،ازنوآوری سازمانی حمایت کرده واهداف چالشی رابرای کارکنان خود برمی گزینند.۶٫ابتکارعمل:افراد دارای این قابلیت قبل از آنکه تحت تأثیرحوادث ‌و رویدادهای تحمیلی بیرونی مجبوربه ابتکارات جدید،این کارراانجام می‌دهند.ابتکارعمل به معنی سبقت جویی برای اجتناب ‌از مشکلات است.به عبارتی قبل ازاینکه فرصت به دیگران برسدازآن استفاده می‌کنند.افراد فاقد نوآوری زود تحریک می‌شوند و واکنش نشان می‌دهند.(گلمن،۲۰۰۱).

 

۳٫دسته آگاهی اجتماعی:

 

آگاهی اجتماعی در سه دسته قابل مشاهده است:۱-همدلی: این قابلیت یعنی توانایی شناخت احساسات دیگران-همدلی بر پایه ی خودآگاهی بنا می شود. هر قدر نسبت به احساسات خودمان گشاده تر باشیم در دریافتن احساسات دیگران ماهرتر خواهیم بود.عواطف افراد بیشتر اوقات از طریق نشانه هایی غیر ‌از بیان مستقیم ابراز می شود.توانایی دریافت کانال های غیرکلامی،کلید درک احساسات دیگران است.یعنی لحن کلام،حالت های بدنی،حالت های چهره وامثال آن (گلمن،ترجمه پارسا،۱۳۸۶) .افراد دارای این قابلیت با دقت گوش می‌دهند و نگرش دیگران را ‌در نظر می گیرند و به آسانی با افراد دارای پیش زمینه ها یا فرهنگ های متعدد کنارمی آیند. ۲-خدمت محوری:افراد دارای این قابلیت، فضای هیجانی را چنان پرورش می‌دهند که در آن افراد با داشتن تماس مستقیم با مشتری یا ارباب رجوع بتوانند روابط او را درمسیر صحیح خود حفظ کند،چنین افرادی به دقت رضایت مشتری یا ارباب رجوع را درنظر می گیرند تا مطمئن شوند آنچه را که ‌نیاز دارند،به دست آورند.آنان همچنین درصورت نیازخود را دردسترس قرارمی دهند. ۳-آگاهی سازمانی:فردی که دارای آگاهی اجتماعی هوشیارانه باشد می‌تواند به طرز سیاستمدارانه ای،زیرک وقادر به شناسایی شبکه های اجتماعی ضروری باشند و روابط کلیدی را تشخیص دهند . چنین افرادی می‌توانند نیروهای سیالی موجود در سازمان را به همراه ارزش‌های راهنما و قوانین ناگفتنی که درمیان افراد در جریان است بفهمند(گلمن،ترجمه ابراهیمی ،۱۳۸۵).

 

۴٫دسته مدیریت روابط:مدیریت روابط دربرگیرنده هشت قابلیت می‌باشد:

 

۱-توسعه ‌و بالندگی دیگران:این قابلیت مستلزم توانایی درک نیازهای توسعه ای افراد،روحیه وتقویت توانایی‌های آن است.۲٫مدیریت تعارض:این افراد به موقع می‌توانند مشکلات را شناسایی کنند و به آرامش محیط کمک کنند.در مدیریت تعارض مؤثر،مذاکره برای کسب وکار بلندمدت در روابط سالم اهمیت زیادی دارد.در اینجا هنر گوش دادن و ابراز همدلی از مهارت‌های پایه ای برای کنترل افراد دردسرساز وشرایط بحرانی است که با بهره گرفتن از سیاست مداری به دست می‌آید.(آقایار و شریفی۱۳۸۶)۳٫ نفوذ: نشانگر دامنه قدرت نفوذی یک فرد از یافتن عامل جاذبه مناسب برای یک شنونده موردنظر تا شناخت چگونگی ایجاد شیفتگی در افراد کلیدی و یک شبکه پشتیبانی برای یک پیشگامی را دربر می‌گیرد.۴٫عامل تغییر:افرادی که می‌توانند تغییر ایجاد کنند،قادر به شناخت نیاز تغییر هستند،وضعیت موجود را به چالش می طلبند ونظم جدید را مستقر می‌سازند.۵٫رهبری: رهبرانی که الهام بخشی می‌کنند هم ایجاد طنین می نمایند و هم افراد را با یک تصویر بزرگ یا مأموریت‌ مشترک، به حرکت در می آورند.۶٫کارگروهی وشریک مساعی: افراد با این قابلیت،جوی از دوستی وصمیمی می آفرینند و خودشان الگوی احترام،ثمربخشی ‌و همکاری می‌باشند. آنان افراد را به سوی تعهد فعال و مشتاقانه وتلاش جمعی سوق می‌دهند و در آنان روحیه وهویت ایجاد می کنند۷٫تعیین حدومرز: افراد با این قابلیت روابط مؤثر راپرورش می‌دهند. ۸٫ارتباطات:گوش دادن به صورت بی پرده و پیام های قاطع کننده در ارتباط با دیگران است (سیدجوادین ،۱۳۸۶).

 

سرسختی روانشناختی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ب.ظ ]




تدوین گر[۱۰۹]– تدوین گر مسئول گزینش ، زمان بندی و ترتیب نماها در فیلم است. تدوین گر کار خود را با توجه به ویژگی های داستان فیلم و نوع فیلم نامه و همچنین نحوه طراحی بصری فیلم ساز انجام می‌دهد. تدوین گر صدا نیز کسی است که صدا ها را با تصویر همگام می‌کند ، جلوه های صوتی مورد نیاز را اضافه می‌کند ، شدت صدا را متناسب با فیلم کم یا زیاد می‌کند.[۱۱۰] در نتیجه می توان با تدوین قسمت هایی را به برنامه تلویزیونی اضافه کرد یا بخش های از برنامه را با اصلاح و سانسور حذف نمود.

 

تصویر بردار– تصویر بردار کسی است که تخیل کارگردان را به تصویر می کشد و از حیث زیبا شناختی اثر مسئول است. در ساخت برنامه تلویزیونی تصویر بردار نقشی اساسی داشته و بی شک او در ابتدا عکاس ماهری است که با بینش هنری ، سرعت عمل و آگاهی های لازم از مسائل روز (در زمینه هنری ، اجتماعی ، سیاسی و …. ) در نهایت حاصل کار گروه برنامه ساز را به تصویر می کشد.[۱۱۱]

 

صدا بردار[۱۱۲] – کسی است که در هنگام فیلم برداری ، مسئول ضبط صداست. در تلویزیون صدابردار حرفه ای کسی است که ضمن شناخت کیفیت هنری صدا ، با کاربرد وسایل و دستگاه های صوتی آشنا باشد. او باید بداند که چگونه به بهترین وجه صدا را در استودیو و خارج از آن ضبط کند تا صدا شفاف دقیق و متوازن باشد. این بخش علاوه بر صدا بردار ، شامل دستیاران صدا نیز هست ، برای مثال کسی که میکروفون را با فاصله ای مناسب بالای سر بازیگران نگه می‌دارد یا کسی که ابزار صدابرداری را آماده و تنظیم می‌کند.[۱۱۳]

 

نورپرداز[۱۱۴]– کسی است که در تصمیم گیری کارگردان و مدیر فیلم برداری درباره نوع نورپردازی صحنه مشارکت می‌کند و سرانجام منطبق با تصمیم گرفته شده ، نور صحنه را با ابزار و وسایل لازم تامین می‌کند. او برای انجام این کار ممکن است از یک یا چند دستیار و همچنین برق کار استفاده کند. طراحی نور و صحنه جزء نخستین عوامل تشکیل تصویر تلویزیونی هستند.[۱۱۵]به طور کلی نورپردازی بر برداشت بیننده نسبت به برنامه تلویزیونی هم از لحاظ اثر مستقیم دارد.

 

طراح لباس[۱۱۶]– کسی است که با توجه به نوع فیلم و ویژگی های آن و امکانات ضبط تلویزیونی و فیلمبرداری ، لباس هایی را طراحی می‌کند ، در سازمان های بزرگ تولید کننده برنامه های تلویزیونی ، انتخاب لباس بازیگران از مسئولیت های متخصصان است.

 

طراح صحنه [۱۱۷]– مسئولیت طراحی و خلق فضای کلی صحنه ای که قرار است فیلم برداری شود ، به عهده طراح صحنه است. او همچنین مسئول طرح نقشه ها و تعیین ویژگی های هر دکور و مسئول تزئین صحنه و انتخاب لوازم صحنه است. در تلویزیون طراح صحنه ، به کسی گفته می شود که مطابق با نیاز سناریو و نظر کارگردان و سایر اعضای درجه اول کادر تهیه فیلم ( احتمالاَ تهیه کننده و تصویر بردار ) دکورهای فیلم و اماکنی را که داستان فیلم در آن ها می گذرد طرح ریزی می‌کند و تصاویری با زوایای مختلف از طرح مورد نظر خود تهیه می‌کند. همچنین در فیلم هایی با دکورهای عظیم ، ماکتی از دکورها تهیه کرده و ارائه می‌دهد که بعدها با نظارت او این اماکن ساخته می شود. طراحی صحنه در تلویزیون باید به گونه ای باشد که با جنبه‌های مختلف هنری ، اصول صحنه پردازی و مختصات دوربین فیلم برداری منطبق باشد. صحنه تلویزیونی ، پیشینه سینمایی دارد که به مرور زمان متحول شده و در مسیر این تحول نباید خصوصیات و محدودیت های رسانه تلویزیون را فراموش کرد.[۱۱۸]طراحی صحنه خود به نوعی روایتگر داستان فیلم یا برنامه تلویزیونی می‌باشد ، زیرا با فضاسازی مؤثر زمان و مکان داستان را بیان می‌کند و از طرف دیگر موجب می شود تا بازیگران با توجه به صحنه آرایی خود را در فضای موردنظر قرار داده و بتوانند فیلمنامه را به شکل مورد قبول ارائه دهند.

 

چهره پرداز [۱۱۹]– کسی است که بازیگر را اصطلاحاً گریم کرده و برای بازی آماده می‌کند. به چهره پرداز ، گریمور هم گفته می شود. اصول و اجرای گریم تلویزیونی تقریباً با روش سینمایی آن مشابه است ، اما چون اجرای نقش برخلاف سینما مداوم و بدون وقفه است ، خصوصیات اجرای تلویزیونی مانع تغییرات و اصلاحات نما به نمای گریم می شود که در سینما رایج است. برای دست یافتن به اهداف مشخص نمایش تلویزیونی ، برنامه ریزی و اجرای دقیق فعالیت های مربوط به گریم ضروری است.[۱۲۰]

 

بازیگران[۱۲۱]– در تقسیم بندی بازیگران یک فیلم می توان گفت : بازیگرانی که نقش های مهم فیلم را بر عهده دارند ؛ به ویژه نقش های اول و دوم ، بازیگران اصلی و به بازیگرانی که نقش کوچکی در فیلم داشته و بازی آن ها معمولاً با ذکر یک یا دو جمله همراه است ؛ بازیگران نقش جزئی می‌گویند. اما به بازیگری که در جمع یا تصادفی در صحنه حضور می‌یابد ، بدون آنکه حرفی به زبان آورد یا برخلاف بازیگر نقش جزئی نامش در عنوان بندی ذکر شود ، سیاه لشگر می‌گویند. بدل‌کار کسی است که پیشه اش انجام کارهای نمایشی خطرناک در فیلم‌ها به جای هنرپیشه اصلی است. بازی گردان نیز کسی است که مسئولیت انتخاب بازیگران را بر عهده دارد ، نقششان را به آن ها تفهیم می‌کند و با آن ها تمرین می‌کند و سر انجام آن ها را برای بازی نهایی جلوی دوربین آماده می‌کند. از طرف دیگر قالب بیشتر برنامه های تلویزیونی بر محور یک مجری تنها می‌چرخد. این شخص در نقش معرفی کننده برنامه ها ،‌ میزبان ، مجری ، گزارشگر ، مفسر ، گرداننده مراسم بزرگ ، گوینده اخبار ، مربی ،‌ کارشناس ،‌ معلم یا استاد ظاهر می‌گردد.

 

بند اول ) صاحبان حقوق در آثار تلویزیونی

 

در قانون فعلی مالکیت فکری ایران علی رغم حمایت از اثر سمعی و بصری به هر نحو اعم از پخش از وسایل ارتباط جمعی نظیر سینما به صورت اثر سینمایی ، رادیو و تلویزیون به عنوان اثر رادیویی و تلویزیونی از صاحبان حقوق و دست اندر کاران این قسم آثار سخنی به میان نیامده است. هر چند با تعریفی که در همان قانون از اثر مشترک[۱۲۲] به عمل آمده ؛ باید تمامی عوامل را صاحب حقوق دانست که این رویه در عمل ایجاد مشکل خواهد کرد. کنوانسیون برن نیز در این زمینه تعیین مولفان اثر مشترک و جمعی را به قوانین داخلی کشورها واگذار نموده است. اما در قوانین خارجی می توان دسته بندی های را مشاهده کرد که به موجب آن تنها برخی از دست اندر کاران صاحبان حق شناخته شده اند :

 

الف) کارگردان : در اینکه کارگردان در اغلب موارد مؤلف اثر سمعی و بصری باشد و صاحب حق شناخته شود ، تردید کمتری وجود دارد ، هر چند این بدان معنا نیست که کارگردان همیشه مؤلف اثر سمعی و بصری باشد ، زیرا در برخی آثار کارگردان نقش اساسی و مبتکرانه ای از خود بروز نمی دهد. برای مثال در سریال های سطحی و کم ارزش که تنها به موضوعات احساسی می پردازد[۱۲۳]یا برخی تبلیغات بازرگانی کارگردان را نمی توان صاحب حق دانست.[۱۲۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:33:00 ب.ظ ]




قانون کشوری که به هنگام ورود خسارت، زیان دیده از لحاظ عرف در آنجا اقامت داشته است؛ مشروط بر اینکه محصول در آنجا (به طور قانونی) عرضه شده باشد.

 

    • قانون کشوری که کالا در آنجا تهیه شده؛ در صورتی که محصول در آن کشور عرضه شده باشد.

 

    • قانون کشوری که در آنجا خسارت وارد شده است؛ مشروط بر اینکه محصول در آنجا عرضه شده باشد.

 

    • هرگاه خوانده دعوای زیان، از لحاظ عرف انتظار نداشته که محصول زیان بار یا محصولی ازآن صنف، در کشوری که قابلیت اجرایی قانون آن به شرح فوق بررسی شد، عرضه شود، قانون کشوری حاکم خواهد بود که خوانده مذکور از لحاظ رعف در آنجا اقامت دارد.

 

      • هرگاه از جمیع شرایط و قراین مبیّن (آشکار) چنین بر آید که مسئولیت زیان بار یا محصولی از آن صنف، در کشوری که قابلیت اجرایی قانون آن به شرح فوق بررسی شد، عرضه شود، قانون کشوری حاکم خواهد بود که خوانده مذکور از لحاظ عرف در آنجا اقامت دارد.

 

  • هرگاه از جمیع شرایط و قراین مبیّن (آشکار) چنین برآید که مسئولیت غیر قراردادی، با قانون کشوری غیر از موارد فوق ارتباط بیشتری دارد، قانون آن کشور لازم الاجرا خواهد بود. مبیّن بودن ارتباط بیشتر از جمله می‌تواند ناشی از رابطه قبلی طرفین، از قبیل قراردادی باشد که بیشتر از سایر عوامل مؤثر در تعیین قانون حاکم، با مسئولیت غیر قراردادی در ارتباط است.

بند «۲۰ » دیباچه دستورنامه رم دو هدف از وضع این قواعد خاصی را برای حل تعارض قوانین در مسئولیت در قبال محصول، توزیع عادلانه مخاطرات غیر قابل اجتناب در جوامع پیشرفته امروزی، حمایت از سلامت مصرف کنندگان، تشویق نوآوری و ابتکار، تضمین رقابت سالم و تسهیل تجارت اعلام ‌کرده‌است.

 

بررسی ها نشان می‌دهد که ماده «۵ » دستورنامه رم دو در رسیدن به اهداف مذکور چندان موفق نبوده است. ادعا شده که این ماده به قدری دارای ابهام است که باید در مقایسه با سایر مواد دستورنامه رم دو از این حیث به آن مدال افتخار داد. این نظر را نمی توان پذیرفت، چرا که ارائه قواعد حل تعارض جایگزین (ترتیبی) لزوماًً به معنای ابهام و تردید نیست. به علاوه، جهانی بودن عرضه محصولات – به صورت الکترونیکی یا سنتی – پیچیدگی خاصی را اقتضا می‌کند که باید مقررات منطقی برای ضابطه مند کردن آن اندیشیده شود.

 

‌بنابرین‏، می توان اظهار داشت که علی الاصول قانون حاکم بر مسئولیت حصول، قانون کشوری است که شخص زیان دیده از لحاظ عرف در آنجا اقامت دارد. البته این راه حل مشروط بر آن است که محصول در آن کشور با رضایت شخصی که ادعای مسئولیت او شده (خوانده) به فروش رسیده باشد. در صورت فقدان چنین رضایتی، قانون محل اقامت خوانده قابل اجرا خواهد بود. این ماده از سه جهت قابل توجیه به نظر می‌رسد:

 

    1. تولید کننده یا عامل فروش با آگاهی از مفاد ماده و مبنایی که مقرر داشته، ملزم به کنترل محصول و عوامل فروش خود و مسئول عواقب آن به موجب قانون کشوری است که مصرف کننده در آنجا اقامت دارد.

 

    1. پذیرش این مبنا، نوعی قابلیت پیش‌بینی قانون برای زیان دیده فراهم می‌کند و از سردرگمی او جلوگیری می‌کند که این امر خود در پیشرفت اقتصادی، ایجاد رقابت و اعتماد مصرف کنندگان مؤثر است.

 

  1. در مواردی که فروش محصول بدون اجازه خوانده (تولید کننده یا عاملان مُجاز از ناحیه او) صورت گرفته باشد، قانون محل اقامت خوانده می‌تواند با حمایت از او، حقوق وی را محفوظ دارد.

البته مبنای مذکور از حیث بی توجهی به قانون محل اقامت شرکت تولید کننده، محل وقوع مدیریت شرکت و محل توزیع عمده ممکن است با ایراد روبه رو شود که این ایرادها به دلایلی که ذکر شد، منتفی به نظر می‌رسد.

 

در مواردی که زیان دیده، محصول را در کشوری غیر از کشور محل اقامت خود، برای مثال به هنگام جهانگردی خریداری می‌کند، دو فرض را میتوان مطرح کرد: اولی این است که کالای مذکور در کشور محل اقامت وی نیز به فروش می‌رسد، در آن صورت به آن دلیل که تولید کننده احتمال خرید محصول از سوی شخص خارجی در آن کشور و اعمال قانون کشور زیان دیده را پیش‌بینی می‌کند و مصرف کننده نیز از آن آگاه است، قانون محل اقامت زیان دیده مجری خواهد بود.

 

دومین فرض آن است که فروش کالایی که زیان دیده در خارج خریداری کرده، در کشور محل اقامت او غیر قانونی باشد. به دلیل امکان تحقق همین فرض است که کمیسیون تدوین دستورنامه رم دو، تنها به محل اقامت مصرف کننده (زیان دیده) اشاره کرده و لذا باید در این حالت او را مختار دانست که به موجب قانون کشور زیان دیده یا قانون کشور شخصی که وی علیه او ادعا کرده، اقامه دعوی کند.

 

سکوت ماده به نوعی ابهام منجر شده است؛ چرا که می توان گفت، تولید کننده یا عامل او انتظار نداشته است که محصولش در کشوری که فروش آن مُجاز است توسط شخصی خریداری و مصرف شود که خارجی بوده و فروش آن در کشور متبوع وی مجوز تولید کننده یا عامل او ندارد. ‌بنابرین‏ دلیلی بر حکومت قانون محل اقامت زیان دیده وجود ندارد و اساساً اعمال قانون مذکور برای خوانده قابل پیش‌بینی نبوده است.

 

محتوای ماده «۵ » به گونه ای است که نوعی حمایت مساوی از تمامی مصرف کنندگان به عمل آورده و زمینه رقابت عادلانه را از طریق تضمین تبعیت همه رقبای تجای از معیارهای ایمنی یکسان، فراهم می‌کند. عبارت «شخصی که ادعای مسئولیت او شده» (خوانده) لزوماًً شخص تولید کننده کالا نیست؛ بلکه این شخص ممکن است که سازنده قطعات محصول یا حتی واسطه و یا خرده فروش باشد. هر یک از اشخاصی که اقدام به وارد ساختن محصولی به اتحادیه می‌کند، با شرایطی خاص، همانند تولید کننده، مسئول ایمنی آن به شمار می‌آیند.

 

ب) قانون حاکم در رقابت ناعادلانه و منع رقابت

 

اگر رقابت به صورت غیر عادلانه و توام با فریب درآید، به موجب رویه ای که در هر دو نظام حقوقی کامن لا و رومی – ژرمنی پذیرفته شده، می توان علیه خاطی طرح دعوا کرد. در این باره دادگاه ها و حقوق ‌دانان بیشتر به اعمال قانون محل دادگاه تمایل دارند تا دادگاه به موجب قانون خود رقابت ناعادلانه را تشخیص و مورد حکم قراردهد.

 

هدف از وضع قاعده علیه رقابت ناعادلانه آن است که از رقابت ناعادلانه به وسیله متعهد ساختن تمام رقبا به عمل بر طبق قواعد یکسان حمایت شود. تبلیغات موهن، فروش های اجباری، تحریم کالای مشخص یا تبلیغ علیه آن ها، انحصار و …. مسائلی هستند که مانع از رقابت عادلانه می‌شوند و به هیچ وجه جنبه قراردادی ندارند.

 

به موجب ماده « ۶ » دستورنامه رم دو، « ۱٫ قانون حاکم بر تعهدات غیر قراردادی ناشی از عمل رقابت ناعادلانه، قانون کشوری خواهد بود که در آن روابط رقابتی یا منافع جمعی مصرف کنندگان به طور قطع یا احتمالاً به طور عینی متاثر می شود.

 

۲٫ اگر عمل رقابت ناعادلانه، استثنائاً منافع رقیب خاصی را تحت تاثیر قرار دهد، ماده « ۴ » مجری خواهد بود».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:01:00 ب.ظ ]




۳-۲-۷- فرهنگ : تفاوت‌های فرهنگی در شادی و احساس بهزیستی به طور قابل ملاحظه ای مشاهده شده است. به عنوان مثال، در پرتقال ۱۰ درصد مردم و در هلند ۴۰ درصد بیان داشتند که بسیار شاد هستند (اینگل‌هارت، ۱۹۹۰؛ نقل از کرمی نوری و مکری، ۱۳۸۱). ‌بنابرین‏ به نظر می‌رسد که فرهنگ در مطالعات مربوط به بهزیستی باید مورد توجه دقیق قرار گیرد ؛ زیرا نه تنها مفهوم بهزیستی و شادکامی در جوامع مختلف فرق می‌کند، بلکه تعریف «خود فرهنگی»[۲۱۵] نیز بر حسب فرهنگ از جامعه ای به جامعه ای دیگر فرق می‌کند. برخی فرهنگ‌ها بر غم برخی بر شادمانی و برخی نیز بر تعادل و تناوب آن ها (مثلاً در بین جوامع جمع گرا) بیشتر تأکید دارند.

 

مفهوم بهزیستی همچنین با ابزار و شیوه های متداول در یک فرهنگ در ارتباط است. برخی بهزیستی را در ارضای لذت‌ها و لذت‌های بدنی و مادی خلاصه می‌کنند، حال آنکه جوامعی بهزیستی را در ترک لذت‌های آنی و غلبه بر نفس جستجو می‌کنند (آرجیل؛ ترجمه‌ی بهرامی و همکاران، ۱۳۸۳). ‌بنابرین‏ بررسی بهزیستی بدون توجه به عناصر ذکر شده، دید روشن و واقع بینانه فراهم نخواهد ساخت. در زیر به ابعاد مختلف بهزیستی و فرهنگ پرداخته خواهد شد.

 

تحقیقات از جمله داینر، داینر و داینر (۱۹۹۴)؛ نقل از کرمی نوری و مکری (۱۳۸۱) نشان داده است که حتی زمانی که درآمد، به عنوان عاملی دخالت کننده، کنترل می‌شود، تفاوت‌های قابل ملاحظه ای در شادی میان کشورهای گوناگون می‌توان مشاهده کرد. این تحقیقات همچنین نشانگر آن است که بهزیستی در جوامع فردگرا[۲۱۶]و جمع گرا [۲۱۷] به گونه‌های مختلف مفهوم سازی شده است و همبسته‌های آنان نیز متفاوت است. فردگرایی الگوی فرهنگی است که در آن فرد آزاد است، در حالی که در فرهنگ جمع گرا تأکید بیشتر روی اهمیت گروه می‌باشد. افراد در فرهنگ‌های فرد گرا می‌توانند لذت‌هایشان را دنبال کنند؛ با کسی که می‌خواهند، ازدواج کنند؛ جایی که دوست دارند، زندگی کنند و کاری را که می‌خواهند، انجام دهند (داینر و اسکلن، ۲۰۰۳). در جوامع فرد گرا، افراد تمایل دارند، زمانی که هدف‌های شخصی و هدف‌های گروهی با هم در تعارضند، هدف‌های شخصی را مقدم بر هدف‌های گروهی قرار دهند (داینر، بیسواس داینر و تامیر، ۲۰۰۴).

 

فرهنگ‌های فرد گرا معمولاً بر خودمختاری و انگیزش افراد و به ویژه انگیزه درونی تأکید دارد. در جوامع فرد گرا، بهزیستی عمومی در سطح بالایی گزارش شده و رضامندی در حیطه‌هایی مانند ازدواج بسیار بالا می‌باشد. با وجود این، میزان خودکشی و درجات طلاق نیز در این جوامع بالا می‌باشد (داینر، سا و ایشی، ۱۹۹۷).

 

در جوامع جمع گرا، تصمیمات در رابطه با مسائل زندگی به وسیله دیگران برای فرد گرفته می‌شود. در این جوامع، خانواده های گسترده، ساختاری را ایجاد می‌کنند و از افراد اطراف خود، حمایت می‌کنند (داینر و اسکلن، ۲۰۰۳). سا (۲۰۰۰) دریافت که در جوامع فرد گرا، یک ارتباط منطقی بین افراد با سطح بهزیستی آن ها وجود دارد ؛ در حالی که در جوامع جمع گرا، خانواده های منسجم و دوست داشتنی ملاک مهمی برای رضامندی از زندگی می‌باشند (نقل از داینر و اسکلن، ۲۰۰۳).

 

فرهنگ‌های جمع گرا، بر هماهنگی (سازگاری ) اجتماعی تأکید دارند و تمایل دارند تا هدف شخصی را فدای هدف‌های گروهی کنند، بخصوص زمانی که هدف‌های شخصی و گروهی در تعارض باشند (بیسواس – داینر، داینر و تامیر، ۲۰۰۴). در این جوامع انگیزه ها و هیجانات فردی پس از انگیزه ها و هیجانات دیگران اهمیت پیدا می‌کند، از این رو نیز، بیان آزادانه افکار و خواسته‌ها مقبول تلقی نمی شود و افراد بیشتر به همدلی با دیگران ترغیب می‌شوند (داینر، سا و ایشی، (۱۹۹۷).

 

در جوامع جمع گرا یک ساختار حفاظتی از طریق افراد اجتماع و خانواده ها ایجاد می‌گردد که باعث می‌شود، شادی و افسردگی افراد در حالت تعادل نگه داشته شود (داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷).

 

یافته جالب دیگر این است که جوامع فرد گرا و جمع گرا، به شیوه های مختلف احساس بهزیستی را درک می‌کنند. جمع گراها برای به دست آوردن سطوح بالاتر بهزیستی، فعالیت‌هایی انجام می‌دهند که باعث تسلط و هماهنگی گروهی شود (بیسواس – داینر، داینر و تامیر، ۲۰۰۴) و قضاوت‌های رضامندی از زندگی و احساس بهزیستی را هم بر پایه هیجانات و هم ارزش‌های فرهنگی قرار می‌دهند (داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷)؛ در حالکیه فرد گراها این قضاوت‌ها و احساس بهزیستی را عمدتاًً بر پایه تجارب هیجانی خود پایه ریزی می‌کنند و در بیان عواطف مثبت و منفی خود از جمله ابراز خود و ارزشمندی خود از آزادگی و گشودگی بیشتر سود می‌جویند. حال آنکه این وضع در جوامعی که بر گروه تأکید دارد، کمتر مشاهده می‌گردد (داینر، ساوایشی، ۱۹۹۷).

 

علاوه بر آنچه مطرح شد، ملت‌ها و کشورهایی که حقوق مدنی و سیاسی بیشتری دارند، از احساس بهزیستی و رضامندی بالاتری نیز برخوردارند، ‌دلایل آن، این است که ملت‌هایی که افراد آن احساس می‌کنند، کنترل بیشتری بر سرنوشت فردی و جمعی خود دارند، خود کارآمدی بیشتری نیز در خود احساس می‌کنند ؛ و نیز در ملت‌هایی که افراد حقوق بیشتری دارند. تجربه امنیت بیشتر است و سرانجام اینکه، مردم در کشورهایی با حقوق مدنی و سیاسی بیشتر، بهتر می‌توانند نیازهایشان را برآورده کنند، زیرا قادر خواهند بود به طیف گسترده ای از اعمال و رفتارها دست پیدا کنند. ‌بنابرین‏ انتظار می‌رود که برخورداری از حقوق مدنی و سیاسی به افراد کمک کند تا به اهداف گوناگون نایل شوند (داینر و داینر، ۱۹۹۵).

 

عامل بسیار مهم دیگر در بهزیستی و تفاوت‌های فرهنگی، روابط اجتماعی می‌باشد. در بسیاری از جوامع، به خصوص جوامع جمع گرا، داشتن روابط اجتماعی صمیمی و خوشبینانه برای شادی و احساس بهزیستی اهمیت دارد. مقایسه شاد ترین افراد با آنهایی که کمتر شاد هستند. نشان می‌دهد که افراد شاد تمایل به داشتن کیفیت بالای دوستی، حمایت خانوادگی و روابط عاشقانه دارند. شاد ترین افراد، دلبستگی اجتماعی قوی دارند (بیسواس – داینر، داینر و تامیر، ۲۰۰۴). از روابط اجتماعی با دیگران راضی هستند و زمان کوتاه را نسبت به متوسط افراد در تنهایی می‌گذرانند (داینر و سلیگمن، ۲۰۰۲).

 

رابطه صمیمانه با دیگران، به سلامتی بیشتر، وضعیت عاطفی و فیزیکی بهتر منجر می‌گردد. سهیم شدن احساس لذت با دیگران در یک رابطه صمیمانه، به خصوص اگر فرد یا جامعه ای که فرد در آن به سر می‌برد، این گونه روابط را به عنوان ارزش مطرح کند و بر آن صحه گذارد، می‌تواند آن احساس را تشدید کند (آنومی موس، ۱۹۹۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:13:00 ب.ظ ]




بر این اساس ، آنچه به عنوان نقض احتمالی قرارداد مطرح می شود ، به معنای آن است که قبل از فرارسیدن موعد انجام تعهد ، متعهدله پیش‌بینی کند که متعهد به تعهد خود عمل نخواهد کرد . به عبارت دیگر ، پس از انعقاد قرارداد و قبل از رسیدن موعد انجام آن ، معلوم شود که یکی از طرفین به تعهدات قراردادی خود در آینده عمل نخواهد کرد.

 

در این فرض ، در صورت پذیرش این نظریه ، متعهدله که قبل از متعهد می باید به تعهد خود عمل می کرده ، حق دارد حسب مورد قرارداد را فسخ یا اجرای تعهد را معلق کند .

 

نقض احتمالی قرارداد ، به دو صورت صریح و ضمنی قابل تصور است ، زمانی که متعهد اعلام می‌کند که در موعد اجرای قرارداد ، تعهد قراردادی خود را انجام نخواهد داد ، نقض صریح است ، اما به عنوان مثال ، هرگاه فردی تعهد کند که کالای معینی را در آینده بفروشد ، ولی قبل از تاریخ معین آن را به دیگری بفروشد ، نقض ضمنی صورت گرفته است .

 

بدین‌سان می توان گفت که نقض قرارداد یک مفهوم عام است و ممکن است قبل ، همزمان یا بعد از موعد قرارداد حادث شود . در حالی که نقض واقعی قرارداد ، ناظر بر عدم انجام تعهد در موعد معین و نقض احتمالی قرارداد ناظر بر احراز عدم انجام تعهد از سوی متعهد قبل از فرا رسیدن زمان اجرای آن است .

 

مبحث دوم : تعریف نقض جزئی و کلی قرارداد

 

بی تردید هدف نهایی طرفین از انعقاد هر قراردادی اجرای آن است . در همین جا هر کوشش اکثر نظام های حقوقی این است که از فسخ قرارداد اجتناب کنند . هنگامی که بخشی از کالا تسلیم نمی شود و یا بخشی از کالا با اوصاف مورد توافق مطابقت ندارد ، طبعاً اجرای کامل قرارداد ممکن نیست . در عین حال تحقق نقض قرارداد ، منوط و مشروط به عدم اجرای کلیۀ تعهدات قراردادی نیست .

 

در هیچ یک از مواد کنوانسیون قراردادهای تجزیه پذیر[۱۴] و تجزیه ناپذیر[۱۵] تعریف نشده است .

 

در فرهنگ حقوقی قراردادهای قابل تجزیه ‌به این گونه تعریف شده است : « قراردادی که دارای دو یا چند بخش بوده و هر یک از بخش ها نیز با توجه به ماهیت و هدف قرارداد ذاتاً یا به موجب قصد طرفین قابل

 

تفکیک و مستقل از یکدیگر می‌باشند »[۱۶]

 

یکی از حقوق ‌دانان ایران نیز تعهد غیر قابل تجزیه را تعهدی دانسته است که حسب طبیعت موضوع یا به موجب قرارداد قابل تجزیه میان بدهکاران و طلبکاران نباشد. [۱۷]

 

قبل از هر چیز ، باید ‌به این نکته را یادآور شد که با توجه به مادۀ ۶ کنوانسیون و پذیرش حاکمیت ارادۀ طرفین در عرصه ی تجارت بین الملل، اصل اساسی و تعیین کننده در باب تجزیه پذیر یا تجزیه ناپذیر بودن قرارداد قصد مشترک طرفین است . طرفین می‌توانند قراردادهایی را که علی الاصول و به طور متعارف تجزیه پذیر هستند را با توافق خویش ، غیر قابل تجزیه اعلام کنند اما مشکل بیشتر در جائی ظهور پیدا می‌کند که طرفین در خصوص این مورد توافقی نمی کنند و از اوضاع و احوال و سایر امارات و قرائن نیز نمی توان آن را احراز کرد.

 

معیار هایی در خصوص تجزیه پذیری قرارداد در کنوانسیون ارائه شده است که دو معیار مهم تر آن عبارتند از :

 

« پیش‌بینی اقساط در قرارداد» که حکم آن در ماده ۷۳ مقرر شده است و « تجزیه پذیری واقعی و طبیعی موضوع قرارداد » که ماده ۵۱ کنوانسیون درصدد بیان آن آمده است .

 

یکی از معیار های مهم تشخیص تأثیر نقض یک قسمت از قرارداد در سایر اجزای قرارداد این است که ببینیم آیا بخش فاقد مطابقت با اوصاف قرارداد در قابلیت استفاده یا فروش باقی ماندۀ کالا مؤثر است یا خیر ؟

 

در خصوص قرارداد اقساطی نیز مادۀ ۷۳ در بند ۱ پس از بیان قاعدۀ تأثیر نقض برخی اقساط نسبت به کل قرارداد ، در بند ۳ موضوع مذبور را مورد تأکید قرار داده است . به عبارت دیگر در برخی از قراردادهای اقساطی هیچ یک از اقساط به طور کامل هدف مورد نظر قرارداد را تأمین نمی کند و اقساط به گونه ای واحد ، مجموعاً برای نیل به هدف مشخص به کار می‌روند . به موجب بند مذکور خریداری که قرارداد را در رابطه با هر یک از اقساط تسلیم شده فسخ نماید می‌تواند اقساطی که تا به حال تسلیم نشده یا اقساط آتی را نیز فسخ کند ، مشروط بر این که به علت وابستگی متقابل اقساط کالا به یکدیگر نتوان از کالاهایی که تسلیم شده یا می شود در مقاصد مورد نظر طرفین که در زمان انعقاد قرارداد ملحوظ بوده ، استفاده کرد .

 

بنا به اظهار نظر های حقوق ‌دانان و همچنین رویه ی قضائی موجود در کشور ، عموماً قراردادها اعم از اقساطی یا غیر آن قابل تجزیه بوده ولی نقض یک قسط یا بخشی از قرارداد موجب ایجاد حق فسخ نسبت به کل آن نخواهد شد ، مگر از مجموعه اوضاع و احوال و قرائن وحدت و تجزیه ناپذیری قرارداد و پیوند میان اقساط و اجزای آن احراز گردد . یعنی همان راه حلی که از جمع مواد ۵۱ و ۷۳ کنوانسیون به دست می‌آید .

 

مبحث سوم : تعریف نقض اساسی در حقوق ایران

 

در حقوق ایران طبق مواد ۲۳۷ قانون مدنی ‌در مورد شروط ضمن عقد و ماده ۴۷۶ قانون مدنی ‌در مورد اجاره در رابطه با تعهدات اصلی در صورت نقض تعهد از ناحیۀ یکی از طرفین و قرارداد باید ابتدا اجرای عین قرارداد درخواست شود و فسخ قرارداد به عنوان آخرین چاره برای جبران ضرر در نظر گرفته شده است جز در برخی موارد استثنا مانند خیار تأخیر ثمن ( ماده ۴۰۲ قانون مدنی) به محض نقض قرارداد . طرف دیگر حق فسخ خواهد داشت ‌بنابرین‏ هم در متون فقهی[۱۸] و هم در حقوق موضوعه ایران[۱۹] در باب فسخ نشانه ای از مفهوم نقض اساسی دیده نمی شود. اصولاً در حقوق ما ، در اعمال فسخ قرارداد به اهمیت نوع تعهد نقض شده یا آثار ناشی از نقض توجهی نشده و اعلام فسخ قرارداد ، شکل و کیفیت خاص خود را دارد .

 

در حقوق ایران در یک تقسیم بندی کلی ، قراردادها به سه دسته تقسیم می‌شوند :

 

الف – قراردادهایی که موضوع آن فعل یا ترک فعل است بدون اینکه نقل و انتقالی صورت گیرد.

 

ب – قراردادهایی که موضوع آن انتقال مالکیت و تسلیم عین کلی است .

 

ج – قراردادهایی که موضوع ان نقل و انتقال و تسلیم عین معین است .

 

از آنجا که قانون گذار در ارتباط با چگونگی و مبنای فسخ ، قراردادهای دسته نخست را از قراردادهای موضوع بند ب و ج جدا ‌کرده‌است . لذا به تبیین جایگاه نقض اساسی در این دو نوع قرارداد می پردازیم .

 

گفتار اول : جایگاه نقض اساسی در قرارداد های موضوع عین معین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:24:00 ب.ظ ]




تحقیقات اندکی که در این زمینه صورت گرفته است، این انتظارات را تأیید می‌کند. نتایج این تحقیقات نشان می‌دهد میزان سؤال پرسیدن یا انتقاد کردن یادگیرندگان به میزان احساس نزدیکی و راحتی آن ها با مدرسشان ارتباط دارد. یادگیرندگانی که احساس می‌کنند مدرسشان از آن ها فاصله می‌گیرد، فکر می‌کنند که مدرسشان نمی‌تواند نظر آن ها را درک کند و به نیازهای آن ها توجهی ندارد. چنین یادگیرندگانی به احتمال زیاد از مدرس خود فاصله می‌گیرند (بکستر مگلدا[۱۱۴]، ۱۹۹۲).

 

همچنین، شواهدی مبنی بر اینکه روابط عمودی- افقی یا تفاوت‌گذاری موقعیتی با سبک یادگیری ارتباط دارد، به دست آمده است. یادگیرندگانی که پختگی کمتری دارند، روابط سلسله‌مراتبی شدیدی را نسبت به افراد متخصص در یک زمینه معین نشان می‌دهند. آن ها در ارتباط با باورهای معرفت‌شناختی تصور می‌کنند که دانش توسط فردی صاحب‌نظر که در آن زمینه همه چیز را می‌داند، به آن ها ارائه می‌شود. به همین دلیل، به صورت دریافت‌کنندگان منفعل دانش عمل می‌کنند. این در حالی است که یادگیرندگانی که پختگی بیشتری دارند، خود را با افراد متخصص در آن زمینه معین در سطحی یکسان می‌بینند و به همین دلیل، قادرند با آن ها ارتباط لازم را برقرار کنند. آن ها بر این باورند که دانش از به دست آوردن دلیل و مدرک تجربی حاصل می‌شود و این فعالیتی است که خود آن ها قادر به انجام آن هستند (بلنکی و همکاران، ۱۹۸۶؛ کیچنر و کینگ، ۱۹۸۹).

 

‌در مورد رابطه بین ارزش‌های فرهنگی و گرایش‌های تفکر انتقادی نیز شواهدی وجود دارد. در این زمینه تحقیقی درون فرهنگی[۱۱۵] توسط گیانکارلو (۱۹۹۶) رابطه ارزش‌های فرهنگی «احترام به بزرگترها» و «جهت‌گیری جمع‌گرایی» را با گرایش به تفکر انتقادی دانش‌آموزان دبیرستانی دارای زمینه فرهنگی امریکای لاتین مورد مطالعه قرار داده است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد ارزش فرهنگی «احترام به بزرگترها» که در فرهنگ‌های دارای روابط عمودی از اهمیت زیادی برخوردار است، با گرایش دانش‌آموزان به تفکر انتقادی رابطه منفی دارد و ارزش فرهنگی «جهت‌گیری جمع‌گرایی» با گرایش به پختگی شناختی در قضاوت‌ها که یکی از هفت گرایش تفکر انتقادی است، رابطه مثبت دارد. ‌به این ترتیب که افراد دارای «جهت‌گیری جمع‌گرا»، به دلیل تجربیات بیشتر خود با دیگران و توجه بیشتر به افرادی که تحت‌تأثیر تصمیمات آن ها قرار دارند، در قضاوت‌های خود پختگی بیشتری نشان می‌دهند.

 

در تحقیقات کیفی صورت گرفته در فرهنگ‌های جمع‌گرا نیز موضوعی[۱۱۶] تحت عنوان «درنظر گرفتن دیگران به هنگام تصمیم‌گیـری» مطرح شده است. به طور مثـال، دانشجویـان دارای زمینـه فرهنگی جمع‌گرا در مصاحبه های خود با کاکای بیان کرده‌اند: «برای حفظ روابط درازمدت خود با دیگران باید نشان دهیم که به نظرات آن ها توجه داریم»، «باید در نظر گرفت که تصمیم‌های ما بر دیگران چه تأثیری دارد»، «اگر گفتن نظرات ما احساسات کسی را جریحه‌دار می‌کند، نباید آن ها را بگوییم» (کاکای، ۲۰۰۱، ص. ۱۰۳).

 

به دلیل تأکید شومر- ایکینز بر تأثیر دو متغیر فرهنگی روابط عمودی- افقی و جهت‌گیری فردگرا- جمع‌گرا بر فرایندهای شناختی فرد و نیز تأیید این تأثیرات توسط تحقیقات کیفی و کمّی پیشین (به طور مثال، بلنکی و همکاران، ۱۹۸۶؛ بوند و اسمیت، ۱۹۹۶؛ گیانکارلو، ۱۹۹۶؛ کاکای، ۲۰۰۱؛ کیچنر و کینگ، ۱۹۸۹) تصمیم گرفته شد تأثیر ترکیب تعاملی این دو متغیر فرهنگی که توسط تریاندیس (۱۹۹۷) و تریاندیس و گلفند[۱۱۷] (۱۹۹۸) در قالب چهار نوع متغیر فرهنگی جمع‌گرایی افقی، جمع‌گرایی عمودی، فردگرایی افقی و فردگرایی عمودی مفهوم‌سازی شده‌اند، بر گرایش‌های تفکر انتقادی مورد بررسی قرار گیرد و این متغیرها در بخش ارزش‌های فرهنگی یا سطح اول مدل پیشنهـادی تحقیــق حاضر وارد شوند. در سطح دوم مدل عوامل مربوط به ارتباطات خانـوادگی و دانشگاهی وجود دارند که در ادامه مورد بحث قرار می‌گیرند.

 

۱-۱-۲-۲- عوامل ارتباطاتی خانوادگی و دانشگاهی

 

در بخش کیفی تحقیق کاکای (۲۰۰۱) در ارتباط با مقوله «بینش‌های فرهنگی ‌در مورد گرایش به تفکر انتقادی» دو خرده‌مقوله تحت عنوان‌های «نگرش ‌در مورد رفتارهای ارتباطات کلامی[۱۱۸]» و «نگرش ‌در مورد مراجع قدرت[۱۱۹]» پدیدار شده‌اند. در این تحقیق مصاحبه‌شوندگان بر این باور بوده‌اند که زمینه فرهنگی افراد با رفتارهای ارتباطات کلامی آن ها همچون جرئت‌مندی[۱۲۰] و بحّاث[۱۲۱] بودن ارتباط دارد. به طور مثال، یک دانشجوی ژاپنی – آمریکایی در این ارتباط بیان ‌کرده‌است: «دوست ندارم با دیگران بحث کنم… دوست ندارم [با این کار] برای خود دشمن درست کنم…» (ص. ۹۹). علاوه بر این، در ارتباط با خرده‌مقوله «نگرش ‌در مورد مراجع قدرت» تمام مصاحبه‌شوندگان معتقد بودند که وقتی آن ها با نظرات مراجع قدرت (به طور مثال، استادان) موافق نیستند، نباید مخالفت با مراجع قدرت برای آن ها مشکل‌ساز باشد. با این حال، در پاسخ ‌به این سؤال که آیا آن ها در چنین مواقعی نگران عواقب مخالفت خود می‌شوند یا خیر، با اینکه همگی اعتقاد داشتند مخالفت کردن با مراجع قدرت کاری ناشایسته نیست، بعضی از آن ها به عنوان مثال، یک دانشجوی اروپایی و یک دانشجوی ژاپنی – آمریکایی بیان می‌کردند که در چنین مواقعی نگران چیزی نمی‌شوند. در حالی که بعضی دیگر بیان می‌کردند احساس خوبی ‌در مورد مخالفت با مراجع قدرت ندارند. به طور مثال، دانشجویی با زمینه فرهنگی میکرونزیایی در مصاحبه خود چنین گفت:

 

«در کشـور زادگاهـم مخالفت با کسی بزرگ‌تر از خودت یـا در مرتبه‌ای بالاتر از خودت،

 

بی‌ادبی و گستاخی به حساب می‌آید و کار بدی است… در آمریکا وضع فرق می‌کند… وقتی تو با نظرات مردم مخالفت می‌کنی این به معنای آن نیست که تو نسبت به آن ها بی‌ادبی، تو فقط داری نظر خودت را می‌گویی. به همین خاطر، من نظرم را آزادتر از کشور خودم می‌گویم» (کاکای، ۲۰۰۱، ص. ۱۰۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:36:00 ب.ظ ]




۲-۳-۲ نظریه های پرخاشگری

 

با توجه به ماهیت زیانبار رفتار پرخاشگرانه و شیوع گسترده ی آن در جوامع بشری ، عجیب نیست که در پژوهش پیرامون پرخاشگری ، جستجوی علل ارتکاب افراد ‌به این گونه رفتارها ، همیشه اولویت داشته است. این جستجو به جای ارائه ی یک الگوی نظری جامع ، به شکل گیری رویکردهای نظری گوناگون منجر شده است که هر یک از آن ها سازوکارهای متفاوتی را در بروز رفتار پرخاشگرانه دخیل می دانند. دیدگاه های نظری عمده ای درپزوهش های پرخاشگری ارائه می شود که تعریف هریک از آن ها از پرخاشگری و دیدگاهشان درباره ی ثبات یا تغییرپذیری رفتار پرخاشگرانه در آن آمده است. سه رویکرد اول مبتنی بر مفاهیم و اصول زیست شناسی هستند، درحالی که سایر رودکردها، آن ها را مکمل یکدیگر در نظر بگیریم که برجنبه های متفاوتی از پرخاشگری تاکیید دارند ( کراهه[۲۹] ۱۳۹۰، به نقل از احمدی(۱۳۸۶)

 

۳-۳-۲ نمودهای رفتار پرخاشگرانه از کودکی تا جوانی

 

نخستین طلیعه ی رفتار پرخاشگرانه ، بازشناسی خشم در چهره ی بزرگسالان که توانایی تشخیص آن از سه ماهگی در اطفال به وجود می‌آید. مرحله ی بعدی ، ابراز خشم در واکنش به ناکامی است که از نیمه ی دوم سال اول زندگی آغاز می شود . الگوهای رفتاری پرخاشگری به هنگام تعارض با همسالان و بزرگسالان در سال های دوم و سوم زندگی شکل می گیرند و در قالب بدعنقی و اعمال زور( مثلا زدن ، هل دادن و لگد زدن ) بروز می‌کنند. در سال های اولیه دبستان ،تفاوت های جنسی در پرخاشگری بروز می‌کند ، یعنی پسرها معمولا بیش تر از دخترها پرخاشگری فیزیکی نشان می‌دهند ، اما دختران بیشتر به پرخاشگری کلامی( ناسزاگویی ، بددهنی ) و پرخاشگری رابطه ای ( ترد همسالان ، غیبت کردن ) متوسل می‌شوند( ترمبلی[۳۰] ، ۲۰۱۲ ).

 

۴-۳-۲ تاثیر عوامل اجتماعی بر بروز پرخاشگری

 

شرایط اجتماعی نامطوب که تصور می شو د در بروز تفاوت های فردی در پرخاشگری مؤثر هستند، در مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. مشخص شده که اعمال روش های تربیتی خشونت آمیز توسط والدین سبب افزایش پرخاشگری کودکان می شود. چون سبب می شود کودک تنبیه بدنی را راه حلی قابل قبول برای تعارضات تلقی کند. به همین منوال، کودکانی که در معرض بد رفتاری و بی توجهی قرار می گیرند نیز پرخاشگری بیشتری نشان می‌دهند (ویلیام جامز[۳۱]، ۱۹۹۸).

 

۴-۲تعریف اختلال اضطرابی

 

اضطراب یک احساس منتشر ، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که اغلب با علائم دستگاه اتونوم همراه می‌گردد عبارت است از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدید آمیز ، یعنی موقعیتی که زیر تاثیر بالا گرفتن تحریکات اعم از بیرونی یا درونی واقع شده و فرد در مهار کردن آن ها ناتوان است . ( چاپلین ، ۱۹۷۵ ، نقل از ثقفی ، ۱۳۹۰ ) . اختلالات اضطرابی یکی از متداول‌ترین اشکال آسیب شناسی روانی در میان کودکان و نوجوانان است و رایج ترین شکل پریشانی روانی گزارش شده است که تمایل به پایداری دارد مگر اینکه درمان شود .( اسپنز[۳۲]، ۱۹۹۸، رپی ، مک دونالد و اینگرام [۳۳]، ۲۰۰۱ ) .

 

۱-۴-۲ پیشینه اختلال اضطرابی

 

اختلال اضطرابی نشان دهنده یکی از شایع ترین اشکال آسیب شناسی روانی دوران کودکی است که با شروع زودرس و تاثیر شدید بر خط سیر تکاملی فرد ، پیش‌بینی خطرپذیری برای اختلالات دوران بزرگسالی را افزایش می‌دهد ( آوانا[۳۴]، ۲۰۱۰، به نقل از طهماسیان(۱۳۷۹). کودکان مضطرب اغلب کودکانی ساکت ، عصبی ، شاکی ، ناراضی و کم طاقت هستند ، که ناراحتی بسیار شدید و پایداری را تجربه کرده و این اضطراب عملکرد روزانه آنهارا به طرز قابل ملاحظه ای مختل می کند . کودکان مبتلا به اختلال اضطرابی اغلب تحت عنوان نگران توصیف می‌شوند. والدین این کودکان باید بسیار هوشیار بوده و به نشانه های عصبی بودن و اضطراب داشتن در کودکانشان دقت کنند تا مانع از پیشرفت این حالتها شوند، زیرا اگر اضطراب درمان نشود ، در فعالیت های ذهنی و تخیلی اختلال ایجاد می‌کند ( ویکنز ، کاپلان[۳۵] ، ۲۰۰۹ ) . اختلالات اضطرابی یکی از شایع ترین ‌گروه‌های اختلالات روانی را تشکیل می‌دهد . تقریبا ۲۰ درصد افراد در دوره ای از جوانی ، اختلال اضطرابی نشان می‌دهد ( شافر [۳۶]و همکاران ، ۱۹۹۶ ، به نقل از ابراهیمی مقدم ، ۱۳۸۹ ) . اختلالات اضطرابی در نوجوانان بیشتر از کودکان و در دختران بیشتر از پسران شایع است ، اما این تفاوت خیلی زیاد نیست و شامل همه ی اختلالات اضطرابی نمی شود( کاستلو و همکاران، ۲۰۰۳ ، به نقل از ابراهیمی مقدم ، ۱۳۸۹ ). بالاخره شیوع اختلالات اضطرابی در سطوح اجتماعی اقتصادی بالاتر کاهش می‌یابد( سادوک و سادوک ، ۱۳۸۹ ). از آنجا که کودکان دچار اختلال اضطرابی ، رفتارهای نابهنجار کم تری دارند، در نتیجه کمتر برای درمان ارجاع داده می‌شوند.

 

۲-۴-۲ اهمیت اختلال اضطرابی

 

تحریفات شناختی که در دوران کودکی به وجود می‌آید و در اضطراب دوران کودکی وجود دارد، نقش مهمی در ادامه ی این تحریفات و بروز اختلالات اضطرابی گسترده تر در آینده خواهد داشت. این کودکان مضطرب همواره حوادث را ناخوشایتد ارزیابی می‌کنند و تصور می‌کنند قسمت اعظم آن برایشان اتفاق می افتد( موریس و هیدن[۳۷]، ۲۰۰۶ به نقل از محمدی(۱۳۸۴).

 

۳-۴-۲ علایم اختلال اضطرابی

 

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات، برای اضطراب شش نشانه را در کودکان ذکر ‌کرده‌است که شامل بی قراری، خستگی مفرط، دشواری در تمرکز، تحریک پذیری، تنش عضلانی و اختلال خواب است(لاین[۳۸] و همکاران، ۲۰۰۹) کودکانی که دارای اضطراب هستند، دچار تنش ها و دلواپسی های زیادی می‌شوند و نگرانی های آن ها گاهی اوقات به اندازه ای می‌رسد که دیگر قادر به انجام دادن کاری نمی باشند. سبب شناسی اضطراب از دیدگاه مکاتب مختلف اضطراب و کارهایی که افراد برای نگه داشتن آن در سطوح قابل کنترلی انجام می‌دهند، به چند دیدگاه نظری مورد توجه قرار گرفته اند:

 

الف) دیدگاه روانکاوی

 

در این دیدگاه علت اختلالات اضطرابی به تعارض های درونی و تکانه های ناخودآگاه نسبت داده می شود. روانکاوان بر این باور اند که وقتی افراد در معرض خواسته های محیطی افراطی قرار می گیرند اضطراب تجربه می شود. فروید اضطراب را بر پایه ی ایگو معرفی می‌کند که از رفتار یک سائق نامقبول برای تظاهر آگاهانه و تخلیه خبر می‌دهد(استیمر و لوسل، ۱۳۸۸، به نقل از ابوالقاسمی(۱۳۸۸).

 

ب) دیدگاه رفتارگرایی

 

درمانگرایان و نظریه پردازان رفتارگرا اختلالات اضطرابی را نتیجه ی یادگیری غلط و شرطی شدن می دانند. موقعیتی که به یک موقعیت استرس زای قبلی شبیه است ممکن است موجب برانگیختن اضطراب شود . توقعات و مدل های نادرست والدین به عنوان علت اضطراب در دیدگاه یادگیری مورد تأیید واقع شده است. والدین انتظارات بیش از اندازه از کودکان خود دارند که موجب برانگیختن اضطراب در آن ها می شود( واترز ، فورد ، وارتون و کوبهام[۳۹] ، ۲۰۰۹ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




دیابت یک اختلال در سوخت و ساز بدن است. در حالت طبیعی­، غذا در معده تبدیل به گلوکز یا قند خون می‌شود. قند از معده وارد جریان خون می‌شود. لوزالمهورمون انسولین ترشح می‌کند و این هورمون باعث می‌شود قند از جریان خون وارد سلولهای بدن شود. در نتیجه مقدار خون در حد نرمال و متعادل باقی می‌ماند. اما در بیماری دیابت، یا انسولین به میزان کافی در بدن وجود ندارد و یا انسولین موجود قادر نیست تا وظایف خود را بدرستی انجام دهد، در نتیجه به علت وجود مقاومت در برابر آن، قند خون نمی‌تواند به طور مؤثری وارد سلول‌های بدن شود و مقدار آن بالا می‌رود. انسولین هورمونی است که توسط سلول‌های بتا واقع در پانکراس ترشح می‌شود و وظیفه­ی اصلی آن کاهش قند خون است. پانکراس نیز یکی از غدد دستگاه گوارش است، که در پشت معده قرار دارد (هگلسون[۱]، اسنایدر[۲]، اسکوبار[۳]، سمینریو[۴] و بکر[۵]، ۲۰۰۷). دیابت نوع ۲ در مراحل اولیه با تغییر شیوه زندگی اعم از تغذیه سالم، فعالیت بدنی و نیز کنترل استرس قابل درمان خواهد بود. در مراحل پیشرفته تر بیماری اغلب با مصرف داروهای خوراکی قابل کنترل است (هگلسون و همکاران، ۲۰۰۷).

 

تحقیقات نشان داده است که مسائل روان شناختی در کنترل دیابت بسیار مؤثر است. آموزش‌های روانشناختی همراه با درمان‌های پزشکی در دیابت بسیار موثرتر و پایدارتر از درمان دارویی به تنهایی است. این نکته را باید در نظر گرفت که، آموزش‌های روانشناختی باید با توجه به نوع دیابت و توانایی‌های بیماران باشد. به دلیل اینکه بیماران دیابتی ریسک بالایی در ابتلا به افسردگی، اختلالات اضطرابی و اختلالات خوردن دارند باید تحت آموزش‌های روان شناختی قرار بگیرند، همچنین خانواده های افراد دیابتی باید تحت آموزش قرار بگیرند تا طرز برخورد صحیح با این بیماری را فرا بگیرند. درمان‌های روانشناختی و گروهی از جمله، آموزش مراقبت از خود، توانایی حل مسئله، کنترل خشم و رعایت رژیم غذایی مناسب در بهبودی پایدارتر بیماران دیابتی بسیار مؤثر بوده است (انجمن دیابت کانادا[۶]، ۲۰۰۸). یکی از شیوه های روانشناختی مؤثر در درمان دیابت، درمان شناختی-رفتاری است. رویکرد شناختی-رفتاری[۷] بر تحریفات شناختی و تلاش برای تغییر رفتار تمرکز دارد. جوهره رویکرد شناختی-رفتاری عواطف و رفتارهایی است که توسط افکار و شناخت ما شکل گرفته اند. درمانگر به بیمار کمک می‌کند تحریفات شناختی خود درباره‌ موضوعات مرتبط با شرایط دیابتیک را شناسایی نموده و شیوه ­های تفکری مثبت تر و واقع بینانه تری را جایگزین آن ها نماید (ویلدرموت[۸]، ۲۰۰۸).

یکی از متغیرهایی که نقش پررنگی در بهبود افسردگی بازی می‌کند، امید است. می‌توان گفت با سطح بالایی از امید افراد می‌توانند خودشان را در برابر افسردگی حفاظت کنند و دوره های کوتاه مدت افسردگی بهبود یابند و احتمال کمتری دارد که تجربه‌ای دوباره داشته باشند. (اسنایدر[۹]، ۲۰۰۰). امید درمان گروهی یکی از رویکردهای جدید درمانی می‌باشد که با ترکیب اصول مداخلات درمانی مبتنی بر شرح حال[۱۰]، تمرکز بر حل مسئله[۱۱] یک نظام درمان کوتاه مدت و نیمه ساخت یافته و جدید ارائه می‌کند.

 

بیان مسأله

 

دیابت نوع ۲ بیشتر در بالغین بالای ۳۰ سال و چاق دیده می‌شود که ۹۰-۸۰ درصد کل موارد دیابت را شامل می‌شود و انسولین تولید شده از پانکراس در این افراد به خوبی عمل نمی‌کند. در واقع پانکراس به اندازه کافی انسولین ترشح نمی‌کند و یا انسولین ترشح شده، فاقد کارایی لازم است (تایلبرگ[۱۲]، میراندا[۱۳]، جیمز[۱۴] و بتل[۱۵]، ۲۰۰۱). تحقیقات نشان داده است که افراد دیابتی ریسک بالایی در ابتلا به افسردگی و اضطراب دارند. شیوع افسردگی در افراد دیابتی ۲۴ درصد است (گلدنی[۱۶]، فیلیپس[۱۷]، فیشر[۱۸] و ویلسون[۱۹]، ۲۰۰۴)، ولی درمان­های بسیار کمی در زمینه بهبود سطح کیفیت زندگی و کنترل هیجانات دریافت می‌کنند. همچنین موقعیت اجتماعی بیماران در روش های درمانی در نظر گرفته نمی‌شود. درمان‌های صرفأ پزشکی برای بیماران در دراز مدت کافی نیست و درمان باید مسائل جسمانی و مسائل روانشناختی را مد نظر قرار دهد. هدف از درمان روانشناختی در افراد دیابتی نوع ۲ این است که زندگی سالمتر و بهتری با دیابت داشته باشند. هدف از اجرای این طرح، آموزش کامل و جامع با تمرکز بر زندگی بهتر با دیابت با بهره گرفتن از روش درمان شناختی – رفتاری است. در این روش سطح کیفیت زندگی و هیجانات و موقعیت اجتماعی بیماران بررسی می‌شود. هدف کاهش پتانسیل منفی در بزرگسالان دیابتی است. توانایی خود کنترلی در عدم مصرف غذاهای کم ارزش و ناکارآمد و مراقبت‌های صحیح روزانه و رعایت رژیم دارویی، مداخله درمان روانشناختی را ضروری می‌کند (ویلدرموت، ۲۰۰۸).

تحقیقات نشان داده است که در یک فعالیت گروهی، افراد دیابتی یاد می‌گیرند که چه روش هایی برگزینند تا تغییرات مثبت و پایدارتری را به دست آورند و روش امید درمان گروهی شناختی رفتاری می‌تواند بر افزایش کنترل متابولیکی، عزت نفس و افزایش کیفیت زندگی آن ها مؤثر باشد (گلدنی و همکاران ، ۲۰۰۴). طبق تحقیقات انجام شده، شیوع افسردگی در افراد دیابتی ۱۱ تا ۱۲ درصد است. در تحقیقات انجام شده بر روی ۴۸۰۰ بزرگسال مبتلا به دیابت نوع ۲ مشخص شد که ۱۲ درصد آن ها مبتلا به افسردگی ماژور و ۵/۸ درصد آن ها اختلال افسردگی مینور دارند (سادوک[۲۰] و سادوک ، ۲۰۰۸). مطالعات انجام شده نشان داده است، افراد دیابتی که اختلال افسردگی دارند در کنترل گلوکز خون ضعیف عمل می‌کنند و تغییرات زیادی در آزمایش HbA1c[21] دارند (سادوک ، ۲۰۰۸).

در تحقیقی که توسط (یوربانسکی[۲۲]، فابری[۲۳] و تایلور[۲۴]، ۲۰۰۹)، انجام شد، تاثیر درمان شناختی-رفتاری بر اختلال خوردن در افراد دیابتی بررسی شد. نتیجه این تحقیق نشان داد که این درمان علاوه بر افزایش خودکنترلی در خوردن، موجب بالا رفتن عزت نفس و انطباق بهتر با بیماری شده و همچنین این درمان موجب کاهش میانگین قند خون در بیماران شده است.

 

به علت عدم مداخله غیر دارویی در اختلالات روانپزشکی همراه در بیماران دیابتی، اختلال همراه با بیماری دیابت کنترل نشده و موجب افت کیفیت زندگی بیماران و تشدید عوارض دیابت می­ شود. با توجه ‌به این که دارو درمانی به تنهایی نتایج مطلوب را تامین نمی‌کند، مداخلات غیر دارویی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از آنجایی که مداخلات و درمان­های گروهی تاثیر بسزا و بیشتری در درمان­های دیابت داشته اند، درمان شناختی-رفتاری گروهی برای مداخله غیر دارویی انتخاب شد. تا آنجایی که پژوهشگر به بررسی پیشینه پژوهش پرداخته است، تا کنون روش درمانی امید درمان گروهی به شیوه شناختی-رفتاری بر روی افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیابتی در ایران و بخصوص فارس انجام نشده است، ‌بنابرین‏ این خلأ پژوهشگر را بر آن داشت تا به بررسی اثر امید درمان گروهی به شیوه شناختی-رفتاری در بیماران زن دیابتی بپردازد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ق.ظ ]




به اعتقاد هلستلا[۴۷] (۲۰۰۱) مشکلات شخصی نیز سبب بروز مشکلات رفتاری و تعارض با اطرافیان می‌شود، مشکلات شخصی معمولاً در مواجهه با شرایط جدید دوره‌ بلوغ و دوران هویت یابی رخ می‌دهد. به بیان دیگر ناتوانی نوجوان در سازگاری با شرایط جدید منجر به پیدایش مشکلات رفتاری می‌گردد. دستجردی، خزاعی و سعادت جو (۱۳۸۳) نیز طی پژوهش خود عواملی چون؛ فشار برای ورود به دانشگاه، مراقبت و کنترل بیش از حد اشتباهات، سخت گیری نسبت به پوشش، نحوه آرایش مو، وضعیت ظاهر، ممانعت از دیدن و شنیدن سی دی‌ها و نوارهای موسیقی، مشاجره در خصوص رفت و آمدها و روابط با دوستان، ممانعت از فعالیت‌های مختلف به خاطر پیشرفت تحصیل، کنترل ارتباط با جنس مخالف و مواردی از این دست را از مهم‌ترین عوامل زمینه ساز تعارضات بین نوجوانان و والدین معرفی نمودند.

 

بخش سوم؛ روابط خانواده در دوره‌ نوجوانی و نقش آن در تعارضات

 

خانواده یک سازمان اجتماعی کوچک است که روابط اعضای آن، به ویژه روابط والدین با فرزندان، مهم‌ترین عنصر شکل دهنده این سازمان است. رشد مطلوب و سالم فرزندان در تمام ابعاد مرهون ارتباط مؤثر و مطلوب والدین با فرزندان است. تحلیل‌های نظری و تجربی بسیاری به ارتباط مؤثر والدین با فرزندان اختصاص دارد که برای آن اهمیت و ارزشی خاص قائل شده‌اند. از سویی دیگر مطالعات فراوانی به تأثیر کیفیت رابطه‌ والد- فرزند بر هریک از اعضای خانواده به عنوان یک رابطه‌ دو جانبه توجه ‌داشته‌اند.

 

بدیهی است زندگی از دوران بلوغ آغاز نمی‌شود بلکه در طی سال‌های کودکی شکل می‌گیرد ‌و کودک فرا می‌گیرد که چگونه با محیط اطراف خود و با اشخاص دیگر ارتباط احساسی برقرار کند. کودکانی خوشبخت هستند که در خانواده هایی با ثبات به سر می‌برند و ارتباط نزدیکی بین والدین و آنان وجود دارد. در خانواده هایی که آرامش و ثبات برقرار است؛ روابط نزدیک والد- فرزندی وجود دارد و والدین با فرصت‌های بی شماری که برای فرزندان خود فراهم می‌کنند زمینه لازم را برای زندگی موفقیت آمیز فرزندان تدارک می‌بینند.

 

روابط والدین- نوجوان از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا این رابطه زمینه اصلی برای اجتماعی شدن کودکان محسوب می‌شود (آقا محمدیان، ۱۳۸۶). از سوی دیگر، احتمال زیادی وجود دارد که نوجوانان نسبت به مراقبانی که رابطه‌ گرم و صمیمی‌ای با آن‌ ها دارند در مقایسه با اشخاصی که از آن‌ ها انتقاد می‌کنند ارتباط ‌نزدیک‌تری برقرار کنند و از این اشخاص طلب یاری کنند (روگر، مالکی و دماری[۴۸]، ۲۰۰۸). بررسی­ های صورت گرفته بر شرایط دوره نوجوانی نشان می­دهد که روابط با والدین پیش‌بینی کننده بهتری برای رضایتمندی از زندگی نوجوانان محسوب می‌شود. با این وجود نوجوانان اغلب دیدگاهی منفی نسبت به عملکرد خانواده به ویژه والدین خود دارند (آقا محمدیان، ۱۳۸۶).

 

نحوه ارتباط نوجوان با پدر، مادر، خواهران و برادران و همچنین نوع الگوهای تربیتی والدین در بروز مشکلات رفتاری دختران مؤثر هستند. ویژگی استقلال طلبی نوجوان در ارتباط با والدین نیز اغلب به شکل تعارض جلوه گر می‌شود. نوجوان از والدین خود انتقاد می‌کند و محبت آنان را لوس بازی می‌داند، بیشتر تمایل دارد به والدینش از دید دوستان و همسالان نگاه کند که در نتیجه ممکن است برای آن‌ ها مشکلاتی را به وجود آورد (احمدی، ۱۳۸۷). کانون خانواده‌ای که بر اثر تعارض و جدال بین اعضای آن، آشفته است محیط امن روحی و روانی که در خانواده باید وجود داشته باشد را از اعضای آن می‌گیرد و باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای همه می‌شوند. اگر با تعارض به وجود آمده در بین اعضای خانواده به درستی برخورد شود به رشد رابطه بین اعضای خانواده کمک می‌کند ولی اگر طرفین درگیر در تعارض نحوه برخورد با تعارض را ندانند؛ نه تنها مشکل موجود رفع نخواهد شد بلکه به تداوم رابطه هم آسیب می‌رساند (مرادی و ثنایی، ۱۳۸۵).

 

الگوی سیستم‌های خانواده چارچوب قابل توجهی را برای بررسی تعامل‌ها و روابط در خانواده فراهم می‌کند. در حالی که فروید[۴۹] و اریکسون خانواده را به صورت مجموعه‌ای از افراد در نظر گرفتند، این الگو خانواده را به صورت سیستم‌های چندگانه روابط با تغییر یافتن نقش‌ها و ارتباط‌ها در نظر می‌گیرند. هر رابطه درون یک خانواده از ثبات برخوردار است و مبادلات ویژه‌ای بین ویژگی‌های مشترک، تعاملات و الگوهای ارتباطی وجود دارد (کارتر و مک کولدریک و ویت بوورن[۵۰]، ۲۰۰۸). بر اساس الگوی سیستم‌های خانواده، مهم‌ترین تغییر در شخص یا روابط او نشان دهنده وجود سیستم خانواده است. نوجوانان در دوران بلوغ با ارزش‌ها، نقش‌ها و سیستم ارتباطی خانواده خود درگیر هستند. نوجوانان بیش از کودکان کم سن و سال، تمایل دارند تا فرصت‌هایی را برای تصمیم ­گیری درباره خود و پافشاری بر تصمیم‌هایشان داشته باشند تا از طریق آن بتوانند به خودگردانی دست یابند. الگوی سیستم‌های خانواده کمک می‌کند تا نقش عواملی نظیر عدم رضایت در میانسالی و تعارضات مربوط به زناشویی را دریابیم و نسبت به روابط و تعارضات والدین- نوجوان آگاه شویم(آقامحمدیان، ۱۳۸۶).

 

مشکلات رفتاری همچون، پرخاشگری، ‌بزهکاری و سایر مسائل… نمایانگر اختلالاتی در روابط بین والدین و نوجوان است. از آنجا که دلبستگی به خانواده ارتباط معکوسی با دلبستگی به همسالان ناهنجار دارد، هر قدر نوجوان به دلیل احساس تعلقی که در خانواده از آن محروم است، به گروه همسالان جذب شود، خانواده بیشتر او را از خود طرد می‌کند و در نتیجه نوجوان بیشتر جذب همسالان ناهنجار خواهد شد. در عین حال، درون خانواده، چرخه‌ای بی حاصل ایجاد می‌شود. هر قدر نوجوان بیشتر از قواعد و محدودیت‌های اعمال شده از سوی والدین سر باز زند، والدین بیشتر در جهت کنترل نوجوان تلاش می‌کنند. این تلاش‌ها برای کنترل نوجوان، بیشتر سبب آزردگی او می‌شود و مشکل را تشدید می‌کند، زیرا نوجوانان بیشتر احساس می‌کند که او را درک نکرده اند و به سمت گروه همسالان ناهنجار کشیده می‌شود. این مبارزه برای به دست آوردن قدرت آنچنان تشدید می‌شود که منجر به جدایی و فاصله‌ای غیر قابل برگشت در رابطه می‌شود. در نتیجه نوجوان خانواده را ترک می‌کند و زود از آنان جدا می‌شود. والدین هم با درماندگی از او کنار می‌کشند یا او را از خانواده جدا می‌کنند. به عبارتی این چرخه را می‌توان بدین صورت نشان داد:

 

وابستگی ضعیف به والدین

 

معاشرت با همسالان ناهنجار

 

نوجوان درگیر رفتار مشکل زا می‌شود

 

والدین نوجوان را طرد یا کنترل می‌کنند

 

نوجوان احساس می‌کند که والدین با او بدرفتاری کرده‌اند؛

 

و در برابر تلاش‌های آنان برای کنترلشان مقاومت می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:26:00 ق.ظ ]




در حقیقت، قوت گرفتن نقش مشتریان و افزایش قابل ملاحظه انتظارهای آن ها از فرآورده ها و خدمات، نیاز به دگرگونی چشمگیری را در سازمان و در راستای فلسفه مشتری مداری به وجود آورده است. از طرف دیگر نیز برقراری ارتباط مستحمک و پایدار با مشتری مورد توجه بسیاری از شرکت ها قرار گرفته است. سانی[۳۷] و همکاران (۲۰۰۵)، در مطالعه ای ساختار محسوس ها (وضعیت ظاهری با وجود شرایط فیزیکی، تجهیزات و کارکنان)، محتوا (طبیعت و تناسب محصول یا خدمات)، نگرش (شناخت مشتری، تمایل به تهیه ی خدمات، آمادگی و رفتار اجتماعی)، شیوه انتقال (پشتیبانی محصول یا خدمات سفارشی فراهم شده برای مشتریان به وسیله ی تهیه کنندگان محصول یا خدمات)، قابلیت اعتماد (توانایی ارائه خدمات وعده داده شده به طور مستقل و دقیق) و شایستگی (دارا بودن مهارت ها و دانش مورد نیاز برای ارائه خدمات) را به عنوان احتیاج های اصلی مشتریان درونی و بیرونی مد نظر قرار داده‌اند (ابراهیمی نژاد و شول، ۱۳۹۰).

 

مشتری مداری بر روی کشف و برآوردن نیازهای خرید مشتریان در حالی که بهترین منافع در ذهن آن ها حفظ می شود، تمرکز دارد. فروشندگانی که فروش محور بوده اند، نتایج کوتاه مدت فروش را بر دستیابی به نتایج بلندمدت مثل وفاداری مقدم دانسته. به طور کلی مدیریت می‌تواند اثر مثبت (با دادن هدایای ویژه به فروشندگان، مشارکت در تصمیمات و …) و یا اثر منفی بر روی مشتری مداری فروشندگان داشته باشد. بدون شک، فروشندگان با گرایش مشتری مداری به عنوان منابع پر ارزش برای خلق مزیت رقابتی شرکت ها شناخته می‌شوند. ایشان می‌توانند شبب افزایش رضایت مشتری، وفاداری مشتری و نیز بهبود عملکرد فروش گردند (Menguc and Boichunk, 2012).

 

۲-۳-۶) اشکال و دیدگاه های متفاوت به مشتری گرایی

 

محققان میان سه شکل از مشتری گرایی تمایز قایل شده اند. دیدگاه اطلاعات محور، مشتری گرایی را موجود بودن اطلاعات مشتری و میزانی که اطلاعات درباره نیازهای مشتریان جمع‌ آوری و تحلیل می شود، درنظر می‌گیرد. دیدگاه مبتنی بر فرهنگ و فلسفه ی فراتر از دیدگاه اول به مشتری گرایی می نگرد. مشتری گرایی در این دیدگاه مبتنی بر وجود عناصر خاص در فلسفه ی کلی سازمان همچون ارزش ها، هنجارها و عقاید است. ‌بنابرین‏ مشتری گرایی در این دیدگاه بخشی از فرهنگ شرکت است و نه فقط در باورها و عقاید سازمان مشخص می شود. بلکه در رفتار کارکنان در ارتباط با مشتریان نیز آشکار می شود. شکل و دیدگاه سوم مشتری گرایی مبتنی بر خدمت و تعامل می‌باشد که عمدتاً کیفیت خدمات ارائه شده را تعیین می‌کند. این دیدگاه نسبت به دو دیدگاه دیگر متفاوت است. در حالی که دو دیدگاه اول مشتری گرایی را از دیدگاه و نقطه نظر سازمان بیان می‌کند، دیدگاه مبتنی بر خدمت و تعامل مشتری گرایی را از دیدگاه مشتریان بیان می‌کند. مشتری گرایی به معنای تمایل یا زمینه موجود در کارکنان در جهت ارضای نیازهای مشتریان در هنگام کار می‌باشد. داناوان[۳۸] و همکاران (۲۰۰۴)، مشتری گرایی را به دو بعد تقسیم نموده اند. بعد نیاز، نشان دهنده باورهای کارکنان درباره توانایی هایشان در ارضای نیازهای مشتریان است و بعد لذت، نشان دهنده ی این است که تا چه حد و میزانی تعامل و خدمت رسانی به تعامل و خدمت رسانی به مشتریان برای کارکنان لذت بخش است. داناوان و همکاران (۲۰۰۴)، معتقدند که وجود هر دو بعد برای درک کامل توانایی ها و انگیزه های کارکنان درجهت خدمت رسانی به مشتریان ضروری است (زارعی و همکاران، ۱۳۹۰).

 

۲-۳-۷) مشتری مداری و تکریم ارباب رجوع

 

رضایت مشتری را می توان پیش شرط تمام موفقیت های بعدی سازمان معرفی نمود. امروزه توجهات روزافزون به خواسته های مشتریان، بسیاری از مؤسسات را مجبور به بهبود و ارتقای ارتباطات با مشتریان نموده است. مشتری کسی است که نیازش (کالا و خدمات) را خودش تعریف می‌کند و حاضر است بابت ارزشی که برای آن متصور است، هزینه مناسبی بپردازد. ارباب رجوع مثل مشتری حالت تعاملی و طرفینی ندارد، بلکه خدمات یک جانبه را شامل می شود که در آن فروشنده ها (ارائه کنندگان کالا و خدمات) اطلاعات بیشتری نسبت به موضوع معامله دارند اما خریدار (دریافت کننده) نمی تواند به سادگی آن اطلاعات را به دست آورد، در حالی که سخت به آن نیازمند است. نکته ی مهم اینکه در اکثر موارد امکان دارد ارائه کننده کالا یا خدمت احساس هیچگونه منفعت و یا حداقل نفع را در این معامله داشته، لذا با میل و رغبت کامل در این معامله با ارباب رجوع شرکت نداشته باشد. مانند: خدمات درمانی، علمی، آموزشی و پرورشی. مشتریان را از جنبه‌های مختلف مثل میزان رضایت، نوع رفتار، قدمت ارتباط و غیره تقسیم بندی می نمایند که از جمله آن ها تقسیم به مشتریان داخلی و خارجی است. مشتری داخلی شامل کارکنان سازمان و مشتری خارجی سایر افراد و مؤسسات خارج سازمان ا شامل می شود. اصول و مبانی طرح تکریم از نظر تئوریکی بر جلب رضایت ارباب رجوع و تامین منافع او استوار است. طوری که در همه حال منافع ارباب رجوع بر منافع کارکنان و مؤسسه‌ ارجح است و کارکنان موظف و بلکه مجبورند در این راستا گام بردارند. چرا که احساس می‌کنند به صورت محسوس و نامحسوس توسط بازرسانی از کمیته های ویژه طرح تکریم زیر نظر مدیران مؤسسه‌ و بلکه مقاماتی بالاتر نظارت و کنترل می‌شوند و توسط ارباب رجوع نیز به راحتی مورد بازخواست قرار می گیرند. لذا کارمندان با احساس نظارت و بازرسی مداوم و توقعات روزافزون و گاها غیرمنطقی ارباب رجوع که در تعامل با آن ها و ارائه خدمات نفع چندانی غیر از حقوق و مزایایی که طبق مقررات از مؤسسه‌ دریافت می‌کنند عایدشان نخواهد شد، روز به روز ناراضی تر می‌شوند و امکان بروز خلاقیت و شکوفایی استعدادهای آن ها در راستای ارائه خدمات با کیفیت مستمر به حداقل خواهد رسید (لطیفی و محمودی فر، ۱۳۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:12:00 ق.ظ ]




گفتار اول : تعریف و تبیین حریم خصوصی

 

منظور از حریم خصوصی ، قلمرویی از زندگی اشخاص است که به هیچ وجه مایل نیستند دیگران بدون اجازه آن ها وارد این قلمرو شوند یا از آن آگاهی پیدا کنند . به دیگر سخن ، آن بخش از زندگی اشخاص که آگاهی دیگران از آن به لحاظ کمیت و کیفیت در اختیار خود اشخاص می‌باشد حریم خصوصی نام دارد . ( انصاری ، ۱۳۸۱ ، ۳۹ )

 

حریم خصوصی مفهومی است ، زادۀ نوگرایی و تجدید نظر در روابط انسانی از یک طرف و مقاومت در برابر پیشرفت های روز به روز تکنولوژی از طرف دیگر .

 

حریم خصوصی یکی از مصادیق آزادی های عمومی می‌باشد . آزادی در زندگی و خصوصی یعنی مصون بودن شخص از دخالت دیگران در امور خانوادگی و کاری و نیز مصون بودن از تفتیش و تجسس دربارۀ وضع جسمانی و احوال شخصی و سایر امور او . استراق سمع گفتگوهای خصوصی فرد و ثبت آن به وسیله ضبط صوت و غیره و یا گرفتن عکس شخص و یا مونتاژ آن بدون اجازه او و انتشار آن ، مداخله در زندگی خصوصی فرد است که عرفاً ، شرعاً و قانوناً ممنوع اعلام شده است .

 

در کنگره حقوق ‌دانان که در ۱۹۷۷ در استکهلم منعقد شده کنگره احترام زندگی خصوصی را برای سعادت بشر لازم می شمارد و از آنان تعریف جامعی به دست می‌دهد که حائز اهمیت است . در قطعنامه های این کنگره چنین آمده است :

 

حق زندگی حق فرد است ، که زندگی بکند همان‌ طور که قصد دارد و حمایت بشود در مقابل :

 

الف – هر گونه مداخله در زندگی خصوصی خانوادگی و داخلی او .

 

ب – هر گونه تعرض به سلامت جسمی یا روحی و به آزادی اخلاقی یا مصنوعی او .

 

ج – هر گونه تعرض به شرافت و شهرت او .

 

د – هر گونه تفسیر مضری که از گفته ها و اعمال او بشود .

 

ه – افشای بی موقع امور ناراحت کننده مربوط به زندگی خصوصی او .

 

و – استفاده از اسم او ، هویت و عکس او .

 

ح – هر گونه فعالیت به منظور جاسوسی کردن دربارۀ او .

 

ط – توقیف مکاتبات او .

 

ی – استفاده با سوء نیت از مخابرات کتبی یا شفاهی او .

 

ک ـ افشای اطلاعاتی که او داده یا گرفته برخلاف قاعده حفظ اسرار مربوط به شغل و حرفه شخص.

 

( یزدانی ، ۱۳۸۹ ، ۶۸ )

 

حریم خصوصی افراد در ارتباطات اینترنتی و در فضای سایبر به ویژه از طریق شنود اطلاعات شخصی آن ها در اینترنت نقض می شود . همچنین دسترسی غیرمجاز سایرین از طریق ارتباط اینترنتی به اطلاعات شخصی افراد مصداق دیگر نقض حریم خصوصی از طریق شبکه مذکور می‌باشد . فردی که به اطلاعات خصوصی دیگری نظیر نامه های شخصی ، فیلم ها یا عکس های خانوادگی دسترسی پیدا ‌کرده‌است آن ها را در اینترنت در دسترس عموم قرار می‌دهد . در این فرض ، عمل فرد مذکور همانند انتشار همان اطلاعات در یک روزنامه و تابع احکام آن است .

 

( انصاری ، ۱۳۸۱ ، ۴۱ )

 

لیکن در مجموع می ‌توان بیان نمود :

 

حریم خصوصی یعنی فرد آزادانه حق داشته باشد در خلوت خود اطلاعات مربوط به امور زندگی‌اش را پنهان نموده و بر آن کنترل داشته و مانع دسترسی دیگران ‌به این اطلاعات گردد و تصمیم بگیرد که چه وقت و تا چه حد این اطلاعات را به دیگران منتقل نماید .

 

(www.momtaznews.com )

 

گفتار دوم : حوزه های گوناگون حریم خصوصی

 

حریم خصوصی نیز مانند سایر موارد دارای حوزه های گوناگونی است که هر حوزه به طور جداگانه و از دریچه و دیدگاه خود ‌به این منظر می نگرد . حریم خصوصی را می توان در سه حوزۀ مجزا ولی مرتبط مورد بررسی قرار داد ، که عبارتند از :

 

۱ . حریم خصوصی ارضی :

 

این حوزه از حریم خصوصی در برگیرنده یکی از ابتدایی ‌ترین و سنتی ‌ترین اشکال حق افراد بر لزوم محترم و مصون بودن از تعرض منازل مسکونی است . در باب حریم خصوصی اشخاص در منزل و اماکن تحت تصرف آن ها ، اختلاف نظر قابل توجه میان اهل فن به چشم نمی‌ خورد . این حق ریشه در حقوق اساسی افراد و همچنین حقوق بشر دارد و از فروع اصل کلی آزادی افراد در انتخاب مسکن و مصونیت از هر گونه تعرض است . مبنای این حق آن است که مسکن افراد و به تبع آن سایر اماکن مشابه نهان‌ ترین نهان خانه ایشان بوده و اگر حقی برای افراد دایر بر پوشیده نگاه داشتن ابعاد شخصی و اسرار خود ، به رسمیت شناخته شده است ( که چنین نیز هست ) هیچ مکانی مناسب تر از مسکن برای اعمال این حق وجود ندارد البته این حق نیز همچون همه اشکال حق ، تنها به عنوان اصل ، پذیرفته شده است . و نفوذ و اعتبار آن منافاتی با اعمال پاره‌ای استثناهای خاص و قانونی ندارد . از جمله این استثناها می‌ توان به امکان تفتیش و بارزسی از قبیل اجرای حکم مقام صلاحیتدار و قضایی ، بازدید محل برای مسائل مالیاتی و عوارض قانونی و یا بهداشت محیط کار و مواردی چون جرم مشهود و امثال آن اشاره کرد .

 

در خصوص وضعیت داخلی در این باب باید خاطر نشان کرد که هرچند قانون جامع و خاص در این حوزه تاکنون به تصویب نرسیده است لیکن از یکسو پاره‌ای آموزه‌ های دینی بر این حق در جامعه ما بدیهی تلقی شده و اجرا می‌ گردد و از سوی دیگر برخی متون قانونی به صورت کلی و گذرا برخی ابعاد این حق را مورد حمایت قرار داده‌اند از آن جمله می‌ توان به اصل ۲۲ قانون اساسی و مادۀ ۱۰۴ قانون آیین دادرسی دادگاه‌ های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸ و همچنین مقررات قانون مجازات اسلامی در باب هتک حرمت منازل و املاک غیر مصوب ۱۳۷۵ اشاره نمود ، اصل مصونیت این اماکن از هر گونه تعرض با قید برخی استثنائات مقرر شده است . به نظر می‌ رسد تدوین قانون جامع حمایت از حریم خصوصی اشخاص در منازل و اماکن خصوصی ضرورتی انکار ‌ناپذیر است . ( نوری و نخجوانی ، ۱۳۸۳ ، ۳۲ )

 

که در فصل گذشته به طور مفصل به تفسیر مواد قانونی مذکور در این زمینه پرداختیم .

 

۲ . حریم خصوصی اطلاعاتی :

 

این حوزه از مباحث مربوط به حریم خصوصی که در برخی نظام‌ های حقوقی تحت عنوان حمایت داده‌ ها مورد بررسی قرار می‌گیرد در برگیرنده قواعد حاکم بر پردازش داده‌ ها و اطلاعات مربوطه به اشخاص است . منظور از پردازش ، هر گونه تحصیل ، نگهداری ، سازماندهی ، ذخیره، هک و اصلاح ، افشا ، انتقال ، انتشار و اقدامات مشابه در خصوص داده‌ ها است . با این تعاریف روشن می‌شود که برخلاف تصور رایج اصل مباحث این حوزه‌ فی نفسه ارتباطی به ظهور فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی نداشته و پیش‌ تر نیز امکان نقض این حق به صورت بالقوه و حتی بالفعل وجود داشته است ، لیکن پیدایش این فناوری‌ ها موجب تسهیل و ترویج این قبیل اعمال در مقیاسی فوق تصور ، صورت گردید . و از همین رو جامعه امروز بیش از پیش نگران سوء استفاده‌ های احتمالی از اطلاعات خصوصی اشخاص است .

 

همچنین باید دانست که منظور از اطلاعات خصوصی در این مبحث لزوماًً اطلاعات سری دارای ماهیت محرمانه نیست بلکه هر گونه اطلاعات مربوط به اشخاص از جمله اطلاعات مربوط به علایق ، سلایق و اطلاعات مربوط به منابع مالی و اطلاعات مربوط به نیازهای شخصی ، اعتقادات ، خصوصیات فردی وابستگی ‌های قومی ، نژادی ، هویت فرهنگی و به طور کلی هر قسم اطلاعاتی که بالقوه قابل استناد به ضرر شخص موضوع اطلاعات یا حداقل بهبود اشخاص دیگر باشند را شامل می شود . ( ایمانی ، ۱۳۸۲ ، ۸۲ )

 

۳ . حریم خصوصی ارتباطاتی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-19] [ 10:48:00 ب.ظ ]




از جمله متغیرهای اقتصادی که می‌تواند بر بازدهی سهام تأثیرگذار باشد عبارتند از:

 

    • متغیرهایی که بر تقاضای کل و در نتیجه بر فروش و درآمد بنگاه ها اثرگذارند، مانند حجم نقدینگی، هزینه های دولت و ارزش افزوده بخش‌های مختلف اقتصاد.

 

    • متغیرهایی که از سمت اقتصاد بین الملل بر اقتصاد داخلی تأثیرگذارند مانند درآمد ناشی از صادرات و نرخ ارز. در حالی که درآمدهای صادراتی بر جریانات نقدی بنگاه مؤثر است، تغییرات نرخ ارز می‌تواند درآمدها و هزینه های بنگاه ها را تحت تأثیر قرار دهد.

 

  • متغیرهایی که وضعیت ثبات فضای اقتصادی و فضای کسب و کار را نشان می‌دهد و می‌تواند بر بازدهی اوراق بهادار تأثیر گذار باشد مانند شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی یا نرخ تورم.

عملکرد بازارهایی که می‌توانند جانشین بازار بورس باشند مانند بازار مسکن، بازار سکه و طلا و بازار دارایی‌های واقعی)نصرالهی و همکاران،۹۱،۱۳۹۰).

 

نرخ ارز

 

نرخ مبادله ارز

 

نرخ ارز ، یک متغیر کلیدی و مهم اقتصادی در سیاستگزاری ها قلمداد می شود، تا جایی که گروهی ازکارشناسان بخصوص در کشورهای درحال توسعه ، از این متغیر به عنوان لنگر اسمی یاد می‌کنند(ختائی وغربالی مقدم،۴،۱۳۸۴).

 

نرخ مبادله ارز هزینه مبادله پول رایج یک کشور با پول رایج کشور دیگر است. مثلا اگر برای تعطیلات به انگلستان بروید باید هزینه هتل، غذا، حق ورود، سوغاتی و سایر مخارج را برحسب پوند انگلیس پرداخت کنید. چگونه می‌توانیم بر اساس نرخ مبادله خرید و فروش کنم؟ (سایت[۱۸])

 

همان‌ طور که از مثال فوق می توانید دریابید نرخ مبادله ارز در نوسان است از آنجا که ارزش یک پول رایج در برابر دیگری افت و خیز دارد بازرگانان تصمیم می گیرند برای کسب سود خرید و فروش ارز انجام دهند. مشتریان خرد نیز در این بازار عمدتاً به عنوان تماشاچی شرکت می‌کنند و امیدوارنداز تغییرات در نرخ‌های ارز سود ببرند(همان منبع)

 

نرخ مبادله ارز می‌تواند به یک از این سه راه خرید و فروش شود:

 

    1. در یک بازار بورس که تحت نظارت کمیسیون تجارت سلف های جنسی(کالا) (CFTC) قرار دارد.اغلب بورس تجاری ،سلف های ارزی و حق خرید هایی برای محصولات سلف ارائه می‌دهد.سلف های ارزی وحق خریدهای معامله شده در بورس یک بازار ثانویه سیال را برای قراردادها با یک اندازه واحد،یک تاریخ انقضای ثابت وتهاترتمرکزیافته ارائه می‌دهند.

 

    1. در یک بازار بورس که تحت نظارت کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) قرار دارد. مثلا بورس سهام فیلادلفیا حق خریدهایی را برای ارز ارائه می‌دهد (یعنی حق نه الزام به خرید یا فروش یک ارز در یک نرخ معین در یک زمان خاص) حق خرید های ارزی معامله شده در بورس مشخصاتی مشابه با سلف ها و حق خرید های معامله شده در بورس دارند (مثلا یک بازار ثانویه سیال با یک اندازه معین یک تاریخ انقضای ثابت و تهاتر تمرکز یافته)

 

  1. در خارج از بورس که بازار آزاد (OTC) نیز خوانده می شود. یک مشتری خرد مستقیما با یک طرف مقابل معامله می‌کند و هیچگونه بورس یا اتاق تهاتر مرکزی برای پشتیبانی این معامله وجود ندارد(سایت[۱۹])

 

نقش بانک مرکزی بر نرخ مبادله ارز

 

مداخله در بازار ارز خارجی هر گونه معامله از سوی یک نماینده رسمی دولت است که برای تاثیر گذاری بر ارزش نرخ مبادله یک ارز می‌باشد. در اغلب کشورها عملیات مداخله توسط مقامات پولی انجام می‌شوند اگرچه تصمیم برای مداخله اغلب می‌تواند توسط مقامات در وزارت امور مالی یا وزارت خزانه داری نیز بسته به کشور مورد نظر اتخاذ شود. در عمل بانک‌های مرکزی مداخله را به صورت دقیقتر به عنوان هر گونه خرید یا فروش رسمی دارایی‌های خارجی در برابر دارایی‌های داخلی در بازار بورس خارجی تعریف می‌کنند (دومینگز،۱۶۴،۱۹۹۸).

 

اگرچه هر بانک مرکزی مجموعه روش های ویژه خودش را دارد، عملیات مداخله عموما در بازار واسطه ها انجام می‌شوند. در دوره های مداخله عمده دولت اغلب تصمیم می‌گیرد به صورت همزمان با دفتر ارز خارجی چندین بانک خارجی بزرگ مستقیما معامله کند تا به حداکثر تاثیر دست یابد.همانندهرمعامله ‌دیگر براساس ارز خارجی، خریدوفروشهای مربوطه اغلب رسما ناشناس هستند.اما اغلب بانک‌های مرکزی روابطی را با تاجران برقرار کرده‌اند که به آن ها اجازه می‌دهد طی همان دقایق اولیه معامله اولیه بازار را از حضورشان مطلع کنند یا عملیات مداخله شان را مخفیانه نگاه دارند( دومینگز[۲۰]وفرانکل،۱۹۹۳)

 

در عین حال هیچیک از بانک‌های مرکزی داده های عملیات مداخله معاصر را به صورت سیستماتیک انتشار نمی کنند.اما عملیات مداخله روزانه به فراوانی در روزنامه ها و روی سرویس‌های خبری آن لاین انتشار می‌یابند.‌بنابرین‏ اگرچه داده های مداخله معاصر از طریق منابع رسمی در اختیار نیستند، منابع داده غیر رسمی متعددی وجود دارند(همان منبع ،۱۹۹۳)

 

مداخلات محرمانه یا مداخلاتی که بانک‌های مرکزی تصمیم می گیرند به عموم اعلان نکنند در داده های رسمی بانک‌های مرکزی متمایز نشده اند اما با مقایسه داده های تاریخی رسمی بنا با گزارش‌های فعالیت‌های مداخله که در مطبوعات تجاری انتشار یافته اند تقریبا می توان محرمانه بودن آن ها را استنتاج کرد. اگرچه گاهی ممکن است تاجران بدون انتشار اطلاعات در مطبوعات مالی بدانند که بانک‌های مرکزی در حال مداخله هستند این حسابداری نسبتا محافظه کارانه برای مداخله گزارش شده نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از مداخله اخیر محرمانه نبوده است. (دومینگز[۲۱]،۱۶۵،۱۹۹۸)

 

دومینگز(۱۹۹۸)درتستهای تجربی خودمداخلات محرمانه وگزارش شده را ازهم متمایز ‌کرده‌است تا بررسی نماید، آیا متمایز سازی در رگرسیونهای بی ثباتی تاثیر مهمی دارد یا خیر. صرفنظر از اینکه اقدامات مداخله به اطلاع عموم برسند یا خیر،عملیات مداخله می‌توانند بر مبنای پولی داخلی تاثیر بگذارند.عملیات مداخله غیر استریلیزه شامل تغییر در مبنای پول داخلی هستند. آن ها مشابه با عملیات بازاز آزاد هستند با این استثناء که دارایی‌های خارجی خرید و فروش می‌شوند نه داخلی. عملیات مداخله استریلیزه شامل یک معامله خنثی کننده بر اساس دارایی‌های داخلی هستند، که اندازه اولیه مبنای پولی را احیا می‌کند(دومینگز،۱۶۴،۱۹۹۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:39:00 ب.ظ ]




آناند و کانبور(۲۰۱۴، ۲۸) در پژوهشی بیان نمود که قالب اصلی بیمه های اجتماعی، بیمه های اجباری است که در ذیل روابط کار فرما ، کارگر و دولت شکل می‌گیرد و ساز و کار های آن به نحوی است که تعارض چندانی در مؤلفه های این بیمه مشاهده نمی شود اما ‌در مورد مفاهیم این نوع بیمه ها در بین افراد تعابیر متفاوت و برداشت های مختلفی وجود دارد و این خود به عنوان یکی از نقاط ضعف و چالش در این نوع بیمه ها محسوب می‌گردد.

 

آلسینا و پروتی[۲۸]( ۲۰۱۲، ۸)در پژوهش ‌به این نتایج دست یافت که اندیشه واگذاری بعضی از دولت ها از جمله سازمان تامین اجتماعی به بخش خصوصی از سو کسانی مطرح می‌گردد که بنا به تخصص یا مسئولیت اداری ، دغدغه اصلاح شیوه های اقتصادی و مدیریتی را دارند.

 

کاین (۲۰۱۴، ۲۹، ۱۲)در پژوهشی به بررسی رابطه رشد بهره وری، افزایش نا برابری ‌درآمد و بیمه اجتماعی در کشور پرداخت و بیان نمود، هنگامی که سطح بیمه اجتماعی کاهش می‌یابد، نرخ رشد اقتصادی نیز کاهش می‌یابد و همچنین مطرح نمود که تغییرات بزرگ در سطح بیمه ممکن است، تغییر کمی را در نابرابری درآمد ایجاد کند و لذا معتقد است که بیمه اجتماعی به خودی خود ممکن است، ابزار مؤثری برای کاهش نا برابری نباشد.

 

کامپانو و سالواتور (۲۰۱۳، ۸۸) در پژوهشی بیان نمود که بیمه های اجباری برای سازمان تامین اجتماعی از جهات مختلف به یکی از معضلات جدی تبدیل شده است و چالش های بسیاری را برای این سازمان به همراه داشته است. در جوامع صنعتی و پیشرفته، این بیمه ها به عنوان یکی از عناصر هویتی دولت های رفاه شناخته می شود که با کاهش رشد، ابعاد این بیمه ها کم کم مورد پرسش قرار گرفته و از طرفی مردم در جوامع رو به توسعه نیز به صورت روز افزون در پی تقاضا برای بیمه های اجباری و کسب آرامش خاطر نسبت به آینده خود هستند و در حالی که دولت ها و سازمان تامین اجتماعی در پاسخ گویی مطلوب ‌به این تقاضا دچار مشکل شده است.

 

فصل سوم

 

روش پژوهش

 

۳-۱ مقدمه

 

در فرایند انجام پژوهش، این روش‌شناسی پژوهش است که مبنای علمی دانش را به طور منطقی توضیح می‌دهد و در تجزیه و تحلیل و کشف روابط علت و معلولی، منطقی را رعایت می‌کند که قواعد آن مربوط به تعاریف، طبقه‌بندی و استنباط، تئوری احتمالات و نحوه اندازه‌گیری و سنجش مفاهیم می‌باشد.

 

در این راستا، در این فصل به روش‌شناسی پژوهش حاضر پرداخته شده که شامل نوع روش پژوهش، جامعه آماری، حجم نمونه و شیوه نمونه‌گیری، روش جمع‌ آوری داده ها، ابزار جمع‌ آوری داده ها، روایی و پایایی ابزار پژوهش، قلمرو پژوهش و شیوه تحلیل داده ها است.

 

۳-۲- نوع روش پژوهش

 

انتخاب روش تحقیق با توجه به هدف و ماهیت موضوع و همچنین اتفاقاتی که در حین اجرا رخ می‌دهد صورت می‌پذیرد. پزوهشگر پس از تعیین و تنظیم موضوع تحقیق باید در فکر انتخاب روش تحقیق باشد. مراد از انتخاب روش تحقیق این است که مشخص گردد چه روشی برای بررسی موضوع لازم است. روش تحقیق به شیوه های طراحی مطالعات پژوهشی و رویه‌های تجزیه و تحلیل داده ها اشاره دارد.

 

پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی از نوع پیمایشی است. در واقع، پژوهش حاضر کاربردی است.

 

همچنین پژوهش حاضر از این جهت توصیفی است که شامل مجموعه روش‌هایی است که هدف آن توصیف شرایط و یا پدیده‌های مورد بررسی است که مربوط به وضعیت فعلی موضوع مورد مطالعه می‌شود و همین طور از آنجایی که پژوهش حاضر مبتنی بر تعمیم اطلاعات حاصل از بخش کوچکی از جامعه تحت عنوان نمونه به کل جامعه آماری می‌باشد و بیشتر مبتنی بر نظرسنجی خواهد بود از نوع پژوهش‌های پیمایشی است.

 

۳-۳- جامعه آماری

 

جامعه آماری پژوهش، مجموعه حقیقی یا فرضی است که نتایج تحقیق به آن انتقال داده می‌شود. به عبارت دیگر مجموعه‌ای از افراد یا اشیایی که دارای ویژگی‌های همگون، مشترک و قابل اندازه‌گیری باشند و مبنای پژوهش محقق هستند را جامعه آماری می‌گویند.جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه بیمه شدگان بیمه اجباری شهر دزفول که تعداد آن ها ۳۰۰۰۰ نفر است.

 

۳-۴ حجم نمونه و شیوه نمونه‌گیری

 

نمونه آماری بخشی (زیر مجموعه‌ای) از جامعه (یا مجموع مرجع) آماری است. و تعریف آن ‌به این صورت است که نمونه تعدادی از عناصر جامعه است که به دلایل مختلف جهت آزمون انتخاب می‌شود و باید معرف جامعه باشد. یعنی محقق باید با توجه به مقتضیات روش تحقیق، ماهیت داده ها، نوع ‌ابزار گردآوری داده ها و ساختار جامعه آماری، نمونه‌ای را که معرف کیفیت و کمیت جامعه باشد انتخاب کند. در این پژوهش از این تعداد جامعه با مراجعه به فرمول کوکران، تعداد ۳۷۹ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.

 

 

 

روش نمونه‌گیری نیز عبارت است از مجموعه اقداماتی که برای انتخاب تعدادی از افراد جامعه به نحوی که معرف آن باشند، انجام می‌پذیرد. در این پژوهش روش نمونه‌گیری از نوع تصادفی ساده می‌باشد.

 

۳-۵ روش جمع‌ آوری داده ها

 

در این پژوهش اطلاعات به دو روش کتابخانه‌ای و می‌دانی جمع‌ آوری شده است. در واقع، در روش کتابخانه‌ای، از اطلاعات به منظور تدوین ادبیات موضوع و تنظیم چارچوب نظری پژوهش استفاده شده است.

 

در روش می‌دانی نیز، محقق با بهره گرفتن از پرسشنامه به عنوان یکی از متداول‌ترین طریق جمع‌ آوری اطلاعات اقدام به گردآوری داده ها نموده است. به عبارت دیگر، برای کسب اطلاعات مربوط به متغیرها و بخش تحلیلی پژوهش، پرسشنامه بین نمونه توزیع گردید.

 

۳-۶ ابزار جمع‌ آوری داده ها

 

مرحله گردآوری داده ها آغاز فرایندی است که طی آن پژوهشگر یافته های خود را جهت تحلیل گردآوری می‌کند. به منظور جمع‌ آوری داده ها در پژوهش حاضر از یک پرسش نامه استفاده شد که شامل:

 

۱- پرسش نامه چالش های بیمه اجباری

 

‌به این منظور و برای اندازه گیری و سنجش و مشخص نمودن چالش هابی بیمه اجباری از یک پرسش نامه محقق ساخته استفاده گردید. که این پرسش نامه دارای ۲۱ سئوال است و نحوه نمره گذاری بر اساس طیف لیکرت ۵ گزینه ای است. که دارای ۶ بعد است و این پرسشنامه بر اساس پژوهش کاین (۲۰۱۴) طراحی شده است ابعاد این پرسش نامه شامل :

 

فقدان مرکز فعال و مؤثر: سوالات ۱ تا ۴

 

دخالت و تاثیرات دولت: سوالات ۵ تا ۸

 

برداشت های سلیقه ای: سوالات ۹ تا ۱۲

 

بی توجهی به تامین اجتماعی: سوالات ۱۳ تا ۱۵

 

ناپایداری در سیاست های اجتماعی: سوالات ۱۶ تا ۱۸

 

اعمال سیاست های سیلقه ای: سوالات ۱۹ تا ۲۱

 

جدول شماره ۳-۱: سوالات هر کدام از مؤلفه‌‌های چالش های بیمه اجباری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مؤلفه‌‌ها سوالات تعداد سوالات فقدان مرکز فعال و مؤثر ۱ تا ۴ ۴ دخالت و تاثیرات دولت ۵ تا ۸ ۴ برداشت های سلیقه ای ۹ تا ۱۱ ۳ بی توجهی به تامین اجتماعی ۱۳ تا ۱۵ ۳ ناپایداری در سیاست ها ۱۶ تا ۱۸ ۳ سیاست های سیلقه ای ۱۹ تا ۲۱ ۳

۲- اشتغال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:00:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سال نام محقق عنوان نتایجی که مرتبط است ۱۳۹۱ هادیزاده ،جمالی و رضایی مدل تآثیر برندسازی داخلی بر رفتار شهروندی برند در صنعت هتلداری

تعهد به برند با وفاداری به برند رابطه ی مثبت و معناداری دارد. ۱۳۹۱ عزیزی ،جمالی و صنایی ارائه مدل عوامل مؤثر بر عملکرد کارکنان ‌در مورد برند در صنعت بانکداری (مطالعه موردی بانک کشاورزی) نتایج نشان می‌دهد که شفافیت اهداف برند بر تعهد کارکنان به برند ،برندسازی داخلی بر وفاداری به برند، تعهد برند بر وفاداری به برند و وفاداری به برند بر عملکرد برند در سطح کارکنان اثر مثبت دارد. ۲۰۱۳ Matanda et.al Internal marketing, internal branding, and

 

organizational outcome: the moderating role of perceired goal congruence

در واقع شفافیت اهداف برند بر وفاداری کارکنان اثر دارد. ۲۰۰۹ Punjaisri & Wilson Internal branding: an enabler of

 

employees

برندسازی داخلی مدیریت را در بهبود حس تعلق کارکنان به برند ،تعهد و وفاداری یاری می‌کند و به رفتار مربوط به برند کارکنان نیز تاثیر دارد. ۲۰۰۷ Punjaisri promise

 

The role of internal branding in the delivery of employee brand

بین برند سازی داخلی و به جا آوردن پیمان برند رابطه مثبت وجود دارد.

جدول ۲-۱) جمع بندی پیشینه های مرتبط

 

فصل سوم:روش اجرای تحقیق/مواد و روش ها

 

فصل سوم

 

روش اجرای تحقیق/مواد و روش ها

 

۳-۱) مقدمه

 

هدف تمام علوم، شناخت و درک دنیای پیرامون ما است. اساس واقعی پژوهش علمی ، تبیین رابطه میان متغیر هاست . دو روش اصلی که برای تعیین روابط در اختیار است معمولاً از چند جهت با هم تفاوت دارند . یکی از این دو روش ، روش توصیفی است و شامل مجموعه روش‌هایی است که هدف از آن توصیف کردن شرایط یا پدیده‌های مورد بررسی است . اجرای تحقیق توصیفی صرفاً برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا یاری دادن به فرایند تصمیم گیری می‌باشد .

 

در این نوع تحقیق به توصیف و تفسیر شرایط و روابط موجود پرداخته می شود و بررسی های انجام شده بر اساس این روش بر اساس عینیت صورت می پذیرد و متغیر ها در این روش دستکاری نمی شوند و در حالت طبیعی مورد بررسی قرار می گیرند .

 

۳- ۲)قلمرو مکانی تحقیق

 

قلمرو مکانی این تحقیق ۵۴ شعبه بانک ملت در استان گیلان است که مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

 

۳- ۳) روش تحقیق

 

قالب اصلی این تحقیق کمی ‌می‌باشد و تحقیق حاضر از نظر نوع هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. و از حیث اجرا از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از نظر نحوه جمع ­آوری داده ­ها می‌دانی می‌باشد.

 

۳-۴) جامعه و نمونه آماری

 

۳-۴-۱)جامعه آماری

 

جامعه آماری به کل افرادی گفته می­ شود که از جهات خاص مربوط به نقطه ­نظرهای تحقیق دارای صفات مشترک بوده و مشمول نتایج پژوهش مورد نظر باشند(حدادی ، ۱۳۹۲) . با توجه به تعریف بیان شده جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه کارکنان بانک ملت استان گیلان در ۵۴ شعبه می‌باشد که تعداد کل این کارکنان در شعبات بانک ملت استان گیلان برابر ۵۶۵ نفر می‌باشد .

 

۳-۴-۲) حجم نمونه

 

ابتدا یک نمونه به حجم ۳۰ نفر انتخاب شد پس از اینکه آزمون کولموگروف[۱۶] بر روی این نمونه انجام گرفت نرمال بودن جامعه اثبات گردید سپس نمونه گیری از جامعه نرمال انجام گرفت.

 

از آنجا که حجم جامعه آماری مشخص و محدود می‌باشد از فرمول کوکران[۱۷] برای محاسبۀ حجم نمونه استفاده می نماییم . که با احتساب ضریب اطمینان ۹۵ % مقدار خطا برابر ۵% می‌باشد .

 

=۲۲۸٫۹

 

این مقدار عددی نشان می‌دهد که برای دستیابی به نتیجۀ درست حاصل از تحقیق لازم است پرسشنامه حداقل توسط۲۲۹ فرد تکمیل شود .

 

۳-۴-۳) روش نمونه گیری

 

‌در مورد پراکندگی شعب در سطح استان گیلان لازم به ذکر است که ۵۴ شعبه در ۵ حوضه شامل حوضه ی رشت ، حوضه ی انزلی و تالش ،حوضه ی لاهیجان ، حوضه ی لنگرود و حوضه ی فومنات پراکنده می‌باشد .بیشترین تعداد شعب در شهر رشت شامل ۲۴ شعبه و بعد آن به ترتیب در رودسر و انزلی با ۵ و ۴ شعبه قرار دارد ،و باقی شعب در سایر شهرها با تراکم ۱ و ۲ شعبه واقع شده اند.

 

با توجه به اینکه پژوهش حاضر در پی سنجش متغیر های متعدد در قالب یک پرسشنامه می‌باشد ، ‌بنابرین‏ در این پژوهش از روش نمونه گیری غیر احتمالی (در دسترس[۱۸] ) استفاده شده است. از آنجا که جمع‌ آوری اطلاعات از کل جامعه امری دشواری و پرهزینه است ، طبق روش نمونه گیری در دسترس می توان نمونه گیری را به شیوه ای مؤثر انجام داد .

 

برای دستیابی به حجم۲۲۹ پرسشنامه ، حدود ۳۰۰ پرسشنامه توزیع شده ، که از این بین پرسشنامه ۲۸۵ فرد برگشت داده شده است به عبارتی نرخ برگشت پرسشنامه برابر ۹۵% می‌باشد .

 

برای توزیع پرسشنامه‌ها به حوضه های در دسترس که تراکم شعبات نیز در آن ها بیشتر بود مراجعه شد ،پرسشنامه‌ها به مدیریت شعب بانک ملت تحویل داده شد تا برای ‌پاسخ‌گویی‌ در اختیار کارکنان قرار گیرد.(در هر شعبه حدود ۵ تا ۷ پرسشنامه توزیع شد).

 

۳-۵) متغیرهای تحقیق

 

متغیر های تحقیق شامل ۲ مجموعه متغیر های جمعیت شناختی شامل متغیر های جنس ، سن ، تحصیلات و متغیر های اصلی شامل شفافیت اهداف برند ، سختی درک شده ، برند سازی داخلی ، تعهد به برند ، وفاداری به برند و عملکرد برند می‌باشد .

 

۳-۶) ترتیب سوالات مربوط به متغیرهای تحقیق

 

ترتیب سوالات به­کار رفته برای هر یک از این متغیرها در این پژوهش به صورت زیر است:

 

برند سازی داخلی: که در این تحقیق به کمک سوالات ۱تا ۵و بر حسب طیف لیکرت از مقدار عددی ۱ (خیلی کم) تا مقدار عددی ۵ (خیلی زیاد) اندازه گیری و ارزیابی شده است و میانگین امتیاز حاصل از گویه های مذکور به عنوان میزان امتیار برند سازی داخلی بانک در نظر گرفته می شود .

 

تعهد به برند :در این تحقیق به کمک سوالات ۶ تا۹ بر حسب طیف لیکرت از مقدار عددی ۱ (خیلی کم) تا مقدار عددی ۵ (خیلی زیاد) اندازه گیری و ارزیابی شده است و میانگین امتیاز حاصل از گویه های مذکور به عنوان میزان امتیاز این متغیر پنهان در نظر گرفته می شود.

 

شفافیت اهداف برند : به کمک سوالات ۱۰ تا ۱۴ بر حسب طیف لیکرت از مقدار عددی ۱ (خیلی کم) تا مقدار عددی ۵ (خیلی زیاد) اندازه گیری و ارزیابی شده است و میانگین امتیاز حاصل از گویه های مذکور به عنوان امتیاز این متغیر پنهان در نظر گرفته می شود.

 

سختی اهداف درک شده : به کمک سوالات ۱۵ تا ۱۸ و بر حسب طیف لیکرت از مقدار عددی ۱ (خیلی کم) تا مقدار عددی ۵ (خیلی زیاد) اندازه گیری و ارزیابی شده است و میانگین امتیاز حاصل از گویه های مذکور به عنوان امتیاز این متغیر در بانک ملت در نظر گرفته می شود.

 

وفاداری به برند : به کمک سوالات ۱۹ تا ۲۳ بر حسب طیف لیکرت از مقدار عددی ۱ (خیلی کم) تا مقدار عددی ۵ (خیلی زیاد) اندازه گیری و ارزیابی شده است و میانگین امتیاز حاصل از گویه های مذکور به عنوان امتیاز متغیر مذبور در نظر گرفته می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:44:00 ق.ظ ]




۲-۱- ۴- ۳- ۵- مکتب روان سنجی

 

این مکتب به خلاقیت از زاویه آزمون ها می نگرد و تلاش می‌کند با مقیاس های کمّی، خلاقیت را در افراد اندازه گیری کند. ‌بنابرین‏ تعریف خلاقیت برحسب چگونگی عملکرد روی مواد یک دست بیان می شود. از پیشروان مهم این مکتب گیلفورد است، او خلاقیت را تفکر واگرا می‌داند. تفکر واگرا یک جستجوی ذهنی ای است که به دنبال تمام راه حل های ممکن برای یک مسئله است و در مقابل آن تفکر همگرایی قرار دارد که به دنبال یک جواب صحیح برای مسئله می‌گردد. هنگام حل مسئله فکر همگرا با دقت و در چهارچوب معینی و ‌بر اساس اطلاعات مقدماتی به بررسی و نتیجه گیری می پردازد و راه حلی ارائه می کند که اصولاً جدید نیست و قبلاً آزمون شده و در صحت آن نمی توان تردید کرد. اما تفکر واگرا راه های تازه ای برای حل مسئله پیشنهاد می‌کند. ملاک های موفقیت در این گونه تفکر، کلی و مبهم است و بیشتر وابسته به تنوع و تعداد راه حل های مطرح شده می‌باشد.

 

گیلفورد برای تفکر خلاق ویژگی هایی قائل است که آزمون های خویش را ‌بر اساس آن تنظیم می‌کند:

 

    1. سیالی(روانی): توانایی برقراری رابطه معنادار بین فکر، اندیشه و بیان است. این توانایی افراد را قادر می‌سازد راه حل های متعددی در حل مسئله ارائه دهند. به عبارتی دیگر روانی به کمیت پاسخ های فرد به یک مسئله مرتبط است. این ویژگی مبتنی بر این عقیده است که کمیت موجب کیفیت می‌گردد. به عنوان مثال توانایی ایجاد کلمات زیادی که با یک حرف شروع می شود.

 

    1. اصالت(ابتکار): توانایی تفکر به شیوه غیر متداول و خلاف عادت رایج است که مبتنی بر ارائه جواب های غیرمعمول، عجیب و زیرکانه به مسائل است. به عنوان مثال داستانی کوتاه خوانده می شود و فرد باید عنوانی برای داستان ارائه کند، عناوینی ابتکاری و غیرمعمول نشانه فکر اصیل است.

 

    1. انعطاف پذیری: توانایی تفکر به راه های مختلف برای حل مسئله جدید است. تفکر قابل انعطاف الگوهای جدیدی برای اندیشیدن طراحی می‌کند، مانند استفاده های مختلف از آجر یا یک شیء بی مصرف مانند قوطی کنسرو.

 

  1. توانایی توجه به جزئیات در حین انجام یک فعالیت است. اندیشه بسط یافته به کلیه جزئیات لازم برای یک طرح می پردازد و چیزی را از قلم نمی اندازد.

۲-۱- ۴- ۳- ۶- مکتب عصب شناختی

 

نظریه عصب شناختی را شاید بتوان یکی از جدیدتری دیدگاه های خلاقیت دانست. در این دیدگاه رابطه خلاقیت با مغز و امواج مغزی مورد بررسی قرار می‌گیرد.پژوهش های زیادی راجع به نقش ‌نیم‌کره های مغز در زمینه‌های فکری انجام گرفته است. تحقیقاتی که وظیفه مغز چپ و راست را جست و جو می‌کنند دو فرایند فکری را مشخص کرده‌اند. ‌نیم‌کره چپ با اطلاعات شفاهی سروکار داشته و تفکر انتقادی را تنظیم می‌کند و مسئول رموز خواندن، زبان، ریاضی به شیوه منطقی، تحلیلی و محتوایی است. ‌نیم‌کره راست با اطلاعات تصویری، شنوایی سروکار داشته و مسائل و عقاید قدیمی را به شیوه جدید دوباره تنظیم می‌کند. مغز راست با استعاره، شکل، شهود، تحلیل عمل می‌کند.افراد خلاق هر دو فرایند فکری را با یکدیگر ترکیب می‌کنند. زیرا در خلاقیت به هر دو جنبه فکری نیاز است. هرچند بعضی از محققان معتقدند در تفکر خلاق ‌نیم‌کره راست نقش اصلی را دارد و ادغام وظایف دو ‌نیم‌کره الزامی ندارد و حتی می‌تواند اثر منفی داشته باشد زیرا تفکر خلاق و منطقی به طور همزمان نمی توانند در بالاترین سطح عمل کنند. ‌بنابرین‏ خلاقیت با تقویت ‌نیم‌کره راست مغز شکوفا می شود.بعضی از محققان اعتقاد دارند، نمی توان با صراحت توانایی‌های یادگیری و یا بینش و استدلال را به ‌نیم‌کره راست و یا چپ نسبت داد، هرچند پژوهش های زیادی نشان داده است ‌نیم‌کره چپ در استدلال و منطق و نیکره راست در مسائلی از قبیل ادراک فضایی و بازشناسی نقش دارد. اما در مسائل زیادی باید تعامل دو ‌نیم‌کره صورت گیرد (حسینی، ۱۳۸۷).

 

این تحقیق اگرچه از کلیه مکاتب بهره گرفته است اما بیشتر بر مکتب انسان گرایی که معتقد است همه افراد دارای قوای خلاقانه هستند و خلاقیت نه تنها دستاوردها، بلکه فعالیت ها و فرآیندها و نگرش ها را در برمی گیرد تأکید می‌کند.

 

۲- ۲- پیشینه تحقیق:

 

۲- ۲- ۱- تحقیقات داخلی

 

    • گنجی و فراهانی (۱۳۸۸) تحقیقی با عنوان ” رابطه استرس شغلی و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در امدادگران حوادث گاز استان اصفهان” انجام دادند. نمونه مورد مطالعه شامل ۳۳۷ نفر از امدادگران شرکت گاز بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج تحلیل با برنامه لیزرل نشان داد منابع استرس شغلی که یکی از آن ها نقش بود با خودکارآمدی ارتباط منفی و معناداری دارد.

 

    • ادیبی، گل پرور و مصاحبی(۱۳۹۰) تحقیقی با عنوان “نقش تعدیل کننده کنترل شغلی در رابطه گرانباری، ابهام و تعارض نقش با پیامدهای رفتاری مثبت و منفی” انجام دادند. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کارکنان یک سازمان وابسته به وزارت نفت در بندرعباس بود که از میان آن ها،۱۸۷ نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند.یافته ها نشان داد که ابهام و تعارض نقش با خلاقیت رابطه منفی و معناداری دارند.

 

    • تحقیق مهدی زاده، پوررضا، وردی پور و دوپیکر (۱۳۹۱) با عنوان “بررسی ارتباط بین استرس های کاری با خودکارآمدی وتطابق ‌در کارکنان بیمارستان های آموزشی– درمانی شهر تبریز” انجام شد، جهت نمونه گیری ابتدا هفت بیمارستان از مجموع بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز به روش تصادفی ساده انتخاب شد و سپس ۲۸۸ نفر از کارکنان اداری و درمانی به روش تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. آزمون همبستگی پیرسون، رابطه منفی بین استرس شغلی با خودکارآمدی را نشان داد.

 

    • ایروانی، صبحی و مهرافزوان (۱۳۹۲) تحقیقی با عنوان “اثربخشی آموزش مؤلفه های خودکارآمدی بر افزایش خلاقیت دانش آموزان” انجام دادند، که با بهره گرفتن از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۰دانش آموز در دو کلاس به صورت گروه آزمایش و کنترل مورد پژوهش قرار گرفتند. در مرحله اول پس از اجرای پیش آزمون خلاقیت از هر دو گروه، بسته آموزشی مؤلفه های خودکارآمدی طی جلسه به گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل آموزش خاصی دریافت نکرد. در مرحله دوم، پس آزمون خلاقیت از دو گروه گرفته شد، پس از جمع‌ آوری و استخراج داده ها، نتایج آزمون T زوجی نشان داد خلاقیت دانش آموزانی که از آموزش خودکارآمدی استفاده می‌کنند، نسبت به دانش آموزانی که استفاده نمی کنند، بیشتر است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:27:00 ق.ظ ]




اینکه چه معاملاتی باید از طریق مناقصه برگزار شوند، حسب آن که معامله مذبور در کدام یک از دسته ‌بندی معاملات به جهت قیمت معامله، قرار گیرد، تعیین می‌شود. معاملات به سه دسته؛ معاملات کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم می‌شوند. حد نصاب هر یک از معاملات توسط هیئت وزیران تصویب و اعلام می‌شود که میزان آن در ابتدای هر سال توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی بر اساس شاخص بهای کالاها و خدمات اعلام شده توسط بانک مرکزی، به هیئت وزیران جهت تصویب پیشنهاد می‌شود. دستگاه های اجرایی موظفند معاملات خود را از طریق مناقصه (جهت خرید) و مزایده (جهت فروش) انجام دهند[۱۶۴].

 

مناقصات از نظر روش دعوت اشخاص در فرایند مناقصه به دو دسته مناقصه عمومی و مناقصه محدود تقسیم می‌شوند. در مناقصه عمومی، اجرای مناقصه از طریق انتشار آگهی به اطلاع عموم مردم می‌رسد و اشخاص مختلف در صورت دارا بودن شرایط مندرج در آگهی می‌توانند در مناقصه شرکت کنند. اما در مناقصه محدود، انجام مناقصه با ارسال دعوتنامه به اشخاصی که مطابق مقررات قانونی صلاحیت شرکت در مناقصه را دارند، صورت می‌گیرد. پس از اعلان مناقصه، گزارش آن چه از طریق انتشار آگهی و چه از طریق ارسال دعوتنامه منتشر شده و پیشنهاد­های اشخاص ظرف مدتی که در اعلان مناقصه تعیین شده است، به محلی که در آگهی مشخص شده ارسال ‌می‌شود. مناقصه اعم از عمومی یا محدود، حسب آن که در آن نیازی به ارزیابی فنی پیشنهاد­های شرکت ‌کنندگان از نظر مناقصه گزار وجود داشته باشد یا خیر، به دو نوع مناقصه یک مرحله‌ای و مناقصه دو مرحله‌ای تقسیم می‌شود. در مناقصه های یک مرحله‌ای به تشخیص مناقصه گزار نیازی به ارزیابی فنی پیشنهادها نیست، اما در مناقصه های دو مرحله‌ای، پیشنهادها باید به لحاظ فنی بررسی شوند. در ارزیابی فنی پیشنهادها باید مشخصات، استانداردها، کارایی و سایر ویژگی‌های فنی پیشنهادها بررسی و ارزیابی شود تا پیشنهادهای قابل قبول انتخاب شوند. پیشنهادهای مناقصه گران علاوه بر ارزیابی فنی به لحاظ مالی و شکلی نیز بررسی می‌شوند تا مناسب ‌ترین پیشنهاد به لحاظ قیمت اعلام شود.

 

به طور خلاصه، فرایند انجام مناقصه صرف نظر از جزئیات آن حداقل دارای هفت مرحله است. مرحله نخست، تأمین منابع مالی است. اینکه مناقصه گزار میزان بودجه لازم برای خرید کالا یا خدمات مدنظر را تعیین و تأمین کند. مرحله دوم، تعیین نوع مناقصه است. در معاملات بزرگ، عمومی یا محدود بودن مناقصه و همچنین یک مرحله‌ای یا دو مرحله‌ای بودن آن توسط مناقصه گزار مشخص می‌شود. مرحله سوم، تهیه اسناد مناقصه که موضوع بحث ما می‌باشد و به طور مبسوط به آن می­پردازیم[۱۶۵]. در این مرحله مناقصه گزار، فرم‌های مربوط به پیشنهادهای فنی و مالی را طراحی می‌کند که به منظور تکمیل اسناد مذکور در اختیار مناقصه گران قرار داده شود. مرحله چهارم به ارزیابی کیفی مناقصه گران اختصاص دارد. این مرحله در صورتی که مناقصه گزار ضرورت و مصلحت بداند که توان اجرای تعهدهای مناقصه‌گران را بررسی کند، صورت می‌پذیرد. مرحله پنجم، فراخوان مناقصه است. در این مرحله مناقصه‌گران از طریق انتشار آگهی و یا ارسال دعوت‌نامه برای شرکت در مناقصه دعوت می‌شوند. در مرحله ششم، پیشنهادها ارزیابی می‌شود. ارزیابی فنی، مالی و شکلی اسناد و پیشنهادها مناقصه‌گران مطابق مقررات قانونی توسط کمیته‌ها و کمیسیون مناقصه مرتبط صورت می‌پذیرد. مرحله هفتم و نهایی، برگزاری مناقصه ها، تعیین برنده مناقصه و انعقاد قرارداد است. هنگام ارزیابی مالی، مناقصه‌گری که مناسب‌ترین قیمت را پیشنهاد کرده باشد به عنوان برنده اول اعلام می‌شود برنده دوم نیز در صورتی اعلام می‌شود که تفاوت قیمت پیشنهادی وی با برنده اول کمتر از مبلغ تضمین شرکت در مناقصه نباشد. علت اعلام برنده دوم آن است که چنانچه برنده اول از انعقاد قرارداد امتناع کند و یا ضمانت مرتبط با انجام تعهدات قرارداد را ارائه نکرد با برنده دوم مناقصه قرارداد منعقد شود. برای تمام مراحل مذکور، ضوابط دقیقی از سوی قانون‌گذار در قانون برگزاری مناقصات و مقررات مربوطه تعیین شده است که چنانچه ضوابط و مقررات مربوطه رعایت نشود، ضمانت اجرای تجدید و یا لغو مناقصه مقرر شده است. مواردی مانند امتناع برندگان اول و دوم مناقصه از انعقاد قرارداد یا بالا بودن قیمت‌ها به نحوی که توجیه اقتصادی طرح منتفی شود یا کم بودن تعداد مناقصه‌گران از حد نصاب تعیین شده در اسناد مناقصه سبب می‌شود تا مناقصه تجدید شود و همچنین مواردی از قبیل مرتفع شدن نیاز مناقصه‌گزار به موضوع مورد مناقصه (اعم از کالا یا خدمت) یا پیشامدهای غیر متعارف نظیر جنگ، زلزله و سیل موجب لغو مناقصه می‌شود. هرگاه هر یک از مناقصه‌گران نسبت به اجرا نشدن مقررات قانونی در مناقصه ها اعتراض داشته باشد می‌تواند به رئیس دستگاه مناقصه‌گزار شکایت کند که در این صورت مناقصه گزار موظف است، ظرف ۱۵روز کاری از تاریخ دریافت شکایت، رسیدگی‌های لازم را به عمل آورد و در صورت وارد دانستن اعتراض، مطابق مقررات مربوطه اقدام کند و در صورتی که شکایت را وارد تشخیص ندهد، جوابیه لازم را به شاکی اعلام کند. در صورت عدم پذیرش جوابیه دستگاه مناقصه‌گزار توسط شاکی، هیئت رسیدگی به شکایات موضوع را بررسی و رأی قطعی را اعلام می‌کند.
نکته اساسی و مهم از طرح این مباحث بررسی مرحله سوم، یعنی تهیه اسناد مناقصه می‌باشد. در این مرحله مناقصه گزار، فرمهای مربوط به پیشنهاد های فنی و مالی را طراحی می‌کند که به منظور تکمیل اسناد مذکور در اختیار مناقصه گران قرار داده شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-18] [ 08:40:00 ب.ظ ]




هدف کلی:بررسی رابطه بین تعداد دفعات پیش‌بینی سود مدیریت، عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام در بورس اوراق بهادار تهران.

هدف آرمانی: بسترسازی جهت ارتقای کیفیت گزارشگری مالی وحصول به اهداف جامعیت گزارشگری مالی.

 

هدف کاربردی: فعالان بازار سرمایه و تحلیلگران مالی می‌توانند از نتایج این تحقیق در راستای تعیین میزان تأثیر تعداد دفعات پیش‌بینی سود مدیریت بر عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام بهره برداری نمایند. امید است این بهره برداری به اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری بهتر و نیز تحلیل‌های جامع‌تر و کامل‌تر بیانجامد. علاوه بر این، تحقیق جاری می‌تواند بستری را جهت تحقیقات دانشگاهی در خصوص عدم تقارن اطلاعاتی، با در نظر گرفتن هزینه حقوق صاحبان سهام و تعداد دفعات پیش‌بینی سود مدیریت، ارائه نماید. همچنین شواهدی را در خصوص ارتباط بین تعداد دفعات پیش‌بینی سود، عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام ارائه می‌کند که منجر به گسترش ادبیات هزینه حقوق صاحبان سهام و نیز ادبیات عدم تقارن اطلاعاتی کشور خواهد گردید.

۱-۳-اهمیت و ضرورت پژوهش

 

این پژوهش از دو منظر حائز اهمیت است. نخست اینکه با توجه به جستجوها و بررسی‌های صورت گرفته، ارتباط میان تعداد دفعات پیش‌بینی سود مدیریت، عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام تا کنون، در خصوص شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد بررسی قرار نگرفته است. از این رو این پژوهش در نوع خود در کشور بدیع بوده و می‌تواند بستری را جهت تحقیقات آینده در این زمینه فراهم سازد. دوم، کمک به سرمایه‌گذاری، تحلیل گران و سازمان بورس اوراق بهادار و اقتصاد کشور در زمینه درک بهتر روابط بین عوامل موجود در بازار می‌باشد.

۱-۴- سؤالات پژوهش

 

با توجه به مسئله پژوهش، پژوهش حاضر مشتمل دو پرسشبه شرح زیر است:

 

    1. آیا تعداد دفعات پیش‌بینی سود مدیریت، بر عدم تقارن اطلاعاتی تأثیر معنادار دارد یا خیر؟ در صورت داشتن تأثیر معنادار، جهت تأثیر چگونه می‌باشد.

 

  1. آیا عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه حقوق صاحبان سهام تأثیر معنادار دارد یا خیر؟ در صورت داشتن تأثیر معنادار، جهت تأثیر چگونه می‌باشد.

 

۱-۵- فرضیه‌ها

 

فرضیه اول: بین تعداد دفعات پیش‌بینی سود مدیریت و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معنادار وجود دارد.

 

فرضیه دوم: بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه معنادار وجود دارد.

 

۱-۶-روش‌شناسی پژوهش

 

روش‌های مختلفی برای پژوهشوجود دارد که هر یک متناسب با موضوع مورد بررسی و ماهیت زمینه تحقیق در پژوهش‌های علوم انسانی ارزشمند است. استفاده از هر یک از روش‌های تحقیق به ماهیت و زمینه تحقیق،فعالیت‌های لازم برای نتیجه‌گیری و میزان احساس مسئولیت محقق در مقابل نتایج و اهداف تحقیق بستگی دارد. این پژوهش به دنبال بررسی میزان همبستگی بین متغیر های عملیاتی در یک دسته شرکت‌های نمونه است که نوع داده های آن‌ ها تاریخی (پس رویدادی) می‌باشد و با توجه به اینکه محققین قصد دست‌کاری در متغیرها به جهت سنجش آثار آن روی متغیر دیگر ندارند (تحقیقات آزمایش و شبه آزمایش)، در نتیجه نوع روش تحقیق توصیفی- همبستگی می‌باشد. به عبارت دیگر، در این تحقیق به بررسی وجود رابطه و همبستگی بین متغیرها از طریق رگرسیون می‌پردازیم. ‌بنابرین‏، تحقیق حاضر از جمله تحقیقات علی نیز تلقی می­ شود. به دلیل مشاهده و تعمیم نتایج آن‌ ها، از نظر استدلال این تحقیق استقرایی است.

 

۱-۷-مدل پژوهش

 

چارچوب نظری، الگویی مفهومی و بنیادین است که تمام پژوهش بر روی آن بنا ‌می‌شود و از طریق آن پژوهشگر بین عواملی که در ایجاد مسئله پژوهش اهمیت دارند، ارتباط برقرار می‌کند و فرضیه‌های قابل آزمون خود را ایجاد می‌کند. مدل تحلیلی نوعی نمودار سازی برای متغیرهای استخراج‌شده از چارچوب نظری پژوهش است (خاکی، ۱۳۸۲).

 

تعداد دفعات معاملات

 

حجم معاملات سهام

 

عدم تقارن اطلاعاتی

 

تعداد دفعات پیش‌بینی سود مدیریت

 

هزینه حقوق صاحبان سهام

 

کل دارایی ها

 

اهرم مالی

 

ارزش دفتری به ارزش بازار

 

اندازه

 

قیمت سهام

 

برای بررسی فرضیه اول پژوهش بر مبنای پژوهش‌های فا و همکاران ( ۲۰۱۲) و لین و همکاران (۲۰۱۲) مدل زیر ارائه گردیده است:

 

 

 

عبارت است از عدم تقارن اطلاعاتی شرکت در سال .

 

عبارت است از تعداد پیش‌بینی سود توسط مدیریت شرکت در سال .

 

عبارت است از حجم معاملات سهام (تعداد سهام معامله ‌شده) سهام شرکت در طول سال مالی تقسیم بر تعداد سهام شرکت مورد نظر در پایان سال مالی.

 

عبارت است از ریشه دوم تعداد دفعات معاملات سهام شرکت در سال ؛

 

عبارت است از اندازه (لگاریتم طبیعی ارزش بازار) شرکت در سال .

 

عبارت است از لگاریتم طبیعی قیمت سهام شرکت در سال .

 

برای آزمون فرضیه دوم پژوهش، بر مبانی پژوهش‌های فا و همکاران ( ۲۰۱۲)، های و همکاران ( ۲۰۰۹) و زیائو فنگ، ۲۰۰۶ مدل تحلیل زیر ارائه گردیده است:

 

 

 

که در آن:

 

عبارت است از هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت در سال .

 

عبارت است از ارزش دفتری سهام شرکت در سال به ارزش بازار آن.

 

عبارت است از لگاریتم طبیعی کل دارایی‌های شرکت در سال .

 

عبارت است از اهرم مالی (نسبت کل بدهی‌ها به کل دارایی‌ها) شرکت در سال .

 

عبارت است از خطای باقی مانده شرکت در سال .

 

۱-۸- جامعه آماری، دوره زمانی و حجم نمونه پژوهش

 

جامعه آماری (): جامعه آماری پژوهش جاری کلیه شرکت‌های تولیدی پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران است.

 

قلمرو مکانی: مکان انجام این پژوهش بورس و اوراق بهادار تهران است.

 

قلمرو زمانی: قلمرو زمانی تحقیق سال‌های بین ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ را در بر می‌گیرد.

 

نمونه آماری (): نمونه آماری این پژوهش برای آزمون فرضیه تحقیق، مشتمل بر شرکت‌هایی است که از ویژگی‌های زیر همزمان برخوردار بوده‌اند:

 

    1. شرکت‌های مورد نظر جزو بانک‌ها، واسطه‌گری مالی، لیزینگ و شرکت‌های بیمه نباشند.

 

    1. پایان سال مالی شرکت، منطبق بر پایان اسفند ماه باشد.

 

    1. شرکت تغییر سال مالی و تغییر فعالیت نداشته باشد.

 

    1. سهام شرکت حداقل هر سه ماه یک بار معامله شده باشد.

 

    1. شرکت‌های مورد نظر از ابتدا تا انتهای تحقیق در عضویت بورس اوراق بهادار باشند.

 

  1. تمامی داده های مورد نیاز آن‌ ها در طی ساله‌ای ۱۳۸۹ الی ۱۳۹۳ در دسترس باشد.

 

۱-۹-روش‌های گردآوری داده ها

 

برای جمع‌ آوری اطلاعات مربوط به پژوهش به محل نگهداری صورت‌های مالی در بورس اوراق بهادار مراجعه شده و اطلاعات مورد نیاز با بررسی صورت‌های مالی ارائه شده و در برخی موارد با بهره گرفتن از لوح فشرده (که شامل اطلاعات صورت‌های مالی و اطلاعات مربوط به روند معاملات سهام شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس می‌باشد) یا سایت کودال گردآوری خواهد شد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:29:00 ب.ظ ]




۱۱٫ ایرانی در سال ۱۳۷۴ در تحقیقی به توصیف فضا و امکانات بانوان مراجعه کننده به اماکن دولتی تهران در رشته آمادگی جسمانی پرداخته است. اماکن ورزشی شهر تهران برخی دارای قدمت صد ساله بوده‌اند. سهمیه هر فرد از فضای ورزشی با توجه به تعداد تقریبی مشتاقان به فعالیت در جلسه ورزشی بین ۴ الی ۶۰ متر مربع متغیر است.

 

۱۲٫ در تحقیقی که توسط کمیته برنامه ریزی تربیت بدنی معاونت همکاری و برنامه ریزی برنامه بودجه استان اردبیل با موضوع بررسی وضعیت اماکن و تأسیسات ورزشی و نیروی انسانی آموزش و پرورش و کانون‌های فعالیت زنان و تربیت بدنی انجام شده است. مساحت سالن‌های ورزشی اداره کل تربیت بدنی ۱۳۱۲۴ مترمربع و مساحت زمین‌ها روباز ۱۰۶۵۷۶ مترمربع برآورد شده است. از مجموعه سالن‌های ورزشی ۵۱/۶۰% در اردبیل و خلخال و ۵/۳۹% بقیه مربوط به دیگر شهرستانهاست. [۲۰]

 

۱۳٫ در گزارشی که سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران از سال ۷۲ تا ۷۶ تهیه نموده علی رغم تصورات موجود استان‌های پر جمعیت کشور نظیر استان تهران از کمترین مکان‌های ورزشی به نسبت جمعیت خود برخوردار بوده و استان‌های کوچک و کم جمعیتی مانند یزد و سمنان بیشترین مکان ورزشی را به نسبت جمعیت در خود جای داده‌اند. [۱۲]

 

۱۴٫ طاهری در اجرای طرح بررسی وضعیت تربیت بدنی استان کهکیلویه و بویر احمد مقدار زمین‌ها و سالن‌های ورزشی استان را برآورد کرده و زیر بنای کل اماکن ورزشی را ۴۷/۳۲۰۵۴۷ مترمربع و سرانه ورزشی استان به ازای جمعیت کل استان معادل ۵۱/۰% مترمربع گفته است.

 

۱۵٫ ساداتی اشاره می‌کند که در بین شهرهای استان آذربایجان غربی شهر ارومیه نسبتاً از امکانات بهتری برخوردار است و علاقه به والیبال در این استان بیشتر است.

 

۱۶٫ آقای کوچکی به بررسی تأسیسات تربیت بدنی حوزه شمال غرب تهران پرداخته است.

 

۱۷٫ مجد به بررسی فضای ورزشی استان بوشهر پرداخته است.

 

۱۸٫ اداره کل تربیت بدنی استان هرمزگان به انجام تحقیقی با موضوع اماکن ورزشی در هرمزگان همت گماشته و تعداد فضای روباز و سرپوشیده را برآورد ‌کرده‌است.

 

در همه ی پژوهش ها در عین کمبود فضای ورزشی تعداد فضاهای ورزشی سرپوشیده کمتر از روباز بوده و برای احداث فضاهای سرپوشیده پیشنهاد شده است.

 

۱۹٫ مددی (۱۳۸۲) در اجرای طرح ملی شناسنامه های ورزشی شهرهای کشور به بررسی وضعیت اماکن و تأسیسات ورشی شهرهای استان آذربایجان شرقی (شامل تبریز، خلخال، میانه و هشترود) پرداخته است که بخشی از نتایج حاکی از این است که:

 

الف) نسبت تعداد اماکن ورزشی به جمعیت و سرانه ورزشی اماکن شهرهای فوق به سرانه استاندارد ورزشی ناچیز است.

 

ب) هیچگونه تعادل نسبی از نظر تأسیسات ورشی در شهرهای فوق وجود ندارد. به طوری که قسمت اعظم اماکن ورزشی در شهر تبریز بنا شده است و شهرهای دیگر تأسیسات ورزشی اختصاصی برای ورزش های پایه چون ژیمناستیک، شنا، هندبال، دو و می‌دانی ندارد. به دلیل رشد روز افزون جمعیت ومحدود بودن امکانات و استفاده بیش از حد و خارج از ظرفیت از اماکن، عدم کیفیت و کاهش بازدهی اماکن ورزشی در آینده مشاهده خواهد شد.

 

۲۰٫ پورکیانی (۱۳۷۸) به بررسی وضعیت موجود فضاهای ورزشی دانشکده های سراسر کشور و میزان بهره گیری از آن ها پرداخته است. نتایج تحقیقات عبارتنداز:

 

– از مجموع ۸۴۵۳۷ دانشجوی استفاده کننده از فضای ورزشی در طول هفته تعداد ۲۱۵۹۰ نفر مربوط به دختران دانشجو و ۶۲۹۴۷ نفر مربوط به پسران دانشجو است.

 

– میانگین حداکثر ساعات بهره گیری از فضاهای ورزشی توسط دانشجویان دختر و پسر به تربیت ۴/۵ ساعت و ۶/۷ ساعت در روز است.

 

– از جمع ۵۵۹ فضاهای ورزشی، ۳۲ درصد سرپوشیده و ۶۸ درصد روباز هستند.

 

– سرانه ورزشی برای دانشجویان دختر ۸/۰ مترمربع و برای دانشجویان پسر ۳/۳ متر مربع می‌باشد.

 

– بیشترین تعداد (۲۷%) زمین های روباز به ورزش‌های بسکتبال و والیبال و کمترین تعداد (۱۰%) به ورزش تنیس اختصاص دارد.

 

– از مجموع رشته‌های ورزشی دایر در سالن‌های چند منظوره بیشترین میزان فعالیت با ۱۴% مربوط به ورزش والیبال و کمترین میزان فعالیت با ۱/۰ مربوط به ورزش دو و می‌دانی است. [۲۲]

 

– مساحت کلی فضاهای ورزشی دانشگاه ها ۶۵۵۰۷۰ مترمربع است که از این مقدار ۸۸۳۹۸ مترمربع آن سرپوشیده و ۵۶۶۶۷۳ مترمربع آن روباز است.

 

– بیشترین فعالیت ورزشی دختران دانشجو مربوط به رشته‌های والیبال، تنیس روی میز و شطرنج، پسران دانشجو مربوط به والیبال، شطرنج و فوتبال می‌باشد.

 

– از مجموع ۴۶ پروژه در حال ساخت ۱۲ پروژه (بیشترین تعداد) به احداث سالن‌های ورزشی و دو پروژه (کمترین تعداد) به ساخت پیست دو و می‌دانی اختصاص یافته است.

 

یافته های پژوهش نشان می‌دهد که مالکیت فضاهای ورزشی مورد استفاده دانشگاه ها به ترتیب:

 

الف) سالن های چند منظوره (۹۷% قطعی- ۳% استیجاری)

 

ب) پیست های دو و می‌دانی (۹۲% قطعی- ۸% استیجاری)

 

ج) زمین های فوتبال (۹۸% قطعی- ۲% واگذاری)

 

د) سالن های اختصاصی والیبال، بسکتبال و ژیمناستیک (۱۰۰% قطعی)

 

هـ) سالن کشتی (۸۸% قطعی و ۱۲% استیجاری) می‌باشد.

 

۲۱٫ عبدوی (۱۳۸۴) در بررسی و مقایسه امکانات و تجهیزات موجود در پایگاه های ورزشی قهرمانی و نحوه بهره برداری از آن ها در مراکز استانها ‌به این نتیجه رسیده است که از امکانات موجود در پایگاه های ورزشی قهرمانی، بهره برداری مناسب صورت می‌گیرد و بیشترین مراجعه کننده ‌به این پایگاه ها، قهرمانان استانها به ۹۹% می‌باشد. [۲۱]

 

۲۲٫ در تحقیقی که اسکندر زنجانی با عنوان بررسی برنامه های آموزشی و نیروی انسانی، اماکن و تأسیسات و بودجه از دیدگاه مدیران، مدرسین، دانشجویان مراکز تربیت معلم، تربیت بدنی انجام داد. نیروی انسانی (مدرسان) این مراکز دارای میانگین سنی ۴۳ سال هستند. از نظر برنامه های آموزشی ورزشی، مشکلات مدرسین همواره کمبود فضاهای ورزشی (۱۱%) وسایل و تجهیزات است و از دیدگاه دانشجویان، کمبود وسایل آموزشی (۸%) مشکلات بخش اداری و اجرایی و مالی و کمبود امکانات ‌و تاسیسات ورزشی و کمبود بودجه و اعتبارات ۱۵% و کمبود لوازم و وسایل بهداشتی (۱۰%) می‌باشد. [۲۳]

 

۲۳٫ در تحقیقی دیگر علی هاشمی در بررسی کمی و کیفی اماکن تأسیسات ورزشی یزد نتایج زیر را به دست آورد:

 

از نظر کمی سرانه ورزشی یزد در مقایسه با استانداردهای بین‌المللی کمبود زیادی را نشان می‌دهد و از نظر کیفی نیز اماکن ورزشی در وضعیت مناسبی نیستند. [۲۴]

 

تحقیقاتی با عنوان بررسی وضعیت ورزش و اماکن ورزشی در کانون های ورزشی در مناطق آموزش و پرورش در اداره تربیت بدنی استانها و در اماکن دولتی ورزشی انجام شده است که چند مورد عبارتنداز:

 

۲۴٫ در تحقیق علی منوچهری در رابطه با وضعیت اماکن و نیروی انسانی (ورزشی) مناطق آموزش و پرورش با توجه به نتایج، سرانه ورزشی به ازای هر دانش آموز ۲/۰ فضای ورزشی می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:43:00 ق.ظ ]




 

قسمت آخر این بند اختیار افزایش این اعتبار را به هیت‌وزیران داده‌است، بهتر می‌بود که تصویب ‌و تایید مجلس را هم برای افزایش امتیاز مقرر می‌داشت زیرا تجربه نشان می‌دهد که قوه مجریه از همچین اختیاراتی حداکثری استفاده خواهد کرد واینگونه راه برای تبعیض‌ها وبی‌عدالتی‌ها باز می‌شود.

 

ت-فوق‌العاده عائله مندی ‌و اولاد:به کارمندان مرد شاغل و بازنشسته و وظیفه بگیر مشمول این قانون که دارای همسر می‌باشند معادل(۸۰۰)امتیاز وبرای هر فرزند معادل (۲۰۰)امتیاز وحداکثر سه فرزند،حداکثرسن برای اولادی که از مزایای این بند استفاده می‌کنند به شرط ادامه تحصیل ونیز غیرشاغل بودن فرزند،(۲۵)سال تمام ونداشتن شوهر برای اولاد اناث خواهد بود.کارمندان زن شاغل وبازنشسته و وظیفه بگیر ‌و مشمول این قانون که دارای همسر نبوده ویا همسر آنان معلول و یا از کارافتاده کلی می‌باشد ویا خود به تنهایی متکفل مخارج فرزندان هستند از مزایای کمک‌هزینه عائله‌مندی موضوع این بند بهره‌مند می‌شوند.فرزندان معلول واز کارافتاده کلی به تشخیص مراجع پزشکی ذیربط مشمول محدودیت سقف سنیمزبور نمی‌باشند.

 

در این بند برای فرزندانی که درحال تحصیل نیستند وشاغل هم نمی‌باشند تعیین نکرده تا چه سنی ازین امتیاز برخوردار خواهند شد.اگرچه در بند ۲ ماده۱۱۱ مقرر کرده‌است:”فرزندان اناث مشروط برآن‌که ورثه قانونی باشند،درصورت نداشتن شغل یاشوهر وفرزندان ذکور مشروط برآن‌که ورثه قانونی باشند تا بیست سالگی و در صورت اشتغال به تحصیلات دانشگاهی تا بیست وپنج سالگی ازکمک هزینه اولاد،بیمه ویا مستمری والدین خود برخوردار می‌گردند.”

 

ث-فوق‌العاده شغل:برای مشاغل تخصصی،متناسب باسطح تخصص ومهارت‌ها، پیچیدگی وطایف ومسئولیت‌ها وشرایط بازار کار با پیشنهاذ سازمان وتصویب هیات‌وزیران برای مشاغل تاسطح کاردانی حداکثر(۷۰۰)امتیاز وبرای مشاغل همسطح کارشناسی حداکثر(۱۵۰۰)امتیاز وبرای مشاغغل بالتر حداکثر(۲۰۰۰)امتیاز تعیین می‌گردد.این فوق‌العاده بارعایت تبصره این ماده قابل پرداخت می‌باشد.”

 

در این بند مدارک پایین تر از فوق دیپلم را در یک دسته قرار داده وامتیاز های متفاوتی برای مدارک مختلف درنظرنگرفته‌است،زیرا حداقل مدرک قابل قبول برای ورودبه خدمت در این قانون فوق دیپلم می‌باشد.البته تا زمانی که شاغلین پایین تر ازمدرک فوق‌دیپلم(با توجه به قانون سابق) درسیستم اداری حضور دارند، با این ناهمسانی در تعلق امتیازات روبرو هستیم واین مشکل را می‌توان با تصویب آیین نامه ایی در جهت تفکیک مدارک ‌و تخصیص امتیاز با توجه به آنحل کرد.

 

ج-فوق‌العاده کارایی وعملکرد در چهارچوب ضوابط این بند ‌و تبصره این ماده قابل پرداخت می‌باشد:

 

۱-به حداکثر هفتاد درصد(۷۰%) از کارمندان هر دستگاه ‌بر اساس رتبه‌بندی نمرات ارزشیابی کارمندان،طبق عملکردکارمندان وبا توجه به امتیازی که از عواملی نظیر رضایت ارباب‌رجوع ،رشد وارتقاء،اثربخشیی وکیفیت وسرعت در اتمام کار کسب می‌نمایند.‌بر اساس دستورالعملی که سازمان ابلاغ می‌کند تا(۲۰%)امتیازات مربوط به حقوق ثابت وی در مقاطع سه ماهه قابل پرداخت می‌باشد.

 

۲-میزان بهره‌مندی کارمندان هر دستگاه از سقف(۷۰%)مذکور در این بند متناسب با میزان موفقیت در تحقق تکالیف قانونی واجراءبرنامه‌ها وارزیابی عملکرد دستگاه که توسط سازمان وتصویب شورای عالی اداری در سه سطح متوسط،خوب ‌و عالی رتبه بندی می‌گردند به ترتیب (۳۰%،۵۰%،۷۰%) تعیین می‌گردد.

 

۳-مقامات دستگاه‌های اجرایی مذکور در ماده(۷۱)متناسب با رتبه دستگاه ذیربط مشمول دریافت این فوق‌العاده می‌باشند.

 

چ-فوق‌العاده جبران هزینه ها:در قانون به هزینه هایی مانند؛هزینه سفر وماموریت روزانه داخل وخارج از کشور،نوبت کاری،جابه جایی محل خدمت کارمندان با تشخیص دستگاه اجرایی،کسرصندوق ‌و تضمین را مقررکرده‌است که مبالغی ‌با پیشنهاد سازمان وتصویب هیات وزیران به کارمندان پرداخت خواهد شد.

 

ح-فوق‌العاده اشتغال خارج از کشور: که به کارمندانی که در خارج از کشور در پست ‌های سازمانی اشتغال دارند،به پیشنهادسازمان به تصویب هیات‌وزیران برسد،پرداخت می‌گردد.

 

کارمندانی که ازین فوق‌العاده استفاده می‌کنند،حق استفاده از فوق‌العاده دیگری ندارند.

 

خ-فوق‌العاده انجام خدمات خارج از وقت اداری:درصورتی که بنا به درخواست دستگاه،کارمندان موطف به انجام خدماتی خارج از وقت اداری گردند ‌بر اساس آئین نامه‌ای که ‌با پیشنهاد سازمان به تصویب هیات‌وزیران می‌رسد،می‌توان مبالغی تحت عنوان اضافه کار،حق‌التحقیق،حق‌التدریس،حق‌الترجمه وحق‌التالیف به آن ها پرداخت نمود.مجموع مبالغ قابل پرداخت تحت عنوان اضافه کار وحق‌التدریس به هریک از کارمندان نباید از حداکثر (۵۰%)حقوق ثابت و فووق‌العاده‌های وی تجاوز تماید.در هر دستگاه اجرایی حداکثر تا(۲۰)کارمندان آن دستگاه که بع اقتضای شغلی،اضافه کار بیشتری دارند از محدودیت سقف(۵۰%)مستثنی می‌باشند.

 

مستثنی کردن ۲۰% کارمندان در استفاده از مزایای اضافه‌کاری تبعیض را سبب می‌شود.بهتر این بود که این ساعات اضافه کاری به صورت مساوی بین کارمندان تقسیم می‌شد.

 

د-فوق‌العاده ویژه: در موارد خاص با توجه به عواملی از قبیل بازار کار داخلی و بین‌المللی، ریسک‌پذیری، تاثیراقتصادی فعالیت‌ها در درآمد ملی،انجام فعالیت و وظایف تخصصی وستادی ‌و تحقیقاتی وحساسیت کار با پیشنهادسازمان وتصویب هیات‌وزیران امتیاز ویژه‌ای برای حداکثر (۲۵%)از مشاغل،در برخی از دستگاه‌های اجرایی تا(۵۰%)سقف امتیاز حقوق ثابت وفوق‌العاده مستمر مذکور در این فصل در نظر گرفته خواهد شد.

 

تبصره پرداخت فوق‌العاده های مذکور در بندهای(۵)و(۶) این ماده در هرکدام از دستگاه‌های اجرایی،مشروط به اعمال اصلاحات ساختاری، نیروی انسانی،فناوری و واگذاری امور به بخش غیردولتی(احکام مذکور در این قانون)واستفاده از منابع حاصل از صرفه جویی‌های به عمل آمده، درسقف اعتبارات مصوب از سال۱۳۸۷ امکان پذیر می‌باشد واین فوق‌العاده ها جزء دیون منظور نمی‌گردد.انجام اصلاحات مذکور در این تبصره باید به تأیید سازمان برسد.

 

ذ-فوق‌العاده مدیریت:کلیه عناوین مدیریت ‌و سرپرستی متناسب باپیچیدگی‌ وظایف ومسئولیت‌ها،حیطه سرپرستی ونظارت وحساسیت‌های شغلی وسایر عوامل مربوط در یکی از طبقات جدول فوق‌العاده مدیریت که حداقل امتیازآن (۵۰۰) وحداکثرآن(۵۰۰۰)است،قرارمی‌گیرند.(تبصره ۲ماده۶۵)

 

ر-فوق‌العاده بهره‌وری غیرمستمر:به دستگاه‌های اجرایی اجازه داده می‌شودتا بیست وپنج درصد اعتباراتی که از محل اصلاحت مدکور در تبصره ماده فوق‌الذکر در هرکدام از واحدهای سازمانی صرفه جویی می‌گردد را(باتایید ذی حساب مربوطه)به عنوان فوق‌العاده بهره‌وری غیرمستمر به کارمندان ‌و مدیرانی که در همان واحدها،خدمات برجسته انجام می‌دهند پرداخت نمایند.

 

این تکلیف اگرچه صرفه جویی در بین کارمندان را سبب می‌شود وآنها را به دقت در کار تشویق می‌کند،اما تجربه نشان می‌دهد که مدیران به قصد یافتن منابعی برای صرفه جویی به عمد از منابع اختصاصی ضروری می کاهند واینگونه در روند خدمت رسانی عمومی وقفه ایجاد می‌کنند.

 

ز-فوق‌العاده های مستمر:طبق تبصره ماده۷۶ فوق‌العاده های سختی کار،ایثارگری ‌و مشاغل تخصصی جزء فوق‌العاده های مستمر محسوب می‌شوند.

 

مبحث دوم:حقوق غیر مادی

 

گفتار اول:حقوق مدنی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-17] [ 11:34:00 ب.ظ ]




 

نگرش اینترنتی : نگرش عبارت است از سازمان پایدار فرایندهای انگیزشی، عاطفی، ادارکی و شناختی در ارتباط با اینترنت که در این پژوهش ابعاد : سودمندی اینترنت، عاطفی، رفتاری، نظارت بر استفاده، را شامل می­ شود.

 

دانشجویان تحصیلات تکمیلی : منظور از دانشجویان تحصیلات تکمیلی در این پژوهش دانشجویانی هستند که در مقطع کارشناسی ارشد در سال ۹۲-۱۳۹۱ مشغول به تحصیل می­باشند.

 

۲-۷- تعاریف عملیاتی

 

اضطراب چندبعدی کتابخانه ای : منظور از نمره­ی اضطراب کتابخانه ­ای به عنوان متغیر وابسته، نمره­ای است که هر آزمودنی از پرسشنامه ون کمپن(۲۰۰۳) به دست ‌می‌آورد.

 

نگرش اینترنتی: منظور از نمره­­ی نگرش اینترنتی به عنوان متغیر مستقل، نمره­ای است که هر آزمودنی از مقیاس تسائی (۲۰۰۱) به دست ‌می‌آورد.

 

فصل سوم

 

روش­شناسی تحقیق

 

این فصل با توصیف شرکت­ کنندگان در تحقیق و روش نمونه گیری آغاز می­ شود سپس به معرفی ابزارهای تحقیق، روایی و پایایی آن ها، روش اجرا و در نهایت به طرح­ آماری که برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته­است اشاره می­گردد.

 

۳-۱- روش تحقیق و جامعه آماری

 

روش این تحقیق پیمایشی، توصیفی – همبستگی است. اضطراب چندبعدی کتابخانه ­ای به عنوان متغیر ملاک و نگرش اینترنتی به عنوان متغیر پیش­بین در نظر گرفته شده است. از
آن­جا که اضطراب چندبعدی کتابخانه ­ای در شش بعد مطرح شده، ‌بنابرین‏ شش تحلیل جداگانه رگرسیون باید انجام گیرد که در هر تحلیل، یکی از ابعاد اضطراب چندبعدی کتابخانه ­ای
( متغیر ملاک ) را تشکیل می­دهد.

 

جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز ( روزانه و شبانه ) که در سال تحصیلی ۱۳۹۱-۱۳۹۰ مشغول به تحصیل می­باشند، تشکیل می­ دهند.

 

۳-۲- شرکت­ کنندگان در پژوهش و روش نمونه گیری

 

شرکت­ کنندگان در این تحقیق شامل ۲۲۸ نفر ( ۱۳۹دختر و ۹۰ پسر ) از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز ( روزانه و شبانه ) بودند که در سال تحصیلی ۱۳۹۱-۱۳۹۰ به تحصیل اشتغال داشتند و به روش نمونه گیری طبقه­ای خوشه­ای انتخاب شدند. بدین صورت که از میان ۱۵ دانشکده­ی دانشگاه شیراز، ۸ دانشکده به­نحو تصادفی، و سپس از هر دانشکده به نسبت تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی آن دانشکده، کلاس­هایی انتخاب شدند.

 

جدول(۳-۱): جنسیت، تعداد و درصد آزمودنی­ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنسیت تعداد درصد پسر ۹۰ ۳/۳۹% دختر ۱۳۹ ۷/۶۰% کل ۲۲۹ ۱۰۰%

۳-۳- ابزار پژوهش

 

در تحقیق حاضر، جهت سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه اضطراب چندبعدی
تابخانه­ای[۱۰۳] (ون کمپن، ۲۰۰۳) و پرسشنامه نگرش اینترنتی[۱۰۴] (تسائی، ۲۰۰۱) استفاده شد که در ادامه به معرفی آن­ها پرداخته می­ شود.

 

۳-۳- ۱- پرسشنامه اضطراب چندبعدی کتابخانه ­ای

 

پرسشنامه­ اضطراب چندبعدی کتابخانه ­ای به­وسیله­ ون کمپن[۱۰۵] (۲۰۰۳) تدوین شده است. پرسشنامه­ مذکور از ۵۷ گویه تشکیل شده است. برای پاسخ­گویی به آن، آزمودنی باید هر عبارت را بخواند و سپس پاسخ خود را بر اساس یک شاخص ۵ درجه ­ای از نوع مقیاس لیکرت با دامنه­ای از نمره­ی ۱ ( کاملاً مخالفم ) تا نمره­ی ۵ ( کاملاً موافقم ) مشخص نماید. این پرسشنامه شامل ۶ خرده مقیاس است که ابعاد اضطراب کتابخانه ­ای را می­سنجد. این ابعاد، راحتی و اعتماد به­نفس در هنگام استفاده از کتابخانه[۱۰۶] (۱۳ گویه )، اضطراب
عمومی کتابخانه ­ای[۱۰۷] ( ۱۶ گویه )، موانع در ارتباط با کارکنان[۱۰۸] ( ۹ گویه )، درک اهمیت آگاهی از چگونگی استفاده ازکتابخانه[۱۰۹] ( ۷ گویه )، راحتی با کتابخانه به عنوان یک مکان فیزیکی[۱۱۰] ( ۶ گویه ) و راحتی با فن آوری کتابخانه[۱۱۱] ( ۶ گویه ) است. سؤال­های ۱ تا ۱۳ به راحتی و اعتماد به­نفس، سؤال­های ۱۴ تا ۲۴ به اضطراب عمومی، سؤال­های ۲۵ تا ۳۱ به موانع در ارتباط با کارکنان، سؤال­های ۳۲ تا ۳۸ به درک اهمیت استفاده، سؤال­های ۳۹ تا ۴۴ به راحتی با فن آوری و سؤال­های ۴۵ تا ۴۹ به بعد راحتی با کتابخانه مربوط می­ شود. برای مثال، پرسش­هایی مانند ” معمولاً می­توانم منابع اطلاعاتی مورد نیازم را در کتابخانه پیدا کنم.” یا ” می­دانم که چه منابعی در کتابخانه موجود است.” مربوط به بعد راحتی و اعتماد به­نفس در استفاده از کتابخانه، ” محدود کردن موضوع جست­وجو کار آسانی نیست. ” یا ” هنگامی که به استفاده از کتابخانه فکر می­کنم دچار اضطراب می­شوم. ” مربوط به بعد اضطراب عمومی کتابخانه ­ای، ” کارمندان بخش امانت بین کتابخانه ­ای حاضر به ارائه خدمات هستند. ” یا ” در سؤال پرسیدن و درخواست کمک کردن از کارمندان کتابخانه، احساس راحتی نمی­کنم. ” مربوط به بعد راحتی در ارتباط با کارکنان، ” از خدماتی که به وسیله کتابخانه ارائه می­ شود آگاهی دارم. ” یا ” من به چگونگی دسترسی به منابع کتابخانه ­ای آگاهی دارم. ” مربوط به بعد درک اهمیت استفاده از کتابخانه، ” هنگام استفاده از وب سایت کتابخانه، احساس راحتی نمی­کنم. ” یا ” نمی­دانم که چگونه ‌می‌توان به پایگاه ­های اطلاعاتی کتابخانه از راه دور متصل شد. ” مربوط به بعد راحتی فن آوری مورد استفاده در کتابخانه و در نهایت سؤالاتی مانند ” کتابخانه محل مناسبی جهت مطالعه است. ” یا ” ساختمان کتابخانه گیج کننده است. ” مربوط به بعد راحتی با کتابخانه به عنوان یک مکان فیزیکی است.

 

۳-۳- ۱- ۱- روایی پرسشنامه اضطراب چندبعدی کتابخانه ­ای

 

روایی پرسشنامه اضطراب چندبعدی کتابخانه ­ای(ون کمپن، ۲۰۰۳)، با به­ کارگیری روش تحلیل عاملی، احراز شده است. برای احراز روایی این پرسشنامه از روش تحلیل عاملی استفاده نمود که نتایج این تحقیق نشان دهنده این مطلب بود که اضطراب چندبعدی کتابخانه ­ای دارای ۶ بعد راحتی و اعتماد به­نفس در هنگام استفاده از کتابخانه، اضطراب عمومی کتابخانه ­ای، موانع در ارتباط با کارکنان، درک اهمیت آگاهی از چگونگی استفاده ازکتابخانه، راحتی با کتابخانه به عنوان یک مکان فیزیکی و راحتی با فن آوری کتابخانه است. ( ۰۰۰۱/۰ ≥ p ).

 

در تحقیق حاضر نیز روایی پرسشنامه به شیوه­ همبستگی بین نمرات هر بعد با گویه ­های تشکیل دهنده آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج در جدول ( ۳-۲ ) نشان داده شده است. چنان­که از اطلاعات این جدول پیدا‌ است، ضریب همبستگی بین نمرات هر بعد با گویه ­های مربوط به آن در بعد راحتی و اعتماد از ۲۷/۰ تا ۵۹/۰، در بعد اضطراب عمومی از ۲۸/۰ تا ۶۳/۰، در بعد موانع کارکنان از ۴۴/۰ تا ۷۰/۰، در بعد درک اهمیت از ۶۶/۰ تا ۷۸/۰، در بعد راحتی با فن آوری از ۳۷/۰ تا ۶۸/۰ و در بعد راحتی با کتابخانه از ۶۱/۰ تا ۷۰/۰ نوسان داشت ( ۰۰۰۱/۰ > p ) که نشان­گر روایی نمرات حاصل از ابعاد این ابزار بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:33:00 ب.ظ ]




معمولاً نرخ بهره برای یک سال محاسبه می شود و هرگاه مدت آن مشخص نشود منظور همان دوره سالانه است. باید توجه داشت که در هر زمان نرخ های بهره گوناگونی می توان یافت که به انواع مختلف وام مانند وام سرمایه گذاری ثابت، وام مسکن، وام سرمایه در گردش، قروض کوتاه مدت یا بلند مدت دولتی و غیره مربوط می شود(کوهن و توماس[۱۹]، ۲۰۰۶).

 

۲

 

-۲-۱-۵-۲ علت های وجود این نرخ های متفاوت

 

۲-۲-۱-۵-۳ رجحان زمانی

 

مبلغ وام داده شده در حقیقت پس اندازی است که در اثر تعویق مصرف به وجود آمده است. هر اندازه تمایل به مصرف حال پول نسبت به مصرف آینده آن زیادتر باشد بدیهی است که مبلغ بیشتری باید برای تعویق مصرف پول پرداخت، یعنی نرخ بهره بیشتر خواهد بود.

 

۲-۲-۱-۵-۴ امکان غیر نقدینگی

 

وام دادن عموماً به معنای مبادله پول با یک دارایی غیر پولی مانند اوراق قرضه یا اسناد خزانه است که به عنوان یک وسیله پرداخت برای کالاها و خدمات مورد پذیرش همگانی نیست. هر گاه قبل از تاریخ سر رسید، نیاز وام دهنده به پول بیش از موجودی او باشد، ناچار باید یا دارایی غیر پولی خود را به پول تبدیل کند، یا دست به استقراض بزند. این تبدیل دارایی غیر نقدی به وجه نقد ممکن است با مشکلات، تأخیر و حتی زیان همراه باشد، و لذا معاوضه ی یک دارایی نقدی (یعنی پول) با دارایی دیگری که از نقدینگی کمتری برخوردار است می‌تواند در صورت نیاز وام دهنده به پول متضمن ریسک زیان برای او باشد. ‌بنابرین‏ در جریان وام دادن تقبل این ریسک باید جبران گردد، و همین است که ضرورت وجود نرخ بهره را ایجاب می‌کند(سودیپتو[۲۰]، ۲۰۰۹).

 

۲-۲-۱-۵-۵ امکان نکول

 

ممکن است وام دهنده نسبت به باز پرداخت وام از سوی وام گیرنده مطمئن نباشد و وام در حقیقت نکول نشود. تقبل این ریسک نیز دلیل دیگری است برای وجود نرخ بهره، و میزان چنین ریسکی نیز به نوع وام پرداختی بستگی دارد.

 

 

 

۲-۲-۱-۵-۶ تورم

 

هرگاه تورم قیمت ها در اقتصاد وجود داشته باشد، ارزش واقعی مبلغ وام تا زمان سررسید به نسبت میزان تورم کاهش خواهد یافت. بدین ترتیب برای جبران خطر کاهش قدرت خرید پول وام دهنده، وجود نرخ بهره ضرورت می‌یابد.

 

عوامل بالا دلایل وجود نرخ بهره مثبت را بیان می‌کنند. نرخ بهره پرداختی برای هر نوع وام اساساً قیمت آن وام به شمار می رود؛ یعنی قیمتی که برای استفاده از پول پرداخت می شود(اسکات و ریچارد، ۲۰۰۶). بر این اساس اقتصاددانان تعیین نرخ بهره را بر پایه عرضه و تقاضا بیان کرده‌اند: تقاضا برای وام برای مصرف کنندگانی که قصد خرید اعتباری دارند و بنگاه هایی که در پی سرمایه گذاری هستند؛ و عرضه توسط صاحب پس اندازهایی که قصد وام دادن آن را دارند. نرخ بهره وامهای بانکی از طریق مذاکره بین بانک و وام گیرنده نعیین می شود هرچه مخاطره اعطای وام بیشتر باشد یا وام گیرنده پر مخاطره تر باشد نرخ بهره نیز بالاتر می رود . با این حال بانک‌ها به مشتریان پر مخاطره وام نمی دهند . بهره وامهای بانکی ممکن است به سه روش پرداخت شود . شکل پرداخت بهره را توافق بین وام گیرنده و بانک مشخص می‌کند. و هزینه دریافت وام بستگی به شکل پرداخت آن دارد . در روش اول ، معمولا بهره عادی در سر رسید وام پرداخت می شود . دوم، پرداخت بهره پرداخت به شکل تنزیل اوراق بهادار شرکت است روش سوم، پرداخت بهره پرداخت بر اساس نرخ شناور است . در این حالت نرخ بهره وام با نرخ بهره پایه بانکی تغییر می‌کند، رابطه بین این دو نرخ در موافقتنامه وام مشخص می شود(کول و پینکاز[۲۱]، ۲۰۰۸).

 

۲-۲-۲ اسناد تجاری

 

اسناد تجاری اوراق بهادار کوتاه مدت قابل فروش در بازار هستند که شرکت‌ها آن ها را به سرمایه گذاران می فروشند سرمایه گذاران مذبور غالبا شرکت‌های دیگر، بانک‌های کوچک و نهادهای مالی هستند . اسناد تجاری، وام تضمین نشده اند و معمولا سر رسیدی از ۳۰ تا۱۸۰ روز دارند اسناد تجاری را غالبا در مؤسسات و نهادهای مالی منتشر می‌کنند . مهمترین مزیت اسناد تجاری بر وامهای کوتاه مدت بانکی، هزینه کمتر آن ها‌ است. نرخ بهره اسناد تجاری غالبا کمتر از نرخ پایه بانکی کوتاه مدت است.

 

۲-۲-۲-۱ وامهای تضمین شده

 

از شرکتهایی که دارای ارزش اعتبار بالایی نیستند تا بتوانند از وامهای تضمین شده و اسناد تجاری استفاده کنند در خواست می شود که بخشی از دارایی خود را برای تضمین وام به وثیقه گذارند(رمضانی، ۱۳۸۳).

 

۲-۲-۲-۲ حسابهای در یافتنی به عنوان وثیقه

 

حسابهای دریافتنی معرف پولیست که شرکت مورد نظر از افراد یا شرکتهایی که به آن ها اعتبار داده است طلب دارد به طور طبیعی حسابهای دریافتنی دارایی نسبتا ایمنی اند . به همین دلیل بهترین وثیقه برای وامهای شرکت هستند .تنها درصورتی وام دهنده نمی تواند وام خود را پس بگیرد که شرکت‌های بدهکار همرا با شرکت مذبور ور شکست شوند(نجفی، ۱۳۸۵). به منظور استفاده از حسابهای دریافتنی به عنوان وثیقه دو روش وجود دارد :

 

روش اول هزینه کمتر اما برای وام دهنده مخاطره بیشتری دارد .در این روش کل مانده حسابهای دریافتنی وثیقه وام مورد نظر قرار می‌گیرد . روش دوم : وام گیرنده ‌صورت‌حسابهای خود را به میران کافی به عنوان وثیقه ارائه می‌دهد .در این حالت وام دهنده می تواندبرخی از صورت حساب‌ها را به دلیل پر مخاطره بودن مشتری نپذیرد(رضایی، ۱۳۸۲).

 

۲-۲-۲-۳ حسابهای دریافتنی به جای وثیقه گذاری

 

بجای وثیقه گذاری حسابهای دریافتنی برای دریافت وام، شرکت‌ها حسابهای دریافتنی خود را به مؤسسات مالی، که در این امر تخصص دارند می فروشند .فروش حسابهای دریافتنی(فاکتورینگ) نامیده می شود، فاکتور مؤسسه‌ خریدار، اسناد دریافتنی است( هلسی[۲۲]، ۲۰۱۰).

 

۲-۲-۲-۴ موجودیها به عنوان وثیقه

 

بسیاری از اقلام موجودی به سادگی قابل فروشند وممکن است بخوبی نقش وثیقه را برای وامهای کوتاه مدت بازی کنند. گروهی از اقلام موجودیها نیز از نظر وام دهنده بی ارزش هستند . اساس ارزیابی موجودی ها به عنوان وثیقه ای مناسب برای اعطای وام قابل فروش بودن آن ها در بازار است . موجودی کالای در جریان ساخت وثیقه ای مناسب نیست زیرا نمی توان آن را در بازار فروخت(حسینی بنهنگی، ۱۳۷۸).

 

۲-۲-۲-۵ وام‌هاى کوتاه‌مدت بدون تضمین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-14] [ 01:53:00 ب.ظ ]




در مداخلات ابراز وجودی فردبا تلاش برای کشف وتعریف مشکل، پیگیری ‌هدف‌های‌ مورد نظر، تکرار نقش گذاری، واژگون سازی نقش وارائه تدریجی ومتوالی رفتارهای مطلوب، شیوه های مناسب را برای بیان خواسته های خود می آموزد.‌بنابرین‏ با فراگیری روش های ابراز وجود، قادر خواهند بود تا به راحتی احساسات وافکار خود را با دیگران در میان بگذارند(مردانی وحیدری ،۱۳۸۹).

 

پژوهش های بی شماری نشان داده اندکه بسیاری از مشکلات بهداشتی واختلالات روانی عاطفی ریشه‌های روانی – اجتماعی دارند.همه ما در زندگی با چالش ها و مشکلات مواجه می‌شویم، با این حال هر کسی به شیوه خاصی به مسائل پاسخ می‌دهد (نادری و همکاران ،۱۳۸۸).

 

فقیرپور( ۱۳۷۷ )می‌گوید افرادی که به علت عدم مهارت های ارتباطی مهم بین فردی و اجتماعی نمی ­توانند احساسات و خواسته های خویش را بیان کنند و یا از عهده تقاضاهای نا معقول دیگران برنمی آیند غالبا” از طرف افراد دیگرتحت سلطه قرارمی گیرند، عزت نفس رااز دست داده واحساس می‌کنند کنترلی بر وقایع زندگی خویش ندارند در نتیجه از رویارویی با مسائل مختلف زندگی اجتناب می‌کنند ، خوشنودی و احساس رضایتمندی انسان درزندگی تاحدودی به ارضاء نیازهایی وابسته است که محصول ارتباط با دیگران هستند،ماننددوستی، احترام ، پیشرفت ، اعتماد و عزت نفس (فقیرپور،۱۳۷۷).

 

انسان فطرتا” به هنگام بحران یا کشمکش ، به تعارض متوسل می شود و یا برای رهایی درجستجوی راه گریز است اگرچه این غریزه برای نیاکان ما مفید بوده است اما درعصرکنونی به طور مطمئن چندان کاری ازآن ساخته نیست زیرااگربخواهیم با توسل به غریزه ی ستیزه جویی وبه قیمت زیرپا نهادن حقوق دیگران برنده شویم روابطی آکنده ازخصومت،خشم وانزجار درانتظارمان هست ،‌اگر هم به غریزه ی گریز اتکا کنیم و با رفتاری انفعالی و کورکورانه به اطاعت دیگران گردن نهیم نتیجه آن خواهد شد که یا هردو در این بازی بازنده ایم یا به دیگران اجازه داده ایم تا با نادیده انگاشتن حقوق ما برنده شوند. در اینجا است که رفتارهای پرخاشگرانه – منفعلانه ، پرخاشگری منفعلانه وپرخاشگری سلطه گر به عنوان سه راه ناسالم ارتباطی اثرات روانی ، جسمی ، اجتماعی خود را، بجا خواهندگذاشت چنین افرادی به دلیل ناتوانی در برقراری ارتباط سالم یا بی اطلاعی از آن به چنین رفتارهایی روی می آورند .

 

‌بیستون[۷] در سال ۱۹۷۲ در این رابطه می‌گوید شناخت ارتباط سالم می‌تواند گامی مؤثر درجهت نیل به سلامت جسمی و روحی افراد باشد ، اهمیت ارتباط سالم بین افراد به اندازه ای است که با اهمیت دادن به آن می توان خود افراد را سالم کرد ، افراد فاقد ابراز وجود فکر می‌کنند که دیگران آن ها را به حساب نمی آورنددرحالی که بیان بازامیال می‌تواند موجب شود که فردنقشی ‌را بدست آورد که برپایه آن دیگران اورابه حساب آورند(حمیدی و همکاران،۱۳۶۸).قاطعیت ‌به این مفهوم است که اشخاص احساسات مثبت ومنفی خود را بدون تجاوزبه حقوق دیگران بیان کنند(ام ،پاترسون ،۲۰۰۲،به نقل از تقوی ،۱۳۸۸).

 

ابراز وجود رفتاری است که شخص را قادر می‌سازد به نفع خود عمل کند، بدون هر گونه اضطرابی روی پاهای خود بایستد، احساسات واقعی خود را صادقانه ابراز کند و با توجه نمودن به حقوق دیگران حق خود را بگیرد(روبرت ،۱۹۸۲،به نقل از رنجبر کهن،۱۳۸۹ ).اضطراب[۸] عبارت ازیک حالت هیجانی ناخوشاینداست که منابع آن کمترمشخص بوده وبا اعراض فیزیولوژیکی که می‌تواند به خستگی وحتی تحلیل قوا پیش برود همراهی می‌گردد.اضطراب معمول ترین پاسخ به محرک تنش زا است . منظور از اضطراب، هیجانی است ناخوشایند که همه ما درجاتی از آن رادر حالتهایی همچون دلشوره ، نگرانی ،تنش وترس را تجربه کرده ایم .فروید از نخستین کسانی بود که به اضطراب اهمیت فراوانی داد .وی بین اضطراب عینی و اضطراب روان رنجور تمایز قائل شد، ‌به این ترتیب که اولی را پاسخ واقع بینانه در برابر خطر برونی و همسان با ترس و دومی را اضطراب که ریشه در یک تعارض ناهشیار دارد ، محسوب کرد. در نظریه یادگیری اجتماعی ، به جای تعارض های درونی شیوه هایی در مدار توجه قرار می‌گیرد که طی آن اضطراب از راه یادگیری با برخی موفقیتها مرتبط می شود.در یدگاه کنترلی گفته می شود هنگامی احساس اضطراب به فرددست می‌دهد که آدمی با موقعیتی روبه رو می شودکه کنترلی روی آن ندارد(فرامرزی نیا وبشارت ،۱۳۸۸).وجود اضطراب درحداعتدال آمیزآن، پاسخی سازش یافته تلقی می شود که موضع گیری متفاوت انسان ها در برابر حوادث طبیعی و غیر طبیعی را به دنبال دارد.‌بنابرین‏ وجود اندکی اضطراب می‌تواند تأثیر مثبتی بر فرایند زندگی و تحول آن داشته باشد، طبیعی است که این نوع اضطراب نه تنها هیچ ضرری برای فرایند رشد انسان ندارد، بلکه امری سازنده و مفید نیز هست.عده ای ‌در مورد بعضی از مسائل هیچگونه عکس العملی از خود نشان نمی دهند اما افراد مضطرب احساس وحشت یا ترس شدید دارند(حاتمی ومارین ،۱۳۸۸).روش های متعددی برای درمان اضطراب جهت افزایش عملکردهای تحصیلی وشغلی وجود داردکه یکی ازآنهاآموزش مهارت های قاطعیت است.اولین بار سالتر[۹](۱۹۹۱) به درمان اضطراب با روش آموزش قاطعیت پرداخت.تاکیدوی در این روش بر بیان احساسات،اظهار عقیده مخالف ، پذیرش وتمجید ‌از طرف‌ دیگران واستفاده از ضمیرمن وحاضرجوابی بوده است (محمودی عالمی و همکاران،۱۳۸۳).

 

‌بر اساس نتایج پژوهش های نوتا وسروسی[۱۰] (۲۰۰۳)،پترسون و همکاران[۱۱] (۲۰۰۲)،لنت و همکاران[۱۲] (۲۰۰۰)روی گروهی از دانش آموزان ‌و دانشجویان که ازاضطراب بالا وکم جراتی رنج می بردند ،نشان داده است که تاثیر آموزش جرات ورزی در ‌گروه‌های آزمایش نسبت به ‌گروه‌های کنترل بیشتر بوده است وسبب کاهش اضطراب وافزایش جرات ورزی شده است (کیخای فرزانه ،۱۳۹۰).پژوهش هایی نیز نشان داده اندکه افرادپرخاشگرراه حل های کمتری برای وضعیت دشواراتخاذمی کنند وراه حل های شان نسبت به افرادغیرپرخاشگرکم اثرتراست(دلوتی[۱۳]،۱۹۸۱).یکی ‌از دلایلی که افراد معمولا”پرخاشگرانه تر پاسخ می‌دهند وراه حل هایشان برای موقعیت تعارض آمیز کمتر می‌باشد این است که،افرادپرخاشگر راه حل های توام باابرازوجودرابه صورت منفی تر ارزش گذاری می‌کنند(دادجی و همکاران[۱۴]،۱۹۸۵).

 

پرخاشگری[۱۵]، رفتار فیزیکی یا کلامی آشکاری است که هدف آن صدمه به شخص یا شیء یا سیستم می باشدکه باعث اجتناب دیگران یامقابله به مثل آن ها می شود.درانسانها، پرخاشگری زمانی رخ می‌دهد تعادل بین تکانه وکنترل درونی برهم بخورد(سادوک و همکاران،۱۹۹۶،به نقل ازپورافکاری،۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ق.ظ ]